برچسب: آموزش

10 ماه قبل - 284 بازدید

نزدیک به سه سال به وضع محدودیت آموزش بر دختران توسط حکومت سرپرست، ملا هبت‌الله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی به مردم گفته است که به مادران و خواهران‌تان حقوق شرعی‌شان را بدهید. دفتر رسانه‌های حکومت فعلی در قندهار با نشر سخنان هبت‌الله آخوندزاده گفته که وی این اظهارات را روز (دوشنبه، ۲۸ جوزا)، در نماز عید مطرخ کرده است. وی طر صحبت‌هایش تاکید کرده است که مقام‌های حکومت فعلی و مردم باید به «نصیحت‌های» عالمان گوش داده و آن را عملی کنند. همچنین او در بخشی از صحبت‌هایش از اختلاف میان افراد حکومت سرپرست هشدار داده و می‌گوید که نه در درون و نه در بیرون رژیم‌شان اختلاف را نمی‌خواهد. او اضافه کرده است: «عیب یک‌دیگر به گونه آشکارا را نگویید و از انتقاد آشکار جلوگیری کنید.» پیش از این ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست گفته بود که نماز عید در قندهار به امامت هبت‌الله آخوندزاده در عیدگاه مرکزی قندهار ادا شد. این در حالی است که حکومت سرپرست در نزدیک به سه سال گذشته دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب و سایر دختران را از رفتن به دانشگاه منع کرده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 222 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری امروز، هزارمین روزی است که دختران افغان از آموزش و تحصیل در مکاتب متوسطه و عالی محروم شده‌اند. این فاجعه که از زمان روی کار آمدن دوباره دولت فعلی در افغانستان در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ آغاز شد، پیامدهای هولناکی برای نسل کنونی و آینده دختران این کشور به همراه داشته است. در این هزار روز، حدود ۱.۵ میلیون دختر از حق مسلم خود برای آموزش و پرورش محروم شده‌اند. این محرومیت نه تنها نقض آشکار حقوق بشر، بلکه مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت و توسعه افغانستان است. دولت حاکم در افغانستان مدعی‌است که این ممنوعیت به دلیل مسائل دینی و فرهنگی اعمال شده است. اما این ادعاها بهانه‌ای بیش نیستند. هدف اصلی این گروه، تحمیل دیدگاه متحجرانه خود بر جامعه افغانستان و به حاشیه راندن زنان و دختران است. تاثیرات این ممنوعیت فراتر از محرومیت تحصیلی است. دختران محروم از آگاهی و آموزش، بیشتر در معرض ازدواج زودهنگام، کار اجباری، قاچاق انسان و سایر سوءاستفاده‌ها قرار دارند. همچنین، سلامت روان و عزت نفس آن‌ها در خطر قرار می‌گیرد. (بعدا به تفصیل پرداخته می‌شود) در این میان، جامعه جهانی به شدت از این اقدام حکومت فعلی انتقاد کرده و خواستار لغو فوری این ممنوعیت شده است. سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و کشورهای غربی بارها از تصمیم‌گیران این روند خواسته‌اند که به دختران افغانستان اجازه تحصیل بدهند. اما مسببین وضع حاکم تاکنون به این درخواست‌ها توجهی نکرده‌اند. آن‌ها همچنان بر موضع خود پافشاری می‌کنند و هیچ چشم‌اندازی برای لغو این ممنوعیت وجود ندارد. در این هزارمین روز تاریکی، باید صدای این دختران و زنان را به رسایی به گوش جهانیان رساند و از حق مسلم دختران افغان برای آموزش و تحصیل دفاع کرد. نباید اجازه داد که آینده این دختران به تاریکی و تباهی کشیده شود.   