برچسب: رسانه گوهرشاد

7 روز قبل - 64 بازدید

یک زوج اهل افغانستان در آلمان به اتهام قتل دخترشان مجرم شناخته شده و به حبس ابد محکوم شدند. این زوج متهم بود که به دخترشان داروی آرام‌بخش داده، سپس او را خفه کرده و به رودخانه «راین» انداخته‌اند. محکمه منطقه‌ای در شهر ماینس آلمان روز (جمعه، ۲۲ حمل) یک زوج افغانستانی را که به قتل دختر ۱۵ ساله خود متهم بودند، به حبس ابد محکوم کرد و به این ترتیب، محکمه مجازات تقاضا شده از سوی سارنوالی را تایید کرده است. سارنوالی این زوج را متهم کرده بود که به صورت مشترک با انگیزه‌های «سخیفانه» این دختر نوجوان را به قتل رسانده‌اند. قاضیان گفته‌اند که این زوج افغانستانی در ماه جون سال ۲۰۲۴ میلادی دخترشان را به این خاطر به قتل رساندند که از نظر آن‌ها نحوه زندگی او تهدیدی برای خانواده به شمار می‌آمده است. قاضیان به این نتیجه رسیدند که جرم هر دو فرد متهم بسیار سنگین است. آن‌ها از ولایت هرات افغانستان هستند و سه فرزند دیگر نیز دارند. معلومات مقام‌های قضایی نشان می‌دهد که در خانواده این دختر پیوسته مشاجره وجود داشت. این دختر ۱۵ ساله مواد مخدر مصرف می‌کرد و همچنان با مادرش درگیری فیزیکی داشته است. به گفته‌ی محکمه، مادر ۳۴ ساله این دختر به او به تاریخ ۱۵ جون تابلیت‌های آرام بخش داده است که برای درمان درد از آن استفاده می‌شود. سپس این زن و مرد با دخترشان به وورمس در نزدیکی رودخانه سفر کرده و آنجا به او داروهای دیگری داده‌اند. به این ترتیب این دختر ۱۵ ساله در وضعیتی قرار گرفته که دیگر نمی‌توانسته از خود دفاع کند. در گزارش دادگاه است که سپس پدر خانواده که امروز ۴۰ سال دارد، این دختر را با یک شال یا چادر کرده، در مسیر تا کنار آب با خود کشانده و در حالی که بیهوش بوده به رودخانه راین انداخته است. محکمه تاکید کرده است که در آن زمان دیگر مادر این دختر در محل جرم حضور نداشته است. پدر این دختر مقتول در محکمه گفته است که خودش نیز مواد مخدر مصرف می‌کرده و در گذشته اقدام به خودکشی نیز کرده است. مادر این دختر گفته است که رابطه خوبی با دخترش داشته است، اما بعد رفتار دخترش به خاطر معاشرت با دوستان بد تغییر کرده است. این زن ۳۴ ساله گفته که حس می‌کرده به خاطر تربیت فرزندانش تحت فشار قرار دارد. این زوج در سال ۲۰۱۵ به آلمان مهاجرت کردند. هر دوی آن‌ها گفتند که قبلا مسلمان بوده اند، اما بعداً به مذهب مسیحیت روی آورده و غسل تعمید کرده‌اند.

ادامه مطلب


7 روز قبل - 78 بازدید

سازمان حقوق بشر سازمان ملل متحد به اعدام چهارتن در افغانستان واکنش نشان داده و می‌گوید که از اعدام چهار مرد در ولایت‌های بادغیس، نیمروز و فراه توسط حکومت سرپرست وحشت کرده است. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته که مجازات بدنی و اعدام افراد با کرامت انسانی و حق زندگی سازگاری ندارد و همچنان شواهد نشان می‌دهد که اعدام و مجازات بدنی افراد تاثیر چندانی در بازدارندگی جرم ندارد. در ادامه سازمان ملل از حکومت فعلی خواسته است که مجازات بدنی و اعدام افراد را «با هدف لغو نهایی» آن تعلیق کند. همچنین ریچارد بنت، گزارشگر ویژه‌ی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور افغانستان نیز با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود خواستار توقف اعدام و مجازات‌های بدنی افراد توسط حکومت فعلی در افغانستان شده است. وی تاکید کرده است که اعدام‌ها و مجازات‌های بدنی افراد که در ملاءعام انجام می‌شود، نقض آشکار قوانین بین‌المللی است. این در حالی است که حکومت سرپرست روز گذشته (جمعه، ۲۲ حمل) چهار تن را در ولایت‌های بادغیس، نیمروز و فراه در ملاءعام اعدام کرده و مردم را نیز برای تماشای صحنه‌ی اعدام فراخوانده بود. نهادهای حقوق‌ بشری، اعدام و مجازات بدنی افراد را نقض حقوق آنها دانسته و اجرای آن توسط حکومت سرپرست را محکوم کرده‌اند. حکومت فعلی پس از بازگشت دوباره به قدرت در آگست ۲۰۲۱، ۹ تن را در ملاءعام اعدام کرده و صدها تن دیگر به‌شمول زنان را به اتهام‌های مختلف در ملاءعام شلاق زده و زندانی کرده‌اند.

ادامه مطلب


7 روز قبل - 79 بازدید

سازمان صحی جهان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در چهار ماه گذشته، دست‌کم ۹ مورد فلج اطفال یا پولیو در افغانستان و ۷۱ مورد در پاکستان ثبت شده است. این سازمان با نشر گزارشی نوشته که این افزایش چهار برابری نگرانی‌های جدی را در مورد گسترش نوع خطرناک‌تر ویروس پولیو در این دو کشور برانگیخته است. در گزارش سازمان جهانی صحت آمده است که ویروس پولیو عمدتاً در جنوب افغانستان مشاهده شده و این کشور در یک سال گذشته نتوانسته است کارزار خانه به خانه واکسیناسیون فلج اطفال را دایر کند. همچنین این سازمان در بخشی از گزارشش هشدار داده است که نوع خطرناک ویروس فلج کودکان در سال ۲۰۲۵ میلادی همچنان تهدید جدی برای افغانستان و پاکستان محسوب می‌شود. سازمان جهانی صحت افزوده است که چنان‌چه در کم‌تر از یک ماه گذشته سه مورد جدید فلج اطفال در افغانستان ثبت شده است. همچنین کمیته اضطراری سازمان صحی جهان از مشکلات موجود در راستای کمپین‌های واکسیناسیون در این مناطق گزارش داده است. قابل ذکر است که افغانستان و پاکستان از جمله کشورهای هستند که تا کنون موفق به محو کامل فلج اطفال یا پولیو نشده‌اند. چند وقت پیش سازمان جهانی صحت اعلام کرده بود که عربستان سعودی متعهد به کمک ۵۰۰ میلیون دالر برای محو فلج اطفال در افغانستان و پاکستان شده است.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 77 بازدید

اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد هشدار داده است که ادامه‌ی ممنوعیت آموزش دختران و زنان در افغانستان، پیامدهای نگران‌کننده‌ای برای آینده اجتماعی و انسانی این کشور دارد. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که حدود ۱.۵ میلیون دختر در افغانستان وارد سومین سال پیاپی محرومیت از آموزش شدند. دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد، محرومیت دخترتن و زنان از تحصیل را یکی از عوامل تهدیدکننده نسل جوان افغانستان دانسته است. اوچا در بخشی از گزارشش هشدار داده است که نبود دسترسی به مکتب، دختران را با خطراتی چون بی‌سوادی، کار کودکان، ازدواج اجباری و خشونت‌های مبتنی بر جنسیت مواجه ساخته است. در کنار آن، فقر گسترده نیز به عنوان یکی از موانع اصلی فراگیری آموزش در کشور یاد شده است. از زمان بازگشت حکومت سرپرست به قدرت در افغانستان، محدودیت‌های بر آموزش دختران و زنان به‌ویژه در مقاطع متوسطه و بالاتر اعمال شده است. این تصمیم با واکنش‌های گسترده داخلی و بین‌المللی روبه‌رو شده است. نهادهای حقوق بشری و آموزشی بارها هشدار داده‌اند که ادامه این روند، توسعه و ثبات در افغانستان را به‌شدت به خطر خواهد انداخت. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 70 بازدید

شاید اینکه چرا هوش مصنوعی نمی‌تواند رانندگی کند، پرسش بسیاری از مردم باشد. پاسخ این پرسش را باید در نوع پردازش اطلاعاتی که رانندگی به آن نیاز دارد و هوش مصنوعی در آن تبحر و تجربه ندارد، جستجو کرد. در حالی که بسیاری از افراد در سنین پایین و قبل از رسیدن به سن قانونی رانندگی را فرا می‌گیرند، هوش مصنوعی با وجود اینکه در حال حاضر حدود ۷۳ سال سن دارد، هنوز نمی‌تواند رانندگی کند. دلایل زیادی در این رابطه وجود دارد که چرا هوش مصنوعی قادر به رانندگی نیست. حسگرها در همه شرایط به اندازه کافی خوب نیستند. قدرت پردازشی مورد نیاز برای رانندگی بیشتر از آن است که حسگرها بتوانند آن را ارائه کنند و زمان پردازش آنها می‌تواند کندتر از مغز انسان باشد. این موضوع حتی در مورد استفاده از یک ابر رایانه نیز صادق است، چرا که به عنوان مثال هوش مصنوعی قادر به تصمیم‌گیری اخلاقی نیست. همچنین موانع فناورانه زیادی وجود دارد که مانع از حرکت خودروها با هوش مصنوعی در جاده‌ها می‌شود. این در حالی است که بزرگترین مانع، حسگرها یا فناوری یا حتی مسائل حقوقی یا اخلاقی نیست، بلکه این واقعیت است که ما واقعاً نمی‌دانیم هوش مصنوعی چگونه فکر می‌کند. یک مطالعه اخیر توسط محققان شرکت آنتروپیک نشان داد که چت‌بات‌های هوش مصنوعی می‌توانند دچار توهم شوند، در انجام محاسبات اولیه ریاضیات خوب نیستند و اغلب در مورد استدلال خود دروغ می‌گویند. بنابراین به نظر می‌رسد ما هیچ چیز زیادی در مورد نحوه عملکرد هوش مصنوعی نمی‌دانیم. همانند مغز انسان، تئوری‌های زیادی در مورد نحوه عملکرد هوش مصنوعی وجود دارد. محققان سعی کردند این موضوع را مورد آزمایش قرار دهند. آنها عبارت ریاضی «۵۷+۹۲» را در ChatGPT وارد کردند و عدد ۱۴۹ را دریافت کردند که درست است، اما وقتی از آن پرسیدند «چگونه به این پاسخ رسیدی؟» هوش مصنوعی کتاب درسی استاندارد را نشان داد و محققان سپس صفرها را به عبارت ریاضی اضافه کردند و نتایج را ترکیب کردند که موجب شد ChatGPT به اشتباه بیفتد. هوش مصنوعی در واقع یک رایانه است و مانند هر ماشین‌حساب پیشرفته‌ای به صورت دیجیتالی(۰ و ۱) کار می‌کند و مجموع عبارت را نشان می‌دهد. به عنوان مثال عبارت فوق را به شکل ۱۱۱۰۰۱ (۵۷) + ۱۰۱۱۱۰۰ (۹۲) = ۱۰۰۱۰۱۰۱ (۱۴۹) محاسبه می‌کند. بنابراین هوش مصنوعی یک رایانه است و اعمال ریاضی را به همین شکل انجام می‌دهد. محققان وقتی از ChatGPT پرسیدند که چگونه اعمال ریاضی را انجام می‌دهد، توضیح کوتاهی از تبدیل اعداد به زبان باینری تا حصول نتیجه، مشابه آنچه در بالا توضیح داده شد، داد. البته همه چیز برای هوش مصنوعی از سال ۱۹۹۴ تاکنون بسیار تغییر کرده است، اما هنوز به اندازه‌ای نرسیده که هوش مصنوعی را قادر به رانندگی و توانایی برابر با انسان کند. شرکت «آنتروپیک» در حال آزمایش یک مدل هوش مصنوعی به نام کلاد(Claude) است که مانند ChatGPT و سایر چت‌بات‌های هوش مصنوعی شبیه به آنچه بسیاری از ما روزانه از طریق زبان طبیعی با آن ارتباط برقرار می‌کنیم، است. آنها دریافتند که «کلاد» اغلب منطقی را برای تطبیق با یک روایت از پیش ساخته به منظور دلجویی یا جلب رضایت شخصی که با او در حال تعامل است، ایجاد می‌کند. شبیه به روشی که سیاستمداران در مورد موضوعی صحبت می‌کنند و به نظر می‌رسد که با کسی موافق هستند، اما در حقیقت اینطور نیست. این موضوع را در رانندگی تصور کنید. در حین رانندگی، ما در هر دقیقه هزاران تصمیم می‌گیریم که می‌تواند به معنای واقعی کلمه نه تنها زندگی ما، بلکه زندگی اطرافیانمان را نیز تحت تاثیر قرار دهد. ما از حواس‌پرتی‌ها در هنگام رانندگی مطلعیم و می‌دانیم که حتی چند لحظه بی‌توجهی می‌تواند به نتایج وحشتناکی منجر شود. حالا در نظر بگیرید که چه اتفاقی می‌افتد اگر هوش مصنوعی یک داده خطرناک را توجیه کند یا نتواند به اندازه کافی سریع تصمیم بگیرد. نکته این است که در حالی که فناوری اطلاع‌رسانی هوش مصنوعی به کار زیادی برای رسیدن به سطح یک راننده انسانی نیاز دارد، خود مدل یادگیری نیز باید به آن برسد. هوش مصنوعی اکنون در دهه ۷۰ زندگی خود است، اما فقط می‌تواند در سطح شناختی یک کودک عمل کند و ما حتی نمی‌دانیم که چگونه این کار را انجام می‌دهد. وسایل نقلیه امروزی دارای ده‌ها حسگر، صدها متر سیم‌کشی، سه یا چند رایانه داخلی، اتصال بی‌سیم و وای-فای، GPS و بسیاری از ابزارهای دیگر هستند. هیچ کدام از اینها نمی‌توانند خودرو را برانند. حتی مدل‌هایی که دارای فناوری نیمه‌خودران یا خودران هستند نیز نیاز به توجه کامل و نظارت انسان دارند. ما انسان‌ها یک مزیت متمایز نسبت به هوش مصنوعی داریم و آن این است که ما با سیستم‌های حسی بسیار قوی متولد شده‌ایم که با گذر از هزاران سال فرگشت(تکامل) که ما را در استفاده از آنها بسیار متبحر کرده است، در قالب‌های چندوجهی کار می‌کنند. ما مانند بسیاری از حیوانات در جمع‌آوری ورودی‌های متعدد و عکس‌العمل بر این اساس برتر هستیم. با توسعه فناوری‌های حسی، هوش مصنوعی ممکن است خود را به عنوان یک محرک برتر نشان دهد، اما نمی‌توانیم این را با اطمینان بگوییم، زیرا هوش مصنوعی آنطور که ما فکر می‌کنیم، نمی‌اندیشد. هوش مصنوعی در شناخت و یادگیری ورودی چند حسی چندان خوب نیست. این یکی از بزرگترین شاهکارهای طبیعت است، اما تاکنون ما نتوانستیم آن را به ماشین‌ها منتقل کنیم. هوش مصنوعی همچنین در تصمیم‌گیری سریع با داده‌های کمی که در دست دارد، چندان خود را ثابت نکرده است. هوش مصنوعی شهودی نیست، در حالی که ما اغلب به صورت شهودی تصمیم می‌گیریم. این بخش بزرگی از چیزی است که ما را نه تنها به نوآوری، بلکه برای سازگاری و غلبه بر آن سوق می‌دهد. با این حال، خبر خوب برای طرفداران وسایل نقلیه خودران این است که چون ما تفکرات هوش مصنوعی را به خوبی درک نمی‌کنیم، می‌تواند کارهایی را انجام دهد که انتظارش را نداریم. این فناوری می‌تواند بصری شود و قادر به مدیریت چندین ورودی به طور همزمان باشد. به جرات می‌توان گفت که اگر این کار را انجام دهد، احتمالاً این کار را در زمان بسیار کوتاه‌تری نسبت به ما انسان‌ها انجام دهد. امیدواریم که حداقل تا آن زمان متوجه شده باشیم که چگونه هوش مصنوعی را راستگو کنیم.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 78 بازدید

سازمان حامی جنبش‌های فمینیستی موسوم به «فمنا»، آغاز دوباره‌ی اخراج مهاجران اهل افغانستان بدون مدرک را محکوم کرده  و می‌گوید که این سیاست، جان هزاران نفر به‌ویژه زنان و دختران را با خطر فوری روبرو می‌سازد. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این اقدام کشور پاکستان، زندگی ۸۰۰ هزار شهروند افغانستانی را مورد هدف قرار می‌دهد. سازمان حامی جنبش‌های فمینیستی با ابراز نگرانی، تاکید کرده است که این سیاست‌، جان و امنیت هزاران نفر به‌ویژه زنان و دخترانی که تحت حاکمیت حکومت سرپرست، با ظلم شدیدی از جمله حذف سیستماتیک از آموزش و کار، خشونت مبتنی بر جنسیت و محو کامل از جامعه‌ی خود مواجه هستند را تهدید می‌کند. همچنین این سازمان در بخشی از پیامش نوشته است که این اخراج‌ها نشان‌دهنده‌ی «ناکامی شدید» در رعایت استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر و حمایت از پناهندگان است. سازمان حامی جنبش‌های فمینیستی از دولت پاکستان خواسته است که این «سیاست مضر» خود را متوقف کند و تدابیری اتخاذ نماید که به حقوق و کرامت شهروندان افغانستانی که به‌دنبال امنیت در کشورش هستند، احترام بگذارد. این انتقاد‌ها در حالی‌ مطرح می‌شود که مقام‌های پاکستانی از آغاز دور تازه‌ای از اخراج مهاجران بدون مدرک افغانستانی خبر داده‌اند. موج نخست این اخراج‌ها در اواخر سال ۲۰۲۳ میلادی، هزاران خانواده را ناچار به بازگشت به افغانستان کرد؛ کشوری که به‌ویژه پس از تسلط حکومت سرپرست، برای زنان و دختران با محدودیت‌های گسترده و تبعیض‌های سیستماتیک همراه شده است. همچنین چندی پیش نیز نهاد‌های حقوق بشری نسبت به بازگرداندن اجباری زنان افغانستانی به کشور هشدار داده‌اند. آنان تاکید کردند که در شرایط کنونی، بسیاری از زنان با خطر محرومیت از حق آموزش، کار، آزادی گشت‌وگذار و حتا آزار و پی‌گرد مواجه‌اند؛ مسایلی که بازگشت اجباری آنان به افغانستان را به یک بحران انسانی تبدیل می‌کند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 65 بازدید

سازمان جهانی صحت برای افغانستان اعلام کرده است که حدود ۲۵۰ کارمند صحی را در بامیان آموزش داده تا در بخش مراقبت‌های بهداشتی ضروری برای مادران و کودکان خدمات موثر ارائه دهند. این سازمان با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این کارمندان به گونه‌ی تخصصی آموزش دیده‌اند تا خدمات با کیفیت‌تری به مادران و کودکان، به‌ویژه در مناطق دورافتاده و محروم ارائه دهند. در اعلامیه آمده است که این آموزش‌ها بخشی از تلاش‌های سازمان برای بهبود وضعیت بهداشت در افغانستان است، کشوری که یکی از بدترین شاخص‌های بهداشتی در جهان را دارد. قابل ذکر است که افغانستان یکی از کشورهایی‌ است که بیش‌ترین آمار مرگ‌ومیر مادران و کودکان را دارد. طبق آمارهای سازمان جهانی صحت، در این کشور در هر دو ساعت، یک زن به دلیل عوارض قابل پیش‌گیری بارداری یا زایمان جان خود را از دست می‌دهد. همچنان، از هر ۱۰۰۰ کودک، بیش از ۵۰ کودک پیش از رسیدن به سن پنج سالگی جان می‌دهند. این در حالی است که محدودیت‌های گسترده‌ی حکومت سرپرست بر آموزش دختران، به‌ویژه در بخش‌های پزشکی و نرسنگ، بحران نظام صحی را تشدید کرده است. نبود پزشک زن در بسیاری از مناطق سبب شده تا زنان، به ویژه در روستاها و مناطق دورافتاده، به خدمات اولیه‌ی صحی دسترسی نداشته باشند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 73 بازدید

برنامه جهانی غذا درتازه‌ترین مورد، با ابراز نگرانی از کاهش کمک‌های جهانی، به‌ویژه از سوی ایالات متحده، هشدار داده است که بار اصلی این بحران بر دوش زنان و کودکان افغانستان افتاده است. این سازمان امروز (پنج‌شنبه، ۲۱ حمل) در حساب کاربری ایکس خود ویدیویی منتشر کرده و گفته است که به‌دلیل کمبود بودجه، حدود ۶۵۰ هزار مادر و کودک در افغانستان از دریافت کمک‌های «حیاتی تغذیه‌ای» محروم مانده‌اند. برنامه جهانی غذا در حالی هشدار می‌دهد که ایالات متحده کمک‌های خود به این نهاد در افغانستان را به‌دلیل نگرانی از بهره‌برداری حکومت سرپرست از این کمک‌ها، قطع کرده است. همچنین پیش از این، خبرگزاری رویترز گزارش داده بود که دولت آمریکا تصمیم دارد کمک‌های خارجی خود، از جمله کمک‌های غذایی اضطراری به افغانستان و چند کشور دیگر را کاهش دهد. سیندی مک‌کین، رییس برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد، در واکنش به این تصمیم هشدار داده بود که کاهش کمک‌های غذایی اضطراری ممکن است برای میلیون‌ها تن که با گرسنه‌گی شدید مواجه‌اند، «حکم اعدام» باشد. قابل ذکر است که دونالد ترمپ پس از ورود به کاخ سفید کمک‌های خارجی را متوقف کرده است. بر اساس ارقام ارائه‌شده توسط یک نهاد امدادرسان، مجموع کمک‌های متوقف‌شده بیش از ۱.۳ میلیارد دالر است. این بودجه شامل ۵۶۲ میلیون دالر برای افغانستان، ۱۰۵ میلیون دالر برای یمن، ۱۷۰ میلیون دالر برای سومالی، ۲۳۷ میلیون دالر برای سوریه و ۱۲ میلیون دالر برای غزه است. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، نزدیک به ۲۳ میلیون نفر که بیش از نیمی از آنان کودک هستند، در افغانستان به کمک نیاز دارند. برنامه جهانی غذا می‌گوید که در سال گذشته غذای اضطراری و پول نقد را برای نزدیک به ۱۲ میلیون نفر در افغانستان فراهم کرده است و کمک به زنان و دخترانی را که با «گرسنگی شدید» روبرو هستند در اولویت قرار داده است.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 63 بازدید

شورای پناهند‌گان ناروی درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که کاهش بودجه ایالات متحده و دیگر اهداکنندگان خدمات به هزاران بازگشتی در مرز اسلام‌قلعه را تحت تأثیر قرار داده است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که ماهانه بیش از ۸۰ هزار تن از ایران به افغانستان بازمی‌گردند. شورای پناهندگان ناروی در حساب کاربری ایکس خود با نشر ویدیویی اعلام کرده است که سوزن ون میگن، سرپرست این شورا برای افغانستان، از مرز اسلام‌قلعه ولایت هرات بازدید کرده است. سرپرست شورای پناهندگان ناروی در این ویدیو تاکید کرده است که روزانه حدود سه هزار تن از طریق این مرز به افغانستان بازمی‌گردند. سوزن ون میگن افزوده است که هر هفته حدود ۲۱ هزار مهاجر و ماهانه حدود ۸۰ هزار مهاجر از مرز اسلام‌قلعه-هارت به افغانستان بازمی‌گردند. همچنین این شورا در بخشی از پیامش پیش‌بینی کرده است که در ماه‌های آینده صدها هزار مهاجر به کشور بازخواهند گشت. شورای پناهندگان ناروی تاکید کرده است که افزایش بازگشت مهاجرین برنامه‌های این نهاد را در نقاط مختلف تحت تأثیر قرار خواهد داد. قابل ذکر است که شورای پناهندگان ناروی پیش از این نیز هشدار داده بود که به‌دلیل کاهش شدید کمک‌ها، مجبور به بستن برخی دفاتر خود در افغانستان و اخراج کارمندانش شده است. همچنین برنامه جهانی غذا از قطع کمک‌های غذایی اضطراری ایالات متحده آمریکا به افغانستان و ۱۳ کشور دیگر به شدت ابراز نگرانی کرده است. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای گفته است که در حال حاضر با حکومت آمریکا در تماس است و نگرانی‌های خود را با آنان شریک کرده است. برنامه جهانی غذا با ابراز نگرانی گفته است که اگر این تصمیم آمریکا عملی شود، برای میلیون‌ها انسانی که با گرسنگی شدید مواجه‌اند، «حکم مرگ» خواهد بود. ترامپ پس از ورود به کاخ سفید کمک‌های خارجی را متوقف کرده است.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 62 بازدید

در دنیای پرشتاب و مدرن امروزی، یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های افراد، یافتن تعادل بین کار و زندگی خانوادگی است. این موضوع به‌ویژه در جوامعی که فشارهای اقتصادی و اجتماعی رو به افزایش است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. کار، به‌عنوان بخشی ضروری از زندگی، تأمین‌کننده نیازهای مالی و رشد حرفه‌ای است، اما اگر به‌درستی مدیریت نشود، می‌تواند به قیمت از دست رفتن آرامش خانوادگی و روابط انسانی تمام شود. از سوی دیگر، خانواده به‌عنوان هسته اصلی جامعه، نیازمند توجه، وقت و انرژی است تا بتواند نقش خود را در پرورش افراد سالم و متعادل ایفا کند. در این مقاله، به بررسی چالش‌های موجود در ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانوادگی و ارائه راه‌حل‌های عملی برای غلبه بر این چالش‌ها می‌پردازیم. چالش‌های تعادل بین کار و زندگی خانوادگی یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در این زمینه، فشار زمانی است. بسیاری از افراد، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، ساعت‌های طولانی را در محل کار سپری می‌کنند. اضافه‌کاری، جلسات غیرمنتظره و مسئولیت‌های شغلی گاهی اوقات فرصت کافی برای حضور در کنار خانواده را از بین می‌برند. این موضوع می‌تواند به احساس دوری و انزوا در میان اعضای خانواده منجر شود. برای مثال، والدینی که به دلیل مشغله کاری نمی‌توانند در فعالیت‌های روزمره فرزندانشان مانند کمک به تکالیف یا شرکت در مراسم مدرسه حضور داشته باشند، ممکن است به‌تدریج ارتباط عاطفی خود را با فرزندانشان از دست بدهند. چالش دیگر، فشار روانی ناشی از انتظارات دوگانه است. افراد اغلب در محل کار با انتظاراتی مانند بهره‌وری بالا و تعهد کامل مواجه هستند، در حالی که در خانه نیز باید نقش همسر، والد یا فرزند مسئول را ایفا کنند. این دوگانگی می‌تواند به استرس، خستگی و حتی فرسودگی شغلی منجر شود. به‌ویژه زنان که در بسیاری از جوامع هنوز بار اصلی مسئولیت‌های خانه‌داری را بر دوش دارند، با این چالش به‌صورت مضاعف روبه‌رو می‌شوند. آن‌ها باید بین وظایف حرفه‌ای و خانوادگی تعادلی برقرار کنند که گاهی به قیمت سلامت جسمی و روانی‌شان تمام می‌شود. تأثیر فناوری نیز یکی دیگر از چالش‌های مهم است. در حالی که ابزارهای دیجیتال مانند تلفن‌های هوشمند و لپ‌تاپ‌ها امکان کار از راه دور را فراهم کرده‌اند، این موضوع گاهی مرز بین کار و زندگی شخصی را محو می‌کند. پاسخ دادن به ایمیل‌های کاری در نیمه‌شب یا شرکت در تماس‌های شغلی در حین صرف شام خانوادگی، نمونه‌هایی از این تداخل هستند. این وضعیت نه‌تنها کیفیت زمان حضور در کنار خانواده را کاهش می‌دهد، بلکه می‌تواند به ایجاد تنش و سوءتفاهم در روابط خانوادگی منجر شود. عدم حمایت اجتماعی و سازمانی نیز از دیگر موانع است. در بسیاری از محیط‌های کاری، فرهنگ سازمانی به گونه‌ای است که کارمندان تشویق به اولویت دادن به شغل خود می‌شوند و کمتر به نیازهای خانوادگی آن‌ها توجه می‌شود. مرخصی‌های محدود، عدم انعطاف در ساعات کاری و نبود برنامه‌های حمایتی مانند مهدکودک در محل کار، همگی می‌توانند تعادل بین کار و زندگی را دشوارتر کنند. پیامدهای عدم تعادل عدم تعادل بین کار و زندگی خانوادگی پیامدهای جدی به دنبال دارد. در سطح فردی، این وضعیت می‌تواند به مشکلات جسمی مانند بی‌خوابی، سردرد و ضعف سیستم ایمنی منجر شود. از نظر روانی نیز، افزایش اضطراب، افسردگی و احساس ناکامی از شایع‌ترین نتایج است. در سطح خانوادگی، روابط بین همسران ممکن است به دلیل کمبود وقت و توجه دچار سردی شود. فرزندان نیز که نیازمند حضور فعال والدین هستند، ممکن است احساس طردشدگی کنند یا در معرض مشکلات رفتاری و عاطفی قرار گیرند. در نهایت، این عدم تعادل می‌تواند به جامعه نیز آسیب برساند؛ زیرا خانواده‌های ناسالم، پایه‌های جامعه‌ای شکننده را تشکیل می‌دهند. راه‌حل‌های عملی برای ایجاد تعادل برای غلبه بر این چالش‌ها، راه‌حل‌هایی در سطوح فردی، خانوادگی و سازمانی وجود دارد که می‌توانند به بهبود کیفیت زندگی کمک کنند. مدیریت زمان و اولویت‌بندی یکی از اولین گام‌ها برای ایجاد تعادل، مدیریت مؤثر زمان است. افراد می‌توانند با برنامه‌ریزی دقیق، زمانی مشخص را به کار و زمانی دیگر را به خانواده اختصاص دهند. استفاده از ابزارهایی مانند تقویم‌های دیجیتال یا فهرست وظایف روزانه می‌تواند به اولویت‌بندی کمک کند. برای مثال، تعیین ساعتی مشخص برای پایان کار و خاموش کردن اعلان‌های کاری پس از آن، به فرد اجازه می‌دهد تا با ذهن آزاد در کنار خانواده حضور داشته باشد. تعیین مرزهای مشخص بین کار و زندگی ایجاد مرزهای شفاف بین زندگی حرفه‌ای و شخصی ضروری است. این کار می‌تواند شامل خودداری از انجام وظایف کاری در خانه یا اختصاص دادن فضایی خاص برای کار در منزل باشد. به‌عنوان مثال، اگر فردی از خانه کار می‌کند، بهتر است اتاقی جداگانه را به دفتر کار اختصاص دهد و پس از اتمام ساعت کاری، آن فضا را ترک کند. این جداسازی فیزیکی و ذهنی به کاهش تداخل کمک می‌کند. تقویت مهارت‌های ارتباطی در خانواده گفت‌وگو و هماهنگی بین اعضای خانواده می‌تواند از بسیاری از سوءتفاهم‌ها جلوگیری کند. اگر یکی از والدین به دلیل شغلش زمان کمتری در خانه است، بهتر است این موضوع با همسر و فرزندان مطرح شود و انتظارات به‌صورت شفاف بیان گردد. برگزاری جلسات خانوادگی کوتاه برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های مشترک، مانند سفر یا بازی، نیز می‌تواند به تقویت روابط کمک کند. استفاده هوشمندانه از فناوری فناوری می‌تواند هم مشکل‌ساز باشد و هم راه‌حل. افراد می‌توانند با محدود کردن استفاده از دستگاه‌های دیجیتال در زمان‌های خانوادگی، مانند هنگام غذا خوردن یا قبل از خواب، کیفیت حضور خود را افزایش دهند. از سوی دیگر، ابزارهای آنلاین می‌توانند برای هماهنگی بهتر وظایف خانوادگی، مانند خرید یا برنامه‌ریزی، به کار گرفته شوند. درخواست حمایت از محیط کار کارفرمایان نیز نقش مهمی در این زمینه دارند. کارمندان می‌توانند با مدیران خود درباره نیاز به انعطاف‌پذیری در ساعات کاری یا امکان دورکاری صحبت کنند. سازمان‌ها نیز می‌توانند با ارائه برنامه‌های حمایتی مانند مرخصی‌های خانوادگی، مشاوره روان‌شناختی یا تسهیلات مراقبت از کودکان، به کارکنان کمک کنند تا تعادل بهتری برقرار کنند. توجه به سلامت جسمی و روانی افراد باید به خودشان نیز اهمیت دهند. ورزش منظم، خواب کافی و اختصاص زمانی برای فعالیت‌های مورد علاقه می‌تواند انرژی لازم برای مدیریت همزمان کار و خانواده را فراهم کند. همچنین، در صورت احساس فشار بیش از حد، مراجعه به مشاور یا روان‌شناس می‌تواند راهگشا باشد. نقش فرهنگ و جامعه در کنار تلاش‌های فردی، فرهنگ جامعه نیز باید به سمتی حرکت کند که تعادل بین کار و زندگی را ارزشمند بداند. در برخی کشورها، مانند کشورهای اسکاندیناوی، سیاست‌هایی مانند مرخصی‌های طولانی برای والدین و ساعات کاری کوتاه‌تر به بهبود این تعادل کمک کرده است. در ایران نیز می‌توان با ترویج فرهنگ احترام به زمان خانوادگی و حمایت از سیاست‌های کاری منعطف، گام‌های مثبتی برداشت. تعادل بین کار و زندگی خانوادگی نه‌تنها یک انتخاب شخصی، بلکه یک ضرورت برای سلامت فرد، خانواده و جامعه است. اگرچه چالش‌هایی مانند فشار زمانی، استرس و تأثیرات فناوری این تعادل را تهدید می‌کنند، اما با مدیریت هوشمندانه زمان، تعیین مرزها، تقویت ارتباط خانوادگی و حمایت سازمانی می‌توان بر آن‌ها غلبه کرد. در نهایت، این تعادل به افراد اجازه می‌دهد تا هم در حرفه خود موفق باشند و هم از روابط عمیق و معنادار خانوادگی لذت ببرند. این هدف، نیازمند تعهد مشترک افراد، خانواده‌ها و نهادهای اجتماعی است تا جهانی متعادل‌تر و شادتر بسازیم.

ادامه مطلب