اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد اعلام کرده است که سیلاب ماه می در افغانستان دستکم ۸۳ هزار تن را زیر تاثیر قرار داده و در حاضر بیش از ۱۲.۴ میلیون نفر در این کشور زیر خط فقر قرار دارند. این نهاد با نشر گزارشی نوشته که بارندگی در چندین ولایت افغانستان، بهویژه غرب این کشور ویرانی و تلفات سنگین برجا گذاشته است. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد تاکید کرد که در حال حاضر ۱۲.۴ میلیون تن در افغانستان با ناامنی غذایی مواجه هستند. اوچا در گزارش خود افزود است که ۲۳.۷ میلیون تن در افغانستان به کمک نیاز دارند و ۴۸ درصد از جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند. در گزارش آمده است که در چنین شرایطی، اخراج مهاجران افغان از ایران و پاکستان بحران غذایی در افغانستان را بیشتر کرده است. رویدادهای طبیعی طی ماههای پسین در کشور تلفات جانی و خسارات هنگفت مالی برجا گذاشته است. بربنیاد آمارهای سازمان جهانی مهاجرت، شمار تلفات سیلاب در هفته گذشته در چندین ولایت به ۷۱ تن رسیده است و حدود ۹۰۰ خانه نیز ویران و هزاران تن دیگر بیخانمان شدهاند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد اعلام کرده است که بستههای زنبورداری را برای یک هزار و ۵۰۰ زن در سراسر افغانستان در سال جاری میلادی توزیع کرده است. این سازمان بینالمللی با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این برنامه را با حمایت نمایندگی ایالات متحدهی آمریکا برای انکشاف بینالمللی تطبیق کرده است. این نهاد سازمان ملل متحد میافزاید که این بستههای زنبورداری به زنانی که سرپرست خانوادههایشان هستند، ارائه شده است. سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد تاکید کرد که برای ۲۰۰ زن دیگر در ولایت پروان آموزش زنبورداری ارائه کرده و این آموزش به گونهی خانه به خانه اجرا شده است. در عین حال، برنامهی جهانی غذای سازمان ملل متحد میگوید که فرصتهای یادگیری و کسب درآمد برای زنان و دختران در افغانستان کاهش یافته است. این نهاد سازمان ملل با نشر ویدیویی در حساب کاربری ایکس خود میگوید که برای شماری از زنان زمینهی یادگیری و کار در بخش خامکدوزی را فراهم کرده است. پیشتر سازمان غذا و کشاورزی از فراهم کردن زمینهی کار در بخش پرورش سمارق صدفی خبر داده بود. قابل ذکر است که حکومت سرپرست پس از به دست گرفتن قدرت، بر آزادیهای زنان محدودیتهای شدیدی وضع کرده است و زنان در حال حاضر حق کار، آموزش و آزادی حرکت را ندارند. پس از ممنوعیت کار زنان در نهادهای مختلف ملی و بینالمللی، شماری از سازمانها تلاش دارند که برای زنان در بخشهای که شامل محدودیتهای حکومت فعلی نمیشود، زمینهی کار را فراهم کند.
