کمیشنری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان اعلام کرده است که بیش از ۱.۶ میلیون شهروند افغانستان از سال ۲۰۲۱ بهخاطر «امنیت و حفاظتشان» به ایران و پاکستان مهاجرت کردند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که این دو کشور همسایه میزبان بیش از هشت میلیون شهروند افغانستانی هستند. درگزارش آمده است که شهروندان افغانستان در سال جاری بزرگترین جمعیت پناهندگان در سطح جهان شدهاند و از پناهجویان سوریه پیشی گرفتهاند. کمیشنری عالی سازمان ملل تاکید کرد که در نیمه اول سال ۲۰۲۴، بیش از ۱۵۶۷ هزار شهروند افغانستان از پاکستان به کشورشان بازگشتهاند. ملل متحد گفته است که میزبانی پاکستان نسبت به افرادی که نیاز به پناهندگی داشتند، در سال ۲۰۲۳ به دلیل اجرای طرح «بازگشت اجباری شهروندان خارجی غیرقانونی» توسط دولت به چالش کشیده شد. پاکستان قصد داشت بیش از یک میلیون شهروند خارجی بدون مدارک معتبر را به کشورشان بازگرداند. در گزارش آمده است: « بازگشت اجباری شهروندان خارجی غیرقانونی، حدود ۶۴۷ هزار شهروند افغانستان که بیشتر آنان فاقد مدارک بودند، به دلیل فشار و ترس از بازداشت تا پایان ماه جون سال ۲۰۲۴ به افغانستان بازگشتند.» در ادامه آمده است که ایران در حال حاضر بزرگترین میزبان پناهندگان در جهان است و جمعیتی حداقل ۳.۸ میلیون پناهنده و افراد شبیه پناهنده را در خود جای داده است. براساس گزارش، این آمار شامل بیش از یک میلیون نفری میشود که از سال ۲۰۲۱ به این کشور وارد شدهاند. این در حالی است که مهاجران افغانستان در کشورهای میزبان بهطور مداوم نگرانیهای خود را نسبت به بدرفتاری دولتهای میزبان و چالشهای موجود مطرح کردهاند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
مسوولان محلی در ولایت غزنی میگویند که در نتیجهی انفجار یک بمب دستی در ولسوالی قرهباغ این ولایت، سه کودک جان باخته و سه کودک دیگر زخمی شدند. خالد سرحدی، سخنگوی فرماندهی پولیس غزنی گفته است که این رویداد بعد از ظهر روز گذشته (شنبه، ۲۸ میزان) در روستای «مهرودار» از مربوطات ولسوالی قرهباغ رخ داده است. آقای سرحدی تاکید کرد که این انفجار زمانی رخ داده است که این کودکان سرگرم برداشت محصول کچالو از زمینهای کشاورزیشان بودند. او در مورد جنسیت و سن این کودکان معلومات ارائه نکرده است. همچنین سخنگوی فرماندهی پولیس غزنی نگفته است که این کودکان اعضای یک فامیل بودند یا خیر. انفجار مواد انفجاری باقیمانده از جنگ بارها جان کودکان را در ولایتهای مختلف کشور گرفته است. بهدلیل چند دهه جنگ، بخشی از خاک افغانستان آلوده به ماین و مواد انفجاری است. اوچا یا دفتر هماهنگکنندهی کمکهای انساندوستانهی سازمان ملل متحد در افغانستان پیشتر گزارش داده بود که ماهانه ۶۰ تن که بیشترشان کودکان هستند، در نتیجهی انفجار ماینهای بهجامانده از جنگ در افغانستان کشته یا دچار معلولیت میشوند. براساس آخرین گزارشها، نزدیک به ۶۰۶ کیلومتر مربع خاک افغانستان آلوده به ماین و مهمات انفجاری است. همچنین سازمان ملل متحد اعلام کرده است که سه میلیون نفر در افغانستان در شعاع یک کیلومتری ماینها و مواد انفجاری باقیمانده از جنگ زندگی میکنند.
