سفارت آمریکا برای افغانستان بهمناسبت «روز جهانی محو خشونت علیه زنان» و آغاز کارزار ۱۶ روزهی مبارزه با خشونت مبتنی بر جنسیت، اعلام کرده است که زنان و دختران افغانستان همچنان با خشونت، تبعیض و بیعدالتی مواجه هستند. این سفارت (سهشنبهشب، ۶ قوس) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «هر زنی سزاوار آن است که بدون ترس زندگی کند.» سفارت آمریکا گفته است که ما در کنار زنان افغانستان هستیم. این سفارت تاکید کرد: «بیایید با هم کار کنیم تا آیندهای را ایجاد کنیم که در آن زنان قدرت داشته باشند، محافظت شوند و احترام داشته باشند.» این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیتهای گستردهای بر حقوق و آزادیهای اساسی زنان وضع و آنان را از حق کار و آموزش محروم کرده است. محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
برچسب: زنان
منابع محلی از ولایت هرات میگویند که نیروهای امر به معروف و نهی از منکر تمام کافههای ویژه زنان را در هرات بستهاند. دستکم سه منبع تأیید کردهاند که تمام کافههای ویژه زنان از سوی ریاست امر به معروف حکومت سرپرست در هرات بسته شده است. منبع گفت که پس از محرومیت دختران از آموزش و تحصیل، شماری از دختران و زنان اقدام به ایجاد کافههای مخصوص زنان کرده بودند. براساس معلومات موجود، دستکم پنج کافه ویژه زنان در هرات فعالیت میکردند که در روزهای اخیر مأموران امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست به اتهام پخش موسیقی و رفتوآمد زنان آنها را مسدود کردهاند. مسوولان محلی حکومت سرپرست در هرات تا اکنون بهطور رسمی در این باره چیزی نگفتهاند. این در حالی است که زنان و دختران بیش از سه سال تسلط حکومت فعلی با سرکوب سیستماتیک روبرو شدهاند. محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد میگوید که زنان و دختران در افغانستان با محدودیتهای شدید روبرو هستند. این نهاد امروز (سهشنبه، ۶ قوس) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که صدای زنان افغانستان خاموش شده است. در ادامه آمده است که حقوق زنان و دختران افغانستان نقض شده و آنان بیشتر آسیبپذیر شدهاند. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد همچنان از کارزار ۱۶ روزه جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان حمایت کرده است. اوچا از همه خواسته است که با اشتراک در این کمپین جهانی از پایان خشونت علیه زنان حمایت کنند. این در حالی است که پس از تسلط دوباره حکومت سرپرست بر افغانستان، این گروه محدودیتهای شدیدی را علیه شهروندان کشور، بهویژه زنان وضع کرده است. همچنین پیش از این نیز مدافعان حقوق زنان و برخی از نهادهای بینالمللی از افزایش نقض حقوق زنان از سوی حکومت فعلی نگرانی کرده بودند.
مارگارت اتوود یکی از تحسینشدهترین نویسندگان عصر حاضر، از آن دست هنرمندانی است که می توان نام «همهفنحریف» را بر آنها نهاد. نویسنده، منتقد ادبی و شاعر پرکاری که نهتنها بهواسطهی درخشش در عرصهی ادبیات، بلکه به دلیل ویژگیهای شخصیتی و فعالیتهای انساندوستانهاش مقبولیت و محبوبیت بالایی نزد هواداران خود کسب کرده است. با اینکه آثار ادبی اتوود اغلب با مضامین فمنیستی و اسطورهایاش شناخته شده و در حوزهی ادبیات علمی-تخیلی قرار میگیرد، اما سبک نوشتاری او از فرمولهای عادی این ژانر گذر کرده و به شیوهای نمادین، مرزهای رئالیسم سنتی را گسترش میدهد؛ از این رو مرور زندگینامه او و مسیری که جهت خلق آثار ارزشمندی چون رمان «سرگذشت ندیمه» پیموده است، برای علاقهمندان به ادبیات از جذابیت و برای متخصصان این امر از اهمیت بالایی برخوردار است. مارگارت النور اتوود، در سال ۱۹۳۹ م. در اوتاوای کانادا متولد شد. پدرش، کارل ادموند اتوود، حشرهشناس و مادرش، مارگارت دوروتی کیلام، متخصص تغذیه بود. مارگارت که فعالیت ادبی خود را با نوشتن نمایشنامه و سرودن شعر در سن شش سالگی آغاز کرده بود، در شانزده سالگی تصمیم گرفت نویسندگی را بهصورت جدی دنبال کند. او در سال ۱۹۵۷ میلادی تحصیلاتش را در کالج ویکتوریای دانشگاه تورنتو آغازکرد و در سال ۱۹۶۱ با مدرک لیسانس در رشتهی اصلی ادبیات انگلیسی، و فلسفه و زبان فرانسوی به عنوان رشتههای جنبی فارغالتحصیل شد. این دورهی چهار ساله در زندگی حرفهای مارگارت اتوود از اهمیت زیادی برخوردار بود، چرا که علاوهبر آشنایی با ادبیات انگلیسی، امکان انتشار اشعار و مقالاتش را در نشریهی ادبی کالج فراهم آورد. اتوود در اواخر سال ۱۹۶۱ و پس از کسب مدال ای.جی. پرات برای کتاب اشعارش به نام «همزاد پرسفونه»، تحصیلات عالیهی خود را با استفاده از بورسیه در کالج رادکلیف هاروارد پی گرفت و در سال ۱۹۶۹ مدرک ارشد خود را از این کالج دریافت کرد. او در ادامه جهت تحصیل در مقطع دکترا به دانشگاه هاروارد رفت، اما پس از دو سال، پایاننامهی خود را نیمهکاره رها کرده و به دنیای نویسندگی بازگشت. با اینکه این تصمیم امکان کسب درجهی دکترای آکادمیک را از اتوود سلب کرد، اما او بعدها توانست مدارک افتخاری متعددی را از دانشگاههای معتبری چون آکسفورد و کمبریج دریافت کند. از دیگرسو، مارگارت به وجه دیگر آموزش نیز علاقهمند بود و سالها در کنار نویسندگی به تدریس در دانشگاههای مطرحی چون بریتیش کلمبیا، سر ژرژ ویلیام، آلبرتا، یورک، آلاباما و نیویورک پرداخت. اولین اثر مارگارت اتوود که به شکل گسترده و عمومی وارد بازار نشر شد، مجموعهای از اشعار او بود که در سال ۱۹۶۶ به چاپ رسید. از آن روز تاکنون، اگرچه نوشتن رمان دغدغهی اصلی او بوده و غالباً با این عنوان شناخته میشود، اما چندین کتاب شعر و داستان کوتاه نیز منتشر نموده است. در اوایل دههی ۶۰ میلادی که ریشهیابی علل حس حقارت کاناداییها به یکی از بحثهای روز محیطهای آکادمیک بدل شده بود، مارگارت اتوود مطالعه در فرهنگ کشورش را آغاز کرد. او این موضوع را با محوریت پاسخ به این پرسش که «چرا کانادا نویسنده ندارد؟» شروع کرد، اما خیلی زود به این نتیجه رسید که کانادا نویسندگان زیادی دارد، اما فرهنگ مهاجرنشین همواره نسبت به حضور آنها بیاعتنا بوده است. این بیتوجهی به استعدادهای کشور برای اتوود عجیب و ناامیدکننده مینمود و باعث شد با نگارش یک اثر غیرداستانی به نام «بقا: راهنمای موضوعی برای ادبیات کانادا» به بررسی حس حقارت در میان اهالی کانادا بپردازد. نتیجهی جالبتوجه اتوود از نگارش این کتاب آن بود که هر کشوری در دل خود نمادی یگانه و وحدتبخش دارد و نماد کانادا، بقا است؛ برای کاشفین اولیه، بقا در معنای فیزیکی آن و سپس بقای فرهنگی در برابر نفوذ فراگیر آمریکا. ورود مارگارت اتوود به عرصهی نگارش رمان با انتشار «زن خوراکی» در سال ۱۹۶۹ اتفاق افتاد. بسیاری از منتقدان، از این اثر -که در قالب یک طنز اجتماعی به نقد مصرفگرایی در آمریکای شمالی میپردازد- به عنوان منشأ گرایشهای فمینیستی اتوود در آثار متأخر او یاد میکنند. از مارگارت اتوود در دههی ۷۰ میلادی سه رمان به نامهای «سرپوش» (۱۹۷۲)، «بانو اوراکل» (۱۹۷۶) و «زندگی پیش از انسان» (۱۹۷۹) منتشر شد که محوریت هرسه، مانند رمان اول او، بررسی هویت و ساختارهای جنسیتی-اجتماعی بود. از میان آثار منتشرشدهی اتوود تا آن دوران، رمان سرپوش در کنار اولین تکنگاری غیرداستانی او، بقا، به تثبیت اتوود به عنوان یک صدای مهم و نوظهور در ادبیات کانادا کمک کرد. شهرت ادبی اتوود در دههی ۸۰ میلادی با انتشار کتاب «آسیبهای بدنی» ادامه یافت، اما آنچه نام او را در این دهه بر سر زبانها انداخت، انتشار رمان «سرگذشت ندیمه» در سال ۱۹۸۵ بود. از دیگر آثار مطرح مارگارت اتوود میتوان به نهمین رمان او با نام «چشم گربه» اشاره کرد. این کتاب که برای نخستین بار در سال ۱۹۸۸ منتشر شد با درونمایههای اجتماعیاش، داستان زندگی ایلین ریزلی، نقاشی سالخورده را روایت میکند که بعد از سالها برای برگزاری نمایشگاه به زادگاهش بازمیگردد و خاطرات گذشتهاش را مرور میکند. این رمان فضای اجتماعی و فرهنگی کانادا را در میانهی قرن بیستم، از جنگ جهانی دوم تا اواخر دههی ۸۰ میلادی بهخوبی نشان میدهد و عناصر فرهنگی آن زمان همچون جنبشهای متعدد هنر مدرن و فمینیسم را به تصویر میکشد. علاوهبر رمانهای اتوود، داستانهای کوتاه او نیز جهت اقتباس مورد استقبال قرار گرفت و سریال ششقسمتی «داستانهای اتوود» که هر قسمت آن با اقتباس از یکی از داستانهای کوتاه مارگارت اتوود ساختهشدهبود، در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. فیلم «سرپوش» و سریال «نام مستعار گریس» آثار نمایشی دیگری بودند که با اقتباس از کتابهایی با همین نام، در سالهای ۱۹۸۱ و ۲۰۱۷ در اختیار علاقهمندان به هنرهای نمایشی و طرفداران آثار اتوود قرار گرفتند. مارگارت که از کودکی آرزو داشت به یک نقاش بزرگ تبدیل شود، با اینکه در نهایت مسیر متفاوتی را در جهان خلق آثار هنری برای خود برگزید، اما تصویرگری جلد بسیاری از کتابهای شعر خود را عهدهدار شد. او بارها بیان کرده است که ممکن است پس از بازنشستگی از نویسندگی، به نقاشی روی آورد. مارگارت که به ژانر علمی-تخیلی علاقهی ویژهای دارد و از سرآمدان این عرصه به شمار میرود، در واکنش به مشکلات زیاد پیرامون تورهای ادبی، ایدهی «قلم طویل» را مطرح کرد که برای نویسندگان این فرصت را فراهم میکند تا با استفاده از اینترنت، کتابهای خود را برای طرفدارانشان به صورت مجازی امضا کنند. این ایده که اولین بار در سال ۲۰۰۴ توسط اتوود مطرح شد و در نگاه اول برگرفته از یکی از داستانهای علمی-تخیلی خود او به نظر میرسید، در کمتر از دو سال به واقعیت بدل شد. اتوود همچنین اولین نویسندهای است که در پروژهی «کتابخانهی آینده» شرکت کرده است. این پروژه به صورت سالانه و به مدت صد سال، اثری را از یک نویسنده دریافت میکند تا مجموعهای حاصل شود که قرار است در سال ۲۱۱۴ به انتشار برسد. هنرمندی اسکاتلندی به نام کِیتی پترسون این ایده را خلق کرد و برای اجرای آن درختان بسیاری در نروژ کاشت تا در آینده برای چاپ کتابهای این پروژه مورد استفاده قرار گیرد. اتوود یکی از بنیانگذاران بنیاد نویسندگان کانادا است؛ سازمانی غیرانتفاعی که برای پشتیبانی از جامعهی نویسندگان کانادا میکوشد. کسب جوایز برجستهی متعدد در شاخههای مختلف ادبیات، جوایزی همچون بوکر، آرتور سی. کلارک، گاورنر جنرال، ریتز همینگوی پاریس، پرنسس آستوریاس و... گواهی بر نبوغ و تواناییهای کمنظیر این نویسندهی برجستهی کانادایی است. او از معدود نویسندگانی است که شش بار نامزد دریافت جایزهی معتبر بوکر و دو بار موفق به کسب آن شده است و همچنین، بارها در مرحلهی پایانی جایزهی گاورنر جنرال کانادا حضور داشته و دو بار آن را به دست آورده است. این دستاوردها به همراه سایر فعالیتهای ادبی و غیرادبی او، در سال ۲۰۰۱ نام مارگارت اتوود را در میان ستارهداران پیادهراه مشاهیر کانادا قرار داد. نویسنده: قدسیه امینی
منابع محلی از ولایت فاریاب میگویند که براثر وقوع دو حادثهی ترافیکی در این ولایت شش نفر جان باخته و هشت نفر دیگر زخم برداشتهاند. دستکم سه منبع گفتهاند که در حادثهی نخست روز (جمعه، ۲ قوس) در شاهراه میمنه-شبرغان، یک موتر «پروبکس» از جاده منحرف شده و در نتیجه آن چهار نفر جان باخته و شش نفر دیگر زخم برداشتهاند. منبع تاکید کرد که زخمیهای این رویداد به شفاخانهی دولتی جوزجان انتقال داده شدهاند. طبق معلومات موجود، سرنشینان این موتر باشندگان ولایت سرپل بودند که از کشور ایران به خانه بر میگشتند. همچنین در حادثه دیگر، براثر واژگونی یک موتر نوع «پروبکس» در منطقهی «گلدره»ی ولسوالی پشتونکوت، یک زن و یک کودک جانباخته و راننده و یک زن دیگر زخم برداشتهاند. منبع گفت که این حادثه نیز دیروز (جمعه، ۲ قوس) رخ داده است. این موتر به طرف ولسوالی گرزیوان در حرکت بوده است. علت هر دو حادثهی ترافیکی بیتوجهی رانندگان بیان شده است. قابل ذکر است که در یک سال اخیر وقوع حوادث ترافیکی در کشور افزایش چشمگیر داشته است. طبق معلومات موجود، در یک سال اخیر حوادث ترافیکی در کشور دستکم جان یک هزار و ۵۲۴ نفر را گرفته و سه هزار و ۳۱۹ زخمی برجای گذاشته است.
دادگاه عالی حکومت سرپرست اعلام کرده است که یک زن در ولسوالی «باک» ولایت خوست به اتهام «فساد اخلاقی» در ملاءعام شلاق زده شده است. این دادگاه با نشر اعلامیهای گفته است که این زن روز گذشته (سهشنبه، ۲۹ عقرب) براساس حکم محکمهی ابتدائیهی ولسوالی باک خوست شلاق زده شده است. در اعلامیه آمده است که براساس تصمیم دادگاه، این زن ۳۹ ضربه شلاق زده شده و به پنج ماه حبس تنفیذی نیز محکوم شده است. دادگاه عالی تاکید کرده است که حکم شلاق بر این زن با حضور مقامها و کارمندان محلی حکومتی و شماری از باشندگان محل اجرا شده است. قابل ذکر است که این دومین زن است که در یک شبانهروز اخیر از سوی حکومت فعلی در ملاءعام شلاق زده میشود. حکومت فعلی یک زن دیگر را در مرکز ولایت بغلان در ملاءعام شلاق زده بود. قابل ذکر است که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان بارها افراد متهم را در ملاءعام شلاق زدهاند و شش نفر را در حضور صدها تماشاگر اعدام کردهاند. همچنین نهادهای حقوق بشری اعدام و مجازات بدنی افراد متهم را خلاف قوانین بینالمللی و کرامت انسانی میدانند و خواستار توقف آن هستند، اما تا اکنون حکومت فعلی به خواستههای آنان تن نداده است.
صندوق جمعیت سازمان ملل متحد اعلام کرده است که هوای سرد و بارش برف در مناطق روستایی افغانستان دسترسی زنان به خدمات بهداشتی را دشوار میکند. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود گفته است که امسال به حمایت استرالیا به ۲.۴ میلیون شهروند افغانستان که بیشترشان زنان هستند، خدمات نجاتبخش ارائه کرده است. صندوق جمعیت ملل متحد تاکید کرد که برای مقابله با چالش دسترسی زنان به خدمات بهداشتی در فصل زمستان، در هشت انبار منطقهای در سراسر افغانستان تجهیزات پزشکی ذخیره کرده است. به گفته این سازمان، دسترسی زنان و مادران به مراقبتهای بهداشتی، از جمله حضور کارکنان ماهر برای زایمان و خدمات اولیه در مواقع اضطراری، کاهش پیدا میکند و این موضوع منجر به افزایش مرگومیر و بیماریهای دیگر میشود. صندوق جمعیت ملل متحد افزود: «ما با شرکای خود در حال ارائه خدمات نجاتدهنده سلامت مادران به زنان و دختران در مناطق دورافتاده افغانستان هستیم.» همچنین این سازمان در یادداشتی دیگر نوشته است که از ماه جنوری تا اکتبر سال جاری میلادی، به ۲.۴ میلیون شهروند افغانستان که ۸۰ درصد آنها زنان و دختران بودند، خدمات حیاتی نجاتبخش ارائه کرده است. به گفته این سازمان، این کمکها با حمایت مالی استرالیا به مردم افغانستان فراهم شده است. پیشتر این نهاد وابسته به سازمان ملل از ارائه کمکهای حیاتی به ۳.۵ میلیون مادر و زن باردار در افغانستان خبر داده و تاکید کرده بود که زنان باردار و زنانی که تازه مادر شدهاند، به دلیل بحران جاری با خطرات و آسیبپذیریهای بیشتری روبرو هستند.
دادگاه عالی حکومت سرپرست درتازهترین اعلام کرده است که یک زن را در ولایت بغلان به اتهام «قوادی» در ملاءعام شلاق زده است. این دادگاه امروز (سهشنبه، ۲۹ عقرب) با نشر اعلامیهای گفته است که این زن روز گذشته براساس حکم محکمهی ابتدائیهی شهری بغلان شلاق زده شده است. در ادامه آمده است که این زن ۳۰ ضربه شلاق زده شده و به شش ماه حبس تنفیذی نیز محکوم شده است. دادگاه عالی حکومت فعلی افزود که حکم شلاق بر این زن در حضور کارمندان نظامی و غیرنظامی ادارات محلی و شماری از باشندگان بغلان اجرا شده است. قابل ذکر است که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان بارها افراد متهم را در ملاءعام شلاق زدهاند و شش نفر را در حضور صدها تماشاگر اعدام کردهاند. همچنین نهادهای حقوق بشری اعدام و مجازات بدنی افراد متهم را خلاف قوانین بینالمللی و کرامت انسانی میدانند و خواستار توقف آن هستند، اما تا اکنون حکومت فعلی به خواستههای آنان تن نداده است.
منابع محلی از فاریاب ولایت میگویند که یک دختر ۱۶ ساله به دلیل ازدواج اجباری که هفتهی گذشته با خوردن تیزاب اقدام به خودکشی کرده بود، فوت کرده است. دستکم دو منبع از نزدیکان این دختر به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این دختر «پریما» نام داشت و باشندهی روستای «کولیان» از مربوطات ولسوالی بلچراغ بود. منبع گفت که پریما روز چهارشنبه هفتهی گذشته با خوردن تیزاب اقدام به خودکشی کرده بود، اما روز (یکشنبه، ۲۶ عقرب) در شفاخانهی ولایتی بلخ جان باخته است. منبع تاکید کرد که دلیل و انگیزهی خودکشی این دختر ازدواج اجباری میباشد. منبع در مورد این ازدواج جزییات بیشتر ارائه نکرده است. مقامهای محلی در ولایت فاریاب تا اکنون دربارهی این قضیه اظهارنظر نکردهاند. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان و به ویژه در ولایت شرق کشور پس از تسلط حکومت فعلی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بیماریهای روانی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشیها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
نویسنده: مهدی مظفری زنان افغانستان، در طول تاریخ پرآشوب این کشور، مبارزهای سترگ و پایداری را برای احقاق حقوق اساسی خود و دستیابی به جایگاهی برابر با مردان در تمامی عرصههای زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به پیش بردهاند. این مبارزه که ریشه در اعماق تاریخ افغانستان دارد، تحت تأثیر تحولات پیچیده داخلی و خارجی، از جمله جنگهای طولانیمدت، تغییرات رژیمهای سیاسی، و تحولات اجتماعی و فرهنگی، همواره با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده است. بانوان افغان در کشاکش تاریخ همواره تلاش کردهاند تا جایگاه خود را در جامعه تثبیت کنند و به حقوق برابر دست یابند. مبارزات زنان در سایه رژیمهای مختلف و فرهنگهای به شدت سنتی، نشان میدهد که دختران و زنان افغان در کسب هویت و تثبیت جایگاه خود مقاوم و خسته ناپذیر هستند. مبارزات زنان قبل از دهه ۱۹۹۰ قبل از حکمرانی نخست حکومت سرپرست، زنان افغانستان حضور قابل توجهی در زمینههای مختلف از جمله آموزش، اشتغال و مشارکت سیاسی داشتند. نخستین قانون اساسی افغانستان، برای زنان حقوق برابر با مردان قائل شده بود و زنان در بسیاری از مشاغل دولتی و خصوصی فعالیت میکردند. حضور زنان در دانشگاهها و مکاتب، افزایش آگاهی سیاسی و اجتماعی آنان را به دنبال داشت و به تدریج، نقش زنان در تصمیمگیریهای مهم کشور پررنگتر میشد. با وجود این پیشرفتها، نابرابریهای جنسیتی همچنان به عنوان یکی از چالشهای اصلی جامعه افغانستان مطرح بود و زنان در بسیاری از مناطق روستایی و مناطق تحت کنترل جنگسالاران، از دسترسی محدود به امکانات آموزشی و بهداشتی برخوردار بودند. با این حال، امید به آیندهای بهتر برای تمام زنان افغان وجود داشت و بسیاری از فعالان حقوق زن، به دنبال گسترش حقوق و آزادیهای زنان در تمام عرصههای زندگی بودند. متأسفانه، همین حدّاقل پیشرفتها هم شکننده بود؛ با روی کار آمدن حکومت سرپرست در اواخر دهه ۱۹۹۰، تمامی دستاوردهای زنان به سرعت از بین رفت. صاحبان قدرت با اعمال قوانین سختگیرانه و محدودکننده، زنان را از تمامی عرصههای اجتماعی و سیاسی حذف کرد و آنان را به خانههایشان محصور ساختند. با روی کار آمدن حکومت سرپرست در دوره اول حکومتداری، زنان از تحصیل، کار و حضور در اماکن عمومی منع شدند و مجبور بودند در خانه بمانند و برای اندکترین فعالیتشان جواز شرعی نیاز داشتند. این محدودیتهای شدید، نه تنها به زنان و دختران آسیب رساند، بلکه به اقتصاد و توسعه افغانستان نیز به شدت لطمه زد. با این وجود، زنان افغان هرگز تسلیم نشدند و به صورت مخفیانه به فعالیتهای ترقیخواهانه خود ادامه دادند. با سقوط اقتدار نخست حکومت سرپرست در سال ۲۰۰۱، زنان افغان دوباره امیدوار شدند و به قدرت در پی بازپس گیری حقوق از دست رفته خود بودند. طلوع دوباره امید و آغاز تحولات سقوط حکومت سرپرست در سال 2001، پس از سالها ظلم و ستم، نویدبخش طلوع دوباره امید برای زنان افغانستان بود. با روی کار آمدن رژیم جمهوریت، فصل تازهای در تاریخ این کشور رقم خورد. تصویب قوانین حمایتی از حقوق زنان، گشایش مکاتب و دانشگاهها برای دختران، تشویق به مشارکت زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی، همگی گامهای مهمی در جهت بهبود وضعیت زنان بودند. زنان افغانستانی که سالها از حضور فعال در جامعه محروم مانده بودند، اکنون با اشتیاق به دنبال تحقق رؤیاهای خود بودند. این تحولات، اگرچه کُند و با چالشهای فراوان همراه بود، اما نشان از عزم راسخ جامعه جهانی و مردم افغانستان برای ایجاد آیندهای بهتر برای زنان داشت. با وجود پیشرفتهای قابل توجه در سایه جمهوریت، چالشهای پیش روی زنان افغانستان همچنان بسیار جدی و پیچیده بودند. ناامنیهای گسترده، جنگهای داخلی، فقر حاکم بر کشور، تبعیض جنسیتی ریشهدار و سنتهای پدرسالارانه، همچنان به عنوان موانع اصلی بر سر راه تحقق حقوق زنان عمل میکردند. مناطق روستایی و دورافتاده، به دلیل محرومیت از امکانات آموزشی و بهداشتی، وضعیت بسیار وخیمتری داشتند. همچنین، دیدگاههای سنتی و باورهای غلط در مورد نقش زنان در جامعه، تغییر آهسته و تدریجی این باورها را دشوار میساخت. علاوه بر این، نبود زیرساختهای مناسب، فساد اداری و نبود فرصتهای شغلی برابر، از دیگر چالشهایی بودند که زنان افغانستانی را با آن مواجه میکردند. تاریکی دوباره و مبارزه استوار متأسفانه، با روی کار آمدن مجدد حکومت سرپرست در سال 2021، تمام دستاوردهای بیست ساله در زمینه حقوق زنان با خطر جدی مواجه شد. سردمداران این حکومت با اعمال محدودیتهای شدید بر روی زنان، آنان را از تحصیل، کار، حضور در اماکن عمومی و حتی ترک خانه بدون محرم منع کرد. این اقدامات، نه تنها حقوق اولیه زنان را پایمال میکرد، بلکه به آینده این کشور نیز آسیب جدی وارد میساخت. با این حال، زنان افغانستانی تسلیم نشدند و به اعتراض و مقاومت خود برای تحقق و عدالت و برابری ادامه دادند. فعالان حقوق زنان، مدافعان حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی با هم متحد شدند تا صدای زنان افغانستان را به گوش جهانیان برسانند و برای بهبود وضعیت آنها تلاش کنند. این مبارزه، علیرغم همه سختیها و خطرها، همچنان ادامه دارد و امید است که روزی زنان افغانستانی بتوانند در صلح و امنیت به حقوق برابر خود دست یابند.