آبله مرغان یک بیماری ناشی از ویروس واریسلا زوستر است. اغلب علائم آبله مرغان شامل علائم بالینی خفیف تا متوسط بدون عوارض جدی حاد در کودکان بوده است. بثورات خارشدار همراه با تاولهای کوچک پر از مایع ایجاد میکند. آبله مرغان به راحتی به افرادی سرایت میکند که به این بیماری مبتلا نشده اند یا واکسن آبله مرغان را دریافت نکرده اند. آبله مرغان در گذشته یک مشکل گسترده بود، اما امروزه این واکسن از کودکان در برابر آن محافظت میکند. علائم آبله مرغان بثورات ناشی از آبله مرغان ۱۰ تا ۲۱ روز پس از قرار گرفتن در معرض ویروس واریسلا زوستر ظاهر میشود. بثورات اغلب حدود ۵ تا ۱۰ روز طول میکشد. علائم دیگری که ممکن است ۱ تا ۲ روز قبل از جوش ظاهر شوند. عبارتند از: تب از دست دادن اشتها سردرد خستگی و احساس ناخوشی عمومی هنگامی که راش آبله مرغان ظاهر میشود، سه مرحله را طی میکند: برآمدگیهایی به نام پاپول ایجاد میشود که در طی چند روز ایجاد میشوند. تاولهای کوچک پر از مایع به نام وزیکول که در حدود یک روز تشکیل میشوند و سپس میشکنند و نشت میکنند. پوستهها و دلمهها که تاولهای شکسته را میپوشانند و چند روز دیگر بهبود مییابند. برجستگیهای جدید برای چندین روز همچنان ظاهر میشوند. بنابراین، ممکن است همزمان برآمدگی، تاول و دلمه داشته باشید. تا ۴۸ ساعت قبل از ظاهر شدن بثورات، میتوانید ویروس را به افراد دیگر منتقل کنید. ویروس تا زمانی که تمام تاولهای شکسته پوسته نشوند، مسری باقی میماند. این بیماری به طور کلی در کودکان سالم خفیف است. اما گاهی اوقات، بثورات میتواند تمام بدن را بپوشاند. ممکن است تاول در گلو و چشم ایجاد شود. آنها همچنین ممکن است در بافتی تشکیل شوند که داخل مجرای ادرار، مقعد و واژن را میپوشاند. علل ایجاد بیماری ویروسی به نام واریسلا زوستر باعث آبله مرغان میشود. میتواند از طریق تماس مستقیم با بثورات گسترش یابد. همچنین زمانی که فرد مبتلا به آبله مرغان سرفه یا عطسه میکند و شما قطرات هوا را تنفس میکنید، میتواند گسترش یابد. عوامل خطر اگر قبلاً آبله مرغان نگرفته اید یا واکسن آبله مرغان را تزریق نکرده اید، خطر ابتلا به ویروسی که باعث آبله مرغان میشود بیشتر است. برای افرادی که در مراکز مراقبت از کودک یا مدرسه کار میکنند، بسیار مهم است که واکسینه شوند. اکثر افرادی که مبتلا به آبله مرغان شده اند یا واکسن را دریافت کرده اند در برابر آبله مرغان مصون هستند. اگر واکسن زده اید، باید بدانید که هنوز به آبله مرغان مبتلا میشوید اما علائم اغلب خفیفتر هستند. ممکن است تاولهای کمتری داشته باشید و تب خفیف یا بدون تب داشته باشید. چند نفر ممکن است بیش از یک بار به آبله مرغان مبتلا شوند، اما این اتفاق نادر است. چه عوارضی با آبله مرغان ممکن است؟ عوارض آبله مرغان بعید است اما ممکن است. آنها ممکن است شامل موارد زیر باشند: عفونتهای باکتریایی پوست، خون و بافتهای نرم شما آنسفالیت یا سندرم ری ذات الریه کم آبی بدن مشکلات مربوط به نحوه لخته شدن خون شما مشکلات کبدی حتی زمانی که آبله مرغان شایع بود، کودکان سالم به طور کلی موارد خفیف آبله مرغان را داشتند. اما آبله مرغان میتواند علائم جدیتری در بزرگسالان بالای ۱۸ سال ایجاد کند. عوارض معمولا افراد زیر را تحت تأثیر قرار میدهند. نوزادان افراد مسن افرادی که سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است. زنان باردار برای پیشگیری چه باید کرد؟ بهترین راه پیشگیری از بیماری، واکسن میباشد. متخصصان مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها تخمین میزنند که تزریق واکسن در ۹۰-۸۰ درصد افراد از بروز بیماری جلوگیری مینماید. هنگام ابتلا به آبله مرغان چگونه از بیمار باید مراقبت کرد؟ اجتناب از خارش: خارش ضایعات باعث کندی روند بهبود و افزایش خطر عوارض و عفونی شدن زخمها میشود. اگر کودک شما ضایعات را میخاراند به خصوص در شبها به وی دستکش بپوشانید و ناخن کودک مبتلا به بیماری را کوتاه نمائید. در صورت شدید بودن خارش ضایعات، پزشک جهت بهبود بیمار آنتی هیستامین تجویز مینماید. حمام کردن: حمام کردن با آب سرد باعث بهبود خارش ضایعات میگردد. استراحت و رژیم غذایی مطلوب: استراحت منجر به بهبود اکثر بیماریهای عفونی میشود. در صورت زخم شدن دهان، غذاهای نرم، کمک کننده هستند. غذاهای اسیدی و خشک منجر به تحریک زخمهای درون دهانی میشوند. چگونگی درمان در اکثر موارد نیاز به درمان ضد ویروسی نیست و فقط درمان حمایتی انجام میشود که شامل تجویز داروهایی برای کاهش خارش یا تجویز دارو برای کاهش تب انجام میشود. درمانی خاصی برای آبله مرغان وجود ندارد، به جز استراحت و دادن داروها برای پایین آوردن تب و کاهش خارش. برای پایین آوردن تب میتوان این کارها را انجام داد: آب و مایعات فراوان بنوشید. میتوانید یخ نیز بمکید. با آب ولرم حمام کنید. لباسهای نازک و نخی به تن کنید و از لباسهای زبر و گرم دوری کنید. داروها را به موقع مصرف کنید. مطالعات جدید نشان میدهند که مصرف هر نوع دارو از خانوادهی دارو های ضد التهاب و سایر قرصهای این خانواده در زمان ابتلا به بیماری آبلهمرغان بدون مشورت با پزشک میتواند منجر به عفونت ثانویه یا آسیب به بافت شود. نویسنده: داکتر معصومه پارسا
فریبا هاشمی، دوچرخه سوار اهل افغانستان که در رقابتهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس، به عنوان نمایندهی از افغانستان حضور دارد، میگوید که همهی تلاشش را میکند که نتیجهی خوبی را بهدست آورده و نمایندهی ۲۰ میلیون زن افغانستانی در این رقابت جهانی باشد. خبرگزاری فرانسه ۲۴ در گزارشی نوشته است که فریبا هاشمی و یولدوز هاشمی در المپیک پاریس پرچم یک کشور سقوط کرده را به اهتزاز در میآورند. فریبا هاشمی در بخش دوچرخهسواری یکی از شش نمایندهی افغانستان در المپیک ۲۰۲۴ پاریس است. خبرگزاری فرانسه نوشته است که انتخاب تیم شش نفره شامل سه مرد و سه زن، نمایشی عمدی از برابری در مقابل مخالفت شدید حکومت فعلی با مشارکت زنان در ورزش حرفهای، از زمان بازپسگیری قدرت در سال ۲۰۲۱، است. یولدوز و فریبا در زمان سقوط افغانستان در کابل بودند و با کمک دوچرخهسوار ایتالیایی قهرمان جهان، الساندرا کاپلوتوکه به آنان و تعداد انگشت شماری دوچرخهسوار دیگر کمک کرد، به سختی از شهر محاصره شده فرار کردند. فریبا هاشمی میگوید که دیدن بازگشت حکومت فعلی، برایش حیرتانگیزی بوده است. وی تاکید کرد: «زمانی که طالبان قدرت را در کشورم به دست گرفتند، من در افغانستان بودم، پس از سه یا چهار روز، آنها کنترل سراسر افغانستان را به دست گرفتند. من فقط برای خودم نگران نبودم، نگران مردمم بودم، نگران همه چیز بودم. زیرا اولین باری که آنها به کشور من آمدند [در سال ۱۹۹۶] همه چیز را برای زنان متوقف کردند، همه چیز-مدرسه، ورزش. چه چیزی برای زنان باقی می ماند؟ همه چیز را بستند.» فریبا گفت امیدوار است که عملکرد او در المپیک پاریس یا حتا حضور او به مقابله با این ایده کمک کند که زنان و دختران جایی در دنیای ورزش حرفهای دارند. این دوچرخهسوار اهل افغانستان تاکید کرد: «شما میتوانید با هم این ذهنیت را تغییر دهید.» این دوچرخهسوار میگوید که تلاش میکند تا نشان دهد که دوچرخهسواری کار خوبی است و همه میتوانند آنرا انجام دهند. این ورزش تنها برای مردان نه؛ بلکه برای زنان و دختران نیز است. باید گفت که خواهران هاشمی در حالی به نمایندگی از افغانستان به میدان میرود که حکومت فعلی پس از به دست گرفتن قدرت، بر آزادیهای اساسی زنان و دختران محدودیتهای زیادی وضع کرده است. از جملهی این محدودیت ممنوعیت ورزش دختران نیز میباشد.
در آستانهی سومین سال حاکمیت حکومت سرپرست، شماری از زنان معترض از پانزدهم آگوست به عنوان «روز سیاه» برای مردم افغانستان به ویژه زنان یاد کرده و میگویند که آنان به حقخواهی، دادخواهی و مبارزهی شان ادامه میدهند. زنان معترض موسوم به «جنبش زنان پنجره امید» با نشر اعلامیهای میگویند که پانزدهم آگوست «سومین سالروز بدبختی مردم افغانستان» است و این روز یادآور تاریخی است که در نتیجهی توافقنامهی ننگین دوحه یک کشور با نظام دموکراتیک به یک گروه عملاً تسلیم داده شد. اعضای جنبش زنان پنجره امید، روز به قدرت رسیدن حکومت سرپرست را «تکرار یک روز سیاه» عنوان کرده و میگویند که با این تکرار، «دامنهی حذف سیستماتیک زنان، جنایت علیه بشریت، نسل کشی، قتل مردم بیگناه از همه اقشار، فقر و ناامنی و تروریستپروری» هر روز گستردهتر میشود. آنان میگویند که قدرتگیری مجدد حکومت فعلی «تسلیمدهی» قدرت به این گروه میباشد و مردم افغانستان بهویژه زنان به این «تراژدی تلخ با چشمان نفرت و قلب خونین نگریسته وبا آرزوهای دیرینهی پیشرفت و ترقی، صلح و عدالت ناخواسته» وداع کردند. در اعلامیه آمده است که پیامد و عواقب «تسلیمدهی قدرت به حکومت فعلی» را زنان و دختران با محرومیت از همهی حقوقشان، کار، آموزش، خودکشی، ازدواجهای اجباری و زیر سن میپردازند. زنان معترض به افزایش بحران بشری، فقر، سوتغذیه، افزایش مهاجرت، بازداشتها و قتلهای فراقانونی نیز اشاره کرده و تاکید کردند که مردم افغانستان بهای این «تسلیمدهی» قدرت را میپردازند. در اعلامیه آمده است: «حقخواهی، عدالتخواهی و آزادیخواهی مسیر ماست به امید پایان تسلط حکومت فعلی و ایجاد حکومت همه شمول و دموکراتیک، و استیلای حقوق بشری به آن ادامه میدهیم.» باید گفت که حکومت فعلی پس از بیست سال، بار دیگر در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ به قدرت برگشت. حکومت فعلی پس از به دست گرفتن قدرت، باوجود وعدههای قبلی، محدودیتهای گسترده بر آزادیهای اساسی و ابتدایی شهروندان افغانستان وضع کرد. باید گفت که حکومت سرپرست بیشتر از ۵۰ فرمان به هدف محدود کردن زنان و دختران وضع شده است.
علی رضا وحیدزاده، مدیرکل بهزیستی شهر کرمان ایران میگوید که از ۶۰۲ کودک کار در این شهر تنها هشت نفر ایرانی و ۵۹۴ نفر دیگر افغانستانی هستند. آقای وحیدزاده این موضوع را در نشست خبری مطرح کرده و از کودکان کار به عنوان «زخم کهنه» یاد کرد. وی تاکید کرد که خانوادههای اهل افغانستان نسبت به کار کودکان شان بیتفاوت هستند. او با اشاره به کودکان کار افغانستانی در این شهر گفت: «اگرچه سعی کردیم بارها با خانوادههای این افراد ارتباط بگیریم، اما آنها نسبت به این موضوع بهاندازه ما نگران نیستند.» مدیرکل بهزیستی شهر کرمان میگوید که خانوادههای افغانستانی در این شهر به کودکان خود «تنها به عنوان نیروی کار» میبینند. حضور چشمگیر کودکان کار اهل افغانستان در ایران پیش از این نیز با واکنشهای منفی در میان مقامات ایران مواجه شده است. پیش از این احمد وحیدی، وزیر داخله ایران گفته بود که بیشتر کودکان کار در خیابانهای ایران، اتباع خارجی هستند. آقای وحیدی تاکید کرد که اکثر آنها مهاجران «غیرمجاز» افغاناند و «باید به کشورشان برگردند.» همچنین رییس سازمان ملی مهاجر ایران نیز در اواخر ماه حوت سال گذشته اعلام کرد که کودکان کار افغانستانی جمعآوری و به کشورشان بازگردانده خواهند شد. قابل ذکر است که تا اکنون آمار دقیقی از تعداد کودکان کار افغان در ایران در دسترس نیست، اما باری عضو شورای شهر تهران اعلام کرد که تنها در تهران حدود ۷۰ هزار کودک کار وجود دارد که ۸۰ درصد آنها افغان هستند. سخنگوی شهرداری تهران نیز با اشاره به طرحی برای جمعآوری کودکان کار و زبالهگرد افغان گفت که آنان به افغانستان بازگردانده میشوند
منابع محلی از ولسوالی گیزاب ولایت ارزگان میگویند که آنها (هزارهها و شیعیان) «با فشار نیروهای حکومتی»، در دعوا بر سر زمین ۱۵ میلیون از ۳۰ میلیون افغانی را به پشتونها پرداختند و اگر ۱۵ میلیون باقیمانده را تا دو ماه آینده، نپردازند باید منطقه را ترک کنند. دستکم سه منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفتهاند که جنجال و دعوا بر سر حدود ۷۰۰ جریب زمین حاصلخیز در منطقه کندیر ولسوالی گیزاب ارزگان است و باشندگان این ساحه (هزارهها و شیعیان) مدعی هستند که از زمان حکومت داوود خان، ریيسجمهور وقت افغانستان، بر آن مالکیت دارند. منبع گفت که مردم محل اسناد کافی در اختیار دارند که نشان میدهد این زمینها از دههها به اینسو مالکیت اجدادی آنها بوده است. منبع به نقل از طرف دعوا (پشتونها و کوچی) گفت که آنان میگویند که محمدظاهرشاه این زمینها را به نیاکان آنها سپرده بود و در زمان حکومت پیشین حکومت فعلی نیز دعوا بر سر آن جریان داشت. هزاره و شیعیان ساحه کندیر ادعا میکنند که کوچیها به خاطر اثبات ادعای خود هیچ گونه مدرکی ندارند. منبع تاکید کرد که پس از به قدرت رسیدن حکومت فعلی، هزارههای ساکن گیزاب در منطقه کندیر و لوره شیوبدون کوچ اجباری داده شدند. منبع افزود که در پی ایجاد سروصدای رسانهای این موضوع، مسوولان محلی در ارزگان به هزارهها گفتند میتوانند به خانههایشان برگردند اما دعوا را از طریق دادگاه یا فیصله بزرگان دو طرف، حل کند. در فیصلهنامه بزرگان هزاره و پشتون که در ماه جدی سال گذشته صادر شده، آمده است که اهل تشیع باید تا هفت ماه دیگر مبلغ ۳۰ میلیون افغانی در ازای زمینها به پشتونها بپردازند. حزب وحدت اسلامی افغانستان: آنچه در ارزگان جریان دارد ادامهی «نسلکُشی» هزارهها است هزارههای ارزگان وادار به پرداخت باج ۳۰ میلیونی به کوچیها شدند یک عالم دینی شیعه در ارزگان به قتل رسید مردم ساحه میگویند که این فیصله «عادلانه» نیست و انان بیش از چهار دهه در این منطقه زندگی کردهاند. منبع گفت که هزارهها و شیعیان ولسوالی گیزاب در برابر این تصمیم اعتراض کردند که «نمیخواهند برای خرید زمینهای خود پول بپردازند»، اما به جز اجرای این فیصله، راه دیگری نداشتند. در عین حال، هزارهها و شیعیان ساکن گیزاب میگویند که در روز دهم اسد سال جاری، مبلغ ۱۵ میلیون افغانی از پول فیصلهشده را به کوچیها پرداختند. آنها تصریح کردند روستانشینهای این منطقه خودشان پول نداشتند و این مبلغ را توانستند به سختی به کمک مردم فراهم کنند. منبع گفت که نیروهای حکومتی هشدار دادهاند که اول ماه میزان، ۱۵ میلیون افغانی باقیمانده را به پشتونها بپردازند، در غیر این صورت از منطقه کوچ کنند. پس از به قدرت رسیدن حکومت فعلی در افغانستان، جنجال برسر زمین میان باشندگان محلی و کوچیها در مناطق هزارهنشین و شمال افغانستان بالا گرفته است.
یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در افغانستان در تازهترین مورد اعلام کرده است که کمتر از دوسوم نوزادان در این کشور به طور انحصاری در شش ماه اول با شیر مادر تغذیه میشوند. این نهاد با پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که پس از ماه ششم شیر مادر کافی نیست و باید مکملهای غذایی دیگر مثل میوه و سبزیجات به نوزادان داده شود. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد تاکید کرد که با کمک دفتر اتحادیه اروپا در افغانستان برنامههایی را در مراکز تغذیه شهری راه انداخته تا در آن مادران آموزشهایی را در زمینه آشپزی و تهیه وعدههای غذایی سالم با غذای محلی را یاد گرفتهاند. در ادامه آمده است که قرار است این تغییر از طریق مشوره دادن به مادران در مورد تغذیه، تمرکز روی زمان و نحوه شیردهی انجام شود. باید گفت که چندی پیش نیز یونیسف گفته بود که کودکان افغانستان مصیبتهای زیادی را تحمل میکنند. همچنین چند روز پیش صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد گفته بود که ۵۲ درصد نوزادان در سراسر جهان از شیر سالم تغذیه نمیشوند. این نهاد میگوید که بهبود نرخ شیردهی مادران به کودکان میتواند سالانه جان بیش از ۸۲۰ هزار کودک را نجات دهد. در بیانیهی یونیسف و سازمان جهانی صحت بر نیاز به بهبود حمایت از شیردهی به عنوان «اقدام حیاتی» برای کاهش نابرابری در سلامت و حمایت از حقوق مادران و نوزادان برای بقا و زنده ماندن، تاکید شده است. در عین حال، برنامه جهانی غذا گفته بود که پس از کاهش کمکها در سال گذشته، آمار کودکان دچار به سوءتغذیه در افغانستان افزایش یافته است. براساس گفتههای این نهاد، بحران مالی و وضعیت بشری، بیشترین تاثیر را روی کودکان گذاشتهاند.
مقامهای محلی از ولایت فاریاب میگویند که بر اثر وقوع یک رویداد ترافیکی در مسیر شاهراه فاریاب-جوزجان ۹ نفر به شمول سه زن جان باخته و سه نفر دیگر زخمی شدند. مدیریت ترافیک فاریاب با نشر خبرنامهای گفته است که این رویداد ترافیکی روز گذشته (شنبه، ۱۳ اسد) در مربوطات ولسوالی «خان چهارباغ» فاریاب رخ داده است. در خبرنامه آمده است که در این رویداد ترافیکی یک عراده موتر نوع سراچه با یک موتر نوع کرولا برخورد کرده است. در ادامه آمده است که در پی این رویداد، ۹ نفر شامل شش مرد و سه زن جان باختند. مدیریت ترافیک گفت که زخمیهای این حادثه برای درمان به کلینیک ولسوالی اندخوی فاریاب منتقل شدهاند. علت وقوع این حادثه بیاحتیاطی رانندگان گفته شده است. قابل ذکر است که در روزهای اخیر حوادث ترافیکی مرگبار در ولایتهای مختلف کشور رخ داده است. روز جمعه هفتهی گذشته نیز در یک حادثهی ترافیکی در ولایت بامیان سه مرد و دو زن جان باختند و دو نفر دیگر زخمی شدند. یک روز قبل از آن، حادثه ترافیکی در کاپیسا جان سه زن و دو مرد را گرفته و سه زخمی برجای گذاشته بود. علت وقوع اکثر حوادث ترافیکی در کشور خرابی جادهها، بیاحتیاطی رانندگان و نبود علایم ترافیکی گفته میشود.
یک دهم مغزهای زنانه در اولین سال بعد از زایمان افسرده خواهند شد. این ده درصد از زنها، بنابر دلایلی مغزهایی دارند که بعد از تغییرات هورمونی فراگیری که به دنبال زایمان پیش میآیند، کاملا به حالت تعادل بر نمیگردند. تغییرات روان پزشکی بعد از زایمان میتواند دامنهای از غم مادر شدن تا روان پریشی داشته باشد، ولی متداولترین آن افسردگی بعد از زایمان است. تصور میشود زنهایی که دچار این مشکل هستند در نتیجهی تغییرات هورمونی که رخ میدهد به لحاظ ژنتیکی آمادگی بیشتری را برای ابتلا به افسردگی دارند و یا به عبارتی بیشتر مستعد آسیب روانی هستند. بر اساس تحقیقاتی دریافت شده است که ممکن است ژنهایی وجود داشته باشد که خطر افسردگی را در پاسخ زنان بخصوص در دورهی بعد از زایمان به هورمونهای جنسی تغییر دهند. چنین ژنهایی روی خطر ابتلای زنها به افسردگی عمده تاثیر میگذارند ولی در مردها فعال نیستند زیرا مردها فاقد تغییرات هورمونی مربوط هستند. این نتایج نشان میدهند تغییراتی که در استروژن و پروژسترون روی میدهند در تسریع علائم خلقی در زنهای مبتلا به افسردگی بعد از زایمان نقش دارند. این ده درصد از زنها بنظر میرسد که به دلایل متعددی دچار افسردگی پس از زایمان میشوند. مغز (مهارهای) پاسخهای فشار روانی خود را در دورهی حاملگی داشته است، این مهارها بعد از زایمان ناگهان دوباره از کار میافتند. در نود درصد زنها مغز میتواند به یک پاسخ فشار روانی عادی برگردد اما درمورد زنهایی که آسیب پذیر هستند مغز قادر به انجام این کار نیست. سرانجام مغز زنی که آسیب پذیر است، پاسخ دهی بیش از حد به فشار روانی میدهد که باعث میشود هورمون فشار روانی یعنی کورتیزول بیش از حد ترشح شود. واکنشهای تکانهای شدید در این افراد رخ میدهد که او را عصبی میکند و باعث میشود از کاه کوه بسازد و همه چیز را در قالب مشکلات بزرگنمایی کند. او پر جنب و جوش و نسبت به فرزندش بیش از حد حساس میشود، نمیتواند بعد از شیردهی به نوزاد دوباره بخوابد و یا با وجود خستگی بسیار نمیتواند یک جا آرام بگیرد و تمام شبانه روز را به این صورت با بیقراری شدید و مزمن سپری میکند. عواملی که میتوان با توجه به آن افسردگی بعد از زایمان را پیش بینی کرد عبارت اند از: افسردگی قبلی افسردگی در دوران بارداری نبود حمایت عاطفی کافی و مناسب فشار روانی بالا در محیط زنهایی که دچار افسردگی پس از زایمان هستند همچنین با هویت خود در مواجهه با نقش مادری دست و پنجه نرم میکنند. آنها اینگونه بیان میکنند که گویا احساس فردیت خود را از دست داده اند و احساس میکنند زیر فشار مسئولیت کودکشان قرار گرفته اند. آنها با احساساتی مانند اینکه از سوی همسر خود و دیگر نزدیکان که به قدر کافی حمایتگر هستند طرد شده اند، نگرانیهای نامعقول درمورد اینکه بچهشان خواهد مرد، و نیز مشکلات شیردهی و تغذیهی کودک روبرو هستند. آنها احساس میکنند مادری بیکفایت هستند. اکثر این مادرها دوست ندارند درمورد احساساتی که دارند حرف بزنند و میخواهند خلق خود را به ضعف شخصی نسبت دهند تا به بیمار بودن که این موضوع باعث ایجاد فشار مضاعف بر روی آنها میشود. این مادران در مبارزه با تقسیم کار برای مراقبت از کودک به صورت مساوی با همسرشان هستند. پدر یا مادر شدن اغلب همراه با افسردگی و فشار روانی همراه است زیرا آنها زندگیای کاملا جدید را تجربه میکنند بنابراین احساس تحت فشار قرار گرفتن با این تجربه کاملا قابل فهم خواهد بود. علاوه بر این، تغییرات هورمونی که در مدت کمتر از یک سال در مادرها روی میدهند به طور مکرر تغییرات ظریفی را در واقعیت آنها ایجاد میکند. زنهایی که نسبت به افسردگی و فشار روانی آسیب پذیر هستند برای اینکه بعد از این تغییرات به حالت عادی برگردند، ممکن است دوران سختی را پشت سر بگذارند، و اگر در برقراری تعادل مجدد مشکل داشته باشند، داشتن فرزندی بداخلاق و بدخواب فقط باعث میشود آسیب پذیریهای آنها نسبت به افسردگی افزایش یابد. در برخی زنها، این احساس فشار روانی ممکن است تا دوازده ماه پس از زایمان طول بکشد تا به اوج خود برسد. علاوه بر این، علائم افسردگی بعد از زایمان اغلب پنهان میمانند. زنها خجالت میکشند زیرا دیگران از آنها انتظار دارند که به خاطر به دنیا آوردن فرزند بسیار خوشحال باشند. بنابراین، مهم است که پیچیدگی خلق افسرده بعد از زایمان همراه با دست و پنجه نرم کردن با توازن دربارهی هورمونهای مغزی، هویت جدید، شیردهی، خواب، کودک و همسر فهمیده و درک شود. برخی تصور میکنند که شیردهی میتواند مادر را در قبال افسردگی پس از زایمان ایمن کند، در دورهای که شیر ترشح میشود، مادرها نسبت به انواع فشارزاهای روانی پاسخهای روانی و رفتاری کمتری از خودشان نشان میدهند البته به جز مواردی که تهدید برای نوزادشان باشد. خبر خوب در نهایت این است که برای این مشکلات درمان در دسترس است و اینکه درمان میتواند موثر واقع شود. موارد شیمیایی مغز مانند سروتونین که به حمایت و سلامت خلق کمک میکنند بعد از زایمان افت میکنند و مادران افسرده بعد از زایمان دچار کمبود این مواد میشوند. داروها و هورمونها میتوانند کمک کنند تا مغز به حالت عادی خود برگردد. متخصصان بر این باورند که برای زنهای مبتلا به علائم افسردگی شدید، داروهای ضد افسردگی همراه با سایر درمانها، مانند روانی درمانی حمایتی نیز تجویز شود. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»