نویسنده: رسانه‌ای گوهر شاد

3 هفته قبل - 96 بازدید

رسانه‌های پاکستانی درتازه‌ترین مورد گزارش داده است که حدود ۳۰۰ خانواده اهل افغانستان در پارک ارجنتینا اسلام‌آباد، پایتخت پاکستان در وضعیت موقتی و غیربهداشتی به‌سر می‌برند و چشم‌انتظار انتقال به کشور سوم هستند. شبکه خبری جیونیوز پاکستان با نشر گزارشی گفته است که این خانواده‌ها پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست در افغانستان و تغییر سیاست ایالات متحده و برخی کشورهای دیگر در برابر پناه‌جویان، در شرایط بلاتکلیف مانده‌اند. در گزارش آمده است که در میان آنان، شماری از زنان پولیس پیشین افغانستان حضور دارند که می‌گویند پس از تهدید و خشونت مجبور به ترک وطن شدند. همچنین در بخشی از گزارش آمده است که از سال ۲۰۲۳ میلادی تا اکنون بیش از یک میلیون شهروند افغانستان از پاکستان خارج شده‌اند که بیش از ۲۰۰ هزار تن آنان پس از ماه اپریل امسال اخراج یا مجبور به بازگشت شده‌اند. سمیه ۲۴ ساله که در سال ۲۰۲۲ میلادی از افغانستان فرار و به پاکستان پناه آورده است به جیونیوز گفت: «ما فرار کردیم چون در افغانستان جانمان در خطر بود. افغانستان آینده‌ای برای فرزندان‌مان نداشت. اما در اینجا هم برای ما جایی نیست.» بسیاری از مهاجران افغانستانی در اسلام‌آباد می‌گویند که بین امید و ناامیدی زندگی می‌کنند، آینده نامعلومی دارند و خواستار اسکان مجدد به کشورهای امن هستند. طبق گزارش رسانه‌های پاکستانی، بیش از ۱.۳ میلیون افغان دارای کارت‌های اقامت پی‌او‌آر هستند و ۷۵۰ هزار نفر دیگر دارای نوع کارت شهروندی افغان ای‌سی‌سی هستند. این فشارها بخشی از «طرح بازگرداندن اتباع خارجی غیرقانونی» دولت پاکستان است؛ طرحی که همزمان در ایران نیز اجرا شده و بیش از ۱.۵ میلیون افغانستانی از آن کشور اخراج شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 78 بازدید

اداره آمادگی و مبارزه با حوادث طبیعی میدان وردک درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در نتیجه‌ی انفجار یک مرمی هاوان منفجر نشده، یک کودک کشته و چهار کودک دیگر زخمی شدند. این اداره با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این رویداد روز (شنبه، ۱ سنبله) در روستای کوز خوات از مربوطات ولسوالی چک رخ داده است. در اعلامیه آمده است، انفجار زمانی اتفاق افتاد که گروهی از کودکان پس از پایان مکتب به سوی خانه‌هایشان در حرکت بودند و در میان با مرمی هاوان برخورد کرده و یک کودک کشته و چهار کودک دیگر زخمی شدند. اداره آمادگی و مبارزه با حوادث طبیعی تاکید کرده است که زخمی‌ها به مراکز صحی منتقل شده‌اند و وضعیت برخی از آنان وخیم گزارش شده است. قابل ذکر است که افغانستان همچنان یکی از آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر ماین‌ها و مهمات منفجر نشده به شمار می‌رود. بر اساس گزارش نهادهای بین‌المللی، بیشترین قربانیان این انفجارها، کودکان و زنان هستند. همچنین کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در گزارشی اعلام کرده بود که تنها در سال ۲۰۲۴ میلادی، دست‌کم ۵۶۴ تن در افغانستان بر اثر انفجار ماین و مهمات منفجر نشده جان باخته‌اند که ۴۳۴ تن از آنان کودکان بوده‌اند. در سال جاری میلادی به‌دلیل قطع کمک‌های مالی امریکا، بودجه‌ی برنامه‌های بشردوستانه در افغانستان، از جمله برنامه‌ی ماین پاکی، به شدت کاهش یافته است. سازمان ملل متحد بارها از کمبود بودجه و پیامدهای آن هشدار داده و خواستار کمک‌های بیشتر جامعه جهانی شده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 100 بازدید

ریاست پاسپورت حکومت سرپرست درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که به کودکان بی‌سرپرست، افراد ممنوع‌الخروج و کسانی که توسط دادگاه دولت مجرم شناخته شده‌اند، پاسپورت صادر نمی‌شود. ریاست پاسپورت امروز (شنبه، ۱ سنبله) با نشر اعلامیه‌ای گفته است، به کودکانی که سرپرست قانونی‌شان مشخص نباشد، پاسپورت صادر نخواهد شد. همچنین در بخشی از اعلامیه آمده است، افرادی که ممنوع‌الخروج بودن‌شان از طریق سیستم‌های «بیف» و بایومتریک تثبیت شده باشد نیز حق دریافت پاسپورت را ندارند. قابل ذکر است که برخی از مهاجران اهل افغانستان که از ایران اخراج شده‌اند شکایت دارند که پاسپورت‌های‌شان توسط پولیس ایران پاره شده و حکومت سرپرست نیز از صدور پاسپورت جدید برای آنان خودداری می‌کنند. گفتنی است که به اساس اکثر قوانین وضعی جرم عمل شخصی بوده برادر و پسر به دلیل جرم برادر و پدر موخذ نمی‌شوند. با روی‌کارآمدن حکومت سرپرست در افغانستان، محدودیت‌های زیاد در گرفتن پاسپورت برای شهروندان کشور وضع شده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 139 بازدید

سفارت افغانستان در تاجیکستان اعلام کرده است که با نمایندگان نهادهای داوطلب آموزشی درباره آموزش آنلاین دختران افغانستانی در داخل و کشورهای همسایه گفتگو کرده است. این سفارت با نشر اعلامیه‌ای خبر داده است که ظاهر اغبر، سفیر افغانستان در تاجیکستان گفته است که با پشتیبانی دولت آن کشور، زمینه آموزش صدها کودک مهاجر در مکتب سامانیان فراهم شده است و  در دیدار با نمایندگان نهادهای آموزشی مقیم تاجیکستان در مورد راه‌های تقویت آموزش آنلاین برای زنان و دختران افغانستانی در داخل و کشورهای همسایه گفتگو کرده‌است. ظاهر اغبر تاکید کرد که در حال حاضر شمار قابل‌توجهی از دختران در داخل افغانستان تحت پوشش آموزش‌های آنلاین مکتب سامانیان تاجیکستان قرار گرفته‌اند. در اعلامیه آمده است که در تاجیکستان، نمایندگان نهادهای داوطلب آموزشی در این نشست با ارائه طرح‌هایی، تعهد کرده‌اند که در راستای توسعه برنامه‌های آموزشی آنلاین برای زنان و دختران افغانستانی همکاری کنند. این نهادها افزوده است که کیفیت آموزش‌های آنلاین برای دختران افغانستانی محروم از آموزش در داخل کشور را تقویت کنند. این در حالی است که حکومت سرپرست با تسلط بر کشور آموزش‌های بالاتر از صنف ششم برای دختران را منع کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. سازمان‌های بین‌المللی و بسیاری از کشورهای جهان در چهار سال تسلط حکومت فعلی بر افغانستان به بازگشایی نهادهای آموزشی به روی دختران و زنان تاکید کرده‌اند. اما حکومت سرپرست منع آموزش زنان را موضوع داخلی کشور عنوان کرده و از جامعه بین‌الملل خواسته است که در آن دخالت نکنند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 118 بازدید

یک نهاد ناظر بر گرسنگی درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که ‏قحطی به منطقه‌ای از غزه رسیده و احتمالاً در ماه آینده ‏گسترش خواهد یافت. خبرگزاری رویترز نوشته است که سیستم طبقه‌بندی امنیت غذایی روز (جمعه، ۳۱) اسد با نشر گزارشی اعلام کرده که ۵۱۴ هزار نفر تقریباً یک چهارم فلسطینی‌های غزه، دچار قحطی هستند ‏و احتمال دارد این رقم تا پایان سپتامبر به ۶۴۱ هزار نفر ‏افزایش یابد. در گزارش آمده است که برای اینکه منطقه‌ای در فاز قحطی طبقه‌بندی ‏شود، حداقل ۲۰ درصد از مردم باید از کمبود شدید غذا رنج ‏ببرند، از هر سه کودک یک نفر دچار سوءتغذیه حاد باشد و ‏از هر ۱۰ هزار نفر، روزانه دو نفر بر اثر گرسنگی یا ‏سوءتغذیه و بیماری جان خود را از دست بدهند.‏ در گزارش خبرگزاری رویترز آمده است، این اولین باری است که یک نهاد بین‌المللی قحطی در غزه ‏را تایید می‌کند.‏ همچنین ولکر تورک، رییس حقوق بشر سازمان ملل روز جمعه ‏گفت که قحطی در غزه نتیجه مستقیم اقدامات دولت اسرائیل ‏است و هشدار داد که مرگ و میر ناشی از گرسنگی ‏می‌تواند به منزله جنایت جنگی باشد.‏ قابل ذکر است که اسرائیل گزارش سیستم طبقه‌بندی امنیت غذایی را ‌‏«دروغ و جانبدارانه» خوانده و گفته است که این نهاد ‏بررسی خود را بر اساس «داده‌های جزئی ناشی از سازمان ‏تروریستی حماس» انجام داده است.‏ همچنین تام فلچر، رییس بخش ‏کمک‌های سازمان ملل نیز گفته است که قحطی کاملاً قابل ‏پیشگیری بود، اما به «به دلیل مانع‌تراشی ‏سیستماتیک اسرائیل» غذا نمی‌تواند به سرزمین فلسطین ‏برسد.‏ رسانه‌های بین‌المللی گزارش داده‌اند که پزشکان در غزه پیش از این نیز گفته بودند که محاصره غزه توسط اسرائیل باعث کمبود شدید شیر خشک و دیگر اقلام خوراکی کودکان شده و مادران فلسطینی نوزادان خود را با آب و باقی‌مانده غذاها سیر می‌کنند. قابل ذکر است که وزارت بهداشت غزه تصریح کرده است که از آغاز جنگ در هفتم اکتوبر تا اکنون ده‌ها نفر به شمول کودکان بر اثر گرسنگی یا سوءتغذیه جان باخته‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 113 بازدید

وزارت امور خارجه‌ی فرانسه درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که به حمایت خودشان را از مردم افغانستان، به ویژه زنان و دختران ادامه خواهد داد. این وزارت با نشر اعلامیه‌ای به مناسبت چهارمین سالگرد تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان از حکومت فعلی خواسته است که به تعهدات خود پایبند باشند. در این اعلامیه آمده است: «فرانسه بار دیگر محکومیت قوی خود را از نقض‌های شدید و سیستماتیک حقوق زنان و دختران افغانستانی اعلام می‌کند که هدف آن‌ها پاک‌سازی نیمی از جمعیت این کشور است.» همچنین وزارت امور خارجه‌ی فرانسه در ادامه محرومیت دختران از مؤسسات آموزشی صحی را نیز غیرقابل توجیه خوانده است. این کشور در ادامه تاکید کرده است که حمایت خود را از مردم افغانستان به‌طور مستقیم و از طریق نهادهای بشردوستانه سازمان ملل ادامه می‌دهد. قابل ذکر است که پیش از این، کانادا نیز نقض سیستماتیک حقوق زنان و دختران از سوی حکومت فعلی را محکوم کرده و افزوده بود که عادی‌سازی این گروه در صورت عدم رعایت حقوق بشر ممکن نخواهد بود. همچنین حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 110 بازدید

دوستی‌های زنانه، بیش از آن‌چه در نگاه اول به نظر می‌رسد، نقشی حیاتی در سلامت روان و توانایی مقابله با فشارهای زندگی ایفا می‌کنند. در روان‌شناسی، مفهوم «تاب‌آوری» به توانایی فرد برای بازگشت به حالت تعادل پس از تجربه‌ی استرس، بحران یا ناکامی اطلاق می‌شود. هرچند عوامل متعددی بر تاب‌آوری تأثیر می‌گذارند، اما روابط اجتماعی گرم و حمایت‌گر—به‌ویژه دوستی‌های عمیق میان زنان—یکی از نیرومندترین منابع برای حفظ و تقویت این توانایی به شمار می‌روند. از منظر تکاملی، پیوندهای حمایتی میان زنان بخشی از سازوکار بقا بوده‌اند. در مواجهه با تهدیدهای محیطی، زنان با تشکیل شبکه‌های حمایتی توانسته‌اند منابع را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، از فرزندان هم مراقبت کنند و در مدیریت خطرات همکاری نمایند. این همکاری نه‌تنها به بقا کمک کرده، بلکه موجب افزایش حس امنیت روانی نیز شده است. امروزه نیز، هرچند شکل این پیوندها دگرگون شده، اما نیاز به آن همچنان پابرجاست. از نظر بیولوژیکی، تعاملات مثبت با دوستان نزدیک باعث ترشح هورمون اکسی‌توسین می‌شود؛ هورمونی که به «هورمون پیوند» شهرت دارد. این ماده شیمیایی سطح استرس را کاهش داده و احساس اعتماد و همدلی را تقویت می‌کند. در لحظات دشوار، حتی یک گفت‌وگوی صمیمی یا یک پیام کوتاه از سوی دوست، می‌تواند فعالیت محور استرس در مغز را کاهش دهد و احساس آرامش ایجاد کند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که زنان، به دلیل گرایش بیشتر به روابط اجتماعی همدلانه، از این اثر آرام‌بخش بیش از مردان بهره‌مند می‌شوند. در سطح روان‌شناختی نیز، دوستی‌های زنانه منبع مهمی برای بازسازی هویت و عزت‌نفس به شمار می‌روند. زمانی که زنی با بحران‌هایی چون جدایی، مشکلات شغلی یا فشارهای خانوادگی مواجه می‌شود، وجود دوستانی که بدون قضاوت گوش می‌سپارند و حمایت می‌کنند، به او کمک می‌کند تا روایت مثبت‌تری از خود بسازد. این بازسازی روانی، یکی از پایه‌های اصلی تاب‌آوری است. تحقیقات روان‌شناسی اجتماعی نشان داده‌اند زنانی که شبکه‌ای فعال از دوستان نزدیک دارند، کمتر در معرض افسردگی و اضطراب قرار می‌گیرند. این روابط نه‌تنها در شرایط بحرانی، بلکه در زندگی روزمره نیز نقش حفاظتی ایفا می‌کنند. داشتن افرادی که بتوان با آن‌ها شادی‌ها و نگرانی‌ها را در میان گذاشت، احساس انزوا را کاهش داده و حس تعلق را تقویت می‌کند. از سوی دیگر، دوستی‌های زنانه می‌توانند همچون آینه‌ای برای خودشناسی عمل کنند. زمانی که زنی با دوستی صمیمی گفت‌وگو می‌کند، اغلب بازخوردهایی دریافت می‌کند که به او کمک می‌کند نگاهی تازه به مسائل خود داشته باشد. این تبادل دیدگاه‌ها، انعطاف‌پذیری شناختی را افزایش می‌دهد؛ یعنی توانایی دیدن موقعیت‌ها از زوایای مختلف، که یکی از ویژگی‌های کلیدی تاب‌آوری است. در روان‌شناسی مثبت‌گرا، مفهومی با عنوان «سرمایه اجتماعی» مطرح می‌شود که به مجموعه منابعی اشاره دارد که فرد از طریق روابط اجتماعی خود به دست می‌آورد. دوستی‌های زنانه، بخش مهمی از این سرمایه را تشکیل می‌دهند. این منابع می‌توانند در قالب حمایت عاطفی، هم‌فکری، کمک‌های عملی یا حتی ایجاد فرصت‌های شغلی و اجتماعی نمود پیدا کنند. زنان از طریق شبکه‌سازی با دوستان خود، نه‌تنها تاب‌آوری فردی، بلکه تاب‌آوری جمعی را نیز تقویت می‌کنند. البته باید به این نکته توجه داشت که کیفیت دوستی بسیار مهم‌تر از کمیت آن است. روابطی که بر پایه‌ی رقابت ناسالم، قضاوت یا مقایسه مداوم بنا شده‌اند، نه‌تنها کمکی به رشد روانی نمی‌کنند، بلکه می‌توانند منبع استرس و فرسودگی شوند. در مقابل، دوستی‌هایی که بر پایه‌ی پذیرش، اعتماد و حمایت متقابل شکل گرفته‌اند، زمینه‌ساز آرامش روانی و رشد شخصی خواهند بود. روان‌شناسان توصیه می‌کنند که زنان برای حفظ و تقویت دوستی‌های خود به چند نکته کلیدی توجه داشته باشند: اختصاص زمان برای دیدار یا گفت‌وگو، ابراز قدردانی و محبت، و حفظ رازها و حریم خصوصی دوستان. این رفتارها نه‌تنها باعث تعمیق روابط دوستانه می‌شوند، بلکه حس امنیت روانی ایجاد می‌کنند که از پایه‌های اصلی تاب‌آوری به شمار می‌رود. از منظر مکانیسم‌های روانی، حمایت دوستان نزدیک می‌تواند نقشی همچون «تنظیم‌کننده هیجان» ایفا کند. در مواجهه با بحران، واکنش‌های هیجانی شدید مانند ترس یا خشم ممکن است عملکرد شناختی را مختل کند. در چنین شرایطی، حضور یا حتی یادآوری یک دوست قابل اعتماد، می‌تواند سیستم عصبی را آرام ساخته و فرد را در رسیدن به تصمیم‌های منطقی یاری کند. این اثر تنظیمی، نه‌تنها در موقعیت‌های واقعی بلکه در مطالعات آزمایشگاهی روان‌شناسی نیز تأیید شده است. در مجموع، دوستی‌های زنانه، فراتر از یک رابطه اجتماعی ساده، منبعی نیرومند برای بازسازی روانی و افزایش تاب‌آوری در برابر فشارهای زندگی‌اند. زنانی که این پیوندها را پرورش می‌دهند، نه‌تنها در برابر بحران‌ها مقاوم‌تر و انعطاف‌پذیرتر عمل می‌کنند، بلکه در زندگی روزمره نیز احساس شادی، امنیت و معنا بیشتری را تجربه می‌کنند. این روابط یادآور آن‌اند که تاب‌آوری، صرفاً یک ویژگی فردی نیست، بلکه در دل ارتباطات انسانی معنا می‌یابد و رشد می‌کند. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 77 بازدید

مسوولان محلی از ولایت هلمند می‌گویند که در پی واژگونی یک تراکتور به رودخانه این ولایت، ۱۲ ‏نفر به شمول زنان و کودکان جان باخته‌ و چهار تن دیگر زخمی شدند.‏ عزت‌الله حقانی، سخنگوی فرماندهی پولیس هلمند گفته ‏است که این رویداد روز (جمعه، ۳۱ اسد) در منطقه ‏پنجاوی از مربوطات ولسوالی گرمسیر رخ داده است.‏ وی تاکید کرده است که ۳۰ نفر شامل مردان، زنان و کودکان هنگامی که ‏می‌خواستند برای شرکت در یک مراسم عروسی از ولسوالی ‏گرمسیر به ولسوالی ناوه بروند، تراکتور حامل آنان در آب ‏واژگون شده است. همچنین عبدالباری راشد، رییس اطلاعات و فرهنگ هلمند ‏افزوده است: «می‌خواستند تراکتور حامل شان را با قایق از رودخانه عبور دهند؛ اما ‏تراکتور در میان آب واژگون شده است.» آقای راشد گفته است که در این حادثه سه زن و ۹ کودک جان باخته و ‏چهار کودک دیگر زخمی شده‌اند. به گفته‌ی وی، در این رویداد ۱۴ نفر دیگر از ‏رودخانه نجات داده شده‌اند.‏ دلیل وقوع این حادثه تاکنون اعلام نشده است. این تراکتور از ولسوالی گرمسیر به‌سوی ولسوالی ناوه در حرکت بوده است. در برخی مناطق کشور، شهروندان از بادی تراکتور به‌عنوان وسیله نقلیه استفاده می‌کنند. همچنین صبح روز (جمعه، ۳۱ اسد) نیز در پی یک رویداد ترافیکی در ولایت بغلان، ۲۴ تن زخمی شدند. دو روز پیش از این، ۷۹ تن در یک رویداد ترافیکی و آتش‌گرفتن موتر در هرات جان باخته بودند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 153 بازدید

وقتی محمد عمر، پس از بیست سال کارگری در ایران با دستان خالی و چشمان پر از اشک به خاک وطنش بازگردانده شد، احساس می‌کرد که همه چیز بر سرش آوار شده است. او از نوجوانی در ایران به‌عنوان کارگر ساختمانی کار می‌کرد. وقتی شانزده‌ساله بود، پدرش او را همراه گروهی از همسایه‌ها راهی مرز کرد تا در ایران لقمه‌ نانی پیدا کند. آن زمان، که هنوز نوجوانی خام بود، فارسی را با لهجه محلی صحبت می‌کرد و از چهره و چشمان بادامی‌اش همه می‌فهمیدند که مهاجری افغان است. با وجود تمام سختی‌ها، توانست خودش را در تهران به کارهای ساختمانی و باربری برساند و به مرور، تجربه و توان بیشتری به دست آورد. محمد عمر سال‌ها کار کرد، عرق ریخت و مزد اندکش را به افغانستان فرستاد. مادرش همیشه به او می‌گفت: «پسرم، خدا خیرت بده؛ تو شدی نان‌آور خانه.» محمد عمر نه توانست درست درس بخواند، نه زندگی آرامی برای خودش بسازد؛ تمام فکر و ذکرش این بود که مادر، خواهران و برادران کوچکش از گرسنگی نجات پیدا کنند. سال‌ها به همین منوال گذشت، اما روزگار چنان بی‌رحم بود که در نهایت، با همه‌ی آن زحمت‌ها، نه خانه‌ای برایش ماند، نه پولی، و نه امنیتی. در ایران، همیشه با تحقیر زندگی ‌کرد. پولیس هر روز در جاده‌ها ایست می‌کرد و کارت‌های شناسایی را بررسی می‌نمود. محمد عمر چون مدارک نداشت، همیشه با ترس به کار می‌رفت و بازمی‌گشت. بارها در میانه‌ی راه دستگیر شد و شب‌های زیادی را در بازداشت‌گاه‌ها گذراند؛ کتک خورد، توهین شنید و سرانجام با هزار منت آزاد شد. اما روزی که سرنوشتش برای همیشه تغییر کرد، همان روزی بود که او را همراه با جمعی دیگر از افغان‌ها به زور سوار اتوبوس‌ها کردند و به‌سوی مرز فرستادند. وقتی از مرز گذشت، اولین چیزی که چشم و ذهنش را درگیر کرد، اردوگاهی بود با خیمه‌های فرسوده و صف‌های طولانی از مردان، زنان و کودکان. صدای گریه‌ی بچه‌ها، فریاد زنان و ناله‌ی مردانی که از همه‌چیز محروم مانده بودند، فضای اردوگاه را پر کرده بود. محمد عمر احساس کرد که از یک زندان، به زندانی دیگر منتقل شده است. اردوگاه، مملو از انسان‌های خسته، گرسنه و ناامید بود؛ کسانی که یا مانند او از ایران اخراج شده بودند، یا از پاکستان بازگشته بودند. هوای خیمه‌ها داغ و دم‌کرده بود. بوی عرق بدن‌ها، گرد و خاک، و نان خشکِ کپک‌زده فضا را آزاردهنده کرده بود. شب‌ها، سرمای هوا تا مغز استخوان نفوذ می‌کرد و روزها، گرمای آفتاب آن‌قدر شدید بود که نفس کشیدن دشوار می‌شد. آب آشامیدنی کافی وجود نداشت؛ همه باید در صف‌های طولانی می‌ایستادند تا یک دبه آب گل‌آلود بگیرند. محمد عمر بارها دید که کودکان از شدت تشنگی بی‌هوش می‌شدند و مادران‌شان در صف‌ها با گریه و درماندگی، نظاره‌گر آن‌ها بودند. غذا ناچیز بود. در بهترین حالت، روزی یک‌بار به مردم کاسه‌ای برنج نیم‌پخته یا نان خشک داده می‌شد. محمد عمر، که سال‌ها بدنش به کار سخت عادت کرده بود، در اردوگاه از بی‌غذایی ضعیف و نحیف شده بود. وقتی خودش را در آیینه می‌دید، از آن مرد قوی و سرِ ساختمان، فقط یک سایه‌ی لاغر و زردرنگ باقی مانده بود. اما سخت‌تر از تحمل گرسنگی و تشنگی، تحمل زخم‌های روحی بود. هر روز شاهد صحنه‌هایی بود که دل هر انسانی را می‌شکست؛ زنانی که در گوشه‌ی خیمه‌ها کودکان‌شان را آرام می‌کردند و زیر لب نفرین می‌خواندند، مردانی که در گوشه‌های اردوگاه به آسمان خیره می‌شدند و با خود می‌گفتند: «ما چه گناهی کردیم که این‌گونه شد؟» محمد عمر شب‌ها در دل گریه می‌کرد. یادش می‌آمد که در ایران، هرچند زندگی سخت بود، اما دست‌کم کار داشت، نانی برای خوردن بود و زیر سقفی می‌خوابید. حالا، همه‌چیز از دست رفته بود. یکی از شب‌ها، وقتی باد شدیدی وزید و باران تندی خیمه‌ها را درید، همه‌ی اردوگاه به هم ریخت. آب به درون خیمه‌ها جاری شد و کودکان در گل‌ولای می‌لولیدند. محمد عمر دست یک کودک را گرفت و او را از گل بیرون کشید. مادر کودک با فریاد گفت: «خدا خیرت بده، برادر؛ اگر تو نمی‌رسیدی، طفل من خفه می‌شد.» آن شب، محمد عمر تا صبح نخوابید. هر بار که صدای گریه‌ی کودکی را می‌شنید، از جا می‌پرید و برای کمک می‌رفت. در روزهای بعد، بیماری‌ها در اردوگاه شیوع پیدا کرد: اسهال، تب و زردی، کودکان را درگیر می‌کرد. نه دوا بود، نه داکتر؛ و مردم فقط با دعا و گریه می‌کوشیدند عزیزان‌شان را نجات دهند. محمد عمر چندین بار دید که جنازه‌ی کودکان کوچک را در گوشه‌ی اردوگاه می‌بردند و در قبرهای کم‌عمق خاک می‌کردند. آن صحنه‌ها روحش را می‌شکست. در اردوگاه، کسی به فکر آینده نبود؛ همه درگیر زنده‌ ماندن بودند. محمد عمر گاهی می‌گفت: «ای کاش در ایران می‌مُردم و هیچ‌وقت این روز را نمی‌دیدم.» اما باز وقتی تصویر مادرش در ذهنش زنده می‌شد، به خودش می‌گفت: «نه، باید زنده بمانی. تو هنوز مسئول هستی.» همین حس مسئولیت بود که او را سر پا نگه می‌داشت. یک روز، وقتی کارمندان امدادی آمدند و مقداری آرد و روغن توزیع کردند، محمد عمر با چند جوان دیگر داوطلب شد که بارها را تقسیم کنند. همان روز فهمید که در دل همه، دردی مشترک موج می‌زند. هرکسی قصه‌ی خودش را داشت: یکی در ایران نان‌آور خانواده بود و با اخراج، زندگی‌اش از هم پاشیده بود؛ دیگری، همسرش را در مسیر راه از دست داده بود؛ سومی، کودک خردسالش را در سرحد گم کرده بود. محمد عمر ساعت‌ها به این قصه‌ها گوش می‌داد و با اشک، همراه آنان می‌گریست. هرچند اردوگاه پر از مشکلات بود، اما یک چیز را به محمد عمر آموخت: این‌که انسان حتی در بدترین شرایط هم می‌تواند دست دیگری را بگیرد. او با دست‌گیری از کودکان یتیم و کمک به زنان بی‌سرپرست، احساس می‌کرد که هنوز انسانیت زنده است. اما با گذشت ماه‌ها، خستگی و ناامیدی دوباره بر او سنگینی کرد. می‌دید که هیچ راهی برای آینده وجود ندارد. نه کاری بود، نه امکاناتی، و تنها چیزی که هر روز در اردوگاه جریان داشت، انتظار بود؛ انتظاری بی‌پایان، مانند زندانی که نمی‌داند روز آزادی‌اش چه زمانی فرا خواهد رسید. محمد عمر هنوز هم در اردوگاه است. هر روز با طلوع آفتاب از خواب بیدار می‌شود، در صف آب می‌ایستد، لقمه‌ای نان خشک پیدا می‌کند و شب، دوباره زیر سقف خیمه به صدای گریه‌ی کودکان گوش می‌سپارد. او با خود می‌گوید: «شاید روزی برسد که از این‌جا بیرون شوم، شاید روزی باز هم بتوانم کار کنم و لقمه‌ نانی با دست‌رنج خودم برای مادر و خانواده‌ام ببرم.» اما این «شاید» مانند سرابی است که هرچه نزدیک‌تر می‌شود، دورتر می‌گردد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 85 بازدید

صندوق جمعیت سازمان ملل (UNFPA) اعلام کرده است که با حمایت مالی اتحادیه اروپا، مرکز بهداشت خانواده را در ولسوالی ترین‌کوت ارزگان افتتاح کرده است تا خدمات حیاتی بهداشت مادران و کودکان را ارائه دهد. این سازمان امروز (پنج‌شنبه، ۳۰ اسد) با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این مرکز زمینه دسترسی بیش از دوهزار و ۸۰۰ زن به خدمات صحی و حیاتی بهداشت مادران را فراهم کرده است. صندوق جمعیت سازمان ملل این مرکز صحی را در حالی ایجاد کرده است که اکثر زنان، به‌ویژه زنان روستایی، به خدمات صحی کافی دسترسی ندارند و همین موضوع باعث افزایش خطر مرگ و میر مادران باردار در افغانستان شده است. همچنین راه‌های طولانی تا مراکز درمانی، کمبود داکتر زن و قابله و نبود امکانات صحی مناسب، از عمده‌ترین چالش‌های زنان در مناطق دورافتاده کشور محسوب می‌شود. در کنار آن، حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. همچنان زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب