برچسب: افغانستان

3 هفته قبل - 107 بازدید

برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بدون یک سرپناه ‏مصون، ادغام مجدد بازگشت‌کنندگان ناممکن است و آنان  بدون داشتن مسکن مناسب نمی‌توانند زندگی خود را بازسازی ‏کنند. این برنامه امروز (یک‌شنبه، ۲ سنبله) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که با همکارانش کار ‏می‌کند تا پاسخ دهد، مگر نیازها خیلی بیشتر از منابع موجود است. زیرا بسیاری از مهاجران بازگشت‌کننده به افغانستان جای برای رفتن ندارند. استفانی لوز، رییس برنامه اسکان بشر نیز تاکید کرده است که پناهگاه ‏و بعدا خانه‌ی کافی یک جزء مهم برای ادغام و آغاز یک زندگی جدید با ‏وقار است.‏ براساس آمار سازمان بین‌المللی مهاجرت، از سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی به ‏این‌طرف بیش از ‏چهار میلیون ‏مهاجر از ایران و پاکستان به افغانستان ‏بازگشته‌اند.‏ این سازمان در ادامه افزوده است که بیش از ۱.۵ میلیون نفر تنها در سال ‌‏۲۰۲۵ میلادی ‏به ‏افغانستان بازگشته‌اند و انتظار می‌رود پس از تصمیم دولت ‏پاکستان مبنی بر عدم ‌‏تمدید اقامت پناهندگان، یک میلیون نفر دیگر نیز ‏از پاکستان بازگردند.‏ همچنین سازمان بین‌المللی مهاجرت می‌گوید که بدون همکاری منطقه‌ای و ‏حمایت فوری ‌‏بین‌المللی، بحران بازگشت مهاجران می‌تواند به یک ‏بحران انسانی گسترده‌تر با ‌‏عواقب شدید برای افغانستان و فراتر از آن ‏تبدیل شود.‏ قابل ذکر است که در حال حاضر یکی از مشکلات جدی بازگشت‌کنندگان، نبود سرپناه ‌‏است. پس ‏از آغاز موج گسترده‌ی بازگشت، شهرهای افغانستان با کمبود ‌‏خانه مواجه شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 98 بازدید

رسانه‌های پاکستانی درتازه‌ترین مورد گزارش داده است که حدود ۳۰۰ خانواده اهل افغانستان در پارک ارجنتینا اسلام‌آباد، پایتخت پاکستان در وضعیت موقتی و غیربهداشتی به‌سر می‌برند و چشم‌انتظار انتقال به کشور سوم هستند. شبکه خبری جیونیوز پاکستان با نشر گزارشی گفته است که این خانواده‌ها پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست در افغانستان و تغییر سیاست ایالات متحده و برخی کشورهای دیگر در برابر پناه‌جویان، در شرایط بلاتکلیف مانده‌اند. در گزارش آمده است که در میان آنان، شماری از زنان پولیس پیشین افغانستان حضور دارند که می‌گویند پس از تهدید و خشونت مجبور به ترک وطن شدند. همچنین در بخشی از گزارش آمده است که از سال ۲۰۲۳ میلادی تا اکنون بیش از یک میلیون شهروند افغانستان از پاکستان خارج شده‌اند که بیش از ۲۰۰ هزار تن آنان پس از ماه اپریل امسال اخراج یا مجبور به بازگشت شده‌اند. سمیه ۲۴ ساله که در سال ۲۰۲۲ میلادی از افغانستان فرار و به پاکستان پناه آورده است به جیونیوز گفت: «ما فرار کردیم چون در افغانستان جانمان در خطر بود. افغانستان آینده‌ای برای فرزندان‌مان نداشت. اما در اینجا هم برای ما جایی نیست.» بسیاری از مهاجران افغانستانی در اسلام‌آباد می‌گویند که بین امید و ناامیدی زندگی می‌کنند، آینده نامعلومی دارند و خواستار اسکان مجدد به کشورهای امن هستند. طبق گزارش رسانه‌های پاکستانی، بیش از ۱.۳ میلیون افغان دارای کارت‌های اقامت پی‌او‌آر هستند و ۷۵۰ هزار نفر دیگر دارای نوع کارت شهروندی افغان ای‌سی‌سی هستند. این فشارها بخشی از «طرح بازگرداندن اتباع خارجی غیرقانونی» دولت پاکستان است؛ طرحی که همزمان در ایران نیز اجرا شده و بیش از ۱.۵ میلیون افغانستانی از آن کشور اخراج شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 80 بازدید

اداره آمادگی و مبارزه با حوادث طبیعی میدان وردک درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در نتیجه‌ی انفجار یک مرمی هاوان منفجر نشده، یک کودک کشته و چهار کودک دیگر زخمی شدند. این اداره با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این رویداد روز (شنبه، ۱ سنبله) در روستای کوز خوات از مربوطات ولسوالی چک رخ داده است. در اعلامیه آمده است، انفجار زمانی اتفاق افتاد که گروهی از کودکان پس از پایان مکتب به سوی خانه‌هایشان در حرکت بودند و در میان با مرمی هاوان برخورد کرده و یک کودک کشته و چهار کودک دیگر زخمی شدند. اداره آمادگی و مبارزه با حوادث طبیعی تاکید کرده است که زخمی‌ها به مراکز صحی منتقل شده‌اند و وضعیت برخی از آنان وخیم گزارش شده است. قابل ذکر است که افغانستان همچنان یکی از آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر ماین‌ها و مهمات منفجر نشده به شمار می‌رود. بر اساس گزارش نهادهای بین‌المللی، بیشترین قربانیان این انفجارها، کودکان و زنان هستند. همچنین کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در گزارشی اعلام کرده بود که تنها در سال ۲۰۲۴ میلادی، دست‌کم ۵۶۴ تن در افغانستان بر اثر انفجار ماین و مهمات منفجر نشده جان باخته‌اند که ۴۳۴ تن از آنان کودکان بوده‌اند. در سال جاری میلادی به‌دلیل قطع کمک‌های مالی امریکا، بودجه‌ی برنامه‌های بشردوستانه در افغانستان، از جمله برنامه‌ی ماین پاکی، به شدت کاهش یافته است. سازمان ملل متحد بارها از کمبود بودجه و پیامدهای آن هشدار داده و خواستار کمک‌های بیشتر جامعه جهانی شده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 101 بازدید

ریاست پاسپورت حکومت سرپرست درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که به کودکان بی‌سرپرست، افراد ممنوع‌الخروج و کسانی که توسط دادگاه دولت مجرم شناخته شده‌اند، پاسپورت صادر نمی‌شود. ریاست پاسپورت امروز (شنبه، ۱ سنبله) با نشر اعلامیه‌ای گفته است، به کودکانی که سرپرست قانونی‌شان مشخص نباشد، پاسپورت صادر نخواهد شد. همچنین در بخشی از اعلامیه آمده است، افرادی که ممنوع‌الخروج بودن‌شان از طریق سیستم‌های «بیف» و بایومتریک تثبیت شده باشد نیز حق دریافت پاسپورت را ندارند. قابل ذکر است که برخی از مهاجران اهل افغانستان که از ایران اخراج شده‌اند شکایت دارند که پاسپورت‌های‌شان توسط پولیس ایران پاره شده و حکومت سرپرست نیز از صدور پاسپورت جدید برای آنان خودداری می‌کنند. گفتنی است که به اساس اکثر قوانین وضعی جرم عمل شخصی بوده برادر و پسر به دلیل جرم برادر و پدر موخذ نمی‌شوند. با روی‌کارآمدن حکومت سرپرست در افغانستان، محدودیت‌های زیاد در گرفتن پاسپورت برای شهروندان کشور وضع شده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 141 بازدید

سفارت افغانستان در تاجیکستان اعلام کرده است که با نمایندگان نهادهای داوطلب آموزشی درباره آموزش آنلاین دختران افغانستانی در داخل و کشورهای همسایه گفتگو کرده است. این سفارت با نشر اعلامیه‌ای خبر داده است که ظاهر اغبر، سفیر افغانستان در تاجیکستان گفته است که با پشتیبانی دولت آن کشور، زمینه آموزش صدها کودک مهاجر در مکتب سامانیان فراهم شده است و  در دیدار با نمایندگان نهادهای آموزشی مقیم تاجیکستان در مورد راه‌های تقویت آموزش آنلاین برای زنان و دختران افغانستانی در داخل و کشورهای همسایه گفتگو کرده‌است. ظاهر اغبر تاکید کرد که در حال حاضر شمار قابل‌توجهی از دختران در داخل افغانستان تحت پوشش آموزش‌های آنلاین مکتب سامانیان تاجیکستان قرار گرفته‌اند. در اعلامیه آمده است که در تاجیکستان، نمایندگان نهادهای داوطلب آموزشی در این نشست با ارائه طرح‌هایی، تعهد کرده‌اند که در راستای توسعه برنامه‌های آموزشی آنلاین برای زنان و دختران افغانستانی همکاری کنند. این نهادها افزوده است که کیفیت آموزش‌های آنلاین برای دختران افغانستانی محروم از آموزش در داخل کشور را تقویت کنند. این در حالی است که حکومت سرپرست با تسلط بر کشور آموزش‌های بالاتر از صنف ششم برای دختران را منع کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. سازمان‌های بین‌المللی و بسیاری از کشورهای جهان در چهار سال تسلط حکومت فعلی بر افغانستان به بازگشایی نهادهای آموزشی به روی دختران و زنان تاکید کرده‌اند. اما حکومت سرپرست منع آموزش زنان را موضوع داخلی کشور عنوان کرده و از جامعه بین‌الملل خواسته است که در آن دخالت نکنند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 162 بازدید

وقتی محمد عمر، پس از بیست سال کارگری در ایران با دستان خالی و چشمان پر از اشک به خاک وطنش بازگردانده شد، احساس می‌کرد که همه چیز بر سرش آوار شده است. او از نوجوانی در ایران به‌عنوان کارگر ساختمانی کار می‌کرد. وقتی شانزده‌ساله بود، پدرش او را همراه گروهی از همسایه‌ها راهی مرز کرد تا در ایران لقمه‌ نانی پیدا کند. آن زمان، که هنوز نوجوانی خام بود، فارسی را با لهجه محلی صحبت می‌کرد و از چهره و چشمان بادامی‌اش همه می‌فهمیدند که مهاجری افغان است. با وجود تمام سختی‌ها، توانست خودش را در تهران به کارهای ساختمانی و باربری برساند و به مرور، تجربه و توان بیشتری به دست آورد. محمد عمر سال‌ها کار کرد، عرق ریخت و مزد اندکش را به افغانستان فرستاد. مادرش همیشه به او می‌گفت: «پسرم، خدا خیرت بده؛ تو شدی نان‌آور خانه.» محمد عمر نه توانست درست درس بخواند، نه زندگی آرامی برای خودش بسازد؛ تمام فکر و ذکرش این بود که مادر، خواهران و برادران کوچکش از گرسنگی نجات پیدا کنند. سال‌ها به همین منوال گذشت، اما روزگار چنان بی‌رحم بود که در نهایت، با همه‌ی آن زحمت‌ها، نه خانه‌ای برایش ماند، نه پولی، و نه امنیتی. در ایران، همیشه با تحقیر زندگی ‌کرد. پولیس هر روز در جاده‌ها ایست می‌کرد و کارت‌های شناسایی را بررسی می‌نمود. محمد عمر چون مدارک نداشت، همیشه با ترس به کار می‌رفت و بازمی‌گشت. بارها در میانه‌ی راه دستگیر شد و شب‌های زیادی را در بازداشت‌گاه‌ها گذراند؛ کتک خورد، توهین شنید و سرانجام با هزار منت آزاد شد. اما روزی که سرنوشتش برای همیشه تغییر کرد، همان روزی بود که او را همراه با جمعی دیگر از افغان‌ها به زور سوار اتوبوس‌ها کردند و به‌سوی مرز فرستادند. وقتی از مرز گذشت، اولین چیزی که چشم و ذهنش را درگیر کرد، اردوگاهی بود با خیمه‌های فرسوده و صف‌های طولانی از مردان، زنان و کودکان. صدای گریه‌ی بچه‌ها، فریاد زنان و ناله‌ی مردانی که از همه‌چیز محروم مانده بودند، فضای اردوگاه را پر کرده بود. محمد عمر احساس کرد که از یک زندان، به