آثار مخرب ممنوعیت تحصیل دختران بر جامعه افغانستان اگرچه آثار مخرّب عدم آموزش و تحصیل دختران، بر جامعه افغانستان بر هیچ‌کس پوشیده نیست. ولی گوشزد کردن آن‌ها خالی از لطف نیست. برخی از اثرات کلیدی ممنوعیت تحصیل و آموزش دختران که جامعه افغانستان شاهد آن بوده است، از این قرار اند: افزایش ازدواج کودکان عدم دسترسی به آموزش، دختران افغانستان را در معرض خطر فزاینده ازدواج زودهنگام و اجباری قرار می‌دهد. این معضل که ریشه در فقر، باورهای سنتی و هنجارهای جنسیتی دارد، پیامدهای هولناکی برای سلامتی، آموزش و آینده این دختران دارد. یونیسف در گزارشی تکان‌دهنده هشدار داده است که تا سال ۲۰۲۵ ممکن است شاهد افزایش ۵۰ درصدی ازدواج کودکان در افغانستان باشیم. این به معنای به دام افتادن میلیون‌ها دختر دیگر در چرخه فقر، خشونت و محرومیت از فرصت‌های زندگی خواهد بود. ازدواج زودهنگام نه تنها آموزش، بلکه سلامت و آینده این دختران را نیز به یغما می‌برد. آن‌ها در سنین پایین باردار می‌شوند که خطرات جدی برای سلامتی و جان‌شان به همراه دارد. این دختران به دلیل کمبود آگاهی و سوءتغذیه، بیشتر در معرض مرگ و میر هنگام زایمان و ابتلا به بیماری‌های مختلف قرار دارند. علاوه بر این، ازدواج زودهنگام مانع از ادامه تحصیل دختران می‌شود. (در صورتی که بعدا ممنوعیت تحصیل از سوی دولت برداشته شود) و آن‌ها را از فرصت‌های شغلی و استقلال اقتصادی محروم می‌کند. این امر به نوبه خود، چرخه فقر را در خانواده‌ها و جوامع تشدید می‌کند و نسل‌های آینده را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد. مشکلات سلامت روان محرومیت از تحصیل و افزایش اضطراب و ناامیدی ناشی از آن، منجر به مشکلات سلامت روان در بین دختران و زنان افغان شده است. مطالعات نشان داده‌اند که دختران افغان از زمان ممنوعیت تحصیل، به طور قابل توجهی به علائم اضطراب و افسردگی دچار شده‌اند. این امر ناشی از احساس ناامیدی، انزوا و فقدان فرصت است. از دست دادن ناگهانی تحصیل،  یک رویداد تروماتیک برای بسیاری از دختران بوده است. این امر می‌تواند منجر به علائمی مانند کابوس، فلش‌بک و مشکلات تمرکز شود. همچنین، تحصیل برای بسیاری از دختران افغان، راهی برای یافتن هویت و هدف در زندگی بوده است. ممنوعیت تحصیل، این حس را از آن‌ها گرفته و بسیاری را دچار احساس پوچی و بی‌هویتی کرده است. برخی از گزارش‌ها نیز حاکی از افزایش خودآزاری و رفتارهای خطرناک در میان دختران افغان از زمان ممنوعیت تحصیل است. این امر به عنوان راهی برای مقابله با غم و اندوه و ناامیدی آن‌ها تلقی می‌شود. علاوه بر این، ممنوعیت تحصیل دختران، پیامدهای منفی درازمدتی نیز برای سلامت روان زنان و دختران خواهد داشت. این امر می‌تواند منجر به مشکلات در روابط، اشتغال و سلامت کلی آن‌ها در آینده شود.   فرار مغزها ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان که از سال ۲۰۲۱ توسط حکومت فعلی اعمال شد، پیامدهای وخیمی برای این کشور به همراه داشته است، از جمله تشدید مهاجرت و فرار مغزها. بر اساس گزارش موسسه صلح ایالات متحده، از زمان روی کار آمدن حکومت سرپرست در افغانستان، نرخ مهاجرت از افغانستان به شدت افزایش یافته است. این موضوع به عوامل متعددی از جمله وخامت اوضاع اقتصادی، ناامیدی نسبت به آینده و ترس از سرکوب توسط گروه حاکم در افغانستان نسبت داده می‌شود. ممنوعیت تحصیل دختران، انگیزه بسیاری از افغان‌ها، به خصوص افراد تحصیل‌کرده و متخصص را برای ترک کشور افزایش داده است. این افراد نگران هستند که دختران‌شان نتوانند آموزش مناسب ببینند و از فرصت‌های برابر در آینده برخوردار شوند. علاوه بر این، ممنوعیت تحصیل، ضربه سنگینی به اقتصاد افغانستان زده است. زنان افغان نقش مهمی در نیروی کار این کشور ایفا می‌کنند و ممنوعیت فعالیت آن‌ها، بسیاری از کسب و کارها را مختل کرده است. فرار مغزها همچنین پیامدهای بلندمدتی برای افغانستان خواهد داشت. با از دست دادن افراد تحصیل‌کرده و متخصص، این کشور با کمبود نیروی کار ماهر در زمینه‌های مختلف از جمله طبی، مهندسی و آموزش روبرو خواهد شد.   