برنامه جهانی غذا (WFP) اعلام کرده است که از ماه می الی اکتوبر سال جاری میلادی حدود ۱۲.۴ میلیون شهروند کشور با ناامنی غذایی روبرو بودند. این نهاد با نشر گزارش ماه سپتامبر خود گفته است که ۳.۹ میلیون تن، از جمله ۲.۸ میلیون کودک زیر پنج سال دچار سوءتغذیه حاد هستند. در گزارش آمده است که ۲.۴ میلیون نفر دیگر در افغانستان با گرسنگی حاد دستوپنجه نرم میکنند. برنامه جهانی غذا تاکید کرد که بهطور مجموعی طی سال جاری میلادی دستکم ۲۳.۷ میلیون تن در افغانستان زیر سلطه حکومت سرپرست به کمکهای فوری نیاز دارند. همچنین برنامه جهانی غذا با اشاره به قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر افزوده است که این نهاد شاهد افزایش سطح نظارت از سوی این گروه بر فعالیتهای بشردوستانه بینالمللی است. در گزارش آمده است: «هرچند فعالیتهای برنامه جهانی غذا بهطور قابل توجهی تحت تأثیر قرار نگرفته است، اما این نهاد بهگونه فعال با حکومت فعلی برای حفاظت از کارمندان، شرکا و ذینفعان خود گفتگو میکند.» به گفتهی این نهاد بینالمللی، امنیت غذایی در کشور به دلیل بلند رفتن ارزش پول افغانی و بارانهای فصلی نسبت به گذشته بهبود یافته است. طبق اطلاعات موجود، نرخ پایین اشتغال و کاهش درآمد و دسترسی محدود دهقانان همچنان بهعنوان یک معضل در کشور باقی مانده است. این در حالی است که پس از تسلط دوباره حکومت سرپرست بر افغانستان، نرخ بیکاری در کشور بهگونهای بیپیشینهای افزایش یافته است. حکومت فعلی در کنار زنان، شمار زیادی از کارمندان مرد در نظام پیشین را به بهانههای مختلف برکنار کرده است. برنامه جهانی غذا هفته گذشته نیز گفته بود که برای پایان دادن به گرسنهگی برای همیشه در افغانستان باید روی تواناییهای خود مردم سرمایهگذاری شود.
برچسب: رسانه گوهرشاد
منابع محلی از ولایت بلخ میگویند که یکی از همسران رییس عبدالخالق، عضو پیشین مجلس نمایندگان شبهنگام در خانهاش از سوی افراد مسلح به قتل رسیده است. دستکم دو منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفتهاند که این مقام پیشین دولتی سه همسر داشته است و خانهاش در منطقهی «سهدکان» از مربوطات حوزهی پنجم امنیتی شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ قرار دارد. منبع تاکید کرد که افراد مسلح ناشناس (پنجشنبهشب، ۱۹ میزان) وارد خانه رییس عبدالخالق شده و همسر دوم او را تیرباران کردهاند و به قتل رسیده است. منبع گفت که خانه این عضو پیشین مجلس نمایندگان، در نزدیکی پاسگاه استخبارات حکومت فعلی در بلخ موقعیت دارد. منبع در این که در خانه کسی هم بوده یا خیر، جزییات ارائه نکرده است. همچنین تاکنون دلیل و انگیزهی قتل این زن روشن نیست. مسوولان امنیتی ولایت بلخ تا هنوز در این زمینه چیزی نگفتهاند. باید گفت که رییس عبدالخاق از فرماندهان پیشین حزب جمعیت اسلامی و از افراد نزدیک به عطامحمد نور، والی پیشین ولایت بلخ است. او دو دوره نمایندهی مردم بلخ در شورای ولایتی و یک دوره در مجلس نمایندگان بوده است. رییس عبدالخاق پس از حاکمیت حکومت فعلی در خارج از افغانستان به سر میبرد. موارد مشابه در گذشته نیز از زنان و دختران قربانی گرفته است. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در افغانستان اعلام کرده است که توشیح قانون امر به معروف و نهی از منکر فشارهای روانی بر زنان در این کشور را افزایش داده است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که پس از توشیح قانون امر به معروف بسیاری از زنان و دختران احساس «ناامیدی، افسردگی و عصبانیت» میکنند. در ادامه آمده است که شمار بیماران روانی نیز از اوایل سال جاری میلادی تا اکنون بین ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش یافتهاند. براساس گزارش دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان تاکید کرد که محدودیتهای فزایندهای علیه زنان و دختران، افزایش خشونت خانوادگی و بدترشدن کلی وضعیت اقتصادی مردم از عوامل افزایش بیماران روانی به شمار میروند. حکومت سرپرست حدود یک ماه پیش اعلام کرده بود که قانون امر به معروف و نهی از منکر از سوی رهبر این گروه توشیح شده و نافذ است. براساس این قانون، پوشاندن تمام بدن زن لازمی و صدای زن جزء «عورت» است و شنیدهشدن آن در بیرون از خانه منع است. این قانون در دیگر جنبههای زندگی شهروندان افغانستان نیز محدودیتهای شدید وضع کرده است. همچنین در بخشی از گزارش با استناد به برنامهی پاسخگویی بشردوستانهی افغانستان در سال ۲۰۲۴ آمده است که پریشانی روانی بیش از نیمی از مردم افغانستان را تحت تأثیر قرار داده است و از هر پنج نفر یک نفر از مشکلات شدید روانی رنج میبرد. در ادامه آمده است که بلایای طبیعی چون زمینلرزه و اخراج اجباری مهاجران از ایران و پاکستان، مشکلات روانی جامعه را تشدید کرده است. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد گفته است که ارائهی خدمات روانی اجتماعی برای افراد در سراسر افغانستان حمایت میکند، اما نیازها بسیار بیشتر از خدمات موجود است. این نهاد گفت که یک برنامهی سهساله را برای تقویت خدمات صحت روانی تدوین کرده و در سال جاری بیش از ۳۵ هزار نفر در فعالیتهای صحت روانی و اجتماعی بهصورت فردی و گروهی شرکت کردهاند. این در حالی است که پیش از این نیز نهادهای بینالمللی از افزایش بیماری روانی در افغانستان پس از تسلط حکومت سرپرست گزارش دادهاند. عوامل اصلی افزایش این بیماریها سیاستهای محدودکنندهی حکومت فعلی، فشارهای اقتصادی، افزایش میزان فقر و ناامیدی نسبت به آینده گفته شده است.
کرن دیکر، کاردار سفارت آمریکا برای افغانستان میگوید که کشورش از دختران افغانستان که با موانع آموزش و آزادیهای اساسی روبرو هستند، بهطور خستگیناپذیر حمایت میکند. خانم دیکر با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود به مناسبت روز جهانی دختر گفته است که هر دختر افغانستان مستحق داشتن فرصتهای آموزشی، رشد، کار و پیشرفت است. این دیپلمات آمریکایی که در قطر مستقر است، تاکید کرده است که آینده افغانستان بدون سهمگیری دختران تضمینشده نمیتواند. روز گذشته، ۲۰ میزان، برابر با ۱۱ اکتبر مصادف با روز جهانی دختر بود. مجمع عمومی ملل متحد در سال ۲۰۱۱ با تصویب قطعنامهای، برای احقاق حقوق دختران، ۱۱ اکتبر را روز جهانی دختر نامگذاری کرد. همچنین روزا اوتنبایوا، رییس یوناما یا هیأت معاونت سازمان ملل متحد در کابل نیز در بیانیهای به مناسبت این روز گفت که «در افغانستان این روز را با انبوهی از اندوه تجلیل مینماییم، زیرا درست ۱۱۲۰ روز از زمانی میگذرد که مقامات حاکم بر آموزش دختران بالاتر از ۱۲ سال ممنوعیت وضع کردند.» او از حکومت سرپرست خواسته است تا مسیر کنونی را تغییر دهند. وی تاکید کرد: «با سپریشدن هر روز، آسیبهای بیشتری به زندگی زنان و دختران وارد میگردد. به عوض پیشرفت در تلاشهای کشور برای صلح، بهبودی و شگوفایی افغانستان به عقب کشانیده میشود.» قابل ذکر است که دختران و زنان افغانستان پس از حاکمیت حکومت فعلی با محدودیتهای شدید مواجه شدهاند. در حاضر دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش در مکاتب و دانشگاهها محروم هستند.
روزا اوتنبایوا، رییس یوناما یا هیأت معاونت سازمان ملل متحد برای افغانستان به مناسبت روز جهانی دختر گفت: «این روز را با انبوهی از اندوه تجلیل مینماییم، زیرا درست یک هزار و ۱۲۰ روز از زمانی میگذرد که مقامات حاکم بر آموزش دختران بالاتر از ۱۲ سال ممنوعیت وضع کردند.» خانم اوتنبایوا با نشر اعلامیهای گفته است که فرصتهای از دسترفته طی بیشتر از سه سال گذشته، نه تنها شامل حال میلیونها دختر میشود، بلکه خانوادهها، و در کل افغانستان نیز فرصتهایی را از دست دادهاند. وی تاکید کرد: «با سپریشدن هر روز، آسیبهای بیشتری به زندگی زنان و دختران وارد میگردد. به عوض پیشرفت در تلاشهای کشور برای صلح، بهبودی و شگوفایی افغانستان به عقب کشانیده میشود.» اوتنبایوا از حکومت سرپرست خواسته است تا مسیر کنونی را تغییر دهند. او میگوید: «من همچنان به زنان و دختران افغانستان وعده میسپارم که مخالفت خویش را در دفاع از حقوق شان متوقف نخواهیم ساخت، حتی اگر دیگران در پی خاموش ساختن آنان باشند.» قابل ذکر است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۱ با تصویب قطعنامهای، برای احقاق حقوق دختران، ۱۱ اکتبر را روز جهانی دختر نامگذاری کرد. رییس یوناما یا هیأت معاونت سازمان ملل متحد برای افغانستان گفت که شعار روز جهانی دختر در سال ۲۰۲۴ «دیدگاه دختران برای آینده» است. او افزوده است که نسل امروزی دختران بهگونه نامتناسب از بحرانهای جهانی مانند تغییرات اقلیمی، منازعات، تنگدستی و عقبگرد دستاوردها متاثر میشوند. این در حالی است که دختران افغانستان پس از حاکمیت حکومت فعلی با محدودیتهای شدید مواجه شدهاند. در حاضر دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش در مکاتب و دانشگاهها محروم هستند.
آکادمی سوئد اعلام کرد که هان کانگ «برای نثر به شدت شاعرانهاش که با رنجهای تاریخی رویارو میشود و شکنندگی زندگی انسانی را به تصویر میکشد» برنده جایزه نوبل ادبیات شده است. این آکادمی با نشر بیانیهای گفته است که هان کانگ، نویسنده اهل کره جنوبب آگاهی بینظیری از پیوندهای بین جسم و روح، موجودات زنده و مرده دارد و با سبک شاعرانه و تجربی که دارد، شیوهای از نثر را در ادبیات معاصر ابداع کرده است. در بیانیه آمده است که هان کانگ متولد سال ۱۹۷۰ میلادی در گوانگجو کره جنوبی است. او ۹ سال داشت که با خانوادهاش به سئول، پایتخت کره جنوبی رفت. در ادامه آمده است که پدر هان کانگ نیز یک رماننویس مشهور در کره جنوبی است. آکادمی سوئد گفت که هان کانگ در کنار نوشتن رمان، فعالیتهایی در زمینه موسیقی و هنر نیز انجام داده است که در این عرصهها نیز از تولیدات ادبی خود استفاده کرده است. در ادامه آمده است که این نویسنده ۵۳ ساله در سال ۲۰۱۶ نیز برای رمان «گیاهخوار» برنده جایزه بینالمللی منبوکر شده بود. او این رمان را در ۲۰۰۷ نوشته بود ولی در سال ۲۰۱۵ ترجمه انگلیسی آن چاپ شد که مورد توجه زیادی قرار گرفت. هان کانگ در سال ۲۰۱۶ نیز برای رمان «گیاهخوار» برنده جایزه بینالمللی منبوکر شده بود از آغاز اعطای جوایز نوبل در سال ۱۹۰۱ میلادی تا اکنون ۱۲۱ نفر برنده نوبل ادبیات شدهاند. در این مدت چهار بار این جایزه به طور مشترک به دو نفر تعلق گرفته است. آکادمی سوئد برنده این جایزه را انتخاب میکند. نامزدهای نوبل ادبیات از سوی این آکادمی برای ۵۰ سال سری نگهداشته میشود. در تاریخ بیش از صدساله این جایزه هان کانگ هجدهمین زنی است که برنده نوبل ادبیات میشود. خانم هان همچنین نخستین فرد از کره جنوبی است که برنده این جایزه میشود. «کتاب سفید»، «اعمال انسانی» و «درسهای یونانی» عناوین برخی دیگر از کتابهای چاپشده هان کانگ است. او فعالیت ادبی خود را در ِآغاز با سرودن شعر شروع کرد و شماری از شعرهای او در سال ۱۹۹۳ در مجله «ادبیات و جامعه» در کره جنوبی منتشر شد.
عرفان را صدا زد تا از خواب برخیزد. سپس میز صبحانه را آماده کرد و هر دو کنار هم، روی میز صبحانه نشستند. فاطمه سخن را آغاز کرد: «آقا عرفان، برای ثبتنام ریحانه و علی باید چه کنیم؟ به چند مدرسه (مکتب) مراجعه کردم، اما میگویند ظرفیت برای شهروندان افغانستان تکمیل شده است. بخشنامهای آمده و فقط تعداد مشخصی را پذیرش میکنند.» عرفان نگاهی سنگین به فاطمه، علی و ریحانه انداخت و با صدای پرسوز گفت: «فاطمه جان، بارها گفتم که به وطن (افغانستان) برگردیم. زندگی در آنجا برای ما بهتر خواهد بود و اولادهای ما بدون جنجال و مشکل به مکتب میروند و درس میخوانند.» فاطمه با حالتی ناراحت پاسخ داد: «من روز نخست ازدواجمان شرط گذاشتم که باید در ایران زندگی کنیم. نمیتوانم در کشوری غریب زندگی کنم. اکنون نیز فرزندم کلاس/صنف اول است و هنوز نتوانستهام برایش مدرسه (مکتب)ای پیدا کنم.» عرفان که نگران اولادهایش بود، ادامه داد: «خواهر دوستم مدیر دبستان (مکتب ابتدایه) است. نگران نباش، خودم این مسئله را حل میکنم. امشب میروم با دوست صحبت میکنم، شاید راه حل اساسی برای این مشکل پیدا شد.» عرفان آهی کشید و لباسهایش را پوشید و برای رفتن به کارگاه سنگتراشی آماده شد. فاطمه مدارک شناسایی او را به دستش داد و گفت: «بهتر است این مدارک همراهت باشد؛ این روزها مهاجران غیرقانونی را دستگیر میکنند. خدای نکرده تو را ردمرز کند، با این اولادها چیکار؟» عرفان از او تشکر کرد و به سوی حیاط رفت. صدای فاطمه را شنید که میگفت: «راستی، امشب وقتی از سرکار برگشتی، نان را فراموش نکن.» عرفان پاسخی داد و از خانه خارج شد. به کارگاه رسید و همچون هر روز کارش را آغاز کرد. مدتی نگذشته بود که صادق، دوستش، سراسیمه به سمت او دوید. عرفان با عجله دستگاه را خاموش کرد و با تعجب پرسید: «رفیق جان برایت چه اتفاقی افتاده؟ چرا اینقدر نگران هستی؟» صادق نفسزنان پاسخ داد: «این بار قضیه جدی است! مأموران در حال دستگیری مهاجران غیرقانونی هستند. درست پشت درِ کارگاه با آقا داوود در حال صحبتاند. چند نفر از بچهها از در پشتی فرار کردهاند، اما به نظر میرسد که به آنها شک کردهاند. دو مأمور به سمت در پشتی رفتهاند. من چه کنم؟ نمیتوانم فرار کنم.» عرفان که برای دوستش نگران شده بود، گفت: «چند بار به تو گفتم که حالا که نتوانستی اقامت قانونی بگیری، خودت را معرفی کن و به کشورت برگرد. هر جایی قوانینی دارد، نمیتوانی همیشه فرار کنی.» در همین لحظه، آقا داوود همراه دو مأمور به سمت صادق آمدند. صادق که دیگر راه فراری نداشت، با ناچاری همراه آنها رفت. عرفان مدارک شناسایی خود را به مأموران نشان داد و سپس دوباره به کار مشغول شد. آقا داوود که بسیار ناراحت به نظر میرسید، عرفان را صدا زد و گفت: «فقط تو برای من باقی ماندهای. هیچیک از کارگران ایرانی حاضر نیستند در سنگتراشی کار کنند. همه میگویند کار سختی است و دستمزد بیشتری میخواهند. برای من هم بهصرفه نیست. احساس میکنم دارم سکته میکنم! با اتحادیه تماس گرفتم، گفتم به فکر من باشید. آنها میگویند چند نیروی خانم برای شما میفرستیم. گفتم این کار برای زنان مناسب نیست؛ باید سنگ جابهجا کنند. آن بندههای خدا نمیدانند که این کار چقدر دشوار است. اگر بیایند، حادثهای برایشان پیش خواهد آمد. مجبورم کارگاه را برای چند روز تعطیل کنم تا ببینم چه میشود. شاید کارگر مناسبی پیدا کردم.» عرفان که گویی دنیا بر سرش خراب شده بود، بر روی صندلی نشست و با صدایی لرزان و سرد گفت: «انشاءالله هر چه خیر باشد.» پس از تسویهحساب با آقا داوود، به سوی خانه روانه شد. بوی نان تازه به مشامش رسید و به یاد آورد که باید نان بخرد. به سمت نانوایی رفت و با دیدن بنری بزرگ که بر سر درِ نانوایی نصب شده بود، دلش به تپش افتاد. دنیا در برابر چشمانش تاریک شد، دستانش را روی سرش گذاشت و با لحنی افسرده گفت: «باورم نمیشود؛ دیگر به مهاجران افغانستانی نان هم نمیدهند؟ مگر دین ندارید؟ این چه حکمی است؟» نانوا که شرمسار به نظر میرسید، پاسخ داد:"ببخشید، آقا عرفان. دستور از بالا آمده است. وگرنه من هیچ مشکلی با شما ندارم.» جوانی که در صف ایستاده بود، گفت: «بس نیست اینقدر نان مجانی خوردید؟» نانوا با ناراحتی پاسخ داد: «میدانی آقا عرفان چندین سال است که در ایران زندگی میکند؟ همسرش نیز ایرانی است و سالانه چند میلیون تومان برای اقامت قانونی پرداخت میکند.» سپس رو به عرفان کرد و گفت: «فکر میکنم نانواییهای که میتوانید از آنها نان بخرید را مشخص کردهاند.» عرفان زیر لب آهسته گفت: «حداقل زیر این بنر، راهحلی هم برای ما مینوشتید.» پیرزنی که در صف بود، به سوی عرفان آمد و چند نان به او تعارف کرد: «بیا پسرم، نان امروز مهمان من.» عرفان با چشمانی پر از اشک و لبخند مملو از درد گفت: «سپاسگزارم، مادر!» او خواست پول نانها را به پیرزن بدهد که پیرزن با اخمی گفت: «من گفتم که مهمان من هستی!» عرفان تشکری کرد و به سوی خانه بازگشت. کلید را در قفل چرخاند و وارد خانه شد. ریحان با دیدن پدر، شادمانه به سوی او دوید و گفت:«بابا، امروز زود برگشتی! برایم مدرسه (مکتب) پیدا کردی؟» عرفان تازه به یاد قولی که به فاطمه داده بود افتاد. نمیدانست با اینهمه مصیبت چه کند. به آسمان نگاهی کرد، لبخندی بر لب آورد، دستی بر سر ریحان کشید و گفت: «به خدا توکل کن، دخترم. درست میشود.» نویسنده: نرگس حسینی
دیدبان حقوق بشر در تازهترین مورد اعلام کرده است که پولیس زن در نظام پیشین و حکومت سرپرست فعلی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. این نهاد امروز (پنجشنبه، ۱۹ میزان) با نشر گزارش ۲۶ صفحهای زیر نام «خیانت دوگانه: سوءاستفاده از پولیس زن در گذشته و حال» نوشته است که مقامهای حکومت فعلی پولیس زن در نظام پیشین را تهدید کردهاند. در گزارش آمده است که تهدیدات مقامهای حکومت فعلی طی بیش از سه سال اخیر پس از مصاحبه با چندین پولیس زن در داخل و بیرون از کشور مستندسازی شده است. دیدبان حقوق بشر تاکید کرد: «به پولیس زن در افغانستان خیانت دوگانه شده است، نخست از سوی دولت سابق، که مقامهای آن مسوول سوءاستفادههای جنسی گسترده بودند و سپس توسط حکومت فعلی مورد تهدید قرار گرفتهاند.» در این گزارش مصاحبه شوندگان گفتهاند که تماسهای تلفونی «ترسناکی» را از مقامهای حکومت سرپرست دریافت کردهاند و به آنان گفته شده است که در مورد کار قبلیشان گزارش دهند. طبق این گزارش، آنان به دلیل تهدیدات حکومت فعلی پنهان شدهاند. در گزارش تصریح شده است: «صدها پولیس زن در حالی که در دولت سابق استخدام شده بودند، مورد آزار و اذیت و تجاوز جنسی از سوی همکاران مرد و آمرانشان قرار گرفتند.» حکومت سرپرست در مورد شماری از پولیس زن که از سوی بستهگانشان به قتل رسیدهاند، نیز تحقیقاتی انجام ندادهاند. همچنان در این گزارش خاطرنشان شده است که بیشتر این نیروهای پیشین در کشورهای ایران و پاکستان در بیسرنوشتی به سر میبرند. دیدبان حقوق بشر خواستار حمایت نظامیان پیشین زن از سوی کشورهایی شده است که از برنامههای آموزشی و استخدام آنان در افغانستان پشتیبانی میکردند. باید گفت که آمریکا، کانادا، آلمان، جاپان و کشورهای اتحادیه اروپا در آن زمان از پولیس زن حمایت میکردند. فرشته عباسی، پژوهشگر افغانستان در دیدبان حقوق بشر گفته است: «سرکوب زنان و دختران از سوی حکومت فعلی بهشدت به زنان پولیس در حکومت پیشین ضربه زده است.» او تاکید کرد که دولتهایی که به زنان در نیروی پولیس افغانستان آموزش میدادند و از این برنامهها حمایت مالی میکردند، باید حکومت فعلی را نیز تحت فشار قرار دهند تا به همهی خشونتها علیه زنان و دختران پایان دهند. قابل ذکر است که حکومت فعلی از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، بارها به بازداشت خودسرانه، شکنجه و قتل فراقانونی مقامها و نظامیان پیشین، از جمله نظامیان زن پیشین متهم شده است. این گروه تا اکنون به گزارش دیدبان حقوق بشر واکنشی نشان نداده است، اما پیش از این گزارشها در مورد قتلهای فراقانونی و انتقامجویانهی نظامیان و مقامهای حکومت پیشین را رد کرده است.
مسوولان در وزارت داخله حکومت سرپرست میگویند که یک مرد در هرات یک کودک دختر را در ابتدا مورد تجاوز جنسی قرار داده و سپس به قتل رسانده است. عبدالمتین قانع، سخنگوی وزارت داخله امروز (پنجشنبه، ۱۹ میزان) از بازداشت این مرد خبر داده است. آقای قانع در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «فرد بازداشتشده، نخست دختر خردسال یکی از خویشاوندان خود را در ولسوالی انجیل ولایت هرات میرباید و بعد از اینکه بر کودک تجاوز جنسی میکند، او را بهطور بسیار شنیع و بیرحمانه به قتل میرساند.» او تاکید کرد که این فرد طی عملیاتی بازداشت شده و در تحقیقات ابتدایی به جرم خود اعتراف کرده است. سخنگوی وزارت داخلهی حکومت سرپرست به زمان این تجاوز جنسی و قتل اشاره نکرده است. این در حالی است که منابع محلی در تاریخ سوم ماه میزان به رسانه گوهرشاد گفته بودند که جسد یک دختر هفتساله در این ولایت پیدا شده است. منبع گفته بود که جسد یک کودک دختر از ناحیه یازدهم شهر هرات یافت شده است که دستوپاهایش قطع شده است. در آن زمان منبع تاکید کرده بود که این کودک دختر حدود سه روز پیش ناپدید شده و سوم ماه میزان جسدش از ناحیه یازدهم شهر هرات پیدا شده است. منبع گفته بود که افراد ناشناس گلوی این کودک هفت ساله را بریده و دستوپاهایش را قطع کردهاند. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایات غربی افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
سیما سمر، رییس پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و یکی از فعالان حقوق زن در تبعید، میگوید که اقدامات و محکومیتهای جامعهی جهانی در زمینه توقف تجاوز بر حقوق زنان از سوی حکومت سرپرست در کشور کارساز و کافی نبوده است. خانم سمر این اظهارات را در گفتگو با روزنامه بریتانیایی گاردین مطرح کرده و گفته است که زنان و دختران افغانستان خود تلاش میکنند تا حکومت فعلی را به دلیل «آپارتاید جنسیتی» مورد بازپرس قرار دهند. وی تاکید کرد: «آپارتاید نژادی طبق قوانین بینالمللی از سال ۱۹۷۳ میلادی جنایت علیه بشریت است. کلمه نژاد را با جنسیت تبدیل کنید و این همان چیزی است که برای زنان و دختران افغانستان اتفاق میافتد.» او اصطلاح «آپارتاید جنسیتی» را در دهه ۱۹۹۰ میلادی نیز به هدف توصیف «ظلم سیستماتیک حکومت فعلی در آن زمان» در برابر زنان و دختران به کار برده بود. رییس پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید: «زمانی که اولین رژیم سقوط کرد، این ایده که ما یک بار دیگر شاهد آزار، انزوا و سرکوب تفکیک و سیستماتیک نیمی از جمعیت افغانستان براساس جنسیتشان خواهیم بود، غیرممکن به نظر میرسید.» حکومت سرپرست طی سه سال گذشته، محدودیتهای شدیدی را بر شهروندان افغانستان، بهویژه اقلیتهای قومی-مذهبی و زنان و دختران وضع کرده است. برخی از فعالان حقوق زن از چند ماه به اینسو با راهاندازی کارزاری خواستار بهرسمیتشناسی «آپارتاید جنسیتی» در افغانستان از سوی سازمان ملل شدهاند.