برچسب: رسانه گوهرشاد

2 هفته قبل - 140 بازدید

منابع محلی از ولایت غور می‌گویند که یک زن جوان در ولسوالی لعل‌وسرجنگل این ولایت، خودش را حلق‌آویز کرده و به زندگی‌اش پایان داده است. دست‌کم دو منبع به رسانه‌ی گوهرشاد گفته است که این زن جوان روز (پنج‌شنبه، ۹ اسد) در روستای «کُشک پایین» از مربوطات ولسوالی لعل‌وسرجنگل این ولایت خودکشی کرده است. منبع تاکید کرده است که این زن جوان با استفاده از طناب در خانه خودش را حلق‌آویز کرده و به زندگی‌اش پایان داده است. منبع در ادامه تاکید کرده است که این زن جوان حدود ۲۸ سال داشته و سه فرزند نیز دارد. منبع در مورد دلیل و انگیزه‌ی اصلی خودکشی این زن جوان جزییات مشخص ارائه نکرده است. منبع در ادامه افزوده است که شوهر این زن جوان از سوی نیروهای امنیتی در ولسوالی‌ لعل‌وسرجنگل بازداشت شده است. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان پس از تسلط حکومت فعلی به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، عدم دسترسی به خدمات صحی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها در بین زنان و جوانان بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 86 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که بیماری سرخکان در نیمه نخست سال روان میلادی جان دست‌کم ۳۵۷ کودک را در افغانستان گرفته است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که بیش از ۱۲ میلیون کودک در افغانستان به کمک فوری نیاز دارند و بین ماه‌های جنوری تا جون بیش از ۷۴ هزار و ۸۰۰ مورد مشکوک به سرخکان در کشور ثبت شده که نزدیک به ۸۰ درصد آنها کودکان زیر پنج سال بودند. یونیسف تاکید کرده است که بیماری‌های قابل پیشگیری دیگر نیز همچنان شایع‌اند. بیش از ۷۳ هزار مورد اسهال شدید همراه با کم‌آبی بدن که ۱۲ مورد آن مرگبار بوده و بیش از ۸۲۴ هزار مورد عفونت‌های تنفسی و ذات‌الریه در همین بازه زمانی گزارش شده است. در ادامه آمده است که افغانستان با یکی از فوری‌ترین اما کمتر مورد توجه قرار گرفته‌ترین بحران‌های تغذیه کودکان در جهان روبرو است. بیش از ۳.۵ میلیون کودک در کشور دچار سوءتغذیه حاد هستند؛ از این میان ۱.۴ میلیون تن در معرض خطر جدی مرگ قرار دارند. بیش از ۸۵ درصد این کودکان کمتر از دو سال دارند. در گزارش آمده است که در شش ماه نخست سال جاری، بیش از ۹.۵ میلیون کودک در افغانستان از نظر سوءتغذیه بررسی شده‌اند. نزدیک به ۲۷۵ هزار تن آنان تحت درمان سرپایی قرار گرفته و بیش از ۲۳ هزار کودک نیازمند بستری شناخته شده‌اند. این گزارش می‌افزاید: «دهه‌ها جنگ، فقر گسترده، شوک‌های ناشی از تغییرات اقلیمی و فروپاشی خدمات اجتماعی باعث شده‌اند بیش از ۲۲.۹ میلیون تن بیش از نیمی از نفوس افغانستان در سال ۲۰۲۵ میلادی به کمک‌های بشردوستانه نیاز داشته باشند.» همچنین یونیسف می‌گوید که موج بازگشت اجباری مهاجران از ایران، بحران انسانی را تشدید کرده است. تنها بین ماه‌های جنوری تا جون ۲۰۲۵ میلادی بیش از ۷۱۴ هزار افغان از ایران بازگشته‌اند که ۹۹ درصد آنها بدون اسناد قانونی بوده و حدود ۷۰ درصد به‌صورت اجباری اخراج شده‌اند. این روند فشار سنگینی بر مرزها و جوامع محلی، که خود با فقر و ناامنی غذایی دست و پنجه نرم می‌کنند، وارد کرده است. طبق برآورد یونیسف، در دوره می تا اکتوبر امسال حدود ۹.۵ میلیون تن، معادل یک‌پنجم جمعیت با سطح «بحران» یا «فوریت» گرسنگی مواجه خواهند شد. یونیسف برای ادامه فعالیت‌های خود در افغانستان در سال ۲۰۲۵ میلادی درخواست ۱.۲ میلیارد دالر کرده است، اما تا اکنون تنها ۵۱ درصد این نیاز مالی تأمین شده است.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 219 بازدید

سفارت ایران در کابل درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که هم‌زمان با آغاز صدور «ویزای اربعین» کشور عراق برای شهروندان افغانستان، روند صدور این ویزاها در نمایندگی‌های قنسولی ایران در افغانستان نیز آغاز خواهد شد. این سفارت روز (جمعه، ۱۰ اسد) با نشر اعلامیه‌‌ای در حساب کاربری از آغاز روند صدور این ویزاها خبر داده و گفته است: «ضوابط و شرایط صدور روادید زیارتی اربعین به اطلاع شرکت‌های مربوطه رسانده شده است.» این در حالی است که پس از جنگ ایران و اسرائیل و تشدید روند اخراج مهاجران افغانستان از ایران، روند صدور ویزای آن کشور برای شهروندان افغانستان متوقف شده است و تنها تعداد معدودی از افراد با شرایط بسیار دشوار می‌توانند ویزا دریافت کنند. شهروندان افغانستان در حال حاضر به «سامانه صدور روادید الکترونیکی» وزارت خارجه‌ی ایران دسترسی ندارند و برای دریافت ویزای این کشور باید با هزینه‌ی بیشتر از نرخ معلوم و از طریق شرکت‌های سیاحتی اقدام کنند. همچنین هر سال هزاران زائر شیعه به ویژه از افغانستان برای شرکت در مراسم اربعین به عراق و مخصوصا کربلا سفر می‌کنند. آمار دقیق زائران افغان به مراسم اربعین مشخص نیست. پارسال، فرمانده ولسوالی تایباد ایران گفته بود که ۲۵ هزار زائر افغانستانی برای رفتن به کربلا از مرز دوغارون وارد ایران شده‌اند و قرار است تا یک هفته دیگر ۴۰ هزار ویزای زیارتی دیگر از سوی سفارت و قنسولگری‌های ایران در افغانستان صادر شود.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 244 بازدید

کلبه‌ کوچک در گوشه‌ای از کابل، در یکی از همان کوچه‌های خاک‌زده و خاموشی که هیچ نشانه‌ی از زندگی در آن نیست، صاحب خانه زنی‌ست که روزگاری صدای او زنده‌گی می‌بخشید، اما حالا تنها صدایی که از اتاق‌اش بیرون می‌آید، نفس‌های بریده، سرفه‌های خشک، و گاهی دعایی‌ست زیر لب. نامش حلیمه است. مدتی شغل مقدس آموزگاری را پیش می‌برده است. معلم لیسه نسوان افغان. مدت‌ها تدریس می‌کرد، سال‌ها روی تخته، گچ می‌کشید، با زحمات خود اندیشه‌ای دختران این سزرمین را از تاریکی نجات داده است و اما حالا، خودش درخانه‌ی تاریکی نشسته است؛ در خانه‌ای که از فرط نداری، بخاری‌اش زنگ خورده، دیوارش نم‌زده، و سقف‌اش چکه می‌کند. او مادر چهار دختر است. دخترانی که هیچ‌کدام‌شان دیگر مکتب نمی‌روند نه برای این‌که نخواهند، بل برای این‌که اجازه‌ای رفتن به مکتب را ندارند. حلیمه روزگاری در نزد مردم زن محترمی بود. در محل کسی نمی‌توانست نامش را بی‌ادبانه صدا کند. مردم او را با لقب «معلمه‌صاحب» می‌شناختند. هر بامداد که از خانه بیرون می‌رفت، با چادر سفید و کیف چرمی قهوه‌ای، کودکان محل برایش راه باز می‌کردند. لبخندش، کلام نرم‌اش و دانش او همه را به احترام وا می‌داشت. اما امروز همان زن، در خانه‌های مردم ظرف و لباس می‌شوید، صافی می‌کشد، از بس جارو کشیده کمرش خم شده است و از سردی آب و زبری صابون دستانش نیز ترکیده است. حالا، در وقت گذر از کوچه کسی او را نمی‌شناسد و  حتی لقب «معلمه‌صاحب» را به یاد نمی آورد. گاه‌گاهی جوانان سرخود را را پایین می‌اندازند و آهسته به بیچاره‌گی او می‌خندند. نه به شخص او، بلکه به سرنوشت یک زن باسواد که امروز برای بدست آوردن نان خشک در خانه‌های مردم نوکری می‌کند. شوهر حلیمه سال‌ها پیش در یک حادثه ترافیکی جان خود را از دست داد. امان‌الله نام داشت. مردی آرام، کارگر، ساده‌دل، و خوش‌زبان بود. قرار بود برای کار به میدان‌وردک برود، هنوز کفش‌هایش از خاک کوچه نمناک بود. حلیمه بدرقه‌اش کرد، قرآن به دستش داد و گفت: « خیر پیش رویت، شب زود بیا که عایشه امتحان دارد.» امان‌الله دیگر هیچ‌وقت برنگشت. موتر حادثه کرد، امان الله با چند کارگر دیگر، در پیچ خطرناک شاهراه از بین رفتند. جنازه‌اش را سه روز بعد آوردند، در پارچه سفید، با صورتی کبود و پیشانی ترک‌خورده. حلیمه هیچ نگفت. تنها روی زمین نشست و دستانش را میان سرش گرفت. بعد از آن روز، بلند نشد؛ نه که از روی زمین، بلکه از دل زمین. چهار دختر او ، عایشه، فاطمه، زینب و ریحانه قد کشیدند. هر کدام‌شان در سایه‌ی فقر، یتیمی، و بی‌کسی بزرگ شدند. اما حلیمه نگذاشت از تعلیم دور بمانند. حتی در سخت‌ترین روزهای زنده‌گی‌اش، کتاب می‌خرید، دفترچه می‌آورد، و از خورد و خوراک خودش می‌زد تا برای دخترانش قلم و کتابچه تهیه کند. صبح زود، خودش با دخترها از خانه بیرون می‌رفتند؛ او به یک مکتب، دخترها به مکتب دیگر. می‌گفت: «آدم اگر سواد داشته باشد، هیچ وقت گم نمی‌شود. هرچقدر تاریکی باشد، سواد شمع است.» اما تاریکی واقعی آن روز آمد که مکتب‌ها را بستند. وقتی طالبان کابل را گرفتند، همه‌چیز تغییر کرد. روزهای اول همه منتظر ماندند، گفتند شاید ماجرای بستن مکاتب موقتی باشد، شاید دو هفته، شاید یک ماه. حلیمه هم امیدوار بود. هر روز می‌رفت به ریاست معارف. با لباس تمیز، چادر سفید، و نامه‌های سابقه‌اش که نشان می‌داد معلم است. اما هیچ‌کس صدایش را نشنید. بارها به او گفتند: «منتظر باشید، خبر می‌دهیم.» اما هیچ خبری نرسید. فقط سکوت بود، و دروازه‌هایی که دیگر به‌روی دختران باز نشد. دختران حلیمه یک‌یک خاموش شدند. عایشه که تا صنف یازدهم خوانده بود، دفترچه‌اش را بست و در گوشه‌ای از اتاق نشست. نه می‌نوشت، نه می‌خواند، فقط به دیوار خیره می‌شد. فاطمه نقاشی می‌کرد، اما رنگ‌ها دیگر زنده نبودند. زینب و ریحانه فقط منتظر می‌ماندند، بی‌هیچ خبری. مکتب برای‌شان مثل یک خواب شد. خوابی که هر شب در آن قدم می‌زدند، ولی بیدار که می‌شدند، باز همان دیوارهای نم‌زده‌ی خانه، همان نان خشک، همان خاموشی. با بسته‌شدن مکتب، معاش حلیمه هم قطع شد. هنوز وام‌های قبلی مانده بود، کرایه خانه عقب افتاده بود، دکاندار دیگر نسیه نمی‌داد، حتا بوره و چای سیاه هم نداشتند. شب‌ها، حلیمه دخترهایش را که می‌خواباند، خودش تا سحر با دل پر از ‌درد، نگرانی و اشک بیدار می‌ماند. به این فکر می‌کرد که فردا فرزندانش چی بخورند. از کجا غذا تهیه کند؟ به کی بگوید؟ چطور از این کوچه نجات یابد، وقتی که همه راه‌ها به بن‌بست می‌رسد. حلیمه بلاخره ناچار شد که از خانه بیرون شود و به دنبال کار بگردد. چند زن محل او را برای رخت‌شویی و پاک‌کاری معرفی کردند. مدت‌ها از آن زمان می‌گذرد حلیمه از صبح تا عصر در خانه‌های مردم کار می‌کند، ظرف و فرش می‌شوید و قالین می‌تکاند. روزی یکی از زن‌ها با لحن زهرآلودی گفت: «تو همانی نیستی که در مکتب معلم بودی؟ حالا ببین، چی شده که در خانه‌های مردم کار می‌کنی؟».  حلیمه هیچ نگفت، دستانش در آب بود، زانوهایش می‌لرزید، و چشم‌هایش در خود فرو رفته بود. وقتی از خانه بیرون شد، باران می‌بارید. پیاده راه رفت. باران روی صورتش می‌چکید، اما اشک‌های خودش هم صورتش را خیس کرده بودند. با تمام این‌ها، حلیمه دست نکشید. در خانه‌اش یک تخته چوبی را به دیوار آویخت. گچ‌های باقیمانده‌اش را جمع کرد. هر روز، به دخترهایش درس می‌داد. گاهی تاریخ، گاهی ریاضی، گاهی فقط داستان. می‌گفت: «صنف ما اینجاست، تا وقتی من زنده‌ام، شما بی‌سواد نمی‌مانید!» دختران او، با آن‌که امیدی نداشتند، باز هم می‌نشستند. چون صدای مادر، برای‌شان از تمام دنیا لذت بخش تر بود. آن صدا، تنها چیزی بود که هنوز از گذشته باقی مانده بود. زمستان که رسید، بخاری نداشتند، گاز نبود، چوب نبود. یک بخاری زنگ‌زده را آوردند که هر روز دود می‌کرد. دختران دورش جمع می‌شدند. با پتوی کهنه، با پاهای یخ‌زده، و دل‌هایی که مثل آتش زیر خاکستر بود. گاهی عایشه قصه می‌گفت، گاهی زینب آواز می‌خواند. اما حلیمه فقط گوش می‌داد. در دلش می‌گفت: «این دختران، مثل پرنده در قفس ماندند. دلم می‌سوزد که همه‌ آرزوها فقط در دلشان ماند و برآورده نشد. » بعضی شب‌ها که خواب به چشمش نمی‌آمد، کنار دخترانش می‌نشست ، به دست‌های‌شان نگاه می‌کرد. و به فکر کردن به آینده دخترانش غرق می‌شد، آرمان‌های دخترانش که می‌خواستند داکتر شوند، معلم شوند، شاعر شوند، و اما حالا فقط به لباس شستن و کارهای خانه درگیرند. اشک در چشمان حلیمه حلقه می‌زد، اما نمی‌ریخت. می‌گفت اگر من بشکنم، اینها نابود خواهند شد؟ اگر من فریاد بزنم، خانه ویران خواهد شود. حلیمه با اینکه زنده‌گی‌اش را از دست داد، اما وقارش را نگه داشته است. هنوز با همان لبخند خاموش، به دختران نگاه می‌کند و می‌گوید: «شاید یک‌روز، شاید... مکاتب باز شوند.» دخترها چیزی نمی‌گویند و فقط سر تکان می‌دهند. چون آن‌ها هم مثل مادرشان آموخته‌اند که امید، هرچند کوچک، باید نگه داشته شود. اگر امید نباشد، زنده‌گی فقط نفس کشیدن می شود و تمام. و در آخر، هر شب حلیمه دست‌های دخترانش را در دستان ترک‌خورده‌ی خودش می‌گیرد، چشم‌هایش را می‌بندد، و با صدای لرزان اما دلی روشن می‌گوید: «خدایا، اگر مادیت نداریم مشکلی نیست، عقل و اندیشه ما را از ما نگیر و نگذار بی‌سواد بمیریم.» نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 189 بازدید

پژوهش محققان دانشگاه آسترالیای جنوبی نشان می‌دهد مصرف روزانه دو عدد تخم‌مرغ در قالب یک رژیم غذایی با چربی اشباع‌شده کم، نه‌تنها کلسترول بد (LDL) را افزایش نمی‌دهد، بلکه به کاهش آن می‌انجامد. این یافته‌ها باورهای دیرینه درباره تاثیر منفی تخم‌مرغ بر سلامت قلب را به چالش می‌کشد. پایگاه خبری ساینس دیلی گزارش داد بر پایه یافته‌های این پژوهش بی‌سابقه، تخم‌مرغ که سال‌ها به‌عنوان عامل افزایش کلسترول و بیماری قلبی شناخته می‌شد، اکنون از این اتهام تبرئه شده است. محققان در این مطالعه تاکید کردند که کلسترول موجود در تخم‌مرغ نقش تعیین‌کننده‌ای در افزایش کلسترول بد خون ندارد و عامل اصلی این افزایش، چربی‌های اشباع‌شده‌ای است که در خوراکی‌هایی مانند بیکن و ساسچ یافت می‌شود. بر اساس این مطالعه که برای نخستین‌ بار تاثیر مجزای کلسترول رژیمی و چربی اشباع را بر سطح کلسترول LDL بررسی کرده، مصرف دو عدد تخم‌مرغ در روز در چارچوب یک رژیم غذایی با چربی اشباع‌شده کم می‌تواند به کاهش LDL کمک کند و در نتیجه، خطر بیماری‌های قلبی را کاهش دهد. بیماری‌های قلبی و عروقی همچنان علت اصلی مرگ‌ و میر در جهان محسوب می‌شوند. بنا بر آمار ارائه‌شده در این پژوهش، سالانه نزدیک به ۱۸ میلیون نفر در جهان به‌دلیل این بیماری‌ها جان خود را از دست می‌دهند و در آسترالیا هر ۱۲ دقیقه یک نفر قربانی آن‌ها می‌شود. پروفسور جان باکلی، پژوهشگر ارشد این مطالعه، گفت: «تخم‌مرغ‌ها مدت‌هاست قربانی توصیه‌های تغذیه‌ای قدیمی و نادرست شده‌اند. آن‌ها گرچه کلسترول بالایی دارند، اما مقدار چربی اشباع‌شده در آن‌ها بسیار پایین است.» او افزود: «در این مطالعه توانستیم اثرات کلسترول رژیمی و چربی اشباع را از هم جدا کنیم و نشان دهیم که کلسترول بالای موجود در تخم‌مرغ وقتی در رژیمی با چربی اشباع کم مصرف شود، به افزایش کلسترول بد نمی‌انجامد.» باکلی همچنین گفت: «می‌توان گفت شواهدی محکم برای دفاع از تخم‌مرغ ارائه کرده‌ایم. بنابراین وقتی صحبت از صبحانه می‌شود، مشکل تخم‌مرغ نیست، بلکه این بیکن و ساسچ هستند که باید نگران شان بود.» این یافته‌ها می‌تواند راه را برای بازنگری در توصیه‌های تغذیه‌ای و اصلاح نگرش عمومی نسبت به تخم‌مرغ هموار کند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 139 بازدید

سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که افغانستان، بنگله‌دیش و پاکستان در صدر فهرست ناامنی غذایی، از این سازمان در سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ میلادی، قرار گرفته‌اند. این سازمان گزارشی از ناامنی غذایی منتشر کرده که نشان می‌دهد این سه کشور در بدترین وضعیت ناامنی غذایی قرار دارند و ۲۹۵ میلیون تن در ۵۳ کشور با سطوح حاد گرسنگی مواجه هستند. در گزارش آمده است که این آمار نسبت به سال ۲۰۲۳ میلادی، حدود ۱۳ میلیون تن افزایش یافته است. سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد تاکید کرده است که درگیری‌های مسلحانه، شوک‌های اقتصادی و تغییرات اقلیمی از جمله عوامل ناامنی غذایی در کشورهای عمدتاً آسیایی عنوان شده‌اند. طبق گزارش این سازمان بین‌المللی، کشورهایی مانند افغانستان، اتیوپیا، نیجریا، جمهوری دموکراتیک کانگو، سوریه و یمن از سال ۲۰۱۶ میلادی تا اکنون همواره در فهرست کشورهای درگیر گرسنه‌گی حضور داشته‌اند. قابل ذکر است که بحران انسانی و تغییرات اقلیمی، افغانستان را همچنان در فهرست کشورهای دچار گرسنگی نگه داشته است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 155 بازدید

مجید پارسا، مدیر آموزش و پرورش شهر تهران اعلام کرد که ثبت‌نام دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی برای سال تحصیلی جدید تنها در صورت ارائه مدارک مورد تایید وزارت داخله ایران انجام خواهد شد و سال گذشته حدود ۶۰ هزار دانش‌آموز مهاجر در مکتب‌های تهران تحصیل می‌کردند. آقای پارسا حضور دانش‌آموزان اهل افغانستان را عامل تراکم در صنف‌های درسی در مکاتب تهران خواند و گفته است که خروج مهاجران بدون اسناد اقامتی از چرخه آموزش در برخی مناطق به‌ویژه مناطق جنوبی تهران باعث کاهش تراکم دانش‌آموزی در صنف‌های درس می‌شود. وی پیش‌بینی کرده که با وضع محدودیت برای ثبت‌نام دانش‌آموزان مهاجر در برخی مکاتب تراکم از ۴۰ نفر به ۳۳ نفر کاهش می‌یابد. همچنین او در بخشی از صحبت‌هایش تاکید کرده است که جمعیت دانش‌آموزان مهاجر در شهرستان‌های/ولسوالی‌های تهران همچنان بالاست و نیاز به برنامه‌ریزی آموزشی و زیرساختی بیشتر در این مناطق احساس می‌شود. مقام‌های وزارت آموزش و پرورش ایران پیش‌تر اعلام کرده بودند که به‌منظور کاهش حضور فیزیکی دانش‌آموزان مهاجر در مکاتب ایران، در حال بررسی زمینه‌های همکاری با وزارت معارف حکومت سرپرست برای راه‌اندازی آموزش آنلاین ویژه برای دانش‌آموزان افغانستانی هستند. علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش ایران تاکید کرده بود که ایران آمادگی دارد تا در چارچوب تفاهم‌نامه همکاری سه‌جانبه، تمام دانش‌آموزان افغانستان را از طریق شبکه آموزش بومی آموزش داده و بر اساس اساسنامه مکاتب مجازی، مدارک تحصیلی معتبر صادر کند. مقام‌های ایرانی می‌گویند که این طرح می‌تواند بخشی از فشار موجود بر نظام آموزشی ایران را کاهش دهد و هم‌زمان دسترسی به آموزش را برای مهاجران بدون مدارک در خارج از سیستم رسمی را تسهیل کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در ماه‌های اخیر روند اخراج مهاجران افغانستانی را شدت بخشیده است. نهادهای حقوق بشری می‌گویند که با این اقدام صدها هزار مهاجر، به‌ویژه دختران افغانستانی، با بازگشت به افغانستان تحت کنترول طالبان، از حق آموزش محروم می‌شوند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 112 بازدید

نصیراحمد فایق، سرپرست نمایند‌گی دایمی افغانستان در سازمان ملل متحد به کوچ اجباری باشندگان ولسوالی پنجاب بامیان واکنش نشان داده و می‌گوید که کوچ اجباری باشندگان بومی روستای «رشک» در ولسوالی پنجاب «ظلم آشکار» و شدیدا محکوم است. آقای فایق با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «اقدام حکومت سرپرست در کوچ اجباری باشندگان بومی ولسوالی پنجاب ولایت بامیان و فیصله به نفع کوچی‌ها، نه‌تنها نقض آشکار حق مالکیت و کرامت انسانی است، بلکه مغایر با آموزه‌های روشن اسلام، اصول عدالت اجتماعی و تعهدات بین‌المللی در زمینه‌ی حقوق بشر می‌باشد.» وی در ادامه تاکید کرد: «اسلام مالکیت مشروع را محترم شمرده و ظلم، اجبار و تصرف غیرقانونی اموال مردم را به‌شدت نهی کرده است. هیچ فرد یا گروهی، حتا به‌نام دولت، حق ندارد خانه و زمین مردم را بدون فیصله‌ی محاکم مشروع و پرداخت بهای معادل آن به زور تصرف و به دیگران توزیع کند.» او افزوده است که برخورد تبعیض‌آمیز با شهروندان افغانستان، به‌ویژه در زمینه‌ی اسکان کوچی‌ها، نه‌تنها ناقض عدالت است، بلکه سبب تشدید شکاف‌های قومی، افزایش بی‌اعتمادی، و تقویت فضای خصومت و تفرقه میان مردم شده است. سرپرست نمایندگی افغانستان در سازمان ملل متحد تصریح کرد: «کوچی‌ها بی‌گمان بخشی از ملت افغانستان‌ اند و باید مانند سایر شهروندان، در چارچوب قانون، عدالت و مشورت با باشندگان محلی برای‌شان زمینه‌ی زندگی فراهم گردد، نه از طریق زور، تهدید و جانب‌داری قومی.» این در حالی است که حکومت فعلی پس از فیصله‌ی یک دعوای حقوقی به نفع کوچی‌ها، دو روز پیش ۲۵ خانواده را در روستای «رشک» پشته غرغری ولسوالی پنجاب بامیان کوچ دادند. رسانه‌های محلی گزارش داده‌اند که هیأتی از مسوولان حکومت فعلی همراه با کوچی‌ها به این روستا آمدند و اسباب و اثاثیه باشندگان محل را از خانه‌های آنان بیرون انداختند و خانه‌ها را قفل کردند. این اقدام با واکنش‌های گسترده‌ی شهروندان و فعالان کشور مواجه شده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 376 بازدید

زمان‌بندی و برنامه‌ریزی از ابزارهای کلیدی برای مدیریت موفقیت‌آمیز زندگی خانوادگی است. در دنیای امروز که پر از تعهدات شغلی، تحصیلی، اجتماعی و خانوادگی است، داشتن یک برنامه‌ریزی مناسب می‌تواند به خانواده‌ها کمک کند تا به تمامی وظایف خود به‌طور منظم و بهینه عمل کنند. خانواده‌ها با برخورداری از یک زمان‌بندی مشخص می‌توانند از استرس‌های ناشی از بی‌نظمی جلوگیری کنند و فرصت‌های بیشتری برای ارتباطات خانوادگی، استراحت و تفریح فراهم آورند. همچنین، برنامه‌ریزی و زمان‌بندی در خانواده باعث می‌شود تا اعضای خانواده بهتر بتوانند مسئولیت‌های خود را مدیریت کنند و از روزهای خود بهره بیشتری ببرند. اما چطور می‌توان به یک برنامه‌ریزی موثر در خانواده دست یافت؟ و اهمیت زمان‌بندی و برنامه‌ریزی چگونه در جنبه‌های مختلف زندگی خانوادگی خود را نشان می‌دهد؟ در این مقاله، به بررسی اهمیت زمان‌بندی و برنامه‌ریزی در خانواده و تأثیرات آن بر جنبه‌های مختلف زندگی خانوادگی می‌پردازیم.  مدیریت وظایف خانوادگی یکی از مهم‌ترین مزایای زمان‌بندی و برنامه‌ریزی در خانواده، مدیریت بهتر وظایف خانوادگی است. خانواده‌ها هر روز با مسئولیت‌ها و کارهای متعدد روبرو هستند؛ از رسیدگی به امور خانه گرفته تا مراقبت از فرزندان، کارهای شغلی، تحصیلی و حتی فعالیت‌های اجتماعی. با داشتن یک برنامه‌ریزی مشخص، هر یک از اعضای خانواده می‌داند چه زمانی و چگونه باید وظایف خود را انجام دهد. این باعث می‌شود تا کارها به موقع و با کیفیت بهتری انجام شوند. به عنوان مثال، یک برنامه‌ریزی روزانه یا هفتگی برای هر عضو خانواده می‌تواند شامل زمان‌های مشخصی برای انجام وظایف شخصی، مانند تکالیف مدرسه یا کارهای خانگی باشد. همچنین، تخصیص وظایف به هر یک از اعضای خانواده بر اساس توانایی‌ها و وقت آزاد آن‌ها می‌تواند از بی‌نظمی و تأخیر جلوگیری کند. این امر به خانواده‌ها کمک می‌کند تا کارهای روزمره را بدون استرس و تنش انجام دهند و به تعادل بیشتری در زندگی خود دست یابند.  ایجاد فرصت برای تفریح و استراحت یکی دیگر از مزایای مهم زمان‌بندی و برنامه‌ریزی در خانواده، ایجاد فرصت‌های کافی برای تفریح و استراحت است. با توجه به فشارهای روزمره، بسیاری از خانواده‌ها ممکن است زمان کافی برای تفریح یا استراحت نداشته باشند. اما با برنامه‌ریزی مناسب، می‌توان زمان‌هایی را برای فعالیت‌های تفریحی، خانوادگی و استراحت شخصی اختصاص داد. این نوع برنامه‌ریزی به خانواده‌ها اجازه می‌دهد تا نه تنها به وظایف روزانه‌شان بپردازند، بلکه به خود نیز فرصت بازیابی و شارژ مجدد دهند. همچنین، زمان‌بندی فعالیت‌های تفریحی می‌تواند ارتباطات میان اعضای خانواده را تقویت کرده و باعث افزایش احساس رضایت و شادی در زندگی خانوادگی شود. برای مثال، برنامه‌ریزی برای رفتن به پارک، سینما یا حتی یک پیک‌نیک ساده در آخر هفته‌ها، می‌تواند فرصتی برای لذت بردن از وقت باهم و فرار از روزمرگی‌های استرس‌زا باشد. 3. تقویت ارتباطات خانوادگی زمان‌بندی و برنامه‌ریزی نقش مهمی در تقویت ارتباطات خانوادگی ایفا می‌کند. هنگامی که هر یک از اعضای خانواده وظایف و مسئولیت‌های خود را به درستی انجام دهند و از زمان‌بندی مناسب پیروی کنند، تنش‌ها و سوءتفاهم‌های کمتری در خانه به وجود می‌آید. برنامه‌ریزی مشخص برای برگزاری جلسات خانوادگی، زمان‌های گفتگوی روزانه یا حتی وعده‌های غذایی مشترک می‌تواند به تقویت روابط میان اعضای خانواده کمک کند. این جلسات می‌توانند فرصتی باشند برای بحث درباره مسائل خانوادگی، حل مشکلات و شنیدن نظرات یکدیگر. علاوه بر این، زمان‌بندی فعالیت‌های مشترک همچون ورزش، بازی یا تماشای فیلم نیز باعث می‌شود تا اعضای خانواده بیشتر با هم وقت بگذرانند و ارتباطات عمیق‌تری ایجاد کنند. به همین دلیل، داشتن یک برنامه‌ریزی منظم نه تنها به مدیریت کارها کمک می‌کند، بلکه بهبود روابط عاطفی و ارتقای همدلی و دوستی در خانواده را نیز به همراه دارد. کاهش استرس و اضطراب یکی از بزرگ‌ترین مزایای زمان‌بندی و برنامه‌ریزی در خانواده، کاهش سطح استرس و اضطراب است. زمانی که کارها بدون برنامه و بدون زمان‌بندی مشخص انجام می‌شوند، ممکن است اعضای خانواده دچار سردرگمی و فشارهای روانی شوند. این فشارها به‌ویژه در شرایطی که مسئولیت‌ها انباشته می‌شوند و هیچ ساختار مشخصی برای انجام آن‌ها وجود ندارد، افزایش می‌یابد. اما با یک برنامه‌ریزی دقیق، هر عضو خانواده می‌داند که چه وظایفی بر عهده دارد و چه زمانی باید آن‌ها را انجام دهد. این نظم و ساختار باعث می‌شود تا از ایجاد اضطراب‌های ناشی از نداشتن برنامه جلوگیری شود. علاوه بر این، برنامه‌ریزی منظم به افراد کمک می‌کند تا زمان کافی برای استراحت و آرامش داشته باشند، که این نیز به کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی کمک می‌کند. بهبود عملکرد تحصیلی و شغلی زمان‌بندی و برنامه‌ریزی مناسب نه تنها در مدیریت وظایف خانگی مؤثر است، بلکه تأثیر مستقیمی بر عملکرد تحصیلی و شغلی اعضای خانواده دارد. کودکان و نوجوانانی که برنامه‌ریزی منظم برای انجام تکالیف و مطالعه درسی دارند، معمولاً موفقیت بیشتری در تحصیل خود تجربه می‌کنند. برنامه‌ریزی برای والدین نیز می‌تواند به مدیریت بهتر زمان‌های کاری و رسیدگی به وظایف شغلی کمک کند. با داشتن یک برنامه روزانه که به درستی تدوین شده باشد، والدین می‌توانند به تعادل میان کار و زندگی خانوادگی دست یابند و از بروز مشکلات ناشی از کمبود زمان جلوگیری کنند. این تعادل باعث می‌شود که والدین نه تنها در کار خود موفق‌تر باشند، بلکه وقت بیشتری برای گذراندن با خانواده و تقویت روابط خانوادگی داشته باشند. در نتیجه، هم والدین و هم فرزندان از مزایای داشتن یک زمان‌بندی منظم در زندگی بهره‌مند می‌شوند. مدیریت بحران‌ها و شرایط اضطراری زمان‌بندی و برنامه‌ریزی در خانواده می‌تواند به مدیریت بهتر بحران‌ها و شرایط اضطراری کمک کند. در مواقعی که بحران‌های خانوادگی یا اجتماعی مانند بیماری، مشکلات مالی یا بحران‌های غیرمنتظره به وجود می‌آید، داشتن یک برنامه‌ریزی منظم می‌تواند به کاهش استرس و کنترل بهتر وضعیت کمک کند. برای مثال، برنامه‌ریزی‌های مالی از قبل می‌تواند در زمان بروز مشکلات اقتصادی به خانواده کمک کند تا منابع خود را به درستی مدیریت کنند و از بحران عبور کنند. همچنین، در زمان‌های اضطراری مانند بیماری یا حوادث ناگهانی، برنامه‌ریزی‌های پیشگیرانه می‌تواند به خانواده کمک کند تا به‌سرعت به شرایط واکنش نشان دهند و بدون از دست دادن نظم و ترتیب، به مدیریت امور بپردازند. این نوع آمادگی می‌تواند به خانواده کمک کند تا با مشکلات و چالش‌ها بهتر مقابله کرده و احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری در مواجهه با شرایط اضطراری داشته باشند. 7. ترویج انضباط شخصی و خانوادگی زمان‌بندی و برنامه‌ریزی به ترویج انضباط شخصی و خانوادگی کمک می‌کند. هنگامی که اعضای خانواده به برنامه‌های خود پایبند باشند و زمان‌بندی مشخصی برای انجام وظایف خود داشته باشند، این انضباط به زندگی روزمره آن‌ها منتقل می‌شود. این انضباط نه تنها به انجام بهتر و سریع‌تر کارها کمک می‌کند، بلکه به ایجاد عادات مثبت و مداوم در زندگی خانوادگی منجر می‌شود. به‌عنوان مثال، زمان‌بندی منظم برای خواب و استراحت، تغذیه سالم و انجام فعالیت‌های بدنی می‌تواند به بهبود سلامت عمومی خانواده کمک کند. علاوه بر این، انضباط در مدیریت زمان و مسئولیت‌ها باعث می‌شود تا اعضای خانواده بهتر بتوانند تصمیم‌گیری کنند و به تعهدات خود پایبند باشند. این نوع انضباط در خانواده به افزایش بهره‌وری و کارایی کمک کرده و به موفقیت‌های بلندمدت در زندگی خانوادگی منجر می‌شود.     8. تقویت احساس مسئولیت‌پذیری زمان‌بندی و برنامه‌ریزی در خانواده به تقویت احساس مسئولیت‌پذیری در میان اعضای خانواده کمک می‌کند. وقتی هر فرد در خانواده وظایف خود را به‌درستی انجام دهد و به تعهدات خود پایبند باشد، احساس مسئولیت‌پذیری در او تقویت می‌شود. این احساس مسئولیت نه تنها به بهبود عملکرد فردی کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود که اعضای خانواده نسبت به یکدیگر نیز احساس تعهد و مسئولیت بیشتری داشته باشند. کودکان با مشاهده رفتار والدین در پایبندی به برنامه‌ریزی و انجام وظایف، این مهارت را از آن‌ها یاد می‌گیرند و در زندگی آینده خود نیز به کار می‌گیرند. از سوی دیگر، والدین نیز با تقویت این مهارت در خود و فرزندانشان، به بهبود کیفیت زندگی خانوادگی و اجتماعی کمک می‌کنند. در نهایت، زمان‌بندی و برنامه‌ریزی در خانواده ابزاری قدرتمند برای بهبود کیفیت زندگی است. این دو مهارت به مدیریت بهتر وظایف، کاهش استرس و افزایش فرصت‌های تفریح و استراحت کمک می‌کنند. با برنامه‌ریزی مناسب، خانواده‌ها می‌توانند به تعادل بیشتری در زندگی دست یابند و روابط خود را تقویت کنند. همچنین، این برنامه‌ریزی‌ها به تقویت احساس مسئولیت‌پذیری و انضباط شخصی در میان اعضای خانواده منجر می‌شود و در نهایت، زندگی خانوادگی را بهبود می‌بخشد.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 153 بازدید

دولت ناروی اعلام کرده است که یک مکتب ابتدایی دخترانه را در ولسوالی «المار» ولایت فاریاب با هزینه‌ی ۲۲ میلیون افغانی ساخته است. وزارت معارف با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این مکتب در روستایی «ایتی اوروق» از مربوطات ولسوالی المار افتتاح شده است. این مکتب با امکانات و تجهیزات مدرن آموزشی ساخته شده و از این طریق برای ۴۶۸ دانش‌آموز دختر زمینه‌ی آموزش معیاری فراهم شده است. در ادامه آمده است که این مکتب دخترانه در زمینی به مساحت سه هزار کیلومتر مربع ساخته شده و دارای ۱۳ صنف آموزشی است. قابل ذکر است که دولت ناروی در سال‌های اخیر از جمله کشورهای کمک‌کننده در بخش آموزش در افغانستان بوده و پیش از این نیز در شماری از ولسوالی‌های دورافتاده‌ی این کشور اقدام به ساخت و تجهیز مکتب‌ها کرده است. براساس معلومات موجود، به دلیل دهه‌ها درگیری، نظام معارف افغانستان از رشد و انکشاف متوازن محروم بوده و در بسیاری از روستاهای دوردست افغانستان ساختمان مکتب وجود ندارد. دانش‌آموزان مجبور اند که در فضاهای باز و غیرمعیاری درس‌های شان را به پیش ببرند. در حالی این مکتب دخترانه ساخته شده است که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب