محمدخالد حنفی، وزیر امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست میگوید که دنیا نباید در مورد حکومت فعلی قضاوت نادرست کند و حکومت فعلی متعهد به اعطای حقوق زنان و دختران است. آقای حنفی این اظهارات را در گفتگو با یک رسانه ترکی مطرح کرده و گفته است: «حکومت فعلی متعهد به اعطای حقوق زنان است و همواره در این زمینه تلاش کرده است تا حقوق زنان ضایع نشود.» وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی با نشر یک اعلامیهای گفته است که محمدخالد حنفی با گروهی از اعضای رسانه «مسک» از کشور ترکیه دیدار کرده است. او به این رسانه گفت: «چیز دیگری از کشورها نمیخواهیم، فقط این که درباره ما قضاوت نادرستی نکنند و به مردم خود تصویر واقعی حکومت فعلی را نشان دهند.» در حالی آقای حنفی میگوید که متعهد به اعطای حقوق زنان میباشد که حکومت فعلی نزدیک به سه سال گذشته، محدودیتهای شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمیتوانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. همچنین حکومت سرپرست خواستههای جهانی در مورد آموزش و آزادیهای اجتماعی زنان را خلاف تفسیر خود از شریعت و فرهنگ مردم افغانستان دانسته و آن را رد کرده است. نمایندگان حکومت فعلی بارها به نمایندگان کشورهای جهان گفتهاند که حقوق زنان جز مسایل داخلی افغانستان است و در این مورد به کشورهای دیگر حق مداخله نمیدهد.

برچسب: رسانه گوهرشاد

احمد وحیدی، وزیر داخله ایران میگوید بیشتر کودکان کار در خیابانهای ایران، اتباع خارجی هستند. اکثر آنها مهاجران «غیرمجاز» اهل افغانستان هستند و باید به کشورشان برگردند. آقای وحیدی در نشستی گفته است: «تصمیم قطعی ما این است که کودکان کار و گداها را جمعآوری کنیم.» او تاکید کرد که ادارههای دولتی جمهوری اسلامی، برای جمعآوری کودکان کار با مشکلات گستردهای روبرو هستند. وی افزود: «اکثر کودکان کار، مهاجران غیرقانونی افغان هستند و تعدادی از این کودکان خردسالاند که جمعآوری و نگهداری از آنان برای اداره بهزیستی کار دشواری است.» به گفتهی این مقام ایرانی، ادارههای شهرداری و بهزیستی ایران مسوول جمعآوری و نگهداری کودکان کار هستند. او افزود که اداره بهزیستی وظیفه دارد کودکان کار را از خیابانها جمعآوری کند، اما این اداره به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد. بنابرین از همه شهرداریها خواسته شده در جمعآوری کودکان کار کمک کنند. باید گفت که پیش از این رییس سازمان ملی مهاجر ایران اعلام کرده بود که کودکان کار افغان جمعآوری و به کشورشان بازگردانده خواهند شد. هرچند آمار دقیق از کودکان کار افغان در ایران وجود ندارد، اما پیشتر، باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از یک عضو شورای شهر تهران گزارش داده بود که تنها در تهران حدود ۷۰ هزار کودک کار وجود دارد که ۸۰ درصد آنها اتباع خارجی هستند.
سازمان حفاظت از کودکان (Save the Children) اعلام کرده است که حدود ۶.۵ میلیون کودک یا تقریباً از هر ۱۰ کودک، سه کودک در سال ۲۰۲۴ در افغانستان با سطوح اضطراری گرسنگی روبرو هستند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که رویدادهای طبیعی از جمله سیلابهای اخیر، اثرات طولانیمدت خشکسالی و بازگشت مهاجران از پاکستان و ایران بحران گرسنگی در افغانستان را تشدید کرده است. این گزارش با استناد به یافتههای سازمان جهانی نظارت بر گرسنگی نشر شده است. در گزارش آمده است که حدود ۲۸ درصد از جمعیت افغانستان که حدود ۱۲.۴ میلیون نفر هستند، تا قبل از اکتبر سال جاری با ناامنی غذایی حاد مواجه خواهند شد که از این میان، نزدیک به ۲.۴ میلیون نفر سطوح اضطراری گرسنگی را تجربه خواهند کرد که یک سطح زیر قحطی است. سازمان حفاظت از کودکان تاکید کرد که تخمین زده میشود که در سال ۲۰۲۴ حدود ۲.۹ میلیون کودک زیر پنج سال از سوءتغذیه حاد رنج ببرند. براساس گفتههای سازمان حفاظت از کودکان، این نهاد از آغاز سال ۲۰۲۴، در سراسر افغانستان بیش از هفت هزار کودک مبتلا به سوءتغذیه را درمان کرده است. در ادامه آمده است: «این اعداد نشانهای از نیاز شدید به حمایت مستمر از خانوادهها است، زیرا آنها شوک پشتسرهم را تجربه میکنند.» همچنین در گزارش آمده است که بارانها و سیلابهای ناگهانی در ماه می سال جاری در شمال افغانستان بیش از ۴۰۰ نفر را کشته، هزاران خانه را تخریب و زمینهای کشاورزی را از بین برده است. در ادامه آمده است که کودکان در مناطق سیلابزده دسترسی محدودی به آب آشامیدنی دارند و برخی بیماریهای ناشی از نوشیدن آبهای غیرصحی نیز تشخیص شده است. پیش از این هم، نهادهای کمکرسان فعال در افغانستان از وضعیت اضطراری بشری در کشور هشدار داده و خواستار افزایش کمکهای بشردوستانه به افغانستان شده بودند. اوچا یا دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانهی سازمان ملل متحد گفته بود که به دلیل کمبود بودجه، ۱۷۳ مرکز تغذیه و سلامت سیار در افغانستان در معرض بسته شدن قرار دارد.

شماری از زنان معترض و اعضای «جنبش زنان مقتدر افغانستان» در یک گردهمایی اعتراضی از سازمان همکاری کشورهای اسلامی میخواهند تا حکومت سرپرست را در مقابل رفتارشان در برابر زنان که «ریشهی دینی» ندارد، پاسخگو بسازند. جنبش زنان مقتدر افغانستان امروز (دوشنبه، ۷ جوزا) با نشر اعلامیهای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حکومت فعلی، بهبهانهی «دین و شریعت» زنان را از تمامی حقوق اولیهی شان از جمله کار و آموزش محروم ساختهاند. در اعلامیه آمده است که حکومت فعلی قوانینی را تحت نام شریعت وضع کرده که «ظلم، سرکوب زنان و استبداد» را هر روز افزایش میدهند. جنبش زنان مقتدر افغانستان تاکید کرد که بنابر این از سازمان همکاری کشورهای اسلامی میخواهند که اگر علم در دین اسلام فرض است، پس حکومت فعلی را قانع بسازند تا محدودیتهای اعمال شده بر زنان را لغو کنند. در اعلامیه آمده است که سازمان همکاری کشورهای اسلامی که بهعنوان بزرگترین خانهی مشترک مسلمانان است، این وضعیت را از دور و نزدیک مشاهده میکنند و حتی از آدرس این سازمان هیأتهای مختلفی به افغانستان تحت حاکمیت حکومت فعلی سفر کرده و با رهبران دیدار داشتهاند؛ اما نتیجهی این دیدارها مشخص نشد. زنان معترض میگویند که سازمان همکاری کشورهای اسلامی، باید پرسشهای اساسی آنان که پاسخ دهند تا معمایی حل نشدهی که سرنوشت زنان افغانستان در گرو آن است، حل شود. زنان معترض افزود که حکومت فعلی دچار برداشتهای «اشتباه» از آدرس دین اسلام شده است. آنان از این سازمان میخواهند که تا عملکردهای حکومت فعلی را بر اساس اصول و قوانین دینی سنجیده و برای آنان روشن شود که آیا رفتار حکومت سرپرست مطابق به قوانین اسلامی است یا خیر. در حالی این خواستها مطرح میشود که سازمان همکاری اسلامی، چندی پیش نیز با صدور قطعنامهی بر رعایت و احترام به حقوق بشری بهویژه حق آموزش و کار زنان و دختران در افغانستان تاکید کرد.
منابع محلی از ولایت فراه میگویند که سه عضو یک خانواده در ولسوالی گلستان این ولایت توسط افراد مسلح ناشناس تیرباران شده و به قتل رسیدهاند. شماری از رسانهها گزارش دادهاند که این رویداد شب گذشته (یکشنبه، ۷ جوزا) در روستای «فیضآباد» از مربوطات ولسوالی گلستان رخ داده است. در ادامه آمده است که یک مرد با همسر و پسرش به قتل رسیده است. در گزارش در مورد هویت و سن سال این افراد جزییات ارائه نشده است. تاکنون دلیل و انگیزهی قتل این سه نفر روشن نیست. همچنین ملا عزیز احمد سرباز، ولسوال حکومت فعلی در ولسوالی گلستان فراه نیز این رویداد را تاکید کرده و به رسانهها گفته است که یک زن و دو عضو یک خانواده از سوی «افراد نامعلوم» به قتل رسیدهاند. وی تاکید کرد که در پیوند به این قضیه پنج نفر «مشکوک» بازداشت شدهاند و تحت بررسی قرار دارند. او افزود که علت اصلی این رویداد تاکنون مشخص نشده است. آقای سرباز در مورد هویت افراد بازداشت جزییات نداده است. این در حالی است که پس از تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، رویدادهای جنایی در روزهای پسین در نقاط مختلف کشور افزایش یافته است. روز جمعه هفته گذشته نیز یک مرد دو خانمش را در هرات تیرباران کرده و به قتل رسانده است.

فریبا رضایی، اولین زنی که به نمایندگی از افغانستان در بازیهای المپیک شرکت کرده بود، به دلیل منع ورزش زنان و دختران توسط حکومت سرپرست، خواستار تحریم ورزشی نمایندگان حکومت فعلی در المپیک پاریس شده است. خانم رضایی به رسانهها گفته است: «چگونه ممکن است که زنان و دختران افغانستان حتی حق ورزش نداشته باشند، اما به حکومت فعلی اجازه داده شده که یک تیم ورزشی کاملا مردانه به المپیک پاریس بفرستد.» وی تاکید کرد: «شرکت در المپیک سال ۲۰۰۴ در آتن یونان برای من بزرگترین تجربهای بود که داشتم، مفتخر بودم از اینکه امتیاز انتخاب شدن را داشتم، که اولین زنی باشم که به نمایندگی از افغانستان در تاریخ این کشور در المپیک شرکت میکند.» او افزود: «برای من فقط بازیهای المپیک مطرح نبود، بیشتر از آن، در آن زمان افغانستان تازه از جنجالها رهایی یافته بود و برای ما یک روز نو بود.» فریبا رضایی تاکید کرد: « در آن سالها دختران زیادی الهام گرفتند که به ورزش روی بیاورند، زیرا برای آنها فراتر از ورزش، آزادی بود و اینکه حقوق زنان مورد توجه قرار بگیرد و زنان افغان به عرصه جهانی برگردند و به دنیا نشان بدهند که زنان ورزشکار افغان حضور دارند و مهماند». خانم رضایی گفت ورزش به او انرژی مبارزه برای حقوقاش را میداد. همچنین او در بخشی از صحبتهایش با اشاره به حضور کریکت افغانستان در المپیک گفت در صورتی که تیم کریکت زنان نباشد، تیم مردان هم نباید باشند. قرار است شماری از ورزشکاران زن افغانستان با پرچم تیم مهاجران در المپیک پاریس شرکت کنند. کمیته بینالمللی المپیک گفته است که در المپیک پاریس برای اولینبار سهمیه ورزشکاران ۵۰-۵۰ و به تساوی میان زن و مرد توزیع شده است.
اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل اعلام کرده است که در پی بارش باران و جاری شدن سیل در روزهای جمعه و شنبه هفته گذشته در ولایات غور و فاریاب دستکم ۱۳۴ نفر جان باختهاند و شماری هم زخمی شدند. این نهاد با نشر خبرنامهای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این سیل هفت هزار و ۸۷۰ خانه و ۷۰۰ جریب زمین را ویران کرده است. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد تاکید کرد که در بارانهای جمعه و شنبه هفته گذشته ۸۴ نفر در ولایت فاریاب و ۵۰ تن دیگر در ولایت غور جان باختند. اوچا افزود بارندگی، زندگی یک هزار ۸۶۰ خانواده را تحت تاثیر قرار داده است. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل در گزارش خود نوشته است که در این دو روز ۹۰۰ دام تلف شدند و ۳۰ هزار درخت میوه از بین رفتند. این سازمان گفت که سیلابها ۱۰ ولسوالی را در غور و هشت ولسوالی را در فاریاب تحت تاثیر شدید قرار داده است. ارزیابیهای این سازمان نشان میدهد که سیلابزدگان فاریاب و غور به غذا، آب و سرپناه نیاز فوری دارند. همچنین بخش زنان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که زنان و کودکان بهطور نامتناسبی تحت تأثیر سیلابهای اخیر در شماری از ولایات افغانستان قرار گرفتهاند. این در حالی است که در پی سیلابهای مدهش هفته گذشته تنها در ولایت بغلان بیش از ۳۱۰ تن جان باختند.

جمعیت هلال احمر قطر (کیوآرسیاس) اعلام کرده که قرار است این نهاد ۱۰ مرکز صحی در مناطق محروم افغانستان جهت ارائه خدمات به مادران و کودکان ایجاد کند. این نهاد با نشر اعلامیهای گفته است که این پروژه به هدف ارائه مراقبتهای اولیه صحی و ارتقای خدمات صحی برای مادران و کودکان در افغانستان تطبیق خواهد شد. محمدصلاح ابراهیم، مسوول بخش کمک و توسعه بینالمللی جمعیت هلال احمر قطر گفت که این مراکز سالانه برای ۲۵۰ هزار مادر و کودک خدمات صحی ارائه خواهد کرد. آقای ابراهیم در مورد هزینه این پروژه معلومات نداده است. وی تاکید کرد که در سفرش به افغانستان همکاری جمعیت هلال احمر قطر را با موسسه «سیاچسی» در بخش ارائه دوا، لوازم و تجهیزات صحی و غیرصحی و آموزش کارمندان صحی تا سال ۲۰۲۷ تمدید کرده است. او افزود که این نهاد با کمک مالی صندوق توسعه قطر (کیوافافدی) توافقنامهای را با جمعیت هلال احمر افغانی که از سوی حکومت سرپرست اداره میشود، برای ارائه کمکهای غذایی به خانوادههای آسیبپذیر از رویدادهای طبیعی در کشور امضا کرده است. قرار است از این پروژه ۸۰۰ خانواده در ولایات فراه، فاریاب و هلمند بهرهمند شوند. این در حالی است که پس از تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، سکتور صحت در کشور بهشدت آسیب دیده و حکومت سرپرست همواره خواستار همکاری کشورها در این زمینه شده است. همچنین پیشتر جمعیت هلال احمر افغانی بهمنظور فراهمسازی زمینه تداوی ۱۶۹ کودک مبتلا به بیماری سوراخ قلب با هلال احمر قطر تفاهمنامه امضا کرده بود.

نویسنده: مهدی مظفری مسئلهی تکریم زن در افغانستان همیشه با چالشها و موانعی روبهرو بوده است. بدون شک این موانع ریشه در سنت و فرهنگ جامعه افغانستان دارد. در شمارهی یک این مقاله دو مانع بزرگ فرهنگی تکریم زنان افغانستان را نام گرفتیم. آنجا سخن رفت که «مردسالاری» یکی از سنتها و باورهای افراطی است که در فرهنگ جامعه افغانستان ریشه دوانده و بزرگترین مانع کرامت زنان در این جامعه شده است. همچنین، برداشتهای سطحی و ناصحیح رهبران دینی و برخی مبلّغان افغان از شریعت اسلامی، یکی از بزرگترین موانع تکریم زنان در افغانستان قلمداد شد. البته اکثر سنتها و عرفهای مردم افغانستان که مغایر با کرامت زنان است، تنها ناشی از برداشتهای ناقص و ناصحیح علمای افغان از دین اسلام نیست؛ بلکه بیشتر این سنتها ریشه در فرهنگ به شدت سنتی قبیلوی افغانها دارد. در این شمارهی مقاله، برخی باورها و تلقیهای جنسیتی و فرهنگی مردم افغانستان را پی میگیریم که مغایر با تکریم زنان این کشور است. زنان در متلهای افغانی؛ قرائتهای تحقیرآمیز از زنان متلها یا ضربالمثلها به عنوان آینه فرهنگ و باورهای یک جامعه، میتوانند بازتابی از جایگاه و ارزش زن در آن جامعه باشند. در افغانستان، ضربالمثلهای متعددی وجود دارد که به زنان میپردازند، اما متاسفانه بسیاری از این ضربالمثلها تصویری تحقیرآمیز و فرودست از زن ارائه میدهند. برخی از این ضربالمثلها، زنان را به موجوداتی ضعیف و وابسته به مردان تقلیل میدهند. به عنوان مثال، ضربالمثل «زن در خانه، مرد در میدان» نشاندهنده تفکیک جنسیتی عمیق در جامعه افغانستان است که وظایف زن را به امور خانهداری و مراقبت از فرزندان محدود میکند و جایگاه مرد را در عرصههای اجتماعی و سیاسی میداند. متلهای دیگری نیز وجود دارند که خشونت علیه زنان را توجیه میکنند. به عنوان مثال، ضربالمثل «زن را باید کتک زد تا حرف گوشکن شود.» نشاندهنده پذیرش خشونت خانگی به عنوان ابزاری برای کنترل زنان است. این ضربالمثلها نه تنها تصویری نادرست از زنان ارائه میدهند، بلکه میتوانند به تداوم نابرابری جنسیتی و خشونت علیه زنان در افغانستان کمک کنند. در ادامه دو متل مشهور افغانی را توضیح میدهیم. «دختر مال مردم است.» اینکه «دختر مال مردم است.» برداشت و باور عام در بین مردم افغانستان است. این برداشت آنقدر عمومیت یافته که شامل بدیهیات فکری و عقل سلیم افراد جامعه شده است. تصورِ زن، مرد و حتی خودِ دختر این است که دختر مال مردم است. معنای جمله واضح است: دختر برای خود نه، برای مردم است. بنابراین، هویت فردی و استقلال شخصیتی ندارد، زیرا متعلق به همسر (شوهر) میشود. بنا به این برداشت، خانوادهها برای آموزش و ظرفیتسازی دختران خود سرمایهگذاری نمیکنند. در دید نخست، شاید متلهای مشابه این ساده بهنظر برسند، اما واقعیت این است که اینگونه متلها ذهنیت و باور افراد جامعه را شکل دادهاند. اینگونه متلها شامل مجموعهای از متلها میشوند که عقاید مردم را دربارهی آینده و سرنوشت دختران و زنان تشکیل میدهند: «دختر سنگ پلخمان است»، «دختر خانۀ بخت خود رفت» و... منظور از سنگ پلخمان این است: طوریکه معلوم نیست سنگ پلخمان (فلاخن) کجا میافتد و پرتاپ میشود، سرنوشت دختر نیز مانند سنگ پلخمان است که کجا پرتاپ میشود و کجا میافتد، معلوم نیست. بر اساس مناسبات اجتماعی و فرهنگی در افغانستان، واقعیت همین است که سرنوشت دختر با ازدواج معلوم میشود. معمولاً ازدواج تصادفی است. دختر که جوان شد، خانوادهها منتظرند یکی پیدا شود که دختر را به او بدهند. یکی پیدا میشود، دختر را به او میدهند. سرنوشت دختر معلوم میشود که «زن چهکسی شد و متعلق به کدام خانواده شد.» بهطور مشخص، هیچ برنامهریزیای در خانوادهها برای زندگیِ آیندهی دختران وجود ندارد. بدتر از همه، این است که این سخنان قصار و متلها شخصیت و انسانیت دختر و زن را زیر سؤال میبرند و این ذهنیت را در جامعه ایجاد و تقویت میکنند که دختر و زن، شخصیت و هویت مستقل انسانی ندارد. چرا؟ برای اینکه «مال مردم است.» مال هویتِ مستقل ندارد، زیرا مال متاع و کالا است. مال هویتِ خود را از صاحب خود میگیرد. گفتنِ اینکه «دختر مال مردم است» فقط به این معنا نیست که دختر با مردی ازدواج میکند و از این خانه میرود؛ بنابراین سرمایهگذاری برای دختر درست نیست. بیشتر به این معناست که دختر «جنس، شی و چیز» است. «زنِ مرد صفت» در فرهنگِ جامعهی مردسالار افغانستان، انواع برچسبها، توهین، تحقیر و تمسخر بر زنان وارد میشود. بدیِ این برچسبها در این است که توهین، تحقیر و تمسخر به حساب نمیروند، بلکه بهعنوان امر فرهنگیِ جا افتاده و پذیرفته شده و نهادینه میشوند. زنان نیز میپذیرند که زن همان چیزی است که فرهنگِ غالبِ مردسالار دربارهٔ آنها میگویند. «زنِ مرد صفت» یک اصطلاح فرهنگیِ جامعهی مردسالار است. این اصطلاح [...] در اینگونه جوامع برای زن بهعنوان صفت مطرح میشود. موقعیکه مردان میخواهند به زنی امتیاز بدهند یا زنی را تحسین کنند، میگویند فلانی زنِ مردواری است و زنِ مرد صفت است. به زنی که در جامعهی مردسالار چنین برچسبی زده میشود آن زن این را برچسب نمیداند؛ به این برچسب افتخار میکند و میبالد که او مردمانند یا مرد صفت است. اینکه به این برچسب میبالد دلیلهای زیاد اجتماعی و فرهنگی دارد. برای اینکه در فرهنگِ جامعهی مردسالار هرچه که متعلق به زنان است بد، زشت، ناپسند و محقر دانسته میشود؛ برخلاف، هرچه که به مردان نسبت دارد عالی، خوب، پسندیده و باشکوه است. اگر به معنا و ژرفساخت معرفتیِ اصطلاح «زنِ مرد صفت» دقت کنیم، متوجه میشویم که در این اصطلاح، توهین و تحقیر نهفته است و زنستیزانه است. در صورتیکه به جنبه معرفتیِ این اصطلاح بیشتر توجه نکنیم، از ظاهر آن چندان متوجه نمیشویم که زنستیزانه باشد و برچسبی برای تحقیر زنان باشد. با توجه به جنبه معرفتیِ این اصطلاح پی میبریم که در این اصطلاح زن بهصورت هستیشناسانه توهین و تحقیر شده است. شاید پرسیده شود به اعتبار هستی و وجود زن چگونه در این اصطلاح توهین شده است؟ نخست این اصطلاح ارزش وجودی و هستیشناسانهٔ زن را زیر سؤال میبرد و نفی میکند. در این نفی، زن فاقد ارزش وجودی و اعتبار هستیشناسانه میشود. گویا زن هیچ صفت و ارزشی ندارد. اگر زنی ارزش و صفتی دارد، آن ارزش و صفت این است که برچسب اوصاف مردانه به آنها زده شود. بنابراین معنای اصطلاح این است که زن اعتبار، صفت و ارزش ندارد؛ ضدارزش و ضداعتبار است. هرچه بیارزشی و بیاعتباری است در وجود زن جمع است. پس زنی که نسبتاً از این بیاعتباریها دور میشود، از خوی و کردار مردان تأثیر میپذیرد. زن با این تأثیرپذیری مرد صفت میشود. برای حذف متلهای جنسیتزده چه باید کرد؟ برای ایجاد تحول مثبت در ذهنیت جامعه جنسیتزده در مورد دختران و زنان، باید به نقد متلها و سخنان قصاری بپردازیم که پایه و اساس این ذهنیت، باورها و برداشتها را تشکیل میدهند. ذهنیت هر جامعهای بر اساس پیشفرضهای معرفتی بنا میشود که به عنوان بدیهیات و عقل سلیم در میان افراد آن جامعه پذیرفته میشوند. این پیشفرضها، ناخودآگاه در ذهن افراد شکل میگیرند و بر نحوه تفکر و رفتار آنها در مورد مسائل مختلف، از جمله جایگاه زنان در جامعه، تأثیر میگذارند. جامعه مردسالار و جنسیتزده، زن را موجودی ضعیفتر و تابع مرد میداند. این ذهنیت از طریق متلها و سخنان قصاری که نسل به نسل منتقل میشوند، به افراد القا میشود. این جملات کوتاه و به ظاهر ساده، تصویری از زن به عنوان موجودی مطیع، خانهدار و فاقد تواناییهای فکری و اجتماعی ارائه میدهند. برای تغییر این ذهنیت، باید این متلها و سخنان قصار را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. این نقد باید از منظر معرفتی انجام شود، یعنی به چالش کشیدن پیشفرضهایی که در این جملات نهفتهاند. با نقد و شالودهشکنی این جملات، میتوانیم ذهنیت پدرسالاری و مردسالاری را که بر پایهی آنها بنا شده است، مورد تردید قرار دهیم. این امر، گامی اساسی در جهت ایجاد تحول مثبت در نگرش جامعه به زنان و دختران است.

برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد درتازهترین مورد اعلام کرده است که در نتیجه سرازیرشدن سیلابهای تازه در ولایت بدخشان ده تن جان باختهاند. این سازمان امروز (یکشنبه، ۶ جوزا) در خبرنامهای گفته است که ۸۰ هزار تن در افغانستان در پی سیلابهای هفتههای اخیر متضرر شدهاند. برنامه جهانی غذا تاکید کرد که سیلابهای بیشتری در افغانستان رخ داده که بر اساس گزارشها، افزون بر تلفات انسانی، منازل مسکونی و جادهها در بدخشان نیز تخریب شده است. براساس معلومات موجود در اثر سیلابهای شب گذشته در مرکز ولسوالی روی دوآب ولایت سمنگان نیز دستکم ۲۱ خانه و صدها جریب زمین زراعتی تخریب شده است. همچنین مقامهای محلی در بدخشان گفتهاند که در پی سرازیرشدن سیلاب شنبهشب، ۵ جوزا، در روستای «مورچک» از مربوطات ناحیه نهم شهر فیضآباد، مرکز بدخشان، ده عضو یک خانواده جان باختهاند.