برچسب: رسانه گوهرشاد

3 روز قبل - 44 بازدید

طوری که در قسمت اول این مقاله بیان شد درهر یک از گروه‌های خودشیفتگی، زیر گروه‌های نیز وجود دارند که مشخص می‌کنند این ویژگی‌ها از نظر دیگران چگونه‌اند؟ اولین گروه فرعی مشخص می‌کند که افراد خودشیفته از چه روش‌هایی برای رفع نیاز خود استفاده می‌کنند. آیا آنها در زیرگروه آشکار قرار می‌گیرند و از روش‌هایی استفاده می‌کنند که برای دیگران واضح و قابل تشخیص است یا در زیرگروه پنهان قرار می‌گیرند و از روش‌هایی استفاده می‌کنند که پنهان و مخفیانه‌ترند. گروه فرعی 1 ( پنهان یا آشکار) : می‌دانیم که خودشیفته‌ها دوست دارند به دیگران توهین کنند و آنها را آزار دهند، خودشیفته‌ی  آشکار این کار را به شیوه‌ای واضح و غیرقابل انکار انجام می‌دهد، درحالی‌که در خودشیفتگی پنهان، افراد به روش پرخاشگری منفعلانه عمل می‌کنند. خودشیفته‌ی  پنهان می‌تواند به نحوی از دیگران سوءاستفاده کند که آنها متوجه این امر نشوند یا می‌تواند با استفاده از روش‌های خود آنچه را  که اتفاق افتاده انکار کند. خودشیفتگان اجتماعی و کلاسیک همیشه آشکار و خودشیفتگان آسیب‌پذیر همیشه پنهان هستند، ولی در خودشیفتگی بدخیم افراد می‌توانند هر یک از دو حالت را داشته باشند. گروه فرعی 2 ( جسمی یا فکری) : دومین گروه فرعی خودشیفتگی توضیح می‌دهد که برای یک  خودشیفته چه چیزی درباره‌ی خودش یا دیگران ارزشمندتر است. هیچ خودشیفته‌ای دوست ندارد بهتر از همسر خود به نظر برسد؛ زیرا همسر فرد خودشیفته معمولاً وسیله‌ی پر زرق‌وبرقی است که فرد خودشیفته از آن برای بالا بردن جایگاه اجتماعی خود استفاده می‌کند. این گروه فرعی شامل خودشیفته‌های جسمی یا فکری است. افرادی با خودشیفتگی جسمی کسانی هستند که با بدن و ظاهر بیرونی خود درگیری افراطی دارند و خودشیفته‌های فکری به حالت همه‌چیزدان ظاهر می‌شوند. آنها خود را باهوش‌ترین فرد حاضر در جمع می‌دانند و دوست دارند دیگران را با دستاوردهایشان تحت‌تأثیر قرار دهند. هر یک از افراد چهار گروه اصلی خودشیفتگی (کلاسیک، اجتماعی، آسیب‌پذیر، بدخیم) ممکن است جسمی یا فکری باشند. گروه فرعی 3 ( وارونه یا سادیستی) : آخرین گروه فرعی شامل 2 نوع خاص از خودشیفته‌ها میباشد؛ اولین مورد خودشیفتگان وارونه یا معکوس است که فقط درمورد خودشیفتگان آسیب پذیر و پنهان دیده میشود. افراد در این گروه فرعی به دیگران وابسته هستند و خود را به سایر خودشیفته‌ها وصل میکنندتا احساس خاص بودن داشته باشند. طرز فکر انها بر اساس قربانی بودن است و از مشکل رها شدگی در کودکی رنج میبرند. دومین مورد از این زیر گروه افراد خودشیفته نوع سادیستی هستند. این گروه با افراد جامعه‌ستیز و مبتلا به امراض روانی قابل مقایسه هستند؛ زیرا از رنج دیگران لذت می‌برند. آنها تمسخر و آسیب رساندن به دیگران را دوست دارند و گاهی تمایلات جنسی نامتعارفی را نیز دارا هستند. به‌صورت خلاصه موارد زیر می‌توانند از جمله دلایل ابتلا به خودشیفتگی باشند: تربیت بدون حساسیت مراقبت غیر قابل پیش‌بینی یا سهل انگارانه انتقاد و سرزنش بیش از حد سوءاستفاده تروما یا آسیب شدید روانی انتظارات بیش از حد ستایش بیش از حد و نازپروردگی هنگامی که والدین بر استعداد خاصی در کودک یا ظاهر او به‌صورت افراطی متمرکز می‌شوند. همچنین برخی گمان‌هایی وجود دارد که بیان می‌کند ممکن است ناهنجاری‌های ژنی بر ارتباط میان مغز و رفتارهای فرد تأثیر بگذارد. خودشیفتگی چه علائم هشداردهنده‌ی دارد؟ همیشه مکالمه را به سمت خود می‌کشاند به اغراق در مورد دستاوردها و توانایی‌های خود متمایل هستند دوست دارند اسامی و نشانه‌ها را فراموش کنند خیلی سطحی هستند و نمی‌توانند واقعاً انتقادپذیر باشند، چیزی بنام گفتگوی عمیق با خودشیفته‌ی  واقعی امکان‌پذیر نیست به علت وجود نیاز اغراق‌آمیز به تأیید همیشه در پی شنیدن تعریف و تمجید از خود هستند اگر از آنان انتقاد شود ممکن است رفتار خصمانه‌ای از خودشان نشان دهند کمال‌گرا هستند همیشه سعی می‌کنند یک یا چند پله از دیگران بالاتر قرار بگیرند؛ زیرا خودشان خود را برتر می‌دانند ممکن است به سبب احساس حق‌به‌جانب بودن از قوانین پیروی نکنند توانایی تفکر عمیق درباره‌ی خود را ندارند و نمی‌توانند مسئولیت اعمال خود را به عهده بگیرند، دوست دارند برای هر چیزی مقصری پیدا کنند به‌شدت کنترول‌گر هستند برای همین به قراری ارتباط خوب تمایل نشان نمی‌دهند و در کارهای تیمی مشارکت نیفکنند به شکل واضحی فاقد احساس همدلی با دیگران هستند و به معنای واقعی با عبارت " خود را به‌جای دیگران گذاشتن" ناآشنا هستند ممکن است بسیار از دیگران انتقاد کنند به‌عنوان بخشی از حق‌به‌جانب بودن فاقد حدومرز شخصی هستند دوستان سطحی و دوستی‌های کوتاه‌مدت زیادی دارند؛ ولی از دوستی‌های بلندمدت و عمیق محروم هستند به‌صورت کلی هرجایی که حضور پیدا کنند کوهی از ویرانه‌ها را به جا می‌گذارند. این ویرانه‌ها می‌توانند مجموعه‌ی از دوستی‌های خراب شده، روابط عاشقانه و صمیمانه کاملاً غلط یا تجارت عاشقانه باشند. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


3 روز قبل - 43 بازدید

کمیته‌ بین‌‌المللی صلیب سرخ درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که تخمین زده می‌شود که ۳۳ میلیون نفر در افغانستان با کمبود شدید آب مواجه هستند. این نهاد امروز (شنبه، ۲ حمل) با نشر گزارشی در وب‌سایت خود به‌مناسبت «روز جهانی آب» گفته است که بارندگی نامنظم، افزایش دمای هوا و خشک‌سالی باعث کاهش دسترسی مردم افغانستان به آب شده است. مارتین دی بویر، رییس برنامه‌های کمیته‌ بین‌‌المللی صلیب سرخ در افغانستان هشدار داده است: «برای میلیون‌ها افغان که پیش از این نیز با چالش‌های زیادی روبرو بودند، تأمین آب برای آشامیدن، پخت‌وپز یا آبیاری محصولات کشاورزی اغلب غیرممکن است.» در گزارش آمده است: «این موضوع تأثیرات ویرانگری بر سلامت مردم و دسترسی آنان به غذا دارد و همچنین مانعی برای توسعه‌ی اقتصادی افغانستان است.» رییس برنامه‌های کمیته‌ بین‌‌المللی صلیب سرخ تاکید کرده است که کمبود زیرساخت‌های ضروری، از جمله سیستم‌های تأمین آب، بندها و شبکه‌های آبیاری چالش‌ها را بیشتر می‌کند. در ادامه آمده است که دسترسی به آب سالم یکی از مسائل حیاتی افغانستان است که بر صحت عمومی، امنیت غذایی و ثبات اقتصادی تأثیر می‌گذارد. همچنین ورونیکو وبر اویدو پینتو، رییس برنامه آب و اسکان کمیته‌ بین‌المللی صلیب سرخ در افغانستان افزوده است: «آب فقط یک نیاز نیست، بلکه پایه و اساس زندگی است. در افغانستان، تغییرات اقلیمی دسترسی به آب را برای میلیون‌ها نفر تهدید می‌کند.» ورونیکو وبر اویدو پینتو می‌گوید: «با کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و افزایش رویدادهای شدید اقلیمی، تقویت مدیریت منابع آبی مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی برای حفظ منابع آب شیرین افغانستان و کمک به جوامع برای سازگاری با شوک‌های اقلیمی ضروری است.» بهبود دسترسی به آب همچنین کمیته‌ بین‌‌المللی صلیب سرخ در بخشی از گزارشش گفته است که در سال ۲۰۲۴ میلادی، به ۱.۱۲ میلیون نفر در افغانستان کمک کرده است که به آب آشامیدنی سالم دسترسی بهتری داشته باشد. در گزارش آمده است که از این افراد با بازسازی زیرساخت‌ها و حمایت از تأمین انرژی پایدار در مناطق شهری مانند فیض‌آباد، هرات، کابل، قندهار، خوست، قندوز، میمنه و شیندند، کمک کرده است. پیش از این سازمان ملل متحد هشدار داده بود که اگر اقدامی نشود، آب‌های زیرزمینی کابل تا سال ۲۰۳۰ میلادی خشک خواهد شد.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 51 بازدید

اتحادیه‌ی اروپا برای افغانستان اعلام کرده است که پنج میلیون یورو را برای برنامه‌های آموزشی صحی زنان در مراکز صحی عاجل اختصاص داده است. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این برنامه‌ی سه‌ساله، به‌منظور بهبود دسترسی به مراقبت‌های صحی باکیفیت و توسعه مهارت‌های تخصصی در میان دستیاران، نرس‌ها و قابله‌ها راه‌اندازی شده است. در اعلامیه آمده است که افغانستان در حال حاضر با بحران‌های چند بعدی روبرو است، نزدیک به دو سوم جمعیت آن در فقر زندگی می‌کنند و بیش از نیمی از آن‌ها نیازمند کمک‌های بشردوستانه هستند. در ادامه آمده است که خروج گسترده‌ی کارکنان بخش صحی و محدودیت‌های آموزشی علیه زنان و دختران، پایداری نیروی کار صحی در افغانستان را با چالش مواجه کرده است. اتحادیه‌ی اروپا برای افغانستان هشدار داده است که تحولات سیاسی و محدویت‌های حکومت سرپرست علیه تحصیل دختران در انستیتوت‌های طبی، دسترسی به مراقبت‌های صحی را به یکی از مشکلات اساسی مردم مبدل کرده است. نمایندگی این اتحادیه تاکید کرده است که بودجه‌ی این اتحادیه به آموزش مداوم صدها کارمند صحی محلی در مراکز صحی رایگان عاجل در کابل، لشکرگاهِ هلمند و عنابه‌ی پنجشیر اختصاص خواهد یافت. در بخشی از اعلامیه آمده است که برنامه‌های آموزشی این پروژه سه‌ساله، ظرفیت فردی و جمعی را در بخش مراقبت‌های صحی افزایش داده و هم‌زمان دسترسی مردم به خدمات رایگان و باکیفیت را بهبود خواهد بخشید. دژان پانیک، مدیر بخش افغانستان سازمان ایمرجنسی (EMERGENCY) گفته است: «هدف ما این است که هر کارمند صحی در افغانستان، چه در یک شهر پر جمعیت و چه در یک روستای دورافتاده، مهارت‌ها و منابع لازم برای ارایه مراقبت‌های استثنایی را در اختیار داشته باشد.» قابل ذکر است که حکومت سرپرست پس از بازگشت دوباره به قدرت، با وضع محدودیت‌های شدید علیه زنان و دختران در افغانستان، آنان را از آموزش، تحصیل و کار محروم کرده‌اند. همچنان اوایل زمستان سال گذشته‌ی خورشیدی، طی فرمانی تحصیل دختران در انستیتوت‌های طبی خصوصی در سراسر کشور را نیز ممنوع اعلام شد.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 47 بازدید

کارترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل می‌گوید که با آغاز سال آموزشی در افغانستان، ۴۰۰ هزار دختر دیگر از آموزش محروم شدند و شمار کل دخترانی که اجازه تحصیل در مقاطع متوسطه و لیسه را ندارند، به ۲.۲ میلیون تن می‌رسد. خانم راسل این اظهارات را امروز (شنبه، ۲ حمل) با نشر اعلامیه‌ای مطرح کرده و گفته است که ادامه این ممنوعیت آینده میلیون‌ها دختر افغانستان را تهدید می‌کند و پیامدهای ناگواری برای کل کشور خواهد داشت. وی هشدار داده است که در صورت ادامه این وضعیت تا سال ۲۰۳۰، بیش از چهار میلیون دختر از آموزش فراتر از دوره ابتدایی محروم خواهند شد. مدیر اجرایی صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل تاکید کرده است که این ممنوعیت نه‌تنها سلامت و رفاه دختران را به خطر انداخته، بلکه موجب افزایش ازدواج‌های اجباری و کاهش حضور زنان در نظام صحی شده است. در اعلامیه آمده است که کمبود داکتران و قابله‌های زن، جان هزاران مادر و نوزاد را در معرض خطر قرار می‌دهد. این نهاد تخمین زده است که این ممنوعیت منجر به یک‌هزار و ۶۰۰ مرگ مادران و بیش از سه‌هزار و ۵۰۰ مرگ نوزادان خواهد شد. یونیسف افزوده است که به حمایت از کودکان افغانستان، به‌ویژه دختران، ادامه خواهد داد. در ادامه آمده است که در حال حاضر چهارصد و ۴۵ هزار کودک از طریق برنامه‌های آموزشی مبتنی بر جامعه به آموزش دسترسی دارند که ۶۴ درصد آنان دختران هستند. یونیسف این وضعیت را فاجعه‌بار خوانده و خواهان لغو فوری ممنوعیت تحصیل دختران شده است. باید گفت که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب، دانشگاه و ورزش منع کرده‌ است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. قابل ذکر است که در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. همچنین جامعه‌ی جهانی بارها از حکومت فعلی خواسته است که محدودیت‌های آموزشی بر دختران را بردارد. با این حال، حکومت سرپرست تا اکنون در این زمینه تغییری ایجاد نکرده است.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 46 بازدید

برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد به مناسبت فرارسیدن نوروز اعلام کرده است که از هر سه تن، یک تن در افغانستان با گرسنگی مواجه است. این سازمان با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که افغانستان به‌صورت معمول نوروز را با تهیه سمنک جشن می‌گیرند، اما بسیاری از آن‌ها امروزه غذای کافی ندارند. برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد تاکید کرده است که تلاش می‌کند تا غذای مورد نیاز خانواده‌های نیازمند افغانستانی را تأمین کند. همچنین این سازمان با نشر اعلامیه، یک‌بار دیگر از حامیان خود خواسته است که برای رسید‌گی به بحران گرسنگی در افغانستان به کمک‌های خود ادامه دهند. همچنین بر اساس گزارش اوچا یا دفتر هماهنگی کمک‌های بشردوستانه ملل متحد، در سال ۲۰۲۵ میلادی، ۲۲.۹ میلیون تن در افغانستان به کمک‌های بشردوستانه نیاز خواهند داشت. از طرفی هم اوچا در گزارشی از ماه جنوری میلادی خود گفته است که مداخلات مسوولان حکومت فعلی و رویدادهای مرتبط با دسترسی نهادها به نیازمندان در ماه گذشته، منجر به تعلیق ۵۶ پروژه بشردوستانه در افغانستان شده است. این سازمان افزوده است که تعلیق این پروژه‌ها از ۱ الی ۳۰ روز به طول انجامیده و از این میان، ۴۸ درصد این پروژه‌ها همچنان به حالت تعلیق باقی مانده‌اند.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 53 بازدید

ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان می‌گوید که دختران افغانستان به دلیل سرکوب و آزار و اذیت‌های جنسیتی از آموزش محروم هستند. آقای بنت این اظهارات را امروز (شنبه، ۲ حمل) به مناسبت شروع سال آموزشی در افغانستان در حساب خود در ایکس مطرح کرده و گفته است که پاسخگویی در این زمینه ضروری است. او تاکید کرده است که دسترسی برابر به حق آموزش ضروری است. ریچارد بنت افزوده است: «آموزش جامع، باکیفیت و برابر که احترام به حقوق بشر را می‌آموزاند «مهم» است.» سال جدید آموزشی در افغانستان در حالی آغاز می‌گردد که ۱۲۸۱ روز می‌شود که دختران اجازه ندارند بالاتر از صنف ششم درس بخوانند؛ همچنان ۸۲۲ روز می‌شود که این گروه دروازه‌ی دانشگاه‌ها را نیز به‌روی دختران و زنان بسته‌ است. تصمیماتی‌که «انتقادات زیادی» را در سطح ملی و جهانی در پی داشته‌است. بسیاری آن‌را «نقض آشکار» حقوق بشر عنوان کرده‌اند. قابل ذکر است که با آغاز سال تحصیلی جدید در افغانستان، یونیسف اعلام کرده است که شمار دختران محروم از آموزش به ۲.۲ میلیون تن رسیده است. یونیسف خواهان بازگشایی مدارس دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان شده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. قابل ذکر است که در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 60 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری تبلیغ دین برای کودکان امری ظریف و پرمسئله است که نیازمند روش‌های مناسب و کارآمد است. این شیوه‌ها می‌توانند به دو دسته کلی تقسیم شوند: روش‌های مستقیم و روش‌های غیرمستقیم. روش‌های مستقیم تبلیغ دین بر آموزش صریح مفاهیم و باورهای مذهبی به کودکان تمرکز دارند، درحالی‌که روش‌های غیرمستقیم بر ایجاد محیطی که دین در آن نقش مهمی دارد و تشویق کودکان به الگوبرداری از رفتار بزرگسالان مذهبی متمرکز است. روش‌های مستقیم اغلب توسط والدین و مربیان مذهبی استفاده می‌شود، درحالی‌که روش‌های غیرمستقیم می‌توانند توسط هر کسی که با کودکان سروکار دارد، از جمله اعضای خانواده، معلمان و دوستان استفاده شوند. انتخاب روش مناسب برای تبلیغ دین به کودک بستگی به عوامل مختلفی مانند سن، شخصیت و پیشینه مذهبی کودک دارد. مهم است که از روش‌هایی استفاده شود که مناسب سن کودک باشد و او را به دین علاقه‌مند کند. روش‌های مستقیم تبلیغ دین برای کودکان تشبیه و تمثیل تشبیه و تمثیل، گوهری گران‌بها در عرصه آموزش دینی کودکان است. با بهره‌گیری از این ابزار کارآمد، می‌توان مفاهیم عمیق دینی را به زبانی ساده، جذاب و ماندگار به نسل آینده منتقل کرد. کودکان از تشبیه کردن مسائل گوناگون با موضوعات مورد علاقه‌شان زودتر به مفهوم پی می‌برند؛ مسائل برایشان دلنشین‌تر می‌شود. هر قدر برای کودکان مثال‌های بیشتر گفته شود به همان اندازه مطالب برای کودکان واضح می‌شود. مثال‌های ذیل، نمونه‌های خوبی از روش تمثل و تشبیه است که در متون دینی به کار گرفته شده است: تشبیه قلب انسان به آیینه‌ای که باید از زنگار گناه پاک شود؛ تشبیه ایمان به نهالی که باید با آب معرفت و عمل نیکو آبیاری شود؛ تشبیه نماز به معراج مؤمن و راه ارتباط با خداوند؛ تشبیه قرآن به سفره‌ای پر از نعمت الهی؛ تشبیه هدایت به چراغی فروزان: در آیه 35 سوره نور، مى خوانیم: «نور خداوند، همانند چراغدانى است که در آن چراغى باشد و آن چراغ در حبابى قرار گیرد، حبابى شفاف و درخشنده، همچون یک ستاره فروزان». منظور از نور خداوند در این جا، همان نور«هدایت» است که از قرآن و وحى و وجود پیامبران سرچشمه مى گیرد و با دلائل توحید آبیارى مى شود و نتیجه آن تسلیم در برابر فرمان خدا و حصول تقوا است. تشبیه اعمال نیک به کشت: در آیه 261 سوره بقره، اعمال نیک به بذری تشبیه شده که در زمین کاشته می‌شود و چندین برابر محصول می‌دهد. این تمثیل، برکت و ثواب اعمال نیک را به شکلی ملموس نشان می‌دهد. بنابراین، آموزه‌های دینی باید به کودکان به نحو زیبا و دل‌انگیز تشبیه شود. تشبیه و تمثیل ابزاری ارزشمند برای آموزش مفاهیم دینی به کودکان است. با استفاده خلاقانه از این روش، می‌توان به کودکان کمک کرد تا درک عمیق‌تر و ماندگارتری از دین پیدا کنند و در مسیر رشد ایمانی خود گام بردارند. قصه استفاده از زبان قصه و داستان برای آموزش مفاهیم دینی به کودکان، روشی کهن و درعین‌حال بسیار کارآمد است. این روش به دلیل برخورداری از ویژگی‌های ذاتی قصه‌گویی، نقشی بی‌بدیل در انتقال مفاهیم عمیق و پرمغز دینی به ذهن و دل کودکان ایفا می‌کند. دلایل کارآمدی قصه‌گویی در آموزش مفاهیم دینی: جذابیت و سرگرم‌کنندگی: کودکان ذاتاً به داستان‌ها علاقه‌مند هستند و از شنیدن آنها لذت می‌برند. قصه‌گویی با درگیر کردن قوه تخیل و عواطف کودکان، آنها را مجذوب خود کرده و زمینه را برای یادگیری آسان‌تر مفاهیم دینی فراهم می‌کند. سادگی و قابل‌فهم بودن: مفاهیم دینی، به‌ویژه برای کودکان، می‌توانند پیچیده و انتزاعی باشند. زبان قصه با ساده‌سازی این مفاهیم و ارائه آنها در قالب روایت‌های ملموس و قابل‌درک، به کودکان کمک می‌کند تا آنها را به‌درستی درک کنند. ایجاد ارتباط عاطفی: شخصیت‌ها و وقایع داستان‌ها، پلی ارتباطی بین کودکان و مفاهیم دینی ایجاد می‌کنند. کودکان با شخصیت‌های داستان هم‌ذات‌پنداری کرده و از طریق تجربیات آنها، آموزه‌های دینی را درک می‌کنند. ماندگاری در حافظه: داستان‌ها به دلیل جذابیت و سرگرم‌کنندگی، در ذهن کودکان ماندگارتر می‌شوند. تکرار قصه‌ها و مرور آنها، به تثبیت مفاهیم دینی در ذهن کودکان کمک می‌کند. قرآن کریم و تعالیم دینی، گواه اثربخشی قصه‌گویی: اهمیت قصه‌گویی در آموزش مفاهیم دینی، تا حدی است که در قرآن کریم و تعالیم انبیای الهی و کتاب‌های آسمانی نیز به آن تأکید شده است. قرآن کریم سرشار از داستان‌های آموزنده و عبرت‌آموز است که مفاهیم عمیق دینی را در قالب روایت‌های جذاب و دلنشین به مخاطبان خود ارائه می‌دهد.  برخی از داستان‌ها و قصه‌های دینی از این قرار اند: داستان حضرت آدم و حوا در بهشت و رانده شدن آنها از آن؛ داستان حضرت ابراهیم و بت‌شکنی او؛ سرگذشت حضرت موسی و فرعون؛ ماجرای حضرت یوسف و برادران‌اش. این داستان‌ها و قصه‌های قرآنی، همگی حاوی پیام‌ها و آموزه‌های ارزشمندی هستند که به کودکان در درک مفاهیم دینی مانند توحید، عدالت، انبیا، صبر، شجاعت و... کمک می‌کنند. استفاده از زبان قصه و داستان، روشی مؤثر و کارآمد برای آموزش مفاهیم دینی به کودکان است. جذابیت، سادگی، ایجاد ارتباط عاطفی و ماندگاری در حافظه، از جمله ویژگی‌هایی هستند که قصه‌گویی را به ابزاری ارزشمند در فرایند تعلیم‌وتربیت دینی کودکان تبدیل می‌کنند. تأکید بر قصه‌گویی در قرآن کریم و تعالیم دینی، گواهی بر اثربخشی و اهمیت این روش در آموزش مفاهیم دینی به نسل نو است.   مطالب مرتباط شیوه‌های تبلیغ دین برای کودکان شیوه‌های تبلیغ دین برای کودکان (۲)

ادامه مطلب


4 روز قبل - 52 بازدید

«چت‌جی‌پی‌تی» در چند سال اخیر بسیار قوی ظاهر شده و پیشرفت‌های چشمگیری داشته است، اما حوزه رباتیک یکی از زمینه‌هایی است که هنوز بحث‌های زیادی برای ورود چت‌جی‌پی‌تی به آن وجود دارد. با موفقیت هوش مصنوعی مولد، صحبت‌های زیادی درباره امکان آوردن هوش انعطاف‌پذیر مدل‌های زبانی بزرگ به دنیای فیزیکی شکل گرفته است. این نوع هوش که اغلب «هوش مصنوعی مجسم» نامیده می‌شود، یکی از عمیق‌ترین فرصت‌ها در حوزه فناوری و اقتصاد جهانی است. شاید بتوان استدلال کرد که آینده‌ی هوش مصنوعی مجسم روشن است، اما مسیر آن بسیار ساده‌تر از مسیر پیش روی هوش مصنوعی در قلمرو کاملا دیجیتالی به نظر می‌رسد. راه رسیدن به «چت‌جی‌پی‌تی»(ChatGPT) برای حوزه رباتیک، چندین سرعت متفاوت دارد و برای تبدیل شدن این ایده به واقعیت، به پیشرفت‌های جدیدی نیاز است. این ایده، پیامدهایی را برای بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران استارت‌آپ‌ها به همراه خواهد داشت که این گزارش آنها را در چند توصیه خلاصه کرده است. خودکارسازی رباتیک یک امر اجتناب‌ناپذیر است و همه عدم قطعیت در این پرسش نهفته شده که این کار چگونه امکان‌پذیر خواهد شد. شرکت «آمازون»(Amazon) از زمان خرید شرکت «کیوا سیستمز»(Kiva Systems) در سال ۲۰۱۲، بیش از ۷۵۰ هزار ربات را در انبارهای خود مستقر کرده است. استارت‌آپ‌ها و سرمایه‌گذاران تلاش می‌کنند تا برنامه‌های کاربردی بعدی را به تصویر بکشند که می‌توانند به این سطح از هم‌سویی بین قابلیت‌های رباتیک و نیازهای بازار دست یابند. خط سیر هوش مصنوعی، یک متغیر کلیدی در این فرآیند است و مدل‌های قوی جدید می‌توانند تغییرات مطلق بازی باشند اما در روند توسعه این مدل‌ها کجا ایستاده‌ایم؟ برای درک بهتر این پرسش باید به صحبت‌های متخصصان باتجربه حوزه رباتیک و افرادی توجه کنیم که در حال توسعه مدل‌های پایه رباتیک هستند. گامی به سوی هوش مصنوعی مجسم هدف از پژوهش‌های پیرامون هوش مصنوعی مجسم، ایجاد نوعی هوش رباتیک است که به ‌جای انجام دادن یک کار ویژه، همه‌منظوره باشد و آن قدر انعطاف‌پذیر عمل کند که بدون نیاز به آموزش اختصاصی، از عهده رسیدگی به موارد استفاده جدید یا بسیار پویا برآید. مدل‌های پایه رباتیک همه منظوره، دو وعده را نوید می‌دهند. ۱. آنها موارد استفاده حوزه رباتیک را به طور چشمگیری افزایش می‌دهند. ۲. آنها زمان‌بندی طولانی تجاری‌سازی سیستم‌های رباتیک را کاهش می‌دهند. هر دو وعده در قلمروی کاملا دیجیتال توسط مدل‌های هوش مصنوعی مانند «چت‌جی‌پی‌تی-۴»(GPT-4)، «جمینای»(Gemini)، «کلود»(Claude) و «لاما»(Llama) محقق می‌شوند. این مدل‌ها روزنه‌ها را به روی موارد استفاده جدید و بی‌شمار باز کرده‌اند. این در حالی است که مدل‌های کوچک و تک‌منظوره، هوش مصنوعی را در یک مسیر سریع به سمت منسوخ شدن قرار می‌دهند. مدل‌های همه‌منظوره به یک روش واقعی برای ساختن تقریبا هر چیزی در حوزه هوش مصنوعی تبدیل شده‌اند. شاید بتوان پیش‌بینی کرد که یک مدل جدید شبیه به چت‌جی‌پی‌تی بر توسعه اپلیکیشن‌های رباتیک مسلط خواهد شد. در هر حال، این هدف در کوتاه‌مدت محقق نخواهد شد. در عوض، انتظار می‌رود که روش‌های هوش مصنوعی مولد به ‌تدریج به حوزه رباتیک القا شوند و مدتی با حوزه رباتیک کلاسیک هم‌زیستی داشته باشند. حوزه رباتیک به لطف روش‌های هوش مصنوعی مولد به‌ طور پیوسته در حال پیشرفت است. استارت‌آپ‌های امروزی از روش‌هایی استفاده می‌کنند که نویدبخش هوش جامع‌تر، انعطاف‌پذیرتر و ورود سریع‌تر به بازار هستند. آنها فقط به یک مدل جهانی به عنوان پایه و اساس برنامه خود متکی نیستند. مدل‌های همه‌منظوره، پتانسیل تبدیل شدن به پایه‌ توسعه روباتیک را دارند و مدل‌های پژوهشی مانند «RT-X» گوگل نیز آنها را برجسته کرده‌اند. سه عامل کاهش سرعت در مدل‌های پایه اولین عامل کاهش سرعت این است که برخلاف فراوانی داده‌های متنی، تصویری و صوتی در مقیاس وب به نظر نمی‌رسد مجموعه‌ای از داده‌های آماده برای آموزش یک مدل پایه پیرامون تعامل با دنیای فیزیکی وجود داشته باشد. مدل‌های ادراکی بسیار قوی شده‌اند اما اتصال ادراک و فعال‌سازی، چالش‌برانگیز است. برای دستیابی به مقیاس لازم برای یک مدل پایه واقعی باید سرمایه‌گذاری قابل توجهی روی مکانیسم‌های جمع‌آوری داده و آزمایش درک اثربخشی انواع گوناگون داده‌های آموزشی صورت بگیرد. به عنوان مثال، هنوز مشخص نیست که ویدیوهای منتشرشده از انسان‌ها در حال انجام دادن وظایف تا چه حد می‌توانند به عملکرد مدل کمک کنند. با ترکیب نبوغ و سرمایه‌گذاری می‌توان داده‌های آموزشی قوی را در مقیاس بزرگ جمع‌آوری کرد. مسیر محتمل این است که مدل‌های قوی با پیش‌آموزش قابل توجه در چند سال آینده پدیدار خواهند شد اما برای انجام دادن کارهای خاص به داده‌های آموزشی تکمیلی بیشتری نیاز دارند. این کار شبیه به تنظیم دقیق مدل‌های زبانی بزرگ است اما آموزش آن ضروری‌تر خواهد بود. دومین عامل کاهش سرعت به جبرگرایی و قابلیت اطمینان مربوط می‌شود. بیرون از حوزه رباتیک، اهمیت جبرگرایی با توجه به کاربرد بسیار متفاوت است و موفق‌ترین برنامه‌های کاربردی هوش مصنوعی مولد اولیه آنهایی هستند که جبرگرایی در آنها مهم نیست. جبرگرایی در حوزه رباتیک، حیاتی است. با کنار گذاشتن ایمنی، بازگشت سرمایه رباتیک معمولا به توان عملیاتی بستگی دارد و زمان صرف‌شده برای برطرف کردن خطا به از بین رفتن توان عملیاتی منجر می‌شود. در حال حاضر تلاش زیادی برای روش‌هایی با هدف کاهش عدم قطعیت مدل‌های هوش مصنوعی مولد به طور گسترده - نه فقط در حوزه رباتیک - انجام می‌شود. بنابراین، می‌توان گفت که این مشکل حل خواهد شد اما این قطعا در یک لحظه نخواهد بود. این استدلالی برای هم‌زیستی مدل‌های قطعی و غیر قطعی است. سومین عامل کاهش سرعت مدل‌های پایه رباتیک این است که در حوزه رباتیک، محاسبات اغلب روی لبه پرتگاه انجام می‌شوند و استنتاج را به چالش تبدیل می‌کنند. ربات‌ها باید مقرون‌به‌صرفه باشند اما بسیاری از برنامه‌ها در حال حاضر از هزینه افزودن GPU کافی برای اجرای استنتاج در قوی‌ترین مدل‌ها پشتیبانی نمی‌کنند. این مشکل احتمالا قابل‌حل‌ترین مشکل از سه مورد ذکرشده است. انتظار می‌رود که متخصصان رباتیک‌، مدل‌های زبانی بزرگ را به عنوان نقطه آغاز در نظر بگیرند و از روش‌های تقطیر دانش برای ایجاد مدل‌های کوچک‌تر و متمرکزتر با نیاز کمتر به منابع استفاده کنند. در کا می‌توان گفت که اگرچه جهان به طور فزاینده‌ای در حال دیجیتالی شدن است اما ما هنوز در دنیای فیزیکی زندگی می‌کنیم و تعامل حوزه دیجیتال با دنیای فیزیکی، دامنه نامحدودی برای توسعه دارد.

ادامه مطلب


5 روز قبل - 49 بازدید

افغانستان در رتبه‌بندی کشورها از نظر شادی در قعر جدول قرار گرفته و غمگین‌ترین کشور جهان شناخته شده است. در گزارش جهانی شادی ۲۰۲۵ که امروز (پنج‌شنبه، ۳۰ حوت) منتشر شد، فنلند برای هشتمین سال متوالی در جایگاه نخست، شادترین کشور شناخته شد. همچنان کشورهای دانمارک و آیسلند به ترتیب در جایگاه دوم و سوم، و سویدن و هالند در جایگاه‌های چهارم و پنجم قرار دارند. در این رتبه‌بندی، افغانستان پس از لبنان و سیرالئون در جایگاه ۱۴۷ قرار گرفته است. افغانستان در رتبه‌بندی سال گذشته، در جایگاه ۱۴۳ قرار داشت. شاخص‌های شادی در گزارش قابل ذکر است که گزارش شادی جهانی توسط مرکز تحقیقات رفاه در دانشگاه آکسفورد، با مشارکت مؤسسه گالوپ، شبکه راه‌حل‌های توسعه‌ی پایدار سازمان ملل و یک هیأت تحریریه مستقل تهیه شده است. رتبه‌بندی کشورها از نظر شادی براساس میانگین سه‌ساله‌ی ارزیابی هر جمعیت از کیفیت زندگی آنان است. کارشناسان رشته‌های اقتصاد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی به‌دنبال توضیح تغییرات در کشورهای مختلف و در طول زمان با استفاده از عواملی مانند سرانه تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی سالم، داشتن فردی که روی آن بتوان حساب کرد، احساس آزادی، سخاوت و درک فساد هستند. براساس یافته‌های گزارش جهانی شادی ۲۰۲۵، اعتقاد به مهربانی دیگران بسیار بیشتر از آنچه قبلا تصور می‌شد با شادی مرتبط است. در گزارش آمده است، اعتقاد به این‌که دیگران مایل به بازگرداندن کیف‌ پول گمشده‌ی شما هستند پیش‌بینی‌کننده‌ی قوی شادی جمعیت است. همچنین، به اشتراک‌گذاشتن وعده‌های‌ غذایی با دیگران به‌شدت با شادی در تمام مناطق جهان مرتبط است. جان امانوئل دی نوی، استاد اقتصاد در دانشگاه آکسفورد و سردبیر گزارش شادی جهانی گفته است: «گزارش امسال ما را وادار می‌کند تا فراتر از عوامل تعیین‌کننده‌ی سنتی مانند سلامت و ثروت نگاه کنیم. به نظر می‌رسد که به اشتراک‌گذاشتن وعده‌های غذایی و اعتماد به دیگران حتا قوی‌تر از آنچه انتظار می‌رود پیش‌بینی‌کننده‌ی سلامت هستند.» همچنین جفری دی ساکس، رییس شبکه راه‌حل‌های توسعه‌ی پایدار سازمان ملل متحد تاکید کرده است که یافته‌های گزارش شادی جهانی امسال یک حقیقت اساسی را دوباره تأیید می‌کند، این‌که شادی ریشه در اعتماد، مهربانی و ارتباط اجتماعی دارد.

ادامه مطلب


5 روز قبل - 56 بازدید

مسوولان در فرماندهی پولیس ولایت تخار می‌گویند که یک مرد در ولسوالی چاه‌آب این ولایت پس از مشاجره لفظی مادرش را به قتل رسانده است. فرماندهی پولیس تخار با نشر خبرنامه‌ای گفته است که این رویداد شب گذشته (چهارشنبه، ۲۹ حوت) در ولسوالی چاه‌آب رخ داده است. در ادامه آمده است که این مرد مادرش را پس از مشاجره لفظی با ضربات چاقو به شکل فجیع کشته است. در خبرنامه آمده است که فرد متهم بازداشت شده و بررسی‌های نخستین از وی آغاز شده است. در خبرنامه در مورد سن قاتل و مقتول جزییات داده نشده است. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب