برچسب: دانشگاه

2 ماه قبل - 70 بازدید

ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی حکومت سرپرست درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که حکومت نصاب تحصیلی دانشگاه‌های کشور را بازنگری کرده‌ و برای تایید به شورای وزیران فرستاده شده است. آقای ندیم که در «کنفرانس ملی کار» در کابل صحبت می‌کرد، این موضوع را مطرح کرده و گفت که این وزارت دو سال روی نصاب تحصیلی دانشگاه‌ها کار کرده و «تجدیدات خوبی» در آن وارد کرده است. وی از حذف شماری از مضمون‌ها نیز خبر داد. او تاکید کرد که «ضرورت جامعه» در نصاب تحصیلی دانشگاه‌ها در نظر گرفته شده است تا مطابق آن در دانشگاه‌ها تدریس شود. سرپرست وزارت تحصیلات عالی اما جزئیات بیشتری از تغییرات در نصاب تحصیلی دانشگاه‌های کشور ارائه و مشخص نکرد که چه مضامینی از نصاب تحصیلی حذف و چه مضامینی اضافه شده است. باید گفت که حکومت سرپرست در ۱۸ اسد سال ۱۴۰۱ از ایجاد و شروع فعالیت یک ریاست برای بازنگری نصاب تحصیلی خبر داده بودند. طبق گزارش‌ها، براساس حکم ملا هبت‌الله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی، این ریاست در تشکیلات وزارت تحصیلات عالی ایجاد شده و کارش را آغاز کرده بود. وزارت تحصیلات عالی حتا در قوس سال گذشته به همه دانشگاه‌های کشور دستور داده بود که کتاب‌خانه‌های خود را از کتاب‌های دوران جمهوریت تصفیه و به ‌جای آن‌ها کتاب «سیرت» را جابه‌جا کنند. همچنین پس از تسلط دوباره‌ی حکومت فعلی بر افغانستان و کنترل این گروه بر نهادهای آموزشی، نگرانی گسترده از ایدئولوژیک‌شدن این نهادها ابراز شده است. گزارش‌هایی نیز وجود دارد که حکومت فعلی ساعات تدریس مضامین دینی را در دانشگاه‌های کشور افزایش داده است.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 76 بازدید

ادم ووسورنو، مدیر بخش عملیات و پشتیبانی اوچا یا دفتر هماهنگ کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل ‌متحد، می‌گوید که پس از دیدار زنان در شماری از ولایت‌های افغانستان، آنان خواستار بهتر شدن سیستم صحی و فراهم شدن زمینه‌ی آموزش برای خود و فرزندان‌شان هستند. خانم ووسورنو، با استقبال از حضور کارکنان زن در بخش‌های بشر دوستانه‌ی سازمان ملل و همچنان مشاوران روانی اجتماعی به‌شمول واکسیناتورها گفت که حضور آنان در این کشور همانند «شریان‌‌های حیاتی در جامعه هستند.» او تاکید کرد: «با مادران بسیار جوان صحبت کردم، با مردان مسن‌تر در جامعه صحبت کردم. آنها سه در خواست داشتند: اولین درخواست‌شان مرکز صحی در قریه‌های شان بود. همچنین درخواست مکتب داشتند. مادران می‌گفتند که ما بی‌سواد هستیم و می‌خواهیم برای فرزندان‌مان آموزش فراهم شود. سومین درخواست‌شان معیشت و حمایت معیشتی بود.» مدیر بخش عملیات و پشتیبانی اوچا خواستار حمایت همه جانبه و درازمدت از جوامع‌ در افغانستان به‌ویژه زنان شده و آن را ضروری خوانده است. وی می‌گوید: «کمک بین‌المللی پایدار برای مردم این کشور برای حرکت در امداد و بهبود حیاتی است.» این در حالی است که حکومت سرپرست فقط چند ماه پس از روی کار آمدن‌شان دستور منع کار زنان در نهادهای خارجی را صادر کرد. اما استثنای برای آموزگاران زن و کارکنان بخش صحی وجود دارد که آنان می‌توانند با رعایت کردن دستور حکومت فعلی در چارچوب تعیین شده از سوی گروه که همانا پوشیدن ماسک، حجاب کامل (لباس سیاه بلند) و متمایز بودن محل کار به کار شان در این دو سکتور ادامه دهند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 248 بازدید

خالقِ هستی؛ حاکم الأزل و الأبد، کَون و مکان را به قدرت کامله خود از عدم بیافرید. در سلسله آفرینش، انسان را به عنوان شاهکار آفرینش خیلی بعدها آفرید. بعد آدمی را به گروه‌های متعدد رده بندی کرد تا آن‌ها را دلیلی گردد جهت شناخت بیشتر از همدیگر. قشنگ‌تر از همه این که آدمی‌زاد را در دو جنس زن و مرد خلق کرد تا مکمل و متمم همدیگر باشند و دلیلی برای آرامش همدیگر. زن و مرد را به سانِ دو سوی تناظر جسد آدمی آفریده و بسان دو بال پرنده قرینِ هم آفرید تا در پرواز؛ ترکیبی از دو قدرت باعث پر زدن در بلندای آسمان باشد. قرار بر این است ‌که کنار هم رشد کنند و از آنجا که مکمل همدیگر اند قطعات معمای تصویر زندگی را با هم کنار هم بگذارند که این خود نه تنها نیازمند بلوغ جسمی و جنسی  است، بلکه مستلزم دانش، مهارت‌ها و ذهنیت عالی زندگی نیزاست که بلوغ فکری و ذهنی می‌خواهد. راه رسیدن به بلوغ را روزگار با واقعه‌های صد لمحه به پیش و هزار لمحه به گذشته‌های دور، گاه به نفع این گاه به نفع آن، گاه در این ورا و گاه در آن ورا می‌چرخاند. در این چرخش عجیب هستی، زندگی هر فرد حال خوش و ناخوشی دارد که صفحه روزگار را گهگاهی مطلقا سیاه و سفید می‌سازد، که گاه این گونه نیست و به نحوی در خط سیرِ در حرکت است که ترکیبی از سیاه و سفید را شامل می‌گردد. از زندگی‌‌ای می‌نویسم که گاه سیاه است و گاه سفید و هرازگاهی هم رگه‌هایی از رنگ در آن نمایان می‌گردد. از زندگی‌های پیچیده در هاله‌ا‌ی از ابهام و هزارتویی، داستانِ امید را در قالب واژه‌ها می‌ریزم و این‌گونه توصیف می‌نمایم. در بیکران زندگی نالان و سرگشته و پریشان حال و با پاهای بی رمق به دنبال خوشبختی‌هایی‌که روزگاریان دزدیده با فریادهایی ‌بسان آوای قناری اندر قفس، به دنبال رویاهایی‌که به عنوان یک انسان باید داشته باشم. چه زیاد اند عده‌‌ای که از این نوای غم من سرود خوشی می‌شنوند و نهایت لذت می‌برند. حال همه یکسان است اما سوا، واقعا که در شهر پر جمعیت ما تماشا دارد تنهایی دسته جمعی آدم‌ها؛ دقیق زمانیکه یکی تن بسمل‌اش را خودش به دوش کشیده و روانه درمانگاه می‌گردد. هرازگاهی بی محابا به حرف‌های همگان، به زخم زبان‌ها، به نیشخند‌های زهراگین، به نگاه‌های شماتت بار؛ نگاه‌های زهراگینِ از جنس زهر افعی و کبرا، برخوردهای تلخِ که کام آدمی را تا ابد تلخ می‌سازد، همه و همه رفتارهایی‌ که حسی چون تلخی یک شکست را در وجود آدمی زنده می‌کند؛ عده کثیری زندگی را سر می‌کنند‌ و من هم از این قاعده مستثنی نیستم. گاه باید اتفاق‌های بد در زندگی‌مان رخ دهد تا برای ادامه انگیزه پیدا شود، تا به عمق مسئله پی برده شود و تفهیم شود که با خویشتن چند چندیم؟ مشقت‌های روزگار، شرایط ناخوش و طاقت فرسا از آدمی، انسانی می‌سازد که کوهی از الماس به یک ناخن آن نمی‌ارزد. هیچ خوشی و موفقيتی از باد هوا حاصل نمی‌گردد. مولانای بزرگ در این مورد می‌نویسد: هرکه رنجی دید گنجی شد پدید هرکه جِدی کرد در جَدی رسید حال دوران در هر برهه‌ی زمانی یکسان نمی‌ماند؛ گاه در قعر پستی هستیم و گاه در اوج بلندی‌ها. آنچه مهم است این است که صادقانه با خویشتن آن امیدی را که همه در صدد دزدیدن‌اش هستند، نگه‌داریم و رویاهای‌مان را دنبال کنیم. چقدر خالق ما مهربان و نهایت با رحم است که این تلاش راهم برای‌مان اجر نصیب می‌کند. اینجای نوشته‌ام یاد قطعه‌‌ای از کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو افتادم: «هیچ قلبی تازمانی‌که در جستجوی رویایش باشد، هرگز رنج نمی‌برد چون هر لحظه جستجو، لحظه ملاقات باخداوند و ابدیت است.» ( کیمیاگر، پائولو کوئیلو). اما نمی‌دانم چرا به طرز عجیب و رمز آلودی این اواخر این پستی‌ها در روزگار من و هم‌نوعان‌ام رنگ درشتی پیدا کرده و برجسته شده است. به شرح اندک به روایتی از زندگی در روزگار خویش دوست دارم این‌گونه بنویسم: بی نهایت خسته‌ام، با گام‌های بی رمق و چشمانی‌که دیریست برق خوشی در آن هویدا نیست و زیر آن چشم‌ها را سیاهی چون ظلمت روزگارم رنگ بسته است. با موهای ژولیده؛ جوانِ در اوج جوانی اما فرتوت و با ذهنی آشفته‌تر از ظاهرم در صدد رهایی از این حال خویشتن هستم. این حال زار من است و می‌خواهم به ذهن آشفته‌ام سر وسامان بدهم اما امان از اندکی آرامش که من‌را در برگیرد. با همین حال نه چندان خوش که داشتم به صفحات اجتماعی سرز زدم تا ببینم در دنیای بیرون از جسم من چه خبر است؟ امیدوار بودم خبرهای امیدوارکنند‌ه‌‌ای بشنوم اما دریغ از یک خبر خوشحال کننده در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی. درست مثل زندگی حقیقی خودم در هم برهمی عجیبی خیمه زده بر کلیه جوامع بشری. مگر می‌شود خوشحال شد؟ دقیق زمانی‌که سر خط خبرها نوید از جنگ است و خونریزی، نوید از قتل است و کشتار، نوید از ظلمت است و ستم. انسان در مقابل انسا‌ن برای منفعت‌هایی چون شخصی، گروهی، قبیلوی و یا هم ایدئولوژیکی. سر از جستجوی امیدواری از بیرون کشیده و دوباره وارد دنیای پرآشوب خودم شدم که به مراتب آرام‌تر از طوفان‌ها و هیاهوی موجود در این کره خاکی بود. با خویش به فکر رفتم در مورد خویشتن و سر صحبت گرفتم که زندگی من در این هستی چه فراز و فرود‌هایی را داشته و دارد‌. این منم، رمزیه فانی، دانشجوی سال چهارم یکی از بهترین رشته‌های تحصیلی (علوم سیاسی). می‌توانستم فارغ التحصیل باشم اما نتوانستم. چون منتظرم تا امر ثانی دولتی برسد که من و سایر دختران سرزمینم را محروم از حقوق انسانی و طبیعی کرده است. این من با رویاها و آرزوهای بلند و بالا هستم که هرازگاهی از جانب عده‌‌ای از اطرافیان خویش دیوانه خطاب می‌شوم، چون همه به یک باور اند که تاب آوردن شرایط روزگار در این دودمان با این وضعیت سخت، ذیق و دشوار است. چه رسد به این که بخواهیم رشد و پیشرفت هم داشته باشیم. دروغ چرا، این فکر و خیال گاه و ناگاه به ذهن خودم هم رژه برپا می‌کند. بویژه زمانی‌که بیرون از منزل هستم و از آنجا که من اکثرا روزانه بیرون از خانه هستم و مصروف دروس در رشته قابلگی، برای همین بیشتر و بیشتر این افکار عین موریانه می‌افتند به مغز من را نابودم می‌کنند. در مورد انستیتوت گفتم، به یادم آمد تا حالا شده شکنجه روحی را هر روز و هر ثانیه تحمل کرده باشید؟ برای من رفتن به انستیتوت دقیقا از همان مسیر و راهی که می‌رفتم به دانشگاه، دست کمی از زجرآورترین شکنجه ندارد. خیلی دشوار است برایم یادآوری شکست. هربار برایم این را یادآوری می‌کند که شاید این مسیر جدید هم به پایان نرسد درست مثل رشته دانشگاهی‌ام اما با این وجود، کجاست تا تسلیم شدن. بعضی مواقع احساس می‌کنم روح خسته و فرتوت من در اوج جوانی به پیری رسیده و شاید نتواند بیشتر از این تحمل کند و دیگر نتواند قلبم بتپد. و گاه این فکر عین خوره به جانم می‌افتد که چرا این وضع و تا چه زمانی؟ خیلی سخت است وقتی می‌توانستم لیسانسه علوم سیاسی باشم اما تازه دانشجوی رشته جدید تحصیلی شده‌ام و در یک مسیر کاملا جدید قدم گذاشتم ولی خوب کجای زندگی کردن در جغرافیای سرزمینی مثل افغانستان و حتی جهان ناپایدار امروز قابل پیش‌بینی است که زندگی من  باشد. زندگی زیر سایه حکومتِ در لایه ابهام با چهره‌های مبهم و نامنوط به جایگاه مربوطه و صد البته نفهمی شرم آورِ آراسته با صد رسته، دست کمی از عذاب جان‌کاه ندارد. این را می‌نویسم چون این تنها من نبودم که دانشگاهم از دست رفت و حتی وظیفه‌ام را از دست دادم. بلکه عده زیادی تقاص پرداختند، این‌که بر مبنای چه گناه و خطایی هیچ یک حتی خود نمی‌دانم، و بالی برای پرواز از این گلستان برای پناه بردن و فرار کردن از سرمای مفرط هم ندارم. و بعضی‌ها هم چون بلبلان در خزان، به ناچار ترک آشیانه و گلشن کردند و به مهاجرت رو آرده‌اند. حالا به هر نحوی، هرکسی می‌خواست از این شرایط خودش را نجات دهد و این حال زندگی را تغییر دهد. این که با کاربرد کدام واژگان و با استفاده از کدام قاموس اسلحه‌ام را آماده کرده و ظالمان دوران را به رگبار ببندم را خود هم نمی‌دانم. مگر می‌شود منی که به این کوچکی هستم و دانش ناچیز دارم، شرایط کشوری را درک کنم و اتفاقات پی‌هم آن را بپذیرم در حالی‌که دنیا ادعای درک نکردن دارد و ادعای غیر قابل پیش‌بینی بودن شرایط در این سرزمین. در نهایت دوست دارم بنویسم، ما نسل پر رنج و پر از فغان سرزمین کهن با تاریخ و ادب رسا که متاسفانه چون سرزمین رنج تبلور نموده و چون عروسک،‌ به دست شیادان روزگار دست به دست می‌شود. عجیب نیست اگر در طول تاریخ بارها در عین موقعیت قرار گرفتیم. شاید در جمع ما هستند کسانی‌که دل بسته اند به تکرار کردن تاریخ دریک برهه مشخص زمانی و این چنین ادوار باطل با فواصل کم‌ترو زیادتر. اگر چه حال دوران یکسان نیست اما یک نکته قابل بررسی و تفکرعمیق است. آن این که چرا مردمان این سرزمین مدام دور باطل تاریخ را تکرار می‌کنند؟ شاید برای این که تمرکز همواره بر فرصت تفکر، تدبر و تعقل نبوده و در عوض تمرکز عمیق‌تر روی ایدئولوژی سازی و قوم‌گرایی بوده است. با آن‌که تحقیقات اخیر سرزمین من را ناامید کننده‌ترین سرزمین‌ها معرفی نموده است با آن‌هم امید بران است که بار دیگر آفتاب خوشبختی از افق آن طلوع کند و از این رو  این دوره تکرار به تکرار تاریخ رو به اتمام است و در افق، نمایی از پیروزی و شادمانی جلوه‌گر گردیده است. بنابراين از تمام بلبلان مهاجر و مقیم این گلشن چون بوی بهار مسرانه می‌طلبم تا امید از دست نداده و در برابر سرمایه‌ای سرد و تاریک مقاومت نموده و برای بهار سبز و خرم پیشرو کاری کنند و امیدی داشته باشند. نویسنده: ر.ف هما

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 129 بازدید

اداره‌ی ملی امتحانات که تحت کنترل حکومت سرپرست فعالیت می‌کند، تاریخ برگزاری آزمون کانکور سال ۱۴۰۳ بدون حضور دختران را اعلام کرد. عبدالباقی حقانی، سرپرست این اداره امروز (پنج‌شنبه، ۳ جوزا) در یک نشست خبری در کابل گفت که آزمون کانکور امسال در پنج مرحله تنظیم شده که مرحله‌ی اول آن از ۱۷ تا ۱۹ جوزا برگزار خواهد شد. وی تاکید کرد که آزمون‌ ولایت‌های میدان وردک، لوگر، پروان، کاپیسا، پنجشیر، غزنی، پکتیا، پکتیکا، کنر، زابل، بامیان، سمنگان، بادغیس، هرات، غور و نورستان در مرحله‌ی اول اخذ خواهد شد. او افزود که مرحله‌ی دوم به روزهای اول و دوم سرطان در کابل برگزار خواهد شد. آقای حقانی گفت که در مرحله‌ی سوم آزمون کانکور در ولایت‌های تخار، قندوز، بلخ، جوزجان، سرپل، فاریاب، ارزگان، بغلان، دایکندی و بدخشان در تاریخ هفتم و هشتم سرطان برگزار می‌شود. سرپرست اداره‌ی ملی امتحانات می‌گوید که در مرحله‌ی چهارم از ۱۴ تا ۱۶ سرطان آزمون کانکور ولایت‌های ننگرهار، لغمان، خوست، قندهار، هلمند، فراه و نیمروز اخذ خواهد شد. به گفته‌ی وی، در مرحله‌ی پنجم به‌تاریخ ۲۲ سرطان آزمون کانکور متفرقه و دانش‌آموزان خارج از مرز برگزار خواهد شد. باید گفت که کانکور امسال نیز همانند سال‌های گذشته بدون حضور دختران برگزار خواهد شد. در حالی امتحان کانکور برگزار می‌شود که  حکومت فعلی نزدیک به سه سال گذشته، محدودیت‌های شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمی‌توانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 200 بازدید

در ادامه‌ی وضع محدودیت و بسته‌ماندن مکاتب و دانشگاه‌ها به روی دختران و زنان در افغانستان، در تازه‌ترین مورد دانشگاه کابل از آغاز درس‌های حضوری دانش‌جویان پسر این دانشگاه خبر داده است. ریاست امور دانش‌جویان دانشگاه کابل طی مکتوبی به دانشکده‌های این دانشگاه اعلام کرده است که درس‌های حضوری دانش‌جویان روز (سه‌شنبه، ۱ حوت) آغاز شده است. در این مکتوب آمده است که به مدت یک ماه درس‌های دانش‌جویان این دانشگاه به صورت «جدی و تشدیدی» ادامه خواهد داشت. هرچند در این مکتوب در مورد حضور یا عدم حضور دانش‌جویان دختر چیزی گفته نشده، اما از بیشتر از دو سال به این‌سو، زنان و دختران در کشور از ابتدایی‌ترین حق بشری و مدنی‌شان که فراگیری آموزش، تحصیل و کار است، محروم هستند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در تازه‌ترین واکنش خود به این تصمیم حکومت سرپرست گفته است که ممنوعیت ظالمانه دسترسی دختران به تحصیل و کار در افغانستان باید لغو شود. او تاکید کرد که زنان و دختران در افغانستان باید به‌طور معنادار در همه عرصه‌های زندگی حضور داشته باشند.

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 138 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در سال گذشته‌ی میلادی ۵.۷ میلیون دانش‌آموز در مکاتب دولتی افغانستان کتاب‌های جدید درسی را دریافت کردند. این نهاد امروز (یک‌شنبه، ۲۲ دلو) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد، کتاب‌های درسی و سایر مواد آموزشی را برای دانش‌آموزان ابتدایی در سراسر کشور فراهم می‌کند. در حال حاضر فقط دختران پایین‌تر از صنف ششم به مکتب می‌روند. حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، آموزش و تحصیل دختران بالاتر از صنف ششم و زنان را منع کرده است. همچنین وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در حال حاضر آمار معتبر از شمار دانش‌آموزان مکاتب افغانستان وجود ندارد، اما حکومت پیشین افغانستان تعداد کل دانش‌آموزان مکاتب این کشور را ۹.۷ میلیون نفر اعلام کرده بود.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 102 بازدید

در ادامه‌ی بازداشت و سرکوب فعالان آموزش دختران، سازمان عفو بین‌الملل در نامه‌ای عنوانی عبدالحق وثیق، رییس استخبارات حکومت سرپرست خواستار آزادی احمدفهیم عظیمی و صدیق‌الله افغان، فعالان حقوق آموزش دختران شده است. سازمان عفو بین‌الملل در نامه نوشته است که این دو نفر با سازمان «فکر بهتر» کار می‌کردند و در ۱۷ ماه اکتبر ۲۰۲۳ میلادی، توسط نیروهای استخبارات حکومت سرپرست از ساحه‌ی کارته چهار از مربوطات شهر کابل بازداشت شدند. در ادامه آمده است که احمدفهیم عظیمی و صدیق‌الله افغان متهم به فعالیت علیه حکومت سرپرست است و در ۲۷ دسامبر توسط دادگاه حکومت محاکمه و بعد از آن به زندان پلچرخی منتقل شده‌اند. این سازمان تاکید کرد که این دو نفر ۷۲ روز را در زندان ریاست چهل استخبارات حکومت سرپرست گذرانده‌اند. سازمان عفو بین‌الملل از وضعیت آنان ابراز نگرانی کرده و می‌گوید که بازداشت خودسرانه و زندانی‌کردن این فعالان آموزش خلاف قوانین بین‌المللی حقوق بشر است و باید بدون قیدوشرط آزاد شوند. این سازمان در نامه‌ی خود به رییس استخبارات حکومت فعلی درباره‌ی وضعیت فهیم عظیمی و صدیق‌الله افغان ابراز نگرانی کرده و گفته است که این دو نفر به دروغ به کمک به دختران تیم رباتیک برای خروج از کشور، تحریک زنان معترض و سازماندهی اعتراضات متهم شده‌اند. در نامه آمده است که این فعال حقوق آموزش دختران و خانواده‌های آنان اتهامات وارده را رد می‌کنند. سازمان عفو بین‌الملل افزود که آنان از محاکمه‌ی عادلانه محروم بودند و محاکمه‌ی‌شان را به چالش کشیده‌اند. براساس معلومات این سازمان، حکومت فعلی در اقدامی تلافی‌جویانه، این دو فعال را تحت شکنجه و بدرفتاری‌ها، از جمله محرومیت از خواب و سلول انفرادی قرار دادند تا از آنان اعتراف بگیرند. سازمان عفو بین‌الملل از حکومت فعلی خواسته است که بدون قیدوشرط این دو فعال حقوق آموزش را آزاد و اقدامات آدم‌ربایی، بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه و سایر بدرفتاری با فعالان حقوق بشر را متوقف کنند. همچنین این سازمان در بخش از نامه‌اش خواستار رفع محدودیت بر آموزش زنان و دختران نیز شده است.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 127 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری برای کشف نظر اسلام درباره موضوعی، از دو منبع باید کار گرفت؛ کتاب(قرآن) و سنت(حدیث و تقریر پیامبر). در شماره قبل این مقاله، نظر قرآن را در مورد تحصیل دختران بیان کردیم. در بخش قبلی استدلال شد که قرآن کریم چه در مقام تشویق و ترغیب و چه در مقام وجوب و الزام عموم انسان‌ها را (فارغ از نژاد و جنسیت) به تحصیل علم فراخوانده است. همچنین تاکید شد که بیشتر آیات مرتبط با علم، علی‌رغم اینکه با صیغه مذکر بیان شده، اما مخاطب‌شان مرد و زن است. در این بخش از مقاله، با استفاده از سخنان پیامبر عظیم‌الشأن اسلام، جایگاه تحصیل دختران در آیین مقدس اسلام را بررسی می‌کنیم. پیامبر(ص): «تحصیل بر مرد و زن واجب است.» پیامبر گرامی(ص) اشارات بی‌شماری به علم و عالمان نموده است. ایشان هم در مقام سخن و هم در مقام عمل، دانش و دانشمندان را تکریم نموده، از این طریق، امت خود را به علم‌آموزی فرا خوانده است. پیامبر خدا(ص) در کشاندن انسان‌ها بسوی علم و دانش، همان شیوه قرآن را پیش گرفته است. ایشان در جایی، تمام انسان‌ها را به فراگیری دانش تشویق می‌کند و در جایی با به کار بردن واژگان دستوری امر به تحصیل علم می‌نماید. حضرت ختمی مرتبت(ص) مکررا در جمع مسلمین با بیان اهمیت دانش و ارزش طالب علم، مشوق آنان در فراگیری علم شده است. علم را سرچشمه همه خیرات نامیده، عالمان را وارث انبیاء، قلم عالم را برتر از خون شهید و نگاه به چهره دانشمندان را عبادت خوانده است. پیامبر اکرم (ص) بیان داشته که چگونه مَلَک، بال‌های خویش را سرشار از رضا، زیر پای طالب علم می‌گستراند و هر آنچه در جهان است، حتی ماهی در دریا، برای او طلب آمرزش از خدا می‌نماید. پیامبر خدا (ص) در سخن گفتن درباره علم و دانش تا بدانجا می‌رود که به همه آنان که سخت در تکاپوی یافتن اثری از بهشت‌اند می‌گوید: «مَن كانَ في طَلَبِ العِلمِ كانَتِ الجَنَّةُ في طَلَبِهِ؛ کسی که در طلب دانش باشد، بهشت در طلب او است.» تأکید حضرت ختمی مرتبت بر دانش آموختن چنان است که همه افراد را به آن دعوت می‌کند، در هر نقطه دور و از هر نوع علم مفیدی که باشد: اُطلُبوا العِلمَ ولَو بِالصِّينِ؛ دانش را فرا گيريد، گرچه درچين باشد. العِلمُ أكثَرُ مِن أن يُحصى، فَخُذْ مِن كُلِّ شَيءٍ أحسَنَهُ؛  دانش بيش از آن است كه به شماره در آيد؛ بنابراين، از هر چيزى نيكوترين آن را فرا گير. این‌ها همه تعابیر حضرت محمد (ص) در مورد دانش و دانشمندان بود که انسان با خواندن این تعابیر، حقیقتا از ارزش والای علم باخبر می‌شود و در پی کسب آن می‌کوشد. نکته قابل تذکر اینست که در احادیث فوق و در بسیاری از سخنرانی‌هایی که پیامبر (ص) درباره دانش و دانشمندان ایراد فرموده‌، اطلاق وجود دارد. بدین معنی که پیامبر(ص) عموم انسان‌ها (اعم از مرد و زن) را به فراگیری علم تشویق می‌کند. البته پیامبر(ص) در شماری از سخنان‌‌اش که انسان‌ها را به علم‌آموزی دستور می‌دهد، صراحتا جنس مرد و زن را نام می‌گیرد. آنجا که می‌فرماید: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ؛ تحصیل علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.» این احادیث پیامبر درباره دانش و دانشمندان نشان می‌دهد که تحصیل علم، توسط دختران در اسلام از جایگاه فوق‌العاده‌ای برخوردار است و پیامبر عظیم‌الشأن اسلام صراحتا تحصیل علم را بر زن و مرد به عنوان فریضه شرعی یاد کرده و گفته که تحصیل علم نه فقط بر مردان، بلکه بر زنان و دختران نیز فرض است. چرا که زنان می‌توانند از علم خود برای رشد و پیشرفت خود و جامعه استفاده کنند. علت وجوب تحصیل علم در اسلام، این است که علم همانند ایمان به انسان کمک می‌کند تا سعادت دنیا و آخرت خود را تأمین کند. علم چون نور پرفروغی است که انسان را از گمراهی و جهل نجات می‌دهد و به انسان کمک می‌کند تا در زندگی خود تصمیمات درستی بگیرد. علم است که فراگیری‌اش باعث مفیدیت و ارزشمندی مرد و زن در جامعه می‌شود.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 131 بازدید

همزمان با روز جهانی آموزش، حبیب‌الله آقا، سرپرست وزارت معارف حکومت سرپرست اعلام کرده است که آموزش‌های عصری و دینی کنونی در افغانستان از «نظر کیفیت ضعیف» هستند. حبیب‌الله آقا این اظهارات را امروز (چهارشنبه، ۴ دلو) در نشستی با عنوان «کنفرانس ملی بهبود نهادهای تعلیمی و تحصیلی افغانستان» در کابل مطرح کرده است. وی تاکید کرد که حکومت فعلی در خصوص تقویت «مراکز آموزشی عصری» در افغانستان کار می‌کنند. او در این نشست بر اهمیت آموزش‌های عصری در افغانستان تاکید کرده است. حبیب‌الله آقا می‌گوید: «بدون آموزش‌های عصری، توسعه و دفاع از کشور ناممکن است.» از سویی هم، مولوی عبدالکبیر، معاون سیاسی رییس‌الوزرای حکومت سرپرست نیز در این نشست گفته است که نظام تعلیمی و تحصیلی کشور در ۴۰ ‌سال گذشته با رکود مواجه شده ‌بود. در حالی مقام‌های حکومت سرپرست این اظهارات را مطرح که  بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 186 بازدید

امروز (۲۴ جنوری) روز جهانی آموزش است؛ روزی که در آن از نقش آموزش در صلح جهانی و توسعه پایدار تجلیل می‌شود. در افغانستان کنونی اما، آموزش و پرورش، روزگار دشوار و بس سیاهی را سپری می‌کند. از این روز، به عوان فرصتی، برای بررسی مسائل و مشکلات آموزشی در جوامع مختلف و پیدا کردن راهکارهای مناسب برای بهبود و رفع موانع فراروی آموزش و پرورش در سطح جهانی بهره گرفته می‌شود. با این وصف خوب است که همزمان با این روز، نگاهی به وضعیت آموزش در افغانستان انداخته و شرایط موجود بررسی شود. حقیقت امر این است که مشکلات و چالش‌های علمی - آموزشی در افغانستان بیش از آن است که بشود تمام آن را یک به یک نام برده و در مقاله‌ای جا داد، زیرا ظرف دو سال گذشته و با تغییر رژیم، نظام آموزش و پرورش در افغانستان دست‌خوش تغییرات چشم‌گیری شده است که شمار زیادی از آن‌ها دردآور و خلاف ارزش‌های انسانی و حقوق بشری بوده است. چالش برانگیزترین و بزرگترین مشکل آموزشی در افغانستان کنونی، مسئله‌ی «ممانعت تحصیل دختران» از سوی حکومت سرپرست است. بیش از دو سال است که زنان و دختران از آموزش و رفتن به مکتب و دانشگاه محروم شده‌اند. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، در سوم حمل سال ۱۴۰۱، همزمان با آغاز سال تعلیمی در افغانستان و درست در زمانی که هزاران دانش‌آموز دختر بر اساس وعده‌های قبلی، پشت دروازه‌های مکاتب منتظر بودند، اعلام کرد که تمام مکاتب دخترانه دوره‌های متوسطه و لیسه یعنی از صنف ششم به بالا «تا اطلاع ثانی» مسدود است. از آن زمان تاکنون، دسترسی زنان و دختران به آموزش، به صورت تدریجی از بین رفته و حالا تنها دختران در دوره ابتدایی اجازه دارند که به مکتب بروند. حکومت فعلی افغانستان از بدو قدرت‌گیری تا کنون، بیش از هشت فرمان را به شکل مکتوب به هدف محدود کردن زنان و دختران از آموزش صادر کرده است، این فرمان‌ها از مسدود شدن مکتب‌های متوسطه و لیسه بر روی دختران آغاز شد و با تفکیک جنسیتی کلاس‌های درسی دانشگاه‌ها، پوشش اجباری روبند و لباس سیاه بلند (حجاب)، محدودیت در انتخاب رشته در آزمون سراسری کانکور، منع دختران از برگزاری جشن فارغ ‌التحصیلی، ممنوع شدن تحصیل دختران در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی و ممنوع شدن آموزش دختران در آموزشگاه‌های خصوصی ادامه یافت و با منع دختران از اشتراک در آزمون سراسری کانکور در کشور به پایان رسید. در این مدت، بارها دانشجویان دختر به خیابان‌ها برآمدند و برای احقاق حقوق‌شان دست به اعتراض خیابانی زدند، این اعتراض‌ها اما با سرکوب شدید حکومت مواجه شد. اعتراض‌ها تنها به داخل کشور محدود نشد، شمار زیادی از سازمان‌های ملی و بین‌المللی در حمایت از تعلیم و تحصیل دختران اعلامیه صادر کردند و بارها از مسوولان حکومت فعلی خواستند تا از این فرمان صرف‌نظر کنند و اجازه بدهند تا دختران به مکتب و دانشگاه بروند، اما تمام این درخواست‎‌ها از سوی حکومت رد شد و حکومت فعلی در پاسخ به این درخواست‌ها، از سایرسازمان‌ها و کشور‌ها خواست تا به امور داخلی افغانستان دخالت نکنند. محروم شدن دختران از مکتب و دانشگاه، پیامد‌های بسیار زیادی برای دختران و زنان افغانستان به همراه داشت، شمار زیادی از دختران مجبور به ازدواج اجباری و زیر سن شدند، شماری مهاجرت کردند و اجبار ترک وطن را به جان خریدند، شماری نیز در داخل کشور باقی ماندند و مشغول به انجام کار شاقه شدند، خشونت‌های خانوادگی افزایش یافت، آمار خودکشی دختران محروم از آموزش سیر صعودی‌اش در پیش گرفت و اینگونه هزاران آرزوی دانش‌آموز و دانشجوی دختر نابود شد. محروم شدن زنان و دختران از تعلیم و تحصیل، بخشی از تغییرات بوجود آمده در نظام آموزشی است، زیرا فرمان‌های دیگری نیز از سوی وزارت معارف افغانستان در این مدت صادر شد که برای دانش‌آموزان پوشش مخصوصی را صادر کردند،  محتوای آموزشی کتاب‌های درسی مکاتب مطابق به میل حکومت فعلی تغییر یافت، ده‌ها مدرسه‌ی جهادی ایجاد شد تا دانش‌آموزان بیشتری در عوض رفتن به مکتب، به مدارس بروند. این ممانعت و مخالفت‌های حکومت فعلی در حالی است که دختران دانش‌آموز و دانشجو طی دو دهه‌ی گذشته موفقیت‌های چشم‌گیری در زمینه‌ی تحصیل بدست آوردند، ده‌ها تن از دانشجویان دختر فارغ تحصیل از دانشگاه، معلم، خبرنگار، داکتر، انجینیر، مربی، خلبان و... شدند. این دست‌آورد‌ها، بیانگر این است که در صورتی که به زنان و دختران افغانستان فرصت آموزش داده شود، توانمندی و پتانسیل کافی برای خلق بهترین‌ها را دارند، فرصتی که اکنون از آن‌ها گرفته شده است. این درحالی است که اگر شرایط به همین روان ادامه یابد و دختران نتوانند به مکتب و دانشگاه بروند و از آموزش همچنان محروم باقی بمانند، نه تنها آینده‌ی نظام آموزش و پرورش افغانستان به سمت نابودی خواهد رفت، که دورنمای افغانستان نیز تاریک و روزهای روشنی به همراه نخواهد داشت.

ادامه مطلب