برچسب: آموزش

10 ماه قبل - 166 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری جهان در حال گذار دائمی است و آموزش نیز از این قاعده مستثنی نیست. در طول تاریخ، نوآوری‌های فناورانه، شیوه یادگیری و انتقال دانش را متحول کرده است. از اختراع چاپ گرفته تا ظهور اینترنت، هر پیشرفتی با نگرانی‌هایی همراه بوده، اما در عین حال افق‌های جدیدی را نیز گشوده است. امروزه، فناوری دیجیتال به عنوان ابزاری قدرتمند، پتانسیل دگرگونی عمیق در نظام‌های آموزشی را دارا است. همانطور که صنعت چاپ در ششصد سال پیش انقلابی در نحوه انتقال دانش ایجاد کرد، فناوری دیجیتال نیز در حال دگرگونی بنیادی در چشم‌انداز آموزشی است. ابزارهای دیجیتال مانند کمپیوترها، تبلت‌ها، اینترنت و نرم‌افزارهای آموزشی، فرصت‌های بی‌نظیری را برای ارتقای کیفیت آموزش و یادگیری فراهم می‌کنند.   فرصت‌های فناوری دیجیتال در آموزش دسترسی آسان به آموزش: فناوری دیجیتال پتانسیل دگرگونی چشمگیر چشم‌انداز آموزشی را دارد و فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را برای دسترسی به آموزش باکیفیت برای همه، صرف نظر از پیشینه یا شرایط آن‌ها فراهم می‌کند. این امر به ویژه برای دانش‌آموزانی که در مناطق محروم یا کم‌برخوردار زندگی می‌کنند، یا کسانی که با چالش‌های یادگیری روبرو هستند، حائز اهمیت است. در ادامه به چند نمونه از چگونگی کمک فناوری دیجیتال به رفع موانع موجود در برابر آموزش عادلانه و فراگیر می‌پردازیم: آموزش از راه دور: دانش‌آموزان در مناطق روستایی یا دورافتاده که به مدارس سنتی دسترسی ندارند، می‌توانند از طریق دوره‌های آنلاین و پلتفرم‌های یادگیری مجازی به آموزش باکیفیت دسترسی پیدا کنند. این امر به آن‌ها امکان می‌دهد تا در سطح جهانی با همسالان خود رقابت کنند و مهارت‌های لازم برای موفقیت در دنیای امروز را کسب کنند. فناوری‌های کمکی: دانش‌آموزان دارای معلولیت می‌توانند از فناوری‌های کمکی مانند نرم‌افزارهای خواندن صفحه نمایش، ابزارهای نوشتاری صوتی و دستگاه‌های کم شنوایی برای غلبه بر چالش‌های یادگیری خود و مشارکت کامل در کلاس درس استفاده کنند. این فناوری‌ها به آن‌ها کمک می‌کند تا به استقلال بیشتری دست پیدا کنند و پتانسیل کامل خود را به عنوان دانش‌آموز و انسان شکوفا کنند. منابع چندزبانه: زبان‌آموزان می‌توانند از ابزارهای ترجمه و منابع چندزبانه برای یادگیری به زبان مادری خود استفاده کنند. این امر به ویژه برای دانش‌آموزانی که از اقلیت‌های زبانی یا مهاجران هستند، مهم است؛ زیرا به آن‌ها کمک می‌کند تا هویت فرهنگی خود را حفظ کرده و در عین حال مهارت‌های زبانی لازم را برای موفقیت در جامعه بزرگ‌تر به دست آورند. با ادامه نوآوری و توسعه در عرصه تکنولوژِی، پتانسیل آن‌ها برای ارتقای عدالت آموزشی و توانمندسازی همه دانش‌آموزان برای رسیدن به پتانسیل کامل خود، بیش از پیش آشکار می‌شود. [caption id="attachment_13481" align="aligncenter" width="652"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] شخصی‌سازی یادگیری: همچنین فناوری دیجیتال قدرت این را دارد که تجربیات یادگیری را برای هر دانش‌آموز شخصی‌سازی کند. این امر با ارائه محتوای آموزشی متناسب با نیازها، علایق و سبک یادگیری هر دانش‌آموز امکان‌پذیر می‌شود. با استفاده از داده‌ها و تجزیه و تحلیل‌های آموزشی، می‌توان برنامه‌های درسی را متناسب با نیازها و علایق فردی هر دانش‌آموز طراحی کرد. این امر به افزایش انگیزه و مشارکت دانش‌آموزان و در نهایت منجر به نتایج یادگیری بهتر می‌شود. علاوه بر این، شخصی‌سازی یا بومی‌سازی آموزش و یادگیری به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و در زمینه‌های مورد نیاز خود پیشرفت کنند. این امر همچنین می‌تواند به آن‌ها در توسعه مهارت‌های تفکر انتقادی و حل مسئله کمک کند و آن‌ها را برای موفقیت در تحصیلات و حرفه خود آماده کند. تعامل و مشارکت: از دیگر مزیت‌های تکنولوژی دیجیتال در عرصه آموزش این است که این‌ها تعامل و مشارکت دانش‌آموزان را در فرآیند یادگیری افزایش می‌دهد. این امر با استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های مختلفی مانند بازی‌های آموزشی، شبیه‌سازی‌ها و شبکه‌های اجتماعی امکان‌پذیر می‌شود. فناوری دیجیتال ابزارهای قدرتمند و انعطاف‌پذیری را برای ترویج همکاری و اشتراک‌گذاری بین دانش‌آموزان ارائه می‌دهد. دانش‌آموزان می‌توانند از طریق ابزارهای آنلاین با یکدیگر کار کنند، پروژه‌ها را به اشتراک بگذارند و ایده‌ها را تبادل نظر کنند. شبکه‌های اجتماعی یادگیری، پلتفرم‌های یادگیری مشارکتی و ابزارهای همکاری آنلاین، همگی فرصت‌هایی را برای دانش‌آموزان فراهم می‌کنند تا با همسالان خود در سراسر جهان ارتباط برقرار کرده و در مورد موضوعات مختلف بحث کنند. این امر به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا از یکدیگر یاد بگیرند، دیدگاه‌های مختلف را در نظر بگیرند و مهارت‌های ارتباطی خود را توسعه دهند. استفاده از فناوری دیجیتال در آموزش، مزایای متعددی را برای افزایش تعامل و مشارکت دانش‌آموزان به ارمغان می‌آورد. با ایجاد تجربیات یادگیری جذاب، شخصی‌سازی یادگیری و ترویج همکاری، فناوری دیجیتال می‌تواند به معلمان کمک کند تا محیط‌های یادگیری مؤثرتر و جذاب‌تری را برای همه دانش‌آموزان ایجاد کنند. ارزیابی و بازخورد فناوری دیجیتال تحولات چشمگیری در شیوه ارزیابی و ارائه بازخورد به دانش‌آموزان ایجاد کرده است. در گذشته، معلمان عمدتاً از روش‌های سنتی مانند آزمون‌های کتبی، تکالیف و مشاهدات برای سنجش دانش و مهارت‌های دانش‌آموزان استفاده می‌کردند. این روش‌ها  معمولاً زمان‌بر بودند و  تصویری جامع از پیشرفت فردی هر دانش‌آموز ارائه نمی‌کردند. اما با ظهور و پیشرفت تکنولوژی، ابزارها و روش‌های جدیدی برای ارزیابی پدید آمده‌اند که به معلمان کمک می‌کنند تا به طور دقیق‌تر و کارآمدتر دانش‌آموزان را ارزیابی کنند. به عنوان مثال، نرم‌افزارهای ارزشیابی آنلاین به معلمان امکان می‌دهد تا به سرعت و به آسانی آزمون‌ها و تکالیف را طراحی و نمره‌گذاری کنند. این نرم‌افزارها همچنین می‌توانند داده‌های ارزشمندی در مورد نقاط قوت و ضعف هر دانش‌آموز ارائه دهند که به معلمان کمک می‌کند تا برنامه‌های آموزشی خود را به طور موثرتری شخصی‌سازی کنند. علاوه بر این، ابزارهای بازخورد دیجیتال به معلمان امکان می‌دهد تا بازخورد فوری و دقیقی به دانش‌آموزان ارائه دهند. به عنوان مثال، دانش‌آموزان می‌توانند از طریق سیستم‌های مدیریت یادگیری (LMS) تکالیف خود را به صورت آنلاین ارسال کنند و معلمان می‌توانند مستقیماً روی کار آن‌ها نظرات و پیشنهادات خود را بنویسند. این امر به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا سریعاً از اشتباهات خود آگاه شوند و آن‌ها را اصلاح کنند. در مجموع، فناوری دیجیتال به معلمان کمک می‌کند تا فرآیند ارزیابی و بازخورد را به طور قابل توجهی ارتقا دهند. با استفاده از ابزارهای دیجیتال، معلمان می‌توانند تصویری جامع‌تر از پیشرفت فردی هر دانش‌آموز بدست آورند و بازخورد فوری و دقیقی به آن‌ها ارائه دهند که به نوبه خود منجر به بهبود یادگیری دانش‌آموزان می‌شود. علاوه بر این فرصت‌ها، فناوری دیجیتال همچنین می‌تواند برای بهبود مدیریت آموزشی، ارزیابی دانش‌آموز و ارائه منابع توسعه حرفه‌ای برای معلمان مورد استفاده قرار گیرد. با ادامه پیشرفت فناوری، احتمالاً شاهد نوآوری‌های جدید و هیجان‌انگیزی خواهیم بود که آموزش را برای همه دانش‌آموزان جهان متحول خواهد کرد.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 333 بازدید

نهاد حقوق بشری موسوم به «فمنا» از عمل‌کرد سازمان ملل متحد در قبال افغانستان انتقاد کرده و گفته است که زنان و دختران کشور برای اعاده‌ی حقوق خود همچنان به مبارزات و به اعتراضات‌شان ادامه می‌دهند. این نهاد با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نسبت به نشست دوحه در مورد افغانستان با حضور نمایندگان حکومت فعلی و به نمایندگان ویژه کشورها برای افغانستان واکنش نشان داده و رویکرد سازمان ملل در قبال افغانستان را «مشکل‌ساز» خوانده است. در ادامه آمده است: «در حالی‌که سازمان ملل متحد در حال آماده شدن برای تشکیل نشست بعدی فرستادگان ویژه در دوحه است، ما در همبستگی تزلزل‌ناپذیر با زنان شجاع افغانستان هستیم که به مبارزه برای حقوق خود و شنیده شدن صدایشان ادامه می دهند.» نهاد موسوم به فمنا تاکید کرد که مقامات سازمان ملل متحد برای تضمین مشارکت حکومت فعلی به افغانستان سفر می‌کنند و این سفرها، صدای زنان در این کشور تضعیف می‌شود و از مشارکت معنادار در این بحث‌های حیاتی حذف می‌شود. در اعلامیه آمده است که در ناامیدی زنان افغانستان، سازمان ملل متحد و جامعه‌ی جهانی در قبال افغانستان و همچنین عدم توجه مداوم آن‌ها به مطالبات و مشارکت معنادار زنان سهیم هستند. فمنا به نقل از زنان معترض افغانستان گفته است که اگر هدف اولیه‌ی نشست دوحه «عادی‌سازی حکومت فعلی» باشد، زنان آن را محکوم و تحریم می‌کنند. فمنا افزود که زنان افغانستان از هرگونه گفتگو که حکومت فعلی را مشروعیت ببخشد، خودداری خواهند کرد. در ادامه آمده است که زنان افغانستان در داخل و خارج از کشور از فرستادگان ویژه و جامعه‌ی جهانی خواسته‌اند که برای مشارکت جامعه‌ی مدنی در این نشست‌ها محکم بایستند و حکومت فعلی را از حق دیکته کردن شرایط مشارکت محروم کنند. این نهاد گفت که زنان افغانستان از سازمان ملل متحد و جامعه‌ی جهانی می‌خواهند که به جای آوردن حکومت فعلی به دوحه، آن‌ها را به دادگاه کیفری بین‌المللی کشانده و به‌خاطر جنایات‌شان علیه بشریت محاکمه شوند. در حالی این نهاد به نشست دوحه واکنش نشان می‌دهد که در آن از حضور نمایندگان احزاب و جریان‌های سیاسی و مدنی و به ویژه زنان افغانستان اسمی برده نشده و به‌جای آن از حکومت فعلی دعوت شده است.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 341 بازدید

اداره ملی امتحانات حکومت سرپرست اعلام کرده است که امتحان کانکور ۱۴۰۳ خورشیدی آغاز شده است. اداره ملی امتحانات با نشر خبرنامه‌ای گفته است که این آزمون صبح امروز (پنج‌شنبه، ۱۷ جوزا) در ۱۶ ولایت کشور آغاز شده است. در خبرنامه آمده است که روند ثبت‌نام داوطلبان کانکور در ولایات لوگر، پروان، کاپیسا،‌ پنجشیر، غزنی،‌ پکتیا، پکتیکا، زابل، بامیان، سمنگان، نورستان، بادغیس، هرات، غور، میدان‌وردک و کنر روز )سه‌شنبه، ۱۵ جوزا(، آغاز شده بود. مرحله‌ی اول تا ۱۹ جوزا ادامه خواهد داشت. مرحله‌ی دوم به روزهای اول و دوم سرطان در کابل برگزار خواهد شد. در مرحله‌ی سوم، به روزهای هفتم و هشتم سرطان، آزمون کانکور در ولایت‌های تخار، قندوز، بلخ، جوزجان، سرپل، فاریاب، ارزگان، بغلان، دایکندی و بدخشان برگزار می‌شود. در مرحله‌ی چهارم از ۱۴ تا ۱۶ سرطان آزمون کانکور ولایت‌های ننگرهار، لغمان، خوست، قندهار، هلمند، فراه و نیمروز اخذ خواهد شد. قابل ذکر است که اداره امتحانات حکومت سرپرست تا اکنون آماری منتشر نکرده است که چه تعداد دانش‌آموز در کانکور امسال شرکت می‌کنند. اما پس از حاکمیت حکومت سرپرست در افغانستان داوطلبان کانکور کاهش یافته است. باید گفت که هزاران دانش‌آموز پسر فارغ صنف دوازدهم در حالی آزمون کانکور را سپری می‌کنند که دختران در دومین سال پیهم از اشتراک‌ در این امتحان منع شده‌اند. حکومت فعلی در اوایل تسلطش بر کشور، آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را منع کرد. بیش از ۹۰۰ روز از ممنوعیت آموزش دختران در کشور می‌گذرد و میلیون‌ها شهروند خواستار بازگشایی مکاتب به روی فرزندان‌شان هستند‌.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 212 بازدید

ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم با صدور فرمان حکومت سرپرست، دو روز قبل وارد ۹۰۰دمین روز خود شد. شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی از دو روز به این طرف، کارزار دادخواهی برای دختران دانش‌آموز در افغانستان را به راه انداخته‌اند. کاربران شبکه‌های اجتماعی نسبت به ممنوعیت «غیر قابل توجیه» آموزش و تحصیل دختران ابراز نگرانی کرده و آن را به شدت محکوم کرده‌اند. ضیاء‌الدین یوسفزی، یک‌ کاربر در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که ممانعت از حضور ۴.۳ میلیون دختر در مکتب ضایعه جبران‌ناپذیر برای خودشان، خانواده‌ها و‌ کشورشان است. سارا یکی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی، نوشته است: «۹۹۰ روز است که دختران از حق تحصیل و آموزش محروم هستند، این بی‌عدالتی باید پایان یابد.» داوود محمدی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که منع آموزش دختران، افغانستان را به چند قرن عقب خواهد برد. او از سران حکومت سرپرست خواست که به دختران و زنان افغانستان اجازه دهد تا به آموزش بگردند و افغانستان به آموزش دختران نیاز دارد. باید گفت که این کارزار برای پایان دادن به ممنوعیت آموزش دختران در حالی به راه افتاده که حدود ۵۳۰ روز از محرومیت دختران از حق تحصیل و رفتن به دانشگاه‌ها نیز می‌گذرد. این در حالی است که حکومت سرپرست در ماه‌های نخست ورودشان به کابل، دختران بالاتر از صنف ششم را از آموزش محروم کرده و سال دوم حاکمیت‌شان درب دانشگاه‌ها به‌روی دختران را بستند. کاربران شبکه‌های اجتماعی در حالی این خواست‌ها را برای رفع ممنوعیت آموزش دختران مطرح‌ می‌کنند که انتظار می‌رود در نشست سوم دوحه در پایان ماه جاری میلادی، موضوع آموزش دختران یکی از خواست‌های مهم جهان از حکومت فعلی باشد.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 223 بازدید

مارتین گریفیتس، معاون دبیر کل سازمان متحد در امور بشردوستانه و هماهنگ‌کننده کمک‌های اضطراری برای افغانستان می‌گوید که حکومت سرپرست بر تعهدات‌شان در زمینه تامین حقوق بشر عمل نکرده‌اند و جامعه‌ی جهانی دیگر امیدی از این حکومت ندارد. آقای گریفیتس این اظهارات را در افتتاحیه‌ای نشست توجیهی شورای امنیت مطرح کرده و گفت که حکومت فعلی پس از تسلط دوباره بر افغانستان، تعهداتی را در مورد تامین حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان به جامعه‌ی جهانی سپرده بودند. به گفته‌ی وی، حکومت فعلی به این تعهدشان عمل نکرده و جامعه‌ی جهانی دیگر امیدی به این حکومت ندارد. معاون دبیر کل سازمان ملل تاکید کرد: «من از طرف دبیر کل به کابل رفتم تا با حاکمان فعلی صحبت کنم. یک عمر در افغانستان به این صورت کار کرده بودم. ما در آن زمان امیدهایی داشتیم، در واقع تعهدات کتبی داشتیم که چگونه می‌توانیم با حکومت فعلی پیش برویم. این امیدها از بین رفته است.» او افزود که حکومت فعلی طی بیش از دو سال گذشته یکی پس از دیگر احکامی را علیه زنان و دختران در افغانستان صادر کرده است. وی که ماموریتش در اخیر ماه جاری میلادی به پایان می‌رسد، گفت که جامعه‌ی جهانی به نمایند‌گی از مردم افغانستان روی مسایلی زیادی با حکومت فعلی به توافق نرسیده است. این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره‌شان بر افغانستان، ده‌ها حکم «تبعیض‌آمیز» را علیه زنان و دختران در کشور صادر کرده است. حکومت سرپرست در کنار محرومیت زنان و دختران از آموزش، آنان را از کار در نهادهای داخلی و بین‌المللی نیز منع کرده است. به‌رغم نگرانی جامعه‌ی جهانی مبنی بر نقض حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان از سوی حکومت فعلی در افغانستان، اما این حکومت مدعی تامین حقوق زنان در کشور است.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 277 بازدید

رینا امیری، نماینده ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان می‌گوید که در دیدارش با نمایندگان چندین کشور بر مشارکت معنادار زنان و جامعه مدنی افغانستان در نشست سوم دوحه تاکید کرده است. خانم امیری در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که با نمایندگان کشورهای امارات متحده عربی، بلجیم، قطر، فرانسه و کانادا نشست‌های مهمی داشته است. وی تاکید کرد که در این دیدارها بر حضور معنادار زنان و جامعه مدنی افغانستان در نشست سوم دوحه تاکید کرده است. باید گفت که قرار است این نشست با میزبانی آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد و اشتراک نمایندگان ویژه کشور‌ها در امور افغانستان تا کمتر از یک ماه دیگر برگزار شود. حکومت سرپرست هم به نشست سوم دوحه در مورد افغانستان دعوت شده است. این در حالی است که شماری از گروه‌های زنان معترض با صدور قطع‌نامه‌های گفته‌اند که برگزارکنندگان نشست دوحه از «لابی‌گران حکومت فعلی» در این نشست دعوت می‌کنند و همه با هم روی یک میز به مذاکره می‌نشینند. آنان از برگزارکنند‌گان نشست سوم دوحه خواسته‌اند تا به‌ جای حکومت فعلی، نمایند‌گان اصلی زنان افغانستان را در این نشست دعوت کنند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 209 بازدید

سازمان امنیت و همکاری اروپا در نشستی در اتریش از حق آموزش و اشتغال زنان افغان حمایت کرد و از جهان خواسته است برای حل این مشکل گام‌های عملی بردارد. این سازمان با برگزاری نشستی تحت عنوان «حقوق زنان افغانستان، مشکل منطقه‌ای با تاثیر جهانی» گفته است که چالش‌های زنان افغان پیامدهای گسترده برای ثبات و امنیت منطقه‌ دارد. نشست سازمان امنیت و همکاری اروپا با حضور نمایندگان و کارشناسان کشورهای مختلف در مقر ویانا، پایتخت اتریش، با محوریت چالش‌های زنان افغان برگزار شد. این نشست از سوی مقدونیه شمالی به عنوان رییس دوره‌ای سازمان امنیت و همکاری اروپا برگزار شد. در این نشست بر راهکارهای عملی برای توانمندسازی زنان افغان و کاهش چالش‌های آنان تاکید شد. این سازمان با نشر اعلامیه‌ای گفته است که از حقوق زنان افغان به‌ویژه حق آموزش و اشتغال آنان حمایت می‌کند و خواهان حمایت و همکاری پایدار بین‌المللی است. همچنین منیژه باختری، سفیر افغانستان در اتریش نیز در این نشست حضور داشته و در مورد وضعیت زنان و دختران در حاکمیت حکومت سرپرست صحبت کرد. خانم باختری در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که وضعیت افغانستان پیامدهای غیرقابل انکاری برای جهان دارد. او تاکید کرد که این وضعیت تهدیدهای فزاینده‌ی امنیتی برای منطقه، سازمان امنیت و همکاری اروپا و فراتر از آنرا ایجاد می‌کند. سفیر افغانستان در اتریش، بر حمایت از توان‌مندسازی زنان در افغانستان تاکید کرده و گفته که حمایت از زنان افغانستانی کمک مستقیم به مبارزه با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و جنایت‌های سازمان‌یافته می‌کند. این در حالی است که حکومت سرپرست از حدود سه‌سال به این طرف، با ممنوعیت حق آموزش و اشتغال زنان افغان، تمامی حقوق اساسی زنان را نقض کرده است. جهان به‌رغم تاکید برای تامین حقوق زنان، حکومت سرپرست تا اکنون از موضع زن‌ستیزانه خود عقب نرفته است. این سازمان گفته که چالش‌های زنان افغان اعم در بخش آموزش، مراقبت‌های صحی و اشتغال، پیامدهای گسترده بر امنیت منطقه خواهد داشت. سازمان همکاری و امنیت اروپا با فراخوانی بر تداوم همبستگی جامعه جهانی برای حمایت از حقوق زنان و دختران افغان تاکید کرد.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 360 بازدید

خالقِ هستی؛ حاکم الأزل و الأبد، کَون و مکان را به قدرت کامله خود از عدم بیافرید. در سلسله آفرینش، انسان را به عنوان شاهکار آفرینش خیلی بعدها آفرید. بعد آدمی را به گروه‌های متعدد رده بندی کرد تا آن‌ها را دلیلی گردد جهت شناخت بیشتر از همدیگر. قشنگ‌تر از همه این که آدمی‌زاد را در دو جنس زن و مرد خلق کرد تا مکمل و متمم همدیگر باشند و دلیلی برای آرامش همدیگر. زن و مرد را به سانِ دو سوی تناظر جسد آدمی آفریده و بسان دو بال پرنده قرینِ هم آفرید تا در پرواز؛ ترکیبی از دو قدرت باعث پر زدن در بلندای آسمان باشد. قرار بر این است ‌که کنار هم رشد کنند و از آنجا که مکمل همدیگر اند قطعات معمای تصویر زندگی را با هم کنار هم بگذارند که این خود نه تنها نیازمند بلوغ جسمی و جنسی  است، بلکه مستلزم دانش، مهارت‌ها و ذهنیت عالی زندگی نیزاست که بلوغ فکری و ذهنی می‌خواهد. راه رسیدن به بلوغ را روزگار با واقعه‌های صد لمحه به پیش و هزار لمحه به گذشته‌های دور، گاه به نفع این گاه به نفع آن، گاه در این ورا و گاه در آن ورا می‌چرخاند. در این چرخش عجیب هستی، زندگی هر فرد حال خوش و ناخوشی دارد که صفحه روزگار را گهگاهی مطلقا سیاه و سفید می‌سازد، که گاه این گونه نیست و به نحوی در خط سیرِ در حرکت است که ترکیبی از سیاه و سفید را شامل می‌گردد. از زندگی‌‌ای می‌نویسم که گاه سیاه است و گاه سفید و هرازگاهی هم رگه‌هایی از رنگ در آن نمایان می‌گردد. از زندگی‌های پیچیده در هاله‌ا‌ی از ابهام و هزارتویی، داستانِ امید را در قالب واژه‌ها می‌ریزم و این‌گونه توصیف می‌نمایم. در بیکران زندگی نالان و سرگشته و پریشان حال و با پاهای بی رمق به دنبال خوشبختی‌هایی‌که روزگاریان دزدیده با فریادهایی ‌بسان آوای قناری اندر قفس، به دنبال رویاهایی‌که به عنوان یک انسان باید داشته باشم. چه زیاد اند عده‌‌ای که از این نوای غم من سرود خوشی می‌شنوند و نهایت لذت می‌برند. حال همه یکسان است اما سوا، واقعا که در شهر پر جمعیت ما تماشا دارد تنهایی دسته جمعی آدم‌ها؛ دقیق زمانیکه یکی تن بسمل‌اش را خودش به دوش کشیده و روانه درمانگاه می‌گردد. هرازگاهی بی محابا به حرف‌های همگان، به زخم زبان‌ها، به نیشخند‌های زهراگین، به نگاه‌های شماتت بار؛ نگاه‌های زهراگینِ از جنس زهر افعی و کبرا، برخوردهای تلخِ که کام آدمی را تا ابد تلخ می‌سازد، همه و همه رفتارهایی‌ که حسی چون تلخی یک شکست را در وجود آدمی زنده می‌کند؛ عده کثیری زندگی را سر می‌کنند‌ و من هم از این قاعده مستثنی نیستم. گاه باید اتفاق‌های بد در زندگی‌مان رخ دهد تا برای ادامه انگیزه پیدا شود، تا به عمق مسئله پی برده شود و تفهیم شود که با خویشتن چند چندیم؟ مشقت‌های روزگار، شرایط ناخوش و طاقت فرسا از آدمی، انسانی می‌سازد که کوهی از الماس به یک ناخن آن نمی‌ارزد. هیچ خوشی و موفقيتی از باد هوا حاصل نمی‌گردد. مولانای بزرگ در این مورد می‌نویسد: هرکه رنجی دید گنجی شد پدید هرکه جِدی کرد در جَدی رسید حال دوران در هر برهه‌ی زمانی یکسان نمی‌ماند؛ گاه در قعر پستی هستیم و گاه در اوج بلندی‌ها. آنچه مهم است این است که صادقانه با خویشتن آن امیدی را که همه در صدد دزدیدن‌اش هستند، نگه‌داریم و رویاهای‌مان را دنبال کنیم. چقدر خالق ما مهربان و نهایت با رحم است که این تلاش راهم برای‌مان اجر نصیب می‌کند. اینجای نوشته‌ام یاد قطعه‌‌ای از کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو افتادم: «هیچ قلبی تازمانی‌که در جستجوی رویایش باشد، هرگز رنج نمی‌برد چون هر لحظه جستجو، لحظه ملاقات باخداوند و ابدیت است.» ( کیمیاگر، پائولو کوئیلو). اما نمی‌دانم چرا به طرز عجیب و رمز آلودی این اواخر این پستی‌ها در روزگار من و هم‌نوعان‌ام رنگ درشتی پیدا کرده و برجسته شده است. به شرح اندک به روایتی از زندگی در روزگار خویش دوست دارم این‌گونه بنویسم: بی نهایت خسته‌ام، با گام‌های بی رمق و چشمانی‌که دیریست برق خوشی در آن هویدا نیست و زیر آن چشم‌ها را سیاهی چون ظلمت روزگارم رنگ بسته است. با موهای ژولیده؛ جوانِ در اوج جوانی اما فرتوت و با ذهنی آشفته‌تر از ظاهرم در صدد رهایی از این حال خویشتن هستم. این حال زار من است و می‌خواهم به ذهن آشفته‌ام سر وسامان بدهم اما امان از اندکی آرامش که من‌را در برگیرد. با همین حال نه چندان خوش که داشتم به صفحات اجتماعی سرز زدم تا ببینم در دنیای بیرون از جسم من چه خبر است؟ امیدوار بودم خبرهای امیدوارکنند‌ه‌‌ای بشنوم اما دریغ از یک خبر خوشحال کننده در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی. درست مثل زندگی حقیقی خودم در هم برهمی عجیبی خیمه زده بر کلیه جوامع بشری. مگر می‌شود خوشحال شد؟ دقیق زمانی‌که سر خط خبرها نوید از جنگ است و خونریزی، نوید از قتل است و کشتار، نوید از ظلمت است و ستم. انسان در مقابل انسا‌ن برای منفعت‌هایی چون شخصی، گروهی، قبیلوی و یا هم ایدئولوژیکی. سر از جستجوی امیدواری از بیرون کشیده و دوباره وارد دنیای پرآشوب خودم شدم که به مراتب آرام‌تر از طوفان‌ها و هیاهوی موجود در این کره خاکی بود. با خویش به فکر رفتم در مورد خویشتن و سر صحبت گرفتم که زندگی من در این هستی چه فراز و فرود‌هایی را داشته و دارد‌. این منم، رمزیه فانی، دانشجوی سال چهارم یکی از بهترین رشته‌های تحصیلی (علوم سیاسی). می‌توانستم فارغ التحصیل باشم اما نتوانستم. چون منتظرم تا امر ثانی دولتی برسد که من و سایر دختران سرزمینم را محروم از حقوق انسانی و طبیعی کرده است. این من با رویاها و آرزوهای بلند و بالا هستم که هرازگاهی از جانب عده‌‌ای از اطرافیان خویش دیوانه خطاب می‌شوم، چون همه به یک باور اند که تاب آوردن شرایط روزگار در این دودمان با این وضعیت سخت، ذیق و دشوار است. چه رسد به این که بخواهیم رشد و پیشرفت هم داشته باشیم. دروغ چرا، این فکر و خیال گاه و ناگاه به ذهن خودم هم رژه برپا می‌کند. بویژه زمانی‌که بیرون از منزل هستم و از آنجا که من اکثرا روزانه بیرون از خانه هستم و مصروف دروس در رشته قابلگی، برای همین بیشتر و بیشتر این افکار عین موریانه می‌افتند به مغز من را نابودم می‌کنند. در مورد انستیتوت گفتم، به یادم آمد تا حالا شده شکنجه روحی را هر روز و هر ثانیه تحمل کرده باشید؟ برای من رفتن به انستیتوت دقیقا از همان مسیر و راهی که می‌رفتم به دانشگاه، دست کمی از زجرآورترین شکنجه ندارد. خیلی دشوار است برایم یادآوری شکست. هربار برایم این را یادآوری می‌کند که شاید این مسیر جدید هم به پایان نرسد درست مثل رشته دانشگاهی‌ام اما با این وجود، کجاست تا تسلیم شدن. بعضی مواقع احساس می‌کنم روح خسته و فرتوت من در اوج جوانی به پیری رسیده و شاید نتواند بیشتر از این تحمل کند و دیگر نتواند قلبم بتپد. و گاه این فکر عین خوره به جانم می‌افتد که چرا این وضع و تا چه زمانی؟ خیلی سخت است وقتی می‌توانستم لیسانسه علوم سیاسی باشم اما تازه دانشجوی رشته جدید تحصیلی شده‌ام و در یک مسیر کاملا جدید قدم گذاشتم ولی خوب کجای زندگی کردن در جغرافیای سرزمینی مثل افغانستان و حتی جهان ناپایدار امروز قابل پیش‌بینی است که زندگی من  باشد. زندگی زیر سایه حکومتِ در لایه ابهام با چهره‌های مبهم و نامنوط به جایگاه مربوطه و صد البته نفهمی شرم آورِ آراسته با صد رسته، دست کمی از عذاب جان‌کاه ندارد. این را می‌نویسم چون این تنها من نبودم که دانشگاهم از دست رفت و حتی وظیفه‌ام را از دست دادم. بلکه عده زیادی تقاص پرداختند، این‌که بر مبنای چه گناه و خطایی هیچ یک حتی خود نمی‌دانم، و بالی برای پرواز از این گلستان برای پناه بردن و فرار کردن از سرمای مفرط هم ندارم. و بعضی‌ها هم چون بلبلان در خزان، به ناچار ترک آشیانه و گلشن کردند و به مهاجرت رو آرده‌اند. حالا به هر نحوی، هرکسی می‌خواست از این شرایط خودش را نجات دهد و این حال زندگی را تغییر دهد. این که با کاربرد کدام واژگان و با استفاده از کدام قاموس اسلحه‌ام را آماده کرده و ظالمان دوران را به رگبار ببندم را خود هم نمی‌دانم. مگر می‌شود منی که به این کوچکی هستم و دانش ناچیز دارم، شرایط کشوری را درک کنم و اتفاقات پی‌هم آن را بپذیرم در حالی‌که دنیا ادعای درک نکردن دارد و ادعای غیر قابل پیش‌بینی بودن شرایط در این سرزمین. در نهایت دوست دارم بنویسم، ما نسل پر رنج و پر از فغان سرزمین کهن با تاریخ و ادب رسا که متاسفانه چون سرزمین رنج تبلور نموده و چون عروسک،‌ به دست شیادان روزگار دست به دست می‌شود. عجیب نیست اگر در طول تاریخ بارها در عین موقعیت قرار گرفتیم. شاید در جمع ما هستند کسانی‌که دل بسته اند به تکرار کردن تاریخ دریک برهه مشخص زمانی و این چنین ادوار باطل با فواصل کم‌ترو زیادتر. اگر چه حال دوران یکسان نیست اما یک نکته قابل بررسی و تفکرعمیق است. آن این که چرا مردمان این سرزمین مدام دور باطل تاریخ را تکرار می‌کنند؟ شاید برای این که تمرکز همواره بر فرصت تفکر، تدبر و تعقل نبوده و در عوض تمرکز عمیق‌تر روی ایدئولوژی سازی و قوم‌گرایی بوده است. با آن‌که تحقیقات اخیر سرزمین من را ناامید کننده‌ترین سرزمین‌ها معرفی نموده است با آن‌هم امید بران است که بار دیگر آفتاب خوشبختی از افق آن طلوع کند و از این رو  این دوره تکرار به تکرار تاریخ رو به اتمام است و در افق، نمایی از پیروزی و شادمانی جلوه‌گر گردیده است. بنابراين از تمام بلبلان مهاجر و مقیم این گلشن چون بوی بهار مسرانه می‌طلبم تا امید از دست نداده و در برابر سرمایه‌ای سرد و تاریک مقاومت نموده و برای بهار سبز و خرم پیشرو کاری کنند و امیدی داشته باشند. نویسنده: ر.ف هما

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 201 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری افغانستان دارای تاریخچه طولانی هنجارها و آداب و رسوم مردسالارانه و پدرسالارانه است که چالش‌های مهمی را برای پیشبرد حقوق زنان و به رسمیت شناختن کمک‌های‌شان به جامعه ایجاد کرده است. علی‌رغم پیشرفت‌های صورت گرفته در دهه‌های اخیر، موانع اجتماعی متعدد همچنان مانع تلاش‌ها برای تکریم زنان در افغانستان می‌شود. در شماره‌های پیشین این مقاله موانع فرهنگی تکریم زنان در افغانستان را نام گرفتیم. اگر چه تمام آن موانع فرهنگی در جامعه افغانستان ریشه دوانده است و به‌نوعی موانع اجتماعی افغانستان نیز گفته می‌شود. امّا ما در این شماره چند چالش بزرگ دیگری را پی می‌گیریم که در اجتماع افغانستان دیده می‌شود. چالش‌های اجتماعی تکریم زنان در افغانستان ۱. ترس از واکنش و انگ اجتماعی: اکثر زنان افغان به‌مانند مردان ظهور اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ندارند و عدّه‌ا‌ی از آنان حتی کوچکترین تلاش و تقلا در راستای احقاق حقوق‌شان نمی‌کنند. با این وجود، زنانی هستند که حاضر اند تمام قدرت و توان خود را در راه ایجاد جامعه عادلانه صرف کنند. امّا بسیاری از این زنان که هنجارهای سنتی جنسیتی را به چالش می‌کشند یا خواهان برابری و احترام بیشتر برای زنان در جامعه هستند که اغلب با طیف وسیعی از واکنش‌های منفی و انگ‌زنی از سوی بخش‌های محافظه‌کار جامعه روبرو می‌شوند. این واکنش‌ها می‌توانند شامل موارد زیر باشند: آزار و اذیت کلامی: زنان فعال فرهنگی ممکن است مورد توهین، تمسخر، و تهدید کلامی قرار بگیرند، به ویژه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی. این آزار و اذیت می‌تواند شامل اهانت‌های جنسی، تهمت، و تلاش برای بی‌اعتبار کردن دستاوردها و نظرات آن‌ها باشد. ارعاب: زنان ممکن است با ارعاب و تهدید به خشونت فیزیکی برای ساکت کردن و منصرف کردن آن‌ها از بیان نظرات و پیگیری اهداف‌شان روبرو شوند. این ارعاب می‌تواند شامل تعقیب و گریز، آزار و اذیت مجازی، و تهدید به آسیب رساندن به خودشان یا عزیزان‌شان باشد. خشونت فیزیکی: در موارد شدید، زنانی که از هنجارهای سنتی تبعیت نمی‌کنند یا خواهان برابری هستند، ممکن است قربانی خشونت فیزیکی شوند. این خشونت می‌تواند شامل حمله فیزیکی، آزار جنسی، و حتی قتل باشد. طرد اجتماعی: زنانی که مصرّ رسیدن به آرمان بلند فرهنگی خود هستند و به هیچ وجه حاضر نیستند از فعالیت‌های مؤثر فرهنگی خود دست بکشند، ممکن است از سوی خانواده، دوستان و جامعه خود طرد شوند، زیرا انتخاب‌های آن‌ها با هنجارهای سنتی جامعه افغانستان مطابقت ندارد. این طرد اجتماعی می‌تواند منجر به احساس تنهایی، انزوا و افسردگی شود. تمام این واکنش‌های منفی و انگ‌زنی می‌توانند تأثیر مخربی بر زندگی زنان داشته باشند. ترس از آزار و اذیت، ارعاب و خشونت می‌تواند زنان را از بیان آزادانه نظرات خود، دنبال کردن علایق خود، فعالیت‌های خوب فرهنگی و مشارکت کامل در جامعه باز دارد. این امر همچنین می‌تواند به اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات سلامت روان منجر شود و این افراد را به‌سوی نابودی سوق دهد. بنابر این، واکنش منفی و مخرّب اجتماع به تعبیر دیگر انگ اجتماعی که متوجه زنان فعال فرهنگی-اجتماعی هستند، نه تنها فعالیت‌های حقوقی آنان را متوقف می‌کند، بلکه احتمال آن است زندگی آنان را به نابودی بکشاند. مهم است به یاد داشته باشیم که این واکنش‌ها نماینده کل جامعه افغانستان نیست. افراد و گروه‌های زیادی وجود دارند که از زنانی که به دنبال برابری و احترام هستند حمایت می‌کنند. با وجود چالش‌ها، زنان همچنان به مبارزه برای حقوق خود و ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر و برابرتر ادامه می‌دهند. مبارزه با ترس از واکنش و انگ به تلاش‌های مداوم برای افزایش آگاهی، آموزش و ترویج برابری و احترام برای همه افراد، صرف نظر از جنسیت آن‌ها، نیاز دارد. با ایجاد فضایی امن و حمایتی برای زنان که از هنجارهای سنتی تبعیت نمی‌کنند یا خواهان برابری هستند، می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم تا صدای خود را به گوش برسانند و به پتانسیل کامل خود در جامعه دست یابند. ۲. نبود الگوی مناسب یکی از چالش‌های اساسی زنان افغانستان در مسیر توانمندسازی و پیشرفت، سپس تحقق کرامت ایشان در جامعه افغانستان، فقدان الگوهای مناسب و تاثیرگذار است. کمبود زنانی که بتوانند در عرصه‌های مختلف به عنوان الگوی شایسته و الهام‌بخش برای نسل‌های جوان عمل کنند، مانعی بر سر راه باور به توانایی‌ها و دستاوردهای زنان افغان ایجاد می‌کند. در جامعه‌ای که زنان حضور پررنگی در عرصه‌های عمومی ندارند و یا دستاوردهای‌شان به درستی بازتاب داده نمی‌شود، این تصور غلط القا می‌شود که مشارکت و تلاش زنان ارزشمند یا قابل توجه نیست. این امر نه تنها انگیزه و امید زنان جوان را برای تلاش و پیشرفت کاهش می‌دهد، بلکه مسیر رسیدن به جامعه‌ای که در آن کرامت و ارزش زنان به طور کامل مورد احترام قرار گیرد را نیز دشوارتر می‌کند. راهکارهای ذیل برای مقابله با این چالش پیشنهاد می‌شود: شناسایی و برجسته‌سازی زنان موفق: اینطور نیست که زن موفق و شایسته‌ای که بتواند الگوی دیگر زنان افغان باشد، وجود نداشته باشد. بدون شک، در افغانستان زنانی هستند که در زمینه‌های مختلف مانند علم، ورزش، هنر،  کارآفرینی و فعالیت‌های اجتماعی موفقیت‌های چشمگیری کسب کرده‌اند.  شناسایی و معرفی و بولدسازی این زنان به عنوان زنان موفق و الگو می‌تواند از سویی باعث ایجاد انگیزه و امید در زنان جوان و از سوی دیگر تحقق کرامت زنان در جامعه افغانستان شود. حمایت از حضور زنان در رسانه‌ها: ارائه تصویری مثبت و واقعی از زنان در رسانه‌ها و انعکاس دستاورها و موفقیت‌های آنان می‌تواند به تغییر نگرش‌ها و ایجاد باور به توانایی‌های زنان کمک کند. ایجاد برنامه‌های آموزشی و حمایتی: ارائه برنامه‌های آموزشی و حمایتی برای زنان تا مهارت‌ها و توانایی‌های خود را ارتقا دهند و در مسیر موفقیت گام بردارند، می‌تواند به توانمندسازی آنان و ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر کمک کند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 219 بازدید

مرکز جهانی مسوولیت حفاظت در گزارشی تازه نوشته است که مردم افغانستان با نقض سیستماتیک حقوق بشر از سوی حکومت سرپرست مواجه‌اند. این مرکز با نشر گزارشی گفته است که هرگونه تلاش برای عادی‌ازی روابط با حکومت سرپرست باید مشروط به رعایت حقوق بشر و حقوق زنان در افغانستان باشد. مرکز جهانی مسوولیت حفاظت تاکید کرد که فرمان‌های حکومت فعلی درباره زنان و دختران در افغانستان «سرکوبگرانه» بوده و آزادی عقیده، بیان و فرصت‌های شغلی در افغانستان به شدت محدود شده است. در ادامه آمده است که زنان و دختران از جمله هزاره‌ها، پس از بازداشت‌های خودسرانه توسط حکومت فعلی مورد بدرفتاری و خشونت قرار گرفته‌اند. این نهاد با اشاره به حملات به اماکن شیعیان افغانستان گفته است که اقلیت‌های قومی و مذهبی، به ویژه هزاره‌های شیعه همچنان به طور سیستماتیک هدف حملات قرار می‌گیرند. طبق این گزارش، هدف قرار دادن اقلیت‌های قومی و مذهبی در افغانستان نشان می‌دهد که حکومت فعلی نمی‌توانند یا نمی‌خواهند از جمعیت‌های آسیب‌پذیر محافظت کند. باید گفت که در حال حاضر هیچ نهاد ملی مستقلی برای مستندسازی نقض حقوق بشر به دلیل از بین رفتن نهادهای کلیدی، از جمله کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و دفتر لوی سارنوالی، وجود ندارد.

ادامه مطلب