برچسب: فقر و بیکاری

10 ماه قبل - 449 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری افغانستان با ۱۰۳ مرگ در هر ۱۰۰۰ تولد زنده، بالاترین نرخ مرگ و میر نوزادان را در جهان دارد. این آمار تکان‌دهنده که توسط سازمان‌های معتبر بین‌المللی تأیید شده است، گواهی بر تراژدی عمیقی است که کودکان این کشور در طول دهه‌ها جنگ و ناآرامی با آن روبرو بوده‌اند. اما این فقط بخشی از داستان است. خشکسالی سال ۲۰۲۱ اوضاع را به طور فاجعه‌باری وخیم‌تر کرد و میلیون‌ها نفر را در افغانستان با کمبود شدید غذا و آب آشامیدنی مواجه ساخت. این شرایط، کودکان را به طور غیرقابل تصوری در برابر بیماری‌های قابل پیشگیری و سوءتغذیه آسیب‌پذیرتر می‌کند و جان بی‌گناهان بیشتری را در معرض خطر قرار می‌دهد. عوامل مؤثر در مرگ ‌و میر نوزادان در افغانستان ۱. فقر: این مقوله در افغانستان نقش هولناکی در افزایش نرخ مرگ و میر نوزادان ایفا می‌کند. این امر از طریق مجموعه‌ای از عوامل پیچیده و به هم پیوسته، جان نوزادان را به خطر می‌اندازد. بسیاری از خانواده‌های فقیر در افغانستان به دلیل کمبود منابع مالی، به مراقبت‌های بهداشتی اولیه قبل، حین و بعد از زایمان دسترسی ندارند. این امر منجر به عدم دریافت مراقبت‌های ضروری مانند معاینات دوران بارداری، کمک به زایمان و مراقبت‌های پس از زایمان می‌شود که می‌تواند برای نجات جان مادر و نوزاد حیاتی باشد. به علاوه، خانواده‌های فقیر غالباً در خانه‌های غیربهداشتی و پر ازدحام زندگی می‌کنند که فاقد آب آشامیدنی سالم و  فاضلاب مناسب هستند. این شرایط محیطی خطر بیماری و مرگ نوزادان را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. همچنین، فقر، محدودیت دسترسی به غذا را به همراه دارد. این منجر به سوءتغذیه مادران می‌شود، که خود باعث کاهش وزن هنگام تولد، ضعف سیستم ایمنی و افزایش خطر ابتلا به بیماری در نوزادان می‌شود. استرس و اضطراب ناشی از فقر نیز بر سلامت روان مادران تاثیر منفی می‌گذارد و منجر به افسردگی و اضطراب آنان می‌شود. این شرایط می‌تواند بر رشد جنین و مراقبت از نوزاد تاثیر به شدت منفی بگذارد. ۲. جنگ و ناآرامی: مقوله جنگ و ناآرامی از دیگر عوامل مؤثر در مرگ و میر نوزادان در افغانستان است. بر اثر جنگ و درگیری زیرساخت‌های حیاتی مانند بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها ویران می‌شود. در این حالت است که دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی به شدت محدود شده و به ویژه برای زنان باردار و نوزادان که به شدت به مراقبت‌های بهداشتی تخصصی نیاز دارند، خطرناک است. به علاوه این‌ها، جنگ و ناآرامی چون خشونت‌زاست و خشونت ناشی از جنگ می‌تواند مستقیماً منجر به مرگ و میر نوزادان شود. حملات هوایی، باران گلوله‌ها و سایر اشکال خشونت احتمال مرگ نوزادان و همچنین مادران آن‌ها را بالا می‌برد. همچنین، جنگ و ناآرامی باعث اضطراب و استرس شدید در زنان باردار می‌شود. این امر منجر به زایمان زودرس و کم وزنی نوزادان می‌شود. سازمان ملل متحد تخمین زده است که در سال ۲۰۲۱، هر روز ۲۰ نوزاد در افغانستان به دلیل عواملی که قابل پیشگیری یا درمان هستند، جان خود را از دست می‌دهند. این رقم به دلیل جنگ و ناآرامی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. ۳. کمبود پرسنل بهداشتی: نبود پرسنل بهداشتی آموزش‌دیده، به ویژه متخصصان زایمان و مراقبت از نوزادان، چالش‌های قابل توجهی را برای ارائه مراقبت‌های مناسب به مادران و نوزادان ایجاد می‌کند. بسیاری از زنان باردار در افغانستان، به خصوص در مناطق روستایی، به مراقبت‌های قبل از زایمان توسط ماما یا پزشک آموزش دیده دسترسی ندارند. این امر می‌تواند منجر به تشخیص و درمان نشدن عوارض بارداری شود که برای مادر و نوزاد خطرناک می‌باشد. در سال‌های اخیر، بسیاری از پرسنل بهداشتی متخصص افغانستان به دلیل درگیری، ناامنی و حقوق پایین، از این کشور مهاجرت کرده‌اند. این امر کمبود شدید نیروی کار ماهر در بخش بهداشت را تشدید کرده است. سازمان جهانی بهداشت تخمین زده است که «در سال ۲۰۲۱، افغانستان ۵۷ درصد از پزشکان و ماماهای خود را از دست داد.» ۴. سوءتغذیه: از دیگر عوامل مرگ و میر نوزادان، سوءتغذیه است. بدون شک سوءتغذیه مزمن، که بیشتر در بین کودکان افغان رایج است، در بدترین حالت، می‌تواند منجر به مرگ آنان شود. امّا نوزادانی که با وجود سوءتغذیه زنده می‌مانند، دچار عوارض ذیل می‌شوند: ضعیف شدن سیستم ایمنی: کمبود مواد مغذی ضروری در دوران کودکی، به‌ویژه ویتامین‌ها و مواد معدنی، سلول‌های ایمنی بدن را تضعیف می‌کند و آن‌ها را در برابر باکتری‌ها، ویروس‌ها و سایر عوامل بیماری‌زا، ناتوان می‌سازد. بیماری‌های عفونی: کودکان دچار سوءتغذیه، به‌طور قابل‌توجهی بیشتر در معرض ابتلا به بیماری‌های عفونی مانند اسهال، ذات‌الریه و سل قرار دارند. این بیماری‌ها می‌توانند منجر به عوارض جدی، مرگ و میر و ناتوانی‌های بلندمدت شوند. رشد نامناسب: سوءتغذیه مزمن، مانع از رشد و نمو طبیعی کودکان می‌شود و پیامدهای جبران‌ناپذیری بر سلامت جسمی و ذهنی آن‌ها در طول زندگی خواهد داشت. ۵. دسترسی محدود به آب آشامیدنی و بهداشت: یکی دیگر از مقوله‌هایی که در ردیف عوامل مؤثر در مرگ و میر شدید نوزادان قرار می‌گیرد، عبارت از کمبود آب آشامیدنی سالم و فاضلاب مناسب است. نبود یا کمبود آب آشامیدنی و نبود فاضلاب مناسب در افغانستان زمینه را برای شیوع بیماری‌های اسهالی و سایر بیماری‌های عفونی که به ویژه برای کودکان خردسال کشنده هستند، فراهم کرده است. اقدامات ضروری برای نجات جان نوزادان و کودکان: افزایش سرمایه‌گذاری در مراقبت‌های بهداشتی مادر و نوزاد: این شامل افزایش تعداد پرسنل بهداشتی آموزش‌دیده، ساخت و تجهیز مراکز بهداشتی، و ارائه خدمات بهداشتی رایگان یا با هزینه کم برای مادران و نوزادان است. تامین آب آشامیدنی سالم و بهداشت: ایجاد سیستم‌های آب آشامیدنی سالم و فاضلاب مناسب برای همه جوامع، به ویژه در مناطق روستایی، ضروری است. مبارزه با سوءتغذیه: برنامه‌های تغذیه‌ای جامع برای کودکان و خانواده‌های آسیب‌پذیر، به ویژه در مناطق محروم، باید اجرا شود. آموزش و توانمندسازی زنان: آموزش زنان در مورد بهداشت باروری، مراقبت‌های قبل از زایمان و مراقبت از نوزادان، می‌تواند به طور قابل توجهی به بهبود سلامت مادران و نوزادان کمک کند. حفاظت از کودکان در برابر درگیری: همه طرف‌های درگیر در جنگ باید برای محافظت از کودکان در برابر خشونت و تضمین دسترسی آن‌ها به کمک‌های بشردوستانه تلاش کنند. نجات جان نوزادان در افغانستان، تنها یک ضرورت اخلاقی نیست، بلکه سرمایه‌گذاری در آینده این کشور نیز است. با اقدامات فوری و پایدار، می‌توانیم به این کودکان شانس زندگی سالم و پربار را بدهیم. مرگ هر کودک یک تراژدی است. با اقدامات فوری و پایدار، می‌توان جان بی‌شماری از نوزادان را در افغانستان نجات داد. جامعه جهانی و دولت افغانستان باید تعهد خود را برای تضمین دسترسی همه کودکان به مراقبت‌های بهداشتی با کیفیت، غذا، آب و سایر نیازهای اساسی نشان دهند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 268 بازدید

اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که برای کمک به نیازمندان افغانستان در سال جاری میلادی، با کمبود شدید بودجه روبرو است. اوچا با نشر اعلامیه‌ای گفته است که تنها ۶۱۵.۷ میلیون دالر از بودجه مورد ضرورت برای رسیدگی به نیازهای بشردوستانه مردم افغانستان را دریافت کرده است که این‌ مقدار بودجه‌ برای کمک به نیازمندان افغانستان تنها ۲۰.۱ درصد خواست اولیه‌ این‌ سازمان را تامین می‌تواند. دفتر هماهنگ‌کننده‌ کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد تاکید کرد که هم‌اکنون ۲.۴۵ میلیارد دالر بدوجه‌اش تأمین‌ نشده است. اوچا افزود که کمبود بودجه برای کمک به نیازمندان افغانستان در حالی رخ‌ داده است که نیازهای بشردوستانه در سراسر افغانستان به‌دلیل ناامنی غذایی، جابه‌جایی طولانی‌مدت و آلود‌گی گسترده زمین با مواد منفجره، هنوز مهار نشده است. قابل ذکر است که پس از سه سال خشک‌سالی مکرر، افغانستان در دو ماه گذشته شاهد بارندگی‌های نامنظم بوده که ۱۲۰ هزار تن را متاثر ساخته‌ است. سیلاب‌های آنی در سه ماه پسین، علاوه بر صدها کشته و زخمی در بغلان، تخار، بامیان و غور خسارات هنگفت مالی نیز برجای گذاشته است. پیش از این، اوچا گفته بود که برای کمک به نیازمندان در افغانستان به ۳.۱ میلیارد دالر نیاز دارد. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان فقر و بیکاری در کشور افزایش یافته است. شماری زیادی از شهروندان کشور مجبور شدند جهت تامین نفقه خانواده‌شان به کشورهای همسایه مهاجرت کند. در کنار آن، زنان و دختران از اشتغال و آموزش منع شدند و این محدودیت‌ها باعث شد که شماری از موسسات بین‌المللی فعالیتش را در افغانستان متوقف کند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 251 بازدید

برنامه جهانی غذا در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که به ۷۰۰ هزار دختر و پسر در افغانستان کمک غذایی انجام داده است. این سازمان با نشر ویدیویی از چگونگی بسته‌بندی بیسکویت‌های غنی شده در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این دختران و پسران همه روزه، از این کمک‌ها مستفید می‌شوند. در ادامه آمده است که این کمک‌های غذایی به دختران و پسران دانش‌آموز کمک می‌کنند تا فعال بمانند و بهتر یاد بگیرند. برنامه جهانی غذا پیش از این در گزارشی گفته بود که یک-چهارم مردم افغانستان هر روز با شکم گرسنه می‌خوابند. بر بنیاد گزارش برنامه جهانی غذا، بیش از ۱۲ میلیون تن در افغانستان نمی‌دانند که وعده غذایی بعدی را از کجا به دست بیاورند. این در حالی است که پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، کشور در یک بحران انسانی و اقتصادی عمیق فرو رفته است. همچنین برخی از شهروندان کشور از حکومت فعلی بخاطر عدم ایجاد فرصت‌های شغلی برای مردم انتقاد می‌کنند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 220 بازدید

امیر سعید ایروانی، نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که کشورش میزبان شش میلیون پناه‌جوی اهل افغانستان است. آقای ایروانی این موضوع را در نشست شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرده و گفت که میزبانی از این شمار پناه‌جویان سالانه حدود ۱۰ میلیارد دالر برای ایران هزینه دارد. وی تاکید کرد که به دلیل شرایط سخت اقتصادی ناشی از تحریم‌های آمریکا و کمبود کمک‌های بین‌المللی برای مهاجران، ایران به تنهایی نمی‌تواند، هجوم پناه‌جویان اهل افغانستان و قاچاق مواد مخدر را که همه منطقه را تحت تاثیر قرار می‌دهد، مدیریت کند. او می‌گوید: «جامعه‌ی جهانی باید حمایت سریع، کافی و دوام‌دار از کشورهای میزبان مانند ایران داشته باشد.» نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد گفت که کشورش به ۷۰۰ هزار دانش‌آموز افغان مقیم ایران نیز زمینه آموزش فراهم کرده است. آقای ایروانی با اشاره به بحران بشری در افغانستان تحت حاکمیت حکومت فعلی تاکید کرده است که «سیاسی کردن» کمک‌ها بیشتر به مردم افغانستان آسیب می‌رساند. باید گفت که پس از تسلط دوباره حکومت سرپرست بر افغانستان، صدها هزار شهروند کشور به دلیل چالش‌های اقتصادی و امنیتی به ایران و پاکستان فرار کرده‌اند. این در حالی است که نماینده‌گان سایر کشورهای همسایه در شورای امنیت سازمان ملل نیز با ابراز نگرانی از افزایش فعالیت «گروه‌های تروریستی» در خاک افغانستان، خواستار مبارزه جدی حکومت فعلی با این گروه‌ها شده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 226 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد درباره تاثیر تغییرات اقلیمی بر امنیت غذایی کودکان در افغانستان هشدار داده است. این سازمان تخمین می‌زند که در حال حاضر بیش از ۸۷۵ هزار کودک زیر پنج سال در افغانستان از سوء تغذیه حاد و کشنده در افغانستان رنج می‌برند. یونیسف با نشر گزارشی گفته است که بارش‌های سیل‌آسا در ماه اپریل سال جاری میلادی باعث شده تا باشندگان مناطق سیل‌زده همه چیز خود را از دست بدهند. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد تاکید کرد که نبود غذا و آب آشامیدنی پاک از مواردی هستند که باعث می‌شوند کودکان بیمار شوند و اکثر آن‌ها به مراکز درمانی دسترسی ندارند. براساس معلومات سازمان‌های بین‌المللی، افغانستان هفتمین کشور آسیب‌پذیر در برابر اثرات تغییرات آب و هوایی است در حالی که این کشور یکی از کمترین سطوح آلودگی را در جهان دارد. سازمان ملل می‌گوید که در شرایطی که ۸۰ درصد از جمعیت افغانستان به کشاورزی وابسته هستند، بلایای طبیعی مکرر تاثیر مستقیمی بر تغذیه خانواده‌ها به خصوص در مناطق روستایی دارد. یونیسف در گزارش خود می‌گوید که سیل‌های ناگهانی ویرانگر پس از وقوع زلزله و خشکسالی‌های چند سال اخیر با از بین بردن منابع غذایی امنیت غذایی در افغانستان را با تهدید بیشتری مواجه کرده است. یونیسف می‌گوید بر اثر سیل‌های ناگهانی در ولایات غربی و شمالی افغانستان طی چند هفته گذشته بیش از هفت و ۵۰۰ خانه را ویران شده و پنج هزار خانواده را آواره شده‌اند. همچنین طبق گزارش این سازمان حمایت از کودکان، سیل‌های اخیر در بغلان نیز سه هزار خانه را ویران و ۲۲۰ زخمی و ۱۵۰ کشته برجای گذاشته است.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 213 بازدید

برنامه جهانی غذا در آستانه فرارسیدن عید قربان اعلام کرده است که میلیون‌ها تن این عید را جشن می‌گیرند و با خانواده‌ها دور غذا جمع می‌شوند، اما یک چهارم مردم افغانستان هر روز غروب گرسنه به خواب می‌روند. این نهاد با انتشار پیامی در حساب کاربری اکس خود، خواستار اهدا غذا به نیازمندان در افغانستان در عید قربان شده است. برنامه جهانی غذا تاکید کرد که ۱۲ میلیون نفر در افغانستان نمی‌دانند که وعده بعدی غذایی شان از کجا می‌آیند. این برنامه در پیامش گفته است که برای کمک‌رسانی در شش ماه آینده به ۶۵۰ میلیون دالر بودجه نیاز فوری دارد. باید گفت که فقر و گرسنگی در سراسر افغانستان پس حاکمیت حکومت سرپرست بر این کشور، تشدید شد. این در حالی است که عملیات بشردوستانه در افغانستان با کمبود بودجه مواجه است. همچنین اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد می‌گوید که ۲۰.۱ درصد بودجه‌ی مورد نیاز برای کمک‌رسانی در افغانستان تأمین شده است. این دفتر برای عملیات بشردوستانه‌اش در سال ۲۰۲۴ در افغانستان، ۳.۱ میلیارد دالر درخواست کرده است، اما با گذشت شش ماه از آغاز این سال، تنها ۶۱۳.۶ میلیون دالر تمویل شده است. اوچا در گزارش تازه‌ی خود گفته است که کمبود بودجه، مانع تلاش بشردوستانه می‌شود.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 243 بازدید

یوناما یا دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که کار کودکان یکی از اولویت‌های نگران‌کننده در افغانستان است. یوناما با نشر پیامی در حساب کاربری فیس‌بوکش خود به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودکان (World Day Against Child Labor) گفته است که براساس تخمین‌های کمیسیون سابق حقوق بشر در سال ۲۰۱۸ میلادی، بیش‌ از نیم کودکان افغانستان بین سنین پنج تا ۱۷ سال مشغول کار اند. در ادامه آمده است: «افغانستان پراهمیت‌ترین کنوانسیون‌ها در مورد جلوگیری و رسید‌گی به کار کودکان را تصویب کرده است، همچنان این کشور در سال ۲۰۱۹ میلادی استراتیژی ملی در راستای مبارزه با کار کودکان را به منصه اجرا گذاشت.» ۱۲ جون از سوی نهادهای بین‌المللی به عنوان روز جهانی مبارزه با کار کودکان انتخاب شده است. سازمان جهانی کار این روز را در سال ۲۰۰۲ میلادی به منظور افزایش آگاهی و جلوگیری از کار اجباری کودکان نام‌گذاری کرده است. همچنین روز گذشته (چهارشنبه، ۲۳ جوزا) اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد اعلام کرده است که ۱۹ درصد کودکان در افغانستان کودکان کار هستند. دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد می‌گوید که نگرانی جدی درباره‌ی رفاه و آینده‌ی کودکان کار وجود دارد. این نهاد تاکید کرد: «ما باید با هم کار کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که هر کودکی فرصت یادگیری و رشد در یک محیط امن را دارد.» این روز در حالی فرا می‌رسد که میلیون‌ها کودک در افغانستان زیر حاکمیت حکومت سرپرست در وضعیت رکود بازار کار، مجبور به کارهای شاق شده‌اند.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 152 بازدید

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان اعلام کرده است که آوارگی اجباری در جهان در چهار ماه اول سال ۲۰۲۴ میلادی همچنان رو به افزایش بوده است و در پایان ماه اپریل سال جاری از مرز ۱۲۰ میلیون نفر نیز فراتر رفته است. این سازمان امروز (پنج‌شنبه، ۲۴ جوزا) با نشر گزارشی گفت که در پایان سال ۲۰۲۳ میلادی، شمار آوارگان اجباری در جهان ۱۱۷.۳ میلیون نفر بود. در گزارش آمده است که ۱۲ سال متوالی است که شمار آوارگان اجباری در سراسر جهان رو به افزایش است. این نهاد بین‌المللی، جنگ، خشونت، آزار و اذیت‌، نقض حقوق‌‌ بشر و رویدادهای که نظم عمومی را به‌شدت مختل می‌کنند، از عوامل اصلی آوارگی اجباری افراد در جهان عنوان کرده است. گزارش به نقل از فلیپو گراندی، کمیسر عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان نوشته است که در پشت این تعداد شدید و رو به افزایش «تراژدی‌های انسانی بی‌شماری» نهفته است. وی تاکید کرد: «این رنج باید جامعه‌ی بین‌المللی را وادار کند تا فورا برای مقابله با علل ریشه‌ای آوارگی اجباری اقدام کند.» در این گزارش آمده است که در سال ۲۰۲۳، بیش از ۱.۷ میلیون نفر که ۷۵ درصد از جمعیت نوار غزه را تشکیل می‌دهد براثر جنگ آواره شده‌اند و برخی از آنان چندین‌بار مجبور به فرار شده‌اند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان گفته است که جنگ در سودان یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های انسانی و آوارگی جهان را ایجاد کرد و در پایان سال ۱۰.۸ میلیون نفر در این کشور به اجبار آواره شدند. آوارگان اجباری در افغانستان همچنین در بخش از گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان آمده است که در مجموع ۱۰.۹ میلیون نفر از شهروندان افغانستان در پایان سال ۲۰۲۳ در آوارگی باقی مانده‌اند‌. در ادامه است که تقریبا اکثر آنان در داخل کشور خود و یا به کشورهای همسایه آواره شده‌اند. این گفت که در سال ۲۰۲۳ شمار پناهندگان افغا‌نستان ۷۴۱ هزار و ۴۰۰ نفر افزایش یافت و به ۶.۴ میلیون نفر رسید. این نهاد می‎‌گوید که این افزایش عمدتا به‌دلیل برآوردهای جدید از جمعیت پناهندگان افغا‌نستان در ایران و پاکستان است. این سازمان تاکید کرد که فرصت‌ها برای بازگشت پایدار مهاجران و پناهندگان به افغانستان همچنان محدود است؛ نیمی از جمعیت این کشور با ناامنی شدید غذایی مواجه هستند و میلیون‌ها نفر نیز در داخل کشور آواره هستند. باید گفت که روند اخراج مهاجران و پناه‌جویان افغا‌نستان از ایران و پاکستان به‌شدت جریان دارد و روزانه هزاران نفر از این دو کشور وارد افغانستان می‌شوند.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 220 بازدید

اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشردوستانه ملل متحد در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که ۲۳.۷ میلیون نفر از جمله ۹.۲ میلیون کودک در افغانستان به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. این سازمان با نشر ناامنی غذایی، شرایط سیاسی، رویدادهای طبیعی و شیوع بیماری‌های واگیر را از عوامل فقر در افغانستان عنوان کرده است. اوچا تاکید کرد که پس از گذشته سه سال از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان بیش از نیمی از جمعیت این کشور به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. در گزارش آمده است که تحمیل سیاست‌های محدودکننده از سوی مقام‌های حکومت فعلی در مورد حقوق و آزادی‌های اساسی زنان و دختران، مانع دسترسی آن‌ها به کمک‌های بشردوستانه، خدمات و مشارکت شده است. دفترهماهنگ‌کننده کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل افزود که بیش از ۱۲ میلیون نفر در افغانستان در ناامنی غذایی، ۴۸ درصد جمعیت در زیر خط فقر و ۳.۴ میلیون در نفر در فاصله یک کیلومتری مهمات انفجاری زندگی می‌کنند. در گزارش آمده است که در شش ماه اول سال جاری میلادی تنها ۲۰.۱ درصد از ۶۱۳ میلیون دالر مورد نیاز برای ارائه کمک‌های بشردوستانه در افغانستان را دریافت کرده‌اند. این نهاد می‌گوید که اگر بودجه مورد نیاز به موقع ارائه نشود، بیش از دو میلیون کودک زیر پنج سال و ۷۰۰ هزار زن باردار و شیرده در معرض خطر ابتلا و مرگ ناشی از سو تغذیه قرار خواهند داشت.   دختران در معرض بی‌سوادی و خشونت مبتنی بر جنسبت اوچا در بخش از گزارشش با اشاره به ممنوعیت آموزش میلیون‌ها دختر در افغانستان از سوی حکومت سرپرست گفت: «۳۰۰ هزار کودکی که در حال حاضر در صنف‌های درسی آموزش می‌بینند از دسترسی به آموزش‌های ابتدایی محروم و در معرض خطر بی‌سوادی، ازدواج زودهنگام و خشونت مبتنی بر جنسیت قرار خواهند گرفت.» این نهاد تاکید کرده است که در صورت عدم دریافت بودجه مورد نیاز میلیون‌ها کودک با مشکل عدم دسترسی به آب آشامیدنی، نزدیک به دو میلیون نفر در معرض خطرات حفاظتی و ۴.۵ میلیون نفر از حمایت‌های حقوقی، روانی و اجتماعی محروم خواهند شد. حکومت سرپرست زنان را از آموزش، تحصیل، کار و‌ حضور در شماری از اماکن عمومی منع کرده است.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 711 بازدید

سال گذشته بنابردلایلی ناگزیر شدیم تا افغانستان را ترک کنیم. به این منظور به ولایت نیمروز رفتیم تا از آنجا به کشور ایران برویم. مسیر مشخص بود اما آینده‌اش نامعلوم. هنگامی که به ولایت نیمروز رسیدیم، تعداد مان به ۵۰ نفر می‌رسید. پسران نوجوان و جوان، مردان کهن‌سال، زن و دختر همه را شامل می‌شد. قرار بود همه ما توسط یک قاچاق‌بر به ایران برویم. به موترها سوار شدیم. مسافران هر موتر شش زن و هفده مرد را شامل می‌شد. در موتر ما و در میان مردان، سه برادر بودند؛ آنی که گویا بزرگ‌تر از آن دو بود، ظاهرا ۲۳، دومی ۲۱ و کوچک از دو که از قضا با پدرم هم بسیار صمیمی شده بود، شاید ۱۸ یا ۱۹ ساله بود. اسمش قدرت بود. از آن جایی که من برادر بزرگی ندارم، قدرت از همان ابتدای سفر که ما به سمت ایران به راه افتادیم، با پدرم در جابجایی وسایل، چه در صحرا یا بیابان و یا هر مسیر دیگری بود، کمک و همکاری می‌کرد. در برخی مسیرها، هنگامی که خواهران خردسال من توان راه رفتن نداشتند، او آن‌ها را روی شانه‌‌اش می‌گذاشت تا زودتر بتوانیم مسیر را طی کنیم و از قافله عقب نمانیم. پدرم چند باری به قدرت گفت که اذیت می‌شوی و این کار را نکن اما او می‌گفت: «کاکا جان، من دو خواهر دارم هر دوی آن‌ها هم سن همین دخترهای شماست. من وقتی به این‌ها کمک می‌کنم، انگار به خواهران خودم کمک کرده‌ام.» در این مسیر قاچاق، ما چندیدن شبانه روز در سفر بودیم. برای عبور از دشت‌های پاکستان مجبور بودیم پیاده برویم زیرا با موتر نمی‌شد که از آنجا عبور کنیم. تقریبا ۱۴  ساعت مسیر دشوار کوه و صحرا را پیاده سپری کردیم. در آنجا آبی برای خوردن نبود، تقریبا نزد هیچ کسی آبی باقی نمانده بود و همه تشنه بودیم. گلویم خشک شده بود و نمی‌توانستم حرف بزنم. خواهران کوچکم از تشنگی زیاد گریه می‌کردند و هیچ کسی حاضر نبود قطره‌ای از آبش را با آن‌ها قسمت کند. اینبار هم این قدرت بود که با اینکه خواهر کوچکم را روی شانه‌هایش گذاشته و ساعت‌ها پیاده راه رفته بود و مثل همه تشنه بود، اما آب کمی را که در بطری داشت، خودش نخورد و برای خواهران من داد. بالاخره وارد خاک ایران شدیم. فکر می‌کردیم حالا که به مقصد رسیده‌ایم دیگر مشکلات راه به پایان رسیده است اما بی‌خبر که مشکلات اصلی تازه شروع شده بود. ما آن شب را در کوه‌ها گذراندیم.  پنج شبانه روز می‌شد که از کشورم دور بودم. در این پنج شبانه روز، چه‌ها که نکشیده بودم؛ اولین بارم بود که در دشت‌ها می‌خوابیدم. اولین بارم بود که شاهد گریه‌های خواهرانم بخاطرقطره‌ای آب بودم. تمام آن شب را فقط گریسته بودم. حالم برای خودم نه، اما برای خواهران کوچکم می‌سوخت که در این کودکی این چنین مشکلات را تجربه می‌کردند. حالم به آن مرد هفتاد ساله‌ای که با ما آمده بود، می‌سوخت. به قول خودش پسرش در ایران معتاد به مواد مخدر شده بود و او آمده بود دنبالش تا با خودش به افغانستان ببرد. [caption id="attachment_13167" align="aligncenter" width="657"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] قرار بود فردای آن روز به بندر عباس ایران برویم و آن برادران هم از آنجا به تهران بروند و من و فامیلیم هم به شیراز. آفتاب طلوع کرد. از خداو‌ند متعال خواستم تا امروز همه ما به مقصدی که می‌خواهیم برسیم. راننده ما اهل بلوچ بود. من با زبان بلوچی کمی بلدیت دارم. هنگامی که با پدرم حرف می‌زد من حرفش را متوجه می‌شدم. او به پدرم گفت: «با تو چون زن‌ها است. در صندلی عقب موتر خانم‌ها بنشینند و در صندلی پیش روی هم خودت بنشین.» پدرم پذیرفت. او به حرف‌هایش ادامه داد این مسیری که می‌روم خطر ناک‌ترین قسمت راه ما است. پس موتر به هیچ وجه برای چیزی متوقف نمی‌شود بنابر این، همینجا برای خودتان آب بخرید. پدرم برای ما آب و کمی خوراکی خرید. با اینکه هیچ کسی میل خوردن را نداشت. تمام دغدغه ما این بود به سلامتی به مقصد برسیم. در هنگام حرکت راننده چهار پسر را در صندوق عقب موتر جابجا کرد. من بسیار تعجب کرده بودم. به پدرم گفتم نکند اتفاقی برای آن‌ها بیفتد؟ پدرم گفت راه قاچاق است. سختی‌ دارد. مجبوریم توکل خود را به خداوند بزرگ کنیم. اشکم به وضعیت آنان چکید اما به خاطر روحیه‌ی مادر و خواهرانم خودم را جمع و جور کردم. اما مگر آن نگاه مظلوم پسران یادم می‌رفت؟ سه برادر شامل آن چهار پسر بودند. راننده به آنان گفته بود که تکان نخورید تا اینکه درب صندوق عقب موتر را باز کند. یادم آمد هنگامی که در میان راه بودیم، برادر بزرگ این پسر‌ها گفته بود که تمام پول‌شان تمام شده است. هنگامی که من این موضوع را شنیدم، آهسته به پدرم گفتم که آیا می‌شود برای آن‌ها چند بطری آب بخرید؟ پدرم این کار را کرد و آنان با اصرار زیاد در نهایت بطری‌های آب را از پدرم قبول کردند. موتر حرکت کرد. تقریبا یک شبانه روز در موتر بودیم. چند باری فقط برای تازه کردن نفس، موتر را متوقف می‌کرد و فورا دوباره به راه می‌افتاد. تنها چهار ساعت دیگر مانده بود که به  بندر عباس برسیم. ساعت یازده صبح بود و هوا خیلی گرم بود. راننده حتی اجازه پایین کردن شیشه‌ها را هم نمی‌داد. چند باری افرادی که عقب بودند صدا زدند که شیشه‌ها را پایین کنید اما راننده قبول نکرد. همینطور در مسیر راه بودیم که از صدای آن چهار نفری که عقب موتر بودند، بلند شد. صدای می‌زدند: «کمک. ما نمی‌توانیم نفس بکشیم. آب مان هم تمام شده است.» نزد ما هم آب نبود اما راننده آب داشت ولی برای آن‌ها نداد. ۱۵ دقیقه متواتر آن پسران فریاد کمک می‌زدند و کمک می‌خواستند. می‌گفتند دروازه را باز کنید تا کمی نفس بگیریم اما راننده توجهی نمی‌کرد. بعد پانزده دقیقه دیگر هیچ صدای نشنیدیم.  پدرم چند باری به راننده اصرار به متوقف کردن موتر کرد تا اینکه در نهایت راننده موتر را در گوشه‌ای متوقف کرد. بعد از ساعت‌ها نشستن در موتر دیگر پاهایم را حس نمی‌کردم. به سختی از موتر پیاده شدم. [caption id="attachment_13169" align="aligncenter" width="800"] عکس: شبکه های اجتماعی[/caption] راننده صندوق عقب موتر را باز کرد اما دید که آن چهار پسر، همه مثل جسد بی‌جان بودند. راننده فکر کرد که آن‌ها دارند نقش بازی می‌کنند. با صدای بلند صدا کرد که بلند شوید وگرنه کتک می‌خورید. پدرم این وضعیت را که دید فورا بطری آبی را گرفت و به صورت آن‌ها زد. هیچ کدام حتی ذره‌ای تکان نمی‌خوردند. پدرم با کمک چند مرد دیگر آن‌ها را از موتر بیرون کشیدند. بعد از۲۰ دقیقه سه نفر از آن‌ها به هوش آمد. دو برادر همینکه به هوش آمدند، جویای حال قدرت شدند. اما قدرت همچنان بی‌هوش مانده بود. دستانش را ماساژ می‌دادند، به صورتش آب می‌زدند اما به هوش نمی‌آمد. خواهران کوچکم شروع به گریه کردند. راننده گفت که نبض‌اش را چک کنید. پدرم نبضش را چک کرد. از ناراحتی صورت پدرم، قلبم لرزید و فورا خودم را به پدرم رساندم و از او پرسیدم که چطور است حالش؟ پدرم گفت که نبضش نمی‌زند. برادر بزرگش گفت: «نخیر نخیر می‌زند. شما نمی‌فهمید.» و رو به مرد دیگری کرد و گفت آقا شما نبض برادرم را بگیرید. می‌دیدم که گلویش پر بغض بود. می‌خواست فریاد بزند. آن مرد بعد بررسی نبض قدرت، همین حرف را گفت. آن دو برادر حرف هیچ کسی را قبول نمی‌کردند و فریاد می‌زدند که نه. قدرت زنده است و فقط بی‌هوش شده است. تا اینکه راننده خودش نبض قدرت را گرفت و گفت این برادر شما فوت کرده است. برادران با شنیدن این حرف، به طرف راننده حمله کردند و با فریاد گفتند: «چه می‌گویی؟  قدرت ما را چیزی نمی‌شود. فقط ضعف کرده. چرا اینطور میگویی؟» پدرم آن دو برادر را از راننده جدا کرد. هر دو به  زمین افتادن و به فریاد می‌زدند. این درد ناک‌ترین صحنه‌ای بود که به چشمم دیدم. یک پسر در مقابل چشمانم جان خود را از دست داد. اولین بارم بود که می‌دیدم یک مرد گریه می‌کند. آن هم نه گریه‌ی معمولی. احساس می‌کردم گریه و ناله‌های آن دو برادر کوه‌های ایران را در بر گرفته بود. وجودم بی‌حس شده بود. گویا که من نیز بخشی از وجودم را از دست داده باشم. من آن پسر را نمی‌شناختم اما می‌دانستم که او نیز مادری دارد که چشم به راه این است که تا از رسیدن  فرزندانش  خبر به او برسد.این را می‌دانستم که او برادر یک خواهر است که چشم به راه است. این را می‌دانستم که او یک جوانی است که رویا‌های خود را جا گذاشته وآمد ایران تا کار کند و لقمه نانی حلال پیدا کند. این را می‌دانستم که او یک افغان قربانی شده از هجوم مسوولان فعلی به کشور است. اگر افغانستان سقوط نمی‌کرد، آن پسر هرگز خطر راه قاچاق را به جان نمی‌خرید. اگر حکومت فعلی زمینه‌ی کار را برای جوانان مساعد می‌کرد، آن سه برادر به ایران مهاجرت نمی‌کردند و اکنون قدرت زنده می‌بود. ما از آنجا به سمت بندر حرکت کردیم. اما آن پسران گفتند که می‌خواهند دوباره به افغانستان بروند و برادر کوچک‌شان که حالا دیگر زنده نبود را به دست پدرشان تحویل دهند. آن‌ها با اینکه امید که در ایران می‌توانند کار کنند و پول دربیاورند و به خانه بفرستند، تن به این سفر داده بودند اما قبل از اینکه به مقصد برسند، تیکه‌ای از وجودشان را از دست دادند. تصویر گریه‌های آن دو برادر و اشک‌های‌شان برای قدرتی که دیگر زنده نبود، هنوز در مقابل چشمم است. اصلا مگر می‌شود تصویر جسد بی‌جان  قدرت را دید و فراموش کرد؟ شاید مظلوم‌ترین مردم در این جهانی هستی، ما افغان‌ها باشیم؛ یا در مسیر مهاحرت می‌میریم، یا در انفجار و انتحار و یا هم از فرط گرسنگی. مقصر هیچ یک از این شرایط هم ما نیستیم. عده‌ای در میدان قدرت می‌تازند، دودش فقط به چشم مردم عادی می‌رود. اگر حکومت فعلی منجر به سقوط افغانستان نمی‌شد، حالا آن پسر (قدرت) زنده بود و در صحراهای دور از وطنش جان نمی‌داد. مانند قدرت، هزاران جوان دیگر در مسیرهای پرخطر مهاجرت و قاچاق، جان‌شان را از دست داده‌اند و هیچ کسی حتی نبوده که اجساد آنان را دفن کنند. چه مادران و پدرانی که با گذشت سال‌ها هنوز چشم انتظار جگرگوشه‌های‌شان هستند. آنانی که دیگر باز نمی‌گردند و خیلی وقت است که نزد خالق‌شان باز گشته‌اند. نویسنده: ماه نور روشن

ادامه مطلب