برچسب: محدودیت

2 هفته قبل - 137 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد ادعا کرده است که با وجود محدودیت‌های حکومت سرپرست، زنان و دختران کارآفرین در حال گسترش تجارت خود هستند. این سازمان امروز (سه‌شنبه، ۱ میزان) با نشر گزارشی گفته است که زنان و دختران کارآفرین در افغانستان در حال توسعه فعالیت‌های خود در بازارهای صادراتی جنوب آسیا و خلیج فارس‌ هستند. بخش زنان سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است: «با وجود محدودیت‌های روزافزون و بی‌ثباتی اقتصادی، کارآفرینان دختران و زن افغانستان با بهره‌گیری از فرصت‌های تجاری منطقه‌ای، با استقامت، چشم‌انداز و اراده، به رشد کسب‌وکارهای خود ادامه می‌دهند.» یک کارآفرین ۳۲ ساله از ولایت هرات به بخش زنان سازمان ملل متحد گفته است: «هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم که فرصتی پیدا کنم تا کسب‌وکارم را در یک کشور دیگر نمایندگی کنم. این فقط فروش محصولات نبود، بلکه اثبات این بود که زنان افغانستان قادر به شکوفایی هستند، در هر کجا.« در گزارش آمده است که این زن مدیریت شرکت صنایع غذایی «چاشنی» افغانستان را برعهده دارد؛ شرکتی که پس از تسلط حکومت سرپرست تاسیس شده و در زمینه تولید زعفران و ادویه‌های غذایی فعالیت می‌کند. این کارآفرین زن در ادامه افزوده است: «ما یک کیلوگرام زعفران با کیفیت بالا را از کشاورزان هرات به قیمت حداکثر ۹۷ هزار افغانی می‌خریم و آن را به حدود ۱۲۰ هزار افغانی می‌فروشیم.» همچنین بخش زنان سازمان ملل متحد در بخشی از گزارشش تصریح کرد که به دلیل کاهش فرصت‌های شغلی، بسیاری از دختران و زنان به دنبال راه‌های جایگزین برای تامین معیشت خود هستند. این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت‌های گسترده‌ای بر کار و فعالیت زنان در بیرون از خانه وضع کرده و آن‌ها را تقریباً از زند‌گی اجتماعی محروم ساخته‌اند. همچنین حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 139 بازدید

زهرا حسین‌زاده، یا به گفته هم‌ولایتی‌هایش «جواهر»، در ولسوالی لعل و سرجنگل از توابع ولایت غور در بیست و یکم دلو سال ۱۳۵۸ دیده به جهان گشود. یک‌ساله بود که به‌دلیل جنگ داخلی در افغانستان، همراه خانواده‌اش مجبور به مهاجرت به ایران و زندگی در شهر مشهد گردید. وی در حال حاضر به‌عنوان مهاجر در شهر مشهد سکونت دارد. زهرا حسین‌زاده در رشته علوم تجربی دیپلم گرفت و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد فلسفه و کلام ادامه داد. از سال ۱۳۷۸ به طور جدی به ادبیات رو آورد و طبع خود را در قالب‌های مختلف ادبی آزمود. حسین‌زاده بیش از دو دهه است که شعر می‌نویسد و ادبیات را راهی برای به اشتراک گذاشتن احساسات خود به‌عنوان یک زن مهاجر انتخاب کرده است. او یکی از مدافعان حقوق زن و فعالان مدنی نیز به شمار می‌رود. آثار ادبی زهرا حسین‌زاده در مطبوعات ایران و افغانستان و در کتاب‌های مختلف به چاپ رسیده است. وی در مقالات خود اغلب به موضوعات مربوط به حقوق زنان پرداخته است. تاکنون دو مجموعه از اشعار او تحت عنوان‌های «نامه‌ای از لالۀ کوهی» و «پلنگ در پرانتز» منتشر شده است. همچنین مجموعه شعر «جان پدر، کجاستی؟...» که یادمان شهدای واقعه تروریستی دانشگاه کابل است، با تلاش زهرا حسین‌زاده گردآوری و روانه بازار شده است. گزیده اشعار سعادت‌ملوک تابش نیز در کتاب «خانه بغض کوچکی است» به انتخاب او به چاپ رسیده است. کتاب «دوپاره شمایل در پوست گوزن» عنوان جدیدترین اثر زهرا حسین‌زاده، از شاعران جوان افغانستان، است که در دست انتشار قرار دارد. در این مجموعه، گزیده‌ای از جدیدترین اشعار او در قالب‌های مختلف غزل، رباعی، دوبیتی و سپید گردآوری و منتشر خواهد شد. اگرچه حسین‌زاده در این مجموعه سروده‌هایی در قالب‌های مختلف ارائه کرده، اما عمده شهرت او در غزل‌سرایی است. غزلیات حسین‌زاده عموماً با زبانی ساده و به دور از تکلف سروده شده و موضوعات متنوعی را شامل می‌شود، به‌ویژه در زمینه‌های آیینی و مهاجرت. او در اشعار مهاجرت، همچون دیگر شاعران افغان، به بیان مشکلات و رنج‌هایی می‌پردازد که هم‌وطنانش طی سال‌های طولانی بی‌پناهی در کشورهای مختلف تجربه کرده‌اند. در برخی بخش‌های این اشعار، می‌توان شاعر را به عنوان شخصیت اصلی دید که از زبان دیگری به روایت این دردها می‌پردازد.   از جمله این اشعار، می‌توان به غزل زیر اشاره کرد:   «بیست سال است به دامان شما چنگ زده در دوراهی جهان دخترک جنگ‌زده   بیست سال است به دنبال خودم می‌گردم آی همسایه! کمک کن، نفسم زنگ زده   نذرتان باد دو چشمی که «هزاره» است، که شب قسمتش را به سیاهی خودش رنگ زده...» یکی از بخش‌های خواندنی کتاب جدید زهرا حسین‌زاده، شعرهای مقاومت و پایداری اوست که در قالب سپید سروده شده‌اند. در این بخش، شاعر دردهای هم‌وطنانش در افغانستان را به تصویر می‌کشد و بخشی از اشعارش به رزمندگانی اختصاص دارد که در راه آزادی و دفاع از میهن شهید شده‌اند. حسین‌زاده بیش از همه در غزل‌سرایی شناخته شده و عضو چند انجمن معتبر شاعران و نویسندگان در ایران از جمله مؤسسه «دُر دری» می‌باشد. او تاکنون در بیش از صد رقابت و جشنواره علمی، فرهنگی و هنری جوایز متعددی کسب کرده است. محمدکاظم کاظمی، شاعر و پژوهش‌گر افغانستان، درباره زهرا حسین‌زاده چنین گفته است:  «ما، حسین‌زاده و هم‌نسلان او را حاصل یک رنسانس کوچک ادبی می‌دانیم که در گلشهر مشهد رخ داده و به این منطقه مهاجرنشین هویتی ادبی و هنری بخشیده است. از خیزش شگفت‌انگیز جوانان ما در این جزیره رنج، بیش از این نمی‌گویم و تنها می‌توانم بشارت دهم که کتابی به این زیبایی، تنها یکی از بارقه‌های این انفجار نور است. صبح دولت از این پس خواهد بود.» زهرا حسین ‌زاده برای کمک به جامعه مهاجر افغان در ایران، در حوزه‌های علمیه و مدارس خودگردان مهاجرین افغان به‌عنوان معلم فعالیت کرده است. با توجه به دستاوردهای چشمگیرش در عرصه ادبیات و شعرنویسی در ایران، برخی از شاعران و نویسندگان ایرانی و افغان به بررسی و نقد شخصیت و آثار او پرداخته‌اند. همچنین، او به‌عنوان داور در چندین رقابت ادبی نقش‌آفرینی کرده است. در نشستی ادبی که با حضور تعدادی از شاعران ایرانی و مقام معظم رهبری ایران برگزار شد، زهرا حسین‌زاده شعری درباره رنج مهاجرین افغان دکلمه کرد. در واکنش به این شعر، آیت‌الله خامنه‌ای از جنبش ادبی افغانستان تمجید و حمایت نمودند. ایشان در مسئولیت‌های مختلفی خدمت کرده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: - ریاست بنیاد رهبر شهید در مشهد در سال‌های ۷۴ تا ۷۶ - مدیریت مدرسه فاطمه‌الزهرا (س) در سال‌های ۷۵ تا ۷۶ - ریاست انجمن شاعران و نویسندگان جوان در دفتر هنر و ادبیات مقاومت افغانستان در سال‌های ۷۸ تا ۸۲ - عضویت در موسسه «دُر دری» و تحریریه مجله خط سوم از سال ۸۲ تاکنون - عضویت در تحریریه مجله حکایت و دیگر مجلات حسین‌زاده در بیش از صد مسابقه و جشنواره علمی، فرهنگی و هنری رتبه‌های برتر کسب کرده است که برخی از آن‌ها در حوزه ادبیات عبارتند از: - مقام اول شعر در دومین جشنواره ادبی قند پارسی - مقام سوم شعر در سومین جشنواره ادبی قند پارسی - مقام دوم شعر در چهارمین جشنواره ادبی قند پارسی - مقام اول شعر در پنجمین جشنواره ادبی قند پارسی - مقام اول شعر در جشنواره فرهنگی – تبلیغی طوبی در اردیبهشت ۱۳۷۸ مقام‌ها و تقدیرهای ایشان به شرح زیر است: - مقام اول شعر در جشنواره فرهنگی – تبلیغی طوبی در اسفند ۱۳۸۸ - رتبه برتر شعر آزاد در چهارمین جشنواره شعر رضوی مشهد در آبان ۱۳۸۵ - رتبه برتر شعر آزاد در پنجمین جشنواره شعر رضوی مشهد در آبان ۱۳۸۶ - رتبه برتر شعر رضوی در ششمین جشنواره شعر رضوی مشهد در ۱۳۸۷ - رتبه برتر شعر رضوی در هفتمین جشنواره شعر رضوی مشهد در ۱۳۸۸ - رتبه برتر شعر رضوی در نهمین جشنواره شعر رضوی مشهد در ۱۳۹۰ - مقام اول شعر در نخستین کنگره سید جمال در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی - مقام اول شعر در جشنواره هنر متعالی در ۱۳۸۸ - تقدیر شده در هفتمین کنگره شعر و داستان بندرعباس در آذر ۱۳۸۶ - تقدیر شده در هفتمین جشنواره شب‌های شهریور - برنده جشنواره شعر عاشورایی حوزه در اسفند ۱۳۸۴ - مقام دوم شعر در همایش دانشجویی ادبیات عاشورایی در ۱۳۹۰ - مقام دوم داستان در چهارمین جشنواره نشریات تجربی در پاییز ۱۳۸۳ - برگزیده در شب شعر کوثر در تیرماه ۱۳۸۷ - مقام دوم شعر در مسابقات بزرگ شمیم رحمت - برنده خاطره‌نویسی در اولین جشنواره سراسری اعتکاف در ۱۳۹۱ - تقدیر شده در جایزه صلح سیمرغ در ۱۳۹۱ متن شعر زهرا حسین‌زاده : --- به چهار میخ ستم می‌کشد تو را بدنم‌ پرنده جان! نفست را رها کن از دهنم‌   دلت جدا نشد از من، اسیر هم شده‌ایم‌ برون شو از مژه‌هایم اگر بهانه منم‌   پرنده جان! غم نان حل نمی‌شود، بنویس‌ دوشنبه دوم دی ماه پسته می‌شکنم‌   رگان عاقلی‌ام را به تیغ‌ها بسپار دوباره ساعت... باید به کوه‌ها بزنم‌   عجب مسافر بن‌بست را خبرداری‌ ترک ترک شده این روزها سفال تنم‌   به هفت رود مقدس برو دعایم کن‌ گم است خانة بودا میان پیرهنم‌   درخت رابطه‌اش با بشر اساطیری است‌ هزار برگ سپیدار می‌شود کفنم‌ نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 150 بازدید

سازمان حمایت از رسانه‌های افغانستان (امسو) درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که ۹۲ درصد خبرنگاران زن در کشور مجبور به تغییر یا سانسور در گزارش‌های خود شده‌اند. سازمان امسو امروز (دوشنبه، ۳۱ سنبله) با نشر گزارشی گفته است که ۸۰ درصد خبرنگاران در سال گذشته هیچ‌گونه حمایتی دریافت نکرده‌اند. سازمان حمایت از رسانه‌های افغانستان در ادامه تاکید کرده است که نیمی از خبرنگاران در کشور امید خود را برای ادامه کار در سال آینده از دست داده‌اند. این سازمان با نشر گزارشی افزوده است که از میان خبرنگاران زن، تنها ۶.۹ درصد اجازه فعالیت در افغانستان را دارند. سازمان امسو تصریح کرد که ۵۵ درصد خبرنگاران تهدید شده‌اند و ۱۵ درصد دیگر، از طریق رسانه‌های‌شان تهدید دریافت کرده‌اند. همچنین در بخشی از گزارش آمده است که ۵۵.۴ درصد از خبرنگاران شغل خود را از دست داده‌ و ۵۰.۵ درصد دیگر مجبور به سانسور گزارش‌های خود شده‌اند و افزون بر این، ۴۶ درصد از خبرنگاران زن اجازه مصاحبه با مردان را نداشته‌اند و ۲۳ درصد آنان گفته‌اند که مجبور به داشتن محرم هنگام کار بوده‌اند. سازمان حمایت از رسانه‌های افغانستان می‌گوید که این آمار را از طریق یک سروی در میان خبرنگاران زن، در ماه‌های جولای و آگوست، جمع‌آوری کرده است. باید گفت که پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، شمار زیادی از رسانه‌ها تعطیل شده و هزاران خبرنگار به‌ویژه زنان کار خود را از دست داده‌اند یا به دلیل‌های امنیتی مجبور به ترک کشورشان شده‌اند. حکومت سرپرست به تدریج محدودیت‌ها بر رسانه‌ها، خبرنگاران به ویژه خبرنگاران زن را افزایش داده است. در برخی ولایت‌ها، نشر تصاویر زنده از رسانه‌ها ممنوع شده که در نتیجه آن، شماری از تلویزیون‌های محلی فعالیت خود را متوقف کردند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 144 بازدید

دیدبان حقوق بشر، از ادامه‌ی ممنوعیت آموزش دختران در افغانستان ابراز نگرانی کرده و اعلام کرده است که این وضعیت «ظالمانه، مضر و غیرقانونی» است. این سازمان گفته است که با بسته شدن درِ مکتب بر روی دختران از ۱۲ ‌سالگی، حکومت سرپرست عملاً رؤیاها و فرصت‌های میلیون‌ها کودک را نابود کرده و آینده کشور را به چرخه‌ای عمیق‌تر از فقر و نابرابری سوق داده است. سحر فطرت، پژوهشگر بخش حقوق زنان دیدبان حقوق بشر، در ادامه تاکید کرده است که این ممنوعیت نه‌تنها دختران، بلکه کل جامعه افغانستان را درگیر بحران کرده و امکان ساختن یک جامعه سالم‌تر و عادلانه‌تر را از بین برده است. در بخشی از مقاله آمده: «بدون آموزش، دختران به ازدواج زودهنگام سوق داده می‌شوند، از فرصت‌های شغلی محروم می‌شوند و دیگر قادر به شکل‌دادن آینده‌ی‌شان نیستند. این ممنوعیت صدای دختران افغانستانی را خفه می‌کند، امیدهای آنان را می‌دزدد و تخیل و پتانسیل آنان را نیز خفه می‌کند.» در ادامه آمده است که با این اقدام نه تنها که رویاهای میلیون‌ها دختر را نابود شده است؛ بلکه جامعه‌ی افغانستان را در چرخه‌ای عمیق‌تر از نابرابری، فقر و ظلم ریشه‌دار گرفتار می‌کنند. سحر فطرت در ادامه از عمل‌کرد جامعه‌ی جهانی در برابر این وضعیت نیز، انتقاد کرده و گفته که جهان به اندازه‌ی کافی برای محافظت از آموزش دختران افغانستانی تلاش نکرده است. ناتوانی یا عدم تمایل دولت‌ها برای اقدام، این پیام را می‌فرستد که کودکان افغانستانی اهمیتی ندارند یا به نوعی درجه دو هستند. دید‌بان حقوق بشر، با اشاره به موضع‌گیری جهانی در برابر وضعیت زنان و دختران افغانستانی به‌ویژه در بخش آموزش، تاکید کرده است: «این سکوت در برابر چنین بی‌عدالتی فقط ستم‌گران را توان‌مند و نابرابری را عادی می‌کند.» سحر فطرت، در بخشی از این مقاله، نوشته که آموزش یک امتیاز نیست؛ بلکه حقی برای همه، از جمله دختران افغانستانی است. این واکنش‌ها، هم‌زمان با چهارمین سال بسته‌شدن مکتب‌های دخترانه در افغانستان مطرح شده است. حکومت سرپرست در آگوست ۲۰۲۱ میلادی، زمانی که قدرت را به دست گرفت، با صادرکردن فرمانی، آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را ممنوع کرد.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 213 بازدید

وزارت معارف حکومت سرپرست درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که ۵۱ عنوان درسی را از چندین مضمون درسی صنف اول تا دوازدهم مکتب حذف کرده است. وزار معارف گفته است که این عنوان‌ها از مضمون‌های دری، پشتو، اجتماعیات و انگلیسی حذف شده و تدریس آن در مکتب منع شده است. در مکتوبی که در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته است، تاکید شده است که این درس‌ها برخلاف «آموزه‌های دینی، پالیسی امارت اسلامی و معیارهای آموزشی» بوده‌اند. در مکتوب آمده است که تدریس عنوان‌های درسی بیرق، روز معلم، مادر، حقوق زن در جامعه، حقوق بشر، بشردوستی، میله گل سرخ، مجسمه‌های بامیان، رسم و ترانه‌های مردمی، خلافت حضرت علی و چندین عنوان دیگر، از کتاب‌های درسی حذف شده‌اند. همچنین وزارت معارف در این مکتب افزوده است که مضامین ساینسی مکتب را نیز بررسی می‌کند تا اگر مواردی برخلاف «آموزه‌های دینی، پالیسی امارت اسلامی و معیارهای آموزشی» پیدا شد، آن‌ها را حذف کنند. قابل ذکر است که وزارت معارف حکومت سرپرست پیش از این نیز چندین بار از آوردن تغییرات، حذف و جایگزین کردن عنوان‌های درسی در مضامین دوره‌ی ابتدایی مکتب خبر داده بود. در حالی ۵۱ عنوان درسی از کتاب‌های مکتب حذف می‌شوند که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 173 بازدید

در دل یکی از خشک‌ترین و دورافتاده‌ترین نقاط کشور، جایی میان کوه‌های خاموش خاکستری و زمین‌های ترک‌خورده از عطش، روستایی کوچک سال‌هاست که بی‌صدا و دور از چشم جهان، زندگی می‌کند. در این روستا نه خبری از برق پایدار است، نه اینترنتی که پنجره‌ای به بیرون بگشاید، و نه مدارسی که آینده‌ای روشن را نوید دهند. زندگی سال‌هاست که در میان خاک، فقر و سنت جریان دارد، و تنها صدای متفاوتی که گاه‌به‌گاه به گوش می‌رسد، زنگ مدرسه‌ای فرسوده است؛ مدرسه‌ای که آموزش در آن، تنها تا کلاس ششم ادامه دارد. در همین روستا، حدود بیست‌وچند سال پیش، دختری به دنیا آمد که نامش را ریحانه گذاشتند. پدرش کشاورزی خسته‌دل بود که جز چند هکتار زمین بایر و چند درخت نیم‌جان، سرمایه‌ای نداشت. مادرش زنی ساده اما پرتوان بود که با چرخ خیاطی سنگین روسی‌اش، لباس‌های کهنه‌ی خانواده را وصله می‌زد و با دلی قانع، به زندگی ادامه می‌داد. ریحانه در خانواده‌ای پرجمعیت و تهیدست بزرگ شد، جایی که هر تکه نان باید بین چند دهان تقسیم می‌شد، و هر لباسی، پیش از آن‌که به تن او برسد، از تن چند خواهر دیگر گذشته بود. ریحانه از همان کودکی باهوش بود. چشمانش همیشه دنبال چیزهایی می‌گشت که دیگران نمی‌دیدند. وقتی بچه‌ها توی خاک بازی می‌کردند، او می‌نشست و با برگ‌های خشک، الگوهایی برای لباس طراحی می‌کرد. ذهنش پر از تخیل بود، اما تخیلی دقیق و هدفمند. از همان سال‌های اول مدرسه، معلم‌ها فهمیدند که این دختر با بقیه فرق دارد. سریع یاد می‌گرفت، با دقت گوش می‌داد، و نکاتی را درک می‌کرد که دیگران به‌سادگی از کنارشان می‌گذشتند. اما در همان کلاس ششم، همه‌چیز تمام شد. نه معلمی ماند، نه مدرسه‌ای، و نه خانواده‌ای که حاضر باشد برای ادامه‌ی تحصیلِ ریحانه، قدمی به سوی شهر بردارد. ریحانه هیچ‌وقت نفهمید چرا. چرا باید کتاب‌هایش بسته شود، فقط چون دختر است؟ چرا نباید حق انتخاب داشته باشد؟ چرا باید پشت درهای بسته‌ی خانه، استعدادش خاموش شود، فقط چون مدرسه‌ای در کار نبود؟ پدرش گفته بود: «دختر باید پای سفره‌ی خودش بزرگ شه، نه در شهر غریبه.» و مادرش فقط سکوت کرده بود. اما برای ریحانه، همان سکوتِ مادر بلندترین فریاد دنیا بود. چیزی در درون ریحانه شکست، اما نه آن‌گونه که آدمی فروبریزد. او شکست، تا دوباره ساخته شود؛ مثل کوزه‌ای ترک‌خورده که تصمیم می‌گیرد از میان شکاف‌هایش نور عبور دهد. روزهای بسیاری را با اشک گذراند، شب‌هایی را با کتاب‌های قدیمی خواهرش تا سحر بیدار ماند، و در خلوت خود، به رؤیایی چنگ زد که شاید برای بسیاری از هم‌سن‌وسال‌هایش، مدت‌ها بود که مرده بود: رؤیای مفید بودن. مفید برای خودش، خانواده‌اش، و مهم‌تر از همه، برای دخترانی مثل خودش. روزی که برای اولین‌بار پشت چرخ خیاطی سنگین مادرش نشست، هیچ‌کس او را جدی نگرفت. نه پاهایش به پدال می‌رسید، نه دست‌های کوچکش بلد بودند نخ را درست از سوزن رد کنند. اما ریحانه دست نکشید. بارها پارچه‌ها را کج و ناصاف برید، بارها دوخت‌هایش پاره شد یا باز ماند، اما هر بار چیزی آموخت. شب‌ها کنار چراغ نفتی می‌نشست، برای خودش دفتری از الگوها درست می‌کرد و اسم لباس‌ها را با خودکار آبی تمرین می‌نوشت. شاید هر کسی جز او، در آن فضای خاکستری و بی‌امید، دل می‌داد و می‌رفت پی سرنوشت؛ اما ریحانه از آن روح‌هایی بود که آتش درونشان را هیچ تاریکی‌ای نمی‌تواند خاموش کند. سال‌ها گذشت و ریحانه توانست از دل همان اتاق تاریک و آن چرخ خیاطی خسته، مسیر تازه‌ای برای خودش بسازد. لباس‌هایی که می‌دوخت، کم‌کم به چشم آمدند؛ اول همسایه‌ها، بعد اقوام، و سپس زنانی از روستاهای دیگر برایش سفارش می‌دادند. با اولین پولی که پس‌انداز کرد، نه طلا خرید و نه لباس نو برای خودش. راهی بازار شهر شد و یک چرخ خیاطی دست‌دوم خرید. کمی بعد، چرخی دیگر و میز بزرگ‌تری به خانه آورد. کارگاهش را در یکی از اتاق‌های متروکه‌ی خانه‌ی پدری راه انداخت. دیوارهای گِلی را سفید کرد، پنجره‌ها را شست، پارچه‌ها را با دقت تا زد و چرخ‌ها را ردیف کنار هم چید. اما این کارگاه فقط برای خودش نبود. اولین کاری که کرد، این بود که چند دختر روستا را که ترک تحصیل کرده بودند، دور خودش جمع کرد؛ دخترانی که مثل خودش جایی برای رفتن نداشتند، دلشان می‌خواست مفید باشند، اما کسی به آن‌ها باور نداشت. ریحانه به آن‌ها خیاطی یاد داد، اما بیشتر از آن، برایشان «باور» دوخت. به آن‌ها یاد داد چطور قیچی به دست بگیرند، چطور الگو بخوانند، چطور مشتری جذب کنند، و از همه مهم‌تر، چطور به‌جای نشستن و منتظر ماندن برای معجزه، خودشان معجزه‌گر زندگی‌شان باشند. او همیشه می‌گفت: «اگه قرار بود صبر کنیم کسی نجات‌مان بدهد، باید تا ابد زیر خاک می‌ماندیم. حالا وقت‌ش است خودمان، خودمان رو از خاک دربیاریم.» کارگاه کوچک ریحانه، کم‌کم تبدیل شد به پناهگاهی برای دختران روستا. جایی که نه‌تنها مهارت یاد می‌گرفتند، بلکه از زندگی حرف می‌زدند، از آرزوها، از رؤیاهایی که هنوز زیر غبار نرفته بودند. بعضی‌ها لباس عروس دوختند، بعضی‌ها مانتو طراحی کردند، و یکی از شاگردهایش، با همان اینترنت محدود، فروش آنلاین را یاد گرفت. حالا محصولاتشان را به مشتریانی در شهرهای بزرگ می‌فروشند. با گذشت سال‌ها، کارگاه ریحانه دیگر فقط یک اتاق نبود. تبدیل شده بود به امید. امیدی که در کوچه‌های خاکی روستا می‌پیچید، در چشمان دخترانی دیده می‌شد که حالا درآمد دارند، در خانواده‌هایی که یاد گرفته‌اند دختر هم می‌تواند مستقل باشد، و در جامعه‌ای که کم‌کم می‌فهمد آموزش فقط به معنای مدرسه رفتن نیست؛ آموزش یعنی زنده نگه‌داشتن میل به رشد، حتی در سخت‌ترین شرایط. ریحانه هنوز همان دختر ساده و بی‌ادعاست. هنوز هر روز صبح، خودش چرخ‌ها را بررسی می‌کند، دفتر حساب را با همان خودکار آبی پر می‌کند، و با پارچه‌ها مثل جواهر رفتار می‌کند. اما حالا دیگر تنها نیست. حالا ده‌ها دختر هستند که از او آموخته‌اند چگونه نخ را از سوزن رد کنند—نه فقط برای دوختن لباس، بلکه برای دوختن زندگی. او همیشه می‌گوید: «من دانشگاه نرفتم، اما تمام زندگی، کلاس درس من بود. هیچ‌وقت اجازه ندادم بی‌تحصیلی‌ام بهانه‌ای برای عقب‌ماندنم باشد. چون یاد گرفتم دانستن فقط از مدرسه نمی‌آید. گاهی از دل همین خاک و فقر، می‌شود چیزهایی آموخت که در هیچ کتابی پیدا نمی‌شود.» اکنون ریحانه رؤیای بزرگ‌تری در سر دارد: ایجاد یک مرکز آموزشی در دل روستا؛ جایی که دختران نه‌فقط خیاطی، بلکه مهارت‌هایی مانند حسابداری، طراحی لباس، کار با نرم‌افزار، بازاریابی و حتی تولید محتوای دیجیتال بیاموزند. رؤیایی که شاید روزی، مسیر تازه‌ای برای هزاران «ریحانه‌ی دیگر» باز کند. ریحانه نه معلم رسمی است، نه استاد دانشگاه، و نه کارآفرینی با مدرک‌های پرزرق‌وبرق. اما در نگاه دخترانی که از او آموخته‌اند، او چراغی است که در تاریکی روشن مانده؛ نوری که از میان نخ‌ها، پارچه‌ها، و امیدهای دوخته‌شده عبور می‌کند و به قلب‌ها می‌تابد. و شاید این، کامل‌ترین شکل آموزش باشد؛ آموزشی که نه از پشت میز و تخته، بلکه از دل زندگی می‌جوشد و زخم را به زیستن بدل می‌کند. نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 190 بازدید

رزا اوتونبایوا، رییس یوناما و نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل برای افغانستان اعلام کرده است که محرومیت دختران و زنان از آموزش، هزینه‌ای بلندمدت و سنگین برای افغانستان دارد. خانم اوتونبایوا در پایان ماموریت و آخرین گزارش خود به شورای امنیت سازمان ملل متحد گفته است که بسته‌ بودن مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم در افغانستان، یک نسل را در معرض خطر جدی نابودی قرار داده است. وی به محدودیت‌ آموزشی دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان اشاره کرده و گفته است که این محدودیت سبب نگرانی و ناامیدی عظیم در میان جامعه‌ی افغانستان شده است. رزا اوتونبایوا در ادامه تاکید کرده است که بر اساس نظرسنجی بخش زنان سازمان ملل، اکثریت شهروندان افغانستان مخالف ممنوعیت آموزش دختران هستند. همچنین او در بخشی از گزارشش افزوده است که بانک جهانی برآورد کرده است که محدودیت‌های حکومت فعلی علیه آموزش دختران بالاتر از صنف ششم، سالانه ۱.۴ میلیارد دالر برای اقتصاد کشور هزینه دارد. وی تصریح کرد که افغانستان شاهد کاهش چشمگیر درگیری‌های گسترده و خشونت بوده، اما تا هنوز حضور گروه‌های افراطی، فقر بشری و اقتصادی و نگرانی‌های حقوق بشری همچنان پابرجاست. خانم اوتونبایوا می‌گوید که محدودیت‌های رو به افزایش علیه مردان، زنان، دختران و اقلیت‌ها توسط نیروهای امر به معروف حکومت سرپرست باعث نارضایتی فزاینده مردم شده است. در حالی نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل برای افغانستان از حقوق دختران افغانستان دفاع می‌کند که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 152 بازدید

جیمز کاریوکی، معاون نمایندگی دایمی بریتانیا در سازمان ملل متحد اعلام کرده است که افغانستان بدون حضور زنان و دختران نمی‌تواند موفق شود و حکومت سرپرست باید محدودیت‌های وضع‌شده علیه زنان را فوراً لغو کنند. آقای کاریوکی این اظهارات را روز (چهارشنبه، ۲۵ سنبله) در نشست شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرده و گزارش‌ها مبنی بر جلوگیری حکومت فعلی از ورود کارمندان زن به دفاتر سازمان ملل را نگران‌کننده خوانده و خواستار لغو آن شده است. همچنین نماینده بریتانیا در سازمان ملل متحد با ابراز تسلیت به قربانیان زلزله‌های اخیر، اعلام کرده که کشورش بیش از چهار میلیون دالر کمک تازه برای رسید‌گی به زلزله‌زدگان اختصاص داده و مجموع کمک‌های خود را به بیش از پنج میلیون دالر رسانده است. بریتانیا هشدار داده که خطر خشک‌سالی و افزایش سوءتغذیه در افغانستان جدی است و کمک‌های بیش‌تری باید فراهم شود تا مردم، به‌ویژه در مناطق دوردست، در زمستان با گرسنگی روبرو نشوند. در حالی جیمز کاریوکی بر رعایت حقوق زنان و دختران افغانستان تاکید می‌کند که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 221 بازدید

زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه پیشین امریکا در امور صلح افغانستان، درتازه‌ترین مورد محدودیت حکومت سرپرست بر دسترسی به اینترنت فایبر نوری را «مضحک» و «غیرعاقلانه» خوانده است. آقای خلیل‌زاد ناوقت شب (چهارشنبه، ۲۶ سنبله) با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این تصمیم سرمایه‌گذاری و توسعه را در افغانستان تضعیف می‌کند. نماینده پیشین آمریکا در مورد صلح افغانستان، استدلال حکومت فعلی مبنی بر محدودیت اینترنت برای جلوگیری از منکرات را «پوچ و توهین‌آمیز» دانسته است. آقای خلیل‌زاد در ادامه تاکید کرده است: «اگر واقعاً نگرانی منکرات هستند، مانند بسیاری از کشورهای اسلامی، به آسانی می‌توان آن را فیلتر کرد. بسیاری از کشورهای جهان اسلام دقیقاً همین کار را انجام می‌دهند.» او در ادامه افزوده است: «این تصمیم اشتباهی است که امیدواریم به سرعت اصلاح شود.» وی تصریح کرد: «تصمیم ممنوعیت استفاده از اینترنت در ولایت بلخ، پوچ و غیرعاقلانه است. این تصمیم نه تنها به اقتصاد ولایت، بلکه به چشم‌انداز کلی کشور نیز آسیب می‌رساند.» این در حالی است که حکومت فعلی محدودیت بر دسترسی به خدمات اینترنتی از طریق فایبرنوری را از ولایت بلخ آغاز کردند و آن را به چند ولایت در شمال شرق، شرق و جنوب کشور نیز گسترش دادند. محدودیت بر دسترسی به اینترنت بر اساس دستور هبت‌الله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی و برای «جلوگیری از منکرات» صورت گرفته است. این نگرانی وجود دارد که این محدودیت به سراسر افغانستان گسترش یابد و منجر به قطع کامل دسترسی به اینترنت شود. افغانستان در حال حاضر از طریق فایبر نوری به پهنای باند وسیع اینترنت در پنج کشور همسایه متصل است. حکومت پیشین برای اجرای پروژه فایبر نوری ۱۵۰ میلیون دالر سرمایه‌گذاری کرده بود. باید گفت که با قطع اینترنت فایبر نوری، دسترسی به اینترنت پرسرعت در افغانستان بسیار محدود می‌شود. کاربران خانگی، دفاتر دولتی و شرکت‌ها دیگر نمی‌توانند از اینترنت سریع استفاده کنند و تنها اینترنت موبایل با سرعت پایین باقی می‌ماند. همچنین قطع فایبر نوری پیامدهای اقتصادی و اجتماعی سنگینی خواهد داشت.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 177 بازدید

سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بیش از دو میلیون دختر در افغانستان به‌دلیل ممنوعیت تحصیل بالاتر از سطح ابتدایی از رفتن به مکتب محروم هستند. این سازمان امروز (چهارشنبه، ۲۶ سنبله) با نشر گزارشی گفته است که حدود هفت میلیون کودک در افغانستان به دلیل ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های دیگر، در صنف‌های درسی حضور ندارند. سازمان ملل متحد در بخشی از گزارشش وضعیت نظام آموزشی افغانستان را نگران کننده خوانده و می‌گوید بحران آموزش دختران همچنان ادامه دارد. در گزارش آمده است که سازمان‌های ملل و شرکای آن، ممنوعیت آموزش دختران در افغانستان را محکوم کرده و از جامعه‌ی جهانی خواسته‌اند تا برای تضمین حق تحصیل تمام دختران و زنان اقدام کند. محدودیت‌ها در برابر تحصیل دختران در حالی ادامه دارد که مکاتب و دانشگاه‌ها چهار سال است بسته‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب