برچسب: آموزش

1 سال قبل - 290 بازدید

بیش از یک سال از زمان اعلام مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران افغانستان می‌گذرد. دستوری که منجر به نابودی هزاران رویا شد. رویاهایی که اگرچه به سادگی یک فرمان ازبین رفتند، اما به آن سادگی ساخته نشده بودند. پَس هر رویا، شب و روزهای سختی نهفته بود که دختران با سال‌ها مبارزه و مقاومت از پس آن برآمده بودند. درست زمانی که این سختی‌ها باید به ثمر می‌رسیدند، از ریشه درآورده شده و ازبین رفتند. شاید باید دانش‌آموز و دانشجوی دختر باشید تا حس و حال تمام این روز‌های سیاه را درک کنید. روزهای تاریکی که گویا قرار نیست رنگ آفتاب را به خود ببینند و همچنان ادامه دارند. بسته شدن دروازه‌ی دانشگاه‌ها به روی دختران، دروازه‌های زیادی را به روی آنان گشود؛ دروازه‌هایی که از همان ابتدا هم مشخص بود چه چیزی در پس آن انتظار دختران را می‌کشد. روزهای سخت، یک عمر حسرت شاید هم خودکشی و پایان دادن به نفس‌هایی که خیلی وقت است دست از سر زندگی برداشته است. فاطمه، یکی از دانشجویانی بود که هفت سال سختی رشته‌ی طبابت را به جان خرید تا بتواند روزی پزشک شود و دردی از مردم بکاهد. روزگار اما به گونه‌ای رقم خورد که اکنون نه تنها قادر نیست دردی از مردم بکاهد، خود نیز بیمار شده و توان مداوای دردهایش را ندارد. اکنون بجای نشستن بر صندلی پزشکی، پشت چرخ نشسته و خیاطی می‌کند. او می‌گوید: «وقتی کابل رسیدم، مقصد اصلی‌ام گرفتن تخصصم در بخش جراحی بود، اما مجبور بودم در اوایل کار کنم، زیرا برای خانواده‌ام حمایت کردن از من سنگینی می‌کرد و دلم نمی‌آمد بیشتر از این باری بر دوش آن‌ها باشم.» فاطمه از شب و روز‌های سخت امتحانات، استرس‌ درس و خاطراتش از اولین سال‌های دانشگاه حرف می‌زند، اینکه تمام آن سختی‌ها را به جان خریده بود تا روزی جراح شود. اکنون بجای اتاق جراجی، سر از کشور ایران درآورده و مثل ده‌ها دختر دانشجویی که پس از سقوط افغانستان و مسدود شدن دانشگاه‌ها، اجبار مهاجرت را به جان خریدند. فاطمه چون هزاران دانشجوی دختر نتوانست رویایش را به پایان برساند. به قول خودش: «زن بودن در جامعه افغانستان سخت بود اما حالا مکافاتی بیش نیست وگرنه چرا اینقدر مجازات شویم؟» مسیر مهاجرت فاطمه را به ایران کشاند و اکنون با مادر و برادرش در آنجا زندگی می‌کنند. حق آموزش، از حقوق بنیادین بشر است که مانند سایر حقوق مشابه باید کلیه‌ی افراد، بدون هیچ‌گونه تبعیضی از آن برخوردار شوند. این حق در اسناد مختلف حقوق بشری مورد تأکید قرار گرفته است. ازاین‌رو، نابرابری جنسیتی در آموزش نقض آشکار این حق محسوب می‌شود. از زمان اعلام مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران، هیچ یک از مسوولان حکومت سرپرست در مورد علت و یا رفع ممنوعیت آموزش دختران پاسخگو نبوده‌اند. علی‌رغم فشارهای جامعه جهانی، سازمان‌های حقوق بشری، تلاش و اعتراض دانشجویان و مردم افغانستان، مقام‌های حکومت فعلی فقط به این جمله که تلاش‌ها برای رفع این مشکل جریان دارد، بسنده کردند. سرنوشت دختران اما همچنان نامعلوم است. سرنوشتی که تنها به دانشجویانی که در سال‌های پایانی تحصیل قرار داشتند، خلاصه نمی‌شود. ده‌ها دانشجوی‌ دختر در آزمون کانکور اشتراک کردند، نتایج قابل ملاحظه‌ای بدست آوردند اما هرگز رویای نشستن بر صندلی دانشجویی نصیب‌شان نشد. خاطره، دانشجوی رشته‌ی روانشناسی بود. چهار سال دانشگاه را به پایان رساند. اما درست هنگامی که می‌خواست از پایان‌نامه‌اش دفاع کند و آخرین خشت دانشجویی‌اش را به خانه‌ی تحصیل بگذارد، دانشگاه‌ها بسته شد و او هرگز فرصت این را نیافت که رسما از دانشگاه فارغ تحصیل شود. خاطره می‌گوید: «تمام سمستر آخر و حتی قبل از آن را روی پایان‌نامه‌ام کار کردم. تهیه پایان‌نامه بسیار سخت است، تمام زحمت‌اش را کشیدم و تکمیل کردم، فقط دفاع‌اش مانده بود که نشد.» شاید این تصور به میان بیاید که خاطره از دانشگاه فارغ تحصیل شده است و چهار سال درسش را به پایان رسانده است اما تلخی این ماجرا آنجاست که او اکنون هیچ سندی در دست ندارد و علی‌رغم اینکه استعداد، شرایط برای ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس را دارد، نمی‌تواند در هیچ جایی درخواست بدهد. خاطره: «من زبان انگلیسی‌ام بد نیست، می‌توانم در کشورهای دیگر درخواست بدهم اما هر جا که می‌خواهم درخواست ماستری کنم، از من سند دانشگاه و دوره‌ی لیسانس‌ام را می‌خواهند و من این سند را ندارم.» زندگی برای دانشجویان دختر؛ چه آنانی که مسیر مهاجرت را در پیش گرفتند و یا آنانی که حتی نتوانستد از کشور خارج شوند و همچنان در گرداب محدودیت‌ها به سر می‎‌برند، دشوار است. آگاهان بر این باورند که تفکر محدودیت تحصیلی بر دختران از سوی مقام‌های حکومت سرپرست، تا حدی از یک مکتب خاص از اندیشه اسلامی قرن نوزدهم و تا حدودی از مناطق روستایی که قبیله‌گرایی در آن ریشه‌دار است، سرچشمه می‌گیرد. در حقیقت رهبری حکومت فعلی براین باور است که زنان نباید در هیچ بخش اجتماعی یا عمومی شرکت کنند و به ویژه باید از آموزش دور نگه داشته شوند. از سویی در میان روحانیون خارج از افغانستان، اتفاق نظر وجود دارد که اسلام بر آموزش زنان و مردان تاکید یکسان دارد. مقام‌های حکومت فعلی اگرچه هیچ مدرکی برای ادعای خلاف آن ندارند، اما درخواست‌های کشورها و گروه‌ها، مانند سازمان همکاری اسلامی، نتوانسته آنان را قناعت دهد. پیش از این  رزا اوتونبایوا، نماینده ویژه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس دفتر نمایندگی این نهاد در افغانستان هم گفته بود که یکی از تأثیرات آشکار ممنوعیت تحصیل، عدم آموزش متخصصان مشتاق مراقبت‌های بهداشتی است. او افزوده بود که در یک جامعه کاملاً تفکیک جنسیتی، اگر هیچ متخصص زنی برای درمان آن‌ها وجود نداشته باشد، زنان افغان چگونه می‌توانند از ابتدایی‌ترین خدمات مراقبت‌های بهداشتی برخوردار شوند. این در حالی است که هیچ گونه روزنه‌ای برای شروع مکاتب و دانشگاه‌ها برای دختران وجود ندارد و این یعنی روزهای سیاه همچنان ادامه دارند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 282 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری ولادت با سعادت دخت پیغمبر خاتم حضرت زهرا را تبریک و تهنیت عرض می‌داریم. اینروزها که حرف از حقوق زنان و دختران در کشور ما سخن روز است، شایسته بل بایسته است رفتارهای پیامبر با دخترش حضرت زهرا(س) را با مداقه مطالعه کنیم و با تآمل و دقت به آن بیاندیشیم. سپس از آن نتیجه‌یی بدست آوریم. نتیجه‌یی که انتظار می‌رود مدعیان پیرو حضرت ختمی مرتبت(ص)، آنرا چراغ راه مدیریتی خود قرار دهند. قبل از شرح رفتار پیامبر(ص) با دخترش فاطمه(س)، بهتر است نظری بر رفتار جاهلان عرب با دختران در عربستان قبل از اسلام بیاندازیم. اینطوری بهتر برخورد و رفتار خودمان و سیاستمداران و مدیران جامعه‌مان را در قبال دختران قضاوت خواهیم کرد. با مقایسه برخورد جاهلان عرب با رفتار نظری و عملی حضرت محمد با دختران، پی خواهیم برد که ما امروزی‌ها اعم از مردانی که فقط پدرند و مردانی که هم پدر اند و هم سیاستمدار و مدیر جامعه، در برخورد با دختران، در کدام طرف قرار خواهیم گرفت. آیا برخورد ما با دختران جامعه بیشتر شبیه برخورد جاهلان عرب قبل از ظهور اسلام است یا رفتارمان با دختران، پیامبرگونه می‌باشد؟. جامعه جاهلیت شبه جزیره عربستان آنطوری که تاریخ‌نویسان و نویسندگان گفته‌اند در جهل مطلق به سر می‌بردند. عرب‌های جاهل چیزی که از سفرهای صحرایی و گذشتگانشان آموخته بودند این جمله بود: «برای اینکه زنده بمانی بکش.» عرب‌های جامعه جاهلی همه‌چیز و تمام زندگی‌شان را بر محور جنگ و خونریزی تنظیم می‌کردند. با تولد فرزند پسر خوشحال می‌شدند؛ چون در کودکی نگهبان شتر و در بزرگی همیار و همرزم در میدان جنگ بود. با ولادت دختر، اما رنگ از رخساره پدران جاهل می‌پرید و آه از اندرونشان برمی‌خواست که «چه بدبختی و بدیمنی بزرگی!»؛ بلی، برای دختران و زنان هیچ حقی قائل نبود آنان را مایۀ ننگ می‌پنداشتند. چونکه در جنگ‌ها در معرض اسارت بودند. در چنین محیطی حضرت ختمی مرتبت، طبیب جان‌ها ظهور می‌کند و رو به مردان عرب طنینی سر می‌دهد: ای بيابانگردان تيره روز! آن چه از صحرا آموخته‌ايد درست نيست! صحرا آموزگاري بد آموز است. شما بايد از خدا درس بگيريد! شعار شما آن نيست كه به آن خو گرفته‌ايد! شما خليفه خداييد و خدا نور، محبت، زندگي، لطف و رحمت است. هر یک از شما براي ديگري زنده‌ايد و همه براي خداييد. آن درس ديگري را هم كه سينه به سينه يا با تقليد از رفتار پدرانتان آموخته‌ايد فراموش كن! آنان نيز معلمان خوبي نبودند! بايد بدانيد كه درس را تقليدي نبايد آموخت! دختر نيز مانند پسر است! هر دو به كارتان مي‌آيند! هر دو نعمت خدايند! همه نعمت‌هاي خدا را بايد سپاس گفت و نبايد يكي را بر ديگري برتري داد! مردم! شما چرا با دختران‌تان چنين رفتاري مي‌كنيد؟ چرا به ديده كالاي بي‌ارزش به آنها مي‌نگريد؟ شما را چه كسي‌زاده و پرورده است؟ مگر شما در دامان همين دختران كه مادر شده‌اند پرورش نيافته‌ايد؟ بدانيد كه چون دختري در خانه‌اي به دنيا مي‌آيد، خداوند ملائكه را مي‌فرستد تا بگويند: «اي اهل خانه سلام بر شما! سپس آن دختر را با پرهاي خود مي‌پوشانند و دست‌هاي خويش را بر سر او مي‌كشند و مي‌گويند كسي كه نگاهباني او را بر عهده بگيرد تا روز رستاخيز ياري خواهد شد.» «كسي كه دختري داشته باشد و او را زنده به گور نكند، خوار نسازد و پسر را بر او ترجيح ندهد، خدا او را به بهشت خواهد رساند.» اما اين تعليمات آسماني كه گاه با آيات قرآن و گاه به زبان حديث برگوش‌هاي گران آن مردم دير فهم خوانده مي‌شد، بايد با آموزش‌هاي عملي نيز همراه باشد تا اثر آن بيشتر شود و نمونه اعلاي آن نحوۀ برخورد و رفتار پیامبر با دخترش فاطمه(س) است. درباره ابراز محبت بیش از حدّ پیامبر(ص) به دخت گرامی‌اش زهرا(س) نقل‌ها و حدیث‌های بسیاری است. ما با نقل یک سخن از عايشه همسر پيامبر(ص) بسنده می‌کنیم: «هرگاه فاطمه به خانه پيامبر وارد مي‌شد، پيامبر به او خوش‌آمد مي‌گفت و به استقبال او مي‌رفت و او را مي‌بوسيد و او را در جاي خودش مي‌نشاند.» و اين نمونه كوچكي از رفتار پيامبر با دخترش بود. رفتاري كه براي خانواده‌ها، به خصوص مردان آموزنده است. نه تنها براي مردم عصر پيامبر(ص) بلكه براي همه عصرها و نسل‌ها. و ما اهالی افغانستان به ويژه رهبران ديني و حکومتی جامعه چه سخت به اين آموزه‌ها نياز‌منديم! برخوردها و رفتارهای مردان حکومتی و برخی از پدران با دختران جامعه چنان بد و دل‌آزده است که آدم را به یاد دوران جاهلیت میاندازد. در جامعه می‌بینیم و از رسانه‌ها می‌شنویم که مسئولین چه رفتارها و برخورهایی با زنان و دختران دارند. از زمانی که حکومت خودخوانده اسلامی بر اریکه قدرت تکیه زد بیش از دو سال می‌گذرد و در تمام این مدت هر روز شاهد نادیده انگاشتن حقوق دختران از سوی این حکومت هستیم. آن هم حقوق حداقلّی که پسران از آن برخوردار اند و دختران نه. از نقطه نظر مسئولان دولت فعلی، پسران حق تعلیم و تحصیل و ایفای وظیفه دارند و دختران اما چنین حقی ندارند. البته تصمیم‌گیران حکومتی همۀ تصمیم‌ها و اقداماتشان را ادعا می‌کنند که مطابق شریعت اسلامی است و پیامبر از این کارشان خشنود اند. به نظر من، اما این تصمیم‌ها و رفتارهای آپارتایدی بیشتر شبیه کردارها و گفتارهای مردان عرب زمان جاهلیت است تا شبیه رفتار پیامبر عظیم الشأن اسلام.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 153 بازدید

مسوولان دانشگاه آنلاین «پیپل» در آمریکا و  دانشگاه «اوپن» در بریتانیا اعلام کرده‌اند که وضع محدودیت‌های آموزشی و تحصیلی از سوی حکومت سرپرست بر دختران و زنان در افغانستان سبب شده است تا آنان به برنامه‌های آموزشی آنلاین دانشگاه‌های خارجی رو بیاوردند. روزنامه فایننشال تایمز در تازه‌ترین گزارش خود نوشته است که طی یک سال گذشته درخواست‌های زیادی را از سوی دختران و زنان افغان برای دوره‌های آموزشی آنلاین دریافت کرده‌اند. این روزنامه به نقل از مسوولان این نهادهای تحصیلی نوشته است که در سال ۲۰۲۳ میلادی، دست‌کم ۲۱ هزار دانش‌جو برای آموزش آنلاین در دانشگاه پیپل آمریکا ثبت‌نام کرده‌اند. در گزارش آمده است که از این میان، سه هزار و ۱۰۰ تن آنان در رشته‌های تجارت، کمپیوتر و علوم صحی ثبت‌نام کرده‌اند. روزنامه فایننشال تایمز تاکید کرده است که این دانشگاه به‌منظور حفظ هویت و عدم شناسایی دانش‌جویان از سوی حکومت سرپرست، به آنان اجازه داده است تا با نام مستعار در مراکز آموزشی آنلاین این نهاد تحصیلی شرکت کنند. همچنین شبکه آموزش آنلاین‌ «فیوچرلاین» که حدود دو سال پیش از سوی دانشگاه «اوپن» بریتانیا راه‌اندازی شد، از ثبت‌نام  ۳۳ هزار دانش‌جو در این دانشگاه خبر داده‌اند. مسوولان این شبکه آموزشی آنلاین گفته‌اند که شمار زیادی از متقاضیان را دختران تشکیل می‌دهند. در ادامه آمده است که این نهاد زمینه دسترسی رایگان آموزش را به درخواست‌کنندگان زن فراهم کرده است. این دانشگاه تاکید کرد که در بیش از یک سال گذشته یک هزار و ۲۰۰ دوره‌ آموزشی آنلاین را در بخش‌های مختلف به‌ویژه آموزش زبان انگلیسی به متقاضیان ارائه کرده است. در گزارش آمده است که نبود انترنت مورد نیاز دانش‌جویان در افغانستان از چالش‌های اصلی در روند آموزش آنلاین می‌باشد. در حالی دختران افغان بر آموزش آنلاین تاکید دارند که بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 194 بازدید

با وجود ادامه‌ی وضع محدودیت‌های آموزشی و کار بر زنان و دختران از سوی حکومت سرپرست، منابع محلی می‌گویند که وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی به مسوولان آموزشگاه‌ها در شهر کابل هشدار داده‌اند که از ورود دخترانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی‌کنند، به مراکز آموزشی خودداری کنند. دست‌کم سه منبع از شهر کابل در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که در روزهای اخیر نیروهای وزارت امر به معروف فشارها بر آموزشگاه‌ها را در مورد رعایت حجاب دانش‌آموزان دختر افزایش داده‌اند. منبع گفت که نیروهای این وزارت به شماری از آموزشگاه رفته و به آنان در مورد ورود دختران بی‌حجاب هشدار داده‌اند. به گفته‌ی منبع، نیروهای وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست به مدیران آموزشگاه‌ها در شهر کابل دستور داده‌اند تا از ورود دختران به آموزشگاه که حجاب‌ را رعایت نمی‌کنند، خودداری کنند. منبع تاکید کرد که آنان به مسوولان آموزشگاه هشدار داده است که اگر کسی از این دستور سرپیچی کنند، به شدت مجازات خواهند شد. باید گفت که قبل از این نیز شماری از آموزشگاه‌های کابل چنین هشدارهای دریافت کرده بودند. این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره‌شان بر افغانستان، رفتن دختران بالاتر از صنف ششم به مکتب و همچنان تحصیل زنان و دختران در دانشگاه‌ها را ممنوع کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 200 بازدید

با گذشت حدود ۸۳۳ روز از ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم از سوی حکومت سرپرست، حامد کرزی، رییس‌جمهور پیشین افغانستان می‌گوید که تعلیم دختران و پسران تضمین‌کننده ترقی افغانستان است. آقای کرزی با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که تعلیم فرزندان کشور و سهیم بودن زنان در همه امور جامعه، تضمین‌کننده ترقی و تعالی کشور است. وی از قطع‌نامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد استقبال کرده و گفت که کلید بیرون‌آمدن از مشکلات و دست‌یابی به صلح و ثبات دایمی در دست خود افغان‌ها می‌باشد. او افزود: «این قطع‌نامه بیانگر احترام به حاکميت، استقلال، تمامیت ارضی و وحدت ملی ‎افغانستان و نشان‌دهنده‌ی هم‌سویی مجامع جهانی برای یک ‎افغانستان آرام، باثبات و مترقی است.» او از مردم افغانستان و حکومت سرپرست خواسته است که با اتفاق و اتحاد برای آرامی و آبادی کشور و احراز جایگاه شایسته‌ی افغانستان در نظام بین‌المللی، تلاش کنند. این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل متحد به‌تازگی قطع‌نامه‌ای را در چارچوب پیشنهادات ارزیابی مستقل افغانستان و برای اجرایی شدن این پیشنهادات صادر کرده است. این قطع‌نامه با استقبال شماری از گروه‌ها‌ی سیاسی افغانستان مواجه شده است، اما حکومت فعلی با بخش‌هایی از این قطع‌نامه، از جمله تعیین یک نماینده‌ی ویژه برای افغانستان مخالفت کرده است. همچنین باید گفت که با روی‌کارآمدن حکومت فعلی در افغانستان، دروازه مکاتب را به‌روی دختران بالاتر از صنف شش مسدود کرده‌ است. دختران از رفتن به دانشگاه و کار کردن در نهادهای خصوصی نیز ممنوع کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 168 بازدید

فوزیه کوفی، عضو مجلس نمایندگان حکومت پیشین به گسترش مدارس جهادی و حضور دختران واکنش نشان داده و می‌گوید که تبدیل شدن مدرسه‌های دینی (جهادی) به عنوان جایگزینی برای آموزش رسمی دختران، یک اشتباه تاریخی است. خانم کوفی گفت: «با این برنامه درسی که در مدارس دینی افغانستان زیر تاثیر مدارس دینی پاکستان تدریس می‌شود، اگر زنان در مدارس دینی تحصیل کنند، تا پنج سال دیگر بعید نیست که زنان انتحارکننده نیز داشته باشیم.» او تاکید کرد که مدرسه‌های دینی در افغانستان یک ضرورت است، اما باید نصاب معیاری داشته باشد و اساسات دین در آن تدریس شود. وی این اظهارات را در مصاحبه‌ای با رسانه‌ی اندیپندنت فارسی مطرح کرده است. این فعال حقوق زنان، وضعیت کنونی زنان در افغانستان را «یک زندان بدون سقف» توصیف کرد و گفت که زنان در این کشور به صورت عموم در شرایط کاملی یک زندان زندگی می‌کنند فقط با تفاوت این که این زندان سقف مشخصی ندارد. خانم کوفی تاکید کرد که وضعیتی را که حکومت سرپرست در افغانستان به‌وجود آورده است، در هیچ نقطه‌ای از دنیا حتی در کشورهای اسلامی وجود ندارد. او گفت که این یک نوع ترس و هراس از حضور زنان در جامعه است. حکومت فعلی تلاش می‌کند که با گذشت هر روز زنان را محدودتر کنند؛ اما در برابر آن زنان نیز از مبارزه و تلاش برای حقوق خود دست نمی‌کشند و عدم پذیرش زنان باعث می‌شود که عمر این سرکوب کوتاه شود. وی تاکید کرد که وضعیت در افغانستان برای زنان به هیچ عنوان عادی نیست و هیچ توجیهی وجود ندارد که زن و دختر افغان در خانه‌های خود محبوس باشند و دخترانی‌که در خیابان‌ها برآمده و اعتراض می‌کنند نیز بیش‌ترین آسیب‌ها را متحمل شده‌اند. فوزیه کوفی به اهمیت مبارزات زنان در داخل و بیرون از افغانستان اشاره کرد و گفت که این مبارزات باید به هر قیمتی ادامه یابند، زیرا تنها راه جلوگیری از عادی شدن وضعیت افغانستان برای جهان است. او می‌گوید، زنانی که در پلتفرم‌های بین‌المللی برای حق زنان افغانستان تلاش می‌کنند، نیز بهای سنگینی می‌پردازند، اما بیشترین قربانی را زنانی که در داخل افغانستان مبارزه می‌کنند، می‌دهند و باید همه در راستای بلند کردن صدای آنان تلاش کنند. خانم کوفی در حالی بر مبارزه زنان و دختران تاکید دارد که در این مدت زنان در افغانستان با چالش‌های جدی مواجه بوده‌اند و هر روز این چالش‌ها افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 190 بازدید

شماری از زنان معترض و اعضای جنبش «شنبه‌های ارغوانی» به قطع‌نامه‌ی شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد افغانستان و تعیین نماینده‌ی ویژه واکنش نشان داده و می‌گویند که آن‌ها نگران معامله‌ی پنهانی این سازمان با حکومت سرپرست هستند و باید زنان و دختران در مورد آینده‌شان تصمیم بگیرند. زنان معترض امروز(یک‌شنبه، ۱۰ جدی) با ارسال نوارهای ویدیویی به رسانه‌ گوهرشاد گفت که انعکاس وضعیت بد حقوق بشری، افزایش سطح تهدیدات تروریستی، انزوای سیاسی کشور و وضع محدودیت‌های مدنی و سیاسی از سوی حکومت سرپرست در قطع‌نامه‌ی شورای امنیت سازمان ملل متحد، خوش‌بین است و گفتگوی ملی را نیاز جدی برای بیرون رفت از حالت اسفناک کنونی می‌داند. در اعلامیه آمده است که شهروندان افغانستان توقع داشتند تا شورای امنیت با استناد به ماده‌ی ۲۴ منشور سازمان ملل که حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را تضمین می‌کند؛ با درنظر داشت این واقعیت که حکومت فعلی عملاً صلح و امنیت جهانی را به‌خطر مواجه ساخته‌اند، از قوه‌ی قهریه در برابر حکومت سرپرست استفاده شود. اعضای جنبش «شنبه‌های ارغوانی» تاکید کردند که برخلاف واقعیت‌های عینی افغانستان و تجربه‌ی ناکام اقدامات گذشته‌ی سازمان ملل متحد در امر تعیین نماینده‌ی ویژه برای کشور، یک‌بار دیگر در این مسیر گام گذاشته شده که با درنظر داشت رای ممتنع روسیه و چین به‌عنوان اعضای دایمی شورای امنیت و تاثیرگذاری شان بر حکومت فعلی، چانس موفقیت آن کم است. آنان افزوده‌اند که سازمان ملل متحد و جامعه‌ی جهانی باید به خواست مردم افغانستان و میثاق‌های بین‌المللی توجه کرده و از تعامل، باج‌دهی و سازش با حکومت سرپرست خودداری کنند. زنان معترض می‌گویند که نگران معامله‌ی پنهانی سازمان ملل متحد با حکومت فعلی هستند و از مردم افغانستان، به‌ویژه زنان می‌خواهند که در مورد سرنوشت شان تصمیم بگیرند. زنان معترض به این باور هستند که حکومت مشروع، دموکراتیک و غیر متمرکز در افغانستان می‌تواند تضمین‌کننده‌ی منافع مردم افغانستان، کشورهای منطقه و جهان باشد. این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل متحد روز(جمعه، ۸ جدی) در نشستی «ارزیابی مستقل افغانستان» توسط فریدون سینیرلی اوغلو، هماهنگ کننده‌ی ویژه‌ی این سازمان در امور افغانستان را بر اساس مفاد قطع‌نامه‌ی ۲۶۷۹ شورای امنیت که در ماه مارچ سال جاری میلادی تصویب شد، مورد بررسی قرار داده است. قطع‌نامه نقش ضروری زنان در جامعه‌ی افغانستان را سازنده خوانده و بر تعامل با حکومت سرپرست بر اساس آن تاکید کرده است. این قطع‌نامه روز گذشته با ۱۳ رای تصویب شد. نمایندگان روسیه و چین در این نشست رای ممتنع داده‌اند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 234 بازدید

با وجود کاهش بودجه سازمان‌های امدادرسان برای نیازمندان در افغانستان، بانک توسعه اسلامی از امضای قرارداد چندین پروژه با نهادهای کمک‌رسان در زمینه‌ی امنیت غذایی، حمایت از بخش صحت و آموزش خبر داده است. بانک توسعه اسلامی با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود گفته است که این پروژه‌ها به ارزش ۲۴.۶ میلیون دالر از صندوق امانی بشردوستانه‌ی افغانستان، تحت مدیریت این بانک تمویل خواهد شد. این صندوق در سال جاری به هدف کمک به مردم افغانستان ایجاد شد. در ادامه آمده است که سه قرارداد به ارزش ۱۴ میلیون دالر با کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان امضا کرده است. بانک توسعه اسلامی تاکید کرد که این مقدار بودجه در زمینه‌ی آموزش، صحت و معیشت در افغانستان هزینه می‌شود و از آن ۲۴۰ هزار نفر مستفید خواهند شد. این بانک افزود که برای تمویل پروژه‌های دیگر در زمینه‌ی دسترسی به آب پاک و خدمات صحی، هشت میلیون دالر در اختیار یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل و صندوق بشردوستانه‌ی افغانستان (ای‌اچ‌تی‌اف) قرار می‌دهد. در ادامه آمده است که ۱.۵ میلیون دالر در اختیار سازمان جهانی صحت قرار می‌دهد تا به بهبود ارائه‌ی خدمات صحی به مادران و کودکان در روستای‌های افغانستان هزینه شود. همچنین سازمان جهانی صحت اعلام کرده است که قرار است که این بسته‌ی کمکی در ولایت بامیان مصرف شود. در ادامه آمده است که ۱.۱ میلیون دالر دیگر را در اختیار شورای پناهندگان ناروی قرار می‌دهد تا در زمینه‌ی تقویت امنیت غذایی در ولایت‌های بدخشان، فاریاب و غزنی هزینه شود. باید گفت که بحران بشری در افغانستان همچنان وخیم است و بیش از نیمی از جمعیت این کشور به کمک نیاز دارند. قابل ذکر است که با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، بیشتر شهروندان کشور شغل خود را از دست داده‌اند و به‌شدت نیازمند کمک‌های جهانی هستند. همچنان شماری زیادی از مردم افغانستان به دلیل فقر و بیکاری دست به مهاجرت زده‌اند و به پاکستان و ایران رفته‌اند. همچنین روز دوشنبه هفته جاری نیز برنامه جهانی غذا گفته بود که از هر سه تن در افغانستان یک تن شب‌ها بدون غذا و گرسنه به بستر می‌رود.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 171 بازدید

کمیشنری عالی سازمان ملل متحد برای پناه‌جویان اعلام کرده است که حدود ۱۵۰ دختر دانش‌آموز مکتب از صنف‌های آموزش زبان انگلیسی و کمپیوتر در ولایت بادغیس فارغ شدند. این سازمان با نشر خبرنامه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که ۱۵۰ دختر دانش‌آموز مکتب به کمک این کمیشنری و یک موسسه همکار دیگر در یک پروژه معیشتی در شهر قلعه‌نو، مرکز بادغیس مهارت‌های زبان انگلیسی و کمپیوتر آموخته‌اند. در خبرنامه نیامده است که این دختران در کدام مرحله تعلیمی در مکاتب بوده‌اند. در حالی ۱۵۰ دختر دانش‌آموزش از صنف‌های آموزشی انگلیسی و کمپیوتر فارغ می‌شوند که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 178 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری در شماره نخست این مقاله به تعریف و مفهوم‌شناسی واژه‌های کلیدی مقاله پرداختیم. «توسعه» را مجموعه‌ای از پله‌های تکاملی دانستیم که باعث تغییر بنیادی در متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی بشر می‌شود. «علم» یکی دیگر از کلمات کلیدی مقاله بود. این واژه را نظر به دو صنف کلی آن (علوم انسانی و علوم تجربی) تعریف کردیم. شناختیم که علوم انسانی و اجتماعی «دانایی‌محور» هستند و به خودشناسی و چیستی معنادار انسان در مناسبات انسان با جهان می‌پردازد، اما «علوم تجربی» به تولید ابزار برای رفع مشکل و مسایل واقعی و ظاهری زندگی انسان می‌پردازد. واژۀ کلیدی دیگر این نوشتۀ تحقیقی «توسعه علمی» است. این نوع توسعه را مبنای اصناف گوناگون توسعه دریافتیم و گفتیم که در این صنف از توسعه علاوه بر رشد كمّي، نهادهاي اجتماعي نيز متحول خواهند شد‌، نگرش‌ها تغيير خواهد كرد، توان بهره‌برداري از ظرفيت‌هاي موجود به صورت مستمر و پويا افزايش خواهد یافت و هر روز نوآوري جديدي انجام خواهد شد. حال، در شماره ۲ به فصل دوم مقاله می‌پردازیم. در این شماره از سیر تاریخی تعلیم_تربیه و تحصیلات عالی سخن خواهیم گفت.        ۲.  پیشینه علمی افغانستان افغانستان از یک تاریخ غنی علمی-فرهنگی برخوردار است. اگر بخواهیم نگاهی به گذشتۀ علمی این سرزمین داشته باشیم و سیر پیشرفت دانش را در این سرزمین بسنجیم، لازم است سیستم آموزشی و علمی افغانستان را به دو دسته: «غیررسمی» (سیستم آموزشی سنتی یا غیردولتی) و «رسمی» (سیستم آموزشی مدرن یا دولتی) تقسیم کنیم. سیستم «غیررسمی» شامل ارائه آموزش در خانه، در مساجد و مدارس دینی است و معلمان آن علمای دین و روحانیون هستند. در قرن‌های گذشته، هنگامی که افغانستان سیستم آموزشی «رسمی» نداشت، مدارس دینی و مساجد علاوه بر آموزش دینی، به دانش‌آموزان فرصت یادگیری نویسندگی، ادبیات، تاریخ، فلسفه و اخلاق را نیز می‌دادند (Easar and other, 2023). با این حال، تدریس این دروس رایج نبود و آموزش مدارس دینی به طور گسترده در مورد فقه و معارف اسلامی بود. این سیستم غیررسمی قبل از تأسیس سیستم رسمی به طور گسترده در سراسر کشور به کار گرفته شد و تنها سیستم آموزشی در کشور به حساب می‌آمد. در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ قرن، مدارس دینی به عنوان اصلی‌ترین مؤسسات آموزشی کشور، به غنای علمی- فرهنگی افغانستان کمک کردند (همان). در حال حاضر این سیستم غیررسمی هنوز هم در سراسر کشور فعال است. قبل از بیان سرگذشت سیستم علمی-آموزشی مدرن، خوب است وضعیت دانش سنتی در افغانستانِ ماقبل قرن 20 را شرح دهیم. ۲-۱. وضعیت علمی افغانستان از زمان ورود اسلام تا قرن بیست هنگامی که اسلام وارد افغانستان شد، هیچ نظام اداری مرکزی در این منطقه وجود نداشت. شمال، جنوب، شرق و غرب کشور تحت سلطه آمران محلی قرار داشت. متاسفانه این حاکمان از زبان و فرهنگ واحدی پیروی نمی‌کردند (حبیبی، ۱۳۶۷، ص۷). همچنین عموم مردم مثل حاکمان، پیرو دین‌های زرتشتی، بودایی و هندوئیسم بودند و آموزه‌ها و مناسک مربوط به این ادیان را تعبد می‌کردند (همان). با ورود اسلام در افغانستان در قرن هفتم، آموزش و تعلیمات اسلامی جایگزین آموزش‌های دینی قبل از خود شد و اسلام نیز به عنوان کیش پذیرفته‌شده، جایگزین ادیان زردشتی، بودایی و هندوئیسم شد (کامگار، ۱۳۷۷، ۶). شهرهایی مانند بلخ، غزنی، هرات و غور که امروزه در مرزهای افغانستان قرار دارند، به مراکز آموزشی تبدیل شدند (اصطخری، ۱۳۷۱). در مدرسه دهقاق بن مزاحم (متوفی ۷۲۳م) حدود ۳۰۰۰ دانش‌آموز وجود داشت. در دوره عباسی، تنها در بلخ ۴۰۰ مدرسه و  در هرات ۳۵۹ مدرسه و تکایای اسلامی وجود داشت (واعظ بلخی، ۱۳۵۰). در دوران محمود غزنوی (۹۹۸-۱۰۳۰) بیش از ۵۰ مدرسه توسط دولت و همچنین حدود ۵۰ مدرسه توسط مردم ساخته شد (ایمان، ۲۰۱۳). حاکمان غوری (۱۰۰۰-‍۱۲۱۵) نیز به تعلیم و تعلّم اهمیت می‌دادند. در این دوره، آموزش در مدارس ادامه پیدا کرد و مدارس جدیدی در غزنی، بلخ و هرات تاسیس شد. یکی از دوره‌های درخشان دانش سنتی در کشور ما مربوط می‌شود به دوره سلطنت پادشاهان تیموری؛ علت پیشرفت علم و دانش در این دوره، همانا حمایت پادشاهان تیموری مخصوصاٌ تیمور و شاهرخ از علم و معرفت بود. تعداد مدارس و مراکز تعلیم در دورۀ تیموریان بسیار بود. برخی از این مدارس به دست سلاطین و پادشاهان بنا شده بودند. و تعدادی نیز به دست سایر امرا و بزرگان تیموری. مدرسۀ امیر فرمان شیخ که از مقربان شاهرخ بود و به سال ۸۳۴ وفات یافت، یکی از این مراکز است. وی این مدرسه را در هرات ساخت و مدرّسانی نیز در آن گماشت. مدارس دیگری چون مدرسه ملکت آغا، از زنان شاهرخ، در بلخ و مدرسه جلال‌الدین فیروزشاه در هرات و مدرسه گوهرشاد بیگم و سایر مدارس دیگر در این شهر از جمله مراکز علمی دورۀ تیموریان اند (میرجعفری، ۱۳۸۸، ۱۳۷). پس از ورود اسلام به افغانستان، برعلاوه تأکید بر آموزش دینی، آموزش علوم تجربی نیز به‌طور جدی پیگیری شد. در واقع، ابونصر الفارابی (متوفی۹۵۰)، ابن سینا (متوفی ۱۰۳۷) و ابوریحان بیرونی (متوفی۱۰۶۱) که تأثیر آثارشان در توسعه علوم تجربی بر هیچ‌کس پویشیده نیست، در این منطقه (افغانستان) متولد شدند و تعلیم دیدند (غبار، ۱۳۹۱، ۹۹). ۲-۱. وضعیت علمی افغانستان از آغاز قرن ۲۰ تا ۲۱ در افغانستان، تأسیسات رسمی علمی-آموزشی از زمان اساس‌گذاری (۱۷۴۷) تا سال ۱۸۷۵ صورت رسمی به خود نگرفته بود. امیر شیرعلی‌خان پادشاه وقت افغانستان (۱۸۶۸-۱۸۷۸) برای اولین بار در تاریخ افغانستان دو مدرسه رسمی و نیمه‌عصری را بنا کرد. یکی از آن‌ها برای مردم عادی و دیگری مدرسه نظامی بود (اندیشمند، ۲۰۱۱م) با شروع قرن بیست تغییراتی در وضع تعلیم و تربیه کشور احساس شد. این تحول زادۀ ارتباط افغانستان با جامعه و کشورهای بیرونی بود. این ارتباط در آغاز در وجود حکومت و حکومت‌داران خلاصه می‌شد. از اینرو تعلیم و تربیه عصری برآمده از بیرون، نخست در میان حکومت‌داران و دولت‌مردان ترویج گردید. به هر حال، در دوره پادشاه حبیب‌الله‌خان (۱۹۰۱-۱۹۱۹) دو مدرسه دیگر به شکل مناسبی شبیه به سیستم آموزشی مدرن تأسیس شد. یکی از این مدارس در سال ۱۹۰۳ تأسیس شد و با ۱۰ معلم افغانستانی و هندی شروع به آموزش کرد. آن را لیسه حبیبیه نامیدند. دومین مدرسه که در سال ۱۹۰۹ تأسیس شد، مکتب حربیه نامیده می‌شد (کامگار، ۱۳۷۷، ۲۳). نشانه‌های جدی توسعه در سیستم تعلیم و تربیه افغانستان پس از سال ۱۹۱۹ دیده می‌شود، هنگامی که پادشاه امان‌الله (۱۹۱۹-۱۹۲۹) تحصیلات ابتدایی را برای همه اجباری کرد (نظامنامه اساسی افغانستان، ۱۳۰۹، ۲۱). در این دوره، برای اولین‌بار وزارت آموزش تأسیس شد، تعداد مدارس متوسطه افزایش یافت، معلمان آلمانی و فرانسوی نیز در مدارس متوسطه کابل استخدام شدند، و برای اولین بار مدارس رسمی و عصری در دیگر ولایات غیر از پایتخت هم باز شد. به‌طور کل، تعداد مدارس ابتدایی به ۳۲۲ نفر افزایش یافت و صدها دانش‌آموز توسط وزارت تعلیم-تربیه به روسیه، ایتالیا، آلمان و ترکیه فرستاده شدند (کامگار، ۱۳۷۷، ۲۸). یکی دیگر از اتفاقات خوب که نشانۀ توسعۀ علم و دانش در آینده افغانستان بود، این بود که در سال ۱۹۲۱ مدارس برای دختران باز شد و حتی برخی از دانش‌آموزان دختر به ترکیه برای تحصیل فرستاده شدند (همان، ۲۹). باز شدن مدارس برای دختران و فرستادن زنان به ترکیه برای تحصیل، باعث واکنش عالمان دین شد که به زعم‌شان این کار(تحصیل دختران) با شریعت مخالف است. در سال ۱۹۲۳، علمای دین از امان‌الله خان خواستند تا مدارس دختران را ببندد؛ زیرا آن‌ها معتقد بودند که زنان فقط توسط نزدیکان خود در خانه‌هایشان می‌توانند تحصیل کنند. آنان می‌گفتند: «برای دانش‌آموزان زن، تحصیل خارج از خانه مجاز نیست» (اندیشمند، ۲۰۱۱). اگرچه، امان‌الله خان سعی کرد علمای دین را قانع کند که در اسلام هیچ حکمی برای ممانعت از تحصیل زنان وجود ندارد و به آن‌ها نمونه‌هایی از کشورهای اسلامی دیگر مانند مکه، مدینه، مصر، دمشق و بغداد را مثال آورد، اما توضیح ایشان مبتنی بر تحصیل بلامانع شرعی دختران بی‌نتیجه ماند. بنابراین، او مجبور شد برای آرام کردن عالمان دین، مدارس دختران را برای مدتی بسته کند، اما با کم‌ترین درنگ آنها را دوباره باز کرد (همان). پافشاری پادشاه وقت افغانستان مبنی بر تحصیل آزاد دختران -چه در داخل کشور و چه خارج از آن- در نهایت منجر به تبعید پادشاه در سال ۱۹۲۹ شد. در سال ۱۹۲۹، حبیب‌الله کلکانی در حکومت ۹ماهۀ خود مدارس دختران را بست و دانش‌آموزان دختری که به خارج از کشور فرستاده شده بودند را بازگرداند. او همچنین مدارسی را که توسط کشورهای خارجی مانند آلمان و فرانسه و... باز شده بودند را نیز بست (کامگار، ۱۳۷۷، ۴۴). در دوران حکومت نادر شاه (۱۹۲۹-۱۹۳۳)، مدارس  دختران یک‌بار دیگر باز شد. همچنین مدارس جدیدی تأسیس شد (همان). در زمان ظاهرشاه (۱۹۳۳-۱۹۷۳)، توسعه آموزش و پرورش با وجود کندی ادامه یافت. با این حال، در این دوره، بسیاری از دانش‌آموزان به کشورهای خارجی مانند آلمان، فرانسه، آمریکا، هند و... فرستاده شدند و بسیاری از مدارس جدید تأسیس شدند. همچین، در دوره این پادشاه اولین هستۀ آموزش عالی که دانشکده طب کابل بود در سال ۱۹۳۲ تأسیس شد. دکتر رفقی کامیل، استاد و بنیانگذار این دانشکده بود که از ترکیه آمده بود و در سال بعد، دیگر استادان ترکیه‌ای نیز به این دانشکده آمده و به تدریس پرداختند (اندیشمند، ۲۰۱۱، ۴۶). پس از این دانشکده با فاصله‌های زمانی کم، دانشکده‌های علوم (۱۹۳۵)، حقوق و علوم سیاسی (۱۹۳۸) و ادبیات (۱۹۴۴) نیز تأسیس شدند. ادغام این دانشکده‌ها منجر به ایجاد دانشگاه کابل در سال ۱۹۴۶ شد (Ahmadi,2022). از اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ تا پیروزی مخالفین کمونیست و سقوط حکومت در سال ۱۹۹۲، آموزش و پرورش شاگردان به هر طریقی ادامه یافت. در این دوره، آموزش در شهرهایی که تحت کنترل دولت مرکزی بودند محدود شده بود و در شهرهایی که خارج از کنترل دولت مرکزی بودند، آموزش رسمی وجود نداشت. جنایات روس‌ها و رژیم دست‌آموز آن بر قشر تحصیل‌کرده و دانشگاهی افغانستان، بیشترین ضربه را وارد کرد، اکثر اساتیدی که عضو خلق و پرچم نبودند یا کشته شدند و یا از کشور خارج شدند. روس‌ها براساس استراتژی «شورویزه کردن» افغانستان، بیشترین حمله را بر تحصیل‌یافته‌ها وارد ساخته و به همین علّت اکثر دانش‌آموخته‌گان مجبور بودند افغانستان را ترک کنند. آرشیف مرکز تحقیقات انقلاب اسلامی و نشریه «البدر» اسامی اساتیدی را که اسیر و یا مهاجر شده‌اند را ثبت کرده است (دانشیار، ۱۳۷۱، ج۱: ۲۲۶). حدود پنج میلیون مهاجر افغانستانی در ایران و پاکستان پناهنده شدند. عموم دانشگاهیان مهاجر و آنانی که علیه دولت مرکزی بودند، مدارسی را در خارج از کشور تأسیس کرده، سعی کردند آموزش خود را در این کشورها ادامه دهند. در پاکستان، پناهنده‌ها علاوه بر مدارس، چند دانشگاه نیز تأسیس کردند (اندیشمند، ۲۰۱۱). پس از فروپاشی دولت کمونیستی ، گروه‌های مجاهدین که علیه نیروهای شوروی و حزب سوسیالیستی PDPA می‌جنگیدند، دولت خود را با نام «دولت اسلامی افغانستان» تأسیس کردند. این دولت قادر به توسعه آموزشی و علمی کشور نبود، امّا مطالبی که ایدئولوژی کمونیست را منعکس می‌کردند، حذف شدند و آموزش‌های دینی جایگزین آن شدند (Sarvarzade and Wotopka, 2017). پس از سقوط مجاهدین در سال ۱۹۹۶، طالبان حکومت خود را با نام «امارت اسلامی افغانستان» (۱۹۹۶-۲۰۰۱) تأسیس کردند. آن‌ها آموزش دینی را به‌مراتب بیشتر ترویج دادند. دختران را از تعلیم محروم کردند و کتاب‌هایی که به‌زعم‌شان مخالف اسلام بود، ممنوع کردند. در سال ۲۰۰۱، حکومت طالبان یک قانون آموزشی منتشر کرد؛ در ماده دوم این قانون، آموزش برای تمام شهروندان افغانستان حق مساوی اعلام شد. همچنین در ماده سوم آن ذکر شده بود که آموزش زنان باید با قانون ویژه‌ای بر اساس شریعت تنظیم شود (مژده، ۱۳۸۲، ۱۱۰). با این حال، این قانون ویژه درباره آموزش زنان پس از انتشار اصلاٌ عملی نشد. در دوره حکومت طالبان دانشگاه کابل به پایگاه نظامی تبدیل شد و سالن‌های درس، آزمایشگاه‌ها، کتاب‌خانه‌ها و مراکز علمی-تحقیقاتی نابود شد. جنگ داخلی و حکومت طالبان به‌طور سنگینی بر مؤسسات آموزش عالی، کارکنان و دانشجویان تأثیر گذاشت (Welch and Wahidyar, 2020). حکومت اول طالبان، تاریک‌ترین دوره‌ی علمی-آموزشی در افغانستان را نشان می‌دهد. ۲-۲. طلوع قرن ۲۱، آغاز پروژه توسعه علمی در افغانستان پس از شکست  دولت نخست طالبان در سال ۲۰۰۱، «جمهوری اسلامی افغانستان» روی کار آمد. عموم برنامه‌های این دولت با حمایت‌های عظیم جامعه جهانی به‌طور گسترده بر توسعه علمی متمرکز شد. در دورۀ «بیست‌ساله» «جمهوری اسلامی افغانستان» اصلاحات بسیاری بر سیستم آموزشی صورت گرفت. همچنین، در این دو دهه کشور از لحاظ علم و آموزش پیشرفت‌های بسیاری کرد که برخی از آنها از این قرار اند: ۱. اجبار برای تحصیل تا پایان صنف نهم و ارائه آموزش رایگان تا اخذ مدرک لیسانس (در مؤسسات آکادمیک دولتی) (قانون اساسی افغانستان، ۲۰۰۴)؛ ۲. فراهم کردن دسترسی برابر به آموزش با کیفیت برای همه دانش‌آموزان، تجهیز آنان با مهارت‌ها و صلاحیت‌های لازم برای موفقیت شخصی، خانوادگی و اجتماعی؛ ۳. ارائه آموزش مناسب و باکیفیت، و تأمین کتاب‌ها و موادهای آموزشی به‌روز و سازگار با ارزش‌های اسلامی و اصول ملی برای دو قشر (ذکور و اناث)؛ ۴. فراهم کردن فرصت برای افراد بالای پنجاه سال برای بهبود سطح سواد آنان؛ ۵. ایجاد محیط‌های آموزشی و کاری ایمن برای دانش‌آموزان، معلمان و کارکنان و توسعه زیرساخت‌های علمی-آموزشی در سراسر کشور؛ ۶. بهبود و گسترش آموزش و پرستاری کودکان پیش از ورود به مکتب؛ ۷. ترویج برابری جنسیتی در ارائه خدمات دولتی (علمی-آموزشی)؛ ۸. چاپ کتاب‌های آموزشی به زبان‌های رسمی افغانستان؛ ۹. تأکید بر اهمیت ارزیابی و پایش برای تضمین موفقیت در تلاش‌های اصلاحات آموزشی؛ ۱۰. مدیریت مؤثر و شفاف سیستم علمی-آموزشی کشور (NESP I 2006; NESP II 2010; NESP III 2017). ادامه دارد...

ادامه مطلب