گزارشگران بدون مرز از حکومت سرپرست خواسته است که دفتر رادیوی خصوصی «ژمن» در خوست را به صورت فوری بازگشایی کند. این نهاد شب گذشته (چهارشنبه، ۱۶ عقرب) با نشر اعلامیهای گفته است که مسدود کردن دفتر این رادیو را حملهی دیگری بر آزادی مطبوعات در افغانستان میباشد. گزارشگران بدون مرز این اقدام مسوولان حکومتی را به شدت محکوم کرده است. همچنین مرکز خبرنگاران افغانستان دیروز گزارش داد که ریاست امر به معروف و نهی از منکر در خوست دفتر رادیو «ژمن» را بهدلیل وجود موسیقی در پسزمینهی یکی از برنامههایش، مسدود کرده است. قابل ذکر است که حکومت فعلی هفت روز پیش دفتر رادیو «غرغشت»، یک رادیوی خصوصی دیگر در خوست را نیز به دلیل مشابه مسدود کرده بودند و پس از سه روز و تعهد مسوولان به رعایت پالیسی حکومت سرپرست، بازگشایی کردند. قابل ذکر است که رادیو ژمن هفت سال پیش در خوست ایجاد شده است. این رادیو برنامههای سیاسی، دینی، اجتماعی، ورزشی و آموزشی تهیه و نشر میکند و افزون برخوست در برخی مناطق ولایت پکتیا نیز قابل دسترس است. حکومت فعلی در بیش از سه سال گذشته، محدودیت گستردهای را علیه رسانهها اعمال کرده است.
برچسب: رسانه گوهرشاد
مدیریت زمان و تقسیم مسوولیتهای مشترک در خانواده، از جمله موضوعات مهمی است که به ایجاد هماهنگی و ثبات در روابط اعضای خانواده کمک میکند. این موضوع، بهویژه در دنیای امروز که افراد اغلب با برنامههای شلوغ و وظایف مختلف روبرو هستند، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در این مقاله، به بررسی اصول مدیریت زمان در خانواده و چگونگی تقسیم مسوولیتهای مشترک میان اعضا خواهیم پرداخت و همچنین به ارائه راهکارهایی میپردازیم که خانوادهها بتوانند به بهترین شکل از وقت و منابع خود استفاده کنند. اهمیت مدیریت زمان در خانواده مدیریت زمان به خانوادهها کمک میکند تا وظایف روزمره را به شکل مؤثری انجام دهند و در عین حال وقت بیشتری را برای استراحت و فعالیتهای مشترک اختصاص دهند. با برنامهریزی مناسب، اعضای خانواده میتوانند اولویتهای خود را بهتر بشناسند و وظایف خود را به شکلی تقسیم کنند که هر فرد احساس مسوولیت بیشتری نسبت به نقش خود در خانواده داشته باشد. مدیریت زمان به کودکان نیز کمک میکند تا از سنین پایین اهمیت زمانبندی و برنامهریزی را یاد بگیرند و به عنوان افرادی مسئول و منظم تربیت شوند. مسوولیتهای مشترک در خانواده خانوادهها به دلیل داشتن مسوولیتهای متعدد در زندگی روزمره، نیازمند تقسیم مسوولیتها هستند. این مسوولیتها شامل کارهای خانه، رسیدگی به فرزندان، تأمین نیازهای مالی و حتی برنامهریزی برای تعطیلات و تفریحات است. با تقسیم وظایف به شکل عادلانه، هر عضو احساس تعلق و مشارکت بیشتری در امور خانواده خواهد داشت و این امر به تقویت روابط خانوادگی و کاهش تنشهای روزانه کمک میکند. هرچه مسوولیتها بهصورت مشترک انجام شوند، میزان رضایت در خانواده