نویسنده: رسانه‌ای گوهر شاد

2 هفته قبل - 129 بازدید

کارشناسان سازمان ملل درتازه‌ترین مورد نسبت به اخراج قریب‌الوقوع پناه‌جویان افغانستانی از پاکستان هشدار داده و می‌گویند که زنان و دختران در میان آسیب‌پذیرترین گروه‌هایی‌اند که با بازگشت اجباری به افغانستان با خطرهای جدی رو‌برو خواهند شد. این کارشناسان، با نشر اعلامیه‌ای نوشته است که در حالی میلیون‌ها افغانستانی در آستانه‌ی اخراج از پاکستان قرار دارند که افغانستان با بحران‌های شدیدی دست‌وپنجه نرم می‌کند و آماده‌ی پذیرش این موج بازگشت‌کنندگان نیست. در اعلامیه آمده است که میلیون‌ها افغانستانی در پاکستان در معرض بازگردانده شدن به کشوری اند که با بحران انسانی شدید دست‌وپنجه نرم می‌کند و جایی که زنان و دختران از ابتدایی‌ترین حقوق خود، از جمله آزادی رفت‌وآمد، آموزش و اشتغال، محروم هستند. آنان در بخشی از اعلامیه‌اش هشدار داده‌اند که اخراج گسترده از پاکستان، آموزش هزاران کودک و نوجوان افغانستانی را متوقف خواهد کرد؛ به‌ویژه دخترانی که در افغانستان از آموزش بالاتر از صنف ششم محروم ‌اند. کارشناسان ملل متحد در ادامه افزوده‌اند که زنان سرپرست خانوار و آنانی که محرم مرد ندارند، در صورت اخراج در شرایط دشوارتری قرار خواهند گرفت، زیرا نه پناه‌گاه مطمین دارند و نه شبکه‌های حمایتی که بتواند امنیت و معیشت آنان را تضمین کند. کارشناسان سازمان ملل می‌گویند که اصل «عدم بازگردانی» یک تعهد قطعی در حقوق بین‌الملل است و هیچ کشوری حق ندارد فردی را به جایی بازگرداند که جان یا آزادی‌شان در خطر باشد. آنان از دولت پاکستان خواستند که فوراً این برنامه را متوقف کرده و به تعهدات بین‌المللی‌اش پایبند بماند. همچنین در بخشی از اعلامیه تاکید شده است که زنان و دختران افغانستانی به دلیل محدودیت‌های حکومت فعلی با خطر محرومیت مضاعف روبرو هستند و اخراج آنان، زندگی و آینده‌ی‌شان را بیش از پیش در معرض تهدید قرار می‌دهد. کارشناسان ضمن قدردانی از میزبانی طولانی‌مدت پاکستان از میلیون‌ها پناه‌جو، از جامعه‌ی جهانی خواستند تا حمایت خود را از زنان و دختران افغانستانی افزایش داده و در اسکان مجدد آنان سهم بیش‌تری بر عهده بگیرند. باید گفت که دولت پاکستان، در ۳۱ جولای اعلام کرد که بر اساس «طرح بازگرداندن غیرقانونی اتباع خارجی» تمامی افغانستانی‌ها، حتا دارندگان کارت پی‌اوآر، باید تا اول سپتمبر این کشور را ترک کنند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 111 بازدید

سیکل قاعدگی، فراتر از یک فرایند فیزیولوژیک ماهانه، پدیده‌ای است که می‌تواند لایه‌های عمیقی از زندگی روانی و اجتماعی زنان را تحت تأثیر قرار دهد. بسیاری تصور می‌کنند این چرخه صرفاً به باروری و تغییرات جسمی محدود می‌شود، اما پژوهش‌های روان‌شناسی و علوم اعصاب نشان داده‌اند که تغییرات هورمونی در طول این دوره می‌توانند بر فرآیندهای شناختی، ارزیابی خطر، واکنش‌های هیجانی و حتی تعاملات اجتماعی اثر بگذارند. در واقع، مغز زن در طول ماه چندین بار تحت تأثیر موج‌های شیمیایی قرار می‌گیرد که هر یک می‌تواند کیفیت تصمیم‌گیری و رفتار اجتماعی را تغییر دهد. در فاز فولیکولار، یعنی از آغاز قاعدگی تا تخمک‌گذاری، سطح هورمون استروژن به تدریج بالا می‌رود. استروژن در عملکردهای شناختی، حافظه کاری و پردازش اطلاعات نقش کلیدی دارد. تحقیقات نشان داده‌اند که در این دوره، ارتباط بین نورون‌ها در نواحی پیش‌پیشانی مغز (که مسئول تصمیم‌گیری منطقی و برنامه‌ریزی است) بهبود می‌یابد. از نظر روان‌شناسی، این افزایش کارکرد شناختی همراه با بهبود خلق و افزایش انرژی، باعث می‌شود زنان در این بازه زمانی تمایل بیشتری به فعالیت‌های اجتماعی، مشارکت در بحث‌های گروهی و حتی پذیرش چالش‌های جدید داشته باشند. این تغییرات می‌تواند بر نحوه انتخاب شریک، تصمیم‌گیری‌های کاری یا تحصیلی و حتی تعاملات روزمره تأثیرگذار باشد. در حوالی تخمک‌گذاری، که نقطه اوج استروژن و هورمون لوتئینیزه‌کننده است، روان‌شناسان معتقدند زنان ممکن است گرایش بیشتری به رفتارهای برون‌گرایانه و جلب توجه پیدا کنند. این تغییر نه تنها ناشی از نیازهای تکاملی (مانند افزایش شانس باروری) است، بلکه به دلیل افزایش ترشح دوپامین نیز هست. دوپامین با احساس لذت، انگیزه و جست‌وجوی تجربه‌های تازه مرتبط است. در این روزها، زنان ممکن است جرأت‌ورزی بیشتری در محیط کار نشان دهند، در جمع‌های اجتماعی فعال‌تر باشند و حتی تمایل بیشتری به پذیرش ریسک پیدا کنند. این حالت می‌تواند به شکل‌گیری فرصت‌های جدید منجر شود، اما اگر با آگاهی همراه نباشد، احتمال تصمیم‌گیری‌های هیجانی نیز وجود دارد. فاز لوتئال، یعنی پس از تخمک‌گذاری تا آغاز قاعدگی، تغییرات قابل توجهی در هورمون‌ها به وجود می‌آید. پروژسترون بالا می‌رود و استروژن کاهش می‌یابد. از منظر روان‌شناسی، این تغییر می‌تواند بر سیستم لیمبیک مغز (مرکز پردازش هیجانات) اثر بگذارد و حساسیت هیجانی را افزایش دهد. برخی زنان در این مرحله دچار علائم سندرم پیش از قاعدگی می‌شوند: تحریک‌پذیری، کاهش تمرکز، احساس غم یا اضطراب. این وضعیت می‌تواند تصمیم‌گیری منطقی را دشوارتر کند و روابط اجتماعی را تحت فشار قرار دهد. در این مرحله، تعاملات ممکن است تحت تأثیر تفسیرهای منفی از رفتار دیگران یا واکنش‌های سریع هیجانی قرار گیرد. نکته مهمی که روان‌شناسان بر آن تأکید دارند این است که تغییرات چرخه قاعدگی نباید به عنوان ضعف تلقی شود، بلکه بخشی از هوش هیجانی فرد این است که بداند در چه روزهایی از چرخه توان ذهنی و هیجانی او در اوج یا در افت قرار دارد. زنانی که الگوهای هیجانی و شناختی خود را در طول چرخه می‌شناسند، می‌توانند به شکلی آگاهانه‌تر تصمیم‌گیری کنند و از افتادن در دام تصمیم‌های عجولانه یا کناره‌گیری‌های غیرضروری جلوگیری نمایند. از منظر علوم اعصاب شناختی، تغییرات هورمونی حتی می‌توانند بر فرآیند ارزیابی ریسک تأثیر بگذارند. برخی مطالعات نشان داده‌اند که زنان در نیمه اول چرخه (زمان استروژن بالا) بیشتر متمایل به انتخاب‌های ریسکی و نوآورانه هستند، در حالی که در نیمه دوم (زمان پروژسترون بالا) احتیاط بیشتری نشان می‌دهند. این تغییر رویکرد می‌تواند در تصمیم‌های کاری، سرمایه‌گذاری یا حتی انتخاب‌های روزمره مشاهده شود. آگاهی از این الگو می‌تواند به زنان کمک کند زمان‌بندی بهتری برای اقدامات مهم زندگی داشته باشند. رفتارهای اجتماعی نیز تحت تأثیر چرخه قرار دارند. در دوره‌های پرانرژی و با خلق مثبت، زنان بیشتر تمایل دارند در جمع‌ها حاضر شوند، روابط جدید شکل دهند و حتی در مذاکرات یا گفت‌وگوهای مهم، موضع فعال‌تری بگیرند. برعکس، در روزهایی که خلق پایین‌تر است یا حساسیت هیجانی بالاتر می‌رود، تمایل به خلوت کردن یا محدود کردن روابط اجتماعی بیشتر می‌شود. این