برچسب: رسانه گوهرشاد

1 ماه قبل - 151 بازدید

خبرگزاری‌های ایران درتازه‌ترین مورد گزارش داده‌اند که جسد یک زن افغانستانی و ‏سه کودکش در خانه‌ی‌شان در منطقه‌ی مرتضی‌گرد شهر تهران پیدا شده ‏است.‏ خبرگزاری رکنا با نشر گزارشی گفته است که اجساد این زن و سه فرزندش روز (‏جمعه، ۳ اسد) در پی تماس باشندگان محل به پولیس کشف شده است و همچنان براساس بررسی زن با سلاح سرد به قتل رسیده و سه ‏کودک خردسال او احتمالا خفه شده‌اند.‏ همچنین سایت هفت صبح در ادامه نوشته است که متخصصان پزشکی قانونی در ‏محل اعلام کردند که از زمان قتل حدود ۱۰ روز گذشته است.‏ سایت حقوق بشر هه‌نگاوی نیز این قتل را گزارش داده و نوشته ‏است که گفته می‌شود این زن، همسر دوم مرد افغانستانی بوده ‏که اخیرا به کشورش بازگشته و زن جوان به همراه فرزندانش در ‏خانه‌ی اجاره‌ی زندگی می‌کردند.‏ رسانه‌ها در مورد هویت، جنسیت و سن کودکان قربانی نیز جزییات نداده‌اند. مقام‌های ایران تا کنون درباره‌ی این رویداد توضیح نداده‌اند.‏ قابل ذکر است که طی ماه‌های اخیر چند مورد قتل مرموز شهروندان افغانستان در ‏ایران گزارش شده است.‏ چندی پیش جسد مثله‌شده‌ی یک دختر جوان به‌نام کبری رضایی، که ناپدید شده بود، ‏پیدا شد. بعدتر از این رویداد، یک پسر جوان به‌نام طاها ‏در شهر دماوند به قتل رسید. همچنین در گزارش شماری از رسانه‌ها آمده است که یک دختر ‏نوجوان اهل افغانستان در باغی در قم نیز به قتل رسیده است.‏ مقام‌های ایرانی تا اکنون درباره‌ی هیچ یکی از این رویدادها اظهارنظر ‏نکرده‌اند.‏

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 200 بازدید

کودکان برای رشد سالم جسمی، روانی و اجتماعی، بیش از هر چیز به عشق و محبت نیاز دارند. محبت برای روح کودک، درست مانند آفتاب و آب برای یک نهال است؛ عنصری حیاتی که رشد او را تضمین می‌کند. ابراز محبت، صرفاً یک رفتار احساسی یا لحظه‌ای نیست، بلکه یکی از اساسی‌ترین نیازهای روان‌شناختی اوست که اگر تأمین نشود، می‌تواند پیامدهای طولانی‌مدت و جبران‌ناپذیری به‌دنبال داشته باشد. محبت والدین، پایه‌ای‌ترین شکل امنیت عاطفی را در کودک ایجاد می‌کند. این احساس امنیت، پیش‌نیاز رشد اعتمادبه‌نفس، تاب‌آوری، جرئت برای کشف دنیای اطراف، توانایی شکل‌گیری روابط سالم در آینده و حتی موفقیت‌های تحصیلی است. کودکانی که در محیطی سرشار از محبت و توجه سالم رشد می‌کنند، کمتر دچار اضطراب، افسردگی، پرخاشگری یا مشکلات رفتاری می‌شوند. محبت؛ زبان فهم‌پذیر کودک برخلاف بزرگسالان که محبت را در قالب کلمات یا رفتارهای خاص درک می‌کنند، کودکان به محبت به‌عنوان زبان اصلی ارتباط با والدین خود نگاه می‌کنند. زبان آن‌ها، زبان منطق و کلام نیست، بلکه زبان قلب و احساس است. آن‌ها هنوز واژه‌های پیچیده را نمی‌فهمند، اما در آغوش کشیده شدن، نوازش، لبخند، تماس چشمی و شنیده شدن را کاملاً درمی‌یابند. این رفتارها برای کودک، نشانه‌ی پذیرش، ارزشمندی و عشق بی‌قید و شرط است. زمانی که والدین با کودک بازی می‌کنند، با او گفتگو می‌کنند یا به نگرانی‌هایش گوش می‌دهند، در واقع این پیام را به او منتقل می‌کنند: «تو مهم هستی، برایم اهمیت داری و من دوستت دارم.» این پیام‌های عاطفی، سنگ بنای شخصیت کودک را می‌سازند و به او کمک می‌کنند تا حس دوست‌داشتنی بودن را درونی کرده و برای خود ارزش ذاتی قائل شود. اثرات روانی محبت بر کودک کودکی که محبت کافی دریافت می‌کند، به احتمال بیشتری عزت‌نفس سالمی خواهد داشت و یک قطب‌نمای درونی برای ارزش‌گذاری به خود پیدا می‌کند. چنین کودکی خود را فردی ارزشمند، توانا و دوست‌داشتنی می‌بیند. در مقابل، کودکانی که از محبت کافی محروم‌اند، ممکن است در بزرگسالی با احساس ناامنی، ترس از طرد شدن، وابستگی ناسالم یا نیاز افراطی به تأیید دیگران دست‌وپنجه نرم کنند. تحقیقات نشان داده‌اند کودکانی که در سال‌های اولیه‌ی زندگی رابطه‌ای گرم و صمیمانه با والدین داشته‌اند، در آینده از مهارت‌های اجتماعی بالاتر و سالم‌تری برخوردارند، کمتر دچار مشکلات سلامت روان می‌شوند و در برابر چالش‌های زندگی و ناملایمات، مقاوم‌تر و منعطف‌تر عمل می‌کنند. ابراز محبت تنها محدود به کلمات نیست بسیاری از والدین ممکن است تصور کنند محبت کردن، صرفاً به بیان چند کلمه خلاصه می‌شود، در حالی که محبت واقعی در عمل و رفتار روزمره نمود پیدا می‌کند. گوش دادن فعال، در آغوش گرفتن، بازی کردن، اختصاص دادن وقت بدون عوامل حواس‌پرت‌کننده، تحسین تلاش و پشتکار (نه فقط نتیجه نهایی) و پرسیدن نظر کودک در تصمیمات ساده‌ی خانوادگی، همگی از راه‌های مؤثر ابراز محبت هستند. همچنین، ابراز محبت گاهی به معنای درک کردن کودک در زمان اشتباهاتش است. این یعنی احساسات او را بدون قضاوت بپذیریم و از او حمایت کنیم، حتی زمانی که با هیجانات دشواری مانند ترس یا خشم مواجه است. یک اصل مهم در اینجا، ایجاد تمایز بین رفتار کودک و شخصیت اوست. ما رفتار نامطلوب را اصلاح می‌کنیم، اما هرگز شخصیت کودک را سرزنش یا طرد نمی‌کنیم. محبت بی‌قید و شرط در برابر محبت مشروط یکی از آسیب‌زننده‌ترین رفتارها که مانند سمی پنهان عمل می‌کند، محبت مشروط است؛ یعنی دوست داشتن کودک، تنها به زمان‌هایی محدود شود که مطابق میل والدین رفتار می‌کند. این نوع محبت به کودک این پیام خطرناک را می‌دهد که ارزشمندی‌اش ذاتی نیست، بلکه امتیازی است که باید در ازای رفتارهای خوشایند و کسب رضایت دیگران به دست آورد. در مقابل، محبت بی‌قید و شرط یعنی والدین، کودک را همان‌طور که هست، با تمام ضعف‌ها، اشتباهات و احساسات ناخوشایندش دوست دارند. چنین محبتی نه‌تنها احساس امنیت ایجاد می‌کند، بلکه به کودک خودشفقتی (Self-compassion) را می‌آموزد؛ یعنی یاد می‌گیرد که خود را با تمام نقص‌هایش دوست داشته باشد، در دام کمال‌گرایی بیهوده نیفتد و در نتیجه، همین دیدگاه سالم و مهربانانه را نسبت به دیگران نیز پیدا کند. موانع ابراز محبت گاهی والدین به‌دلیل سبک فرزندپروری سخت‌گیرانه‌ای که خود تجربه کرده‌اند، یا باورهای فرهنگی نادرستی که ابراز محبت را نشانه‌ی ضعف یا لوس شدن فرزند می‌دانند، از نشان دادن عشق خود به کودک خودداری می‌کنند. گاهی نیز مشغله‌های روزمره، فشارهای سنگین اقتصادی و اجتماعی یا فشارهای روانی باعث می‌شود والدین فراموش کنند که محبت، غذای روزانه‌ی روان کودک است. در چنین شرایطی، لازم است والدین آگاهانه برای ابراز محبت وقت بگذارند؛ حتی اگر این محبت، شامل چند لحظه تماس چشمی، یک آغوش ساده یا گوش دادن به صحبت‌های کودک با تمام وجود باشد. در نهایت، اگر والدین احساس می‌کنند در ابراز احساسات یا سبک فرزندپروری خود با مشکلی جدی روبه‌رو هستند، کمک گرفتن از مشاوران کودک و خانواده نشانه‌ی ضعف نیست، بلکه نشانه‌ی عشق و مسئولیت‌پذیری است. این متخصصان می‌توانند با ارائه‌ی راهکارهای عملی و بدون قضاوت، مسیر بهبود رابطه را به شما نشان دهند. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 166 بازدید

نهاد زنان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که برای توانمندسازی زنان افغانستان، با سازمان‌های زنان در سراسر کشور همکاری می‌کند و در کنار آنان می‌ماند. این نهاد روز (جمعه، ۳ اسد) با نشر گزارشی گفته است که دستاوردهایی را که زنان افغانستان طی دو دهه گذشته با سختی به‌دست آورده‌اند، اکنون تحت حاکمیت حکومت سرپرست از میان رفته‌اند و افغانستان با بحرانی بی‌سابقه در زمینه‌ حقوق زنان و دختران مواجه است. بخش زنان سازمان ملل در ادامه ایستاد‌گی زنان در برابر محدودیت‌ها موجود را الهام‌بخش توصیف کرده است. این در حالی است که در چهار سال گذشته محدودیت‌های گسترده و دست‌وپاگیری علیه زنان وضع شده است. با وجود درخواست‌های مکرر جامعه جهانی برای تأمین حقوق زنان، حکومت فعلی تا اکنون پاسخ مثبت نداده و ادعا کرده است که حقوق آنان بر اساس شریعت اسلامی رعایت می‌شود. همچنین حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 163 بازدید

روزنامه گاردین به نقل از سازمان پزشکان بدون مرز درتازه‌ترین مورد هشدار داده است که در دو هفته‌ گذشته، نرخ سوءتغذیه حاد در میان کودکان زیر پنج سال در غزه سه‌برابر افزایش یافته است. این روزنامه روز (جمعه ۳ اسد/ ۲۵ جولای) گزارش داده که سازمان داکتران بدون رمز وضعیت گرسنگی در نوار غزه را بی‌سابقه توصیف کرده و اسرائیل را به استفاده «عمدی» از گرسنگی به‌عنوان سلاح متهم کرده است. پزشکان بدون مرز در ادامه تاکید کرده است که تنها در یک هفته گذشته، یک‌چهارم کودکان خردسال و زنان باردار یا شیردهی که در کلینیک‌های این نهاد در غزه معاینه شده‌اند، دچار سوءتغذیه بوده‌اند. همچنین این سازمان در ادامه اعلام کرده است که شمار مراجعان مبتلا به سوءتغذیه در کلینیک شهر غزه نسبت به ماه مه چهار برابر شده و تا اکنون دست‌کم ۱۲۲ تن به‌دلیل گرسنگی جان باخته‌اند. این سازمان از مقامات اسرائیلی خواست تا دسترسی گسترده به غذا و کمک‌های امدادی به غزه را فراهم کنند و افزود که بیماران و کارکنان مراقبت‌های بهداشتی در غزه اکنون برای بقا تلاش می‌کنند. برنامه جهانی غذا نیز گفته است که نزدیک به یک‌سوم مردم غزه برای چند روز متوالی هیچ غذایی دریافت نمی‌کنند. این نهاد هشدار داده است که بیش از ۹۰ هزار زن و کودک در غزه به درمان فوری در پی سوءتغذیه نیاز دارند.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 209 بازدید

برنامه جهانی غذا در تازه‌ترین مورد هشدار داده است که فرصت‌های کاری در کشور همچنان به‌شدت محدود باقی مانده، دستمزد کارگران پایین بود و قدرت خرید مردم کاهش یافته است. این سازمان گزارش هفتگی بازار افغانستان، که وضعیت بازارها در هفته سوم ماه جولای ۲۰۲۵ میلادی را بررسی کرده و می‌گوید که میانگین روزهای کاری برای نیروی کار فصلی تنها ۲.۴ روز در هفته است؛ در حالی‌که دستمزد روزانه کارگران غیرماهر به‌طور متوسط ۳۱۶ افغانی تعیین شده است. برنامه جهانی غذا تاکید کرده است که این ارقام نشان می‌دهند که از نظر سطح اشتغال و درآمد، در مقایسه با میانگین دو سال گذشته هیچ پیشرفتی حاصل نشده و همچنان رکود اقتصادی و بیکاری گسترده ادامه دارد. در ادامه آمده است که قیمت شماری از اقلام غذایی اساسی در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته در سطح کشور همچنان بالا است‌. این سازمان افزوده است که نمک ۲۰ درصد افزایش قیمت داشته، روغن پخت‌وپز ۱۸ درصد گران‌تر شده، برنج ۹ درصد افزایش یافته و آرد گندم ارزان‌قیمت نیز ۱ درصد گران‌تر شده است. در این گزارش آمده است که میانگین قیمت سبد غذایی غیرنقدی برنامه جهانی غذا در سطح ملی نسبت به هفته گذشته ۰.۳ درصد و نسبت به سال گذشته یک درصد افزایش یافته است. این سبد که شامل نیازهای اولیه غذایی خانواده‌هاست، معیاری برای سنجش توان دسترسی مردم به غذا در شرایط عادی و بحرانی است. همچنین در بخشی از آمده است که سبد غذایی تعیین‌شده توسط کمیته (گروه امنیت غذایی و کشاورزی) که از ماه می ۲۰۲۴ میلادی با قیمت ۵۸۰۰ افغانی تعریف شده بود، اکنون ۵.۱ درصد کاهش یافته اما هنوز به سطحی نرسیده که نیاز به بازنگری یا اصلاح فوری داشته باشد. براساس این گزارش قیمت اقلام کلیدی سبزیجات در هفته سوم جولای کاهش یافته است که عمدتاً به دلیل افزایش تولید داخلی و بهبود دسترسی به بازارها بوده است. به‌طور مشخص قیمت بادنجان رومی ۴.۷ درصد کاهش یافته، پیاز ۱.۴ درصد ارزان‌تر شده و قیمت کچالو با ۱ درصد افزایش همراه بوده است. همچنین در حوزه اقلام غیرخوراکی مانند کودهای شیمیایی و خوراک دام، گزارش نشان می‌دهد که نوسانات هفتگی جزئی وجود داشته است. با این حال، در مقایسه سال‌به‌سال، قیمت کودها کاهش یافته، در حالی‌که خوراک دام کنسانتره و دانه‌های اصلاح‌شده افزایش قیمت داشته‌اند.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 133 بازدید

رادیو اروپای آزاد درتازه‌ترین مورد گزارش داده است که مقام‌های تاجیکستان روند تازه‌ای از بازداشت و اخراج پناه‌جویان اهل افغانستان را در مناطق نزدیک به شهر دوشنبه آغاز کرده‌اند و ده‌ها تن از مردان، زنان و کودکان افغانستانی از خانه‌های‌شان منتقل شده‌اند. رادیو اروپای آزاد، روز (جمعه، ۳ اسد) با نشر گزارشی گفته است که صدها پناه‌جوی اهل افغانستان در رودکی و شهر وحدت تاجیکستان هشدار دریافت کرده‌اند که اگر ظرف ۱۵ روز این کشور را ترک نکنند، به‌گونه اجباری اخراج خواهند شد. این رادیو به نقل از چند پناه‌جوی افغانستانی در شهر وحدت گزارش داده است که در تاریخ ۱۵ جولای، موترهای حامل نظامیان تاجیک وارد محل سکونت افغانستانی‌ها شده و ده‌ها تن را با خود برده‌اند. رادیو اروپای آزاد به نقل از یکی از این پناه‌جویان نوشته است که نیروهای پولیس اسناد شناسایی شهروندان افغانستان را ضبط کرده و تاریخ مشخصی را برای ترک کشور به آن‌ها تعیین کرده‌اند. قابل ذکر است که براساس آمار کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهند‌گان، تا پایان سال ۲۰۲۴ میلادی حدود ۰ هزار و ۹۰۰ پناه‌جوی اهل افغانستان در تاجیکستان ثبت بوده‌اند. اما برخی تخمین‌ها شمار واقعی پناه‌جویان اهل افغانستان را تا ۱۳ هزار تن نیز برآورد کرده‌اند. در حالی اخراج شهروندان افغانستان از تاجیکستان شروع شده است که ایران و پاکستان تا اکنون صدها هزار مهاجر را به صورت اجباری اخراج کرده است. این اخراج‌ها در حالی پس از جنگ ایران و اسراییل شدت یافته است که افغانستان با بحران شدید حقوق بشری و انسانی مواجه ا‌ست و بسیاری از اخراج‌شد‌گان، از جمله زنان، خبرنگاران و مدافعان حقوق بشر در معرض خطر واقعی نقض حقوق بشر قرار دارند.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 207 بازدید

پژوهشی که اخیراً در نشریه علمی و تخصصی «یائسگی» در آمریکا منتشر شده، نشان می‌دهد که زنان با افزایش سن، احساس خشم بیشتری دارند، اما کمتر آن را نشان می‌دهند. نتایج این پژوهش همچنین حاکی از افزایش ناگهانی خشم در مرحله پایانی باروری در زنان است. واشنگتن‌پست با نشر گزارشی گفته است که پژوهشگران دریافته‌اند که احساس خشم با افزایش سن بیشتر می‌شود، اما بیان و بروز خشم کاهش می‌یابد که نشان‌دهنده کنترول خشم با افزایش سن است. پژوهشگران داده‌های مربوط به ۲۷۱ زن را که در این مطالعه شرکت کرده‌اند، مورد تحلیل قرار داده‌اند؛ زنانی که در بازه‌ سنی ۳۵ تا ۵۵ سال قرار داشته‌اند و همچنان در دوره‌ فعال قاعدگی بوده‌اند. نتایج این پژوهش نشان داده که خشم زنان در مرحله پایانی باروری نیز به‌طور ناگهانی افزایش یافته و اما با نزدیک شدن به یائسگی، آنان کمتر خشم خود را بروز داده و شدت خشم نیز کاهش می‌باید. پژوهشگران معتقدند خشم ممکن است در میانسالی نقش مهمی داشته باشد و زنان ممکن است با نزدیک شدن به یائسگی، مهارت کنترول و تنظیم احساسات خود را بهبود بخشند. مونیکا کریسمس، معاون مدیر انجمن یائسگی، در بیانیه‌ای گفت: «جنبه روانی گذار یائسگی می‌تواند تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفه‌ای زنان داشته باشد. آموزش زنان درباره احتمال تغییرات خلقی در این دوران حساس و مدیریت فعال علائم، می‌تواند تاثیر عمیقی بر کیفیت کلی زندگی و سلامت داشته باشد.» محققان با توجه به ارتباط احتمالی بین سرکوب طولانی‌مدت خشم و مشکلات قلبی مانند فشار خون خواستار تحقیقات بیشتر درباره خشم و زنان با افزایش سن شده‌اند.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 166 بازدید

مسوولان محلی از ولایت ننگرهار می‌گویند که یک دختر ۲۰ ساله، پس از سقوط در یک چاه عمیق در ولسوالی شینوار این ولایت جان خود را از دست داده است. سید طیب حماد، سخنگوی فرماندهی پولیس ننگرهار گفته است که این دختر جوان صبح امروز (پنج‌شنبه، ۲ اسد) در منطقه‌ی «کانال ۲۷» از مربوطات ولسوالی شینوار در یک چاه روباز سقوط کرده است. وی در ادامه تاکید کرده است که این رویداد هنگامی رخ داده که این دختر جوان برای کشیدن آب از چاه، درون آن سقوط کرده است. سخنگوی فرماندهی پولیس ننگرهار افزوده است که جسد این دختر جوان توسط تیم نجات از چاه آب بیرون آورده شده است. باید گفت که موارد مشابه در گذشته نیز مرگ‌آفرین بوده است. همچنین چند وقت پیش، تلاش‌ها برای نجات یک کودک از چاه در ولسوالی «ده‌یک» ولایت غزنی به ناکامی انجامید و چهار امدادگر نیز به‌دلیل شارتی برق وسایل شان جان باختند. سراج‌الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله‌ی حکومت سرپرست دستور داده است که روی تمام چاه‌ها باید پوشانده شود و با کسانی که از این دستور سرپیچی کند، برخورد صورت می‌گیرد.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 224 بازدید

در گوشه‌ای از شهر، جایی که خانه‌ها نیم‌ساخته بود و بوی خاک خیس در کوچه‌ها پخش می‌شد، جایی که سیمان هنوز خشک نشده و سطل‌ها از آبِ گل‌آلود پر بود، دختری خردسال به نام مریم، با چشم‌هایی که هیچ‌گاه کودکانه نخندیده بود، هر صبح با صدای پاهای برادرش بیدار می‌شد. صدایی که دیگر نه هشدار ساعت بود و نه آواز پرنده؛ صدایی بود از جنس زنده‌ماندن، صدایی که هر روز پیش از طلوع آفتاب، می‌گفت: "من هنوز هستم، من هنوز می‌روم، تا تو نمانی." مریم، دوازده سال داشت، اما انگار سال‌های عمرش، بار سنگین قرن‌ها را بر دوش کشیده بود. از روزی که مادر در راه مهاجرت، در نیمه‌شب سرد و خاموش، به سکوت رفت و دیگر بازنگشت، تا روزی که پدر در آن‌سوی مرز، در میان دود و آتش، به تلی از خاکستر مبدل شد، مریم فقط مانده بود با یک برادر. و برادر، نامش رسول بود. رسول، آن جوان هجده‌ساله که گاه لباس‌هایش از بس شسته شده بود، دیگر رنگ نداشت. پسرکی که هنوز لبخندهایش بوی سادگی می‌داد، اما دستانش مثل مردی پنجاه‌ساله ترک برداشته و زخمی شده بود. از بام تا شام، در سرگ و کارهای ساختمانی، در ساختمان‌هایی که مال او نبود، در خانه‌هایی که هیچ‌گاه نامش بر سندشان نوشته نمی‌شد، کار می‌کرد. دیوار می‌چید، گچ می‌زد، آجر بالا می‌برد، بی‌آن‌که ناله‌ای کند یا لحظه‌ای زانویش خم شود. نه کسی از او پرسیده بود که چند ساله‌ای، نه کسی برایش پرسیده بود که آیا خسته نیستی؟ تنها چیزی که از او می‌خواستند، دو دست سالم بود و تن سالم برای روز بعد. و او هر روز، همان دست‌ها را، همان تن را، در اختیار شهر می‌گذاشت. هر غروب، وقتی آفتاب پشت ساختمان‌های نیمه‌کاره می‌مرد، و سایه‌ها در کوچه‌ها راه می‌افتاد، رسول با لباسی خسته، صورتی خاک‌آلود، و نانی در دست، به خانه برمی‌گشت. و مریم، پشت پنجره‌ای که شیشه‌هایش ترک خورده بود، همان‌جا می‌ایستاد، تا ببیند برادرش باز هم آمده یا نه. رسول، با همان لبخند مهربان، که همیشه اندوهی پشت آن پنهان بود، در را باز می‌کرد، می‌نشست، کفش‌هایش را درمی‌آورد، پاهای زخمی‌اش را زیر خود جمع می‌کرد، و چای تلخ را جرعه‌جرعه می‌نوشید. گاهی هم زیر لب، برای مریم آواز می‌خواند؛ نه با صدای خوش، که با دلی که می‌خواست برای خواهرش نقش پدر و مادر را بازی کند. اما روزی آمد، که هیچ شباهتی با روزهای دیگر نداشت. روزی که هنوز آفتاب به نیمه نرسیده بود، که صدای در زدن آمد. نه در زدن عادی، که کوبیدن در. انگار کسی آمده بود که نه برای احوال‌پرسی، بلکه برای پایان دادن آمده بود. در گشوده شد. دو مرد با لباس‌هایی اتوکشیده، اما نگاه‌هایی سردتر از زمستان داخل شدند. یکی‌شان گفت: "مدرک داری؟" رسول مکث کرد. بغض در گلویش پیچید. صدایش پایین بود. گفت: "نه، اما من این‌جا کار می‌کنم... من تنها نان‌آور خواهرم هستم... من..." اما جمله‌اش نیمه‌تمام ماند. در دنیای این مردها، واژه‌ها اگر روی کارت نباشند، اعتباری ندارند. دستش را گرفتند. مریم خواست چیزی بگوید، اما صدایش در نیامد. فقط نگاه کرد. رسول هم برگشت و نگاهش کرد. لبخند زد، آن لبخند خاموشِ همیشگی، اما این‌بار، لبخندش انگار می‌گفت: "نترس، زود برمی‌گردم." سوارش کردند در پشت وانت. پشت‌بامی بی‌سقف، روی زنگ‌زده‌ترین فلزها. جاده خاکی بود. گرد و خاک می‌خورد در دهان. وانت، تلو‌تلو می‌خورد. هیچ کمربندی نبود، هیچ حفاظی، هیچ کسی که بپرسد: "خسته‌ای؟ سردت است؟" و آن‌گاه که وانت در یکی از پیچ‌های تند شهرک‌های کرج، در دل کوه، خم برداشت، رسول، این کارگر بی‌مدرک، از پشت افتاد. تنش به زمین خورد، صدایی نکرد، فریادی نکشید. تنها خاک فهمید که چه گنجی را دارد در آغوش می‌گیرد. نه کسی ایستاد، نه کسی گریست. تنها چند چشم، شاید از دور، چیزی دیدند. اما او دیگر نفس نمی‌کشید. نه کفنی بود، نه گور رسمی، نه فاتحه‌ای. او رفته بود. مثل بادی در کوچه‌های بی‌صدا. مثل سطلی که از کارگاه پرت می‌شود، و فردا یکی دیگر جایش می‌آید. و مریم ماند. با لباسی که هنوز بوی برادرش را داشت. با لحافی که دو نفره بود، اما حالا تنها یک طرفش گرم می‌شد. با چای تلخی که دیگر هیچ‌وقت کسی ننوشید. مریم ماند. در خانه‌ای سرد، پشت پنجره‌ای شکسته، با روبانی قرمز در موهایش، و چشمانی که دیگر اشک نداشتند. تنها چیزی که از رسول ماند، آجرهایی بود که هیچ‌کس نپرسید چه دستی آن‌ها را چیده است. خانه‌هایی که روشن‌اند، گرم‌اند، مستحکم‌اند، اما صدای آن که آن‌ها را ساخت، خاموش شد، پیش از آن‌که حتی یک "خداحافظ" بگوید. او فقط کارگر بود. نه دزد بود، نه قاتل، نه قاچاقچی. نه باری بر دوش شهر، نه تهدیدی برای امنیت. او فقط نان می‌خواست. او فقط خواهرش را نمی‌خواست تنها بگذارد. او فقط… همین بود. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 179 بازدید

همزمان با اخراج گسترده‌ی مهاجران افغانستانی از ایران، علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی می‌گوید که کشورش آماده فراهم کردن زمینه آموزش آنلاین برای دانش‌آموزان افغانستان است. سفارت ایران در کابل امروز (پنج‌شنبه، ۲ اسد) با نشر پیامی به نقل از آقای کاظمی نوشته است که وی این موضوع را با فیلیپو گراندی، کمیشنر عالی سازمان ملل در امور پناهنده‌گان، مطرح کرده است. این مقام ایرانی در حالی این ادعا را مطرح کرده است که از ثبت‌نام دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی غیرقانونی در ایران امتناع می‌شود. براساس گزارش‌ها، دانش‌آموزان مهاجر در ایران در بیشتر موارد اجازه ثبت‌نام در مکاتب را ندارند. این در حالی است که ایران اخراج مهاجران اهل افغانستان را در روزهای اخیر افزایش داده است. گفتنی است که دختران اخراج‌شده از ایران در افغانستان با ممنوعیت آموزش روبرو هستند. این اخراج‌ها در حالی پس از جنگ ایران و اسراییل شدت یافته است که افغانستان با بحران شدید حقوق بشری و انسانی مواجه ا‌ست و بسیاری از اخراج‌شد‌گان، از جمله زنان، خبرنگاران و مدافعان حقوق بشر در معرض خطر واقعی نقض حقوق بشر قرار دارند.

ادامه مطلب