برچسب: رسانه گوهرشاد

2 روز قبل - 158 بازدید

۵۰ نهاد حقوق بشری با نشر یک اعلامیه‌ای مشترک از کارزار حمایت از خبرنگاران اهل افغانستان در ایران، پاکستان و ترکیه استقبال کردند و خواستار توقف فوری اخراج اجباری و بازداشت آنان شدند. این نهادها با نشر اعلامیه‌ای خواسته‌اند که با اقدام فوری، امنیت و حق حیات خبرنگاران افغانستان را تضمین کنند. همچنین این سازمان‌های حقوق بشری در بخشی از اعلامیه‌اش نسبت به وضعیت زندگی روزنامه‌نگاران اهل افغانستان در این کشورها ابراز نگرانی کردند و تاکید کردند که این شرایط با تعهدات بین‌المللی کشورها نسبت به مهاجران در تضاد است. آنها خواستار بررسی کامل پرونده‌های این خبرنگاران و فراهم شدن امکان انتقال آنان به کشورهای امن شدند. این نهادها از سازمان‌های حامی خبرنگاران خواسته‌اند تا موارد نقض حقوق روزنامه‌نگاران افغان را مستندسازی کنند. این فعالان حقوق بشری از سازمان ملل خواسته‌اند برنامه‌ای ویژه و اضطراری برای اسکان و حفاظت از خبرنگاران افغانستانی در ایران، ترکیه و پاکستان اجرا کند. در بخشی از اعلامیه‌ آمده است: «هرگونه کوتاهی در این زمینه، چشم‌پوشی بر تهدید علیه آزادی، عدالت و کرامت انسانی خواهد بود.» بر اساس ماده‌ی هفدهم قانون امر به معروف و نهی از منکر که در ماه اسد سال گذشته توسط هبت‌الله آخوندزاده توشیح شد، نشر تصاویر جانداران ممنوع اعلام شده است. این ممنوعیت تا اکنون در ۱۷ ولایت به اجرا درآمده است. بر بنیاد شاخص جهانی آزادی رسانه‌ها در سال ۲۰۲۵ میلادی، افغانستان با امتیاز ۱۷.۸۸ در جایگاه ۱۷۵ قرار گرفته است، در حالی‌که در رده‌بندی سال ۲۰۲۴ در جایگاه ۱۷۸ قرار داشت. گزارش‌گران بدون مرز با نشر این رده‌بندی گفته است که در سال ۲۰۲۴ میلادی، دست‌کم ۱۲ رسانه به دلیل محدودیت‌ها مجبور به تعطیلی شدند.

ادامه مطلب


2 روز قبل - 83 بازدید

یونسکو یا سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که طی چهار سال حاکمیت حکومت سرپرست، ۲.۲ میلیون دختر در افغانستان از حق آموزش محروم شدند. این نهاد با نشر گزارشی نوشته است که حکومت فعلی پس از بازگشت دوباره‌ به قدرت در ماه آگوست ۲۰۲۱ میلادی، بیش از ۷۰ فرمان علیه زنان و دختران افغانستان صادر شده و آن‌ها را از زندگی عمومی حذف شدند. سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد تاکید کرده است که افغانستان تنها کشور در جهان است که در آن دختران حق آموزش بالاتر از صنف ششم و تحصیلات در دانشگاه‌ها را ندارد. یونسکو در ادامه افزوده است که در حاکمیت حکومت فعلی، زنان روزنامه‌نگار در افغانستان نیز به‌تدریج از فعالیت در بخش روزنامه‌نگاری حذف می‌شوند و طی چهار سال گذشته، بیش از ۸۰ درصد از زنان خبرنگار و شاغل در رسانه‌ها، شغل خود را از دست داده‌اند. همچنین یونسکو در بخشی از گزارشش با اشاره به قانون امر به معروف حکومت سرپرست گفته است که بر مبنای این قانون، نشر تصاویر زنده‌جان در رسانه‌ها و پخش صدای زنان از طریق رادیو ممنوع می‌باشد. این نهاد وابسته به سازمان ملل متحد حق آموزش را غیر قابل مذاکره خوانده و از جامعه‌ی جهانی خواسته است که به‌طور بی‌وقفه خواستار بازگشایی فوری و بدون قید و شرط مکاتب و دانشگاه‌ها برای دختران و زنان افغانستان شوند. حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 روز قبل - 63 بازدید

منابع محلی از ولایت نورستان می‌گویند که در پی جاری شدن سیلاب و بارش شدید باران در این ولایت، پنج تن از جمله زنان و کودکان جان خود را از دست داده‌اند. دست‌کم دو منبع امروز (شنبه، ۲۵ اسد) گفته‌اند که این رویداد دو روز پیش در منطقه «پتیگل» از مربوطات از ولسوالی کامدیش ولایت نورستان رخ داده است. منبع تاکید کرد که در پی جاری شدن سیلاب سه کودک، یک زن و یک مرد جان باخته‌اند. رسانه‌های محلی نیز گزارش داده‌اند که در نتیجه این سیل، خانه‌ها، جاده‌ها و کانال‌های آبی آسیب دیده و تخریب شده‌اند. خانواده‌های آسیب‌دیده از این سیل در نورستان خواهان کمک‌های فوری شده‌اند. قابل ذکر است که دو روز پیش، بارندگی و احتمال سیل در ولایت نورستان پیش‌بینی شده بود. قابل ذکر است که در هفته‌های اخیر، چندین ولایت افغانستان شاهد طوفان‌های شدید، بارش‌های سنگین و سیلاب بوده‌اند. این رویدادهای طبیعی در ولایت‌های شرقی، از جمله خوست، کنر و میدان وردک، تلفات جانی و خسارات گسترده‌ای برجای گذاشته است.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 76 بازدید

در یکی از کوچه‌های تنگ و خاموش کابل، جایی که بوی خاک نم‌زده و دود چراغ تیل باهم آمیخته، عمره با چهار کودک خردسال و شوهرش در یک خانه نیمه‌ویران زندگی می‌کند. خانه‌ای که نه دروازه‌اش درست بسته می‌شود، نه بامش در برابر باران و برف پناهی دارد. دیوارهای کاه‌گلی‌اش ترک خورده که هر گوشه‌اش حکایت از سال‌ها فرسودگی دارد. کوچه‌ای که عمره و خانواده‌اش در آن زندگی می‌کردند، از آن کوچه‌هایی بود که اگر یک‌بار پای آدم به آن می‌افتاد، دیگر دلش نمی‌خواست دوباره آمدن به آن کوچه را تجربه کند. دیوارهای کاه‌گلی فرسوده، با لکه‌های سیاه دود، و بوی گند فاضلابی که از جوی‌چه باریکی در وسط کوچه جاری بود، هر عابری را بی‌اختیار وادار می‌کرد تا نفسش را حبس کند. خانه‌ها به هم چسبیده بودند، دروازه‌های چوبی پوسیده، و پنجره‌هایی که شیشه نداشت و با پلاستیک یا تخته پوشانده شده بود. خانه‌ی عمره، در آخر همین کوچه قرار داشت؛ خانه‌ای نیمه‌خرابه که روزگاری شاید پناه یک خانواده پرصدا و پرخنده بوده، اما حالا فقط سایه‌ای از زندگی در آن مانده بود. بام خانه سوراخ‌سوراخ بود، و وقتی باران می‌بارید، آب از سقف چکه می‌کرد و روی گلیم کهنه‌ای که سال‌ها پیش از یک همسایه به عنوان وسایل اضافه‌ گرفته بودند، لکه‌های تیره می‌انداخت. پس از تغییر حکومت، روزگار مثل دیواری که ناگهان فرو بریزد، بر سرشان آوار شد. عمره پیش‌تر هر روز صبح، بعد از نماز، چادر را بر سر می‌کرد و به خانه‌های مردم می‌رفت. لباس می‌شست، ظرف پاک می‌کرد، گاهی هم برای‌شان نان می‌پخت یا فرش می‌شست. کار سخت بود، اما دست‌کم شب که به خانه می‌آمد، می‌توانست با پول آن روز، کمی برنج یا آرد بخرد. شوهرش بسم‌الله، در یک دکان ابزارفروشی شاگردی می‌کرد و مزد اندکی می‌گرفت، اما همان اندک، برای سرپا ماندن‌شان کافی بود. حالا اما، همه‌چیز بسته شده بود. دکان‌ها کارگر لازم نداشتند، خانه‌ها خدمتکار نمی‌خواستند، و هر کس فقط به فکر مشکلات خودش بود. یک هفته می‌شد که غذای خانه‌شان فقط نان خشک و آب سرد بود. عمره نان‌ها را از دکان قرض می‌گرفت، گاهی هم با شرمندگی از همسایه‌ها؛ و بعد با آب خیس می‌کرد تا کمی نرم شود. بچه‌ها دورش می‌نشستند، هر کدام نانی در دست، و چشم‌های‌شان گاهی به دیگ خالی وسط اتاق می‌افتاد. کوچک‌ترین‌شان مریم، با صدای نازک و معصومانه می‌پرسید: «مادر، دیگ را چی وقت پخته می‌کنی؟» و عمره، با لبخندی که مثل زخمی تازه روی صورتش بود، می‌گفت: «زود… خدا بزرگ است.» اما خدا در آن روزها، انگار خیلی دور شده بود. شب‌ها، وقتی همه خوابیده بودند، عمره به سقف نم‌زده خانه خیره می‌شد. صدای نفس‌کشیدن بچه‌ها و خرخر خسته شوهرش را می‌شنید، اما در دلش غوغایی برپا بود. حساب می‌کرد که چه چیزی مانده که بتواند بفروشد. طلا؟ نداشت. قالین؟ همان کهنه‌ای که زیرپای‌شان پهن بود و به طرز عجبی کهنه بود. نیمه‌ی یک شب، فکری به سرش زد که حتی خودش هم از ترس لرزید… فروش یکی از اعضای بدنش. کلیه، یا حتی یک چشم… دیگر برایش هیچ چیز فرقی نداشت، مهم این بود که پولی پیدا کند تا بچه‌هایش شکم سیر داشته باشند. وقتی این فکر را با بسم‌الله در میان گذاشت، مرد با صدایی لرزان گفت: «نه… هرگز. این کار را نکن. این یعنی آخر خط… یعنی قبول کنیم که مرده‌ایم.» عمره چیزی نگفت، اما در دلش می‌دانست که گرسنگی مرز نمی‌شناسد. روزها پشت سرهم می‌گذشت، و قرض‌ها روی هم تلنبار می‌شد. صاحب‌خانه برای بار سوم نیز هشدار داده بود که اگر پول ندهند، همین زمستان از خانه بیرون‌شان می‌کند. زمستان کابل، با باد سردی که از کوه‌ها می‌آید، بی‌رحم‌تر از هر دشمنی است. در یکی از شب‌های سرد ماه جدی، وقتی باد از لای دروازه پوسیده به داخل می‌زد و گوشه لحاف را بلند می‌کرد، عمره با شوهرش دوباره حرف زد. این‌بار صدایش آرام بود، مثل کسی که تصمیمش را گرفته: – بسم‌الله… ما نمی‌توانیم همه را زنده نگه داریم. اگر… یکی از فرزندان‌مان را بدهیم به خانواده‌ای که پول دارند، شاید باقی بمانند. بسم‌الله اول با خشم نگاهش کرد، اما بعد سرش را پایین انداخت. سکوتی سنگین بین‌شان افتاد، سکوتی که بوی تسلیم می‌داد. فردا صبح، با دل‌هایی شکسته، تصمیم‌شان را عملی کردند. عمره چادر کهنه‌اش را بر سر کرد، بچه‌ها را آماده کرد، و با بسم‌الله راهی بازار شدند. آنجا، میان صدای فروشنده‌هایی که به زور مشتری می‌کشیدند، آن‌ها دنبال کسی می‌گشتند که بچه بخواهد… یا بهتر بگویم، بخرد. ساعت‌ها گذشت تا مردی میانسال با ریش خاکستری نزدیک شد. از لباس و کفش‌هایش پیدا بود که توان مالی دارد. نگاهش روی مریم، کوچک‌ترین بچه، ثابت ماند. گفت: «ما بچه نداریم. او را می‌خواهیم. اما پول زیادی نمی‌دهیم.» عمره حس کرد زمین زیر پایش خالی شد. شوهرش کمی چانه زد، اما در نهایت، مبلغی گرفتند که برای چند ماه نان و کرایه‌خانه کافی بود. لحظه خداحافظی، مریم دامن مادر را گرفت و گریه کرد. عمره زانو زد، او را بوسید، و گفت: «جان مادر، برو… آنجا برایت نان هست، لباس هست…» اما اشک‌هایش روی صورت کوچک دختر می‌چکید. مرد، مریم را بغل کرد و رفت… صدای گریه‌اش در پیچ کوچه گم شد. آن شب، سفره‌شان پرتر از همیشه بود، اما عمره هیچ لقمه‌ای نخورد. جایش به‌سختی گرم‌تر شده بود، اما دلش یخ کرده بود. نگاهش به جای خالی مریم دوخته شده بود. دعا می‌کرد که دخترش جایی باشد که شکم سیر و پناه امن داشته باشد… اما در اعماق قلبش می‌دانست که چیزی در وجودش برای همیشه مرده است. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


3 روز قبل - 91 بازدید

پژوهشگران طی یک مطالعه جدید، به بررسی ارتباط افراد صد ساله با انواع بیماری پرداختند. این روزها ممکن است انسان‌ها به طور متوسط ​​بیشتر عمر کنند، اما تنها بخش کوچکی از ما تولد صد سالگی خود را جشن خواهیم گرفت. با این حال، دلایل اینکه چرا فقط عده‌ای معدود به صد سالگی می‌رسند، هنوز برای دانشمندان یک راز باقی مانده است. دانشمندان اکنون یک عامل را کشف کرده‌اند که ممکن است کلید طول عمر صدساله‌ها باشد. این مطالعه به سرپرستی «کارین مودیگ»(Karin Modig) دانشیار اپیدمیولوژی در «موسسه کارولینسکا»(Karolinska) انجام شده است. به نقل از ساینس‌آلرت، این تیم دریافت که افرادی که ۱۰۰ سال عمر می‌کنند، ظاهراً توانایی فوق‌العاده‌ای در جلوگیری از بیماری دارند. افراد صد ساله‌ از این جهت برای دانشمندان بسیار جالب هستند که ممکن است کلید درک چگونگی عمر طولانی‌تر و زندگی طولانی‌تر با سلامتی بهتر را در خود داشته باشند. برخی از سوالاتی که دانشمندان مدت‌هاست در مورد آن تأمل کرده‌اند این است که آیا یکی از کلیدهای تاب‌آوری صدساله‌ها عمدتاً در توانایی آنها برای به تعویق انداختن بیماری‌های بزرگ نهفته است یا اینکه آنها در بقا بهتر عمل می‌کنند؟ یا آیا ممکن است آنها به طور کلی از بیماری‌های خاصی اجتناب کنند؟ درک پاسخ این سوالات پژوهشگران را حداقل یک قدم به کشف عوامل خاصی که در طول عمر نقش دارند، نزدیک‌تر می‌کند. بنابراین این تیم مطالعاتی شروع به بررسی این موضوع کردند تا ببینند آیا می‌توانند پاسخ‌ها را پیدا کنند یا خیر. آنها افراد با عمر طولانی‌ و کوتاه‌ را که در یک سال متولد شده بودند، بررسی و مقایسه کردند. نتایج آنها نشان داد که صدساله‌ها نه تنها در طول زندگی خود به طور کلی کمتر دچار بیماری می‌شوند، بلکه بیماری‌ها را نیز آهسته‌تر توسعه می‌دهند. آنها همچنین در مقایسه با همسالان کوتاه‌عمر خود، کمتر در معرض بیماری‌های کشنده مانند بیماری‌های قلبی-عروقی شدید قرار می‌گیرند. پژوهشگران خطرات سکته مغزی، حمله قلبی، شکستگی لگن و انواع سرطان را برای هر شرکت‌کننده محاسبه کردند و کسانی را که تا صدسالگی زنده ماندند با همتایان کوتاه‌عمرتر خود مقایسه کردند. آنها دریافتند که صدساله‌ها نه تنها در اواخر میانسالی نرخ پایین‌تری از بیماری داشتند، بلکه در طول زندگی خود نیز نرخ پایین‌تری از بیماری را حفظ کردند. به عنوان مثال، در سن ۸۵ سالگی، تنها ۴ درصد از کسانی که به صدسالگی رسیدند، دچار سکته مغزی شده بودند. در مقایسه، حدود ۱۰ درصد از کسانی که تقریباً صدساله شدند، در سن ۸۵ سالگی دچار سکته مغزی شده بودند. علاوه بر این، با وجود عمر طولانی‌تر، خطر ابتلای آنها به اکثر بیماری‌ها در طول زندگی هرگز به اندازه همسالان کوتاه‌عمرشان نرسید. حدود ۱۲/۵ درصد از صدساله‌ها در سن صدسالگی، دچار حمله قلبی شده بودند. این نشان می‌دهد که صدساله‌ها بیماری‌های عمده مرتبط با سن را به تأخیر می‌اندازند و در بسیاری موارد حتی از آنها جلوگیری می‌کنند، نه اینکه صرفاً به طور مؤثرتری از آنها جان سالم به در ببرند. یکی از محدودیت‌های این مطالعه این است که فقط بر تحلیل تشخیص‌های جدی‌تر بیماری‌های عمده تمرکز داشت، اما اگر کلید واقعی طول عمر این باشد که این افراد می‌توانند از ابتلا به بیماری‌های جدی جلوگیری کنند، چه؟ پژوهشگران برای بررسی این موضوع، مطالعه دیگری را انجام دادند که شامل ۴۰ وضعیت پزشکی مختلف بود. این وضعیت‌ها از خفیف تا شدید مانند فشار خون بالا، نارسایی قلبی، دیابت و حملات قلبی متغیر بودند. آنها ۲۷۴ هزار و ۱۰۸ شرکت‌کننده را که بین سال‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۲۲ در سوئد متولد شده بودند، مطالعه کردند و آنها را از سن ۷۰ سالگی تا زمان مرگشان یا تا ۱۰۰ سالگی پیگیری کردند. در مجموع ۴ هزار و ۳۳۰ نفر صدساله شدند. نتایج مطالعه دوم هم با مطالعه اول یکسان بود؛ صدساله‌ها کمتر دچار بیماری می‌شوند و نرخ تجمع بیماری در طول عمر آنها کندتر است. دانشمندان همچنین دریافتند که صدساله‌ها بیشتر احتمال داشت که وضعیت‌هایی داشته باشند که به یک ارگان بدن محدود می‌شود. این نشانه‌ای از سلامت و تاب‌آوری این گروه است، زیرا بیماری‌هایی که یک ارگان را تحت تأثیر قرار می‌دهند، در درازمدت بسیار راحت‌تر درمان و مدیریت می‌شوند. صدساله‌ها همچنین در طول زندگی خود تاب‌آوری بیشتری در برابر اختلالات اعصاب و روان مانند افسردگی و زوال عقل نشان دادند. اگرچه اکثر صدساله‌ها در نهایت به چندین اختلال سلامتی مبتلا شدند، اما این اتفاق بسیار دیرتر از افراد غیرصدساله افتاد. این به لطف داشتن بیماری‌های کمتر و نرخ کندتر تجمع بیماری بود. نکته قابل توجه این است که افراد غیرصدساله معمولاً در سال‌های پایانی عمر خود افزایش شدیدی در تعداد وضعیت‌های سلامتی که با آنها دست و پنجه نرم می‌کردند، تجربه می‌کردند، اما صدساله‌ها این کاهش شدید سلامتی را تجربه نکردند. راز زندگی طولانی چیست؟ این یافته که افراد صدساله‌ با وجود عمر طولانی‌تر، موفق به تأخیر انداختن و در برخی موارد جلوگیری از بیماری می‌شوند، هم جذاب و هم دلگرم‌کننده است. این امر نشان می‌دهد که می‌توان آهسته‌تر از حد معمول پیر شد و باور رایج را مبنی بر اینکه زندگی طولانی‌تر به ناچار با بیماری بیشتر همراه است، به چالش کشید. یافته‌های دانشمندان نشان می‌دهد که طول عمر استثنایی فقط به تعویق انداختن بیماری نیست، بلکه الگوی متمایزی از پیری را منعکس می‌کند، اما اینکه آیا این امر به دلیل ژنتیک، سبک زندگی، محیط یا ترکیبی از این عوامل است، هنوز مشخص نیست. گام بعدی در مطالعات، بررسی این خواهد بود که چه عواملی پیش‌بینی‌کننده رسیدن به صدسالگی هستند و این عوامل چگونه در طول زندگی یک فرد عمل می‌کنند. درک مکانیسم‌های پشت افزایش سن به شکل سالم در صدساله‌ها ممکن است بینش‌های ارزشمندی را برای ترویج زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر برای همه ارائه دهد. این مطالعه در مجله The Conversation منتشر شده است.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 61 بازدید

همزمان با چهارمین سالروز روی کارآمدن حکومت سرپرست، سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان اعلام کرد که طی این چهار سال، ۵۳۹ مورد خشونت علیه خبرنگاران ثبت شده است که از این میان، ۴۸۷ مورد علیه خبرنگاران مرد و ۵۲ مورد دیگر علیه خبرنگاران زن بوده‌ است. این سازمان امروز (پنج‌شنبه، ۲۳ اسد) با نشر گزارشی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این موارد خشونت شامل «حملات فیزیکی، لت‌وکوب، بازداشت و تهدید» می‌شود. در گزارش آمده است که به دنبال این خشونت و تهدیدها، ده‌ها رسانه فعالیت خود را متوقف کرده‌اند. در بخشی از گزارش آمده است که در حال حاضر ۱۰ خبرنگار در زندان‌های افغانستان به‌سر می‌برند و آزادی رسانه‌ها و فعالیت خبرنگاران در افغانستان با «تهدیدی» جدی روبرو است. سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان افزوده است که در چهار سال گذشته، ۲۰ کارمند رسانه‌ای کشته شده، ۲۰ تن دیگر زخمی شده و ۲۵۳ کارمند رسانه‌ای دیگر بازداشت شده‌اند. همچنین در گزارش آمده است که ۷۹ مورد تهدید، ۵۱۰ مورد ضرب و شتم، ۵۹ مورد رفتار غیرقانونی، ۵ مورد ربوده شدن، ۲ مورد اقدام به قتل و دیگر شکل‌های «خشونت» و سوءاستفاده نیز طی این چهار سال علیه خبرنگاران به ثبت رسیده است. در ادامه آمده است که طی چهار سال گذشته، دسترسی به اطلاعات محدود شده و نهادهای حامی خبرنگاران و رسانه‌ها نیز در این کشور، تحت فشار قرار گرفته و توان گزارش‌دهی شفاف از وضعیت موجود را ندارند.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 134 بازدید

همزمان چهارمین سال تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که زنان و دختران در افغانستان هنگام تلاش برای دسترسی به آموزش یا اشتغال با آزار و خشونت مواجه می‌شوند. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان در سال ۲۰۲۱میلادی، دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب محروم کرده‌اند. همچنین بخش زنان سازمان ملل گزارش داده است که این نهاد حالا برنامه‌ای کارآموزی را در دست اجرا دارد تا از فارغ‌التحصیلان زن دانشگاهی حمایت کند و به آن‌ها کمک کند راهی به بازار کار و حرفه‌ای شدن بیابند. همچنین سازمان ملل تاکید کرده است که زنان و دختران جوان در بسیاری از کشورها با تبعیض و حاشیه‌رانده‌شدن مواجه‌اند. با این وجود، سازمان ملل اعلام کرد که دختران و زنان جوان در بسیاری از کشورها همچنان با تبعیض از جمله دسترسی نابرابر به آموزش مواجه‌اند. این سازمان گفت در حال حاضر ۱۵ میلیون دختر در کشورهای مختلف در مقطع ابتدایی به مکتب نمی‌روند. این سازمان گفته است که با وجود پیشرفت‌هایی در آموزش زنان و دختران، در برخی مناطق تا ۴۸.۱ درصد از دختران همچنان به مکتب نمی‌روند. باید گفت که در چهار سال گذشته، حکومت فعلی ده‌ها فرمان علیه زنان صادر کرده‌اند که حضور آن‌ها را در تمامی عرصه‌ها  تقریباً به گونه کامل ممنوع و آن‌ها را از اجتماع حذف کرده است. حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 111 بازدید

روزنامه‌ی نیویارک تایمز درتازه‌ترین مورد گزارش داده است که کابل، پایتخت افغانستان، به دلیل کم‌آبی در حال خشک‌شدن است و راه‌حل‌های که ممکن است چاره کار باشند، خیلی دیر خواهند رسید. این روزنامه آمریکایی با نشر گزارشی گفته است که شش میلیون جمعیت ساکن در کابل ممکن است تا سال ۲۰۳۰ میلادی بدون آب باشند. اما هرچند حکومت سرپرست در تلاش برای یافتن راه‌حل است؛ اما ذخایر مالی آنان برای مهار این بحران نیز به اندازه حوض‌های آب کابل خشک هستند. نیویارک تایمز تاکید کرده است: «کابل در حال خشک شدن است، به دلیل بارندگی کمتر و ذوب برف‌ها پژمرده شده و توسط چاه‌های غیرمجاز تخلیه می‌شود. آن‌قدر خشک شده است که شش میلیون جمعیت آن ممکن است تا سال ۲۰۳۰ میلادی بدون آب باشند و اکنون در حال جنگ بر سر آن هستند.» در گزارش این روزنامه آمده است که ذخایر آب کابل تقریباً دو برابر سریع‌تر از پر شدن، در حال خالی شدن هستند. همچنین سازمان غیرانتفاعی میرسی کورپس پیش از این نیز در گزارشی هشدار داده بود که اکنون کابل در معرض خطر تبدیل شدن به اولین پایتخت مدرنی در جهان است که ذخایر آب زیرزمینی آن تمام می‌شود. قابل ذکر است، کابل که توسط کوه‌های برفی احاطه شده و سه رودخانه از آن عبور می‌کنند، تا اکنون هرگز به عنوان یک شهر خشک شناخته نشده است. طبق این گزارش، استخراج آب در حال حاضر سالانه ۴۴ ‏میلیون متر مکعب بیشتر از میزان تغذیه طبیعی آب‌های ‏زیرزمینی است. ‏ همچنین چند وقت پیش یوناما هشدار داده شده بود که اگر این روند ادامه پیدا کند، تمام منابع ‏زیرزمینی آب کابل در اوایل سال ۲۰۳۰ میلادی خشک ‏و میلیون‌ها باشنده‌ی این شهر با تهدید مواجه خواهند شد.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 73 بازدید

سازمان غیردولتی ایمرجنسی همزمان با چهار سالگی حاکمیت حکومت سرپرست در افغانستان اعلام کرده است که چهار سال پس از سقوط جمهوری و خروج نیروهای خارجی از کشور، بحران صحی در افغانستان رو به وخامت است و میلیون‌ها تن از ابتدایی‌ترین خدمات درمانی محروم‌اند. ایمرجنسی گفته است که یافته‌های این گزارش از طریق مصاحبه با بیش از یک هزار و ۶۰۰ بیمار، مراقب و کادر صحی در ۱۱ ولایت کشور جمع‌آوری شده است که نشان می‌دهد، بیش از ۷۰ درصد شهروندان افغانستان به خدمات صحی رایگان یا ارزان دسترسی ندارند. در گزارش آمده است که سه تن از هر پنج پاسخ‌دهنده گفته‌اند که توانایی پرداخت هزینه درمان را ندارند و معمولاً برای دریافت خدمات صحی مجبور می‌شوند پول قرض بگیرند یا دارایی‌های خود را بفروشند. طبق این گزارش، یک چهارم بیماران به دلیل هزینه‌های سنگین، عمل جراحی خود را به تعویق انداخته یا لغو کرده‌اند. همچنین سازمان غیردولتی ایمرجنسی هشدار داده است که فروپاشی اقتصادی، محدودیت‌های گسترده بر کار و سفر زنان و کمبود منابع، فشار بی‌سابقه‌ای بر نظام صحی کشور وارد کرده است. گزارش به نقل از دژان پانیک، رییس این نهاد در افغانستان نوشته است: «۲۲.۹ میلیون تن، بیش از نیمی از جمعیت افغانستان، به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. زیرساخت‌های تخریب‌شده، محدودیت‌های گسترده بر حقوق بشر و دسترسی ضعیف به مراقبت‌های صحی، افغانستان را به آزمونی برای بقای پس از جنگ تبدیل کرده است.» سازمان ایمرجنسی که از سال ۱۹۹۹ میلادی در افغانستان فعالیت دارد، اکنون سه مرکز جراحی در کابل، لشکرگاه و عنابه، یک مرکز زایشگاه در پنجشیر، و بیش از ۴۰ پست کمک‌های اولیه و مراکز مراقبت‌های اولیه صحی را در سراسر کشور اداره می‌کند. در گزارش ایمرجنسی آمده است که نیمی از بیماران مرکز جراحی در کابل همچنان «زخمی جنگی» محسوب می‌شوند، که شامل قربانیان تیراندازی، انفجار، ماین و ضربات چاقو هستند. طبق این گزارش، ۸۰ درصد بیماران این مرکز از جراحات غیرنظامی، عمدتاً رویدادهای ترافیکی آسیب دیده‌اند؛ آماری که از سال ۲۰۲۱ میلادی تا اکنون رو به افزایش بوده است. براساس این گزارش در عنابه پنجشیر نیز محدودیت‌های حکومت سرپرست بر سفر و کار زنان باعث شده بسیاری از بیماران زن دیر به شفاخانه برسند و در برخی موارد جان خود را از دست بدهند. همچنین سوءتغذیه مادران و نوزادان نیز یکی از عوامل اصلی مرگ‌ومیر و بیماری‌های طولانی‌مدت در این منطقه است. در این گزارش آمده است که در سال جاری میلادی، ۷۵ درصد قربانیان ماین‌ها در افغانستان کودکان بوده‌اند که اغلب هنگام بازی در مناطق آلوده زخمی شده‌اند. همچنین ۲۰ درصد از کودکان بستری در مراکز ایمرجنسی در عنابه دچار سوءتغذیه حاد هستند که خطر مرگ، عفونت‌های مکرر و مشکلات رشد را افزایش می‌دهد.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 79 بازدید

دفتر والی حکومت سرپرست در ولایت غزنی اعلام کرده است که بر اساس حکم هبت‌الله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی، برگزاری مراسم تشییع جنازه و فاتحه عمومی برای افرادی که خودکشی می‌کنند، ممنوع است. این دفتر با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که عبدالصمد جاوید، والی غزنی به تمام ادارات دستور داده است که از برگزاری مراسم تشییع جنازه و فاتحه عمومی برای این افراد جلوگیری کنند. در ادامه آمده است که این دستور در جلسه‌ی بین ادارات محلی ولایت غزنی ابلاغ شده است. در اعلامیه آمده است هبت‌الله آخوندزاده فرمانی را درباره‌ی منع برگزاری مراسم تشییع جنازه و فاتحه عمومی برای افرادی که خودکشی می‌کنند، صادر کرده است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، موارد خودکشی، به‌ویژه خودکشی زنان و جوانان در بخش‌های مختلف کشور افزایش چشم‌گیر یافته است. باید گفت که بیماری‌های روانی، عدم دسترسی به خدمات صحی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها در بین زنان و جوانان بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب