نورویژه احمدی، پزشک اهل افغانستان پس از گذراندن دورهی سه ماهه امتحانات بینالمللی «OET، PLAB1 و PLAB2» موفق به کسب عضویت در شورای پزشکی بریتانیا شد. نورویژه احمدی، پزشک ۳۰ ساله اهل افغانستان است که تحصیلات ابتدایی خود را در کابل به پایان رساند و سپس در رشته پزشکی در هند و دانشگاه خصوصی «افغان-سوئیس» در کابل به تحصیل ادامه داد. او پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان به بریتانیا مهاجرت کرد و فعالیت حرفهای و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. خانم احمدی در گفتگو با رسانهها از حکومت فعلی خواسته است تا درهای مکاتب و دانشگاهها را بهروی دختران باز کرده و محدودیتهای اشتغال آنان را لغو کند. وی از دختران افغانستان خواست به مبارزه برای دستیابی به حقوق خود ادامه دهند و تسلیم نشوند. عضویت در شورای عمومی پزشکی بریتانیا به پزشکان اجازه میدهد تا بهطور قانونی در این کشور فعالیت کنند و نشاندهنده ارزیابی و تایید حرفهای فرد است. قابل ذکر است که این موفقیت در شرایطی برای نورویژه احمدی به دست آمده است که طی سه سال گذشته حکومت فعلی میلیونها دختر را از رفتن به مکتب و دانشگاه محروم کرده است. بهرغم واکنشهای بینالمللی به این اقدام، مسوولان حکومت سرپرست مدعی هستند که بر اساس «شریعت» تمام حقوق زنان را تأمین کرده است.
برچسب: زنان و دختران
محمد خالد حنفی، وزیر امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست مدعی است که وضعیت حقوق زنان و دختران در افغانستان بهبود یافته است. آقای حنفی این اظهارات را در سفرش به ولایت ننگرهار مطرح کرده و گفته است که در شرایط کنونی، زنان افغانستان بیشتر از هر زمان دیگری از حقوق خود برخوردار هستند. وی دیروز (یکشنبه، ۲۹ میزان) به ولایت ننگرهار سفر کرد و یک نشست مردمی، بدون حضور رسانهها در ساختمان مقام ولایت برگزار کرده است. او تاکید کرده است که امنیت جانی، مالی و عفت زنان در افغانستان تامین شده است و بسیاری از مشکلات حقوقی آنها، از جمله مسائل مربوط به ارث، حلوفصل شده و این روند همچنان ادامه دارد. همچنین آقای حنفی در بخشی از سخنان خود به قانون امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده و گفته است که این قانون بر اساس احکام الهی و دستورات پیامبر اسلام تدوین شده است. وی افزود که افغانستان تنها کشور اسلامی است که شریعت را بهطور کامل اجرا میکند و «به برکت شریعت اسلامی» از مواد مخدر، فساد اخلاقی و آدمربایی در کشور جلوگیری شده است. او گفته است که این قانون پس از طی پنج مرحله بازنگری، با امضای ملا هبتالله، رهبر حکومت فعلی به تصویب رسیده و اکنون به اجرا درآمده است. وزیر امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست در سخنان خود در این نشست، بر تعهد کامل به اجرای این قانون تاکید کرده است. قابل ذکر است که بسیاری از سازمانهای حقوق بشری قانون امر به معروف را نکوهش کرده و آن را در تضاد با ارزشهای انسانی خواندهاند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در اوایل میزان گفت که قانون امر به معروف حذف زنان از حوزه عمومی را رسمی کرده است. مسوولان حکومت فعلی اما میگویند که برای تطبیق شریعت در افغانستان، سفارشهای جامعه بینالملل را نمیپذیرد. عبدالکبیر، معاون سیاسی رییسالوزرای حکومت فعلی، در ۱۸ میزان گفت که برای خوشی دیگران «شعایر اسلامی» خود را زیر پا نخواهند گذاشت و تأکید کرد که این گروه در این باره با کسی سازش نخواهد کرد. همچنین سخنان وزیر امر به معروف در شرایطی بیان میشود که نهادهای حقوق بشری و بینالمللی مکرراً از وضعیت وخیم حقوق زنان در افغانستان انتقاد کرده و خواستار بازگرداندن حقوق اساسی آنان شدهاند. پس از تسلط حکومت فعلی بر کشور، زنان و دختران از بسیاری از حقوق اولیه و اساسی خود از جمله، آموزش بالاتر از صنف ششم و دانشگاهها محروم شدهاند و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی آنها به شدت محدود شده است.
دیدبان حقوق بشر به ادامهی وضع محدودیت زنان و دختران افغانستان واکنش نشان داده و میگوید که دولت ناروی در مسایل حقوق بشر به ویژه در مورد حقوق زنان رویکرد دوگانه دارد. فرشته عباسی، پژوهشگر افغانستان در دیدبان حقوق بشر و تورن ویمپلمن، مدیر پژوهش در مؤسسهی کریستیان میکلسن (Chr. Michelsen)، در مقالهای مشترک از معیارهای دوگانهی دولت ناروی در برخورد با حقوق زنان افغانستان انتقاد کرده و گفتهاند که نظم حقوق بینالمللی باید بدون توجه به جامعهای که زنان در آن زندگی میکنند اعمال شود. در ادامه آمده است که دولت ناروی در مورد افغانستان زیر سلطه حکومت فعلی باید مانند خاورمیانه، اوکراین و کشورهای دیگر از قوانین بینالمللی حمایت کند. در مقاله آمده است: «دولت ناروی همچنان موضع روشنی در برابر جنایات درگیریهای اسرائیل و حماس گرفته و از اجرای قوانین بینالمللی در این زمینه حمایت کرده است؛ اما در مورد افغانستان، بهویژه پس از تسلط طالبان در آگوست ۲۰۲۱، این کشور بیشتر بر «گفتگو» بهجای «پاسخگویی» تاکید کرده است.» این نهاد به این باور است که وقتی از افغانستان، جایی که زنان در معرض آزار و اذیت جنسی از سوی حکومت فعلی قرار دارند صحبت میشود، ناروی موضع محتاطانهتری اتخاذ میکند. دیدبان حقوق بشر تاکید کرد که زنان افغانستان از بسیاری از انواع اشتغال، تحصیل بالاتر از صنف ششم و حضور در فضاهای عمومی مانند پارکها و آرایشگاهها منع شدهاند. آنها همچنان بدون همراهی یک خویشاوند مرد نمیتوانند از وسایل نقلیهی عمومی استفاده کنند و باید صورت خود را بپوشانند، در غیر این صورت با مجازاتهایی مانند شلاق در ملاءعام مواجه میشوند. در ادامه آمده است که در ناروی تمایلی وجود دارد که این نقضها را کماهمیت جلوه دهند و به افغانستان بهعنوان یک جامعهی سنتی با حقوق محدود برای زنان نگاه کنند؛ در حالی که جامعهی افغانستان در دهههای اخیر تغییرات قابلتوجهی را تجربه کرده است و بسیاری از زنان حتی در مناطق روستایی نیز خواهان حقوق بیشتری برای خود و دخترانشان هستند. همچنین نویسندگان در بخشی از مقاله اشاره میکنند که برخی از کشورها از جمله آلمان، استرالیا، هلند و کانادا اخیراً روندی را آغاز کردهاند که ممکن است منجر به طرح پروندهای علیه حکومت فعلی در دادگاه بینالمللی لاهه برای نقض کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان شود. خانم عباسی و ویمپلمن از دولت ناروی میخواهند که به این روند بپیوندد و از پاسخگویی حکومت فعلی بهخاطر جنایات علیه زنان و دختران افغانستان حمایت کند. گفتنی است که سال ۲۰۲۲ میلادی ناروی نخستین فرصت را برای حکومت فعلی فراهم کرده بود تا با مقامهای اروپایی در شهر اسلو، پایتخت این کشور، دیدار کنند. این در حالی است که پیش از این نیز نهادهای حقوق بشر بینالمللی و برخی از فعالان حقوق زن از رویکرد شماری از کشورها در برابر طالبان انتقاد کرده بودند. چند روز پیش هم سیما سمر، وزیر پیشین امور زنان افغانستان و یکی از فعالان حقوق زن در تبعید، گفته بود که اقدامات و محکومیتهای جامعهی جهانی در زمینه توقف تجاوز بر حقوق زنان از سوی حکومت سرپرست در کشور کارساز نبوده است.
شماری از زنان معترض و اعضای «جنبش شنبههای ارغوانی» میگویند که مسدود ماندن مکاتب دخترانه فاجعهای بزرگ برای افغانستان است. اعضای این جنبش امروز (شنبه، ۲۸ میزان) در یک گردهمایی اعتراضی در یک مکان سربسته در مرکز ولایت تخار گفتهاند که بیش از نیمی از جمعیت کشور تحت حاکمیت حکومت سرپرست از حق آموزش و رشد فکری محروم شدهاند. زنان معترض هشدار دادند که مکاتب تحت کنترول حکومت فعلی خطرناکتر از مسدودبودن مکاتب دخترانه است، زیرا در مکاتب تحت مدیریت حکومت فعلی «افکار و آموزههای افراطی و انحصارطلبی ترویج» میشود. جنبش شنبههای ارغوانی این اظهارات در واکنش به درخواست جرگه اخیر پشتونهای پاکستان مطرح شده است. جرگه پشتونهای پاکستان که در خیبرپختوانخوا برگزار شده بود، خواستار دسترسی دختران افغانستان به آموزش شده است. جنبش شنبههای ارغوانی تاکید کرد که مسدودبودن مکاتب دخترانهی بالاتر از صنف ششم، به خودی خود یک فاجعهی بزرگ برای افغانستان است، زیرا بیش از نیمی از جمعیت جامعه از حق آموزش و رشد فکری محروم شدند، اما بازگشایی مکاتب دخترانه تحت حاکمیت فعلی فاجعهبارتر از آن است. در ادامه آمده است که در مکاتب تحت مدیریت حکومت سرپرست نه تنها از آموزش علمی، عقلانی و انسانی خبری نیست، بلکه افکار و آموزههای افراطی ترویج و نسلی از دختران و زنان را تربیت خواهد کرد که بهجای پذیرش تفاوتها و همزیستی مسالمتآمیز، تنها خشونت، ترس، عقبگرایی و سلطهطلبی را ترویج خواهند کرد. این جنبش تاکید کرد که زنان افغانستان از حقوق انسانی، قانونی و اسلامی خود دست نمیکشند و هرگونه تقلیل حقوق آنان را محکوم میکنند. زنان معترض از رهبران و نهادهای سیاسی و مدنی پاکستان، بهویژه جنبش تحفظ پشتونها (PTM)، خواسته است که به مرزهای بینالمللی احترام گذاشته و از حمایت حکومت فعلی بردارند. حکومت فعلی بیشتر از سه سال است که زنان و دختران را از رفتن به مکاتب و دانشگاهها محروم کرده است. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
شماری از زنان معترض و اعضای جنبش «زنان مقتدر افغانستان» خواهان بررسی دقیق تیرباران شدن دهها تن از پناهجویان اهل افغانستان در مرز ایران شده است. این جنبش با نشر اعلامیهای گفته است که لازم است تا جامعهی جهانی و نهادهای حقوق بشر در این زمینه اقدام و از تکرار چنین فاجعهها جلوگیری کنند. در ادامه آمده است: «ما اعضای جنبش زنان مقتدر افغانستان، با قلبی پر از درد و اندوه، خبر ناگوار کشته شدن هموطنان عزیزمان در مرز ایران را دریافت کردیم. این حادثه دلخراش، بار دیگر نشاندهنده بیرحمی و خشونتی است که بر زندگی انسانها سایه افکنده و جانهای بیگناه را مورد هدف قرار میدهد.» زنان معترض تاکید کردند که امنیت و حقوق بشر باید در اولویت قرار گیرد و همه انسانها حق زندگی و آزادی دارند. همچنین در بخش از اعلامیه، جنبش زنان مقتدر افغانستان از دولتها و نهادهای بینالمللی خواسته است که به این مسأله توجه جدی داشته باشند و برای حفظ جان انسانها تلاش همه جانبه کنند. این در حالی است که رسانه و نهاد حقوق بشری «حال وش» که بیشتر خبرهای سیستان و بلوچستان ایران را پوشش میدهد، گزارش داده است که مرزبانان ایران یکشنبهشب (۲۱ میزان) با کمین در منطقهی مرزی «کلگان» ولسوالی سراوان ولایت سیستان و بلوچستان این کشور، به گروهی از پناهجویان افغانستان تیراندازی کردند. براساس پیامهای صوتیای که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشودو، شمار پناهجویان حدود ۳۰۰ نفر بودهاند. در این پیامهای صوتی گفته میشود که از میان این افراد ۵۰ تا ۶۰ نفر جان سالم بدر بردهاند و متباقی کشته یا زخمی شدهاند. تیرباران شدن مهاجران افغان واکنشهای زیادی را به همراه داشته است. در عین حال، حسن کاظمی قمی، نمایندهی ویژه ایران و سرپرست سفارت آن کشور در کابل گفته است که گزارشها در این مورد «صحت» ندارد. او در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «در نتیجه پیگیریهای مستقیم از طریق منابع معتبر تا این لحظه، مشخص گردید که اخبار در زمینهی جانباختن دهها اتباع غیرقانونی در مرز سراوان صحت ندارد.» ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست گفته است که در این مورد تحقیق و پس از روشن شدن موضوع، تصمیمات لازم را اتخاذ میکنند.
سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد(FAO) اعلام کرده است که در جریان سال جاری میلادی برای ۱۵ هزار زن در افغانستان که سرپرست خانوادههایشان هستند، کمک کرده است. سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد این موضوع را با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود مطرح کرده است. در ادامه آمده است که این کمکها شامل مواد غذایی، توزیع مرغ و ارائه واکسن و خدمات آموزشی بوده است. سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد تاکید کرد که زنان در زمینه تأمین امنیت غذایی خانوادهها نقش مهمی دارند. این سازمان افزود که دسترسی زنان افغانستان به غذا نسبت به گذشته بهتر شده است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره حکومت سرپرست بر افغانستان، این گروه زنان را از حق کار محروم کرده و این امر سبب ایجاد چالشهای اقتصادی در خانوادهها شده است. این در حالی است که چند روز پیش نیز بانک جهانی اعلام کرده بود که افغانستان تحت حکومت سرپرست در میان ۲۶ کشور فقیرترین جهان است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره حکومت فعلی بر افغانستان، به دلیل محدودیتهای این گروه علیه شهروندان و کاهش کمکهای بینالمللی، اقتصاد خانوادهها در کشور بهشدت کاهش یافته است.
نهاد راههای منتهی به صلح (Pathways To Peace PTP) در تازهترین مورد اعلام کرده است که جایزه زن استثنایی صلح سال ۲۰۲۴ میلادی به حمیرا ثاقب از افغانستان تعلق گرفته است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که جایزهی زن استثنایی صلح سال ۲۰۲۴ توسط نهاد راههای منتهی به صلح (Pathways to Peace) که در ایالات متحده مستقر است، به حمیرا ثاقب، مسوول خبرگزاری زنان افغانستان اهدا شده است. در گزارش آمده است که این جایزه به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد اعلامیهی سازمان ملل متحد در مورد فرهنگ صلح به خانم ثاقب اهدا شده است. در ادامه آمده است که تیزیکیا گابریل، مدیر اجرایی نهاد راههای منتهی به صلح از میان صدها زن کاندید، چهار زن از جمله جوزفین ایکیرو از کنیا، عبیر الزویدی از کالیفرنیا، ربکا ایربی از میشیگان و حمیرا ثاقب از افغانستان را به عنوان کاندیدان نهایی این جایزه معرفی کرده بود. همچنین خانم ثاقب در حساب کاربری ایکس خود این جایزه را به تمامی زنان مبارز افغانستان و همکارانش در خبرگزاری زنان افغانستان تقدیم کرده است. خانم ثاقب این موفقیت را مشوقی برای تقویت تلاشها در زمینهی مبارزه با نابرابری جنسیتی و ترویج حقوق زنان دانسته است. قابل ذکر است که حمیرا ثاقب بیش از دو دهه است که در زمینهی آزادی بیان، حقوق بشر و عدالت اجتماعی فعالیت میکند و مؤسس «خبرگزاری زنان افغانستان» است. وی در سال ۲۰۱۱ نیز به عنوان یکی از ۲۱ زن متفکر جهان توسط نهاد «یوتن ریدر» معرفی شده بود.
منابع محلی از ولایت هرات میگویند که یک دختر ۲۴ ساله از سوی برادرش با ضربات چاقو و به شکل فجیع به قتل رسیده است. دستکم دو منبع با تایید این رویداد گفتهاند که این دختر ۲۴ ساله توسط برادر در ناحیه شش شهر هرات به قتل رسیده است. منبع تاکید کرد که تا اکنون دلیل و انگیزهی این قتل مشخص نشده است. منبع گفت که (سهشنبه شب، ۲۴ میزان) زمانی این رویداد رخ که کسی بهجز این خواهر و برادر در خانه نبود. مسوولان محلی در هرات تا اکنون در این مورد چیزی نگفتهاند. همچنین رسانههای محلی گزارش دادهاند که فرد متهم به قتل این دختر جوان از سوی نیروهای حکومت سرپرست در هرات بازداشت شده است. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایات غربی افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
نهاد موسوم به «دیدبان نسلکشی» اعلام کرده است که پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، زنان و دختران با یک واقعیت تلخ و نگرانکننده «نقض فاحش حقوق بشر» مواجه شدند. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که حکومت فعلی در افغانستان با ساختاری از «آپارتاید جنسیتی» به شدت حقوق و آزادیهای زنان و دختران را محدود کرده است. در ادامه آمده است: « آپارتاید جنسیتی در افغانستان نقض فاحش حقوق بشر و خیانتی به مردم کشور است. حکومت فعلی جامعهای را ایجاد کرده است که در آن زنان شهروندان درجه دوم محسوب میشوند، از آزادیهای اساسی خود محروم هستند.» دیدبان نسلکشی تاکید کرد که این «ساختار آپارتاید جنسیتی» تاثیر ویرانگری بر زندگی زنان و دختران افغانستان داشته و آنان را از حقوق و آزادیهای انسانی و اساسیشان محروم کرده است. همچنین در بخشی از این گزارش آمده است که وضعیت موجود، پیشرفت افغانستان را به عنوان یک کشور به شدت مختل کرده است؛ چون زنان برای توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور ضروری هستند. دیدبان نسلکشی در این گزارش میگوید که جامعه بینالمللی باید به محکوم کردن «سیاستهای آپارتاید جنسیتی» ادامه دهد و تلاش کند تا حکومت فعلی را به خاطر اقدامهایشان مسوول قرار بدهند. در ادامه آمده است که دختران بالای یازده سال از حضور در مکتبها محروم شدهاند و میلیونها زن و دختر دیگر نیز با تهدیدات جدی روبرو هستند. این نهاد میافزاید که این وضعیت به معنای «محو شدن زنان از فضای عمومی» و نادیده گرفتن تواناییهای آنان در توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور است. در گزارش آمده است که با تبلیغات فریبندهای که این محدودیتها را به «ارزشهای سنتی» نسبت میدهد، حکومت فعلی در حال پنهان کردن واقعیت «آپارتاید جنسیتی» به عنوان یک ضرورت فرهنگی، هستند. دیدبان نسلکشی در این گزارش گفته است که جامعهی جهانی باید در حمایت از این زنان و تقویت صدای آنان تلاش کند و آنان را در مبارزه علیه «آپارتاید جنسیتی» که به وضوح نشاندهنده یک «نسلکشی خاموش» است، همراهی کند. این نهاد تاکید کرد که افغانستان در حال حاضر به یک نقطه عطف تاریخی برای حقوق زنان تبدیل شده و نیاز فوری به همبستگی بینالمللی برای مقابله با این «سرکوب» احساس میشود.
الیف شافاک، نویسندهی ترک است که در ۲۵ اکتبر ۱۹۷۱ در استراسبورگ فرانسه از والدینی ترک و بریتانیایی به دنیا آمد. او بعد از جدایی والدینش به همراه مادرش به ترکیه بازگشت و در دانشگاه فنی خاورمیانه در آنکارا لیسانس روابط بینالملل و فوق لیسانس مطالعات زنان و دکتری علوم سیاسی گرفت. اولین کتاب داستانش را در سال ۱۹۹۴ هنگامی که در حال تحصیل بود نوشت و بعد از اتمام دورهی دکتری به استانبول برگشت. مادرش دیپلمات بود و به همین دلیل او توانست در شهرهای مختلف جهان زندگی کند. او در سال ۱۹۹۸ با رمان «پنهان» برندهی جایزهی «رومی» که برای بهترین اثر عرفانی ترکیه در نظر گرفته میشود و برندهی جایزهی «مولانا» شد و نشان شوالیه را که یکی از مدالهای افتخار کشور فرانسه است دریافت کرد. شافاک در سال ۲۰۰۰ میلادی با نوشتن کتاب «محرم» جایزهی بهترین کتاب سال را از طرف کانون نویسندگان ترکیه دریافت کرد. همچنین بارها در جوایز جهانی داستانی ادبیات، از جمله «زنان اورنج»، زنان آسیایی، ایمپک دوبلین، ادبیات داستانی مستقل بریتانیا، جوایز روزنامهنگاری و... شرکت کرده و در لیست نامزدها قرار گرفته است. از جمله آثار او میتوان به «آینههای شهر» که روایت زندگی یک شهر و مردماش با دینهای مختلف است، کتاب «ملت عشق» که در سال ۲۰۱۰ به دو زبان ترکی و انگلیسی منتشر شد و به روایت دو داستان موازی زن خانهدار آمریکایی و داستانی کاملاً شرقی از شمس تبریزی پرداخته است، اشاره کرد. یکی دیگر از کتابهای او «شرافت» است که به جستوجوی نگاه مردسالارانه جامعهی ترکی نسبت به موضوعاتی مانند عشق، زن، خانواده و فرزندان میپردازد. کتاب سه دختر حوا همانند کتاب مشهور دیگر شافاک، «ملت عشق»، بسیار محبوب و گسترده شد. این داستان که در سال ۲۰۱۶ به چاپ رسید وارد بازار شد و با استقبال زیاد روبرو شد. این کتاب در نشریات متعددی به چاپ رسیده است. کتاب سه دختر حوا (Three Daughters of Eve) نوشتهی نویسندهی ترکی الیف شافاک است که در سال ۲۰۱۶ انتشار یافت. این داستان، زندگی زن خانهدار ثروتمندی به نام پری (Peri) را حکایت میکند که در استانبول دوران کودکیاش را گذراند و بعد در دانشگاه آکسفورد عاشق یک استاد فلسفه شد. او به استانبول برگشت و بعد از اینکه اتفاقی برایش افتاد داستان گذشتهاش را دوباره پیش روی چشمش دید. «سه دختر حوا» پانزدهمین اثر الیف شافاک است که توسط نشر نون به چاپ رسیده است. بهخاطر اشاره به نسلکشی ارمنیان در رمان دومش به نام «ناپاکزادهی استانبول» از سوی دادگاههای ترکیه به جرم اهانت به ترک بودن متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه همان سال بازگشوده و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او هم با همین تعداد سال حبس روبرو شدند. در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۶ بخاطر کمبود مدرک پرونده او از نو بسته شد. در دنیای پر پیچ و خم امروز علیرغم وجود شرایط دموکراتیک برای ابراز عقاید و نظرات، شاید گفتوگو بین آدمها در مورد برخی مسائل همچنان تا حدی دشوار باشد. مسائلی که از دوران کودکی با آنها بزرگ شدهایم و هنگامی سر باز میکنند که ما با آدمهای متفاوتی زیست کنیم. مسائلی مانند دین و مذهب و عقاید مذهبی که وقتی در دوران کودکی با آنها زندگی میکنیم، بیشتر به محیط خانه و زیستی که در آن داریم وابسته است و شاید حتی زندگی کردن با عقاید دیگر برایمان هیچوقت مسئله نباشد. این مسئله هنگامی اتفاق میافتد که ما وارد محیطی میشویم که مجبوریم با آدمهای متفاوت زندگی کنیم و سازگار شویم. تفاوت چه در سبک زندگی و نوع رفتار و چه در مسائل دینی و اعتقادات مذهبی. حال سوال اساسی آن است که ما چطور باید با آن برخورد کنیم و چطور میتوانیم زندگیهای متفاوت را ببینیم و یا با آنها گفتوگو کنیم؟ کتاب سه دختر حوا که از نویسندهی مشهور ترکی الیف شافاک به انتشار رسیده، به همین موضوع اشاره دارد. این داستان در فضای استانبول کنونی رقم میخورد و به مسائلی میپردازد که در این کشور در جریان هستند، چند راهی بین شرق و غرب، مذهبی و سکولار، ثروت و فقر. از آنجایی که حوزهی فعالیت الیف شافاک بیشتر در زمینهی برخورد زنان جوامع جهان سوم با موضوعات دموکراتیک مدرن است، از جمله برخورد آنان با مقولهی دین، مذهب و آداب و رسوم، طبیعتاً این کتاب میتواند برای کسانی که علاقهمند به این فضا هستند مناسب باشد. چیزی که امروزه شاید دغدغهی بسیاری از مشرق زمینیها باشد. خواندن کتاب سه دختر حوا به ما کمک میکند که علیرغم شیوهای که زندگی میکنیم بتوانیم دیگران را نیز بهتر دیده و شیوهی زندگی آنها را بهتر درک کنیم. شخصیت اصلی داستان سه دختر حوا «پری» (Peri)، زن ثروتمند و زیبای ترکی است که هنگام رفتن به یک مهمانی در عمارتی ساحلی در شهر استانبول اتفاقی برایش میافتد که باعث میشود تا دوباره با گذشتهای که از سر گذرانده بود، مواجه شود. گدایی کیف دستیاش را میدزدد و وقتی که برای پس گرفتن کیفش تلاش میکند، یک عکس قدیمی را از سه زن جوان و استاد دانشگاه آنها پیدا میکند. کتاب سه دختر حوا شرح حال و گذشتهی زندگی پری است. او دو برادر دارد که با او شباهتی ندارند و پدر و مادری که با هم بسیار متفاوتاند. پدرش هرگز به دین اهمیتی نمیداد و مادرش یک مسلمان مؤمن بود. به همین جهت پری در مورد مسائل دینی سردرگم شد و در دانشگاه آکسفورد نیز با موضوعات مرتبط با خدا و دین دستوپنجه نرم میکرد. در آنجا با دوستانی که در عکس آنها را یادآوری کرده بود آشنا شد، «شیرین» که یک دختر ایرانی ماجراجو و جذاب بود و خود را بدون دین میدانست و «مونا» که یک دختر مذهبی آمریکایی مصری بود. بحثهایی که آنها در مورد اسلام و فمینیسم میکردند برای استاد الهیاتشان پروفسور آزور «Azur»، جذاب بود و او از این طریق الهیات را به صورت غیر متعارف آموزش میداد. در بخشی از کتاب سه دختران حوا میخوانیم: ادوارد هر روز صبح زود هنگامی که هوا هنوز کاملاً روشن نشده بود، برای پیادهروی از خانه بیرون میرفت. او طول مسیری طولانی که حدوداً شامل پنج تا هفت کیلومتر میشد را با پاهای پیاده طی میکرد؛ از میان راه عبورهایی که بخش عظیمی از تاریخ آکسفورد را در برمیگرفتند، زمینهای جنگلی و پردرختی که روزگارشان به دوران کهن باز میگشت و از کنار مزرعههای همواری که پیکرشان را در دو طرف گذرگاهها گسترانیده بودند، گذر میکرد. او معتقد بود که اگر کسی با اراده و نیّتی نیک و سنجیده در طبیعت و هوای باز قدم بزند، و در عین حال هیچگونه مقصدی خاص در سر نداشته باشد، قوّهی حافظه و فهم و درک او به طرز چشمگیری ارتقاء پیدا میکند. اگر پرفسور ادوارد در همهِ عمرش یک اعتقاد راسخ و تزلزل ناپذیر داشته است، آن اعتقاد این بوده است که ذهن آدمی درست همانند یک آفتاب پرست است؛ بنابراین حتّا این توانایی را دارد که خودش را با شرم فضاحت و رسوایی هم وفق داده و سازگار کند. او به وسیله تأمّل و ژرفاندیشی و گمانه زنی به این باور نرسیده بود، بلکه این باوری بود که از تجربهی شخصی او نشأت میگرفت. او باری به شدّت خجالت زده و شرمسار شده بود. او سیه رو و رسوا شده بود. اگر آن زمانی که او به عنوان جوانی با اعتماد به نفس و بلند پرواز داشت پلّههای ترّقی را هم در زمینهی تحصیل و هم در زمینهی مقام و رتبهی اجتماعی میپیمود، به او میگفت که او روزی از عرش آسمان به زیر فرش سقوط خواهد کرد فقط به این دلیل که او بیش از حد به خورشید نزدیک شده است احتمالاً باور این واقعیت برایش امکانپذیر نمیبود. در حقیقت، احتمالاً این پرفسور جوانتر و پایبند به اصول و عقاید میگفت که بهتر است بمیرد، تا با چنین بیآبرویی و ننگی به زندگی کردن ادامه بدهد. اکنون از آن ننگ و رسوایی بیشتر از یک دهه میگذشت، امّا ادوارد هنوز زنده، پابرجا و از درون کاملاً پر شور و انرژی بود. نویسنده: قدسیه امینی