دو دانشمند ناسا و «موسسه ستی» در یک مقاله جدید به بررسی مزایا و خطرات فرستادن هوش مصنوعی به فضا پرداختهاند که میتواند اطلاعاتی را درباره انسان به موجودات فرازمینی بدهد. هوش مصنوعی در حال حاضر جهان را میبلعد. فرقی نمیکند که تأثیر هوش مصنوعی به ظهور ماشینهای فوق هوشمند، پایان بشریت یا ترکیدن حباب منجر شود، زیرا اثر آن در صنایع سراسر جهان قابل لمس است. سایت علمی کوین تلگراف گزارش داده است که سلطه هوش مصنوعی در حال گسترش یافتن فراتر از سیاره کوچک آبی و سبز ماست. ماهوارهها به هوش مصنوعی مجهز هستند، سامانه رایانهای «واتسون»(Watson) شرکت «آیبیام»(IBM) از «ایستگاه فضایی بینالمللی» دیدن کرده است و ناسا در حال حاضر برای ادغام فناوریهای هوش مصنوعی در فضاپیماهای آینده تلاش میکند. اگر دانشمندانی که در خط مقدم جستجوی حیات بیگانه هستند، راه خود را پیدا کنند، به زودی ما چتباتهایی مانندChatGPT شرکت «اوپنایآی»(OpenAI) را برای توضیح دادن درباره بشریت و زندگی روی زمین برای فرازمینیها به فضا خواهیم فرستاد. جستجوی فرازمینیها فرانک مارکیس، مدیر علوم شهروندی در «موسسه ستی»(SETI Institute) و «ایگناسیو لوپز فرانکوس»(Ignacio Lopez-Francos) مهندس ارشد پژوهش ناسا اخیرا یک مقاله نوشتهاند و در آن، خطرات و مزایای احتمالی فرستادن یک هوش مصنوعی را به فضا برای برقراری ارتباط با حیات هوشمند شرح دادهاند. ایده بزرگ، ایجاد یک رایانه اندروید یا حساس نیست که بتواند از طرف ما صحبت کند، بلکه بیشتر شبیه به قرار دادن یک سیستم تعاملی روی یک دیسک است. در سال ۱۹۷۷ زمانی که آمریکا فضاپیمای «وویجر ۱»(Voyager 1) را پرتاب کرد، دانشمندان یک دیسک مسی ۱۲ اینچی با روکش طلا را روی آن قرار دادند. آن دیسک حاوی دادههایی از جمله تصاویر، موسیقی و همچنین صداها و متنهایی بود که سیاره ما و تنوع زیستی آن را توصیف میکردند. در سال ۱۹۹۸ فضاپیمای وویجر ۱ از فضاپیمای «پایونیر ۱۰»(Pioneer 10) عبور کرد تا به دورترین جسم ساختهشده توسط انسان تبدیل شود که از زمین پرتاب شده است. این فضاپیما در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۵ میلیارد مایل دورتر بود. تاکنون هیچکس به تماس پاسخ نداده است. ارتباطات جدید مارکیس و فرانکوس معتقدند اکنون که فناوری ما تکامل یافته، زمان بهروزرسانی پیام فرا رسیده است. آنها معتقدند که به جای فرستادن بخشهایی از انسانیت در قالب تصاویر، آهنگها و نوشتهها، یک مدل زبانی بزرگ میتواند به بیگانگان امکان دهد تا سؤالات خود را بپرسند و اعماق دانش ثبتشده ما را بررسی کنند. به گفته دانشمندان، این کار میتواند تمدنهای فرازمینی را قادر سازد تا به طور غیرمستقیم با ما گفتگو کنند و درباره ما بیاموزند؛ بدون اینکه فواصل وسیع فضا و تأخیرهای مربوط به طول عمر انسان در ارتباطات مانع آنها شود. آنها در ادامه خاطرنشان کردند که خطراتی در این زمینه وجود دارد. برای مثال، بیگانگان متخاصم ممکن است از این دانش علیه ما استفاده کنند. علاوه بر این، ما باید بفهمیم چگونه یک سیستم هوش مصنوعی قابل استفاده را برای بیگانگان بفرستیم که بدون اینترنت هم قادر به کار کردن باشد. دانشمندان در ادامه مقاله خود نوشتند: ما توانستیم مسیر کاوشگر وویجر ۱ را انتخاب کنیم، فناوری را در یک درایو قرار دهیم و آن را به مسیر برخورد با سرنوشت بفرستیم اما نزدیک به ۵۰ سال طول کشید تا وویجر ۱ به فاصله ۱۵ میلیارد مایلی از خانه خود برسد. با این سرعت، تا سال ۳۰۸۴ طول میکشد تا فضاپیما به «آلفا قنطورس»(Alpha Centauri) نزدیکترین همسایه کهکشانی ما برسد. جایگزین این راه حل، ارسال یک سیگنال به فضا با دادههای لازم برای انتقال یک مدل زبانی بزرگ به هر چیزی در جهان است که قادر به استفاده کردن از آن باشد. چالشهایی نیز در توانایی ما برای انتقال دادهها در فواصل وسیع با سرعت بالا نهفته شدهاند. ناسا در حال حاضر تاسیساتی را در نزدیکی قمر زمین دارد که قادر به انتقال در محدوده ۱۰۰ مگابایت بر ثانیه هستند. این تا حدودی با کاری که میتوان روی زمین انجام داد، برابری میکند اما همانطور که دانشمندان بیان کردند، ارتباط میانستارهای با فناوری کنونی احتمالا به ۱۰۰ بیت در ثانیه کاهش مییابد. این بدان معناست که ارسال یک مدل مانند «Llama-3-70B» شرکت «متا»(Meta) به کهکشان بعدی قرنها طول میکشد. با وجود این، دانشمندان باور دارند که با استفاده از روشهای خاص کوچک کردن دادهها میتوان زمان را به حدود ۲۰ سال کاهش داد. اگرچه همه این گزینهها فرضی هستند و جزئیات فنی زیادی برای حل کردن باقی میمانند اما حداقل یک پرسش غیر علمی وجود دارد که باید خیلی زودتر به آن رسیدگی شود. پرسش این است که چه مدل هوش مصنوعی باید به فضا فرستاده شود. این مقاله در مجله «Scientific American» به چاپ رسید.
برچسب: رسانه گوهرشاد
منابع محلی از ولایت هرات میگویند که یک زن جوان در این ولایت، توسط برادرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. دستکم دو منبع گفتهاند که این رویداد حوالی ساعت ۱۱ پیش از چاشت روز (پنجشنبه، ۴ اسد) در روستای «قلعهی بالا» از مربوطات ولسوالی کرخ ولایت هرات رخ داده است. منبع تاکید کرد که این زن جوان، حافظه نام داشته و حدود ۳۰ سال سن داشته است. به گفتهی منبع، حافظه توسط برادرش بهنام خلیل احمد به ضرب چاقو به قتل رسیده است. منابع تایید کردند که این رویداد در پی مشاجرهی لفظی رخ داده و منجر به قتل این زن شده است. در ادامه آمده است که خلیل احمد پس از قتل خواهرش از ساحه متواری شده است. ادارهی محلی ولایت هرات تاکنون در این مورد چیزی نگفته است. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایت فاریاب افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
شبکه خبری-تحلیلی اورسیا میگوید که بهدلیل محدودیتهای حکومت سرپرست بهشمول ممنوعیت آموزش، سلامت روان دختران و زنان بدتر شده و همچنان میزان اضطراب، افسردگی و خودکشی نیز افزایش یافته است. این شبکه با نشر گزارشی گفته است که ممنوعیت آموزش تنها یکی از جنبههای سیاست گستردهتر حکومت سرپرست برای حذف زنان از زندگی عمومی است. در گزارش آمده است که حکومت فعلی پس از بهدست گرفتن قدرت، وعده داده است که تعلیق آموزش دختران موقتی است و منتظر وضعیت مناسب برای ادامهی آموزش زیر قوانین اسلامی هستند. حالا تقریباً سه سال از آن گذشته و مکتبها و دانشگاهها هنوز برای دختران بسته است. این شبکه تاکید کرد که حکومت فعلی آموزش را مسالهی داخلی عنوان میکند و این وضعیت حتا امید کمی را برای بازگشایی مکتبهای دخترانه فراهم نمیکنند. شبکه خبری-تحلیلی اورسیا، اقدامهای حکومت فعلی را سرکوبکننده عنوان کرده و گفته است که زنان و دختران از زندگی عمومی حذف شدهاند. همچنان از