منابع محلی از ولایت فاریاب میگویند که یک زن ۲۵ ساله در ولسوالی گرزیوان این ولایت خود را حلقآویز کرده و به زندگیاش پایان داده است. دستکم دو منبع با تایید این رویداد گفتهاند که این زن جوان «آیکمال» نام داشت و روز دوشنبه (۲۶ قوس) در خانهاش در روستای «جر قلعه» از مربوطات ولسوالی گرزیوان خودکشی کرده است. منبع تاکید کرد که علت و انگیزهی خودکشی این زن را دعوای خانوادگی میباشد. منبع اما در مورد چگونگی این دعوا جزییات ارائه نکرده است. به گفتهی منابع، شوهر این زن از چندین سال به این طرف در کشور ترکیه کارگری میکند. مسوولان محلی در ولایت فاریاب دربارهی این قضیه به رسانهها چیزی نگفتهاند. ازدواجهای اجباری و خشونت خانگی از عوامل عمده خودکشی زنان و دختران در کشور عنوان میشود. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان و به ویژه در ولایات شمال کشور پس از تسلط حکومت فعلی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بیماریهای روانی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشیها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
آزمون شورای طبی موسوم به «ایگزیت» امسال نیز تنها از دانشآموختگان ذکور رشتههای طب معالجوی و دندانپزشکی اخذ میشود و در آن دختران حضور ندارند. ادارهی ملی امتحانات که تحت مدیریت حکومت سرپرست قرار دارد، جدول زمانی این آزمون را اعلام کرده و در اطلاعیهی خود تنها به اشتراک داوطلبان ذکور اشاره کرده است. این اداره با نشر خبرنامهای گفته است که ثبت معلومات بیومتریک داوطلبان از دوشنبه هفتهی آینده (۳ جدی) آغاز خواهد شد و آزمون نیز بهتاریخ هفتم جدی برگزار میشود. قابل ذکر است که سال گذشته هم آزمون شورای طبی تنها برای پسران برگزار شده بود و دختران در آن حضور نداشتند. شورای طبی گفته بود که در مرحلهی دوم، آزمون از دانشآموختگان دختر اخذ میشود، اما این وعده عملی نشد. باید گفت که بدون پاسکردن آزمون شورای طبی، دانشآموختگان رشتههای طبی نمیتوانند جواز کار اخذ کنند. حکومت سرپرست پس از حاکمیت خود آموزش و تحصیل دختران را منع کرده است. حکومت فعلی در تازهترین محدودیت خود، تحصیل دختران در رشتههای طبی در انستیتوتها را منع کرد. حکومت فعلی در حالی آموزش طبی را برای زنان و دختران منع کرده است که افغانستان با کمبود پرسنل صحی زن مواجه است. در همین حال در برخی مناطق تداوی بیماران زن توسط داکتران مرد نیز منع شده است. محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بمانند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
برنامه جهانی غذا اعلام کرده است که در سال ۲۰۲۵ میلادی، بیش از ۳.۵ میلیون کودک زیر پنج سال و ۱.۱۵ میلیون زن باردار و شیرده در افغانستان با سوءتغذیه حاد مواجه خواهند شد. این نهاد امروز (سهشنبه، ۲۷ جدی) با نشر گزارش و ارائهی آماری گفته است که سوءتغذیه در افغانستان نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیری داشته و بحران تغذیهای را در کشور تشدید کرده است. برنامه جهانی غذا دلیل اصلی این وضعیت را فقر شدید، بیماریهای گسترده و دسترسی محدود به خدمات بهداشتی عنوان کرده است. همچنین در ادامه این نهاد بر ضرورت اقدام فوری برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع تاکید کرده است. در گزارش برنامه جهانی غذا آمده است که ۱۱.۶ میلیون نفر معادل ۲۵ درصد جمعیت در مرحلهی بحران یا بدتر قرار دارند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۳ میلادی به ۱۵.۳ میلیون نفر رسیده بود. در ادامه آمده است که پیشبینیها نشان میدهد که در ماههای زمستانی بین نوامبر ۲۰۲۴ تا مارچ ۲۰۲۵، شمار افراد نیازمند به کمکهای فوری غذایی به ۱۴.۸ میلیون نفر افزایش خواهد یافت. در گزارش آمده است که سوءتغذیه در افغانستان به شدت در حال افزایش است و در سال ۲۰۲۵ میلادی، حدود ۳.۵ میلیون کودک زیر پنج سال و ۱.۱۵ میلیون زن باردار و شیرده در معرض سوءتغذیه حاد قرار دارند که این آمار در مقایسه با سال ۲۰۲۴ میلادی افزایشی ۲۸ درصدی را نشان میدهد. برنامه جهانی غذا تاکید کرده است که از هر ۱۰ خانواده در افغانستان، ۸ خانواده توان تأمین رژیم غذایی کافی را ندارند. این نهاد گفت که برای مقابله با این بحران، عملیات زمستانی خود را آغاز کرده و قصد دارد از نوامبر ۲۰۲۴ میلادی تا آپریل ۲۰۲۵ به بیش از شش میلیون نفر کمک غذایی ارائه دهد. در گزارش آمده است که از این تعداد، ۱.۵ میلیون نفر در مناطق صعبالعبور مانند بدخشان، بامیان، غور و دایکندی زندگی میکنند که با بارشهای سنگین برف مواجه خواهند شد. به گفتهی این نهاد، تا اکنون بیش از ۶۲ هزار تُن مواد غذایی به این مناطق ارسال شده و توزیع آن برای ۸۵۴ هزار نفر آغاز شده است. همچنین در بخشی از گزارش آمده است که نزدیک به ۸۱۹ هزار کودک و زنان باردار و شیرده تحت برنامههای پیشگیری از سوءتغذیهی این نهاد قرار گرفتهاند. برنامه جهانی غذا در ادامه بر ضرورت افزایش فوری حمایتهای بینالمللی تاکید کرده و هشدار داده است که بدون کمکهای موثر، دستاوردهای بهدستآمده در مقابله با بحران غذایی، افغانستان در خطر از بین رفتن قرار خواهد گرفت.
در ادامه مجازات بدنی افراد، دادگاه عالی حکومت سرپرست اعلام کرده است که دو زن و سه مرد به اتهام «زنا و روابط نامشروع» در ولایت پروان شلاق زده شدند. این دادگاه امروز (سهشنبه، ۲۷ قوس) با نشر خبرنامهای گفته است که سه تن از این افراد به جرم «زنا» و دو تن دیگر به اتهام «روابط نامشروع» در ورزشگاه شهر چاریکار، مرکز ولایت پروان از ۳۰ تا ۳۹ ضربه شلاق زده شدند. بر اساس این خبرنامه، یک تن از این افراد به شش سال زندان و ۳۹ ضربه شلاق، و دو تن دیگر هر کدام به سه سال حبس و همچنین ۳۰ و ۳۹ شلاق محکوم شدهاند. همچنان، دادگاه عالی افزوده است که یک تن دیگر به دو سال زندان محکوم شده و فردی دیگر تنها ۳۹ ضربه شلاق خورده است. مسوولان حکومت سرپرست میگویند که در حین اجزای تطبیق مجازات بدنی این دو زن و سه مرد، مقامهای محلی قضایی، والی پروان، مسوولان مختلف ادارههای محلی تحت مدیریت آنان در این ولایت و همچنین باشندگان محل حضور داشتهاند. در این خبرنامه آمده است که این حکم پس از تایيد دادگاه عالی بر این افراد تطبیق شده است. این در حالی است که حکومت سرپرست در نزدیک به دو ماه گذشته به شمول این ۵ فرد، ۱۴۵ نفر از جمله ۲۲ زن را در ولایتهای مختلف به اتهامهای گوناگون شلاق زدهاند. اجرای شلاق و سایر مجازاتهای بدنی در ملاءعام توسط حکومت فعلی با واکنشهای گسترده داخلی و بینالمللی نیز مواجه شده است. نهادهای حقوق بشری این اقدامات را ناقض حقوق بشر و کرامت انسانی میدانند و خواستار توقف فوری این مجازاتها شدهاند.
سفارت آمریکا برای افغانستان درتازهترین مورد، از نقض حقوق بشر، بهویژه حقوق زنان و دختران در افغانستان انتقاد کرده و گفته است که محروم ساختن زنان از دسترسی به آموزش، خدمات پزشکی و آزادی، «توهین و بیحرمتی» به کرامت و انسانیت آنان است. این سفارت با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که زنان و دختران در افغانستان بهطور «روزانه»، با چالشهای جدی در مسیر مبارزه برای دسترسی به حقوق اساسی خود مواجه هستند. سفارت آمریکا برای افغانستان با اشاره به نقل قولی از نلسون ماندیلا، نخستین رییس جمهوری افریقای جنوبی نوشته است: «انکار کردن از حقوق بشری افراد، به معنی زیر سوال بردن انسانیت آنان است.» این اظهارات در حالی از سوی سفارت آمریکا بیان میشود که افغانستان زیر حاکمیت حکومت فعلی با محدودیتهای شدید علیه زنان و دختران مواجه است. از جمله ممنوعیت تحصیل در دانشگاهها، محدودیت در کار و محدودیتهای گسترده در زندگی اجتماعی که همواره با واکنشهای گسترده بینالمللی روبرو شده است. کاردار سفارت آمریکا در افغانستان اکثراً از تصمیمگیریهای حکومت فعلی انتقاد کرده و در بسیاری موارد ابراز نگرانی کرده است. این در حالی است که کارشناسان سازمان ملل متحد بارها اقدامهای حکومت فعلی در برابر زنان افغانستانی را مصداق «آپارتاید جنسیتی» دانسته و خواستار پاسخگوکردن حکومت سرپرست در این زمینه شدهاند.
اتوود درست سه ماه بعد از شروع جنگجهانی دوم بهدنیا آمد. کودکی پرالتهابی را تجربه کرد و در نوجوانی و جوانی شاهد تلاطم جهان بود. او سرگذشت ندیمه را در بهار سال ۱۹۸۴، در برلین غربی و در جوار دیوار برلین نوشت. بنابراین میشود گفت آتوود جنگ و دیکتاتوری را خوب میشناسد و زیر سایهی اختناق زندگی کرده است. آتوود میداند دیکتاتورها چطور تا آخرین ذرهی زندگی را میبلعند. حکومت توصیف شده در سرگذشت ندیمه را میشود برآیندی از تمام حکومتهای دیکتاتوری دانست. سلب آزادیهای اجتماعی و فردی افراد، نظارت بر زندگی شخصی آنها، القای این تفکر که تنها راه سعادت همین است، تبعیضهای جنسیتی، طبقهبندی مردم، استفاده از مذهب بهعنوان ابزار، نابود کردن محیطزیست، بهرهبرداری از افراد ضعیفتر جامعه و… همهوهمه از ویژگیهای حکومتهای دیکتاتور هستند. او بهخوبی توانسته از پس توصیف این حکومتها بربیاید و اضطراب زیستن در چنین فضایی را برای خواننده ترسیم کند. «سعی میکنم زیاد فکر نکنم. حالا دیگر فکر کردن هم باید مثل چیزهای دیگر سهمیهبندی شود. خیلی از مسائل ارزش فکر کردن ندارند. فکر کردن فرصتهای آدم را از بین میبرد.» این جملهها را میتوان چکیدهی کتاب «سرگذشت ندیمه» و بهطور کلی آثار پادآرمانشهری دانست. شما حق فکر کردن ندارید؛ دیگرانی هستند که خودشان را محق میدانند به جای شما فکر کنند، به جای شما تصمیم بگیرند و حتی به جای شما زندگی کنند. پادآرمانشهری به معنای ویران شدن آرمانهاست و برای نسل بشر هیچ آرمانی والاتر از آزادی نیست. همهچیز از ترور رییسجمهوری در ماساچوست شروع میشود. گروه ناشناسی با عقاید افراطی مذهبی حکومت را بهدست میگیرند و جمهوری گیلیاد را تشکیل میدهند. گیلیاد قاتل زندگی است؛ حکومتی ضد زن، که زنها را تنها ابزاری برای تولید مثل میداند. در این حکومت همهچیز نابود شده؛ محیطزیست، جامعه، روابط و اخلاقیات. در گیلیاد تمام قراردادها و قوانین قبلی از جمله طلاق، سقط جنین و ازدواج مجدد لغو میشود و زنان تبدیل به اموال مردان میشوند و تمام حقوق مدنی و اجتماعیشان از بین میرود. ناظرهای حکومت با نام «چشمهای خدا»، مدام افراد را زیر نظر دارند و خفقان به شدت بر زندگی افراد سایه انداخته است. زنها در این حکومت باید بر اساس طبقهشان لباس بپوشند. بالاترین طبقه یعنی همسران فرماندهان لباس سبزآبی بر تن دارند، ندیمهها لباس قرمز، عمهها که مسئول آموزش کلفتها هستند لباس قهوهای، مارتاها (زنان ناباروری که کار و آشپزی می کنند) لباس سبز و… در این بین ندیمهها تنها ابزارهایی برای باروری هستند. زنانی قرمزپوش که حق خواندن و نوشتن و حتی حرف زدن ندارند و برای باروری به خانهی فرماندهان تعیین شده میروند چون در این حکومت بسیاری از افراد عقیم شدهاند. هر فرماندهای که همسرش قادر به فرزندآوری نیست، یک ندیمه دریافت میکند و در صورت تولد فرزند ترفیع میگیرد؛ ندیمه هم به خانهی دیگری میرود تا فرزند دیگری به دنیا بیاورد. داستان از نگاه یکی از همین ندیمهها روایت میشود؛ «آفرد»، زنی که قبلاً زندگی خوبی با همسر و دخترش داشته و حالا سعی میکند در این فضای وهمآلود، هویتش را نگه دارد. آفرد هنوز گذشته را به یاد دارد و نمیخواهد فراموش کند، هر چند تمام سعی گیلیاد بر این است که گذشته را از زنها بگیرد و به آنها بقبولاند زندگی همین است که هست! با تمام تلاش سران گیلیاد، جنبشهایی برای پس گرفتن زندگی پدید آمدهاند. سرگذشت ندیمه تلنگری است بر تعصب و ظلم. اگرچه امروزه زنها بسیاری از حقوقشان را بهدست آوردهاند و نگاهها به حقوق زن تغییر کرده است، بااینحال رمان آتوود هنوز میتواند هشداری برای آینده باشد. در ضمن کتاب بهغیر از مسئلهی زنان دغدغهی محیطزیستی نیز دارد و در اینباره هشدار داده است. مارگارت آتوود در اثر مشهورش جهانی را ترسیم کرده که وقوعش چندان هم غیر ممکن بهنظر نمیرسد؛ در واقع رمان آینهای جادویی است که به جامعهی جهانی نشان میدهد اگر در مقابل حکومتهای تمامیتخواه، آسیبهای زیستمحیطی، نقض حقوق زنان و… سکوت کند، چه چیزهایی در انتظارش است. آتوود استاد پرداختن به جزئیات و استفاده از نمادهاست. همین مهارت باعث شده سرگذشت ندیمه در ذهن مخاطب کاملاً باورپذیر ساخته و پرداخته شود و صرفاً اثری تخیلی بهشمار نیاید. گیلیاد برگرفته از نام شهری در اردن است و در عهد عتیق از آن یاد شده است. چشمهای ناظر نماد حکومتهای تمامیتخواهی هستند که در تمام ابعاد زندگی و حتی در ذهن و فکرتان سرک میکشند چون از آزادی، از رویاپردازی و از جسارت وحشت دارند و میخواهند بالهای افکار شما را بچینند. عقیم بودن بسیاری از مردم میتواند هشداری برای تغذیهی غلط، هوای آلوده، مواد سمی و سبک زندگی ویرانکننده باشد. ندیمهها و بهخصوص راوی یعنی آفرد نماد زناناند! زنان ستمدیدهای که هویت و شخصیتشان را از دست میدهند و تنها به مثابهی ابزار تولید مثل و جنس دوم شناخته میشوند. با وجود گذشت سالها از زمان انتشار کتاب، هنوز در گوشههایی از دنیا با زنان اینگونه رفتار میشود. در این کتاب ما با این زنان همراه میشویم و میتوانیم رنجشان را به شکل ملموسی درک کنیم. نویسنده هشدار میدهد که به بند کشیدن زنان به بند کشیدن زندگی و انسانیت است و نباید در مورد حقوق زنان سکوت کرد و بیتفاوت بود. همانطور که گفتیم رنگها در این شاهکار نویسنده نقش بسیار مهمی دارند. لباسهای ندیمهها به رنگ قرمز است و نمادی از باروری، قدرت جنسی، شور و اشتیاق و حیاتبخشی بهشمار میرود. لباس همسرهای فرماندهها سبزآبی است و نشانهی غم و تسلیمشدن محسوب میشود. عمهها به عنوان محافظان ندیمهها لباس قهوهای به تن دارند که نمادی از قدرت و صلابت است. زنان عقیم، بیوهها، طرد شدهها و مجرمها لباسهای مندرس خاکستری به تن دارند که در واقع نمادی از بیاهمیتی و طردشدگی آنهاست. و بهطور کلی سرگذشت ندیمه نماد حکومتهای دیکتاتور و افراطگر است. حکومتهایی متعصب و ظالم که دشمن آزادی، رهایی و تمام آرمانهای بشری هستند. احاطهی این حکومتها بر جهان میتواند به ضرر همهی انسانها تمام شود و آیندهی بشر را به نابودی و انحطاط بکشاند. طبق بررسیها هر وقت جهان با بحران یا جنگ یا اتفاق سیاسی مهمی روبهرو شده، بازار مطالعهی سرگذشت ندیمه هم داغ شده است. در ضمن این کتاب بسیاری از رکوردها را جابهجا کرده و چه در دنیای ادبیات و چه در دنیای سینما، مخاطبان بسیار زیادی دارد. این نشان میدهد مردم با اهالی گیلیاد همذاتپنداری میکنند و آتوود توانسته بهخوبی آیندهی حکومتهای دیکتاتوری را نشان بدهد و در نقش یک هشداردهنده عمل کند. این اثر علاوهبر خوانندگان، تحسین و تمجید منتقدان و نشریات را نیز برانگیخت. بسیاری از منتقدان صراحت و جزئیات اثر او را ستودند و از آن بهعنوان اثری هشداردهنده یاد کردند. در ادامه بعضی از نظرات را با هم مرور میکنیم: واشنگتن پست: «سرگذشت ندیمه رمانی است آمیخته با طنز، هراس و هشدار که از تلفیق تاریک سیاست و روابط زن و مرد بهشکلی هنرمندانه پرده برمیدارد. رمان اتوود به لحاظ تخیل آیندهنگرش، از جهاتی، کتاب ۱۹۸۴ اثر اورول را تداعی میکند.» روزنامه هیوستون کرونیکل: «اتوود بسیاری از احتمالات امروزی را انتخاب میکند و آنها را به منطق و نتیجهگیریهای دلخراش خود میکشاند. رمانی عالی درباره مسیرهایی که زندگی ما در حال حرکت است… تا زمانی که هنوز مجاز است، آن را بخوانید.» آمازون: «خنده دار، غیرمنتظره، هولناک، و در کل قانع کننده، سرگذشت ندیمه در عین حال استفاده از طنز تند، هشداری هولناک است.» نیویورکتایمز: «طنز تلخی که نویسنده ماهرانه به کار برده، باعث شده تا اکثر کنشهای داستانی و گفتگوها همزمان خندهدار و هرسناک باشند.» استقبالهای بینظیر از رمان سرگذشت ندیمه و سریال اقتباس شده بر اساس آن نشان میدهد رفتن دنیا به سمت تاریکی و دیکتاتوری دغدغهای جمعی است. نشان میدهد همهی ما در ناخودآگاهمان میدانیم که جهل و عطش قدرت تا چه حد قدرتمندند و میتواند تمامی آرمانهایی را که نسل بشر با سالها تلاش به دست آورده نابود کنند و انسانها به سالها پیش برگردانند. چنین آثار در واقع تلنگریاند بر جهان که هرگز تاریکی و دیکتاتوری را دستکم نگیرد و از آن ساده عبور نکند. نویسنده: قدسیه امینی
سازمان عفو بینالملل از ممنوع شدن آموزش دختران در انستیتوتهای صحی به شدت انتقاد کرده و حکومت سرپرست افغانستان خواسته است که بهگونه فوری به آزار و اذیت جنسیتی و سرکوب زنان پایان دهند. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حکومت فعلی با منع دختران از تحصیل در رشتههای پزشکی و نیمه حرفهای، آخرین فرصتهای باقیمانده برای تحصیلات زنان در افغانستان را از بین میبرند. باید گفت که مقامهای حکومت فعلی دو هفته پیش تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را منع کردند و پیش از آن نیز قانون امر به معروف و نهی از منکر را نافذ اعلام کرده بودند که حتا شنیدهشدن صدای زنان در خارج از خانه منع شده است. محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بمانند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
برنامه جهانی غذا در تازهترین مورد اعلام کرده است که برای ادامهی فعالیت خود در شش ماه آینده در افغانستان به ۷۱۸ میلیون دالر بودجه نیاز دارد. این برنامه امروز (سهشنبه، ۲۷ قوس) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که ۱۵ میلیون نفر در افغانستان نمیدانند وعده غذایی بعدیشان از کجا میآید. در ادامه آمده است که کمکهای زمستانی خود را برای بیش از شش میلیون نفر از نوامبر ۲۰۲۴ تا اپریل ۲۰۲۵ آغاز کرده است؛ از جمله برای ۱.۵ میلیون نفر که در مناطق دشوارگذر شاهد بارش برف سنگین هستند. برنامه جهانی غذا تاکید کرده است که در ولایتهای بدخشان، بامیان، غور و دایکندی بیش از ۶۲ هزار تن مواد غذایی آماده شده است. همچنین برنامه جهانی غذا چند پیش از این گفته بود که حدود ۱۲ میلیون نفر در افغانستان نمیدانند وعده غذایی بعدیشان از کجا میآید. با این وجود اوچا یا دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانهی سازمان ملل متحد در سال جاری میلادی برای کمکرسانی به مردم افغانستان ۳.۰۶ میلیارد دالر بودجه درخواست کرده بود؛ اما گفته میشود ۳۷.۵ درصد از این بودجه تأمین شده است. بهگفتهی اوچا، بیش از ۲۳ میلیون نفر در افغانستان نیاز به کمک دارند. در همین حال، این دفتر از مسوولان حکومت سرپرست خواسته است که تمام اقدامات محدودکننده خود بر زنان را لغو کرده و به حقوق بشر احترام بگذارند.
توماس نیکلسون، نمایندهی ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان اعلام کرده است که در دیدارهایش با مقامهای حکومت سرپرست مسألهی ممنوعیت تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را مطرح کرده، اما آنان نتوانستند توضیحی در مورد علت صدور این دستور بدهند. آقای نیکلسون با نشر اعلامیهای گفته است که او بین روزهای ۱۸ تا ۲۲ قوس در افغانستان بود و با مقامهای حکومت فعلی از جمله مولوی عبدالکبیر، معاون سیاسی نخستوزیر حکومت، سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، اعضای جامعهی مدنی، زنان، تاجران و خبرنگاران دیدار کرد. او تاکید کرد که مقامهای حکومت فعلی در این دیدارها نتوانستند در مورد پیآمدهای «فاجعهبار» ممنوعیت تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی بر سلامت زنان و کودکان توضیحی ارائه کنند. نمایندهی ویژه اتحادیه اروپا افزوده است که حکومت فعلی همچنان هیچ برنامهی مشخصی برای لغو این تصمیم و ممنوعیت آموزش دختران در مکاتب متوسطه و لیسه و دانشگاهها ندارند. او افزود که در دیدارهایش با مقامهای حکومت فعلی و سایر افراد، در مورد قانون امر به معروف و نهی از منکر نیز بحث کرده است. وی گفت: «بسیاری از افغانها توضیح دادند که چگونه این قانون کار شرکتها و سازمانها را پیچیدهتر کرده است و تأثیر شدیدی بر توانایی زنان برای رفتوآمد، کار، دسترسی به خدمات و تأمین خانوادههایشان گذاشته است.» این مقام اروپایی میگوید که چالشهای ناشی از قانون امر به معروف و نهی از منکر برای شرکای اتحادیه اروپا، منجر به افزایش هزینههای ارائهی کمک به مردم افغانستان و کاهش فضای عملیاتی شده است. باید گفت که مقامهای حکومت فعلی دو هفته پیش تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را منع کردند و پیش از آن نیز قانون امر به معروف و نهی از منکر را نافذ اعلام کرده بودند که حتا شنیدهشدن صدای زنان در خارج از خانه منع شده است. اتحادیه اروپا پس از تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، به ارائهی کمک بشردوستانه به این کشور ادامه داده است، اما همزمان نگرانیهای خود را از نقض حقوقبشر، بهویژه حقوق زنان ابراز کرده است.
منابع محلی از ولایت تخار میگویند که یک دختر ۱۷ساله در مرکز این ولایت با خوردن مرگ موش خودکشی کرده است. دستکم دو منبع به رسانهها گوهرشاد گفتهاند که این دختر ۱۷ ساله شام روز گذشته (دوشنبه، ۲۶ قوس) با خوردن مرگ موش به زندگیاش پایان داده است. این دختر نوجوان ثریا نام داشت و باشنده منطقه خطایان از مربوطات شهر تالقان، مرکز تخار بوده است. منبع تاکید کرد که این دختر بدون رضایت توسط خانوادهاش با یک مرد نامزد شده بود. منبع افزود که مسوولان محلی جسد این دختر را جهت تحقیقات به طب عدلی شفاخانه ولایتی تخار منتقل کردند. مقامهای محلی حکومت سرپرست در ولایت تخار تا اکنون در این مورد چیزی نگفتهاند. ازدواجهای اجباری و خشونت خانگی از عوامل عمده خودکشی زنان و دختران در کشور عنوان میشود. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان و به ویژه در ولایات شرق کشور پس از تسلط حکومت فعلی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بیماریهای روانی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشیها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.