در ادامه مجازات بدنی افراد، دادگاه عالی حکومت سرپرست اعلام کرده است که دو زن و سه مرد به اتهام «زنا و روابط نامشروع» در ولایت پروان شلاق زده شدند. این دادگاه امروز (سهشنبه، ۲۷ قوس) با نشر خبرنامهای گفته است که سه تن از این افراد به جرم «زنا» و دو تن دیگر به اتهام «روابط نامشروع» در ورزشگاه شهر چاریکار، مرکز ولایت پروان از ۳۰ تا ۳۹ ضربه شلاق زده شدند. بر اساس این خبرنامه، یک تن از این افراد به شش سال زندان و ۳۹ ضربه شلاق، و دو تن دیگر هر کدام به سه سال حبس و همچنین ۳۰ و ۳۹ شلاق محکوم شدهاند. همچنان، دادگاه عالی افزوده است که یک تن دیگر به دو سال زندان محکوم شده و فردی دیگر تنها ۳۹ ضربه شلاق خورده است. مسوولان حکومت سرپرست میگویند که در حین اجزای تطبیق مجازات بدنی این دو زن و سه مرد، مقامهای محلی قضایی، والی پروان، مسوولان مختلف ادارههای محلی تحت مدیریت آنان در این ولایت و همچنین باشندگان محل حضور داشتهاند. در این خبرنامه آمده است که این حکم پس از تایيد دادگاه عالی بر این افراد تطبیق شده است. این در حالی است که حکومت سرپرست در نزدیک به دو ماه گذشته به شمول این ۵ فرد، ۱۴۵ نفر از جمله ۲۲ زن را در ولایتهای مختلف به اتهامهای گوناگون شلاق زدهاند. اجرای شلاق و سایر مجازاتهای بدنی در ملاءعام توسط حکومت فعلی با واکنشهای گسترده داخلی و بینالمللی نیز مواجه شده است. نهادهای حقوق بشری این اقدامات را ناقض حقوق بشر و کرامت انسانی میدانند و خواستار توقف فوری این مجازاتها شدهاند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
سفارت آمریکا برای افغانستان درتازهترین مورد، از نقض حقوق بشر، بهویژه حقوق زنان و دختران در افغانستان انتقاد کرده و گفته است که محروم ساختن زنان از دسترسی به آموزش، خدمات پزشکی و آزادی، «توهین و بیحرمتی» به کرامت و انسانیت آنان است. این سفارت با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که زنان و دختران در افغانستان بهطور «روزانه»، با چالشهای جدی در مسیر مبارزه برای دسترسی به حقوق اساسی خود مواجه هستند. سفارت آمریکا برای افغانستان با اشاره به نقل قولی از نلسون ماندیلا، نخستین رییس جمهوری افریقای جنوبی نوشته است: «انکار کردن از حقوق بشری افراد، به معنی زیر سوال بردن انسانیت آنان است.» این اظهارات در حالی از سوی سفارت آمریکا بیان میشود که افغانستان زیر حاکمیت حکومت فعلی با محدودیتهای شدید علیه زنان و دختران مواجه است. از جمله ممنوعیت تحصیل در دانشگاهها، محدودیت در کار و محدودیتهای گسترده در زندگی اجتماعی که همواره با واکنشهای گسترده بینالمللی روبرو شده است. کاردار سفارت آمریکا در افغانستان اکثراً از تصمیمگیریهای حکومت فعلی انتقاد کرده و در بسیاری موارد ابراز نگرانی کرده است. این در حالی است که کارشناسان سازمان ملل متحد بارها اقدامهای حکومت فعلی در برابر زنان افغانستانی را مصداق «آپارتاید جنسیتی» دانسته و خواستار پاسخگوکردن حکومت سرپرست در این زمینه شدهاند.
اتوود درست سه ماه بعد از شروع جنگجهانی دوم بهدنیا آمد. کودکی پرالتهابی را تجربه کرد و در نوجوانی و جوانی شاهد تلاطم جهان بود. او سرگذشت ندیمه را در بهار سال ۱۹۸۴، در برلین غربی و در جوار دیوار برلین نوشت. بنابراین میشود گفت آتوود جنگ و دیکتاتوری را خوب میشناسد و زیر سایهی اختناق زندگی کرده است. آتوود میداند دیکتاتورها چطور تا آخرین ذرهی زندگی را میبلعند. حکومت توصیف شده در سرگذشت ندیمه را میشود برآیندی از تمام حکومتهای دیکتاتوری دانست. سلب آزادیهای اجتماعی و فردی افراد، نظارت بر زندگی شخصی آنها، القای این تفکر که تنها راه سعادت همین است، تبعیضهای جنسیتی، طبقهبندی مردم، استفاده از مذهب بهعنوان ابزار، نابود کردن محیطزیست، بهرهبرداری از افراد ضعیفتر جامعه و… همهوهمه از ویژگیهای حکومتهای دیکتاتور هستند. او بهخوبی توانسته از پس توصیف این حکومتها بربیاید و اضطراب زیستن در چنین فضایی را برای خواننده ترسیم کند. «سعی میکنم زیاد فکر نکنم. حالا دیگر فکر کردن هم باید مثل چیزهای دیگر سهمیهبندی شود. خیلی از مسائل ارزش فکر کردن ندارند. فکر کردن فرصتهای آدم را از بین میبرد.» این جملهها را میتوان چکیدهی کتاب «سرگذشت ندیمه» و بهطور کلی آثار پادآرمانشهری دانست. شما حق فکر کردن ندارید؛ دیگرانی هستند که خودشان را محق میدانند به جای شما فکر کنند، به جای شما تصمیم بگیرند و حتی به جای شما زندگی کنند. پادآرمانشهری به معنای ویران شدن آرمانهاست و برای نسل بشر هیچ آرمانی والاتر از آزادی نیست. همهچیز از ترور رییسجمهوری در ماساچوست شروع میشود. گروه ناشناسی با عقاید افراطی مذهبی حکومت را بهدست میگیرند و جمهوری گیلیاد را تشکیل میدهند. گیلیاد قاتل زندگی است؛ حکومتی ضد زن، که زنها را تنها ابزاری برای تولید مثل میداند. در این حکومت همهچیز نابود شده؛ محیطزیست، جامعه، روابط و اخلاقیات. در گیلیاد تمام قراردادها و قوانین قبلی از جمله طلاق، سقط جنین و ازدواج مجدد لغو میشود و زنان تبدیل به اموال مردان میشوند و تمام حقوق مدنی و اجتماعیشان از بین میرود. ناظرهای حکومت با نام «چشمهای خدا»، مدام افراد را زیر نظر دارند و خفقان به شدت بر زندگی افراد سایه انداخته است. زنها در این حکومت باید بر اساس طبقهشان لباس بپوشند. بالاترین طبقه یعنی همسران فرماندهان لباس سبزآبی بر تن دارند، ندیمهها لباس قرمز، عمهها که مسئول آموزش کلفتها هستند لباس قهوهای، مارتاها (زنان ناباروری که کار و آشپزی می کنند) لباس سبز و… در این بین ندیمهها تنها ابزارهایی برای باروری هستند. زنانی قرمزپوش که حق خواندن و نوشتن و حتی حرف زدن ندارند و برای باروری به خانهی فرماندهان تعیین شده میروند چون در این حکومت بسیاری از افراد عقیم شدهاند. هر فرماندهای که همسرش قادر به فرزندآوری نیست، یک ندیمه دریافت میکند و در صورت تولد فرزند ترفیع میگیرد؛ ندیمه هم به خانهی دیگری میرود تا فرزند دیگری به دنیا بیاورد. داستان از نگاه یکی از همین ندیمهها روایت میشود؛ «آفرد»، زنی که قبلاً زندگی خوبی با همسر و دخترش داشته و حالا سعی میکند در این فضای وهمآلود، هویتش را نگه دارد. آفرد هنوز گذشته را به یاد دارد و نمیخواهد فراموش کند، هر چند تمام سعی گیلیاد بر این است که گذشته را از زنها بگیرد و به آنها بقبولاند زندگی همین است که هست! با تمام تلاش سران گیلیاد، جنبشهایی برای پس گرفتن زندگی پدید آمدهاند. سرگذشت ندیمه تلنگری است بر تعصب و ظلم. اگرچه امروزه زنها بسیاری از حقوقشان را بهدست آوردهاند و نگاهها به حقوق زن تغییر کرده است، بااینحال رمان آتوود هنوز میتواند هشداری برای آینده باشد. در ضمن کتاب بهغیر از مسئلهی زنان دغدغهی محیطزیستی نیز دارد و در اینباره هشدار داده است. مارگارت آتوود در اثر مشهورش جهانی را ترسیم کرده که وقوعش چندان هم غیر ممکن بهنظر نمیرسد؛ در واقع رمان آینهای جادویی است که به جامعهی جهانی نشان میدهد اگر در مقابل حکومتهای تمامیتخواه، آسیبهای زیستمحیطی، نقض حقوق زنان و… سکوت کند، چه چیزهایی در انتظارش است. آتوود استاد پرداختن به جزئیات و استفاده از نمادهاست. همین مهارت باعث شده سرگذشت ندیمه در ذهن مخاطب کاملاً باورپذیر ساخته و پرداخته شود و صرفاً اثری تخیلی بهشمار نیاید. گیلیاد برگرفته از نام شهری در اردن است و در عهد عتیق از آن یاد شده است. چشمهای ناظر نماد حکومتهای تمامیتخواهی هستند که در تمام ابعاد زندگی و حتی در ذهن و فکرتان سرک میکشند چون از آزادی، از رویاپردازی و از جسارت وحشت دارند و میخواهند بالهای افکار شما را بچینند. عقیم بودن بسیاری از مردم میتواند هشداری برای تغذیهی غلط، هوای آلوده، مواد سمی و سبک زندگی ویرانکننده باشد. ندیمهها و بهخصوص راوی یعنی آفرد نماد زناناند! زنان ستمدیدهای که هویت و شخصیتشان را از دست میدهند و تنها به مثابهی ابزار تولید مثل و جنس دوم شناخته میشوند. با وجود گذشت سالها از زمان انتشار کتاب، هنوز در گوشههایی از دنیا با زنان اینگونه رفتار میشود. در این کتاب ما با این زنان همراه میشویم و میتوانیم رنجشان را به شکل ملموسی درک کنیم. نویسنده هشدار میدهد که به بند کشیدن زنان به بند کشیدن زندگی و انسانیت است و نباید در مورد حقوق زنان سکوت کرد و بیتفاوت بود. همانطور که گفتیم رنگها در این شاهکار نویسنده نقش بسیار مهمی دارند. لباسهای ندیمهها به رنگ قرمز است و نمادی از باروری، قدرت جنسی، شور و اشتیاق و حیاتبخشی بهشمار میرود. لباس همسرهای فرماندهها سبزآبی است و نشانهی غم و تسلیمشدن محسوب میشود. عمهها به عنوان محافظان ندیمهها لباس قهوهای به تن دارند که نمادی از قدرت و صلابت است. زنان عقیم، بیوهها، طرد شدهها و مجرمها لباسهای مندرس خاکستری به تن دارند که در واقع نمادی از بیاهمیتی و طردشدگی آنهاست. و بهطور کلی سرگذشت ندیمه نماد حکومتهای دیکتاتور و افراطگر است. حکومتهایی متعصب و ظالم که دشمن آزادی، رهایی و تمام آرمانهای بشری هستند. احاطهی این حکومتها بر جهان میتواند به ضرر همهی انسانها تمام شود و آیندهی بشر را به نابودی و انحطاط بکشاند. طبق بررسیها هر وقت جهان با بحران یا جنگ یا اتفاق سیاسی مهمی روبهرو شده، بازار مطالعهی سرگذشت ندیمه هم داغ شده است. در ضمن این کتاب بسیاری از رکوردها را جابهجا کرده و چه در دنیای ادبیات و چه در دنیای سینما، مخاطبان بسیار زیادی دارد. این نشان میدهد مردم با اهالی گیلیاد همذاتپنداری میکنند و آتوود توانسته بهخوبی آیندهی حکومتهای دیکتاتوری را نشان بدهد و در نقش یک هشداردهنده عمل کند. این اثر علاوهبر خوانندگان، تحسین و تمجید منتقدان و نشریات را نیز برانگیخت. بسیاری از منتقدان صراحت و جزئیات اثر او را ستودند و از آن بهعنوان اثری هشداردهنده یاد کردند. در ادامه بعضی از نظرات را با هم مرور میکنیم: واشنگتن پست: «سرگذشت ندیمه رمانی است آمیخته با طنز، هراس و هشدار که از تلفیق تاریک سیاست و روابط زن و مرد بهشکلی هنرمندانه پرده برمیدارد. رمان اتوود به لحاظ تخیل آیندهنگرش، از جهاتی، کتاب ۱۹۸۴ اثر اورول را تداعی میکند.» روزنامه هیوستون کرونیکل: «اتوود بسیاری از احتمالات امروزی را انتخاب میکند و آنها را به منطق و نتیجهگیریهای دلخراش خود میکشاند. رمانی عالی درباره مسیرهایی که زندگی ما در حال حرکت است… تا زمانی که هنوز مجاز است، آن را بخوانید.» آمازون: «خنده دار، غیرمنتظره، هولناک، و در کل قانع کننده، سرگذشت ندیمه در عین حال استفاده از طنز تند، هشداری هولناک است.» نیویورکتایمز: «طنز تلخی که نویسنده ماهرانه به کار برده، باعث شده تا اکثر کنشهای داستانی و گفتگوها همزمان خندهدار و هرسناک باشند.» استقبالهای بینظیر از رمان سرگذشت ندیمه و سریال اقتباس شده بر اساس آن نشان میدهد رفتن دنیا به سمت تاریکی و دیکتاتوری دغدغهای جمعی است. نشان میدهد همهی ما در ناخودآگاهمان میدانیم که جهل و عطش قدرت تا چه حد قدرتمندند و میتواند تمامی آرمانهایی را که نسل بشر با سالها تلاش به دست آورده نابود کنند و انسانها به سالها پیش برگردانند. چنین آثار در واقع تلنگریاند بر جهان که هرگز تاریکی و دیکتاتوری را دستکم نگیرد و از آن ساده عبور نکند. نویسنده: قدسیه امینی
سازمان عفو بینالملل از ممنوع شدن آموزش دختران در انستیتوتهای صحی به شدت انتقاد کرده و حکومت سرپرست افغانستان خواسته است که بهگونه فوری به آزار و اذیت جنسیتی و سرکوب زنان پایان دهند. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حکومت فعلی با منع دختران از تحصیل در رشتههای پزشکی و نیمه حرفهای، آخرین فرصتهای باقیمانده برای تحصیلات زنان در افغانستان را از بین میبرند. باید گفت که مقامهای حکومت فعلی دو هفته پیش تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را منع کردند و پیش از آن نیز قانون امر به معروف و نهی از منکر را نافذ اعلام کرده بودند که حتا شنیدهشدن صدای زنان در خارج از خانه منع شده است. محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بمانند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
برنامه جهانی غذا در تازهترین مورد اعلام کرده است که برای ادامهی فعالیت خود در شش ماه آینده در افغانستان به ۷۱۸ میلیون دالر بودجه نیاز دارد. این برنامه امروز (سهشنبه، ۲۷ قوس) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که ۱۵ میلیون نفر در افغانستان نمیدانند وعده غذایی بعدیشان از کجا میآید. در ادامه آمده است که کمکهای زمستانی خود را برای بیش از شش میلیون نفر از نوامبر ۲۰۲۴ تا اپریل ۲۰۲۵ آغاز کرده است؛ از جمله برای ۱.۵ میلیون نفر که در مناطق دشوارگذر شاهد بارش برف سنگین هستند. برنامه جهانی غذا تاکید کرده است که در ولایتهای بدخشان، بامیان، غور و دایکندی بیش از ۶۲ هزار تن مواد غذایی آماده شده است. همچنین برنامه جهانی غذا چند پیش از این گفته بود که حدود ۱۲ میلیون نفر در افغانستان نمیدانند وعده غذایی بعدیشان از کجا میآید. با این وجود اوچا یا دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانهی سازمان ملل متحد در سال جاری میلادی برای کمکرسانی به مردم افغانستان ۳.۰۶ میلیارد دالر بودجه درخواست کرده بود؛ اما گفته میشود ۳۷.۵ درصد از این بودجه تأمین شده است. بهگفتهی اوچا، بیش از ۲۳ میلیون نفر در افغانستان نیاز به کمک دارند. در همین حال، این دفتر از مسوولان حکومت سرپرست خواسته است که تمام اقدامات محدودکننده خود بر زنان را لغو کرده و به حقوق بشر احترام بگذارند.
توماس نیکلسون، نمایندهی ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان اعلام کرده است که در دیدارهایش با مقامهای حکومت سرپرست مسألهی ممنوعیت تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را مطرح کرده، اما آنان نتوانستند توضیحی در مورد علت صدور این دستور بدهند. آقای نیکلسون با نشر اعلامیهای گفته است که او بین روزهای ۱۸ تا ۲۲ قوس در افغانستان بود و با مقامهای حکومت فعلی از جمله مولوی عبدالکبیر، معاون سیاسی نخستوزیر حکومت، سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، اعضای جامعهی مدنی، زنان، تاجران و خبرنگاران دیدار کرد. او تاکید کرد که مقامهای حکومت فعلی در این دیدارها نتوانستند در مورد پیآمدهای «فاجعهبار» ممنوعیت تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی بر سلامت زنان و کودکان توضیحی ارائه کنند. نمایندهی ویژه اتحادیه اروپا افزوده است که حکومت فعلی همچنان هیچ برنامهی مشخصی برای لغو این تصمیم و ممنوعیت آموزش دختران در مکاتب متوسطه و لیسه و دانشگاهها ندارند. او افزود که در دیدارهایش با مقامهای حکومت فعلی و سایر افراد، در مورد قانون امر به معروف و نهی از منکر نیز بحث کرده است. وی گفت: «بسیاری از افغانها توضیح دادند که چگونه این قانون کار شرکتها و سازمانها را پیچیدهتر کرده است و تأثیر شدیدی بر توانایی زنان برای رفتوآمد، کار، دسترسی به خدمات و تأمین خانوادههایشان گذاشته است.» این مقام اروپایی میگوید که چالشهای ناشی از قانون امر به معروف و نهی از منکر برای شرکای اتحادیه اروپا، منجر به افزایش هزینههای ارائهی کمک به مردم افغانستان و کاهش فضای عملیاتی شده است. باید گفت که مقامهای حکومت فعلی دو هفته پیش تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را منع کردند و پیش از آن نیز قانون امر به معروف و نهی از منکر را نافذ اعلام کرده بودند که حتا شنیدهشدن صدای زنان در خارج از خانه منع شده است. اتحادیه اروپا پس از تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، به ارائهی کمک بشردوستانه به این کشور ادامه داده است، اما همزمان نگرانیهای خود را از نقض حقوقبشر، بهویژه حقوق زنان ابراز کرده است.
منابع محلی از ولایت تخار میگویند که یک دختر ۱۷ساله در مرکز این ولایت با خوردن مرگ موش خودکشی کرده است. دستکم دو منبع به رسانهها گوهرشاد گفتهاند که این دختر ۱۷ ساله شام روز گذشته (دوشنبه، ۲۶ قوس) با خوردن مرگ موش به زندگیاش پایان داده است. این دختر نوجوان ثریا نام داشت و باشنده منطقه خطایان از مربوطات شهر تالقان، مرکز تخار بوده است. منبع تاکید کرد که این دختر بدون رضایت توسط خانوادهاش با یک مرد نامزد شده بود. منبع افزود که مسوولان محلی جسد این دختر را جهت تحقیقات به طب عدلی شفاخانه ولایتی تخار منتقل کردند. مقامهای محلی حکومت سرپرست در ولایت تخار تا اکنون در این مورد چیزی نگفتهاند. ازدواجهای اجباری و خشونت خانگی از عوامل عمده خودکشی زنان و دختران در کشور عنوان میشود. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان و به ویژه در ولایات شرق کشور پس از تسلط حکومت فعلی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بیماریهای روانی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشیها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
نویسنده: مهدی مظفری میدانم دنیای شما بزرگترها پر از دغدغه و کار است. اما هر شب که به خانه میآیید، آرزوی کوچکی در دلم ریشه میدواند، آرزوی بازی کردن، نقاشی کشیدن و درد دل کردن با شما. نیازی به صرف ساعتها زمان نیست، فقط ده دقیقه کافیست تا با زبانی کودکانه، حرفها، ترسها، نگرانیها و شادمانیهایم را با شما در میان بگذارم. اگر باور ندارید، از همین امشب شروع کنید. فقط ده دقیقه از شبانهروزتان را به من اختصاص دهید و با من بازی کنید. مطمئنم بعد از چند روز، از نتیجهی کار شگفتزده و خوشحال خواهید شد. پس به یاد داشته باشید که هر شب، سهمی ده دقیقهای برای من کنار بگذارید. من تشنهی لحظات ناب با شما هستم، لحظاتی که در آن محبت و صمیمیت موج میزند. اما خواهش میکنم، اینقدر به من دستور ندهید. «لباسهایت را آن جا بگذار»، «غذایت را نریز»، «خوب رفتار کن»، «آرام باش» و... . من چون شمار کردن بلد نیستم، نمیدانم در طول روز چند بار این جملات را از شما والدین عزیزم میشنوم، اما شما که ریاضیتان خوب است و حساب بلد هستید، میتوانید یک روز فقط یک روز، تعداد تمام دستورات را که به من میدهید، بشمارید!. حالا خودتان را جای من بگذارید. اگر رئیستان هر روز اینقدر به شما دستور میداد، حاضر بودید برایش کار کنید؟ میتوانستید دوستش داشته باشید؟ اعصابتان خرد نمیشد؟! باور کنید من با شنیدن این همه دستور چیزی یاد نمیگیرم. اگر رفتارهای من را دوست ندارید، به جای هزاران دستور و بایدها و نبایدها، الگوی مناسبی برای من باشید و زمانی که کاری را درست انجام میدهم، تشویقم کنید. آنگاه، خودتان میبینید که چقدر زود همان کارهایی را انجام میدهم که شما دوست دارید و رابطهمان به بهترین شکل ممکن تبدیل میشود. لطفا من را با هیچ کس مقایسه نکنید. به جای این که در نوجوانی و جوانی افسوس بخورید که چرا من این قدر اعتماد به نفسم پایین است، غمگین و خجالتی هستم یا نمیتوانم روی پای خودم بایستم، امروز به فکر من باشید. میدانستید که پایههای اعتماد به نفس من از دوران نوزادی و همین الآن(کودکی) بنا میشود؟ پس از همین لحظه با اجتناب از مقایسه کردن من با کودکی خودتان، خواهر و برادرهایم یا بچههای فامیل به من کمک کنید تا شخصیت منحصر به فرد خودم را بشناسم و دوست بدارم. حتما شما بزرگترها بهتر میدانید «هیچ آدمی نباید و نمیتواند شبیه دیگران باشد.» مگر خود شما دقیقا مثل خواهر یا برادرتان هستید؟ که دوست دارید من مثل غیرم بشوم. به جای مقایسه کردن، لطفا با جملاتی ساده ویژگیهای مثبت من را به خودم بگویید و به خاطر آنها تشویقم کنید. به علاوه، کمکم کنید تا رفتارهای ناخوشایندم را تغییر بدهم. لطفا به من نگویید که دوستم ندارید. من فقط یک لیوان آب را روی میز ریختم و شما به من میگویید: «دیگر دوستت ندارم!» مگر ریختن یک لیوان آب و کارهای مسخره مثل این ارزشش را دارد که من را سرزنش کنید و توقع داشته باشید همیشه محتاط عمل کنم. اگر کسی خود شما را به علت کارهای مسخره سرزنش کند و به شما بگوید دیگر دوستتان ندارم، چه احساسی خواهید داشت؟ اگر آن فرد مهمترین آدم زندگیتان باشد چه حالی پیدا میکنید؟ اگر ضعیف و ناتوان باشید و به خاطر کاری که انجام دادهاید خیلی هم خجالت بکشید با شنیدن این جمله چکار میکنید؟ آرزوی من این است که یک روز بتوانم به خوبی شما همهی کارها را انجام دهم و رفتارهای مناسبی داشته باشم. باور کنید تمام سعیام را میکنم، اما تا آن زمان به کمک شما احتیاج دارم. اگر به جای این جمله به من بگویید که «این رفتارت خوب نیست.» و به من آموزش بدهید که آن کار را چطور انجام دهم یا چگونه رفتار خوبی داشته باشم، قلب کوچک من را نمیشکنید. در تربیت من هماهنگ باشید. والدین عزیزم! اگر دستوراتی که به من میدهید متفاوت باشند نه تنها چیزی یاد نمیگیرم بلکه سردرگم و گیج هم میشوم. دنیا برای من مثل یک مکان بزرگ و ناشناخته است که باید با کمک شما آن را کشف کنم. اگر یکی از شما به من بگوید که تا دیروقت نمیتوانم بیدار بمانم، اما دیگری اجازه انجام هر کاری را به من بدهد، من فقط گیج و مردد میشوم و نمیدانم کدام کار درست هست تا انجام دهم. بنابر این، کمی وقت بگذارید و در مورد روشهای تربیتیتان با هم صحبت کنید و به یک رویه واحد برسید. بعد از آن، میتوانید آن را به من بگویید و من هم با خیال راحتتر آن را اجرا میکنم. این کار باعث میشود که همه ما راحتتر باشیم و زودتر به نتیجه دلخواهمان برسیم. من خیلی دوست دارم که در خانهای با آرامش و بدون تنش زندگی کنم. لطفاً با هم هماهنگ باشید تا این اتفاق بیفتد. کاملا آگاهم که فرزندپروری سختترین کار دنیاست. از صمیم قلب از شما به خاطر تمام زحماتی که تا به حال برای من کشیدهاید سپاسگزارم. نوشتن این نامه فقط برای یادآوری این نکته بود که تربیت من نیز به اندازهی شغل شما اهمیت دارد. همانطور که روزانه ۸ ساعت برای کارتان وقت میگذارید، امیدوارم برای پرورش و تربیت من هم زمان و انرژی کافی صرف کنید. میدانم که هیچ کس کامل نیست و همه والدین(بدون استثناء) در طول مسیر اشتباهاتی مرتکب میشوند. گاهی اوقات ممکن است با من رفتار نامناسبی داشته باشید، اما من به عنوان فرزندتان به شما ایمان دارم و میدانم که شما در تلاش هستید تا عشق خود را به بهترین نحو به من نشان دهید. من هم قول میدهم که این عشق را در آینده به فرزندانم منتقل کنم. باعشق و احترام! فرزند دلبندتان!
پس از پایان دومین نشست زنان افغانستانی، تحت عنوان «به صدای ما گوش دهید» در شهر مادرید کشور اسپانیا، خوزه مانوئل آلبارس، وزیر امور خارجهی این کشور از «شجاعت» زنان ستایش کرده و گفته که اسپانیا تحت هر شرایطی از حقوق زنان افغانستان حمایت خواهد کرد. آقای آلبارس با نشر یک ویدیو در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که وضعیت زنان افغانستانی را به دادستان دادگاه بینالمللی لاهه گزارش داده و تلاش دارد تا صدای این زنان در همهجا شنیده شود. وزیر امور خارجهی اسپانیا تاکید کرد: «زنان افغانستانی تنها نیستند، اسپانیا در کنار آنان است.» دومین نشست بزرگ زنان افغانستانی، روز (جمعه، ۲۳ قوس) در مقر وزارت خارجهی اسپانیا به منظور ایجاد فضای سیاسی و پاسخگویی برای زنان افغانستانی برگزار شد. رهبری این کنفرانس را نهاد «زنان برای افغانستان» به عهده داشت که در آن ۵۰ نفر از چهرههای سیاسی و فعالان حقوق زن از افغانستان، شرکت داشتند. این نشست برای همصدایی جهان با زنان افغانستانی به تعقیب اولین نشست بزرگ زنان در ماه سپتامبر امسال در کشور آلبانیا برگزار شده است. نقض حقوق زنان در افغانستان در حالی مورد بحث کشورهای جهان است که پیشتر، کشورهای اسپانیا، شیلی، کاستاریکا، فرانسه، لوکزامبورگ و مکسیکو پروندهی نقض حقوق بشر در افغانستان، بهویژه حقوق زنان، را به دادگاه کیفری بینالمللی در لاهه ارجاع دادند. باید گفت که حکومت فعلی مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم را تعطیل کرده و ورود زنان به دانشگاهها و انستیتوتهای صحی را ممنوع کرده است. محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بمانند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
اتحادیه اروپا اعلام کرده است که ۱۹.۸ میلیون یورو کمک مالی را به افغانستان برای ترویج رشد اقتصادی فراگیر و پایدار، کاهش وابستگی به کمکهای بشردوستانه اختصاص داده است. این اتحادیه امروز (دوشنبه، ۲۶ قوس) با نشر اعلامیهای گفته است که اتحادیه اروپا این مقدار کمک مالی را در اختیار بنیاد آقاخان و خدمات فرهنگی این نهاد برای اجرای طرح «تابآوری اقتصادی، توانمندسازی اقتصادی زنان و ایجاد شغل در افغانستان» قرار میدهد. در اعلامیه تاکید شده، قرار است که بنیاد آقاخان پروژهای به ارزش مجموعی ۲۲ میلیون یورو را اجرا کند که هدف آن رفع نیازهای فوری جوامع افغانستان و در عین حال تقویت ثبات اقتصادی بلندمدت، فراگیر و انعطافپذیر است. اعلامیه به نقل از ورونیکا بوسکوویچ پوهار، کاردار نمایندگی اتحادیه اروپا در افغانستان نوشته است: «میلیونها نفر در افغانستان در دام فقر هستند و بهشدت به کمکهای بشردوستانه وابسته هستند و زنان بهطور نامتناسبی این بار را به دوش میکشند.» وی تاکید کرد که بستهی کمکی جدید از رشد اقتصادی فراگیر و پایدار حمایت میکند و به جوامع برای خوداتکایی و کاهش وابستگی به کمکها کمک میکند. همچنین نجمالدین نجم، رییس اجرایی بنیاد آقاخان گفته است مشارکت این نهاد و اتحادیه اروپا برای حمایت از افغانستان، با تمرکز بر ایجاد رفاه اقتصادی و حمایت از معیشت آسیبپذیرترین افراد، از جمله زنان و جوانان است. با این وجود اوچا یا دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانهی سازمان ملل متحد گفته است که در سال جاری میلادی برای کمکرسانی به مردم افغانستان ۳.۰۶ میلیارد دالر بودجه درخواست کرده بود؛ اما بخشی از این بودجه تأمین شده است. بهگفتهی اوچا، بیش از ۲۳ میلیون نفر در افغانستان نیاز به کمک دارند. اوچا گفته است که برای رسیدگی به مناطق آسیبپذیر در افغانستان در فصل زمستان به ۶۰۳.۵ میلیون دالر بودجه بهصورت فوری نیاز است.