پیامدهای اعمال این سیاستها هشدار داده و نوشته این وضعیت افزون بر نسل کنونی؛ نسل آیندهی افغانستانیها را نیز ویران میکند. همچنین در بخشی از این گزارش به مبارزه و دادخواهی زنان برای حقوق شان نیز اشاره شده و آمده است که زنان و دختران با وجود واقعیت تلخ، به مقاومتشان ادامه دادهاند. شبکه خبری اورسیا نوشته است که زنان و دختران افغانستان برای حقوقشان در خیابانها اعتراض کردند، اکنون در خطر بازداشت و خشونت قرار دارند. این شبکه گفت که رها کردن این زنان برای مبارزهی اشتباه جدی است و جامعهی بینالمللی موظف به حمایت، پشتیبانی و همبستگی با زنان افغانستان میباشد. باید گفت که حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، با صدور بیش از ۵۰ فرمان، زنان و دختران را در جنبههای مختلف محدود و حقوق شان را نقض کرده است. همچنین در این مدت، حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
مجمع مدافعان حقوق بشر به برخوردهای ایرانیها با مهاجران اهل افغانستان در تهران از جامعهی جهانی و سازمان ملل خواسته است تا هرچه زودتر برای کاهش و رفع تنشها و «برخوردهای غیرانسانی» با مهاجران و پناهجویان افغان در ایران مداخله کند. این نهاد که مقر آن در ژنو است در اعلامیهای از فیلیپو گراندی، رییس آژانس پناهندگان ملل متحد خواسته است تا هرچه زودتر وضعیت مهاجران افغان را از نزدیک بررسی کرده و سفری به تهران داشته باشد تا با مقامهای آن کشور در این زمینه گفتگو کند. در روزهای اخیر گزارشهایی از حملات جمعی به مهاجران اهل افغانستان در شهرهای مختلف ایران از جمله تهران منتشر شده است. برخی از این گزارشها حاکی از ضرب و شتم مهاجران افغان و آتش زدن خانههای آنها حکایت دارد. مجمع مدافعان حقوق بشر به این رویدادها واکنش نشان داده و از حکومت ایران خواسته است تا بر اساس موازین پذیرفتهشده جهانی با مهاجران اهل افغانستان برخورد کرده و از آنچه «ترویج نفرتپراکنی علیه مهاجران افغان» خوانده شده، خودداری کند. در اعلامیه از دولتهای عضو کنوانسیون سال ۱۹۵۱ در رابطه با پناهندگان خواسته شده تا برای بهبود وضعیت مهاجران افغانستان در ایران «دیپلوماسی سازندهای در سطح جهانی و منطقهای راهاندازی کند.» همچنین مجمع مدافعان حقوق بشر، مردم ایران را به بردباری در برابر مهاجران افغان «که در شرایط کنونی مستحق حمایتهای بشردوستانهاند» فراخوانده است. این مجمع هشدار داده است که ادامه تنشها علیه مهاجران افغان در ایران میتواند پیامدهای ناگواری برای روابط فرهنگی و اجتماعی دو کشور داشته باشد که ریشههای عمیق تاریخی و فرهنگی دارند. در پی پخش خبری از مرگ یک شهروند ایرانی در درگیری با سه مهاجر افغان، شماری از مهاجران در تهران از بدرفتاریهای گسترده مردم محل با افغانها در شرق پایتخت خبر دادهاند. قابل ذکر است که هفته پیش گزارش شد که یک شهروند ایرانی در پی درگیری با سه مهاجر افغان کشته شده است که پیشتر برای جمعآوری شارژ (هزینه نگهداری و پاککاری) ساختمان به آپارتمان برادر او مراجعه کرده بودند. پس از این رویداد، مردم محل در پارکها، خیابانها و ایستگاهها مترو آن منطقه به مهاجران افغان حمله میکنند. همچنین ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی نشر شده است، نشان میدهد که مردم محلی در منطقه ۱۵ در شرق تهران را در حال لتوکوب چند نفر مهاجران افغاناند.
کمیسیون حقوق بشر کانگرس آمریکا به ادامهی محدودیت بر زنان و دختران افغانستان واکنش تند نشان داده و میگوید که وضعیت زنان و دختران در کشور پس از آگست سال ۲۰۲۱، بهگونهای چشمگیری بدتر شده است. این کمیسیون با نشر بیانیهای گفته است که محدودیتهای شدید و غیرانسانی حکومت سرپرست توانایی زنان را در مشارکت در زندگی عمومی به شدت کاهش داده است. کمیسیون حقوق بشر گانگرس آمریکا تاکید کرد که کنترل بر زندگی خصوصی زنان و دختران افغانستان از سوی حکومت فعلی تشدید شده است. در بیانیه آمده است که نشستی را درباره وضعیت زنان افغانستان بهزودی برگزار میکند. این کمیسیون میگوید که در این نشست، از هیدبار، مسوول بخش زنان دیدهبان حقوق بشر و میترا مهران، فعال حقوق زن و همچنان وحیده امیری، یکی از زنان معترض دعوت شدهاند. قابل ذکر است که نزدیک به سه سال میشود حکومت فعلی محدودیتهای سختگیرانهای را بر زنان و دختران افغانستان وضع کردهاند که کارشناسان سازمان ملل این محدودیتها را مصداق آپارتاید جنسیتی در افغانستان عنوان میکنند. همچنین در این مدت، حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
دادگاه عالی حکومت سرپرست درتازهترین مورد اعلام کرده است که یک زن و دو مرد را در ولایت بامیان به اتهامهای «زنا»، «روابط نامشروع» و «سرقت» در ملاءعام شلاق زده است. این دادگاه امروز (پنجشنبه، ۴ اسد) با نشر اعلامیهای گفته است که این افراد روز گذشته براساس حکم محکمهی ابتدائیهی شهری ولایت بامیان شلاق زده شدهاند. در اعلامیه آمده است که دو نفر از افراد متهم هر کدام ۳۵ ضربه شلاق زده شدند و متهم سوم ۳۰ ضربه شلاق. دادگاه عالی حکومت سرپرست تاکید کرد که یکی از افرادی که ۳۵ ضربه شلاق زده شد به چهار سال و فرد دیگر به پنج سال حبس تنفیذی نیز محکوم شدهاند. در ادامه آمده است که فردی که ۳۰ ضربه شلاق زده شد نیز به شش ماه حبس تنفیذی محکوم شده است. حکم شلاق بر این افراد پس از تأیید رییس دادگاه عالی حکومت فعلی اجرا شده است. اجرای مجازات شلاق و قصاص متهمان در ملاءعام با انتقادهای شدید جامعهی جهانی و نهادهای مدافع حقوقبشر مواجه شده و بارها خواستار لغو اینگونه مجازاتها از سوی حکومت سرپرست شدهاند. با وجود درخواست مکرر، حکومت سرپرست به درخواست جامعهی جهانی و نهادهای مدافع حقوقبشر برای پایان دادن به مجازات شلاق و قصاص در ملاءعام نه تنها عمل نکردهاند بلکه بر ادامهی آن تاکید دارند. همچنین از چندی بدینسو، مقامات حکومت فعلی بر اساس فرمان ملا هیبتالله آخوندزاده، رهبر حکومت، قصاص و شلاق زدن متهمان را پس از دو دهه در سراسر افغانستان از سرگرفتهاند.
برنامه جهانی غذا در افغانستان در تازهترین مورد اعلام کرده است که فضاهای عمومی و فرصتهای کاری برای زنان و دختران افغان در کشور درحال کوچک شدن است. این نهاد نشر گزارش تصویری در حساب کاربری ایکس خود گفته است که برای زنان و دختران افغانستان در سراسر کشور زمینهی کسب درآمد را فراهم میکند. برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد تاکید کرد که راهکارهای آنان به یک راه نجات برای زنان و دختران در سراسر افغانستان تبدیل شده است. برنامه جهانی غذا در یکی از فرصتهای کاری، شماری از زنان و دختران را در یک پروژهی خیاطی و کیفدوزی را آموزش میدهد. همچنان برای این دختران ماهانه ۶ هزار و ۴۰۰ افغانی میدهد. این نهاد به نقل از راضیه، یکی از این دختران میگوید که با استفاده از این فرصت کاری، خیاطی را یاد میگیرد و با معاشش به خانوادهاش کمک اقتصادی میکند. او از ادامهی ممنوعیت آموزشی دختران نیز ابراز نگرانی کرده، تاکید کرد که دختران با فراگیری حرفههای مختلف به آیندهی شان امیدوار باشند. حکومت سرپرست پس از بهدست گرفتن قدرت، بیش از ۵۰ فرمان به هدف محدودکردن زنان و دختران در بخشهای مختلف صادر کرده است. زنان و دختران در نتیجهی این فرمانها از زندگی عمومی حذف شده و از ابتداییترین حقوقشان نیز محروماند. همچنین نزدیک به سه سال است، حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. علیرغم واکنشها و محکومیتهای جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیمشان دربارهی آموزش زنان و دختران عقبنشینی نکردهاند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.
مسوولان در وزارت اطلاعات و فرهنگ حکومت سرپرست در افغانستان میگویند که در دو سال اخیر از چاپ ۱۵۰ عنوان کتاب در کشور جلوگیری کردهاند. عبدالعلیم زانواک مفتیزاده، رییس انتشارات دولتی بیهقی که اکنون تحت کنترول حکومت فعلی فعالیت دارد به تلویزیون خصوصی طلوعنیوز گفته است که این کتابها «خلاف آموزههای دینی» بودهاند. آقای مفتیزاده تاکید کرد: «کتابهایی که چاپ میشوند باید مطابق با پالیسی یک نظام باشد و مخالف اساسات و کلتور ما نباشند.» او در ادامه افزود: «این چنین کتابها ۱۵۰ جلد کتاب بودند که قابل چاپ نبودند یا از خارج آمده بودند و یا تأثیرات اشغال که آمریکاییها بودند از آن تأثیرات داشتند.» قابل ذکر است که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیتهای گستردهای بر چاپ، نشر و فروش کتاب و سایر محصولات فرهنگی در کشور وضع کرده است. حکومت فعلی شماری از کتابها را از کتابفروشیهای کابل و ولایتها جمعآوری و فروش آن را ممنوع کرده است. همچنین حکومت فعلی بارها کتابفروشیها را مسدود و مسوولان آنان را بازداشت و توقیف کردهاند. در کنار آن، نزدیک به سه سال است، حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. علیرغم واکنشها و محکومیتهای جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیمشان دربارهی آموزش زنان و دختران عقبنشینی نکردهاند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.
حتما شنیدهاید که یار خوب تمام ماجراست. زیرا زندگی فراز و نشیبهایی دارد که روزی اگر زن رابطه کم آورد، باید مرد رابطه تکیه گاهش باشد و اگر مرد رابطه ناتوان از پیشبرد زندگی شد، زن رابطه تکیهگاهش باشد. آدمها در طول تاریخ بیشمار ثابت کردهاند که اگر زن و مردی پایهی زندگی و یک رابطه باشند، هیچ حادثه و افرادی نمیتوانند حریف آنها شوند. زیرا این گونه زوجها به درستی آموخته اند که زندگی را تنها با تکیه بر همدیگر میتوانند از پس آن برآیند. نمیتوانید با این ذهنیت که چون صرفا عاشق همدیگر هستید، میتوانید از پس زندگی هم برآید. عشق، احساس مقدسی است که یکی از ستونهای اساسی زندگی را تشکیل میدهد اما زندگی نیازمند پایههای دیگری نیز است که استوار باقی بماند. ما در بخش قبلی این مقاله، به شماری از ویژگیهای شریک عاطفی خوب پرداختیم و در این مطلب به ادامهی این ویژگیها خواهیم پرداخت. باشد که این نوشته آگاهی حداقلیای را به شما در راستای انتخاب یک شریک عاطفی خوب فراهم کند. شکل گیری یک رابطه عاطفی نباید به معنای اسیر کردن فرد مقابل باشد و در نتیجه هر طور که میخواهید با او رفتار کنید. یک شریک عاطفی خوب میداند باید احترام پارتنر خود را رعایت کند و با انجام کارهای اشتباه باعث بیاحترامی و توهین به او نشود. با درک این موضوع و پایبند بودن به آن؛ وضعیت روابط عاطفی بهتر و میزان پایداری آنها بیشتر میشود. [caption id="attachment_14807" align="aligncenter" width="677"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] در کنار تمام ویژگیهایی که برای یک شریک عاطفی خوب مطرح کردیم، باید به مسئولیت پذیری او هم توجه داشته باشید. شریک عاطفی که خوب است و ویژگیهای مثبت فراوانی دارد؛ مسئولیت پذیر نیز هست. چنین کسانی به خوبی میدانند که باید وظایف محول شده را به موقع و به بهترین نحو انجام دهند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمیکنند. یک رابطه عاطفی زمانی میتواند باعث پیشرفت شما و رسیدن به موفقیت شود که شریک عاطفیتان هم شما را حمایت کند. متاسفانه برخی افراد به تخریب پارتنر خود و نادیده گرفتن تواناییهای او عادت کرده اند. در نتیجه نه تنها مخاطب