نویسنده: رسانه‌ای گوهر شاد

2 ساعت قبل - 93 بازدید

کلینیک اضطراری صندوق جمعیت سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که یک زن اهل افغانستان در نقطه مرزی اسلام‌قلعه هرات، نوزاد دختری را در کلینیک اضطراری این سازمان به دنیا آورده است. کلینیک اضطراری صندوق جمعیت سازمان ملل متحد روز (جمعه، ۱۳ سرطان) با انتشار پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این نوزاد دختر با سلامت کامل تولد شده است. در ادامه آمده است: «در حالی ‌که مهاجران با پیچیدگی‌های بازگشت اجباری روبه‌رو هستند، یک مادر در کلینیک اضطراری زایمان صندوق جمعیت سازمان ملل متحد با موفقیت نوزاد دختر خود را به دنیا آورد.» قابل ذکر است که این رویداد در میان ازدحام و شرایط دشوار بازگشت مهاجران رخ داده و از سوی نهادهای امدادرسان به‌عنوان «نقطه‌ای از امید در دل بحران» توصیف شده است. این در حالی‌ است که روزانه شمار زیادی از مهاجران افغانستانی، به‌ویژه زنان و کودکان، از مرز ایران وارد افغانستان می‌شوند. براساس گزارش‌ها، مادران، کودکان، زنان باردار و افراد سالمند از آسیب‌پذیرترین گروه‌ها در میان مهاجران به‌شمار می‌روند که به خدمات بهداشتی، غذا و سرپناه نیاز فوری دارند. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند. اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران که حدود ۴۰۰ هزار مهاجر افغانستانی از کشور اخراج شده‌اند. او گفت که مصوبه دولت به مجلس ایران ارسال شده تا طرح سامان‌دهی مهاجران اجرایی شود.

ادامه مطلب


9 ساعت قبل - 277 بازدید

امروزه هرچقدر که دنیا در حال پیشروی و پیشرفت است حضور زنان در اجتماع پررنگ‌تر می‌شود. زنان نیز همپای مردان در عرصه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند و دیده شده که در بیشتر مشاغل و حتی مشاغل سخت که تصور می‌شد فقط مردان قادر به انجام دادن آن‌ها هستند، مسئولیت‌های مهم و کارآمد را به عهده دارند. وظایف زنان امروزه به مراتب بیشتر از گذشته است. زنی که تا دیروز صرفا در خانه فعالیت می‌کرد و عهده‌دار خانه‌داری بود و تنها دغدغه‌اش به چگونگی تربیت فرزندان‌اش معطوف می‌شد، امروزه علاوه بر مسئولیت‌های پیشین باید در محیط اداره نیز به عنوان نیرویی کارآمد و پرتوان حضور داشته باشد و در راستای حفظ نقش خود به عنوان یک فرد مستقل در جامعه بکوشد. افزایش حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی جدا از تاثیری که بر رشد شخصیت فرد و افزایش آگاهی‌های وی می‌گذارد، در آینده نیز موجب تحکیم پایه‌های خانواده شده و به تربیت فرزندان سالم کمک می‌کند، چنانکه بارها گفته و شنیده‌ایم که در کنار هر مرد موفقی حضور زنی موفق‌تر حتمی بوده است. به رغم تمام نتایج مثبتی که از حضور زنان در اجتماع حاصل می‌شود ولی پیامدهای دیگری نیز وجود دارد که تنها متوجه خود زنان می‌شود و آن به خطر افتادن سلامت روانی و جسمانی آن‌ها است. یکی از مهم‌ترین پیامدهای فعالیت در اجتماع بروز استرس و فشارهای روحی و روانی است که در زنان بیش از مردان بروز می‌کند. استرس موقعیتی است که در آن شخص از نظر روحی بهم می‌ریزد و درهم می‌شکند و معمولا با واکنش‌های نظیر تپش قلب سریع یا نامنظم، مشت کردن انگشتان، انقباض عضلات، عرق کردن و برافروختگی چهره همراه است. به طور کلی پژوهشگران استرس را وضعیتی توصیف می‌کنند که افراد مجبور به ایجاد تغییرات ناخواسته در جهت تطابق با حوادث و پیشامدهای زندگی می‌شوند. بنابراین، استرس تنها پاسخ‌های بدنی به تغییرات فیزیکی و نیازهای فزیولوژیک نیست که پاسخ‌های روحی، هیجانی و رفتاری را نیز شامل می‌شود. مطالعات نشان می‌دهد زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روحی و روانی ناشی از بروز استرس و اضطراب قرار دارند که این میزان در زنان شاغل خارج از منزل که مسئولیت رسیدگی به فرزندان و امور خانه‌داری را به عهده دارند، بیشتر دیده می‌شود. زنان شاغل در مواجهه با وضعیت بحرانی در شرایط استرس‌زا زندگی می‌کنند. آن‌ها نسبت به مردان شاغل یا زنان خانه‌دار از تظاهرات بدنی (کابوس‌های شبانه، اختلالات گوارشی، ناراحتی‌های کمر و ستون فقرات) به مراتب بیشتری شکایت می‌کنند. ضمن اینکه آن‌ها بیشتر در معرض ابتلا به ناراحتی‌های خلق و خو، نظیر افسردگی قرار دارند. به نظر می‌رسد اگر زنان بتوانند به روش دلخواه و در مشاغل مناسب تا مراحل مدیریتی کار کنند، ریسک این مشکلات و بیماری‌ها در آن‌ها در سطح پایین باقی خواهند ماند. شاغل بودن زن‌ها تنها به قرار گرفتن آن‌ها در شرایط پر استرس محدود نمی‌شود بلکه همراه با شاغل شدن مصرف غذاهای پرکالری و ناسالم نیز در آن‌ها افزایش پیدا می‌کند که این موضوع نیز نقش مهمی در به خطر افتادن سلامت آن‌ها دارد. زنان در مقایسه با مردان به علت داشتن الگوی رفتاری متفاوت زودتر دچار ضعف اعتماد به نفس و پریشانی خاطر می‌شوند و احساس امنیت خود را از دست می‌دهند (البته این موضوع می‌تواند با توجه به سبک رشدی افراد و محیط اجتماعی حمایت کننده/سرکوب کننده متفاوت باشد). با اینکه زنان در موقعیت‌های اجتماعی نرم‌خوتر از مردان هستند و در کنترل خشم موفق‌تر از آن‌ها عمل می‌کنند اما در مواجهه با موقعیت‌های بحرانی و پرخطر ممکن است زودتر ثبات روحی و روانی خود را از دست بدهند و سریعتر احساس پریشانی کنند. استرس تنها یکی از عوامل تهدید کننده‌ی سلامت زنان شاغل است. زنان به علت نداشتن شرایط یکسان اجتماعی در جامعه بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب قرار دارند. تاکنون فرضیه‌های بسیاری درمورد علل ابتلای زنان به افسردگی و استرس ارائه شده است اما چیزی که واضح است این است که میزان بروز این مشکلات در زنان نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. عواملی نظیر تحقیر شخصیت زنان در جامعه یا دشواری‌ها برای رسیدن به اهداف مورد نظرشان همگی می‌تواند افسردگی و استرس های شدید را در زنان به دنبال داشته باشد که این موضوع همانطور که قبل تر ذکر شد ارتباط مستقیمی با نوع واکنش‌های مدارا مآبانه‌ی زنان در برخورد با شرایط بحرانی دارد که در بیشتر موارد به شخصیت خود آن‌ها آسیب می‌رساند. زنان در وضعیت‌های مشکل سریعتر از مردان به این باور و تفکر می‌رسند که قدرت انجام آن کار را ندارند و همین موضوع در طولانی مدت بر روند شکل گیری شخصیت آن‌ها تاثیر گذاشته و به عدم ثبات درونی در آن‌ها می‌انجامد. در ادامه‌ی این مقاله به معرفی راهکارها جهت مقابله با چالش‌های ذکر شده خواهیم پرداخت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


10 ساعت قبل - 167 بازدید

شماری از عالمان دین و دانشمندان اسلامی از کشورهای مختلف  با نشر یک اعلامیه‌ای مشترک خواستار حمایت از حقوق زنان در افغانستان شده و محدودیت‌ها علیه حقوق زنان را خلاف اصول اسلامی و قوانین حقوق‌بشر عنوان کرده‌اند. عالمان دین از سراسر جهان با انتشار اعلامیه‌ای گفته‌اند که محدودیت‌ها علیه حقوق زنان و دختران در افغانستان، «بنیان اخلاق اسلامی» را تضعیف می‌کند و «هیچ سندی در قرآن یا حدیث وجود ندارد که بتواند حذف زنان از عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی» را توجیه کند. عالمان دین در این اعلامیه با اشاره به حدیث «فرض بودن آموختن علم بر مرد و زن» گفته‌اند که آموزش یک وظیفه همگانی است و با محروم شدن زنان از آموزش، این اصل اساسی اسلامی نقض شده است. عالمان دین و دانشمندان اسلامی با اشاره به محدودیت شغلی زنان در افغانستان گفته‌اند که این محدودیت «ریشه در شریعت نداشته، بلکه بر پایه تفسیر مغرضانه از احکام اسلامی می‌باشد که قرن‌ها تکثر فقهی را نادیده» می‌گیرد. آنها از سایر علما، دانشمندان و حقوق‌دانان اسلامی خواسته‌اند که در کنار آنها ایستاده و «پالیسی‌های را که با تعالیم اسلامی در تضاد هستند و هیچ مبنای شرعی و قانونی ندارد را به چالش» بکشانند. عالمان دین بر تعهد خود برای همراهی با زنان و دختران افغانستان تاکید کرده و گفته‌اند که برای دادخواهی از حقوق آنان که در «سنت اسلامی و حقوق بین‌المللی به رسمیت شناخته شده»، تلاش خواهند کرد. همچنین در بخشی از اعلامیه، آنها از کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اسلامی (OIC) خواسته‌اند که موضع قاطع برای بازگرداندن حقوق زنان افغانستان اتخاذ کرده و علیه محدودیت‌ها بر حقوق زنان اقدام نمایند. آنها از عالمان دین نیز خواسته‌اند که بر «حق تعلیم، آزادی گشت‌وگذار، مشارکت در زندگی عمومی برای زنان و دختران مسلمان [افغانستان] تاکید کنند. حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


12 ساعت قبل - 138 بازدید

سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است، زنانی که به تنهایی از ایران و پاکستان به افغانستان اخراج شده‌اند با «خطرهای خاصی» مواجه‌اند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که گروه کاری ملل متحد مواردی از اخاذی، آزار و تهدید به خشونت را در گذرگاه‌های مرزی ثبت کرده‌ است. در بخشی از این گزارش آمده است، زنان و دختران که از کشورهای همسایه اخراج شده‌اند، در معرض خشونت مبتنی بر جنسیت، ازدواج‌های اجباری، ازدواج‌های زودهنگام و قاچاق انسان قرار دارند. همچنین در بخشی گزارش آمده است که همه این موارد با کمبود منابع اولیه، تشدید یافته است. سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است که از ماه سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی به این‌سو بیش از ۲.۴۳ میلیون مهاجر اهل افغانستان از ایران و پاکستان اخراج شده‌اند. قابل ذکر است که سرعت فزاینده اخراج‌ها، نظام بشردوستانه ضعیف افغانستان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. این در حالی است که سازمان ملل متحد روز (پنجشنبه، ۱۲ سرطان) گزارش داد که حدود نیمی از اخراج‌شدگان از پاکستان را زنان و دختران تشکیل می‌دهند. این سازمان گفته است که در ماه جون امسال زنان و دختران تنها ۳۰ درصد اخراج‌شدگان از ایران را تشکیل می‌داد اما این آمار در حال افزایش است. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند. اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران که حدود ۴۰۰ هزار مهاجر افغانستانی از کشور اخراج شده‌اند. او گفت که مصوبه دولت به مجلس ایران ارسال شده تا طرح سامان‌دهی مهاجران اجرایی شود.

ادامه مطلب


2 روز قبل - 54 بازدید

هم‌زمان با دوام خشک‌سالی‌ها و کاهش آب‌های زیرزمینی در سراسر افغانستان، برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل می‌گوید که این وضعیت زندگی بسیاری از افغانستانی‌ها را با چالش روبرو کرده و در این میان، زنان بار اصلی این بحران را بر دوش می‌کشند. این سازمان با نشر گزارشی نوشته است که با اجرای برنامه‌های آبی در افغانستان، هزاران زن در ولایت‌های مختلف به آب پاک و فرصت‌های بهتر دسترسی یافته‌اند. برنامه‌ی توسعه‌ سازمان ملل تاکید کرده است که دسترسی به آب تأثیر مستقیم بر زندگی روزمره، سلامت و معیشت شهروندان افغانستان گذاشته است. در ادامه آمده است که در چارچوب یک برنامه، سازمان ملل بیش از ۸۰ کانال و ۱۰ بند کوچک ساخته یا بازسازی شده و سیستم‌های نوینی چون پمپ‌های آفتابی و ذخیره‌ی آب روان به کار گرفته شده‌اند. در ادامه آمده است که این اقدام‌ها دسترسی به آب آشامیدنی و آبیاری را برای بیش از ۱۳۹ هزار خانواده فراهم کرده و بار سنگین تهیه‌ی آب را از دوش زنان و دختران کاهش داده است. بر اساس گزارش‌های سازمان‌های جهانی، افغانستان با بحران بی‌سابقه‌ای کم‌آبی روبرو است و این وضعیت زندگی میلیون‌ها شهروند این کشور را تهدید می‌کند. پیش از این نیز، سازمان ملل گفته بود که زنان و کودکان قربانی اصلی بحران آب در افغانستان است؛ زیر در بسیاری از بخش‌های این کشور، زنان و دختران مسوول تهیه‌ی آب اند.

ادامه مطلب


2 روز قبل - 106 بازدید

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، تشکل مستقل کارگری در ایران اعلام کرده است که امنیتی‌سازی، نژادپرستی و اخراج مهاجران افغانستان نقض آشکار حقوق انسانی آنان است. این تشکل کارگری امروز (پنج‌شنبه، ۱۲ سرطان) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که رفتارهای خشونت‌آمیز علیه مهاجران افغانستانی، محدودیت‌های دولتی بر حقوق اساسی آنان و نژادپرستی ساختاری و فرهنگی علیه آن‌ها، به‌روشنی مستند شده و نشان‌دهنده‌ وخامت اوضاع و نقض آشکار حقوق پایه و انسانی آنان است. در اعلامیه آمده است که اتهاماتی همچون «جاسوسی برای اسرائیل» بدون ارائه‌ اسناد معتبر و روند قضایی شفاف علیه مهاجران افغانستانی، رنگ تبلیغاتی و ابزاری برای سرکوب دارند تا پشتوانه‌ای امنیتی. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تاکید کرده است که مهاجران بخشی جدایی‌ناپذیر از طبقه کارگرند و برخوردهای نژادپرستانه به همبستگی اجتماعی آسیب می‌زند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، یک تشکل مستقل صنفی است که برای دفاع از حقوق کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه تشکیل شده است. این سندیکا یکی از تشکل‌های مهم کارگری مستقل در ایران به شمار می‌رود. در اعلامیه آمده است که «جاسوسان» در درون ساختار حاکمیت ایران نفوذ کرده‌اند و ادعای «جاسوسی» مهاجران افغانستانی که نه به نظام دسترسی دارند و نه هم تمایلی برای همکاری با اسرائيل، ناممکن است. این سندیکا از تمام تشکل‌های کارگری و مدنی ایران خواسته است که تحت هیچ شرایطی تحت تأثیر فضای متعفن مهاجرستیزی و نژادپرستی قرار نگیرند. در اعلامیه آمده است: «حمله به مهاجران، تضعیف همبستگی اجتماعی و طبقاتی است و در خدمت منافع حاکمیت‌ها و نظام سرمایه‌داری‌ست. نژادپرستی و مقصرنمایی مهاجران محکوم است.» قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند. اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران که حدود ۴۰۰ هزار مهاجر افغانستانی از کشور اخراج شده‌اند. او گفت که مصوبه دولت به مجلس ایران ارسال شده تا طرح سامان‌دهی مهاجران اجرایی شود.

ادامه مطلب


2 روز قبل - 61 بازدید

اسدالله تنها چهار سال داشت که حادثه‌ی تلخی همه چیز را از او گرفت. پدرش که در شهر مشهد به‌عنوان کارگر ساختمان کار می‌کرد، روزی هنگام بازگشت از کار، در یک چهارراه شلوغ، با موتری تصادف کرد و در جاه جان داد. آن روز، خانه ساده‌ای که در حاشیه شهر برای اجاره گرفته بودند، به خانه ماتم تبدیل شد. جسد پدر را تنها با یک تکه لباس که از بدنش باقی‌مانده بود، دفن کردند. مادرش تا چند روز نه نان خورد، نه حرف زد. بعدتر درحالی‌که چادرش را محکم به سر بسته بود، با چشمانی ورم کرده از گریه  بیرون رفت و سراغ کار رفت؛ از خانه‌ای به خانه دیگر، از آشپزخانه‌ها تا حیاط‌های پر از خاک، در دست‌هایش آبله می‌زد، کمرش خم می‌شد اما هیچ‌گاه شکایت نکرد. زیرا سه طفل در خانه داشت: اسدالله و دو خواهر کوچکش. سال‌ها گذشت اسدالله بزرگ‌تر شد، اما مثل هم‌سالانش نه به مکتب رفت نه دنیای کودکی را تجربه کرد. از 9 ‌سالگی همراه مادرش کار می‌کرد. ابتدا در بازارها دست‌فروشی می‌کرد، بعد که کمی قد کشید، خودش در چهارراه‌ها گل می‌فروخت. یک بکس دستی کوچک داشت، با چند شاخه گل مصنوعی و چند گل تازه که اول صبح آن‌ها را از میدان گل‌فروشی می‌خرید و تا شب در خیابان‌ها می‌گشت کسی به او رحم نمی‌کرد گاه مردم با بی‌احساسی از کنارش می‌گذشتند، گاهی او را می‌راندند و گاه فریاد می‌زدند که به همان جایی که آمده است بازگردد. با تمام این تحقیرها، او هر روز گل می‌فروخت. زیرا در دلش آرزو داشت که بتواند روزی مادرش را از کارهای شاق نجات دهد. شب‌ها، وقتی خسته و زخمی به خانه می‌رسید نان خشک را با خواهرانش قسمت می‌کرد، دستان مادر را با مهربانی می‌گرفت و در دلش دعا می‌خواند. اما یک روز، همه چیز فروریخت. در میدان ونک، نزدیک یک رستوران که همیشه مشتری زیاد داشت، نیروهای انتظامی از موترهایشان پیاده شدند و شروع به گرفتن دست‌فروشان و کودکان مهاجر کردند. اسدالله وقتی چشمش به آنان افتاد، گل‌ها را محکم گرفت و فرار کرد اما کفش‌هایش کهنه و پاره بودند چند قدم بیشتر ندویده بود که زمین خورد یکی از مأموران او را از پشت گرفت. گل‌ها از بکس افتادند روی جاده پهن شدند موترها از رویشان رد شدند و آن رنگ سرخ به رنگ خاک یکسان شد؛ دستانش را محکم بستند یکی از مأموران گفت: «این هم یکی دیگر از همان‌هاست. بدون کارت، بدون مدرک، باید دیپورت شود.» او را به مرکز نگهداری مهاجران انتقال دادند یک ساختمان سرد با اتاق‌هایی پر از مهاجر، گریه کودکان، فریاد زنان، و سکوت مردان ناامید، هیچ‌کس به حرف اسدالله گوش نداد. چند بار نام مادرش را صدا زد. گفت که او مریض است خواهرانش منتظر نان‌اند. اما کسی نه دل‌سوزی داشت و نه گوش شنوا،  ده روز در آنجا ماند بی‌کسی کشید، بی‌خوابی، گرسنگی، و اشک. بعد با دسته‌ای دیگر از مهاجران، سوار بر موترهای نظامی، به مرز اسلام قلعه انتقال داده شد. بی ‌کارت، بی‌لباس، نا‌امید. با همان کفش‌های پاره و پیراهن نازک، به خاک افغانستان انداخته شد. در مرز، هیچ‌کس منتظرش نبود. هیچ نامی از خانواده‌اش در سیستم نبود. تنها یک مأمور افغان که مسئول تحویل مهاجران بود، پرسید: «نامت چیست؟ از کجایی؟ کی را داری اینجا؟» او با صدایی لرزان جواب داد: «اسدالله هستم، پدرم ده سال پیش مرده، مادرم در تهران مانده... کاکایم در هرات زندگی می‌کند، اما دقیق نمی‌دانم کجاست.» مأمور دستی به سرش کشید، آهی کشید و گفت: «بچه جان، به اینجا تعلق نداری، اما باید بسازی.» او را با چند مهاجر دیگر به شهر هرات فرستادند. با تلاش بسیار، یکی از کاکاهای دورش پیدا شد. مردی که خودش هشت طفل داشت، با زنی مریض و خانه‌ای که سقفش چکه می‌کرد. کاکایش ابتدا او را پذیرفت، اما چند روز بعد، فشار زندگی او را خسته کرد. فریاد می‌زد، دشنام می‌داد، و می‌گفت: «چرا این طفل را بر ما بار کردند؟ خودمان هم نان نداریم.» اسدالله ساکت بود؛ لب باز نمی‌کرد؛ به کنج اتاق می‌رفت، زانوهایش را بغل می‌گرفت و به دیوار نگاه می‌کرد. وقتی صدای خواهران کاکایش را می‌شنید که می‌خندیدند، لبخندی کم‌رنگ بر لبانش می‌آمد، اما زود خاموش می‌شد. هر شب، با چشمان باز می‌خوابید. کابوس می‌دید، صدای ماشین‌های پلیس، فریاد مردم، بوی گل‌های له‌شده، صدای مادرش که صدا می‌زد: «اسد، کجایی بچیم؟» یکی از همسایه‌ها که زن مهربانی بود، متوجه حال خراب اسدالله شد، یک روز برایش مقداری شوربا آورد و پرسید: «بچه جان، چرا گپ نمی‌زنی؟» او فقط نگاهش کرد و گفت: «تهران بودم، گل می‌فروختم، اما گل‌ها مردند، من هم مردم.» زن فهمید که این کودک دیگر کودک نیست، در عمر کوتاهش بیشتر از یک مرد درد دیده بود. او را نزد یک دکتر برد، دکتر تشخیص داد که او دچار افسردگی شدید و سوءتغذیه است. اگر زودتر تحت مراقبت قرار نگیرد، شاید حتی نتواند زنده بماند. اما هیچ‌کس پول دارو نداشت، هیچ نهاد خیریه‌ای نبود، هیچ حکومتی، هیچ نهادی، هیچ مسئولی. روزهای بعد، اسدالله را به زباله‌گردی واداشتند. صبح‌ها او را با کیسه‌ای بیرون می‌فرستادند تا پلاستیک جمع کند. اما توانش نبود. چند بار از حال رفت، سرفه می‌کرد، تب داشت. شبی در اتاق تبش بالا رفت، دستانش داغ، بدنش لرزان، با صدایی ضعیف گفت: «مادرم کجاست؟ خواهرهایم گرسنه‌اند، دلم تنگ است، کاش فقط یک گل دیگر می‌فروختم فقط یک گل.» چشمانش بسته شد زن همسایه دوباره آمد با دستان لرزان تب‌سنج را برداشت، پیشانی‌اش را لمس کرد و اشک ریخت. اسدالله هنوز زنده است اما دیگر آن کودک گل‌فروش نیست، دیگر نه خواب دارد نه رویا در خانه‌ای تاریک در هرات، در میان خاک و درد، هر شب با خودش می‌گوید: تهران، سرک‌های پر دود، مادرم، گل سرخ، گل سرخ. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


2 روز قبل - 63 بازدید

برنامه جهانی غذا درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که از هر سه خانواده تحت سرپرستی زنان، ‏دو خانواده توانایی خرید مواد غذایی اولیه را ندارند. برنامه جهانی غذا امروز (پنج‌شنبه، ۱۲ سرطان) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که در سال گذشته، به ۱۰ میلیون زن و ‏کودک، کسانی که بیشترین آسیب را از ناامنی غذایی دیده‌اند، ‏کمک‌های غذایی نجات‌بخش ارائه کرده است.‏ برنامه جهانی غذا در بخشی از پیامش نوشته است که نیاز به کمک هنوز هم جدی است و برای بسیاری کمک غذایی تنها راه نجات است.‏ در ادامه آمده است که نیمی از جمعیت افغانستان نیاز به کمک ‏دارند، در حالی که کمک‌های جهانی به این کشور به شدت کاهش یافته ‏است.‏ در همین حال کشورهای همسایه افغانستان مهاجران افغانستان را اخراج ‏می‌کنند که این امر به وخامت وضعیت می‌افزاید.‏ همچنین حکومت سرپرست محدودیت شدیدی بر کار و فعالیت زنان وضع کرده و این ‏محدودیت خانواده‌های تحت سرپرستی زنان را آسیب‌پذیر کرده‌ است. برنامه جهانی غذا همواره از نیاز جدی شهروندان به کمک‌های غذایی هشدار داده است. با این حال، نهادهای سازمان ملل می‌گویند که بیش از ۲۲ میلیون تن در افغانستان در سال ۲۰۲۵ به کمک‌های بشردوستانه هستند. این در حالی است که دونالد ترمپ، ریيس‌جمهور آمریکا با گرفتن سکان قدرت، برنامه‌های کمک‌رسانی از جمله بودجه سازمان توسعه بین‌المللی این کشور را به شدت کاهش داد. ترمپ این کار را در راستای کاهش هزینه‌های غیرضروری انجام داد. بودجه این سازمان در حالی کاهش داده شد که آمریکا بزرگ‌ترین کمک‌کننده کمک‌های بشردوستانه در جهان بود و در سال‌های قبل دست‌کم ۳۸ درصد کمک‌های ارائه شده از سوی سازمان ملل در جهان را تمویل می‌کرد.

ادامه مطلب


2 روز قبل - 78 بازدید

حنان بلخی، رییس بخش شرق مدیترانه‌ی سازمان جهانی بهداشت درتازه‌ترین مورد، از یک مرکز ۱۰۰ بستری درمان اعتیاد زنان و کودکان در کابل دیدار کرده و بر ضرورت حمایت از این‌گونه مرکز‌ها تاکید کرده است. خانم بلخی با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که نزدیک به چهار میلیون نفر، معادل ۱۰ درصد جمعیت افغانستان، از اختلال‌های ناشی از مصرف مواد مخدر رنج می‌برند و ایجاد چنین مرکزهایی برای درمان و بازگشت به زندگی سالم، اقدامی حیاتی به‌شمار می‌رود. وی با اشاره به گفتگو با شماری از زنان بستری در این مرکز، تاکید کرده است که از توانایی، قدرت و انعطاف‌پذیری این زنان متأثر شده؛ زنانی که با عزت‌نفس در تلاش‌اند زندگی‌شان را از نو بسازند. وی افزوده است: «هر کسی شایسته‌ی درمان و داشتن فرصتی برای امیدواری است.» این در حالی ا‌ست که چندی پیش سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده بود که با هم‌کاری بخش زنان سازمان ملل متحد، ابتکار جدیدی را برای درمان زنان معتاد روی دست دارد. براساس آمار این سازمان حدود چهار میلیون نفر در افغانستان به مواد مخدر معتاد‌اند. براساس آخرین آمار سازمان ملل متحد، بین یک تا دو میلیون نفر در افغانستان به مواد مخدر مبتلا اند که حدود ۳۵ درصد آنان زنان است. قابل ذکر است ه با روی کارآمدن حکومت سرپرست سیستم صحی افغانستان دچار بحران شده و به کمک‌های بین‌المللی وابسته است. سازمان جهانی بهداشت پیش از این بارها از فروپاشی سیستم صحی افغانستان هشدار داده است. این در حالی است که چندی پیش دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد گفته بود که بررسی الگوی مصرف مواد مخدر در افغانستان نشان می‌دهد که مردان اغلب مصرف مواد مخدر را در سنین پایین‌تر و با چرس و زنان اغلب با تریاک شروع می‌کنند. دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل تاکید کرده است که بررسی‌ها نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان معمولا مصرف چرس را در ۱۹ سالگی، تریاک را در ۲۳ سالگی، و هیروئین و شیشه (مت‌آمفتامین) را در ۲۵ سالگی شروع کرده‌اند.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 78 بازدید

سازمان بین‌المللی نجات کودکان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در ماه جون سال جاری میلادی بیش از ۸۰ هزار کودک اهل افغانستان از ایران به افغانستان بازگشته‌اند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که این آمار در مقایسه با ماه پیش دو برابر افزایش یافته و ساختار خدماتی افغانستان را در آستانه فروپاشی قرار داده است. سازمان بین‌المللی نجات کودکان تاکید کرده است که شش هزار و ۷۰۰ تن از این شمار کودکان بدون همراه بوده‌اند و حدود ۳۹ درصد از این کودکان به اجبار از ایران بازگردانده شده‌اند. در گزارش آمده است ه پس از اعلام آتش‌بس میان ایران و اسرائيل در پنجم سرطان بیش از ۳۶ هزار تن در یک روز از ایران وارد افغانستان شده‌اند. همچنین گزارش به نقل از سمیرا سیدرحمان، مدیر بخش دادخواهی سازمان نجات کودکان، نوشته است که: «بسیاری از خانواده‌ها فقط با چیزهایی که می‌توانند حمل کنند وارد کشور می‌شوند. آن‌ها خسته، ترسیده و نگرانند.» وی در ادامه افزوده است: «جامعه‌ی جهانی نباید از این وضعیت چشم بپوشد. وقت آن است که برای نجات کودکان و خانواده‌های افغان گام‌های جدی برداشته شود.» در بخشی از گزارش آمده است که در واکنش به این وضعیت، دو مرکز حمایتی ویژه کودکان در هرات ایجاد کرده است که خدمات روانی و فضای امن بازی برای کودکان فراهم می‌کند. همچنین به تاز‌گی، سانجی ویجسکرا، مدیر منطقه‌ای یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد برای جنوب آسیا، نیز گفته است که هزاران کودک هر روز از اسلام‌قلعه وارد افغانستان می‌شوند و آنان به کمک فوری نیاز دارند. این در حالی است که چند روز پیش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل هشدار داده و گفته بود که اخراج اجباری مهاجران افغانستان، منطقه و فراتر از آن را بی‌ثبات می‌کند. این نهاد نوشت که بیش از ۱.۲ میلیون شهروند افغانستان در سال ۲۰۲۵ میلادی از ایران و پاکستان مجبور به بازگشت به افغانستان شده‌‌اند که این امر بحران بشری موجود در داخل افغانستان را بیشتر تشدید کرده است.

ادامه مطلب