افزایش مییابد و خانواده به یک تیم منسجم و همکار تبدیل میشود. راهکارهایی برای مدیریت زمان در خانواده ۱. برنامهریزی هفتگی: یکی از بهترین روشها برای مدیریت زمان در خانواده، برنامهریزی هفتگی است. با این کار، هر یک از اعضا میدانند که در طول هفته چه وظایفی بر عهده دارند و میتوانند با هماهنگی بیشتری به کارهای روزمره خود بپردازند. ۲. تعیین اولویتها: خانوادهها باید اولویتهای خود را بر اساس نیازها و شرایط خود تعیین کنند. این اولویتها میتوانند شامل رسیدگی به تحصیلات کودکان، توجه به سلامتی اعضای خانواده یا برنامهریزی برای فعالیتهای مشترک باشد. ۳. تفویض مسوولیتها بر اساس تواناییها: در تقسیم مسوولیتها، بهتر است تواناییها و علایق اعضای خانواده مورد توجه قرار گیرد. برای مثال، اگر یکی از والدین توانایی بیشتری در مدیریت مالی دارد، مسوولیتهای مالی میتواند به عهده او گذاشته شود. ۴. استفاده از فناوری برای برنامهریزی: استفاده از اپلیکیشنها و تقویمهای دیجیتال به خانوادهها کمک میکند تا وظایف خود را به راحتی برنامهریزی کنند و به یادآوری وظایف و قرارهای مشترک بپردازند. مسوولیتهای مشترک میان والدین والدین بهعنوان الگوی اصلی در خانواده، نقش مهمی در تقسیم مسوولیتها دارند. تقسیم وظایف میان والدین نهتنها از فشارهای روزمره میکاهد، بلکه به فرزندان نشان میدهد که والدین به همکاری و همفکری اهمیت میدهند. برخی از مسوولیتهای مشترک والدین شامل رسیدگی به تحصیلات و تربیت فرزندان، نظافت و مدیریت خانه، تهیه و آمادهسازی وعدههای غذایی و برنامهریزی مالی است. نقش فرزندان در تقسیم مسوولیتها یکی از راههای تقویت حس مسوولیتپذیری در فرزندان، واگذاری وظایف مناسب به آنان است. فرزندان میتوانند وظایفی مانند تمیز کردن اتاق خود، کمک در کارهای خانه، انجام تکالیف درسی و مراقبت از حیوانات خانگی را بر عهده بگیرند. واگذاری مسوولیت به فرزندان، آنها را برای آینده آماده میکند و مهارتهای مدیریت زمان، تعهد و همکاری را در آنها تقویت میکند. چالشهای مدیریت زمان و مسوولیتهای مشترک یکی از چالشهای اصلی در مدیریت زمان و تقسیم مسوولیتها، هماهنگی برنامههای مختلف اعضای خانواده است. هر یک از اعضا ممکن است برنامهها و اولویتهای متفاوتی داشته باشند که این تفاوت میتواند به چالشهای جدی منجر شود. همچنین، فقدان ارتباط موثر میتواند باعث ایجاد سردرگمی و سوءتفاهم در تقسیم وظایف شود.مدیریت زمان و تقسیم مسوولیتهای مشترک در خانواده نهتنها به بهبود روابط میان اعضا کمک میکند، بلکه به کاهش تنشها و افزایش بهرهوری نیز منجر میشود. با برنامهریزی مناسب، اولویتبندی و توزیع عادلانه وظایف، خانوادهها میتوانند از زمان خود به بهترین شکل استفاده کنند و به تعادل و هماهنگی بیشتری دست یابند. نقش والدین در آموزش و هدایت فرزندان به سوی مسوولیتپذیری و اهمیت مدیریت زمان، از اساسیترین عوامل موفقیت خانوادههای امروزی است.
رسانههای ایران گزارش دادهاند که یک دختر ۱۶ سالهی اهل افغانستان به اسم «آرزو خاوری» پس از تهدید به اخراج از مکتب در شهر ری این کشور، دست به خودکشی زده است. خبرگزاری تسنیم گزارش داده است که این دانشآموز دختر عصر روز (یکشنبه، ۱۳ عقرب) بهدلیل تهدید اخراج از سوی مدیر مدرسه دچار استرس شده و در پی آن خودکشی کرده است. ادارهی کل آموزش و پرورش ولسوالیهای تهران ایران مرگ این دانشآموز اهل افغانستان را تاکید کرده، اما در مورد علت مرگ او توضیحی ارائه نکرده است. ادارهی آموزش و پرورش ولسوالیهای تهران با نشر خبرنامهای گفته است: «عصر روز )یکشنبه، ۱۳ عقرب) یکی از دانشآموزان دختر تبعهی افغانستان ساکن شهر ری، پس از ترک مدرسه، براثر سقوط از ارتفاع یک ساختمان مسکونی مصدوم شد و پس از انتقال فوری به بیمارستان و با وجود تلاشهای تیم پزشکی، جان خود را از دست داد.» در اعلامیه آمده است: «هنوز انگیزه و دلایل قطعی این اقدام از سوی دانشآموز مشخص نشده و موضوع از سوی مسوولان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران و دیگر نهادهای ذیربط در حال مطالعه و بررسی است.» همچنین روزنامه «هشت صبح» ایران نیز با استناد به گزارش خبرگزاری «رکنا» و به نقل از پدر آرزو نوشته است که در همان روز، مدرسه با او تماس گرفته و از پوشیدن شلوار لی توسط دخترش بهجای شلوار فرم مدرسه خبر داده بود. بعدازظهر همان روز، مدیر مدرسه دوباره تماس گرفته و اطلاع داده بود که آرزو بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده است. اما کمی بعد، پدر با خبر دلخراش مرگ دخترش مواجه شد که در بیمارستان هفتم تیر جان سپرده بود.» براساس گزارش این روزنامه، پدر آرزو مسوولان مکتب را مقصر اصلی خودکشی دخترش دانسته و از آنان شکایت کرده است. او گفته است که این اولینبار نبوده که دخترش از جانب مسوولان مکتب مورد بیمهری و رفتار نامناسب قرار گرفته و چنین رفتارهایی از قبل وجود داشته است. قابل ذکر است که خودکشی این دختر دانشآموز اهل افغانستان واکنشهای گستردهی فعالان اجتماعی ایران و افغانستان را در شبکههای اجتماعی در پی داشته است. بسیاری از کاربران نوشتهاند که او از جنگ و طالبان فرار کرد و قربانی «طالبانسیم جمهوری اسلامی ایران» شد.
عبدالغنی سعید، رییس دادگاه استیناف حکومت سرپرست در جوزجان میگوید که ۲۲ نفر به شمول چهار زن در ورزشگاه این ولایت در ملاءعام مجازات شدند. آقای سعید گفته است که حکم شلاق بر این افراد روز ( سهشنبه، ۱۵عقرب) در ورزشگاه شهر شبرغان، مرکز ولایت جوزجان اجرا شده است. او تاکید کرد که این افراد به جرم زنا (رابطهی جنسی خارج از ازدواج)، خرید و فروش، تولید و قاچاق مواد مخدر و مشروبات الکلی در ملاءعام شلاق زده شدهاند. وی افزود که افراد متهم از ۲۵ تا ۲۹ ضرب شلاق و از یک ماه تا یک سال زندان محکوم شدهاند. همچنین، دادگاه عالی حکومت فعلی روز (سهشنبه، ۱۵ عقرب) در خبرنامههای جداگانه گفته است که یک زن و یک مرد را در کابل، دو مرد را در ولایت پکتیکا و یک مرد دیگر را در ولایت میدان وردک شلاق شده است. در خبرنامه آمده است که دادگاه ابتدایی در شهر کابل یک زن و یک مرد را به اتهام زنا به یک سال و شش ماه حبس محکوم کرده و به هر یک، ۳۹ ضربه شلاق زده است. دادگاه عالی گفته است که دو نفر را در ولسوالی خوشامند ولایت پکتیکا به اتهام «لواطت[رابطهی جنسی مرد با مرد]» به هشت ماه حبس محکوم کرده و ۳۶ ضربه شلاق زدهاند. همچنان در خبرنامهی دیگری نیز آمده است که نیروهای حکومتی در ولسوالی سیدآباد ولایت میدان وردک، یک مرد را به اتهام «لواطت» به دو سال حبس محکوم کرده و ۳۹ ضربه شلاق نیز زدهاند. در خبرنامه آمده است که این افراد با حضور مسوولان محلی قضایی، اداری و نظامی این گروه و شماری از شهروندان شلاق زده شدهاند. حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان بارها افراد متهم را در ملاءعام شلاق زدهاند و پنج نفر را در حضور صدها تماشاگر اعدام کردهاند. نهادهای حقوق بشری اعدام و مجازات بدنی افراد را خلاف قوانین بینالمللی و کرامت انسانی میدانند و خواستار توقف آن هستند.
کرن دیکر، کاردار سفارت آمریکا و نماینده ویژهی این کشور برای افغانستان بر اهمیت حیاتی دسترسی به اطلاعات و نقش خبرنگاران افغانستان در اطلاعرسانی و حسابرسی تاکید کرد. خانم دیکر با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که خبرنگاران و کارمندان رسانهای باید بدون ترس و تهدید به کار خود ادامه بدهند. وی تاکید کرد که دسترسی به اطلاعات یک حق انسانی جهانی است و برای تصمیمگیری آگاهانه در همهی جوانب زندگی ضروری است. او در پیامش به نقش کلیدی خبرنگاران افغانستان اشاره کرده و گفت که این خبرنگاران نه تنها در داخل کشور بلکه برای سراسر جهان از وضعیت کشور اطلاعرسانی میکنند. کاردار سفارت آمریکا و نمایندهی ویژهی این کشور برای افغانستان گفت که این افراد باید بتوانند در فضایی امن و بدون ترس از تهدید یا انتقامجویی به کار خود ادامه دهند. این مقام آمریکایی خواستار حمایت از رسانهها و ایجاد شرایطی شد که خبرنگاران بتوانند آزادانه و بدون هراس از فشارهای سیاسی یا امنیتی به وظایف خود ادامه دهند. او افزود که خبرنگاران افغانستان با وجود خطرات و چالشهای فراوان، نقش اساسی در فراهم کردن اطلاعات دقیق و ضروری برای مردم ایفا میکنند. وی میگوید که خبرنگاران و کارمندان رسانههای افغانستان نیازمند پشتیبانی و امنیت شغلی برای ادامهی فعالیتهایشان هستند. از سویی هم، متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا نیز در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که کشورش بار دیگر تعهد خود برای پایان دادن به معافیت از مجازات جرایم علیه خبرنگاران را اعلام میکند. آقای میلر از تمامی دولتها خواسته است تا خبرنگاران را از خشونت محافظت کرده و عاملان جرایم علیه آنها را تحت پیگرد قرار دهند. باید گفت که با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، فضای کار برای خبرنگاران و کارمندان رسانهای به شدت محدود شده است. حکومت فعلی تا اکنون حدود ۱۷ دستورالعمل رسمی در رابطه با محدودیت آزادی رسانهها و خبرنگاران صادر کرده و نیز هرگونه عکاسی و تصویربرداری از نشستها و فعالیتهای خود را ممنوع کرده است.
بخش زنان سازمان ملل متحد در تازهترین مورد اعلام کرده است که زنان و دختران در افغانستان گرفتار سرکوب بیامان هستند. این نهاد با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود گفته است: «زنان و دختران افغانستان از حقوق خود محروم شدهاند، از تحصیل بازماندهاند، در خانه محبوس شدهاند و اکنون از صحبت با یکدیگر نیز منع شدهاند.» بخش زنان سازمان ملل متحد تاکید کرده است: «این بیعدالتی تهدیدی برای همهی ما است. برای زنان و دختران در افغانستان صدای خود را بلند کنید.» در ادامه آمده است که میلیونها دختر از آموزش محروم شده و در خانه محصور هستند. ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور افغانستان نیز در یادداشتی تاکید کرده بود که خاموشی جهان در برابر نقض حقوق زنان از سوی حکومت فعلی، این گروه را جرأت بیشتری داده است. وی از جامعهی جهانی خواسته بود که اقدام عملی و هماهنگ در برابر سیاستهای سرکوبگرانه حکومت فعلی علیه حقوق زنان صورت گیرد. این در حالی است که پس از تسلط دوبارهی حکومت فعلی بر افغانستان، زنان و دختران از حق آموزش و کار محروم و با محدودیتهای گستردهای مواجه شدهاند. حکومت فعلی در ماههای اخیر قانون امر به معروف و نهی از منکر خود را نافذ اعلام کردهاند که براساس آن پوشاندن تمام بدن زن لازمی شده و صدای زن جزء «عورت» دانسته شده است. براساس این قانون، شنیده شدن صدای زنان در بیرون از خانه منع شده و زنان حتا در حضور زنان حق ندارند که آواز بخوانند.
در ميان زنان شاعر و قلم به دست معاصر، يكى هم نفيسه خوشنصيب غضنفر است. اين شاعر نازکخيال، از قريحه سرشار، تخيل پر بار و زبان شيوا و شیرين برخوردار است. آنچه که اين نويسنده و شاعر را متمايز مىسازد، اين است كه هم جدى مىنويسد و مىسرايد و هم استعداد درخشان در طنزنويسى دارد. از طرف ديگر براى كودكان شعر میسرايد و داستان مىنگارد. نفیسه خوشنصیب تازه در اواخر دههی شصت خورشیدی به سرایش شعر آغاز کرده و تازه در حلقهی شاعران جوان، نام و نشانی یافته بود که دست حادثه، سرمهی خاموشی در گلویش کرد. دست کم در سه دههی گذشته نه صدایی از او بود و نه هم رد پایی. گویی قطره بارانی شده و در کام بیابان تشنهیی فرو رفته بود. میرفت تا از حافظهی شعر و ادبیات معاصر کشور فراموش گردد. هماکنون کم نیستند شاعر بانوانی که در تداوم سالهای خون و انفجار، سالهای آوارگیهای بزرگ، صدای شان در میان صدای این همه انفجار و آتش گم شده است. گزینهی «دریچۀ دل»، اثریست که محتوای آن، در بند بودن شاعر را به تصویر میکشد. که حتا آزادی اگر ریسمانی هم باشد، میخواهد خود را از آن بیاویزد. او آزادی را به اندازهی مادر خود دوست دارد. حلق آویز کردن با ریسمان آزادی خود رهایی از بند است. او میداند که آزادی به رایگان به دست نمیآید. او شاید میخواهد بگوید که زندگی خود اسارت است، تا از آن نگذری به رهایی نمیرسی! در این گزینهی شعر ۱۵۹ شعر شاعر گردآوری شده است که در بر گیرندهی غزل، مثنوی، قصیده، قطعه، ترانه، چهارپاره، نیمایی و شعر سپید میباشد. نفیسه خوشنصیب گاهی جهان را نه با چشمهایش؛ بل با روان مذهبیاش مینگرد و با آن پیوند برقرار میکند. با این حال وقتی در سر زمینش جنگهای تنظیمی به راه میافتد و آنها به جان هم میافتند او خطاب به آنان فریاد میزند: « من خدا را در هیاهوی شما گم کردهام» اما؛ گویی در شعردیگری میخواهد به چنین وضعیتی پاسخ گوید: امروز من ز خویش خدایی بر آورم از وسعت سکوت صدایی بر آورم بعد از هزار سال خموشی و بیکسی دریافتم کسی و صدایی بر آورم حالا که می دهد نفسی همنفس به من از سینهگاه حبس هوایی بر آرم بعد از هزار بار تپیدن به خاک و خون زین خاک سرفگنده خدایی بر آورم خوشنصیب در شعرهایش اندرزگوی صبر و شکیباییست. به ویژه برای زنان. چنین است که از خاکستر او گل میروید. این گل ثمرهیی است که او از شکیبایی خود به آن میرسد. او شاعر تنهاییست. از سکوت سخن میگوید. از بیداد، از آتش که نماد جنگ و ویرانگری است. دلش برای درختان باغ میسوزد، وقتی که بهاران با صدای تفنگ آغازمی شود. مصیبت زنان، کوچ و آوارگی، راز و نیاز با خداوند، عشق به سرزمین بخش بیش موضوعات و مضمون شعرهای او را میسازند. او شاعر مصیبت دیده است. این مصیبت را خود احساس کرده و این مصیبت در پیکرهی شعر های او جاریست. اثر دیگر نفیسه خوشنصیب غضنفر شاعر و نویسنده سخت کوش کشور طی محفلی رونمایی شد. درمحفلی که به این مناسبت ترتیب یافته بود استاتید دانشگاهها، نویسندهگان، شاعران، ژورنالیستان و اهل قلم حضور به هم رسانده با تحلیل نقادانه و ابراز نظرها آثار این بانو را رونمایی کردند. دراین محفل بانو نفیسه خوشنصیب غضنفر در مورد آثار و داشتههای چندین سالهاش روشنی انداخت. بعداً پوهاند استاد عبدالقیوم قویم استاد ادبیات پوهنتون کابل، استاد سکینه بنوغضنفر، بسیگل شریفی شاعر و اکادیمسن فاضل شریفی و چند تن از استادان و شاعران دیگر نوشتههای بانو نفیسه خوشنصیب را به نقد گرفتند و گفتند، بانو خوشنصیب یکی از چهرههای شناخته شده درکنار طنز و ادبیات کودک جدی شعر میسرآید و مینویسد در رشته روانشناسی مطلعات خصوصی دارد اما دراصل، تحصیل کرده ژورنالیزم است. آنها افزودند، این نویسنده ازتواناییها فراتصور در عرصه ادبیات کودک دارد و از قریحه سرشار شعر و زبان شیوا و شیرین نثر برخوردار است. استاد عبدالقیوم قویم گفت که ازنوشتههای این شاعر برمیاید که وی برعلاوهی علاقه به ادبیات کودک و روانشناسی به مسایل ماورالطبیعه و طنز نیزعلاقه وافر دارد و از همین سبب با عشق و علاقه فراوان کتبی دراین زمینه نوشته و منتشر ساخته است. به گفته استاد قویم در سرودههای این بانو عواطف زنانه موج میزند و احساس پاک میهن دوستی به وضاحت در اشعارش حس میشود که شاعر به میهن خود عشق میورزد و به گذشتههای پرافتخار و یادگارهای تاریخی و فرهنگی آن میبالد و آینده درخشان را برای میهن خود آرزو میکند. به گفته وی رویکرد شاعر به گذشتههای تاریخی و فرهنگی آریانای کهن و استوره های ملی یکی از ویژه گیها و دیگر و روشن سرودههای او است. همانطور که قبلاً بیان داشتیم بانو خوشنصیب به طنز نیز علاقه دارد و دراین نوع ادبی آثار گران ارجی هم دارد اما کار سرایش را بسیار عاشقانه دنبال میکند. سبک نوشتههای بانو خوشنصیب متاثر از اشعار و سرودههای مولانا بزرگ بلخ میباشد و از محتوای اشعارش استنباط میشود که وی قرینه قریب به مولانای بلخ دارد. با وجود اینکه این بانو دررشتهی روانشناسی مطالعات دارد دراصل تحصیل کرده ژورنالیزم است و در روزنامه کابل تایمز، آژانس باختر، مجله میرمن وصدف کار و نویسندگی کرده است. وى مدت ده سال را نيز در در دانشكده ژورناليزم دانشگاه بلخ در سال هاى ١٣٨٤-١٣٧٤ تدريس نموده است . در پايان نامهاى كتابهاى چاپ شده خانم غضنفر : ١-بتاب بتاب آفتاب ، مجموعه مشترك شعر و ترانه براى اطفال ٢-دريچه به سوى سلامتى روانى(مجموعه روانشناسى ) ٣-مرض بى اعتمادى(مجموعه طنز) ٤-خجالت بكشين (مجموعه طنز) ٥-دريچه دل ٦-در بستر ستاره ٧-كمان رستم ۸-اخرين پيامبر ٩-دوست باطن ، جلد اول ۱۰-دوست باطن ،جلد دوم ١١-خورشيد ١٢-تولد پروانه ١٣-پرنده كو چك ، شعر كودك وغیره آثار. نان خشك (طنز) روزى معلم تدبير منزل ما از ما تقاضا كرد كه لست خوراكههاى را كه در يك هفته نوش جان مىكنيم، بنويسيم. كارخانگى بود. ما هم لستهاى تهيه ديده بوديم كه به او، در هنر آشپزى كمك فراوان مىنمود، گفته اند، نه كه معلم و شاگرد از يك ديگر مىآموزند. لست مواد غذايى يكى از همصنفى هاى ما ، آن چنان جالب بود كه صداى خندهما از ديوار هاى كهنه بيرون تراويد به حدى كه مدير مدرسه دم در با چوپ آمد، رنگ معلم ما پريد. لست ازين قرار بود، روز اول : صبح درد، چاشت مرگ، شب بلا. روز دوم :صبح زهر، چاشت زقوم، شب هلاهل وبه همين ترتيب الى اخر هفته كه حتى حسرت و اشك و مشت ولگد و اه و افسوس، طعنه و حس حقارتهم در لست بود، مى خوردند. معلم ما بعد از شنيدن آن گفت : ديگ و كاسه شما از اين همه تلخى و تندى سوراخ نمى شود ؟ همصنفى ما گفت : نه ديگهاى ما از فولاد بى زنگ ساخته شده است اما يك هم صنفى ديگر ما چيز هاى خوش مزه نوشته بود و آب دهن ما را تا آخرين روز حيات جارى ساخت. روز اول : صبح: شير گاو ، مرباى آلو ،كيك اسفنجى، سيب تير ماهى و توت زمينى چاشت: كباب شامى و ديگى و لوله وچپلى و تكه، همراه با كاهو و كرم، مرچ و مساله، كوك و فانتاو اسپرايت، انگور وزنبورچه ! شب: پلو، چلو، قيمه و كباب، فرينى وشرينى، ترشى و تربوز، خربوزه و خرما، شاه توت و الى آخر من با شنيدن اين ليستها آن قدر در مانده و حيران بودم كه حد نداشت ،با خود فكر كردم، چه بدی کردم كه حقيقت را نوشتهام، حالا هم صنفىها ،به من خواهند خنديد. كمى مكث كردم ،كتابچهام را بستم و به معلم گفتم كه يادداشت نكردهام واز يادى براى تان نام مىبرم. چون چيزهاى را كه من مىخورم فراموش نكردنى اند ،فضاى صنف را آرامش فرا گرفت، زبانم خشكى مىكرد، گفتم : صبح :مرباى كچالو ، كيك ابريشمى ،شير اشتر ،توت آسمانى و ناك تير ماهى ! چاشت:كباب دل، جگر، روده، معده، گرده، مثان، و قرمه مغز سر انسان، از نوشيدنىها مفتا كولا. شب : ياقوت پلو، زمرد پلو، كوفته پلو، مفته پلو، خسته پلو، خربوزه اركانى، خرماى عربستانى، مرچپاكستانى و چكليت مينوى ايرانى ...! صداى خندههاى همصنفى ها كم مانده بود سقف را شگاف كند. آن روز متوجه نشده بودم، بعد ها به يادم آمد كه نان خشك را در دسترخوان از ياد بردهام، شايد براى همين خنديدند. بلى وقتى نان خشك نباشد، چه چيزى را بايد خورد. نویسنده: قدسیه امینی
مسوولان بخش سرطان شفاخانه حوزوی ولایت هرات میگویند که تعداد بیماران مبتلا به سرطان در این ولایت ۴۰ درصد افزایش یافته است. داکتر فاروق احمد صدیقی، مسوول بخش بیماران سرطانی شفاخانه حوزوی هرات گفته است که از آغاز سال جاری تا اکنون چهار هزار نفر به این بخش مراجعه کردهاند که از این میان، ۵۰۰ نفر به عنوان بیماران سرطانی تشخیص داده شدند. آقای صدیقی تاکید کرد که تعداد مبتلایان به سرطان در میان زنان و مردان تقریباً مساوی است و متأسفانه این بیماری در میان مردم هرات در حال افزایش میباشد. وی افزود که از بانوان مراجعهکننده، حدود ۲۰ درصد به سرطان سینه مبتلا بودهاند. مسوول بخش بیماران سرطانی شفاخانه حوزوی هرات گفته است که جراحی و شیمی درمانی در این شفاخانه انجام میشود، اما شعاع درمانی در افغانستان هنوز به طور کامل فراهم نشده است. براساس معلومات این شفاخانه، در حال حاضر، ۱۸ بستر فعال برای بیماران سرطانی در شفاخانه حوزوی هرات وجود دارد و نیاز به ساخت یک شفاخانه جدید با ظرفیت ۵۰ درصد بیشتر به شدت احساس میشود. همچنین مراجعهکنندگان خواهان توجه بیشتر حکومت به بیماری سرطان هستند و تاکید میکنند که باید امکانات کافی در این بخش فراهم شود تا نیازی به درمان در خارج از کشور نباشد. باید گفت که بیماری سرطان یکی از بیماریهای نسبتا ناعلاج است که بالاترین میزان مرگ و میر را در جهان به خود اختصاص داده است. براساس گفتههای سازمان جهانی صحت، نیاز به اقدامات فوری و مؤثر در این زمینه احساس میشود. بربنیاد گزارشها با تسلط حکومت سرپرست خدمات صحی در سراسر افغانستان و به ویژه برای زنان با محدودیتهای شدید مواجه شده است.
کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگی در تازهترین مورد اعلام کرده است که ۲۰ زن در ولایت دایکندی از دورهی قابلگی دوساله فارغ شدند. این سازمان امروز (سهشنبه، ۱۵ عقرب) گفته است که این برنامهی آموزشی با پشتیبانی اتحادیه اروپا، توسط کمیساریای عالی سازمان ملل و موسسه «خدمات اجتماعی و تخنیکی وطن» مدیریت میشود. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که هدف این برنامه مقابله با میزان بالای مرگومیر مادران و کودکان است. در ادامه آمده است که یک برنامهی جدید آموزشی برای گروه دیگر از قابلهها آغاز شده است. برنامهی آموزش قابلگی در ولایت بامیان نیز برگزاری شده است. این در حالی است که حکومت سرپرست افغانستان تحصیل زنان در دانشگاهها و مکاتب بالاتر از صنف ششم را منع کرده است. با ادامهی ممنوعیت تحصیل زنان، افغانستان با بحران کمبود پرسنل صحی زن مواجه میشود. در حال حاضر نیز مراکز صحی با کمبود داکتران زن مواجهاند. ولایت دایکندی، یکی از ولایات عقبمانده در مرکز افغانستان میباشد، مردم این ولایت و به ویژه زنان به خدمات صحی با کیفیت دسترسی ندارند.
منابع محلی میگویند که سه زن جوان طی ۲۴ ساعت گذشته در ولایتهای فاریاب و هلمند به دلیل خشونتهای خانوادگی خودکشی کردند. دستکم چهار منبع به رسانه گوهرشاد گفتهاند که در رویداد نخست یک دختر ۱۸ ساله به نام عارفه در روستای «تخت زغن»، از مربوطات ولسوالی پشتونکوت ولایت فاریاب خودش را حلقآویز کرده و به زندگیاش پایان داده است. منبع گفت که عارفه متأهل بود و در خانه پدرش دست به خودکشی زده است. همچنین یک منبع دیگر گفت که یک دختر ۲۲ ساله دیگر بنام گلافزار در روستای «قلعه شاهان»، از مربوطات ولسوالی گرزیوان ولایت فاریاب خودکشی کرده است. منبع تاکید کرد که این دختر جوان نیز متأهل بود و با خوردن مواد زهری (مرگ موش) به زندگی خود پایان داده است. در عین حال، منبع دیگر میگوید که یک دختر ۲۴ ساله طی ۲۴ ساعت گذشته در ولسوالی مارجی ولایت هلمند خودکشی کرده است. منابع دلیل خودکشی این سه زن را خشونت و دعوای خانوادگی عنوان کردهاند. مسوولان حکومت سرپرست در ولایت فاریاب و هلمند تا اکنون در این باره اظهار نظری نکردهاند. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان پس از تسلط حکومت فعلی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بیماریهای روانی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشیها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.