برچسب: محدودیت

1 ماه قبل - 148 بازدید

مرکز حقوق بشر افغانستان (AHRC) با خانواده‌های قربانیان زمین‌لرزه‌ی مرگ‌بار شرق کشور ابراز همدردی کرده و می‌گوید که کمک به زنان آسیب‌دیده از زمین‌لرزه‌ باید در اولویت نهادهای امدادگر قرار گیرد. این مرکز امروز (چهارشنبه، ۱۲ سنبله) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که در نتیجه‌ی زمین‌لرزه‌ی مرگ‌بار در شرق کشور بیش از هزار و ۴۰۰ تن جان باخته و صدها تن دیگر زخمی شده‌اند. مرکز حقوق بشر افغانستان به محدودیت‌های حکومت فعلی علیه زنان اشاره کرده و تاکید کرده است: « عمیقاً نگران محدودیت‌ها در خصوص کمک‌رسانی به زنان هستند.» این مرکز افزوده است: «سیاست‌های تبعیض‌آمیز حکومت فعلی علیه زنان و دختران، جان شمار زیادی از زنان را در معرض خطر قرار می‌دهد. زنانی که ممکن است بدون نجات یا کمک باقی بمانند.» مرکز حقوق بشر با اشاره به زمین‌لرزه‌ی سال ۲۰۲۳ میلادی در هرات و محدودیت‌ها علیه زنان در روند کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان گفته است که این تجربه نباید دوباره تکرار شود. این مرکز تاکید کرده که جان و امنیت زنان باید در تمام تلاش‌های امدادی در اولویت قرار گیرد و محافظت شود. در اعلامیه آمده است که نهادهای امدادی باید بدون قید و شرط و بدون تبعیض به قربانیان زمین‌لرزه به‌ویژه زنان خدمات ارائه‌ کنند و زنان نباید در این «فاجعه‌ی طبیعی» فراموش شوند. مرکز حقوق بشر افغانستان از جامعه‌ی جهانی و نهادهای امدادی خواستار کمک به قربانیان زمین‌لرزه‌ی مرگ‌بار شرق کشور شده است. همچنین این مرکز در بخشی از اعلامیه‌اش از کشورهای ایران و پاکستان خواسته که به حمایت از مهاجران افغانستانی ادامه داده و در این زمان بحرانی از اخراج آن‌ها به افغانستان خودداری کنند. این در حالی است که  سه روز پیش زمین‌لرزه‌ی مرگ‌بار ولایت کنر، ننگرهار، لغمان و چند ولایت دیگر را تکان داد. مسوولان حکومت سرپرست آمار تلفات زمین‌لرزه کنر را یک‌ هزار و ۴۱۱ تن اعلام کرده‌اند. ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی حکومت فعلی گفته است که شمار زخمیان این زلزله مرگ‌بار در شرق افغانستان هم به سه هزار و ‌‏۱۲۴ نفر رسیده است. وی در ادامه تاکید کرده است که پنج هزار و ۴۱۲ خانه در ولسوالی‌های نورگل، سوکی، ‏چپه‌دره، پیچ‌دره، وته‌پور و اسعدآباد کنر ویران شده است.‏

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 254 بازدید

کمیسیون تحصیلات عالی پاکستان اعلام کرده است که این کشور در سومین دوره‌ی بورسیه‌های تحصیلی علامه اقبال، چهار هزار و ۵۰۰ سیت بورسیه برای دانشجویان افغانستان اختصاص داده است. کمیسیون تحصیلات عالی پاکستان با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این ‏بورسیه‌ها در مقاطع مختلف در رشته‌های گوناگون، از جمله ‏طب، مهندسی، زراعت، علوم مدیریت، اجتماعی و کمپیوتر ‏است. این کمیسیون هدف از اهدای این بورسیه‌ها را تقویت روابط ‏افغانستان و پاکستان و ارتباط مردم دو کشور خوانده است. ‏ در اعلامیه آمده است که روند ثبت‌نام بورسیه‌های پاکستان آنلاین است و ۳۰ سپتامبر ‏آخرین فرصت ثبت‌نام تعیین شده است.‏ کمیسیون تحصیلات عالی پاکستان در مورد این‌که چند تعداد از این بورسیه‌ها به دختران اختصاص یافته است، چیزی نگفته است. قابل ذکر است که پاکستان در سال‌های گذشته نیز هزاران سیت بورسیه برای ‏دانشجویان افغانستان اعلام کرده بود.‏ بورسیه‌های خارجی تنها گزینه‌ی ممکن تحصیل برای دختران ‏افغانستان است، زیرا حکومت سرپرست مکاتب و دانشگاه‌ها را به‌روی ‏دختران بالاتر از صنف ششم بسته کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 123 بازدید

کمیساریای عالی پناهند‌گان سازمان ملل متحد (UNHCR) درتازه‌ترین مورد هشدار داده است که زلزله‌های اخیر در افغانستان زنان، کودکان، افراد دارای معلولیت و سال‌مندان را بیش‌تر در معرض خطر و آسیب پذیری قرار داده است. این سازمان با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که کمبود کارکنان زن در میان امدادگران، رسیدگی به نیازهای زنان و دختران را به یک ضرورت فوری تبدیل کرده است. کمیساریای عالی پناهند‌گان سازمان ملل در ادامه تاکید کرده است که افغانستان پیش از این با خشک‌سالی شدید و بازگشت میلیون‌ها مهاجر افغانستانی از کشورهای همسایه مواجه بود و اکنون زلزله بحران انسانی را عمیق‌تر کرده است. این سازمان بین‌المللی در ادامه افزوده است که میلیون‌ها تن در مناطق زلزله‌زده به پناهگاه، غذا و مراقبت‌های پزشکی فوری نیاز دارند و بدون کمک بین‌المللی، جان بسیاری در خطر است. این نهاد از جامعه جهانی خواسته است تا هرچه سریع‌تر کمک‌های بشردوستانه برای آسیب‌دیده‌گان ارسال کنند. در حالی این سازمان بر حضور زنان و دختران در عرصه‌ی خدمات اجتماعی و صحی تاکید می‌کند که زمین‌لرزه‌ای با قدرت شش درجه‌ی ریشتر دیشب ولایت‌های شرقی افغانستان را تکان داد. در این زلزله بیش از یک هزار و ۴۰۰ تن کشته و همچنان بیش از سه نفر دیگر زخمی شدند. در این زلزله بیش از پنج هزار خانه نیز تخریب شده است.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 218 بازدید

همزمان با زلزله‌ی مرگ‌بار در شرق افغانستان، فیلیپو گراندی، کمسیر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان می‌گوید که این مرگ‌ومیر و ‏ویرانی به بحران خشک‌سالی و بازگشت اجباری میلیون‌ها مهاجر اضافه ‏شده است. آقای گراندی با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته که امیدوار است جامعه‌ی اهداکننده در حمایت ‏از تلاش‌های امدادی تردید نکند و کمیسر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان عمیقاً از زمین‌لرزه‌ی مرگ‌بار افغانستان که بحرانی در ‏دل بحران‌های دیگر است، ابراز تأسف می‌کند. وی در ادامه تاکید کرده است که هم‌زمان افغانستان با بازگشت گسترده‌ی پناهندگان ‏از کشورهای همسایه روبرو است. این دفتر با قربانیان ابراز همدردی کرده و در اعلامیه افزوده است: «در ساحه حضور ‏دارد، اما منابع بیشتری نیاز است.» قابل ذکر است که زمین‌لرزه‌‌ی شش ریشتری دو شب قبل، ولایت‌های شرقی کشور را لرزاند.‏ براساس آماری که مقامات حکومت سرپرست ارائه کرده‌اند، تا اکنون در این زمین‌لرزه ‌‏۸۰۰ نفر در کنر و ۱۲ نفر در ننگرهار جان باخته‌اند.‏ طبق این آمار، دو هزار و ۵۰۰ نفر در کنر، ۲۵۵ نفر در ‏ننگرهار، ۵۸ نفر در لغمان و چهار نفر در نورستان زخمی شده‌اند.‏ مسوولان دولتی می‌گویند که آمار تلفات ابتدایی است و ممکن است افزایش یابد.‏

