شماری از زنان در بریتانیا طی یک مراسم ویژه از نقض گسترده حقوق زنان افغانستان توسط حکومت سرپرست ابراز نگرانی کرده و خواهان آگاهیدهی از وضعیت آنان در کشور شدهاند. این زنان در مراسم شبزندهداری با روشن کردن شمع و شعارهایی درباره اهمیت آگاهیدهی در مورد وضعیت زنان افغانستان تاکید کردهاند. براساس اعلامیهای نشر شده از سوی این زنان، این مراسم در واکنش به بستهشدن انستیتوتهای صحی بهروی دختران در افغانستان برگزار شده است. زنان معترض از دولت بریتانیا خواستهاند حمایت صریح خود را از زنان و دختران افغانستان اعلام کرده و مسوولان حکومت فعلی را به دادگاه کیفری بینالمللی معرفی کند. این زنان بستهشدن انستیتوتهای صحی دختران را نگرانکننده خوانده و خواهان بازگشایی آن از سوی حکومت فعلی شدهاند. در شعارهای این زنان آمده است: «جامعه بینالمللی باید در مخالفت قوی با ادامه محدودیتها متحد باقی بماند.» قابل ذکر است که افغانستان طبق گزارش سازمان صحی جهان، یکی از بدترین نرخهای مرگ و میر مادران را در جهان دارد. پیشتر از این، اتحادیه اروپا در گزارشی گفته بود که در هر دو ساعت یک مادر در افغانستان به دلیل مشکلات مرتبط به زایمان و بارداری جان خود را از دست میدهد.
برچسب: رسانه گوهرشاد
دو دختر اهل افغانستان برای فعالیتهایشان در حمایت از آموزش دختران و زنان در کشور، موفق به دریافت جایزه معتبر دایانا ۲۰۲۴ میلادی شدند. این جایزه که به یاد پرنسس دایانا، یکی از حامیان بزرگ فعالیتهای بشر دوستانه، نامگذاری شده است، به رهبران جوانی اعطا میشود که در ایجاد تغییرات مثبت در جهان تاثیرگذار بودهاند. در اعلامیه آمده است که این دو دختر به نامهای روبینا عزیزی و مژده اکبری میباشد. روبینا عزیزی، بنیانگذار سازمان «Path of Change» پس از بیرون شدن از افغانستان در سال ۲۰۲۳ میلادی، این سازمان را برای حمایت از دخترانی که از آموزش محروم شدهاند تاسیس کرد. این حرکت، هزاران نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده و کارزارهایی را برای بازگشایی مکتبها و دانشگاهها در افغانستان راهاندازی کرده است. وی درباره این جایزه گفت: «جنبش دختران در مسیر تغییر نشاندهنده رهبری و تعهد بیشمار داوطلبانی است که مأموریت ما را به اشتراک میگذارند.» همچنین مژده اکبری، مدیر «CoodGreenAfg.org»، این جایزه را به زنان افغانستان تقدیم کرد. او در حساب کاربری اینستاگرام خود نوشته است: «این جایزه فقط برای من نیست؛ بلکه برای تمام دخترانی است که برایشان مبارزه میکنم و برای تمام اعضای تیم فوقالعادهام که در این مسیر از من حمایت کردهاند. من این افتخار را به زنان مقاوم افغانستان تقدیم میکنم که هر روز الهامبخش من هستند.» در حالی این دو دختر اهل افغانستان این جایزه را به دست میآورند که حکومت فعلی مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم را تعطیل کرده و ورود زنان به دانشگاهها را ممنوع کرده است. محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بمانند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
رسانههای ترکی گزارش دادهاند که گارد ساحلی این کشور حدود ۶۰ پناهجو را که در میان آنها ۲۷ کودک اهل افغانستان نیز حضور دارند، بازداشت کرده است. در گزارشها آمدهاند که بازداشتشدگان به مرکز اخراج اتباع خارجی منتقل شدهاند. همچنین در بخشی از گزارشها آمدهاند که در یک رویداد جداگانه، هفت شهروند افغانستان به اتهام «قاچاق انسان» بازداشت شدهاند. رسانههای ترکیه به نقل از گارد ساحلی این کشور گزارش دادند که پس از دریافت گزارشی مبنی بر خراب شدن موتور یک قایق، این پناهجویان را «نجات» دادهاند. پولیس ترکیه هفت شهروند افغان را متهم کرده است که به مهاجرانی پناه دادهاند که بهطور «غیرقانونی» وارد این کشور شده بودند. باید گفت که ترکیه همچون ایران و پاکستان روند شناسایی و اخراج شهروندان افغانستان را تسریع کرده و در ماههای اخیر صدها پناهجوی افغان را بازداشت و اخراج کرده است. علاوه بر آن، گزارشهای متعددی در مورد خشونت علیه پناهجویان افغانستان بازداشتشده از سوی پولیس ترکیه منتشر شده است. ترکیه اکنون ۳۲ مرکز بازگشت با ظرفیت نزدیک به ۲۰ هزار نفر دارد که به گفته علی یرلیکا، وزیر کشور ترکیه، این مراکز بزرگترین قدرت زیرساختی ما در زمینه اخراج هستند.
سازمان داکتران بدون مرز در افغانستان (MSF) میگوید که ممنوعیت آموزش دختران در انستیتیوتهای صحی تاثیر منفی بر روند ارائه خدمات صحی در سراسر کشور میگذارد و همچنان پیامد ناگواری بر سلامت زنان خواهد داشت. داکتران بدون مرز با نشر اعلامیهای گفته است که ممنوعیت تحصیل زنان و دختران در بخش طبی در افغانستان، سبب حذف بیشتر و به حاشیه راندن آنان از زندگی عمومی و مسلکی خواهد شد. در ادامه آمده است که با توجه به جداسازی بخش شفاخانههای مردان و زنان، شمار اندک کارمندان صحی زن در افغانستان روی ارائه خدمات صحی در این کشور تاثیر منفی گذاشته است. این در حالی است که روز (دوشنبه، ۱۲ قوس) بختالرحمان شرافت، معین وزارت صحت عامه، در دیدار با مسوولان انستیتیوتهای طبی کابل گفته است که پس از این، ثبت نام و ادامهی آموزش دختران در این نهادهای آموزشی ممنوع است. دختران و زنان در این نهادهای آموزشی، در رشتههای قابلگی، داروسازی، پروتز دندان، لابراتوار، اکسری، فزیوتراپی و پرستاری مصروف آموزش بودند. مایکل لی پایه، رییس دفتر داکتران بدون مرز در کابل گفته است که در حال حاضر، حدود نیمی از کارمندان صحی این نهاد در سراسر افغانستان را زنان تشکیل میدهند. وی تاکید کرد که ممنوعیت آموزش دختران در انستیتیوتهای طبی، زنان را از دسترسی به آموزش و خدمات بیطرفانه صحی محروم خواهد کرد. این نهاد بینالمللی همچنان گفته است که نیازمندی سکتور صحت افغانستان بسیار زیاد است و نیاز است تا به کارمندان صحی زن بیشتر در این زمینه آموزش داده شود. داکتران بدون مرز با ابراز نگرانی گفته است که محدودیتهای حکومت سرپرست بر روند آموزش زنان و دختران در این کشور، تاثیر منفی بر موجودیت کارمندان زن در بخش صحت داشته است. رییس دفتر داکتران بدون مرز در افغانستان همچنان گفت: «اگر هیچ دختری به مکتب نرود و هیچ زنی به دانشگاه و یا انستیتیوتهای صحی نرود، متخصصان صحی آینده از کجا خواهند آمد و چه کسی به زنان افغانستان که آنان به شدت به کمک نیاز دارند، رسیدگی کنند؟» ممنوعیت آموزش دختران در انستیتیوتهای طبی واکنشهای بینالمللی را نیز برانگیخته و شماری از نهادهای مدافع حقوق بشر، ضمن محکوم کردن آن، این گروه را به لغو این تصمیم ترغیب کردهاند. مقامهای حکومت فعلی تا اکنون به گونهی رسمی در مورد این تصمیم چیزی نگفتهاند.
کرن دیکر، کاردار سفارت آمریکا برای افغانستان به تصمیم حکومت سرپرست مبنی بر بستن انستیتوتهای طبی بهروی دختران واکنش نشان داده و میگوید که این تصمیم در هر زبان، فرهنگ و مذهب غیرقابل دفاع است. خانم دیکر در حساب کاربری ایکس خود با اشاره به صدور این دستور گفته است: «قندهار پیش از این با منع دختران از تبدیلشدن به آموزگار یا انجنیر، آیندهی افغانستان را به خطر انداخته بود؛ و اکنون با جلوگیری از تبدیلشدن دختران به داکتر، یا قابله، آیندهی آنان را بهطور کامل نابود میکند.» کاردار سفارت آمریکا برای افغانستان تاکید کرد: «نوزادان متولد نخواهند شد. مادران خواهند مرد. تمام مردم افغانستان رنج خواهند برد. این تصمیم باید برای جلوگیری از رنج غیرضروری لغو شود.» او افزود که درک ارزش دیپلماسی حکومت فعلی در خارج از افغانستان دشوار است اگر این چیزی است که آنان عرضه میکنند. حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، مجموعهای از محدودیتهای سختگیرانه بر حقوق و آزادیهای زنان اعمال کرده است. ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم، محرومیت زنان از اشتغال در بسیاری از بخشهای دولتی و خصوصی و ممنوعیت حضور در اماکن عمومی مانند پارکها و باشگاهها از جمله این محدودیتها بوده است. این درحالی است که افغانستان یکی از بالاترین نرخهای مرگومیر مادران و نوزادان در جهان را دارد و زنان کشور به دلایل فرهنگی و اجتماعی معمولاً به پزشکان زن مراجعه میکنند. این تصمیم حکومت فعلی با واکنشهای منفی در سطح بینالملل مواجه شده است.
وزارت خارجهی امارات متحده عربی در تازهترین مورد اعلام کرده است که ۱۰ زایشگاه از سوی این کشور در هفت ولایت افغانستان گشایش یافته است. این وزارت امروز (شنبه، ۱۷ قوس) با نشر اعلامیهای گفته است که این زایشگاهها در ولایتهای قندهار، هلمند، پکتیا، پکتیکا، ننگرهار، هرات و بلخ از سوی امارات متحده عربی ساخته و افتتاح شده است. در ادامه آمده است که در هرکدام از ولایتهای قندهار، پکتیا و هرات دو زایشگاه و در هرکدام از چهار ولایت دیگر یک زایشگاه افتتاح شده است. وزارت خارجهی امارات متحده عربی تاکید کرد که این زایشگاهها روز دوشنبه هفتهی گذشته (۱۲ قوس) در این ولایتها افتتاح شدند. وزارت خارجهی امارات متحده عربی گفته است که اولین نوزاد متولدشده در این زایشگاهها در شهر مزار شریف به دنیا آمد و نامش به افتخار «فاطمه بنت مبارک»، همسر شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، بنیانگذار و اولین رییسجمهور امارات متحده عربی، فاطمه گذاشته شد. همچنین در بخشی از اعلامیه آمده اشت که افتتاح این زایشگاهها بهعنوان بخشی از برنامهی توسعه جامع امارات متحده عربی در افغانستان است که باعث توسعه زیرساختهای اساسی در بخشهای مختلف، بهویژه مراقبتهای صحی میشود. قابل ذکر است که وزارت خارجهی امارات متحده عربی در حالی از گشایش این زایشگاهها در افغانستان خبر میدهد که حکومت سرپرست بهتازگی انستیتوتهای طبی را بهروی دانشجویان دختر بسته و نگرانیها از کاهش دسترسی زنان به داکتر، قابله و پرستاران آموزشدیده را افزایش دادهاند. این در حالی است که چندی پیش اتحادیه اروپا از افزایش میزان مرگومیر مادران و کودکان در افغانستان هشدار داده بود. به گفته این اتحادیه، در هر دو ساعت، یک مادر در افغانستان بهدلیل عوامل مرتبط با بارداری و زایمان جان خود را از دست میدهد.
انگیزهها بهطور کلی به دو دسته اصلی درونی و بیرونی تقسیم میشوند و این دو دسته تمام محرکهای انگیزشی را در بر میگیرند. انگیزه درونی یعنی هر انگیزهای که محرک آن نوعی پاداش درونی است و هر انگیزهای که محرک آن نوعی پاداش بیرونی باشد، انگیزه بیرونی نام میگیرد. هریک از این دو دسته وسیع به شاخههای متعدد ریزانگیزه تجزیه میشوند که عوامل انگیزشی خاصی را مشخص میکنند. خیلی مهم است که پاداشهای کلی درونی و بیرونی را بشناسیم، اما شناخت انواع انگیزشیای که زیرمجموعه این دو گروه وسیع درونی و بیرونی قرار میگیرند، پاداشها و مشوقهای ایجادکننده انگیزه را بهتر مشخص میکنند. بنابراین در ابتدا به دستههای اصلی انواع انگیزه میپردازیم و سپس بهسراغ انواع مختلف آن میرویم. انواع اصلی انگیزه ۱. انگیزه درونی هر چیزی که بر اساس پاداشهای درونی مانند رشد فردی یا کمک به دوستی نیازمند به شما انگیزه بدهد، انگیزهای درونی است. مثلاً ممکن است مهارتهای ارزشمندی یاد بگیرید و این مهارتها انگیزهای باشند برای اینکه بخواهید به ترفیع رتبه فکر بکنید. برعکس ممکن است هدفتان این باشد که روی زندگی اطرافیانتان اثر مثبت بگذارید و این هدف به شما انگیزهای برای موفقشدن بدهد. محرکهای انگیزه درونی همیشه مثبت نیستند و گاهی هم منفیاند. مثلاً به خودتان انگیزه میدهید که چیزهای جدیدی یاد بگیرید، چون در غیر این صورت احساس ناکامی میکنید. در این حالت، نتیجه اقداماتتان مثبت است اما آن انگیزه خاصی که از آن استفاده کردهاید، بهجای تمرکز بر ایجاد نتیجهای مثبت، روی متوقفکردن نتیجهای منفی تأکید داشته است. ازاینرو کم نیستند انگیزههای درونیای که به پاداش یا محرک انگیزشی خاصی وابستهاند. انگیزه درونی، چه مثبت باشد و چه منفی، معمولاً از انگیزه بیرونی پایدارتر است زیرا بیشتر روی محرکهای مثبت و نوعدوستانهای متمرکز است که در حیطه اختیار شما قرار دارند. از طرف دیگر، انگیزه بیرونی اغلب به محرکهایی وابسته است که آنها را از شخص دیگری گرفتهاید، بنابراین کنترل مستقیمی روی این انگیزه ندارید. ۲. انگیزه بیرونی هر چیزی که بر اساس پاداشهایی بیرونی مانند پول یا تمجید به شما انگیزه بدهد، انگیزهای بیرونی است. انگیزههای بیرونی در مقایسه با انگیزههای درونی رایجترند و اغلب به عاملی بیرونی مانند یک مشوق، ترس یا انتظار وابستهاند. مثلاً فرد بهامید افزایش حقوق تلاش میکند که ترفیع بگیرد. انگیزه بیرونی نیز مانند انگیزه درونی گاهی منفی است. مثلاً ترس از اخراجشدن انگیزهای است برای اینکه کار خود را بهتر انجام بدهید. پس میتوان گفت که انگیزه بیرونی، همچون انگیزه درونی، انواع انگیزشی متعددی دارد که به محرک انگیزشی بیرونی خاصی وابسته است، محرکی که نقش مهمی در آن انگیزش دارد. همانطور که میبینید، انگیزه خیلی پیچیدهتر از آن است که بخواهیم آن را صرفاً به دو دسته انگیزه درونی و بیرونی تقسیم کنیم. بنابراین در ادامه، انواع دیگری از آن را نیز معرفی میکنیم. انواع انگیزش درونی ۱. انگیزه شایستگی یا آموختن انگیزه شایستگی یا انگیزش آموختن یعنی فرد انگیزه اصلی را از فرایند انجام کار به دست میآورد، نه از پاداش پایان کار. دلیلش این است که افرادی که تحتتأثیر انگیزه شایستگی هستند، در طول مسیر دستیابی به اهدافشان، بهجای مقصد، از فرایند یادگیری یا بهترشدن انگیزه میگیرند. اگر با هدف یادگیری مهارتهای ارزشمند و نه افزایش دستمزد برای گرفتن ترفیع تلاش میکنید، انگیزه شما از نوع انگیزه شایستگی است. این نوع محرک بسیار کارساز است و باید از آن در همه راهبردهای انگیزشی استفاده شود، چراکه مهارتهای جدید و باارزش اغلب حتی از پول هم مهمترند و برخلاف چیزهای مادی، داراییهایی هستند که هیچکس نمیتواند آنها را از شما بگیرد. ۲. انگیزش نگرش این نوع انگیزش از تمایل شما به تغییر نگرش یا احساستان نشئت میگیرد و تا حدی شبیه انگیزه اجتماعی بیرونی است. افرادی که از این انگیزه نیرو میگیرند، در کنشها و تعاملاتشان آشکارا خواستار این هستند که حال خود و اطرافیانشان را به شیوهای مثبت و شوقانگیز بهتر کنند. مثلاً اگر علاقهمند به کارکردن در یک مؤسسه خیریه یا نوانخانه هستید و دلیلتان از انجام این کار این است که دادن حال خوب به دیگران حال خودتان را بهتر میکند، این تمایل به تغییر نگرش است که به شما انگیزه داده است. یا اگر مدیر شرکتی هستید و از اینکه به رشد و پیشرفت زیردستان خود کمک کنید احساس رضایت میکنید، تحتتأثیر انگیزه نگرش هستید. ۳. انگیزش دستیابی در این انگیزش، محرک اصلی فرد تمایل او به دنبالکردن و دستیابی به اهدافش است. کسانی که چنین انگیزهای دارند معمولاً روی خودِ کار یا هدفشان متمرکزند، نه پاداش مربوط به آن. مثلاً کارآفرینی را در نظر بگیرید که کسبوکارش را با هدف ایجاد یک شرکت جهانی راهاندازی میکند نه لزوماً به این دلیل که پول خوبی در این کار است. اگر نیروی محرکه شما انگیزه دستیابی است، شما فردی خودانگیخته و فرایندگرا هستید، یعنی فرایند بهترشدن بیشتر از نتیجه نهایی برایتان ارزش دارد. شاید دستیابی به هدف مانند پاداشی بیرونی به نظر برسد، اما این انگیزه تا حد زیادی درونی است. دلیل این امر این است که شما شیفته زرقوبرق پاداشی مانند پول نیستید، بلکه بیشتر عاشق احساس موفقیت برخاسته از به پایانرساندن کاری ارزشمندید. ۴. انگیزه خلاق گاهی آنچه فرد را به حرکت وامیدارد، خلاقیت یا محرکی درونی برای ابراز خلاقانه است. وقتی دلتان میخواهد خودتان را ابراز کنید، تحتتأثیر انگیزه خلاق قرار دارید. مثل وقتهایی که احساس میکنید باید چیزی خلق کنید. انگیزه نوشتن کتاب، بازی در فیلم، نواختن گیتار، ساخت یک محصول یا راهاندازی یک کسبوکار همگی از نوع انگیزه خلاقاند. وقتی در درون خود احساس میکنید که حرفی برای گفتن دارید و باید آن را ابراز کنید، این انگیزه خلاق است که شما را ترغیب میکند. هر اثری که خلق میکنید، چه عده معدودی آن را ببینند چه تمام جهان، تلاشی برای ابراز خود است که از انگیزه خلاق نیرو میگیرد؛ حال فرقی نمیکند چیزی که خلق کردهاید ملموس باشد یا ناملموس و زودگذر. ۵. انگیزه فیزیولوژیکی گاهی احساس میکنید که نوعی نیروی درونی وصفناپذیر شما را هدایت میکند. مثل وقتهایی که نیروی عشق شما را بهسوی کسی یا چیزی میکشاند. هرقدر هم که مقاومت کنیم، اعمال ما تحتتأثیر احساسات عمیق فیزیولوژیکی قرار دارند، احساساتی که بنیادین و انکارناپذیرند. این احساسات همان عوامل انگیزشی فیزیولوژیکی هستند که هم درونیاند و هم مهارنشدنی. هرم سلسلهمراتب نیازهای مازلو را در نظر بگیرید. انگیزه نیازهای اساسی مانند غذا و سرپناه و همچنین نیازهای والاتر روانشناختی و نیاز به خودشکوفایی همواره ترغیبکننده همه انسانها بودهاند. این نیازها در درون همه ما وجود دارند و ما از درون ترغیب میشویم که برای دستیابی به آنها هر کاری انجام دهیم. انواع انگیزه بیرونی ۱. انگیزه پاداش در انگیزه پاداش، برخلاف انگیزه دستیابی، نیروی محرکه فرد بیشتر پاداش عمل است نه دستیابی به هدفی خاص. کسانی که علاقهمند به پاداشها هستند با انگیزه رسیدن به پاداش مدنظرشان (که اغلب پاداشی خاص است) دست به عمل میزنند. مثلاً اگر هدفتان از ترفیع شغلی افزایش حقوق و دستمزد است و نه احساس رضایت ناشی از مسئولیتی جدید، انگیزه شما بیشتر از نوع پاداش است تا دستیابی. با وجود این، انگیزه پاداش چیز بدی نیست. درست است که این انگیزه نقطه مقابل انگیزه دستیابی است، اما ممکن است هر دو با هم استفاده شوند. بیایید فرض کنیم که میخواهید ترفیع شغلی بگیرید. حال انگیزه شما از این ترفیع ممکن است هم حقوق بیشتر باشد و هم وظیفهای پیچیدهتر و رضایتبخشتر. چنین سناریویی دو سر برد است، چون علاوهبر پاداش بیرونی، از احساس رضایت درونی نیز برخوردار میشوید. بنابراین پیرو اهداف یا وظایفی باشید که هم پاداش دارند و هم عناصر انگیزه دستیابی. ۲. انگیزه ترس انگیزه ترس انگیزهای است که فرد را با استفاده از عواقب و پیامدها به انجام کاری ترغیب میکند. میتوان گفت که این انگیزه نوعی محرک منفی است، چون این بار آنچه به شما انگیزه میدهد، بهجای پاداش، اجتناب از درد یا عواقب ناگوار است. انگیزه ترس کاری با محرکهای مثبت ندارد و ابزارش تنبیه و محرکهای منفی است مثل ترس از اخراجشدن. در واقع انگیزه ترس با استفاده از محرکهای منفی شما را بهسوی اهداف یا وظایف خاصی سوق میدهد. انگیزه ترس بد به نظر میرسد، اما میتوان از آن استفاده مثبت کرد. مثلاً اگر میخواهید خوشاندامتر باشید، میتوانید ترسِ بدهیکل بهنظررسیدن در مهمانیها را بهانهای برای پایبندبودن به باشگاه و رژیم غذاییتان قرار بدهید. انگیزه ترس را نوعی عامل استرسزای مثبت یا محدودیتی مثبت در نظیر بگیرید و بهکمک آن خودتان را بالا ببرید، بر عادات بدتان غلبه کنید و همانطوری زندگی کنید که میخواهید. ۳. انگیزه قدرت انگیزه قدرت نوعی عامل انگیزشی است که بهسبب آن فرد تمایل دارد زندگی خود و دیگران را کنترل کند. هیچکس از انتخابهای فراوان بدش نمیآید و مردم اغلب انگیزه دارند که انتخابهای کلی زندگیشان را افزایش بدهند و محیط اطرافشان را کنترل کنند. به همین دلیل انگیزه قدرت در تمایل به تأثیرگذاری بر مسیر زندگی خود و اطرافیانمان ظاهر میشود. وحشتهای دنیای واقعی مانند آلمان نازی و دیگر سناریوهایی که در آنها عطش کنترل دیگران از هر اصول و الزام اخلاقیای پیشی میگیرد، تجلیای از انگیزه قدرت هستند؛ انگیزهای که امروزه به اوج خودش رسیده است. بااینحال اگر این انگیزه در حد اعتدال باشد، مثبت است. مثلاً کنترلکردن دیگران کار خوبی نیست، اما تلاش برای کنترلکردن زندگی خود خیلی هم خوب است. بنابراین این انگیزه شما را ترغیب میکند که به اعمال و افکارتان آگاه باشید تا بتوانید به زندگیای دست یابید که آرزویش را دارید. ۴. انگیزه اجتماعی یا انگیزه وابستگی انسانها موجوداتی اجتماعیاند و طبق انگیزه اجتماعی که انگیزه وابستگی نیز نامیده میشود، این تعلق و پذیرش است که انسانها را به برقراری ارتباط ترغیب میکند. انسانها ذاتاً تمایل دارند که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و انگیزه اجتماعی سبب میشود که این ارتباط را با پیوستن به گروههای اجتماعی جستوجو کنند. این انگیزه شاید درونی به نظر برسد، اما عامل انگیزشی پذیرش چیزی نیست که شما بتوانید آن را با پیوستن به یک گروه اجتماعی در اختیار خودتان قرار بدهید. بر اساس روانشناسی تکاملی، این عوامل اجتماعی نیروی محرکه همه انسانها هستند. از این رو مهم است که فرد علاوهبر تقویت ارتباطات فعلیاش، مایل به ایجاد روابط جدید باشد. اگر با کسانی ارتباط برقرار کنید که دوستتان دارند و شما را همانطور که هستید میپذیرند، این انگیزه را پیدا میکنید که به قلههای بلندتری برسید و شادی واقعی را احساس کنید. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»
وزارت خارجهی بریتانیا به مسدودشدن انستیتوتهای صحی بهروی دختران از سوی حکومت سرپرست افغانستان واکنش نشان داده و میگوید که این اقدام یک «عقبگرد غمانگیز» میباشد. وزارت خارجهی بریتانیا با انتشار اعلامیهای نسبت به تصمیم اخیر حکومت سرپرست مبنی بر تعلیق آموزشهای صحی برای زنان و دختران افغانستان ابراز نگرانی کرده است. در اعلامیه آمده است که رشتههایی مانند پرستاری، قابلگی و دندانپزشکی که از معدود گزینههای آموزشی برای زنان و دختران افغانستان باقی مانده بودند، اکنون بسته شدهاند. این وزارت تاکید کرد که افغانستان تنها جایی در جهان است که چنین محدودیتهایی را بر آموزش زنان و دختران اعمال میکند. در اعلامیه آمده است که این سیاست سختگیرانه، دسترسی زنان و کودکان افغانستان به خدمات حیاتی صحی را بهشدت محدود خواهد کرد و پیامدهای جدی و بلندمدتی بر سلامت و زندگی مردم این کشور، بهویژه در شرایطی که نرخ مرگومیر مادران و نوزادان بالاست، خواهد داشت. همچنین وزارت خارجهی بریتانیا از جامعهی جهانی خواسته است تا در مخالفت با این محدودیتها متحد بمانند و تلاشهای خود برای فشار بر حکومت فعلی را ادامه خواهد داد. این وزارت بر اهمیت همکاری با زنان و دختران افغانستان، چه در داخل این کشور و چه در میان جامعهی دیاسپورا در بریتانیا، تاکید کرده است. اعلامیه در پایان اشاره میکند که آیندهای صلحآمیز برای افغانستان تنها در صورتی ممکن است که حقوق بشر برای همهی شهروندان این کشور رعایت شود. حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، مجموعهای از محدودیتهای سختگیرانه بر حقوق و آزادیهای زنان اعمال کرده است. ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم، محرومیت زنان از اشتغال در بسیاری از بخشهای دولتی و خصوصی و ممنوعیت حضور در اماکن عمومی مانند پارکها و باشگاهها از جمله این محدودیتها بوده است. این درحالی است که افغانستان یکی از بالاترین نرخهای مرگومیر مادران و نوزادان در جهان را دارد و زنان کشور به دلایل فرهنگی و اجتماعی معمولاً به پزشکان زن مراجعه میکنند. این تصمیم حکومت فعلی با واکنشهای منفی در سطح بینالملل مواجه شده است.
سفارت ایالات متحده آمریکا برای افغانستان از افزایش میزان ازدواجهای اجباری و زودهنگام دختران در سراسر کشور ابراز نگرانی کرده و خواهان محافظت از دختران شده است. این سفارت روز (جمعه، ۱۶ قوس) در یک پیام ویدیویی در حساب کاربری ایکس خود، به مناسبت ۱۶ روز کارزار علیه خشونت جنسیتی، گفته است که میزان ازدواجهای اجباری و زودهنگام دختران پس از بسته شدن مکاتب افزایش یافته است. جوئل سندفور، رییس مأموریت اداره انکشاف بینالمللی ایالات متحده، در این پیام تصویری تاکید کرده است که پس از مسدودشدن مکاتب دختران بالاتر از صنف ششم از سوی حکومت سرپرست، ازدواجهای اجباری دختران ۲۵ درصد و ازدواجهای زودهنگام ۴۵ درصد افزایش یافته است. سفارت آمریکا از این آمار ابراز نگرانی کرده و تاکید کرده است که این روند دختران و زنان افغانستان را با چالشهای جدی اجتماعی و اقتصادی روبرو میکند. این سفارت همچنان قانون امر به معروف و نهی از منکر را برای زنان خطرناک توصیف کرده است. پیش از این نیز نهادهای حقوق بشری از افزایش ازدواجهای اجباری و زودهنگام دختران هشدار داده بودند. همچنین برنامه جهانی غذا در تازهترین مورد اعلام کرده است که برخی خانوادهها در افغانستان به دلیل فقر و گرسنگی شدید، دختران خردسال خود را به ازدواج میدهند. این سازمان با انتشار ویدیویی در حساب کاربری ایکس خود، این وضعیت را «داستانی دلخراش» برای برخی از خانوادهها در افغانستان توصیف کرده است. برنامه جهانی غذا، خشکسالیهای پیدرپی و بحران اقلیمی را از عوامل اصلی گسترش فقر در افغانستان میداند.
یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد پیشبینی کرده است که در سال ۲۰۲۵ میلادی نزدیک به ۲۳ میلیون نفر در افغانستان به کمکهای بشردوستانه نیاز خواهند داشت که از این تعداد، ۱۲.۴ میلیون نفر را کودکان تشکیل میدهند. این نهاد با نشر اعلامیهای گفته است که مشکلات اقتصادی و بلایای طبیعی مانند سیل، خشکسالی و زلزله، وضعیت بشری در افغانستان را به شدت تحت تأثیر قرار داده و چشمانداز را تیرهوتار کرده است. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد تاکید کرد که کودکان در افغانستان با پیامدهای شدید بحرانهای پیچیده و بیسابقهای روبرو هستند که نیازهای بشردوستانه را در سطح خانوادهها افزایش داده است. در اعلامیه آمده است که از سال ۲۰۲۱ میلادی به این سو، نیازهای بشردوستانه در تمام بخشها به طور قابل توجهی گسترش یافته است. یونیسف هشدار داده است که بحران انسانی در افغانستان به شدت در حال تشدید است و نیاز به اقدام فوری برای حمایت از کودکان و خانوادهها در این کشور ضروری است. پیش از این، اوچا یا دفتر هماهنگی کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد در گزارشی گفته بود که افغانستان در سه سال گذشته ۶.۷ میلیارد دالر کمک دریافت کرده است اما بحران اقتصادی در این کشور همچنان پابرجاست.