برچسب: افغانستان

3 هفته قبل - 87 بازدید

موسسه ماین‌پاکی هلوترست درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بیش از ۸۰ درصد قربانیان انفجار ماین‌ها در افغانستان کودکان هستند. اين سازمان روز (سه‌شنبه، ۲۰ جوزا) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که در حال حاضر ۶.۴ میلیون تن در افغانستان در معرض خطر مواد منفجره قرار دارند. سازمان هلوترست در ادامه تاکید کرده است که بر اساس آمار این سازمان، از هر ۵ تن در افغانستان، یک نفر از «ساحه‌ی عاری از ماین» بهره‌مند می‌شود. در ادامه آمده است که بیش از ۱۴۰۰ کیلومتر مربع زمین را پاک‌سازی کرده و به بیش از ۱۷ میلیون نفر کمک کرده است. موسسه هلوترست از جامعه‌ی بین‌المللی خواسته است که حمایت خود از پروسه ماین‌پاکی در افغانستان را حفظ کند. این موسسه افزوده است که از سال ۱۹۸۸ میلادی تا اکنون هزار و ۴۰۰ کیلومتر زمین را در افغانستان از ماین پاکسازی کرده و به این ترتیب به بیش از ۱۷ میلیون نفر کمک کرده است. در سال جاری میلادی به‌دلیل قطع کمک‌های مالی امریکا، بودجه‌ی برنامه‌های بشردوستانه در افغانستان، از جمله برنامه‌ی ماین پاکی، به شدت کاهش یافته است. سازمان ملل متحد بارها از کمبود بودجه و پیامدهای آن هشدار داده و خواستار کمک‌های بیشتر جامعه جهانی شده است. این در حالی است که سه روز پیش در نتیجه‌ی انفجار سرگلوله در ولایت پکتیا، یک کودک جان باخت و چهار تن دیگر زخمی شد. ماین‌ها و مهمات منفجر نشده باقی مانده از دوران‌های جنگ در کشور، سالانه جان‌ ده‌ها تن به‌ویژه کودکان را می‌گیرد.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 174 بازدید

غزاله علیزاده (Ghazaleh Alizadeh)، تک‌فرزندِ خانواده‌ای اصیل و ثروتمند، در ۲۷ بهمن ۱۳۲۷ در مشهد به‌ دنیا آمد. اگرچه وقتی چشم باز کرد، خود را با نام فاطمه شناخت؛ فاطمه علیزاده هراتی. دختری که پدرش تاجر بود و خون مادری فرهیخته و اهل ادب در جان و تنش جریان داشت. منیرالسادات سیدی، مادر غزاله علیزاده، از شاعران و نویسندگان توانای زمان خود بود. مادری که ادعا می‌کند غزاله کودکی‌اش را «در خانه‌ای با حوض و باغچه‌ای پر از گل، درختان بید، سرو و درختچه‌های شمشاد» سپری کرده است. هرچند خودِ غزاله علیزاده آن دوران را با بگومگوهای پدر و مادرش و بحث‌هایشان درباره‌ی جدایی به ‌یاد می‌آورد. او در کودکی مدام در خیالاتش غرق می‌شد تا آرامشی را که در خانه پیدا نمی‌کرد در دنیای خیال به‌ دست آوَرَد. رفتاری که مادر غزاله آن را نشانه‌هایی از افسردگی تعبیر می‌کرد. غزاله علیزاده دوران تحصیل را با موفقیت گذراند و توانست در دبیرستان مهستی مشهد در رشته‌ی علوم انسانی دیپلم بگیرد. دورانی که آن را با مطالعه‌ی آثار روشنفکران سپری کرد. آثاری که بر تفکرات و عادات زندگی‌اش بسیار اثرگذار بودند. با پایان تحصیلات دبیرستان، غزاله علیزاده در کنکور شرکت کرد و باز هم درخشید. انتخاب میان رشته‌ی ادبیات دانشگاه مشهد و حقوق و فلسفه‌ی دانشگاه تهران آسان نبود، اما مادرش با اینکه در دنیای ادبیات تنفس کرده بود، دختر را به‌سمت تهران روانه کرد تا رشته‌ی حقوق را ادامه دهد. غزاله علیزاده بعد از اتمام دوره‌ی کارشناسی، وارد دانشگاه سوربن شد تا در رشته‌ی فلسفه و سینما تحصیل کند. هرچند کسی نمی‌داند چه شد که عشق به فلسفه‌ی اشراق در دلش جوشید و این رشته را انتخاب کرد، با مرگ ناگهانی پدرش دانشگاه و پایان‌نامه را رها کرد و به وطن برگشت. درست است که نویسنده‌ی کتاب خانه‌ی ادریسی‌ها از سوربن مدرک نگرفت، اما اندوخته‌های علمی و فرهنگی‌اش و تمام تجربه‌های زیسته‌اش در غربت را در توشه‌ای پربار با خود به خانه آورد. مادر غزاله علیزاده هم هر دو ماه یک‌ بار در خانه‌شان محافل ادبی برگزار می‌کرد. دورهمی‌هایی که در آن حضور روشنفکران و ادیبانی همچون سعید نفیسی و مهدی اخوان ثالث پررنگ بود. غزاله علیزاده در سال ۱۳۴۸ با بیژن الهی، شاعر نامی، ازدواج کرد. ازدواجی که حاصل آن دختری به نام سلمی الهی بود و در دهه‌ی ۵۰ به جدایی ختم شد. غزاله علیزاده در تجربه‌ی ازدواج با محمدرضا نظام‌شهیدی هم طعم جدایی را چشید. او سال‌هایی از عمرش را با سرطان دست‌به‌گریبان بود. جنگ مداومی که او را ناچار کرده بود برای نوشتن رمان «خانه‌ی ادریسی‌ها» دو منشی استخدام کند. غزاله علیزاده بالاخره در سال ۱۳۷۵ تصمیمش را گرفت و بعد از دو خودکشی نافرجام، خود را در روستای جواهرده از درختی حلق‌آویز کرد. او در نامه‌ی خداحافظی‌اش از خستگی‌اش گفته بود: «تنها و خسته‌ام، برای همین می‌روم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم در خانه‌ی تاریک؟ من غلام خانه‌های روشنم.» به گفته‌ی خود غزاله علیزاده، او اولین داستانش را در ۱۴ سالگی نوشت. داستانی ۶۰ صفحه‌ای که به تلاش مادرش در یک مجله‌ی ادبی چاپ شد، اما از میانه‌ی دهه‌ی ۱۳۴۰ نویسندگی را به‌طور حرفه‌ای ادامه داد. در واقع، ادبیات راهش را در رگ‌های غزاله علیزاده پیدا کرد و در قلمش جوشید. تا آنجا که اقرار می‌کند: «من حقوق خواندم اما اهلش نبودم فقط دلم می‌خواست داستان بگویم و داستان بگویم.» کتاب «بعد از تابستان» اولین رمان غزاله علیزاده بود که در سال ۱۳۵۷ به چاپ رسید و غزاله‌ی ادبیات ایران متولد شد. در سال ۱۳۵۷، علیزاده با چاپ اولین مجموعه داستانش با نام «سفر ناگذشتنی» بار دیگر چشم ادبیات ایران را با حضورش روشن کرد. اثری که بسیاری از منتقدین ادبی تحسینش کردند و آن را نشانه‌ای روشن بر طلوع حضوری زنانه در دنیای مردانه‌ی نویسندگی آن دوران می‌دیدند. غزاله علیزاده در طی عمر نه‌چندان بلندش، رمان و داستان‌های کوتاه‌ متعددی از خود به‌‌ جا گذاشته است. روایت‌هایی که از دل جامعه‌ی ایرانی و تجربه‌های زندگی‌اش جان گرفته‌اند. کتاب خانه‌‌ی ادریسی‌ها به نام غزاله علیزاده گره خورده است. رمانی که داستانش در شهری به‌ نام عشق‌آباد اتفاق می‌افتد. خانواده‌ی اشرافی ادریسی در جریان یک انقلاب بلشویکی، با ورود ناگهانی مهمان‌هایی ناخوانده، غافلگیر می‌شوند. انقلابیونی که آمده‌اند تا حق و حقوق ستمدیدگان را احیا کنند. کتاب شب‌های تهران از طبقه‌ی اشرافی جامعه‌ی ایرانی در دهه‌ی ۴۰ و ۵۰ شمسی می‌گوید. داستانی عاشقانه با سه قهرمان که در فضای روشنفکری می‌گذرد. روایتی از افکار درونی یک مرد و دو زن که ارتباطشان با یکدیگر گره داستان را شکل می‌دهد. کتاب دو منظره و داستان‌های دیگر از بین کتاب‌های غزاله علیزاده بهترین انتخاب است. چراکه ۱۳ داستان کوتاه از مجموعه داستان‌های این نویسنده از جمله «سفر ناگذشتنی»، «چهارراه» و «تالارها» در آن گردآوری شده است. این نویسنده علاوه‌بر رمان «خانه ادریسی‌ها» آثاری چون «دو منظره»، «ملک آسیاب» و «شب‌های تهران» را نیز به رشته تحریر درآورده است. سه سال پس از مرگ نویسنده، رمان «خانه ادریسی‌ها» موفق به کسب جایزه بیست سال داستان‌نویسی شد. منتقدین «جزیره» به قلم این نویسنده‌ی توانا را بهترین داستان از مجموعه داستانی «چهارراه» می‌دانند. این داستان که توانسته جایزه قلم طلایی مجله گردون ادبی را به‌عنوان بهترین قصه کوتاه از آن خود کند، ازجمله داستان‌هایی است که در طاقچه در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد. آمیختگی غزاله علیزاده با ادبیات کلاسیک فارسی و همین‌طور همنشینی‌اش با ادبیات فرانسه تأثیر زیادی بر رشد فکری او داشت. گوستاو فلوبر از نویسندگان موردعلاقه‌ی علیزاده بود و او اعتقاد داشت که این نویسنده‌ی فرانسوی از عرفان شرقی تأثیر گرفته است. غزاله این موضوع را پنهان نمی‌کرد که دقت بیان و توانمندی فلوبر را الگوی نویسندگی‌اش قرار داده است. غزاله علیزاده از نسل دوم نویسندگان زن ایرانی است که پا جای پای نویسندگانی چون سیمین دانشور، مهشید امیرشاهی و گلی ترقی گذاشت و با ساخت جهان‌بینی زنانه، به ‌شکل‌گیریِ آنچه امروز به‌عنوان جریان رایج داستان‌نویسی زنان در ایران شناخته می‌شود، کمک بسیاری کرد. بدون شک، غزاله علیزاده را می‌توانیم در داستان‌هایش پیدا کنیم. او اگرچه خودش را در روستایی زیبا تمام کرد، زیبایی روح و فکرش را در روایت‌هایش برایمان به یادگار گذاشت. کسی که به‌قول مسعود کیمیایی: «دلش می‌خواست افراشته بمیرد.» پگاه آهنگرانی در سال ۱۳۸۶ مستندی با عنوان «مُحاکات غزاله علیزاده» ساخته است. او برای تولید این مستند به‌سراغ خانواده، نزدیکان و دوستان غزاله علیزاده رفته و با آن‌ها به گفت‌وگو و مصاحبه نشسته است. در خلال صحبت‌های افراد مختلف، تصاویری از غزاله علیزاده هم می‌بینیم. تصاویری که جواد کراچی، از فیلم‌سازان ایرانی، در ماه‌های پایانی زندگی نویسنده ضبط کرده است. آهنگرانی به کمک این تصاویر و مصاحبه‌ها، مستندی خلق می‌کند که می‌توان در آن غزاله علیزاده را از نگاه خودش و اطرافیانش به تماشا نشست. نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 185 بازدید

سازمان حقوق‌بشری «هه‌نگاو» اعلام کرده است که ۵۰ روز پس از ناپدیدشدن دختر جوان اهل افغانستان، بخش‌هایی از پیکر مثله ‌شده‌ی‌ او در تهران پیدا شد. این سازمان، هویت این دختر را کبرا رضایی ۲۶ ساله گزارش داده است. براساس معلومات موجود، بخشی از اندام‌های او به‌تاریخ ۱۳ جوزا از میان زباله‌ها توسط ساکنان محل کشف شده و آزمایش‌های ژنتیکی (دی‌ان‌ای) هویت او را تأیید کرده است. مقام‌های ایرانی تا اکنون هیچ توضیح روشنی درباره این قتل نداده‌اند. سازمان حقوق‌بشری هه‌نگاو تاکید کرده است که کبرا رضایی هنگام بیرون شدن از خانه و در مسیر رفتن به محل کارش ربوده شد و سپس به قتل رسیده است. با گذشت چند روز از کشف اجزای بدن قربانی، پولیس ایران هنوز اطلاعات روشنی به خانواده مقتول ارائه نکرده و تنها اعلام کرده که دو مظنون بازداشت شده‌اند. بر اساس این گزارش، تا اکنون سایر بخش‌های بدن، تلفن همراه و مدارک شناسایی این زن پیدا نشده است. همچنین هه‌نگاو نوشته است که روز شنبه ۱۷ جوزا، در حالی که خانواده قربانی آماده برگزاری مراسم خاکسپاری بود، نیروهای حکومتی با دخالت مستقیم مانع تدفین شدند و تا این لحظه نیز از صدور مجوز رسمی برای دفن پیکر کبری رضایی خودداری کرده‌اند. گفته شده است که این اقدام، رنج و فشار مضاعفی را بر خانواده کبرا رضایی وارد کرده است. سازمان هه‌نگاو یک نهاد حقوق بشری غیردولتی است که بر نقض حقوق بشر در ایران تمرکز دارد و گزارش‌هایی درباره سرکوب، بازداشت، اعدام و خشونت علیه اقلیت‌ها منتشر می‌کند. همچنین خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا) به نقل از سید اکبر عربی، فرمانده انتظامی شهرستان پیشوا از بازداشت قاتل یک دختر جوان در این شهرستان خبر داده است. آقای عربی اضافه کرده است که پس از کشف جسد دختر جوان در یکی از مناطق پیشوا، پولیس آگاهی با استفاده از روش‌های علمی و اطلاعاتی، توانست در مدت زمان کوتاهی هویت متهم را شناسایی و او را در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت کند. وی افزوده است که متهم پس از بازجویی‌های اولیه به ارتکاب قتل اعتراف کرده است. اما در این خبر به هویت مقتول اشاره نشده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 390 بازدید

رضا ابراهیمی، جوان نخبه اهل افغانستان و دانشجوی دانشگاه تهران، با ثبت چهار اختراع بین‌المللی در زمینه تشخیص و درمان بیماری سرطان، گامی بزرگ در تحول روش‌های پزشکی برداشته است. رضا ابراهیمی، جوان نخبه افغانستانی با ارائه اختراعات نوآورانه در زمینه تشخیص و درمان بیماری سرطان، افق‌های جدیدی را در علم پزشکی گشوده است. این پژوهشگر برجسته و نخبه که عضو فدراسیون بین‌المللی انجمن‌های مخترعان (IFIA) در سوئیس است، تا اکنون چهار اختراع بین‌المللی را در سازمان ثبت اختراعات اروپا (EPO) به ثبت رسانده است. رضا ابراهیمی تاکید کرده است که دو اختراع برجسته او شامل کیت تشخیص سرطان و کیت درمان سرطان است که توانایی دگرگونی روش‌های متداول پزشکی را دارند. او افزوده است که این اختراعات می‌توانند تحولی اساسی در شناسایی زودهنگام و درمان مؤثر بیماری سرطان ایجاد کنند و امیدی تازه برای بیماران و جامعه پزشکی در سراسر جهان به ارمغان آورند. قابل ذکر است که دستاوردهای رضا ابراهیمی نه تنها افتخاری برای افغانستان، بلکه گامی مهم در پیشرفت علم پزشکی در سطح جهانی به شمار می‌رود.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 204 بازدید

فرماندهی پولیس ولایت ولايت پکتیا اعلام کرده است که در نتیجه‌ی انفجار یک سر گلوله‌ی قدیمی در ولسوالی دند پتان این ولایت، یک کودک جان باخته و چهار تن دیگر به شدت زخمی شدند. فرماندهی پولیس پکتیا با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این رویداد روز (شنبه، ۱۷ جوزا) در روستای حسن خیل از مربوطات ولسوالی دند پتان این ولایت رخ داده است. در اعلامیه آمده است که این رویداد هنگام بازی کودکان با یک سر گلوله‌ی قدیمی رخ داده است. در ادامه آمده است که در نتیجه‌ی این انفجار ماین، یک کودک ۱۲ ساله جان باخته است و چهار تن دیگر زخمی شده‌اند. زخمی‌های این رویداد برای درمان به شفاخانه‌ی ولایتی پکتیا منتقل شده‌اند. وضعیت صحی زخمی‌های این رویداد قناعت‌بخش توصیف شده است. این در حالی است که اداره‌ی ملی مبارزه با حوادث حکومت سرپرست، اواخر ماه حمل سال جاری اعلام کرد که در هر ماه ۵۰ تن به‌ویژه کودکان در سراسر کشور بر اثر انفجار ماین‌ها کشته و زخمی می‌شوند. همچنین براساس آمار کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، در سال ۲۰۲۴ میلادی، دست‌کم ۵۶۴ نفر به‌شمول ۴۳۴ کودک در کشور بر اثر انفجار ماین جان باختند. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، حدود ۳.۳ میلیون نفر در افغانستان در شعاع یک کیلومتری از مناطق آلوده به ماین و مواد منفجره زندگی می‌کنند. انفجار ماین‌‌ها و مهمات منفجرنشده‌ی باقی مانده از دوران جنگ‌های گذشته، سالانه جان ده‌ها تن به‌ویژه زنان و کودکان را می‌گیرد.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 122 بازدید

ایالات متحده آمریکا درتازه‌ترین مورد ورود اتباع ۱۲ کشور از جمله افغانستان، ایران و سودان را به دلیل «نواقص جدی امنیتی» و تهدید برای امنیت ملی، ممنوع اعلام کرده است. دونالد ترمپ، رییس‌ جمهور آمریکا ناوقت شب گذشته (چهارشنبه، ۱۴ جوزا) فرمانی را امضا کرد که از روز (دوشنبه، ۹ جون) سفر اتباع ۱۲ کشور را ممنوع و برای مسافران ۷ کشور دیگر محدودیت‌هایی جزیی اعمال می‌کند. کاخ سفید با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این تصمیم به دلیل «نواقص جدی در روند بررسی سوابق و غربالگری امنیتی» در این کشورها اتخاذ شده و آن‌ها را تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا دانسته است. در بخشی از این اعلامیه آمده است که نهادهای امنیتی ایالات متحده، پس از ارزیابی‌های گسترده، این کشورها را دارای بالاترین میزان خطر در زمینه تهدیدات تروریستی و امنیت ملی شناسایی کرده‌اند. همچنین این فرمان، استثناهایی برای افراد دارای اقامت دایمی، ویزه‌های معتبر و کسانی که ورودشان به نفع منافع ملی ایالات متحده باشد، در نظر گرفته شده است. در اعلامیه آمده است که این تصمیم براساس صلاحیت اعطا‌شده به رییس‌ جمهور ایالات متحده در بخش ۲۱۲ قانون مهاجرت و تابعیت آمریکا اتخاذ شده است. همچنین دادگاه عالی آمریکا نیز در پرونده‌ای موسوم به «ترمپ علیه هاوایی»، حق اعمال چنین محدودیت‌هایی را برای رییس‌ جمهور تایید کرده بود. قابل ذکر است که دولت آمریکا تاکید کرده است که بازنگری‌ها در روند غربالگری و نظارت امنیتی، برای تقویت همکاری با دولت‌های خارجی و حفاظت از مردم امریکا، از اولویت‌های اصلی این سیاست به‌شمار می‌رود. طبق گزارش میزان تخلف از مدت ویزا (Overstay Report) در سال مالی ۲۰۲۳ وزارت امنیت داخلی امریکا، نرخ تخلف از ویزای تجاری/گردشگری (B1/B2) افغانستان ۹.۷۰ درصد و نرخ تخلف از ویزاهای دانشجویی (F)، فنی‌وحرفه‌ای (M) و بازدیدکننده تبادلی (J) معادل ۲۹.۳۰ درصد بوده است.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 79 بازدید

همزمان با روز جهانی «کودکان قربانی خشونت»، سازمان ملل متحد نسبت به وضعیت کودکان در کشورهایی مانند افغانستان، کنگو، سومالیا و نایجریا ابراز نگرانی کرد. این سازمان امروز (چهارشنبه، ۱۴ جوزا) با نشر آماری، گفته است که در سال ۲۰۲۳ میلادی، بیش از ۱۱ هزار کودک در درگیری‌های مسلحانه کشته یا زخمی شده‌اند. سازمان ملل متحد تاکید کرده است: «کودکان نیازمند آرامش و محافظت هستند. آن‌ها نباید هدف قرار گیرند. روز جهانی کودکان بی‌گناه قربانی خشونت، بر تعهد ملل متحد به حقوق کودکان تاکید دارد.» این سازمان آماری از کشتار، ربایش، سوءاستفاده و محروم‌سازی کودکان از دسترسی به کمک‌های بشردوستانه در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر کرده است. گزارش سازمان ملل نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۳ میلادی، بیش از پنج هزار کودک در افغانستان، میانمار و سودان از دریافت کمک‌های بشردوستانه محروم مانده‌اند. طبق گزارش‌های نهادهای بین‌المللی کودکان افغانستان با چالش‌های متعددی روبرو هستند که زندگی و آینده آن‌ها را تهدید می‌کند. آن‌ها با بیماری‌هایی مانند سوءتغذیه و فلج اطفال، مشکلات آموزشی، فقر، نبود خدمات صحی مناسب و خطر ماین‌های باقی‌مانده از جنگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند. طبق آمار یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل، حدود چهار میلیون کودک در افغانستان از آموزش محروم‌اند. کمبود ساختمان‌های مناسب برای مکاتب، آب آشامیدنی سالم، امکانات بهداشتی و معلمان واجد شرایط به‌ویژه زنان از دلایل اصلی این محرومیت عنوان شده‌اند. با این حال، سازمان ملل هشدار داده که افغانستان یکی از آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر ماین‌ها و مواد منفجره باقی‌مانده از جنگ است.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 265 بازدید

دانشکده حقوق دانشگاه ملبورن اعلام کرده است که همراه با «موسسه آموزش و توسعه افغانستان» برنامه‌ای را برای حمایت از آموزش دختران افغانستانی راه‌اندازی می‌کنند. این دانشکده و نهاد «مید» با نشر اعلامیه‌ای مشترک گفته‌اند که یک پروژه یک‌ساله برای حمایت از دختران جوان در داخل و خارج از افغانستان راه‌اندازی می‌کنند. در اعلامیه آمده است: «محروم‌سازی از آموزش، مستقیماً بر زنانی جوان که هنوز در افغانستان زندگی می‌کنند و در آرزوی آغاز یا تکمیل تحصیلات در رشته حقوق هستند، تأثیر می‌گذارد.» دانشکده حقوق دانشگاه ملبورن افزوده است که این برنامه، توانایی زنان و دختران را در رشته‌های حقوقی افزایش می‌دهد. در اعلامیه آمده است که غلام شاه عادل الیزایی، رییس پیشین دانشکده حقوق و علوم سیاسی هرات و بنیان‌گذار نهاد «مید»، پیشینه‌ای موفق در ارائه خدمات آموزش حقوقی دارد. دانشکده حقوق دانشگاه ملبورن می‌گوید که قرار است این پروژه از سوی غلام شاه عادل طراحی و اجرا شود. حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، دختران و زنان را از مکتب و دانشگاه محروم کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. در این میان، فعالیت‌هایی چون صنایع‌دستی، خیاطی و کارهای محدود خانگی، از معدود گزینه‌های باقی‌مانده برای آنان به شمار می‌رود. یونیسف و شماری از نهادهای بین‌المللی تلاش دارند از طریق همین فرصت‌های محدود، راهی برای توان‌مندسازی زنان و دختران در افغانستان باز کنند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 96 بازدید

مرکز خبرنگاران افغانستان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که حکومت سرپرست تا اکنون در ۱۹ ولایت نشر تصویر زنده‌جان در رسانه‌ها را ممنوع کرده است و این ممنوعیت به‌تازگی در ولایت لغمان نیز اجرا شده است. پاچاگل احمدی، رییس امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی در ولایت لغمان گفته است که رسانه‌ها در این ولایت پس از این باید مطابق با قانون امر به معروف و نهی از منکر، از نشر عکس و تصویر زنده‌جان خودداری کنند. مرکز خبرنگاران افغانستان تاکید کرده است که در لغمان افزون بر رادیو و تلویزیون ملی، رادیوهای خصوصی رغون، سوله ارمان، حسین و زیار فعالیت دارند که با اعمال دستور تازه امر به معروف، با محدودیت مواجه شده‌اند. این مرکز با ابراز نگرانی عمیق درباره‌ی ممنوعیت نشر تصاویر زنده‌جان افزوده است که این‌گونه اقدامات محدودکننده برخلاف اصول قانون رسانه‌های همگانی و اصول آزادی بیان است. مرکز خبرنگاران افغانستان در اعلامیه از حکومت سرپرست خواسته است که درباره‌ی این ممنوعیت تجدید نظر کنند. حکومت فعلی بر اساس مفاد قانون امر به معروف و نهی از منکر خود، نشر تصاویر زنده‌جان را ممنوع می‌کنند. حکومت این قانون را به‌صورت تدریجی اجرا می‌کنند و پس از آغاز اجرای آن، فعالیت چندین تلویزیون متوقف شده و شماری از تلویزیون‌ها نیز به رادیو تبدیل شده است.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 121 بازدید

لیلی غزل، متولد ولایت بلخ است و تا سطح کارشناسی در دانشگاه بلخ تحصیل نموده است. او سال‌ها به عنوان آموزگار و زن فعال در عرصه‌ی حقوق بشر و اعاده‌ی حقوق زنان کار نمود، در سال ۱۴۰۰ هجری خورشیدی به ترکیه مهاجر شد و تا حال در آن کشور زندگی می‌کند. لیلی غزل‌ از آوان جوانی به شعر رو آورد و در دوسال پسین نام او به عنوان شاعر پرکار، توانا و مبارز بیشتر از پیش مطرح شده است. از بانو لیلی غزل در ماه‌های گذشته دو مجموعه شعر بنام‌های «رقص در باروت» و «دستنبو» منتشر شده است که هردو مجموعه با استقبال گرمی روبرو شده اند. در دنیای شعر و ادبیات، نام لیلی غزل به‌سرعت در حال بدل شدن به صدایی پرطنین برای زنان افغانستان است. او شاعری است که هنر خود را ابزاری برای بازتاب مشکلات و امیدهای زنان سرزمینش مبدل کرده است. لیلی خود را چنین معرفی می‌کند، لیلی غزل تنها بانوی معمولی است که عاشق زمزمه‌های ناخودآگاهِ شعر شد. شاید دیر شناخته شدنم نه به خاطر نادیده گرفته شدن، بلکه به این دلیل بود که شعرهایم مانند بارانِ آرامِ پاییزی نیاز داشتند تا کم‌کم به دلِ خاکِ ادبیات این سرزمین نفوذ کنند. چرا دیر؟ شاید چون شعر گفتن برای من همیشه مانند نجوایی خصوصی بود، نه فریادی برای شنیده شدن. ترجیح می‌دادم کلماتم آرام و بی‌ادعا رشد کنند، مانند گلی که در گوشه‌ای خلوت شکوفا می‌شود. جامعه‌ی ادبی ما غنی و پربار است و طبیعی است که گاهی صداهای تازه زمان می‌برد تا به گوش برسند. من هم صبور بودم و می‌دانستم اگر شعرهایم از سرِ صدق و خالصانه باشند، روزی راه خود را پیدا خواهند کرد. خوشحالم که امروز می‌توانم با خوانندگانم گفت‌وگو کنم. برای من مهم نیست که چه زمانی شناخته شدم، مهم این است که اگر شعری توانسته باشد دل کسی را لمس کند، همان بهترین پاداش برای شاعر است. انتخاب رشته ادبیات برای لیلی، مثل بسیاری از انتخاب‌های زندگی‌اش، ترکیبی بود از علاقه‌ی قلبی و تسلیم شدن در برابر شرایطی که مانند رودخانه‌ای خروشان، مسیر خود را به او تحمیل می‌کرد. از همان روزها که با روزنامه‌هایی که پدرش به‌ خانه می‌آورد و حروف را می‌شناخت، آرزویش این بود که روزی صدای مردم سرزمینش باشد. می‌خواست مثل آن خبرنگاران شجاعی باشد که از حقایق می‌نویسند و سکوت را می‌شکنند. اما در بلخ آن سال‌ها، حتی رویای خبرنگار شدن برای یک دختر هم گاهی بیش از اندازه بلندپروازانه به نظر می‌رسید. از کودکی آرزوی خبرنگاری و گرداننده‌گی بر سر داشت، اما نظر به شرایط و روزگار نابسامان آن‌روزها، ادبیات فارسی دری مثل پناهگاهی امن بود که خودش در این باب بیان می‌دارد: خانواده‌ام با این انتخاب موافق بودند؛ برای‌شان ادبیات هم قابل احترام بود، هم امن. شاید ناخودآگاه می‌دانستم که شعر هم می‌تواند همان رسانه‌ای باشد که همیشه می‌خواستم. در آن سال‌های پرالتهاب، دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه بلخ برای من تبدیل شد به کلاس‌های شعر که مثل پنجره‌هایی به دنیاهای جدید بودند، استادانی که به ما آموختند چگونه می‌توان با واژه‌ها هم فریاد زد، هم نوازش کرد. فضایی که اگرچه رویای خبرنگاری من را محقق نکرد، اما ابزارهای دیگری به من داد. امروز وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم که شاید تقدیر این بود که من از راه ادبیات به هدفم برسم شعرهای من همان گزارش‌های اجتماعی‌اند، اما با زبان تصویر و استعاره. هر غزل من حکایتی است از زندگی زنانی که صدای‌شان به رسانه‌ها نمی‌رسد؛ شاعری برای من نوعی روزنامه‌نگاری عمیق‌تر شده است. شعر گفتن برای لیلی مانند نهالی بود که در تنهایی رشد کرد. لیلی در آن روزهای نخست، حتی جرئت نداشت نام «شعر» را بر تراوشات ذهنش بگذارد. حدود ده تا دوازده سال پیش، نخستین جرقه‌های شاعری در او زده شد. نوشته‌های ابتدایی‌اش بیش‌تر شبیه زمزمه‌های ناپخته بودند، اما با وجود ناپختگی، اشتیاق عجیبی برای ادامه‌دادن در لیلی بود. در این مسیر، دیوان حافظ و مولانا همدم شب‌هایش بودند، اشعار پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد چراغ راهش شدند و بیدل به او آموخت چگونه می‌توان درد را به زیبایی بیان کرد. با وجود حضور در انجمن‌های ادبیِ فعال در بلخ، ترجیح داد راهِ خود را به‌تنهایی طی کند. هر شب، ساعت‌ها به مطالعه و مقایسه‌ی اشعار می‌پرداخت. بازنویسی‌های مکرر، استادِ واقعیِ لیلی بودند. هر نقدی که دریافت می‌کرد، حاصل مطالعه‌ی شخصی و تأملِ درونی بود. این انزوای عمدی به لیلی کمک کرد صدای اصیل خود را بیابد. گاهی، بهترین یادگیری، تجربه‌ی مستقیم است. شعرِ واقعی زمانی متولد می‌شود که شاعر، شجاعتِ بودنِ خودش را داشته باشد. اشعار لیلی خطاب به همه کسانی است که به حقوق بشر، عدالت اجتماعی و زیبایی‌های زندگی اهمیت می‌دهند. از زنان و مردانی که به دنبال تغییرات مثبت اجتماعی‌اند، گرفته تا جوانانی که در جستجوی الهام و امید هستند. هدف او این است که به وسیله اشعارش به آنان نشان دهد که حتی در تاریکی‌های عمیق، می‌توان شعله‌ای از امید را زنده نگه داشت و به فردایی بهتر ایمان داشت. «رقص در باروت» اولین اثر لیلی می باشد که بیشتر بر مقاومت و ایستادگی در برابر سختی‌ها تمرکز دارد، «دستنبو» که دومین مجموعه‌ی اشعار اوست به جستجوی زیبایی‌ها در دل همین سختی‌ها می‌پردازد. «دستنبو» نشانی از زیبایی، لطافت و عطری است که حتی در سخت‌ترین شرایط هم قابل درک و لمس است. «دستنبو» ابعاد انسانی و احساسی بیشتری را به نمایش می‌گذارد. واژه عشق در شعرهای لیلی نه فقط احساس، که سلاحی برای زیستن، فریادی برای دیده‌شدن، و رسالتی برای بیان ناگفتنی‌هاست. عشق به سرزمین، به زبان فارسی، و به زن‌بودن، پاسخی است به سکوتی که بر او تحمیل شده است. وقتی می‌نویسد: «عشق را در شبِ تردید پرآوازه کنیم»، از حق بودن دفاع می‌کند، عشق در غزل‌هایش گاهی معشوقی انسانی است، گاهی میهن، و گاهی آزادی. این‌ها چنان در هم آمیخته‌اند که جدایی‌شان ناممکن است: «چنانت دوست می‌دارم که آهویی بیابان را.» عاشقانه‌هایش را نه‌تنها برای معشوق، بلکه برای آن دختر بلخی می‌نویسد که زیر چادر سیاه، شعرهایش را پنهانی می‌خواند. آثار لیلی غزل نه تنها بازتاب‌دهنده‌ی زندگی و تجربیات فردی اوست، بلکه بیانگر دیدگاه‌های اجتماعی و فرهنگی است که می‌تواند برای هر خواننده‌ای جذاب و آموزنده باشد. آشنایی با این شاعر و آثارش به ما یادآوری می‌کند که فرهنگ و هنر همواره می‌توانند به ما کمک کنند تا دنیای پیرامون خود را بهتر درک کرده و به ارزش‌های انسانی بیشتر توجه کنیم. نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب