برچسب: زنان و دختران

3 هفته قبل - 30 بازدید

برنامه توسعه سازمان ملل متحد به مناسبت روز جهانی کارآفرینی زنان و دختران اعلام کرده است که از اکتبر ۲۰۲۱ میلادی تا سپتامبر ۲۰۲۵، بیش از ۱۳۳ هزار زن در افغانستان از طریق حمایت این سازمان به فرصت‌های شغلی و درآمد دست یافته‌اند. این سازمان امروز (چهارشنبه، ۲۸ عقرب) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که زنان و دختران بیشترین آسیب را در افغانستان متحمل می‌شوند. این در ادامه تاکید کرده است که طی این مدت از ۸۱ هزار و ۸۹۷ کسب‌وکار کوچک به رهبری زنان حمایت کرده است. برنامه توسعه این سازمان می‌گوید که بیش از ۴.۵ میلیون شهروند افغانستان از این حمایت‌ها بهره‌مند شده‌اند. استفان رودریگز، نماینده مقیم برنامه توسعه سازمان ملل در افغانستان گفت: «با همکاری شرکای خود، در حال ساختن آینده‌ای روشن‌تر و عادلانه‌تر برای همه افغانستانی‌ها هستیم.» در اعلامیه آمده است، زنانی که از برنامه‌های ایجاد شغل سازمان ملل بهره‌مند شده‌اند، با ابراز خرسندی می‌گویند که این طرح‌ها به توانمندسازی زنان و ایجاد درآمد برای آنان کمک می‌کند. یکی از دختران هنگام قالین‌بافی گفت: «من توانستم با موفقیت از پدرم حمایت کنم و به توانایی خود برای ادامه تحصیل و رسیدن به اهدافم نیز اعتماد دارم.» پس از قدرت‌گیری حکومت فعلی در افغانستان، علاوه بر ممنوعیت آموزش دختران و زنان در مکاتب، دانشگاه‌ها و مراکز صحی، فعالیت‌های شغلی آنان نیز محدود شده است. این در حالی است که بسیاری از شهروندان در ولایت‌های مختلف از افزایش گرسنگی، بیکاری و فقر ابراز نگرانی می‌کنند. گزارش اخیر سازمان ملل نشان می‌دهد که چالش اشتغال زنان اهل افغانستان به دلیل محدودیت‌های حکومت فعلی در کشور افزایش یافته است. بر اساس این گزارش، بسیاری از زنان قادر به کار در دفاتر نیستند و برخی نیز اجازه فعالیت میدانی ندارند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 73 بازدید

منابع محلی از ولایت فراه می‌گویند که یک مرد در ولسوالی گلستان این ولایت، همسرش را با چاقو به شکل بسیار فجیع سر بریده و دخترش را زخمی کرده است. دست‌کم دو منبع با تایید این رویداد گفته‌اند که این حادثه خشونت‌بار روز (سه‌شنبه، ۲۷ عقرب) در روستای «دهک» از مربوطات ولسوالی گلستان رخ داده است. مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت فراه نیز این رویداد را تایید کرده‌ و گفته‌اند که این مرد بازداشت شده و تحت بازجویی قرار دارد. منبع در ادامه افزوده است که تا اکنون انگیزه‌ی این قتل روشن نیست. پیش از این نیز مواردی از قتل زنان به‌دست اعضای خانواده‌ی‌شان از ولایت‌های مختلف کشور گزارش شده است. عامل اغلب این قتل‌ها خشونت خانوادگی دانسته می‌شود. همچنین باید گفت که پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 58 بازدید

برنامه‌ی توسعه‌ سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که جاپان ۸۶۴ میلیون ین، معادل ۵.۶ میلیون دالر را برای بهبود معیشت و حمایت از فرصت‌های اقتصادی زنان و دختران افغانستان کمک کرده است. این نهاد روز (سه‌شنبه، ۲۷ عقرب) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که در این زمینه تفاهم‌نامه‌ای میان کنیچی ماساموتو، سفیر جاپان در افغانستان و استیفن رودریگز، نماینده‌ی برنامه‌ی توسعه‌ سازمان ملل متحد برای این کشور، امضا شده است و با این کمک، یک پروژه‌ی دوساله با عنوان «بهبود معیشت زنان از طریق ترویج فعالیت‌های اقتصادی در مناطق مرزی» راه‌اندازی می‌شود. در اعلامیه تاکید شده است که این پروژه از طریق ۷۳ پروژه‌ی کوچک، دسترسی به زیرساخت‌های تولیدی مبتنی بر جامعه، منابع مالی و بازارها را برای دو‌ هزار و ۱۰۰ شرکت کوچک و متوسط به رهبری زنان بهبود خواهد بخشید و فراگیری اقتصاد محلی را ارتقا خواهد داد. همچنین اعلامیه به نقل از کنیچی ماساموتو، سفیر جاپان در کابل نوشته است: «جاپان در کنار مردم افغانستان، به‌ویژه زنان در مسیر دست‌یابی به استقلال اقتصادی و کرامت انسانی آنان ایستاده است.» وی در ادامه افزوده است: «این پروژه به ایجاد فرصت‌های امن و مؤثر برای زنان کمک می‌کند تا بتوانند از خود و خانواده‌های‌شان حمایت کنند.» در عین حال، استیفن رودریگز، نماینده‌ی برنامه‌ی توسعه‌ سازمان ملل متحد برای افغانستان تصریح کرد که این پروژه در ادامه‌ی پروژه‌ی تقویت فعالیت اقتصادی زنان و دختران در سکتور خصوصی است که ثابت کرد سرمایه‌گذاری روی کسب‌وکارهای زنان برای یک افغانستان شکوفا ضروری است. این نهاد در پروژه مشابه قبلی نیز از یک هزار و ۲۶۰ کسب‌وکار زنان حمایت کرده و بیش از دو هزار و ۵۰۰ شغل ایجاد کرده است که ۸۷ درصد آن را زنان تشکیل می‌دهند. همچنین نزدیک به ۹۰ پروژه زیربنایی در این چارچوب در حال تکمیل شدن است. این در حالی است که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت‌های گسترده‌ای بر فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی زنان وضع کرده است. حکومت فعلی کار زنان و دختران را در ادارات دولتی، سازمان‌های غیردولتی داخلی و بین‌المللی منع و شماری از کسب‌وکارهای تحت مدیریت زنان را تعطیل کرده‌ است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 93 بازدید

در کوچه‌های خاموش یکی از محله‌های قدیمی کابل، دختری زندگی می‌کند که نامش شاید در هیچ کتاب یا گزارش رسمی نوشته نشده باشد، اما در دل شش دختر دیگری، چون چراغی روشن می‌سوزد و امید را در تاریک‌ترین روزها زنده نگه می‌دارد. این دختر، سپیده، یکی از هزاران دختری‌ست که عمرش را در سایه‌ی محدودیت، منع، ترس و ناامیدی سپری کرده، اما هیچ‌گاه نخواست تسلیم شود. او تنها تا صنف دوازدهم درس خواند؛ درست در سالی که آرزوهایش برای رفتن به پوهنتون به اوج رسیده بود، زمانی که برای رشته‌های مورد علاقه‌اش برنامه‌ریزی می‌کرد و در ذهنش آینده‌ای روشن می‌ساخت. اما با بسته شدن دانشگاه‌ها برای دختران، همه چیز در یک لحظه فروریخت. صبحی که با کتاب و قلم خوش‌رنگش از خانه بیرون رفت، هرگز باور نمی‌کرد آن روز، آخرین روز قدم زدنش در مسیر آموزش باشد. صدایی کوتاه و سرد، همه چیز را تمام کرد: «پوهنتون برای دخترها بسته شد.» همین جمله، مانند چاقویی که آرام و عمیق فرو می‌رود، سال‌ها زحمت، آرزو و امیدش را در خود دفن کرد. سپیده روزها را در سکوت می‌گذراند. اتاقی که روزی پر از کتاب، دفترچه و برنامه‌های درسی‌اش بود، به محلی تبدیل شده بود که هر روز در آن احساس شکست می‌کرد. مادرش شب‌ها به‌آرامی لباس گرمی روی شانه‌اش می‌انداخت و می‌گفت: «دخترم، شاید روزی باز شود.» اما این جمله، هرچند پر از مهربانی بود، هر روز برای سپیده زخمی تازه می‌ساخت؛ زخمی که از امیدهای بی‌سرانجام زاده می‌شد. بیرون از خانه، دختران دیگر نیز به همان سرنوشت گرفتار بودند؛ شانه‌های خمیده، چشمان بی‌نور، لبخندهایی که سال‌ها بود رنگ واقعی نداشت. در میان همه‌ی این دردها، چیزی در دل سپیده آرام نمی‌گرفت. او نمی‌توانست در خانه بنشیند و خود را خاموش کند. حس می‌کرد زندگی از او وظیفه‌ای بزرگ‌تر می‌خواهد؛ اینکه نه فقط برای خودش، بلکه برای دختران دیگر هم کاری بکند. یک روز، وقتی در حویلی ایستاده بود و دختر همسایه را دید که با چادر سفید و کهنه‌ای بر سر، آهسته به عقب بازمی‌گشت و مادرش زیر لب می‌گفت: «درس نیست، کار نیست... خدا به حال دخترها رحم کند»، دل سپیده لرزید. آن لحظه، چون جرقه‌ای، آتش سال‌ها خاموشی‌اش را شعله‌ور کرد. رو به مادرش کرد و گفت: «مادر، اگر درس ما را گرفتند، اگر کار را هم گرفتند، مگر دستان ما بی‌جان شده؟ کاری می‌کنم، حتی اگر خیلی کوچک باشد.» مادرش، با تمام نگرانی‌هایی که جامعه بر قلبش نهاده بود، آهسته لبخند زد و گفت: «تو از کودکی همین‌گونه بودی... اگر دنیا صد دروازه را به رویت می‌بست، یکی را خودت می‌ساختی.» سپیده خیاطی را از مادرش آموخته بود؛ نه به‌صورت حرفه‌ای، اما آن‌قدر که بتواند لباس ساده‌ای بدوزد. همان مهارت کوچک، تنهاترین امید او شد. از اندک پس‌اندازی که داشت، فقط توانست یک ماشین خیاطی دست‌دوم بخرد. ماشین قدیمی، زنگ‌زده بود و هر چند دقیقه یک‌بار نخ را پاره می‌کرد، اما برای سپیده، این ماشین دریچه‌ای به آینده بود. با پول کمی که از باقی‌مانده روزگار داشت، دو کیلو پارچه خرید؛ پارچه‌ای که در آن روزها برایش فقط پارچه نبود، بلکه «آغاز یک زندگی تازه» بود. او نخستین لباس‌ها را برای همسایه‌ها دوخت؛ ساده‌ترین لباس‌ها، اما با دقت و عشق. چند روز بعد، زنی از سر کوچه آمد و گفت: «دختر جان، شنیده‌ام دستت خوب است، یک چادر هم برای ما بدوز.» سپیده همان روز فهمید که شاید این کار، تنها راهی باشد که نه‌تنها او را از این خاموشی نجات می‌دهد، بلکه می‌تواند برای دختران دیگر نیز دری بگشاید. کم‌کم سفارش‌ها بیشتر شد. در میان تمام محدودیت‌ها، هنوز زنانی بودند که برای چند لباس، چادر یا پیراهن، به دستی ماهر نیاز داشتند. سپیده اما دلش نمی‌خواست تنها خودش از این راه نانی داشته باشد. هر بار که به چهره دختران بیکار محل نگاه می‌کرد، حس می‌کرد بخشی از درد آن‌ها در جان خودش هم فرو می‌رود. به چند دختر همسایه گفت که اگر مایل باشند، می‌توانند بیایند و در کنارش خیاطی یاد بگیرند. نخستین کسانی که آمدند، دو دختر از همسایه‌ها بودند؛ دخترانی که مثل سپیده در آخرین سال مکتب مانده و حسرت دوباره درس‌خواندن به دل‌شان مانده بود. با خجالت وارد شدند، گویی می‌ترسیدند مبادا این کارگاه کوچک هم روزی بسته شود یا برای‌شان دردسری به‌وجود آورد. سپیده به آن‌ها گفت: «اینجا نه کسی استاد است، نه کسی شاگرد. ما فقط دخترانی هستیم که نمی‌گذاریم زندگی ما را خاموش کند.» بعد از آن دو، دو دختر دیگر آمدند و سپس دو دختر دیگر. به این ترتیب، در مدت چند هفته، شش دختر در آن اتاق کوچک گرد آمدند؛ اتاقی که شاید برای مردان محل چیزی جز گوشه‌ای خاموش از خانه نبود، اما برای آن‌ها تبدیل شده بود به دانشگاهی که از آن محروم شده بودند، محیط کاری که بسته بودند، و خانه‌ای که در آن دوباره یاد گرفتند قلب‌شان بتپد. در کنار سپیده، آستین، پیراهن، چادر، لباس سنتی، و حتی دوخت‌های دست‌دوز کوچک را آموختند. هر لباسی که تمام می‌شد، گویی بخشی از غم دل‌شان هم کم می‌گردید؛ هر خطی که ماشین خیاطی می‌کشید، مانند خطی تازه از زندگی در روح‌شان نقش می‌بست. اما هیچ روزی نبود که ترس در اطراف‌شان نباشد. چند بار مردان محل آمدند و با کنجکاوی پرسیدند: «در این اتاق چه می‌کنید؟ چرا دخترها جمع می‌شوند؟» خانواده‌ها نگران بودند، مخصوصاً مادران. می‌گفتند: اگر کسی شکایت کند، اگر کسی بد بفهمد، ممکن است مشکل‌ساز شود. اما سپیده، همیشه با صدایی آرام و لبخندی خسته اما استوار، می‌گفت: «ما کار خلافی نمی‌کنیم. فقط می‌دوزیم… فقط زندگی را زنده نگه می‌داریم.» همین جمله، چون سدی، در برابر همه حرف‌ها و فشارها ایستادگی می‌کرد. ماه‌ها گذشت. روزی یکی از خانم‌هایی که به کارگاه می‌آمد، گفت عروسی دخترش نزدیک است و اگر ممکن باشد، لباس مهمان‌ها را در همین کارگاه بدوزند. دل سپیده لرزید؛ نه از ترس، بلکه از خوشحالی. این نخستین سفارش بزرگ‌شان بود. تمام شش دختر دست‌به‌کار شدند. شب‌ها تا دیر وقت می‌دوختند؛ خسته می‌شدند، دست‌های‌شان زخم می‌شد، اما در چشمان‌شان نوری بود که سال‌ها گم شده بود. وقتی آن سفارش بزرگ به پایان رسید، سپیده توانست از درآمد آن برای هر دختر سهمی بپردازد. یکی از دخترها همان روز اشک ریخت و گفت: «سال‌ها بود فکر می‌کردم هیچ‌وقت نمی‌توانم برای خانه نان ببرم… امروز حس کردم هنوز زنده‌ام.» سپیده همان شب نتوانست بخوابد؛ نه از خستگی، بلکه از خوشحالی. فکر می‌کرد اگر دنیا این‌همه دروازه را بر او بسته، باز هم توانسته در اتاق کوچک خانه‌اش پنجره‌ای باز کند؛ پنجره‌ای که از آن نور، نه تنها به زندگی خودش، بلکه به زندگی شش دختر دیگر هم تابیده است. او نمی‌دانست آیا روزی دانشگاه‌ها باز می‌شود یا نه، نمی‌دانست آیا روزی اجازه کار به دختران داده می‌شود یا نه. اما باور داشت که تا وقتی یک دختر نفس می‌کشد، آرزو می‌تواند دوباره زنده شود. باور داشت مهارت کوچک می‌تواند زندگی بزرگی بسازد، و دست‌هایی که اجازه قلم گرفتن ندارند، شاید بتوانند با نخ و پارچه دنیایی تازه شکل دهند. امروز کارگاه سپیده هنوز کوچک است؛ ماشینی کهنه در گوشه اتاق، چند طاقه پارچه کنار دیوار، و هفت دختر—او و شش شاگردش—که در سکوت اما با قلبی روشن کار می‌کنند. شاید جهان آنها را نمی‌بیند، شاید هیچ‌کس نام‌شان را در جایی نمی‌نویسد، اما حقیقت این است که در همان اتاق کوچک، زندگی دوباره جریان دارد. سپیده هر روز با دیدن دخترانی که با لبخند—هرچند کوچک و لرزان—کار می‌کنند، احساس می‌کند ارزش تمام دردها را داشته است. او ثابت کرد که اگر هزار راه بسته شود، یک دختر می‌تواند از یک نخ باریک هم پلی به فردا بسازد؛ پلی که روی آن شش دختر دیگر هم قدم می‌زنند… و شاید روزی هزار دختر.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 85 بازدید

سازمان داکتران بدون مرز اعلام کرده است که محدودیت تازه‌ای که از ۵ نومبر در هرات وضع شده است، زنان شامل بیماران، مراقبان و کارمندان صحی را ملزم به پوشیدن چادری برای ورود به مراکز درمانی می‌کند، باعث کاهش چشمگیر مراجعه‌کنندگان به مراکز بهداشتی شده است. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که آمارها نشان می‌دهد که تنها در سه روز نخست اجرای این دستور، پذیرش بیماران در بخش اطفال شفاخانه منطقه‌ای هرات ۲۸ درصد کاهش یافته است. در بخشی از گزارش آمده است که این محدودیت محلی که به‌صورت ناگهانی در تمامی مراکز درمانی عمومی از جمله شفاخانه هرات اعمال شده و موانع تازه‌ای را بر سر راه زنان ایجاد کرده و زندگی روزمره آنان را بیشتر مختل کرده است. سارا شاتو، مدیر برنامه پزشکان بدون مرز تاکید کرده است: «با این تصمیم، ورود بیماران و مراقبان زن به بیمارستان تنها بر اساس نوع پوشش تعیین می‌شود نه نیاز طبی. هرگونه محدودیت بر زنان بیمار، به معنای تأخیر در دریافت خدمات و حتی محرومیت از درمان است. این موضوع برای مادران و کودکانی که همین حالا با چالش‌های جدی برای دسترسی به خدمات صحی مواجه‌اند، پیامدهای خطرناک خواهد داشت.» همچنین این سازمان از این موضوع ابراز نگرانی کرده که این محدودیت‌ها در دیگر نقاط ولایت نیز بر ارائه خدمات تأثیر گذاشته است. در گذرگاه مرزی اسلام‌قلعه با ایران، وضعیت مشابهی گزارش شده است. بنابر اطلاعات سازمان‌های بشردوستانه، از بیش از ۱۰۰ کارمند زن که پیش‌تر در این نقطه کار می‌کردند، اکنون تنها سه نفر یک قابله، یک پزشک و یک پرستار اجازه فعالیت دارند و آن هم به شرط پوشیدن چادری در تمام مدت کار. این در حالی است که بسیاری از زنانی که اخیراً از ایران اخراج شده‌اند، با وضعیت صحی شکننده وارد کشور می‌شوند و نیاز فوری به رسیدگی دارند. پزشکان بدون مرز هشدار داده است که «تأثیر مجموعی این محدودیت‌ها، چه در مراکز درمانی هرات و چه در گذرگاه اسلام‌قلعه، نگران‌کننده است.» قابل ذکر است که از سال ۲۰۲۱ میلادی، زنان در افغانستان به‌طور فزاینده‌ای از عرصه عمومی حذف شده‌اند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 86 بازدید

منابع محلی از ولایت کابل می‌گویند که فرخنده، دختر ۱۷ ساله‌ای که حدود یک‌ونیم ماه پیش با پسر یکی از چهره‌های بانفوذ محلی ولایت تخار ازدواج کرده بود، در شرایط مشکوک در کابل به قتل رسیده است. رسانه‌ها گزارش داده‌اند که فرخنده ۴۵ روز پیش براساس توافق خانوادگی با عمادالله، پسر حاجی احسان‌الله مشهور حاجی ملنگ، ازدواج کرده بود. رسانه‌ها به نقل از نزدیکان فرخنده نوشته‌اند که او پس از ازدواج در محیطی از فشار و خشونت زندگی می‌کرد. در گزارش آمده است که دو شب پیش جسد این دختر در آپارتمانی در نزدیکی خانه مادر شوهرش در گلبهارسنتر شهر کابل پیدا شده است. در ادامه آمده است که خانواده فرخنده مرگ او را «غیرعادی» می‌دانند و می‌گویند زمانی که خواستند جسد را برای بررسی به طب عدلی منتقل کنند، از سوی فرزندان حاجی ملنگ مانع شده‌اند. در گزارش‌ها آمده است که جسد فرخنده بدون رضایت پدرش و بدون انجام هرگونه تحقیق، به‌سرعت دفن شده است. براساس معلومات موجود، حاجی‌ احسان‌الله سهم‌دار معدن طلای قریه‌ی سمتی در ولسوالی چاه‌آب تخار و شریک بشیر نورزی است. همچنان گزارش شده است که برادر فرخنده نیز در شرکت استخراج طلای حاجی احسان‌الله کار می‌کند. مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت کابل در مورد این قتل چیزی نگفته‌اند. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 49 بازدید

استفان دوجاریک، سخنگوی دبیرکل سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که رفع تمامی محدودیت‌ها بر زنان و دختران در افغانستان ضروری است. آقای دوجاریک این اظهارات را در یک نشست خبری، با اشاره به گزارش تازه‌ برنامه‌ توسعه‌ ملل متحد درباره‌ی وضعیت معیشتی شهروندان افغانستان مطرح کرده و گفته است که محدودیت‌های وضع‌شده بر زنان و دختران در افغانستان مانع از کار زنان و تردد آنان در خارج از خانه می‌شود. وی در ادامه تاکید کرده است که محدودیت‌ها بر کار زنان اجرای عملیات‌ انسان‌دوستانه و بازسازی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. سخنگوی دبیرکل ملل متحد، در بخشی از سخنانش از ادامه‌ی ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان انتقاد کرده و گفته است که این وضعیت «غیرقابل قبول» است. سازمان ملل متحد در ادامه افزوده است که بدون تضمین حقوق زنان و دختران، اقدام‌های انسان‌دوستانه و بازسازی در افغانستان به شکل کامل امکان‌پذیر نخواهد بود. گزارش برنامه‌ی توسعه‌ای ملل متحد، نشان می‌دهد که بازگشت میلیون‌ها نفر به مناطق بازگشتی افغانستان، تحت فشار اقتصادی شدید، شوک‌های آب‌وهوایی و زمین‌لرزه‌های اخیر انجام می‌شود و خانواده‌ها برای تأمین نیازهای روزانه‌ی خود ناچار به کاهش وعده‌های غذایی، فروش دارایی‌ها و گرفتن وام شده‌اند. همچنین بر بنیاد داده‌های سازمان ملل متحد، پس از بازگشت حکومت فعلی به قدرت بیش از ۸۰ فرمان به هدف محدودکردن زنان و دختران صادر و اجرا شده است. همچنان تلاش‌ها و خواست‌های جهانی مبنی بر لغو این محدودیت‌ها تا اکنون بی‌نتیجه بوده است.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 78 بازدید

برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که افغانستان در سال ۲۰۲۵ میلادی شاهد یکی از بزرگ‌ترین موج‌های بازگشت مهاجران بوده و در این مدت بیش از ۲.۳ میلیون نفر به کشور بازگشته‌اند. این نهاد با نشر گزارشی تحت عنوان «از بازگشت تا بازسازی برای بازگشت‌کنندگان افغانستانی و جوامع میزبان»، گفته است که بسیاری از بازگشت‌کنندگان، به‌ویژه زنان و دختران، بدون پس‌انداز، مدرک یا مسکن با شرایط دشواری روبرو هستند. در بخشی از گزارش آمده است که زنان و دختران بازگشت‌کننده بیش از دیگران از فقر، محدودیت‌های حرکتی، دسترسی اندک به خدمات اساسی و خطرات امنیتی رنج می‌برند. در ادامه آمده است که همچنان به‌دلیل محدودیت‌های اجتماعی و اقتصادی، شمار زیادی از زنان توانایی دسترسی به خدمات صحی، آموزشی و فرصت‌های کاری را از دست داده‌اند. برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل گفته است که تداوم بحران‌های طبیعی از جمله زلزله، سیل و خشک‌سالی، روند بهبود و بازسازی را ک‍ُند کرده و خانواده‌های بازگشت‌کننده را در معرض ناامنی و بی‌ثباتی بیشتر قرار داده است. این نهاد تاکید کرده است که بازگشت‌کنندگان، به‌ویژه زنان، با وجود همه چالش‌ها، مهارت و اراده‌ی بازسازی زندگی خود را دارند و در صورت دریافت حمایت هدف‌مند، می‌توانند نقش مؤثری در ایجاد جوامع مقاوم‌تر و توان‌مندتر ایفا کنند. این در حالی است که در پی تشدید محدودیت‌های حکومت سرپرست، بسیاری از زنان و دختران، فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران، نظامیان پیشین و دیگر قشرهای آسیب‌پذیر مجبور به ترک افغانستان شدند. شمار زیادی از آنان به کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان پناهنده شدند؛ اما این کشورها در سال‌های پسین روند اخراج  مهاجران افغانستانی را تشدید کرده است.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 72 بازدید

مسوولان در فرماندهی پولیس ولایت سمنگان می‌گویند که در نتیجه‌ی وقوع یک حادثه‌ی ترافیکی در شاهراه سمنگان-بغلان، دو زن جان باخته و سه مرد زخمی شده‌اند. حشمت‌الله رحمانی، سخنگوی فرماندهی پولیس سمنگان گفته است که این حادثه امروز (شنبه، ۲۴ عقرب) در منطقه‌ی کوتل رباتک رخ داده است. آقای رحمانی در ادامه تاکید کرده است که یک عراده موتر نوع فلانکوچ با یک عراده موتر نوع پاسو تصادف کرده که در نتیجه دو زن جان باخته و سه مرد دیگر زخمی شده‌اند. او در ادامه افزوده است که زخمیان این حادثه برای درمان به شفاخانه‌ ولایتی بغلان منتقل شده و تحت مراقبت‌های صحی قرار دارند. از سوی دیگر، مسوولین مدیریت ترافیک فرماندهی پولیس ولایت سمنگان علت این تصادف را بی‌احتیاطی رانندگان عنوان کرده‌اند. رویدادهای ترافیکی در روزهای اخیر در ولایت‌های مختلف کشور افزایش یافته است. حوادث ترافیکی در افغانستان سالانه جان صدها نفر را می‌گیرد و صدها زخمی برجای می‌گذارد. نبود علایم ترافیکی، خرابی جاده‌ها و بی‌احتیاطی رانندگان از عوامل اصلی وقوع این حوادث گفته می‌شود.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 85 بازدید

همزمان با روز جهانی علم برای صلح و توسعه، دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا برای افغانستان اعلام کرده است که سرمایه‌گذاری در علم و حمایت از دانش‌آموزان و استادان، قدرتمندترین مسیر به‌سوی آینده‌ی پایدار و مرفه است. این دفتر امروز (دوشنبه، ۱۹ عقرب) با نشر پیامی در حساب کاربری فیس‌بوک خود نوشته است که تعهد اتحادیه اروپا به حمایت از آموزش در افغانستان کاملاً حیاتی است. دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در ادامه تاکید کرده است که علم و دانش کلیدهایی برای صلح پایدار، نوآوری و حل مسأله و آینده‌ای متکی به خود برای همه‌ی شهروندان افغانستان است. این دفتر در بخشی از پیامش افزوده است: «ما در باور خود مبنی بر این‌که دانش پایه و اساس پیشرفت است، محکم ایستاده‌ایم. ما باید اطمینان حاصل کنیم که هر جوان افغان می‌تواند پتانسیل خود را شکوفا کند.» در حالی از روز جهانی علم برای صلح و توسعه تجلیل می‌شود که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. همچنان در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران و زنان بست، در حالی که ‏بخش صحت سراسر افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش و تحصیل باز بمانند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب