برچسب: رسانه گوهرشاد

2 ماه قبل - 105 بازدید

شورای همکاری خلیج فارس در یک‌صد و شصت‌و‌چهارمین نشست خود در کویت، خواستار تامین حقوق آموزش و کار برای زنان و دختران در افغانستان شده و بر ضرورت حفاظت از اقلیت‌ها در این کشور تاکید کرده است. اعضای شورای همکاری خلیج فارس در نشست خود، با نشر بیانیه‌ای مشترک، وضعیت افغانستان را مورد بررسی قرار داده و خواستار اقدام‌های جدی برای بهبود شرایط امنیتی، اجتماعی و انسانی در این کشور شدند. بیانیه‌ای شورای همکاری خلیج فارس بر اهمیت فراهم‌سازی زمینه‌ی آموزش و اشتغال برای زنان و دختران افغانستانی تاکید کرده و خواستار حفاظت از حقوق اقلیت‌ها در افغانستان شد. همچنین این شورا پشتیبانی خود را از مردم افغانستان در مبارزه با «هراس‌افکنی» اعلام کرده و هشدار داده که نباید از خاک افغانستان برای فعالیت گروه‌های هراس‌افکن یا قاچاق‌چیان موادمخدر استفاده شود؛ زیرا این کار «تهدیدی» برای منطقه و فراتر از آن به‌شمار می‌رود. اعضای این نهاد در کنار اعلام حمایت از مردم افغانستان در برابر هراس‌افگنی، از تلاش‌های انسان‌دوستانه‌ی کشورهای عضو برای کمک به نیازمندان در افغانستان نیز قدردانی کرده‌اند. همچنین شورای همکاری خلیج فارس از جامعه‌ی جهانی نیز خواسته است تا با ادامه‌ی کمک‌های انسانی، اقتصادی و توسعه‌ای در کاهش رنج‌های مردم افغانستان نقش داشته باشد. قابل ذکر است که شورای هم‌کاری خلیج فارس یک نهاد سیاسی و اقتصادی متشکل از شش کشور عربی حوزه‌ی خلیج است که معمولاً درباره‌ی رویدادهای مهم منطقه‌ای اعلام موضع می‌کند. حالی این کشورها بر تامین حقوق زنان و دختران افغانستان می‌کنند که حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، دختران و زنان را از مکتب و دانشگاه محروم کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. در این میان، فعالیت‌هایی چون صنایع‌دستی، خیاطی و کارهای محدود خانگی، از معدود گزینه‌های باقی‌مانده برای آنان به شمار می‌رود. یونیسف و شماری از نهادهای بین‌المللی تلاش دارند از طریق همین فرصت‌های محدود، راهی برای توان‌مندسازی زنان و دختران در افغانستان باز کنند.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 165 بازدید

ایالات متحده آمریکا درتازه‌ترین مورد ورود اتباع ۱۲ کشور از جمله افغانستان، ایران و سودان را به دلیل «نواقص جدی امنیتی» و تهدید برای امنیت ملی، ممنوع اعلام کرده است. دونالد ترمپ، رییس‌ جمهور آمریکا ناوقت شب گذشته (چهارشنبه، ۱۴ جوزا) فرمانی را امضا کرد که از روز (دوشنبه، ۹ جون) سفر اتباع ۱۲ کشور را ممنوع و برای مسافران ۷ کشور دیگر محدودیت‌هایی جزیی اعمال می‌کند. کاخ سفید با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این تصمیم به دلیل «نواقص جدی در روند بررسی سوابق و غربالگری امنیتی» در این کشورها اتخاذ شده و آن‌ها را تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا دانسته است. در بخشی از این اعلامیه آمده است که نهادهای امنیتی ایالات متحده، پس از ارزیابی‌های گسترده، این کشورها را دارای بالاترین میزان خطر در زمینه تهدیدات تروریستی و امنیت ملی شناسایی کرده‌اند. همچنین این فرمان، استثناهایی برای افراد دارای اقامت دایمی، ویزه‌های معتبر و کسانی که ورودشان به نفع منافع ملی ایالات متحده باشد، در نظر گرفته شده است. در اعلامیه آمده است که این تصمیم براساس صلاحیت اعطا‌شده به رییس‌ جمهور ایالات متحده در بخش ۲۱۲ قانون مهاجرت و تابعیت آمریکا اتخاذ شده است. همچنین دادگاه عالی آمریکا نیز در پرونده‌ای موسوم به «ترمپ علیه هاوایی»، حق اعمال چنین محدودیت‌هایی را برای رییس‌ جمهور تایید کرده بود. قابل ذکر است که دولت آمریکا تاکید کرده است که بازنگری‌ها در روند غربالگری و نظارت امنیتی، برای تقویت همکاری با دولت‌های خارجی و حفاظت از مردم امریکا، از اولویت‌های اصلی این سیاست به‌شمار می‌رود. طبق گزارش میزان تخلف از مدت ویزا (Overstay Report) در سال مالی ۲۰۲۳ وزارت امنیت داخلی امریکا، نرخ تخلف از ویزای تجاری/گردشگری (B1/B2) افغانستان ۹.۷۰ درصد و نرخ تخلف از ویزاهای دانشجویی (F)، فنی‌وحرفه‌ای (M) و بازدیدکننده تبادلی (J) معادل ۲۹.۳۰ درصد بوده است.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 248 بازدید

در دنیای پرشتاب و مدرن امروزی، یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های افراد، یافتن تعادل بین کار و زندگی خانوادگی است. این موضوع به‌ویژه در جوامعی که فشارهای اقتصادی و اجتماعی رو به افزایش است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. کار، به‌عنوان بخشی ضروری از زندگی، تأمین‌کننده نیازهای مالی و رشد حرفه‌ای است، اما اگر به‌درستی مدیریت نشود، می‌تواند به قیمت از دست رفتن آرامش خانوادگی و روابط انسانی تمام شود. از سوی دیگر، خانواده به‌عنوان هسته اصلی جامعه، نیازمند توجه، وقت و انرژی است تا بتواند نقش خود را در پرورش افراد سالم و متعادل ایفا کند. در این مقاله، به بررسی چالش‌های موجود در ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانوادگی و ارائه راه‌حل‌های عملی برای غلبه بر این چالش‌ها می‌پردازیم. چالش‌های تعادل بین کار و زندگی خانوادگی یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در این زمینه، فشار زمانی است. بسیاری از افراد، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، ساعت‌های طولانی را در محل کار سپری می‌کنند. اضافه‌کاری، جلسات غیرمنتظره و مسئولیت‌های شغلی گاهی اوقات فرصت کافی برای حضور در کنار خانواده را از بین می‌برند. این موضوع می‌تواند به احساس دوری و انزوا در میان اعضای خانواده منجر شود. برای مثال، والدینی که به دلیل مشغله کاری نمی‌توانند در فعالیت‌های روزمره فرزندانشان مانند کمک به تکالیف یا شرکت در مراسم مدرسه حضور داشته باشند، ممکن است به‌تدریج ارتباط عاطفی خود را با فرزندانشان از دست بدهند. چالش دیگر، فشار روانی ناشی از انتظارات دوگانه است. افراد اغلب در محل کار با انتظاراتی مانند بهره‌وری بالا و تعهد کامل مواجه هستند، در حالی که در خانه نیز باید نقش همسر، والد یا فرزند مسئول را ایفا کنند. این دوگانگی می‌تواند به استرس، خستگی و حتی فرسودگی شغلی منجر شود. به‌ویژه زنان که در بسیاری از جوامع هنوز بار اصلی مسئولیت‌های خانه‌داری را بر دوش دارند، با این چالش به‌صورت مضاعف روبه‌رو می‌شوند. آن‌ها باید بین وظایف حرفه‌ای و خانوادگی تعادلی برقرار کنند که گاهی به قیمت سلامت جسمی و روانی‌شان تمام می‌شود. تأثیر فناوری نیز یکی دیگر از چالش‌های مهم است. در حالی که ابزارهای دیجیتال مانند تلفن‌های هوشمند و لپ‌تاپ‌ها امکان کار از راه دور را فراهم کرده‌اند، این موضوع گاهی مرز بین کار و زندگی شخصی را محو می‌کند. پاسخ دادن به ایمیل‌های کاری در نیمه‌شب یا شرکت در تماس‌های شغلی در حین صرف شام خانوادگی، نمونه‌هایی از این تداخل هستند. این وضعیت نه‌تنها کیفیت زمان حضور در کنار خانواده را کاهش می‌دهد، بلکه می‌تواند به ایجاد تنش و سوءتفاهم در روابط خانوادگی منجر شود. عدم حمایت اجتماعی و سازمانی نیز از دیگر موانع است. در بسیاری از محیط‌های کاری، فرهنگ سازمانی به گونه‌ای است که کارمندان تشویق به اولویت دادن به شغل خود می‌شوند و کمتر به نیازهای خانوادگی آن‌ها توجه می‌شود. مرخصی‌های محدود، عدم انعطاف در ساعات کاری و نبود برنامه‌های حمایتی مانند مهدکودک در محل کار، همگی می‌توانند تعادل بین کار و زندگی را دشوارتر کنند. پیامدهای عدم تعادل عدم تعادل بین کار و زندگی خانوادگی پیامدهای جدی به دنبال دارد. در سطح فردی، این وضعیت می‌تواند به مشکلات جسمی مانند بی‌خوابی، سردرد و ضعف سیستم ایمنی منجر شود. از نظر روانی نیز، افزایش اضطراب، افسردگی و احساس ناکامی از شایع‌ترین نتایج است. در سطح خانوادگی، روابط بین همسران ممکن است به دلیل کمبود وقت و توجه دچار سردی شود. فرزندان نیز که نیازمند حضور فعال والدین هستند، ممکن است احساس طردشدگی کنند یا در معرض مشکلات رفتاری و عاطفی قرار گیرند. در نهایت، این عدم تعادل می‌تواند به جامعه نیز آسیب برساند؛ زیرا خانواده‌های ناسالم، پایه‌های جامعه‌ای شکننده را تشکیل می‌دهند. راه‌حل‌های عملی برای ایجاد تعادل برای غلبه بر این چالش‌ها، راه‌حل‌هایی در سطوح فردی، خانوادگی و سازمانی وجود دارد که می‌توانند به بهبود کیفیت زندگی کمک کنند. مدیریت زمان و اولویت‌بندی یکی از اولین گام‌ها برای ایجاد تعادل، مدیریت مؤثر زمان است. افراد می‌توانند با برنامه‌ریزی دقیق، زمانی مشخص را به کار و زمانی دیگر را به خانواده اختصاص دهند. استفاده از ابزارهایی مانند تقویم‌های دیجیتال یا فهرست وظایف روزانه می‌تواند به اولویت‌بندی کمک کند. برای مثال، تعیین ساعتی مشخص برای پایان کار و خاموش کردن اعلان‌های کاری پس از آن، به فرد اجازه می‌دهد تا با ذهن آزاد در کنار خانواده حضور داشته باشد. تعیین مرزهای مشخص بین کار و زندگی ایجاد مرزهای شفاف بین زندگی حرفه‌ای و شخصی ضروری است. این کار می‌تواند شامل خودداری از انجام وظایف کاری در خانه یا اختصاص دادن فضایی خاص برای کار در منزل باشد. به‌عنوان مثال، اگر فردی از خانه کار می‌کند، بهتر است اتاقی جداگانه را به دفتر کار اختصاص دهد و پس از اتمام ساعت کاری، آن فضا را ترک کند. این جداسازی فیزیکی و ذهنی به کاهش تداخل کمک می‌کند. تقویت مهارت‌های ارتباطی در خانواده گفت‌وگو و هماهنگی بین اعضای خانواده می‌تواند از بسیاری از سوءتفاهم‌ها جلوگیری کند. اگر یکی از والدین به دلیل شغلش زمان کمتری در خانه است، بهتر است این موضوع با همسر و فرزندان مطرح شود و انتظارات به‌صورت شفاف بیان گردد. برگزاری جلسات خانوادگی کوتاه برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های مشترک، مانند سفر یا بازی، نیز می‌تواند به تقویت روابط کمک کند. استفاده هوشمندانه از فناوری فناوری می‌تواند هم مشکل‌ساز باشد و هم راه‌حل. افراد می‌توانند با محدود کردن استفاده از دستگاه‌های دیجیتال در زمان‌های خانوادگی، مانند هنگام غذا خوردن یا قبل از خواب، کیفیت حضور خود را افزایش دهند. از سوی دیگر، ابزارهای آنلاین می‌توانند برای هماهنگی بهتر وظایف خانوادگی، مانند خرید یا برنامه‌ریزی، به کار گرفته شوند. درخواست حمایت از محیط کار کارفرمایان نیز نقش مهمی در این زمینه دارند. کارمندان می‌توانند با مدیران خود درباره نیاز به انعطاف‌پذیری در ساعات کاری یا امکان دورکاری صحبت کنند. سازمان‌ها نیز می‌توانند با ارائه برنامه‌های حمایتی مانند مرخصی‌های خانوادگی، مشاوره روان‌شناختی یا تسهیلات مراقبت از کودکان، به کارکنان کمک کنند تا تعادل بهتری برقرار کنند. توجه به سلامت جسمی و روانی افراد باید به خودشان نیز اهمیت دهند. ورزش منظم، خواب کافی و اختصاص زمانی برای فعالیت‌های مورد علاقه می‌تواند انرژی لازم برای مدیریت همزمان کار و خانواده را فراهم کند. همچنین، در صورت احساس فشار بیش از حد، مراجعه به مشاور یا روان‌شناس می‌تواند راهگشا باشد. نقش فرهنگ و جامعه در کنار تلاش‌های فردی، فرهنگ جامعه نیز باید به سمتی حرکت کند که تعادل بین کار و زندگی را ارزشمند بداند. در برخی کشورها، مانند کشورهای اسکاندیناوی، سیاست‌هایی مانند مرخصی‌های طولانی برای والدین و ساعات کاری کوتاه‌تر به بهبود این تعادل کمک کرده است. در ایران نیز می‌توان با ترویج فرهنگ احترام به زمان خانوادگی و حمایت از سیاست‌های کاری منعطف، گام‌های مثبتی برداشت. تعادل بین کار و زندگی خانوادگی نه‌تنها یک انتخاب شخصی، بلکه یک ضرورت برای سلامت فرد، خانواده و جامعه است. اگرچه چالش‌هایی مانند فشار زمانی، استرس و تأثیرات فناوری این تعادل را تهدید می‌کنند، اما با مدیریت هوشمندانه زمان، تعیین مرزها، تقویت ارتباط خانوادگی و حمایت سازمانی می‌توان بر آن‌ها غلبه کرد. در نهایت، این تعادل به افراد اجازه می‌دهد تا هم در حرفه خود موفق باشند و هم از روابط عمیق و معنادار خانوادگی لذت ببرند. این هدف، نیازمند تعهد مشترک افراد، خانواده‌ها و نهادهای اجتماعی است تا جهانی متعادل‌تر و شادتر بسازیم.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 90 بازدید

همزمان با روز جهانی «کودکان قربانی خشونت»، سازمان ملل متحد نسبت به وضعیت کودکان در کشورهایی مانند افغانستان، کنگو، سومالیا و نایجریا ابراز نگرانی کرد. این سازمان امروز (چهارشنبه، ۱۴ جوزا) با نشر آماری، گفته است که در سال ۲۰۲۳ میلادی، بیش از ۱۱ هزار کودک در درگیری‌های مسلحانه کشته یا زخمی شده‌اند. سازمان ملل متحد تاکید کرده است: «کودکان نیازمند آرامش و محافظت هستند. آن‌ها نباید هدف قرار گیرند. روز جهانی کودکان بی‌گناه قربانی خشونت، بر تعهد ملل متحد به حقوق کودکان تاکید دارد.» این سازمان آماری از کشتار، ربایش، سوءاستفاده و محروم‌سازی کودکان از دسترسی به کمک‌های بشردوستانه در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر کرده است. گزارش سازمان ملل نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۳ میلادی، بیش از پنج هزار کودک در افغانستان، میانمار و سودان از دریافت کمک‌های بشردوستانه محروم مانده‌اند. طبق گزارش‌های نهادهای بین‌المللی کودکان افغانستان با چالش‌های متعددی روبرو هستند که زندگی و آینده آن‌ها را تهدید می‌کند. آن‌ها با بیماری‌هایی مانند سوءتغذیه و فلج اطفال، مشکلات آموزشی، فقر، نبود خدمات صحی مناسب و خطر ماین‌های باقی‌مانده از جنگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند. طبق آمار یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل، حدود چهار میلیون کودک در افغانستان از آموزش محروم‌اند. کمبود ساختمان‌های مناسب برای مکاتب، آب آشامیدنی سالم، امکانات بهداشتی و معلمان واجد شرایط به‌ویژه زنان از دلایل اصلی این محرومیت عنوان شده‌اند. با این حال، سازمان ملل هشدار داده که افغانستان یکی از آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر ماین‌ها و مواد منفجره باقی‌مانده از جنگ است.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 160 بازدید

اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل درتازه‌ترین مورد هشدار داده است که در صورت عدم تامین مالی از سوی آمریکا، میلیون‌ها تن در افغانستان از دریافت کمک‌ها محروم خواهند شد. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که کاهش کمک‌ها باعث بسته شدن بیش از ۴۲۰ مرکز صحی در سراسر افغانستان شده است. همچنین اوچا در ادامه تاکید کرده است که ۲۹۸ مرکز تغذیه در افغانستان نیز مسدود شده‌اند. در گزارش دفتر هماهنگ‌کنند کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل افزوده است که کاهش کمک‌ها باعث توقف پروژه‌های کمک‌رسانی به ارزش ۱۴۵ میلیون دالر شده است. براساس این گزارش، ۱۳ پروژه‌ آب، بهداشت و نظافت نیز به دلیل کاهش بودجه به حالت تعلیق درآمده‌اند. این سازمان در ادامه گفته است که تا پایان ماه مارچ ۲۰۲۵ میلادی، به ۷.۶ میلیون تن کمک شده، در حالی‌که در زمان مشابه در سال گذشته این رقم ۹.۴ میلیون تن بوده است. وزارت امور خارجه‌ی آمریکا کمک‌های بشردوستانه به افغانستان را به دلیل دخالت حکومت سرپرست متوقف کرده است. قابل ذکر است که با قطع کمک‌های بشردوستانه آمریکا به افغانستان، نهادهای امدادرسان با چالش‌های مالی روبرو شده‌اند. همچنین بر اساس آمار سازمان ملل متحد، در سال جاری میلادی ۲۲.۹ میلیون نفر در افغانستان نیاز به کمک‌های بشردوستانه دارند و ۱۶.۸ میلیون نفر آنان برای دریافت کمک در اولویت قرار گرفته‌اند. اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد برای کمک به این افراد ۲.۴۲ میلیارد دالر بودجه درخواست کرده است. این در حالی است که کمک‌های بشری به افغانستان به شدت کاهش و در کنار آن ده‌ها موسسه بشری فعالیتش را در افغانستان متوقف کرده‌اند. همچنین برنامه جهانی غذا می‌گوید که در سال گذشته غذای اضطراری و پول نقد را برای نزدیک به ۱۲ میلیون نفر در افغانستان فراهم کرده است و کمک به زنان و دخترانی را که با «گرسنگی شدید» روبرو هستند در اولویت قرار داده است.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 307 بازدید

دانشکده حقوق دانشگاه ملبورن اعلام کرده است که همراه با «موسسه آموزش و توسعه افغانستان» برنامه‌ای را برای حمایت از آموزش دختران افغانستانی راه‌اندازی می‌کنند. این دانشکده و نهاد «مید» با نشر اعلامیه‌ای مشترک گفته‌اند که یک پروژه یک‌ساله برای حمایت از دختران جوان در داخل و خارج از افغانستان راه‌اندازی می‌کنند. در اعلامیه آمده است: «محروم‌سازی از آموزش، مستقیماً بر زنانی جوان که هنوز در افغانستان زندگی می‌کنند و در آرزوی آغاز یا تکمیل تحصیلات در رشته حقوق هستند، تأثیر می‌گذارد.» دانشکده حقوق دانشگاه ملبورن افزوده است که این برنامه، توانایی زنان و دختران را در رشته‌های حقوقی افزایش می‌دهد. در اعلامیه آمده است که غلام شاه عادل الیزایی، رییس پیشین دانشکده حقوق و علوم سیاسی هرات و بنیان‌گذار نهاد «مید»، پیشینه‌ای موفق در ارائه خدمات آموزش حقوقی دارد. دانشکده حقوق دانشگاه ملبورن می‌گوید که قرار است این پروژه از سوی غلام شاه عادل طراحی و اجرا شود. حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، دختران و زنان را از مکتب و دانشگاه محروم کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. در این میان، فعالیت‌هایی چون صنایع‌دستی، خیاطی و کارهای محدود خانگی، از معدود گزینه‌های باقی‌مانده برای آنان به شمار می‌رود. یونیسف و شماری از نهادهای بین‌المللی تلاش دارند از طریق همین فرصت‌های محدود، راهی برای توان‌مندسازی زنان و دختران در افغانستان باز کنند.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 109 بازدید

مرکز خبرنگاران افغانستان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که حکومت سرپرست تا اکنون در ۱۹ ولایت نشر تصویر زنده‌جان در رسانه‌ها را ممنوع کرده است و این ممنوعیت به‌تازگی در ولایت لغمان نیز اجرا شده است. پاچاگل احمدی، رییس امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی در ولایت لغمان گفته است که رسانه‌ها در این ولایت پس از این باید مطابق با قانون امر به معروف و نهی از منکر، از نشر عکس و تصویر زنده‌جان خودداری کنند. مرکز خبرنگاران افغانستان تاکید کرده است که در لغمان افزون بر رادیو و تلویزیون ملی، رادیوهای خصوصی رغون، سوله ارمان، حسین و زیار فعالیت دارند که با اعمال دستور تازه امر به معروف، با محدودیت مواجه شده‌اند. این مرکز با ابراز نگرانی عمیق درباره‌ی ممنوعیت نشر تصاویر زنده‌جان افزوده است که این‌گونه اقدامات محدودکننده برخلاف اصول قانون رسانه‌های همگانی و اصول آزادی بیان است. مرکز خبرنگاران افغانستان در اعلامیه از حکومت سرپرست خواسته است که درباره‌ی این ممنوعیت تجدید نظر کنند. حکومت فعلی بر اساس مفاد قانون امر به معروف و نهی از منکر خود، نشر تصاویر زنده‌جان را ممنوع می‌کنند. حکومت این قانون را به‌صورت تدریجی اجرا می‌کنند و پس از آغاز اجرای آن، فعالیت چندین تلویزیون متوقف شده و شماری از تلویزیون‌ها نیز به رادیو تبدیل شده است.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 165 بازدید

سازمان بین‌المللی مهاجرت درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که اخراج اجباری مهاجران افغانستان از ایران به‌صورت چشم‌گیر افزایش یافته و این موضوع نگران‌کننده است. این سازمان با نشر گزارشی، اخراج اجباری خانواده‌های مهاجران افغاستانی را نگران‌کننده خوانده و از کشورها خواسته است که بازگشت اجباری مهاجران را تعلیق کند. سازمان بین‌المللی مهاجرت در ادامه تاکید کرده است که در ماه می ۱۵ هزار و ۶۷۵ خانواده‌ی مهاجر از ایران به افغانستان بازگشته‌اند که نسبت به ماه اپریل ۲.۳ برابر افزایش داشته است. در گزارش آمده است که تنها از ۲۵ می تا اول جون سال جاری میلادی، شش هزار و ۳۸۷ خانواده از ایران اخراج شده‌اند که شامل ۲۴ هزار و ۲۷۵ نفر می‌شود. براساس گزارش سازمان ملل متحد، از جمله در ۲۹ می ۹۵۵ خانواده از ایران اخراج شدند. سازمان بین‌المللی مهاجرت گفته است که در این مدت ۲۵ هزار و ۷۹۴ فرد مجرد نیز از ایران به افغانستان اخراج شده‌اند. براساس گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت، ایران بین جنوری و می سال جاری میلادی، ۴۵۰ هزار مهاجر افغانستانی را اخراج کرده که شامل ۳۰ هزار و ۲۶۶ خانواده نیز می‌شوند. سازمان بین‌المللی مهاجرت در بخشی از گزارش افزوده است: «درخواست فوری خود را از همه کشورها تکرار می‌کند تا فوراً بازگشت اجباری افغان‌ها را بدون توجه به وضعیت مهاجرت آنان تا زمانی که شرایط بازگشت امن، داوطلبانه و با عزت فراهم شود، متوقف کنند.» قابل ذکر است که جمهوری اسلامی ایران در سال جاری خورشیدی برگه‌های سرشماری مهاجران افغانستان را باطل کرد. براساس آمار مقام‌های ایرانی بیش دو میلیون نفر دارای برگه‌های سرشماری هستند. همین‌طور بیش از دو میلیون مهاجر فاقد هرگونه برگه‌اند. طبق معلومات، دارندگان این برگه‌ها پس از مراجعه به دفترهای موسوم به «دفتر کفالت»، برگه خروج از ایران دریافت می‌کنند و باید مطابق مهلت تعیین‌شده در این برگه، از ایران خارج شوند.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 168 بازدید

لیلی غزل، متولد ولایت بلخ است و تا سطح کارشناسی در دانشگاه بلخ تحصیل نموده است. او سال‌ها به عنوان آموزگار و زن فعال در عرصه‌ی حقوق بشر و اعاده‌ی حقوق زنان کار نمود، در سال ۱۴۰۰ هجری خورشیدی به ترکیه مهاجر شد و تا حال در آن کشور زندگی می‌کند. لیلی غزل‌ از آوان جوانی به شعر رو آورد و در دوسال پسین نام او به عنوان شاعر پرکار، توانا و مبارز بیشتر از پیش مطرح شده است. از بانو لیلی غزل در ماه‌های گذشته دو مجموعه شعر بنام‌های «رقص در باروت» و «دستنبو» منتشر شده است که هردو مجموعه با استقبال گرمی روبرو شده اند. در دنیای شعر و ادبیات، نام لیلی غزل به‌سرعت در حال بدل شدن به صدایی پرطنین برای زنان افغانستان است. او شاعری است که هنر خود را ابزاری برای بازتاب مشکلات و امیدهای زنان سرزمینش مبدل کرده است. لیلی خود را چنین معرفی می‌کند، لیلی غزل تنها بانوی معمولی است که عاشق زمزمه‌های ناخودآگاهِ شعر شد. شاید دیر شناخته شدنم نه به خاطر نادیده گرفته شدن، بلکه به این دلیل بود که شعرهایم مانند بارانِ آرامِ پاییزی نیاز داشتند تا کم‌کم به دلِ خاکِ ادبیات این سرزمین نفوذ کنند. چرا دیر؟ شاید چون شعر گفتن برای من همیشه مانند نجوایی خصوصی بود، نه فریادی برای شنیده شدن. ترجیح می‌دادم کلماتم آرام و بی‌ادعا رشد کنند، مانند گلی که در گوشه‌ای خلوت شکوفا می‌شود. جامعه‌ی ادبی ما غنی و پربار است و طبیعی است که گاهی صداهای تازه زمان می‌برد تا به گوش برسند. من هم صبور بودم و می‌دانستم اگر شعرهایم از سرِ صدق و خالصانه باشند، روزی راه خود را پیدا خواهند کرد. خوشحالم که امروز می‌توانم با خوانندگانم گفت‌وگو کنم. برای من مهم نیست که چه زمانی شناخته شدم، مهم این است که اگر شعری توانسته باشد دل کسی را لمس کند، همان بهترین پاداش برای شاعر است. انتخاب رشته ادبیات برای لیلی، مثل بسیاری از انتخاب‌های زندگی‌اش، ترکیبی بود از علاقه‌ی قلبی و تسلیم شدن در برابر شرایطی که مانند رودخانه‌ای خروشان، مسیر خود را به او تحمیل می‌کرد. از همان روزها که با روزنامه‌هایی که پدرش به‌ خانه می‌آورد و حروف را می‌شناخت، آرزویش این بود که روزی صدای مردم سرزمینش باشد. می‌خواست مثل آن خبرنگاران شجاعی باشد که از حقایق می‌نویسند و سکوت را می‌شکنند. اما در بلخ آن سال‌ها، حتی رویای خبرنگار شدن برای یک دختر هم گاهی بیش از اندازه بلندپروازانه به نظر می‌رسید. از کودکی آرزوی خبرنگاری و گرداننده‌گی بر سر داشت، اما نظر به شرایط و روزگار نابسامان آن‌روزها، ادبیات فارسی دری مثل پناهگاهی امن بود که خودش در این باب بیان می‌دارد: خانواده‌ام با این انتخاب موافق بودند؛ برای‌شان ادبیات هم قابل احترام بود، هم امن. شاید ناخودآگاه می‌دانستم که شعر هم می‌تواند همان رسانه‌ای باشد که همیشه می‌خواستم. در آن سال‌های پرالتهاب، دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه بلخ برای من تبدیل شد به کلاس‌های شعر که مثل پنجره‌هایی به دنیاهای جدید بودند، استادانی که به ما آموختند چگونه می‌توان با واژه‌ها هم فریاد زد، هم نوازش کرد. فضایی که اگرچه رویای خبرنگاری من را محقق نکرد، اما ابزارهای دیگری به من داد. امروز وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم که شاید تقدیر این بود که من از راه ادبیات به هدفم برسم شعرهای من همان گزارش‌های اجتماعی‌اند، اما با زبان تصویر و استعاره. هر غزل من حکایتی است از زندگی زنانی که صدای‌شان به رسانه‌ها نمی‌رسد؛ شاعری برای من نوعی روزنامه‌نگاری عمیق‌تر شده است. شعر گفتن برای لیلی مانند نهالی بود که در تنهایی رشد کرد. لیلی در آن روزهای نخست، حتی جرئت نداشت نام «شعر» را بر تراوشات ذهنش بگذارد. حدود ده تا دوازده سال پیش، نخستین جرقه‌های شاعری در او زده شد. نوشته‌های ابتدایی‌اش بیش‌تر شبیه زمزمه‌های ناپخته بودند، اما با وجود ناپختگی، اشتیاق عجیبی برای ادامه‌دادن در لیلی بود. در این مسیر، دیوان حافظ و مولانا همدم شب‌هایش بودند، اشعار پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد چراغ راهش شدند و بیدل به او آموخت چگونه می‌توان درد را به زیبایی بیان کرد. با وجود حضور در انجمن‌های ادبیِ فعال در بلخ، ترجیح داد راهِ خود را به‌تنهایی طی کند. هر شب، ساعت‌ها به مطالعه و مقایسه‌ی اشعار می‌پرداخت. بازنویسی‌های مکرر، استادِ واقعیِ لیلی بودند. هر نقدی که دریافت می‌کرد، حاصل مطالعه‌ی شخصی و تأملِ درونی بود. این انزوای عمدی به لیلی کمک کرد صدای اصیل خود را بیابد. گاهی، بهترین یادگیری، تجربه‌ی مستقیم است. شعرِ واقعی زمانی متولد می‌شود که شاعر، شجاعتِ بودنِ خودش را داشته باشد. اشعار لیلی خطاب به همه کسانی است که به حقوق بشر، عدالت اجتماعی و زیبایی‌های زندگی اهمیت می‌دهند. از زنان و مردانی که به دنبال تغییرات مثبت اجتماعی‌اند، گرفته تا جوانانی که در جستجوی الهام و امید هستند. هدف او این است که به وسیله اشعارش به آنان نشان دهد که حتی در تاریکی‌های عمیق، می‌توان شعله‌ای از امید را زنده نگه داشت و به فردایی بهتر ایمان داشت. «رقص در باروت» اولین اثر لیلی می باشد که بیشتر بر مقاومت و ایستادگی در برابر سختی‌ها تمرکز دارد، «دستنبو» که دومین مجموعه‌ی اشعار اوست به جستجوی زیبایی‌ها در دل همین سختی‌ها می‌پردازد. «دستنبو» نشانی از زیبایی، لطافت و عطری است که حتی در سخت‌ترین شرایط هم قابل درک و لمس است. «دستنبو» ابعاد انسانی و احساسی بیشتری را به نمایش می‌گذارد. واژه عشق در شعرهای لیلی نه فقط احساس، که سلاحی برای زیستن، فریادی برای دیده‌شدن، و رسالتی برای بیان ناگفتنی‌هاست. عشق به سرزمین، به زبان فارسی، و به زن‌بودن، پاسخی است به سکوتی که بر او تحمیل شده است. وقتی می‌نویسد: «عشق را در شبِ تردید پرآوازه کنیم»، از حق بودن دفاع می‌کند، عشق در غزل‌هایش گاهی معشوقی انسانی است، گاهی میهن، و گاهی آزادی. این‌ها چنان در هم آمیخته‌اند که جدایی‌شان ناممکن است: «چنانت دوست می‌دارم که آهویی بیابان را.» عاشقانه‌هایش را نه‌تنها برای معشوق، بلکه برای آن دختر بلخی می‌نویسد که زیر چادر سیاه، شعرهایش را پنهانی می‌خواند. آثار لیلی غزل نه تنها بازتاب‌دهنده‌ی زندگی و تجربیات فردی اوست، بلکه بیانگر دیدگاه‌های اجتماعی و فرهنگی است که می‌تواند برای هر خواننده‌ای جذاب و آموزنده باشد. آشنایی با این شاعر و آثارش به ما یادآوری می‌کند که فرهنگ و هنر همواره می‌توانند به ما کمک کنند تا دنیای پیرامون خود را بهتر درک کرده و به ارزش‌های انسانی بیشتر توجه کنیم. نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 105 بازدید

وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست می‌گوید که مأموران این وزارت در ولایت دایکندی برای «حفظ و ترویج ارزش‌های اسلامی» در اصلاح موی سر مردان، با سلمانی‌ها «نشست اصلاحی» برگزار کرده‌اند. این وزارت امروز (سه‌شنبه، ۱۳ جوزا) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که در سال‌های اخیر، برخی از مدل‌های وارداتی مو که ریشه در فرهنگ غربی دارند، در میان جوانان و نوجوانان رواج یافته که این امر می‌تواند در آینده موجب فاصله‌گیری نسل جدید از ارزش‌های اسلامی و هویت ملی شود.» در اعلامیه آمده است که عبدالمنان شهیدزاده، رییس امر به معروف و نهی از منکر در ولایت دایکندی در نشست با سلمانی‌ها گفته است: «اصلاح موی سر بر خلاف شریعت اسلامی یکی از منکرات آشکار در دین مبین اسلام است و در از بین بردن آن همکاری سلمانی‌ها مهم است.» این وزارت تاکید کرده است که سلمانی‌ها در دایکندی تعهد کرده‌اند که فعالیت خود را طبق شریعت عیار می‌کنند. در اعلامیه آمده است: « با این حال مسوولین سلمانی‌ها در این ولایت از تلاش‌های محتسبین وزارت امر به معروف در اقامه معروفات و ازاله منکرات تقدیر کرده و تعهد کردند که فعالیت و وظایف خود را طبق شریعت اسلامی عیار می‌کنند.» حکومت فعلی در سایر ولایت‌ها نیز درباره‌ی اصلاح مو و ریش مردان مقررات وضع کرده‌اند. حکومت سرپرست تراشیدن یا کوتاه‌کردن ریش مردان را نیز ممنوع کرده است. محدودیت‌ها بر مردان نسبت به زنان کم‌تر است. حکومت فعلی آرایشگاه‌های زنانه، پارک‌های تفریحی و ورزشی، حمام‌های زنانه و کافه‌ها را به‌روی زنان بسته‌اند.

ادامه مطلب