برچسب: مکتب و دانشگاه

8 ماه قبل - 185 بازدید

شهرزاد اکبر، رییس پیشین کمیسیون حقوق بشر افغانستان و مسوول نهاد مدافع حقوق بشری زیر نام «رواداری» حذف زنان افغان را از نشست سوم دوحه توسط سازمان ملل را مایه «شرمساری» عنوان کرده است. خانم اکبر با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که نشست سوم دوحه در مورد میلیون‌ها دختر محروم از آموزش و تحصیل در افغانستان چه خواهد کرد؟ وی تاکید کرد: «واقعاً مایه شرمساری است که سازمان ملل و یک دولت عرفانی تصادفی [حکومت سرپرست] تصمیم می‌گیرند تا زنان افغان را از یک نشست بین‌المللی در مورد افغانستان حذف کنند.» باید گفت که با تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، میلیون‌ها دختر از آموزش و تحصیل محروم شده‌اند. حذف نمایندگان زنان و جامعه مدنی افغانستان از نشست سوم دوحه با انتقاد شدید نهادهای حقوق بشری روبه‌رو شده است. پیش از این اگنس کالامارد، دبیر کل عفو بین‌الملل نیز گفته است که اگر در نشست سوم دوحه به بحران حقوق بشر در افغانستان به اندازه کافی رسید‌گی نشود و زنان مدافع حقوق بشر و سایر ذینفعان از جامعه مدنی افغانستان مشارکت نکنند، اعتبار این نشست از بین خواهد رفت. همچنین چند روز پیش هم شبکه همبسته‌گی زنان نشست سوم دوحه را «معامله با تروریسم» خوانده بود. این شبکه در بیانیه‌ای از کشورها و سازمان‌های اشتراک‌کننده در این نشست خواسته بود که دست از «معامله با حکومت فعلی» بردارند و با چنین نشست‎‌های تعاملی زمینه به رسمیت‌شناسی حکومت سرپرست را فراهم نکنند.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 220 بازدید

سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد، با نشر گزارش اعلام کرده است که زنان خبرنگار در افغانستان از زمان تسلط حکومت فعلی بر کشور با محدودیت‌های شدیدی روبرو هستند. سازمان ملل متحد با نشر در مورد افغانستان که از سوی آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل در شورای امنیت در نیویارک ارائه شده است، آمده است که حقوق و آزادی‌های اساسی زنان و دختران در افغانستان هنوز هم  به شدت محدود است. در گزارش سازمان ملل متحد در مورد افغانستان آمده است که به تاریخ ۲۰ ماه مارچ سال روان میلادی، با شروع سال تحصیلی جدید در کشور، دختران بالاتر از صنف ششم همچنان با ممنوعیت مواجه شدند و امسال نیز نتوانستند به مکتب بروند. سازمان ملل تاکید کرد که در مراسم آغاز سال جدید تحصیلی در افغانستان، وزارت معارف حکومت فعلی در دعوت‌نامه‌ی خود به رسانه‌ها برای پوشش رسانه‌ای آن برنامه، به خبرنگاران زن دستور داد که به دلیل «نبود مکان مناسب» در این برنامه شرکت نکنند. این سازمان گفت که زنان خبرنگار در افغانستان با محدودیت‌های شدیدی روبرو هستند و آزادی‌های اساسی آنها از جمله دسترسی به اطلاعات و آزادی گشت‌وگذار آنان به شدت محدود شده است. سازمان ملل متحد می‌گوید که خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای به صورت خودسرانه بازداشت می‌شوند و نشرات دو شبکه‌ی تلویزیونی نیز متوقف شده است. همچنین در بخش دیگر این گزارش آمده است که تا هنوز مقام‌ها و نظامیان حکومت پیشین افغانستان از سوی حکومت فعلی تهدید می‌شوند که شامل بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه، بدرفتاری و اعدام می‌شود. در گزارش سازمان ملل متحد در مورد افغانستان آمده است که حکومت فعلی در ماه فیبروری سال جاری میلادی سه مورد اعدام افراد را به شکل علنی انجام داده و گفته‌اند که این اعدام‌ها از سوی سه دادگاه عالی و با تایید رهبر حکومت سرپرست اجرا شده است. قابل ذکر است که در حالی این گزارش در نشست شورای امنیت سازمان ملل ارائه می‌شود که تا دو هفته دیگر سومین نشست از سوی سازمان ملل متحد در مورد افغانستان در دوحه پایتخت کشور قطر برگزار شود. گفته می‌شود که در سومین نشست دوحه از نمایندگان زنان و جامعه مدنی افغانستان دعوت نشده است.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 191 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری امروز، هزارمین روزی است که دختران افغان از آموزش و تحصیل در مکاتب متوسطه و عالی محروم شده‌اند. این فاجعه که از زمان روی کار آمدن دوباره دولت فعلی در افغانستان در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ آغاز شد، پیامدهای هولناکی برای نسل کنونی و آینده دختران این کشور به همراه داشته است. در این هزار روز، حدود ۱.۵ میلیون دختر از حق مسلم خود برای آموزش و پرورش محروم شده‌اند. این محرومیت نه تنها نقض آشکار حقوق بشر، بلکه مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت و توسعه افغانستان است. دولت حاکم در افغانستان مدعی‌است که این ممنوعیت به دلیل مسائل دینی و فرهنگی اعمال شده است. اما این ادعاها بهانه‌ای بیش نیستند. هدف اصلی این گروه، تحمیل دیدگاه متحجرانه خود بر جامعه افغانستان و به حاشیه راندن زنان و دختران است. تاثیرات این ممنوعیت فراتر از محرومیت تحصیلی است. دختران محروم از آگاهی و آموزش، بیشتر در معرض ازدواج زودهنگام، کار اجباری، قاچاق انسان و سایر سوءاستفاده‌ها قرار دارند. همچنین، سلامت روان و عزت نفس آن‌ها در خطر قرار می‌گیرد. (بعدا به تفصیل پرداخته می‌شود) در این میان، جامعه جهانی به شدت از این اقدام حکومت فعلی انتقاد کرده و خواستار لغو فوری این ممنوعیت شده است. سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و کشورهای غربی بارها از تصمیم‌گیران این روند خواسته‌اند که به دختران افغانستان اجازه تحصیل بدهند. اما مسببین وضع حاکم تاکنون به این درخواست‌ها توجهی نکرده‌اند. آن‌ها همچنان بر موضع خود پافشاری می‌کنند و هیچ چشم‌اندازی برای لغو این ممنوعیت وجود ندارد. در این هزارمین روز تاریکی، باید صدای این دختران و زنان را به رسایی به گوش جهانیان رساند و از حق مسلم دختران افغان برای آموزش و تحصیل دفاع کرد. نباید اجازه داد که آینده این دختران به تاریکی و تباهی کشیده شود.   آثار مخرب ممنوعیت تحصیل دختران بر جامعه افغانستان اگرچه آثار مخرّب عدم آموزش و تحصیل دختران، بر جامعه افغانستان بر هیچ‌کس پوشیده نیست. ولی گوشزد کردن آن‌ها خالی از لطف نیست. برخی از اثرات کلیدی ممنوعیت تحصیل و آموزش دختران که جامعه افغانستان شاهد آن بوده است، از این قرار اند: افزایش ازدواج کودکان عدم دسترسی به آموزش، دختران افغانستان را در معرض خطر فزاینده ازدواج زودهنگام و اجباری قرار می‌دهد. این معضل که ریشه در فقر، باورهای سنتی و هنجارهای جنسیتی دارد، پیامدهای هولناکی برای سلامتی، آموزش و آینده این دختران دارد. یونیسف در گزارشی تکان‌دهنده هشدار داده است که تا سال ۲۰۲۵ ممکن است شاهد افزایش ۵۰ درصدی ازدواج کودکان در افغانستان باشیم. این به معنای به دام افتادن میلیون‌ها دختر دیگر در چرخه فقر، خشونت و محرومیت از فرصت‌های زندگی خواهد بود. ازدواج زودهنگام نه تنها آموزش، بلکه سلامت و آینده این دختران را نیز به یغما می‌برد. آن‌ها در سنین پایین باردار می‌شوند که خطرات جدی برای سلامتی و جان‌شان به همراه دارد. این دختران به دلیل کمبود آگاهی و سوءتغذیه، بیشتر در معرض مرگ و میر هنگام زایمان و ابتلا به بیماری‌های مختلف قرار دارند. علاوه بر این، ازدواج زودهنگام مانع از ادامه تحصیل دختران می‌شود. (در صورتی که بعدا ممنوعیت تحصیل از سوی دولت برداشته شود) و آن‌ها را از فرصت‌های شغلی و استقلال اقتصادی محروم می‌کند. این امر به نوبه خود، چرخه فقر را در خانواده‌ها و جوامع تشدید می‌کند و نسل‌های آینده را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد. مشکلات سلامت روان محرومیت از تحصیل و افزایش اضطراب و ناامیدی ناشی از آن، منجر به مشکلات سلامت روان در بین دختران و زنان افغان شده است. مطالعات نشان داده‌اند که دختران افغان از زمان ممنوعیت تحصیل، به طور قابل توجهی به علائم اضطراب و افسردگی دچار شده‌اند. این امر ناشی از احساس ناامیدی، انزوا و فقدان فرصت است. از دست دادن ناگهانی تحصیل،  یک رویداد تروماتیک برای بسیاری از دختران بوده است. این امر می‌تواند منجر به علائمی مانند کابوس، فلش‌بک و مشکلات تمرکز شود. همچنین، تحصیل برای بسیاری از دختران افغان، راهی برای یافتن هویت و هدف در زندگی بوده است. ممنوعیت تحصیل، این حس را از آن‌ها گرفته و بسیاری را دچار احساس پوچی و بی‌هویتی کرده است. برخی از گزارش‌ها نیز حاکی از افزایش خودآزاری و رفتارهای خطرناک در میان دختران افغان از زمان ممنوعیت تحصیل است. این امر به عنوان راهی برای مقابله با غم و اندوه و ناامیدی آن‌ها تلقی می‌شود. علاوه بر این، ممنوعیت تحصیل دختران، پیامدهای منفی درازمدتی نیز برای سلامت روان زنان و دختران خواهد داشت. این امر می‌تواند منجر به مشکلات در روابط، اشتغال و سلامت کلی آن‌ها در آینده شود.   فرار مغزها ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان که از سال ۲۰۲۱ توسط حکومت فعلی اعمال شد، پیامدهای وخیمی برای این کشور به همراه داشته است، از جمله تشدید مهاجرت و فرار مغزها. بر اساس گزارش موسسه صلح ایالات متحده، از زمان روی کار آمدن حکومت سرپرست در افغانستان، نرخ مهاجرت از افغانستان به شدت افزایش یافته است. این موضوع به عوامل متعددی از جمله وخامت اوضاع اقتصادی، ناامیدی نسبت به آینده و ترس از سرکوب توسط گروه حاکم در افغانستان نسبت داده می‌شود. ممنوعیت تحصیل دختران، انگیزه بسیاری از افغان‌ها، به خصوص افراد تحصیل‌کرده و متخصص را برای ترک کشور افزایش داده است. این افراد نگران هستند که دختران‌شان نتوانند آموزش مناسب ببینند و از فرصت‌های برابر در آینده برخوردار شوند. علاوه بر این، ممنوعیت تحصیل، ضربه سنگینی به اقتصاد افغانستان زده است. زنان افغان نقش مهمی در نیروی کار این کشور ایفا می‌کنند و ممنوعیت فعالیت آن‌ها، بسیاری از کسب و کارها را مختل کرده است. فرار مغزها همچنین پیامدهای بلندمدتی برای افغانستان خواهد داشت. با از دست دادن افراد تحصیل‌کرده و متخصص، این کشور با کمبود نیروی کار ماهر در زمینه‌های مختلف از جمله طبی، مهندسی و آموزش روبرو خواهد شد.   آسیب به اقتصاد ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان که با قدرت‌گیری حکومت فعلی آغاز شد، تبعات اقتصادی سنگینی برای این کشور به همراه داشته است. صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) در گزارشی تخمین زده است که این ممنوعیت می‌تواند تا سال ۲۰۳۰ به کاهش ۵.۲ میلیارد دلاری تولید ناخالص داخلی افغانستان منجر شود. این رقم معادل معادل ۳ درصد از کل تولید ناخالص داخلی این کشور است. مشارکت زنان در نیروی کار برای اقتصاد افغانستان حیاتی است. محرومیت زنان از آموزش و فرصت‌های شغلی، به طور قابل توجهی به اقتصاد این کشور آسیب رسانده و خواهد رساند. نقض حقوق بشر ممنوعیت تحصیل دختران، نقض آشکار حقوق بشر و حقوق اساسی زنان و دختران است. این ممنوعیت، حکومت سرپرست را بیش از پیش در جامعه جهانی منزوی کرده است. این اقدام، مشروعیت آنان را زیر سوال برده و اعتبار آن‌ها را در میان مردم افغانستان نیز خدشه‌دار کرده است. علاوه بر آثار مذکور، ممنوعیت تحصیل دختران پیامدهای منفی طولانی‌مدتی برای افغانستان خواهد داشت. این امر مانع از پیشرفت و توسعه این کشور شده و نسل‌های آینده را در فقر و ناآگاهی و عقب‌ماندگی نگه می‌دارد.   راه‌هایی برای کمک به دختران افغان از سازمان‌های حامی آموزش دختران در افغانستان قویا حمایت کنید. در کمپین‌های آنلاین برای لغو ممنوعیت تحصیل دختران شرکت کنید. صدای‌تان را در شبکه‌های اجتماعی به گوش جهانیان برسانید. به مقامات دولتی و سازمان‌های بین‌المللی فشار بیاورید تا برای لغو این ممنوعیت اقدام کنند. با همبستگی و تلاش می‌توانیم در رفع ممنوعیت آموزش دختران مؤثر واقع شویم.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 402 بازدید

ر‌و به روی آیینه اتاقم ایستاده بودم و خود را در آن می‌دیدم. آه که چقدر تغییر کرده بودم. وجودم پر بود از نگرانی، ترس و اضطراب. لباس سیاه و روسری سفیدم را پوشیدم و زورکی چهره‌ام را مهمان لبخندی کردم و با گرفتن کیف مکتبم، از اتاق بیرون شدم. مادرم همینکه مرا دید گفت دخترم اما… حرفش را قطع کردم و گفتم مادر لطفا مثبت فکر کنید. چرا باید مکاتب را مسدود کنند؟ و تاکید کردم که وقتی من نتوانم درس بخوانم، چه کسی در آینده پزشک خواهد شد؟ اگر کودکان و زنان بیمار شوند، چه کسی آنان را درمان خواهد کرد؟ اگر من نتوانم درس بخوانم چه کسی خواهد بود که برای کودکان آموزش بدهد و برای آبادانی کشور تلاش کند؟ نگاه غمگین مادرم را می‌فهمیدم. آهی کشید و گفت: «دخترم خودت هم که می‌دانی که مکاتب کابل و دیگر ولایات مسدود است. فقط در سراسر کشور تنها ولایت بلخ مکاتبش باز است. در شهر هم چند روزی است آوازه شده که مکاتب اینجا هم بسته می‌شود.» به مادرم گفتم فکر نکنم که مکاتب بسته شود. تاکید کردم که موضوع مکاتب کابل و دیگر ولایات هم تا امر ثانی بسته است و من دعا می‌کنم تا زود مکاتب به روی آن‌ها باز شود. با تمام شدن این حرف‌ها، فورا از خانه بیرون شدم زیرا دیگر نمی‌توانستم با حرف‌هایی که خودم هم باورش نداشتم، بیش از این مادرم را بازی دهم. شاید هم نمی‌توانستم اشک‌هاب حلقه بسته در چشمانم را بیش از این نگه دارم. در جاده‌ها قدم می‌زدم مانند پرنده‌ای که لانه‌اش خراب شده و نمی‌داند کجا برود و چه کار کند. افکار منفی در مغزم هجوم آورده بودند. با خود می‌گفتم اگر وقعا مکاتب بسته شوند، من چه کنم؟ نکند دیگر نتوانم درس بخوانم. به سمت خانه دوست صمیمی‌ام خدیجه، رفتم. قرار بود با او به مکتب بروم. هنگامی که به خانه‌ی آن‌ها رسیدم و خدیجه دروازه را باز کرد، از ناراحتی چهره‌ی خدیجه شوکه شدم. از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده؟ برایم تعدریف کرد که کل شب گذشته را نخوابیده و گریه کرده است. نگرانی من هر لحظه بیشتر شد و مجددا از او پرسیدم که چه شده؟ به گریه افتاد و خود را در آغوش من انداخت. در تمام این سال‌ها از خدیجه، جز خنده و شوخی و شادی چیزی ندیده بودم و او اکنون اینگونه زار زار گریه می‌کرد. گریه‌هایش به قلبم مانند خنجری اصابت می‌کرد و قلبم را به درد می‎‌آورد. کمی که آرام‌تر شد گفت برادرم زکی، را افراد حکومت فعلی با خود بردند. متعجب پرسیدم مگر کاری کرده بود؟ با گریه گفت: « به دلیل اینکه ما پنجشیری هستیم. حالا مشخص نیست که ما را هم می‌برند یا نه؟» گوش‌هایم سوت کشیدند. پنجشیری بود و او را برده بودند. این دیگر چه جرمی بود که باید اینگونه تقاصش را بدهند؟ دیگر هیچ واژه‌ای به زبانم نمی‌آمد. انگار لال شده بودم. دقایقی در سکوت به گریه‌های از سر گرفته‌ی خدیجه گوش دادم و او ادامه داد: «می‌دانی مادرم از دیشب اصلا حالی خوبی ندارد. بالای پدرش هم حمله قلبی آمد و فعلا در شفاخانه است و باید بروم پیش پدرم.» اشک‌هایش را پاک کرد تا مادرش نبیند. از من پرسید که برای چه به خانه‌ی آن‌ها آمده‌ام؟ در پاسخ گفتم که می‌خواستم امروز مکتب برویم و برگه‌های امتحان را بگیریم. خدیجه گفت نمی‌داند اما شنیده بود که گویا مکاتب اینجا هم بسته می‌شود. در برابر حرف‌هایش حرفی نداشتم. خدیجه دست‌های مرا گرفت و با نگرانی پرسید که در صورت بدتر شدن وضعیت چه کنیم؟ هنوز پاسخ این سوالش را نداده بودم که گفت: «از کاکایم شنیدم که می‌گویند حکومت فعلی پنجشیری‌ها را به جرم  پنجشیری بودن، می‌کشند. اگر برادرم را چیزی شود من و فامیلم می‌میریم.» در جواب نگرانی‌هایش گفتم خدا نکند و این اتفاق نمی‌افتد. در دلم نگران همه چیز بودم. کاش می‌توانستم خدیجه را واقعا آرام کنم. اما هیچ حرفی برای آرام کردنش نداشتم. او پر از حرف بود و دلش بیش از این‌ها می‌خواست گریه کند. حق داشت. آخر پنجشیری بودن هم شد جرم؟ با خدا حافظی از خانه آن‌ها بیرون شدم. وجودم می‌لرزید. در گودالی  از حرف‌ها غرق شده بودم. دیگر حتی مسیری که می‌رفتم  را نمی‌دانستم. فقط سرگردان در جاده‌ها قدم می‌زدم. مردی از کنارم عبور کرد. صدایش را شنیدم که گفت: «این را ببین! چقدر بی‌شرم است و هنوز شرم ندارد از خانه بیر‌ون شده. فقط باید این زن‌ها را گرفت و زنده زنده آتش زد.» با شنیدن حرف‌های آن مرد در درونم یک بار دیگر مردم. با خود گفنم مگر زن بودن جرم است؟ آخر چرا جرم‌ها تغییر کرده اند؟ مگر ما در چه زمانه‌ای داریم زندگی می‌کنیم؟ به مکتب‌مان رسیدم. در حویلی مکتب دختران نشسته بودند. همه ماتم گرفته بودند. نگران شدم و نزد یکی از دختران رفتم و پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ برایم گفت دیگر نمی‌توانیم مکتب بیاییم. پرسیدم چرا؟ در پاسخ گفت بر اساس فرمان حکومت فعلی دختران تا امر ثانی دیگر نمی‌توانند به مکتب بروند. حس کردم  قلبم از حرکت باز ماند. انگار عقربه‌های ساعت دیگر کار نمی‌کردند و زمان ایستاده بود. با خود گفتم یعنی همین قدر آسان؟ با یک امر ثانی زندگی من و صدها دختر دیگر برباد شد؟ همینقدر آتش زدن رویاهای‌مان آسان است؟ با گریه به سمت اتاق مدیر مکتب‌مان دویدم. در مسیر راه چند بار زمین افتادم و دوباره بلند شدم. نمی‌دانم چرا آن روز مسیر اتاق مدیر مکتب‌مان ایتقدر دور شده بود. چرا نمی‌رسیدم؟ علیمه، اول نمره صنف‌مان در گوشه‌ای از دهلیز نشسته بود. من را که دید فورا به سمتم آمد. گریه‌هایم ثانیه به ثانیه بلندتر می‌شد. تا اینکه صدایم تمام دهلیز را گرفت. خواستم به سمت اتاق مدیر مکتب‌مان بروم که علیمه مرا نگذاشت. با صدای بلندی گفتم ولم کن علیمه. می‌خواهم از خود مدیرمان بپرسم. او با صدای پر از بغضی گفت: «زینب مگر مدیر چی می‌تواند؟ او مسوول است تا امر را اطاعت کند.» این حجم از درد دیگر برایم قابل تحمل نبود. روی زمین نشستم و گریه کردم. این امر ثانی دیگر چه چیزی بود که چون بختک افتاد روی زندگی ما. همین است مسلمانی؟ در کجای از قرآن گفته که زنان درس نخوانند؟ به کدام حدیث آمده است؟ چرا تحصیل نکنیم؟ کشور را گرفتند، مردم را کشتند، نظامی‌ها را با بدترین شکل ممکن در محکمه‌های صحرایی به قتل رساندند، زنان را از جامعه جدا کردند، با ما چرا؟ ما دختران مکتبی دیگر چه گناهی داشتیم؟ اصلا کل کشور را یکباره آتش بزنید تا حداقل یک بار بمیریم. همه با حرف‌هایم گریه می‌کردند که مدیر‌مان از اتاقش بیرون شد و من فورا بلند شدم و با گریه گفتم مدیر صاحب! چشم‌هایش مانند کاسه‌ای از خون بود. مشخص بود که او نیز به حال ما گریه کرده است. برایم گفت: «دخترم کاش کاری از دست من بر می‌آمد اما نمی‌توانم و چاره‌ای جز اطاعت نداریم. شما گناهی ندارید. ما همه هیچ گناهی نداریم. ما فقط قربانی این هجوم شدیم. شاید یک ماه بعد، شاید یک سال بعد مکاتب باز شود ...» من حرفش را ادامه دادم و گفتم شاید دیگر هرگز نتوانیم به مکتب بیاییم. از همان روز، من دیگر به مکتب نرفته‌ام .همان روز، رویای اینکه روزی یک پزشک شوم و صادقانه به کشورم خدمت کنم در دلم ماند. بهتر بود من را به دار می‌زدند اما مکتبم را بسته نمی‌کردند. بهتر بود زنده زنده می‌سوختم اما شاهد تباه شدن کشورم نمی‌بودم. ای کاش می‌توانستم کاری انجام دهم. ای کاش می‌توانستم کشورم را آزاد کنم. احساس می‌کنم در اوج جوانی پیر شده‌ام. آن‌ها باعث شدند من در ۱۷ سالگی هر روز شاهد مرگ آرزوهایم باشم و بمیرم. چه زمانی قرار است این حال‌مان تغییر کند؟ چرا کسی صدای‌مان را نمی‌شنود؟ نویسنده: ماه نور روشن

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 154 بازدید

همزمان با هزار روزه شدن محرومیت دختران بالاتار از صنف ششم از آموزش در افغانستان، گوردون براون، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد برای آموزش جهانی، خواستار اتحاد جهان در حمایت از دختران افغانستان شده است. آقای براون با حمایت از کارزار «صدای دختران افغانستان» گفت که انکار حق آموزش یک امر «شنیع و ناقض» منشور سازمان ملل متحد است. او تاکید کرد که انکار حق برخورداری از آموزش با کیفیت یک امر شنیع و ناقض منشور ملل متحد، کنوانسیون حقوق کودک و حقوق اساسی بشر است. کارزار «صدای دختران افغانستان» از سوی نهاد موسوم «آموزش نمی‌تواند منتظر بماند» راه‌اندازی شده است. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای هزار روز محرومیت دختران افغانستان از آموزش را نقطه عطف غم‌انگیز برای حقوق بشر، حقوق کودکان و حقوق دختران خوانده است. از کارزار این نهاد، چهره‌های شناخته‌شده از جمله ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، خالد حسینی، نویسنده و ضیاءالدین یوسف‌زی، از بنیانگذار نهاد «ملاله» حمایت کردند. همچنین گوردون براون در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که دختران افغانستان اکنون هزار روز تحصیلی را از دست داده‌اند که هرگز نمی‌توانند آن را جبران کنند. وی افزود: «زمان آن فرا رسیده است که تمام جهان متحد شوند تا از حکومت سرپرست مطالبه کنند که حقوق اولیه انسانی هر دختری را رعایت کنند.» سفارت بریتانیا برای افغانستان نیز در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که زنان و دختران در افغانستان هزار روز یادگیری را از دست داده‌اند. این سفارت گفت که زنان تحصیل کرده و توانمند برای صلح، ثبات و توسعه در افغانستان حیاتی هستند. باید گفت که حکوم سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، ابتدا مکاتب دخترانه را تعطیل کردند، اما وزارت معارف این گروه در سوم ماه حمل سال ۱۴۰۱ خورشیدی اعلام کرد که مکاتب به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم تا اطلاع ثانوی مسدود است. پس از آن حکومت فعلی تحصیل دختران در دانشگاه‌ها را نیز منع کرده‌ و آموزشگاه‌های خصوصی را نیز به‌روی آنان بسته‌اند. از آن زمان تا اکنون جامعه‌ی جهانی و دیگر نهادهای بین‌المللی بارها خواستار لغو ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران شده‌اند، اما حکومت فعلی همچنان این ممنوعیت را ادامه می‌دهند.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 180 بازدید

ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان، در پیوند به ۱۰۰۰ روزه شدن محرومیت دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش می‌گوید که میلیون‌ها دختر در افغانستان هنوز از آرزوهای‌شان دست نکشیده‌اند. آقای بنت این اظهارات را روز (جمعه، ۲۵ جوزا) در یک فراخوان حمایت از دختران افغانستان در حساب کاربری ایکس خود نوشته است و او در این فراخوان گفته است که هزار روز محرومیت دختران از آموزش غیرقابل تصور است و پذیرفتنی نیست. گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر بر حمایت از دختران و زنان افغانستان تاکید کرده و گفت:‌ «ما باید در کنار دختران ایستاده شویم.» باید گفت که حدود ۱۰۰۰ روز از نخستین دستور حکومت فعلی برای بستن درب مکاتب به روی دختران بالاتر از صنف ششم می‌گذرد. همچنان حدود ۶۰۰ روز از بسته شدن دروازه دانشگاه‌ها به روی دختران می‌گذرد. شماری از نهادهای آموزشی جهانی، به مناسبت هزار روز محرومیت دختران از آموزش، این محدودیت‌های حکومت فعلی را نقطه‌ عطف غم‌انگیز در حقوق کودکان و دختران عنوان کرده‌ و خواستار رفع این ممنوعیت شده‌اند. همچنین چند روز قبل یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که با گذشت ۱۰۰۰ روز از ممنوعیت دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش در افغانستان تحت کنترول حکومت فعلی، آنان سه میلیارد ساعت درسی‌شان را از دست داده‌اند.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 228 بازدید

حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، در حالی آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را منع کرده است که سایت خبری «سی‌بی‌اس» گزارش داده است که باوجود محرومیت‌ها، اما برخی از دختران نوجوان و شجاع در افغانستان از پذیرش فرمان‌های حکومت فعلی، «سر باز زدند» و به فراگرفتن آموزش به‌صورت غیر رسمی روی آورده‌اند. این سایت خبری، به سراغ دختران دانش‌آموز، دانش‌جو و آموزگارهای رفته است که پس از روی کار آمدن حکومت فعلی، خانه‌نشین شدند. آنان اما می‌گویند که مکتب‌های مخفی را به هدف مبارزه با محدودیت‌ها و دست یافتن به ادامه‌ی آموزش دور از چشم حکومت سرپرست، ایجاد کرده‌اند. سایت خبری سی‌بی‌اس تاکید کرد: «با وجود این خطرها، بسیاری از دختران افغانستان از از دست دادن امید، خودداری کرده‌اند و برای ادامه‌ی تحصیل به مکتب‌های غیررسمی و دور از چشم حکومت فعلی روی آورده‌اند.» به‌باور این دختران، امید آنان این است که اگر حکومت فعلی تغییر یا از طریق فشارهای بین‌المللی مجبور شوند محدودیت‌های خود را کاهش دهند، مکتب‌های مخفیانه به آنان کمک می‌کند تا از طریق همتاهای بین‌المللی خود قادر به قبولی در امتحانات شوند. باید گفت که حکومت سرپرست تنها چند روز پس از گرفتن قدرت، ممنوعیت‌های گسترده‌ی را بر حقوق زنان و‌ دختران وضع کرد. صدها هزار دختر در پی فرمان‌های حکومت فعلی، امیدهای شان را از دست داده و آموزش را رها کرده‌اند. دیده بان حقوق بشر، نیز در بیانیه‌ای گفته بود که جامعه‌ی افغانستان و آینده‌ی این کشور با از دست دادن بسیاری از زنان حرفه‌ای «هرگز به طور کامل بهبود نخواهد یافت»، به ویژه‌ی در کشوری که پیش از این با نرخ پایین سواد جوانان دست‌وپنجه نرم می‌کردند. همچنین هم سازمان ملل متحد، حکومت فعلی را به اجرای «آپارتاید جنسیتی» با احکام، سیاست‌ها و سیستم تبعیض نهادینه شده علیه زنان و دختران متهم می‌کند و افغانستان را تحت سلطه‌ی «اسلام‌گرایان تندرو» به «قبرستان امیدهای مدفون شده‌ی دختران» می‌خواند.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 246 بازدید

گروهی از فعالان حقوق زنان اهل افغانستان در دیدار با وزیر امور خارجه آلبانیا، از این کشور خواستند از زنان و دختران افغانستان حمایت کند. فوزیه کوفی، عضو پیشین مجلس نمایندگان حکومت پیشین افغانستان و رییس حزب موج تحول می‌گوید در این دیدار درباره به رسمیت شناختن آپارتاید جنسیتی در افغانستان و ایجاد سازوکار قوی پاسخگویی نیز صحبت شده است. وی تاکید کرد که نمایندگان فعالان حقوق زنان افغانستان از دولت آلبانیا خواستند که از زنان و دختران افغان حمایت کند تا آن‌ها قادر شوند روایت خود را خلق کنند. از سویی هم، ایگلی حسنی، وزیر امور جارجه‌ی آلبانیا گفت دولت این کشور از تبعیض سیستماتیکی که علیه زنان و دختران در افغانستان اعمال می‌شود، نگران است. وی به فعالان حقوق زنان افغانستان در این دیدار وعده داد که دولت آلبانیا از تمامی پلتفرم‌های جهانی که در آن عضو است، به نفع زنان و دختران افغانستان استفاده خواهد کرد. او تاکید کرد: «ما تلاش می‌کنیم صدای زنان افغانستان باشیم.» این در حالی است که دولت آلبانیا پس از به قدرت رسیدن حکومت سرپرست در افغانستان در اسد ۱۴۰۰ به گونه موقت میزبان ده‌ها خانواده افغان بود که از ترس حکومت فعلی از افغانستان فرار کرده بودند. فوزیه کوفی می‌گوید که فعالان حقوق زنان افغانستان در این دیدار از میزبانی دولت آلبانیا از پناه‌جویان افغان در روزهای دشوار، قدردانی کردند. همچنین وزیر خارجه‌ی آلبانیا به زنان افغان وعده داد که دولت این کشور از زنان افغان در شورای حقوق بشر سازمان ملل حمایت خواهد کرد. در حالی وزیر امور خارجه‌ی آلبانیا از حقوق زنان و دختران دفاع می‌کند که حکومت فعلی نزدیک به سه سال گذشته، محدودیت‌های شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمی‌توانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 299 بازدید

اداره ملی امتحانات حکومت سرپرست اعلام کرده است که امتحان کانکور ۱۴۰۳ خورشیدی آغاز شده است. اداره ملی امتحانات با نشر خبرنامه‌ای گفته است که این آزمون صبح امروز (پنج‌شنبه، ۱۷ جوزا) در ۱۶ ولایت کشور آغاز شده است. در خبرنامه آمده است که روند ثبت‌نام داوطلبان کانکور در ولایات لوگر، پروان، کاپیسا،‌ پنجشیر، غزنی،‌ پکتیا، پکتیکا، زابل، بامیان، سمنگان، نورستان، بادغیس، هرات، غور، میدان‌وردک و کنر روز )سه‌شنبه، ۱۵ جوزا(، آغاز شده بود. مرحله‌ی اول تا ۱۹ جوزا ادامه خواهد داشت. مرحله‌ی دوم به روزهای اول و دوم سرطان در کابل برگزار خواهد شد. در مرحله‌ی سوم، به روزهای هفتم و هشتم سرطان، آزمون کانکور در ولایت‌های تخار، قندوز، بلخ، جوزجان، سرپل، فاریاب، ارزگان، بغلان، دایکندی و بدخشان برگزار می‌شود. در مرحله‌ی چهارم از ۱۴ تا ۱۶ سرطان آزمون کانکور ولایت‌های ننگرهار، لغمان، خوست، قندهار، هلمند، فراه و نیمروز اخذ خواهد شد. قابل ذکر است که اداره امتحانات حکومت سرپرست تا اکنون آماری منتشر نکرده است که چه تعداد دانش‌آموز در کانکور امسال شرکت می‌کنند. اما پس از حاکمیت حکومت سرپرست در افغانستان داوطلبان کانکور کاهش یافته است. باید گفت که هزاران دانش‌آموز پسر فارغ صنف دوازدهم در حالی آزمون کانکور را سپری می‌کنند که دختران در دومین سال پیهم از اشتراک‌ در این امتحان منع شده‌اند. حکومت فعلی در اوایل تسلطش بر کشور، آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را منع کرد. بیش از ۹۰۰ روز از ممنوعیت آموزش دختران در کشور می‌گذرد و میلیون‌ها شهروند خواستار بازگشایی مکاتب به روی فرزندان‌شان هستند‌.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 174 بازدید

ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم با صدور فرمان حکومت سرپرست، دو روز قبل وارد ۹۰۰دمین روز خود شد. شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی از دو روز به این طرف، کارزار دادخواهی برای دختران دانش‌آموز در افغانستان را به راه انداخته‌اند. کاربران شبکه‌های اجتماعی نسبت به ممنوعیت «غیر قابل توجیه» آموزش و تحصیل دختران ابراز نگرانی کرده و آن را به شدت محکوم کرده‌اند. ضیاء‌الدین یوسفزی، یک‌ کاربر در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که ممانعت از حضور ۴.۳ میلیون دختر در مکتب ضایعه جبران‌ناپذیر برای خودشان، خانواده‌ها و‌ کشورشان است. سارا یکی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی، نوشته است: «۹۹۰ روز است که دختران از حق تحصیل و آموزش محروم هستند، این بی‌عدالتی باید پایان یابد.» داوود محمدی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که منع آموزش دختران، افغانستان را به چند قرن عقب خواهد برد. او از سران حکومت سرپرست خواست که به دختران و زنان افغانستان اجازه دهد تا به آموزش بگردند و افغانستان به آموزش دختران نیاز دارد. باید گفت که این کارزار برای پایان دادن به ممنوعیت آموزش دختران در حالی به راه افتاده که حدود ۵۳۰ روز از محرومیت دختران از حق تحصیل و رفتن به دانشگاه‌ها نیز می‌گذرد. این در حالی است که حکومت سرپرست در ماه‌های نخست ورودشان به کابل، دختران بالاتر از صنف ششم را از آموزش محروم کرده و سال دوم حاکمیت‌شان درب دانشگاه‌ها به‌روی دختران را بستند. کاربران شبکه‌های اجتماعی در حالی این خواست‌ها را برای رفع ممنوعیت آموزش دختران مطرح‌ می‌کنند که انتظار می‌رود در نشست سوم دوحه در پایان ماه جاری میلادی، موضوع آموزش دختران یکی از خواست‌های مهم جهان از حکومت فعلی باشد.

ادامه مطلب