خود را حمایت نمیکنند، بلکه مانع پیشرفت او نیز خواهند شد. این گونه افراد حتی در حق خود و توانایی خودشان نیز ظلم میکنند. زیرا تمام توجه آنها بر این متمرکز است که چگونه شریک عاطفی خود را تخریب کنند. این افراد با احساس حمایت کردن آشنا نیستند و اینگونه توانمندیهای خود آنان نیز سرکوب میشود. بنابراین، یک شریک عاطفی خوب کسی است که شما را به انجام کارهایی که باعث پیشرفت در زندگی میشود؛ تشویق کرده و دست از حمایت برندارد. از جمله دیگر ویژگیهای یک شریک عاطفی خوب و ایده آل میتوانیم به اعتماد به نفس بالا اشاره کنیم. چنین کسانی به خودشان، تواناییها و استعدادهایشان اعتماد دارند، در نتیجه میدانند که میتوانند یک زندگی بهتر بسازند و رابطه عاطفی خوبی داشته باشند. برقراری ارتباط با چنین کسانی باعث تقویت اعتماد به نفس فرد مقابل نیز میشود. [caption id="attachment_14808" align="aligncenter" width="677"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] ادامه دادن یک رابطه عاطفی با کسی که اشتباهات خود را نمیپذیرد، از مخاطبش بابت خطاهایی که انجام داده عذرخواهی نمیکند و حتی ممکن است دیگران را مقصر کارهای اشتباهی که خودش انجام داده، بداند؛ یک شریک عاطفی ایده آل و خوب محسوب نمیشود. پذیرش اشتباهات، عذرخواهی کردن و تلاش برای جبران خطاها از جمله ویژگیهای مثبت یک شریک عاطفی ایده آل است. همه انسانها لایق بهترینها هستند، ولی متاسفانه برخی افراد به گونهای مسیر زندگی را پیش میبرند که در نهایت از این لیاقت دور میشوند. از طرفی کسانی هم هستند که نه کار سازندهای برای بهتر شدن آنچه که هستند انجام میدهند و نه کار اشتباه، به طور کلی همانطوری که هستند، باقی می مانند. اما باید به خاطر بسپارید که یک شریک عاطفی زن یا مرد، فرقی ندارد برای بهتر شدن خود و زندگی تلاش میکند. قابل یادآوری است که اگر یک طرف رابطه در زندگی تلاش کند و دیگری نه، این تلاش به جایی نخواهد رسید. زیرا همانگونه که از یک دست صدایی در نمیاد، از تلاش و زحمت یک فرد در زندگی، کاری از پیش نمیرود. زندگی مشترک از اسمش مشخص است که تمام آن باید به گونه مشترک انجام شود. [caption id="attachment_14809" align="aligncenter" width="683"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] آنچه مهم است، اینست که اگر خودتان پی به ارزش و احترامتان نبرید و این ارزش را عملا در همه جهات به خود و خواستههایتان ندهید، هیچ کسی این ارزش را به شما قائل نخواهد شد. شما به عنوان یک انسان ابتدا در برابر نیازها و خواستههای خودتان مسوول هستید. زیرا آدمهایی لایق عشق و آرامش هستند که خود را لایق آن میدانند. هنگامی که فردی را به عنوان شریک عاطفی پذیرفتید، شما مسوول پیشبرد این رابطه به شکل درست آن هستید. از احساسی که در طرف مقابلتان ایجاد میکنید تا رفتارها و حرفهایی که میزنید، در قبال تمام اینها مسوول هستید. این مسوولیت طرفا مرد و یا زن رابطه را هدف قرار نمیدهد زیرا هر دو باید این مسوولیت را به عهده داشته باشند. شریک عاطفی، آن عابر پیادهای نیست که برای لحظهای ممکن با او مواجه شوید و دیگر نشانی از او در زندگی شما نباشد. او قرار است یک عمر در تمام دشواریها و آسانیها کنارتان باشد. بنابراین، انتخاب درست و عاقلانهای داشته باشید. آدمها مثل رنگها، همهی شان قشنگ هستند اما قرار نیست همهی رنگها مناسب شما باشد. بهتر است کنار رنگی قرار بگیرید که زندگی شما را زیبا بسازد و اینقدر در پی تجربهی همهی رنگها نباشید. مبادا روزی رنگ انسانی خود شما در هیاهوی رنگهای زندگی، نابود شود. مراقب رنگ جوهر وجودیتان باشید.
