نویسنده: رسانه‌ای گوهر شاد

1 هفته قبل - 104 بازدید

پژوهشی که اخیراً در نشریه علمی و تخصصی «یائسگی» در آمریکا منتشر شده، نشان می‌دهد که زنان با افزایش سن، احساس خشم بیشتری دارند، اما کمتر آن را نشان می‌دهند. نتایج این پژوهش همچنین حاکی از افزایش ناگهانی خشم در مرحله پایانی باروری در زنان است. واشنگتن‌پست با نشر گزارشی گفته است که پژوهشگران دریافته‌اند که احساس خشم با افزایش سن بیشتر می‌شود، اما بیان و بروز خشم کاهش می‌یابد که نشان‌دهنده کنترول خشم با افزایش سن است. پژوهشگران داده‌های مربوط به ۲۷۱ زن را که در این مطالعه شرکت کرده‌اند، مورد تحلیل قرار داده‌اند؛ زنانی که در بازه‌ سنی ۳۵ تا ۵۵ سال قرار داشته‌اند و همچنان در دوره‌ فعال قاعدگی بوده‌اند. نتایج این پژوهش نشان داده که خشم زنان در مرحله پایانی باروری نیز به‌طور ناگهانی افزایش یافته و اما با نزدیک شدن به یائسگی، آنان کمتر خشم خود را بروز داده و شدت خشم نیز کاهش می‌باید. پژوهشگران معتقدند خشم ممکن است در میانسالی نقش مهمی داشته باشد و زنان ممکن است با نزدیک شدن به یائسگی، مهارت کنترول و تنظیم احساسات خود را بهبود بخشند. مونیکا کریسمس، معاون مدیر انجمن یائسگی، در بیانیه‌ای گفت: «جنبه روانی گذار یائسگی می‌تواند تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفه‌ای زنان داشته باشد. آموزش زنان درباره احتمال تغییرات خلقی در این دوران حساس و مدیریت فعال علائم، می‌تواند تاثیر عمیقی بر کیفیت کلی زندگی و سلامت داشته باشد.» محققان با توجه به ارتباط احتمالی بین سرکوب طولانی‌مدت خشم و مشکلات قلبی مانند فشار خون خواستار تحقیقات بیشتر درباره خشم و زنان با افزایش سن شده‌اند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 120 بازدید

مسوولان محلی از ولایت ننگرهار می‌گویند که یک دختر ۲۰ ساله، پس از سقوط در یک چاه عمیق در ولسوالی شینوار این ولایت جان خود را از دست داده است. سید طیب حماد، سخنگوی فرماندهی پولیس ننگرهار گفته است که این دختر جوان صبح امروز (پنج‌شنبه، ۲ اسد) در منطقه‌ی «کانال ۲۷» از مربوطات ولسوالی شینوار در یک چاه روباز سقوط کرده است. وی در ادامه تاکید کرده است که این رویداد هنگامی رخ داده که این دختر جوان برای کشیدن آب از چاه، درون آن سقوط کرده است. سخنگوی فرماندهی پولیس ننگرهار افزوده است که جسد این دختر جوان توسط تیم نجات از چاه آب بیرون آورده شده است. باید گفت که موارد مشابه در گذشته نیز مرگ‌آفرین بوده است. همچنین چند وقت پیش، تلاش‌ها برای نجات یک کودک از چاه در ولسوالی «ده‌یک» ولایت غزنی به ناکامی انجامید و چهار امدادگر نیز به‌دلیل شارتی برق وسایل شان جان باختند. سراج‌الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله‌ی حکومت سرپرست دستور داده است که روی تمام چاه‌ها باید پوشانده شود و با کسانی که از این دستور سرپیچی کند، برخورد صورت می‌گیرد.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 146 بازدید

در گوشه‌ای از شهر، جایی که خانه‌ها نیم‌ساخته بود و بوی خاک خیس در کوچه‌ها پخش می‌شد، جایی که سیمان هنوز خشک نشده و سطل‌ها از آبِ گل‌آلود پر بود، دختری خردسال به نام مریم، با چشم‌هایی که هیچ‌گاه کودکانه نخندیده بود، هر صبح با صدای پاهای برادرش بیدار می‌شد. صدایی که دیگر نه هشدار ساعت بود و نه آواز پرنده؛ صدایی بود از جنس زنده‌ماندن، صدایی که هر روز پیش از طلوع آفتاب، می‌گفت: "من هنوز هستم، من هنوز می‌روم، تا تو نمانی." مریم، دوازده سال داشت، اما انگار سال‌های عمرش، بار سنگین قرن‌ها را بر دوش کشیده بود. از روزی که مادر در راه مهاجرت، در نیمه‌شب سرد و خاموش، به سکوت رفت و دیگر بازنگشت، تا روزی که پدر در آن‌سوی مرز، در میان دود و آتش، به تلی از خاکستر مبدل شد، مریم فقط مانده بود با یک برادر. و برادر، نامش رسول بود. رسول، آن جوان هجده‌ساله که گاه لباس‌هایش از بس شسته شده بود، دیگر رنگ نداشت. پسرکی که هنوز لبخندهایش بوی سادگی می‌داد، اما دستانش مثل مردی پنجاه‌ساله ترک برداشته و زخمی شده بود. از بام تا شام، در سرگ و کارهای ساختمانی، در ساختمان‌هایی که مال او نبود، در خانه‌هایی که هیچ‌گاه نامش بر سندشان نوشته نمی‌شد، کار می‌کرد. دیوار می‌چید، گچ می‌زد، آجر بالا می‌برد، بی‌آن‌که ناله‌ای کند یا لحظه‌ای زانویش خم شود. نه کسی از او پرسیده بود که چند ساله‌ای، نه کسی برایش پرسیده بود که آیا خسته نیستی؟ تنها چیزی که از او می‌خواستند، دو دست سالم بود و تن سالم برای روز بعد. و او هر روز، همان دست‌ها را، همان تن را، در اختیار شهر می‌گذاشت. هر غروب، وقتی آفتاب پشت ساختمان‌های نیمه‌کاره می‌مرد، و سایه‌ها در کوچه‌ها راه می‌افتاد، رسول با لباسی خسته، صورتی خاک‌آلود، و نانی در دست، به خانه برمی‌گشت. و مریم، پشت پنجره‌ای که شیشه‌هایش ترک خورده بود، همان‌جا می‌ایستاد، تا ببیند برادرش باز هم آمده یا نه. رسول، با همان لبخند مهربان، که همیشه اندوهی پشت آن پنهان بود، در را باز می‌کرد، می‌نشست، کفش‌هایش را درمی‌آورد، پاهای زخمی‌اش را زیر خود جمع می‌کرد، و چای تلخ را جرعه‌جرعه می‌نوشید. گاهی هم زیر لب، برای مریم آواز می‌خواند؛ نه با صدای خوش، که با دلی که می‌خواست برای خواهرش نقش پدر و مادر را بازی کند. اما روزی آمد، که هیچ شباهتی با روزهای دیگر نداشت. روزی که هنوز آفتاب به نیمه نرسیده بود، که صدای در زدن آمد. نه در زدن عادی، که کوبیدن در. انگار کسی آمده بود که نه برای احوال‌پرسی، بلکه برای پایان دادن آمده بود. در گشوده شد. دو مرد با لباس‌هایی اتوکشیده، اما نگاه‌هایی سردتر از زمستان داخل شدند. یکی‌شان گفت: "مدرک داری؟" رسول مکث کرد. بغض در گلویش پیچید. صدایش پایین بود. گفت: "نه، اما من این‌جا کار می‌کنم... من تنها نان‌آور خواهرم هستم... من..." اما جمله‌اش نیمه‌تمام ماند. در دنیای این مردها، واژه‌ها اگر روی کارت نباشند، اعتباری ندارند. دستش را گرفتند. مریم خواست چیزی بگوید، اما صدایش در نیامد. فقط نگاه کرد. رسول هم برگشت و نگاهش کرد. لبخند زد، آن لبخند خاموشِ همیشگی، اما این‌بار، لبخندش انگار می‌گفت: "نترس، زود برمی‌گردم." سوارش کردند در پشت وانت. پشت‌بامی بی‌سقف، روی زنگ‌زده‌ترین فلزها. جاده خاکی بود. گرد و خاک می‌خورد در دهان. وانت، تلو‌تلو می‌خورد. هیچ کمربندی نبود، هیچ حفاظی، هیچ کسی که بپرسد: "خسته‌ای؟ سردت است؟" و آن‌گاه که وانت در یکی از پیچ‌های تند شهرک‌های کرج، در دل کوه، خم برداشت، رسول، این کارگر بی‌مدرک، از پشت افتاد. تنش به زمین خورد، صدایی نکرد، فریادی نکشید. تنها خاک فهمید که چه گنجی را دارد در آغوش می‌گیرد. نه کسی ایستاد، نه کسی گریست. تنها چند چشم، شاید از دور، چیزی دیدند. اما او دیگر نفس نمی‌کشید. نه کفنی بود، نه گور رسمی، نه فاتحه‌ای. او رفته بود. مثل بادی در کوچه‌های بی‌صدا. مثل سطلی که از کارگاه پرت می‌شود، و فردا یکی دیگر جایش می‌آید. و مریم ماند. با لباسی که هنوز بوی برادرش را داشت. با لحافی که دو نفره بود، اما حالا تنها یک طرفش گرم می‌شد. با چای تلخی که دیگر هیچ‌وقت کسی ننوشید. مریم ماند. در خانه‌ای سرد، پشت پنجره‌ای شکسته، با روبانی قرمز در موهایش، و چشمانی که دیگر اشک نداشتند. تنها چیزی که از رسول ماند، آجرهایی بود که هیچ‌کس نپرسید چه دستی آن‌ها را چیده است. خانه‌هایی که روشن‌اند، گرم‌اند، مستحکم‌اند، اما صدای آن که آن‌ها را ساخت، خاموش شد، پیش از آن‌که حتی یک "خداحافظ" بگوید. او فقط کارگر بود. نه دزد بود، نه قاتل، نه قاچاقچی. نه باری بر دوش شهر، نه تهدیدی برای امنیت. او فقط نان می‌خواست. او فقط خواهرش را نمی‌خواست تنها بگذارد. او فقط… همین بود. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 134 بازدید

همزمان با اخراج گسترده‌ی مهاجران افغانستانی از ایران، علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی می‌گوید که کشورش آماده فراهم کردن زمینه آموزش آنلاین برای دانش‌آموزان افغانستان است. سفارت ایران در کابل امروز (پنج‌شنبه، ۲ اسد) با نشر پیامی به نقل از آقای کاظمی نوشته است که وی این موضوع را با فیلیپو گراندی، کمیشنر عالی سازمان ملل در امور پناهنده‌گان، مطرح کرده است. این مقام ایرانی در حالی این ادعا را مطرح کرده است که از ثبت‌نام دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی غیرقانونی در ایران امتناع می‌شود. براساس گزارش‌ها، دانش‌آموزان مهاجر در ایران در بیشتر موارد اجازه ثبت‌نام در مکاتب را ندارند. این در حالی است که ایران اخراج مهاجران اهل افغانستان را در روزهای اخیر افزایش داده است. گفتنی است که دختران اخراج‌شده از ایران در افغانستان با ممنوعیت آموزش روبرو هستند. این اخراج‌ها در حالی پس از جنگ ایران و اسراییل شدت یافته است که افغانستان با بحران شدید حقوق بشری و انسانی مواجه ا‌ست و بسیاری از اخراج‌شد‌گان، از جمله زنان، خبرنگاران و مدافعان حقوق بشر در معرض خطر واقعی نقض حقوق بشر قرار دارند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 113 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که افغانستان اکنون با یکی از شدیدترین بحران‌های حقوق زنان در جهان روبرو است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که بر اساس شاخص جنسیتی این سازمان در ۲۰۲۴ میلادی، زنان در این کشور تنها به ۱۷.۳ درصد از ظرفیت و حقوق انسانی خود دسترسی دارند؛ در حالی که میانگین جهانی ۶۰.۷ درصد است. در گزارش آمده است که این آمار، افغانستان را به دومین کشور با بیش‌ترین شکاف جنسیتی در جهان تبدیل کرده است. در ادامه آمده است که زنان در افغانستان، تقریباً از تمامی عرصه‌های زندگی عمومی حذف شده‌اند و از هر ۱۰ زن جوان، ۸ نفر از آموزش و اشتغال محروم‌اند؛ آماری که تقریباً چهار برابر بیشتر از مردان است. در ادامه آمده است که زنان همچنان اجازه‌ی کار در بسیاری از حوزه‌ها را ندارند، بدون همراهی مرد نمی‌توانند سفر کنند و حتی از ورود به پارک‌ها و فضاهای عمومی نیز منع شده‌اند. گزارش بخش زنان سازمان ملل هشدار می‌دهد که توسعه‌ی افغانستان هم‌چنان به سمت نزول حرکت خواهد کرد، مگر این‌که تمام جمعیت آن، به ویژه زنان، برای پیشرفت توانمند شوند. همچنین در بخشی دیگر این گزارش آمده است که تصمیم‌های جامعه‌ی جهانی نیز به وخامت اوضاع در افغانستان دامن زده است. در سال ۲۰۲۵ میلادی با لغو اداره‌ی توسعه‌ی بین‌المللی ایالات متحده از سوی دولت وقت آمریکا، بیش از ۱.۳ میلیارد دالر از کمک‌های بشردوستانه‌ی جهانی کاهش یافت که ۵۶۲ میلیون دالر آن ویژه‌ی افغانستان بود. بخش زنان سازمان ملل افزوده که یکی از برنامه‌هایی که قربانی این کاهش بودجه شد، صندوق بورسیه‌ی تحصیلی ۵۰ میلیون دالری برای زنان افغانستانی بود؛ صندوقی که به‌صورت مستقل و بدون هیچ هزینه‌ای برای مالیه‌دهندگان اداره می‌شد. این نهاد گفته است که برنامه‌ی جهانی غذا هشدار داده که این کاهش بودجه «می‌تواند به‌معنای حکم مرگ» برای میلیون‌ها انسان در معرض گرسنگی باشد، به‌ویژه زنان و کودکان. صندوق جمعیت سازمان ملل نیز کمک ۲۴ میلیون دالری ویژه‌ی خدمات صحی زنان را از دست داد. در نتیجه، شماری از کلینیک‌ها بسته شده، خدمات بهداشت باروری از بین رفته و توزیع کمک‌های غذایی متوقف شده است. با این حال، سازمان ملل متحد تاکید می‌کند که شاخص جنسیتی تنها یک ابزار سنجش نیست، بلکه نقشه‌ی راهی برای اقدام جهانی به‌شمار می‌رود. حکومت فعلی، در نزدیک به چهار سال گذشته به وضع محدودیت‌های روزافزون زنان و دختران از فضاهای عمومی حذف کرده است. زنان در سایه‌ی فرمان‌های حکومت فعلی از ابتدایی‌ترین حقوق شان نیز منع شده‌اند. کارشناسان سازمان ملل و فعالان حقوق بشر، چنین سیاستی را «آپارتاید جنسیتی» تعریف کرده‌اند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 118 بازدید

شبکه‌ی خبری سی‌ان‌ان می‌گوید که پس از قطع کمک‌های ایالات متحده به افغانستان، مرگ‌ومیر نوزادان در کشور سه تا چهار درصد افزایش یافته است. این شبکه‌ی خبری با نشر گزارشی گفته است که صدها شفاخانه و درمانگاه در سراسر افغانستان، از جمله کابل، در چند ماه گذشته به دلیل قطع کمک‌های اداره توسعه جهانی آمریکا (یو‌اس‌ایآیدی) بسته شده‌اند. در ادامه آمده است که در این شفاخانه‌ها ایالات متحده به‌ویژه اداره توسعه جهانی آمریکا هزینه داکتران، نرسان، و دواهای اساسی را تامین می‌کرد؛ اما اکنون همه آن‌ها قطع شده‌اند. گزارشگر سی‌ان‌ان که به یکی از شفاخانه‌ها در کابل رفته، گفته است، در حالی که مشغول صحبت بود، متوجه شد که کودک دیگر نفس نمی‌کشد. در بخشی از این گزارش که یک کودک در حال جان دادن نیز به تصویر کشیده شده، او حین مشاهده وضعیت گفت: «او دارد می‌میرد؟ یا خدای من. او دارد می‌میرد؟ یا خدای من.» این در حالی است که دونالد ترمپ، ریيس جمهور ایالات متحده، پس از برگشت به قصر سفید در ماه جنوری سال جاری میلادی، در فرمان اجرایی تمامی کمک‌های خارجی و توسعه‌ای آمریکا را متوقف ساخت و بر اساس این دستور، اداره توسعه جهانی امریکا نیز با تعطیلی کامل رو‌برو شد. اداره توسعه جهانی ایالات متحده یکی از بزرگترین نهادهای کمک‌کننده به کشورهای فقیر جهان از جمله افغانستان طی سال‌های متمادی بوده است. این نهاد در ۲۴ سال گذشته، بیش از ۱۰۹ میلیارد دالر به افغانستان کمک کرده‌ است. قابل ذکر است که در بیش از سه سال حاکمیت دوباره حکومت سرپرست، سقف کمک‌های «یواس‌آی‌دی» به افغانستان به بیش از ۳.۷ میلیاد دالر رسیده که بیش‌تر از طریق نهادهای ملل متحد برای کمک‌رسانی بشردوستانه انجام شده است.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 110 بازدید

وزارت کار و امور اجتماعی حکومت سرپرست درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در ادامه‌ی توافق این وزارت با قطر برای اعزام کارگر، آن کشور هزار و ۳۰۰ فرصت کاری دیگر را نیز به کارگران افغانستان اختصاص داده است. این وزارت روز (چهارشنبه، ۱ اسد) با نشر اعلامیه‌‌ای گفته است که به این ترتیب شمار فرصت‌های کاری قطر برای کارگران افغانستان به دو هزار رسیده است. وزارت کار و امور اجتماعی در ادامه تاکید کرده است که به‌زودی روند ثبت، رشته‌های کاری و سایر جزئیات اعلام خواهد شد. در اعلامیه آمده است که با آغاز اعزام قانونی کارگران از افغانستان به قطر، فرصت‌های کاری بیشتری نیز دریافت خواهد کرد. قابل ذکر است که وزارت کار و امور اجتماعی برای اولین‌بار روز دوشنبه این هفته از توافق با قطر برای اعزام کارگر به آن کشور خبر داد. این در حالی است که پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، میزان بیکاری در کشور به‌شدت افزایش یافته است. همچنان حکومت فعلی هزاران کارمند دولت را برکنار و افراد خود را جایگزین کرده‌ که به این ترتیب بر شمار افراد بیکار افزوده شده است. این اخراج‌ها در حالی پس از جنگ ایران و اسراییل شدت یافته است که افغانستان با بحران شدید حقوق بشری و انسانی مواجه ا‌ست و بسیاری از اخراج‌شد‌گان، از جمله زنان، خبرنگاران و مدافعان حقوق بشر در معرض خطر واقعی نقض حقوق بشر قرار دارند. این موضوع نیز باعث نگرانی‌های جدید در قسمت بازار کار شده است.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 428 بازدید

در اکثر مواقع این مردان بوده‌اند که همیشه خواسته‌ها، انتظارات و ویژگی‌های مشخصی را برای همسر خود عنوان کرده اند. زنان اما کمتر پیش آمده که ویژگی‌های فردی مشخصی را برای همسر خود بیان کرده‌ باشند اگرچه نزد خود لیست بلند و بالایی از این ویژگی را داشته اند. ممکن است شما نیز همان جمله‌ی معروف «هیچ کسی نمی‌داند زنان دقیقا چه می‌خواهند.» را با خود تکرار کنید اما حقیقت ماجرا این است که کمتر پیش آمده که پای حرف‌ها و خواسته‌های زنان نشسته باشید تا از انتظارات مطلع شوید. هر زن با دیگری متفاوت است و انتظارات متفاوتی نیز دارد. این امر کمی دشوار است اما شما باید سعی کنید تا انتظارات همسرتان را شناسایی و جهت برآورده کردن آن تلاش کنید. در این صورت او خوشبختی بیشتری را به زندگی وارد و برای رفاه شما فداکارانه هر کاری خواهد کرد. در حقیقت زنان حکم همان آیینه‌ای را دارند که انعکاس رفتار و عملکردتان را وارد زندگی می‌سازند. به این معنی که اگر رفتار خوب و درستی با همسرتان داشته باشید، متقابلا رفتار خوب، احترام و عشق را دریافت می‌کنید. بنابراین، هرچه بیشتر همسرتان را درک کنید، برای برآورده کردن خواسته‌های او تلاش کنید، عشق و محبت بیشتری را در زندگی، تربیت فرزندان و مدیریت خانه دریافت خواهید کرد. علی‌رغم درک همه تفاوت‌ها، خواسته‌های مشترکی وجود دارد که زنان به طور کلی از همسران‌شان انتظار دارند. زنان در یک رابطه طالب محبت هستند خواه تازه ازدواج کرده باشند و یا چندین سال از ازدواج آن‌ها گذشته باشد. آن‌ها دوست دارند که همسرشان آنان را مورد عشق و توجه قرار دهد. به عنوان همسری ایده آل، شما باید زمان کافی را با همسر خود بگذرانید، نسبت به او مهربان باشید و به خواسته‌های او چه کوچک و چه بزرگ توجه کنید. زنان شوهری که زمان خود را با تلفن همراه می‌گذراند را نمی‌خواهند. تصور کنید شما می‌خواهید با همسرتان صحبت کنید و او مشغول صحبت با تلفن است. به همین ترتیب او نیز از شما توقع دارد به او گوش فرا دهید و زمان‌تان را با او سپری کنید .نگرانی‌ها و اضطراب‌های او را بی‌اهمیت نشمارید زیرا همسر شما به مکالمه با شما احتیاج دارد نه تلفن همراه، ریموت، لبتاب و سایر دستگاه‌های الکترونیکی. توجه به او باعث افزایش دوستی و بهبود روابط زناشویی خواهد شد. هنگامی که همسرتان به شما نیاز دارد توجه کنید زیرا این عمل عشق را به او منعکس خواهد کرد. همسر شما ممکن است به دلیل مسئولیت پذیری در خانواده و بچه‌ها از علایق و رویاهای خود فارغ شود؛ او را تشویق کنید تا مجددا به آن‌ها بپردازد و بتواند رویای خود را تحقق بخشد. نگذارید احساس محرومیت به او دست دهد و تصور کند که از رسیدن به آرزوهایش ناامید شده است. به جای آن که او را قضاوت کنید، در رسیدن به خواسته‌ها و تلاش‌هایش او را حمایت کنید زیرا او همیشه به شما افتخار خواهد کرد. رابطه جنسی به همان اندازه که برای یک مرد مهم است برای زن نیز مهم است. آن‌ها عاشق مردی هستند که از نظر جنسی فعال باشد و لذت را به آن‌ها برساند. یک زندگی جنسی فعال شعله عشق را در زندگی روشن نگه خواهد داشت. حتی اگر همسر شما از لحاظ مالی مستقل باشد انتظار دارد که برایش هزینه کنید. یک زن نمی‌خواهد مسئولیت تامین معیشت خانواده را به عهده داشته باشد. مهم نیست که از شما حمایت ‌کند اما دوست دارد که مردش برای خانواده درآمد آورد. مسلما شما احتیاج دارید که مورد احترام واقع شوید پس این احترام را به همسرتان نیز انتقال دهید. احترام متقابل پایه و اساس رابطه شما را تشکیل می‌دهد. همسر شما ممکن است روز سختی را در خانه سپری کرده باشد به جای نادیده گرفتن او سعی کنید از سخت کوشی‌اش قدردانی کرده و به نقش وی به عنوان مادر، همسر و سرپرست احترام بگذارید. امروزه اکثر زنان تمایل به ازدواج با مردی دارند که آشپزی بلد باشد و در امور منزل با آنان همکاری لازم را داشته باشند. به علاوه، امروزه زنان نیز ساعات کار طولانی‌تری دارند، در واقع، حتی گاهی اوقات بیشتر از مردان، شغل‌های‌شان استرس‌زا است. بنابراین، انتظار دارند که بخشی از فعالیت‌های خانه را انجام دهند. اگر به همسر یا فرزندان خود قول داده اید که آن‌ها را برای آخر هفته به سفر یا تفریح ببرید به تعهد خود پایبند باشید و آن‌ها را ناامید نکنید. مردی که به وعده‌هایش پایبند است بدون تلاش زیاد همسرش را به خود جذب می‌کند. به آن چه که یک زن می‌گوید گوش فرا دهید. هنگامی که او صحبت می‌کند به او نگاه کنید و توجه کنید. حداقل یک ساعت در روز را به همسرتان اختصاص دهید؛ در حالیکه مشغول خوردن صبحانه یا شام هستید در مورد کار روزانه صحبت کنید و از او سوال بپرسید. ممکن این کار، ساده به نظر برسد اما تاثیرات عمیقی در زندگی مشترک شما خواهد گذاشت. زنان مردانی که اعتماد به نفس دارد و متکبر نیستند را بیشتر می‌پسندند. زیرا یک مرد با اعتماد به نفس می‌تواند بر هر مانعی غلبه کند و مشکلات را حل کند. به علاوه، این احساس را به همسر خود نیز انتقال می‌دهد و با حمایتش این را تذکر می‌دهد که همسرش تنها نیست و می‌تواند به او اعتماد کند. امنیت برای یک زن مهم است و دوست دارد با مردی ازدواج کند که از او محافظت می‌کند. هنگامی که با همسرش بیرون می‌رود توقع شهامت و محافظت از او را دارد. زنان دوست دارند از سوی همسران‌شان سوپرایز شوند. سوپرایز کردن به منزله خرید هدیه گران قیمت نیست بلکه می‌تواند یک شاخه گل یا حتی یک خوراکی باشد. یا این که او را به یک وعده شام دعوت کنید. این امور حرکات کوچکی هستند اما تاثیر زیادی در روابط شما خواهند داشت.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 269 بازدید

آیت‌الله واعظ‌زاده بهسودی، از مراجع تقلید شیعیان افغانستان در کابل درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که نیروهای حکومت سرپرست دفتر و مدرسه تحت مدیریت او را در منطقه‌ی دشت برچی در غرب کابل بسته‌اند. این عالم دینی شام امروز (چهارشنبه، ۱ اسد) با نشر اعلامیه‌‌ای نوشته است که نیروهای حکومتی ضمن مهرولاک دفتر و مدرسه‌اش، مدرسان، طلاب و اعضای دفتر او را اخراج کرده‌اند. آیت‌الله واعظ‌زاده در ادامه تاکید کرده است: «به حال مأموران امارت اسلامی تا سرحد وزیر بسیار تأسف می‌خورم که اخبار را تبیین نکرده، ترتیب اثر می‌دهند.» او افزوده است که حدود یک هفته پیش نیز مأموران حوزه هجدهم و وزارت عدلیه‌ براساس «توطئه» و «دسیسه» اغوا شدند و بنیاد خیریه او در دشت برچی را بستند و چهار نفر را بازداشت کردند. آقای واعظ‌زاده در ادامه گفته است که این چهار نفر چون اتهامات شان در محکمه ثابت نشده است، امروز آزاد شدند. او به اتهامات این افراد اشاره نکرده است. همچنین آیت‌الله واعظ‌زاده بهسودی در بخشی از پیامش فردی به اسم «حاجی امین» و هیأت امنای «خودخوانده»ی مسجد و مدرسه مهدویه در دشت برچی کابل را متهم به دسیسه‌سازی کرده است. او افزوده است که از «تولیت شرعی» مسجد و مدرسه مهدویه دست بر می‌دارد و فتوا می‌دهد که نمازخواندن در این مسجد «اشکال شرعی دارد و باطل» است. آقای واعظ‌زاده تصریح کرد که از وزارت عدلیه‌ی درخواست نمی‌کند که دفترش را باز کند و افزوده است که بگذار نمایندگی بنده بسته باشد، در حالی‌ که نمایندگی‌های مراجع غیرافغانی باز است. قابل ذکر است که آیت‌الله واعظ‌زاده بهسودی پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، بارها از سیاست‌های حکومت علیه شیعیان و هزاره‌ها، از جمله بازداشت دختران جوان از خیابان‌ها انتقاد کرده است.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 267 بازدید

مسوولان محلی از ولایت بدخشان می‌گویند که جسد یک کودک دختر که دو روز پیش در رودخانه‌ی کوکچه این ولایت غرق شده بود، پیدا شده است. حکمت‌الله محمدی، آمر اطلاعات ریاست اطلاعات و فرهنگ بدخشان به رسانه گوهرشاد گفته است که این کودک حوالی ساعت ۵:۰۰ عصر روز (دوشنبه، ۳۰ سرطان) هنگام بازی در رودخانه‌ی کوکچه غرق شده بود. آقای محمدی تاکید کرد که این کودک حسنات نام داشته و ۱۵ ساله بوده است. آمر اطلاعات ریاست اطلاعات و فرهنگ بدخشان افزوده است که این رویداد هنگامی رخ داده که این کودک در جریان یک سفر تفریحی خانوادگی در رودخانه‌ی کوکچه غرق شده و جان خود را از دست داده است. جسد این کودک دیروز (سه‌شنبه، ۳۱ سرطان) توسط باشندگان و نیروهای حکومت سرپرست محل از آب بیرون کشیده شده است. این در حالی است که چند روز پیش نیز جسد یک کودک که در رودخانه‌ی کنر غرق شده بود، پس از چهار روز پیدا شد. پیش از این نیز چندین تن به‌شمول زنان و کودکان در شماری از ولایت‌های کشور در نتیجه‌ی غرق شدن در آب جان باخته‌اند. همچنین چندی پیش نیز یک مادر همراه سه فرزند خود در ولسوالی حصارک ولایت ننگرهار در پی سقوط در آب غرق شده و جان باختند. بارش‌ باران‌های شدید فصلی و افزایش سطح آب دریاها در فصل بهار همواره از شهروندان کشور قربانی گرفته است. بی‌احتیاطی و نبود امکانات امداد و نجات در نزدیکی رودخانه‌ها و آب‌ها از عوامل این حوادث مرگ‌بار دانسته می‌شود.

ادامه مطلب