آسیب به اقتصاد ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان که با قدرت‌گیری حکومت فعلی آغاز شد، تبعات اقتصادی سنگینی برای این کشور به همراه داشته است. صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) در گزارشی تخمین زده است که این ممنوعیت می‌تواند تا سال ۲۰۳۰ به کاهش ۵.۲ میلیارد دلاری تولید ناخالص داخلی افغانستان منجر شود. این رقم معادل معادل ۳ درصد از کل تولید ناخالص داخلی این کشور است. مشارکت زنان در نیروی کار برای اقتصاد افغانستان حیاتی است. محرومیت زنان از آموزش و فرصت‌های شغلی، به طور قابل توجهی به اقتصاد این کشور آسیب رسانده و خواهد رساند. نقض حقوق بشر ممنوعیت تحصیل دختران، نقض آشکار حقوق بشر و حقوق اساسی زنان و دختران است. این ممنوعیت، حکومت سرپرست را بیش از پیش در جامعه جهانی منزوی کرده است. این اقدام، مشروعیت آنان را زیر سوال برده و اعتبار آن‌ها را در میان مردم افغانستان نیز خدشه‌دار کرده است. علاوه بر آثار مذکور، ممنوعیت تحصیل دختران پیامدهای منفی طولانی‌مدتی برای افغانستان خواهد داشت. این امر مانع از پیشرفت و توسعه این کشور شده و نسل‌های آینده را در فقر و ناآگاهی و عقب‌ماندگی نگه می‌دارد.   راه‌هایی برای کمک به دختران افغان از سازمان‌های حامی آموزش دختران در افغانستان قویا حمایت کنید. در کمپین‌های آنلاین برای لغو ممنوعیت تحصیل دختران شرکت کنید. صدای‌تان را در شبکه‌های اجتماعی به گوش جهانیان برسانید. به مقامات دولتی و سازمان‌های بین‌المللی فشار بیاورید تا برای لغو این ممنوعیت اقدام کنند. با همبستگی و تلاش می‌توانیم در رفع ممنوعیت آموزش دختران مؤثر واقع شویم.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 234 بازدید

همزمان با یک هزار روز از بسته ماندن دروازه‌های مکتب‌ها به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم، سازمان عفو بین‌الملل به این محدودیت واکنش نشان داده و می‌گوید که دختران به‌دلیل سیاست‌های «تبعیض‌آمیز و ناعادلانه» حکومت فعلی از حق آموزش محروم شدند. سازمان عفو بین‌الملل با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حکومت فعلی قوانین بین‌المللی را «نقض» می‌کند. این سازمان با راه‌اندازی هشتک «آموزش جرم نیست»، نوشته است که حکومت فعلی باید «فوراً» تمام مکتب‌های متوسطه و لیسه را به‌روی دختران باز کنند. عفو بین‌الملل در ادامه تاکید کرد که سیاست‌های حکومت فعلی برخلاف قوانین بین‌المللی است. باید گفت که حکومت فعلی یک ماه پس از تسلط دوباره‌ی شان بر افغانستان، مکتب‌های دخترانه را که به‌دلیل «بازنگری کتاب‌های درسی و میتود آموزشی» که به‌باور آنان «خلاف شریعت» بوده‌است، مسدود کرد. حکومت فعلی تاکید کرده بود که تا «امر ثانی» دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش به‌دور می‌مانند. در حال حاضر یک‌هزار روز از محرومیت آموزش دختران می‌گذرد. این اقدام حکومت فعلی با واکنش‌های نهادهای حقوق بشری، چهره‌های حقوقی و جنبش‌های اعتراضی به‌همراه بوده است. ریچارد بنت، رینا امیری و دیده‌بان حقوق‌ بشر تا اکنون با نشر پیام‌‌های جداگانه‌ای محرومیت دختران از مکتب را «ناعادلانه» خوانده‌اند و گفته‌اند که حکومت فعلی، رویاهای دختران را نابود کرده است. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 465 بازدید

ر‌و به روی آیینه اتاقم ایستاده بودم و خود را در آن می‌دیدم. آه که چقدر تغییر کرده بودم. وجودم پر بود از نگرانی، ترس و اضطراب. لباس سیاه و روسری سفیدم را پوشیدم و زورکی چهره‌ام را مهمان لبخندی کردم و با گرفتن کیف مکتبم، از اتاق بیرون شدم. مادرم همینکه مرا دید گفت دخترم اما… حرفش را قطع کردم و گفتم مادر لطفا مثبت فکر کنید. چرا باید مکاتب را مسدود کنند؟ و تاکید کردم که وقتی من نتوانم درس بخوانم، چه کسی در آینده پزشک خواهد شد؟ اگر کودکان و زنان بیمار شوند، چه کسی آنان را درمان خواهد کرد؟ اگر من نتوانم درس بخوانم چه کسی خواهد بود که برای کودکان آموزش بدهد و برای آبادانی کشور تلاش کند؟ نگاه غمگین مادرم را می‌فهمیدم. آهی کشید و گفت: «دخترم خودت هم که می‌دانی که مکاتب کابل و دیگر ولایات مسدود است. فقط در سراسر کشور تنها ولایت بلخ مکاتبش باز است. در شهر هم چند روزی است آوازه شده که مکاتب اینجا هم بسته می‌شود.» به مادرم گفتم فکر نکنم که مکاتب بسته شود. تاکید کردم که موضوع مکاتب کابل و دیگر ولایات هم تا امر ثانی بسته است و من دعا می‌کنم تا زود مکاتب به روی آن‌ها باز شود. با تمام شدن این حرف‌ها، فورا از خانه بیرون شدم زیرا دیگر نمی‌توانستم با حرف‌هایی که خودم هم باورش نداشتم، بیش از این مادرم را بازی دهم. شاید هم نمی‌توانستم اشک‌هاب حلقه بسته در چشمانم را بیش از این نگه دارم. در جاده‌ها قدم می‌زدم مانند پرنده‌ای که لانه‌اش خراب شده و نمی‌داند کجا برود و چه کار کند. افکار منفی در مغزم هجوم آورده بودند. با خود می‌گفتم اگر وقعا مکاتب بسته شوند، من چه کنم؟ نکند دیگر نتوانم درس بخوانم. به سمت خانه دوست صمیمی‌ام خدیجه، رفتم. قرار بود با او به مکتب بروم. هنگامی که به خانه‌ی آن‌ها رسیدم و خدیجه دروازه را باز کرد، از ناراحتی چهره‌ی خدیجه شوکه شدم. از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده؟ برایم تعدریف کرد که کل شب گذشته را نخوابیده و گریه کرده است. نگرانی من هر لحظه بیشتر شد و مجددا از او پرسیدم که چه شده؟ به گریه افتاد و خود را در آغوش من انداخت. در تمام این سال‌ها از خدیجه، جز خنده و شوخی و شادی چیزی ندیده بودم و او اکنون اینگونه زار زار گریه می‌کرد. گریه‌هایش به قلبم مانند خنجری اصابت می‌کرد و قلبم را به درد می‎‌آورد. کمی که آرام‌تر شد گفت برادرم زکی، را افراد حکومت فعلی با خود بردند. متعجب پرسیدم مگر کاری کرده بود؟ با گریه گفت: « به دلیل اینکه ما پنجشیری هستیم. حالا مشخص نیست که ما را هم می‌برند یا نه؟» گوش‌هایم سوت کشیدند. پنجشیری بود و او را برده بودند. این دیگر چه جرمی بود که باید اینگونه تقاصش را بدهند؟ دیگر هیچ واژه‌ای به زبانم نمی‌آمد. انگار لال شده بودم. دقایقی در سکوت به گریه‌های از سر گرفته‌ی خدیجه گوش دادم و او ادامه داد: «می‌دانی مادرم از دیشب اصلا حالی خوبی ندارد. بالای پدرش هم حمله قلبی آمد و فعلا در شفاخانه است و باید بروم پیش پدرم.» اشک‌هایش را پاک کرد تا مادرش نبیند. از من پرسید که برای چه به خانه‌ی آن‌ها آمده‌ام؟ در پاسخ گفتم که می‌خواستم امروز مکتب برویم و برگه‌های امتحان را بگیریم. خدیجه گفت نمی‌داند اما شنیده بود که گویا مکاتب اینجا هم بسته می‌شود. در برابر حرف‌هایش حرفی نداشتم. خدیجه دست‌های مرا گرفت و با نگرانی پرسید که در صورت بدتر شدن وضعیت چه کنیم؟ هنوز پاسخ این سوالش را نداده بودم که گفت: «از کاکایم شنیدم که می‌گویند حکومت فعلی پنجشیری‌ها را به جرم  پنجشیری بودن، می‌کشند. اگر برادرم را چیزی شود من و فامیلم می‌میریم.» در جواب نگرانی‌هایش گفتم خدا نکند و این اتفاق نمی‌افتد. در دلم نگران همه چیز بودم. کاش می‌توانستم خدیجه را واقعا آرام کنم. اما هیچ حرفی برای آرام کردنش نداشتم. او پر از حرف بود و دلش بیش از این‌ها می‌خواست گریه کند. حق داشت. آخر پنجشیری بودن هم شد جرم؟ با خدا حافظی از خانه آن‌ها بیرون شدم. وجودم می‌لرزید. در گودالی  از حرف‌ها غرق شده بودم. دیگر حتی مسیری که می‌رفتم  را نمی‌دانستم. فقط سرگردان در جاده‌ها قدم می‌زدم. مردی از کنارم عبور کرد. صدایش را شنیدم که گفت: «این را ببین! چقدر بی‌شرم است و هنوز شرم ندارد از خانه بیر‌ون شده. فقط باید این زن‌ها را گرفت و زنده زنده آتش زد.» با شنیدن حرف‌های آن مرد در درونم یک بار دیگر مردم. با خود گفنم مگر زن بودن جرم است؟ آخر چرا جرم‌ها تغییر کرده اند؟ مگر ما در چه زمانه‌ای داریم زندگی می‌کنیم؟ به مکتب‌مان رسیدم. در حویلی مکتب دختران نشسته بودند. همه ماتم گرفته بودند. نگران شدم و نزد یکی از دختران رفتم و پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ برایم گفت دیگر نمی‌توانیم مکتب بیاییم. پرسیدم چرا؟ در پاسخ گفت بر اساس فرمان حکومت فعلی دختران تا امر ثانی دیگر نمی‌توانند به مکتب بروند. حس کردم  قلبم از حرکت باز ماند. انگار عقربه‌های ساعت دیگر کار نمی‌کردند و زمان ایستاده بود. با خود گفتم یعنی همین قدر آسان؟ با یک امر ثانی زندگی من و صدها دختر دیگر برباد شد؟ همینقدر آتش زدن رویاهای‌مان آسان است؟ با گریه به سمت اتاق مدیر مکتب‌مان دویدم. در مسیر راه چند بار زمین افتادم و دوباره بلند شدم. نمی‌دانم چرا آن روز مسیر اتاق مدیر مکتب‌مان ایتقدر دور شده بود. چرا نمی‌رسیدم؟ علیمه، اول نمره صنف‌مان در گوشه‌ای از دهلیز نشسته بود. من را که دید فورا به سمتم آمد. گریه‌هایم ثانیه به ثانیه بلندتر می‌شد. تا اینکه صدایم تمام دهلیز را گرفت. خواستم به سمت اتاق مدیر مکتب‌مان بروم که علیمه مرا نگذاشت. با صدای بلندی گفتم ولم کن علیمه. می‌خواهم از خود مدیرمان بپرسم. او با صدای پر از بغضی گفت: «زینب مگر مدیر چی می‌تواند؟ او مسوول است تا امر را اطاعت کند.» این حجم از درد دیگر برایم قابل تحمل نبود. روی زمین نشستم و گریه کردم. این امر ثانی دیگر چه چیزی بود که چون بختک افتاد روی زندگی ما. همین است مسلمانی؟ در کجای از قرآن گفته که زنان درس نخوانند؟ به کدام حدیث آمده است؟ چرا تحصیل نکنیم؟ کشور را گرفتند، مردم را کشتند، نظامی‌ها را با بدترین شکل ممکن در محکمه‌های صحرایی به قتل رساندند، زنان را از جامعه جدا کردند، با ما چرا؟ ما دختران مکتبی دیگر چه گناهی داشتیم؟ اصلا کل کشور را یکباره آتش بزنید تا حداقل یک بار بمیریم. همه با حرف‌هایم گریه می‌کردند که مدیر‌مان از اتاقش بیرون شد و من فورا بلند شدم و با گریه گفتم مدیر صاحب! چشم‌هایش مانند کاسه‌ای از خون بود. مشخص بود که او نیز به حال ما گریه کرده است. برایم گفت: «دخترم کاش کاری از دست من بر می‌آمد اما نمی‌توانم و چاره‌ای جز اطاعت نداریم. شما گناهی ندارید. ما همه هیچ گناهی نداریم. ما فقط قربانی این هجوم شدیم. شاید یک ماه بعد، شاید یک سال بعد مکاتب باز شود ...» من حرفش را ادامه دادم و گفتم شاید دیگر هرگز نتوانیم به مکتب بیاییم. از همان روز، من دیگر به مکتب نرفته‌ام .همان روز، رویای اینکه روزی یک پزشک شوم و صادقانه به کشورم خدمت کنم در دلم ماند. بهتر بود من را به دار می‌زدند اما مکتبم را بسته نمی‌کردند. بهتر بود زنده زنده می‌سوختم اما شاهد تباه شدن کشورم نمی‌بودم. ای کاش می‌توانستم کاری انجام دهم. ای کاش می‌توانستم کشورم را آزاد کنم. احساس می‌کنم در اوج جوانی پیر شده‌ام. آن‌ها باعث شدند من در ۱۷ سالگی هر روز شاهد مرگ آرزوهایم باشم و بمیرم. چه زمانی قرار است این حال‌مان تغییر کند؟ چرا کسی صدای‌مان را نمی‌شنود؟ نویسنده: ماه نور روشن

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 174 بازدید

همزمان با هزار روزه شدن محرومیت دختران بالاتار از صنف ششم از آموزش در افغانستان، گوردون براون، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد برای آموزش جهانی، خواستار اتحاد جهان در حمایت از دختران افغانستان شده است. آقای براون با حمایت از کارزار «صدای دختران افغانستان» گفت که انکار حق آموزش یک امر «شنیع و ناقض» منشور سازمان ملل متحد است. او تاکید کرد که انکار حق برخورداری از آموزش با کیفیت یک امر شنیع و ناقض منشور ملل متحد، کنوانسیون حقوق کودک و حقوق اساسی بشر است. کارزار «صدای دختران افغانستان» از سوی نهاد موسوم «آموزش نمی‌تواند منتظر بماند» راه‌اندازی شده است. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای هزار روز محرومیت دختران افغانستان از آموزش را نقطه عطف غم‌انگیز برای حقوق بشر، حقوق کودکان و حقوق دختران خوانده است. از کارزار این نهاد، چهره‌های شناخته‌شده از جمله ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، خالد حسینی، نویسنده و ضیاءالدین یوسف‌زی، از بنیانگذار نهاد «ملاله» حمایت کردند. همچنین گوردون براون در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که دختران افغانستان اکنون هزار روز تحصیلی را از دست داده‌اند که هرگز نمی‌توانند آن را جبران کنند. وی افزود: «زمان آن فرا رسیده است که تمام جهان متحد شوند تا از حکومت سرپرست مطالبه کنند که حقوق اولیه انسانی هر دختری را رعایت کنند.» سفارت بریتانیا برای افغانستان نیز در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که زنان و دختران در افغانستان هزار روز یادگیری را از دست داده‌اند. این سفارت گفت که زنان تحصیل کرده و توانمند برای صلح، ثبات و توسعه در افغانستان حیاتی هستند. باید گفت که حکوم سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، ابتدا مکاتب دخترانه را تعطیل کردند، اما وزارت معارف این گروه در سوم ماه حمل سال ۱۴۰۱ خورشیدی اعلام کرد که مکاتب به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم تا اطلاع ثانوی مسدود است. پس از آن حکومت فعلی تحصیل دختران در دانشگاه‌ها را نیز منع کرده‌ و آموزشگاه‌های خصوصی را نیز به‌روی آنان بسته‌اند. از آن زمان تا اکنون جامعه‌ی جهانی و دیگر نهادهای بین‌المللی بارها خواستار لغو ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران شده‌اند، اما حکومت فعلی همچنان این ممنوعیت را ادامه می‌دهند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 230 بازدید

ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان، در پیوند به ۱۰۰۰ روزه شدن محرومیت دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش می‌گوید که میلیون‌ها دختر در افغانستان هنوز از آرزوهای‌شان دست نکشیده‌اند. آقای بنت این اظهارات را روز (جمعه، ۲۵ جوزا) در یک فراخوان حمایت از دختران افغانستان در حساب کاربری ایکس خود نوشته است و او در این فراخوان گفته است که هزار روز محرومیت دختران از آموزش غیرقابل تصور است و پذیرفتنی نیست. گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر بر حمایت از دختران و زنان افغانستان تاکید کرده و گفت:‌ «ما باید در کنار دختران ایستاده شویم.» باید گفت که حدود ۱۰۰۰ روز از نخستین دستور حکومت فعلی برای بستن درب مکاتب به روی دختران بالاتر از صنف ششم می‌گذرد. همچنان حدود ۶۰۰ روز از بسته شدن دروازه دانشگاه‌ها به روی دختران می‌گذرد. شماری از نهادهای آموزشی جهانی، به مناسبت هزار روز محرومیت دختران از آموزش، این محدودیت‌های حکومت فعلی را نقطه‌ عطف غم‌انگیز در حقوق کودکان و دختران عنوان کرده‌ و خواستار رفع این ممنوعیت شده‌اند. همچنین چند روز قبل یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که با گذشت ۱۰۰۰ روز از ممنوعیت دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش در افغانستان تحت کنترول حکومت فعلی، آنان سه میلیارد ساعت درسی‌شان را از دست داده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 238 بازدید

رینا امیری، نماینده ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان می‌گوید که حکومت سرپرست با سیاست ممنوعیت دختران و زنان از آموزش، آینده کشور را «تباه» کرده است. خانم امیری این اظهارات را در حساب کاربری ایکس خود مطرح کرده و گفت: «افغانستان به‌عنوان تنها کشور جهان است که این سیاست‌های افراطی در آن اعمال می‌شود و در انزوا باقی مانده است.» وی تاکید کرد که در پی این سیاست حکومت سرپرست، رویاهای دختران و زنان در افغانستان «شکسته» شده است. همچنین در ماه حمل سال جاری نیز نماینده ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان بسته بودن مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم توسط حکومت فعلی را «دل‌خراش» خوانده بود. او گفته بود که احکام «تبعیض‌آمیز و بی‌امان» حکومت سرپرست علیه زنان و دختران، افغانستان را فقیر و وابسته به کمک‌ها نگه می‌دارد. این در حالی است که ۱۰۰۰ روز از نخستین دستور‌ حکومت فعلی برای ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم و حدود ۶۰۰ روز از بسته شدن دروازه دانشگاه‌ها به روی دختران می‌گذرد. همچنین چند روز قبل یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که با گذشت ۱۰۰۰ روز از ممنوعیت دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش در افغانستان تحت کنترول حکومت فعلی، آنان سه میلیارد ساعت درسی‌شان را از دست داده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 264 بازدید

ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور افغانستان می‌گوید که دختران و زنان در این کشور از آسیب‌های جنسیتی و سنی رنج می‌برند. آقای بنت این موضوع با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود مطرح کرده و گفت که در گزارش تازه‌اش «سیستم نهادینه شده تبعیض، جداسازی و طرد زنان و دختران» توسط حکومت سرپرست را بررسی کرده است. وی تاکید کرد که در این گزارش آمده است که زنان و دختران دارای معلولیت در افغانستان با نوع دومدار به حاشیه رانده شدن روبرویند. او افزود که گزارشش در ۱۸ جون در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مورد بحث قرار خواهد گرفت. این در حالی است که با روی کار آمدن حکومت سرپرست در افغانستان، دختران و زنان در کشور از محدودیت‌های روزافزون این گروه رنج می‌برند. حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را منع کرده‌اند و به دختران اجازه رفتن به دانشگاه را نیز نمی‌دهند‌. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 145 بازدید

همزمان با هزار روزه شدن ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم از سوی حکومت سرپرست ، کاترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد حقوق می‌گوید که کودکان، به‌ویژه دختران نمی‌تواند در گرو سیاست باشد. خانم راسل امروز (پنج‌شنبه، ۲۴ جوزا) با نشر خبرنامه‌ای به‌مناسبت گذشت هزار روز از ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم گفت که گذشت هزار روز از ممنوعیت آموزش دختران را «یک نقطه‌ی عطف غم‌انگیز و نگران‌کننده» توصیف می‌شود. وی تاکید کرد که در این هزار روز معادل سه میلیارد ساعت فرصت آموزشی برای دختران از دست رفته است. او افزود: «برای ۱.۵ میلیون دختر، این محرومیت سیستماتیک نه تنها نقض آشکار حق تحصیل آنان است، بلکه منجر به کاهش فرصت‌ها و بدتر شدن سلامت روان آنان می‌شود.» مدیر اجرایی یونیسف تصریح کرد که تأثیر ممنوعیت آموزش دختران فراتر از خود آنان است و بحران بشردوستانه‌ی جاری در افغانستان را تشدید می‌کند و پی‌آمدهای جدی برای اقتصاد و مسیر توسعه‌ی این کشور دارد. مدیر اجرایی صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل گفت که آموزش فقط فرصت‌ها را برای دختران فراهم نمی‌کند، بلکه از آنان در برابر ازدواج زودهنگام، سوءتغذیه و سایر مشکلات صحی محافظت می‌کند و تاب‌آوری‌شان در برابر بلایایی مانند سیل، خشک‌سالی و زمین‌لرزه را که اغلب در افغانستان رخ می‌دهد، تقویت می‌کند. خانم راسل علاوه کرد که همکارانش برای حمایت از همه‌ی کودکان در افغانستان سخت کار می‌کنند و همراه با شرکای این نهاد، برای ۲.۷ میلیون کودک زمینه‌ی آموزش ابتدایی را فراهم کرده است. مدیر اجرایی یونیسف در بخشی از بیانیه‌اش گفته است که آنان همچنین برای ۶۰۰ هزار کودک که دو سوم آنان دختران هستند، صنف‌های آموزشی مبتنی بر جامعه راه‌اندازی کرده‌اند. او تاکید کرد که آنان هرکاری را که بتوانند برای حفظ زیرساخت‌های آموزشی افغانستان انجام می‌دهند. همچنین وی حکومت سرپرست خواسته است که فورا به همه‌ی کودکان اجازه بدهند که یادگیری را از سرگیرند و از جامعه‌ی جهانی نیز خواسته است که حمایت خود را از آموزش دختران ادامه دهند. خانم راسل گفته است: «هیچ کشوری نمی‌تواند به جلو حرکت کند وقتی که نیمی از جمعیت‌اش عقب بماند.» این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، ابتدا مکاتب دخترانه را تعطیل کردند، اما وزارت معارف این گروه در سوم ماه حمل سال ۱۴۰۱ خورشیدی اعلام کرد که مکاتب به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم تا اطلاع ثانوی مسدود است. پس از آن تحصیل دختران در دانشگاه‌ها را نیز منع شد و آموزشگاه‌های خصوصی را نیز به‌روی آنان بسته‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 222 بازدید

دیدبان حقوق بشر اعلام کرده است که ۱۲۰ کشور به استثنای آمریکا، «اعلامیه مکاتب مصوون» را امضا کرده‌اند و ایالات متحد باید به این اعلامیه بپیوندد و از آموزش دختران و زنان در افغانستان حمایت کند. این سازمان با نشر اعلامیه‌ای به نقل از زما نف، مدیر اجرایی بخش کودکان دیدبان حقوق بشر نوشته است که آمریکا حدود ۲۰ سال زمینه آموزش را برای دختران در افغانستان فراهم کرده بود و اکنون نیز با پیوستنش به اعلامیه «مکاتب مصوون» از دختران و زنان افغانستان پشتیبانی کند. در اعلامیه آمده است: «اکنون با ممنوعیت شدید حکومت سرپرست از آموزش و تحصیل دختران در افغانستان، ایالات متحده باید به اعلامیه مکاتب مصوون بپیوندد و از جنبش جهانی برای محافظت از آموزش در برابر این محدودیت‌ها حمایت کند.» دیدبان حقوق بشر تاکید کرد که حمایت از تحصیل دختران یکی از دلایل دخالت ایالات متحده در افغانستان بود. این سازمان افزود که آمریکا در زمان حضورش در افغانستان، زمینه آموزش را برای هزاران دختر افغان فراهم کرده بود. باید گفت که نزدیک به هزار روز می‌شود که دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان از رفتن به مکتب محروم هستند. حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان،دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب ممنوع و همچنان دروازه دانشگاه‌ها را به روی دختران دانش‌جو بسته کرده‌ است.

ادامه مطلب