زندانی دیگر منتقل شده است. اردوگاه، مملو از انسان‌های خسته، گرسنه و ناامید بود؛ کسانی که یا مانند او از ایران اخراج شده بودند، یا از پاکستان بازگشته بودند. هوای خیمه‌ها داغ و دم‌کرده بود. بوی عرق بدن‌ها، گرد و خاک، و نان خشکِ کپک‌زده فضا را آزاردهنده کرده بود. شب‌ها، سرمای هوا تا مغز استخوان نفوذ می‌کرد و روزها، گرمای آفتاب آن‌قدر شدید بود که نفس کشیدن دشوار می‌شد. آب آشامیدنی کافی وجود نداشت؛ همه باید در صف‌های طولانی می‌ایستادند تا یک دبه آب گل‌آلود بگیرند. محمد عمر بارها دید که کودکان از شدت تشنگی بی‌هوش می‌شدند و مادران‌شان در صف‌ها با گریه و درماندگی، نظاره‌گر آن‌ها بودند. غذا ناچیز بود. در بهترین حالت، روزی یک‌بار به مردم کاسه‌ای برنج نیم‌پخته یا نان خشک داده می‌شد. محمد عمر، که سال‌ها بدنش به کار سخت عادت کرده بود، در اردوگاه از بی‌غذایی ضعیف و نحیف شده بود. وقتی خودش را در آیینه می‌دید، از آن مرد قوی و سرِ ساختمان، فقط یک سایه‌ی لاغر و زردرنگ باقی مانده بود. اما سخت‌تر از تحمل گرسنگی و تشنگی، تحمل زخم‌های روحی بود. هر روز شاهد صحنه‌هایی بود که دل هر انسانی را می‌شکست؛ زنانی که در گوشه‌ی خیمه‌ها کودکان‌شان را آرام می‌کردند و زیر لب نفرین می‌خواندند، مردانی که در گوشه‌های اردوگاه به آسمان خیره می‌شدند و با خود می‌گفتند: «ما چه گناهی کردیم که این‌گونه شد؟» محمد عمر شب‌ها در دل گریه می‌کرد. یادش می‌آمد که در ایران، هرچند زندگی سخت بود، اما دست‌کم کار داشت، نانی برای خوردن بود و زیر سقفی می‌خوابید. حالا، همه‌چیز از دست رفته بود. یکی از شب‌ها، وقتی باد شدیدی وزید و باران تندی خیمه‌ها را درید، همه‌ی اردوگاه به هم ریخت. آب به درون خیمه‌ها جاری شد و کودکان در گل‌ولای می‌لولیدند. محمد عمر دست یک کودک را گرفت و او را از گل بیرون کشید. مادر کودک با فریاد گفت: «خدا خیرت بده، برادر؛ اگر تو نمی‌رسیدی، طفل من خفه می‌شد.» آن شب، محمد عمر تا صبح نخوابید. هر بار که صدای گریه‌ی کودکی را می‌شنید، از جا می‌پرید و برای کمک می‌رفت. در روزهای بعد، بیماری‌ها در اردوگاه شیوع پیدا کرد: اسهال، تب و زردی، کودکان را درگیر می‌کرد. نه دوا بود، نه داکتر؛ و مردم فقط با دعا و گریه می‌کوشیدند عزیزان‌شان را نجات دهند. محمد عمر چندین بار دید که جنازه‌ی کودکان کوچک را در گوشه‌ی اردوگاه می‌بردند و در قبرهای کم‌عمق خاک می‌کردند. آن صحنه‌ها روحش را می‌شکست. در اردوگاه، کسی به فکر آینده نبود؛ همه درگیر زنده‌ ماندن بودند. محمد عمر گاهی می‌گفت: «ای کاش در ایران می‌مُردم و هیچ‌وقت این روز را نمی‌دیدم.» اما باز وقتی تصویر مادرش در ذهنش زنده می‌شد، به خودش می‌گفت: «نه، باید زنده بمانی. تو هنوز مسئول هستی.» همین حس مسئولیت بود که او را سر پا نگه می‌داشت. یک روز، وقتی کارمندان امدادی آمدند و مقداری آرد و روغن توزیع کردند، محمد عمر با چند جوان دیگر داوطلب شد که بارها را تقسیم کنند. همان روز فهمید که در دل همه، دردی مشترک موج می‌زند. هرکسی قصه‌ی خودش را داشت: یکی در ایران نان‌آور خانواده بود و با اخراج، زندگی‌اش از هم پاشیده بود؛ دیگری، همسرش را در مسیر راه از دست داده بود؛ سومی، کودک خردسالش را در سرحد گم کرده بود. محمد عمر ساعت‌ها به این قصه‌ها گوش می‌داد و با اشک، همراه آنان می‌گریست. هرچند اردوگاه پر از مشکلات بود، اما یک چیز را به محمد عمر آموخت: این‌که انسان حتی در بدترین شرایط هم می‌تواند دست دیگری را بگیرد. او با دست‌گیری از کودکان یتیم و کمک به زنان بی‌سرپرست، احساس می‌کرد که هنوز انسانیت زنده است. اما با گذشت ماه‌ها، خستگی و ناامیدی دوباره بر او سنگینی کرد. می‌دید که هیچ راهی برای آینده وجود ندارد. نه کاری بود، نه امکاناتی، و تنها چیزی که هر روز در اردوگاه جریان داشت، انتظار بود؛ انتظاری بی‌پایان، مانند زندانی که نمی‌داند روز آزادی‌اش چه زمانی فرا خواهد رسید. محمد عمر هنوز هم در اردوگاه است. هر روز با طلوع آفتاب از خواب بیدار می‌شود، در صف آب می‌ایستد، لقمه‌ای نان خشک پیدا می‌کند و شب، دوباره زیر سقف خیمه به صدای گریه‌ی کودکان گوش می‌سپارد. او با خود می‌گوید: «شاید روزی برسد که از این‌جا بیرون شوم، شاید روزی باز هم بتوانم کار کنم و لقمه‌ نانی با دست‌رنج خودم برای مادر و خانواده‌ام ببرم.» اما این «شاید» مانند سرابی است که هرچه نزدیک‌تر می‌شود، دورتر می‌گردد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 87 بازدید

صندوق جمعیت سازمان ملل (UNFPA) اعلام کرده است که با حمایت مالی اتحادیه اروپا، مرکز بهداشت خانواده را در ولسوالی ترین‌کوت ارزگان افتتاح کرده است تا خدمات حیاتی بهداشت مادران و کودکان را ارائه دهد. این سازمان امروز (پنج‌شنبه، ۳۰ اسد) با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این مرکز زمینه دسترسی بیش از دوهزار و ۸۰۰ زن به خدمات صحی و حیاتی بهداشت مادران را فراهم کرده است. صندوق جمعیت سازمان ملل این مرکز صحی را در حالی ایجاد کرده است که اکثر زنان، به‌ویژه زنان روستایی، به خدمات صحی کافی دسترسی ندارند و همین موضوع باعث افزایش خطر مرگ و میر مادران باردار در افغانستان شده است. همچنین راه‌های طولانی تا مراکز درمانی، کمبود داکتر زن و قابله و نبود امکانات صحی مناسب، از عمده‌ترین چالش‌های زنان در مناطق دورافتاده کشور محسوب می‌شود. در کنار آن، حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. همچنان زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 131 بازدید

محمد سراج، عضو مجلس شورای اسلامی ایران با انتقاد از «اخراج هیجانی» مهاجران اهل افغانستان، می‌گوید که شهرک‌های صنعتی این کشور با کمبود نیروی کار مواجه شده‌اند و نیروی کار افغانستانی بهترین گزینه برای کارفرمایان ایرانی است و ایران در بخش‌های مختلف به این نیرو نیاز دارد. محمد سراج، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی به رسانه‌ها گفته است جمهوری اسلامی ایران در بسیاری صنایع و صنوف به نیروی کار نیاز دارد و جای خوشحالی است که این نیرو از افغانستان، کشور همسایه و همزبان تامین می‌شود. وی در ادامه تاکید کرده است که طی حدود پنج دهه گذشته مردم ایران از کیفیت و بازدهی کار مهاجران افغانستانی راضی بوده‌اند. او افزوده است که هدف از ساماندهی مهاجران اخراج افراد فاقد مدرک است و نباید مهاجران قانونی در این روند به کشور مبدا بازگردانده شوند. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی می‌گوید که نیروی کار افغانستانی که از لحاظ فرهنگی، زبانی و دینی نزدیکی زیادی با ایرانیان دارند، بهترین برای استفاده در بخش‌های صنعت و کشاورزی هستند. همچنین محمد سراج در بخشی از صبحت‌هایش تصریح کرد که نباید مهاجران افغانستانی صرف در مناطق و شهرهای خاص اجازه اقامت داشته باشند. این عضو مجلس شورای اسلامی در حالی به نیاز ایران برای نیروی کار افغانستانی تاکید کرده است که جمهوری اسلامی اخیرا روند بازداشت و اخراج مهاجران افغان را به شدت افزایش داده است. به گزارش مقامات ایرانی، تا اکنون یک میلیون و ۲۰۰ هزار شهروند افغانستانی از ایران اخراج شده‌اند. این اخراج‌ها در حالی پس از جنگ ایران و اسراییل شدت یافته است که افغانستان با بحران شدید حقوق بشری و انسانی مواجه ا‌ست و بسیاری از اخراج‌شد‌گان، از جمله زنان، خبرنگاران و مدافعان حقوق بشر در معرض خطر واقعی نقض حقوق بشر قرار دارند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 126 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که نیمی از کارمندان زن در نهادهای جامعه‌ی مدنی افغانستان در سال جاری میلادی به‌دلیل محدودیت‌ها، کاهش کمک‌های بشردوستانه و نبود بودجه، شغل خود را از دست داده‌اند. این نهاد در گزارشی که در وب‌سایت هندوستان‌تایمز منتشر شده، گفته است که بیش از یک‌سوم سازمان‌های مدنی هشدار داده‌اند که اگر وضعیت کنونی به همین شکل ادامه پیدا کند، توانایی آن‌ها برای دسترسی به زنان و دختران به‌شدت کاهش خواهد یافت یا به‌طور کلی متوقف می‌شود. بخش زنان سازمان ملل متحد، با ابراز نگرانی تاکید کرده است که چهار سال پس از روی‌کارآمدن دوبار‌ه‌ی حکومت سرپرست، زنان و دختران در افغانستان همچنان از آموزش، کار و ساختارهای حکومتی محروم‌ هستند. گزارش به نقل از سوزان فرگوسن، نمایند‌ه‌ی ویژه‌ی سازمان ملل در امور زنان افغانستان، هشدار داده است که ادامه‌ی این روند نه تنها زنان؛ بلکه خانواده‌ها، جامعه و کل کشور را متضرر می‌سازد. او تاکید کرده است: «زنان و دختران هنوز هم از رفتن به مکتب‌های متوسطه، دانشگاه‌ها و بیش‌تر شغل‌ها محروم‌اند. این امر آیند‌ه‌ی یک نسل کامل از دختران افغانستان را نابود کرده است.» سوزان فرگوسن در ادامه گفت که زنان و دختران در افغانستان، بیش‌ترین آسیب کاهش کمک‌های بین‌المللی را به دوش می‌کشند. آمار سازمان ملل متحد نشان می‌دهد که ۲۳.۷ میلیون نفر در افغانستان نیازمند کمک‌های بشردوستانه هستند. همچنان ۴۸ درصد جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند. قابل ذکر است که بیش‌تر آمار نیازمندان کمک‌های بشردوستانه زنان و دختران هستند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 230 بازدید

ملا هبت‌الله آخوندزاده، رهبر حکومت سرپرست درتازه‌ترین مورد دستور داده است تا آموزش دینی برای زنان و دختران افغانستان در مدارس دینی متوقف شود. خبرگزاری العربیه، روز (چهارشنبه، ۲۹ اسد) با نشر گزارشی گفته است که این تصمیم در نشست اخیر حکومت فعلی در قندهار گرفته شده و براساس آن وزارت‌خانه‌های معارف و تحصیلات عالی موظف شده‌اند تا به‌تدریج ثبت‌نام دختران در مدارس دینی را متوقف کنند. در گزارش آمده است که دلیل این تصمیم، نگرانی ملا هبت‌الله آخوندزاده از تدریس علوم جدید از جمله ریاضیات، علوم طبیعی و زبان‌ها در این مدارس عنوان شده است. همچنین در گزارش خبرگزاری العربیه آمده است، موضوعی که به باور او باعث شده مدارس دینی تنها نام «دینی» را داشته باشند. در حالی العربیه این گزارش را نشر می‌کند که دختران بعد از بسته‌شدن مکاتب به مدارس دینی رو آورده است. قابل ذکر است که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب