نمایشگاه سه روزه تولیدات داخلی و صنایع دستی زنان به هدف پشتیبانی از فعالیتهای صنایع دستی، بازرگانی و بازاریابی برای محصولات آنان در شهر تالقان، مرکز ولایت تخار گشایش یافت. ذبیح خان احمدی، مسوول برگزاری نمایشگاه میگوید که این نمایشگاه زیر نام «تولیدات داخلی افغان» صبح امروز (سهشنبه، ۱۶ اسد) با حمایت مالی سازمان جهانی کار (ILO) برگزار شده و تولیدات داخلی و صنایع دستی در ۴۰ غرفه به نمایش گذاشته شده است. آقای احمدی تاکید کرد که از این میان حدود ۲۰ غرفه برای زنان تجارتپیشه در این نمایشگاه اختصاص داده شده که به منظور رشد تولیدات داخلی و صنایع دستی آنان است. در عین حال، شماری از زنان تجارتپیشه و تولیدکنندگان صنایع دستی از گشایش این نمایشگاه استقبال کرده و برگزاری این چنین نمایشگاهها را برای رشد فعالیتهایشان اثرگذار میدانند. زنان تجارتپيشه از حکومت سرپرست میخواهند که یک مکان مشخص برای زنان ایجاد کنند تا آنان بتوانند همهروزه تولیداتشان را بفروشند. شماری از صنعتگران، واردات کالایهای مشابه و محدودیت ویزای سفر و مشکلات در زمینهی مواد خام را از چالشهای کلیدی کارشان عنوان میکنند. آنان گفتهاند هنوز بازار کالاهای وارداتی خارجی در کشور نسبت به کالاهای داخلی گرمتر است. از سویی هم، مقامهای اداره تجارت و صنایع در تخار میگویند که این اداره از تجارتهای کوچک زنان و رشد اقتصادی پشتیبانی میکند. آنان تاکید کردند که اداره تجارت و صنایع تلاش دارد که در آینده نزدیک یک مارکیت ویژه زنان را در این ولایت ایجاد کند. در حالی زنان صنایع دستیشان را به نمایش گذاشته اند که حکومت در بیش از دو سال گذشته، محدودیتهای شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمیتوانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
کمیته سویدن برای افغانستان میگوید که پس از توقف فعالیتهای این کمیته در این کشور، یک هزار و چهارصد کارمند این سازمان کارشان را از دست دادهاند. این سازمان گفته است که قرارداد کاری کارمندانش در دهم اسد ماه جاری به پایان رسیده است. کمیته سویدن تاکید کرد که پس از توقف فعالیت این کمیته در ماه حمل سال ۱۴۰۳ در افغانستان، صدها کارمند افغان این نهاد بیکار شدند. کایسا ویکستروم، دبیر مطبوعاتی کمیته سویدن برای افغانستان به رسانهها گفته است: «امیدواریم که سازمانهای دیگر اجرای پروژههای ما را به عهده بگیرند تا نیازهای گروههای مورد نظر مان بهخوبی برآورده شود.» قابل ذکر است که کمیته سویدن برای افغانستان در دوازدهم حمل سال جاری به دلیل افزایش فشار حکومت سرپرست و نگرانی از امنیت کارکنانش، فعالیتهای خود را در افغانستان متوقف کرد. آندریاس استفانسون، رییس عمومی کمیته سویدن گفته بود که این تصمیم پس از افزایش فشار حکومت فعلی پس از حادثه سوزاندان قرآن در استکهلم گرفته شده است. این سازمان پیش از این گفته بود که با توقف فعالیتهایش در افغانستان حدود هفت هزار کارمندش در بخشهای صحی، آموزشی و عمرانی در ۱۶ ولایت شغل خود را از دست میدهند. باید گفت که کمیته سویدن یک سازمان غیردولتی است که از ۴۰ سال به این طرف در بخش آموزش و صحت در افغانستان فعالیت میکند. این کمیته حدود ۸ هزار کارمند در ۱۸ ولایت کشور دارد که در بخشهای مختلف فعالیت میکنند.
دو خانواده در ولایت هرات تصمیم گرفتند فرزندانشان با هم ازدواج کنند، این زوج جوان شاید هرگز فکر نمیکردند، چهار فرزند به جمع دو نفرهشان اضافه شده و زندگی آنها را متحول کند. هرات ولایتی با داشتن سنتهای اصیل، فرهنگ عالی و رواجهای متفاوت، تأثیر شگرفی بر زندگی این زوج تحصیل کرده داشته است. خانم جوان خانواده، توانست برعکس خواهران دیگرش، تا سطح دارالمعلمین تحصیل کند و شغل معلمی را پیشه نماید. همسر این خانم هم مهندس است و از دانشگاه پلیتخنیک کابل فارغ شده و در دهههای ۷۰ و ۸۰ توانسته برای مدت یک و نیم سال در کالیفرنیای آمریکا، در سفر دیگر برای ۱ سال در آمریکا و بعد در جاپان تحصیل کند، اما همچنان متاثر از سنتهای زندگی در افغانستان است. این زوج پس از ازدواج به کابل آمدند و فرزند اولشان «لینا» به دنیا آمد. روزها پی هم گذشت و «لینا روزبه» به سن هشت سالگی رسید. سال ۱۹۸۴ برایش زمان متفاوت و سختتری را به ارمغان آورد. لینا از افغانستان مهاجر شده و با پدر و مادر به ایران رفتند. زندگی مهاجرت خیلی سختتر از زندگی در کشوری است که درگیر مشکلات زیادی میباشد، آرزوها و رویاها را تغییر میدهد و از یک شخص، فرد دیگری متولد میشود، فردی که دوست دارد این چهره را به تصویر بکشد و برای آن، به نوعی دادخواهی کند و یا به دیگر مردم جهان نشان دهد. این دختربچه کوچک مشغول تحصیل میشود در خانوادهای که هرچند از قشر تحصیل کرده هرات می باشد، اما روشهای سنتی زندگی را بیشتر میتوان در زندگی آن محسوس دید. لینا خود را با برادر مقایسه میکند و درمییابد که تفاوتهای زیای بین او و برادرش است. با همه این قواعد که از سوی خانواده و جامعه بین آنان وضع شده بود، مکتب را تا صنف ۳ در افغانستان، تا صنف ۱۰ در ایران و پس از آن با مهاجرت به پاکستان، با دادن امتحان در پشاور، سند دیپلم خود را به دست آورده است. سالهای نوجوانی لینا روزبه به مهاجرت در کشورهای همسایه گذشت، اما پس از به دست آوردن سند دیپلم و سند لیسانس، به مونترال کانادا مهاجر شدند. وقتی از خاطرات خود میگفت، یادآور شد که «بزرگترین مشکل به عنوان یک دختر مهاجر نسبت به یک پسر مهاجر، فشار زندگی مهاجرت است که بر دختران بیشتر است. من به یاد میآورم که در ایران برادرم دوستان زیادی داشت و با آنان بایسکلسواری میکرد، اما خانواده همیشه نگران دختران خود بود. چون قانون در آن کشورها برای حفاظت از مهاجرین عملی نمیشد و خانواده همیشه نگران این موضوع بودند و ما از خیلی چیزها برعکس برادرم، محروم بودیم؛ با دوستان خود رفت و آمدی نداشتیم، رفتن و آمدمان تحت کنترول والدین بود و خیلی قوانین دیگر که محدود نه تنها خانواده ما، بلکه محدود خیلی از دختران میشد که ما نیز جزیی از آنان بودیم.» پدر و مادر خانواده که خود راه طولانی را سپری کرده و به تقاعد رسیده بودند، آن زمان دختر نوجوانی داشتند که به دنبال آرزوهایش قدم برمیداشت؛ هرچند سختگیرانه او را بزرگ کرده بودند، اما هیچ گاهی در عرصه تحصیل او را محدود ننمودند. در این خانواده هراتی، همه به دنبال علایق خود گام برداشتند. لینا روزبه! او اخیرا جایزهای را از بنیاد «آپ فور سیکساس»، سازمانی که برای اقتدار و تبادل ظرفیت زنان کار میکند، به دست آورده است. در این سازمان یک زن ایرانی و چندین آمریکایی عضو هیئت مدیر بوده و هر ساله مهمانی برگزار میکنند که در آن از زنان تقدیر میشود. خانم روزبه در مورد دریافت این جایزه گفت: «یک نفر به آنان کتاب وعده بهشت را روان کرده بود و دو شعر نیز مکتب معرفت فرستاده بوده و آنان نیز چند فیسبوک لایف مرا دیده بودند که پس از آن به من تماس گرفته، گفتند که ما چنین نوشتههایی را از شما دیدیم و میخواهیم بیشتر از شما اطلاعات داشته باشیم. پس از بررسی دوباره زندگینامه من، زنگ زدند و گفتند که شما نیز جز لیست برندگان جایزه تقدیر از زنان توانمند هستید. در این جایزه هشت خانم برنده بودند؛ من و یک خانم دیگر افغان به نام فهیمه گهیز که در عرصه معارف کار کرده است، دو خانم آمریکایی و چهار خانم ایرانی.» لینا روزبه شاعر، نویسنده و خبرنگار است. او هرچند اکنون نیز زندگی درخشانی دارد، اما هنوز هم به هدفی که میخواسته، نرسیده است. او دوست دارد روی موضوعات حقوق بشری و نویسندگی موضوعات مختلف سیاسی، تحلیلی و تحقیقی کار کند؛ امری که خانم روزبه را متفاوتر از بسیاری از زنان دیگر می نماید. با این حال او مانند بسیاری از افغانهایی که در میان جنگ و خون جاری در چهار دهه گذشته افغانستان به دنیا آمده و رشد کرده، داستان زندگی الهام بخشی داشته است. لینا روزبه از سنین کودکی که تنها ۹ سال داشت، در پی نوشتن بود و دوست داشت، بنویسد. میخواست رفتارهایی که با او در کشوری بیگانه میشد، شرح دوران مهاجرت و سختیهای زندگی در کشورهای مختلف را با قلمش توصیف کند. به همین دلیل در کانادا نیز نزدیکترین رشته به نویسندگی، رشته روابط عامه، سینما و مطبوعات بود که زیر مجموعه این نام را رشتههای مختلف دیگری چون طراحی گرافیک، خبرنگاری، عکاسی، نویسندگی و ژورنالیزم تشکیل میداد را، انتخاب کرد تا به این وسیله بتواند به هدفش برسد. مادر خانم روزبه تمام زندگی خود را صرف تحصیل فرزندانش کرد. لینا روزبه هم با عشق نویسندگی که همیشه همراه او بود رشد کرد و با کمک مادر به این رویا بال پرواز داد. او همیشه مقالههای کوتاهی را در دوران تحصیل مینوشت که در چندین روزنامه در کانادا؛ دو روزنامه ایرانی و روزنامه شهر مونترال به نام گزیت به چاپ رسیده است. این خانم جوان نویسندگی را میپرستید، اما در دوره تحصیل جز این فعالیتها، کار رسمی در هیچ رسانه چاپی نداشت، اما پس از ازدواج و فراغت از دانشگاه، به صورت اتفاقی قراردادیی را در سال ۲۰۰۴ با رادیو و تلویزیون صدای آمریکا که فعالیت آن تنها به رادیو ختم میشد، امضا کرد. او هیچ علاقهای به رسانه و گویندگی نداشت و حتی تصور نمیکرد، روزی به عنوان گوینده در تلویزیون یا رادیویی حضور پیدا کند، ولی این اتفاق افتاد و او نه تنها دو سال در رادیو صدای آمریکا، بلکه در سال ۲۰۰۶ که تصمیم بر ساخت تلویزیون صدای آمریکا برای افغانستان شد، او جز یکی از کارمندان این تلویزیون به عنوان گوینده حاضر به کار گمارده شد. شاید «وعده بهشت» را خوانده باشید؛ مجموعه شعری از لینا روزبه، شرح سرگذشت زن افغانی که پس از سپری کردن چالشهای زیاد، برای بیان سختیهای مهاجرت و زندگی در افغانستان نوشته است. از چاپ این کتاب ۴ سال میگذرد و لینا با هر قدمی که برداشت، توانست خود را به رویاهایش نزدیکتر کند. او عاشق شعر و شاعری بود و توانست به این آرزو جامه عمل بپوشاند. اما اکنون کتاب دوم او، «سیب و حوا» به دست یک ناشر آمریکایی رسیده و تا چند ماه دیگر چاپ خواهد شد. لینا روزبه با قلم توانای خود، یک «ناول» نیز زیر دست دارد که به انگلیسی نوشته خواهد شد. او برای نویسندگی و برای شعرهایی که سروده، تا اکنون تقدیرنامههای زیادی از انجمنها و مراجع مختلفی به دست آورده است که همه نشاندهنده این است که توانسته مسیر خواستههایش را به خوبی مشخص کند. اما اکنون شرایط فرق میکند؛ لینا روزبه دختر جوان خانه پدر خود نیست تا به همه خواستههایش به صورت مستقل عمل کند، بلکه پسری ۱۲ ساله به نام آرمان دارد، همسرش اشرف حیدری که بیشتر اوقات در سفر بوده و سفیر افغانستان در سریلانکا میباشد. او برای اینکه بتواند تعادل را بین کار، خانه و خانواده خود حفظ کند، در تلاش است. با اینکه کار زیاد است، اما او همانند زنان دیگر دوست دارد خوب و کامل باشد. پسرش صنف شش است و او بیشتر وقت خود را به پسر و خانوادهاش متمرکز کرده و پس از آن به کار خود نیز میرسد. لینا یادآور شد: «چیزی که به نفع من تمام شده است، این است که من شخصیت درون گرا دارم و زیاد اجتماعی نیستم. بیشتر تمرکز خود را به خانه و کار خود گذاشتهام. از ابتدا هم تفریح زیاد را دوست نداشتم و بیشترین تفریح من کتاب خواندن و استراحت در خانه بود؛ همین هم به من کمک کرد تا بتوانم بین کار و خانواده خود تعادل ایجاد کنم.» او گفت: «در زندگی، یک زن نمیتواند در تمام امور کاملاً موفق باشد، هم در خانه زن کامل، هم در شغل و و در عرصه امور اجتماعی، بنا یک زن باید اهداف خود را مشخص سازد و از آن میان، فقط به آنچه قادر به انجام آن است اکتفا کند و برای من خانواده، نویسندگی و بعد امور مربوط به آن ارجحیت دارد بنا اگر نتوانستم در هر گردهمایی و یا امور اجتماعی سهم بگیرم، از آن میگذرم و ترجیح میدهم به خودم وقت بدهم.» "کنایه" نوشته: لینا روزبه حیدری چه شبی که شرح غم را به ستاره مینویسم به دلی که ساده خو شد ز گذاره مینویسم من و انزوا که بودیم خبری ز غم نمیشد تو که امدی چو آتش، ز شراره مینویسم تو همان غریو موجی، من همان غریق توفان کشتی شکسته ام من، ز کناره مینویسم اشک و اه من نمانده، تو برو که جان نمانده بیقرار دردم اینجا، بیقراره مینویسم من و رنج تلخ ماندن، من و این سکوت مزمن با خودم نشسته اینجا ره چاره مینویسم تو به من چه مهربانی، تو برای من جهانی! باورم نکن عزیزم، به کنایه مینویسم من و انقدر هراسی که دگر رمق ندارم هر سخن در این جماعت به اشاره مینویسم! نویسنده: قدسیه امینی
سازمان حفاظت از کودکان (Save the Children) در تازهترین مورد اعلام کرده است که افغانستان همچنان دارای بیشترین تعداد کودکان بیخانمان بر اثر رویدادهای طبیعی است. این سازمان امروز (سهشنبه، ۱۶ اسد) با نشر گزارشی گفته است که رویدادهای شدید آب و هوایی در افغانستان حداقل ۳۸ هزار نفر را در شش ماه اول سال جاری میلادی مجبور به ترک خانههایشان کرده که حدود نیمی از آنها کودکان هستند. سازمان حفاظت از کودکان در گزارش با استناد به تحلیل مرکز پایش جابجایی داخلی(IDMC) گفته است که جابجاییها در افغانستان در نیمهی اول سال جاری میلادی به دلیل خشکسالی، دمای شدید هوا، سیل، رانش زمین و طوفان نسبت به کل سال ۲۰۲۳ میلادی افزایش یافته است. در گزارش آمده است که افغانستان با بیش از ۷۴۷ هزار کودک بیسرپناه، دارای بیشترین تعداد کودکان بیخانمان بر اثر رویدادهای طبیعی در میان کشورهای جهان در پایان سال ۲۰۲۳ میلادی بوده است. این سازمان افزود که افغانستان ششمین کشور آسیبپذیر در برابر تأثیرات تغییرات آب و هوایی با کمترین توان سازگاری و مقابله با تأثیرات آن در جهان است. همچنین سازمان حفاظت از کودکان به نقل از سازمان ملل متحد میگوید که ۲۵ ولایت از ۳۴ ولایت افغانستان با شرایط خشکسالی شدید و فاجعهبار مواجه هستند که بیش از نیمی از جمعیت را تحت تأثیر قرار میدهد. در گزارش سازمان حفاظت از کودکان آمده است که دختران و زنان بهطور نامتناسبی تحت تأثیر بلایای آب و هوایی در مقایسه با مردان، به ویژه آنهایی که در شرایط آسیبپذیر هستند، قرار میگیرند. ارشد مالک، مدیر سازمان حفاظت از کودکان در افغانستان گفته است: «بحران اقلیمی به بحران انسانی در افغانستان دامن میزند. مردم را مجبور به ترک خانههایشان میکند، منابع آب را از بین میبرد و از رفتن کودکان به مکتب جلوگیری میکند. زندگی کودکان را تغییر میدهد.» همچنین اوچا یا نهاد حمایتکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد گفته بود که بهدلیل کمبود بودجهی نهادهای امدادرسان، ۶.۳ میلیون نفر در افغانستان به آب پاک و سالم دسترسی نخواهند داشت. این در حالی است که پایتخت افغانستان به خصوص دشت برچی، غرب کابل با مشکل جدی کمبود آب آشامیدنی روبهرو است و باشندگان این ساحه ساعتهای متوالی در صف توزیع آب منتظر دریافت چند بشکه آب در طول روز هستند.
در ادامهی اعتراضات و آزار و اذیت مهاجران افغانستانی در ایران و به ویژه در تهران، سازمان حقوق بشری ههنگاو درباره افزایش نژادپرستی حکومتی و اجتماعی نسبت به مهاجران افغان در این کشور هشدار داده و این وضعیت را «فاجعهبار» خوانده است. این سازمان حقوق بشری با نشر گزارشی گفته است که در ماههای گذشته موجی از افزایش نژادپرستی ضد افغانستانی چه به صورت حکومتی و چه به صورت اجتماعی در فضای ایران قابل مشاهده است. در ادامه آمده است که این نژادپرستی شامل به میان آمدن گفتمان اخراج مهاجران اهل افغانستان در بحثهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری ایران تا اوج گرفتن مطالبه اخراج این افراد در شبکههای اجتماعی میشود. سازمان حقوق بشری ههنگاو تاکید کرد که شهروندان افغانستانی در موارد بسیاری با وجود دههها زندگی و کار در ایران دارای کارتهای معتبر اقامت نیستند. در گزارش این سازمان آمده است که مهاجران افغانستانی در ۱۶ ولایت ایران اجازه اقامت ندارند و به جز در ولایتهای تهران، البرز، قم در باقی ولایتها تنها در شماری از ولسوالیها اجازه اقامت دارند. باید گفت که پس از آنکه تنشها میان شهروندان ایران و مهاجران افغانستان پس از کشته شدن یک ایرانی بالا گرفت، اکنون با گذشت هر روز موج مهاجرستیزی و مخالفت با اتباع کشور در نقاط مختلف ایران افزایش یافته است. قابل ذکر است که طی دو هفته اخیر موجی از خشونت و مخالفت با مهاجران افغانستان در پایتخت و شماری از شهرستانهای تهران راه افتاده است. در بیشتر موارد مهاجران افغانستان از سوی شهروندان ایران مورد توهین، تحقیر، لتوکوب و حمله با چاقو قرار گرفتهاند.
منابع از دختران دانشجوی اهل افغانستان در بنگلادیش میگویند که پس از افزایش تحولات سیاسی و هرج و مرج در این کشور، صدها دختر دانشجوی اهل افغانستان نگران وضعیت امنیتی خودشان بوده و با سرنوشت نامشخص روبرو هستند. دستکم سه دانشجوی دختر اهل افغانستان در بنگلادیش امروز (سهشنبه، ۱۶ اسد) در صحبت با رسانه گوهرشاد گفتهاند که حدود ۶۰۰ دانشجوی دختر در بنگلایش حضور دارند و در اثر تحولات سیاسی در این کشور در وضعیت بد روحی و روانی به سر میبرند. منبع گفت که اکثر این دختران پس از حاکمیت دوبارهی حکومت فعلی با پذیرش بورسیه از سوی کشور بنگلادیش برای ادامه تحصیل در «دانشگاه آسیا برای زنان» ( Asian university for women ) به آن کشور رفتهاند. یکی از دانشجویان دختر گفت که پس از شروع تظاهرات دانشجویان بنگلادیش از تاریخ ۱۳ جولای، صدها دانشجوی دختر از افغانستان اجازه بیرون رفتن از خوابگاه را ندارند و نگران امنیتشان هستند. این دانشجو گفت: «آنان اجازه بیرون رفتن از خوابگاه را ندارند. وضعیت امنیتی، روحی و روانی دختران دانشجوی اهل افغانستان اصلاً خوب نیست. حتی دختران دانشجو از طرف دانشگاه اجازهی مصاحبه با رسانهها و اظهار نظر در شبکههای اجتماعی ندارند.» یک دانشجوی دختر دیگر نیز گفت که این دانشجویان از چندی روز به اینسو در پی قطع انترنت با خانوادههای شان ارتباط نداشتند و از دیروز به این طرف موفق شدند تا به انترنت دسترسی پیدا کنند. منبع با ابراز نگرانی تاکید کرد که هیچگونه مرجع دیپلماتیک برای حل چالشهای این دانشجویان وجود ندارد. منبع افزود: «این دختران به افغانستان نیز آمده نمیتوانند، چون نگران هستند حکومت سرپرست مانع بازگشت آنان شود.» به گفتهی منبع، آن عده از دانشجویانی که کشورهایشان در بنگلادیش سفارت دارند با مسوولان حکومتی دولتی این کشور صحبت کردند و به آنان از تامین امنیت دانشجویان هشدار داده شدهاند، اما دختران افغانستان هیچ کسی را ندارند تا از آنها احوال بگیرند. این در حالی است که روز گذشته شیخ حسینه، نخست وزیر بنگلادیش، پس از هفتهها تظاهرات دانشجویی که به ناآرامیهای مرگبار و سراسری تبدیل شده، استعفا داد و کشورش را ترک کرد. خانم حسینه پس از آن که محل اقامتش در شهر داکا مورد حمله معترضان قرار گرفت با چرخبالی به سمت هند فرار کرده است. همچنین دو روز قبل، یش از ۹۰ نفر از جمله دستکم دهها پولیس در درگیریها در بنگلادیش کشته شدند. ناآرامیها از ماه گذشته با فراخوانی برای لغو سهمیه در مشاغل دولتی آغاز شد و از آن زمان به یک کارزار نافرمانی مدنی تبدیل شده است. براساس گزارشها در اعتراضات یک ماه اخیر دستکم ۳۰۰ نفر جان باختهاند.
مرکز خبرنگاران افغانستان در تازه ترین مورد اعلام کرده است که وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی حکومت سرپرست جواز فعالیت ۱۷ شبکهی رادیویی و تلویزیونی در ننگرهار را به دلیل نپرداختن «مالیهی فرکونسی» به تعلیق درآورده است. این مرکز امروز (دوشنبه، ۱۵ اسد) با نشر اعلامیهای گفت است که وزارت مخابرات به این رسانهها هشدار داده است تا زمانی که مالیاتهای معوقه را پرداخت نکنند اجازهی فعالیت رسانهی ندارند. در اعلامیه آمده است که اداره تنظیم خدمات مخابراتی (اترا) که تحت مدیریت وزارت مخابرات است، تصمیم تعلیق فعالیت این رسانهها را به مالکان آنها به صورت شفاهی و کتبی ابلاغ کرده است. در ادامه آمده است که اداره اترا تأکید کرده که بهدلیل خودداری مالکان رسانههای محلی ننگرهار از پرداخت «مالیات فرکونسی» و« تمدیدنشدن جواز فرکونسی» این رسانهها، پس از این رادیو و تلویزیونهای محلی ننگرهار بر مبنای ماده ۳۷ قانون خدمات مخابراتی اجازه فعالیت ندارند. همچنین مرکز خبرنگاران افغانستان به نقل از منابع خود در ننگرهار نوشته است که رسانههای محلی این ولایت به عنوان یک ولایت درجه اول، باید سالانه ۱۰۸ هزار افغانی برای تمدید جواز فرکونسی و ۲۵ دالر دیگر بهعنوان هزینهیجانبی پرداخت کنند. این مرکز تاکید کرد: «تمام رسانههای محلی از این لحاظ مقروض هستند و میزان قرضداری آنها از یک سال تا بیش از ۱۰ سال میباشد.» در بخشی از اعلامیه آمده است که در حال حاضر رادیو و تلویزیونها برای اینکه اجازهی فعالیت بدست آورند باید افزون بر جواز فرکونسی از وزارت مخابرات، از وزارتهای اطلاعات و فرهنگ، صعنت و تجارت و حتی شهرداریها نیز بهطور جداگانه جواز بگیرند و برای هر کدام از این جوازها باید جداگانه پول بپردازند. همچنین مسوولان رسانههای محلی ننگرهار به مرکز خبرنگاران افغانستان گفتهاند که مشکلات اقتصادی آنان پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، دو برابر افزایش یافته و اعلانات تجاری که منبع اصلی درآمد آنان بود، به صورت بیسابقه کاهش یافته است. آنان گفتهاند که توانایی مالی لازم برای تأمین هزینههای کاری و مالیاتهای متعدد وضع شده از سوی طالبان را ندارند. این مرکز ضمن ابراز نگرانی جدی از تعلیق فعالیت رسانههای محلی ننگرهار، از اداره اترا خواسته است که با توجه به مشکلات اقتصادی رسانههای محلی، قروض آنان را ببخشد و ضمن تمدید جواز کاری آنان، مالیات سالانهی جواز فرکونسی را با درنظرداشت مشکلات اقتصادی رسانهها تنظیم و اجرا کند. قابل ذکر است که حکومت فعلی از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیتهای گسترده بر فعالیت رسانهها و خبرنگاران در کشور وضع کردهاند.
وزارت صحت عامه حکومت سرپرست در تازهترین مورد اعلام کرده است که واقعات بیماریهای موسمی چون اسهالات حاد، ملاریا و مسمومیتهای غذایی در ولایتهای گرمسیر افغانستان افزایش یافته است. شرافت زمان امرخیل، سخنگوی این وزارت گفته است که در این اواخر واقعات بیماری اسهالات حاد بیشتر شده، اما برای مقابله با آن تدابیر نیز در نظر گرفته شده است. آقای زمان تاکید کرد: «در ولایات و در مرکز کشور بخشهای ویژه داریم، در کابل شفاخانه تخصصی برای این بیماریها داریم تا برای مردم خدمات ارائه کند، خواهش ما از مردم این است که اگر در خانه کودکان و بیماران مبتلا به اسهالات دارند، به مراکز صحی مراجعه کنند تا زندگی کودکان شان با خطر مواجه نشود.» او از واقعات بیماری اسهالات حاد آماری ارائه نکرد، اما بر اساس گزارش سازمان جهانی صحت که به تاریخ دوم آگوست نشر شد، از جنوری تا ۲۷ جولای ۲۰۲۴، در مجموع ۹۵ هزار و ۳۰۱ واقعه اسهالات حاد از ۳۳۲ ولسوالی ۳۴ ولایت افغانستان گزارش شده است. سازمان جهانی صحت گفته است که در این مدت ۴۸ مورد مرگ ناشی از اسهالات حاد را نیز در افغانستان ثبت کرده است. در گزارش این سازمان آمده است که از جمله تمام واقعات، حدود ۵۳ هزار و ۴۰۰ واقعه را کودکان زیر سن پنج سال و نیز حدود ۵۰ درصد تمام بیماران را زنان تشکیل میدهند. بر اساس گزارش، بیشترین بیماران اسهالات حاد در نیمروز، پکتیا، کابل و جوزجان ثبت شدهاند. متخصصان میگویند که اسهال آبکی حاد میتواند منجر به کاهش سریع آب بدن، سوتغذیه و حتا مرگ کودکان شود. آنان میگویند که هرگاه اسهال افراد بیش از سهبار و همراه با پیچش شکم و استفراغ باشد، باید بیمار به مرکز صحی برده شود. واقعات بیماری ملاریا همچنین سخنگوی وزارت صحت عامه حکومت فعلی در بخشی از صحبتهایش گفته است که واقعات ملاریا نسبت به گذشته افزایش یافته است که یکی از دلایل بلندرفتن آمار، افزایش مراکز صحی و تشخیص واقعات است. هرچند آقای زمان، آماری جدیدی از واقعات ملاریا ارائه نکرد، اما حدود سه هفته پیش گفته بود که در شش ماه نخست سال روان میلادی حدود ۵۰ هزار واقعه ملاریا در سراسر افغانستان ثبت شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۳۰ درصد افزایش را نشان میدهد. بر اساس گزارش برنامه انکشافی ملل متحد در افغانستان، ۲۷ درصد از جمعیت در مناطق در معرض خطر بالای ملاریا، ۵۰ درصد در معرض خطر متوسط و ۲۳ درصد دیگر نیز در مناطقی زندگی میکنند که خطر انتقال ملاریا وجود ندارد یا بسیار کم است.
مسوولان محلی در ولایت زابل میگویند که بارندگی شدید و سیلاب در این ولایت جان ۱۰ نفر را گرفته و یک زخمی برجای گذاشته است. ذبیحالله جواهر، سخنگوی فرماندهی پولیس زابل گفته است که قلات، مرکز این ولایت و ولسوالی شینکی شب گذشته (یکشنبه، ۱۴ اسد) گواه بارندگی و سیلاب شدید بودهاند. آقای جواهری تاکید کرد که تا اکنون جسد سه نفر پیدا شده و سه نفر دیگر ناپدید هستند. این مقام محلی در مورد هویت، جنسیت و سال قربانیان سیلاب جزییات نداده است. سخنگوی فرماندهی پولیس افزود که بارندگی شدید و سیلاب خسارات هنگفت مالی نیز برجای گذاشته است. او میگوید که سیلاب در قلات و شینکی راههای مواصلاتی را نیز تخریب کرده است. با اینحال میزان خسارات مالی تا اکنون مشخص نیست. قابل ذکر است که ریاست هواشناسی حکومت فعلی برای فردا نیز احتمال بارش شدید باران و سرازیرشدن سیلاب در ۱۱ ولایت کشور، از جمله زابل را پیشبینی کرده است. در سال جاری خورشیدی ولایتهای مختلف کشور شاهد بارندگیهای شدید و سرازیرشدن سیلابهای ویرانگر بودهاند. این سیلابها تلفات و خسارات زیادی برجای گذاشته و صدها نفر را آواره کرده است.
شماری از فعالان اجتماعی و مدنی ایران میگویند که از اخراج کبری غلامی، پژوهشگر اجتماعی اهل افغانستان از این کشور جلوگیری کردهاند و وی اکنون به خانهاش در این کشور برگشته است. شیما وزوایی، از فعالان اجتماعی ایران به تصمیم اخراج خانم غلامی واکنش نشان داده و ناوقت دیشب (یکشنبه، ۱۴ اسد) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «از اعماق قلبمان خوشحالیم که میتوانیم بگوییم: کبری را برگرداندیم.» وی تاکید کرد: «باخبر شدیم که کبری غلامی عزیزمان به نزد خانوادهاش بازگشته است.» او افزود: «بازگشت کبری غلامی را تلاش همهی کسانی میدانیم که امید را نگاه داشتند، زنده کردند، و به حقیقت بدل کردند.» باید گفت که رسانهها و فعالان اجتماعی ایران گزارش داده بودند که کبری غلامی پس از دریافت چندین پیام در مورد رعایت نکردن «حجاب» در موتر شخصیاش، روز پنجشنبه هفتهی گذشته به اداره گذرنامه ایران فراخوانده شده و از آنجا رد مرز شده است. رسانههای ایرانی گزارش داده بودند که اداره گذرنامهی این کشور پاسپورت و ویزای خانم غلامی را «باطل» کرده و پس از آن پولیس او را به اردوگاه فرستاده است. پس از این ماجرا، فعالان اجتماعی ایران کارزاری با عنوان «کبری را برگردانید» راهاندازی کردند و سرانجام ناوقت دیشب، از «بازگرداندن» او خبر دادند. کبری غلامی دانشجوی مقطع ماستری دانشگاه الزهرا در ایران است و براساس گزارش رسانههای ایرانی، ۳۵ سال میشود که با خانوادهاش در آن کشور زندگی میکند. زندگی کبری غلامی و دغدغههایش درباره زنان افغانستانی روزنامه ایرانی هممیهن گزارش داده است که کبری غلامی تنها عضو خانوادهاش است که تحصیلات دانشگاهی دارد. برادران او در ایران کار میکنند. کبری غلامی تا مقطع کارشناسی ارشد علوم اجتماعی از دانشگاه الزهرا تحصیل کرده است. موضوع پایاننامه او هویتیابی زنان افغانستانی، تحت تاثیر عوامل مهاجرت بوده است. ستاره هاشمی، دوست و همکار خانم کبری گفته او «بهشدت دغدغه بهبود وضعیت زنان افغان بهویژه زنان نسل اول را دارد که به همین دلیل، سوادآموزی مادران را پیش میبرد.» خانم هاشمی میگوید که او و دوستانش یک گروه جوانان داشتند که نسل دومیها در آن بودند، در فرهنگسرای خاوران مجموعه همایشهای سالانه داشتند با مجوز که بعدها جلویش گرفته شد.» در گزارش آمده که کبری غلامی در مقطع ارشد دانشگاه الزهرا قبول شد و مجبور بود حین تحصیلاش کارهای کارگری، خیاطی، تایپ و منشیگری انجام دهد چون دانشجویان افغان اگر در دانشگاه سراسری هم تحصیل کنند، باید شهریه بپردازند.»