رسانههای گزارش دادهاند که یک مرد در ولسوالی اسپینبولدک ولایت قندهار همسرش را به شکل فجیع سر بریده است. در گزارش رسانهها آمدهاند که این قتل روز گذشته (سهشنبه، ۶ سنبله) در روستای «غلامفاروق» از مربوطات مرکز ولسوالی اسپینبولدک رخ داده است. در ادامه آمده است که یک مرد ۳۷ ساله بهنام جانمحمد که باشندهی اصلی ولسوالی المار ولایت فاریاب میباشد، همسرش را با چاقو سر بریده است. منابع گفتهاند که همسر جانمحمد، بیبی آمنه نامه داشته و حدود ۲۰ سال نیز سن دارد. در ادامه آمده است که این زن حدود شش ماه پیش با جانمحمد ۳۷ ساله ازدواج کرده بود. تا اکنون دلیل و انگیزهی قتل این زن روشن نیست. در ادامه آمده است که شوهر این زن پس از رویداد از ساحه فرار کرده است. مسوولان محلی در قندهار نیز تا کنون در این مورد چیزی نگفتهاند. بهگفتهی منابع، جانمحمد برای کارگری از فاریاب به قندهار آمده بود و در آنجا ازدواج کرده و زندگی میکرد. طی روزهای اخیر رویدادهای قتل ناشی از خشونتهای خانواده در قندهار افزایش یافته است. دو روز پیش هم یک مرد همسر خود را به دلیل گریه کودکش در ولسوالی دامان قندهار با «تبر» به قتل رساند. قابل ذکر است که پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
برچسب: زنان
مسوولان فرماندهی پولیس ولایت قندوز میگویند که یک مرد در ولسوالی «چهار دره»ی این ولایت دو فرزند خردسالش را با «چاقو» سر بریده و همسر یک فرزند دیگرش را زخمی کرده است. جمعهالدین خاکسار، سخنگوی پولیس قندوز با تایید این موضوع به رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد بامداد (یکشنبه، ۴ سنبله) در روستای «گلباغ» از مربوطات ولسوالی چهار دره این ولایت رخ داده است. آقای خاکسار تاکید کرد که کودکانی که از سوی پدرشان سر بریده شدهاند پنج و هفتساله بودهاند. سخنگوی فرماندهی پولیس قندوز میگوید که این مرد به اتهام قتل کودکانش از سوی نیروهای این گروه بازداشت شده است. وی افزود که فرزند دیگر و همسر این مرد که زخمی هستند، به شفاخانه منتقل شدهاند. او در مورد دلیل و انگیزهی این رویداد معلومات ارائه نکرده و گفت که تحقیقات جریان دارد. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایت فاریاب افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند. همچنین حدود شش روز پیش یک مرد در فاریاب دختر ۱۹ سالهاش را به قتل رسانده بود.
مرکز خبرنگاران افغانستان به توشیح قانون امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست واکنش نشان داده و میگوید که این قانون فعالیتهای خبرنگاران زن در رسانهها را تحت تاثیر قرار میدهد. این مرکز با نشر اعلامیهای نگرانی شدید خود را در مورد اجرای قانون تازهی امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست که در آن محدودیتهایی برای رسانهها و خبرنگاران نیز وضع شده است، ابراز کرده و نسبت به پیامدهای آن به شدت هشدار داده است. وی تاکید کرد که گستردگی موضوعی این احکام به نحوی است که به محتسبان این اجازه را میدهد تا بر رفتار، پوشش و ظاهر شهروندان نظارت داشته باشند. مرکز خبرنگاران افغانستان افزود که در این قانون محدودیتهایی نیز به صورت آشکار و مبهم در وضع شده که میتواند کار رسانهها و خبرنگاران و به طور خاص خبرنگاران زن را تحت تاثیر قرار دهد. در اعلامیه آمده است که در مادهی هفدهم این قانون به شکل مبهم گفته شده است که به محتسب مسوولیت داده شده است تا مسوولان رسانهها را مکلف سازند تا از نشر مطالب مخالف شریعت و مذهب، نشر مطالبی که باعث تحقیر و توهین مسلمان میشود، جلوگیری کند. در ادامه آمده است که این موضوع مبهم است و ممکن است برداشتهای مختلف از آن صورت بگیرد و باعث سرکوب رسانهها و خبرنگاران آزاد شود. همچنین این مرکز به بند دیگری از این ماده که به محتسبان اجازه داده شده تا مانع نشر مطالبی شوند که عکسهای ذیروح(زندهجان) در آن باشد، اشاره شده و گفته است که این تازهترین دستورالعمل آشکاری است که در مورد رسانهها صادر شده است. مرکز خبرنگاران افغانستان میگوید که پیش از این، در جریان سه سال گذشته، دستکم ۱۷ دستورالعمل در ارتباط با خبرنگاران و رسانهها از سوی حکومت سرپرست صادر شده که آزادی رسانهها و خبرنگاران به ویژه زنان را بسیار محدود کرده است. همچنین در بخشی از اعلامیه آمده است که در مادهی بیست و نهم این قانون، تحت عنوان «منکرات خاص» آمده است که محتسب وظیفه دارد تا از سوءاستفاده از تیپ (دستگاه ضبط صدا)، رادیو و سایر اشیای مانند آن و تهیه و تماشای عکس و فیلم اشیای ذیروح(زنده جان) در کمپیوتر، موبایل و سایر اشیاء مانند آن جلوگیری کند. مرکز خبرنگاران افغانستان با ابراز نگرانی افزود که در بند دیگر این ماده موضوع صدای زنان یا موسیقی در بیرون از خانه یا مجلس مطرح شده است و از اینها به عنوان «منکر خاص» نام برده شده است که باید از آن جلوگیری شود. این مرکز در ادامه تاکید کرده است که این محدودیتها، ادامهی روند سرکوب رسانههای آزاد است که از زمان بازگشت حکومت سرپرست به قدرت آغاز شد و از آن وقت در قالب دستورالعملهای شفاهی و کتبی به رسانهها و خبرنگاران ابلاغ و اجرا شده است. مرکز خبرنگاران افغانستان گفت که این محدودیتها بر خلاف قانون رسانههای همگانی کشور است که حکومت حکومت فعلی نیز آن را پذیرفته است؛ اما تنها از بخشی از آن به شکل گزینشی استفاده میکند. این مرکز از حکومت فعلی میخواهد تا در سیاست برخورد با رسانهها تجدید نظر کنند و اجازه دهند خبرنگاران و رسانهها در افغانستان از حقوق بنیادی خود مطابق با قانون رسانهها برخوردار شوند.
برنامه جهانی غذا در تازهترین مورد اعلام کرده است که زنان و دختران افغانستان بیشترین هزینه را از کاهش کمکها در افغانستان متحمل میشوند. این نهاد با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که بیش از یک میلیون مادر و کودک در افغانستان به دلیل کمبود شدید بودجه دیگر از کمکهای غذایی برخوردار نیستند. این در حالی است که برنامه جهانی غذا ماه گذشته اعلام کرده بود که در سال ۲۰۲۴ میلادی با توزیع مواد غذایی مقوی از دستکم ۱.۶ میلیون زن باردار و شیرده حمایت کرده است. همچنین براساس گزارش ماه جوزای سازمان جهانی صحت، روزانه ۲۴ مادر و ۱۶۷ کودک در سراسر افغانستان به دلیل بیماریهای قابل پیشگیری مرتبط با بارداری و زایمان جان خود را از دست میدهند. برنامه جهانی غذا گفته بود که افغانستان بدترین کشور جهان برای زنان است.
منابع محلی از ولایت دایکندی میگویند که یک مرد جوان همراه با مادر همسرش شبانه توسط افراد مسلح ناشناس در ولسوالی شهرستان این ولایت به قتل رسیده است. منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد ساعت ۱۱:۳۰ دقیقهی (چهارشنبهشب، ۳۱ اسد) در روستای «شیکارآباد» از مربوطات ولسوالی شهرستان دایکندی رخ داده است. همچنین رسانههای محلی گزارش دادهاند که چهار مرد مسلح یک مرد ۲۷ ساله بهنام غفور و یک زن ۴۳ ساله بهنام گلجان را به ضرب گلولهی کلاشنیکف به قتل رساندهاند. منبع تاکید کرد که طبق معلومات نزدیکان غفور، گلجان مادر همسرش بوده است. منبع افزود که افراد مسلح پس از قتل غفور و گلجان با دو موتورسایکل از ساحه فرار کردهاند. منبع در مورد دلیل و انگیزهی قتل و هویت عاملان آن جزییات ارائه نکرده است. همچنین با تماسهای مکرر موفق نشدیم که نظر مسوولان محلی ولایت دایکندی را در این مورد داشته باشیم. قابل ذکر است که موارد قتلهای مرموز و هدفمند اخیراً در سراسر کشور افزایش یافته است. بیماریهای روانی، خصومتهای شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان و کودکان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
از جلوههای مهم دیگر زن به ترتیب اهمیّت، عاشقی، پهلوانی و پادشاهی است. در شاهنامه، زال بزرگترین عشق حماسی را به نمایش میگذارد و حماسه این عشق را برای تولد پهلوانی چون رستم تدارک دیده است. در شاهنامه فردوسی همه چیز رنگ حماسی دارد. حتی عشق هم در شاهنامه حماسی است؛ مثلاً وقتی زال راهی میجوید تا برفراز کاخ رودابه برود، رودابه گیسوانش را از فراز کاخ رها میسازد تا زال ازآن چون کمندی استفاده کند. شاهنامه مجموعهای از نحوهی عملکردهای فردی و اجتماعی بایدها و نبایدها، اعمال انسانی، دینی، پهلوانی و بیان بسیاری از مسائل اجتماعی که مهمترین آن پرورش انسان میباشد. مادران در شاهنامه مانند سایر شخصتهای زن و مرد جلوههای گوناگونی دارند؛ مثلاً - رودابه رستم را خود پرورش میدهد. - فرانک و فرنگیس از ترس، فرزندشان را به دهقان و به شبان میسپارند. - سیندخت لحظه به لحظه همراه رودابه است و او را یاری میدهد. - کتایون، تهمینه و ... فرزندانشان را اندرز میدهند و به کارهای نیک توصیه میکنند و در سوگشان خون میگریند. - همای برای بقای حکومت، کودکش را در رودخانه رها میکند. در این بخش میپردازیم به شرح در زمینه شخصیت زنانی که در شاهنامه از آنها یاد آوری صورت گرفته است. شهرناز و ارنواز خواهران جمشید، اولین زنانی هستند که در شاهنامه نامشان آمده است. پس از غلبهی ضحاک بر جمشید این دو دختر زیبا و پاکدامن به جرم وابستگی به جمشیدشاه به اسارت در میآیند و به کاخ وی برده میشوند. اینان از زنان اساطیری هستند که پس از هزار سال زندگانی با ضحاک با غلبهی فریدون بر ضحاک از چنگ وی آزاد میشوند و به همسری فریدون در می.آیند و از او صاحب فرزند میشوند. فرانک او مادر ایثارگر و رنج دیدهی فریدون است، زنی آزاده، با اندیشهای مردمی که شوهرش آبتین کشته شده است و فرزندش در خطر نابودی به دست ضحاکیان قرار دارد. « فرانک برجستهترین و شایستهترین زن شاهنامه است. او زنی نیست که با لباس فاخر و تاجی مرصّع پشت پردههای حرمسرا بهانهی شادخوریها و کامرواییهای شاهان و شاهزادگان باشد؛ زنی است تأثیرگذار در دگرگونیهای اجتماعی عصر خود.» ماه آفرید کنیزکِ محبوب ایرج ، فردوسی تنها در چند بیت بدو اشاره میکند و تنها وظیفهاش این است که کودک ایرج را به دنیا آورد تا ادامه دهنده نسل فریدون باشد؛ بنابراین به محض به دنیا آمدن کودک، کاملاً از روند داستان حذف میشود و در مقطعی کوتاهتر، ادامه این نقش برعهده دخترش گذاشته میشود. سیندخت خردمند است، سیاستمدار و شجاع، همسر مهراب، شاه کابل و مادر رودابه می باشد. از رفت و آمدهای مشکوک کنیزکی در کاخ نزد دخترش، رودابه ، به اندیشه فرو میرود و بعد از بررسیهای فراوان و پرس و جو از دخترش پی به عشق بین دخترش رودابه و زال میبرد. در شاهنامه سیندخت زنی است هوشمند و آگاه، حتی از بیشتر مادران امروزی هوشیارتر است و رفتار پسندیدهتری با دخترش دارد. در سختترین لحظات زندگی دخترش، رودابه، با صبر و شکیبایی حرف دل دخترش را میشنود و بدون اینکه دخترش را تنبیه کند یا سروصدا راه بیندازد، خود به تنهایی زمینه ازدواج آن دو را فراهم می کند. نقش مادرانهی سیندخت پس از ازدواج رودابه و زال نیز ادامه دارد و سیندخت تا به دنیا آمدن رستم نزد رودابه میماند. در روزهای دشوار بارداری و زایش غیرطبیعی و حماسی رودابه در کنار اوست. رودابه یکی از جاندارترین و رنگینترین زنان شاهنامه است. بی گمان پرشکوهترین و پرتفصیلترین داستان عاشقانه در شاهنامه به عشق رودابه به زال اختصاص دارد که رستم از آن متولد میشود. تهمینه دختر زیبای شاه سمنگان، زن رستم و مادر سهراب است. روزی رستم، پهلوان ایرانی برای گردش به نزدیکی مرز ایران و توران میرود. هنگام استراحت رخش گم میشود. رستم برای یافتن رخش وارد توران میشود. شاه سمنگان، بزمی به افتخار وی برپا مینماید. شب در خوابگاهش تنهاست که تهمینه وارد میشود و با وجود اینکه میداند رستم فقط یک شب در سمنگان خواهد ماند، در اظهار عشق به رستم پیشقدم میشود. زیرا تنها هدفش در زندگی داشتن فرزندی است که انسانی برگزیده و نامآور باشد. رستم چون سخنان تهمینه را شنید، همان شب او را به عقد خویش درآورد. نـُـه ماه پس از آن شب وصل، سهراب چشم به جهان گشود. شاه سمنگان از این وصلت بسیار شادمان شد و بزرگان و اکابر سمنگان همه به رستم تبریک گفتند و جشن بزرگی به افتخار عروس و داماد برپا کردند. جریره با ورود سیاوش به سرزمین توران، پیران دخترش « جریره » را به همسری سیاوش در میآورد. جریره پسری از سیاوش به دنیا میآورد که نامش را « فرود » مینهند. جریره با این که در این زمان بیش از 17 سال ندارد، از کیاست و باریک بینی و لطف اندیشه بهرهمند است. در همان بستر زایمان، چون خبر تولد نوزاد را برای سیاوش مینویسد، دستور میدهد که انگشت کودک را در زعفران بزنند و برنامه نهند تا پدر جای انگشت فرزند را ببیند و با این دلیل زنده، باور کند که زنش گرچه خردسال بوده، قابلیت بچه آوردن را داشته است. جریره شاید مصیبتکشترین زنان شاهنامه باشد، او همسر و پسر خود را از دست میدهد . وی با وجود داشتن پدری چون پیران، با آن همه عظمت و اقتدار رویهم رفته زنی نگونبخت و بدسرانجام است. فرانگیس فرانگیس دختر نامراد افراسیاب و همسر داغدار سیاوش و مادر ستمدیدهی کیخسرو است که وقار زنانه و شرف اخلاقی خود را تا پایان زندگی همچنان حفظ میکند. فرنگیس از زنان وفادار و شکیبای شاهنامه است. مهر و وفاداری وی به سیاوش تا آن حد است که با شنیدن خبر کشته شدن سیاوش، از جان گذشته و بی پروا بر پدر بیرحم خود نفرین میکند و خشم او را به گونه ای برمیانگیزد که بی درنگ به کشته شدن دختر باردار بی گناه فرمان میدهد. پا درمیانی پیران سبب میشود که از کشتن فرنگیس و جنینی که در شکم دارد چشم بپوشد. فرنگیس یکی از زنان مصیبتکش ادبیات فارسی است او زیبایی و لطف و فرهنگ را با هم جمع دارد و در جانبداری از نیکی و عدالت و وفاداری به شوهر و خانواده اش از زنان نمونهی شاهنامه است. کتایون کتایون دختر قیصر روم، همسر گشتاسب، مادر اسفندیار و یکی از زنان معروف شاهنامه است او زنی دلیر و چابک، همسری مهربان و وفادار و مادری آگاه و خردمند است. وقتی که کتایون به سن بلوغ رسید پدرش قیصر روم جماعتی از بزرگان و پهلوانان را از اطراف و اکناف در کاخ خویش جمع کرد تا شوهری شایسته برای دخترش برگزیند. کتایون یک به یک از پهلوانان سان دید امّا قبلاً خواب مردی بالا اختر که موجب مباهات کشور روم خواهد شد، دیده بود و اینک از میان حضار در جستجوی همان مرد بود. مردان انجمن نظر کتایون را جلب نکرد روز به پایان رسید امّا قیصر اعلان نمود همه مردان شایسته به قصر او بیایند تا کتایون یکی را شوی خود برگزیند. مرد دهقانی میزبان گشتاسپ در روم بود چون خبر قیصر را شنید، گشتاسپ را تشویق نمود تا در مجلس قیصر حضور یابد بلکه تاج و تخت را کسب نماید. چو بشنید گشتاسپ با او برفت به ایوان قیصرخرامید تفت به بیغولهیی شد فرود از مهان پر از درد بنشست خسته نهان برفتند بیدار دل بندگان کتایون و گلرخ پرستندگان همی گشت بر گرد ایوان خویش پسش بخردان و پرستار پیش چو از دور گشتاسپ را دید گفت که آن خواب سر بر کشید از نهفت بدین گونه بود که کتایون، دختر قیصر روم با گشتاسب ازدواج کرد. پس از اتفاقاتی، سهراب تخت کیانی را به پسرش، گشتاسب، واگذار کرد و گشتاسب شاه ایران شد و دستور داد کتایون را از روم نزد وی آورند. اسفندیار پسر گشتاسب آرزوی پادشاهی در سر دارد. مادر هربار به او نصیحت میکند که عجله نکند. گشتاسب اسفندیار را به بهانهی اینکه رستم دین بهی(زردتشت) را نپذیرفته، وی را به سیستان میفرستد. مادر اسفندیار را از این سفر منع میکند. کتایون میدانست که نه اسفندیار توان رزم با رستم را دارد و نه رستم که همیشه پرتوان از مرز و بوم دفاع نموده است، سزاوار دست بستن است. اسفندیار نصیحت مادر را نشنیده میگیرد و در سیستان به دست رستم کشته می شود و مادر را داغدار میکند. با مطالعه و شناخت شاهنامه فردوسی به این نتیجه رسیدیم که زن جلوههای گوناگونی در شاهنامه دارد. نویسنده: قدسیه امینی
وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست در تازهترین مورد اعلام کرده است که براساس فرمان منسوب به ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی، ۷۸۹ زن «از حق میراث» مستفید شدهاند. مقامهای این وزارت امروز (سهشنبه، ۳۰ اسد) در نشستی در کابل گفتهاند که مسوولان حکومت فعلی از دو هزار و ۶۳۸ مورد خشونت علیه زنان نیز جلوگیری کرده است. مقامهای وزارت امر به معروف و نهی از منکر در یک نشست خبری گفتهاند که این گروه همچنین با برگزاری دو هزار و ۴۶۹ نشست، «جلو منکرات، رسوم ناپسند و انحرافات عقیدهای» را گرفته است. مسوولان حکومت سرپرست، در ماه قوس ۱۴۰۰ فرمانی منسوب به رهبر خود درباره حقوق زنان را منتشر کرد که در آن گفته شده بود، زن بیوه در مال شوهر متوفی، فرزند، پدر و دیگر اقارب به طور «فرضیت و عصبیت» حق میراث و سهم ثابت دارد. حکومت فعلی در سه سال حکومت خود به طور گسترده حقوق زنان را نقض کرده است. همچنین حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف شش را از مکتب محروم کرده و دروازههای دانشگاه را نیز بهروی دختران بسته است. مسوولان حکومتی همچنین در مورد اشتغال، سفر و گشتوگذار زنان در پارکها محدودیت وضع کرده است. با این حال، مقامهای حکومتی میگویند که این گروه به حقوق زنان «در چوکات شریعت» احترام قایل است.
فرماندهی پولیس ولایت غزنی میگوید که در اثر وقوع یک حادثهی ترافیکی در ولسوالی «جغتو»ی این ولایت دو کودک جان باخته و هشت نفر دیگر به شمول زنان زخمی شدهاند. فرماندهی پولیس با نشر خبرنامهای گفته است که این حادثه روز گذشته (دوشنبه، ۲۹ اسد) در ساحهی «سرآب» از مربوطات ولسوالی جغتو رخ داده است. در خبرنامه آمده است که این حادثه براثر واژگون شدن یک تراکتور در روستای «سرآب» رخ داده است. در ادامه آمده است که رانندهی این تراکتور میخواست اعضای خانوادهی خود را از یک منطقه به منطقهی دیگر منتقل کند، واژگون شده و دو کودک جان باخته است. فرماندهی پولیس ولایت غزنی گفت که پنج زن نیز شامل زخمیهای این حادثه هستند. پولیس غزنی در مورد علت وقوع این حادثه جزییات ارائه نکرده است. قابل ذکر است که در روزهای اخیر حوادث ترافیکی مرگبار در ولایتهای مختلف کشور رخ داده است. علت وقوع اکثر حوادث ترافیکی در کشور خرابی جادهها، بیاحتیاطی رانندگان و نبود علایم ترافیکی گفته میشود.
ایندریکا راتوات، معاون دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان میگوید مشارکت کامل و فراگیر زنان و مردان در فعالیتهای بشردوستانه برای این کشور حیاتی است. آقای راتوات با اشاره به محدودیتهای شدید حکومت سرپرست علیه زنان و دختران گفت که محدودیتهای حکومت علیه فعالیت زنان در عرصه عمومی، چالشهای جدیدی ایجاد کرده که باید بر آنها غالب شد. او در یک نوار تصویری که در حساب کاربری ایکس یوناما نشر شده، به مناسبت روز جهانی بشردوستی گفته است که اگر جامعهی جهانی در راستای حمایت و مشارکت زنان در خط مقدم فعالیتهای بشردوستانه ناکام شود، در واقع در ارائه خدمات بشردوستانه به مردم شکست خورده است. معاون دفتر نمایندگی سازمان ملل تاکید کرد که امدادگران زن و مرد همچنان ستون فقرات فعالیتهای بشردوستانه در افغانستان هستند. به گفتهی او، اکنون بیش از هر زمانی نیاز است که جهان حمایت از امدادگران و توانمندسازی آنها را تضمین کند. آقای راتوات گفته است که بدون امدادگران، به ويژه امدادگران زن، زندگی و رفاه میلیون نفر در معرض خطر قرار خواهد گرفت. قابل ذکر است که پیشتر اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل در اعلامیهی به مناسبت روز جهانی بشردوستی افغانستان را یکی از خطرناکترین کشورهای جهان برای امدادگران توصیف کرد. در اعلامیه اوچا آمده است که هم اکنون بیش از ۳۵ هزار کارمند سازمانهای غیردولتی، محلی و بینالمللی برای ارائه خدمات آموزشی، ماینزدایی، کمکهای غذایی، مراقبتهای بهداشتی و حفاظت روانی در افغانستان کار میکنند.
مسوولان محلی از ولایت غور میگویند که در اثر یک رویداد ترافیکی در ولسوالی لعل و سرجنگل این ولایت چهار تن به شمول کودکان و زنان جان باخته و ۱۴ تن دیگر زخمی شدند. مولوی محمد حماس، آمر اطلاعات ریاست اطلاعات و فرهنگ غور در صحبت به رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد در اثر واژگون شدن یک عراده موتر نوع فلانکوچ در روستای «دهن قاشق سفید چشمه» از مربوطات ولسوالی لعل وسرجنگل این ولایت رخ داده است. آقای حماس تاکید کرد که در این رویداد چهارتن به شمول سه زن و یک کودک جان باخته و ۱۴ تن دیگر به شمول زنان زخمی شدند. وی علت وقوع این حادثه را مشکلات فنی موتر بیان کرده است. به گفتهی حماس، سر نشینان این موتر همه اعضای یک خانواده بودند که به مقصد ولسوالی سنگتخت ولایت دایکندی در حال حرکت بودند. با این وجود یک منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که قربانیان و زخمیان این رویداد اعضای سه خانواده بودند که این خانوادهها باهم رابطه فامیلی داشتند. آقای حماس با اشاره به وضعیت زخمیان گفت که وضعیت هفت تن از زخمیان این حادثه وخیم بوده که توسط نیروهای امنیتی ولسوالی لعل وسرجنگل به شفاخانه ولایتی غور، منتقل گردیدهاند. قابل ذکر است که در روزهای اخیر حوادث ترافیکی مرگبار در ولایتهای مختلف کشور رخ داده است. علت وقوع اکثر حوادث ترافیکی در کشور خرابی جادهها، بیاحتیاطی رانندگان و نبود علایم ترافیکی گفته میشود.