وزارت امور خارجهی کانادا در واکنش به نشست سوم دوحه اعلام کرده است که از محروم کردن نمایندگان افغانستان غیر از حکومت سرپرست به ویژه زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی از سوی سازمان ملل به شدت ناامید شده است. این وزارت با نشر اعلامیهای گفته است: «کانادا به شدت ناامید است که سازماندهندگان سازمان ملل، شرکتکنندگان غیر اعضای حکومت فعلی، از جمله مدافعان زنان، اقلیتهای مذهبی و قومی، و گروههای حقوق بشر را از شرکت در جلسات اصلی نشست محروم کردهاند.» در اعلامیه آمده است که کانادا در جریان هفتههای گذشته به وضوح ناامیدی شدید خود را از غیبت جامعه مدنی و زنان افغانستان در سومین نشست دوحه چه به صورت خصوصی و چه در هماهنگی با سایر دولتها، ابراز کرده است. در ادامه آمده است که دیوید اسپرول، نمایندهی ویژه کانادا برای افغانستان در سومین نشست دوحه شرکت کرده است. وزارت خارجهی کانادا تاکید کرد: «شرکت کامل، برابر و معنادار زنان افغان در پروسه نشست دوحه نه تنها یکی از اصول اصلی برنامه زنان، صلح و امنیت است، بلکه برای دستیابی به یک افغانستان صلحآمیز، باثبات و فراگیر اساسی است. هیچیک از اهدافی که افغانها به دنبال دستیابی به آنها هستند، بدون مشارکت کامل زنان ممکن نیست.» این وزارت میگوید که کانادا با استفاده از پلتفرم خود در سومین نشست دوحه تلاش خواهد کرد تا پیامهای کسانی را که به شجاعت در بارهی نقض حقوق بشری حکومت فعلی صحبت کردهاند، اما به جلسات اصلی دعوت نشدهاند را تقویت کند. در ادامه آمده است که این کشور از زمان سقوط کابل به دست حکومت فعلی و تعطیلی سفارت کانادا در کابل، کانادا بارها از حکومت سرپرست خواسته است تا تعهدات بینالمللی حقوق بشری افغانستان را رعایت کنند، اقدامات محدودکننده علیه زنان و دختران را از جمله اقداماتی که به آزادی گشتوگذار و حقوق آزادی بیان و آموزش مربوط میشود – لغو کنند و شرکت معنادار زنان و دختران در جامعه افغان را بازگردانند. در حالی کانادا از حقوق زنان و دختران افغانستان دفاع میکند که دیروز گذشته (یکشنبه، ۱۰ سرطان سومین نشست دوحه به میزبانی سازمان ملل در قطر با شرکت نمایندگان حکومت فعلی و دیگر نمایندگان ویژه کشورهای مختلف برگزار شده است. در این نشست از نمایندگان زنان و جامعه مدنی که برای یک نشست حاشیهای دعوت شده بودند بسیاری از زنان شرکت در این نشست را نپذیرفتهاند.
برچسب: محدودیت
رینا امیری، نماینده ویژهی آمریکا در امور زنان و حقوق بشر افغانستان میگوید که در نشست سوم دوحه نگرانیها و توصیههای زنان و شبکههای حقوق بشری افغانستان را مطرح میکند. خانم امیری همزمان با برگزاری نشست سوم دوحه با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که در سه هفتهی گذشته با طیف گستردهای از زنان و شبکههای حقوق بشری در داخل و خارج از افغانستان در مورد نشست دوحه صحبت کرده است. وی تاکید کرد که قرار است در این نشست نگرانیها و توصیههای آنها را مطرح کند. نماینده ویژهی آمریکا در امور زنان و حقوق بشر گفت که فرمهای تصمیمگیری در مورد آیندهی افغانستان باید شامل تمامی تنوعات شهروندان این کشور، به ویژه زنان باشد تا از نظر مردم مشروعیت داشته باشد. او علاوه کرد که حقوق بشر، به خصوص حقوق زنان و دختران باید در اولویت قرار بگیرد و شهروندان افغانستان، به ویژه زنان باید فضایی برای دفاع از حقوق خود را داشته باشند. در بخش از پیامی خانم امیری آمده است که جامعهی جهانی باید به فشار بر حکومت سرپرست افغانستان برای لغو فوری احکام تبعیضآمیز که دسرسی زنان و دختران به آموزش، کار و حرکت را محدود میکند و سایر سیاستهای سرکوبگرانهی حکومت ادامه دهد. او میگوید که به مشاورهی گسترده برای حمایت از چارچوب جامع به هدف مشارکت زنان و جامعهی مدنی افغانستان در اجلاسهای بینالمللی در مورد افغانستان ادامه میدهد. باید گفت که نشست سوم دوحه قرار است امروز (یکشنبه، ۱۰ سرطان) به میزبانی سازمان ملل متحد و با حضور فرستادگان ویژهی کشورها در امور افغانستان آغاز شود. در این نشست، هیأت حکومت سرپرست به رهبری ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت شرکت کردهاند. همچنین سازمان ملل متحد از حبیبه سرابی، زبیده اکبر و نبیله مصلح در این نشست به نمایندگی از زنان افغانستان دعوت کرده بود؛ اما آنها این نشست را بهدلیل حضور هیأت حکومت سرپرست تحریم کرده و گفتهاند در آن شرکت نمیکنند.
همزمان با آغاز نشست سوم دوحه، حبیبه سرابی، فعال حقوق زنان و عضو هیأت مذاکرهکننده صلح حکومت پیشین اعلام کرده است که سازمان ملل متحد نتوانست مشارکت معنادار و کامل زنان را در نشست سوم دوحه تضمین کند. خانم سرابی روز (یکشنبه، ۱۰ سرطان) با اعلامیهای در حساب کاربری ایکس خود، گفت که سازمان ملل در امر انتخاب یک نماینده ویژه برای افغانستان و همچنان تضمین مشارکت معنادار و کامل زنان در نشست دوحه ناکام بوده است. وی از حضور در این نشست خودداری و آن را تحریم کرده است. او تاکید کرد که سازمان ملل تا اکنون نتوانسته است قطعنامه ۲۷۲۱ شورای امنیت این سازمان را برای انتخاب یک نماینده ویژه در امور افغانستان را تضمین کند. عضو هیأت مذاکرهکننده صلح حکومت پیشین افزود که سازمان ملل زنان و جامعه مدنی افغانستان را از محور نشست دوحه کنار زده و جلسات حاشیهای برای آنان ترتیب داده است که این امر در مغایرت با مشارکت کامل و معنادار زنان قرار دارد. خانم سرابی میگوید که پیروی از قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل میتواند یک راهحل قابل قبول برای وضعیت فعلی افغانستان ارائه کند. سه فعال حقوق زن نشست جانبی دوحه را تحریم کردند اتحادیه حقوقدانان: حذف زنان افغانستان از نشست دوحه تأسفبار است در بخشی از اعلامیهی او آمده است که آجندای سومین نشست دوحه از تمرکز به مسایل فنی تغییر کرده و راهحلهای سیاسی را کنار گذاشته است. خانم سرابی همچنان تاکید کرده که وضعیت حقوق بشر در افغانستان به طور پیوسته در حال بدتر شدن است و به نظر میرسد هیچ مکانیسمی وجود ندارد تا حکومت سرپرست را نسبت به نقض حقوق بشری نهادینه شده و مداوم آنها به ویژه علیه زنان، جامعه هزاره و اقلیتهای مذهبی، پاسخگو سازد. باید گفت که نشست سوم دوحه ساعت ۶:۴۵ امروز به وقت کابل آغاز میشود. همزمان با آغاز این نشست، جنبشهای اعتراضی زنان در شهرهای مختلف جهان از جمله برلین و اسلامآباد تظاهرات راهاندازی کرده و این نشست را تحریم کردهاند.
رافائلا یودیس، کاردار اتحادیه اروپا برای افغانستان میگوید که اشتغال زنان، نقش مهمی در ایجاد رشد اقتصادی و ثبات در افغانستان ایفا میکند. خانم یودیس با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که تنوع بخشیدن به بازار، تقویت نوآوری و اقتصاد محلی برای اشتغال زنان با توجه به رفاه درازمدت، باعث بهبود و کاهش وابستگی بانوان به کمک میشود. وی با بازپخش پیام ویدیویی برنامه توسعه سازمان ملل متحد که در آن زنی میگوید، با گرفتن قرضه کوچک توانسته است تجارت شخصیاش را بهبود بخشد. این زن که به نام ماه جان محمدی معرفی شده، در ویدیو میگوید که پیش از گرفتن قرضه، مشکلات اقتصادی زیادی داشته اما اکنون زمینه خیاطی با به سایر زنان هم فراهم کرده و کسب و کارش را به درستی پیش میبرد. در حالی کاردار اتحادیه اروپا بر حمایت از زنان و دختران شاغل افغانستان تاکید میکند که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر کشور، ابتدا مکاتب دخترانه را تعطیل کردند، اما وزارت معارف این گروه در سوم ماه حمل سال ۱۴۰۱ خورشیدی اعلام کرد که مکاتب بهروی دختران بالاتر از صنف ششم تا اطلاع ثانوی مسدود است. پس از آن حکومت فعلی تحصیل دختران در دانشگاهها را نیز منع کرده و آموزشگاههای خصوصی را نیز بهروی آنان بستهاند. از آن زمان تا اکنون جامعهی جهانی و دیگر نهادهای بینالمللی بارها خواستار لغو ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران شدهاند، اما حکومت فعلی همچنان این ممنوعیت را ادامه میدهند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
رافائلا ایدویس، کاردار اتحادیه اروپا در افغانستان، به مناسبت روز جهانی زنان در سیاست اعلام کرده است که «مقاومت، شجاعت و امید» زنان این کشور «فوقالعاده» است. خانم ایدویس با نشر پیامی به مناسبت روز جهانی زنان در سیاست در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «از زمانی که به افغانستان آمدهام، با مقاومترین، شجاعترین و سختکوشترین زنانی که مصمم به شکل دادن آینده این کشور هستند، دیدار کردهام.» وی تاکید کرد: «ما با هم میتوانیم الهامبخش نسلهای آینده رهبران زن باشیم.» او افزود که زنان در دیپلماسی افغانستان نه تنها موانع را میشکنند بلکه در حال ساختن پلها هستند. کاردار اتحادیه اروپا در افغانستان خطاب به زنان و دختران افغان گفت: «این پیام به همه زنانی است که آینده افغانستان را شکل میدهند. مقاومت، شجاعت و امید شما واقعاً فوقالعاده است.» دوشنبه ۲۴ جون، روز جهانی «زنان در دیپلوماسی» است. این روز در حالی گرامی داشته میشود که حکومت سرپرست زنان افغانستان را از حقوق اساسیشان، از جمله حق آموزش، تحصیل، کار و آزادی رفتوآمد، محروم کردهاند. از آن زمان تا اکنون جامعهی جهانی و دیگر نهادهای بینالمللی بارها خواستار لغو ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران شدهاند، اما حکومت فعلی همچنان این ممنوعیت را ادامه میدهند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
همزمان با روز جهانی «زنان در سیاست»، بخش زنان سازمان ملل متحد با نشر آماری اعلام کرده است که در سال جاری میلادی در ۱۱۳ کشور جهان هیچ رهبر زن وجود ندارد و تنها ۲۶ کشور توسط زنان رهبری میشود. این سازمان امروز (سهشنبه، ۵ سرطان) به مناسبت زنان در سیاست پوستری نشر کرده که در آن زنان در پستهای اجرایی از جمله به عنوان روسای دولت و اعضای کابینه در رأس وزارتخانهها را نشان میدهد. براساس این اطلاعات، زنان در تمام سطوح تصمیمگیری اجرایی در سراسر جهان کمتر حضور دارند و دستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی یک هدف دور باقی مانده است. براساس گزارش بخش زنان سازمان ملل متحد، تنها ۲۶ کشور توسط زنان رهبری میشوند و زنان ۲۳.۳ درصد از اعضای کابینهها را تشکیل میدهند. در سال ۲۰۲۴، تعداد زنانی که سرپرستی وزارتخانهها را برعهده دارند، کمتر از ۰.۵ درصد نسبت به سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است. بر بنیاد این معلومات، ۱۱۳ کشور در جهان هرگز رییس دولت آنها زن نبوده است. طبق این پوستر، زنان در درجهی اول، امور خانواده و کودکان، امور اجتماعی، بومی و اقلیتها را رهبری میکنند و حوزههای امور اقتصادی، دفاع، عدالت و امور داخلی تحت سلطهی مردان قرار دارند. بخش زنان سازمان ملل متحد گزارش داده است که در دولتهای فنلند، نیکاراگوئه، شیلی و بلجیم زنان بیشتر از مردان در راس وزارتخانهها قرار دارند و بر عکس آن، در کشورهای آذربایجان، عربستان سعودی، مجارستان و یمن هیچ زنی در کابینهی دولتهایشان حضور ندارند. باید گفت که در این پوستر افغانستان و میانمار با رنگ خاکستاری و به عنوان کشورهای فاقد حاکمیت قانونی نشان داده شده است. سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است که دموکراسی کامل مستلزم مشارکت برابر زنان در تمام فرآیندهای آن است. در حالی این گزارش نشر میشود که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، ابتدا مکاتب دخترانه را تعطیل کردند، اما وزارت معارف این گروه در سوم ماه حمل سال ۱۴۰۱ خورشیدی اعلام کرد که مکاتب بهروی دختران بالاتر از صنف ششم تا اطلاع ثانوی مسدود است. پس از آن حکومت فعلی تحصیل دختران در دانشگاهها را نیز منع کرده و آموزشگاههای خصوصی را نیز بهروی آنان بستهاند. از آن زمان تا اکنون جامعهی جهانی و دیگر نهادهای بینالمللی بارها خواستار لغو ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران شدهاند، اما حکومت فعلی همچنان این ممنوعیت را ادامه میدهند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
نصیراحمد اندیشه: سیاستهای حکومت افغانستان علیه زنان بذر یک ایدئولوژی خطرناک را در افغانستان میکارد
باوجود ادامهی وضع محدودیت بر زنان و دختران توسط حکومت سرپرست، نصیراحمد اندیشه، نمايندهی افغانستان در جنیوا میگوید که تحکیم سیستم ستم و سلطهی جنسیتی جاری حکومت فعلی و انسانیتزدایی از زنان و دختران، یک «ایدئولوژی خطرناک» را در ذهن نسل آیندهی افغانستان، بهویژه مردان جوان و پسران میکارد. آقای اندیشه این اظهارات را روز گذشته (سهشنبه، ۲۹ جوزا) در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مطرح کرده و گفت که نسبت به پیآمدهای این ایدئولوژی برای منطقه و فرامنطقه نگران است. او افزود که این ایدئولوژی میتواند خطرات امنیتی بالقوه را برای منطقه و فراتر از آن به همراه داشته باشد. او در بخشی از صحبتهایش گفت که حکومت سرپرست به تعهدات افغانستان در منشور سازمان ملل متحد و معاهدات بینالمللی پابند نیستند و در یک سال اخیر ۵۲ دستور صادر کردهاند که حقوق زنان و دختران را بیشتر محدود میکند. وی تاکید کرد که حکومت فعلی در نزدیک به سه سال گذشته ثابت کردهاند که نه مایل هستند و نه میتوانند تعهدات افغانستان تحت منشور سازمان ملل متحد را اجرایی کنند. از سویی هم، بنفشه یعقوبی، کمیشنر سابق کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نیز در نشست روز گذشته شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد سخنرانی کرد. او گفت که زنان در افغانستان در بیست سال اخیر و در حکومت پیشین این کشور، دستکم به برخی از حقوق خود دسترسی داشتند و میتوانستند بدون ترس از بازداشت شدن و شکنجه، مطالبات خود را مطرح کنند. او افزود اما پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، این کشور به یک زندان عظیم و تاریک برای زنان و دختران تبدیل شده است. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد روز گذشته در پنجاهوششمین نشست خود وضعیت حقوق بشر در افغانستان را بررسی کرد.
همزمان با یک هزار روز از بسته ماندن دروازههای مکتبها بهروی دختران بالاتر از صنف ششم، سازمان عفو بینالملل به این محدودیت واکنش نشان داده و میگوید که دختران بهدلیل سیاستهای «تبعیضآمیز و ناعادلانه» حکومت فعلی از حق آموزش محروم شدند. سازمان عفو بینالملل با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حکومت فعلی قوانین بینالمللی را «نقض» میکند. این سازمان با راهاندازی هشتک «آموزش جرم نیست»، نوشته است که حکومت فعلی باید «فوراً» تمام مکتبهای متوسطه و لیسه را بهروی دختران باز کنند. عفو بینالملل در ادامه تاکید کرد که سیاستهای حکومت فعلی برخلاف قوانین بینالمللی است. باید گفت که حکومت فعلی یک ماه پس از تسلط دوبارهی شان بر افغانستان، مکتبهای دخترانه را که بهدلیل «بازنگری کتابهای درسی و میتود آموزشی» که بهباور آنان «خلاف شریعت» بودهاست، مسدود کرد. حکومت فعلی تاکید کرده بود که تا «امر ثانی» دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش بهدور میمانند. در حال حاضر یکهزار روز از محرومیت آموزش دختران میگذرد. این اقدام حکومت فعلی با واکنشهای نهادهای حقوق بشری، چهرههای حقوقی و جنبشهای اعتراضی بههمراه بوده است. ریچارد بنت، رینا امیری و دیدهبان حقوق بشر تا اکنون با نشر پیامهای جداگانهای محرومیت دختران از مکتب را «ناعادلانه» خواندهاند و گفتهاند که حکومت فعلی، رویاهای دختران را نابود کرده است. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
رو به روی آیینه اتاقم ایستاده بودم و خود را در آن میدیدم. آه که چقدر تغییر کرده بودم. وجودم پر بود از نگرانی، ترس و اضطراب. لباس سیاه و روسری سفیدم را پوشیدم و زورکی چهرهام را مهمان لبخندی کردم و با گرفتن کیف مکتبم، از اتاق بیرون شدم. مادرم همینکه مرا دید گفت دخترم اما… حرفش را قطع کردم و گفتم مادر لطفا مثبت فکر کنید. چرا باید مکاتب را مسدود کنند؟ و تاکید کردم که وقتی من نتوانم درس بخوانم، چه کسی در آینده پزشک خواهد شد؟ اگر کودکان و زنان بیمار شوند، چه کسی آنان را درمان خواهد کرد؟ اگر من نتوانم درس بخوانم چه کسی خواهد بود که برای کودکان آموزش بدهد و برای آبادانی کشور تلاش کند؟ نگاه غمگین مادرم را میفهمیدم. آهی کشید و گفت: «دخترم خودت هم که میدانی که مکاتب کابل و دیگر ولایات مسدود است. فقط در سراسر کشور تنها ولایت بلخ مکاتبش باز است. در شهر هم چند روزی است آوازه شده که مکاتب اینجا هم بسته میشود.» به مادرم گفتم فکر نکنم که مکاتب بسته شود. تاکید کردم که موضوع مکاتب کابل و دیگر ولایات هم تا امر ثانی بسته است و من دعا میکنم تا زود مکاتب به روی آنها باز شود. با تمام شدن این حرفها، فورا از خانه بیرون شدم زیرا دیگر نمیتوانستم با حرفهایی که خودم هم باورش نداشتم، بیش از این مادرم را بازی دهم. شاید هم نمیتوانستم اشکهاب حلقه بسته در چشمانم را بیش از این نگه دارم. در جادهها قدم میزدم مانند پرندهای که لانهاش خراب شده و نمیداند کجا برود و چه کار کند. افکار منفی در مغزم هجوم آورده بودند. با خود میگفتم اگر وقعا مکاتب بسته شوند، من چه کنم؟ نکند دیگر نتوانم درس بخوانم. به سمت خانه دوست صمیمیام خدیجه، رفتم. قرار بود با او به مکتب بروم. هنگامی که به خانهی آنها رسیدم و خدیجه دروازه را باز کرد، از ناراحتی چهرهی خدیجه شوکه شدم. از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده؟ برایم تعدریف کرد که کل شب گذشته را نخوابیده و گریه کرده است. نگرانی من هر لحظه بیشتر شد و مجددا از او پرسیدم که چه شده؟ به گریه افتاد و خود را در آغوش من انداخت. در تمام این سالها از خدیجه، جز خنده و شوخی و شادی چیزی ندیده بودم و او اکنون اینگونه زار زار گریه میکرد. گریههایش به قلبم مانند خنجری اصابت میکرد و قلبم را به درد میآورد. کمی که آرامتر شد گفت برادرم زکی، را افراد حکومت فعلی با خود بردند. متعجب پرسیدم مگر کاری کرده بود؟ با گریه گفت: « به دلیل اینکه ما پنجشیری هستیم. حالا مشخص نیست که ما را هم میبرند یا نه؟» گوشهایم سوت کشیدند. پنجشیری بود و او را برده بودند. این دیگر چه جرمی بود که باید اینگونه تقاصش را بدهند؟ دیگر هیچ واژهای به زبانم نمیآمد. انگار لال شده بودم. دقایقی در سکوت به گریههای از سر گرفتهی خدیجه گوش دادم و او ادامه داد: «میدانی مادرم از دیشب اصلا حالی خوبی ندارد. بالای پدرش هم حمله قلبی آمد و فعلا در شفاخانه است و باید بروم پیش پدرم.» اشکهایش را پاک کرد تا مادرش نبیند. از من پرسید که برای چه به خانهی آنها آمدهام؟ در پاسخ گفتم که میخواستم امروز مکتب برویم و برگههای امتحان را بگیریم. خدیجه گفت نمیداند اما شنیده بود که گویا مکاتب اینجا هم بسته میشود. در برابر حرفهایش حرفی نداشتم. خدیجه دستهای مرا گرفت و با نگرانی پرسید که در صورت بدتر شدن وضعیت چه کنیم؟ هنوز پاسخ این سوالش را نداده بودم که گفت: «از کاکایم شنیدم که میگویند حکومت فعلی پنجشیریها را به جرم پنجشیری بودن، میکشند. اگر برادرم را چیزی شود من و فامیلم میمیریم.» در جواب نگرانیهایش گفتم خدا نکند و این اتفاق نمیافتد. در دلم نگران همه چیز بودم. کاش میتوانستم خدیجه را واقعا آرام کنم. اما هیچ حرفی برای آرام کردنش نداشتم. او پر از حرف بود و دلش بیش از اینها میخواست گریه کند. حق داشت. آخر پنجشیری بودن هم شد جرم؟ با خدا حافظی از خانه آنها بیرون شدم. وجودم میلرزید. در گودالی از حرفها غرق شده بودم. دیگر حتی مسیری که میرفتم را نمیدانستم. فقط سرگردان در جادهها قدم میزدم. مردی از کنارم عبور کرد. صدایش را شنیدم که گفت: «این را ببین! چقدر بیشرم است و هنوز شرم ندارد از خانه بیرون شده. فقط باید این زنها را گرفت و زنده زنده آتش زد.» با شنیدن حرفهای آن مرد در درونم یک بار دیگر مردم. با خود گفنم مگر زن بودن جرم است؟ آخر چرا جرمها تغییر کرده اند؟ مگر ما در چه زمانهای داریم زندگی میکنیم؟ به مکتبمان رسیدم. در حویلی مکتب دختران نشسته بودند. همه ماتم گرفته بودند. نگران شدم و نزد یکی از دختران رفتم و پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ برایم گفت دیگر نمیتوانیم مکتب بیاییم. پرسیدم چرا؟ در پاسخ گفت بر اساس فرمان حکومت فعلی دختران تا امر ثانی دیگر نمیتوانند به مکتب بروند. حس کردم قلبم از حرکت باز ماند. انگار عقربههای ساعت دیگر کار نمیکردند و زمان ایستاده بود. با خود گفتم یعنی همین قدر آسان؟ با یک امر ثانی زندگی من و صدها دختر دیگر برباد شد؟ همینقدر آتش زدن رویاهایمان آسان است؟ با گریه به سمت اتاق مدیر مکتبمان دویدم. در مسیر راه چند بار زمین افتادم و دوباره بلند شدم. نمیدانم چرا آن روز مسیر اتاق مدیر مکتبمان ایتقدر دور شده بود. چرا نمیرسیدم؟ علیمه، اول نمره صنفمان در گوشهای از دهلیز نشسته بود. من را که دید فورا به سمتم آمد. گریههایم ثانیه به ثانیه بلندتر میشد. تا اینکه صدایم تمام دهلیز را گرفت. خواستم به سمت اتاق مدیر مکتبمان بروم که علیمه مرا نگذاشت. با صدای بلندی گفتم ولم کن علیمه. میخواهم از خود مدیرمان بپرسم. او با صدای پر از بغضی گفت: «زینب مگر مدیر چی میتواند؟ او مسوول است تا امر را اطاعت کند.» این حجم از درد دیگر برایم قابل تحمل نبود. روی زمین نشستم و گریه کردم. این امر ثانی دیگر چه چیزی بود که چون بختک افتاد روی زندگی ما. همین است مسلمانی؟ در کجای از قرآن گفته که زنان درس نخوانند؟ به کدام حدیث آمده است؟ چرا تحصیل نکنیم؟ کشور را گرفتند، مردم را کشتند، نظامیها را با بدترین شکل ممکن در محکمههای صحرایی به قتل رساندند، زنان را از جامعه جدا کردند، با ما چرا؟ ما دختران مکتبی دیگر چه گناهی داشتیم؟ اصلا کل کشور را یکباره آتش بزنید تا حداقل یک بار بمیریم. همه با حرفهایم گریه میکردند که مدیرمان از اتاقش بیرون شد و من فورا بلند شدم و با گریه گفتم مدیر صاحب! چشمهایش مانند کاسهای از خون بود. مشخص بود که او نیز به حال ما گریه کرده است. برایم گفت: «دخترم کاش کاری از دست من بر میآمد اما نمیتوانم و چارهای جز اطاعت نداریم. شما گناهی ندارید. ما همه هیچ گناهی نداریم. ما فقط قربانی این هجوم شدیم. شاید یک ماه بعد، شاید یک سال بعد مکاتب باز شود ...» من حرفش را ادامه دادم و گفتم شاید دیگر هرگز نتوانیم به مکتب بیاییم. از همان روز، من دیگر به مکتب نرفتهام .همان روز، رویای اینکه روزی یک پزشک شوم و صادقانه به کشورم خدمت کنم در دلم ماند. بهتر بود من را به دار میزدند اما مکتبم را بسته نمیکردند. بهتر بود زنده زنده میسوختم اما شاهد تباه شدن کشورم نمیبودم. ای کاش میتوانستم کاری انجام دهم. ای کاش میتوانستم کشورم را آزاد کنم. احساس میکنم در اوج جوانی پیر شدهام. آنها باعث شدند من در ۱۷ سالگی هر روز شاهد مرگ آرزوهایم باشم و بمیرم. چه زمانی قرار است این حالمان تغییر کند؟ چرا کسی صدایمان را نمیشنود؟ نویسنده: ماه نور روشن
سازمان ملل متحد، بررسی جدیدی در مورد تاثیر ممنوعیت کار زنان افغانستان در ۱۲۷ سازمان غیردولتی و آژانسهای ملل متحد در ۳۴ ولایت منتشر کرده است. یافتههای این بررسی نشان میدهد که اکنون ۱۸ درصد از کارمندان زن نهادهای خارجی از خانههای شان کار میکنند. گروه کاری جنسیت در اقدام بشردوستانه و گروه دسترسی بشردوستانه، نتیجهی دور هفتم نظرسنجی خود با هدف بررسی روندهای عملیاتی پس از دستور ممنوعیت کار زنان در نهادهای بینالمللی را منتشر کرد. در گزارش آمده است که در حال حاضر ۱۸ درصد از کارکنان زن در سازمانهای مورد بررسی در خانه کار میکنند که نسبت به گزارشهای قبلی در ماه سپتامبر ۶ درصد کاهش را نشان میدهد. همچنین در بخش از گزارش آمده است که ۴۵ درصد از پاسخدهندگان گفته که تا حدی با زنان و مردان کار میکنند؛ در حالی که 27 درصد بهطور کامل با زنان و مردان کار میکنند. در ادامه آمده است که دسترسی زنان به کار و کمکها همچنان تحت تأثیر چندین مانع تحمیل شده توسط وزارتخانههای مختلف حکومت فعلی قرار دارد. ۶۰ درصد از پاسخدهندگان گفته که در ثبت پروژههای جدید با مؤلفههای افزایش آگاهی که برای دستیابی به زنان و دختران از اهمیت ویژهای برخوردار است، با مشکل مواجه هستند. نیمی از سازمانهای پاسخدهنده، در ثبت پروژههای مربوط به کارمندان زن با مشکل مواجه هستند. گروه کاری جنسیت در اقدام بشردوستانه و گروه دسترسی بشردوستانه در این گزارش گفته است که «کد لباس» برای زنان از سوی حکومت فعلی نیز بر روند کار نهادهای مختلف در افغانستان تاثیر گذاشته است. ۶۰ درصد از سازمانها به این نهاد گزارش داده که کارکنان زن بهدلیل ترس از دستگیر شدن، حرکتهای خود را سانسور میکنند. ارزیابی این نهادها نشان میدهد که موانع مختلف از سوی حکومت فعلی بر مشارکت معنادار زنان، هم به عنوان کارمند و هم به عنوان دریافت کنندهی کمکها متاثر شده است. همچنین ۶۶ درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که بیش از هر زمان دیگری کار از خانه بر توانایی کارکنان زن آنان در تعامل با سایر اعضای تیم تأثیر گذاشته است. این در حالی است که حکومت فعلی، کار زنان را در ۲۴ دسامبر ۲۰۲۲ در نهادهای بینالمللی ممنوع کرد. پیش از این نهادهای مختلف بینالمللی هشدار داده که ممنوعیت کاری زنان در این نهادها، روند امدادرسانی بهویژه برای زنان و دختران را متاثر کرده است.