دفتر معاونت اقتصادی رییسالوزرای حکومت سرپرست اعلام کرده است که کمیته جمعآوری گداها طی حدود دو سال اخیر ۶۲ هزار و ۱۹۳ گدا را از شهر کابل و نه ولایت دیگر جمعآوری کرده است. این دفتر امروز (یکشنبه، ۲۹ میزان) با نشر این آمار گفته است که تنها از شهر کابل ۵۷ هزار و ۸۴۱ گدا جمعآوری شدند. دفتر معاونت اقتصادی رییسالوزرای حکومت سرپرست تاکید کرد که آمارها نشان میدهد که ۲۷ هزار و ۷۱۵ نفر گداهای مستحق و ۳۱ هزار و ۱۲۶ نفر دیگر گداهای حرفهای هستند. این دفتر به جنسیت گداها اشاره نکرده است، اما بخش عمدهای از افرادی که دست به تکدیگری میزنند، کودکان و زنان بیسرپرست هستند. همچنین براساس اعلامیههای قبلی این دفتر، بخشی از گداها را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند. قابل ذکر است که حکومت فعلی پیش از این اعلام کرده بود که برای گداهای مستحق کمک مالی میکنند. این در حالی است که حکومت فعلی در سال ۱۴۰۱ گداییگری را منع و اقدام به جمعآوری گدایان کردند. ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی سندی را تحت عنوان «قانون جمعآوری گداها و جلوگیری از گدایی» نیز امضا کرده است. براساس این قانون، اشخاصی که «صحتمند و یا کاسب باشند و خوراک یک روز را داشته باشند از عمل گدایی منع شدهاند و همچنین استفاده از اطفال، معلولان و اشخاص معیوب توسط این افراد به هدف عمل گدایی ممنوع میباشد.» بهگفتهی وزارت عدلیه، «در این قانون گدایی بهعنوان حرفه، ممنوع شده و برای مرتکبان آن حبس در نظر گرفته شده است». همچنین برای کسانی که از کودکان، افراد «مجنون» و «معلول» جهت جلب ترحم برای گدایی استفاده کنند و اشخاصی که بعد از دریافت مساعدت گدایی کنند، حبس در نظر گرفته شده است. پس از تسلط حکومت سرپرست در افغانستان فقر و بیکاری در کشور گسترش یافته است. براساس آمار سازمان ملل متحد، ۲۳.۷ میلیون نفر در این کشور به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. فقر و بیکاری از عوامل گداییگری دانسته میشود.
منابع محلی از ولایت ننگرهار میگویند که یک زن در این ولایت با همدستی دوستپسر سابقش، شوهر خود را به قتل رسانده است. دستکم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این زن و شوهر حدود دو هفته قبل ازدواج کرده بودند. منبع امروز (یکشنبه، ۲۹ میزان) گفته است که این رویداد روز (جمعه، ۲۷ میزان) در ساحهی «نظرآباد» از مربوطات در ناحیه هفتم شهر جلالآباد رخ داده است. منبع تاکید کرد که این زن، شوهرش را دو هفته پس از ازدواجشان با همکاری دوستپسر سابقش با ضرب چاقو به شکل فجیع به قتل رسانده است. منبع افزود که نیروهای امنیتی حکومت سرپرست، این زن و دوستپسر سابقش را بازداشت کردهاند. این منبع از مقتول پوپل نام برد و گفت که وی ۱۸ سال سن داشت و دو هفته قبل یا یک دختر ازدواج کرده بود. همچنین صدیقالله قریشی، آمر اطلاعات و فرهنگ ننگرهار این قتل را تأیید کرده و از بازداشت یک زن و یک مرد خبر داده است. وی گفت که زن بازداشتشده همسر پوپل است که پیش از این با پسر دیگری در ارتباط بوده است. قریشی گفته است که هر دو متهم در بازجویی به انجام قتل اعتراف کردهاند. قابل ذکر است که چندی پیش از این نیز یک دختر و پسر از سوی برادران دختر در ننگرهار تیرباران شده بودند. قتلهای ناموسی هرازگاهی در ولایت مختلف افغانستان رخ میدهد. پس از تسلط حکومت سرپرست بر کشور، قتلهای مرموز در بین زنان بهگونه بیپیشینه افزایش یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است.
شاخص جهانی فقر در تازهترین مورد اعلام کرده است که ۷۰ درصد از کودکان زیر ۱۸ سال در افغانستان در فقر به سر میبرند. شاخص جهانی فقر، برنامه توسعه سازمان ملل متحد و ابتکار فقر و توسعه انسانی دانشگاه آکسفورد با نشر گزارش مشترک گفتهاند که افغانستان حدود ۵ میلیون کودک فقیر بیشتر از بزرگسالان دارد. در گزارش آمده است که به طور دقیق، ۱۵.۵ میلیون کودک و ۱۰.۸ میلیون بزرگسال در افغانستان در فقر به سر میبرند. در ادامه آمده است که محرومیت از آموزش و سوءتغذیه از عوامل اصلی فقر در میان کودکان افغانستان است که ۵۲.۳ درصد از خانوارهای فقیر در افغانستان با کودکی زندگی میکنند که از حضور در مکتب محروم است، و ۴۴.۲ درصد از خانوارهای فقیر با کودکی زیر ۵ سال که دچار سوءتغذیه است، زندگی میکنند. این گزارش همچنان بر وضعیت فقر در افغانستان تمرکز دارد و نشان میدهد که بین سالهای ۲۰۱۵/۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲/۲۰۲۳ میلادی ۵.۳ میلیون نفر به فقر چندبعدی سقوط کردهاند. ملل متحد در آخرین بهروزرسانی شاخص فقر چندبعدی جهانی اعلام کرده است که حدود ۶۴.۹ درصد از جمعیت افغانستان در سال ۲۰۲۲/۲۰۲۳ میلادی در فقر زندگی میکردند. این گزارش نشان میدهد که ۴۵۵ میلیون نفر از فقیرترین افراد جهان در کشورهایی زندگی میکنند که درگیر درگیریهای خشونتآمیز هستند، و این مسئله باعث کندی یا حتی معکوس شدن روند کاهش فقر شده است. بر اساس گزارش، کشورهایی که درگیریهای مسلحانه را تجربه میکنند، به طور کلی کاهش فقر کندتری دارند و سطح فقر در این کشورها اغلب در بالاترین حد باقی میماند. همچنین این گزارش با بررسی آماری فقر چندبعدی در ۱۱۲ کشور جهان و بررسی وضعیت ۶.۳ میلیارد نفر از جمعیت جهانی، تجزیه و تحلیلی دقیق از رابطه بین درگیریهای مسلحانه و فقر ارائه کرده است. بر اساس یافتههای جدید، ۱.۱ میلیارد نفر در سراسر جهان در فقر شدید زندگی میکنند که ۴۰ درصد از آنان در کشورهایی زندگی میکنند که با درگیری، شکنندگی یا صلح ناپایدار مواجه هستند.
برخی روزها ممکن است ما احساس خوبی نسبت به خودمان نداشته باشیم و گمان کنیم که اعتماد به نفسمان را از دست دادهایم. این موضوع کاملاً عادی است، زیرا اعتماد به نفس میتواند در وجود ما کم و زیاد شود. اما اگر این حس به سرعت و ناگهان در ما کاهش پیدا کند، چه اتفاقی رخ میدهد؟ شناسایی نشانههای کمبود اعتماد به نفس بسیار مهم است، زیرا در صورت تشخیص و آگاهی از آنها میتوانیم به دنبال ترمیم و بازیابی آن باشیم. در این مقاله، به معرفی نشانههای کمبود اعتماد به نفس میپردازیم. این زنگ خطرها ممکن است شما را غافلگیر کنند، چرا که پیچیدهتر و مرموزتر از آن چیزی هستند که فکرش را میکنید! قادر به پذیرش خوبیهای خودشان نیستند بسیاری از زنان یاد گرفتهاند که متواضع باشند و اغلب اوقات این بدان معناست که ناخودآگاه جملات حاوی تعریف و تمجید را رد میکنند. اگر این مسئله شما را عصبانی میکند، خوب است به دلیل آن فکر کنید. آیا به سختی میتوانید توصیفات خوبی که از شما میشود را باور کنید؟ مرتبا از خودتان انتقاد میکنید همهی ما صداهای درونی داریم که در طول روز با ما صحبت میکنند. صدای درونی شما چه میگوید؟ چون انتقاد از خود لزوماً به دیگران مربوط نمیشود، ممکن است در سکوت و در محدودهی ذهنمان با خودمان بسیار نامهربانانه برخورد کنیم. اگر منتقد درونیتان همیشه جملاتی مثل موارد زیر را در گوشتان زمزمه میکند، لازم است تا به فکر راهکارهایی جهت افزایش اعتماد به نفستان باشید: «نباید این لباس را بپوشی، تو را مسخره خواهند کرد.» «اصلاً زحمت نکش و امتحانش نکن، به نتیجه دلخواه نخواهی رسید.» «خودت را انگشتنمای همه کردهای.» از نگاه کردن به آینه پرهیز میکنید دوست ندارید خودتان را در آینه ببینید، چون احساس خوبی به تصویری که به شما زل زده است ندارید. به جای پوشیدن لباسهای مورد علاقهتان، ترجیح میدهید لباسهایی ساده و بدون ریسک را استفاده کنید تا کمترین میزان جلب توجه را داشته باشید. در واقع، لباسهای زیادی هستند که دوستشان دارید، اما مدام به خودتان یادآوری میکنید که بدنتان مناسب آن لباسها نیست یا احتمالاً به شما نمیآیند. از عکس گرفتن بدون فیلتر بیزارید چه کسی دوست ندارد که در عکسهایش زیباتر، سرحالتر و جذابتر به نظر برسد؟ اما فرهنگ استفاده از فیلتر مشکلات زیادی را به بار آورده است. طبق پژوهشها، فیلتر کردن عکس عزت نفس را کاهش میدهد و تصور ما از صورت و بدنمان را مخدوش میکند. زنان میگویند که «این معیارهای جذابیت دستنیافتنی و سمی هستند که آنها را فرسوده و ناخشنود میکند». این واقعیت تحریفشده ممکن است این احساس را به شما بدهد که ظاهر شما در زندگی واقعی خیلی خوب نیست و همین موضوع میتواند باعث تلاشهای فراوان، افسردگی و احساس نارضایتی مداوم در شما شود. زبان بدنتان نشانههای آشکاری را برملا میکند حالت بدنمان سرنخهای زیادی درباره میزان اعتماد به نفس ما به دیگران میدهد. برای اکثر افراد این نشانهها به موقعیت و کسی که همراهشان هست بستگی دارد، اما اگر عموماً این نشانههای آشکار را در زبان بدنتان دارید، احتمالاً دچار اعتماد به نفس پایین هستید: بیقراری دست به سینه بودن قوز کردن اجتناب از تماس چشمی از دست دادن تمرکز در موقعیتهای مختلف وقتی مرتکب اشتباهی میشوید دست از سرزنش خودتان برنمیدارید وقتی کاری را اشتباه انجام میدهیم، بعید است احساس خوبی بابت آن داشته باشیم، اما کسانی که اعتماد به نفس دارند به راحتی به وضعیت عادیشان برمیگردند و مجدداً تلاش میکنند. یکی از دلایلش این است که خیلی ذهنشان را درگیر موضوع نمیکنند و به راهشان ادامه میدهند. اگر شما به نشخوارهای ذهنیتان ادامه دهید، این کار به مرور ضعیفتان خواهد کرد. تصور این را دارید که دیگران راجع به شما ذهنیت بدی دارند آیا همیشه گمان دارید دیگران راجع به شما ذهنیتهای منفی و بدی دارند؟ وقتی دوستتان یا همسرتان سریعاً جواب تماستان را نمیدهد، سیلی از افکار منفی به ذهنتان هجوم میآورد؟ زمانی که دربارهی افکار دیگران در مورد خودمان وسواس داشته باشیم و این وسواس به گونهی بیمارگونه باشد، نشانهی خودشیفتگی نیست، بلکه نشانهی کمبود اعتماد به نفس ماست. به دنبال جلب رضایت دیگران هستید آیا هر کاری را برای هر کسی انجام میدهید و میگویید که از خوشحال کردن دیگران احساس خوبی دریافت میکنید؟ یا دلیلش این است که ترس و نگرانی از ناراحت کردن دیگران دارید؟ این دو مورد تفاوت نامحسوس اما مهمی با یکدیگر دارند، زیرا اولی از مهربانی ناشی میشود و مورد دوم از کمبود اعتماد به نفس و ترس از طرد شدن. برخی علائم هشداردهنده دیگر برخی موارد دیگر نیز وجود دارد که از جمله علائم هشداردهنده کمبود اعتماد به نفس میباشند که به گونهی نکتهوار به معرفیشان میپردازیم: از مخالفت با دیگران اجتناب میکنید. ایدههای زیادی دارید، اما ترجیح میدهید آنها را پیش خودتان نگه دارید و از اشتراک آنها اجتناب میکنید. کوچکترین پاسخهای منفی را به دل میگیرید و تا مدتی طولانی ذهنتان را درگیر میکنید. خیلی آسان حالت تدافعی میگیرید. بهآسانی بابت نقطهضعفها و نقصهایتان خجالتزده میشوید. به منطقهی امنتان میچسبید و از هر نوع تغییر اجتناب میکنید. احساس میکنید بعضیها ذاتاً از شما بهتر هستند. موفقیتها و دستاوردهایتان را نادیده میگیرید. سخن پایانی کمبود اعتماد به نفس مشکلی رایج میباشد و ابداً نباید بابت داشتن آن خجالتزده باشید. بلکه بهتر است با کمک گرفتن از مشاورین و مطالعه و افزایش سطح آگاهیتان به دنبال بازسازی و رشد آن باشید. این مشکل لاینحل نبوده و با مدتی تمرین و رسیدگی، به نتایج چشمگیری در مسیر بهبود دست خواهید یافت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»
