برچسب: زنان

2 ماه قبل - 94 بازدید

داستان در زبان فارسی‌/دری، واژه آشنایی است، اما داستان به مفهوم امروزینش، عمر طولانی‌ای ندارد. به همین منظور، پژوهش در مورد داستان‌نویسی در حوزه زبان و ادبیات فارسی و به ویژه ادبیات داستانی یک گروه جنسیتی خاص، یعنی بانوان، در یک قلمرو سیاسی خاص، یعنی افغانستان، کاری بس دشوار است. هرگاه، پژوهشگری بخواهد روی داستان و نقش بانوان در خلق داستان و قصه بپردازد، ناگزیر است تا به متون کهن روایی فارسی که در ادبیات فارسی کم هم نیستند و به واژه‌نامه‌‌هایی که هر کدام این واژه را به گونه‌‌های متفاوت برگردان کرده‌اند، مراجعه کند. اگر بخواهیم داستان را تعریف کنیم، به متن زیر می‌پردازیم: داستان کوتاه اثری است، کوتاه که در آن نویسنده به یاری یک طرح منظم شخصیت اصلی را در یک واقعه اصلی نشان می‌دهد و این اثر بر مخاطب تاثیر واحدی را القا می‌کند. همچنین داستان کوتاه را می‌توان به یاری خصوصیات زیر از دیگر آثار بازشناخت: طرح منظم و مشخصی دارد؛ یک شخصیت اصلی دارد؛ این شخصیت، در یک واقعه اصلی ارایه می‌شود؛ در «کلی» که همه اجزای آن با هم پیوند متقابل دارند، شکل می‌بندد؛ تاثیر واحدی را القا می‌کند؛ کوتاه است. اگر نگرشی بر واژه داستان در واژه‌نامه‌ها و ادبیات کهن پارسی دری داشته باشیم، در اغلب این واژه‌نامه‌ها، داستان با افسانه، حکایت، سرگذشت، قصه، انگاره و اسطوره مترادف هم بیان شده‌اند. بنابراین، اگر رابطه هنر داستان‌نویسی را با زنان و یا ادبیات داستانی بانوان را در قلمرو زبانی خویش به بازبینی قرار دهیم، باز هم نیاز داریم تا نخست به مفاهیم گذشته داستان برگردیم و نقش زنان را در خلق و پرورش افسانه‌ها و روایت‌ها در زبان پارسی به بررسی بگیریم. قصه‌گویی در بین بانوان از گذشته‌‌های خیلی دور رواج داشته است و حتا خالقان بیشتر افسانه‌ها را زن می‌پندارند. افسانه‌ها نوعی بیان تمثیلی‌اند که بیشتر جنبه تخیلی و غیرواقعی دارند. «یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود...» عبارتی است که سر آغاز هر افسانه‌ای می‌شود. در ادامه این جمله، افسانه‌ها ما را با شهر‌های خیالی، مردمانش، خوبی‌‌های‌شان، بدی‌ها و بدبختی‌‌های‌شان، آشنا می‌کنند. قسمی‌که یادآور شدم، افسانه‌گویی در بین مادربزرگان، یکی از رسم‌‌های خیلی دیرین پارسی‌گویان است و بیشترین افسانه‌ها هم در شب‌‌های زمستان در گرد صندلی‌ها نقل می‌گردند. معمولا مادران و مادربزرگان افسانه‌ها را برای این به فرزندان‌شان نقل می‌کنند تا کودک پند‌هایی از قهرمانان افسانه‌ها بگیرد و به خواب برود و با پایان خوشی که هر افسانه دارد، مادران توانسته باشند برای کودکان‌شان خواب خوشی را داده باشند. حتا در اسطوره‌ها هم به زنان به عنوان خالق افسانه‌ها اشاره شده است. از آن جمله می‌توان به شهزاد قصه‌گوی، زن اسطور‌های و راوی شگفت‌انگیزترین و غنی‌ترین کتاب قصه، داستان هزار و یک شب، استناد کرد. اما چنانی که در آغاز گفتیم، داستان کوتاه، به مفهوم امروزینش، عمر خیلی زیادی در ادبیات پارسی دری افغانستان ندارد. حدود ۹۰ سال و‌ اندی از چاپ نخستین داستان‌واره ادبیات معاصر افغانستان نویسندگی (جهاد اکبر)، احتمالا به  مولوی محمد حسین پنجابی، در سال ۱۲۹۸ خورشیدی می‌گذرد. پسان‌ترها داستان‌‌های دیگری از سایر نویسندگان در نشریات فعال آن زمان به چاپ رسید، ولی بدبختانه بانوان در این میان هیچ نقشی نداشتند. تا آن که ماگه رحمانی، نخستین بانوی داستان‌نویسی به نوشتن داستان روی آورد. بانو ماگه در عرصه مطبوعات و سیاست با مقالات اجتماعی و سیاسی‌اش، به عنوان نخستین بانوی فعال در عرصه‌‌های روشنفکری افغانستان معروف است و در کنار ماگه رحمانی می‌توان از رقیه ابوبکر نیز نام برد. از وی یک داستان زیر عنوان «زمرد» در روزنامه اصلاح به چاپ رسیده است. پسان‌ترها، در اواخر دهه سی و آغاز دهه چهل خورشیدی که آغاز داستان‌نویسیی نو در افغانستان است، هیچ بانویی در صحنه نقش ندارد و هم داستانی از این دوره به دسترس نیست. تا این که تحولات سیاسی آن زمان، دوره تجربه دموکراسی، به میان آمدن رسانه‌‌های چاپی و شنیداری خصوصی، ایجاد انجمن ادبی کابل و دادن آزادی نسبی برای زنان، منجر به این شدند تا بانوان نیز در عرصه داستان‌نویسی کار کنند. از این میان می‌توان از بانوانی چون دنیا غبار، ملالی موسی و محبوبه نام برد. با آن که نوشته‌‌های این بانوان چندان مورد توجه قرار نگرفتند، ولی آغاز خوبی برای کار داستان‌نویسی برای بانوان این سرزمین بود. مدتی بعد، در دهه‌‌های ۵۰ و ۶۰ خورشیدی، وضعیت ادبیات داستانی بین بانوان تغییر خیلی زیادی کرد. پی‌ریزی انجمن‌‌های ادبی در حوزه‌‌های مختلف فرهنگی افغانستان، حمایت دولت از این انجمن‌ها، آزادی بیشتر برای حضور زنان در اجتماع، گسترش بیشتر مطبوعات و آثار چاپی و امکانات دیگر، کمک خوبی برای رشد داستان‌نویسی در بین بانوان کردند. در این سال‌ها ترجمه نیز نقش به‌سزایی در ساختن جریان داستان‌نویسی بین بانوان داشت. کتاب‌‌های