کتاب شدن اثر میشل اوباما، در نخستین ماه انتشارش رکورد فروش را شکست! این کتاب که عنوان پرفروشترین کتاب سال آمریکا را نصیب خود کرد، زندگی شخصی همسر اولین رییسجمهور آمریکا را قبل و بعد از ورود به کاخ سفید روایت میکند. میشل لاوون رابینسون اوباما، نویسنده و وکیل آمریکایی، نخسین زن آفریقایی تباری بود که عنوان بانوی اول ایالات متحده را داشت. تحصیلات او در زمینه حقوق باعث شد تا در زمان ریاست جمهوری همسرش به فعالیتهای گوناگونی از جمله مشاوره به خانوادههای نظامیان و رسیدگی به وضعیت پناهجویان بیخانمان و مشکلات اجتماعی بپردازد. میشل دانشآموخته دانشگاه هاروارد است و به استناد مجله اسنس، میتوان او را یکی از تاثیرگذارترین چهرههای چند سال اخیر دانست. میشل اوباما (Michelle Obama) بانوی اول پیشین آمریکا، با استفاده از شیوهای صمیمانه شما را به دنیای خود دعوت میکند و از تجربیاتی سخن میگوید که شخصیت او را شکل دادهاند. در واقع کتاب شدن (Becoming Michelle Obama) حکایت سرگذشت زنی است که دشواریها و موانع زندگی را قدم به قدم پشت سر میگذارد و با تلاش، صبوری، تدبیر و ایستادگی آیندهای روشن برای خود رقم میزند. او در این کتاب بازگو میکند که زندگیاش را از کجا آغاز کرده است. از طبقهی دوم خانه یکی از بستگانش در جنوب شهر شیکاگو، جایی که به خاطر نرخ بالای جرم و جنایتش مشهور است. اما با تلاش به موفقیت میرسد و زندگی ایده آلی برای خود فراهم میکند. این کتاب نوعی داستان رویای آمریکایی است. دختری از یک خانوادهای فقیر و کارگری که تحصیل در یک دبیرستان خوب پلی میشود تا او بتواند به هاروارد راه پیدا کند. درس میخواند و وکیل میشود و سرانجام از کاخ سفید سر در میآورد. جملات برگزیده کتاب شدن: - اگر در زندگی چیزی یاد گرفته باشم، این است که قدرت استفاده از صدایم را داشته باشم. نهایت تلاشم را کردم که حقایق را بگویم و به زندگی مردمی که فراموش شدهاند، نور بتابانم. - اگر به خودتان اجازه بدهید که شناخته و شنیده شوید، این نشانهی قدرت شماست و داستان منحصر به فرد خود را دارا باشید و از صدای خود بهره ببرید. اگر مایل باشید دیگران را بشناسید و صدایشان را بشنوید نشانهی مرحمت و خوش نیتی شما است و این گونه من، من شدم. - بیایید همدیگر را بپذیریم. شاید بتوانیم کمتر بترسیم. کمتر قضاوتهای اشتباه بکنیم. کلیشهها و تعصباتی که ما را بیهیچ دلیل و مفهومی از هم جدا میکنند را دور بیندازیم. شاید بهتر بتوانیم یکدیگر را همانطور که هستیم قبول کنیم و در آغوش بگیریم. بخش اول این کتاب در هشت فصل به روایت دوران کودکی تا دانشگاه میشل اوباما میپردازد. از شروع زندگی سخت تا رسیدن به هاروارد، روابط خانوادگی خانوادهاش و تاثیری که این روابط در تمام دوران زندگیاش گذاشته است. او معتقد است حمایت والدینش پشتوانهای برای او بوده که اکثر همنژادانش از آن محروماند و همین موضوع سبب شده تا با مواجهه با چالشهای زندگی بتواند روی پای خودش بایستد. بخش دوم در ده فصل آشنایی، ازدواج و سالهای اولیه زندگی میشل و همسرش باراک اوباما را مورد بررسی قرار میدهد. میشل اوباما پس از اینکه از رشته حقوق دانشگاه پرینستون و بعد از آن هم از هاروارد فارغالتحصیل میشود در معتبرترین شرکت حقوقی شیکاگو با حقوقی بالا استخدام میشود که بسیار فراتر از انتظار خانوادهاش بود. و بخش سوم را با روز پیروزی باراک اوباما در انتخاب شروع میکند و از جشن روز سوگند ریاست جمهوری سخن میگوید. کتاب شدن که روایتگر زندگی همسر شخص اول آمریکا است، شامل قراردادی ۶۵ میلیون دلاری است که به میشل و باراک اوباما پرداخت شده است. این کتاب به ۲۴ زبان در کشورهای مختلف جهان منتشر شده است. این کتاب به تمام کسانی که به دیدن احتمالات گوناگون سیر زندگی علاقه دارند توصیه میشود. اگرچه نمیتوان آن را با عنوان پشت صحنه سیاست معرفی کرد اما بدون شک، تصویری از سبکی زندگی است که کمتر از آن دیده یا شنیدهاید. در بخشی از کتاب شدن میخوانیم: گاهی به این چیزها فکر میکردم و سرگیجه میگرفتم. به شیوهی خودم سعی میکردم تشریفات آنجا را کمتر کنم. برای خدمتکاران روشن کرده بودم که دخترها درست مثل زمانی که در شیکاگو بودیم، هر روز صبح خودشان تختشان را باید مرتب کنند. همچنین به مالیا و ساشا گفتم مثل سابق رفتار کنند، مؤدب و مهربان باشند و چیزی بیش از نیاز خود سفارش ندهند. برایم مهم بود که دخترها از هر گونه تشریفات داخلی اینجا در امان باشند. به آنها گفتم بله میتوانید در راهرو توپبازی کنید. میتوانید در آشپزخانه بهدنبال خوراکی بگردید. مطمئن شدم که آنها میدانند برای بیرون رفتن و بازی کردن مجبور به گرفتن اجازه نیستند .یک روز بعدازظهر وقتی از لای پنجره دو دخترم را که روی چمنهای جنوبی سورتمه بازی میکردند دیدم، خوشحال و دلگرم شدم. برای سورتمه رفتن در شیب زمین چمن از چند سینی پلاستیکی استفاده میکردند که کارکنان آشپزخانه به آنها داده بودند. حقیقت این بود که من و دخترها در تمام این مسائل از مزایا و تجملاتی که در اختیار باراک گذاشته شده بود قدردانی میکردیم و این مهم بود چون سعادت و دلخوشی ما به سعادت او وابسته بود. ما به یک دلیل امنیت داشتیم و آن این بود که اگر امنیت ما به خطر میافتاد، او نمیتوانست به خوبی فکر کرده و مملکت را اداره کند. انسان متوجه میشود که کاخسفید با این مقصود کار میکند که سلامتی و کارایی و قدرت یک شخص را تضمین کند و آن شخص رییسجمهور است. باراک حالا کسانی را در اطرافش داشت که کارشان این بود که با او همچون گوهری قیمتی رفتار کنند. البته گاهی احساس میکردم این مسئله یادآور دوران تلخی در زمانهای گذشته است که یک خانواده حول محور نیازهای یک شخص دور میزد و این درست متضاد چیزی بود که میخواستم دخترهایم فکر کنند. باراک نیز از این همه توجهی که به او میشد راحت نبود. هر چند کنترل اندکی روی این اوضاع داشت. او حالا پنجاه کارمند برای خواندن و جوابدادن به ایمیلهایش داشت. چند خلبان هلیکوپتر آماده به خدمت بودند تا او را به هر مقصدی که خواست برسانند. و یک تیم شش نفره که دفترچهی اطلاعاتی مفیدی تنظیم کردند که باراک از اوضاع جاری مطلع شود و تصمیماتی عاقلانه بگیرد. او چند سرآشپز داشت که به تغذیهاش رسیدگی میکردند و چند نفر که مسئول خرید موادغذایی بودند و مراقب بودند غذایی که میخوریم سالم باشد و گاهی به صورت ناشناس به مغازههای مختلف رفته و بدون اینکه بگویند این مواد را برای چه کسانی میخرند، مواد غذایی را انتخاب میکردند. از زمانی که باراک را میشناسم هرگز از خرید، آشپزی یا خانهداری لذت نبرده است. او آدمی نیست که در زیرزمین جعبه ابزار داشته باشد یا اینکه برای کمکردن تنشهای کاری، خوراک ریزوتو بخورد، یا به کوتاه کردن چمنها روی آورد. حرف همهی مسئولیتها و نگرانیهای مرتبط با خانه او را خوشحال میکرد، بهخاطر اینکه ذهنش آزاد میشد و این امکان را داشت که به مسائل بزرگتر فکر کند که تعدادشان کم نبود. جالبترین مسئله برای من این بود که او حالا سه پیشکار نظامی شخصی داشت که وظیفهشان این بود که مراقب کمد لباس او باشند تا مطمئن شوند کفشهایش واکس خورده، پیراهنهایش اتو شده و لباسهای ورزشیاش تمیز و تا شده است .همهی زندگی در کاخسفید با زندگی در دخمه فرق داشت. یک روز وقتی سر میز صبحانه نشسته بودیم، باراک با چشمهایی که شاد و شنگول بود گفت: «میبینی حالا چقدر مرتب و آرسته شدهام؟ کمد لباسم را دیدهای؟» من هم لبخندی زده و گفتم: «دیدم ولی تو از هیچ یک از اینها امتیازی نمیگیری. نویسنده: قدسیه امینی
برچسب: رسانه گوهرشاد
شماری از زنان معترض و اعضای کارزار جهانی مبارزه علیه «آپارتاید جنسیتی» از تداوم محدودیتهای حکومت سرپرست در برابر زنان و دختران انتقاد کرده و از جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی خواستهاند تا از صدای زنان و دختران «آزادیخواه» در افغانستان حمایت کنند. اعضای این کارزار با نشر اعلامیهای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که تحت حاکمیت حکومت فعلی، زنان بهدلیل «آپارتاید جنسیتی» از ابتداییترین حقوق شان محروم هستند. آنان در اعلامیه از جامعهی جهانی و سازمانهای بینالمللی خواستهاند که به سکوت خود در برابر عملکردهای حکومت فعلی علیه زنان پایان دهند و از صدای آنان حمایت کنند. در ادامه است: «جهان باید از شجاعتها و مبارزات آزادیخواه زنان و دختران در افغانستان حمایت کند و صدای آنان را بشنود.» زنان معترض در حالی خواهان حمایت جامعهی جهانی میشوند که زنان و دختران در حاکمیت حکومت فعلی، یکی از بدترین بحرانهای حقوق بشری را در سطح جهان تجربه میکنند. زنان و دختران از تمامی حقوق و آزادیهای اساسی و ابتداییشان محروم شدهاند. این نخستینبار نیست که از عملکردهای حکومت فعلی انتقاد میشود. در نزدیک به سه سال گذشته، سازمانهای حقوق بشری و جامعهی جهانی بارها سیاستهای این گروه را محکوم کرده و از آنان خواستند که حقوق زنان را رعایت کرده و محدودیتها بر زنان را لغو کنند.
اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد میگوید که افغانستان یکی از ۱۰ آسیبپذیرترین کشورها در برابر تغییرات اقلیمی است. این نهاد با نشر اعلامیهای گفته است که با آنکه افغانستان کمترین سهم را در تولید گازهای گلخانهای دارد، اما از جمله کشورهای آسیبپذیر در برابر تغییرات اقلیمی به شمار میرود. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد تاکید کرد که افغانستان ۰.۱ درصد گازهای گلخانهای جهان را تولید میکند. اوچا با ابراز نگرانی در این خصوص گفته است که افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط اقتصادی در برابر تغییرات اقلیمی آسیبپذیر شده است. در اعلامیه آمده است که افغانستان در حال حاضر شرایط نامنظم آب و هوایی را تجربه میکند. این در حالی است که نشست سالانه تغییرات اقلیمی سازمان ملل روز گذشته (دوشنبه، ۲۱ عقرب) در آذربایجان آغاز شده و نماینده حکومت سرپرست بهعنوان عضو ناظر در این نشست شرکت کرده است. گفتنی است که شهروندان افغانستان طی سالهای اخیر، در کنار تلفات جانی، خسارات هنگفت مالی ناشی از بلایای طبیعی را نیز متحمل شدهاند.
نویسنده: مهدی مظفری در جوامع سنتی، نقش زنان معمولاً به امور خانهداری وتربیت فرزندان محدود میشد. اما با گذر زمان و تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، عرصه حضور زنان فراتر از محیط خانواده گسترش یافته است. امروز از زنان انتظار میرود که علاوه بر انجام وظایف سنتی خود، در بسیاری از حوزههای اجتماعی، فرهنگی، علمی، سیاسی و اقتصادی نیز فعالانه مشارکت کنند و نقشی اثرگذار در جامعه ایفا نمایند. سلسله مقالات «زن و کارآفرینی؛ موانع و راهحلها در جوامع سنتی» به بررسی چالشهای پیشروی زنان در مسیر کارآفرینی از ابعاد فردی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی میپردازد. در شمارههای گذشته، مسائلی همچون اشتغال و کارآفرینی زنان را از دیدگاه فردی، فرهنگی و اقتصادی بررسی کردیم. در این شماره، تمرکز ما بر موانع و مشکلات زنان شاغل در بستر اجتماع و جامعه سنتی خواهد بود. در ادامه، این چالشها را بهطور عمیقتر تحلیل خواهیم کرد و راهحلهای عملی برای غلبه بر آنها ارائه خواهیم داد. مشارکت گسترده زنان در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دستاوردهای بزرگی برای زنان و کل جامعه به ارمغان آورده است. اما در عین حال، جوامع سنتی برای آنان چالشها و تنشهای جدیدی را نیز به وجود آورده است. تعدد نقشها و انتظارات متفاوتی که از زنان به عنوان همسر، مادر، خانهدار، شاغل و ... وجود دارد، میتواند فشار روانی و جسمی قابلتوجهی را به آنها تحمیل کند. تقسیم کار سنتی: مانعی بر سر راه برابری و رفاه زنان تقسیم کار سنتی، که وظایف را به طور کلی به دو دسته «زنانه» و «مردانه» تقسیم میکند، ریشه در باورهای قدیمی و نابرابر دارد. در این ساختار، وظایف مربوط به خانهداری، مانند آشپزی، نظافت و مراقبت از کودکان، به عنوان وظایف ذاتی زنان تلقی میشوند. در مقابل، وظایف مربوط به دنیای بیرون از خانه، مانند کار در مشاغل پردرآمد و تصمیمگیریهای کلان، به عنوان حوزههای مردانه شناخته میشوند. این تقسیمبندی سنتی چالشهای متعددی را برای زنان در دنیای مدرن به وجود آورده است. نخست، این ساختار مانع از برابری جنسیتی در جامعه میشود. زنان در بسیاری از موارد به دلیل مسئولیتهای خانهداری از فرصتهای تحصیلی و شغلی برابر محروم میشوند. این امر نه تنها مانع از پیشرفت فردی زنان میشود، بلکه به نفع کل جامعه نیز نیست، زیرا از استعدادها و تواناییهای نیمی از جمعیت غفلت میشود. دوم، تقسیم کار سنتی فشارهای روانی و اجتماعی زیادی را بر زنان شاغل و دارای چندین نقش به طور همزمان تحمیل میکند. زنان در بسیاری از موارد مجبورند علاوه بر وظایف شغلی خود، مسئولیتهای خانهداری و مراقبت از خانواده را نیز به تنهایی بر عهده بگیرند. این امر میتواند منجر به فرسودگی شغلی، استرس و اضطراب در زنان شود و به سلامت جسمی و روانی آنها آسیب برساند. در دنیای امروز، با توجه به افزایش مشارکت زنان در بازار کار و تغییر نقشهای سنتی خانوادگی، ضرورت بازنگری در تقسیم کار سنتی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفاه زنان، لازم است که وظایف خانهداری و مراقبت از کودکان به طور عادلانه بین زن و مرد تقسیم شود. همچنین، باید نگرشهای سنتی نسبت به نقشهای زنان و مردان در جامعه تغییر یابد و از زنان در تمام زمینهها، از جمله مشاغل پردرآمد و تصمیمگیریهای کلان، حمایت شود. ناامنیهای اجتماعی حضور فعال زنان در جامعه، امری ضروری برای پیشرفت و توسعه هر کشوری است. با این حال، موانع متعددی بر سر راه این حضور وجود دارد که یکی از مهمترین آنها، ناامنیهای اجتماعی است. این ناامنیها، سفرهای بین شهری و اقامت در هتلها و اماکن عمومی را برای زنان با چالش مواجه میکند و مانع از مشارکت فعال آنها در فعالیتهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میشود. تاثیرات منفی این ناامنیها بهویژه برای زنان شاغل و دارای فرزند مشهودتر است. این زنان که ممکن است برای انجام وظایف شغلی یا تحصیلی خود نیاز به سفرهای متعدد داشته باشند، به دلیل نگرانیهای امنیتی با دشواریهای زیادی روبرو میشوند. عدم وجود امکانات مناسب برای اقامت امن و آسوده، حمل و نقل مطمئن و همچنین فقدان حمایتهای قانونی و اجتماعی کافی، زنان را در موقعیتی آسیبپذیر قرار میدهد و آنها را از حضور فعال در جامعه باز میدارد. علاوه بر این، ناامنیهای اجتماعی میتواند پیامدهای روانی منفی برای زنان به همراه داشته باشد. ترس از آزار و اذیت، خشونت و سایر تهدیدات میتواند اعتماد به نفس زنان را کاهش دهد و آنها را از انجام فعالیتهای بیرون از خانه بازدارد. این امر نه تنها به ضرر زنان است، بلکه کل جامعه را نیز از مشارکت و تواناییهای آنها محروم میکند. برای رفع این مشکل، لازم است اقدامات مختلفی در سطوح مختلف انجام شود. از جمله این اقدامات میتوان به افزایش امنیت عمومی، بهویژه در اماکن عمومی و وسایل حمل و نقل، ارتقای فرهنگ احترام به زنان، وضع قوانین حمایتی و ایجاد زیرساختهای مناسب برای اقامت امن و آسوده زنان اشاره کرد. همچنین، لازم است با آموزش و فرهنگسازی، ذهنیت جامعه نسبت به زنان و نقش آنها در جامعه تغییر یابد و زمینه حضور فعال و بدون دغدغه آنها در تمام عرصههای اجتماعی فراهم شود. راهکارها برای غلبه بر این چالشها و دستیابی به جامعهی عادلانهتر، اقدامات مختلفی در سطوح مختلف جامعه باید انجام شود. تغییر نگرشها: نخستین گام در این مسیر، تغییر نگرشهای سنتی نسبت به نقشهای زنان و مردان در جامعه است. این امر مستلزم آموزش و فرهنگسازی در سطوح مختلف جامعه، از جمله خانواده، مدارس و رسانهها است. باید به افراد آموزش داده شود که وظایف خانهداری و تربیت فرزندان تنها بر عهده زنان نیست و مردان نیز در قبال این وظایف مسئولیت دارند. این تغییر نگرش، زمینه را برای مشارکت فعالتر مردان در امور خانه و خانواده فراهم میکند. حمایتهای اجتماعی: دولتها و نهادهای اجتماعی باید با ارائه حمایتهای لازم، به زنان شاغل در انجام وظایف متعددشان کمک کنند. ایجاد مهدکودکها و مراکز نگهداری از کودکان، یکی از مهمترین این حمایتها است. دسترسی به این مراکز، به زنان شاغل این امکان را میدهد که با خیالی آسوده به کار خود بپردازند و نگرانی از بابت مراقبت از فرزندانشان نداشته باشند. همچنین، ارائه تسهیلاتی مانند مرخصی زایمان و مرخصیهای بدون حقوق برای مراقبت از فرزندان بیمار، میتواند به زنان در مدیریت زمان و تعادل بین کار و زندگی کمک کند. توسعه زیرساختها: ارتقای امنیت اجتماعی و توسعه زیرساختهای لازم، مانند حمل و نقل عمومی امن و قابلدسترس، میتواند به زنان در حضور فعالتر در جامعه یاری رساند. دسترسی به حمل و نقل عمومی امن و ارزانقیمت، به زنان امکان میدهد که بدون دغدغه به محل کار و سایر فعالیتهای اجتماعی خود مراجعه کنند. همچنین، ایجاد فضای امن در اماکن عمومی، به زنان حس امنیت بیشتری میدهد و آنها را تشویق به حضور فعالتر در جامعه میکند. تقسیم عادلانه وظایف: مشارکت فعال مردان در انجام وظایف خانهداری و تربیت فرزندان، به زنان در مدیریت زمان و کاهش فشارهای روانی و جسمی کمک میکند. این امر مستلزم تغییر نگرش مردان نسبت به نقش خود در خانواده و پذیرش مسئولیتهای بیشتر در قبال امور خانه و فرزندان است. تشویق مردان به مشارکت در امور خانه، نه تنها به زنان در انجام وظایفشان کمک میکند، بلکه به ایجاد روابط عاطفی قویتر بین اعضای خانواده و تربیت فرزندان سالمتر نیز منجر میشود. با تلاش برای رفع چالشهای موجود در زمینه تقسیم کار، میتوان به سمت جامعهای عادلانهتر و برابرتر برای زنان و مردان حرکت کرد. جامعهای که در آن زنان و مردان به طور مساوی در انجام وظایف خانه و خانواده مشارکت میکنند و از فرصتهای برابر برای پیشرفت و شکوفایی در تمام عرصههای زندگی برخوردار هستند.
برنامه جهانی غذا (WFP) در تازهترین مورد اعلام کرده است که ۱۴.۸ میلیون شهروندان افغانستان در زمستان پیشرو به کمکهای فوری نیاز دارند. این نهاد امروز (دوشنبه، ۲۱ عقرب) با نشر گزارش ماه اکتوبر خود گفته است که ناامنی غذایی در افغانستان نسبت به سال ۲۰۲۳ میلادی کاهش یافته است. در گزارش آمده است که با نزدیک شدن زمستان برنامه جهانی غذا، ۸۵ درصد از منابع غذایی مورد نظر خود را برای نیازمندان در افغانستان زیر سلطه حکومت سرپرست فراهم کرده است. در ادامه آمده است که این نهاد بینالمللی کمکهای زمستانی خود را برای حمایت از امنیت غذایی ۶.۲ میلیون آسیبپذیر در کشور افزایش میدهد. برنامه جهانی غذا تاکید کرد که تا اکنون برای ۲.۶ میلیون نیازمند کمک شده است. همچنین در بخشی از گزارش آمده است که از آغاز سال جاری میلادی الی ماه اکتوبر حدود ۱۱.۶ میلیون تن با ناامنی غذایی روبرو بودند. این سازمان میگوید که این نهاد برای حمایت از افراد آسیبپذیر در افغانستان به ۷۸۷ میلیون دالر نیاز دارد. در ادامه آمده است که برنامه جهانی غذا به هدف رسیدگی به افراد نیازمند در فصل زمستان، تا اکنون ۵۲ هزار و ۶۱۰ تُن مواد غذایی را برای ۱.۵ میلیون تن در ولایتهای که گواه برفباری شدید است، ارسال کرده است. در گزارش برنامه جهانی غذا آمده است که ولایتهای بدخشان، بامیان، غور و دایکندی برای ارسال مواد غذایی در اولویت این نهاد بینالمللی قرار دارد. همچنین برنامه جهانی غذا پیشبینی کرده است که در سال ۲۰۲۵ حدود ۳.۵ میلیون کودک زیر پنج سال و ۱.۱۵ میلیون زن باردار و شیرده از سوءتغذیه حاد رنج خواهند برد. برنامه جهانی غذا با اشاره به قانون امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست افزوده است که تأمین امنیت کارمندان زن از اولویتهای این نهاد است. این در حالی است که چند روز پیش نیز برنامه جهانی غذا بحران اقلیمی را یک «واقعیت تلخ» افغانستان عنوان کرده بود.
یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد از ساخت سیستمهای آب آشامیدنی بهداشتی برای ۵۰ مکتب دخترانه و پسرانه در ۱۰ ولایت افغانستان خبر داده است. این نهاد با نشر خبرنامهای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که در دو ماه اخیر (سپتامبر و نوامبر) دانشآموزان ۵۰ مکتب توانستهاند به آب آشامیدنی دسترسی پیدا کنند. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد تاکید کرد: «یونیسف در تلاش است تا مکتبها را به محیطهای آموزشی سالم برای کودکان در سراسر افغانستان تبدیل کند.» یونیسف افزود که برای دانشآموزان این مکاتب، نه تنها سیستمهای جدید آب سالم ساخته، بلکه ایستگاههای شستشوی دست و سرویسهای بهداشتی نیز ایجاد کرده است. قابل ذکر است که این کمکها در حالی صورت میگیرد، این سازمان چندی پیش اعلام کرده بود که در سال گذشته میلادی بیش از پنج میلیون کودک که ۴۰ درصد آنان دختران بودند را با تجهیزات آموزشی حمایت کرده است. این سازمان همچنان گفته است که بیش از نیمی از مکتبهای افغانستان به آب آشامیدنی بهداشتی دسترسی ندارند.
سفارت آمریکا در افغانستان میگوید که دانشجویان افغانستانی بهویژه دختران، با وجود چالشها به پیشرفت در زمینههای بهداشت، آموزش و توسعه ادامه میدهند. این سفارتخانه نقش علم و دانشمندان را در شکلدهی به آیندهای روشن برای افغانستان مهم عنوان کرده است. سفارت آمریکا در افغانستان با نشر اعلامیهای در حساب کاربری ایکس خود به مناسبت روز جهانی علم، گفته است که به حمایت خود از دانشجویان و دانشمندان این کشور ادامه میدهد. در بخشی از اعلامیه آمده است: «ما به حمایت از کار دانشمندان، دانشجویان و مبتکران ادامه میدهیم، زیرا علم کلید صلح و رفاه است.» از روز جهانی علم برای صلح و توسعه، هر سال در 10 نوامبر تجلیل میشود. در این روز بر اهمیت علم در جامعه و ضرورت مشارکت عموم مردم در بحثهای مربوط به مسایل علمی تازه تاکید دارد. همچنین این روز بر ارتباط عمیق علم با زندگی روزمرهی افراد اشاره میکند. هدف از این روز، ایجاد پیوندی نزدیکتر میان علم و جامعه و آگاهسازی مردم از دستاوردهای علمی است. همچنان این روز بر نقش حیاتی دانشمندان در پیشرفت و آینده کشورهای مختلف تاکید میکند. این روز در حالی فرا رسیده است که اکنون یک هزار و ۱۴۷ روز میشود، دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان از رفتن به مکتب محروم هستند. این موضوع باعث شده است که میلیونها دختر افغانستانی از آموزش باز بمانند.
منابع محلی از ولایت کنر میگویند که نیروهای حکومت فعلی دو مرکز آموزشی دختران را در این ولایت تا اطلاع بعدی بسته کردهاند. دستکم سه امروز (دوشنبه، ۲۱ عقرب) به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این دو مرکز آموزشی دختران از چهارشنبه هفته گذشته به اینسو در ولسوالی غازیآباد این ولایت بسته شده است. منبع تاکید کرد که این دو مرکز با توافق مسوولان محلی حکومت فعلی و به حمایت موسسهی «گیتس» برای آموزشهای دینی و عصری دختران راهاندازی شده بود. منبع افزوده است که در این مرکز آموزشی آموزگاران زن برای دختران فارغ صنف دوازدهم آموزشهای عصری و دینی ارائه میکردند. منبع گفت که نیروهای حکومت فعلی به مسوولان این مراکز آموزشی هشدار دادهاند که در صورت سرپیچی از این امر و بازگشایی مراکز آموزشی بهشدت مجازات خواهند شد. مسوولان محلی حکومت سرپرست در کنر تا اکنون در این مورد چیزی نگفتهاند. این در حالی است که حکومت فعلی پس از تسلط دوباره بر افغانستان، دختران را از حق آموزش محروم کرده است. این دستور باعث شده است که چندین میلیون دختر و زنان از آموزش محروم شوند. پیش از نیز گزارشیهایی در مورد بسته شدن مراکز آموزشی دختران از سوی حکومت فعلی در نقاط مختلف کشور نشر شده بود.
سازمان جهانی خوراک و کشاورزی سازمان ملل متحد اعلام کرده است که برای دو هزار ۳۳۵ زن سرپرست در نورستان، ابزار باغبانی و بذری کمک کرده است. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این کمکها، با حمایت ادارهی توسعهی بینالمللی ایالات متحدهی آمریکا ارائه شده است. در ادامه آمده است که این کمکها در چهار ولسوالی (کامدیش، برگیمتال، دوآب و ندول) به زنان سرپرست توزیع شده است. سازمان جهانی خوراک و کشاورزی تاکید کرد که ۳۸۵ زن دیگر بستههای پرورش سمارق توزیع شده است. در ادامه آمده است که هدف از این کمکها را بهبود امنیت غذایی و تغذیه در جمعیتهای روستایی این کشور عنوان کرده است. قابل ذکر است که بیشترین جمعیت افغانستان در روستاها زندگی میکنند و زندگی آنان کشاورزی وابسته است. این در حالی است که برنامهی جهانی غذای سازمان ملل متحد گفته است که افغانستان ششمین کشور متاثر از تغییرهای آبوهواییست. بر اثر بحران آبوهوایی، بخش زراعت این کشور متاثر شده که سبب تشدید گرسنگی شده است. پیش از این نیز، نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد به زنان روستایی در بخشهای مختلف کمک کرده است.
استفانی لوز، رییس برنامه اسکان بشری ملل متحد در افغانستان میگوید که بسیاری از شهروندان روستانشین کشور به شهرها رو آورده و نقل مکان میکنند. خانم لوز فرصتهای شغلی، امرار معاش، آموزش بهتر و کسب درآمد را از دلایل عمده روآوردن شهروندان افغانستان به شهرها عنوان میکند. او تاکید کرد که وضعیت زنان و دختران افغانستان «وخیم» است و این بخشی از چالش پیشروی کار آنان است. رییس برنامه اسکان بشری سازمان ملل متحد در افغانستان گفت: «حکومت سرپرست قوانینی وضع کرده است که زنان را از زندگی عمومی محروم میکنند.» وی افزود: «از یک طرف اطمینان از اینکه زنان هنوز هم میتوانند برخی از فضاهای عمومی داشته باشند، بسیار مهم است؛ اما در عین حال به طور خاص مهم است که به آنان دسترسی داشته باشیم تا اطمینان حاصل شود که مکان مناسب برای آنان تهیه میشود.» استفانی لوز میگوید که هم اکنون سازمان ملل متحد در مورد چگونگی ایجاد فضاهایی که از نظر فرهنگی در محیط کنونی پذیرفته شده باشد و همچنین فضایی فراهم شود که زنان بتوانند بیرون از خانه خود ملاقات کنند و راه هایی برای خروج از خانه داشته باشند، در حال رایزنی است. در حالی این مقام سازمان ملل، وضعیت زنان و دختران افغانستان وخیم عنوان میکند که حکومت فعلی پس از تسلط دوباره شان بر کشور، محدودیتهای شدیدی را بر زنان و دختران در کشور اعمال کرده است. حکومت سرپرست زنان و دختران را از تحصیل، کار و آزادی رفتوآمد و همچنین بلند کردن صدای خود در خارج از خانه منع کرده است. همچنین اخیراً اداره بازرس ویژه ایالات متحده برای بازسازی افغانستان (سیگار) گفته است که قانون جدید حکومت فعلی، حقوق اساسی شهروندان افغانستان را محدود کرده است.