سازمان بینالمللی مهاجرت، یوناما و بخش زنان سازمان ملل متحد در گزارش ربعوار مشترک خودشان گفتهاند که حدود ۶۴ درصد از زنان و دختران افغانستان هنگام بیرون شدن از خانه، احساس امنیت و مصوونیت نمیکنند. در گزارش مشترک که امروز (چهارشنبه، ۳ اسد) توسط این سازمانها منتشر شده، آمده است که زنـان و دختران افغانستان در اکثریت اوقات از نشستهای عمومی کنار گذاشته میشوند، مجبور هستند به اعضای مرد خانواده و جامعه اتکا کنند و این موضوع خطر عادیسازی حذف آنها از سطوح مختلف تصمیمگیری در کشور را تشدید میکند. در گزارش نشر شده با ۸۸۸ زن در ۳۳ ولایت افغانستان گفتگو شده است. این گفتگوها از تاریخ ۱۷ تا ۲۹ ماه اپریل سال جاری صورت گرفته است. طبق گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، یوناما و بخش زنان سازمان ملل متحد، ۵۹ درصد زنان و ۳۶ فیصد مردان در صحبت با این سازمانها گفتهاند که زنان باید سهم ۵۰ درصدی در تمام تصمیمگیریهای مرتبط به افغانستان داشته باشند. در این گزارش آمده است که زنان و دختران در حال حاضر از حضور در مراحل مختلف تصمیمگیری در مورد زندگیشان محروم هستند. زنان و دختران از سازمان ملل متحد و جامعهی جهانی خواستهاند که از طریق دادخواهیهای مستقیم با حکومت سرپرست، مشورت با جامعهی مدنی، نشست مستقیم زنان با حکومت و پیوند دادن کمکها برای زنان، شرایط آنها را بهبود دهند. در گزارش آمده است که ۶۴ درصد از زنان مصاحبهکننده گفتهاند که هنگام خارج شدن از خانه بدون همراه مرد، احساس مصونیت نمیکنند و ۵۰ درصد از آنها گفتهاند که هنگام بیرون شدن از خانه به همراه یک مرد از اعضای خانوادهی خود، احساس امنیت میکنند. همچنین در بخش دیگری از این گزارش آمده است که تنها سه درصد از زنان به خدمات آموزشی دسترسی دارند. در ادامه آمده است که ۱۵ درصد از زنان به خدمات صحت روانی و ۶۷ درصد هم به خدمات صحی و بهداشتی دسترسی دارند. طبق این گزارش، سه درصد زنان به خدمات حل منازعات رسمی و هفت درصد به حل منازعات غیر رسمی دسترسی دارند و ۱۸ درصد هم گفتهاند که به هیچ یک دسترسی ندارند. در بخش دیگری از این گزارش آمده است که اکثریت زنان مورد مطالعه، گفتهاند که وضعیت درآمدزایی برای زنان در کشور بهطور قابل توجهی بدتر شده است. گزارش در ادامه گفته است که زنان افغانستان میخواهند در نشستهای جامعهی جهانی حضور داشته باشند و قـادر بـه نمایندگی از نیازها و تجارب تمام زنان کشور باشند. زنان خاطرنشان کردهاند که به مکانیزم رسمی برای حل و فصل منازعات دسترسی ندارند. آنان اضافه کردهاند که مسوولان حکومت فعلی در برابر حقوق کمی که به آنان در نظر گرفته شده است، پاسخگو نیستند.