برچسب: محدودیت

2 هفته قبل - 90 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد می‌گوید که برای بیش از پنج هزار زن کارآفرین در سراسر افغانستان کمک کرده است که کسب‌وکارهای شان را ایجاد کنند. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که پنج هزار و ۱۰۰ زن کارآفرین به حمایت مالی دولت جاپان موفق به ایجاد کاروبارهای شخصی خودشان شده‌اند. بخش زنان سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است که برای زنان و دختران افغانستانی کمک می‌کند تا برای کسب مهارت و تقویت جامعه خود هم‌چنان کار و تلاش کنند. این نهاد افزوده است که موفقیت زنان و دختران در افغانستان در بخش‌های مختلف از جمله کسب درآمد، نسل‌های آینده‌ی این کشور را نیز محافظت می‌کند. قابل ذکر است که پیش از این برنامه‌ی توسعه‌ای سازمان ملل متحد گفته بود که در سال‌پار، از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط ۷۵ هزار زن و دختر در سراسر افغانستان پشتیبانی کرده است. این حمایت‌ها در وضعیتی صورت می‌گیرد که کار زنان در بسیاری از بخش‌ها توسط حکومت سرپرست منع شده است. تجارت‌های خصوصی و کارهای چون صنایع‌دستی و خیاطی از محدود شغل‌های باقی‌مانده برای زنان و دختران در افغانستان است. پیش از این سازمان ملل هشدار داده بود که ممنوعیت کار زنان بحران انسانی در افغانستان را تشدید کرده است.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 58 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که به دختران و زنان افغانستانی کمک می‌کند تا به حق آموزش و شکوفایی دست یابند. تاج‌الدین ایواله، رییس یونیسف برای افغانستان در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این نهاد با هم‌کاری اتحادیه‌ی اروپا زمینه‌ی آموزش و اشتغال را برای شماری از دختران در شمال افغانستان فراهم کرده است. وی در ادامه تاکید کرده است: «با دخترانی دیدار کردم که در حال فراگیری مهارت‌های تازه‌اند و برای آینده‌ای روشن‌تر، امید می‌آفرینند.» قابل ذکر است که طی بیش از سه سال گذشته زنان و دختران افغانستان از ابتدایی‌ترین حقوق خود، از جمله آموزش و کار، محروم شده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. در این میان، فعالیت‌هایی چون صنایع‌دستی، خیاطی و کارهای محدود خانگی، از معدود گزینه‌های باقی‌مانده برای آنان به شمار می‌رود. یونیسف و شماری از نهادهای بین‌المللی تلاش دارند از طریق همین فرصت‌های محدود، راهی برای توان‌مندسازی زنان و دختران در افغانستان باز کنند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 76 بازدید

اسمش زهره بود. سیزده ‌ساله، لاغر با چشم‌هایی که اگرچه رنگشان قهوه‌ای تیره بود، اما همیشه چیزی از اندوه را در خود حمل می‌کردند. در محله‌ی خاک‌آلود و پرغبار حاشیه‌ی مزارشریف زندگی می‌کرد. خانه‌شان، یک اتاق گلی و کوچک بود با سقفی نیمه فروریخته که هر زمستان از لای شکاف‌هایش سرما با نفس سنگینش به درون خانه می‌خزید. تا سه سال پیش، زهره هر روز با دفتری کهنه و قلمی قرضی، به مکتب می‌رفت. دختر باهوشی بود؛ از آن‌هایی که آموزگاران با افتخار از پاسخ‌هایش یاد می‌کردند. کتاب‌های ریاضی را از روی کنجکاوی می‌بلعید، و عاشق این بود که داستان‌های فارسی دری را بلند بخواند. گاهی شب‌ها برای مادرش شعرهای حافظ می‌خواند که از کتاب درسی‌اش حفظ کرده بود، و مادر آه می‌کشید و زیر لب می‌گفت: «کاش عمرت مثل این بیت‌ها آزاد می‌بود.» اما روزی رسید که دروازه‌های مکتب برایش بسته شد. حکمی آمد، یک دستور خشک و بی‌احساس از بالا: "دختران بالاتر از کلاس ششم، دیگر اجازه‌ی تحصیل ندارند." برای زهره، مثل این بود که ناگهان نور خاموش شد. دفترش را بست و در گوشه‌ای از صندوقچه گذاشت. مادر گفت شاید چند ماهه باشد، پدر امیدوار بود که دنیا تغییر کند، اما ماه‌ها رفتند و خبری از گشایش نشد. کتاب‌ها خاک گرفتند و زهره خموش‌تر و خموش‌تر شد. در همان ایام، پدرش بیمار شد. کارگر ساده‌ی ساختمان بود، اما کم‌کم درد در کمرش افتاد و نتوانست دیگر روی داربست برود. نان‌آوری خانه افتاد روی شانه‌های نحیف مادر و دختر. مادر چند ساعت در روز در خانه‌های مردم رخت می‌شست، اما کافی نبود. زهره پیشنهاد داد که به کارگاه قالین‌بافی برود؛ یکی از همان کارگاه‌هایی که زن‌ها و دخترهای محله از صبح تا شب در آن کار می‌کردند. مادر اول مخالفت کرد. نمی‌خواست زهره با انگشتان کوچک و نازکش تاول بزند. اما چاره‌ای نبود. نان نبود، دوا برای پدر نبود، اجاره خانه عقب‌افتاده بود. روزی رسید که مادر گفت: «برو، ولی هر وقت خسته شدی، برگرد. ما گرسنه می‌مانیم، اما تو را نمی‌شکنیم.» کارگاه قالین‌بافی پشت کوچه‌ای باریک و پر از سنگ‌ریزه بود. درِ آهنی زنگ‌زده‌ای داشت که با صدایی خش‌خش‌کنان باز می‌شد. فضای کارگاه تاریک بود، با پنجره‌هایی که شیشه نداشتند و تنها با پلاستیک پوشیده شده بودند. دارهای قالین از زمین تا سقف کشیده شده بودند، و صدای کوبیدن شانه‌های آهنی روی پودهای قالین مثل تپش قلب مکان، مدام در گوش می‌پیچید. زهره از روز اول شروع به بافتن کرد. اولش انگشت‌هایش می‌بریدند، خون می‌آمد، ولی کسی توجهی نمی‌کرد. زن کنارش ــ خدیجه بی‌بی ــ گفت: «خون که به ریزه، یعنی داری یاد می‌گیری.» و واقعاً هم همین‌طور شد. زهره کم‌کم گره زدن پودها را یاد گرفت. نقش‌ها را حفظ کرد. حالا خودش می‌توانست نقش بزند: بته، ترمه، لچک، گلِ شاه‌عباسی. اما با همه‌ی این‌ها، زهره آدم آن کارگاه نبود. دنیای قالین برایش دنیای حبس بود. هر گره، برای او یک میخ بود که به تابوت رؤیاهایش کوبیده می‌شد. هر خط قالین، خطی از نوشته‌های کتابی بود که دیگر اجازه نداشت بخواند. او شب‌ها که به خانه برمی‌گشت، دست‌هایش می‌سوخت، اما ذهنش پر از سؤال بود. مادرش گاهی شب‌ها می‌دید که زهره زیر پتو نشسته و با چراغ‌قوه کوچکش ــ همان که پدر روزی از بازار خریده بود ــ دارد چیزی می‌نویسد. یک دفتر کوچک خاکی‌رنگ که آن را پشت صندوقچه قایم کرده بود. زهره در آن دفتر، رؤیاهایش را می‌نوشت: «اگر روزی مکتب باز شود، دوباره خواهم رفت، حتی اگر باید دوباره از کلاس اول شروع کنم.» «من می‌خواهم داکتر شوم، چون روزی که پدرم افتاد، کسی نبود که دردش را بفهمد.» «اگر زن بودن جرم است، من به جرمم افتخار می‌کنم.» یکی از روزهای بهار، مردی از کابل به کارگاه آمد. قرار بود قالین‌ها را برای صادرات ببیند. چشمش افتاد به قالینی که زهره نقش زده بود: زمینه‌ی آبی سیر با گل‌های قرمز روشن، هماهنگ، دقیق، با نقش‌مایه‌هایی که از قالین‌های هرات الهام گرفته بود. پرسید که کار کیست؟ صاحب کارگاه گفت: «یک دخترک است... با دست‌های نازک ولی مغزی پر از رنگ.» مرد سر تکان داد و بعد آرام به زهره نزدیک شد. گفت: «تو خیلی هنرمندی.» زهره فقط لبخند زد. عادت نداشت با مردهای غریبه حرف بزند. آن شب، وقتی به خانه برگشت، دست‌هایش را در آب گرم گذاشت، ولی فکرش پر از صدای آن مرد بود. برای اولین‌بار کسی کارش را ستایش کرده بود. دفترش را درآورد و نوشت: «شاید هنوز هم امیدی هست.» اما روزها همچنان گذشتند. مکتب همچنان بسته بود. زهره قالین می‌بافت، شب می‌نوشت، روزها ساکت‌تر می‌شد، و شب‌ها در ذهنش درهای بسته مکتب را یکی‌یکی باز می‌کرد. گاهی خودش را تصور می‌کرد که با روپوش آبی و چادری سفید، وارد صنف می‌شود، آموزگار می‌شود، به دخترهایی مثل خودش خواندن یاد می‌دهد. یک روز، دفترش پر شد. آخرین صفحه‌اش را این‌گونه نوشت: «قالین را می‌بافم، اما در ذهنم کتاب می‌نویسم. گره‌ها را می‌زنم، اما هر گره، حرفی از نام من است. من زهره‌ام. دختری که از مکتب بازماند، ولی از رؤیا نه.» نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 100 بازدید

نمایشگاه هنری تحت عنوان «نقش هری» با حضور آثار زنان در ۶۰ اثر به شمول نقاشی، میناتوری و خطاطی در شهر هرات به نمایش گذاشته شده است. عبدالقدیر اسلم زاده، برگزارکننده این نمایشگاه می‌گوید که به هدف حمایت از هنرمندان و فراهم‌سازی بازار فروش آثار هنری آنان این نمایشگاه را به مدت سه روز برگزار کرده است. آقای اسلم‌ زاده تاکید کرده است که در این نمایشگاه ۶۰ اثر به نمایش‌ گذاشته‌ شده است که حدود ۴۰ اثر متعلق به بانوان است و این نمایشگاه در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ویژه بازدید بانوان می‌باشد. در همین حال هنرمندان برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی را برای جلب توجه مردم به هنر نقاشی و ایجاد بازار فروش برای آثار هنری‌شان سودمند می‌دانند. از سوی هم مولوی حمید الله غیاثی، آمر فرهنگ و هنر اداره اطلاعات و فرهنگ ولایت هرات می‌گوید که این اداره متعهد به حمایت از هنرمندان می‌باشد و تلاش دارد با برگزاری نمایشگاه‌های گوناگون، زمینه فروش آثار هنری آنان را فراهم سازد. وی افزوده است که در همین راستا نمایشگاهی دایمی از آثار هنری در قلعه اختیارالدین این ولایت ایجاد شده است. تابلوهایی که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است، بازتابی از ذوق، احساس و خلاقیت زنانی‌اند که با وجود چالش‌های فراوان، راه هنر را انتخاب کرده‌اند. بازدیدکنندگان نمایشگاه نیز با ابراز خرسندی از برگزاری چنین برنامه‌هایی تاکید کردند: «این تابلوها تنها نقاشی نیستند؛ بلکه روایت‌هایی از درد، امید و زیبایی‌اند که باید در هر خانه، اداره و محیط کاری جایگاهی داشته باشند.» آنان تاکید کردند: «این هنر صدای