یک باتری فیبر کربنی جدید میتواند خودروها و هواپیماها را ۵۰ درصد سبکتر کند. این ماده نوآورانه یک هدف دوگانه را دنبال میکند تا هم به عنوان یک جزء ساختاری و هم منبع انرژی عمل کند و نیاز به باتریهای سنگین را از بین ببرد. یک استارتآپ به نام سینونوس که از دل دانشگاه فناوری چالمرز(CTU) بیرون آمده است، با هدف متحول کردن صنعت حمل و نقل با مواد فیبر کربن پیشگامانه خود که قادر به ذخیره انرژی الکتریکی هستند، تاسیس شده است. پژوهشگران میگویند، این نوآوری پتانسیل کاهش وزن خودروها و هواپیماها را تا ۵۰ درصد دارد. این ماده هم به عنوان یک جزء ساختاری و هم به عنوان یک باتری عمل میکند و نیاز به باتریهای سنگین جداگانه را از بین میبرد. تلاشهای قبلی برای ساخت باتریهای ساختاری منجر به سلولهایی با خواص مکانیکی خوب یا خواص الکتریکی خوب شده است. لیف آسپ استاد مکانیک مواد و محاسباتی در دانشگاه فناوری چالمرز میگوید: ما در اینجا با استفاده از فیبر کربن موفق به طراحی یک باتری ساختاری با ظرفیت ذخیرهسازی انرژی و استحکام رقابتی شدهایم. این کار میتواند به توسعه وسایل نقلیه الکتریکی سبکتر و کارآمدتر با برد طولانیتر و هواپیماهای سبکتر با کاهش مصرف سوخت کمک کند. بهینهسازی وسایل نقلیه مارکوس زتراستورم مدیرعامل سینونوس اظهار داشت که آنها یک کامپوزیت ابتکاری فیبر کربنی را توسعه دادهاند که به عنوان باتری نیز عمل میکند. وی افزود: با جایگزینی بخشی از مواد ساختاری در کاربردهای مختلف با کامپوزیت چند منظوره ما میتوان ظرفیت ذخیرهسازی الکتریکی را بدون افزودن وزن یا حجم افزایش داد. از طرف دیگر این نوآوری میتواند وزن و حجم سیستم را کاهش دهد و در عین حال ظرفیت باتری(یا ترکیبی از آن) را حفظ کند. در حالی که چگالی انرژی این ماده هنوز در حال توسعه است، زتراستروم میگوید که چگالی انرژی آن در حال حاضر بین ۲۵ تا ۵۰ درصد باتریهای لیتیوم-یون معمولی است. به گفته آسپ در حالی که باتریهای ساختاری ممکن است به همان سطح کارایی باتریهای سنتی نرسند، قابلیت تحمل بار ساختاری آنها اجازه میدهد تا دستاوردهای قابل توجهی در سطح سیستم داشته باشند. وی افزود: نکته کلیدی این است که خودروها را بر اساس وزن، استحکام، سفتی و خواص الکتروشیمیایی بهینه کنیم. این چیزی شبیه به طرز تفکر جدیدی برای بخش خودرو است که بیشتر برای بهینهسازی اجزای جداگانه استفاده میشود. علاوه بر این، چگالی انرژی کمتر باتریهای ساختاری، آنها را نسبت به باتریهای استاندارد ایمنتر میکند، به ویژه اینکه این باتریها حاوی مواد فرار نیستند. سالها پژوهش و پیشرفتهای متعدد توسعه باتریهای ساختاری در دانشگاه فناوری چالمرز نتیجه سالها تحقیق و پژوهش از جمله اکتشافات قبلی در مورد انواع خاصی از فیبر کربن بوده است. در یک مطالعه nv دانشگاه فناوری چالمرز در سال ۲۰۱۸ پژوهشگران دریافتند که باتریهای ساختاری مبتنی بر فیبر کربن میتوانند وزن وسایل نقلیه و هواپیماها را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. در سال ۲۰۲۱ آنها با اعلام ساخت باتری ساختاری با عملکرد ۱۰ برابر نسخههای قبلی به نقطه عطف قابل توجهی دست یافتند. این باتری از فیبر کربن به عنوان یک الکترود، رسانا و مواد باربر به طور همزمان استفاده میکرد و چگالی انرژی ۲۴ کیلوگرم بر وات ساعت را نشان میداد که تقریباً ۲۰ درصد در مقایسه با باتریهای لیتیوم-یون ظرفیت داشت. سینونوس قبلاً با جایگزینی باتریهای AAA در دستگاههای کممصرف، قابلیت این فناوری را با موفقیت نشان داده بود. این شرکت اکنون بر روی بهینهسازی این فناوری برای کاربردهای بزرگتر از جمله وسایل نقلیه الکتریکی و هواپیماها متمرکز است و به طور فعال با شرکای صنعتی برای تسریع در ادغام این ماده نوآورانه در طرحهای خود همکاری میکند. ترکیبی از کاهش وزن، افزایش بهرهوری انرژی و افزایش ایمنی، این فناوری را به یک تغییر دهنده بازی با پتانسیل تغییر شکل آینده حمل و نقل تبدیل میکند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
ریاست امر به معروف و نهی از منکر ولایت فاریاب با نشر اطلاعیهای حضور زنان و دختران را در مکانهای تفریحی و سالونهای ورزشی این ولایت منع کرده است. ریاست امر به معروف ولایت فاریاب در اطلاعیه به مردم هشدار داده است که اگر آنان خلاف این دستور عمل کنند، با برخورد «قانونی» مواجه شده و حق شکایت ندارند. در اطلاعیه آمده است که رفتن زنان و دختران در پارکهای تفریحی، سالونهای ورزشی و حمامهای زنانه منع شده است. ریاست امر به معروف و نهی از منکر فاریاب میگوید که زنان و دختران بدون محرم شرعی نمیتوانند به رستورانتهای غذایی مراجعه کنند. در اطلاعیه آمده است: «در صورت سرپیچی همرایشان برخورد قانونی صورت میگیرد و آنگاه حقوق شکایت را نخواهند داشت.» اطلاعیه صادر شده تاریخ ندارد و معلوم نیست که این اطلاعیه چی زمانی صادر شده است. در حالی ریاست امر به معروف و نهی از منکر فاریاب زنان و دختران را از رفتن به پارکهای تفریحی، سالونهای ورزشی و... منع میکند که سازمان ملل متحد در گزارش اخیرش درباره کارکرد و نحوه رفتار وزارت موسوم به «امر به معروف» حکومت سرپرست با شهروندان کشور، این اداره را «بزرگترین ناقض حقوقبشر» در افغانستان معرفی کرده است. در گزارش آمده است که در برخی موارد، کارکنان ریاستهای این اداره در ولایتها، خلاف دستورالمعلهای مقامهای حکومت سرپرست و بر اساس تفسیر خود شان از اسلام، با مردم برخورد میکنند. همچنین نزدیک به سه سال که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. علیرغم واکنشها و محکومیتهای جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیمشان دربارهی آموزش زنان و دختران عقبنشینی نکردهاند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.
سازمان جهانی صحت در تازهترین مورد اعلام کرده است که از ابتدای سال روان میلادی تا اکنون، ۱۶۰ نفر در افغانستان بر اثر ابتلا به بیماری سرخکان جان باختهاند. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که بیش از ۳۶ هزار مورد مشکوک سرخکان در افغانستان ثبت شده که ۸۰.۱ درصد آن را کودکان زیر پنج سال تشکیل میدهند. در گزارش سازمان جهانی صحت آمده است که از میان موارد ثبت شده بیش از ۴۵ درصد آنان زنان هستند. سازمان جهانی صحت تاکید کرد: «از ابتدای سال ۲۰۲۴، در مجموع ۳۶ هزار و ۶۱۸ مورد مشکوک به سرخکان و ۱۶۰ مورد مرگ به ثبت رسیده است که از میان این موارد مشکوک به سرخکان ۸۰.۱ درصد آن کودک زیر پنج سال و بیش از۴۵درصد آن زنان بودند.» شماری از پزشکان واکسن نشدن، مهاجرتها و عدم آگاهی مردم در برابر بیماری سرخکان را از عوامل افزایش این بیماری میدانند. داکتران میگویند: «تطبیق نکردن واکسن یعنی در پیشگیری و قایه از بیماری سرخکان یگانه راه معقول تطبیق واکسن است. تطبیق نشدن واکسن این بیماری را افزایش داده است.» سرخکان یک بیماری ساری است که سبب تب، بخار، سرفه، و آبزدگی و سرخی چشمها میشود. باید گفت که تحولات بزرگ سیاسی و سقوط نظام جمهوری در افغانستان سبب شد تا نظام صحی کشور نظم گذشته را نداشته باشد و با رویکارآمدن حکومت سرپرست بهشدت متأثر شده است. همچنین وضع محدودیتهای حکومت فعلی علیه کارمندان زن در نهادهای مددرسان نیز سبب شده است تا آنان نتوانند بهگونه اساسی برای مردم، بهویژه در بخش صحت کمکرسانی کنند.
برنامه جهانی غذا در افغانستان اعلام کرده است که روزانه به بیش از ۷۰۰ هزار تن از دختران و پسران دانشآموز، کمکهای غذایی مغذی از جمله بیسکویت توزیع میکند. این سازمان امروز (چهارشنبه، ۲۷ سرطان) با نشر یک نوار تصویری در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که هر روز صبح به دختران و پسران مکتب بهخاطر بلندبردن سطح یادگیری شان مواد غذایی کمک میکند. برنامه جهانی غذا تاکید کرد: «ما میانوعدههای غذایی بسیار مغذی توزیع میکنیم، تا به دختران و پسران مکتب کمک کند که فعال بمانند و بهتر یاد بگیرند.» در ادامه آمده است که این بیسکویتها، دارای ویتامینهای کلسیم، پتاسیم و آهن هستند که به صورت محلی در داخل افغانستان ساخته میشوند. در حالی برنامه جهانی غذا تلاش میکند تا از تغذیه و آموزش پسران و دختران در مکتبهای ابتدایی حمایت کند که پس از حاکمیت حکومت سرپرست در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم از رفتن به مکتب منع شدهاند و اجازهی رفتن به دانشگاهها نیز از آنان گرفته شده است. وضعیت اقتصادی مردم این کشور بهویژه زنان و کودکان رو به وخامت رفت. همچنان افغانستان در لیست تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا در سه سال متواتر قرار گرفت. وضع قوانین سختگیرانهی حکومت سرپرست بر شهروندان، افزایش روزافزون نرخ مواد خوراکی و سوختی و تعاملنکردن جهان با حکومت فعلی از موارد دیگر بحران اقتصادی و بشری در این کشور عنوان شده است. همچنین چندی پیش سازمان جهانی غذا گفته بود که ۴ میلیون مادر و کودک در افغانستان دچار سوءتغذیه هستند.
ادم ووسورنو، مدیر بخش عملیات و پشتیبانی اوچا یا دفتر هماهنگ کنندهی کمکهای بشردوستانهی سازمان ملل متحد، میگوید که پس از دیدار زنان در شماری از ولایتهای افغانستان، آنان خواستار بهتر شدن سیستم صحی و فراهم شدن زمینهی آموزش برای خود و فرزندانشان هستند. خانم ووسورنو، با استقبال از حضور کارکنان زن در بخشهای بشر دوستانهی سازمان ملل و همچنان مشاوران روانی اجتماعی بهشمول واکسیناتورها گفت که حضور آنان در این کشور همانند «شریانهای حیاتی در جامعه هستند.» او تاکید کرد: «با مادران بسیار جوان صحبت کردم، با مردان مسنتر در جامعه صحبت کردم. آنها سه در خواست داشتند: اولین درخواستشان مرکز صحی در قریههای شان بود. همچنین درخواست مکتب داشتند. مادران میگفتند که ما بیسواد هستیم و میخواهیم برای فرزندانمان آموزش فراهم شود. سومین درخواستشان معیشت و حمایت معیشتی بود.» مدیر بخش عملیات و پشتیبانی اوچا خواستار حمایت همه جانبه و درازمدت از جوامع در افغانستان بهویژه زنان شده و آن را ضروری خوانده است. وی میگوید: «کمک بینالمللی پایدار برای مردم این کشور برای حرکت در امداد و بهبود حیاتی است.» این در حالی است که حکومت سرپرست فقط چند ماه پس از روی کار آمدنشان دستور منع کار زنان در نهادهای خارجی را صادر کرد. اما استثنای برای آموزگاران زن و کارکنان بخش صحی وجود دارد که آنان میتوانند با رعایت کردن دستور حکومت فعلی در چارچوب تعیین شده از سوی گروه که همانا پوشیدن ماسک، حجاب کامل (لباس سیاه بلند) و متمایز بودن محل کار به کار شان در این دو سکتور ادامه دهند.
سازمان حفاظت از کودکان اعلام کرده است که حدود ۱.۳۶ میلیون نفر از جمله ۸۵۸ هزار کودک در کنر، لغمان و ننگرهار تحت تاثیر تغییرات اقلیمی قرار گرفتهاند. این نهاد با نشر آمارهای گفته است که حدود یک هزار و ۵۰۰ کودک خانههای خود را در بارندگیهای اخیر از دست دادهاند. در گزارشها آمده است که بارندگیها و طوفان شدید در روزهای اخیر در شرق افغانستان ۴۷ کشته و حداقل ۳۵۰ مجروح برجای گذاشته است. تخریب ۴۰۰ خانه و یک شفاخانه در شهر جلالآباد از دیگر خساراتی است که سیلابهای اخیر در شرق افغانستان برجای گذاشته است. سازمان حفاظت از کودکان با اشاره به بیسرپناه شدن کودکان میگوید که افغانستان از بدترین بحران انسانی در دهههای اخیر رنج میبرد. بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی این سازمان، یک مرکز پذیرایی از مهاجران عودتکننده در تورخم نیز آسیب دیده است. سازمان حفاظت از کودکان میگوید حدود نیمی از ۶۴۹ هزار مهاجر عودتکننده از پاکستان، کودکاناند. در ادامه آمده است که خسارت بر شبکههای مخابراتی و تخریب برخی راههای مواصلاتی دسترسی به مناطق آسیبدیده را دشوار کرده است. سازمان حفاظت از کودکان تاکید میکند که افغانستان با بحرانهای متعددی اعم از بازگشت اجباری مهاجران، بیثباتی اقتصادی، ناامنی غذایی، زلزله، تغییرات اقلیمی و کاهش کمکهای بشردوستانه مواجه است. در ادامه آمده است که تغییرات اقلیمی و فقر بیش از هر گروه دیگر بر کودکان تأثیر منفی گذاشته است. ارشد مالک، رییس سازمان محافظت از کودکان در افغانستان میگوید: «کودکان افغانستان دهها سال رنج را متحمل شدهاند و سیلابهای ویرانگر بارها در این کشور ویرانی به بار آورده است.» آقای مالک برای رفع نیازهای موجود و برنامهریزی طولانیمدت در برابر بحران تغییرات اقلیمی خواهان کمکهای بیشتر جامعه جهانی شده است. این سازمان میگوید که بهمنظور رسیدگی به نیازهای فوری مناطق آسیبدیده، چندین تیم اعزام شده است.
سازمان بینالمللی داکتران بدون مرز (اماساف) به بحران اقتصادی در افغانستان زیر سلطه حکومت سرپرست واکنش نشان داده و میگوید که برخی از خانوادهها حتا هزینه انتقال بیمارانشان به مراکز صحی را ندارند. داکتران بدون مرکز با نشر بیانیهای نوشته است که تقریباً همه کودکان برخی از روستاهای مناطق دوردست افغانستان از سوءتغذیه رنج میبرند. در ادامه آمده است، سازمان بینالمللی داکتران بدون مرز که در زمینه تداوی کودکان مبتلا به سوءتغذیه در هرات، قندهار و هلمند فعالیت میکند، به نقل از زنان خانوادهها گفته است که آنان حتا پولی برای انتقال بیمارشان به مراکز صحی ندارند. داکتر بدون مرکز به نقل از رویا، مادری که فرزندش دو هفته در یکی از مراکز صحی مربوط به داکتران بدون مرز بستری بود، نوشته است که به دلیل وضعیت بد اقتصادی، تقریباً همه کودکان در روستای وی از سوءتغذیه رنج میبرند. همچنین فاطمه، یک دیگر از این زنان به داکتران بدون مرز گفته است: «آنان [باشندگان روستا] حتا ۵۰ یا ۱۰۰ افغانی کرایه موتر ندارند تا فرزندانشان را برای درمان به اینجا [مرکز صحی] بیاورند.» در بیانیه آمده است که برخی از مادران به داکتران بدون مرز گفتهاند که به دلیل تغذیه ناکافی، قادر به تولید شیر برای نوزادانشان نیستند. با این حال، سازمان داکتران بدون مرز افزود که این سازمان سال گذشته میلادی برای ۱۰ هزار و ۴۰۰ کودک مبتلا به سوءتغذیه در هرات، قندهار و هلمند خدمات صحی ارایه کرده است. در ادامه آمده است که از آغاز سال ۲۰۲۴ تا ماه اپریل گذشته برای شش هزار و ۹۰۰ کودک در هرات و قندهار خدمات صحی ارائه شده است. این در حالی است که پس از تسلط دوباره حکومت سرپرست بر افغانستان، توانایی اقتصادی خانوادهها بهشدت کاهش یافته که این امر سبب افزایش سوءتغذیه در میان کودکان شده است. همچنان این موضوع باعث بحران شدید اقتصادی در کشور شده است. قابل ذکر است که ماه گذشته خورشیدی برنامه جهانی غذا اعلام کرده بود که سه میلیون کودک در افغانستان به بیماری سوءتغذیه مبتلا هستند.
مراسم عزاداری روز عاشورا امروز (سهشنبه، ۲۶ سرطان) در شهرها و ولایتهای مختلف افغانستان با حضور گسترده و پرشور زنان، کودکان، نوجوانان و مردان برگزار شد. تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که این مراسم در ولایات مختلف افغانستان به ویژه ولایت هرات با حضور گسترده مردم برگزار شده است. تصاویر از هرات نشان میهد که مراسم عزاداری روز عاشورا، در منطقهی «شهرک المهدی-جبرئیل» هرات در غرب کشور، با وجود محدودیتهای مکرر حکومت سرپرست، در یک مکان عمومی و با حضور گستردهی مردم برگزار شده است. نیروهای حکومت سرپرست در آغاز ماه محرم پرچمهای عزاداری را در چندین ساحه شیعیهنشین هرات پایین و پاره کرده بودند که با اعتراض باشندگان محل و انتقاد تند مردم مواجه شد. همچنین براساس تصاویر نشر شده در شبکههای اجتماعی، در کابل، پایتخت نیز مراسم عزاداری روز عاشورا در مساجد و حسینیههای مختلف مناطق شیعهنشین برگزار شده است. تصاویر نشان میدهد که شماری از مقامهای حکومت سرپرست، از جمله شهابالدین دلاور، سرپرست ریاست عمومی هلال احمر در مراسم عزاداری روز عاشورا در مسجد خاتمالنبیین شرکت کرده است. ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی نشر شده، نشان میدهد که سید حسین عالمی بلخی، سخنگوی «شورای علمای شیعه افغانستان» از نحوهی برخورد نیروهای امر به معروف و نهی از منکر با عزاداران شیعه انتقاد میکند و میگوید که «ما از نحوهی رفتار آنان گِله داریم». همچنین نعمتالله غفاری، عضو «شورای علمای شیعه افغانستان» و عضو پیشین مجلس نمایندگان نیز در این مراسم بر احترام به مذاهب تأکید کرده است. در ویدیویی که تلویزیون خصوصی تمدن منتشر کرده او میگوید: «راهحل ساده این است برادر عزیز! یک، هرکس به مذهب خودش عمل کند، دوم، به سایر مذاهب هم احترام بگذارد.» او با اشاره به اظهارات شماری از مقامهای حکومت سرپرست، گفت: «هرکس طبق مذهب خود عمل کند، اما دیگران را گمراه، منحرف، خارج از دین و کافر و مشرک نداند.» قابل ذکر است که امسال حکومت سرپرست برای دومین سال متوالی محدودیتهای گستردهای بر مراسمهای عزاداری محرم وضع و شیعیان را از راهپیمایی در روز عاشورا و برگزاری مراسم عزاداری در مکانهای عمومی منع کردند. محدودیتهای وضعشده بر عزاداری محرم، انتقادات گستردهی گروههای سیاسی افغانستان را نیز در پی داشته است و شماری از جریانهای سیاسی این محدودیتها را «غیرانسانی» و «غیراسلامی» خواندهاند.
مسوولان محلی از ولایت بغلان میگویند که در پی واژگونشدن یک اتوبوس مسافربری در ولسوالی خنجان این ولایت، ۱۷ نفر جان باخته و ۳۴ نفر دیگر زخمی شدهاند. شیراحمد برهانی، سخنگوی فرماندهی پولیس بغلان گفت که این حادثه بامداد امروز (سهشنبه، ۲۶ سرطان) در منطقه تخته سنگ از مربوطات ولسوالی خنجان رخ داده است. آقای برهانی تاکید کرد که موتر مسافربری نوع ۵۸۰ که از کابل به سمت بغلان در حرکت بود، از جاده منحرف و واژگون شده است. وی افزود که در این رویداد ترافیکی، ۱۷ نفر شامل ۱۲ مرد، سه کودک و دو زن جان باخته و ۳۴ نفر دیگر به شمول زنان و کودکان زخمی شدهاند. تا هنوز دلیل وقوع این حادثه روشن نشده است. طی ماههای اخیر این مرگبارترین حادثه ترافیکی در کشور است. بخش عمده از حوادث ترافیکی در کشور ناشی از تصادف و واژگونشدن موترهای تیزرفتار و مسافربریهای کوچک است. قابل ذکر است که موارد حوادث ناشی از تصادف و واژگونی موترهای بزرگ مسافربری نظیر اتوبوس تلفات سنگین در پی دارد. شاهراههای کابل – شمال و کابل – قندهار از مسیرهای پرحادثه برای اتوبوسها به شمار میرود.
«مایا آنجلو» در سال ۱۹۲۸ با نام «مارگارت آنی جانسون» به دنیا آمد، «مایا آنجلو» در نوجوانی، بورسی را برای تحصیل در رشتهی رقص و نمایش در کالیفرنیا به دست آورد، اما در شانزده سالگی و به مدتی کوتاه، تحصیل را کنار گذاشت تا به رانندهی ماشینهای کابلی در سان فرانسیسکو تبدیل شود. او در مورد دلیل انجام این کار توضیح میدهد: زنانی را در آن ماشینها میدیدم که کمربندهای مخصوص داشتند، با کلاه و ژاکتهای رسمی. عاشق یونیفرم هایشان بودم. به خودم گفتم این همان شغلی است که میخواهم. «آنجلو» این شغل را به دست آورد و به اولین زن سیاهپوست در سان فرانسیسکو تبدیل شد که رانندگی ماشینهای کابلی را بر عهده داشت. مایا در کتاب نامه به دخترم چنین حکایت میکند: سیزده ساله که بودم رفتم پیش مادرم در سان فرانسیسکو. بعدها در نیویورک سیتی درس خواندم. طی این سالها هم در پاریس، قاهره، غرب آفریقا و سرتاسر ایالات متحده زندگی کردهام. اینها واقعیتها است، اما از نظر یک کودک واقعیت چیزی نیست جز کلماتی که باید به خاطر سپرد؛ مثلا «اسمم جانی توماس است. نشانیام شمارهی 220، خیابان مرکزی است.» اینها همه واقعیتهایی است که با حقیقت یک کودک چندان کاری ندارد. دنیای واقعی ای که من در استمپس در آن بزرگ شدم، جنگی دائمی بود در مقابل تسلیم. اول تسلیم شدن در برابر آدم بزرگهایی که هر روز میدیدمشان، که همه سیاهپوست و همه خیلی خیلی بزرگ بودند. بعد تسلیم این فکر شدن که مردم سیاهپوست، پستتر از سفیدپوستانی بودند که به ندرت میدیدمشان. «آنجلو» پس از مدتی کار در عرصهی نمایش، به یک شرکت گردشگری پیوست. او پیشنهاد اجرای نقشی را در نمایشی موزیکال در «تئاتر برادوِی» رد کرد تا به آن شرکت گردشگری ملحق شود چرا که اینگونه میتوانست به سفری به دور اروپا برود. «آنجلو» در این باره به خاطر میآورد: تهیه کنندگانِ آن نمایش موزیکال به من میگفتند، «مگر دیوانه شدهای؟ میخواهی نقشی کوتاه را آن هم دائم در سفر قبول کنی، وقتی ما نقشی اصلی را در یک نمایش برادوِی به تو پیشنهاد کرده ایم؟» به آنها گفتم دارم به اروپا میروم. فرصت دیدن جاهایی را خواهم داشت که به شکل معمول هرگز نمیدیدم، جاهایی که فقط رویایشان را در روستای کوچکی که در آن بزرگ شدم، داشتم. او همچنین گفت که این انتخاب، یکی از بهترین تصمیمهای او در زندگی بوده است. سفر او به اروپا همچنین فرصت آشنایی با سایر زبانها را برای او فراهم کرد و «آنجلو» نیز این فرصت را غنیمت شمرد. او در نهایت توانست زبانهای فرانسوی، اسپانیایی، عبری، ایتالیایی و فانته (گویشی متعلق به مردم بومی غنا) را بیاموزد. «آنجلو» در سالهای کودکی، توسط نامزد مادرش مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفت. او ماجرا را برای برادرش تعریف کرد و مدتی بعد به دادگاه فراخوانده شد تا علیه آن مرد شهادت دهد؛ اتفاقی که به محکومیت مرد منجر شد، اما او در نهایت فقط یک روز را در زندان گذراند. چهار روز پس از آزادی از زندان، آن مرد به قتل رسید. احتمالا توسط یکی از اعضای خانوادهی «آنجلو». و «آنجلو» که فقط یک کودک بود، خودش را مقصرِ به قتل رسیدن آن مرد میدانست. او بعدها در مورد این اتفاق نوشت: فکر میکردم صدای من او را کشت. من آن مرد را کشتم چون نامش را گفتم و بعد فکر کردم که دیگر هیچ وقت دوباره صحبت نکنم، چون صدایم همه را خواهد کشت. «آنجلو» به مدت پنج سال، از صحبت کردن امتناع کرد. اما ادبیات به او کمک کرد که دوباره صدایش را به دست آورد. مجلهی Arab Observer یکی از معدود مجلههای خبریِ انگلیسیزبان در خاورمیانه بود که بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۶ چاپ میشد. «آنجلو» هنگام سفر در مصر، با فعال حقوق مدنی «وسومزی ماکه» آشنا شد و پس از نقل مکان به قاهره، به عنوان دبیر برای مجلهی خبری Arab Observer مشغول به فعالیت شد. او قبل از این هیچ وقت به عنوان ژورنالیست کار نکرده بود و این شغل باعث شد «آنجلو» مهارتهای ارزشمندی را زمینهی خبرنگاری به دست آورد. تا پایان مسیر حرفهای «آنجلو»، قالبهای هنری اندکی باقی مانده بودند که او در آنها فعالیت نکرده بود (او نامزد دریافت «جایزه تونی» و «جایزه پولیتز» شد و سه بار «جایزه گِرَمی» را به دست آورد)، اما همچنان شگفت انگیز به نظر میرسد که «آنجلو» دستی بر آتش فیلمسازی نیز داشت. او ابتدا در فیلمی در سال ۱۹۵۷ بازی کرد اما پس از آن به فیلمنامه نویسی روی آورد و سپس، فیلمی به نام Down in the Delta را در سال ۱۹۹۸ کارگردانی کرد. «آنجلو» ارتباطی دوستانه با رمان نویس آمریکایی «جیمز بالدوین» داشت و اندکی قبل از به قتل رسیدن «مالکوم ایکس»، در حال برنامه ریزی برای کمک به او به منظور بنیان نهادن مؤسسهی «اتحاد سیاهپوستان آمریکا» بود. در اوایل سال ۱۹۶۸، «مارتین لوتر کینگ» از «آنجلو» خواست تا برای ترویج «کنفرانس رهبران مسیحی جنوب»، همایشهای مختلفی در سراسر ایالات متحده برگزار کند. «آنجلو» این پیشنهاد را پذیرفت اما زمان انجام آن را به تعویق انداخت تا برای جشن تولدش برنامههریزی کند. در روز تولد چهل سالگی «آنجلو» در ۴ آپریل سال ۱۹۶۸، «مارتین لوتر کینگ» در شهر ممفیس به قتل رسید. مرگ او، «آنجلو» را به افسردگی شدیدی مبتلا کرد. «آنجلو» در مراسم تحلیف «بیل کلینتون» در سال ۱۹۹۳، نام خود را پس از «رابرت فراست» به عنوان دومین شاعرِ حاضر در مراسم معارفهی رئیس جمهور مطرح کرد. شعرخوانی «آنجلو» در این مراسم، جایزهی «گِرَمی» سال ۱۹۹۴ را در بخش «بهترین اثر شفاهی» برای او به ارمغان آورد. «آنجلو» علاوه بر همهی این فعالیتها، دو کتاب آشپزی نیز نوشت که در یکی از آنها، دستور پخت غذاهای مورد علاقهاش را ارائه کرد و در دیگری، به اهمیت و چگونگی تهیهی غذاهای سالم پرداخت. «آنجلو» در پیشگفتار دومین کتاب آشپزی خود نوشت: اگر این کتاب به دست افراد ماجراجو و جسوری بیفتد که به اندازهی کافی جرأت دارند تا به آشپزخانه بروند و ظرفها و ماهیتابهها را به هم بریزند، من بسیار خوشحال خواهم شد. کتاب «میدانم چرا پرنده در قفس میخواند» که در سال ۱۹۶۹ انتشار یافت، خود زندگی نامهای است که به دوران کودکی «آنجلو» از سه تا هفت سالگی میپردازد. او در این اثر، موضوعاتی همچون نژادپرستی، آسیب روحی و تجاوز را به بحث میگذارد و همچنین توضیح میدهد که چگونه توانست بر این چالشها غلبه کند و از آنها بگذرد. کتاب «میدانم چرا پرنده در قفس میخواند» از زمان اولین انتشار، هیچ وقت از چرخهی چاپ خارج نشده و پس از گذشت دههها، همچنان مخاطبین جدید را به خود جذب میکند. «آنجلو» به منظور تمرکز بر کار، اتاقی را در هتلی نزدیک خانهاش میگرفت و در آن شروع به نوشتن میکرد. او ساعت شش صبح به آنجا میرفت و معمولاً تا ظهر مشغول نوشتن میشد. «آنجلو» پس از گرفتن اتاق، تمام وسایل تزئینی و مبلمان را از آن خارج کرده بود تا فقط یک تخت خواب و صندلی، به علاوهی یک کتاب لغتنامه، قلم و کاغذ، و بطری نوشیدنی در اتاق باشد. «آنجلو» در سه سالگی به همراه برادر بزرگترش «بِیلی جونیور»، به شهر «استمپس» در ایالت «آرکنزا» فرستاده شد تا در کنار پدربزرگ و مادربزرگِ پدریاش زندگی کند. مادربزرگ او، «آنی هندرسون»، بردهداری را به شکلی بیواسطه تجربه کرده بود و تنها فرد سیاهپوست در «استمپس» بود که مغازهای در شهر داشت. «آنجلو» از مادربزرگش توانایی خواندن را یاد گرفت: «آنی هندرسون» کتابهایی را از مدارس محلی به خانه میآورد و به «آنجلو» و برادرش، خواندن و نوشتن را میآموخت. مایا به خاطر کتابهای هفتگانه زندگینامهاش که شامل شرح حال خودش از کودکی تا بزرگسالی است بسیار مشهور است و همین باعث شد که مورد توجه کشورهای جهان قرار گیرد. آثارش: میدانم چرا پرنده در قفس میخواند (۱۹۶۹) جرعهای آب خنک به من دهید، دارم میمیرم (۱۹۷۱) به نام من خودت را جمعوجور کن (۱۹۷۴) آواز میخوانیم و مثل کریسمس متبرک میشویم (۱۹۷۶) قلب یک زن (۱۹۸۱) کودکان همه بندگان خدا باید کفش سفر بپوشند (۱۹۸۶) آهنگی که به بهشت پرتاب شد (۲۰۰۲) و مادر و من و مادر آنجلو از دانشگاهها، سازمانهای ادبی، آژانسهای دولتی و گروههای ویژه مختلف افتخارات و جوایزی کسب کرد. افتخارات او شامل نامزدی جایزه پولیتزر در سال ۱۹۷۰ و در سن ۴۷ سالگی برای کتاب مجموعهای شعرش با عنوان «پیش از این که بمیرم به من یک لیوان آب خنک بده» بود و همچنین نامزدی جایزه تونی برای بازی در «نگاه به دور» در سال ۱۹۷۳ و سه جایزه گرمی برای آلبومهای سخنانش را شامل میشود. او در دو کمیته ریاست جمهوری آمریکا خدمت کرد و در سال ۱۹۹۴ مدال اسپینگارن، در سال ۲۰۰۰ مدال ملی هنر، در سال ۲۰۱۱ نشان افتخار آزادی رئیسجمهوری به او اهدا شد. آنجلو بیش از پنجاه درجه افتخاری کسب کرد.