توماس نیکلاسون، نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان به محدودیتهای زنان و دختران واکنش نشان داده و میگوید که دختران و زنان در افغانستان با تبعیض و سرکوب جنسیتی «نظاممند و شدید» روبرو هستند. آقای نیکلاسون این اظهارات را طی سخنرانیاش در پارلمان اروپا مطرح کرده و گفته است که اوضاع در افغانستان همچنان وخیم است. او روز گذشته (سهشنبه، ۲۷ سنبله) در سخنرانیاش از قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست بهعنوان نمونه یاد کرده است. نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای افغانستان تاکید کرد: «برای کاهش این وضعیت اتحادیه اروپا بر حمایت از مردم افغانستان تمرکز میکند، بدون آنکه مشروعیتی به حکومت سرپرست دهد و از طریق کمکها، اتحادیه اروپا اولویت را به حمایت از زنان و دختران اختصاص داده است.» وی تصریح کرده است که این کمکها زیر نظارت دقیق و با رویکرد «از زنان برای زنان» ارائه میشود و تضمین میکند تا زنان در روند کمکرسانی نقش معناداری داشته باشند. توماس نیکلاسون در حالی از محدودیت علیه زنان و دختران افغانستان انتقاد میکند که حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها دولتی و خصوصی و آموزشگاههای خصوصی منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. سازمان ملل متحد و جامعهی جهانی در سه سال اخیر بارها خواستار لغو ممنوعیت حق آموزش و کار زنان در افغانستان شدهاند، اما حکومت سرپرست تا اکنون به این خواستها اعتنا نکرده است. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. همچنین وضع قانون جدید امر به معروف و نشر آن در جریده رسمی توسط حکومت سرپرست واکنشهای زیادی را به همراه داشته است. این قانون محدودیتها علیه دختران و زنان را افزایش داده است.
برچسب: رسانه گوهرشاد
یاسمین شریف، مدیر اجرایی برنامهی «آموزش در انتظار بوده نمیتواند» در سازمان ملل متحد از رهبران جهان خواسته است که متحدانه برای پایان ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان اقدام کنند. همزمان با بیش از سه ساله ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم، خانم شریف از جهان خواسته است که از ابتکارهای آموزشی جاری در سطح محلی از ممنوعیت «غیرقانونی و غیرمنطقی» حکومت فعلی سرپیچی میکند، حمایت مالی شود. یاسمین شریف تاکید کرد: «ما از شما [جهان] میخواهیم که فاجعهی دختران افغانستانی را که ناشی از جهل است و نه روشنگری، حل کنید.» نشریهی پیآر نیوزوایر، به مناسبت ۱۷ هم سپتامبر سومین سال ممنوعیت آموزش دختران افغانستانی با نشر گزارشی اظهارات یاسمین شریف را نشر کرده است. همچنین مدیر اجرایی برنامهی «آموزش در انتظار بوده نمیتواند»، افزوده است که برای میلیونها دختر و زن افغانستانی که در سیستم «آپارتاید جنسیتی» زندگی میکنند، ایستادگی میکنند. خانم شریف تاکید کرده است که تنها ایستادگی در کنار زنان افغانستانی کافی نیست و باید برای رفع «ظلم و بیعدالتی» اقدام عملی صورت گیرد. این مقام سازمان ملل متحد، پیش از این نیز بارها خواستار دسترسی زنان و دختران به آموزش شده بود. پیش از این خانم شریف تاکید کرده بود که بازسازی افغانستان نیاز به مشارکت اجتماعی زنان و دختران این کشور دارد. در حالی این مقام سازمان ملل، حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها دولتی و خصوصی و آموزشگاههای خصوصی منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. سازمان ملل متحد و جامعهی جهانی در سه سال اخیر بارها خواستار لغو ممنوعیت حق آموزش و کار زنان در افغانستان شدهاند، اما حکومت سرپرست تا اکنون به این خواستها اعتنا نکرده است. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. همچنین به تازگی، قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی حتا صدای زنان را «عورت» عنوان کرده است. بخش زنان سازمان ملل پیش از این نیز گفته بود که محدودیتها بر زنان تاثیر مخربی بر زندگی آنان در افغانستان داشته است.
نمایشگاه دو روزهی تولیدات زراعتی تحت نام نمایشگاه زراعتی «توسعه پایدار» با حضور زنان تجارتپیشه در ولایت بلخ برگزار شد. این نمایشگاه روز گذشته (سهشنبه، ۲۷ سنبله) در ولایت بلخ گشایش یافته و در آن محصولات زراعتی، باغداری و مالداری به نمایش گذاشته شده است. مسوولان برگزاری «نمایشگاه زراعتی توسعه پایدار» میگویند که در این نمایشگاه ۶۰ غرفه گشایش یافته و از این میان، ۳۴ غرفه به زنان تجارتپیشه اختصاص داده شده است. به گفتهی مسوولان، این نمایشگاه با حمایت مالی برنامه توسعهی سازمان ملل متحد برگزار شده است. مسوولان هدف از برگزاری این نمایشگاه را معرفی تولیدات زراعتی و ایجاد بازار داخلی برای مصرفکنندگان عنوان کردهاند. برخی از زنان تجارتپیشه که در این نمایشگاه شرکت کردهاند از برگزاری این نمایشگاه استقبال کردهاند؛ اما خواستار رسیدگی به چالشهای سد راه زنان شدهاند. زنان اشتراککننده در این نمایشگاه از کاهش بازار فروش محصولات، افزایش بهای مواد خام و عدم دسترسی به برنامههای حمایتی ابراز نارضایتی کردند. بانوانی که در این نمایشگاه شرکت کردهاند، برگزاری نمایشگاهها را برای آشنایی مردم با تولیدات داخلی و تقویت فعالیتهای اقتصادی زنان مؤثر میداند. زنان تجارتپيشه از حکومت سرپرست میخواهند که یک مکان مشخص برای زنان ایجاد کنند تا آنان بتوانند همهروزه تولیداتشان را بفروشند. شماری از صنعتگران، واردات کالایهای مشابه و محدودیت ویزای سفر و مشکلات در زمینهی مواد خام را از چالشهای کلیدی کارشان عنوان میکنند. آنان گفتهاند هنوز بازار کالاهای وارداتی خارجی در کشور نسبت به کالاهای داخلی گرمتر است. در حالی زنان محصولات زراعتیشان را به نمایش گذاشتهاند که حکومت در بیش از سه سال گذشته، محدودیتهای شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمیتوانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
مسوولان محلی از ولایت میدان وردک میگویند که در اثر انفجار ناشی از یک گلولهی بهجامانده از جنگ در ولسوالی جلریز، این ولایت دو کودک جان باختهاند. یوسف اسرار، سخنگوی فرماندهی پولیس میدان وردک گفته است که این انفجار در دره سنگلاخ از مربوطات ولسوالی جلریز رخ داده است. آقای اسرار تاکید کرد که کودکان قربانی یک گلوله را پیدا کرده بودند و این گلوله بهدلیل بیاحتیاطی منفجر شده است. او در مورد اینکه این کودکان اعضای یک خانواده هستند، معلومات ارائه نکرده است. قابل ذکر است که مهمات انفجاری و ماینهای بهجامانده از جنگها هرازگاهی جان شهروندان و بهویژه کودکان را میگیرد. بهدلیل چند دهه جنگ، بخشی از خاک افغانستان آلوده به ماین و مواد انفجاری است. اوچا یا دفتر هماهنگکنندهی کمکهای انساندوستانهی سازمان ملل متحد در افغانستان پیشتر گزارش داده بود که ماهانه ۶۰ تن که بیشترشان کودکان هستند، در نتیجهی انفجار ماینهای بهجامانده از جنگ در افغانستان کشته یا دچار معلولیت میشوند. براساس آخرین گزارشها، نزدیک به ۶۰۶ کیلومتر مربع خاک افغانستان آلوده به ماین و مهمات انفجاری است.
کمیته ناروی در افغانستان (NAC) درتازهترین مورد اعلام کرده است که زنان و دختران در کشور بیشتر از سایر طبقات اجتماعی از رویدادهای طبیعی متاثر شدند. این کمیته امروز (سهشنبه، ۲۷ سنبله) با نشر گزارشی به تأثیرات نامتناسب تغییرات اقلیمی بر زنان و دختران افغانستان پرداخته و گفته است که زنان و دختران بیشتر از دیگران تحت تأثیر رویدادهای طبیعی همچون خشکسالی، سیل و طوفان قرار میگیرند. کمیته ناروی برای افغانستان میگوید که این گزارش، نتیجهی یک گفتگوی سهروزه و سمپوزیوم اقلیمی است که نشان میدهد، بحران تغییرات اقلیمی، نابرابریهای جنسیتی موجود در افغانستان را تشدید کرده است. در گزارش آمده است که این مساله نیاز به سیاستها و رویکردهای حساس به جنسیت در مقابله با تغییرات اقلیمی را ضروری میسازد. همچنین کمیته ناروی برای افغانستان در بخش از گزارش خود خواستار مشارکت جدی نهادهای دولتی و غیر دولتی برای حمایت از گروههای آسیبپذیر بهویژه زنان و دختران، در برنامههای سازگاری با تغییرات اقلیمی شده است. در ادامه آمده است که افغانستان، با وجود سهم ناچیزش در انتشار گازهای گلخانهای جهانی، خود را در خط مقدم بحران اقلیمی میبیند. این گزارش همچنان به افزایش تعداد و شدت رویدادهای طبیعی مانند خشکسالی، طوفان، سیل، رانش زمین، برفکوچ و زلزله اشاره دارد. کمیته ناوری گفت که این رویدادهای طبیعی زندگی و معیشت میلیونها نفر در افغانستان را مختل میکند.
مهاجر فراهی، معین نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ حکومت سرپرست میگوید که در حال حاضر حدود ۳۷۰ رسانهی تصویری، صوتی، چاپی و آنلاین در افغانستان فعال است. آقای فراهی امروز (سهشنبه، ۲۷ سنبله) این موضوع را در کنفرانس خبری «دستآوردهای یکساله»ی وزارت اطلاعات و فرهنگ مطرح کرده و گفت که حکومت فعلی براساس سه اصل «رعایت منافع ملی، اصول شرعی و فرهنگ افغانی» به رسانهها اجازهی فعالیت میدهد. وی از توزیع کارت هویت برای ۶۲۰ خبرنگار در افغانستان خبر داد. قابل ذکر است که وزارت اطلاعات فرهنگ حکومت سرپرست پیش از این اعلام کرده بود که برای تثبیت هویت خبرنگاران و جلوگیری از مشکلات امنیتی، برای خبرنگاران کارت هویت توزیع میکند. معین نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ تاکید کرد که روند توزیع کارت هویت برای خبرنگاران از سوی این گروه ادامه دارد. مهاجر فراهی افزود که آنان طرزالعمل فعالیت کانالهای یوتیوب را نهایی کردهاند و کانالهای یوتیوب باید مطابق این طرزالعمل فعالیت کنند. این در حالی است که از زمان تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، شمار زیادی از رسانههای کشور بهدلیل محدودیتهای این گروه و مشکلات اقتصادی فعالیت خود را متوقف کردهاند. در کنار این موارد، حکومت فعلی نشرات شماری از رسانهها، از جمله تلویزیونهای «نور» و «بریا» را متوقف کرده است. همچنین مسوولان این وزارت گفتند حدود ۱۰ هزار ترانه و نعت را جمعآوری کردهاند و برای «اصلاح سیرت و صورت» جوانان نیز سیمینارهای آموزشی برگزار کردهاند. آنان مدعی هستند که ۹ هزار گردشگر خارجی در یک سال اخیر از ساحات تفریحی و تاریخی افغانستان بازدید کردهاند و حدود ۹ میلیون گردشگر داخلی را نیز ثبت کردهاند.
برنامه جهانی غذا اعلام کرده است که بیش از ۱۲ میلیون نفر در افغانستان نمیدانند که وعده غذایی بعدیشان از کجا میآید یا چطور تامین میشود. این نهاد امروز (سهشنبه، ۲۷ سنبله) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حدود چهار میلیون کودک، نوزاد و مادر شیرده نیز در افغانستان مبتلا به سوءتغذیه هستند. برنامه جهانی غذا تاکید کرده است که بهصورت فوری نیاز به ۶۷۷ میلیون دالر بودجه برای ادامهی فعالیت خود در شش ماه آینده دارد. قابل ذکر است که این برنامه در ماه جون سال جاری میلادی نیز گفته بود که یک چهارم مردم افغانستان گرسنه به خواب میروند. این نهاد خواستار افزایش بودجه برای کمک به افراد نیازمند شده بود. برنامه جهانی غذا در ماه سرطان سال جاری خورشیدی اعلام کرد بهدلیل «بحران بودجه» تا ماه اکتبر فقط به یک میلیون نفر میتواند کمک غذایی ارائه کند. همچنین براساس آمار اوچا یا دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد، ۲۳.۷ میلیون نفر در سال جاری میلادی در افغانستان نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند. اوچا برای رسیدگی به افراد آسیبپذیر در افغانستان ۳.۰۶ میلیارد دالر بودجه درخواست کرده بود، اما چندی پیش اعلام کرد که تنها ۲۵ درصد از این بودجه تأمین شده است. همچنین پیش از این، دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد گفته بود که با توجه به نابرابری و آسیبپذیریهای موجود از جمله فروپاشی نسبی خدمات اجتماعی و صحی، افغانستان با یک بحران انسانی پیچیده مواجه است.
رمان نقره، دختردریای کابل اثر حمیرا قادری، یکی از رمانهای برجستهی نوشتهشده توسط نویسندهی زن افغانستانی است که در آن از دیدگاه زنانه و با تمرکز بر نقشآفرینی زنان به مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی افغانستان پرداخته شده است. این رمان در کنار پرداختن به زندگی زنان و دختران، نگاهی به رویدادهای پنج دههی حساس و پرفراز و نشیب از تاریخ سیاسی افغانستان (۱۳۰۸ تا ۱۳۵۷) نیز دارد. نقره، دختردریای کابل در سال ۱۳۸۸ توسط انتشارات روزگار در تهران به چاپ رسیده است. حمیرا قادری در سوم حوت ۱۳۵۸ از پدر و مادری هراتی در کابل به دنیا آمد. وی از سال ۱۳۷۱ به نوشتن داستان روی آورد. داستانی از وی در اولین جلسه نقد و بررسی داستان در هرات خوانده شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت. وی که از سال ۱۳۷۱ به نوشتن روی آورده، در سال ۱۳۷۹ برای ادامه تحصیل به ایران آمده تا دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد را سپری نمود و در سال ۱۳۸۹ از پایان نامه خود با عنوان «نقد و بررسی روند داستان نویسی در هرات» به راهنمایی دکتر سیروس شمیسا دفاع کرد. داستانهای وی در نشریاتی چون روزنامه اتفاق اسلام، اورنگ هشتم، هفت قلم، هزار و یک شب و مجله هری چاپ شده است. همچنین مجموعه داستان کوتاهی به نام گوشواره انیس به چاپ رساند. وی به خاطر داستان «باز باران اگر میبارید» موفق به دریافت لوح تقدیر در سومین دوره جایزه ادبی صادق هدایت در سال ۱۳۸۳ شد و به همین خاطر از سوی سید مخدوم رهین وزیر فرهنگ وقت افغانستان مورد تقدیر قرار گرفت. او نخستین نویسنده افغان است که موفق به دریافت این لوح میشود. خلاصه رمان رمان «نقره دختر دریای کایل» روایتی از زندگی زنان افغان است. این زنان که در ارگ شاهی زندگی و کار میکنند، هر یک به نوبه خود داستان زندگی را روایت میکنند، اما غالب روایت مربوط به دختری به نام نقره است که از زبان دخترش «اقلیما» نقل میشود. نقره در ارگ زندگی میکند و در همانجا عاشق جوانی به نام «ازمری» میشود. این دو بدون اطلاع خانواده ازدواج میکنند و «ازمری» برای انجام کاری به غزنین میرود و دیگر باز نمیگردد و نقره تا آخر عمر انتظارش را میکشد. نقره دختری به دنیا میآورد که مجبور میشود او را در همان آشپزخانه ارگ شاهی در میان زنان دیگر بزرگ کند. همین دختر است که راوی این داستان میشود و هر چه از زنان دور و اطرافش میشنود یا بعدها خودش به چشم میبنید روایت میکند. رمان حکایت زنانی را میکند که قربانی سیاستهای شاهانه شدهاند. هفت زن قربانی از زنانی هستند که در روزگاری دراز پشت دیوارهای بلند ارگ سلطنتی عمر خود را پای دیگهای غذای سلاطین جبار سر کردهاند. راوی گرچه ابتدا کودکی است در میان اطرافیانش آنچه میبیند زنانی کلانی هستند که حرفهای بزرگتر از او میزنند، همبازی کودکی ندارد، همبازیهایش اگر رمقی باقی مانده باشد همان کلان زنانند و گاهی مورچهها و موسیچهها اما از میان همین دنیای خالی آنقدر چیزها آموخته که بتواند کل تاریخ افغانستان را تعریف کند. احمد شاه، نادرشاه، ظاهر شاه، بچه سقا، ظلمهایشان، کاغذ اخبار، دروغهای شاخدار آن بوی گوشت سوخته مبارزان مخالف حکومت از لای خوشههای سبز، همه اینها خاطراتی است که اقلیما راوی داستان از زمانی که هنوز نطفهای هم نبوده در شکم مادرش تا سنین کهنسالیاش مو به مو تعریف میکند. سبک داستان بیشتر به خاطر نوع روایت است که جذابیت پیدا کرده است. داستان از زبان اول شخص نقل میشوند و این شخص گاهی جنین است، گاهی نوزاد، گاهی جوان و در انتها پیری رنجور و در کنار این گوینده روایتی چند صدایی هم وجود دارد که بر روایت اول شخص اثر گذاشته و آنرا از تک بعدی بودن نجات داده است. گاهی اقلیما از زمانی روایت میکند که در شکم مادر است مثل اینکه همه چیز را حس میکند ویا بعدها برایش تعریف کردهاند «من چندک زده بودم روی پاهایم. هنوز استخوانهایم نرم بود هر قسم خودم را چرخ میدادم برابر میآمد. یک بار دلم شد کمی بازی کنم و پایم را تا پشت گردنم برسانم. پایم که نرسید کمی گردنم را پیش آوردم نقره ناله کرد. دیگر هرگز دلم نشد شوخی کنم. آن روز هم چندک زده بودم روی پاهایم و گوشم به قصه بی بی کو بود.» «ماه هفتم امیدواری نقره بود من میتوانستم پنجههایم را بشمرم.» اولین بار نام نقره را کنار دریای کابل شنیدم از زبان ازمری. در این روایت جلوههای سورئالیسم بسیار به چشم میخورد. روایت تخیلی اقلیما از زمانی که در شکم مادر بوده و یا کابوسهایی که میبیند «ناگهان دریای کابل ریخت زیر پایم. ازمری پشتش را دور داده بود و نقره خاموش، چیغ میکشید: با من بمان. ابر به ابر دویدم. سر عروسک نقره روی آب دیده می شدهراس کرده بودم نقره روی ابر نازک نشست و دست برد طرف پر طاووسی که سر شانه ازمری طرف دشتها میرفت. باد شد. من در باد پیچیده شدم نقره پیچیده شد. عروسک پیچیده شدآبها پیچیده شدند. گرچه شخصیتها داخل چهار دیواری ارگ و محیط بسته زندگی میکنند اما روایت کاملاً باز است و فضا گسترده. حوادث مهمی که بیرون اتفاق افتاده نقل میگردد و کمتر حوادث داخلی هم. به همین دلیل احساس محدود بودن زمان و مکان و شخصیتها به وجود نمیآید. مکان گستره کشور افغانستان است و داستان نمایی از زندگی زنانی است که شخصیتهای اصلی نمونهای از آنهایند. خیلی از حرفها را اقلیما از همان زمانی که بغل زنها و دخترها بوده به یاد دارد، حرفها را میشنود بعد میگذارندش داخل دیگ تا بخوابد. او گوشهای تیزی دارد که در حال شیر خوردن هم همه چیز را میفهمد. زبان داستان آنقدر لطیف و زنده است که همه چیز را رودر روی خواننده قرار میدهد. گرهها اینجا پیدا میشود که اقلیما و نقره چگونه سر از خانه ازمری در آوردند وقتی خود او بازنگشته است» «سالهای سال از آن روزها میگذرد. من اینجا تکیه زده به دیواره چاه خانه ازمری بی نقره گم میشوم.» این گره کم کم در میانه داستان گشوده میشود. این خانهای است که پدر و مادر ازمری در آن سکونت دارند و سالها بعد وقتی از آمدن جوانشان ناامید میشوند برای همیشه خانه را ترک کرده به شهر دیگری میروند بدون این که از وجود عروس و نوه خود اطلاعی داشته باشند. زنان افغانستانی اعتقاداتی درباره زنها دارند که از زبان راوی بیان میشود، دیدگاه خوبی نسبت به جنس زن وجود ندارد و آنها را سیاه سر مینامند: بی بی کو میگوید: «ما که نمیفهمیدیم. زن سیاه سر چی میفهمد به این گپها؟ جوان که بودم وقتی به اتاق مردها چای روان میکردم خبرهای مملکت را از پدرم میشنیدم باز همینطور که حالی به شما اختلاط میکنم به همسایهها اختلاط میکردم.» اینگونه حرفها نشان میدهد زنان افغانستانی هم چندان بیخبر از جامعه و سیاست نبوده و حرفهایی برای گفتن داشتهاندد و با این که حق درس خواندن و حضور در جامعه ندارند از زبان پدران و برادران خود چیزهایی شنیده و در خاطر سپردهاند. این رمان روایت تاریخی است که خود مردم روایت کردهاند و در جایی نوشته نشده. شوهر دلارام میگوید «این کاغذهای اخبار از مطبعه شخصی خود نادر شاه و برادرهایش است افرادی که این چیزها را مینویسند دروغ مینویسند نفرهای خود پادشاه هستند.» رمان نقره دختر دریای کابل، پیش زمینههایی از تاریخ و سیاست افغانستان دارد و شخصیتهای اندکی در آن نقش دارند که نمادهایی از همه ملت افغانستان هستند. چه شاهان و بزرگان و چه مردم عادی و چه مبارزان آزادی. این رمان که ظاهراً از دریچه چشم یک زن روایت میشود در اصل در برگیرنده تاریخ افغانستان در برههای از زمان است که به پیش از تولد او تا زمان روایت داستان مربوط است. بنابراین روایتی چند بعدی و چند صدایی است. بُعد مهم داستان مسایل سیاسی و ظلمهای است که از زبان زنان بیان میشود. این زنان با وجود مخالفت با رژیم حاکم، از نظر فیزیکی به دربار نزدیکند و زودتر از دیگران از قضایا با خبر میشوند به طوری حتی بوی سوختگی گوشت اعدامیان را هم میشنوند. اقلیما به عنوان راوی این داستان در ابلاغ پیام موفق عمل کرده و زوایای مختلف ساختارهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را کاویده و به تصویر کشیده است. نکته دیگر در روش زندگی این زنان است که با وجود مشقتهای فراوان سعی میکنند شاد باشند و به زندگی عادی خود برسند و در بند غمهایی که راه چارهای ندارد نباشند. این رمان یک اثر کاملاً زنمحور است و شخصیتهای مرد در آن کمرنگ و در حاشیه ظاهر میشوند. نویسنده: قدسیه امینی
دادستان شهر پاریس-فرانسه اعلام کرده است که در حال بررسی تهدیدهای آنلاین علیه مرضیه حمیدی، تکواندوکار زن اهل افغانستان است. خبرگزاری فرانسه به نقل از دادستانی شهر پاریس گزارش داده است که خانم حمیدی هدف «آزار و اذیت سایبری از جمله [تهدید به] مرگ، تجاوز و سایر تهدیدها از طریق شبکههای اجتماعی» قرار گرفته است. در گزارش آمده است که واحد تخصصی نفرتپراکنی آنلاین در حال بررسی این موضوع است. مرضیه حمیدی در گفتگو با رسانه «فرانس انفو» گفته است که جانش در فرانسه در خطر است. او افزود که پس از انتقاد تیم ملی کریکت افغانستان، هزاران پیام تهدید آمیز از سوی افراد ناشناس دریافت کرده و تهدید به مرگ شده است. وی خواستار محاکمه آنهایی است که او را تهدید میکنند. وکیل خانم حمیدی گفت که موکلش برای مدتی تحت محافظت پولیس قرار گرفته است. مرضیه حمیدی، تکواندوکار وزن منهای ۵۷ کیلوگرم است که موفق به راهیابی به المپیک پاریس نشد. او در شکایت رسمی خود در ۳ سپتامبر که توسط خبرگزاری فرانسه منتشر شد، گفته است که بهدلیل «صحبت علنی در مورد حقوق زنان حکومت فعلی افغانستان» در کانون توجه رسانهها در فرانسه قرار گرفته است. در این شکایت آمده است که پس از این اظهارات «شماره تلفن واتساپ افغانستان او به اشتراک گذاشته شد و او صدها تماس و هزاران پیام را در عرض چند ساعت دریافت کرد.» در این شکایت آمده است که موج کنونی تهدیدها به دنبال محکومیت او در رسانههای اجتماعی از قانون جدید حکومت فعلی مبنی بر منع شنیده شدن صدای زنان در ملاءعام صورت گرفت. حمیدی در مصاحبه مطبوعاتی خود بار دیگر مخالفت خود را با این قانون اعلام کرد و به خبرگزاری فرانسه گفت: «میخواهم افرادیکه مرا به مرگ تهدید میکنند شناسایی و در دادگاه محاکمه شوند تا بتوانم آزادانه و بدون ترس و در امنیت کامل زندگی کنم.» دادستان پاریس نیز روز دوشنبه تایید کرد که حمیدی در معرض «آزار و اذیت سایبری از جمله مرگ، تجاوز جنسی و سایر تهدیدها از طریق رسانههای اجتماعی» قرار گرفته است. دادستان گفت که یک واحد تخصصی در حال بررسی این قضیه است. همچنین وزیر ورزش فرانسه، تهدید مرضیه حمیدی را غیرقابل تحمل خواند و گفت برای «تضمین امنیت و آزادی» مرضیه حمیدی با وزارت داخله این کشور به تماس شده است. این مقام ورزش فرانسه اطمینان داده است که کشورش امنیت و آزادی خانم حمیدی را تامین میکند.
به دنبال نشر گزارشها مبنی بر تعلیق کمپین واکسن یولیو یا فلج کودکان از سوی حکومت سرپرست در افغانستان، وزارت صحت عامه در واکنش به این خبر اعلام کرده است که تا اکنون مکتوب رسمی در این مورد صادر نشده است. شرافت زمان امیرخیل، سخنگوی این وزارت (دوشنبهشب، ۲۶ سنبله) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که خبر تعلیق کمپین واکسن فلج کودکان در افغانستان واقعیت ندارد. آقای زمان تاکید کرده است: «وزارت صحت عامه واکسن فلج کودکان را با تمام اصول قانونی و فنی آن تطبیق کرده است تا موثر و کارآمد باشد.» این در حالی است که روزنامه گاردین و خبرگزاری اسوشیتدپرس به نقل از مقامهای سازمان ملل متحد گزارش داده بود که مسوولان حکومت فعلی کمپین تطبیق پولیو در افغانستان را بهحالت تعلیق درآوردهاند. براساس این گزارش، حکومت سرپرست این تصمیم را پیش از آغاز کمپین واکسن پولیو در ماه سپتامبر اتخاذ کردهاند. طبق اطلاعات سازمان صحی جهان، طی سال جاری میلادی ۱۸ مورد ابتلا به فلج کودکان در افغانستان ثبت شده است. افغانستان و پاکستان دو کشوری هستند که هنوز موفق به مهار کامل شیوع فلج کودکان نشدهاند.