برچسب: رسانه گوهرشاد

10 ماه قبل - 471 بازدید

ر‌و به روی آیینه اتاقم ایستاده بودم و خود را در آن می‌دیدم. آه که چقدر تغییر کرده بودم. وجودم پر بود از نگرانی، ترس و اضطراب. لباس سیاه و روسری سفیدم را پوشیدم و زورکی چهره‌ام را مهمان لبخندی کردم و با گرفتن کیف مکتبم، از اتاق بیرون شدم. مادرم همینکه مرا دید گفت دخترم اما… حرفش را قطع کردم و گفتم مادر لطفا مثبت فکر کنید. چرا باید مکاتب را مسدود کنند؟ و تاکید کردم که وقتی من نتوانم درس بخوانم، چه کسی در آینده پزشک خواهد شد؟ اگر کودکان و زنان بیمار شوند، چه کسی آنان را درمان خواهد کرد؟ اگر من نتوانم درس بخوانم چه کسی خواهد بود که برای کودکان آموزش بدهد و برای آبادانی کشور تلاش کند؟ نگاه غمگین مادرم را می‌فهمیدم. آهی کشید و گفت: «دخترم خودت هم که می‌دانی که مکاتب کابل و دیگر ولایات مسدود است. فقط در سراسر کشور تنها ولایت بلخ مکاتبش باز است. در شهر هم چند روزی است آوازه شده که مکاتب اینجا هم بسته می‌شود.» به مادرم گفتم فکر نکنم که مکاتب بسته شود. تاکید کردم که موضوع مکاتب کابل و دیگر ولایات هم تا امر ثانی بسته است و من دعا می‌کنم تا زود مکاتب به روی آن‌ها باز شود. با تمام شدن این حرف‌ها، فورا از خانه بیرون شدم زیرا دیگر نمی‌توانستم با حرف‌هایی که خودم هم باورش نداشتم، بیش از این مادرم را بازی دهم. شاید هم نمی‌توانستم اشک‌هاب حلقه بسته در چشمانم را بیش از این نگه دارم. در جاده‌ها قدم می‌زدم مانند پرنده‌ای که لانه‌اش خراب شده و نمی‌داند کجا برود و چه کار کند. افکار منفی در مغزم هجوم آورده بودند. با خود می‌گفتم اگر وقعا مکاتب بسته شوند، من چه کنم؟ نکند دیگر نتوانم درس بخوانم. به سمت خانه دوست صمیمی‌ام خدیجه، رفتم. قرار بود با او به مکتب بروم. هنگامی که به خانه‌ی آن‌ها رسیدم و خدیجه دروازه را باز کرد، از ناراحتی چهره‌ی خدیجه شوکه شدم. از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده؟ برایم تعدریف کرد که کل شب گذشته را نخوابیده و گریه کرده است. نگرانی من هر لحظه بیشتر شد و مجددا از او پرسیدم که چه شده؟ به گریه افتاد و خود را در آغوش من انداخت. در تمام این سال‌ها از خدیجه، جز خنده و شوخی و شادی چیزی ندیده بودم و او اکنون اینگونه زار زار گریه می‌کرد. گریه‌هایش به قلبم مانند خنجری اصابت می‌کرد و قلبم را به درد می‎‌آورد. کمی که آرام‌تر شد گفت برادرم زکی، را افراد حکومت فعلی با خود بردند. متعجب پرسیدم مگر کاری کرده بود؟ با گریه گفت: « به دلیل اینکه ما پنجشیری هستیم. حالا مشخص نیست که ما را هم می‌برند یا نه؟» گوش‌هایم سوت کشیدند. پنجشیری بود و او را برده بودند. این دیگر چه جرمی بود که باید اینگونه تقاصش را بدهند؟ دیگر هیچ واژه‌ای به زبانم نمی‌آمد. انگار لال شده بودم. دقایقی در سکوت به گریه‌های از سر گرفته‌ی خدیجه گوش دادم و او ادامه داد: «می‌دانی مادرم از دیشب اصلا حالی خوبی ندارد. بالای پدرش هم حمله قلبی آمد و فعلا در شفاخانه است و باید بروم پیش پدرم.» اشک‌هایش را پاک کرد تا مادرش نبیند. از من پرسید که برای چه به خانه‌ی آن‌ها آمده‌ام؟ در پاسخ گفتم که می‌خواستم امروز مکتب برویم و برگه‌های امتحان را بگیریم. خدیجه گفت نمی‌داند اما شنیده بود که گویا مکاتب اینجا هم بسته می‌شود. در برابر حرف‌هایش حرفی نداشتم. خدیجه دست‌های مرا گرفت و با نگرانی پرسید که در صورت بدتر شدن وضعیت چه کنیم؟ هنوز پاسخ این سوالش را نداده بودم که گفت: «از کاکایم شنیدم که می‌گویند حکومت فعلی پنجشیری‌ها را به جرم  پنجشیری بودن، می‌کشند. اگر برادرم را چیزی شود من و فامیلم می‌میریم.» در جواب نگرانی‌هایش گفتم خدا نکند و این اتفاق نمی‌افتد. در دلم نگران همه چیز بودم. کاش می‌توانستم خدیجه را واقعا آرام کنم. اما هیچ حرفی برای آرام کردنش نداشتم. او پر از حرف بود و دلش بیش از این‌ها می‌خواست گریه کند. حق داشت. آخر پنجشیری بودن هم شد جرم؟ با خدا حافظی از خانه آن‌ها بیرون شدم. وجودم می‌لرزید. در گودالی  از حرف‌ها غرق شده بودم. دیگر حتی مسیری که می‌رفتم  را نمی‌دانستم. فقط سرگردان در جاده‌ها قدم می‌زدم. مردی از کنارم عبور کرد. صدایش را شنیدم که گفت: «این را ببین! چقدر بی‌شرم است و هنوز شرم ندارد از خانه بیر‌ون شده. فقط باید این زن‌ها را گرفت و زنده زنده آتش زد.» با شنیدن حرف‌های آن مرد در درونم یک بار دیگر مردم. با خود گفنم مگر زن بودن جرم است؟ آخر چرا جرم‌ها تغییر کرده اند؟ مگر ما در چه زمانه‌ای داریم زندگی می‌کنیم؟ به مکتب‌مان رسیدم. در حویلی مکتب دختران نشسته بودند. همه ماتم گرفته بودند. نگران شدم و نزد یکی از دختران رفتم و پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ برایم گفت دیگر نمی‌توانیم مکتب بیاییم. پرسیدم چرا؟ در پاسخ گفت بر اساس فرمان حکومت فعلی دختران تا امر ثانی دیگر نمی‌توانند به مکتب بروند. حس کردم  قلبم از حرکت باز ماند. انگار عقربه‌های ساعت دیگر کار نمی‌کردند و زمان ایستاده بود. با خود گفتم یعنی همین قدر آسان؟ با یک امر ثانی زندگی من و صدها دختر دیگر برباد شد؟ همینقدر آتش زدن رویاهای‌مان آسان است؟ با گریه به سمت اتاق مدیر مکتب‌مان دویدم. در مسیر راه چند بار زمین افتادم و دوباره بلند شدم. نمی‌دانم چرا آن روز مسیر اتاق مدیر مکتب‌مان ایتقدر دور شده بود. چرا نمی‌رسیدم؟ علیمه، اول نمره صنف‌مان در گوشه‌ای از دهلیز نشسته بود. من را که دید فورا به سمتم آمد. گریه‌هایم ثانیه به ثانیه بلندتر می‌شد. تا اینکه صدایم تمام دهلیز را گرفت. خواستم به سمت اتاق مدیر مکتب‌مان بروم که علیمه مرا نگذاشت. با صدای بلندی گفتم ولم کن علیمه. می‌خواهم از خود مدیرمان بپرسم. او با صدای پر از بغضی گفت: «زینب مگر مدیر چی می‌تواند؟ او مسوول است تا امر را اطاعت کند.» این حجم از درد دیگر برایم قابل تحمل نبود. روی زمین نشستم و گریه کردم. این امر ثانی دیگر چه چیزی بود که چون بختک افتاد روی زندگی ما. همین است مسلمانی؟ در کجای از قرآن گفته که زنان درس نخوانند؟ به کدام حدیث آمده است؟ چرا تحصیل نکنیم؟ کشور را گرفتند، مردم را کشتند، نظامی‌ها را با بدترین شکل ممکن در محکمه‌های صحرایی به قتل رساندند، زنان را از جامعه جدا کردند، با ما چرا؟ ما دختران مکتبی دیگر چه گناهی داشتیم؟ اصلا کل کشور را یکباره آتش بزنید تا حداقل یک بار بمیریم. همه با حرف‌هایم گریه می‌کردند که مدیر‌مان از اتاقش بیرون شد و من فورا بلند شدم و با گریه گفتم مدیر صاحب! چشم‌هایش مانند کاسه‌ای از خون بود. مشخص بود که او نیز به حال ما گریه کرده است. برایم گفت: «دخترم کاش کاری از دست من بر می‌آمد اما نمی‌توانم و چاره‌ای جز اطاعت نداریم. شما گناهی ندارید. ما همه هیچ گناهی نداریم. ما فقط قربانی این هجوم شدیم. شاید یک ماه بعد، شاید یک سال بعد مکاتب باز شود ...» من حرفش را ادامه دادم و گفتم شاید دیگر هرگز نتوانیم به مکتب بیاییم. از همان روز، من دیگر به مکتب نرفته‌ام .همان روز، رویای اینکه روزی یک پزشک شوم و صادقانه به کشورم خدمت کنم در دلم ماند. بهتر بود من را به دار می‌زدند اما مکتبم را بسته نمی‌کردند. بهتر بود زنده زنده می‌سوختم اما شاهد تباه شدن کشورم نمی‌بودم. ای کاش می‌توانستم کاری انجام دهم. ای کاش می‌توانستم کشورم را آزاد کنم. احساس می‌کنم در اوج جوانی پیر شده‌ام. آن‌ها باعث شدند من در ۱۷ سالگی هر روز شاهد مرگ آرزوهایم باشم و بمیرم. چه زمانی قرار است این حال‌مان تغییر کند؟ چرا کسی صدای‌مان را نمی‌شنود؟ نویسنده: ماه نور روشن

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 187 بازدید

سازمان ملل متحد، بررسی جدیدی در مورد تاثیر ممنوعیت کار زنان افغانستان در ۱۲۷ سازمان غیردولتی و آژانس‌های ملل متحد در ۳۴ ولایت منتشر کرده است. یافته‌های این بررسی نشان می‌دهد که اکنون ۱۸ درصد از کارمندان زن نهادهای خارجی از خانه‌های شان کار می‌کنند. گروه کاری جنسیت در اقدام بشردوستانه و گروه دسترسی بشردوستانه، نتیجه‌ی دور هفتم نظرسنجی خود با هدف بررسی روندهای عملیاتی پس از دستور ممنوعیت کار زنان در نهادهای بین‌المللی را منتشر کرد. در گزارش آمده است که در حال حاضر ۱۸ درصد از کارکنان زن در سازمان‌های مورد بررسی در خانه کار می‌کنند که نسبت به گزارش‌های قبلی در ماه سپتامبر ۶ درصد کاهش را نشان می‌دهد. همچنین در بخش از گزارش آمده است که ۴۵ درصد از پاسخ‌دهندگان گفته که تا حدی با زنان و مردان کار می‌کنند؛ در حالی که 27 درصد به‌طور کامل با زنان و مردان کار می‌کنند. در ادامه آمده است که دسترسی زنان به کار و کمک‌ها همچنان تحت تأثیر چندین مانع تحمیل شده توسط وزارت‌خانه‌های مختلف حکومت فعلی قرار دارد. ۶۰ درصد از پاسخ‌دهندگان گفته که در ثبت پروژه‌های جدید با مؤلفه‌های افزایش آگاهی که برای دستیابی به زنان و دختران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، با مشکل مواجه هستند. نیمی از سازمان‌های پاسخ‌دهنده، در ثبت پروژه‌های مربوط به کارمندان زن با مشکل مواجه هستند. گروه کاری جنسیت در اقدام بشردوستانه و گروه دسترسی بشردوستانه  در این گزارش گفته است که «کد لباس» برای زنان از سوی حکومت فعلی نیز بر روند کار نهادهای مختلف در افغانستان تاثیر گذاشته است. ۶۰ درصد از سازمان‌ها به این نهاد گزارش داده که کارکنان زن به‌دلیل ترس از دست‌گیر شدن، حرکت‌های خود را سانسور می‌کنند. ارزیابی این نهادها نشان می‌دهد که موانع مختلف از سوی حکومت فعلی بر مشارکت معنادار زنان، هم به عنوان کارمند و هم به عنوان دریافت کننده‌ی کمک‌ها متاثر شده است. همچنین ۶۶ درصد از پاسخ‌دهندگان گفته‌‎اند که بیش از هر زمان دیگری کار از خانه بر توانایی کارکنان زن آنان در تعامل با سایر اعضای تیم تأثیر گذاشته است. این در حالی است که حکومت فعلی، کار زنان را در ۲۴ دسامبر ۲۰۲۲ در نهادهای بین‌المللی ممنوع کرد. پیش از این نهادهای مختلف بین‌المللی هشدار داده که ممنوعیت کاری زنان در این نهادها، روند امدادرسانی به‌ویژه برای زنان و دختران را متاثر کرده است.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 176 بازدید

همزمان با هزار روزه شدن محرومیت دختران بالاتار از صنف ششم از آموزش در افغانستان، گوردون براون، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد برای آموزش جهانی، خواستار اتحاد جهان در حمایت از دختران افغانستان شده است. آقای براون با حمایت از کارزار «صدای دختران افغانستان» گفت که انکار حق آموزش یک امر «شنیع و ناقض» منشور سازمان ملل متحد است. او تاکید کرد که انکار حق برخورداری از آموزش با کیفیت یک امر شنیع و ناقض منشور ملل متحد، کنوانسیون حقوق کودک و حقوق اساسی بشر است. کارزار «صدای دختران افغانستان» از سوی نهاد موسوم «آموزش نمی‌تواند منتظر بماند» راه‌اندازی شده است. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای هزار روز محرومیت دختران افغانستان از آموزش را نقطه عطف غم‌انگیز برای حقوق بشر، حقوق کودکان و حقوق دختران خوانده است. از کارزار این نهاد، چهره‌های شناخته‌شده از جمله ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، خالد حسینی، نویسنده و ضیاءالدین یوسف‌زی، از بنیانگذار نهاد «ملاله» حمایت کردند. همچنین گوردون براون در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که دختران افغانستان اکنون هزار روز تحصیلی را از دست داده‌اند که هرگز نمی‌توانند آن را جبران کنند. وی افزود: «زمان آن فرا رسیده است که تمام جهان متحد شوند تا از حکومت سرپرست مطالبه کنند که حقوق اولیه انسانی هر دختری را رعایت کنند.» سفارت بریتانیا برای افغانستان نیز در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که زنان و دختران در افغانستان هزار روز یادگیری را از دست داده‌اند. این سفارت گفت که زنان تحصیل کرده و توانمند برای صلح، ثبات و توسعه در افغانستان حیاتی هستند. باید گفت که حکوم سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، ابتدا مکاتب دخترانه را تعطیل کردند، اما وزارت معارف این گروه در سوم ماه حمل سال ۱۴۰۱ خورشیدی اعلام کرد که مکاتب به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم تا اطلاع ثانوی مسدود است. پس از آن حکومت فعلی تحصیل دختران در دانشگاه‌ها را نیز منع کرده‌ و آموزشگاه‌های خصوصی را نیز به‌روی آنان بسته‌اند. از آن زمان تا اکنون جامعه‌ی جهانی و دیگر نهادهای بین‌المللی بارها خواستار لغو ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران شده‌اند، اما حکومت فعلی همچنان این ممنوعیت را ادامه می‌دهند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 207 بازدید

برنامه جهانی غذا در آستانه فرارسیدن عید قربان اعلام کرده است که میلیون‌ها تن این عید را جشن می‌گیرند و با خانواده‌ها دور غذا جمع می‌شوند، اما یک چهارم مردم افغانستان هر روز غروب گرسنه به خواب می‌روند. این نهاد با انتشار پیامی در حساب کاربری اکس خود، خواستار اهدا غذا به نیازمندان در افغانستان در عید قربان شده است. برنامه جهانی غذا تاکید کرد که ۱۲ میلیون نفر در افغانستان نمی‌دانند که وعده بعدی غذایی شان از کجا می‌آیند. این برنامه در پیامش گفته است که برای کمک‌رسانی در شش ماه آینده به ۶۵۰ میلیون دالر بودجه نیاز فوری دارد. باید گفت که فقر و گرسنگی در سراسر افغانستان پس حاکمیت حکومت سرپرست بر این کشور، تشدید شد. این در حالی است که عملیات بشردوستانه در افغانستان با کمبود بودجه مواجه است. همچنین اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد می‌گوید که ۲۰.۱ درصد بودجه‌ی مورد نیاز برای کمک‌رسانی در افغانستان تأمین شده است. این دفتر برای عملیات بشردوستانه‌اش در سال ۲۰۲۴ در افغانستان، ۳.۱ میلیارد دالر درخواست کرده است، اما با گذشت شش ماه از آغاز این سال، تنها ۶۱۳.۶ میلیون دالر تمویل شده است. اوچا در گزارش تازه‌ی خود گفته است که کمبود بودجه، مانع تلاش بشردوستانه می‌شود.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 233 بازدید

ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان، در پیوند به ۱۰۰۰ روزه شدن محرومیت دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش می‌گوید که میلیون‌ها دختر در افغانستان هنوز از آرزوهای‌شان دست نکشیده‌اند. آقای بنت این اظهارات را روز (جمعه، ۲۵ جوزا) در یک فراخوان حمایت از دختران افغانستان در حساب کاربری ایکس خود نوشته است و او در این فراخوان گفته است که هزار روز محرومیت دختران از آموزش غیرقابل تصور است و پذیرفتنی نیست. گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر بر حمایت از دختران و زنان افغانستان تاکید کرده و گفت:‌ «ما باید در کنار دختران ایستاده شویم.» باید گفت که حدود ۱۰۰۰ روز از نخستین دستور حکومت فعلی برای بستن درب مکاتب به روی دختران بالاتر از صنف ششم می‌گذرد. همچنان حدود ۶۰۰ روز از بسته شدن دروازه دانشگاه‌ها به روی دختران می‌گذرد. شماری از نهادهای آموزشی جهانی، به مناسبت هزار روز محرومیت دختران از آموزش، این محدودیت‌های حکومت فعلی را نقطه‌ عطف غم‌انگیز در حقوق کودکان و دختران عنوان کرده‌ و خواستار رفع این ممنوعیت شده‌اند. همچنین چند روز قبل یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که با گذشت ۱۰۰۰ روز از ممنوعیت دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش در افغانستان تحت کنترول حکومت فعلی، آنان سه میلیارد ساعت درسی‌شان را از دست داده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 239 بازدید

رینا امیری، نماینده ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان می‌گوید که حکومت سرپرست با سیاست ممنوعیت دختران و زنان از آموزش، آینده کشور را «تباه» کرده است. خانم امیری این اظهارات را در حساب کاربری ایکس خود مطرح کرده و گفت: «افغانستان به‌عنوان تنها کشور جهان است که این سیاست‌های افراطی در آن اعمال می‌شود و در انزوا باقی مانده است.» وی تاکید کرد که در پی این سیاست حکومت سرپرست، رویاهای دختران و زنان در افغانستان «شکسته» شده است. همچنین در ماه حمل سال جاری نیز نماینده ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان بسته بودن مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم توسط حکومت فعلی را «دل‌خراش» خوانده بود. او گفته بود که احکام «تبعیض‌آمیز و بی‌امان» حکومت سرپرست علیه زنان و دختران، افغانستان را فقیر و وابسته به کمک‌ها نگه می‌دارد. این در حالی است که ۱۰۰۰ روز از نخستین دستور‌ حکومت فعلی برای ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم و حدود ۶۰۰ روز از بسته شدن دروازه دانشگاه‌ها به روی دختران می‌گذرد. همچنین چند روز قبل یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که با گذشت ۱۰۰۰ روز از ممنوعیت دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش در افغانستان تحت کنترول حکومت فعلی، آنان سه میلیارد ساعت درسی‌شان را از دست داده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 217 بازدید

کمیته بین‌المللی المپیک (آی‌او‌سی) در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در المپیک پاریس ۲۰۲۴، شش ورزشکار از افغانستان به‌شمول سه زن و سه مرد درشته‌های مختلف اشتراک خواهند کرد. مارک آدامز، سخنگوی کمیته بین‌المللی المپیک این موضوع را در یک نشست خبری مطرح کرده و گفته است که ورزشکاران مرد افغانستان در رشته‌های دوش، شنا و جودو رقابت خواهند کرد. مارک آدامز می‌گوید که زنان ورزشکار افغان در رشته‌های دوش و بایسکیل‌رانی شرکت خواهند کرد. وی افزود که تشکیل تیم مبتنی بر جنسیت پیامی برای حکومت سرپرست است که دسترسی زنان و دختران افغانستان را به ورزش محدود کرده‌اند. او تاکید کرد: «ما به صراحت اعلام کردیم که یک تیم برابر جنسیتی می‌خواهیم و این چیزی بود که به آن دست یافتیم.» آدامز می‌گوید که به هیچ یکی از مقام‌های حکومت فعلی اجازه حضور در المپیک پاریس ۲۰۲۴ داده نخواهد شد. سخنگوی کمیته بین‌المللی المپیک گفت: «در خود پاریس جایی برای مقام‌های حکومت فعلی وجود نخواهد داشت. هیچ نماینده‌ای از حکومت افغانستان برای بازی‌های المپیک ۲۰۲۴ اعتبار نخواهد داشت.» این در حالی است که پیشتر کمیته بین‌المللی المپیک اعلام کرده بود که در حال مذاکره با کمیته ملی المپیک افغانستان و همچنان مقام‌های ورزشی با هدف رفع محدودیت‌های فعلی برای دسترسی زنان و دختران جوان به ورزش در کشور است. باید گفت که قرار است المپیک ۲۰۲۴ از ۲۶ جولای تا ۱۱ آگست (۵ تا ۲۱ اسد) و پارالمپیک پاریس ۲۰۲۴ هم از ۲۸ آگست تا ۸ سپتامبر (۷ تا ۱۸ سنبله) در شهر پاریس، پایتخت فرانسه، برگزار شود. قابل ذکر است که  ورزش افغانستان نیز از اقدامات سخت‌گیرانه حکومت فعلی در امان نمانده و تمام رشته‌های ورزشی در بخش زنان با محدودیت‌های شدید مواجه شده است.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 221 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری در دنیای امروز، گوشی‌های هوشمند به حدی در تار و پود زندگی ما تنیده شده‌اند که به سختی می‌توان تصور کرد بدون آن‌ها روزمان را چگونه سپری می‌کردیم. اما این وابستگی بی‌حد و حصر، پیامدهای ناخوشایندی را نیز به همراه دارد. از تصادفات رانندگی و اختلالات خواب گرفته تا مشکلات در روابط و انزوا، شواهد نشان می‌دهد که گوشی‌های هوشمند نقشی انکارناپذیر در بسیاری از اتفاقات ناگوار ایفا می‌کنند. شاید به نظر برسد که جامعه به نقطه اوج انتقاد از وسایل دیجیتال رسیده است. اما در میان این هیاهو، یک مسأله کلیدی همچنان مغفول مانده است: تاثیر مخرب گوشی‌های هوشمند بر رشد کودکان. برخلاف تصور رایج، مشکل اصلی اعتیاد کودکان به این دستگاه‌ها نیست، بلکه حواس‌پرتی والدین است. مطالعات نشان می‌دهد که با وجود افزایش زمان حضور فیزیکی والدین در کنار فرزندان‌شان، کیفیت تعاملات به شدت کاهش یافته است. در حالی که مادران امروزی به طور قابل توجهی بیشتر از مادران نسل‌های گذشته در خانه حضور دارند، اما توجه آن‌ها به طور فزاینده‌ای معطوف به صفحه نمایش گوشی‌های‌شان است. این امر منجر به کاهش تعامل عاطفی بین والدین و فرزندان، کمبود توجه و عدم پاسخگویی مناسب به نیازهای عاطفی کودکان می‌شود. عواقب این بی‌توجهی می‌تواند جبران‌ناپذیر باشد. کودکانی که از محبت و توجه کافی عاطفی محروم می‌شوند، در معرض خطر ابتلا به مشکلات روحی و روانی، اختلالات رفتاری و ضعف در مهارت‌های اجتماعی قرار دارند. در حالی که بی‌توجهیِ گاه‌به‌گاه والدین می‌تواند فرصتی برای یادگیری استقلال به کودک بدهد، بی‌توجهیِ مزمن، پیامدهای مخربی بر سلامت روان و عزت نفس او خواهد داشت. اعتیاد به گوشی‌های هوشمند، با علائمی مشابه اعتیاد به مواد مخدر، باعث می‌شود والدین حواس‌شان پرت شده و به نیازهای عاطفی فرزندشان بی‌توجهی کنند. این بی‌توجهی می‌تواند منجر به خشم، سوءتفاهم و در نهایت، آسیب به رابطه والدین و فرزند شود. جدایی‌های کوتاه‌مدت و برنامه‌ریزی‌شده، هم برای والدین و هم برای کودکان، می‌تواند مفید باشد. این امر به کودکان استقلال و به والدین فرصتی برای رسیدگی به امور خود می‌دهد. اما بی‌توجهیِ مداوم، که در آن والدین با وجود حضور فیزیکی در کنار فرزند، از نظر عاطفی غایب هستند، پیامدهای بسیار مخرب‌تری دارد. فرستادن کودک به بازی یا درخواست تمرکز نیم‌ساعته برای انجام کاری، رفتاری طبیعی و قابل قبول از سوی والدین است. اما مشکل زمانی به‌وجود می‌آید که حضور والدین تحت‌الشعاع اعلان‌ها و وسوسه‌های گوشی‌های هوشمند قرار می‌گیرد. این امر، الگوی بی‌ثبات و غیرقابل پیش‌بینی‌ای از مراقبت را به کودک ارائه می‌دهد که می‌تواند منجر به اضطراب، ناامنی و عزت نفس پایین در او شود. ما در دام بدترین مدل فرزندپروری گرفتار شده‌ایم: از یک سو، از نظر فیزیکی در کنار فرزندان‌مان هستیم و استقلال آن‌ها را محدود می‌کنیم، و از سوی دیگر، از نظر عاطفی غایب هستیم و به نیازهای آن‌ها توجه نمی‌کنیم. این بی‌توجهیِ سمی، می‌تواند تاثیرات مخربی بر فرزندان‌مان داشته باشد. در اینجا به برخی از این تأثیرات اشاره می‌کنیم: کاهش تعامل و ارتباط با کودک: زمانی که والدین غرق در دنیای مجازی گوشی‌های خود هستند، توجه کمتری به فرزندان خود نشان می‌دهند و فرصت‌های کمتری برای تعامل و برقراری ارتباط با آن‌ها دارند. این امر می‌تواند منجر به احساس نادیده گرفته شدن، تنهایی و انزوا در کودک شود. همچنین، تعاملات والد و کودک برای رشد عاطفی، اجتماعی و شناختی کودک بسیار مهم است و کمبود این تعاملات می‌تواند در این زمینه‌ها مشکلاتی ایجاد کند. برخی این مشکلات از این قرار اند: احساس نادیده گرفته شدن: کودکان موجوداتی حساس و نیازمند توجه هستند. زمانی که والدین به جای تعامل با آن‌ها، غرق در دنیای مجازی می‌شوند، به طور ناخودآگاه به کودک القا می‌کنند که او مهم نیست و مورد توجه آن‌ها قرار نمی‌گیرد. این احساس می‌تواند عزت نفس کودک را خدشه‌دار کند و در آینده منجر به مشکلاتی در روابط اجتماعی او شود. تنهایی و انزوا: کودکان برای رشد و شکوفایی نیاز به محبت، توجه و تعامل با والدین خود دارند. زمانی که این نیاز به درستی برآورده نشود، کودک احساس تنهایی و انزوا می‌کند. این احساس می‌تواند منجر به افسردگی، اضطراب و گوشه‌گیری در کودک شود. مشکلات عاطفی، اجتماعی و شناختی: تعاملات والد و کودک نقشی اساسی در رشد عاطفی، اجتماعی و شناختی کودک ایفا می‌کند. این تعاملات به کودک کمک می‌کند تا احساسات خود را بشناسد، آن‌ها را به درستی بیان کند و با دیگران ارتباط برقرار کند. کمبود این تعاملات می‌تواند در این زمینه‌ها مشکلاتی ایجاد کند و مانع از رشد و پیشرفت کودک شود. الگوی نامناسب رفتاری: کودکان موجوداتی کنجکاو هستند که از طریق مشاهده و تقلید از رفتار بزرگسالان، با دنیای اطراف خود آشنا می‌شوند. این امر به خصوص در مورد استفاده از فناوری صادق است. اگر والدین دائماً با گوشی‌های هوشمند خود مشغول باشند، به طور ناخودآگاه این پیام را به فرزندان خود می‌دهند که استفاده از این دستگاه‌ها مهم‌تر از تعامل با افراد حاضر در دنیای واقعی است. این الگوی رفتاری می‌تواند پیامدهای منفی متعددی برای کودکان داشته باشد، از جمله: اعتیاد به گوشی: در معرض قرار گرفتن مداوم صفحه نمایش می‌تواند منجر به وابستگی روانی به گوشی‌های هوشمند در کودکان و نوجوانان شود. این امر باعث مشکلات تمرکز، اختلالات خواب و حتی افسردگی می‌باشد. مشکلات اجتماعی: استفاده بیش از حد از گوشی، زمان و فرصتی را که کودکان برای تعامل با دیگران و ایجاد مهارت‌های اجتماعی حیاتی دارند، از آنها سلب کند. این امر منجر به انزوا، اضطراب اجتماعی و مشکل در ایجاد روابط سالم می‌شود. تأخیر در رشد: مطالعات نشان داده‌اند که استفاده زیاد از صفحه نمایش بر رشد شناختی و زبانی کودکان تأثیر منفی می‌گذارد. علاوه بر این، استفاده مداوم از گوشی توسط والدین می‌تواند الگوی رفتاری ناسالمی را در خانه ایجاد کند و تنش و درگیری را افزایش دهد. مشکلات رفتاری و عاطفی: مطالعات نشان داده‌اند که استفاده بیش از حد از گوشی‌های هوشمند با افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی در کودکان، مانند پرخاشگری، اضطراب و افسردگی مرتبط است. نور آبی ساطع شده از صفحه نمایش گوشی‌ها می‌تواند بر خواب و خلق و خوی کودکان تأثیر منفی بگذارد. همچنین، محتوای نامناسبی که ممکن است در اینترنت وجود داشته باشد، می‌تواند برای کودکان مضر باشد. راهکارهایی برای کاهش اثرات منفی: محدود کردن زمان استفاده از گوشی: برای خود و فرزندانتان محدودیت‌های مشخصی برای استفاده از گوشی‌های هوشمند تعیین کنید. ایجاد «زمان بدون صفحه نمایش»: زمان‌هایی را در روز یا هفته مشخص کنید که هیچ‌کدام از اعضای خانواده اجازه استفاده از گوشی‌های هوشمند را ندارند. فعالیت‌های جایگزین ارائه دهید: به جای گوشی، فعالیت‌های سرگرم‌کننده و مفیدی مانند بازی، مطالعه، ورزش یا گذراندن وقت در فضای باز را به فرزندانتان پیشنهاد دهید. الگوی رفتاری مناسبی باشید: مراقب باشید که در حضور فرزندان‌تان از گوشی‌های هوشمند به طور بیش از حد استفاده نکنید. با فرزندانتان صحبت کنید: در مورد خطرات استفاده بیش از حد از گوشی‌های هوشمند با فرزندان‌تان صحبت کنید و به آن‌ها آموزش دهید که چگونه از این دستگاه‌ها به طور مسئولانه استفاده کنند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 302 بازدید

سایت علمی ساینمگ نوشته است که پژوهشگران «دانشگاه مریلند»(UMD) از فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده کرده‌اند تا راه‌هایی را برای حفظ سلامت مسافران جاده‌ها ارائه دهند. در مقاله علمی آمده است که بسیاری از مردم برای یافتن راه خود از پلتفرم «گوگل استریت ویو»(Google Street View) استفاده می‌کنند اما پژوهشگران دانشگاه مریلند از آن برای تعیین مکان‌هایی استفاده کرده‌اند که ممکن است سفر را به طور ناگهانی به پایان برسانند. دکتر کوین نگوین، متخصص همه‌گیرشناسی و آمار در دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه مریلند، در این پژوهش از فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی برای شناسایی عناصر محیطی مهم و موثر بر تصادفات موتر، دوچرخه و عابران پیاده استفاده کرده است. دکتر نگوین که در کار خود از فناوری‌ها و منابع کلان داده برای رسیدگی به نابرابری‌های سلامتی استفاده می‌کند، گفت: تصادفات رانندگی، علت اصلی مرگ جوانان بین پنج تا ۲۹ سال هستند. بنابراین، بسیار مهم است که بدانیم چگونه محیط فیزیکی می‌تواند برخوردهای مرگبار را افزایش یا کاهش دهد و کدام جوامع بیشتر تحت تأثیر این موضوع قرار دارند. نگوین و همکارانش از پلتفرم هوش مصنوعی گوگل استریت ویو استفاده کردند که نماهای ۳۶۰ درجه را از خیابان‌های سراسر جهان ارائه می‌کند و آن را برای تعیین رابطه بین تصادفات موتر و مکان‌های رخ دادن تصادفات به کار بردند. آنها با استفاده از نقشه‌برداری مجازی، ویژگی‌های خاص جاده‌ها مانند چراغ‌های راهنما یا فضای سبز را در مقیاس سراسری بررسی کردند. نگوین گفت: از آنجا که ما می‌توانستیم حجم زیادی از داده‌های گوگل استریت ویو را از سراسر کشور استخراج کنیم، نتایج دقیقی را به دست آوردیم که نشان می‌دهند عناصر ساخت بر تصادفات موتر تأثیر می‌گذارند. واضح است که مکان‌های دارای فضای سبز، چراغ‌های راهنما، جاده‌های تک‌خطی و پیاده‌روهای بیشتر، با میزان کمتری از تصادفات رانندگی مرگبار همراه بودند. پیاده‌روها بیشترین تاثیر را در کاهش تصادفات داشتند. مکان‌هایی که پیاده‌روهای بیشتری دارند، ۷۰ درصد تصادفات رانندگی کمتری داشته‌اند و تصادفات در مکان‌های دارای جاده تک‌خطی که اغلب در مناطق روستایی یافت می‌شوند، ۵۰ درصد کمتر است. چراغ‌های راهنما و علائم ایست، ایمنی بیشتری را برای عابران پیاده و دوچرخه‌سواران فراهم می‌کنند و با تصادفات رانندگی کمتری در هر دو گروه مرتبط هستند. برعکس، مناطق دارای جاده‌سازی، تصادفات و اثرات نامطلوب بیشتری را به همراه دارند. شیائوهه یو، تحلیلگر داده در دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه مریلند و از پژوهشگران این پروژه گفت: بسیاری از مسائل سلامت عمومی که جوامع با آنها روبرو می‌شوند، اغلب قابل حل هستند. فناوری‌های نوظهور و دسترسی به منابع داده گسترده، در یافتن راه‌حل‌هایی برای برخی از مشکلات سلامت عمومی که مردم را آزار می‌دهند، سودمند بوده‌اند. پژوهشگران امیدوارند که این یافته‌ها با ارائه گزینه‌های عملی اثبات‌شده به منظور بهبود ایمنی جاده‌ برای رانندگان، عابران پیاده و دوچرخه‌سواران، آگاهی تصمیم‌گیرندگان را درباره سیاست‌های حمل‌ونقل و زیرساخت‌ها افزایش دهد. هران مانه، تحلیلگر داده و از پژوهشگران این پروژه گفت: ما امیدواریم که پژوهش ما باعث شود تا برنامه‌ریزان شهری و توسعه‌دهندگان، محیط در حال ساخت را با دقت بیشتری زیر نظر بگیرند و خیابان‌ها و جوامع ایمن‌تری را طراحی کنند. از نظر نگوین، یک مسیر پژوهشی کاملا جدید در حال ظهور است. وی افزود: ما شاهد افزایش استفاده از علم داده و هوش مصنوعی برای پژوهش‌های بزرگ‌تر و کارآمدتر مانند این پژوهش هستیم. این پژوهش نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم از هوش مصنوعی برای بهبود سلامت عمومی استفاده کنیم. ما می‌دانیم که پژوهش‌های بیشتری در راه هستند. این پژوهش در مجله «Injury Prevention» به چاپ رسید.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 232 بازدید

یوناما یا دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که کار کودکان یکی از اولویت‌های نگران‌کننده در افغانستان است. یوناما با نشر پیامی در حساب کاربری فیس‌بوکش خود به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودکان (World Day Against Child Labor) گفته است که براساس تخمین‌های کمیسیون سابق حقوق بشر در سال ۲۰۱۸ میلادی، بیش‌ از نیم کودکان افغانستان بین سنین پنج تا ۱۷ سال مشغول کار اند. در ادامه آمده است: «افغانستان پراهمیت‌ترین کنوانسیون‌ها در مورد جلوگیری و رسید‌گی به کار کودکان را تصویب کرده است، همچنان این کشور در سال ۲۰۱۹ میلادی استراتیژی ملی در راستای مبارزه با کار کودکان را به منصه اجرا گذاشت.» ۱۲ جون از سوی نهادهای بین‌المللی به عنوان روز جهانی مبارزه با کار کودکان انتخاب شده است. سازمان جهانی کار این روز را در سال ۲۰۰۲ میلادی به منظور افزایش آگاهی و جلوگیری از کار اجباری کودکان نام‌گذاری کرده است. همچنین روز گذشته (چهارشنبه، ۲۳ جوزا) اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد اعلام کرده است که ۱۹ درصد کودکان در افغانستان کودکان کار هستند. دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد می‌گوید که نگرانی جدی درباره‌ی رفاه و آینده‌ی کودکان کار وجود دارد. این نهاد تاکید کرد: «ما باید با هم کار کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که هر کودکی فرصت یادگیری و رشد در یک محیط امن را دارد.» این روز در حالی فرا می‌رسد که میلیون‌ها کودک در افغانستان زیر حاکمیت حکومت سرپرست در وضعیت رکود بازار کار، مجبور به کارهای شاق شده‌اند.

ادامه مطلب