فریبا رضایی، اولین زنی که به نمایندگی از افغانستان در بازیهای المپیک شرکت کرده بود، به دلیل منع ورزش زنان و دختران توسط حکومت سرپرست، خواستار تحریم ورزشی نمایندگان حکومت فعلی در المپیک پاریس شده است. خانم رضایی به رسانهها گفته است: «چگونه ممکن است که زنان و دختران افغانستان حتی حق ورزش نداشته باشند، اما به حکومت فعلی اجازه داده شده که یک تیم ورزشی کاملا مردانه به المپیک پاریس بفرستد.» وی تاکید کرد: «شرکت در المپیک سال ۲۰۰۴ در آتن یونان برای من بزرگترین تجربهای بود که داشتم، مفتخر بودم از اینکه امتیاز انتخاب شدن را داشتم، که اولین زنی باشم که به نمایندگی از افغانستان در تاریخ این کشور در المپیک شرکت میکند.» او افزود: «برای من فقط بازیهای المپیک مطرح نبود، بیشتر از آن، در آن زمان افغانستان تازه از جنجالها رهایی یافته بود و برای ما یک روز نو بود.» فریبا رضایی تاکید کرد: « در آن سالها دختران زیادی الهام گرفتند که به ورزش روی بیاورند، زیرا برای آنها فراتر از ورزش، آزادی بود و اینکه حقوق زنان مورد توجه قرار بگیرد و زنان افغان به عرصه جهانی برگردند و به دنیا نشان بدهند که زنان ورزشکار افغان حضور دارند و مهماند». خانم رضایی گفت ورزش به او انرژی مبارزه برای حقوقاش را میداد. همچنین او در بخشی از صحبتهایش با اشاره به حضور کریکت افغانستان در المپیک گفت در صورتی که تیم کریکت زنان نباشد، تیم مردان هم نباید باشند. قرار است شماری از ورزشکاران زن افغانستان با پرچم تیم مهاجران در المپیک پاریس شرکت کنند. کمیته بینالمللی المپیک گفته است که در المپیک پاریس برای اولینبار سهمیه ورزشکاران ۵۰-۵۰ و به تساوی میان زن و مرد توزیع شده است.
برچسب: رسانه گوهرشاد
اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل اعلام کرده است که در پی بارش باران و جاری شدن سیل در روزهای جمعه و شنبه هفته گذشته در ولایات غور و فاریاب دستکم ۱۳۴ نفر جان باختهاند و شماری هم زخمی شدند. این نهاد با نشر خبرنامهای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این سیل هفت هزار و ۸۷۰ خانه و ۷۰۰ جریب زمین را ویران کرده است. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد تاکید کرد که در بارانهای جمعه و شنبه هفته گذشته ۸۴ نفر در ولایت فاریاب و ۵۰ تن دیگر در ولایت غور جان باختند. اوچا افزود بارندگی، زندگی یک هزار ۸۶۰ خانواده را تحت تاثیر قرار داده است. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل در گزارش خود نوشته است که در این دو روز ۹۰۰ دام تلف شدند و ۳۰ هزار درخت میوه از بین رفتند. این سازمان گفت که سیلابها ۱۰ ولسوالی را در غور و هشت ولسوالی را در فاریاب تحت تاثیر شدید قرار داده است. ارزیابیهای این سازمان نشان میدهد که سیلابزدگان فاریاب و غور به غذا، آب و سرپناه نیاز فوری دارند. همچنین بخش زنان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که زنان و کودکان بهطور نامتناسبی تحت تأثیر سیلابهای اخیر در شماری از ولایات افغانستان قرار گرفتهاند. این در حالی است که در پی سیلابهای مدهش هفته گذشته تنها در ولایت بغلان بیش از ۳۱۰ تن جان باختند.
جمعیت هلال احمر قطر (کیوآرسیاس) اعلام کرده که قرار است این نهاد ۱۰ مرکز صحی در مناطق محروم افغانستان جهت ارائه خدمات به مادران و کودکان ایجاد کند. این نهاد با نشر اعلامیهای گفته است که این پروژه به هدف ارائه مراقبتهای اولیه صحی و ارتقای خدمات صحی برای مادران و کودکان در افغانستان تطبیق خواهد شد. محمدصلاح ابراهیم، مسوول بخش کمک و توسعه بینالمللی جمعیت هلال احمر قطر گفت که این مراکز سالانه برای ۲۵۰ هزار مادر و کودک خدمات صحی ارائه خواهد کرد. آقای ابراهیم در مورد هزینه این پروژه معلومات نداده است. وی تاکید کرد که در سفرش به افغانستان همکاری جمعیت هلال احمر قطر را با موسسه «سیاچسی» در بخش ارائه دوا، لوازم و تجهیزات صحی و غیرصحی و آموزش کارمندان صحی تا سال ۲۰۲۷ تمدید کرده است. او افزود که این نهاد با کمک مالی صندوق توسعه قطر (کیوافافدی) توافقنامهای را با جمعیت هلال احمر افغانی که از سوی حکومت سرپرست اداره میشود، برای ارائه کمکهای غذایی به خانوادههای آسیبپذیر از رویدادهای طبیعی در کشور امضا کرده است. قرار است از این پروژه ۸۰۰ خانواده در ولایات فراه، فاریاب و هلمند بهرهمند شوند. این در حالی است که پس از تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، سکتور صحت در کشور بهشدت آسیب دیده و حکومت سرپرست همواره خواستار همکاری کشورها در این زمینه شده است. همچنین پیشتر جمعیت هلال احمر افغانی بهمنظور فراهمسازی زمینه تداوی ۱۶۹ کودک مبتلا به بیماری سوراخ قلب با هلال احمر قطر تفاهمنامه امضا کرده بود.
نویسنده: مهدی مظفری مسئلهی تکریم زن در افغانستان همیشه با چالشها و موانعی روبهرو بوده است. بدون شک این موانع ریشه در سنت و فرهنگ جامعه افغانستان دارد. در شمارهی یک این مقاله دو مانع بزرگ فرهنگی تکریم زنان افغانستان را نام گرفتیم. آنجا سخن رفت که «مردسالاری» یکی از سنتها و باورهای افراطی است که در فرهنگ جامعه افغانستان ریشه دوانده و بزرگترین مانع کرامت زنان در این جامعه شده است. همچنین، برداشتهای سطحی و ناصحیح رهبران دینی و برخی مبلّغان افغان از شریعت اسلامی، یکی از بزرگترین موانع تکریم زنان در افغانستان قلمداد شد. البته اکثر سنتها و عرفهای مردم افغانستان که مغایر با کرامت زنان است، تنها ناشی از برداشتهای ناقص و ناصحیح علمای افغان از دین اسلام نیست؛ بلکه بیشتر این سنتها ریشه در فرهنگ به شدت سنتی قبیلوی افغانها دارد. در این شمارهی مقاله، برخی باورها و تلقیهای جنسیتی و فرهنگی مردم افغانستان را پی میگیریم که مغایر با تکریم زنان این کشور است. زنان در متلهای افغانی؛ قرائتهای تحقیرآمیز از زنان متلها یا ضربالمثلها به عنوان آینه فرهنگ و باورهای یک جامعه، میتوانند بازتابی از جایگاه و ارزش زن در آن جامعه باشند. در افغانستان، ضربالمثلهای متعددی وجود دارد که به زنان میپردازند، اما متاسفانه بسیاری از این ضربالمثلها تصویری تحقیرآمیز و فرودست از زن ارائه میدهند. برخی از این ضربالمثلها، زنان را به موجوداتی ضعیف و وابسته به مردان تقلیل میدهند. به عنوان مثال، ضربالمثل «زن در خانه، مرد در میدان» نشاندهنده تفکیک جنسیتی عمیق در جامعه افغانستان است که وظایف زن را به امور خانهداری و مراقبت از فرزندان محدود میکند و جایگاه مرد را در عرصههای اجتماعی و سیاسی میداند. متلهای دیگری نیز وجود دارند که خشونت علیه زنان را توجیه میکنند. به عنوان مثال، ضربالمثل «زن را باید کتک زد تا حرف گوشکن شود.» نشاندهنده پذیرش خشونت خانگی به عنوان ابزاری برای کنترل زنان است. این ضربالمثلها نه تنها تصویری نادرست از زنان ارائه میدهند، بلکه میتوانند به تداوم نابرابری جنسیتی و خشونت علیه زنان در افغانستان کمک کنند. در ادامه دو متل مشهور افغانی را توضیح میدهیم. «دختر مال مردم است.» اینکه «دختر مال مردم است.» برداشت و باور عام در بین مردم افغانستان است. این برداشت آنقدر عمومیت یافته که شامل بدیهیات فکری و عقل سلیم افراد جامعه شده است. تصورِ زن، مرد و حتی خودِ دختر این است که دختر مال مردم است. معنای جمله واضح است: دختر برای خود نه، برای مردم است. بنابراین، هویت فردی و استقلال شخصیتی ندارد، زیرا متعلق به همسر (شوهر) میشود. بنا به این برداشت، خانوادهها برای آموزش و ظرفیتسازی دختران خود سرمایهگذاری نمیکنند. در دید نخست، شاید متلهای مشابه این ساده بهنظر برسند، اما واقعیت این است که اینگونه متلها ذهنیت و باور افراد جامعه را شکل دادهاند. اینگونه متلها شامل مجموعهای از متلها میشوند که عقاید مردم را دربارهی آینده و سرنوشت دختران و زنان تشکیل میدهند: «دختر سنگ پلخمان است»، «دختر خانۀ بخت خود رفت» و... منظور از سنگ پلخمان این است: طوریکه معلوم نیست سنگ پلخمان (فلاخن) کجا میافتد و پرتاپ میشود، سرنوشت دختر نیز مانند سنگ پلخمان است که کجا پرتاپ میشود و کجا میافتد، معلوم نیست. بر اساس مناسبات اجتماعی و فرهنگی در افغانستان، واقعیت همین است که سرنوشت دختر با ازدواج معلوم میشود. معمولاً ازدواج تصادفی است. دختر که جوان شد، خانوادهها منتظرند یکی پیدا شود که دختر را به او بدهند. یکی پیدا میشود، دختر را به او میدهند. سرنوشت دختر معلوم میشود که «زن چهکسی شد و متعلق به کدام خانواده شد.» بهطور مشخص، هیچ برنامهریزیای در خانوادهها برای زندگیِ آیندهی دختران وجود ندارد. بدتر از همه، این است که این سخنان قصار و متلها شخصیت و انسانیت دختر و زن را زیر سؤال میبرند و این ذهنیت را در جامعه ایجاد و تقویت میکنند که دختر و زن، شخصیت و هویت مستقل انسانی ندارد. چرا؟ برای اینکه «مال مردم است.» مال هویتِ مستقل ندارد، زیرا مال متاع و کالا است. مال هویتِ خود را از صاحب خود میگیرد. گفتنِ اینکه «دختر مال مردم است» فقط به این معنا نیست که دختر با مردی ازدواج میکند و از این خانه میرود؛ بنابراین سرمایهگذاری برای دختر درست نیست. بیشتر به این معناست که دختر «جنس، شی و چیز» است. «زنِ مرد صفت» در فرهنگِ جامعهی مردسالار افغانستان، انواع برچسبها، توهین، تحقیر و تمسخر بر زنان وارد میشود. بدیِ این برچسبها در این است که توهین، تحقیر و تمسخر به حساب نمیروند، بلکه بهعنوان امر فرهنگیِ جا افتاده و پذیرفته شده و نهادینه میشوند. زنان نیز میپذیرند که زن همان چیزی است که فرهنگِ غالبِ مردسالار دربارهٔ آنها میگویند. «زنِ مرد صفت» یک اصطلاح فرهنگیِ جامعهی مردسالار است. این اصطلاح [...] در اینگونه جوامع برای زن بهعنوان صفت مطرح میشود. موقعیکه مردان میخواهند به زنی امتیاز بدهند یا زنی را تحسین کنند، میگویند فلانی زنِ مردواری است و زنِ مرد صفت است. به زنی که در جامعهی مردسالار چنین برچسبی زده میشود آن زن این را برچسب نمیداند؛ به این برچسب افتخار میکند و میبالد که او مردمانند یا مرد صفت است. اینکه به این برچسب میبالد دلیلهای زیاد اجتماعی و فرهنگی دارد. برای اینکه در فرهنگِ جامعهی مردسالار هرچه که متعلق به زنان است بد، زشت، ناپسند و محقر دانسته میشود؛ برخلاف، هرچه که به مردان نسبت دارد عالی، خوب، پسندیده و باشکوه است. اگر به معنا و ژرفساخت معرفتیِ اصطلاح «زنِ مرد صفت» دقت کنیم، متوجه میشویم که در این اصطلاح، توهین و تحقیر نهفته است و زنستیزانه است. در صورتیکه به جنبه معرفتیِ این اصطلاح بیشتر توجه نکنیم، از ظاهر آن چندان متوجه نمیشویم که زنستیزانه باشد و برچسبی برای تحقیر زنان باشد. با توجه به جنبه معرفتیِ این اصطلاح پی میبریم که در این اصطلاح زن بهصورت هستیشناسانه توهین و تحقیر شده است. شاید پرسیده شود به اعتبار هستی و وجود زن چگونه در این اصطلاح توهین شده است؟ نخست این اصطلاح ارزش وجودی و هستیشناسانهٔ زن را زیر سؤال میبرد و نفی میکند. در این نفی، زن فاقد ارزش وجودی و اعتبار هستیشناسانه میشود. گویا زن هیچ صفت و ارزشی ندارد. اگر زنی ارزش و صفتی دارد، آن ارزش و صفت این است که برچسب اوصاف مردانه به آنها زده شود. بنابراین معنای اصطلاح این است که زن اعتبار، صفت و ارزش ندارد؛ ضدارزش و ضداعتبار است. هرچه بیارزشی و بیاعتباری است در وجود زن جمع است. پس زنی که نسبتاً از این بیاعتباریها دور میشود، از خوی و کردار مردان تأثیر میپذیرد. زن با این تأثیرپذیری مرد صفت میشود. برای حذف متلهای جنسیتزده چه باید کرد؟ برای ایجاد تحول مثبت در ذهنیت جامعه جنسیتزده در مورد دختران و زنان، باید به نقد متلها و سخنان قصاری بپردازیم که پایه و اساس این ذهنیت، باورها و برداشتها را تشکیل میدهند. ذهنیت هر جامعهای بر اساس پیشفرضهای معرفتی بنا میشود که به عنوان بدیهیات و عقل سلیم در میان افراد آن جامعه پذیرفته میشوند. این پیشفرضها، ناخودآگاه در ذهن افراد شکل میگیرند و بر نحوه تفکر و رفتار آنها در مورد مسائل مختلف، از جمله جایگاه زنان در جامعه، تأثیر میگذارند. جامعه مردسالار و جنسیتزده، زن را موجودی ضعیفتر و تابع مرد میداند. این ذهنیت از طریق متلها و سخنان قصاری که نسل به نسل منتقل میشوند، به افراد القا میشود. این جملات کوتاه و به ظاهر ساده، تصویری از زن به عنوان موجودی مطیع، خانهدار و فاقد تواناییهای فکری و اجتماعی ارائه میدهند. برای تغییر این ذهنیت، باید این متلها و سخنان قصار را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. این نقد باید از منظر معرفتی انجام شود، یعنی به چالش کشیدن پیشفرضهایی که در این جملات نهفتهاند. با نقد و شالودهشکنی این جملات، میتوانیم ذهنیت پدرسالاری و مردسالاری را که بر پایهی آنها بنا شده است، مورد تردید قرار دهیم. این امر، گامی اساسی در جهت ایجاد تحول مثبت در نگرش جامعه به زنان و دختران است.
برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد درتازهترین مورد اعلام کرده است که در نتیجه سرازیرشدن سیلابهای تازه در ولایت بدخشان ده تن جان باختهاند. این سازمان امروز (یکشنبه، ۶ جوزا) در خبرنامهای گفته است که ۸۰ هزار تن در افغانستان در پی سیلابهای هفتههای اخیر متضرر شدهاند. برنامه جهانی غذا تاکید کرد که سیلابهای بیشتری در افغانستان رخ داده که بر اساس گزارشها، افزون بر تلفات انسانی، منازل مسکونی و جادهها در بدخشان نیز تخریب شده است. براساس معلومات موجود در اثر سیلابهای شب گذشته در مرکز ولسوالی روی دوآب ولایت سمنگان نیز دستکم ۲۱ خانه و صدها جریب زمین زراعتی تخریب شده است. همچنین مقامهای محلی در بدخشان گفتهاند که در پی سرازیرشدن سیلاب شنبهشب، ۵ جوزا، در روستای «مورچک» از مربوطات ناحیه نهم شهر فیضآباد، مرکز بدخشان، ده عضو یک خانواده جان باختهاند.
مو یک رشتهی پروتئینی است که از فولیکولهای موجود در پوست رشد میکند. مو یکی از ویژگیهای تعیین کننده پستانداران است. بدن انسان، جدای از نواحی پوست بدون کرک، پوشیده از فولیکولهایی است که موهای انتهایی ضخیم و نازک ایجاد میکنند. بیشترین علاقه به مو بر روی رشد مو، انواع مو و مراقبت از مو متمرکز است، اما مو همچنین یک ماده زیستی مهم است که عمدتاً از پروتئین، به ویژه آلفا کراتین تشکیل شده است. موها انواع مختلفی دارند، از جمله موهای صاف، مجعد، موجدار و فر. بسته به نوع موی فرد، ممکن است نیاز باشد دستورالعملهای مراقبتی متفاوتی را دنبال کند، از جمله اینکه چه نوع شامپویی باید استفاده کند و چند بار آن را بشوید یا کوتاه کند. چرا باید با نوع مو آشنا شوید؟ هر مو، ساختار مو و نوع مو منحصر به فرد و متفاوت است. باید از آنها مراقبت شود تا قوی و سالم بماند. به منظور ارائه مراقبت مناسب و ایجاد یک روال مراقبتی مو یا انتخاب مدل موی مناسب، مهم است که بهتر بفهمید انواع موها کدامها هستند و همچنین وضعیت مو و پوست سر خود را درک کنید. برای اینکه بفهمید نوع موی شما چیست، باید ۳ عنصر را در نظر بگیرید: مقدار سبوم تولید شده ضخامت مو درجه موجدار بودن تار مو معیار اول: ماهیت مو ماهیت مو به مقدار سبومی که پوست سر تولید میکند، مرتبط است. این ترکیب پیچیدهای از لیپیدهایی است که توسط غدد چربی ترشح میشود تا فیبر مو را مرطوب، محافظت و روان کند. بنابراین ماهیت مو با توجه به سرعت ترشح سبوم به دنبال شامپو تعیین میشود. ۳ نوع طبیعی مو وجود دارد: موهای خشک: این نوع مو مقدار بسیار کمی سبوم ترشح میکند. بنابراین مو شکافته، شکننده و کدر است، به طوری که تمایل به گره خوردن دارد. کمبود سبوم همچنین میتواند منجر به خارش، شوره سر و تحریک پوست سر شود. موهای معمولی: این نوع مو ترشح سبوم متعادلی دارد، به این معنی که بعد از ۲ تا ۳ روز شستشو، شروع به چرب شدن میکند. این مو مشکل خاصی ندارد. سبک، نرم، براق، منعطف است و به راحتی شانه و باز میشود. موهای چرب: این نوع مو تولید بیش از حد سبوم دارد. معمولاً در عرض چند ساعت یا یک روز پس از شامپو زدن به سرعت دوباره چرب میشود. موها چسبناک، سنگین، صاف هستند و ممکن است مستعد شوره سر باشند. موهای چرب با انتهای خشک یا مخلوط: این نوع مو دارای چربی اضافی در ریشه است، در حالی که طول و انتهای آن خشک است. موها پس از شستن به سرعت در ریشهها چرب میشوند و طول آن به سختی باز میشود. معیار دوم: ساختار مو نوع موی شما نیز با ضخامت هر مو مشخص میشود. ۳ نوع ساختار موی مختلف وجود دارد: موهای ظریف: به سختی دیده میشود و ضخامت کمتری نسبت به نخ دوخت دارد. اگر سعی کنید یکی را بین انگشتان خود نگه دارید، به سختی آن را احساس خواهید کرد. علاوه بر این، هنگامی که در نور خورشید مشاهده میشود، موهای ظریف شفاف به نظر میرسند. با این حال، حالت دادن به آن آسان است و خیلی سریع خشک میشود. از طرف دیگر، میتواند شکننده باشد و به راحتی چرب میشود. موهای متوسط: ضخامت آن به اندازه نخ دوخت است. علاوه بر این، حالت دادن به این نوع مو آسان است. موهای ضخیم: ضخیم تر از نخ دوخت است و در نور خورشید، بر خلاف موهای نازک، موهای ضخیم قابل مشاهده است. قوی است، به خوبی در برابر عملیات شیمیایی و گرما مقاومت میکند، اما از طرف دیگر سنگین، پیچیده و خشک شدن آن زمان بیشتری میبرد. معیار سوم: شکل مو یک روش طبقه بندی دقیق مو توسط آرایشگر مشهور آمریکایی آندره واکر بر اساس شکل مو ایجاد شد. این سیستم طبقه بندی شامل مشاهده واکنش موهای شما در صورت عدم شستشو است. ۳ معیار را در نظر می گیرد: بافت، ضخامت و شکل مو که با یک عدد و یک حرف نمادین است. هر عدد، از ۱ تا ۴، نوع مو را مشخص میکند (صاف، موج دار، مجعد، وز)، در حالی که حرف از A تا C نشان دهنده میزان موجدار بودن تار مو است. در اینجا 4 نوع اصلی شکل مو آورده شده است که به چند دسته تقسیم میشود: نوع ۱: به موهای صاف اشاره دارد. این نوع موها براق، مقاوم، غیر خشک، از ظریف تا بسیار ضخیم و به راحتی قابلیت حالت دادن را دارد. با این حال، کار کردن، فر کردن یا استایل کردن آن دشوار است. نوع ۲: به موهای موج دار S شکل اشاره دارد. این نوع مو میتواند ظریف، متوسط یا ضخیم، با ظاهری براق، از ریشه کمی چرب و مقاوم باشد. علاوه بر این، شکل دادن به آن آسان است (فر یا صاف کردن). نوع ۳: مو را با فرهای بزرگ، گرد، مشخص و بسیار سفت (موهای مجعد) تعریف می کند. با دانستن اینکه سبوم به سختی از ریشه تا انتها در گردش است، این نوع موها اغلب خشک هستند. نوع ۴: شامل موی مجعد تا وز است که به "موی افرو" نیز معروف است. این نوع مو دارای فرهای بسیار تنگ یا Z شکل است که صاف کردن آنها دشوار است. اغلب خشک و شکننده است. چه چیزی نوع مو را تعیین میکند؟ ژنتیک و محیط بر نوع و بافت مو تأثیر میگذارد. ژنتیک نوع مو: تحقیقات نشان میدهد که نوع و بافت مو ارثی است. ژنها به نوع و بافت مو کمک میکند. این به این معنی است که میزان فر در مو به تعداد تغییرات ژن موی مجعد به ارث رسیده است. از این رو، دو والدین مو فرفری ممکن است همیشه فرزندانی با موهای مجعد نداشته باشند، زیرا ژنهای مختلفی در آن نقش دارند. والدینی که موهای مجعد دارند نیز میتوانند حامل ژن موهای صاف باشند که ممکن است آنها را منتقل کنند. ژنها همچنین میتوانند برای تعیین بافت مو با یکدیگر تعامل داشته باشند. به همین دلیل است که در یک خانواده، افراد مختلف ممکن است انواع مختلفی از مو داشته باشند. محیط: ژنها تنها عامل موثر بر نوع مو نیستند. محیط نیز میتواند تاثیر زیادی بر روی مو، به خصوص بافت داشته باشد. رطوبت میتواند موها را وز یا مجعد کند، در حالی که هوای سرد زمستان میتواند موها را خشک و وز کند. بافت مو نیز با افزایش سن تغییر میکند. موها خاکستری، نازک تر، زبرتر، ظریفتر و خشک میشوند. غدد چربی در پوست سر با افزایش سن کوچک میشوند. نحوه رفتار و حالت دادن به موهایتان میتواند بافت آن را تغییر دهد. دکلره کردن، رنگ کردن مو، استفاده از ابزارهای حالت دهنده و صاف کردن مو میتواند بافت مو را تغییر دهد. آیا میتوانید نوع موهای خود را تغییر دهید؟ تغییر ژنتیک مو امکان پذیر نیست. چندین روش در خانه و سالنهای آرایشگاهها میتواند به صاف کردن یا فر کردن مو کمک کند. برخی از آنها ماندگاری طولانی دارند، در حالی که برخی دیگر موقتی هستند. نکاتی برای داشتن موی سالم برای داشتن موهای سالم، ماهی و آجیل بخورید. همان غذاهای مغذی که برای بدن شما مفید هستند، برای موهای شما نیز مفید هستند و باعث میشوند که موهای قویتر و سالمتری داشته باشید. ماهی سالمون و آجیل را مصرف کنید. پروتئین و چربیهای امگا ۳، آنها به ایجاد پوست سر سالمتر کمک میکند. سبزیجات برگ دار، لوبیا و زردک و... مراقب رژیمهای مد روز با هدف کاهش وزن سریع باشید. آنها میتوانند بدن شما را از مواد مغذی مهم محروم کنند، که میتواند منجر به شکنندگی مو یا ریزش مو شود. بهتر است از شانههای چوبی و سبک استفاده کنید و بیش از حد معمول شانه نزنید. از استفاده زیاد آب داغ برای شستن موها خود داری کنید و برای شستن مو از آب ولرم استفاده کنید. از وسایل حرارتی برای حالت دادن مو استفاده نکنید. از استفاده بیش از حد از سشوارهای قوی خودداری کنید. موهایتان را خیلی محکم نبندید. از شامپو و محصولات مراقبتی مناسب پوستتان استفاده کنید. از قرار دادن موها در برابر نور خورشید محافظت کنید. از رنگ کردن و استفاده بیش از حد محصولات آرایشی مو خود داری کنید. از تغییرات موهای خود آگاه باشید. تغییرات ناگهانی در موهای شما، مانند موهای شکننده یا ریزش موی بسیار بیشتر از حد معمول، در موارد نادر میتواند نشانهای از یک مشکل سلامتی باشد. برخی از داروها نیز میتوانند باعث ریزش مو شوند. اگر متوجه تغییرات چشمگیر در موهای خود شدید، به متخصص پوست مراجعه کنید. نویسنده: داکتر معصومه پارسا
سازمان خیریه بینالمللی «کاتولیک برای توسعه خارج از کشور» اعلام کرده است که بلایای طبیعی در افغانستان، سالانه بیش از ۲۰۰ هزار نفر را متأثر میسازد. این سازمان با نشر اعلامیهای گفته است که سیلابهای اخیر بدترین تأثیر را بر زنان و کودکان افغانستان گذاشته است. سازمان خیریه بینالمللی «کاتولیک برای توسعه خارج از کشور» با اشاره به جان باختن حدود ۵۰۰ نفر در پی سیلابهای اخیر در ولایات مختلف افغانستان، گفت که ولایتهای شمالشرقی بیشترین و بدترین آسیب را متحمل شدهاند. آژانس کاتولیک برای توسعه خارج از کشور «سیایافاودی»، یک سازمان خیریه بینالمللی و آژانس کمک رسمی کلیسای کاتولیک در بریتانیا و ولز است. این آژانس تاکید کرد که زنان و کودکان به دلیل حضور در خانهها بیشتر از مردان در معرض آسیبپذیری ناشی از سیلاب قرار گرفتهاند. کیتی شوالیه، مدیر آژانس کاتولیک برای توسعه خارج از کشور میگوید که فاجعه سیلاب در افغانستان نیاز به تلاشهای طولانی مدت برای کاهش آسیبپذیری دارد. این سازمان خیریه به نقل از نهادهای امدادرسان گفته که بسیاری از مناطق شمال و غرب افغانستان با کمبود شدید مواد غذایی مواجهاند. از یک سو تخریب زمینهای زراعتی و از دیگرسو بحران اقتصادی موجب شده تا خانوادهها پولی برای خرید آذوقه نداشته باشند. در خبرنامه آمده است که این آژانس با همکاری شرکای خود تاکنون به سه ولایت شمالشرقی افغانستان (بغلان، تخار و بدخشان) کمکهای فوری ارائه کرده است. اقلام کمکی این آژانس و شرکای آن شامل کمک مالی، پناهگاه موقت، مواد غذایی و غیر غذایی، دسترسی به آشامیدنی و امکانات بهداشتی است. طبق آمارهای این آژانس، به طور متوسط سالانه ۲۰۰ هزار نفر در افغانستان در معرض بلایای طبیعی قرار میگیرند. این آژانس افزوده که بین ماه جنوری تا نوامبر سال گذشته حدود ۳۴۴ هزار نفر از بلایای طبیعی متاثر شده و ۲۵ شهر افغانستان دچار فاجعه شدهاند.
منابع محلی از ولایت هرات میگویند که یک مرد در این ولایت دو خانمش را به گلوله بسته و به قتل رسانده است. منبع امروز (یکشنبه، ۶ جوزا) به رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد در مرکز ولسوالی کرخ ولایت هرات رخ داده است. منبع تاکید کرد که جسد این دو خانم به شفاخانه حوزوی هرات انتقال داده شده است. به گفتهی منبع، این مرد پس از تنش لفظی و جنجال خانوادگی روز (جمعه، ۴ جوزا) دست به قتل خانمهایش زده است. منبع در مورد سن سال قربانیان جزییات ارائه نکرده است. همچنان معلوم نیست که از این دو خانم چند کودک فرزند بهجا مانده است. مسوولان محلی حکومت فعلی در هرات تا اکنون در این مورد چیزی نگفتهاند. یک زن در بدخشان توسط شوهرش با «تیشه» به قتل رسید رویدادهای این چنینی در کشور بیپیشینه نیست. در ماه میزان سال گذشته نیز مردی در منطقه «حاجی قربانها» ولسوالی قادس ولایت بادغیس دو خانمش را وسط سلاح شکاری به قتل رساند. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایت فاریاب افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
مقامهای محلی ولایت بدخشان میگویند که سیلاب در مرکز این ولایت جان ۱۰ اعضای یک خانواده را گرفته و خسارات هنگفت مالی نیز برجای گذشته است. مولوی محمداکرم اکبری، رییس اداره حوادث ولایت بدخشان به رسانه گوهرشاد گفت که در پی سرازیرشدن سیلاب (شنبهشب، ۵ جوزا) در روستای «مورچک» از مربوطات ناحیه نهم شهر فیضآباد، مرکز این ولایت، ده عضو یک خانواده جان باختهاند. آقای اکبری تاکید کرد که در پی این رویداد طبیعی خانههای مردم در هفت منطقه شهر فیضآباد نیز تخریب شده است. وی افزود که سیلاب یک زوج را با فرزندان شان برده است. او تصریح کرد که تا اکنون تنها جسد یک عضو این خانواده از رودخانه کوکچه پیدا شده است و جستجو ادامه دارد. همچنین در خبرنامهی ریاست حوادث ولایت بدخشان آمده است که سیلاب یک زوج با شش دختر و سه پسرشان را برده است. خبرنامه از فرزندان این زوج به نامهای صدف، فرضیه، زهرا، آرزو، عظیم، شمس، حدیث، حسنا و عاقب یاد کرده است. همچنین محمد کارمگار، آمر مبارزه با حوادث طبیعی بدخشان میگوید که سیلابهای شب گذشته در ولسوالیهای یمگان، کشم، وردوج و شهدا نیز خسارات جانی و هنگفت مالی برجای گذاشته است. تا کنون آمار دقیق از تلفات و خسارات برجای مانده از این سیلابها در دست نیست. سیلابهای سه روز گذشته نیز در بدخشان راه مواصلاتی شماری از ولسوالیهای را بسته کرده و خسارات جانی و هنگفت مالی برجای گذاشته است. همچنین سیلابهای اخیر در غور، فاریاب و بغلان نیز تلفات و خسارات سنگین برجای گذاشتهاند.
دفتر بخش زنان سازمان ملل متحد در افغانستان اعلام کرده است که اگر ممنوعیت آموزش دختران از سوی حکومت سرپرست ادامه پیدا کند، ازدواج کودکان دختر در این کشور ۲۵ درصد افزایش خواهد یافت. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که با ادامهی محرومیت دخترا از آموزش، فرزندآوری زودهنگام در میان دختران نوجوان، ۴۵ درصد و مرگومیر مادران میان زنان و دختران افغانستان ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت. در گزارش آمده است که افغانستان تنها کشور در جهان است که در آن آموزش دختران بالاتر از صنف ششم، «بهعنوان یک سیاست» منع شده است و دختران نمیتوانند به دانشگاه بروند. بخش زنان سازمان ملل متحد تاکید کرد که حکومت فعلی از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، بیش از ۵۰ فرمان علیه زنان صادر کرده که تا اکنون هیچ کدام آنها لغو نشده است. در ادامه آمده است که محدودیتها و ممنوعیتها بر حقوق زنان، تأثیرات گسترده بر زندگی آنان داشته است و ۸۲ درصد از زنان وضعیت سلامت روان خود را «بد» توصیف کردند. در گزارش آمده است که زنان افغانستان از جامعهی جهانی میخواهند که بر وضعیت افغانستان تمرکز کنند و حقوق زنان، از جمله حق آموزش، کار و مشارکت در تصمیمگیریهای عمومی را بازگردانند. در ادامه آمده است که زنان افغانستان از جامعهی جهانی میخواهند که بدون لغو تمام محدودیتها علیه زنان، حکومت سرپرست را به رسمیت نشناسند. این در حالی است که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان آموزش و کار زنان را منع کرده است. محدودیتهای حکومت سرپرست علیه زنان با واکنشهای جهانی مواجه است و کارشناسان سازمان ملل متحد آن را «جنایت علیه بشریت» خواندهاند.