برچسب: زنان و دختران

16 ساعت قبل - 38 بازدید

هم‌زمان با دوام خشک‌سالی‌ها و کاهش آب‌های زیرزمینی در سراسر افغانستان، برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل می‌گوید که این وضعیت زندگی بسیاری از افغانستانی‌ها را با چالش روبرو کرده و در این میان، زنان بار اصلی این بحران را بر دوش می‌کشند. این سازمان با نشر گزارشی نوشته است که با اجرای برنامه‌های آبی در افغانستان، هزاران زن در ولایت‌های مختلف به آب پاک و فرصت‌های بهتر دسترسی یافته‌اند. برنامه‌ی توسعه‌ سازمان ملل تاکید کرده است که دسترسی به آب تأثیر مستقیم بر زندگی روزمره، سلامت و معیشت شهروندان افغانستان گذاشته است. در ادامه آمده است که در چارچوب یک برنامه، سازمان ملل بیش از ۸۰ کانال و ۱۰ بند کوچک ساخته یا بازسازی شده و سیستم‌های نوینی چون پمپ‌های آفتابی و ذخیره‌ی آب روان به کار گرفته شده‌اند. در ادامه آمده است که این اقدام‌ها دسترسی به آب آشامیدنی و آبیاری را برای بیش از ۱۳۹ هزار خانواده فراهم کرده و بار سنگین تهیه‌ی آب را از دوش زنان و دختران کاهش داده است. بر اساس گزارش‌های سازمان‌های جهانی، افغانستان با بحران بی‌سابقه‌ای کم‌آبی روبرو است و این وضعیت زندگی میلیون‌ها شهروند این کشور را تهدید می‌کند. پیش از این نیز، سازمان ملل گفته بود که زنان و کودکان قربانی اصلی بحران آب در افغانستان است؛ زیر در بسیاری از بخش‌های این کشور، زنان و دختران مسوول تهیه‌ی آب اند.

ادامه مطلب


20 ساعت قبل - 66 بازدید

حنان بلخی، رییس بخش شرق مدیترانه‌ی سازمان جهانی بهداشت درتازه‌ترین مورد، از یک مرکز ۱۰۰ بستری درمان اعتیاد زنان و کودکان در کابل دیدار کرده و بر ضرورت حمایت از این‌گونه مرکز‌ها تاکید کرده است. خانم بلخی با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که نزدیک به چهار میلیون نفر، معادل ۱۰ درصد جمعیت افغانستان، از اختلال‌های ناشی از مصرف مواد مخدر رنج می‌برند و ایجاد چنین مرکزهایی برای درمان و بازگشت به زندگی سالم، اقدامی حیاتی به‌شمار می‌رود. وی با اشاره به گفتگو با شماری از زنان بستری در این مرکز، تاکید کرده است که از توانایی، قدرت و انعطاف‌پذیری این زنان متأثر شده؛ زنانی که با عزت‌نفس در تلاش‌اند زندگی‌شان را از نو بسازند. وی افزوده است: «هر کسی شایسته‌ی درمان و داشتن فرصتی برای امیدواری است.» این در حالی ا‌ست که چندی پیش سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده بود که با هم‌کاری بخش زنان سازمان ملل متحد، ابتکار جدیدی را برای درمان زنان معتاد روی دست دارد. براساس آمار این سازمان حدود چهار میلیون نفر در افغانستان به مواد مخدر معتاد‌اند. براساس آخرین آمار سازمان ملل متحد، بین یک تا دو میلیون نفر در افغانستان به مواد مخدر مبتلا اند که حدود ۳۵ درصد آنان زنان است. قابل ذکر است ه با روی کارآمدن حکومت سرپرست سیستم صحی افغانستان دچار بحران شده و به کمک‌های بین‌المللی وابسته است. سازمان جهانی بهداشت پیش از این بارها از فروپاشی سیستم صحی افغانستان هشدار داده است. این در حالی است که چندی پیش دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد گفته بود که بررسی الگوی مصرف مواد مخدر در افغانستان نشان می‌دهد که مردان اغلب مصرف مواد مخدر را در سنین پایین‌تر و با چرس و زنان اغلب با تریاک شروع می‌کنند. دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل تاکید کرده است که بررسی‌ها نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان معمولا مصرف چرس را در ۱۹ سالگی، تریاک را در ۲۳ سالگی، و هیروئین و شیشه (مت‌آمفتامین) را در ۲۵ سالگی شروع کرده‌اند.

ادامه مطلب


2 روز قبل - 126 بازدید

صندوق جمعیت سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که خشک‌سالی‌های دوام‌دار، کاهش دسترسی به آب پاک و غذای مغذی، بر سلامت مادران و زنان باردار در افغانستان تاثیر منفی گذاشته است. این سازمان با نشر گزارشی نوشته که تغییر آب‌وهوایی در افغانستان خطر عوارض در دوران بارداری و زایمان را افزایش داده است. در بخشی از گزارش آمده است که بسیاری از دختران در افغانستان در سن پایین ازدواج کرده و مجبور هستند با منبع‌های محدود و زندگی دشوار روزگارشان را سپری کنند. صندوق جمعیت سازمان ملل هشدار داده است که این وضعیت تاثیرهای زیان‌بار بر صحت و بهداشت زنان و دختران می‌گذارد. صندوق جمعیت سازمان ملل با اشاره به محدودیت دسترسی زنان و دختران به خدمات بهداشتی به ویژه در روستاهای دوردست افغانستان و پیامدهای تغییرهای آب‌وهوایی، گفته که گروه‌های سیار صحی در برخی از روستاها برای زنان خدمات بهداشتی ارائه می‌کند. در گزارش آمده است که این گروه‌های سیار، زنان باردار را معاینه کرده، دارو تجویز می‌کنند و به آنان کمک می‌کنند که زایمان امن داشته باشند. همچنین صندوق جمعیت سازمان ملل متحد تاکید کرده است که این گروه‌ها پس از زایمان نیز، به زنان مشوره می‌دهند. به گفته‌ی صندوق جمعیت، سازمان ملل متحد به تازگی ۱۶.۶ میلیون دالر برای کاهش اثرهای خشک‌سالی در شمال و شمال‌شرق افغانستان اختصاص داده است. این در حالی است که افغانستان از دهه‌ها به این سو از خشک‌سالی و پیامدهای آن رنج می‌برد و این وضعیت تاثیرهای زیان‌باری بر شهروندان این کشور در بخش‌های مختلف گذاشته است.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 58 بازدید

صدای پرندگان در آسمان خاک‌آلود هرات گم شده بود. هوا مانند نفس‌های خفه‌ی انسانی بود که امیدی به زندگی ندارد. رخساره، در آن صبح خاک‌آلود، به دروازه‌ی زنگ‌زده‌ی خانه‌ای مخروبه خیره شده بود که حالا آن را «خانه» می‌نامید؛ نه از آن‌رو که بوی خانه می‌داد، بلکه چون جایی جز آن برای پناه نداشت. سه روز پیش، او را همراه سه فرزندش، نذیر، ملیحه، و یونس، از ایران بازگردانده بودند. شوهرش سال‌ها پیش گم شده بود، در شبی تاریک میان مرزهای شنی و پنهان اسلام قلعه. قاچاق‌بر گفته بود نیروهای مرزی او را گرفته‌اند، اما کسی باور نکرد. شاید غرق شده بود، شاید هم در گوشه‌ای از زندانی در ایران هنوز نفس می‌کشید. اما برای رخساره، او دیگر مرده بود، حتی اگر زنده بود. زندگی در ایران هرگز آسان نبود. رخساره سال‌ها در خانه‌های دیگران کار کرد. کف دست‌هایش ترک برداشت، کمرش خم شد، اما هرگز لب به شکایت نگشود. تنها آرزویش این بود که فرزندانش زنده بمانند: نذیر به مکتب برود، ملیحه هر روز دو تکه نان بخورد، و یونس از گرسنگی شب نخوابد. اما ایران برای آن‌ها وطن نبود. نه مدرکی داشتند، نه پناهی، نه صدایی که از حقوق‌شان دفاع کند. آن‌ها سایه‌هایی بودند که در کوچه‌های پایین‌شهر تهران و کرج می‌لغزیدند، با نگاه‌هایی پر از ترس و دستانی همیشه در کار. تا اینکه روزی، وقتی رخساره برای خرید شربت برای ملیحه به پارک رفته بود، فریاد «اینا افغانن!» به گوشش خورد. چند مأمور با لباس‌های خاکستری آمدند و پیش از آنکه حرفی بزند، ون پلیس او را بلعید. نذیر و یونس را از مکتب آوردند. ملیحه را که در خانه بود، همسایه‌ای به اردوگاه برد. کسی نپرسید این زن کجا زندگی می‌کند، مدرکی دارد یا نه. اردوگاه ورامین قفسی بود که هزاران انسان در آن، در سکوت، اشک می‌ریختند. پس از هفده روز، نام‌شان در فهرست «بازگشتی‌ها» آمد، بی‌هیچ اخطار، بدون بررسی، بدون مشورت. از خاکی که سال‌ها در آن رنج کشیده بودند، اخراج شدند. وقتی به مرز اسلام قلعه رسیدند، رخساره تنها یک بقچه‌ی کوچک داشت: چند پیراهن، کمی دارو و عکسی رنگ‌ورورفته از شوهرش. آغاز زندگی نو؟ یا پایان رویا؟ هرات، جایی که رخساره از آن رفته بود، دیگر همان نبود. خانه‌ی پدری‌اش ویران شده بود. به خویشان دورشان سر زد، اما یا مرده بودند، یا مهاجر، یا مانند او غرق در فقر. ناچار در مخروبه‌ای ساکن شد که سقفش با هر باد می‌لرزید. شب‌ها موش‌ها در گوشه‌های اتاق می‌دویدند و کودکان از ترس به مادرشان می‌چسبیدند. کار نبود. رخساره از صبح تا شام به بازار می‌رفت، با لباس‌های کهنه و چادری پاره بر شانه، به درِ دکان‌ها می‌کوبید: «کاری دارید؟ نظافت؟ ظرف‌شویی؟» بعضی‌ها با تمسخر نگاهش می‌کردند. یکی گفت: «زن برگشتی! از ایران بیرونت کردند، حالا اینجا چه می‌خواهی؟» دیگری گفت: «ما خودمان نان نداریم، تو چه توقع داری؟» بیشتر شب‌ها با دست خالی برمی‌گشت، با خاک بر کفش‌ها و اشک در چشمانش. نذیر اما کوشید کاری پیدا کند. چهارده‌ساله بود و در دکان تایرپنچری شروع به کار کرد، روزی سی افغانی. دست‌هایش تاول زد. یکی از همکارانش روزی پرسید: «چرا مکتب نمی‌روی؟» نذیر پاسخی نداد. دست‌هایش را پشت سرش قفل کرد و به دیوار خیره شد. دلش برای کتاب‌ها، زنگ مکتب، و چوکی‌های فلزی تنگ شده بود که حالا فقط در خواب می‌دید. ملیحه، دخترک هشت‌ساله، دیگر نمی‌خندید. چهره‌اش رنگ‌پریده بود و گاه‌گاه تب می‌کرد. شبی که سرش را روی زانوی مادر گذاشت و پرسید: «مادر، چرا اینجا تلویزیون نداریم؟» رخساره فقط اشک ریخت. پاسخی نداشت. یونس، کوچک‌ترین فرزند، با کفش‌های پاره در کوچه‌ها می‌گشت و از مردم «پول نان» می‌خواست. برخی دل‌رحم بودند و تکه نانی خشک می‌دادند. برخی دیگر اخم می‌کردند و می‌گفتند: «بچه‌گدا، برو!» و آن شب فرا رسید... ملیحه تب شدیدی کرد. رخساره دارویی نداشت. تمام بازار را گشت، حتی کفش‌هایش را فروخت تا شیشه‌ای دارو بخرد، اما دیر شده بود. آن شب، دخترک در آغوش مادر جان داد. نه بیمارستان بود، نه دکتری، نه امیدی. صبح، مردم محل گرد آمدند. یکی از همسایه‌ها کمک کرد تا جنازه را به قبرستان ببرند. ملیحه در تکه زمینی خاک‌آلود، بی‌سنگ، بی‌نام، و بی‌صدا دفن شد. تنها شاخه‌ای خشک‌شده از گل یاس بود که رخساره با دستان لرزان بر خاک گذاشت. رخساره از آن روز دیگر نخندید. کنار قبر دخترش می‌نشست، خاک را با چادر پاک می‌کرد و گاه با او سخن می‌گفت، گویی هنوز باور نداشت مرگ آمده است: «ملیحه جان، مادر را ببخش که نتوانستم برایت دارو بیاورم»؛ «ببخش که تو را به این خاک بی‌پناه آوردم» «خدا کند در آن دنیا آرام باشی، نه مانند اینجا که گرسنگی حتی خوابت را ربود» وطن؟ یا تبعیدگاه؟  در اخبار می‌شنید که می‌گویند: «افغان‌های بازگشتی برای بازسازی کشور مفیدند.» اما او نه خانه داشت، نه آب، نه برق، نه حتی لقمه‌ای نان برای فرزندانش. هیچ مقامی نیامد بپرسد: «از کجا آمدی؟ چه داری؟ چه می‌خواهی؟» نذیر بیمار شد. دست‌هایش از کار مدام زخمی شده بود، اما ناچار به کار ادامه داد. یونس لاغرتر شده بود، چشمانش مانند چراغ‌های خاموش. رخساره هنوز زنده بود، اما با جسم نیمه‌جان و روحی شکسته. گاه از خود می‌پرسید: «اگر در ایران می‌مردم، بدتر بود یا بهتر؟ آنجا دست‌کم بیمارستان بود، دارو بود، همسایه‌ای بود که انسان بود». هر روز کنار جاده‌ای که از اسلام‌قلعه به شهر هرات می‌رفت، می‌نشست و به خودروهای عبوری نگاه می‌کرد. شاید شوهرش بیاید. شاید کسی از ایران بیاید و بگوید: «تو را می‌شناسم، بیا با ما بمان». اما هیچ‌کس نمی‌آمد. شب‌ها، وقتی یونس به خواب می‌رفت و نذیر روی زمین می‌لرزید، رخساره چادر به سر می‌کرد و آرام از خانه بیرون می‌رفت. به قبرستان می‌رفت، جایی که ملیحه آرمیده بود. می‌نشست و ساعت‌ها گریه می‌کرد. او زنده بود، اما زندگی در او مرده بود. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


4 روز قبل - 228 بازدید

امروزه بر اثر فعالیت‌ها و اتفاقات مختلف انسان‌های زیادی دچار بی‌اشتهایی می‌شوند. از شایع‌ترین انواع بی‌اشتهایی، بی‌اشتهایی عصبی می‌باشد. هنگامی که احساس می‌کنید و بو و مزه غذا دیگر همچون سابق برایتان دلپذیر نیست و همچنین میلی به خوردن انواع غذاها ندارید شما دچار بی‌اشتهایی شده‌اید. بی اشتهایی ممکن است بر اثر انواع بیماری‌ها همچون: بیماری‌های دستگاه گوارش، سرطان‌ها و عفونت‌ها به وجود بیاید. همچنین ممکن است بر اثر مصرف برخی داروها اشتهای شما از دست برود. اما مهم‌ترین دلیل بی‌اشتهایی‌های طولانی مدت مشکلات عصبی است که سبب ایجاد بی اشتهایی عصبی می‌شوند. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است ترس شدیدی از افزایش وزن داشته باشند، حتی زمانی که دچار کمبود وزن هستند. آنها ممکن است رژیم غذایی یا ورزش بیش از حد داشته باشند یا از راه‌های دیگری برای کاهش وزن استفاده کنند. به نوعی مشکل در تغذیه که وزن به طور غیرطبیعی پایین می‌آید و فرد استرس و اضطراب زیادی از افزایش وزن دارد را آنورکسیا یا بی‌اشتهایی عصبی می‌گویند. این بیماری که این روز ها به خصوص در میان خانم‌ها رایج شده است در آن فرد به کنترل وزن و حفظ اندامش بسیار زیاد اهمیت می‌دهد. و برای کاهش وزن با روش‌های فراوان و تلاش‌های زیاد جان خود را نیز به خطر می اندازد. افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی با محدود کردن غذای خود سعی می‌کنند از افزایش وزن خود جلوگیری کنند و یا به روند کاهش وزن خود ادامه دهند. در صورت ایجاد این بیماری بهتر است با مشاور و پزشک مشورت نمایید و مراحل درمانی را طی کنید. همچنین ما در ادامه این مقاله شما را تا حدودی با این بیماری آشنا می‌کنیم و اطلاعاتی را در اختیار شما قرار می‌دهیم. علل علل دقیق بی‌اشتهایی شناخته نشده است. عوامل زیادی ممکن است دخیل باشند. ژن‌ها و هورمون‌ها ممکن است نقش داشته باشند. نگرش‌های اجتماعی که تیپ‌های بدن بسیار لاغر را ترویج می‌کنند نیز ممکن است دخیل باشند. علائم: علائم و نشانه‌های فیزیکی بی‌اشتهایی ممکن است شامل موارد زیر باشد: کاهش شدید وزن و یا عدم افزایش وزن طبق الگوی تغییر وزن قبلی فرد آزمایش خون غیرطبیعی خستگی بی‌خوابی سرگیجه یا از‌حال‌رفتن تغییر رنگ سر انگشتان دست به رنگ آبی نازک شدن و شکننده شدن و ریزش موها به‌وجود آمدن موهای نرم و کرکی بر روی بدن عدم قاعدگی یبوست و درد شکم پوست خشک یا زرد عدم تحمل سرما ضربان قلب نامنظم فشارخون پایین کم‌آبی عوامل خطر بی‌اشتهایی عبارت‌اند از: نگران بودن یا توجه بیشتر به وزن و فرم بدن ابتلا به اختلال اضطراب در کودکی داشتن تصور منفی از خود داشتن مشکلات غذایی در دوران نوزادی یا اوایل کودکی داشتن ایده‌های اجتماعی یا فرهنگی خاص در مورد سلامت و زیبایی تلاش برای کامل بودن یا تمرکز بیش از حد روی قوانین بی‌اشتهایی اغلب در دوران پیش از نوجوانی یا نوجوانی یا جوانی شروع می‌شود. در زنان شایع‌تر است، اما ممکن است در مردان نیز دیده شود. افرادی که بی‌اشتهایی دارند اغلب ترس شدیدی از افزایش وزن دارند و ممکن است فکر کنند که اضافه‌وزن دارند، حتی زمانی که لاغر هستند. برای جلوگیری از افزایش وزن یا ادامه کاهش وزن، افراد مبتلا به بی‌اشتهایی اغلب مقدار یا نوع غذایی که می‌خورند را محدود می‌کنند. آنها برای کنترل وزن و شکل خود ارزش زیادی قائل هستند و از تلاش‌های شدید استفاده می‌کنند که می‌تواند به زندگی آنها آسیب زیادی وارد کند. بی‌اشتهایی به دلیل تغذیه بسیار نامناسب می‌تواند باعث تغییراتی در مغز شود که به آن سوءتغذیه نیز می‌گویند. این زمانی است که افراد مواد مغذی موردنیاز بدنشان برای سالم ماندن را دریافت نمی‌کنند؛ بنابراین ادامه رفتار مخاطره‌آمیز و مخرب انتخابی نیست. اگر درمان نشود، کاهش وزن می‌تواند به نقطه‌ای برسد که افراد مبتلا به بی‌اشتهایی در معرض خطر آسیب جدی جسمی یا مرگ باشند. بی‌اشتهایی دارای دومین میزان مرگ‌ومیر در بین هر بیماری روانی است، بیشتر مرگ‌های مرتبط با بی‌اشتهایی ناشی از بیماری‌های قلبی و خودکشی است. بی‌اشتهایی، مانند سایر اختلالات خوردن، می‌تواند زندگی افراد را تحت‌الشعاع قرار دهد و غلبه بر آن بسیار دشوار است. ازآنجایی‌که به تغییرات مغز مربوط می‌شود، رفتارهای بی‌اشتهایی یک انتخاب نیستند و این بیماری واقعاً مربوط به غذا یا ظاهر خاصی نیست. با درمان اثبات شده، افراد مبتلا به بی‌اشتهایی می‌توانند به وزن سالم برگردند، عادات غذایی متعادل‌تری ایجاد کنند و برخی از عوارض جدی پزشکی و سلامت روان بی‌اشتهایی را معکوس کنند. عوارض بی‌اشتهایی عصبی می‌تواند عوارض زیادی داشته باشد. در شدیدترین حالت ممکن است کشنده باشد. مرگ ممکن است به طور ناگهانی اتفاق بیفتد - حتی اگر شما به طور مشهودی کم‌وزن نباشید. ریتم نامنظم قلب که به‌عنوان آریتمی نیز شناخته می‌شود، می‌تواند منجر به مرگ شود. همچنین، عدم تعادل الکترولیت‌ها - مواد معدنی مانند سدیم، پتاسیم و کلسیم که تعادل مایعات را در بدن حفظ می‌کنند، نیز می‌تواند منجر به مرگ شود. سایر عوارض بی‌اشتهایی عبارت‌اند از: کم‌خونی سایر بیماری‌های قلبی، مانند افتادگی دریچه میترال یا نارسایی قلبی. افتادگی دریچه میترال زمانی اتفاق می‌افتد که دریچه بین حفره چپ بالا و پایین قلب به‌درستی بسته نمی‌شود. پوکی استخوان که می‌تواند خطر شکستگی را افزایش دهد. از دست دادن عضلات. مشکلات معده، مانند یبوست، نفخ یا حالت تهوع. مشکلات کلیوی. در زنان، بی‌اشتهایی می‌تواند منجر به پریود نشدن شود. در مردان، می‌تواند تستوسترون را کاهش دهد. اگر به‌شدت دچار سوءتغذیه شوید، هر سیستم عضوی در بدن شما ممکن است آسیب ببیند. این آسیب ممکن است به طور کامل قابل برگشت نباشد، حتی زمانی که بی‌اشتهایی تحت کنترل باشد. علاوه بر عوارض جسمی، ممکن است علائم و شرایط سلامت روان دیگری نیز داشته باشید، از جمله: افسردگی و سایر اختلالات خلقی. اضطراب اختلالات شخصیت. اختلالات وسواس اجباری. سوءمصرف الکل و مواد. آسیب به خود، افکار خودکشی، اقدام به خودکشی یا خودکشی. راه‌های تشخیص: مواردی هستند که به افراد در تشخیص بیماری بی‌اشتهایی عصبی کمک می‌کنند. برخی از رایج‌ترین آ‌ن‌ها به شرح زیر است: BMI یا شاخص توده بدنی که با استفاده از آن می‌توان به استانداردهای لازم بدن هر فرد باتوجه‌به اندازه قد، وزن و سایر مشخصات او پی برد. آزمایش‌های پروتئین و خون که نشان می‌دهد فرد از هر ماده لازم برای حیات و سلامت، چه میزان در بدن خود ذخیره دارد. آزمون‌های روان‌شناختی مختلف که اختلالات روانی فرد را شناسایی کرده و میزان خطرآفرین بودن آن را مشخص می‌کند. درمان: بیماری‌های تغذیه خطرناک است و جان انسان را تهدید می‌کند. به همین علت بهترین راه مراجعه به پزشک متخصص و مشورت با ایشان است. اما در ادامه ما چند توصیه مهم را برای شما بازگو می‌کنیم. عادت‌های غذایی سالم و تفکری درست درباره وزن را آموزش ببینیم. این فکر را که لاغری سبب شادی و نشاط شما می‌شود را رها کنید. آگاهی خود را دربارهٔ بیماری آنورکسیا و دیگر اختلالات تغذیه افزایش دهید. فراموش نکنید که لاغری نشانه موفقیت و ارزشمندبودن و افزایش وزن دلیل بر ضعف افراد نیست. انواع غذاها را مصرف کنید؛ زیرا بدن سالم به همه غذاها نیاز دارد. خود و دیگران را بر اساس چاقی و لاغری قضاوت نکنید و فراموش نکنید وزن نشانه شخصیت افراد نیست. تبلیغات رسانه‌ها را که شما را تشویق به لاغری می‌کند، دنبال نکنید و اجازه ندهید چیزی حس بدی در مورد بدنتان به شما انتقال دهد. بر اساس استعدادهایتان به خود ارزش دهید نه بر حسب وزن بدنتان. اگر فردی را دیدید که دچار این بیماری است با آرامش او را تشویق کنید تا به پزشک مراجعه کند و مراحل درمانی را زیر نظر پزشک طی کند. نویسنده: داکتر معصومه پارسا

ادامه مطلب


4 روز قبل - 113 بازدید

همزمان با افزایش اخراج مهاجران افغانستان از ایران، کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان می‌گوید، زنان و دخترانی که به کشورشان باز می‌گردند، از این وضعیت نگران هستند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان با نشر گزارشی نوشته است که ایران در هفته‌های اخیر اخراج مهاجران را تشدید کرده و روزانه هزاران تن به افغانستان بازگشت داده می‌شوند. عرفات جمال، رییس دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در افغانستان که از مرز اسلام‌قعله در ولایت هرات بازدید کرده، گفته است که بسیاری از افغانستانی‌ها «وحشت‌زده و نگران» هستند که به کشورشان باز می‌گردند. آقای جمال در بخش از سخنانش تاکید کرده است که این نگرانی‌ها در میان زنان به مراتب بیشتر است؛ زیرا زنان به کشوری بازگردانده می‌شوند که از ابتدایی‌ترین حقوق شان حتا آزادی گشت‌وگذار نیز محروم شده‌اند. رییس دفتر کمیسار عالی سازمان ملل گفته: «من درست در مرز بین ایران و افغانستان بودم، جایی که هزاران افغانستانی تحت شرایط نامساعدی در حال بازگشت هستند. خانواده‌های افغانستانی بار دیگر آواره می‌شوند، با وسایل اندک، خسته، گرسنه و وحشت‌زده از آن‌چه در کشوری که بسیاری از آنان هرگز حتا قدم به آن نگذاشته‌اند در انتظارشان است، می‌رسند. زنان و دختران به ویژه نگران هستند؛ زیرا از محدودیت‌های آزادی رفت‌وآمد و حقوق اساسی مانند آموزش و اشتغال می‌ترسند.» بر اساس داده‌های سازمان ملل، در یک هفته‌ی گذشته، ایران بیش از ۸۸ هزار مهاجر افغانستانی را از این کشور اخراج کرده است. ایران در حالی مهاجر افغانستانی را اخراج می‌کند که بیش‌تر خانواده‎‌ها به دلیل ممنوعیت آموزش و کار زنان به آن کشور پناه برده بودند. ایران از دهه‌ها به این سو میزبان بیش‌ترین مهاجران افغانستانی است.

ادامه مطلب


5 روز قبل - 122 بازدید

بخش زنان سازمان‌ ملل اعلام کرده است که پس از حاکمیت حکومت سرپرست تمام دست‌آوردهای زنان و دختران در افغانستان از بین رفته و افغانستان با وخیم‌ترین بحران حقوق زنان در سطح جهان مواجه شده است. این سازمان با نشر گزارشی از عزم و مقاومت زنان و دختران افغانستان در برابر محدودیت‌های گسترده ستایش کرد و آن را الهام‌بخش خوانده است. در بخشی از گزارش بخش زنان سازمان ملل آمده است تا حدود چهار سال قبل یک زن در افغانستان می‌توانست از منظر قانونی برای ریاست‌جمهوری نامزد شود، تحصیل و ورزش کند، اما با بازگشت حکومت فعلی تمامی حقوق انسانی و اساسی آنان سلب شده است. در گزارش آمده است که زنان اهل افغانستان به‌رغم محدودیت‌های حکومت فعلی، هنوز به دنبال راه‌هایی برای کسب‌وکار در حوزه‌هایی نظیر امدادگری و روزنامه‌نگاری‌اند. شاخص جنسیتی افغانستان در سال ۲۰۲۴ میلادی تایید می‌کند که این کشور به‌طور فاجعه‌باری از برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان عقب مانده است. حدود ۸۰ درصد زنان جوان اهل افغانستان از آموزش‌های عادی و حرفه‌ای و همچنین اشتغال محروم‌اند. حکومت سرپرست با صدور بیش از ۸۰ فرمان به گونه مستقیم حقوق و استقلال زنان را هدف قرار داده است. همچنین سوزان فرگوسن، نماینده ویژه ملل متحد در امور زنان می‌گوید: «سازمان‌ ملل در حال سرمایه‌گذاری برای رهبری و مقاومت زنان اهل افغانستان است. ما برای حفظ حقوق زنان ایستاده‌ایم و زمینه‌ شنیده‌شدن صدای آنان را فراهم می‌کنیم.» بخش زنان سازمان‌ ملل گفته است که همچنان متعهد به حمایت از زنان افغانستانی است و در کنار آنان خواهد ایستاد تا تاریخ را به مسیری بازگرداند که خودشان می‌خواهند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 102 بازدید

شبکه پژوهشی و دادخواهی زنان و کودکان اعلام کرده است که بیش از ۹۰ درصد زنان و دختران در افغانستان پس از تسلط حکومت سرپرست شغل خود را از دست و فرمان‌های محدودکننده به محرومیت زنان از تمام عرصه‌های زندگی انجامیده است. شبکه پژوهشی و دادخواهی زنان و کودکان با نشر گزارشی گفته است که فرمان‌های حکومت فعلی به مشکلات روانی، اقتصادی، خشونت و محرومیت زنان و دختران از تحصیل منجر شده است. در اعلامیه آمده است که این پژوهش با عنوان تاثیر فرمان‌های حکومت سرپرست بر زنان و دختران در افغانستان بین اکتبر ۲۰۲۴ تا مارچ ۲۰۲۵ میلادی در ولایات بلخ، کابل، بدخشان، هرات، ننگرهار، وردک، غزنی، غور، لوگر و بامیان انجام شده است. بر اساس یافته‌های این پژوهش، ۳۶ درصد زنان و دختران خشونت‌های روانی، اقتصادی، جسمی و جنسی را تجربه کرده‌اند و ۶۵.۴ درصد شاهد خشونت علیه زنان بوده‌اند، اما به دلیل نبود حمایت قانونی، ترس از تشدید خشونت، نگرانی‌های خانوادگی و کمبود حمایت اجتماعی، اغلب قربانیان سکوت کردند. این شبکه که در کانادا مستقر است، در گزارشش نوشته است که بیش از ۹۵ درصد زنان و دختران از حق سفر بدون محرم و استفاده از حمل‌ونقل عمومی محروم‌اند که این محدودیت‌ها به فقر، ناامیدی، افزایش خشونت خانگی و انزوای زنان و دختران دامن زده است. این شبکه از جامعه‌ی جهانی خواسته است آپارتاید جنسیتی در افغانستان را به رسمیت بشناسد. در حالی این شبکه از محدودیت‌ها انتقاد می‌کند که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 74 بازدید

مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت غزنی می‌گویند که یک مرد در ولسوالی اندر این ولایت همسرش را به شکل فجیع به قتل رسانده است. خالد سرحدی، سخنگوی فرماندهی پولیس غزنی گفته است که این رویداد روز (یک‌شنبه، ۱ سرطان) در روستای چهل تن از مربوطات ولسوالی اندر رخ داده است. وی تاکید کرده است که این زن به دلیل خشونت خانوادگی از سوی شوهرش به قتل رسیده است. او افزوده است که این زن صاحب پنج فرزند نیز بوده است. سخنگوی فرماندهی پولیس غزنی در مورد سن و چگونگی قتل این زن جزییات ارائه نکرده است. براساس معلومات پولیس غزنی، شوهر این زن از سوی نیروهای امنیتی در این ولایت بازداشت شده است. در ادامه آمده است که او در تحقیقات اولیه به جرمش اعتراف کرده است. این در حالی است که سه‌شنبه‌ هفته‌ی گذشته نیز یک مرد در ناحیه‌ی پانزدهم شهر قندهار همسرش را توسط چاقو سر برید. این زن ۲۵ سال سن داشت و دارای سه فرزند بود که یکی از آنها دختر شیرخوار است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند. براساس گزارش‌ها، عاملان قتل‌های مرموز غالبا «افراد مسلح ناشناس» دانسته می‌شود و حکومت فعلی کم‌تر از شناسایی و مجازات آنان خبر می‌دهند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 69 بازدید

شماری از فعالان حقوق زن و چهره‌های سیاسی با مقام‌های امارات متحده‌ی عربی درباره‌ی «حمایت سیاسی و عملی» این کشور از زنان و دختران افغانستان گفتگو کرده‌اند. سازمان مجمع زنان برای افغانستان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود، از این دیدار خبر داده و گفته است که دسترسی زنان و دختران در افغانستان به آموزش، خدمات صحی، مشارکت سیاسی و بازار کار به‌شدت محدود شده است. در اعلامیه آمده است که در این دیدار، اعضای این نهاد ازجمله فاطمه گیلانی، نبیله مصلح و اصیلا وردک از مقام‌های ارشد امارات متحده، مانند فرستاده‌ی ویژه‌ی امارات برای افغانستان و مقام‌های وزارت امور خارجه‌ی این کشور، خواسته‌اند تا خواست‌های حقوقی زنان افغانستانی را شامل گفتگوهای دیپلوماتیک با حکومت سرپرست کنند. این فعالان از مقام‌های اماراتی خواسته‌اند که در تنظیم سیاست‌های خود در برابر حکومت فعلی، به خواسته‌ها و پیشنهادهای مختلف زنان افغانستان توجه کنند. همچنین اعضای مجمع زنان برای افغانستان در جریان دیدارهای دو‌روزه‌ی خود، بر حق آموزش دختران، اشتغال زنان و مشارکت آنان در روند گفتگوهای صلح نیز تاکید کرده‌اند. نشست‌های جهانی درباره‌ی وضعیت زنان افغانستان یکی‌ پی دیگری در حالی برگزار می‌شود که حکومت فعلی، با روی کارآمدن درباره‌ی شأن در افغانستان، بیش‌ از ۸۰ فرمان محدود کننده بر زنان و دختران صادر کرده است. اکنون نزدیک به چهار سال است که این زنان از ابتدایی‌ترین حقوق شان از جمله حق کار، آموزش، سفر، تفریح و مشارکت‌های سیاسی محروم هستند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب