برچسب: اخراج اجباری

14 ساعت قبل - 73 بازدید

میرویس عزیزی، تاجر شناخته‌شده‌ی افغانستان و رییس «بنیاد عزیزی» درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که یک میلیارد افغانی به مهاجران اخراج‌شده از ایران کمک می‌کند. آقای عزیزی امروز (پنج‌شنبه، ۱۹ سرطان) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «اخراج اجباری هم‌وطنان ما از ايران و وضعيت ناهنجار بشری‌ای كه در نتيجه‌ی آن به‌بار آمده است، مرا عميقا متأثر و غمگين ساخته است.» وی افزوده است: «من ضمن اينكه توجه و رسيدگي نهادهای مسول ملي و بين‌الملل را به اين فاجعه انسانی خواهانم، از جانب بنياد عزيزی كمک‌های عاجل به ارزش يک ميليارد افغاني را منظور نموده‌ام.» وی در ادامه تاکید کرده است: «به همكاران خود در بنياد عزيزی دستور داده‌ام تا بلافاصله به ولايت هرات سفر نموده و در قسمت رسانيدن كمک‌ها اقدام عاجل نمايند.» میرویس عزیزی همچنین خواستار رسیدگی نهادهای مسئول ملی و بین‌المللی به این «فاجعه‌ی انسانی» شده است. قابل ذکر است که اخراج گسترده‌ی مهاجران از ایران، نگرانی‌ها از تشدید بحران بشردوستانه در افغانستان را افزایش داده است. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان می‌گوید که بسیاری از پناهندگان بد‌ون هیچ چیزی وارد افغانستان می‌شوند و نیاز به حمایت فوری دارند. نهادهای بین‌المللی می‌گویند که سیستم بشردوستانه با توجه به کمبود بودجه، تحت فشار شدید قرار دارد و نیازهای بازگشت‌کنندگان فراتر از منابع موجود است. سازمان ملل متحد و نهادهای بین‌المللی خواستار کمک‌های مالی فوری برای رسیدگی به مهاجران و جوامع میزبان آنان شده است. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند.

ادامه مطلب


18 ساعت قبل - 77 بازدید

هانا نیومن، عضو پارلمان اروپا، اخراج مهاجران افغانستان از ایران را «شکست جمعی و جنایت در حال وقوع» عنوان کرده و می‌گوید که ایران این مهاجران را «به جهنم» اخراج می‌کند. خانم نیومن در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «این مهاجرت نیست؛ این اخراج با زور، مقیاس و ترور است. بدون بررسی قانونی، بدون دسترسی به پناهندگی، بدون روند قانونی.» همچنین وی در پیوند به اظهارات سه سال قبل اتحادیه اروپا که گفته بود مهاجران افغانستان می‌توانند به ایران بروند، آن را «ریاکاری» خوانده است. او در بخشی از پیامش افزوده است که ایران یکی از امضاکنندگان اسناد ملل متحد در امور پناه‌جویان است و اقدام این کشور در خصوص اخراج اجباری مهاجران افغانستان، اخراج جمعی و غیرقانونی است. او در ادامه افزوده است: «این فقط هرج و مرج پس از جنگ نیست. این سیاست عمدی دولت ایران است.» هانا نیومن با انتقاد از رویکرد اتحادیه اروپا در قبال مهاجران افغانستان افزوده است، در حالی که افرادی با ویزه‌های معتبر، مدارک تحصیلی و حتی کودکان، از خانه‌های‌شان بیرون کشیده می‌شوند، در مرز رها می‌شوند، اسناد شان پاره می‌شود؛ اما اتحادیه اروپا سه سال قبل گفت: «آنان (پناه‌جویان افغانستان) در ایران در امان خواهند بود و افغان‌ها باید به دنبال حمایت منطقه‌ای باشند.» او در این رشته نوشتار تصریح کرده است: «ایران میزبان امنی نیست، پاکستان خط قرمز را نگه نخواهد داشت و حکومت سرپرست هیچ‌کس را دوباره ادغام نخواهد کرد.» هانا نیومن افزوده است که زنان پناه‌جوی افغانستان به زیر حاکمیت ساختاری بازگردانده می‌شوند که وجودشان را حذف می‌کند. او تاکید کرده است: « این بازگشت نیست. این رها شدن است! بدون غذا و بدون مدارک. زنان مجرد به دلیل نداشتن سرپرست مرد از سرپناه محروم می‌شوند.» از طرفی هم این عضو پارلمان اروپا خواستار بودجه فوری کمیشنری عالی پناهندگان سازمان ملل متحد و سازمان بین‌المللی مهاجرت برای رسیدگی به مهاجران افغانستان شده است. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند.

ادامه مطلب


21 ساعت قبل - 63 بازدید

نصیراحمد فایق، سرپرست نمایند‌گی دایمی افغانستان در سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بازگشت مهاجران از ایران باید در صورت امکان داوطلبانه، ایمن و همراه با کرامت انسانی باشد. آقای فایق روز (چهارشنبه، ۱۸ سرطان) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نسبت به «اخراج اجباری، رفتارهای غیرانسانی، توهین‌آمیز و تحقیرآمیز» با مهاجران افغانستانی در ایران ابراز نگرانی کرده است. همچنین وی در پیامش با اشاره به اخراج مهاجران اهل افغانستان، «چه دارای مدارک قانونی و چه بدون مدارک» تاکید کرده است که وضعیت مهاجران به‌صورت کتبی به مراجع مربوط اطلاع داده شده است. وی در بخشی از پیامش افزوده است که تداوم نپرداختن حقوق، اخاذی پول و رفتارهای تحقیرآمیز با مهاجران افغان، مغایر با اصول انسانی و اسلامی است. این در حالی است که نادر یاراحمدی، مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت امور داخله ایران، اعلام کرده که از ابتدای سال جاری تا کنون، بیش از ۷۱۷ هزار مهاجر افغان از ایران خارج شده‌اند. همچنین اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد نیز گفته که تا پایان ماه جون سال جاری میلادی، نزدیک به ۹۴۹ هزار مهاجر افغان به کشور بازگشته‌اند. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند.

ادامه مطلب


2 روز قبل - 60 بازدید

تاج‌الدین اویواله، نماینده یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در افغانستان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که وضعیت مهاجران در مرز با ایران دشوار است. آقای اویواله این اظهارات را روز (سه‌شنبه، ۱۷ سرطان) با نشر یک نوار تصویری در حساب کاربری ایکس خود مطرح کرده و گفته است که روزانه حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار تن در حال بازگشت از ایران هستند. قابل ذکر است که در روزهای اخیر هزاران تن در مرز اسلام‌قلعه بدون دسترسی به سرپناه، خدمات بهداشتی یا غذایی در وضعیت بحرانی به‌سر می‌برند. محمدصادق معتمدیان، والی تهران، گفته که روند بازداشت و اخراج مهاجران افغان چهار برابر افزایش یافته است. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 85 بازدید

سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده است که رسیدگی به نیازهای صحی بی‌‌پیشینه زنان و کودکان مهاجر برگشته از ایران و پاکستان در مرزهای افغانستان، نیازمند حمایت و کمک فوری است. این سازمان با نشر گزارشی نگرانی شدید خود را نسبت به نیازهای صحی مهاجران کشور به ویژه زنان و کودکان که به گونه بی‌سابقه‌ از ایران و پاکستان به افغانستان باز می‌گردند، ابراز کرده و گفته است که از ماه اپریل سال جاری میلادی تا اکنون، بیش از ۸۳۶ هزار نفر از طریق گذرگاه‌های رسمی افغانستان از جمله اسلام‌قلعه، تورخم، میلک و سپین‌بولدک به کشور بازگشته‌اند. سازمان جهانی بهداشت در ادامه تاکید کرد: «بازگشت‌کنندگان که شامل زنان حامله، مادران با کودکان و کودکان بدون سرپرست هستند، تنها با آن‌چه در دستان‌شان دارند، باز می‌گردند. بسیاری از آنان نیاز فوری به خدمات صحی، غذا و سرپناه دارند.» این سازمان در ادامه افزوده است که با حمایتش، تیم‌های صحی موارد زیادی از زخم‌ها، عفونت‌ها، کم‌آبی و سوءتغذیه را، به‌ویژه در میان کودکان و سالمندان، در مرزهای افغانستان ثبت کرده‌اند. بر اساس این گزارش، تا اکنون به بیش از ۸۴ هزار تن در گذرگاه‌های مرزی و مراکز خوش‌آمدگویی خدمات صحی ابتدایی ارائه شده است. در همین حال داکتر ادوین سنیزا سالوادور، نماینده سازمان جهانی بهداشت می‌گوید: «ما با افزایش شمار مادران، کودکان و سالمندانی روبه‌رو هستیم که مریض، ناتوان و بی‌سرنوشت باز می‌گردند. ما هرچه در توان داریم انجام می‌دهیم، اما نیازها به‌سرعت در حال افزایش است. اگر کمک فوری دریافت نکنیم، توانایی پاسخ‌گویی سریع در مناطق ضروری را از دست خواهیم داد.» این سازمان می‌افزاید که برای سه ماه آینده یک طرح عملیاتی به ارزش ۲ میلیون دالر ارائه کرده؛ اما اگر حمایت مالی اضافی فراهم نشود، خدمات اساسی مانند واکسن، تداوی عاجل و مراقبت‌های صحی برای مادران و کودکان با مشکل مواجه خواهند شد. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 106 بازدید

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که با توجه به کاهش ‏کمک‌های جهانی برای افغانستان، آینده‌ی بازگشت‌کنندگان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.‏ این نهاد با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که با بازگشت ۱.۴ میلیون نفر در سال ‏جاری، نیاز به کمک در افغانستان تشدید شده است.‏ کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است که برای شروع دوباره به حمایت ‏نیاز دارد.‏ این روزها اخراج مهاجران از ایران به‌شدت ادامه دارد.‏ براساس آمار، روزانه ده‌ها هزار نفر از مرزهای غربی وارد افغانستان می‌شوند. عمده‌ی ‏بازگشت‌کنندگان خانواده‌های مهاجر هستند.‏ بازگشت مهاجران در وضعیتی است که بحران اقتصادی افغانستان با کاهش ‏کمک‌ها روبه وخامت است.‏ این در حالی‌ است که روزانه شمار زیادی از مهاجران افغانستانی، به‌ویژه زنان و کودکان، از مرز ایران وارد افغانستان می‌شوند. براساس گزارش‌ها، مادران، کودکان، زنان باردار و افراد سالمند از آسیب‌پذیرترین گروه‌ها در میان مهاجران به‌شمار می‌روند که به خدمات بهداشتی، غذا و سرپناه نیاز فوری دارند. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند. اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران که حدود ۴۰۰ هزار مهاجر افغانستانی از کشور اخراج شده‌اند. او گفت که مصوبه دولت به مجلس ایران ارسال شده تا طرح سامان‌دهی مهاجران اجرایی شود.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 68 بازدید

خداوند از او درگذرد. نام «کریم غول» در اوایل دهه‌ی هفتاد لرزه بر تن مهاجرین افغانستان در مشهد می‌انداخت، مأمور خشن و بی‌رحم «افغانی‌بگیر». سپس او در روزهایی که گرفتار سرطان شد، بسیار از مهاجرین حلالیت طلبید. سرطان او را برد اما نام او در تاریخ مناسبات دو کشور ماند. مأمور از قهار عاصی شاعر توانای افغانستان که در دهه‌ی هفتاد به ایران سفر کرده بود، پاسپورت طلب کرد. عاصی پاسپورتش را به او نشان داد که هنوز یک روز ویزا داشت. مأمور به او سیلی زد و در مقابل اعتراض قهار گفت: این سیلی را برای این زدم که بدانی فقط یک روز وقت داری. قهار کشور را ترک کرد و در موشک‌باران‌های کابل کشته شد، در سال ۱۳۷۳. یادم نمی‌رود که در همان ایام رییس اداره‌ی گذرنامه در مشهد باری با چه لحن تند و خشنی با شاعر ما صحبت می‌کرد. اکنون نه قهار عاصی هست و نه کریم غول، ولی این روایت‌ها مانده است. این‌ها رسوب می‌کند و تا این دو کشور باقی هستند، سینه به سینه و صفحه به صفحه می‌چرخد. در جریان اخراج شمار زیادی از مهاجرین در این روزها هم وقایعی از این قبیل دیده شده است. صحنه‌های خشنی از دستگیری اشخاص، وضعیت اسفبار اردوگاه‌های گردآوری اتباع و نیز اوضاع مرز دوغارون در این روزها. این‌ها هیچ وقت پاک نمی‌شود. این‌ها نه قابل انکار است و نه قابل توجیه. اما از سویی دیگر، در همین روزهای سخت بسیاری از اهالی رسانه، فعالان فرهنگی و اجتماعی، دست‌اندرکاران خیریه و تعداد بی‌شماری از مردم ایران، با مهاجرین همدلی کردند، یاری رساندند. وکلایی بودند که داوطلبانه اعلام آمادگی کردند برای وصول مطالبات مردم بابت رهن منزل و... شاعرانی شعر گفتند. نخبگانی به مقامات نامه نوشتند. کسانی حتی اعلام آمادگی کردند برای کمک‌رسانی در این سوی مرز. در آن سوی مرز نیز، مردم هرات نیکنامی بزرگی برای خود خریدند با استقبال و خدمات‌رسانی برای اخراج‌شدگان. گروه گروه و کاروان کاروان کمک و مواد غذایی رساندند برای مردمی که یک روز قبل در این سوی مرز از یک «سایه» بی‌بهره مانده بودند در گرمای طاقت‌سوز تیرماه دوغارون. آن‌ها سینی‌های غذا آوردند برای مردمی که در اردوگاه و در مسیر، گاهی یک بطری آب را به چند برابر قیمت خریده بودند. این‌ها هم می‌ماند و پاک نمی‌شود. مسوولان و دست‌اندرکاران محترم امور. منکر وضعیت جنگی نیستم. منکر خرابکاری‌ها هم نیستم. منکر لزوم ساماندهی و قانونمندسازی امور مهاجرین هم نیستم. تهدیدها البته بسیارند. ولی مسوولان امور می‌توانستند از این تهدیدها یک فرصت بسازند. می‌توانستند با سبک و طرز رفتار خودشان نشان دهند که با مهاجرستیزان فضای مجازی همراه و همسو نیستند. می‌توانستند با این جو ضد مهاجری که عمدتاً‌ هم به شکل یک پروژه از جاهایی تأمین می‌شود، فاصله‌گذاری کنند. این می‌شد فرصتی کم‌نظیر باشد برای خنثی‌کردن ذهنیت‌هایی که در سال‌های اخیر به جامعه تزریق شده است. ولی این کار را نکردند متأسفانه. حتی از این جو مهاجرستیزی به عنوان «پیشران» برنامه‌ها استفاده شد. صدا و سیما می‌توانست راوی صادق وضعیت اردوگاه‌ها و وضعیت دوغارون و برخوردها و دستگیرشدن‌های گاه خشن باشد. می‌توانست شایعات اغراق‌شده‌ی امنیتی را صحت‌سنجی کند و اعلام کند. آنگاه می‌توانست مدعی باشد که با پروژه‌بگیران مهاجرستیز همسو نیست. شاید بگویید شرایط جنگی است و «نمی‌شود». ولی من دیده‌ام که می‌شود. من از برخورد رییس اداره‌ی گذرنامه در سال ۱۳۷۳ گفتم. ولی در همین ایام رییس دیگری از همان اداره‌ی گذرنامه را هم دیده‌ام که در سالن اداره، پشت میزی می‌نشیند و شخصاً‌ مثل یک کارمند معمولی به امور مراجعه‌کنندگان رسیدگی می‌کند، با صبر و حوصله و خُلق خوش و نهایت همکاری ممکن. افزون بر رفتارها، گفتارها هم پاک نمی‌شوند. اشخاص بسیاری به خصوص در فضای مجازی و رسانه‌ای از هر دو جانب نفرت‌آفرینی کردند و تعمیم دادند و حکم کلی صادر کردند. به خاطر چند بزهکاری، ملتی را بزهکار خواندند و به خاطر چند نژادگرایی، ملتی را نژادپرست نامیدند. ما آن‌قدر همدلی دوسویه دیده‌ایم که هر حکم کلی و قطعی‌ای را چالش‌پذیر می‌کند. و ما سعی کنیم آنچه از ما می‌ماند خدمت باشد نه دشنام. چون دشنام هم می‌ماند و پاک نمی‌شود. هیچ قیچی‌ای وجود ندارد که دو کشور را از کنار هم بردارد و دو گوشه از این کره‌ی خاکی بچسباند. هیچ پاک‌کنی هم وجود ندارد که وقایعی را که ثبت دفتر تاریخ شده است، پاک کند و دوباره بنویسد. در این میان فرصت‌هایی هست که می‌تواند که با تلخی به هدر برود و صحنه‌هایی ساخته شود که تا دهه‌ها در ذهن و ضمیر همه بماند، یا هم می‌تواند سرشار باشد از خاطرات نیک و درخشان. بستگی به این دارد که تو کدام را بخواهی و کدام را انتخاب کنی. عمل سخت نیست، بلکه فقط انتخاب ما را به کار دارد. به نظرم خیلی‌ها در انتخاب خوب، کامیاب نبودند. نوینسده: محمدکاظم کاظمی

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 127 بازدید

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، تشکل مستقل کارگری در ایران اعلام کرده است که امنیتی‌سازی، نژادپرستی و اخراج مهاجران افغانستان نقض آشکار حقوق انسانی آنان است. این تشکل کارگری امروز (پنج‌شنبه، ۱۲ سرطان) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که رفتارهای خشونت‌آمیز علیه مهاجران افغانستانی، محدودیت‌های دولتی بر حقوق اساسی آنان و نژادپرستی ساختاری و فرهنگی علیه آن‌ها، به‌روشنی مستند شده و نشان‌دهنده‌ وخامت اوضاع و نقض آشکار حقوق پایه و انسانی آنان است. در اعلامیه آمده است که اتهاماتی همچون «جاسوسی برای اسرائیل» بدون ارائه‌ اسناد معتبر و روند قضایی شفاف علیه مهاجران افغانستانی، رنگ تبلیغاتی و ابزاری برای سرکوب دارند تا پشتوانه‌ای امنیتی. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تاکید کرده است که مهاجران بخشی جدایی‌ناپذیر از طبقه کارگرند و برخوردهای نژادپرستانه به همبستگی اجتماعی آسیب می‌زند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، یک تشکل مستقل صنفی است که برای دفاع از حقوق کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه تشکیل شده است. این سندیکا یکی از تشکل‌های مهم کارگری مستقل در ایران به شمار می‌رود. در اعلامیه آمده است که «جاسوسان» در درون ساختار حاکمیت ایران نفوذ کرده‌اند و ادعای «جاسوسی» مهاجران افغانستانی که نه به نظام دسترسی دارند و نه هم تمایلی برای همکاری با اسرائيل، ناممکن است. این سندیکا از تمام تشکل‌های کارگری و مدنی ایران خواسته است که تحت هیچ شرایطی تحت تأثیر فضای متعفن مهاجرستیزی و نژادپرستی قرار نگیرند. در اعلامیه آمده است: «حمله به مهاجران، تضعیف همبستگی اجتماعی و طبقاتی است و در خدمت منافع حاکمیت‌ها و نظام سرمایه‌داری‌ست. نژادپرستی و مقصرنمایی مهاجران محکوم است.» قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند. اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران که حدود ۴۰۰ هزار مهاجر افغانستانی از کشور اخراج شده‌اند. او گفت که مصوبه دولت به مجلس ایران ارسال شده تا طرح سامان‌دهی مهاجران اجرایی شود.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 84 بازدید

اسدالله تنها چهار سال داشت که حادثه‌ی تلخی همه چیز را از او گرفت. پدرش که در شهر مشهد به‌عنوان کارگر ساختمان کار می‌کرد، روزی هنگام بازگشت از کار، در یک چهارراه شلوغ، با موتری تصادف کرد و در جاه جان داد. آن روز، خانه ساده‌ای که در حاشیه شهر برای اجاره گرفته بودند، به خانه ماتم تبدیل شد. جسد پدر را تنها با یک تکه لباس که از بدنش باقی‌مانده بود، دفن کردند. مادرش تا چند روز نه نان خورد، نه حرف زد. بعدتر درحالی‌که چادرش را محکم به سر بسته بود، با چشمانی ورم کرده از گریه  بیرون رفت و سراغ کار رفت؛ از خانه‌ای به خانه دیگر، از آشپزخانه‌ها تا حیاط‌های پر از خاک، در دست‌هایش آبله می‌زد، کمرش خم می‌شد اما هیچ‌گاه شکایت نکرد. زیرا سه طفل در خانه داشت: اسدالله و دو خواهر کوچکش. سال‌ها گذشت اسدالله بزرگ‌تر شد، اما مثل هم‌سالانش نه به مکتب رفت نه دنیای کودکی را تجربه کرد. از 9 ‌سالگی همراه مادرش کار می‌کرد. ابتدا در بازارها دست‌فروشی می‌کرد، بعد که کمی قد کشید، خودش در چهارراه‌ها گل می‌فروخت. یک بکس دستی کوچک داشت، با چند شاخه گل مصنوعی و چند گل تازه که اول صبح آن‌ها را از میدان گل‌فروشی می‌خرید و تا شب در خیابان‌ها می‌گشت کسی به او رحم نمی‌کرد گاه مردم با بی‌احساسی از کنارش می‌گذشتند، گاهی او را می‌راندند و گاه فریاد می‌زدند که به همان جایی که آمده است بازگردد. با تمام این تحقیرها، او هر روز گل می‌فروخت. زیرا در دلش آرزو داشت که بتواند روزی مادرش را از کارهای شاق نجات دهد. شب‌ها، وقتی خسته و زخمی به خانه می‌رسید نان خشک را با خواهرانش قسمت می‌کرد، دستان مادر را با مهربانی می‌گرفت و در دلش دعا می‌خواند. اما یک روز، همه چیز فروریخت. در میدان ونک، نزدیک یک رستوران که همیشه مشتری زیاد داشت، نیروهای انتظامی از موترهایشان پیاده شدند و شروع به گرفتن دست‌فروشان و کودکان مهاجر کردند. اسدالله وقتی چشمش به آنان افتاد، گل‌ها را محکم گرفت و فرار کرد اما کفش‌هایش کهنه و پاره بودند چند قدم بیشتر ندویده بود که زمین خورد یکی از مأموران او را از پشت گرفت. گل‌ها از بکس افتادند روی جاده پهن شدند موترها از رویشان رد شدند و آن رنگ سرخ به رنگ خاک یکسان شد؛ دستانش را محکم بستند یکی از مأموران گفت: «این هم یکی دیگر از همان‌هاست. بدون کارت، بدون مدرک، باید دیپورت شود.» او را به مرکز نگهداری مهاجران انتقال دادند یک ساختمان سرد با اتاق‌هایی پر از مهاجر، گریه کودکان، فریاد زنان، و سکوت مردان ناامید، هیچ‌کس به حرف اسدالله گوش نداد. چند بار نام مادرش را صدا زد. گفت که او مریض است خواهرانش منتظر نان‌اند. اما کسی نه دل‌سوزی داشت و نه گوش شنوا،  ده روز در آنجا ماند بی‌کسی کشید، بی‌خوابی، گرسنگی، و اشک. بعد با دسته‌ای دیگر از مهاجران، سوار بر موترهای نظامی، به مرز اسلام قلعه انتقال داده شد. بی ‌کارت، بی‌لباس، نا‌امید. با همان کفش‌های پاره و پیراهن نازک، به خاک افغانستان انداخته شد. در مرز، هیچ‌کس منتظرش نبود. هیچ نامی از خانواده‌اش در سیستم نبود. تنها یک مأمور افغان که مسئول تحویل مهاجران بود، پرسید: «نامت چیست؟ از کجایی؟ کی را داری اینجا؟» او با صدایی لرزان جواب داد: «اسدالله هستم، پدرم ده سال پیش مرده، مادرم در تهران مانده... کاکایم در هرات زندگی می‌کند، اما دقیق نمی‌دانم کجاست.» مأمور دستی به سرش کشید، آهی کشید و گفت: «بچه جان، به اینجا تعلق نداری، اما باید بسازی.» او را با چند مهاجر دیگر به شهر هرات فرستادند. با تلاش بسیار، یکی از کاکاهای دورش پیدا شد. مردی که خودش هشت طفل داشت، با زنی مریض و خانه‌ای که سقفش چکه می‌کرد. کاکایش ابتدا او را پذیرفت، اما چند روز بعد، فشار زندگی او را خسته کرد. فریاد می‌زد، دشنام می‌داد، و می‌گفت: «چرا این طفل را بر ما بار کردند؟ خودمان هم نان نداریم.» اسدالله ساکت بود؛ لب باز نمی‌کرد؛ به کنج اتاق می‌رفت، زانوهایش را بغل می‌گرفت و به دیوار نگاه می‌کرد. وقتی صدای خواهران کاکایش را می‌شنید که می‌خندیدند، لبخندی کم‌رنگ بر لبانش می‌آمد، اما زود خاموش می‌شد. هر شب، با چشمان باز می‌خوابید. کابوس می‌دید، صدای ماشین‌های پلیس، فریاد مردم، بوی گل‌های له‌شده، صدای مادرش که صدا می‌زد: «اسد، کجایی بچیم؟» یکی از همسایه‌ها که زن مهربانی بود، متوجه حال خراب اسدالله شد، یک روز برایش مقداری شوربا آورد و پرسید: «بچه جان، چرا گپ نمی‌زنی؟» او فقط نگاهش کرد و گفت: «تهران بودم، گل می‌فروختم، اما گل‌ها مردند، من هم مردم.» زن فهمید که این کودک دیگر کودک نیست، در عمر کوتاهش بیشتر از یک مرد درد دیده بود. او را نزد یک دکتر برد، دکتر تشخیص داد که او دچار افسردگی شدید و سوءتغذیه است. اگر زودتر تحت مراقبت قرار نگیرد، شاید حتی نتواند زنده بماند. اما هیچ‌کس پول دارو نداشت، هیچ نهاد خیریه‌ای نبود، هیچ حکومتی، هیچ نهادی، هیچ مسئولی. روزهای بعد، اسدالله را به زباله‌گردی واداشتند. صبح‌ها او را با کیسه‌ای بیرون می‌فرستادند تا پلاستیک جمع کند. اما توانش نبود. چند بار از حال رفت، سرفه می‌کرد، تب داشت. شبی در اتاق تبش بالا رفت، دستانش داغ، بدنش لرزان، با صدایی ضعیف گفت: «مادرم کجاست؟ خواهرهایم گرسنه‌اند، دلم تنگ است، کاش فقط یک گل دیگر می‌فروختم فقط یک گل.» چشمانش بسته شد زن همسایه دوباره آمد با دستان لرزان تب‌سنج را برداشت، پیشانی‌اش را لمس کرد و اشک ریخت. اسدالله هنوز زنده است اما دیگر آن کودک گل‌فروش نیست، دیگر نه خواب دارد نه رویا در خانه‌ای تاریک در هرات، در میان خاک و درد، هر شب با خودش می‌گوید: تهران، سرک‌های پر دود، مادرم، گل سرخ، گل سرخ. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 100 بازدید

سازمان بین‌المللی نجات کودکان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در ماه جون سال جاری میلادی بیش از ۸۰ هزار کودک اهل افغانستان از ایران به افغانستان بازگشته‌اند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که این آمار در مقایسه با ماه پیش دو برابر افزایش یافته و ساختار خدماتی افغانستان را در آستانه فروپاشی قرار داده است. سازمان بین‌المللی نجات کودکان تاکید کرده است که شش هزار و ۷۰۰ تن از این شمار کودکان بدون همراه بوده‌اند و حدود ۳۹ درصد از این کودکان به اجبار از ایران بازگردانده شده‌اند. در گزارش آمده است ه پس از اعلام آتش‌بس میان ایران و اسرائيل در پنجم سرطان بیش از ۳۶ هزار تن در یک روز از ایران وارد افغانستان شده‌اند. همچنین گزارش به نقل از سمیرا سیدرحمان، مدیر بخش دادخواهی سازمان نجات کودکان، نوشته است که: «بسیاری از خانواده‌ها فقط با چیزهایی که می‌توانند حمل کنند وارد کشور می‌شوند. آن‌ها خسته، ترسیده و نگرانند.» وی در ادامه افزوده است: «جامعه‌ی جهانی نباید از این وضعیت چشم بپوشد. وقت آن است که برای نجات کودکان و خانواده‌های افغان گام‌های جدی برداشته شود.» در بخشی از گزارش آمده است که در واکنش به این وضعیت، دو مرکز حمایتی ویژه کودکان در هرات ایجاد کرده است که خدمات روانی و فضای امن بازی برای کودکان فراهم می‌کند. همچنین به تاز‌گی، سانجی ویجسکرا، مدیر منطقه‌ای یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد برای جنوب آسیا، نیز گفته است که هزاران کودک هر روز از اسلام‌قلعه وارد افغانستان می‌شوند و آنان به کمک فوری نیاز دارند. این در حالی است که چند روز پیش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل هشدار داده و گفته بود که اخراج اجباری مهاجران افغانستان، منطقه و فراتر از آن را بی‌ثبات می‌کند. این نهاد نوشت که بیش از ۱.۲ میلیون شهروند افغانستان در سال ۲۰۲۵ میلادی از ایران و پاکستان مجبور به بازگشت به افغانستان شده‌‌اند که این امر بحران بشری موجود در داخل افغانستان را بیشتر تشدید کرده است.

ادامه مطلب