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 211 بازدید

رسانه‌های بین‌المللی اعلام کرده است که شهری در مرکز جاپان قصد دارد استفاده از تلفن‌های هوشمند را برای همه ۶۹ هزار شهروند ساکن خود به دو ساعت در روز محدود کند؛ اقدامی که بحث‌های گسترده‌ای درباره اعتیاد به موبایل برانگیخته است. در گزارش آمده است، این طرح که گفته می‌شود نخستین نمونه در جاپان است، هفته‌ی گذشته از سوی شهرداری «تویواکه» در استان آیچی ارائه شد و اکنون در دست بررسی نمایندگان محلی قرار دارد. بر اساس اعلام شهردار، این محدودیت تنها خارج از زمان کار و تحصیل اعمال می‌شود و جنبه الزام‌آور ندارد، بلکه با هدف «تشویق» شهروندان به مدیریت بهتر زمان استفاده از تلفن هوشمند طراحی شده است. در ادامه آمده که قرار است در صورت تأیید قانون‌گذاران، این طرح از ماه اکتبر به اجرا درآید، اما هیچ مجازاتی برای افرادی که از آن تبعیت نکنند در نظر گرفته نشده است. ماسافومی کوکی، شهردار تویواکه گفته است: «این سقف زمانی صرفا یک دستورالعمل است تا مردم را به مدیریت بهتر ترغیب کند و به معنای محدود کردن حقوق یا تحمیل تکلیف بر شهروندان نیست.» او افزود امیدوار است این پیشنهاد فرصتی برای خانواده‌ها باشد تا درباره زمان استفاده از تلفن همراه و ساعت مناسب آن گفت‌وگو کنند. به گفته شهردار تویواکه، استفاده از تلفن هنگام فعالیت‌های غیرتفریحی مانند تماشای ویدئو حین آشپزی یا ورزش، یادگیری آنلاین و تمرین برای مسابقات ورزش‌های الکترونیکی در این محدودیت محاسبه نمی‌شود. او با وجود اذعان به «ضرورت و کارآمدی» تلفن‌های هوشمند در زندگی روزمره، هشدار داد برخی دانش‌آموزان به دلیل ناتوانی در جدایی از گوشی، از رفتن به مدرسه خودداری می‌کنند. همچنان بسیاری از بزرگسالان خواب یا وقت خانوادگی خود را فدای مرور مداوم شبکه‌های اجتماعی و صفحات اینترنتی کرده‌اند. در جریان دوره مشاوره عمومی، بیش از ۱۲۰ نفر از شهروندان با تماس یا ایمیل نظر خود را به مسوولان منتقل کردند. به گزارش روزنامه «ماینیچی»، اکثریت آن‌ها (۸۰ درصد) از این طرح ناراضی بودند، هرچند عده‌ای نیز از آن حمایت کردند. بر اساس این پیشنهاد، دانش‌آموزان دبستانی باید حداکثر تا ساعت ۲۱ و نوجوانان و بزرگسالان تا ساعت ۲۲ از تلفن فاصله بگیرند. با این حال بسیاری در شبکه‌های اجتماعی نارضایتی خود را ابراز کردند. روزنامه «جاپان تایمز» نقل کرده است که یکی از کاربران نوشت: «در دو ساعت حتی نمی‌توان یک کتاب خواند یا فیلمی تماشا کرد.»

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 228 بازدید

خبرگزاری رویترز درتازه‌ترین مورد گزارشی از تیم فوتبال دختران مهاجر افغانستان در برتون آپون ترنت، انگلستان منتشر کرده و گفته است این دختران در زمین فوتبال و به وسیله این ورزش به دنبال آزادی و داشتن صدا هستند. خبرگزاری رویترز با نشر گزارشی گفته است که الهه صفدری تنها ۱۷ سال داشت که نخستین بار به‌عنوان دروازه‌بان به تیم ملی فوتبال زنان افغانستان دعوت شد؛ اما با سقوط کابل در سال ۲۰۲۱ میلادی، مجبور به فرار شد. در گزارش آمده است که به او دستور دادند لباس‌ها و جام‌هایش را نابود کند و همه نشانه‌های حضورش در فوتبال را از شبکه‌های اجتماعی پاک کند. در بخشی از گزارش آمده است که چهار سال بعد، این هفته در سنت جورج پارک انگلستان، دوباره صدای خنده و ضربه به توپ‌ فضا را پر کرد. فیفا اردوی انتخابی بازیکنان زن مهاجر افغانستانی را برگزار کرد تا تیمی تازه شکل گیرد. الهه صفدری این اردو را «پر از عشق و شادی» توصیف کرد؛ فرصتی برای دیدار دوباره با هم‌تیمی‌هایی که نه‌تنها عشق به فوتبال، بلکه تاریخ مشترکی از رنج و مقاومت را با خود دارند. نجمه عارفی، مدافع تیم به خبرگزاری رویترز گفته است: «ما می‌خواهیم فوتبال را به‌عنوان سکویی برای رساندن صدای دختران افغانستان استفاده کنیم. با تأسف امروز یک سگ در خیابان بیشتر از زن در افغانستان حق دارد. ما می‌خواهیم دنیا بداند هنوز اینجاییم، هنوز صدای آن‌ها هستیم و ترسی نداریم.» این اردو بخشی از برنامه فیفا برای ساختن تیم ۲۳ نفره جهت حضور در بازی‌های دوستانه بین‌المللی است. هرچند جانی اینفانتینو، رئیس فیفا، آن را «گامی مهم» خوانده؛ اما صفدری تاکید کرد: «ما می‌خواهیم به‌رسمیت شناخته شویم و در تبعید نماینده افغانستان در سطح جهانی باشیم.» باید گفت، در حالی‌که تیم مردان افغانستان همچنان زیر پرچم کشور بازی می‌کند، حکومت سرپرست ورزش زنان را کاملاً ممنوع کرده است. صفدری و عارفی پس از مهاجرت به انگلستان با دشواری‌های زیادی روبرو شدند: غربت، زبان ناآشنا و احساس تنهایی. الهه صفدری گفت: «پناهنده بودن سخت بود؛ اما فوتبال دوباره به من قدرت داد.» عارفی که می‌خواهد وکیل حقوق بشر شود، افزود: «زمین فوتبال برای ما جای آزادی بود؛ جایی برای رهایی از همه دردها.» صفدری اکنون پیراهن تیم ملی و جام خود را که خانواده‌اش برایش فرستاده‌اند، به‌عنوان گنجینه نگه می‌دارد: «هر بار که این پیراهن را می‌پوشم، حس می‌کنم برای تمام زنانی بازی می‌کنم که مجبور به سکوت شده‌اند. هر بار که بوت‌هایم را می‌بندم، برای زنانی بازی می‌کنم که حتی اجازه یک قدم آزاد راه‌رفتن را ندارند.»

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 214 بازدید

کارشناسان سازمان ملل درتازه‌ترین مورد نسبت به اخراج قریب‌الوقوع پناه‌جویان افغانستانی از پاکستان هشدار داده و می‌گویند که زنان و دختران در میان آسیب‌پذیرترین گروه‌هایی‌اند که با بازگشت اجباری به افغانستان با خطرهای جدی رو‌برو خواهند شد. این کارشناسان، با نشر اعلامیه‌ای نوشته است که در حالی میلیون‌ها افغانستانی در آستانه‌ی اخراج از پاکستان قرار دارند که افغانستان با بحران‌های شدیدی دست‌وپنجه نرم می‌کند و آماده‌ی پذیرش این موج بازگشت‌کنندگان نیست. در اعلامیه آمده است که میلیون‌ها افغانستانی در پاکستان در معرض بازگردانده شدن به کشوری اند که با بحران انسانی شدید دست‌وپنجه نرم می‌کند و جایی که زنان و دختران از ابتدایی‌ترین حقوق خود، از جمله آزادی رفت‌وآمد، آموزش و اشتغال، محروم هستند. آنان در بخشی از اعلامیه‌اش هشدار داده‌اند که اخراج گسترده از پاکستان، آموزش هزاران کودک و نوجوان افغانستانی را متوقف خواهد کرد؛ به‌ویژه دخترانی که در افغانستان از آموزش بالاتر از صنف ششم محروم ‌اند. کارشناسان ملل متحد در ادامه افزوده‌اند که زنان سرپرست خانوار و آنانی که محرم مرد ندارند، در صورت اخراج در شرایط دشوارتری قرار خواهند گرفت، زیرا نه پناه‌گاه مطمین دارند و نه شبکه‌های حمایتی که بتواند امنیت و معیشت آنان را تضمین کند. کارشناسان سازمان ملل می‌گویند که اصل «عدم بازگردانی» یک تعهد قطعی در حقوق بین‌الملل است و هیچ کشوری حق ندارد فردی را به جایی بازگرداند که جان یا آزادی‌شان در خطر باشد. آنان از دولت پاکستان خواستند که فوراً این برنامه را متوقف کرده و به تعهدات بین‌المللی‌اش پایبند بماند. همچنین در بخشی از اعلامیه تاکید شده است که زنان و دختران افغانستانی به دلیل محدودیت‌های حکومت فعلی با خطر محرومیت مضاعف روبرو هستند و اخراج آنان، زندگی و آینده‌ی‌شان را بیش از پیش در معرض تهدید قرار می‌دهد. کارشناسان ضمن قدردانی از میزبانی طولانی‌مدت پاکستان از میلیون‌ها پناه‌جو، از جامعه‌ی جهانی خواستند تا حمایت خود را از زنان و دختران افغانستانی افزایش داده و در اسکان مجدد آنان سهم بیش‌تری بر عهده بگیرند. باید گفت که دولت پاکستان، در ۳۱ جولای اعلام کرد که بر اساس «طرح بازگرداندن غیرقانونی اتباع خارجی» تمامی افغانستانی‌ها، حتا دارندگان کارت پی‌اوآر، باید تا اول سپتمبر این کشور را ترک کنند.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 188 بازدید

کارشناسان سازمان ملل متحد درتازه‌‍ترین مورد از دولت پاکستان خواسته‌اند که اخراج ‏برنامه‌ریزی‌شده‌ی مهاجران افغانستان را متوقف کرده و به تعهدات ‏بین‌المللی خود احترام بگذارد.‏ کارشناسان با نشر یک بیانیه‌ای مشترک تاکید کردند که میلیون‌ها مهاجر در پاکستان در ‏معرض خطر فرستادن به کشوری هستند که قادر به مقابله با بحران ‏بشری موجود نیست. کارشناسان سازمان ملل متحد با اشاره به ‏نگرانی‌های گسترده‌ درباره‌ی نقض حقوق بشر، به‌ویژه محرومیت زنان ‏و دختران از آزادی، کار و آموزش گفته‌اند: «پاکستان براساس قوانین بین‌المللی ‏حقوق بشر و پناهندگان مکلفیت دارد که کسی را به مکانی برنگرداند ‏که با تهدیدات جدی علیه جان یا آزادی‌شان مواجه باشد‎.‌‏»‏ آنان تاکید کرده‌اند که مکلفیت عدم بازگشت اختیاری نیست، این سنگ ‏بنای پیمان و قانون بین‌المللی عرفی است که باید رعایت شود‎.‌‏ در اعلامیه آمده است، بسیاری از مهاجرانی که با اخراج روبرو ‏هستند خانه‌ای برای برگشت در افغانستان ندارند و فاقد شبکه‌های ‏حمایتی خانواده و جامعه‌ اند.‏ کارشناسان می‌گویند: «ما مخصوصا در مورد وضعیت خانواده‌هایی که توسط ‏زنان رهبری می‌شوند و آنانی که محرم (سرپرست مرد) ندارند و در ‏معرض خطر بیشتر قرار دارند، نگران هستیم.» همچنین آنان از کاهش و توقف برنامه‌های دولت‌هایی که به شهروندان ‏افغانستان وعده‌ی اسکان مجدد داده بودند، ابراز تأسف کرده و گفته‌اند که ‏این کشورها از اصول همبستگی بین‌المللی و اشتراک مسئولیت با ‏کشورهای میزبان پناهندگان روی برگردانده‌اند‎.‎ قابل ذکر است که دولت پاکستان اول سپتامبر را آخرین مهلت برای بازگشت تعیین کرده است. در این مرحله دارندگان کارت پی‌او‌آر نیز شامل‌ هستند.‏ مهاجران مقیم پاکستان شامل افرادی هستند که چند دهه قبل مهاجر ‏یا در آن‌جا متولد شده‌اند. بخشی از این مهاجران، نظامیان و کارمندان ‏حکومت پیشین هستند که به پاکستان رفته و در آن‌جا به‌دنبال پناهندگی ‏در دیگر کشورها اند.‏

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 150 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بر اساس یک نظرسنجی این نهاد، ۹۲ درصد مردم افغانستان از آموزش زنان و دختران حمایت می‌کنند و با دیدگاه حکومت سرپرست در مورد منع آموزش دختران مخالف هستند. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این نظرسنجی به صورت خانه‌به‌خانه انجام شده و در آن دیدگاه دو هزار و ۱۹۰ شهروند افغانستان در مورد آموزش دختران پرسیده شده است و طبق این نظرسنجی، در جوامع روستایی ۸۷ درصد مردان و ۹۵ درصد زنان و در جوامع شهری ۹۵ درصد مردان و زنان از آموزش دختران‌شان حمایت می‌کنند. اعلامیه به نقل از سوزان فرگوسن، نماینده‌ی ویژه بخش زنان سازمان ملل متحد در افغانستان، نوشته است: «تقریباً همیشه اولین چیزی که دختران به ما می‌گویند این است که آن‌ها مشتاق یادگیری هستند و فقط می‌خواهند فرصتی برای تحصیل داشته باشند.» سوزان فرگوسن در ادامه تاکید کرده است: «خانواده‌ها همچنان گفته‌اند که می‌خواهند دختران‌شان این رویا را داشته باشند. آن‌ها می‌دانند که سوادآموزی و یادگیری می‌تواند مسیر زندگی یک دختر را در کشوری که نیمی از جمعیت آن در فقر زندگی می‌کنند، تغییر دهد.» همچنین سوفیا کالتورپ، رییس امور بشردوستانه‌ی بخش زنان سازمان ملل متحد نیز در یک کنفرانس خبری گفته است که حمایت از آموزش دختران در میان مردان و زنان، هم در جوامع روستایی و هم در جوامع شهر افغانستان «چشم‌گیر» است. وی در ادامه تاکید کرده است که از هر ۱۰ نفر شامل این نظرسنجی، نُه نفر گفته‌اند که مخالف محدودیت‌های حکومت فعلی بر آموزش دختران هستند و این محدودیت‌ها دیدگاه آنان را منعکس نمی‌کند. بر اساس یافته‌های گزارش «هشدار جنسیتی» سازمان ملل متحد، ۹۲ درصد از اشتراک کنندگان گفته‌اند که دریافت آموزش متوسطه برای دختران مهم است. در این گزارش آمده است که در میان مردان، ۶۳ درصد آنان پدری را که از آموزش دختران حمایت می‌کند، «متقی» توصیف کرده‌اند که نشانگر هم‌سویی عمیق آنان با حق آموزش دختران است. بخش زنان سازمان ملل متحد به پیامدهای ممنوعیت آموزش دختران و محدودیت‌های حکومت سرپرست نیز هشدار داده است. بر اساس گزارش بخش زنان سازمان ملل متحد، تأثیر این محدودیت‌ها فراتر از اقتصاد است و توانایی زنان برای تصور آینده‌ای را که در آن بتوانند کار کنند، رهبری کنند و مشارکت داشته باشند، به طور سیستماتیک، از بین می‌برد. رییس امور بشردوستانه‌ی بخش زنان سازمان ملل متحد خواستار پاسخ عملی به زنان و دختران افغا‌نستان در مقابل محدودیت‌ها شد و آن را یکی از بزرگ‌ترین «آزمون‌ها» جهان در زمینه‌ی برابری جنسیتی دانست.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 177 بازدید

در کوچه‌های خاکی شهر، پشت دروازه‌ی زنگ‌زده‌ی یک خانه‌ی کرایی، زنی زند‌گی می‌کند که روزی با هزاران امید و آرزو قدم به دانشگاه طب گذاشته بود. زینب در خانواده‌ای متوسط در کابل به دنیا آمده بود. پدرش کارمند ساده‌ی دولت و مادرش زن خانه‌دار بود. از همان کودکی، زینب با هم‌سن‌وسالانش فرق داشت. وقتی دختران کوچک همسایه سرگرم عروسک‌بازی بودند، او با یک جعبه‌ی کمک‌های اولیه که از یک داکتر همسایه گرفته بود، زانوهای زخمی بچه‌های کوچه را پانسمان می‌کرد. هرگاه کسی در خانه مریض می‌شد، نخستین کسی که دست‌پاچه دماسنج می‌آورد و پتویی نازک روی مریض می‌انداخت، زینب بود. در ذهنش، خود را در روپوش سفید داکتری تجسم می‌کرد که در شفاخانه‌ای بزرگ کار می‌کند؛ همان داکتر مهربانی که همه با امید سراغش می‌آیند. در مکتب، بهترین شاگرد بود. همیشه نمراتش از همه بالاتر بود و در مضامینی چون بیولوژی و کیمیا، ممتازترین. معلم‌هایش می‌گفتند: «این دختر اگر همین‌طور ادامه بدهد، روزی داکتر می‌شود.» همین جمله‌ها، آتشی از انگیزه در درون زینب شعله‌ور می‌کرد. شب‌ها زیر چراغ کم‌نور نفتی می‌نشست و تا نیمه‌شب درس می‌خواند. گاهی مادرش از او می‌خواست که بخوابد، اما او با اصرار جواب می‌داد: «مادر جان، من باید بخوانم. من باید داکتر شوم.» سال‌های دشوار مکتب گذشت و او در کانکور کامیاب شد. وقتی خبر رسید که در رشته‌ی طب دانشگاه قبول شده، چنان خوشحالی فضای خانه‌شان را پر کرد که مادرش از خوشی گریه کرد و پدرش، برای نخستین بار در زندگی، یک دست لباس نو برای دخترش خرید. زینب احساس می‌کرد دیگر فاصله‌ای میان او و رؤیای دیرینه‌اش نمانده است. روزهای دانشگاه برایش پرمشغله، اما شیرین بود. صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌زد، در صنف‌هایی پر از دانشجو می‌نشست و با شوق، سخنان استادان درباره‌ی تشریح و فیزیولوژی را یادداشت می‌کرد. در لابراتوار، وقتی اسکلت مصنوعی را لمس می‌کرد یا قلب پلاستیکی را در دست می‌گرفت، نوری از شوق در دلش می‌درخشید. او حتی در شفاخانه‌ی آموزشی، در کنار داکتران واقعی ایستاده بود، فشار خون مریضان را گرفته، تاریخچه‌ی بیماری نوشته و گوش به توصیه‌های پزشکی سپرده بود. در آن روزها، خودش را به‌روشنی در آینده می‌دید؛ با روپوش سفید، در اتاق معاینه‌ای که بیماران با اعتماد در آن صف کشیده‌اند. اما همان سال چهارم، ورق زندگی‌اش برگشت. پدر و مادرش با صدایی آرام اما قاطع گفتند که وقت ازدواجش رسیده است. زینب مات و مبهوت ماند. گریه کرد، التماس کرد که بگذارند تحصیلش را تمام کند. اما در خانواده‌های سنتی، کمتر صدای دختر شنیده می‌شود. آن‌ها گفتند: «دختر جان، تحصیل همیشه هست، اما نصیب اگر آمد، نباید رد کرد. شوهر خوب پیدا شده، رنگ‌مال است، زحمت‌کش است، با تو خوش خواهد بود.» زینب دل‌شکسته بود. شب‌های زیادی را در سکوت گریه کرد، بی‌آن‌که به هم‌صنفی‌هایش بگوید چه در دل دارد. عاقبت، ازدواج کرد. شوهرش – جاوید – مردی آرام، خاموش و زحمت‌کش بود. در آغاز، جاوید او را تشویق می‌کرد که درسش را ادامه دهد، اما زندگی همیشه آن‌طور که آدم انتظار دارد پیش نمی‌رود. تنها چند ماه بعد، زینب باردار شد. این خبر، همه‌چیز را تغییر داد. روزهای بارداری برایش سخت و طاقت‌فرسا بود. صبح‌ها نمی‌توانست به صنف برود و شب‌ها از تهوع و بی‌خوابی رنج می‌برد. استادان دانشگاه سخت‌گیر بودند و غیبت‌ها را به‌راحتی نمی‌پذیرفتند. هم‌صنفی‌هایش پیش می‌رفتند، اما او جا ماند. هر بار که تصمیم می‌گرفت بازگردد، صدای گریه‌ی طفل کوچکش مانع می‌شد. مادر شدن، او را در مسیری انداخت که بازگشتی از آن ممکن نبود. سال‌های بعد، زینب مادر دو کودک شد: پسری سه‌ساله و دختری هجده‌ماهه. زندگی‌اش پر از گریه‌های نیمه‌شب، بی‌خوابی، و دل‌نگرانی بابت شیر خشک، دوا و کرایه‌ی خانه بود. در خانه‌ی کوچک کرایی‌شان، هر روز می‌نشستند و حساب‌وکتاب می‌کردند که آیا معاش جاوید کفایت می‌کند یا نه. جاوید، صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌رفت، با قلم‌مو و دبه‌های رنگ، تا دیوارها و دروازه‌های خانه‌های مردم را رنگ بزند. عصرها با شانه‌های خمیده و لباس‌هایی چرک‌آلود برمی‌گشت. دست‌هایش همیشه بوی رنگ و تینر می‌داد، پوستش ترک‌خورده و زبر شده بود. زینب بارها دیده بود که شوهرش، خسته از روزگار، سرش را به دیوار تکیه می‌داد و آه می‌کشید. دلش برای جاوید می‌سوخت، اما می‌دانست که رنگ‌مالی، کاری پرزحمت با درآمدی اندک است و نمی‌تواند تمامی هزینه‌های زندگی را تأمین کند. همین شد که زینب به صنایع دستی روی آورد. ابتدا با نخ‌ها و پارچه‌هایی که از جهازش باقی مانده بود، گلدوزی می‌کرد. یک روز، همسایه‌اش کار او را دید و خواست یکی برایش بدوزد. وقتی زینب در ازای آن کار، مبلغ اندکی دریافت کرد، دلش از امید لبریز شد. پس از آن، شروع کرد به ساختن کیف‌های کوچک، دستمال‌های گلدوزی‌شده و زیورآلات دستی. شب‌ها، وقتی کودکانش به خواب می‌رفتند، چراغ کوچک اتاق را روشن می‌کرد و پشت میز کار می‌نشست. گاهی تا نیمه‌شب می‌دوخت؛ چشمانش سرخ می‌شد، اما وقتی صبح حاصل کار شبانه‌اش را می‌دید، خستگی از تنش بیرون می‌رفت. رفته‌رفته، زنان دیگر محله نیز به او پیوستند. کنار هم می‌نشستند، کار می‌کردند و درد دل می‌گفتند. زینب به آن‌ها یاد می‌داد که چگونه با نخ و پارچه چیزی زیبا بیافرینند. می‌گفت: «اگر نمی‌توانیم بیرون از خانه کار کنیم، حداقل می‌توانیم در خانه دست‌ساخته تولید کنیم. نباید دست خالی بمانیم.» صنایع دستی، برای زینب فقط وسیله‌ای برای تأمین نان نبود؛ بلکه مایه‌ی عزت و امید شده بود. او امروز در دو دنیا زندگی می‌کند؛ دنیای حسرت و دنیای امید. حسرتِ آن‌چه از دست داده، و امید به آن‌چه شاید روزی دوباره به دست بیاورد. زینب می‌گوید: «اگر نتوانستم داکتر باشم، دست‌کم داکتر خانواده‌ام هستم. من باید داکتر دردهای کودکانم باشم، داکتر زندگی خودم باشم.» همین اندیشه است که او را سر پا نگه می‌دارد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب