شماری از زنان معترض از جامعهی جهانی، سازمانهای حقوق بشری و کشورها خواستهاند به وضعیت وحشتناک زنان و دختران در افغانستان توجه کنند و اقدامات قاطعانهای برای حمایت و حفاظت از حقوق آنان انجام دهند. زنان معترض در بیانیهی مشترک گفتهاند که این بیانیه را در این برههی تاریک و دردناک از تاریخ افغانستان، با قلبی مملو از اندوه و خشم منتشر کردهاند. در ادامه آمده است که زنان و دختران افغانستان تحت رژیم «ستمگر و جابر حکومت فعلی» بهطور سیستماتیک از تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حذف شدند. آنان وضعیت زنان و دختران افغانستان را در ابعاد مختلف وحشتناک توصیف کرده و از سازمان ملل متحد، نهادهای حقوق بشری و کشورهای منطقه و جهان خواستهاند که در برابر این وضعیت وحشتناک نظارهگر نباشند. در بیانیه آمده است که حکومت فعلی نباید از هیچگونه حمایت مالی و سیاسی برخوردار شوند و سران این گروه باید بهعنوان ناقص حقوق بشر و حقوق زنان در لیست سیاه بینالمللی قرار گیرند. در ادامه آمده است که باید جلو پولهای ارسالی ماهیانهی آمریکا به حکومت سرپرست گرفته شود. این زنان تاکید کردند: «ما از جامعهی جهانی و سازمانهای حقوق بشری میخواهیم که فورا و بهطور جدی به وضعیت زنان افغانستان توجه کنند و اقدامات لازم را برای حفاظت از حقوق آنان انجام دهند. ما باور داریم که با همبستگی و تلاشهای مشترک، میتوانیم به این وضعیت وحشتناک پایان دهیم.» زنان معترض به اظهارات اخیر کرن دیکر، کاردار سفارت آمریکا برای افغانستان نیز اشاره کرده و سخنان او را ناامیدکننده خواندهاند. این در حالی است که خانم کرن دیکر گفته بود که در سومین نشست دوحه، نمایندگان حکومت فعلی ادعا کردند که افغانستان امروز در مسیری قرار دارد که مردم این کشور میخواستند. زنان معترض گفتهاند که حکومت فعلی هیچگاه مورد قبول و پسند مردم افغانستان نبوده و نخواهند بود. در حالی زنان معترض از حقوق زنان و دختران افغانستان دفاع میکند که حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، با صدور بیش از ۵۰ فرمان، زنان و دختران را در جنبههای مختلف محدود و حقوق شان را نقض کرده است. همچنین در این مدت، حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
منابع محلی از ولایت قندهار میگویند که «افراد ناشناس» در ولسوالی غورک این ولایت یک زن را در یک بیابان سنگسار کرده و به قتل رساندهاند. دستکم دو منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که جسد سنگسار شدهی این زن صبح روز گذشته (جمعه، ۵ اسد) در روستای ساحه حاجی آغالالای از منطقه «صورت خان» پیدا شده است. منابع میگویند که این زن توسط افراد ناشناس سنگباران و به قتل رسیده است. منبع در مورد زمان قتل این معلومات ارائه نکرده است. منابع محلی از ولسوالی غورک میگویند که تا اکنون هویت و سن این زن و دلیل قتل او روشن نیست. مسوولان محلی از ولایت قندهار پیداشدن جسد این زن را تایید کرده و گفتهاند که این جسد به مرکز صحی ولسوالی غورک منتقل شده است. پولیس قندهار گفته است که بررسی برای شناسایی عاملان این قتل آغاز شده است. این نخستین مرگ مرموز یک زن در قندهار نیست، اما قتل زنی به این شیوه کمپیشینه است. دو روز قبل دزدان مسلح در ولسوالی ژیری قندهار، یک فرد را سربریده بودند. طی روزهای اخیر در فاریاب نیز افراد مسلح ناشناس سه عضو یک خانواده را به قتل رساندهاند. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایت فاریاب افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
مسوولان محلی از ولایت سمنگان میگویند که شش تن در یک رویداد ترافیکی در این ولایت جان باخته است. حشمتالله رحمانی، سخنگوی فرماندهی پولیس سمنگان گفته است که این رویداد روز گذشته (جمعه، ۵ اسد) در نتیجه تصادم یک موتر سواری با یک موتر باربری در ساحه کوتل رباتک در مسیر شاهراه کابل-بلخ رخ داده است. آقای رحمانی تاکید کرد که این رویداد در پی تصادم موتر نوع کرولا با موتر نوع هینو به وقوع پیوسته است و جان باختهگان آن شامل سه مرد، دو زن و یک کودک میباشند. او افزود که این موتر از ولایت بلخ به مقصد کابل در حرکت بود. آقای رحمانی تصریح کرد که قربانیان این رویداد ترافیکی، همه باشندگان ولایت بلخ هستند و جسد آنان به شفاخانه مرکزی سمنگان منتقل شده است. مدیر ترافیک سمنگان علت وقوع این حادثه را بیاحتیاطی و تیزرانی خوانده است. رویدادهای ترافیکی در بسیاری از ولایتها، هر از گاهی از شهروندان کشور قربانی میگیرد. بیاحتیاطی رانندگان، خرابی جادهها و نبود علایم ترافیکی از عوامل اصلی وقوع حوادث ترافیکی خوانده میشود.
معصومه علیزاده، بایسکلسوار اهل افغانستان که رییس تیم ورزشی پناهندگان کمیته بینالمللی المپیک در بازیهای المپیک ٢٠٢٤ پاریس را به عهده دارد، مشعل این بازیهای را حمل کرد. تیم پناهندگان المپیک پاریس امروز (جمعه، ۵ اسد) در حساب انستاگرام خود نوشته است: «معصومه علیزاده این لحظه را هرگز فراموش نمیکند.» خانم علیزاده با تیم پناهندگان المپیک در بازیهای ۲۰۲۱ در توکیو حضور داشت. او اکنون ریاست سومین حضور این تیم را در المپیک بر عهده دارد. این ورزشکار اهل افغانستان در سال ۲۰۱۷ به فرانسه پناهنده شد. معصومه علیزاده سال ۲۰۲۲ عضو کمیسیون ورزشکاران کمیته بینالمللی المپیک شد. باید گفت که شش ورزشکار از افغانستان، ۳ زن و ۳ مرد، در این رقابتهای بینالمللی نمایندگی میکنند. همزمان پنج ورزشکار افغان به نمایندگی از تیم پناهندگان کمیته بینالمللی المپیک نیز در شرکت دارند. در کل، ۱۱ ورزشکار از افغانستان در المپیک پاریس حضور دارند. پیش از این اتل مشوانی، سخنگوی اداره ورزش حکومت سرپرست گفته بود که حکومت، سه ورزشکار زن افغان را که به نمایندگی از افغانستان به بازیهای المپیک ٢٠٢٤ پاریس فرانسه راه یافتهاند، به رسمیت نمیشناسد؛ اما این ورزشکاران زن با وجود مخالفت حکومت سرپرست، حالا به نمایندگی از افغانستان در فرانسه هستند. کیمیا یوسفی، در دوش، محمد صمیم فیضزاد در جودو، فریبا هاشمی در بایسکلسواری، شاه محمود نورزهی در دوش، فهیم انوری در شنا، و یولدوز هاشمی در بایسکلسواری، نمایندگان افغانستان در پاریس هستند. نگاره شاهین، در جودو، امیر انصاری، در بایسکلسواری جاده، منیژه تلاش، در بریک دنس، فرزاد منصوری، در تکواندو و صبغتالله عرب، در جودو از تیم پناهندگان نمایندگی میکنند. همچنین ذکیه خدادادی، تکواندوکار افغان عضو تیم پناهندگان پارالمپیک نیز مشعل المپیک را امروز در خیابانهای پاریس حمل کرد.
نویسنده: مهدی مظفری دوازده ماه اول زندگی، دورانی سرنوشتساز در شکلگیری شخصیت انسان است. در این دوره حساس، نوزادی که به تازگی از دنیای امن رحم مادر پا به عرصهی وجود گذاشته، در حال کشف و سنجش دنیای پیرامون خود است. تجربیات این دوران، به ویژه در زمینهی اعتماد و امنیت، نقشی اساسی در پایهریزی شخصیت و نگرش فرد نسبت به خود و جهان ایفا میکند. اریک اریکسون، روانشناس برجسته، این مرحلهی حیاتی را «اعتماد در برابر عدم اعتماد» نامگذاری کرده است. او معتقد است که اگر نیازهای اساسی کودک در سال اول زندگی، به ویژه نیاز به امنیت، ثبات و محبت به درستی پاسخ داده شود، او حس اعتماد به دنیا و اطرافیان را در خود پرورش میدهد. این حس اعتماد، بستر لازم برای شکلگیری روابط سالم، عزت نفس و استقلال در مراحل بعدی زندگی را فراهم میکند. در مقابل، اگر تجربیات کودک در این دوران با کمبود محبت، بیتوجهی، ناکافی بودن مراقبتها، بیثباتی و ناامنی همراه باشد، احساس عدم اعتماد در او شکل میگیرد. این بیاعتمادی میتواند زمینهساز مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی، انزوا، پرخاشگری و سوءظن در روابط بین فردی در بزرگسالی شود. عوامل متعددی میتوانند بر احساس اعتماد یا عدم اعتماد در کودک در سال اول زندگی اثر بگذارند: مراقبتهای اولیه: کیفیت مراقبتهای اولیه نقشی اساسی در رشد و تکامل همهجانبه کودک ایفا میکند. این مراقبتها که شامل مراقبتهای جسمی، عاطفی، شناختی و اجتماعی میشود، زمینهای امن و پایدار را برای شکوفایی استعدادها و تواناییهای کودک فراهم میآورد. یکی از مهمترین جنبههای مراقبتهای اولیه باکیفیت، ثبات و انسجام در ارائه مراقبتها است. کودکان در محیطی که ثبات و نظم وجود داشته باشد، احساس امنیت و آرامش بیشتری میکنند و میتوانند با اطمینان خاطر به کاوش در دنیای اطراف خود بپردازند. از سوی دیگر، پاسخگویی به موقع به نیازهای کودک، چه نیازهای جسمی و چه نیازهای عاطفی، برای ایجاد حس اعتماد در او ضروری است. زمانی که کودک احساس میکند که نیازهایش بهدرستی درک و برآورده میشود، یاد میگیرد که به دیگران اعتماد کند و روابط سالم برقرار کند. علاوه بر این، ابراز محبت و توجه کافی به کودک، نقش بسزایی در رشد عاطفی و اجتماعی او دارد. کودکانی که از عشق و توجه کافی برخوردارند، احساس ارزشمندی میکنند و عزت نفس بالایی دارند. آنها همچنین یاد میگیرند که چگونه با دیگران همدلی و محبت کنند. در مجموع، کیفیت مراقبتهای اولیه نقشی بنیادی در ایجاد حس اعتماد، امنیت و عشق در کودک دارد. این حسها به کودک کمک میکنند تا به بهترین شکل ممکن رشد کند و به یک فرد سالم، شاد و موفق تبدیل شود. محیط زندگی: محیط زندگی نقش بسزایی در رشد و شکوفایی کودک ایفا میکند. این فضا، چه در خانه، مکتب یا هر مکان دیگری، بستر مناسبی برای یادگیری، اکتشاف و پرورش استعدادها و خلاقیت کودک فراهم میکند. محیطی امن، حمایتی و سرشار از محرکهای مثبت، میتواند اعتماد به نفس، عزت نفس و حس استقلال کودک را تقویت کند و او را به سمت شکوفایی استعدادهایش سوق دهد. عناصر مختلفی در ایجاد یک محیط زندگی مناسب برای کودکان دخیل هستند. دسترسی به فضای باز برای بازی و فعالیتهای فیزیکی، وجود اسباببازیها و وسایل آموزشی مناسب سن، فراهم کردن فرصتهای تعامل با همسالان و بزرگسالان، و ایجاد فضایی آرام و صمیمی برای گفتگو و تبادل نظر، از جمله این عناصر هستند. با فراهم کردن یک محیط زندگی مناسب، میتوانیم به کودکان فرصت دهیم تا به بهترین نحو رشد و شکوفایی پیدا کنند و به انسانهایی بالغ، توانمند و شاد تبدیل شوند. سلامت جسمی و روانی: سلامت جسمی و روانی، دو رکن اساسی در زندگی انسان هستند که به خصوص در دوران کودکی نقشی حیاتی ایفا میکنند. بیماری، درد، ناتوانیهای جسمی و مشکلات عاطفی میتوانند بنیان احساس امنیت و اعتماد را در کودکان لرزان کرده و پیامدهای مخربی بر سلامت روان و عزت نفس آنها بگذارند. کودکی که به طور مکرر با بیماری یا درد دست و پنجه نرم میکند، ممکن است احساس ناتوانی و عدم کنترل بر زندگی خود داشته باشد. این امر میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و حتی انزوا و گوشهگیری شود. ناتوانیهای جسمی نیز میتوانند چالشهای مشابهی را به وجود آورند، به خصوص اگر کودک احساس کند که به دلیل این ناتوانیها از سوی دیگران طرد شده یا مورد تمسخر قرار میگیرد. مشکلات عاطفی، مانند اضطراب، افسردگی و سوء استفاده، نیز میتوانند به طور قابل توجهی بر احساس امنیت و اعتماد کودک تاثیر منفی بگذارند. کودکی که با این مشکلات دست و پنجه نرم میکند، ممکن است در روابط خود با دیگران، چه در خانه و چه در مدرسه، دچار مشکل شود. در مقابل، سلامت جسمی و روانی مناسب به کودکان کمک میکند تا احساس امنیت، ثبات و قدرت درونی داشته باشند. آنها با اتکا به این احساس میتوانند دنیا را با کنجکاوی و شجاعت کاوش کنند، روابط سالم برقرار کنند و به چالشهای زندگی غلبه کنند. بنابراین، مراقبت از سلامت جسمی و روانی کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است. با فراهم کردن محیطی امن و حمایتی، تغذیه مناسب، فرصتهای کافی برای فعالیت بدنی و دسترسی به خدمات بهداشت روان، میتوانیم به کودکان کمک کنیم تا به بهترین نسخه از خود تبدیل شوند. در آغوش گرفتن، کلید اعتماد به نفس و آرامش کودک یکی از باورهای غلطی که متاسفانه گاه به گوش والدین جوان میرسد، این است که بغل کردن زیاد نوزاد آنها را "بغلی" میکند و در آینده باعث وابستگی بیش از حد او به آغوش و نوازش میشود. این تفکر نه تنها پایه و اساسی در علم روانشناسی کودک ندارد، بلکه میتواند پیامدهای منفی جدی برای سلامت عاطفی و روانی نوزاد در پی داشته باشد. تحقیقات علمی نشان دادهاند که در سال اول زندگی، تماس فیزیکی و عاطفی به ویژه از طریق در آغوش گرفتن، نقشی اساسی در رشد و تکامل مغز، تقویت سیستم ایمنی و ایجاد حس امنیت و اعتماد به نفس در کودک ایفا میکند. در واقع، هر چه بیشتر کودک در آغوش گرم و محبتآمیز مادر و پدر خود قرار بگیرد، احساس آرامش و امنیت بیشتری را تجربه میکند و این امر به نوبه خود، پایه و اساسی برای اعتماد به نفس او در مواجهه با دنیای پیرامونش خواهد بود. به همین دلیل، متخصصان و مشاوران کودک تاکید میکنند که نه تنها از در آغوش گرفتن و نوازش نوزاد خود دریغ نکنید، بلکه تا حد امکان، تماس پوست به پوست با او را نیز برقرار کنید. این تماس گرم و صمیمی، علاوه بر فواید ذکر شده، به تقویت پیوند عاطفی بین مادر و کودک نیز کمک میکند. بنابراین، به یاد داشته باشید که در سال اول زندگی، نیاز به عشق، محبت و توجه در نوزاد شما از هر چیز دیگری مهمتر است. او را در آغوش بگیرید، با او حرف بزنید، لبخند بزنید، به نیازهایش توجه کنید و از او مراقبت کنید. با این کار، به او کمک میکنید تا به فردی اعتماد به نفس، آرام و امن تبدیل شود. به خاطر داشته باشید که اعتماد و یا عدم اعتماد در انسان، ریشه در دوران کودکی، به خصوص ۱۲ ماه نخست زندگی دارد. این شما به عنوان اطرافیان کودک هستید که با محبت، توجه و مراقبت خود، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری این حس در او ایفا میکنید.
دو دانشمند ناسا و «موسسه ستی» در یک مقاله جدید به بررسی مزایا و خطرات فرستادن هوش مصنوعی به فضا پرداختهاند که میتواند اطلاعاتی را درباره انسان به موجودات فرازمینی بدهد. هوش مصنوعی در حال حاضر جهان را میبلعد. فرقی نمیکند که تأثیر هوش مصنوعی به ظهور ماشینهای فوق هوشمند، پایان بشریت یا ترکیدن حباب منجر شود، زیرا اثر آن در صنایع سراسر جهان قابل لمس است. سایت علمی کوین تلگراف گزارش داده است که سلطه هوش مصنوعی در حال گسترش یافتن فراتر از سیاره کوچک آبی و سبز ماست. ماهوارهها به هوش مصنوعی مجهز هستند، سامانه رایانهای «واتسون»(Watson) شرکت «آیبیام»(IBM) از «ایستگاه فضایی بینالمللی» دیدن کرده است و ناسا در حال حاضر برای ادغام فناوریهای هوش مصنوعی در فضاپیماهای آینده تلاش میکند. اگر دانشمندانی که در خط مقدم جستجوی حیات بیگانه هستند، راه خود را پیدا کنند، به زودی ما چتباتهایی مانندChatGPT شرکت «اوپنایآی»(OpenAI) را برای توضیح دادن درباره بشریت و زندگی روی زمین برای فرازمینیها به فضا خواهیم فرستاد. جستجوی فرازمینیها فرانک مارکیس، مدیر علوم شهروندی در «موسسه ستی»(SETI Institute) و «ایگناسیو لوپز فرانکوس»(Ignacio Lopez-Francos) مهندس ارشد پژوهش ناسا اخیرا یک مقاله نوشتهاند و در آن، خطرات و مزایای احتمالی فرستادن یک هوش مصنوعی را به فضا برای برقراری ارتباط با حیات هوشمند شرح دادهاند. ایده بزرگ، ایجاد یک رایانه اندروید یا حساس نیست که بتواند از طرف ما صحبت کند، بلکه بیشتر شبیه به قرار دادن یک سیستم تعاملی روی یک دیسک است. در سال ۱۹۷۷ زمانی که آمریکا فضاپیمای «وویجر ۱»(Voyager 1) را پرتاب کرد، دانشمندان یک دیسک مسی ۱۲ اینچی با روکش طلا را روی آن قرار دادند. آن دیسک حاوی دادههایی از جمله تصاویر، موسیقی و همچنین صداها و متنهایی بود که سیاره ما و تنوع زیستی آن را توصیف میکردند. در سال ۱۹۹۸ فضاپیمای وویجر ۱ از فضاپیمای «پایونیر ۱۰»(Pioneer 10) عبور کرد تا به دورترین جسم ساختهشده توسط انسان تبدیل شود که از زمین پرتاب شده است. این فضاپیما در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۵ میلیارد مایل دورتر بود. تاکنون هیچکس به تماس پاسخ نداده است. ارتباطات جدید مارکیس و فرانکوس معتقدند اکنون که فناوری ما تکامل یافته، زمان بهروزرسانی پیام فرا رسیده است. آنها معتقدند که به جای فرستادن بخشهایی از انسانیت در قالب تصاویر، آهنگها و نوشتهها، یک مدل زبانی بزرگ میتواند به بیگانگان امکان دهد تا سؤالات خود را بپرسند و اعماق دانش ثبتشده ما را بررسی کنند. به گفته دانشمندان، این کار میتواند تمدنهای فرازمینی را قادر سازد تا به طور غیرمستقیم با ما گفتگو کنند و درباره ما بیاموزند؛ بدون اینکه فواصل وسیع فضا و تأخیرهای مربوط به طول عمر انسان در ارتباطات مانع آنها شود. آنها در ادامه خاطرنشان کردند که خطراتی در این زمینه وجود دارد. برای مثال، بیگانگان متخاصم ممکن است از این دانش علیه ما استفاده کنند. علاوه بر این، ما باید بفهمیم چگونه یک سیستم هوش مصنوعی قابل استفاده را برای بیگانگان بفرستیم که بدون اینترنت هم قادر به کار کردن باشد. دانشمندان در ادامه مقاله خود نوشتند: ما توانستیم مسیر کاوشگر وویجر ۱ را انتخاب کنیم، فناوری را در یک درایو قرار دهیم و آن را به مسیر برخورد با سرنوشت بفرستیم اما نزدیک به ۵۰ سال طول کشید تا وویجر ۱ به فاصله ۱۵ میلیارد مایلی از خانه خود برسد. با این سرعت، تا سال ۳۰۸۴ طول میکشد تا فضاپیما به «آلفا قنطورس»(Alpha Centauri) نزدیکترین همسایه کهکشانی ما برسد. جایگزین این راه حل، ارسال یک سیگنال به فضا با دادههای لازم برای انتقال یک مدل زبانی بزرگ به هر چیزی در جهان است که قادر به استفاده کردن از آن باشد. چالشهایی نیز در توانایی ما برای انتقال دادهها در فواصل وسیع با سرعت بالا نهفته شدهاند. ناسا در حال حاضر تاسیساتی را در نزدیکی قمر زمین دارد که قادر به انتقال در محدوده ۱۰۰ مگابایت بر ثانیه هستند. این تا حدودی با کاری که میتوان روی زمین انجام داد، برابری میکند اما همانطور که دانشمندان بیان کردند، ارتباط میانستارهای با فناوری کنونی احتمالا به ۱۰۰ بیت در ثانیه کاهش مییابد. این بدان معناست که ارسال یک مدل مانند «Llama-3-70B» شرکت «متا»(Meta) به کهکشان بعدی قرنها طول میکشد. با وجود این، دانشمندان باور دارند که با استفاده از روشهای خاص کوچک کردن دادهها میتوان زمان را به حدود ۲۰ سال کاهش داد. اگرچه همه این گزینهها فرضی هستند و جزئیات فنی زیادی برای حل کردن باقی میمانند اما حداقل یک پرسش غیر علمی وجود دارد که باید خیلی زودتر به آن رسیدگی شود. پرسش این است که چه مدل هوش مصنوعی باید به فضا فرستاده شود. این مقاله در مجله «Scientific American» به چاپ رسید.
منابع محلی از ولایت هرات میگویند که یک زن جوان در این ولایت، توسط برادرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. دستکم دو منبع گفتهاند که این رویداد حوالی ساعت ۱۱ پیش از چاشت روز (پنجشنبه، ۴ اسد) در روستای «قلعهی بالا» از مربوطات ولسوالی کرخ ولایت هرات رخ داده است. منبع تاکید کرد که این زن جوان، حافظه نام داشته و حدود ۳۰ سال سن داشته است. به گفتهی منبع، حافظه توسط برادرش بهنام خلیل احمد به ضرب چاقو به قتل رسیده است. منابع تایید کردند که این رویداد در پی مشاجرهی لفظی رخ داده و منجر به قتل این زن شده است. در ادامه آمده است که خلیل احمد پس از قتل خواهرش از ساحه متواری شده است. ادارهی محلی ولایت هرات تاکنون در این مورد چیزی نگفته است. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایت فاریاب افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
شبکه خبری-تحلیلی اورسیا میگوید که بهدلیل محدودیتهای حکومت سرپرست بهشمول ممنوعیت آموزش، سلامت روان دختران و زنان بدتر شده و همچنان میزان اضطراب، افسردگی و خودکشی نیز افزایش یافته است. این شبکه با نشر گزارشی گفته است که ممنوعیت آموزش تنها یکی از جنبههای سیاست گستردهتر حکومت سرپرست برای حذف زنان از زندگی عمومی است. در گزارش آمده است که حکومت فعلی پس از بهدست گرفتن قدرت، وعده داده است که تعلیق آموزش دختران موقتی است و منتظر وضعیت مناسب برای ادامهی آموزش زیر قوانین اسلامی هستند. حالا تقریباً سه سال از آن گذشته و مکتبها و دانشگاهها هنوز برای دختران بسته است. این شبکه تاکید کرد که حکومت فعلی آموزش را مسالهی داخلی عنوان میکند و این وضعیت حتا امید کمی را برای بازگشایی مکتبهای دخترانه فراهم نمیکنند. شبکه خبری-تحلیلی اورسیا، اقدامهای حکومت فعلی را سرکوبکننده عنوان کرده و گفته است که زنان و دختران از زندگی عمومی حذف شدهاند. همچنان از پیامدهای اعمال این سیاستها هشدار داده و نوشته این وضعیت افزون بر نسل کنونی؛ نسل آیندهی افغانستانیها را نیز ویران میکند. همچنین در بخشی از این گزارش به مبارزه و دادخواهی زنان برای حقوق شان نیز اشاره شده و آمده است که زنان و دختران با وجود واقعیت تلخ، به مقاومتشان ادامه دادهاند. شبکه خبری اورسیا نوشته است که زنان و دختران افغانستان برای حقوقشان در خیابانها اعتراض کردند، اکنون در خطر بازداشت و خشونت قرار دارند. این شبکه گفت که رها کردن این زنان برای مبارزهی اشتباه جدی است و جامعهی بینالمللی موظف به حمایت، پشتیبانی و همبستگی با زنان افغانستان میباشد. باید گفت که حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، با صدور بیش از ۵۰ فرمان، زنان و دختران را در جنبههای مختلف محدود و حقوق شان را نقض کرده است. همچنین در این مدت، حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
مجمع مدافعان حقوق بشر به برخوردهای ایرانیها با مهاجران اهل افغانستان در تهران از جامعهی جهانی و سازمان ملل خواسته است تا هرچه زودتر برای کاهش و رفع تنشها و «برخوردهای غیرانسانی» با مهاجران و پناهجویان افغان در ایران مداخله کند. این نهاد که مقر آن در ژنو است در اعلامیهای از فیلیپو گراندی، رییس آژانس پناهندگان ملل متحد خواسته است تا هرچه زودتر وضعیت مهاجران افغان را از نزدیک بررسی کرده و سفری به تهران داشته باشد تا با مقامهای آن کشور در این زمینه گفتگو کند. در روزهای اخیر گزارشهایی از حملات جمعی به مهاجران اهل افغانستان در شهرهای مختلف ایران از جمله تهران منتشر شده است. برخی از این گزارشها حاکی از ضرب و شتم مهاجران افغان و آتش زدن خانههای آنها حکایت دارد. مجمع مدافعان حقوق بشر به این رویدادها واکنش نشان داده و از حکومت ایران خواسته است تا بر اساس موازین پذیرفتهشده جهانی با مهاجران اهل افغانستان برخورد کرده و از آنچه «ترویج نفرتپراکنی علیه مهاجران افغان» خوانده شده، خودداری کند. در اعلامیه از دولتهای عضو کنوانسیون سال ۱۹۵۱ در رابطه با پناهندگان خواسته شده تا برای بهبود وضعیت مهاجران افغانستان در ایران «دیپلوماسی سازندهای در سطح جهانی و منطقهای راهاندازی کند.» همچنین مجمع مدافعان حقوق بشر، مردم ایران را به بردباری در برابر مهاجران افغان «که در شرایط کنونی مستحق حمایتهای بشردوستانهاند» فراخوانده است. این مجمع هشدار داده است که ادامه تنشها علیه مهاجران افغان در ایران میتواند پیامدهای ناگواری برای روابط فرهنگی و اجتماعی دو کشور داشته باشد که ریشههای عمیق تاریخی و فرهنگی دارند. در پی پخش خبری از مرگ یک شهروند ایرانی در درگیری با سه مهاجر افغان، شماری از مهاجران در تهران از بدرفتاریهای گسترده مردم محل با افغانها در شرق پایتخت خبر دادهاند. قابل ذکر است که هفته پیش گزارش شد که یک شهروند ایرانی در پی درگیری با سه مهاجر افغان کشته شده است که پیشتر برای جمعآوری شارژ (هزینه نگهداری و پاککاری) ساختمان به آپارتمان برادر او مراجعه کرده بودند. پس از این رویداد، مردم محل در پارکها، خیابانها و ایستگاهها مترو آن منطقه به مهاجران افغان حمله میکنند. همچنین ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی نشر شده است، نشان میدهد که مردم محلی در منطقه ۱۵ در شرق تهران را در حال لتوکوب چند نفر مهاجران افغاناند.
کمیسیون حقوق بشر کانگرس آمریکا به ادامهی محدودیت بر زنان و دختران افغانستان واکنش تند نشان داده و میگوید که وضعیت زنان و دختران در کشور پس از آگست سال ۲۰۲۱، بهگونهای چشمگیری بدتر شده است. این کمیسیون با نشر بیانیهای گفته است که محدودیتهای شدید و غیرانسانی حکومت سرپرست توانایی زنان را در مشارکت در زندگی عمومی به شدت کاهش داده است. کمیسیون حقوق بشر گانگرس آمریکا تاکید کرد که کنترل بر زندگی خصوصی زنان و دختران افغانستان از سوی حکومت فعلی تشدید شده است. در بیانیه آمده است که نشستی را درباره وضعیت زنان افغانستان بهزودی برگزار میکند. این کمیسیون میگوید که در این نشست، از هیدبار، مسوول بخش زنان دیدهبان حقوق بشر و میترا مهران، فعال حقوق زن و همچنان وحیده امیری، یکی از زنان معترض دعوت شدهاند. قابل ذکر است که نزدیک به سه سال میشود حکومت فعلی محدودیتهای سختگیرانهای را بر زنان و دختران افغانستان وضع کردهاند که کارشناسان سازمان ملل این محدودیتها را مصداق آپارتاید جنسیتی در افغانستان عنوان میکنند. همچنین در این مدت، حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.