مختلفی از زبان‌‌های فرانسوی و روسی ترجمه می‌شدند و حتا شماری از بانوان نویسنده، خود به این زبان‌های خارجی دسترسی داشتند و می‌توانستند از منابع دست اول استفاده کنند. سپوژمی زریاب که زبان فرانسوی را می‌دانست، یکی از آنها بود. سپوژمی زریاب نخستین بانویی بود که با چاپ نخستین داستانش، نشان داد که نویسنده مستعدی است. این بانو، از همان ابتدا، نه تنها در میان بانوان داستان‌نویس، بلکه در میان همه نویسندگان افغانستان جای خودش را باز کرد. او از همان ابتدا به شکل، زبان، درونمایه و تکنیک داستانش توجه داشت. بانو زریاب، شخصیت‌های داستان‌‌هایش را از میان زنان انتخاب می‌کرد و به گفته بعضی از پژوهشگران داستان‌نویسی، او با وارد کردن احساسات زنانه در قالب داستان، حرکت جدیدی را برای ادبیات داستانی بانوان، پی‌ریزی کرد. از او سه اثر داستانی چاپ شده است. در همین دهه ۵۰ و ۶۰ ما بانوان دیگری چون مریم محبوب، شریفه شریف، فروغ بهرام کریمی‌، پروین پژواک، فوزیه رهگذر و دیگرانی داریم که با وجود محدودیت‌‌های فراوان اجتماعی و خانوادگی، به نوشتن داستان روی آورده بودند. اگر بخواهیم روی جریان داستان‌نویسی در این دو دهه تمرکز کنیم، این دوره را یک دوره درخشان ادبیات داستانی بانوان می‌یابیم. چون حداقل ما سپوژمی زریاب، مریم محبوب و پروین پژواک را داریم. ولی در این دوره ما از ادبیات داستانی بانوان، آثار خیلی ضعیفی نیز داشته‌ایم که حتا بعضی از آنها خالی از هر گونه عناصر داستانی بوده‌اند. از این دو دهه ما کتاب‌‌های خوب داستانی از بانوان نیز داریم. «شرنگ شرنگ زنگ‌ها»، «دشت قابیل» و رمان «در کشوری دیگر» از سپوژمی زریاب و «درخت‌‌های کارتوس گل می‌کنند» و «خانه دلگیر» از مریم محبوب، از جمله آثار نوشته شده در این دو دهه‌اند. معصومه کوثری نیز با آن که نویسنده کم‌کاری است، ولی خیلی خوب می‌نویسد. از او مجموعه‌ای کم‌حجم، به نام «حادثه فصل» به چاپ رسیده است. کوثری در نوشته‌‌هایش، وضعیت سنتی جامعه افغانستان را خیلی خوب به تصویر می‌کشد و ظلم و ستمی را که در بین این جامعه سنتی بالای زنان و دختران روا داشته می‌شود، خوب پوشش می‌دهد. کوثری مدتی در ایران نیز زندگی کرده است و بیشتر آفریده‌‌هایش هم در همان جا شکل گرفته‌اند. هرات یکی از مراکز فعالی بود که در دهه هفتاد بانوان زیادی روی داستان می‌پرداختند. از این میان می‌توان از بانوانی چون لیلا رازقی، حمیرا قادری، شیما قاضی‌زاده و دیگران نام برد. این بانوان در ایران رفت و آمد داشتند؛ بنابراین، داستان‌های‌شان نه تنها در افغانستان، بلکه در نشریات ایران نیز به چاپ می‌رسیدند. با آن که سال‌هاست این بانوان روی داستان به طور جدی می‌پردازند، ولی تا اکنون ما فقط از حمیرا قادری مجموعه‌ای مستقل چاپ شده داریم. کابل نیز یکی از حوزه‌‌هایی بود که بانوان، جسته و گریخته، در دهه هفتاد، در صحنه ادبیات نقش داشتند. جمیله اکبر، یکی از همین بانوان است. با آن که او نخستین داستانش را در آغاز دهه ۶۰ نوشته است، ولی کار‌های دیگرش برمی‌گردد به سال‌‌های دهه هفتاد. از او یک مجموعه به نام «خانه قدیمی‌« منتشر شده است. داستان‌‌های بانو اکبر در این مجموعه شعاری و تبلیغی‌اند و عناصر داستانی را در خود کم‌تر دارند. اگر روی حوزه مهاجرت بپردازیم، داستان‌نویسی بانوان خیلی پسان‌تر از مردان شروع شد. ولی جریان داستانی‌ای را که جوانان مهاجر توانستند در حوزه ادبی ایران شکل بدهند، نسبتا قوی‌تر از جریان داستانی دهه هفتاد بانوان در داخل افغانستان بود که می‌توان از بتول سید حیدری، فاخره موسوی، معصومه حسینی، زهرا حسین‌زاده، شکریه رضابخش و دیگران نام برد. گفته می‌شود که با وجود این که این بانوان تازه‌کار بودند، ولی داستان کوتاه را می‌شناختند و داستان‌های‌شان خیلی زود توانستند در میان خوانندگان مهاجر و حلقات فرهنگی و ادبی داخل افغانستان خواننده پیدا کنند. به طور نمونه می‌توان به مجموعه داستانی «تبرداران» اثر بتول سید حیدری اشاره کرد. و در اخیر باید اضافه کنیم که، نوشته‌‌های بانوان داستان‌نویس در نشست‌‌های منظم ادبی نقد و بررسی می‌گردند و در نشریات داخل و خارج از افغانستان به چاپ می‌رسند. نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 103 بازدید

رسانه‌های بین‌المللی گزارش داده‌اند که سه فیلم از فیلم‌سازان اهل افغانستان برنده جایزه‌ بخش افغانستان جشنواره فیلم سماع در سویدن شده‌اند. در گزارش آمده است که فیلم‌های «زیباترین پیراهن کابلی» از کاظم عجرم، «آخرین تولد» از نوید محمدی و «کودکی من، وطن من» از فل گرابسکی و شعیب شریفی در فهرست برندگان‌ جشنواره سماع‌ هستند. پانزدهمین جشنواره فیلم سماع در روزهای ۲۸ و ۲۹ میزان با اشتراک کارگردان‌هایی از افغانستان، ایران، تاجیکستان و برخی کشورهای دیگر در شهر استکهلم سویدن برگزار شد. فیلم کوتاه «زیباترین پیراهن کابلی» به کارگردانی کاظم عجرم، کارگردان اهل افغانستان، تندیس بهترین فیلم کوتاه جشنواره سماع را از آن خود کرد. این فیلم در ماه آگوست ۲۰۲۳ ساخته شده و در جشنواره‌های مختلف به نمایش درآمده است. فیلم «آخرین تولد» از نوید محمدی، کارگردان دیگر اهل افغانستان نیز جایزه بهترین فیلم داستان جشنواره سماع را گرفته است. این فیلم به قدرت‌گیری دوباره حکومت فعلی در ماه اسد ۱۴۰۰ و تاثیرات آن بر زندگی یک خبرنگار زن و همسر و دوستانش می‌پردازد که در تلاش نجات یافتن از انتقام‌جویی و حاکمیت فعلی ‌اند. فیلم «آخرین تولد» سال گذشته اکران شد. همچنین فیلم «کودکی من، وطن من: ۲۰ سال در افغانستان» از شعیب شریفی و فل گرابسکی نیز برنده جایزه بهترین مستند جشنواره سماع شده است. در این فیلم، آقای شریفی و همکارش به زندگی یک شهروند افغانستان از کودکی تا جوانی پرداخته‌اند. پیشتر فیلم «کودکی من، وطن من» برنده جایزه بهترین مستند فیلمبرداری «بفتا»، آکادمی هنرهای فیلم و تلویزیون بریتانیا، نیز شد. از فیلم «پژواک‌ها» از احمد ابراهیمی نیز در بخش افغانستان جشنواره فیلم سماع تقدیر شده است. در حالی این فیلم‌ها برنده‌ی جایزه می‌شود که سینما و فیلم‌سازی در افغانستان به صورت کامل متوقف و بازی‌گران زن با محدودیت‌های شدید مواجه هستند.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 103 بازدید

فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر (IFRC) در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بحران سوءتغذیه در میان کودکان و زنان باردار و شیرده در افغانستان به شدت افزایش یافته است. این نهاد امروز (دوشنبه، ۳۰ میزان) با نشر گزارشی گفته است که در حال حاضر ۳.۲ میلیون کودک زیر پنج سال و ۸۴۰ هزار زن باردار و شیرده در افغانستان تحت کنترول حکومت سرپرست از سوءتغذیه حاد رنج می‌برند. در گزارش آمده است که از این میان حدود ۱.۷ میلیون کودک از سوءتغذیه حاد شدید و عوارض صحی مرتبط با آن رنج می‌برند. فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر تاکید کرد که ولایت‌های قندهار و پکتیکا گواه بیش‌ترین افراد مبتلا به سوءتغذیه است. در ادامه آمده است که در قندهار ۱۳۰ هزار و ۳۸۶ کودک زیر پنج سال و ۴۱ هزار و ۳۵۴ زن باردار و شیرده به سوءتغذیه حاد مبتلا هستند. این نهاد افزود که همچنان ۴۷ هزار و ۶۴۷ کودک و ۱۷ هزار و ۵۸ زن در پکتیکا با سوءتغذیه حاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در بخشی از گزارش آمده است که مرگ‌ومیر کودکان و زنان ناشی از سوءتغذیه در قندهار و پکتیکا ۶.۴ درصد و در سایر نقاط کشور سه درصد بوده است. فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر می‌گوید که از ماه می الی سپتامبر سال جاری میلادی، شمار افراد مبتلا به سوءتغذیه در کشور به‌گونه بی‌پیشنه‌ای افزایش یافته است. بحران اقلیمی، کاهش کمک‌های بشردوستانه و همچنان افزایش سطح فقر در میان خانواده‌ها از عوامل مهم بلند رفتن آمار سوءتغذیه در میان کودکان و زنان باردار و شیرده افغان عنوان شده است. این در حالی است که چند ماه پیش نیز برنامه جهانی غذا (WFP) اعلام کرده بود که سه میلیون کودک در افغانستان به بیماری سوءتغذیه مبتلا هستند. چند روز پیش نیز بانک جهانی اعلام کرده بود که افغانستان تحت حکومت سرپرست در میان ۲۶ کشور فقیرترین جهان است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره حکومت فعلی بر افغانستان، به دلیل محدودیت‌های این گروه علیه شهروندان و کاهش کمک‌های بین‌المللی، اقتصاد خانواده‌ها در کشور به‌شدت کاهش یافته است.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 81 بازدید

آسم یک بیماری ریوی است که راه‌های هوایی شما باریک و متورم می‌شوند و ممکن است توسط مخاط اضافی مسدود شوند. این وضعیت می‌تواند منجر به مشکلات جدی تنفسی شود و در موارد حاد، حملات آسم را به دنبال داشته باشد. آسم به‌عنوان یکی از شایع‌ترین بیماری‌های تنفسی، بر کیفیت زندگی بسیاری از افراد در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد. در مواردی که آسم شدید باشد، این بیماری می‌تواند فعالیت‌های روزمره فرد را محدود کند و نیاز به مراقبت‌های پزشکی منظم داشته باشد. آسم چیست؟ آسم، که به آن آسم برونش نیز گفته می‌شود، بیماری‌ای است که ریه‌های شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به‌عنوان یک بیماری مزمن شناخته می‌شود. این بدان معناست که آسم به‌طور دائمی در بدن باقی می‌ماند و هیچ درمان قطعی برای آن وجود ندارد. افراد مبتلا به آسم باید به‌طور مداوم و منظم به مدیریت این بیماری بپردازند تا از وقوع حملات جلوگیری کنند. در صورتی که آسم به‌درستی کنترل نشود، ممکن است علائم آن به‌مرور زمان تشدید شود. این بیماری می‌تواند باعث شود فرد نتواند به‌راحتی تنفس کند و در برخی موارد ممکن است فعالیت‌های روزمره فرد را محدود کند. حمله آسم چیست؟ هنگامی که به‌طور طبیعی نفس می‌کشید، ماهیچه‌های اطراف راه‌های هوایی شما شل هستند و به هوا اجازه می‌دهند به‌راحتی از طریق ریه‌ها عبور کند. اما در طول حمله آسم، سه تغییر عمده در بدن رخ می‌دهد که این فرآیند طبیعی را مختل می‌کند. این تغییرات شامل: برونکواسپاسم: ماهیچه‌های اطراف راه‌های هوایی منقبض می‌شوند که منجر به باریک شدن راه‌های هوایی می‌شود. این امر باعث می‌شود هوا نتواند به‌راحتی جریان یابد. التهاب: پوشش داخلی مجاری تنفسی شما متورم می‌شود که این تورم اجازه نمی‌دهد هوای زیادی به ریه‌ها وارد یا از آن خارج شود. در واقع، التهاب باعث می‌شود که راه‌های هوایی باریک‌تر و تنفس سخت‌تر شود. تولید مخاط: بدن در واکنش به حمله آسم، مخاط بیشتری تولید می‌کند که باعث مسدود شدن مجاری تنفسی می‌شود. حمله آسم می‌تواند باعث مشکلات تنفسی شدید شود و اگر به‌درستی مدیریت نشود، ممکن است منجر به عوارض جدی‌تر گردد. علائم حمله آسم ممکن است شامل خس‌خس سینه، سرفه، و تنگی نفس باشد. خس‌خس صدایی است که در اثر باریک شدن راه‌های هوایی ایجاد می‌شود. حمله آسم را گاهی «تشدید» یا «شعله‌ور شدن» آسم می‌نامند، اصطلاحی که نشان‌دهنده وخیم شدن وضعیت آسم شما است. چه انواعی از آسم وجود دارد؟ آسم بر اساس علت بروز و شدت علائم به انواع مختلفی تقسیم می‌شود. پزشکان برای شناسایی آسم از دسته‌بندی‌های زیر استفاده می‌کنند: آسم متناوب: این نوع آسم به‌صورت دوره‌ای بروز می‌کند و علائم آن به‌طور کامل بین دوره‌ها از بین می‌رود. افراد مبتلا به این نوع آسم ممکن است در زمان‌هایی که علائم ندارند، احساس طبیعی داشته باشند. آسم پایدار: آسم پایدار یا مداوم، به این معناست که فرد مبتلا در بیشتر زمان‌ها علائم آسم را تجربه می‌کند. شدت علائم می‌تواند از خفیف تا شدید متغیر باشد و پزشکان شدت آسم را بر اساس تعداد دفعات بروز علائم و تأثیر آن‌ها بر زندگی روزمره تعیین می‌کنند. آسم به دلایل متعددی رخ می‌دهد آسم ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شود و پزشکان به‌طور کلی آسم را به دو دسته آلرژیک و غیر آلرژیک تقسیم می‌کنند: آسم آلرژیک: آلرژن‌ها (عوامل ایجاد آلرژی) مانند گرده گل‌ها، گرد و غبار، ذرات هوا، مواد شیمیایی و موی حیوانات خانگی می‌توانند باعث تحریک راه‌های هوایی و حمله آسم شوند. آسم غیر آلرژیک: عوامل خارجی مانند تغییرات دمای هوا، استرس، ورزش شدید و برخی بیماری‌ها نیز ممکن است منجر به تشدید علائم آسم شوند. آسم همچنین می‌تواند بر اساس زمان شروع آن به دو دسته تقسیم شود: آغاز آسم در بزرگسالی: این نوع آسم بعد از 18 سالگی بروز می‌کند و ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد. آسم کودکان: این نوع آسم اغلب در سنین پایین شروع می‌شود و می‌تواند در نوزادان و کودکان خردسال دیده شود. کودکان مبتلا به آسم نیازمند مراقبت‌های ویژه و منظم پزشکی هستند. آسم ناشی از فعالیت‌های خاص آسم ممکن است در شرایط خاصی بروز کند، از جمله: آسم ناشی از ورزش: این نوع آسم با ورزش و فعالیت‌های بدنی شدید ایجاد می‌شود. علائم معمولاً بلافاصله پس از فعالیت بدنی ظاهر می‌شوند و ممکن است شامل تنگی نفس و سرفه باشند. آسم شغلی: افرادی که در محیط‌های کاری خاصی قرار دارند، ممکن است به این نوع آسم مبتلا شوند. کار در اطراف مواد شیمیایی یا صنعتی، به‌ویژه در محیط‌هایی با آلودگی بالا، می‌تواند آسم را تحریک کند. چه کسانی ممکن است به آسم مبتلا شوند؟ آسم ممکن است در هر سنی بروز کند و هیچ محدودیت سنی خاصی برای ابتلا به آن وجود ندارد. با این حال، برخی افراد به‌ویژه افرادی که سابقه خانوادگی آلرژی دارند یا در معرض عوامل محیطی مانند دود سیگار قرار دارند، در معرض خطر بیشتری هستند. کودکان خردسال و نوزادانی که سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند، ممکن است بیش از دیگران تحت تأثیر آسم قرار بگیرند. چه چیزی باعث آسم می‌شود؟ هنوز علت دقیق بروز آسم به‌طور کامل مشخص نشده است، اما برخی عوامل ممکن است خطر ابتلا به آن را افزایش دهند. این عوامل شامل: آلرژی‌ها: افرادی که به آلرژن‌های مختلف حساسیت دارند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به آسم هستند. عوامل محیطی: قرار گرفتن در معرض آلاینده‌های هوا، دود سیگار و بخارات سمی می‌تواند خطر بروز آسم را افزایش دهد. عوامل ژنتیکی: اگر سابقه خانوادگی آسم یا سایر بیماری‌های آلرژیک در خانواده شما وجود داشته باشد، احتمال ابتلای شما به آسم بیشتر است. محرک‌های رایج حمله آسم چیست؟ محرک‌های حمله آسم ممکن است برای هر فرد متفاوت باشد، اما برخی محرک‌های رایج عبارتند از: آلودگی هوا: دود خودروها، آلاینده‌های صنعتی و دود آتش‌سوزی می‌تواند باعث تحریک مجاری تنفسی و بروز حمله آسم شود. کنه‌های گرد و غبار: این حشرات کوچک که در خانه‌ها یافت می‌شوند، می‌توانند برای افراد حساس به آن‌ها، محرک باشند. حیوانات خانگی: شوره حیوانات خانگی ممکن است باعث تحریک راه‌های هوایی و حمله آسم شود. ورزش شدید: فعالیت‌های ورزشی شدید می‌تواند باعث تنگی نفس و حمله آسم در برخی افراد شود. بوهای قوی: بوهای شدید مانند بوی رنگ، مواد شیمیایی و محصولات تمیزکننده می‌تواند باعث تشدید علائم آسم شود. علائم و نشانه‌های آسم علائم آسم ممکن است شامل موارد زیر باشد: تنگی نفس سرفه‌های مکرر (به‌ویژه در شب) خس‌خس سینه سفتی قفسه سینه یا احساس فشار تشخیص و آزمایشات آسم پزشکان برای تشخیص آسم، سابقه پزشکی شما را بررسی می‌کنند و ممکن است آزمایشات مختلفی برای ارزیابی دقیق‌تر وضعیت شما تجویز کنند. این آزمایشات ممکن است شامل رادیوگرافی قفسه سینه، آزمایش خون، یا آزمایش پوست برای تشخیص حساسیت‌های احتمالی باشد. همچنین ممکن است پزشک از تست‌های عملکرد ریوی برای اندازه‌گیری میزان جریان هوا در ریه‌ها استفاده کند. مدیریت و درمان آسم مدیریت آسم شامل استفاده از داروها برای کنترل علائم است. برخی از این داروها عبارتند از: برونکودیلاتورها: برای باز کردن راه‌های هوایی. داروهای ضدالتهاب: برای کاهش التهاب. درمان بیولوژیکی آسم: بسته به شرایط بیمار توسط پزشک تجویز می‌شود. پیشگیری از حملات آسم برای پیشگیری از حملات آسم باید از محرک‌های شناخته‌شده خود اجتناب کنید. اگرچه نمی‌توان از ابتلا به آسم جلوگیری کرد، اما می‌توان علائم آن را با مراقبت‌های مناسب مدیریت کرد. چشم‌انداز فرد مبتلا به آسم با مدیریت صحیح و استفاده از مراقبت‌های پزشکی، افراد مبتلا به آسم می‌توانند زندگی فعال و سالمی داشته باشند. در صورت بروز حمله آسم چه باید کرد؟ در صورت وقوع حمله آسم، باید فوراً به پزشک مراجعه کرده و مراقبت‌های پزشکی لازم را دریافت کنید. نویسنده: داکتر معصومه پارسا

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 72 بازدید

منابع محلی از ولایت ننگرهار می‌گویند که یک زن در این ولایت با هم‌دستی دوست‌پسر سابقش، شوهر خود را به قتل رسانده است. دست‌کم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفته‌اند که این زن و شوهر حدود دو هفته قبل ازدواج کرده بودند. منبع امروز (یک‌شنبه، ۲۹ میزان) گفته است که این رویداد روز (جمعه، ۲۷ میزان) در ساحه‌ی «نظرآباد» از مربوطات در ناحیه هفتم شهر جلال‌آباد رخ داده است. منبع تاکید کرد که این زن، شوهرش را دو هفته پس از ازدواج‌شان با همکاری دوست‌پسر سابقش با ضرب چاقو به شکل فجیع به قتل رسانده است. منبع افزود که نیروهای امنیتی حکومت سرپرست، این زن و دوست‌پسر سابقش را بازداشت کرده‌اند. این منبع از مقتول پوپل نام برد و گفت که وی ۱۸ سال سن داشت و دو هفته قبل یا یک دختر ازدواج کرده بود. همچنین صدیق‌الله قریشی، آمر اطلاعات و فرهنگ ننگرهار این قتل را تأیید کرده و از بازداشت یک زن و یک مرد خبر داده است. وی گفت که زن بازداشت‌شده همسر پوپل است که پیش از این با پسر دیگری در ارتباط بوده است. قریشی گفته است که هر دو متهم در بازجویی به انجام قتل اعتراف کرده‌اند. قابل ذکر است که چندی پیش از این نیز یک دختر و پسر از سوی برادران دختر در ننگرهار تیرباران شده بودند. قتل‌های ناموسی هرازگاهی در ولایت مختلف افغانستان رخ می‌دهد. پس از تسلط حکومت سرپرست بر کشور، قتل‌های مرموز در بین زنان به‌گونه بی‌پیشینه افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 82 بازدید

برخی روزها ممکن است ما احساس خوبی نسبت به خودمان نداشته باشیم و گمان کنیم که اعتماد به نفس‌مان را از دست داده‌ایم. این موضوع کاملاً عادی است، زیرا اعتماد به نفس می‌تواند در وجود ما کم و زیاد شود. اما اگر این حس به سرعت و ناگهان در ما کاهش پیدا کند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ شناسایی نشانه‌های کمبود اعتماد به نفس بسیار مهم است، زیرا در صورت تشخیص و آگاهی از آنها می‌توانیم به دنبال ترمیم و بازیابی آن باشیم. در این مقاله، به معرفی نشانه‌های کمبود اعتماد به نفس می‌پردازیم. این زنگ خطرها ممکن است شما را غافلگیر کنند، چرا که پیچیده‌تر و مرموزتر از آن چیزی هستند که فکرش را می‌کنید! قادر به پذیرش خوبی‌های خودشان نیستند بسیاری از زنان یاد گرفته‌اند که متواضع باشند و اغلب اوقات این بدان معناست که ناخودآگاه جملات حاوی تعریف و تمجید را رد می‌کنند. اگر این مسئله شما را عصبانی می‌کند، خوب است به دلیل آن فکر کنید. آیا به سختی می‌توانید توصیفات خوبی که از شما می‌شود را باور کنید؟ مرتبا از خودتان انتقاد می‌کنید همه‌ی ما صداهای درونی داریم که در طول روز با ما صحبت می‌کنند. صدای درونی شما چه می‌گوید؟ چون انتقاد از خود لزوماً به دیگران مربوط نمی‌شود، ممکن است در سکوت و در محدوده‌ی ذهنمان با خودمان بسیار نامهربانانه برخورد کنیم. اگر منتقد درونی‌تان همیشه جملاتی مثل موارد زیر را در گوشتان زمزمه می‌کند، لازم است تا به فکر راهکارهایی جهت افزایش اعتماد به نفس‌تان باشید: «نباید این لباس را بپوشی، تو را مسخره خواهند کرد.» «اصلاً زحمت نکش و امتحانش نکن، به نتیجه دلخواه نخواهی رسید.» «خودت را انگشت‌نمای همه کرده‌ای.» از نگاه کردن به آینه پرهیز می‌کنید دوست ندارید خودتان را در آینه ببینید، چون احساس خوبی به تصویری که به شما زل زده است ندارید. به جای پوشیدن لباس‌های مورد علاقه‌تان، ترجیح می‌دهید لباس‌هایی ساده و بدون ریسک را استفاده کنید تا کمترین میزان جلب توجه را داشته باشید. در واقع، لباس‌های زیادی هستند که دوستشان دارید، اما مدام به خودتان یادآوری می‌کنید که بدنتان مناسب آن لباس‌ها نیست یا احتمالاً به شما نمی‌آیند. از عکس گرفتن بدون فیلتر بیزارید چه کسی دوست ندارد که در عکس‌هایش زیباتر، سرحال‌تر و جذاب‌تر به نظر برسد؟ اما فرهنگ استفاده از فیلتر مشکلات زیادی را به بار آورده است. طبق پژوهش‌ها، فیلتر کردن عکس عزت نفس را کاهش می‌دهد و تصور ما از صورت و بدن‌مان را مخدوش می‌کند. زنان می‌گویند که «این معیارهای جذابیت دست‌نیافتنی و سمی هستند که آنها را فرسوده و ناخشنود می‌کند». این واقعیت تحریف‌شده ممکن است این احساس را به شما بدهد که ظاهر شما در زندگی واقعی خیلی خوب نیست و همین موضوع می‌تواند باعث تلاش‌های فراوان، افسردگی و احساس نارضایتی مداوم در شما شود. زبان بدنتان نشانه‌های آشکاری را برملا می‌کند حالت بدنمان سرنخ‌های زیادی درباره میزان اعتماد به نفس ما به دیگران می‌دهد. برای اکثر افراد این نشانه‌ها به موقعیت و کسی که همراهشان هست بستگی دارد، اما اگر عموماً این نشانه‌های آشکار را در زبان بدنتان دارید، احتمالاً دچار اعتماد به نفس پایین هستید: بی‌قراری دست به سینه بودن قوز کردن اجتناب از تماس چشمی از دست دادن تمرکز در موقعیت‌های مختلف وقتی مرتکب اشتباهی می‌شوید دست از سرزنش خودتان برنمی‌دارید وقتی کاری را اشتباه انجام می‌دهیم، بعید است احساس خوبی بابت آن داشته باشیم، اما کسانی که اعتماد به نفس دارند به راحتی به وضعیت عادی‌شان برمی‌گردند و مجدداً تلاش می‌کنند. یکی از دلایلش این است که خیلی ذهنشان را درگیر موضوع نمی‌کنند و به راهشان ادامه می‌دهند. اگر شما به نشخوارهای ذهنی‌تان ادامه دهید، این کار به مرور ضعیف‌تان خواهد کرد. تصور این را دارید که دیگران راجع به شما ذهنیت بدی دارند آیا همیشه گمان دارید دیگران راجع به شما ذهنیت‌های منفی و بدی دارند؟ وقتی دوستتان یا همسرتان سریعاً جواب تماستان را نمی‌دهد، سیلی از افکار منفی به ذهن‌تان هجوم می‌آورد؟ زمانی که درباره‌ی افکار دیگران در مورد خودمان وسواس داشته باشیم و این وسواس به گونه‌ی بیمارگونه باشد، نشانه‌ی خودشیفتگی نیست، بلکه نشانه‌ی کمبود اعتماد به نفس ماست. به دنبال جلب رضایت دیگران هستید آیا هر کاری را برای هر کسی انجام می‌دهید و می‌گویید که از خوشحال کردن دیگران احساس خوبی دریافت می‌کنید؟ یا دلیلش این است که ترس و نگرانی از ناراحت کردن دیگران دارید؟ این دو مورد تفاوت نامحسوس اما مهمی با یکدیگر دارند، زیرا اولی از مهربانی ناشی می‌شود و مورد دوم از کمبود اعتماد به نفس و ترس از طرد شدن. برخی علائم هشداردهنده دیگر برخی موارد دیگر نیز وجود دارد که از جمله علائم هشداردهنده کمبود اعتماد به نفس می‌باشند که به گونه‌ی نکته‌وار به معرفی‌شان می‌پردازیم: از مخالفت با دیگران اجتناب می‌کنید. ایده‌های زیادی دارید، اما ترجیح می‌دهید آنها را پیش خودتان نگه دارید و از اشتراک آنها اجتناب می‌کنید. کوچک‌ترین پاسخ‌های منفی را به دل می‌گیرید و تا مدتی طولانی ذهن‌تان را درگیر می‌کنید. خیلی آسان حالت تدافعی می‌گیرید. به‌آسانی بابت نقطه‌ضعف‌ها و نقص‌هایتان خجالت‌زده می‌شوید. به منطقه‌ی امنتان می‌چسبید و از هر نوع تغییر اجتناب می‌کنید. احساس می‌کنید بعضی‌ها ذاتاً از شما بهتر هستند. موفقیت‌ها و دستاوردهایتان را نادیده می‌گیرید. سخن پایانی کمبود اعتماد به نفس مشکلی رایج می‌باشد و ابداً نباید بابت داشتن آن خجالت‌زده باشید. بلکه بهتر است با کمک گرفتن از مشاورین و مطالعه و افزایش سطح آگاهی‌تان به دنبال بازسازی و رشد آن باشید. این مشکل لاینحل نبوده و با مدتی تمرین و رسیدگی، به نتایج چشمگیری در مسیر بهبود دست خواهید یافت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 85 بازدید

منابع محلی از ولایت دایکندی می‌گویند که در پی دو رویداد جداگانه ترافیکی در این ولایت، پنج تن جان باخته و ۱۸ تن دیگر زخمی شده‌اند. دست‌کم سه منبع به رسانه گوهرشاد گفته‌اند که رویداد نخست روز گذشته (سه‌شنبه، ۲۴ میزان) در مسیر کوتل «گرگی» ولسوالی میرامور دایکندی رخ داده که دو زن جان باخته و ۱۲ نفر زخمی شده‌اند. منبع گفت که چهار زن نیز شامل زخمی‌ها هستند. منبع تاکید کرد که در این حادثه یک موتر نوع «فلانکوچ» از جاده منحرف و واژگون شده است. منبع افزود که این موتر از بازار «سفیدسنگ» ولسوالی اشترلی دایکندی به سمت کابل در حرکت بوده و جان‌باختگان و زخمی‌ها همه باشندگان این ولسوالی هستند. منابع می‌گویند که زخمی‌ها برای درمان به مرکز صحی منطقه‌ی «جووز» در ولسوالی میرامور منتقل شده و وضعیت اکثر آنان وخیم است. همچنین رویداد دیگر روز (دوشنبه، ۲۳ میزان) در مرکز دایکندی رخ داده که در نتیجه آن، سه تن جان باخته و شش تن دیگر زخمی شده‌اند. ولایت دایکندی در مرکز کشور هرازگاهی شاهد حوادث ترافیکی مرگ‌بار است. خرابی، کم‌عرض و صعب‌العبور بودن جاده‌ها در این ولایت از عوامل اصلی وقوع حوادث ترافیکی گفته می‌شود.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 115 بازدید

در نخستین شماره مقاله «زن و کارآفرینی»، به مبانی پژوهش پرداخته شد و مفاهیم بنیادی آن تعریف گردید. همچنین نقش زنان در توسعه ملی توضیح داده شد. بیان داشتیم که کارآفرینی زنان به‌مثابه نیرویی قدرتمند و محرکی است که نقشی حیاتی در پیشرفت و آبادانی جوامع ایفا می‌کند. این امر از طریق مسیرهای گوناگون ابعاد توسعه ملی را تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای مثبت و ارزشمندی را به ارمغان می‌آورد. حال در شماره دوم این مقاله، به عوامل مؤثر در اشتغال زنان می‌پردازیم. بیان خواهیم کرد که چه مؤلفه‌هایی در اشتراک حداکثری زنان افغان در اشتغال دخیل است و در این خلال برخی موانع کارآفرینی زنان افغان را برخواهیم شمرد. عوامل مؤثر در کارآفرینی زنان را می‌توان در چهار بعد فردی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بررسی نمود. بررسی تأثیرات ابعاد فردی (انگیزه‌ها، ویژگی‌های شخصیتی و مشخصات جمعیتی) بر اشتغال زنان در بررسی عوامل فردی مؤثر بر اشتغال زنان، توجه به انگیزه‌ها، ویژگی‌های شخصیتی و مشخصات جمعیتی آنان حائز اهمیت است. این عوامل در تعامل با یکدیگر، شرایط و بستر لازم برای حضور زنان در عرصه کار را فراهم می‌کنند یا موانعی را بر سر راه آنان ایجاد می‌کنند. نقش انگیزه‌ها و ویژگی‌های شخصیتی مطالعات نشان داده‌اند که بین اعتماد به نفس و پنداشت مثبت از خود با اشتغال زنان و موقعیت‌های شغلی آنان، رابطه‌ای مستقیم و مثبت وجود دارد. زنانی که به توانایی‌های خود باور دارند و از عزت نفس بالایی برخوردارند، با قاطعیت بیشتری به دنبال فرصت‌های شغلی می‌روند و در محیط کار نیز عملکرد موفقی دارند. زنان افغان با انگیزه‌های مختلفی سراغ اشتغال می‌روند. از آن جمله‌اند: استقلال اقتصادی: برخی زنان افغان به دنبال استقلال اقتصادی هستند تا بتوانند به نیازهای خود و خانواده‌شان پاسخ دهند. این امر به ویژه برای زنانی که سرپرست خانوار هستند یا از خانواده‌های کم‌درآمد می‌آیند، از اهمیت بالایی برخوردار است. توانمندسازی: اشتغال برای زنان افغان فرصتی برای توانمندسازی و ارتقای جایگاه اجتماعی آن‌ها فراهم می‌کند. زنان با کسب مهارت و تجربه در محیط کار، اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش می‌دهند و می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های مربوط به زندگی خود و خانواده‌شان نقش فعال‌تری ایفا کنند. کمک به خانواده: در بسیاری از خانواده‌های افغان، زنان نقش مهمی در تأمین معیشت خانواده دارند. اشتغال به زنان این امکان را می‌دهد تا به درآمد خانواده اضافه کنند و به بهبود وضعیت زندگی خود و فرزندانشان کمک کنند. تأثیر متغیرهای جمعیتی نرخ باروری: مطالعات نشان می‌دهد که در بسیاری از جوامع، به ویژه در کشورهایی با جمعیت جوان و نرخ بالای باروری، مشارکت زنان در بازار کار به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. افزایش مسئولیت‌های مراقبتی ناشی از فرزندآوری، به عنوان یکی از عوامل اصلی این پدیده شناخته می‌شود. چالش‌های مرتبط با تطبیق تقاضای کار با مسئولیت‌های خانوادگی، از جمله محدودیت‌های زمانی، هزینه‌های مراقبت از کودک و نبود زیرساخت‌های مناسب، از جمله موانع اصلی بر سر راه اشتغال زنان محسوب می‌شوند. افغانستان با نرخ باروری کل 5.1 کودک به ازای هر زن، یکی از کشورهایی است که با این چالش به شدت روبروست. این نرخ به مراتب بالاتر از میانگین جهانی 2.1 کودک است و نشان از باروری بالای زنان در این کشور دارد. در مقابل، نرخ مشارکت نیروی کار زنان در افغانستان تنها 24 درصد است که پایین‌ترین میزان در منطقه آسیای جنوبی محسوب می‌شود. این آمار به وضوح نشان می‌دهد که در افغانستان، ارتباط معکوس قابل توجهی بین نرخ باروری و مشارکت زنان در بازار کار وجود دارد. البته، رابطه بین اشتغال زنان و نرخ باروری یک رابطه ساده و خطی نیست و عوامل متعددی بر این رابطه پیچیده تأثیر می‌گذارند. علاوه بر عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، سیاست‌های دولت، دسترسی به خدمات مراقبت از کودک، فرصت‌های شغلی برابر و نگرش جامعه نسبت به نقش زنان در اجتماع نیز بر این رابطه تأثیرگذار هستند. در کل می‌توان گفت در افغانستان، نرخ بالای باروری و پایین بودن نرخ مشارکت زنان در بازار کار، نتیجه تلاقی عوامل متعدد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. برای افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان افغان، لازم است سیاست‌های جامع و همه‌جانبه‌ای در نظر گرفته شود که به طور همزمان به کاهش نرخ باروری، بهبود زیرساخت‌های مراقبت از کودک، ایجاد فرصت‌های شغلی برابر و تغییر نگرش‌های اجتماعی کمک کند. وضعیت تأهل: در بین بانوان، زنان مجرد در افغانستان به دلیل ساختارهای اجتماعی و اقتصادی حاکم بر این کشور، از آزادی عمل بیشتری در ورود به بازار کار و مشارکت فعال در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی برخوردارند. در مقابل، خانم‌های متأهل با موانع متعددی در این مسیر روبرو هستند که ریشه در هنجارهای سنتی و کمبود زیرساخت‌های حمایتی دارد. انتظار جامعه از زنان متأهل مبنی بر ایفای نقش اصلی در مراقبت از فرزندان و انجام امور خانه‌داری، به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل کاهش نرخ مشارکت اقتصادی زنان متأهل در افغانستان محسوب می‌شود. این امر به ویژه در مناطقی که فرصت‌های آموزشی و شغلی محدودی برای زنان وجود دارد، نمود بیشتری دارد. از سوی دیگر، نبود مهدکودک‌ها و مراکز مراقبت از کودکان مقرون به صرفه و همچنین توسعه نیافتگی سیستم حمل و نقل عمومی، چالش‌های دیگری را برای زنان شاغل متأهل ایجاد می‌کند. این زنان مجبورند بین مسئولیت‌های خانوادگی و شغلی خود تعادل برقرار کنند که اغلب به قیمت کاهش ساعات کاری یا ترک کامل شغل تمام می‌شود. در نتیجه، نابرابری‌های جنسیتی در بازار کار افغانستان عمیق‌تر شده و زنان متأهل همچنان در حاشیه این بازار قرار دارند. سطح تحصیلات: آمارهای رسمی نشان‌دهنده‌ی دستاوردهای چشمگیر افغانستان در زمینه‌ی افزایش نرخ باسوادی و حضور زنان در دانشگاه‌ها تا سال 2021 بود. این دستاوردها که حاصل تلاش‌های دهه‌های گذشته بود، نویدبخش آینده‌ای روشن برای زنان در افغانستان تلقی می‌شد. زنان با کسب دانش و مهارت‌های لازم، گام‌های بلندی در جهت ارتقای جایگاه خود در جامعه و مشارکت در عرصه‌های مختلف برداشتند. اما متأسفانه، از آن سال به بعد، شاهد سیر نزولی نگران‌کننده‌ای در این زمینه بوده‌ایم. به طوری که آمارها نشان‌دهنده‌ی کاهش محسوس نرخ باسوادی به خصوص در بین زنان است. این افت ناگهانی، زنگ خطری برای نظام آموزشی کشور به صدا درآورده و بیم آن می‌رود که دستاوردهای دهه‌های گذشته به طور کامل از بین برود. این افت نرخ باسوادی برآمده از کاهش حضور زنان در مکاتب و دانشگاه‌ها است (که البته سیاست‌های ضدآموزشی کشور چنین وضعیتی را فراهم آورده است). این موضوع می‌تواند پیامدهای منفی متعددی برای کشور به همراه داشته باشد. از جمله این پیامدها می‌توان به کاهش شدید مشارکت زنان در نیروی کار و افت سطح شغلی آنان اشاره کرد. بدیهی است که عدم حضور زنان در عرصه‌های مختلف، مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت و توسعه کشور خواهد بود. نویسنده: مهدی مظفری

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 85 بازدید

سازمان صحی جهان (WHO) اعلام کرده است که از آغاز سال جاری میلادی تا اکنون دست‌کم ۱۴۶ هزار و ۵۵۵ تن در کشور به بیماری اسهال مبتلا شده‌اند. این نهاد امروز (دوشنبه، ۲۳ میزان) با نشر گزارش هفته‌گی خود گفته است که از این میان ۷۰ تن آنان جان باخته‌اند. در گزارش آمده است که ۵۵.۳ درصد مبتلایان کودکان زیر پنج سال و ۴۹.۶ درصد آنان زن بودند. سازمان جهانی صحت تاکید کرد که این شمار از افراد در ۳۴۶ ولسوالی افغانستان به بیماری اسهال مبتلا شدند. این نهاد افزود که تنها از ۲۹ سپتامبر الی ۶ اکتوبر سال جاری میلادی، سه کودک زیر پنج سال در پی مبتلا شدن به این بیماری جان باخته‌اند و در میان آنان دو تن‌شان دختر بودند. در ادامه آمده است که همچنان در این مدت، سه هزار و ۲۲۸ تن دیگر در ۱۷۹ ولسوالی به بیماری اسهال مبتلا شده‌اند. در گزارش سازمان جهانی صحت آمده است که موارد ابتلا به بیماری اسهال در کشور نسبت به ماه‌های گذشته ۱۱.۷ درصد کاهش یافته است. این نهاد افزود که باشندگان ولایت‌های پکتیا، نیمروز، لوگر و کابل بیش‌تر به این بیماری مبتلا شده‌اند. بیماری اسهال معمولاً به دلیل عفونت باکتریایی یا ویروسی و همچنان عدم تحمل غذایی یا برخی دواها ایجاد شود. گرمای هوا، عدم دسترسی مردم به آب آشامیدنی پاک از عوامل اصلی ابتلای افراد به بیماری اسهال عنوان شده است.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 75 بازدید

منابع محلی از ولایت هرات می‌گویند که یک دختر ۱۷ ساله در این ولایت خود را حلق‌آویز کرده و به زندگی‌‌اش پایان داده است. منبع امروز (دوشنبه، ۲۳ میزان) به رسانه گوهرشاد گفت که این دختر نوجوان در ولسوالی فرسی هرات خودش را حلق‌آویز کرده است. منبع تاکید کرد که دلیل و انگیزه‌ی خودکشی این دختر از سوی خانواده‌اش، خشونت خانواد‌گی عنوان شده است. منبع افزود که سه روز پیش، زمانی‌که این دختر ۱۷ ساله دست به خودکشی زد، هیچ‌کس در خانه نبود. مسوولان محلی تا اکنون در این مورد چیزی نگفته‌اند. حدود یک ماه پیش نیز یک دختر جوان در هرات به دلیل ازدواج اجباری خودکشی کرده بود. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان و به ویژه در ولایت غرب کشور پس از تسلط حکومت فعلی به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب