برچسب: افغانستان

2 هفته قبل - 124 بازدید

سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده است که رسیدگی به نیازهای صحی بی‌‌پیشینه زنان و کودکان مهاجر برگشته از ایران و پاکستان در مرزهای افغانستان، نیازمند حمایت و کمک فوری است. این سازمان با نشر گزارشی نگرانی شدید خود را نسبت به نیازهای صحی مهاجران کشور به ویژه زنان و کودکان که به گونه بی‌سابقه‌ از ایران و پاکستان به افغانستان باز می‌گردند، ابراز کرده و گفته است که از ماه اپریل سال جاری میلادی تا اکنون، بیش از ۸۳۶ هزار نفر از طریق گذرگاه‌های رسمی افغانستان از جمله اسلام‌قلعه، تورخم، میلک و سپین‌بولدک به کشور بازگشته‌اند. سازمان جهانی بهداشت در ادامه تاکید کرد: «بازگشت‌کنندگان که شامل زنان حامله، مادران با کودکان و کودکان بدون سرپرست هستند، تنها با آن‌چه در دستان‌شان دارند، باز می‌گردند. بسیاری از آنان نیاز فوری به خدمات صحی، غذا و سرپناه دارند.» این سازمان در ادامه افزوده است که با حمایتش، تیم‌های صحی موارد زیادی از زخم‌ها، عفونت‌ها، کم‌آبی و سوءتغذیه را، به‌ویژه در میان کودکان و سالمندان، در مرزهای افغانستان ثبت کرده‌اند. بر اساس این گزارش، تا اکنون به بیش از ۸۴ هزار تن در گذرگاه‌های مرزی و مراکز خوش‌آمدگویی خدمات صحی ابتدایی ارائه شده است. در همین حال داکتر ادوین سنیزا سالوادور، نماینده سازمان جهانی بهداشت می‌گوید: «ما با افزایش شمار مادران، کودکان و سالمندانی روبه‌رو هستیم که مریض، ناتوان و بی‌سرنوشت باز می‌گردند. ما هرچه در توان داریم انجام می‌دهیم، اما نیازها به‌سرعت در حال افزایش است. اگر کمک فوری دریافت نکنیم، توانایی پاسخ‌گویی سریع در مناطق ضروری را از دست خواهیم داد.» این سازمان می‌افزاید که برای سه ماه آینده یک طرح عملیاتی به ارزش ۲ میلیون دالر ارائه کرده؛ اما اگر حمایت مالی اضافی فراهم نشود، خدمات اساسی مانند واکسن، تداوی عاجل و مراقبت‌های صحی برای مادران و کودکان با مشکل مواجه خواهند شد. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 118 بازدید

اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشری سازمان ملل متحد اعلام کرده است که فعالیت ۴۰۰ مرکز درمانی در افغانستان به دلیل کم بودجه متوقف شده و از پیامدهای بحران بودجه‌ای است که جان میلیون‌ها شهروند افغانستان را تهدید می‌کند. تام فلچر، معاون این نهاد در سفر پنج روزه به افغانستان این اظهارات را مطرح کرده و نسبت به وخامت وضعیت بشری در کشور هشدار داده است. فلچر از ۲۷ اپریل تا ۲ می به کابل، قندهار و قندوز سفر کرد و با مقام‌های حکومت فعلی، امدادگران و جوامع آسیب‌پذیر دیدار داشته است. او در دیدارهای خود تاکید کرده است که مشارکت زنان امدادگر برای ارائه کمک‌های مؤثرو فرهنگی، حیاتی است و بدون حضور آن‌ها، دسترسی به جوامع آسیب‌پذیر، به‌ویژه زنان و کودکان، به‌شدت مختل می‌شود. وی در ادامه تاکید کرد: «توسعه بدون آموزش و مشارکت کامل دختران غیرممکن است.» براساس آمارهای ارائه شده از جنوری تا اپریل ۲۰۲۵ میلادی، بیش از ۱۸۰ هزار مهاجر در پی اجرای مرحله دوم طرح اخراج مهاجران از پاکستان، به کشور بازگشته‌اند که بسیاری از آنان، از جمله دارندگان کارت شهروندی افغانستان، پس از سال‌ها زندگی در پاکستان اکنون به کشوری بازمی‌گردند که برایشان غریبه است. در مراکز مرزی از جمله تورخم و اسپین بولدک، سازمان‌های بشردوستانه مراکز پذیرش ایجاد کرده‌اند که خدمات اولیه از جمله غذا، آب، مراقبت‌های پزشکی و حمایت روانی ارائه می‌دهند. اما ظرفیت این مراکز به‌شدت تحت فشار است. اوچا گفته است که آقای فلچر در بازدید از این مناطق گفت: «برای بسیاری از بازگشت‌کنندگان، افغانستان دیگر خانه‌ای آشنا نیست. آنها نه دارایی دارند، نه حمایت اجتماعی. آن‌ها به کشوری بازمی‌گردند که نمی‌شناسند.» قابل ذکر است که افغانستان از آسیب‌پذیرترین کشورهای جهان در برابر تغییرات اقلیمی است. میانگین دمای کشور از سال ۱۹۵۱ تا اکنون بیش از ۲.۴ درجه افزایش یافته و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که خشکسالی‌های سالانه تا سال ۲۰۳۰ به وضعیتی رایج تبدیل خواهند شد. آقای فلچر در این زمینه هشدار داد: «سطح آب‌های زیرزمینی در برخی مناطق تا ۳۰ متر کاهش یافته، و در برخی ولایت‌ها، میزان بارندگی نسبت به حد نرمال تا ۵۵ درصد پایین‌تر است. آینده، گرم‌تر و خشک‌تر خواهد بود.» او در پایان از جامعه جهانی خواست: «ما به حمایت بیشتر نیاز داریم نه فقط پول، بلکه تعهد سیاسی، همبستگی انسانی و احترام به اصول بشردوستانه. سازمان ملل می‌ماند، اما بدون حمایت اهداکنندگان، نمی‌تواند پاسخ دهد.»

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 92 بازدید

منابع محلی از ولایت قندهار می‌گویند که یک زن جوان در ناحیه‌ی سوم شهر قندهار خود را حلق‌آویز کرده و به زندگی‌اش پایان داده است. دست‌کم دو منبع با تایید این موضوع گفته‌اند که این زن پس‌ازچاشت روز (شنبه، ۱۴ سرطان) خود را در اتاقش حلق‌آویز کرده و فوت کرده است. منبع تاکید کرده است که این زن ۲۹ سال سن داشت و دومین زن شوهرش بوده است. همچنین منبع در بخشی از صحبت‌هایش افزوده است که این زن جوان در زندگی مشترک با همسر دوم شوهرش با مشکلاتی مواجه بوده است. منبع دلیل و علت خودکشی این زن جوان را خشونت خانوادگی عنوان کرده است. به گفته‌ی منبع، این زن مدتی پیش از طریق تلفن با شوهرش آشنا شده و ازدواج کرده بود، اما شوهرش به‌دلیل مشکلات اقتصادی به‌تازگی او را به خانه‌ی پدرش فرستاده بود. مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت قندهار تا اکنون در این مورد اظهارنظر نکرده‌اند. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان پس از تسلط حکومت فعلی به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، عدم دسترسی به خدمات صحی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها در بین زنان و جوانان بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 132 بازدید

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که با توجه به کاهش ‏کمک‌های جهانی برای افغانستان، آینده‌ی بازگشت‌کنندگان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.‏ این نهاد با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که با بازگشت ۱.۴ میلیون نفر در سال ‏جاری، نیاز به کمک در افغانستان تشدید شده است.‏ کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است که برای شروع دوباره به حمایت ‏نیاز دارد.‏ این روزها اخراج مهاجران از ایران به‌شدت ادامه دارد.‏ براساس آمار، روزانه ده‌ها هزار نفر از مرزهای غربی وارد افغانستان می‌شوند. عمده‌ی ‏بازگشت‌کنندگان خانواده‌های مهاجر هستند.‏ بازگشت مهاجران در وضعیتی است که بحران اقتصادی افغانستان با کاهش ‏کمک‌ها روبه وخامت است.‏ این در حالی‌ است که روزانه شمار زیادی از مهاجران افغانستانی، به‌ویژه زنان و کودکان، از مرز ایران وارد افغانستان می‌شوند. براساس گزارش‌ها، مادران، کودکان، زنان باردار و افراد سالمند از آسیب‌پذیرترین گروه‌ها در میان مهاجران به‌شمار می‌روند که به خدمات بهداشتی، غذا و سرپناه نیاز فوری دارند. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند. اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران که حدود ۴۰۰ هزار مهاجر افغانستانی از کشور اخراج شده‌اند. او گفت که مصوبه دولت به مجلس ایران ارسال شده تا طرح سامان‌دهی مهاجران اجرایی شود.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 160 بازدید

احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان درتاره‌ترین مورد اعلام کرده است که جامعه امروز بیش از هر زمان دیگری به راه و آموزه‌های مکتب امام حسین نیاز دارد. آقای مسعود روز (یک‌شنبه، ۱۵ سرطان) در سالروز عاشورا (سال‌روز شهادت امام حسین) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «اما حسین در تمام ادوار تاریخ برای آزادی‌خواهان و عدالت‌طلبان، الگوی ایثار و فداکاری و پرچم‌دار مبارزه برای آزادی بوده است.» وی در ادامه تاکید کرده است: «هیچ زمانی به اندازه امروز به راه و مکتب حسین نیازمند نبوده‌ایم.» همچنین حامد کرزی، رییس ‌جمهور سابق افغانستان، نیز به مناسبت روز عاشورا بر وحدت میان مردم کشور تاکید کرده است. آقای کرزی روز (یک‌شنبه، ۱۵ سرطان) با نشر پیامی در صفحه ایکس نوشته است که باید از این فرصت برای تقویت وحدت و شکوفایی بیشتر کشور استفاده کنند. او افزوده است: «امیدوارم هموطنان عزیز ما با استفاده از معنویت و برکت روز عاشورا و ایام محرم، متحدانه و یک‌صدا برای افغانستانی مترقی، شکوفا و برخوردار از نعمت علم و دانش، تلاش و کوشش کنند.» این در حالی است که منابع محلی در ولایت هرات گزارش داده‌اند که نیروهای حکومت فعلی در روزهای دهه‌ی محرم اقدام به جمع‌آوری و تخریب پرچم‌ها و موکب‌های عزاداری در مناطق جبرییل، کوره‌ملی و شهرک خاتم‌الانبیا کرده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 276 بازدید

لینا حیدر، دختر اهل افغانستان تنها یازده سال دارد و احتمالا جوان‌ترین دانش‌آموزشی است که در آلمان موفق شده است تا دیپلم لیسه عالی (Abitur) دریافت کند و وارد دانشگاه شود. رسانه‌ها گزارش داده‌اند که لینا حیدر، دختری ۱۱ ساله اهل افغانستان مقیم شهر بُن (Bonn)، در تابستان سال ۲۰۲۵ میلادی موفق شد دیپلوم دبیرستان/ لیسه آلمان (آبیتور) را در مدرسه سنت آدلهید (Sankt-Adelheid-Gymnasium) که وابسته به اسقف‌نشین شهر کلن است، دریافت کند. در ادامه آمده است که لینا حیدر، باشنده شهر بُن و از خانواده‌های مهاجر افغان است که لقب «خردسال‌ترین دانش‌جو» را در این کشور کسب کرده است. او موفق شده دوره لیسه را در مدت شش سال تکمیل کند؛ درحالی که دانش‌آموزان آلمانی این دوره را در ۱۲ یا ۱۳ سال تکمیل می‌کنند. بر اساس گزارش‌ها، لینا با هوش بالا، تمرکز استثنایی و حمایت خانواده‌اش توانسته در آزمون‌های نهایی (Abitur) موفق شود. او اکنون برای ادامه تحصیل در رشته‌ طب آماده می‌شود. وی می‌گوید: «در هر حال خوشحالم. بالاخره به‌آن رسیدم.» از صنف درسی زیاد استفاده نکرده و در مجموع، فقط شش سال را در مکتب گذرانده است. میخاییل گرمان، مسوول حمایت از دانش‌آموزان بااستعداد می‌گوید: «وقتی آدم برای اولین‌بار لینا را می‌بیند، با خودش فکر می‌کند که این کودک شش‌ساله اینجا چه می‌کند و پدر و مادرش چرا او را آورده‌اند؟ ولی وقتی با او وارد گفتگو می‌شوید، خیلی زود متوجه می‌شوید: اوه، اینجا جای درستی‌ است، یا حداقل می‌تواند جای درستی باشد.» همچنین کریستوف اُلدوهِمه، مدیر لیسه سنت آدلهاید در شهر بن، این مرحله را چنین توصیف می‌کند: «گذر از صنف هشتم به دوره‌ی این لیسه واقعا دشوار بود. این خودش یک جهش بزرگ بود. ناگهان با یک کودک نه‌ یا ده‌ساله در دورهٔ لیسه روبه‌رو شدیم. اینجا باید پلی زده می‌شد.» لینا به‌عنوان یک کودک بسیار بااستعداد (hochbegabt) شناخته می‌شود، اما این برای مکتب هم چالش‌هایی به‌همراه داشته است. هم باید از او حمایت و هم باید دایم این مسیر با او تنظیم می‌شد تا همه‌چیز برایش قابل ‌تحمل باشد. کریستیانه گراف، هماهنگ‌کننده‌ی مشاوره روانی‌‌اجتماعی در مکتب می‌گوید: «ما همیشه تلاش کردیم تعادل را حفظ کنیم؛ اینکه او هم‌چنان بتواند کودک باقی بماند، ولی در عین حال از نظر فکری نیز رشد کند.» مدرک (Abitur) سند نهایی دوره لیسه در آلمان است که پس از موفقیت در امتحان‌های سراسری صادر می‌شود و شرط اساسی برای ورود به دانشگاه‌های این کشور به شمار می‌آید. به طور معمول دانش‌آموزان آلمانی در سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی موفق به کسب این سند می‌شوند. موفقیت لینا حیدر در این سن پایین نه ‌تنها در میان مهاجران افغان؛ بلکه در سطح آلمان یک رویداد کم‌سابقه است. رسانه‌های آلمانی نوشته‌اند که او از هزاره‌های افغانستان است که از طریق مهاجرت توانسته وارد آلمان شود.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 102 بازدید

هم‌زمان با دوام خشک‌سالی‌ها و کاهش آب‌های زیرزمینی در سراسر افغانستان، برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل می‌گوید که این وضعیت زندگی بسیاری از افغانستانی‌ها را با چالش روبرو کرده و در این میان، زنان بار اصلی این بحران را بر دوش می‌کشند. این سازمان با نشر گزارشی نوشته است که با اجرای برنامه‌های آبی در افغانستان، هزاران زن در ولایت‌های مختلف به آب پاک و فرصت‌های بهتر دسترسی یافته‌اند. برنامه‌ی توسعه‌ سازمان ملل تاکید کرده است که دسترسی به آب تأثیر مستقیم بر زندگی روزمره، سلامت و معیشت شهروندان افغانستان گذاشته است. در ادامه آمده است که در چارچوب یک برنامه، سازمان ملل بیش از ۸۰ کانال و ۱۰ بند کوچک ساخته یا بازسازی شده و سیستم‌های نوینی چون پمپ‌های آفتابی و ذخیره‌ی آب روان به کار گرفته شده‌اند. در ادامه آمده است که این اقدام‌ها دسترسی به آب آشامیدنی و آبیاری را برای بیش از ۱۳۹ هزار خانواده فراهم کرده و بار سنگین تهیه‌ی آب را از دوش زنان و دختران کاهش داده است. بر اساس گزارش‌های سازمان‌های جهانی، افغانستان با بحران بی‌سابقه‌ای کم‌آبی روبرو است و این وضعیت زندگی میلیون‌ها شهروند این کشور را تهدید می‌کند. پیش از این نیز، سازمان ملل گفته بود که زنان و کودکان قربانی اصلی بحران آب در افغانستان است؛ زیر در بسیاری از بخش‌های این کشور، زنان و دختران مسوول تهیه‌ی آب اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 171 بازدید

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، تشکل مستقل کارگری در ایران اعلام کرده است که امنیتی‌سازی، نژادپرستی و اخراج مهاجران افغانستان نقض آشکار حقوق انسانی آنان است. این تشکل کارگری امروز (پنج‌شنبه، ۱۲ سرطان) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که رفتارهای خشونت‌آمیز علیه مهاجران افغانستانی، محدودیت‌های دولتی بر حقوق اساسی آنان و نژادپرستی ساختاری و فرهنگی علیه آن‌ها، به‌روشنی مستند شده و نشان‌دهنده‌ وخامت اوضاع و نقض آشکار حقوق پایه و انسانی آنان است. در اعلامیه آمده است که اتهاماتی همچون «جاسوسی برای اسرائیل» بدون ارائه‌ اسناد معتبر و روند قضایی شفاف علیه مهاجران افغانستانی، رنگ تبلیغاتی و ابزاری برای سرکوب دارند تا پشتوانه‌ای امنیتی. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تاکید کرده است که مهاجران بخشی جدایی‌ناپذیر از طبقه کارگرند و برخوردهای نژادپرستانه به همبستگی اجتماعی آسیب می‌زند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، یک تشکل مستقل صنفی است که برای دفاع از حقوق کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه تشکیل شده است. این سندیکا یکی از تشکل‌های مهم کارگری مستقل در ایران به شمار می‌رود. در اعلامیه آمده است که «جاسوسان» در درون ساختار حاکمیت ایران نفوذ کرده‌اند و ادعای «جاسوسی» مهاجران افغانستانی که نه به نظام دسترسی دارند و نه هم تمایلی برای همکاری با اسرائيل، ناممکن است. این سندیکا از تمام تشکل‌های کارگری و مدنی ایران خواسته است که تحت هیچ شرایطی تحت تأثیر فضای متعفن مهاجرستیزی و نژادپرستی قرار نگیرند. در اعلامیه آمده است: «حمله به مهاجران، تضعیف همبستگی اجتماعی و طبقاتی است و در خدمت منافع حاکمیت‌ها و نظام سرمایه‌داری‌ست. نژادپرستی و مقصرنمایی مهاجران محکوم است.» قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند. اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران که حدود ۴۰۰ هزار مهاجر افغانستانی از کشور اخراج شده‌اند. او گفت که مصوبه دولت به مجلس ایران ارسال شده تا طرح سامان‌دهی مهاجران اجرایی شود.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 119 بازدید

اسدالله تنها چهار سال داشت که حادثه‌ی تلخی همه چیز را از او گرفت. پدرش که در شهر مشهد به‌عنوان کارگر ساختمان کار می‌کرد، روزی هنگام بازگشت از کار، در یک چهارراه شلوغ، با موتری تصادف کرد و در جاه جان داد. آن روز، خانه ساده‌ای که در حاشیه شهر برای اجاره گرفته بودند، به خانه ماتم تبدیل شد. جسد پدر را تنها با یک تکه لباس که از بدنش باقی‌مانده بود، دفن کردند. مادرش تا چند روز نه نان خورد، نه حرف زد. بعدتر درحالی‌که چادرش را محکم به سر بسته بود، با چشمانی ورم کرده از گریه  بیرون رفت و سراغ کار رفت؛ از خانه‌ای به خانه دیگر، از آشپزخانه‌ها تا حیاط‌های پر از خاک، در دست‌هایش آبله می‌زد، کمرش خم می‌شد اما هیچ‌گاه شکایت نکرد. زیرا سه طفل در خانه داشت: اسدالله و دو خواهر کوچکش. سال‌ها گذشت اسدالله بزرگ‌تر شد، اما مثل هم‌سالانش نه به مکتب رفت نه دنیای کودکی را تجربه کرد. از 9 ‌سالگی همراه مادرش کار می‌کرد. ابتدا در بازارها دست‌فروشی می‌کرد، بعد که کمی قد کشید، خودش در چهارراه‌ها گل می‌فروخت. یک بکس دستی کوچک داشت، با چند شاخه گل مصنوعی و چند گل تازه که اول صبح آن‌ها را از میدان گل‌فروشی می‌خرید و تا شب در خیابان‌ها می‌گشت کسی به او رحم نمی‌کرد گاه مردم با بی‌احساسی از کنارش می‌گذشتند، گاهی او را می‌راندند و گاه فریاد می‌زدند که به همان جایی که آمده است بازگردد. با تمام این تحقیرها، او هر روز گل می‌فروخت. زیرا در دلش آرزو داشت که بتواند روزی مادرش را از کارهای شاق نجات دهد. شب‌ها، وقتی خسته و زخمی به خانه می‌رسید نان خشک را با خواهرانش قسمت می‌کرد، دستان مادر را با مهربانی می‌گرفت و در دلش دعا می‌خواند. اما یک روز، همه چیز فروریخت. در میدان ونک، نزدیک یک رستوران که همیشه مشتری زیاد داشت، نیروهای انتظامی از موترهایشان پیاده شدند و شروع به گرفتن دست‌فروشان و کودکان مهاجر کردند. اسدالله وقتی چشمش به آنان افتاد، گل‌ها را محکم گرفت و فرار کرد اما کفش‌هایش کهنه و پاره بودند چند قدم بیشتر ندویده بود که زمین خورد یکی از مأموران او را از پشت گرفت. گل‌ها از بکس افتادند روی جاده پهن شدند موترها از رویشان رد شدند و آن رنگ سرخ به رنگ خاک یکسان شد؛ دستانش را محکم بستند یکی از مأموران گفت: «این هم یکی دیگر از همان‌هاست. بدون کارت، بدون مدرک، باید دیپورت شود.» او را به مرکز نگهداری مهاجران انتقال دادند یک ساختمان سرد با اتاق‌هایی پر از مهاجر، گریه کودکان، فریاد زنان، و سکوت مردان ناامید، هیچ‌کس به حرف اسدالله گوش نداد. چند بار نام مادرش را صدا زد. گفت که او مریض است خواهرانش منتظر نان‌اند. اما کسی نه دل‌سوزی داشت و نه گوش شنوا،  ده روز در آنجا ماند بی‌کسی کشید، بی‌خوابی، گرسنگی، و اشک. بعد با دسته‌ای دیگر از مهاجران، سوار بر موترهای نظامی، به مرز اسلام قلعه انتقال داده شد. بی ‌کارت، بی‌لباس، نا‌امید. با همان کفش‌های پاره و پیراهن نازک، به خاک افغانستان انداخته شد. در مرز، هیچ‌کس منتظرش نبود. هیچ نامی از خانواده‌اش در سیستم نبود. تنها یک مأمور افغان که مسئول تحویل مهاجران بود، پرسید: «نامت چیست؟ از کجایی؟ کی را داری اینجا؟» او با صدایی لرزان جواب داد: «اسدالله هستم، پدرم ده سال پیش مرده، مادرم در تهران مانده... کاکایم در هرات زندگی می‌کند، اما دقیق نمی‌دانم کجاست.» مأمور دستی به سرش کشید، آهی کشید و گفت: «بچه جان، به اینجا تعلق نداری، اما باید بسازی.» او را با چند مهاجر دیگر به شهر هرات فرستادند. با تلاش بسیار، یکی از کاکاهای دورش پیدا شد. مردی که خودش هشت طفل داشت، با زنی مریض و خانه‌ای که سقفش چکه می‌کرد. کاکایش ابتدا او را پذیرفت، اما چند روز بعد، فشار زندگی او را خسته کرد. فریاد می‌زد، دشنام می‌داد، و می‌گفت: «چرا این طفل را بر ما بار کردند؟ خودمان هم نان نداریم.» اسدالله ساکت بود؛ لب باز نمی‌کرد؛ به کنج اتاق می‌رفت، زانوهایش را بغل می‌گرفت و به دیوار نگاه می‌کرد. وقتی صدای خواهران کاکایش را می‌شنید که می‌خندیدند، لبخندی کم‌رنگ بر لبانش می‌آمد، اما زود خاموش می‌شد. هر شب، با چشمان باز می‌خوابید. کابوس می‌دید، صدای ماشین‌های پلیس، فریاد مردم، بوی گل‌های له‌شده، صدای مادرش که صدا می‌زد: «اسد، کجایی بچیم؟» یکی از همسایه‌ها که زن مهربانی بود، متوجه حال خراب اسدالله شد، یک روز برایش مقداری شوربا آورد و پرسید: «بچه جان، چرا گپ نمی‌زنی؟» او فقط نگاهش کرد و گفت: «تهران بودم، گل می‌فروختم، اما گل‌ها مردند، من هم مردم.» زن فهمید که این کودک دیگر کودک نیست، در عمر کوتاهش بیشتر از یک مرد درد دیده بود. او را نزد یک دکتر برد، دکتر تشخیص داد که او دچار افسردگی شدید و سوءتغذیه است. اگر زودتر تحت مراقبت قرار نگیرد، شاید حتی نتواند زنده بماند. اما هیچ‌کس پول دارو نداشت، هیچ نهاد خیریه‌ای نبود، هیچ حکومتی، هیچ نهادی، هیچ مسئولی. روزهای بعد، اسدالله را به زباله‌گردی واداشتند. صبح‌ها او را با کیسه‌ای بیرون می‌فرستادند تا پلاستیک جمع کند. اما توانش نبود. چند بار از حال رفت، سرفه می‌کرد، تب داشت. شبی در اتاق تبش بالا رفت، دستانش داغ، بدنش لرزان، با صدایی ضعیف گفت: «مادرم کجاست؟ خواهرهایم گرسنه‌اند، دلم تنگ است، کاش فقط یک گل دیگر می‌فروختم فقط یک گل.» چشمانش بسته شد زن همسایه دوباره آمد با دستان لرزان تب‌سنج را برداشت، پیشانی‌اش را لمس کرد و اشک ریخت. اسدالله هنوز زنده است اما دیگر آن کودک گل‌فروش نیست، دیگر نه خواب دارد نه رویا در خانه‌ای تاریک در هرات، در میان خاک و درد، هر شب با خودش می‌گوید: تهران، سرک‌های پر دود، مادرم، گل سرخ، گل سرخ. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 112 بازدید

حنان بلخی، رییس بخش شرق مدیترانه‌ی سازمان جهانی بهداشت درتازه‌ترین مورد، از یک مرکز ۱۰۰ بستری درمان اعتیاد زنان و کودکان در کابل دیدار کرده و بر ضرورت حمایت از این‌گونه مرکز‌ها تاکید کرده است. خانم بلخی با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که نزدیک به چهار میلیون نفر، معادل ۱۰ درصد جمعیت افغانستان، از اختلال‌های ناشی از مصرف مواد مخدر رنج می‌برند و ایجاد چنین مرکزهایی برای درمان و بازگشت به زندگی سالم، اقدامی حیاتی به‌شمار می‌رود. وی با اشاره به گفتگو با شماری از زنان بستری در این مرکز، تاکید کرده است که از توانایی، قدرت و انعطاف‌پذیری این زنان متأثر شده؛ زنانی که با عزت‌نفس در تلاش‌اند زندگی‌شان را از نو بسازند. وی افزوده است: «هر کسی شایسته‌ی درمان و داشتن فرصتی برای امیدواری است.» این در حالی ا‌ست که چندی پیش سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده بود که با هم‌کاری بخش زنان سازمان ملل متحد، ابتکار جدیدی را برای درمان زنان معتاد روی دست دارد. براساس آمار این سازمان حدود چهار میلیون نفر در افغانستان به مواد مخدر معتاد‌اند. براساس آخرین آمار سازمان ملل متحد، بین یک تا دو میلیون نفر در افغانستان به مواد مخدر مبتلا اند که حدود ۳۵ درصد آنان زنان است. قابل ذکر است ه با روی کارآمدن حکومت سرپرست سیستم صحی افغانستان دچار بحران شده و به کمک‌های بین‌المللی وابسته است. سازمان جهانی بهداشت پیش از این بارها از فروپاشی سیستم صحی افغانستان هشدار داده است. این در حالی است که چندی پیش دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد گفته بود که بررسی الگوی مصرف مواد مخدر در افغانستان نشان می‌دهد که مردان اغلب مصرف مواد مخدر را در سنین پایین‌تر و با چرس و زنان اغلب با تریاک شروع می‌کنند. دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل تاکید کرده است که بررسی‌ها نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان معمولا مصرف چرس را در ۱۹ سالگی، تریاک را در ۲۳ سالگی، و هیروئین و شیشه (مت‌آمفتامین) را در ۲۵ سالگی شروع کرده‌اند.

ادامه مطلب