دختران افغانستان است و باید شنیده شود.» این در حالی است که پس از تسلط حکومت سرپرست، محدودیت‌های زیادی بر هنرمندان وضع شده و شماری از آنان به دلیل همین محدودیت‌ها به فعالیت‌های هنری خود پایان داده‌اند. در حالی آثار نقاشان و خوش‌نویسان به نمایش گذاشته‌اند که حکومت در بیش از سه سال گذشته، محدودیت‌های شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمی‌توانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 91 بازدید

برنامه توسعه ملل متحد هشدار داده است که ناامنی معیشتی برای زنان و دختران در افغانستان به‌گونه‌ چشم‌گیر در حال افزایش است و مشارکت اقتصادی زنان به‌شدت کاهش یافته و تنها ۷ درصد از زنان افغانستانی شاغل‌ هستند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که تنها ۵۶ درصد از خانوارها در سال ۲۰۲۴ میلادی محیط زندگی‌شان را برای زنان و دختران «ایمن» توصیف کرده‌اند؛ در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۲ میلادی، ۷۲ درصد بوده است. در گزارش آمده است که این کاهش ۱۶ درصدی، نشان‌دهنده‌ی افت چشمگیر حس امنیت برای زنان در محیط‌های خانگی است. همچنین در بخشی از این گزارش آمده است: «مشارکت اقتصادی زنان به‌شدت پایین ارزیابی شده است. تنها ۷ درصد از زنان در افغانستان در مقابل ۸۴ درصد از مردان در بازار کار حضور دارند. در ادامه آمده است که این اختلاف فاحش، بیانگر محدودیت‌های ساختاری و اجتماعی شدید بر اشتغال زنان است. برنامه توسعه ملل متحد از افزایش ناامنی معیشتی در سراسر کشور خبر داده و بر اساس داده‌های موجود، ۷۵ درصد خانوارها با ناامنی معیشتی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند که این رقم نسبت به سال گذشته، ۶ درصد افزایش یافته است. این نهاد تاکید کرد که افزایش هزینه‌های زندگی، کاهش درآمد و به‌ویژه قطع کمک‌های بشردوستانه، اثرات سنگینی بر خانوارهای آسیب‌پذیر، به‌ویژه خانواده‌های زن‌سرپرست گذاشته است. بر بنیاد این گزارش، ۹۰ درصد از تمامی خانواده‌ها و ۹۷ درصد از خانواده‌هایی که توسط زنان سرپرستی می‌شوند در معرض شوک‌های اقتصادی قرار داشته‌اند. باید گفت که افغانستان در پایین‌ترین جایگاه شاخص جهانی زنان، صلح و امنیت قرار دارد. سازمان‌های بین‌المللی بارها هشدار داده‌اند که ادامه محدودیت‌های گسترده بر آموزش، اشتغال و آزادی‌های اساسی زنان، نه‌تنها نابرابری جنسیتی را تشدید می‌کند، بلکه سلامت، رفاه و ثبات اجتماعی کشور را نیز به خطر می‌اندازد. همچنین از محرومیت دختران بالاتر از صنف ششم از مکتب بیش از ۱۳۰۰ روز گذشته است. حکومت فعلی دختران را از رفتن به دانشگاه و فراگیری آموزش‌های طبی نیز محروم ساخته‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 83 بازدید

«ماگه رحمانی»، فرزند «عبدالرحمن» مستشار وزارت امورخارجه و از جوانان تجدد پسند دوره امانی ، عضو جنبش مشروط‌خواهان دوم بود. وی مدت ۱۴ سال را در زندان‌های «نادرشاه» و خاندان وی سپری کرد و در زندان‌های زنان برای آموزش زنان تلاش‌های بسیاری انجام داد. عبدالرحمن رحمانی در اواخر سال ۱۹۲۱میلادی بخاطر فراگیری دانش به اتحاد جماهیر شوروی فرستاده شد. وی در آنجا زبان روسی را فراگرفته و با خانمی روسی به نام «ایرینا» ازدواج کرد. ثمره‌ی این ازدواج تولد ماگه در سال ۱۹۲۴ میلادی است. هنوز ۳ ماه ازتولد ماگه نگذشته بود که با پدر و مادر به افغانستان برگشت. وی در سال‌های بعد در موسسات مختلف فرهنگی و آموزشی کار کرده و زندگی پر فراز و نشیبیی را پشت سر گذاشته است. ماگه ۴ سال کارمند دفتر سازمان ملل متحد در کابل بود. در آنجا با «رابرت بروس انگلیسی» آشنا شد و با وی در سال ۱۹۶۱ در هند ازدواج کرد. چون همسر این بانو، کارمند سازمان ملل متحد بود، همراه وی به «غزه»، «دمشق»، «قبرس» و «فرانسه» مسافرت کرده‌است. ماگه رحمانی از پدری افغانستانی و مادری روس در مسکو متولد شد و در خردسالی به افغانستان آورده شد. سپس به دلیل دیپلمات شدن پدرش به کشورهای مختلف اروپایی سفر کرد و در خارج از کشور رشد کرد و تحصیلاتش را در مسکو آغاز کرد. پدرش در دوران نادرشاه به افغانستان بازگشت ولی زندانی شد. ماگه و مادرش نیز در سال ۱۹۳۸ میلادی به افغانستان برگشتند و او برای یادگرفتن زبان فارسی به مکتب مستورات رفت. مکتب مستورات در حقیقت یک شفاخانه‌ی زنانه بود که برای دختران نیز مکتبی داشت. ماگه در سال ۱۹۴۴ میلادی به عنوان معلم زبان فرانسوی و ریاضی در مکتب ملالی مقرر شد. در سال ۱۹۴۹ میلادی وارد دانشکده‌ای که برای دختران باز شده بود، شد و تحصیل‌اش را ادامه داد؛ اما پس از مدتی به دلیل فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی‌اش خانه‌نشین شد. بعدها مدتی به عنوان مترجم زبان روسی در شهرداری کابل کار کرد و بعد از آن در یکی از دفترهای سازمان ملل متحد به عنوان مترجم کار کرد و با مردی انگلیسی آشنا شد و در سال ۱۹۶۰ م. برای این که بتواند با او ازدواج کند، کشور را ترک کرد و دیگر هیچ‌گاه بازنگشت و سال‌ها در لندن زندگی کرد و در سال ۱۹۹۸ میلادی زندگی‌نامه‌ی خود را نوشت. نوشته‌های او بیشتر در مجلۀ آریانا در سال‌های ۱۳۲۸ شمسی به بعد منتشر شده است. و تذکره‌ی بانوان شاعر پارسی‌گوی را با نام پرده‌نشینان سخن‌گو در سال ۱۳۳۱ شمسی منتشر کرد. از ماگه داستان‌واره‌هایی در همان سال‌ها منتشر شده است که به همین دلیل او را به عنوان نخستین بانوی داستان‌نویس افغانستان مطرح می‌کند. ماگه، نخستین بانویی است که در اواخر دهه‌ی بیست خورشیدی وارد عرصه‌ی مطبوعات و سیاست شد. او با مقاله‌های اجتماعی _ سیاسی‌اش به عنوان نخستین زن فعال در عرصه‌ی سیاست و مطبوعات افغانستان مشهور است. نهضت زنان روشنفکر در همین سال‌ها آغاز شد که ماگه رحمانی از پیشتازان این نهضت به‌شمار می‌رفت. این نهضت جدای از جنبه‌ی سیاسی _ اجتماعی‌اش که فعالیتی در راستای حضور هرچه بیشتر زنان در امور سیاسی _ اجتماعی و دفاع از آزادی زنان بود، بر ادبیات معاصر افغانستان نیز اثر گذاشت و به پویایی و بالندگی آن کمک کرد. داستان‌های ماگه رحمانی، به نام‌های دوست بدبختم، از خاطرات چند سال پیش، چاره چیست؟، حسرت زنده گی، معلمه‌ی تاریخ، آرزوهای بی‌نتیجه، حسن و خرد، باغ بابرشاه. ماگه با انتشار داستان‌گونه‌ی دوست بدبختم، در سال ۱۳۲۷ شمسی نام خود را به عنوان نخستین زن داستان‌نویس افغانستان مطرح کرد و پس از آن نیز داستان‌های کوتاه دیگری با محوریت زندگی زنان و تحصیل دختران نوشت و منتشر کرد. از داستان‌های کوتاه ماگه رحمانی می‌توان داستان‌های عاشقانه‌ی حسرت زند‌گی ، معلمه‌ی تاریخ، حسن و خرد و آرزوهای بی‌نتیجه  را نام برد. ماگه رحمانی در داستان‌واره‌هایش دیدی تربیتی دارد و درباره‌ی تعلیم و تربیت زنان و دختران می‌نویسد. راویان داستان‌واره‌هایش معمولاً در حاشیه‌ی زندگی دیگر شخصیت‌ها هستند؛ برای همین نوشته‌هایش انسجام ندارند و داستان در داستان می‌شوند. او پس از ترک افغانستان دیگر به فارسی چیزی ننوشت. کتاب ماگه و داستان‌هایش که به همت محمدحسین محمدی تألیف شده ‌است مجموعه‌ی هفت داستان کوتاه از داستان‌هایی است که ماگه رحمانی در سال‌های دهه‌ی بیست در مطبوعات به چاپ رسانده است. کتاب«چاره چیست؟» اثر ماگه داستان دختری زیبا و بااستعداد است که به ادامه‌ی تحصیل علاقه دارد، اما پدر و مادرش او را مجبور به ازدواج می‌کنند. دختر اصلاً راضی به ازدواج نیست و حس می‌کند که اختیار زندگی و حیاتش از او گرفته شده است. او هرچه که التماس و گریه‌ و زاری می‌کند پدر و مادرش از تصمیم خود منصرف نمی‌شوند چرا که فکر می‌کنند شوهر خیلی خوب و پولدار و مناسبی برای او یافته‌اند و این بهترین سرنوشتی است که یک دختر می‌تواند داشته باشد. به هر حال این ازدواج سر می‌گیرد، اما چون دختر راضی به ازدواج نبوده بنای ناسازگاری با شوهرش می‌گذارد و کم‌کم شوهر او را رها می‌کند و خیلی کم به دیدنش می‌آید. اما به هر حال دختر مجبور است که به سرنوشت خودش تن دهد و با ناامیدی به زندگی‌اش ادامه دهد. «پرده نشینان سخنگوی»، اثر «ماگه رحمانی»، که نخستین‌بار شش دهه پیش در کابل منتشر شده بود به تازگی در تهران تجدید چاپ و روانه بازار کتاب شد. در این کتاب گرده آورنده در مورد زندگی و آثار زنان شاعر پارسی‌گو از قرن هفتم تا سیزدهم، اطلاعات خوبی را جمع آوری کرده است. این کتاب در ۵ فصل نوشته شده که در فصل اول نویسنده نگاهی به ادبیات فارسی از ابتدای اسلام تا قرن ششم دارد و در بخش‌های دیگر این فصل شاعرانی چون «رابعه بلخی»، «مهستی گنجوی»، «سیده بیگم علوی» و «مطربه کاشغری» معرفی و برخی از آثار آنان نیز آمده است. این بانوی نویسنده اکنون ۸۹ سال سن دارد و مدت ۲۲سال است در انگلستان در شهر «پیتر باور» اقامت دارد. رحمانی ۳ آرزو را بری کشورش در کتاب خاطرات خود نگاشته است؛ اول صلح، دوم صلح و سوم صلح. "ماگه رحمانی" اولین داستان نویس زن افغانستانی است که تلاش‌های زیادی برای آموزش به زنان انجام داده است. نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 73 بازدید

سفارت بریتانیا برای افغانستان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که ۴۶ درصد زنان متاهل در افغانستان با خشونت فیزیکی، ۳۴ درصد با خشونت روانی و ۶ درصد با خشونت جنسی مواجه‌اند. این سفارت امروز (سه‌شنبه، ۲۳ ثور) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود با استناد به سازمان صحی جهان، این آمار را منتشر کرده است. سفارت بریتانیا تاکید کرده است که مردان نقش حیاتی در پایان دادن به این خشونت‌ها دارند. این سفارت به نقل از یک مرد افغانستانی نوشته است: «به‌عنوان مردان افغان، باید به پسران خود بیاموزیم که به زنان احترام بگذارند و با عمل خود در این راه الگو باشیم.» قابل ذکر است که طی سه سال گذشته زنان و دختران بیش از پیش در معرض خشونت قرار گرفته‌اند. یوناما یا دفتر هیأت معاونت سازمان ملل در افغانستان چند وقت پیش گفته بود که هیچ‌گونه مرجع دادخواهی و شکایت از خشونت برای زنان در حکومت سرپرست وجود ندارد. همچنین از محرومیت دختران بالاتر از صنف ششم از مکتب بیش از ۱۳۰۰ روز گذشته است. حکومت فعلی دختران را از رفتن به دانشگاه و فراگیری آموزش‌های طبی نیز محروم ساخته‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 58 بازدید

سازمان بین‌المللی موسوم به «گنت» اعلام کرده است که بیش از ۹ میلیون کودک در افغانستان به ویژه در شرایط بحرانی کنونی، نیازمند حمایت‌های آموزشی اضطراری هستند. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که این بحران آموزشی عمدتاً ناشی از محدودیت‌های سیاسی، اجتماعی و زیرساختی است که به طور گسترده‌ای بر تحصیل کودکان کشور تأثیر گذاشته است. در بخشی از گزارش آمده است که بیش از این ۹ میلیون کودک، هشتصد و ۸۸ هزار تن دارای معلولیت هستند که این امر نیاز به توجه ویژه برای تسهیل دسترسی به آموزش و خدمات ویژه برای آن‌ها را برجسته می‌کند. در ادامه آمده است که بحران آموزشی در افغانستان علاوه بر مشکلات ساختاری و فقدان منابع آموزشی، به دلیل چالش‌های سیاسی پیچیده‌تر شده است. سازمان بین‌المللی گنت تاکید کرده است که تقریباً ۳.۷ میلیون کودک در افغانستان از تحصیل بازمانده‌اند که از این تعداد، ۶۰ درصد آن‌ها دختران هستند. این سازمان افزوده است که از مارچ ۲۰۲۲ میلادی، بیش از ۲.۲ میلیون دختر در افغانستان‌ از ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر از صنف ششم محروم شده‌اند، این در حالی است که پیشتر بسیاری از این دختران در مکتب‌های دولتی و مکتب‌های تحت پوشش برنامه‌های آموزشی مبتنی بر جامعه به تحصیل می‌پرداختند. با توجه به محدودیت‌های اعمال شده توسط حکومت سرپرست، به‌ویژه ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم، بیش از ۲.۲ میلیون دختر به طور مستمر از آموزش محروم می‌شوند. این محرومیت علاوه بر محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی، با آسیب‌های طبیعی و مشکلات ساختاری در مدارس نیز همراه است. همچنین در این گزارش آمده است که موانع مختلفی برای آموزش در افغانستان وجود دارد که شامل مشکلات اقتصادی و فقر خانواده‌ها، بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی، و ضعف زیرساخت‌های آموزشی می‌شود. طبق گزارش‌ ۱۸ درصد از خانواده‌ها به دلیل خطرات طبیعی مانند سیل و طوفان‌ها، از ادامه تحصیل فرزندانشان جلوگیری کرده‌اند. همچنین، بسیاری از خانواده‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی، اولویت را به تأمین نیازهای اولیه خود داده و آموزش را به عنوان اولویت دوم در نظر می‌گیرند. یا این حال این سازمان هشدار داده است که بحران آموزشی در افغانستان علاوه بر مشکلات تحصیلی، خطرات اجتماعی دیگری نیز به همراه دارد.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 73 بازدید

وزارت معارف حکومت سرپرست درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در سه سال گذشته، ۲۶۹ مکتب و حدود ۲۳ هزار مرکز آموزش‌های اسلامی یا مدرسه در افغانستان ساخته شده است. تلویزیون ملی تحت کنترول حکومت فعلی به نقل از وزارت معارف گزارش داده است که این وزارت در این مدت، بیش از ۳۰۰ هزار متعلم در این مراکز جذب شده‌اند. در گزارش آمده است که در سه سال گذشته ۲۲ هزار و ۹۷۲ مرکز آموزش اسلامی ایجاد شده است و در این مراکز بیش از ۲۱۶ هزار «طالب‌العلم» مرد و حدود ۹۱ هزار زن مشغول تحصیل هستند. وزارت معارف تاکید کرده است که به دستور ملا هبت‌الله آخوندزاده، در سال مالی ۱۴۰۳ شمسی، ۴۲۰ خوابگاه در ولایات مختلف ایجاد شده و اکنون بیش از ۲۱ هزار تن در آن‌ها اقامت دارند. بربنیاد اطلاعات وزارت معارف، طی سه سال گذشته، یک میلیون و ۹۹۹ هزار و ۷۳۴ پسر و یک میلیون و ۴۸۹ هزار و ۴۴۹ دختر در این مراکز ثبت‌نام کرده‌اند. این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ میلادی، تحصیل دختران در مکاتب بالاتر از صنف ششم و دانشگاه‌ها را ممنوع کرده و هزاران دختر از آموزش محروم شده‌اند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 101 بازدید

اتحادیه‌ی اروپا و برنامه‌ی توسعه سازمان ملل متحد اعلام کرده است که در تلاش مشترک برای توان‌مندسازی زنان و دحتران در افغانستان، اقدام به حمایت از رشد کسب‌وکارهای کوچک به رهبری زنان کرده‌‌اند. برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل متحد در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که تا اکنون با آموزش‌های هدف‌مند و اعطای کمک‌های مالی توانسته بیش از هشت هزار و ۲۰۰ شغل جدید در سراسر افغانستان ایجاد کند. در ادامه آمده است که این برنامه با هدف ساختن آینده‌ای روشن‌تر برای زنان، فرصت‌های آموزشی و مالی اجرایی می‌شود. برنامه‌ی توسعه‌ی ملل متحد به محدودیت‌های گسترده بر زنان و دختران در افغانستان برای دسترسی به شغل و منابع مالی اشاره کرده و تاکید کرد که به پشتیبانی‌اش از زنان و دختران در این کشور ادامه می‌دهد. قابل ذکر است که حکومت سرپرست از زمانی که قدرت را در آگوست ۲۰۲۱ میلادی به دست گرفت؛ محدودیت‌های گسترده بر زنان و دختران صادر کرده است. بربنیاد داده‌های سازمان ملل متحد تا اکنون دست‌کم ۸۰ فرمان به هدف محدودکردن زنان صادر شده است. یکی از این محدودیت‌ها حوزه‌ی کار و کسب درآمد زنان و دختران را نشانه گرفته است. در حالی که آنان از کار در بسیاری از بخش‌ها منع شده‌اند؛ اما کسب‌وکار خصوصی چون صنایع‌دستی و خیاطی از محدود شغل‌های باقی‌مانده برای زنان در حاکمیت حکومت فعلی است. برخی از سازمان‌های جهانی تلاش کرده که در این زمینه از کار زنان پشتیبانی کند. سازمان ملل گفته بود که در سال گذشته‌ی میلادی از ۷۵ هزار شغل زنان در افغانستان حمایت کرده است.

ادامه مطلب