تغییرات، بخشی از سازگاری طبیعی بدن با شرایط درونی است و نه نشانه بی‌ثباتی شخصیت. از نگاه روان‌شناسی مثبت‌گرا، می‌توان این تغییرات را فرصتی برای خودشناسی عمیق‌تر دانست. ثبت روزانه حالات روحی، سطح انرژی و کیفیت تصمیم‌گیری در طول یک یا چند چرخه، می‌تواند الگوهای فردی را آشکار کند. این کار به زنان امکان می‌دهد بفهمند چه زمانی باید با جسارت بیشتری عمل کنند و چه زمانی بهتر است مراقب تصمیمات خود باشند یا فرصت بیشتری برای استراحت بدهند. تکنیک‌های مدیریت هیجان مانند مدیتیشن، تمرین‌های تنفس عمیق، فعالیت بدنی منظم و خواب کافی می‌توانند شدت نوسانات هیجانی را کاهش دهند. همچنین، ایجاد حمایت اجتماعی در محیط کار یا خانواده برای روزهایی که احتمال خستگی یا فشار هیجانی بالاتر است، می‌تواند کیفیت زندگی را به شکل محسوسی بهبود بخشد. در نهایت، تأثیر سیکل قاعدگی بر تصمیم‌گیری و رفتارهای اجتماعی موضوعی است که نیاز به گفت‌وگو و آگاهی‌رسانی بیشتری دارد. جامعه، محیط کار و حتی روابط شخصی باید این واقعیت بیولوژیکی و روان‌شناختی را در نظر بگیرند. وقتی زنان بدون ترس از قضاوت بتوانند درباره تغییرات طبیعی بدن خود صحبت کنند و آنها را مدیریت کنند، نه تنها کیفیت تصمیم‌گیری‌شان بالا می‌رود، بلکه روابط اجتماعی‌شان نیز سالم‌تر و متعادل‌تر خواهد شد. این آگاهی، ابزاری برای توانمندسازی است، نه محدودیت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 153 بازدید

ملا هبت‌الله آخوندزاده، رهبر حکومت سرپرست، سرودن شعر عاشقانه و توصیف پسر و دختر در شعر را ممنوع کرده و هشدار داده است که متخلفان با مجازات مواجه خواهند شد. وزارت عدلیه امروز (شنبه، ۸ سنبله) «قانون تنظیم مشاعره» را که از سوی هبت‌الله آخوندزاده توشیح شده است، در دو فصل و ۱۳ ماده منتشر کرده است. در این قانون از شاعران خواسته شده است از نقد «فرامین، هدایات، احکام و تصمیم‌های» هبت‌الله آخندزاده اجتناب کنند. در این قانون هشدار شده است که شاعران نباید پسران و دختران را به دوستی دعوت کنند. براساس این «قانون»، شاعران در جریان مشاعره باید از توهین به مقدسات، اقوام و زبان‌ها اجتناب کنند. همچنین در بخشی از قانون تنظیم مشاعره آمده است: «این قانون همچنین شاعران را مکلف کرده است که در محتوای اشعار خود اصول اخلاق اسلامی، سیاست شرعی، تزکیه نفس، تحکیم عقیده اسلامی، اتحاد امت و دعوت به خواسته‌های اسلامی را مدنظر قرار دهند. اشعار آنان باید از خواهش‌های ناروا و احساسات بی‌جا خالی باشد.» بر بنیاد این قانون: «شاعران پیش از مجلس مشاعره و در جریان آن مکلف هستند که از توهین به شعائر اسلامی، تحقیر و تفریق اقوام، زبان‌ها و مسلمانان، تشویق مردم به اخلاق غیر اسلامی و رواج‌های ناروا، ستایش دختران و پسران و دعوت به دوستی با آن‌ها و نقد فرامین، احکام و تصامیم عالیقدر امیرالمؤمنین حفظه الله تعالی به صورت جدی اجتناب نموده و احترام به وقت نماز، اذان و جماعت را رعایت کنند.» در ادامه آمده است که مشاعره‌ها باید با حضور مسوولان وزارت اطلاعات و فرهنگ حکومت سرپرست برگزار و پس از ثبت و ارزیابی، منتشر شود. قابل ذکر است که حکومت فعلی پیش از این نیز سرودن شعرهای عاشقانه را ممنوع اعلام کرده بودند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 186 بازدید

مسوولان از ولایت ننگرهار می‌گویند که در پی بارندگی‌های شدید و جاری شدن سیلاب در چهار ولسوالی این ولایت، پنج تن از جمله دو کودک دختر کشته و ۱۵ نفر دیگر زخمی شدند. ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت ننگرهار با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این افراد در نتیجه‌ی بارندگی، جاری شدن سیلاب و فروریختن سقف یک خانه، جمعه‌شب (۷ سنبله) و صبح امروز (شنبه، ۸ سنبله) در ولسوالی‌های سپین‌غر، اچین، رودات و چپرهار قربانی شده‌اند. در اعلامیه آمده است که در نتیجه‌ی بارندگی شدید و فرو ریختن سقف یک خانه‌ی مسکونی در ولسوالی سپین‌غر ننگرهار دو کودک دختر جان باخته و سه عضو دیگر این خانواده‌ زخمی شده‌اند. ریاست اطلاعات و فرهنگ ننگرهار هویت، جنسیت، سن و وضعیت صحی زخمی‌های این رویداد را مشخص نکرده است. قابل ذکر است که شاهراه تورخم-جلال‌آباد نیز در نتیجه‌ی جاری شدن سیل به روی ترافیک بسته شده و هزاران هکتار زمین زراعتی نیز بر اثر سیلاب تخریب و صدها خانه‌ی مسکونی ویران شده است. قابل ذکر است که در هفته‌های اخیر، چندین ولایت افغانستان شاهد طوفان‌های شدید، بارش‌های سنگین و سیلاب بوده‌اند. این رویدادهای طبیعی در ولایت‌های شرقی، از جمله خوست، کنر و میدان وردک، تلفات جانی و خسارات گسترده‌ای برجای گذاشته است.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 127 بازدید

بیش از ۱۰۰ نهاد جامعه مدنی و مدافع حقوق بشر در نامه‌ای سرگشاده به سازمان ملل، اخراج اجباری ۲۵ خانواده هزاره از روستای رشک ولسوالی پنجاب ولایت بامیان را محکوم کرده و خواستار اقدام فوری سازمان ملل در این زمینه شدند. این نامه به آدرس خانم رزا اوتنبایوا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور افغانستان و رییس یوناما یا هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان ارسال شده است. امضاکنندگان این نامه تاکید کردند که به دنبال این رویداد، ۴۱ نفر از باشندگان روستا، به شمول زنان، کودکان و سالمندان ناگزیر به فرار و زندگی پنهانی شده‌اند. نهادهای مدنی و مدافعان حقوق بشر هشدار داده‌اند که این حادثه تنها یک مورد جداگانه نیست، بلکه بخشی از یک روند گسترده‌تر برای سرکوب و آزار سیستماتیک هزاره‌ها در افغانستان به شمار می‌رود. امضاکنندگان این نامه از سازمان ملل متحد، به‌ویژه شورای حقوق بشر و یوناما یا هیأت معاونت سازمان ملل در افغانستان، خواسته‌اند تا امنیت و بازگشت خانواده‌های آواره‌ شده را تضمین کنند، زمین‌ها و املاک غصب‌شده را به صاحبان اصلی بازگردانند و مانع یورش‌های مکرر کوچی‌ها به روستاهای هزاره‌نشین شوند. همچنین در این نامه از یوناما درخواست شده تا سازوکار بین‌المللی پاسخ‌گویی برای تحقیق و پیگرد عاملان نقض حقوق بشر در افغانستان ایجاد گردد. در نامه آمده است که طی چهار سال گذشته، جامعه هزاره به‌طور پیوسته از زمین‌های اجدادی‌شان محروم شده یا مجبور گردیده‌اند زمین‌های خود را دوباره از کوچی‌ها بخرند. کوچی‌ها با استناد به دعاوی قدیمی و تصمیم‌های تبعیض‌آمیز حکومت‌های گذشته، اسناد استفاده از زمین هزاره‌ها را به دست آورده و مالیات‌های اضافی بر آنان تحمیل کرده‌اند. این در حالی است که حدود یک ماه قبل حکومت سرپرست ۲۵ خانه در روستای «رشک پشته غرغری» در ولسوالی پنجاب این ولایت را به دستور والی این ولایت مهر و لاک کرده و باشندگان آن را مجبور به کوچ اجباری کرده‌اند. ریچارد بنت، گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل در امور حقوق بشر افغانستان نیز اعلام کرده بود که در مورد کوچ اجباری هزاره‌ها تحقیق می‌کند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 124 بازدید

کارشناسان سازمان ملل متحد درتازه‌‍ترین مورد از دولت پاکستان خواسته‌اند که اخراج ‏برنامه‌ریزی‌شده‌ی مهاجران افغانستان را متوقف کرده و به تعهدات ‏بین‌المللی خود احترام بگذارد.‏ کارشناسان با نشر یک بیانیه‌ای مشترک تاکید کردند که میلیون‌ها مهاجر در پاکستان در ‏معرض خطر فرستادن به کشوری هستند که قادر به مقابله با بحران ‏بشری موجود نیست. کارشناسان سازمان ملل متحد با اشاره به ‏نگرانی‌های گسترده‌ درباره‌ی نقض حقوق بشر، به‌ویژه محرومیت زنان ‏و دختران از آزادی، کار و آموزش گفته‌اند: «پاکستان براساس قوانین بین‌المللی ‏حقوق بشر و پناهندگان مکلفیت دارد که کسی را به مکانی برنگرداند ‏که با تهدیدات جدی علیه جان یا آزادی‌شان مواجه باشد‎.‌‏»‏ آنان تاکید کرده‌اند که مکلفیت عدم بازگشت اختیاری نیست، این سنگ ‏بنای پیمان و قانون بین‌المللی عرفی است که باید رعایت شود‎.‌‏ در اعلامیه آمده است، بسیاری از مهاجرانی که با اخراج روبرو ‏هستند خانه‌ای برای برگشت در افغانستان ندارند و فاقد شبکه‌های ‏حمایتی خانواده و جامعه‌ اند.‏ کارشناسان می‌گویند: «ما مخصوصا در مورد وضعیت خانواده‌هایی که توسط ‏زنان رهبری می‌شوند و آنانی که محرم (سرپرست مرد) ندارند و در ‏معرض خطر بیشتر قرار دارند، نگران هستیم.» همچنین آنان از کاهش و توقف برنامه‌های دولت‌هایی که به شهروندان ‏افغانستان وعده‌ی اسکان مجدد داده بودند، ابراز تأسف کرده و گفته‌اند که ‏این کشورها از اصول همبستگی بین‌المللی و اشتراک مسئولیت با ‏کشورهای میزبان پناهندگان روی برگردانده‌اند‎.‎ قابل ذکر است که دولت پاکستان اول سپتامبر را آخرین مهلت برای بازگشت تعیین کرده است. در این مرحله دارندگان کارت پی‌او‌آر نیز شامل‌ هستند.‏ مهاجران مقیم پاکستان شامل افرادی هستند که چند دهه قبل مهاجر ‏یا در آن‌جا متولد شده‌اند. بخشی از این مهاجران، نظامیان و کارمندان ‏حکومت پیشین هستند که به پاکستان رفته و در آن‌جا به‌دنبال پناهندگی ‏در دیگر کشورها اند.‏

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 114 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بر اساس یک نظرسنجی این نهاد، ۹۲ درصد مردم افغانستان از آموزش زنان و دختران حمایت می‌کنند و با دیدگاه حکومت سرپرست در مورد منع آموزش دختران مخالف هستند. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این نظرسنجی به صورت خانه‌به‌خانه انجام شده و در آن دیدگاه دو هزار و ۱۹۰ شهروند افغانستان در مورد آموزش دختران پرسیده شده است و طبق این نظرسنجی، در جوامع روستایی ۸۷ درصد مردان و ۹۵ درصد زنان و در جوامع شهری ۹۵ درصد مردان و زنان از آموزش دختران‌شان حمایت می‌کنند. اعلامیه به نقل از سوزان فرگوسن، نماینده‌ی ویژه بخش زنان سازمان ملل متحد در افغانستان، نوشته است: «تقریباً همیشه اولین چیزی که دختران به ما می‌گویند این است که آن‌ها مشتاق یادگیری هستند و فقط می‌خواهند فرصتی برای تحصیل داشته باشند.» سوزان فرگوسن در ادامه تاکید کرده است: «خانواده‌ها همچنان گفته‌اند که می‌خواهند دختران‌شان این رویا را داشته باشند. آن‌ها می‌دانند که سوادآموزی و یادگیری می‌تواند مسیر زندگی یک دختر را در کشوری که نیمی از جمعیت آن در فقر زندگی می‌کنند، تغییر دهد.» همچنین سوفیا کالتورپ، رییس امور بشردوستانه‌ی بخش زنان سازمان ملل متحد نیز در یک کنفرانس خبری گفته است که حمایت از آموزش دختران در میان مردان و زنان، هم در جوامع روستایی و هم در جوامع شهر افغانستان «چشم‌گیر» است. وی در ادامه تاکید کرده است که از هر ۱۰ نفر شامل این نظرسنجی، نُه نفر گفته‌اند که مخالف محدودیت‌های حکومت فعلی بر آموزش دختران هستند و این محدودیت‌ها دیدگاه آنان را منعکس نمی‌کند. بر اساس یافته‌های گزارش «هشدار جنسیتی» سازمان ملل متحد، ۹۲ درصد از اشتراک کنندگان گفته‌اند که دریافت آموزش متوسطه برای دختران مهم است. در این گزارش آمده است که در میان مردان، ۶۳ درصد آنان پدری را که از آموزش دختران حمایت می‌کند، «متقی» توصیف کرده‌اند که نشانگر هم‌سویی عمیق آنان با حق آموزش دختران است. بخش زنان سازمان ملل متحد به پیامدهای ممنوعیت آموزش دختران و محدودیت‌های حکومت سرپرست نیز هشدار داده است. بر اساس گزارش بخش زنان سازمان ملل متحد، تأثیر این محدودیت‌ها فراتر از اقتصاد است و توانایی زنان برای تصور آینده‌ای را که در آن بتوانند کار کنند، رهبری کنند و مشارکت داشته باشند، به طور سیستماتیک، از بین می‌برد. رییس امور بشردوستانه‌ی بخش زنان سازمان ملل متحد خواستار پاسخ عملی به زنان و دختران افغا‌نستان در مقابل محدودیت‌ها شد و آن را یکی از بزرگ‌ترین «آزمون‌ها» جهان در زمینه‌ی برابری جنسیتی دانست.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 116 بازدید

در کوچه‌های خاکی شهر، پشت دروازه‌ی زنگ‌زده‌ی یک خانه‌ی کرایی، زنی زند‌گی می‌کند که روزی با هزاران امید و آرزو قدم به دانشگاه طب گذاشته بود. زینب در خانواده‌ای متوسط در کابل به دنیا آمده بود. پدرش کارمند ساده‌ی دولت و مادرش زن خانه‌دار بود. از همان کودکی، زینب با هم‌سن‌وسالانش فرق داشت. وقتی دختران کوچک همسایه سرگرم عروسک‌بازی بودند، او با یک جعبه‌ی کمک‌های اولیه که از یک داکتر همسایه گرفته بود، زانوهای زخمی بچه‌های کوچه را پانسمان می‌کرد. هرگاه کسی در خانه مریض می‌شد، نخستین کسی که دست‌پاچه دماسنج می‌آورد و پتویی نازک روی مریض می‌انداخت، زینب بود. در ذهنش، خود را در روپوش سفید داکتری تجسم می‌کرد که در شفاخانه‌ای بزرگ کار می‌کند؛ همان داکتر مهربانی که همه با امید سراغش می‌آیند. در مکتب، بهترین شاگرد بود. همیشه نمراتش از همه بالاتر بود و در مضامینی چون بیولوژی و کیمیا، ممتازترین. معلم‌هایش می‌گفتند: «این دختر اگر همین‌طور ادامه بدهد، روزی داکتر می‌شود.» همین جمله‌ها، آتشی از انگیزه در درون زینب شعله‌ور می‌کرد. شب‌ها زیر چراغ کم‌نور نفتی می‌نشست و تا نیمه‌شب درس می‌خواند. گاهی مادرش از او می‌خواست که بخوابد، اما او با اصرار جواب می‌داد: «مادر جان، من باید بخوانم. من باید داکتر شوم.» سال‌های دشوار مکتب گذشت و او در کانکور کامیاب شد. وقتی خبر رسید که در رشته‌ی طب دانشگاه قبول شده، چنان خوشحالی فضای خانه‌شان را پر کرد که مادرش از خوشی گریه کرد و پدرش، برای نخستین بار در زندگی، یک دست لباس نو برای دخترش خرید. زینب احساس می‌کرد دیگر فاصله‌ای میان او و رؤیای دیرینه‌اش نمانده است. روزهای دانشگاه برایش پرمشغله، اما شیرین بود. صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌زد، در صنف‌هایی پر از دانشجو می‌نشست و با شوق، سخنان استادان درباره‌ی تشریح و فیزیولوژی را یادداشت می‌کرد. در لابراتوار، وقتی اسکلت مصنوعی را لمس می‌کرد یا قلب پلاستیکی را در دست می‌گرفت، نوری از شوق در دلش می‌درخشید. او حتی در شفاخانه‌ی آموزشی، در کنار داکتران واقعی ایستاده بود، فشار خون مریضان را گرفته، تاریخچه‌ی بیماری نوشته و گوش به توصیه‌های پزشکی سپرده بود. در آن روزها، خودش را به‌روشنی در آینده می‌دید؛ با روپوش سفید، در اتاق معاینه‌ای که بیماران با اعتماد در آن صف کشیده‌اند. اما همان سال چهارم، ورق زندگی‌اش برگشت. پدر و مادرش با صدایی آرام اما قاطع گفتند که وقت ازدواجش رسیده است. زینب مات و مبهوت ماند. گریه کرد، التماس کرد که بگذارند تحصیلش را تمام کند. اما در خانواده‌های سنتی، کمتر صدای دختر شنیده می‌شود. آن‌ها گفتند: «دختر جان، تحصیل همیشه هست، اما نصیب اگر آمد، نباید رد کرد. شوهر خوب پیدا شده، رنگ‌مال است، زحمت‌کش است، با تو خوش خواهد بود.» زینب دل‌شکسته بود. شب‌های زیادی را در سکوت گریه کرد، بی‌آن‌که به هم‌صنفی‌هایش بگوید چه در دل دارد. عاقبت، ازدواج کرد. شوهرش – جاوید – مردی آرام، خاموش و زحمت‌کش بود. در آغاز، جاوید او را تشویق می‌کرد که درسش را ادامه دهد، اما زندگی همیشه آن‌طور که آدم انتظار دارد پیش نمی‌رود. تنها چند ماه بعد، زینب باردار شد. این خبر، همه‌چیز را تغییر داد. روزهای بارداری برایش سخت و طاقت‌فرسا بود. صبح‌ها نمی‌توانست به صنف برود و شب‌ها از تهوع و بی‌خوابی رنج می‌برد. استادان دانشگاه سخت‌گیر بودند و غیبت‌ها را به‌راحتی نمی‌پذیرفتند. هم‌صنفی‌هایش پیش می‌رفتند، اما او جا ماند. هر بار که تصمیم می‌گرفت بازگردد، صدای گریه‌ی طفل کوچکش مانع می‌شد. مادر شدن، او را در مسیری انداخت که بازگشتی از آن ممکن نبود. سال‌های بعد، زینب مادر دو کودک شد: پسری سه‌ساله و دختری هجده‌ماهه. زندگی‌اش پر از گریه‌های نیمه‌شب، بی‌خوابی، و دل‌نگرانی بابت شیر خشک، دوا و کرایه‌ی خانه بود. در خانه‌ی کوچک کرایی‌شان، هر روز می‌نشستند و حساب‌وکتاب می‌کردند که آیا معاش جاوید کفایت می‌کند یا نه. جاوید، صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌رفت، با قلم‌مو و دبه‌های رنگ، تا دیوارها و دروازه‌های خانه‌های مردم را رنگ بزند. عصرها با شانه‌های خمیده و لباس‌هایی چرک‌آلود برمی‌گشت. دست‌هایش همیشه بوی رنگ و تینر می‌داد، پوستش ترک‌خورده و زبر شده بود. زینب بارها دیده بود که شوهرش، خسته از روزگار، سرش را به دیوار تکیه می‌داد و آه می‌کشید. دلش برای جاوید می‌سوخت، اما می‌دانست که رنگ‌مالی، کاری پرزحمت با درآمدی اندک است و نمی‌تواند تمامی هزینه‌های زندگی را تأمین کند. همین شد که زینب به صنایع دستی روی آورد. ابتدا با نخ‌ها و پارچه‌هایی که از جهازش باقی مانده بود، گلدوزی می‌کرد. یک روز، همسایه‌اش کار او را دید و خواست یکی برایش بدوزد. وقتی زینب در ازای آن کار، مبلغ اندکی دریافت کرد، دلش از امید لبریز شد. پس از آن، شروع کرد به ساختن کیف‌های کوچک، دستمال‌های گلدوزی‌شده و زیورآلات دستی. شب‌ها، وقتی کودکانش به خواب می‌رفتند، چراغ کوچک اتاق را روشن می‌کرد و پشت میز کار می‌نشست. گاهی تا نیمه‌شب می‌دوخت؛ چشمانش سرخ می‌شد، اما وقتی صبح حاصل کار شبانه‌اش را می‌دید، خستگی از تنش بیرون می‌رفت. رفته‌رفته، زنان دیگر محله نیز به او پیوستند. کنار هم می‌نشستند، کار می‌کردند و درد دل می‌گفتند. زینب به آن‌ها یاد می‌داد که چگونه با نخ و پارچه چیزی زیبا بیافرینند. می‌گفت: «اگر نمی‌توانیم بیرون از خانه کار کنیم، حداقل می‌توانیم در خانه دست‌ساخته تولید کنیم. نباید دست خالی بمانیم.» صنایع دستی، برای زینب فقط وسیله‌ای برای تأمین نان نبود؛ بلکه مایه‌ی عزت و امید شده بود. او امروز در دو دنیا زندگی می‌کند؛ دنیای حسرت و دنیای امید. حسرتِ آن‌چه از دست داده، و امید به آن‌چه شاید روزی دوباره به دست بیاورد. زینب می‌گوید: «اگر نتوانستم داکتر باشم، دست‌کم داکتر خانواده‌ام هستم. من باید داکتر دردهای کودکانم باشم، داکتر زندگی خودم باشم.» همین اندیشه است که او را سر پا نگه می‌دارد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 211 بازدید

برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که زنان و دختران افغانستان در بحران‌های فعلی، بیش‌ترین فشار را تحمل می‌کنند. این نهاد روز (پنج‌شنبه، ۶ سنبله) با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که با آموزش مهارت‌هایی مانند کنده‌کاری سنگ‌های قیمتی به زنان افغانستان کمک می‌‌کند تا درآمد کسب کرده و خانواده‌های خود را تغذیه کنند و آینده بهتری بسازند. در اعلامیه آمده است که این برنامه به زنان افغانستان امکان می‌دهد که با استفاده از استعدادهای محلی، مستقل شوند و نقش فعال‌تری در معیشت خانواده و جامعه خود ایفا کنند. در حالی برنامه جهانی غذا از اشتغال زنان و دختران حمایت می‌کند که حکومت سرپرست، پس از تسلط دوباره در سال ۲۰۲۱ به افغانستان، زنان و دختران را از کار در نهادهای دولتی و اکثر نهادهای بین‌المللی منع کرده است. همچنین حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 107 بازدید

بیش از صد نهاد مدنی و مدافع حقوق بشر در یک نامه‌ی مشترک سرگشاده به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا، خواستار ‏ایجاد یک سازوکار مستقل بین‌المللی پاسخ‌گویی برای رسیدگی به نقض حقوق بشر در افغانستان شدند. این نامه که امروز (پنج‌شنبه، ۶ سنبله) منتشر شده، از سوی ۸۶ نهاد مدنی داخلی و ۲۲ نهاد بین‌المللی، از جمله سازمان عفو ‏بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر امضاء شده است. در نامه آمده است که سازوکاری از سوی شورای حقوق بشر ایجاد شود که بتواند از روند پاسخ‌گویی در قبال موارد نقض فاحش ‏و سیستماتیک حقوق بشر و جرایم مشمول حقوق بین‌الملل حمایت کند.‏ این نهادها تاکید کرده‌اند که سازوکار پاسخ‌گویی می‌تواند از دسترسی به قربانیان و بازماندگان به عدالت، حقیقت و جبران خسارت حمایت ‏کند و به چرخه‌های خشونت و معافیت از مجازات پایان دهد.‏ نهادهای مدنی و مدافع حقوق بشر در ادامه افزوده‌اند که سازوکار پاسخ‌گویی مکمل مأموریت گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در افغانستان ‏خواهد بود. همچنین این نهادها در بخشی از نامه، بر تمدید مأموریت این گزارشگر نیز تاکید کرده‌اند.‏ پیش از این نهادهای جامعه مدنی خواستار ایجاد یک سازوکار برای تحقیق، گردآوری، حفظ و تحلیل اسناد و شواهد موارد نقض ‏جدی حقوق بشر در افغانستان شده بودند.‏ قابل ذکر است که اخیراً گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر افغانستان و برخی کشورها نیز از ایجاد این مکانسیم حمایت کردند.‏

ادامه مطلب