برچسب: زنان و دختران

2 هفته قبل - 169 بازدید

یوناما یا دفتر نمایندگی سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بدون کارمندان زن نمی‌تواند به نیازمندان خدمات ارائه کند. یوناما امروز (پنج‌شنبه، ۲ میزان) با نشر پیامی در حساب کاربری فیس‌بوک خود نوشته است که این نهاد ناچار شده مراکز کمک‌ها و پرداخت پول نقد را به صورت موقت ببندد. دفتر نمایندگی سیاسی سازمان ملل متحد به نقل از کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR) نوشته است که به صدها هزار تن که از کشورهای همسایه بازگشته‌اند، کمک کرده است. یوناما در ادامه افزوده است که ۵۱ درصد بازگشت‌کنندگان از کشورهای همسایه، زنان هستند و ۳۲ درصد خانواده‌ها توسط زنان سرپرستی می‌شوند. این در حالی است که حکومت فعلی چندی پیش به کارمندان زن سازمان ملل گفته بود که اجازه‌ی سفر به مناطق آسیب‌دیده از زمین‌لرزه برای کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان را ندارند. همچنین رزا اوتونبایوا، رییس یوناما در افغانستان، پس از وضع این محدودیت‌، اعلام کرده بود که محدودیت‌ بر کارمندان زن سازمان ملل، روند کمک‌رسانی را با چالش مواجه ساخته است. در کنار آن، نماینده‌ی ویژه دبیرکل سازمان ملل برای افغانستان تاکید کرده که حضور زنان در کمک‌رسانی به نیازمندان، به‌ویژه زنان و کودکانی که از زمین‌لرزه آسیب دیده‌اند، غیر قابل انکار است. این در حالی است که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 172 بازدید

کمیسیون مستقل حقوق بشر پاکستان درتازه‌ترین مورد هشدار داده است که شمار زیادی از زنان باردار و بیماران اهل افغانستان که به مراقبت‌های فوری طبی نیاز دارند، به دلیل هراس از بازداشت توسط پولیس، از مراجعه به مراکز درمانی خودداری می‌کنند. این کمیسیون با نشر گزارشی گفته است که وضعیت صحی پناه‌جویان اهل افغانستان در پاکستان به‌شدت نگران‌کننده شده و ناتوانی در دسترسی به خدمات اولیه صحی، به‌ویژه برای زنان باردار، تهدیدی جدی برای جان آنان به شمار می‌رود. در ادامه آمده است که برخی شفاخانه‌ها نیز از پذیرش بیماران اهل افغانستان فاقد اسناد معتبر، خودداری کرده‌اند که این اقدام نقض آشکار حقوق بشر بوده و با تعهدات قانونی و بین‌المللی پاکستان نیز در تضاد قرار دارد. کمیسیون مستقل حقوق بشر پاکستان در ادامه تاکید کرد: «ترس از بازداشت و اخراج اجباری، پناه‌جویان را به انزوا کشانده و آنان را از ابتدایی‌ترین حقوق بشری چون حق دسترسی به خدمات صحی محروم ساخته است.» در بخشی از گزارش آمده است که در صورت بازگشت اجباری به افغانستان، زنان و دختران افغانستانی با آپارتاید جنسیتی روبرو خواهند شد. قابل ذکر است که در ماه‌های اخیر، نگرانی‌ها در میان پناه‌جویان افغانستانی در پاکستان افزایش یافته و بسیاری از آنان نسبت به خطر بازداشت، زندانی شدن و اخراج اجباری ابراز نگرانی کرده‌اند. نهادهای حقوق بشری از حکومت پاکستان خواسته‌اند تا سیاست‌های مهاجرتی خود را بازنگری کرده و به اصول انسانی و تعهدات بین‌المللی احترام بگذارد.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 117 بازدید

نهاد حقوق بشری «رواداری» درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که با همکاری سه نهاد حقوق بشری دیگر، فهرست نهایی قاضی‌های برجسته‌ی دادگاه مردمی برای زنان افغانستان را مشخص کرده است. این نهاد فهرست این قاضی‌ها را مشخص کرده و گفته است که آن‌ها مسوولیت نشست‌های دادگاه مردمی برای زنان افغانستان که از هشتم تا دهم ماه اکتبر سال جاری میلادی در شهر مادرید اسپانیا برگزار می‌شود را بر عهده خواهند داشت. این نشست‌ها با همکاری نهاد حقوق بشری رواداری، موسسه‌ی حقوق بشر و دموکراسی افغانستان، نهاد پژوهش و توسعه و مجمع مدافعان حقوق بشر برگزار می‌شود. نهاد حقوق بشری رواداری در ادامه تاکید کرده است که دادگاه مردمی برای زنان افغانستان با بررسی بیانیه‌های سارنوالان، روایت‌های زنان قربانی و شواهد ارائه‌شده از سوی متخصصان، نظام تعذیب مبتنی بر جنسیت حکومت فعلی را در چارچوب اصول و موازین حقوق بین‌الملل ارزیابی خواهد کرد. در ادامه آمده است که این نهادها بستر حیاتی را برای مستندسازی و افشای نقض سیستماتیک حقوق بشر، تقویت صدای قربانیان و ایجاد همبستگی جهانی در راستای تحقق عدالت و پاسخ‌گویی، فراهم می‌آورند. نهادهای حقوق بشری گفته‌اند که قاضی‌های این دادگاه، متشکل از حقوق‌دانان برجسته، دانشگاهیان و مدافعان حقوق بشر از سراسر جهان خواهند بود. فرصت نشر شده نشان می‌دهد که در ترکیب این هیات قضایی، افرادی از کشورهای افغانستان، اسپانیا، مصر، آمریکا، ایتالیا، آفریقای جنوبی و هندوستان حضور دارند. این نهاد حقوق بشری در ادامه افزوده است: «اظهارات زنان افغانستان نباید پشت درهای بسته باقی بمانند، بلکه باید به عرصه عمومی جهانی راه یافته، در برابر فراموشی مقاومت صورت گرفته، عدالت مطالبه شده و همبستگی ایجاد شود.» این در حالی است که نهاد حقوق بشری رواداری، اوایل ماه اسد سال جاری خورشیدی اعلام کرد که با همکاری سه نهاد حقوق بشری دیگر، نخستین دادگاه مردمی برای زنان افغانستان در پیشگاه دادگاه دایمی مردمی را راه‌اندازی کرده است. در حالی فهرست این دادگاه مشخص می‌شود که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 89 بازدید

هیچ‌کس دقیقاً نمی‌داند کِی بود؛ چه لحظه‌ای، چه ساعتی، چه روزی که سحر فهمید قرار نیست زندگی‌اش آن‌طور که در خیال‌های نوجوانی‌اش ساخته بود، پیش برود. فقط می‌دانست که امید، بی‌صدا از چشم‌هایش گریخته و جایش را به اضطرابی بی‌نام و نشانی داده بود. اما خوب به خاطر داشت آن لحظه، جایی بعد از آخرین زنگ مدرسه، بعد از آخرین باری که پشت نیمکتش نشست و معلمش نگاهش کرد و گفت: «تو باید بمانی، تو می‌درخشی.» همان روز، با بغضی در گلو و دستانی که سردی دیوارهای راهرو را لمس می‌کردند، از درِ مدرسه بیرون آمد و دیگر هرگز بازنگشت. سحر دختری بود که در سکوت بزرگ شده بود. در خانه‌ای که دیوارهایش سال‌ها صدای فریادهایی را در خود فرو برده بودند؛ فریادهایی که هرگز به گوش همسایه‌ها نرسیدند. مادری که فقط نگاه می‌کرد، با چشمانی خسته، صورت‌ کبود، و دستانی که آن‌قدر ظرف شسته بودند که دیگر نه حسی در آن‌ها مانده بود و نه رمقی. پدری که محبت را نشانه‌ی ضعف می‌دانست، معتقد بود زن باید اطاعت کند و دختر تا وقتی در خانه است، سربار است، و وقتی شوهر می‌کند، «تمام شده» است. سحر هیچ‌وقت کودکی نکرد؛ اسباب‌بازی‌هایش قابلمه‌های پلاستیکی بودند و رؤیاهایش، خواب‌هایی نیمه‌کاره که حتی حرف زدن درباره‌شان هم در خانه ممنوع بود. در خانه‌ای که همه در گذشته گیر کرده بودند، فکر کردن به آینده، گناهی نابخشودنی بود و گفت‌وگو درباره آن، خط قرمز. سحر همیشه در کتاب‌هایش دنبال راهی برای فرار می‌گشت؛ میان جمله‌ها پنهان می‌شد، با شعرها می‌گریست، با قصه‌ها می‌خندید، اما هیچ‌وقت نتوانست حتی یک گام واقعی به سوی آن آزادی لطیف و نامرئی که در دلش جوانه زده بود، بردارد. در پانزده‌سالگی، همان روزی که هنوز گیسوانش بوی کودکی می‌داد و چشم‌هایش به‌دنبال نشانه‌هایی از عشق و لبخند در جهان بود، به اتاقی فراخوانده شد. پدرش، با صدایی خشن و قاطع، گفت: «سحر، خواستگار داری. مرد خوبیه. خانه داره، کار داره. سنش مهم نیست. وقتشه که زن خونه‌ی خودت باشی.» همه وجودش یخ زد. زبانش قفل شد، کلمات گره خوردند، بغضش ترکید اما اشکش نریخت. فقط به مادرش نگاه کرد؛ شاید اعتراضی کند، شاید چیزی بگوید، شاید فقط یک بار، برخلاف همیشه، او را ببیند. اما مادر، مثل تمام سال‌های پیش، با نگاهی خاموش و خسته، شبیه خاکستر، فقط سکوت کرد. مراسم عقد آن‌قدر سریع و بی‌احساس برگزار شد که سحر تا مدت‌ها نمی‌توانست باور کند از این به بعد قرار است همسر مردی باشد که نه او را می‌شناخت، نه درکش می‌کرد، و نه حتی یک بار با نگاهی از جنس مهر و احترام به او چشم دوخته بود. مردی عبوس، خاموش، و کنترل‌گر، که زن را نه هم‌دل و همراه، بلکه وسیله‌ی می‌دید برای تملک؛ باید ساکت می‌بود، کار می‌کرد، اطاعت می‌کرد، و اگر هم روزی محبت می‌دید، لطفی بود از سر بزرگواری، نه حقی از سر عشق. سحر در هفته‌های اول ازدواج، شب‌ها با چشم‌های باز به سقف اتاقی که بوی غربت می‌داد، خیره می‌ماند. زیر لب، بی‌صدا، برای خودش قصه می‌ساخت؛ قصه‌ی دختری که از خانه می‌گریزد، به شهر می‌رسد، در مدرسه‌ای ثبت‌نام می‌کند، درس می‌خواند، کار می‌کند، و روزی به خانه‌ای بازمی‌گردد که پدر، با افتخار، او را در آغوش می‌کشد و می‌گوید: «تو باعث افتخارمی.» اما این فقط یک رؤیای شبانه بود. واقعیت، چیز دیگری بود؛ در دنیای واقعی، هر روز خشونت تکرار می‌شد. شوهرش فریاد می‌کشید، تحقیر می‌کرد، توهین می‌کرد، و گاهی با دستان سنگینش به صورت سحر سیلی می‌زد. و او، فقط نگاه می‌کرد. نه از ترس، بلکه از فراموشیِ گریه. چون مدت‌ها بود گریه‌کردن را از یاد برده بود. در خانه‌ی شوهر، نه کتابی بود، نه موسیقی‌ای، نه گفتگویی که رنگ آرامش داشته باشد؛ فقط روزمرگی بود و ترس و تنهایی. تماس با خانواده تنها با نظارت ممکن بود، بیرون‌رفتن فقط به شرط همراهی، و حتی وقتی مادرش بیمار شد، با هزار خواهش و التماس فقط نیم‌ساعت اجازه یافت به بیمارستان برود. همان‌جا، شوهرش با چشمانی پر از خشم زمزمه کرد: «همین یک بار را به خاطر مادرت می‌بخشمت.» اما درد، آن شب به اوج رسید. شبی که بعد از دعوایی طولانی و سیلی‌ای که لبش را شکافت، سحر در تنهایی و تاریکی اتاق، روی زمین افتاده بود. دردِ جسمی تنها بخشی از رنجش بود؛ آنچه استخوان‌هایش را می‌لرزاند، صدای شکسته‌شده‌ی آینده‌اش بود که در دل سکوت سنگین خانه پژواک می‌یافت. آرام برخاست، به‌سوی کشوی کمد رفت، و قرص‌هایی را که مدت‌ها پیش پنهان کرده بود، یکی‌یکی در دهان گذاشت؛ بی‌صدا، بی‌اشک، بی‌تردید. در دل فقط گفت: «شاید خواب، بهتر از این زندگی‌یه.» اما مرگ هم نیامد. پرستاری مهربان در بیمارستان، آرام رویش خم شد، گونه‌اش را نوازش کرد و گفت: «عزیزم، چرا این کارو کردی؟» و سحر فقط به سقف خیره ماند؛ دیگر واژه‌ای نداشت، نه برای توضیح، نه برای اعتراض، نه حتی برای ناله. او را دوباره به همان خانه بازگرداندند؛ جایی که نه بخششی انتظارش را می‌کشید، نه مهربانی. فقط توبیخ بود و سرزنش، و تهدیدهایی که در گوشش زنگ می‌زد: «اگر یک بار دیگر این غلط را بکنی، می‌فرستمت خانه‌ی پدرت... پدری که تو را نمی خواهد..» و حالا، سحر فقط هفده سال دارد، اما چهره‌اش پرچین‌تر از زن‌های چهل‌ساله است. شب‌ها، وقتی خانه در سکوت خواب فرورفته، گاهی دفتر کهنه‌ای را که از مدرسه پنهانی آورده، از میان لباس‌های قدیمی بیرون می‌کشد، کنار آینه‌ی شکسته‌ای می‌نشیند، کلماتی بی‌صدا می‌نویسد و زیر لب با خودش زمزمه می‌کند: «اگه کسی این را خواند، بداند که  من می‌خواستم زندگی کنم... و نگذاشتند.» و بعد، دوباره آن دفتر را لای لباس‌های کهنه پنهان می‌کند، شبیه دختری که حتی از دیده‌شدن رؤیاهایش هم می‌ترسد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 152 بازدید

شماری از فعالان حقوق بشر، فعالان مدنی، نویسندگان و پژوهشگران تاریخ هزاره‌ها، خواستار به‌رسمیت‌شناسی نسل‌کشی هزاره‌ها در افغانستان شدند. فعالان حقوق بشر در نشستی به‌مناسبت «روز نسل‌کشی هزاره‌ها و گرامی‌داشت از سال‌روز حمله‌ بر مرکز آموزشی کاج در غرب کابل» که از سوی «هزاره‌های حوزه نیو انگلند» در شهر بوستون، ایالت ماساچوست آمریکا برگزار شده بود، گفته‌اند که مساله‌ی نسل‌کشی هزاره‌ها در افغانستان نباید سبب شود تا مردم هزاره در پی انتقام‌گیری از اقوام باشند. داکتر سیما سمر، رییس پیشین کمیسیون حقوق بشر در دوره جمهوریت در این نشست تاکید کرد: «اگر مردم ما [مردم هزاره] در پی انتقام‌گیری باشند، چرخه‌ی قتل و کشتار ادامه پیدا می‌کند که ادامه‌ی این چرخه بر خلاف کرامت انسانی و ضد اخلاق می‌باشد.» همچنین داکتر مستوره شفایی، فعال حقوق بشر و سخنرانان دیگر، در مورد اهمیت برگزاری برنامه نسل‌کشی هزاره‌ها در افغانستان و مشکلات فعلی این مردم صحبت کردند. آقای شفایی از جامعه‌ی جهانی، سازمان ملل متحد، دادگاه بین‌المللی کیفری، کشورهای همسایه و نهادهای حقوق بشری خواستار به‌رسمیت‌شناسی نسل‌کشی هزاره‌ها در افغانستان شد. وی خواسته است که جامعه‌ی جهانی، سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، حکومت فعلی را به‌خاطر نقض گسترده حقوق بشر، به‌ویژه علیه هزاره‌ها و زنان، پاسخگو سازند. مستوره شفایی در ادامه تاکید کرد که کوچ‌های اجباری هزاره‌ها در افغانستان باید متوقف شده و باید کوچی‌ها و عاملان این جنایت‌ها تحت پیگرد و تحقیق بین‌المللی قرار بگیرند. او خواستار به‌رسمیت شناسی آپارتاید جنسیتی در افغانستان به‌عنوان جنایت علیه بشریت و مقابله با آن شده و بر توقف اخراج فعالان زن از کشورهای همسایه و در اولویت قرار دادن رسیدگی به درخواست‌های پناهندگی آنها تاکید کرده است. همچنین اشتراک‌کنندگان این نشست با اشاره به تداوم قتل و کشتار هزاره‌ها در افغانستان، خواستار به‌رسمیت‌شناسی نسل‌کشی هزاره‌ها شده و بر ارائه‌ی راهکار مفید برای مستندسازی جنایت‌ها و ضرورت مستندسازی تاکید کردند. در این نشست عکس‌هایی از قربانیان هزاره که طی چند سال اخیر در افغانستان و پاکستان قربانی شده بودند نیز به دید عموم به نمایش گذاشته شدند. اشتراک‌کنندگان با افروختن شمع بر تداوم دادخواهی و مبارزه برای عدالت و حقوق انسانی تاکید کردند. پیش از این شماری زیادی از فعالان مدنی و مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان خواستار به رسمیت‌شناسی بین‌المللی «نسل‌کشی» هزاره‌ها در افغانستان شده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 143 بازدید

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که مشارکت زنان در روندهای تصمیم‌گیری یک لطف یا امتیاز نیست، بلکه یک حق اساسی است. آقای گوترش با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که پیشرفت در زمینه برابری جنسیتی در سطح جهان «آهسته و نابرابر» بوده و تا‌‌‌ اکنون هیچ کشوری به برابری کامل برای زنان و دختران دست نیافته است. وی در ادامه تاکید کرده است که حقوق و فرصت‌های برابر، موضوعات حزبی یا سیاسی نیستند و رهبران جهان باید با «صداقت، اقدام عملی و تعهد» برای تحقق برابری تلاش کنند. او در ادامه افزوده است: «رهبران باید صریحاً صحبت کنند، عمل کنند و برابری‌ای را که جهان ما به شدت به آن نیاز دارد، محقق سازند.» قابل ذکر است که برابری جنسیتی یکی از اهداف «توسعه پایدار سازمان ملل» تا سال ۲۰۳۰ است، اما پیشرفت در این بخش به کندی پیش می‌رود. میلیون‌ها زن و دختر هنوز از آموزش، اشتغال، مشارکت سیاسی و حقوق برابر محروم‌اند. سازمان ملل هشدار داده که بدون حضور و مشارکت واقعی زنان در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی، تحقق توسعه پایدار و صلح جهانی ناممکن خواهد بود. در حالی آنتونیو گوترش این اظهارات را مطرح می‌کند که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 138 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد ادعا کرده است که با وجود محدودیت‌های حکومت سرپرست، زنان و دختران کارآفرین در حال گسترش تجارت خود هستند. این سازمان امروز (سه‌شنبه، ۱ میزان) با نشر گزارشی گفته است که زنان و دختران کارآفرین در افغانستان در حال توسعه فعالیت‌های خود در بازارهای صادراتی جنوب آسیا و خلیج فارس‌ هستند. بخش زنان سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است: «با وجود محدودیت‌های روزافزون و بی‌ثباتی اقتصادی، کارآفرینان دختران و زن افغانستان با بهره‌گیری از فرصت‌های تجاری منطقه‌ای، با استقامت، چشم‌انداز و اراده، به رشد کسب‌وکارهای خود ادامه می‌دهند.» یک کارآفرین ۳۲ ساله از ولایت هرات به بخش زنان سازمان ملل متحد گفته است: «هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم که فرصتی پیدا کنم تا کسب‌وکارم را در یک کشور دیگر نمایندگی کنم. این فقط فروش محصولات نبود، بلکه اثبات این بود که زنان افغانستان قادر به شکوفایی هستند، در هر کجا.« در گزارش آمده است که این زن مدیریت شرکت صنایع غذایی «چاشنی» افغانستان را برعهده دارد؛ شرکتی که پس از تسلط حکومت سرپرست تاسیس شده و در زمینه تولید زعفران و ادویه‌های غذایی فعالیت می‌کند. این کارآفرین زن در ادامه افزوده است: «ما یک کیلوگرام زعفران با کیفیت بالا را از کشاورزان هرات به قیمت حداکثر ۹۷ هزار افغانی می‌خریم و آن را به حدود ۱۲۰ هزار افغانی می‌فروشیم.» همچنین بخش زنان سازمان ملل متحد در بخشی از گزارشش تصریح کرد که به دلیل کاهش فرصت‌های شغلی، بسیاری از دختران و زنان به دنبال راه‌های جایگزین برای تامین معیشت خود هستند. این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت‌های گسترده‌ای بر کار و فعالیت زنان در بیرون از خانه وضع کرده و آن‌ها را تقریباً از زند‌گی اجتماعی محروم ساخته‌اند. همچنین حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 120 بازدید

سازمان جهانی صحت درتازه‌ترین مورد هشدار داده است که افزایش بیماری‌های قلبی، دیابت، سرطان و مشکلات مزمن ریوی در میان زنان افغانستان نگران‌کننده است. این سازمان امروز (دوشنبه، ۳۱ سنبله) با نشر گزارشی گفته است که سرطان سینه و سرطان دهانه رحم از جمله سرطان‌های شایع در میان زنان افغانستان هستند و تنها بیماری‌های قلبی‌ و عروقی هر سال جان بیش از ۴۰ هزار نفر را در افغانستان می‌گیرد.. سازمان جهانی صحت با ابراز نگرانی تاکید کرده است که بیشتر بیماران تنها در مراحل پیشرفته در پی درمان می‌روند، زمانی که تأثیر درمان به‌مراتب کمتر است. سازمان صحی جهان همچنین خاطرنشان کرده است که بیش از نیمی از خانواده‌های بازگشت‌کننده از ایران و پاکستان با اختلالات روانی مواجه هستند. این سازمان در ادامه افزوده است که بیماری روانی «مرگ خاموش» در میان شهروندان افغانستان است. در گزارش آمده است که از هر پنج افغان یک نفر دچار مشکل سلامت روان است و در سال گذشته، بیش از نیمی از خانواده‌های بازگشته با اختلالاتی چون اضطراب، افسردگی یا استرس پس از سانحه مواجه شدند. با این وجود، شفاخانه‌های ولایتی و خدمات مراقبت اولیه، هنوز فاقد خدمات سلامت روان‌اند و بسیاری از اقشار آسیب‌پذیر کشور بدون مراقبت رها می‌شوند. همچنین ادوین سنیزا سالوادور، نماینده سازمان صحی جهان در افغانستان، گفته است: «در سراسر افغانستان، میلیون‌ها تن با بار روزانه بیماری‌های مزمن و چالش‌های روانی زنده‌گی می‌کنند؛ مسأله‌ای که فشار عظیمی بر یک سیستم صحی شکننده وارد کرده است.» این سازمان پیش‌تر نیز از افزایش بیماری مالاریا در کشور هشدار داده بود.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 150 بازدید

سازمان حمایت از رسانه‌های افغانستان (امسو) درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که ۹۲ درصد خبرنگاران زن در کشور مجبور به تغییر یا سانسور در گزارش‌های خود شده‌اند. سازمان امسو امروز (دوشنبه، ۳۱ سنبله) با نشر گزارشی گفته است که ۸۰ درصد خبرنگاران در سال گذشته هیچ‌گونه حمایتی دریافت نکرده‌اند. سازمان حمایت از رسانه‌های افغانستان در ادامه تاکید کرده است که نیمی از خبرنگاران در کشور امید خود را برای ادامه کار در سال آینده از دست داده‌اند. این سازمان با نشر گزارشی افزوده است که از میان خبرنگاران زن، تنها ۶.۹ درصد اجازه فعالیت در افغانستان را دارند. سازمان امسو تصریح کرد که ۵۵ درصد خبرنگاران تهدید شده‌اند و ۱۵ درصد دیگر، از طریق رسانه‌های‌شان تهدید دریافت کرده‌اند. همچنین در بخشی از گزارش آمده است که ۵۵.۴ درصد از خبرنگاران شغل خود را از دست داده‌ و ۵۰.۵ درصد دیگر مجبور به سانسور گزارش‌های خود شده‌اند و افزون بر این، ۴۶ درصد از خبرنگاران زن اجازه مصاحبه با مردان را نداشته‌اند و ۲۳ درصد آنان گفته‌اند که مجبور به داشتن محرم هنگام کار بوده‌اند. سازمان حمایت از رسانه‌های افغانستان می‌گوید که این آمار را از طریق یک سروی در میان خبرنگاران زن، در ماه‌های جولای و آگوست، جمع‌آوری کرده است. باید گفت که پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، شمار زیادی از رسانه‌ها تعطیل شده و هزاران خبرنگار به‌ویژه زنان کار خود را از دست داده‌اند یا به دلیل‌های امنیتی مجبور به ترک کشورشان شده‌اند. حکومت سرپرست به تدریج محدودیت‌ها بر رسانه‌ها، خبرنگاران به ویژه خبرنگاران زن را افزایش داده است. در برخی ولایت‌ها، نشر تصاویر زنده از رسانه‌ها ممنوع شده که در نتیجه آن، شماری از تلویزیون‌های محلی فعالیت خود را متوقف کردند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 145 بازدید

دیدبان حقوق بشر، از ادامه‌ی ممنوعیت آموزش دختران در افغانستان ابراز نگرانی کرده و اعلام کرده است که این وضعیت «ظالمانه، مضر و غیرقانونی» است. این سازمان گفته است که با بسته شدن درِ مکتب بر روی دختران از ۱۲ ‌سالگی، حکومت سرپرست عملاً رؤیاها و فرصت‌های میلیون‌ها کودک را نابود کرده و آینده کشور را به چرخه‌ای عمیق‌تر از فقر و نابرابری سوق داده است. سحر فطرت، پژوهشگر بخش حقوق زنان دیدبان حقوق بشر، در ادامه تاکید کرده است که این ممنوعیت نه‌تنها دختران، بلکه کل جامعه افغانستان را درگیر بحران کرده و امکان ساختن یک جامعه سالم‌تر و عادلانه‌تر را از بین برده است. در بخشی از مقاله آمده: «بدون آموزش، دختران به ازدواج زودهنگام سوق داده می‌شوند، از فرصت‌های شغلی محروم می‌شوند و دیگر قادر به شکل‌دادن آینده‌ی‌شان نیستند. این ممنوعیت صدای دختران افغانستانی را خفه می‌کند، امیدهای آنان را می‌دزدد و تخیل و پتانسیل آنان را نیز خفه می‌کند.» در ادامه آمده است که با این اقدام نه تنها که رویاهای میلیون‌ها دختر را نابود شده است؛ بلکه جامعه‌ی افغانستان را در چرخه‌ای عمیق‌تر از نابرابری، فقر و ظلم ریشه‌دار گرفتار می‌کنند. سحر فطرت در ادامه از عمل‌کرد جامعه‌ی جهانی در برابر این وضعیت نیز، انتقاد کرده و گفته که جهان به اندازه‌ی کافی برای محافظت از آموزش دختران افغانستانی تلاش نکرده است. ناتوانی یا عدم تمایل دولت‌ها برای اقدام، این پیام را می‌فرستد که کودکان افغانستانی اهمیتی ندارند یا به نوعی درجه دو هستند. دید‌بان حقوق بشر، با اشاره به موضع‌گیری جهانی در برابر وضعیت زنان و دختران افغانستانی به‌ویژه در بخش آموزش، تاکید کرده است: «این سکوت در برابر چنین بی‌عدالتی فقط ستم‌گران را توان‌مند و نابرابری را عادی می‌کند.» سحر فطرت، در بخشی از این مقاله، نوشته که آموزش یک امتیاز نیست؛ بلکه حقی برای همه، از جمله دختران افغانستانی است. این واکنش‌ها، هم‌زمان با چهارمین سال بسته‌شدن مکتب‌های دخترانه در افغانستان مطرح شده است. حکومت سرپرست در آگوست ۲۰۲۱ میلادی، زمانی که قدرت را به دست گرفت، با صادرکردن فرمانی، آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را ممنوع کرد.

ادامه مطلب