دیدبان حقوق بشر به ادامهی وضع محدودیت زنان و دختران افغانستان واکنش نشان داده و میگوید که دولت ناروی در مسایل حقوق بشر به ویژه در مورد حقوق زنان رویکرد دوگانه دارد. فرشته عباسی، پژوهشگر افغانستان در دیدبان حقوق بشر و تورن ویمپلمن، مدیر پژوهش در مؤسسهی کریستیان میکلسن (Chr. Michelsen)، در مقالهای مشترک از معیارهای دوگانهی دولت ناروی در برخورد با حقوق زنان افغانستان انتقاد کرده و گفتهاند که نظم حقوق بینالمللی باید بدون توجه به جامعهای که زنان در آن زندگی میکنند اعمال شود. در ادامه آمده است که دولت ناروی در مورد افغانستان زیر سلطه حکومت فعلی باید مانند خاورمیانه، اوکراین و کشورهای دیگر از قوانین بینالمللی حمایت کند. در مقاله آمده است: «دولت ناروی همچنان موضع روشنی در برابر جنایات درگیریهای اسرائیل و حماس گرفته و از اجرای قوانین بینالمللی در این زمینه حمایت کرده است؛ اما در مورد افغانستان، بهویژه پس از تسلط طالبان در آگوست ۲۰۲۱، این کشور بیشتر بر «گفتگو» بهجای «پاسخگویی» تاکید کرده است.» این نهاد به این باور است که وقتی از افغانستان، جایی که زنان در معرض آزار و اذیت جنسی از سوی حکومت فعلی قرار دارند صحبت میشود، ناروی موضع محتاطانهتری اتخاذ میکند. دیدبان حقوق بشر تاکید کرد که زنان افغانستان از بسیاری از انواع اشتغال، تحصیل بالاتر از صنف ششم و حضور در فضاهای عمومی مانند پارکها و آرایشگاهها منع شدهاند. آنها همچنان بدون همراهی یک خویشاوند مرد نمیتوانند از وسایل نقلیهی عمومی استفاده کنند و باید صورت خود را بپوشانند، در غیر این صورت با مجازاتهایی مانند شلاق در ملاءعام مواجه میشوند. در ادامه آمده است که در ناروی تمایلی وجود دارد که این نقضها را کماهمیت جلوه دهند و به افغانستان بهعنوان یک جامعهی سنتی با حقوق محدود برای زنان نگاه کنند؛ در حالی که جامعهی افغانستان در دهههای اخیر تغییرات قابلتوجهی را تجربه کرده است و بسیاری از زنان حتی در مناطق روستایی نیز خواهان حقوق بیشتری برای خود و دخترانشان هستند. همچنین نویسندگان در بخشی از مقاله اشاره میکنند که برخی از کشورها از جمله آلمان، استرالیا، هلند و کانادا اخیراً روندی را آغاز کردهاند که ممکن است منجر به طرح پروندهای علیه حکومت فعلی در دادگاه بینالمللی لاهه برای نقض کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان شود. خانم عباسی و ویمپلمن از دولت ناروی میخواهند که به این روند بپیوندد و از پاسخگویی حکومت فعلی بهخاطر جنایات علیه زنان و دختران افغانستان حمایت کند. گفتنی است که سال ۲۰۲۲ میلادی ناروی نخستین فرصت را برای حکومت فعلی فراهم کرده بود تا با مقامهای اروپایی در شهر اسلو، پایتخت این کشور، دیدار کنند. این در حالی است که پیش از این نیز نهادهای حقوق بشر بینالمللی و برخی از فعالان حقوق زن از رویکرد شماری از کشورها در برابر طالبان انتقاد کرده بودند. چند روز پیش هم سیما سمر، وزیر پیشین امور زنان افغانستان و یکی از فعالان حقوق زن در تبعید، گفته بود که اقدامات و محکومیتهای جامعهی جهانی در زمینه توقف تجاوز بر حقوق زنان از سوی حکومت سرپرست در کشور کارساز نبوده است.
آدم، یک موجود ناشناخته، عجیب و سر به هوای ست که در تمام امورات زندگی و نفس کشیدن در این دنیایی دون دست و پنجه نرم میکند. از آوان خلقت بشر، آدمی همیشه دچار تحولات جسمی و ذهنی بوده که هموار محیط و ماحول در تغییرات بنیادی آن نقش اساسی را داشتهاند. انسانها همیشه در تلاش بوده/است تا بتواند با طمعورزی به بهترین نوع ممکن زندگی کند و از سوی روی خیلی از موارد محیطی پا گذاشته، نادیده گرفته، ذهنیت خود را حق به جانب دانسته و بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران به خواستههای نفسانی خود لبیک؛ انسانیتمداری را در کام مرگ میکشاند از سویی هم کامجوی خود شان در صدر قرار داشته و تخریبات بیحد و ممکن را توسط زبان و اعمال شان به محیط و اطرافیان خود روا داشته ایجاد میکند. مگر یک انسان چقدر عمر میکنند که تمام توجهاش به خود و پایمال کردن حقوق دیگران است، مگر این چه شیوه و چیدن بساطیست که همواره بلانفع قدم بر نمیدارد. آدمی به چه زنده است که تمام تغییرات و تحولات را بهصورت ناشناخته میپذیرد، تغییرات که در نفع شان نباشد به زودی با واکنش صریح، مخالفت وزیده و تغییرات که در نفع شان باشد حتی با فروختن مباهات خویش به آن روی آورده و با سختترین روشهای ممکن آنرا روی خود عملی میسازد. قابل یادآوریست که زندگی همیشه در تغییر بوده، سیر و جهش تغییرات در انسانها به سرعت عمل میشود. نمونههای بارز از این تغییرات همواره در محیط و انسانهای اطراف ما مشاهده میشود و به شکل عملی همه ما آن را در محیط به چشم خود دیده و شاید سر خودمان تجربه کرده باشیم که متوجه نشدهایم و یا با چشمپوشی یا بیاهمیتی از آن گذشته باشیم. اصولا شیوههای رفتاری انسانها وابسته به نفس و طمع آنهاست و از سویی هم به نوعی قدرتنمایی خودگذری میکند تا توجهات را به شکل مثبت پاسخ داده باشد، در عین حال این کنش و کردار همان رفتاریست که در آن نفع خوابیده و مایه زراندوزی اقتصادی و جایگاهی فخرخواهی در آن بیداد میکند؛ از قدیم گفتهاند که هیچ گربهای به رضای خداوند موش نمیگیرند. رفتار انسانهای امروزی هم همانند همین ضرباالمثل شدهاند که تا نفعی نباشد، کردار و پندار به مایهای اصل، از آنها سر نزده و دورادور را وابسته به منفعت میپندارد. خوشخیالی در انسانهای زیردست یا ریزنقش همیشه مایهای امید بوده و آنها برای رسیدن به جایگاه مطلوب همواره با تمام مشکلات، خواستههای افراد زبردست و نقشدار در یک مجموعه، دست از تلاش برنداشته و نتیجهی منتج را با فرجام نیک میخواهد. آدمیاست دیگر؛ دست به هر نوع تلاش میزند که از گردابه ریزنقشی و زیردستی به موج زبردستی و ستون اصلی مجموعهها برسد. آدمی به چه زنده است؟ آدمی از طمع گرفته تا خودگذری، از سازش گرفته تا چشمپوشیها، از ارتباطات گرفته تا واکنشها، از سهولتها گرفته تا مشکلات، از خوبیها تا بدیها، از همکاریها تا یکسویی، از یکسویی تا چند سوی و... زنده است. زندگی که همواره با آن دست و پنجه نرم میکند. دستان که ممکن است در این مسیر پر آبله شده و زخمهای ناشی از زحمات بیجا را در پی داشته باشد. پاهای که ممکن است ناخواسته در این مسیر گام نهد و خستهگیهای که با توجیههای گوناگون پاسخ داده شود، ارتباطات که به شکل بلاتوقع و بلاهدف صورت پذیرد؛ از سویی هم میتواند که جنبه متفاوت را خود بگیرید و راههای پیموده شده و قابل پیمایی را به گونه ذینفع دنبال نماید و یا هم که آبلههای ایجاد شده پاسخ زحمات مثبت باشد؛ آدمی به همینها زنده است دیگر. خصلت عجیب دیگر آدمی همین نقشداری و زیردستی است که همواره در تلاش است دیگران به شکل ریز در مقابل وی ظاهر شده و عناوین و افتخارات را کسب نکنند؛ زیرا زیادهخواهی در انسانها بیداد میکند، حتی بزرگبینترین انسانها و قابل صلاحیتترین آنها نیز در مقابل راه منفعتاندوزی سر به زیر بوده و چشمپوشیها را به صلاح میداند. در انسانهای ریزنقش یا بدون نقش چشمپوشی عیب نیست؛ زیرا آنان در مقابل صلاحیتداران دچار یک نوعی کمی کمیت اجتماعی و جایگاه افخار است که به آنها به دیده حقیر مینگرند ولی برای انسانهای زمامدار این یک نوع حقارت است که چرا با داشتهها بزرگنقشی خود به دیگران فخر میفروشند و در مقابل منفعت و کامجویی خود سربه زیر است؛ مگر آدمی به چه زنده است که حقارت را خودش برای خود با کمال بیپذیرد و برای تطبیق آن بر خویشتن دست به تقلا در گرداب زندگی بزند. افسوس که زمامداران جامعه کنونی و سردمداران بیابهت؛ زندگی در گرو منفعت و آدمی را در گرو اقتصاد گذاشته است. آدمی باید به موارد بهتر از منفعت شخصی زنده باشد؛ ارایه همکاریهای اجتماعی چیزی نیست که سخت باشد و از راههای زیادی ممکن است و این بدون توجه به میل منفعت شخصی و اقتصادی به نحو از راههای مختلفی چون: شنیداری، گفتاری، نوشتاری و اعمالی میسر است که کافی است انسانها زندگی را در گروشان بگذارند و راههای آنرا امتحان کنند. یک انسان نیکمنش و سیرهالطریق که زندگی را به دید اجتماعی منافعالعامه میبیند او همواره آزمونهای خوبی را پشت سر میگذارد. زیرا انسان وقتی وارد اجتماع میشود بدون توجه به منفعت شخصی با توجه به منفعت عامه میاندیشد و این راهی است که عبور را از دشواریها و بغرنحهای سدگاه مسیر زندگی آسان میسازد. آدمی شایسته و مستحق احترام است و اعمال مثبت همیشه در ترازوهای گوناگون مورد بازپرسی و حجمسنجی قرار میگیرد که این بستهگی به نوعیت کنش و واکنش رفتاری آدمی در اجتماع دارد و آدم در اجتماع باید آدمگونه باشد و گونهای که بتوان از آن به نامنیکی و بهرههای ارایهوی نام برد. آدمی به این موارد زنده است که ارايه خدمات بدون در نظر داشت منافع و با در نظر داشت منافع عامه باشد؛ زیرا پسندهای اجتماعی به مراتب دشوارتر از پسندهای شخصی و فردی است. از سویی هم پسندهای اجتماعی تابع کنشهای است که از آدم در جریان انجام سر زده، مدیریت و کنترول شده است. آدمی باید مهر بیورزد، باید در مقابل کنشهای اجتماعی آرام باشد، تمام مسایل زندگی را از دیدگاهی مربوط به نوع مسایل بنگرد و تحلیل کند، باید در اجتماعات سهم داده شود، بارفتارهای شایسته آدمیت پذیرای شود، با کنشهای سزاوار و مرجعالاصل مورد تمجید و تنبیه قرار بگیرد، لیاقت و سزاواری سرلوحه و منطق اصل دیدگاه شان باشد. افهامها و تفهیمها به گونهی شخصیتی انجام شود، تعاملات و تفاهمات نظر به موصوع بدون توجه به موضوعات بیربط صورت گیرد، و... آدمی به هزاران موارد دیگر زنده است؛ موارد که نام بردن از آن خُلق خیلیها را تنگ ساخته و آنان را مجبور به واکنش تند میسازد؛ اعجابالعجب است که واکنشهای تند همواره ضمیمه نقاط صعف تلقی میشود. شاید این واکنشها برخواسته از بستر ناکافی رفتاری اجتماعی باشد. آدمی است دیگر؛ به همین موارد زنده است. نویسنده: محمدرضا رامز
شماری از زنان معترض و اعضای «جنبش شنبههای ارغوانی» میگویند که مسدود ماندن مکاتب دخترانه فاجعهای بزرگ برای افغانستان است. اعضای این جنبش امروز (شنبه، ۲۸ میزان) در یک گردهمایی اعتراضی در یک مکان سربسته در مرکز ولایت تخار گفتهاند که بیش از نیمی از جمعیت کشور تحت حاکمیت حکومت سرپرست از حق آموزش و رشد فکری محروم شدهاند. زنان معترض هشدار دادند که مکاتب تحت کنترول حکومت فعلی خطرناکتر از مسدودبودن مکاتب دخترانه است، زیرا در مکاتب تحت مدیریت حکومت فعلی «افکار و آموزههای افراطی و انحصارطلبی ترویج» میشود. جنبش شنبههای ارغوانی این اظهارات در واکنش به درخواست جرگه اخیر پشتونهای پاکستان مطرح شده است. جرگه پشتونهای پاکستان که در خیبرپختوانخوا برگزار شده بود، خواستار دسترسی دختران افغانستان به آموزش شده است. جنبش شنبههای ارغوانی تاکید کرد که مسدودبودن مکاتب دخترانهی بالاتر از صنف ششم، به خودی خود یک فاجعهی بزرگ برای افغانستان است، زیرا بیش از نیمی از جمعیت جامعه از حق آموزش و رشد فکری محروم شدند، اما بازگشایی مکاتب دخترانه تحت حاکمیت فعلی فاجعهبارتر از آن است. در ادامه آمده است که در مکاتب تحت مدیریت حکومت سرپرست نه تنها از آموزش علمی، عقلانی و انسانی خبری نیست، بلکه افکار و آموزههای افراطی ترویج و نسلی از دختران و زنان را تربیت خواهد کرد که بهجای پذیرش تفاوتها و همزیستی مسالمتآمیز، تنها خشونت، ترس، عقبگرایی و سلطهطلبی را ترویج خواهند کرد. این جنبش تاکید کرد که زنان افغانستان از حقوق انسانی، قانونی و اسلامی خود دست نمیکشند و هرگونه تقلیل حقوق آنان را محکوم میکنند. زنان معترض از رهبران و نهادهای سیاسی و مدنی پاکستان، بهویژه جنبش تحفظ پشتونها (PTM)، خواسته است که به مرزهای بینالمللی احترام گذاشته و از حمایت حکومت فعلی بردارند. حکومت فعلی بیشتر از سه سال است که زنان و دختران را از رفتن به مکاتب و دانشگاهها محروم کرده است. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
برنامه جهانی غذا در تازهترین مورد اعلام کرده است که افغانستان به کانون گرسنگی در جهان مبدل شده است و سه چهارم کل جمعیت این کشور نمیتوانند یک وعده غذای درست بخورند. هسیاو وی لی، رییس برنامه جهانی غذا در افغانستان هشدار داده است که حدود ۲۷ میلیون نفر نمیتوانند غذای کافی بخورند و خانوادهها در سراسر این کشور برای سپری کردن زمستان، به کمکهای فوری غذایی دوامدار نیاز دارند. همچنین فلیپ کروپف، سخنگوی این نهاد به رسانهها گفته است که برنامه جهانی غذا برای ادامه فعالیت در ۶ ماه آینده در افغانستان به بیش از ۶۰۰ میلیون دلار نیاز دارد. او تاکید کرد که به لطف کمک دولت چین، توانسته در یک ماه گذشته به ۳۵ هزار خانواده در سراسر افغانستان کمک غذایی توزیع کند. این در حالی است که سال گذشته برنامه جهانی غذا بهدلیل نداشتن بودجه، «ده میلیون نفر» را از فهرست دریافت کنندگان کمکهایش در افغانستان بیرون کرد و تابستان امسال یازده میلیون نفر از دریافت کمک ها محروم شدند، از جمله دو میلیون مادر و کودکانشان که هیچ مواد غذایی ویژه برای مقابله با سوء تغذیه دریافت نکردهاند. چند روز پیش نیز بانک جهانی اعلام کرده بود که افغانستان تحت حکومت سرپرست در میان ۲۶ کشور فقیرترین جهان است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره حکومت فعلی بر افغانستان، به دلیل محدودیتهای این گروه علیه شهروندان و کاهش کمکهای بینالمللی، اقتصاد خانوادهها در کشور بهشدت کاهش یافته است.