برچسب: کودکان

3 هفته قبل - 73 بازدید

صندوق بین‌المللی نجات کودکان می‌گوید که تنها در ۱۶ روز اول ماه اپریل سال جاری میلادی حدود ۵۰ هزار کودک از پاکستان به افغانستان بازگشته‌اند. این سازمان روز (جمعه، ۲۹ حمل) با نشر گزارشی هشدار داده است که کودکان هنگام ورود به افغانستان در معرض خطر جدا شدن از خانواده‌هایشان قرار دارند و  با تشدید روند اخراج مهاجران اهل افغانستان از پاکستان، کودکان بخش بزرگی از بازگشت‌کنندگان را تشکیل می‌دهند. صندوق نجات کودکان تاکید کرده است که تا شانزدهم اپریل، بیش از ۸۴ هزار اهل افغانستان از پاکستان به کشور بازگشته‌اند که ۵۸ درصد آن‌ها را کودکان تشکیل می‌دهند. در ادامه آمده است که حدود یک‌پنجم این کودکان کمتر از پنج سال سن دارند. همچنین پیشتر، معین وزارت داخله پاکستان نیز تایید کرده بود که از آغاز ماه اپریل تا اکنون، طی کمتر از سه هفته، حدود ۸۴ هزار و ۸۶۹ اهل افغانستان از این کشور اخراج شدند. صندوق نجات کودکان افزوده است که از سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی تا اکنون، شمار کل کودکانی که از پاکستان اخراج شده‌اند به حدود ۵۴۵ هزار نفر رسیده است. در ادامه آمده است که کودکان بازگشته به افغانستان در برابر بیماری‌های واگیر، به‌ویژه اسهال و عفونت‌های تنفسی، به‌شدت آسیب‌پذیر هستند. عمر، مردی ۳۰ ساله و پدر پنج فرزند که همگی در پاکستان متولد و بزرگ شده‌اند، به‌تازگی به افغانستان بازگشته است. او درباره تجربه‌ اخراج خود به صندوق نجات کودکان گفته است: «هنوز باور نمی‌کنم که چه اتفاقی افتاده. همه چیزم را یک‌شبه از دست دادم. وقتی وارد افغانستان شدم، دستم خالی بود. تنها چیزی که توانستم بیاورم، لباس‌های بچه‌ها، چند پتوی نازک و چند وسیله‌ ابتدایی آشپزخانه بود.» همچنین در گزارش آمده است که بر اساس یک نظرسنجی که صندوق نجات کودکان در سال ۲۰۲۴ میلادی انجام داده، تقریبا نیمی از خانواده‌هایی که از پاکستان به افغانستان بازگشته‌اند گفته‌اند که کاری برای آن‌ها پیدا نمی‌شود. ۸۱ درصد از پاسخ‌دهندگان گفته‌اند مهارتی ندارند که بتوانند با آن کاری پیدا کنند. این نظرسنجی نشان می‌دهد که دوسوم کودکانی که به افغانستان بازگشته‌اند، هنوز در مکتب شامل نشده‌اند و بیشتر آن‌ها گفته‌اند که مدارک لازم برای ثبت‌نام را در اختیار ندارند. صندوق نجات کودکان می‌گوید: «بسیاری از این کودکان در پاکستان متولد شده‌اند. افغانستان برای آن‌ها جایی نیست که آن را خانه‌ی خود بدانند. بازگشت این جمعیت عظیم، فشار بیشتری بر منابعی وارد می‌کند که همین حالا هم تحت فشار شدید قرار دارند.»

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 77 بازدید

فرماندهی پولیس ولایت بدخشان اعلام کرده است که در پی انفجار یک ماین به‌جا‌مانده از جنگ در ولسوالی زیباک این ولایت، سه کودک جان باخته و سه کودک دیگر به‌شدت زخمی شده‌اند. این فرماندهی با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این انفجار حوالی ساعت ۱۱:۰۰ پیش از چاشت امروز (جمعه، ۲۹ حمل) در ساحه تیزاب از مربوطات ولسوالی زیباک رخ داده است. در اعلامیه آمده است که این انفجار زمانی رخ داده است که کودکان برای جمع‌آوری سبزی به این ساحه رفته بودند. فرماندهی پولیس بدخشان تاکید کرده است که جان‌باختگان شامل دو دختر و یک پسر ۹ تا ۱۴ ساله هستند و سه دختر دیگر در سنین ۱۰ تا ۱۴ سال زخمی شده‌اند. قابل ذکر است که ماین‌ها و مهمات منفجرنشده همچنان تهدیدی جدی برای شهروندان افغانستان به‌ویژه کودکان به شمار می‌رود. کمیته‌ی بین‌المللی صلیب سرخ با نشر آمار گفته است که در سال ۲۰۲۴ میلادی، ۵۶۴ نفر در افغانستان بر اثر انفجار ماین و مواد انفجاری به‌جا‌مانده از جنگ کشته یا زخمی شده‌اند. از این میان، ۴۳۴ نفر کودک بوده‌اند. همچنین اداره‌ی امور رسیدگی به حوادث تحت کنترل حکومت سرپرست می‌گوید که حدود یک هزار و ۱۵۰ کیلومتر مربع از اراضی افغانستان آلوده به ماین است. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، حدود ۳.۳ میلیون نفر در افغانستان در شعاع یک کیلومتری از مناطق آلوده به ماین و مواد منفجره زندگی می‌کنند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 90 بازدید

رادیوی ملی آمریکا «ان‌پی‌آر» درتازه‌ترین مورد گزارش داده است که موارد ابتلا به ویروس فلج کودکان در افغانستان و پاکستان در حال افزایش است و باوجود اجرای کارزارهای واکسیناسون و کمک‌های جهانی به این کشورها، نتوانستند زنجیره انتقال پولیو را قطع کنند. این رسانه با نشر گزارشی نوشته است که کاهش قراردادهای آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده در این زمینه، نگرانی‌هایی را از احتمال شیوع این بیماری در کشورهای دیگر ایجاد کرده است. تدروس آدهانوم، مدیرکل سازمان بهداشت جهانی پیش از این گفته بود: «کاهش ناگهانی بودجه ایالات متحده، بر تلاش‌ها برای ریشه‌کن کردن فلج اطفال تاثیر گذاشته است.» رادیو ملی آمریکا تاکید کرده است: «باوجود پایین بودن نسبی آمار در افغانستان و پاکستان این سوال مطرح است که چرا این ویروس هنوز در این کشورها باقی مانده درحالی که در سال ۲۰۲۰ میلادی در جهان ریشه‌کن شده است؟» براساس آمارهای رسمی در سال ۲۰۲۴ میلادی شمار مبتلایان پولیو در پاکستان ۷۴ مورد و در افغانستان به ۲۴ مورد رسیده بود. این آمار در سال جاری میلادی شش مورد در پاکستان و یک مورد در افغانستان گزارش شده است. رسانه آمریکایی نوشت: «تغییر در استراتژی واکسیناسیون، برخی کودکان را در افغانستان جا گذاشته است.» این رادیو‌،‌ دلیل ریشه‌کن نشدن این بیماری در افغانستان را کیفیت پایین کارزارهای این بیماری به‌ویژه حذف واکسیناسیون خانه‌به‌خانه عنوان کرده است. در گزارش آمده است: «در گذشته حکومت سرپرست هیچ‌گونه کارزاری در مناطق تحت کنترول خود راه‌اندازی نمی‌کردند. پس از تسلط دوباره امید می‌رفت که اجازه دسترسی به مناطق دوردست داده شود اما ممنوعیت‌ها گسترش یافت.» طبق این گزارش ممنوعیت اشتغال زنان در سازما‌ن‌های غیردولتی نیز آسیب بزرگی به کارزارهای واکسیناسون فلج کودکان وارد کرده است. مقام‌های بهداشتی هشدار داده‌اند: «اگر همین حالا اقدام نکنیم ممکن است با موارد غم‌انگیز بسیاری در منطقه روبرو شویم چون شیوع بیماری مرز نمی‌شناسند.» این رسانه دلیل از بین نرفتن این بیماری در پاکستان را هدف قرار گرفتن کارکنان کارزار واکسیناسیون از سوی گروه‌های تندرو و نارسایی به برنامه فلج کودکان عنوان کرده است. در این گزارش آمده است که کارزار واکسن خانه‌به‌خانه در پاکستان بیشتر بر واکسن خوراکی متمرکز است در حالی که واکسن تزریقی نیاز به مراکز بهداشتی و کارمندان آموزش دیده دارد.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 90 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد برای افغانستان اعلام کرده است که به‌دلیل کاهش بودجه جهانی، با کمبود شدید غذاهای درمانی نجات‌بخش (آریوتی‌اف) مواجه است. تاج‌الدین اویواله، رییس دفتر یونیسف در افغانستان امروز (پنج‌شنبه، ۲۸ حمل) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود از این موضوع خبر داده و گفته است که در سال جاری میلادی ۳.۵ میلیون کودک زیر پنج سال در افغانستان به سوءتغذیه مبتلا هستند و ۱.۵ میلیون آنان در معرض ابتلا به سوءتغذیه حاد و شدید قرار دارند. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد برای افغانستان تاکید کرده است که حمایت فوری برای نجات جان این کودکان ضروری است. پیش از این برنامه جهانی غذا نیز گفته بود در سال جاری میلادی ۳.۵ میلیون کودک در افغانستان به سوءتغذیه مبتلا خواهند شد؛ به این معنا که در هر ده ثانیه یک کودک گرفتار سوءتغذیه خواهد شد. موتینتا چیموکا، مسوول دفتر برنامه جهانی غذا گفته بود افغانستان در حال حاضر با شدیدترین بحران سوءتغذیه کودکان در تاریخ خود مواجه است. برنامه جهانی غذا نیز از کمبود بودجه شکایت کرده بود و گفته بود که با بودجه‌ی کافی، امکان توقف بحران سوءتغذیه در افغانستان وجود دارد. قابل ذکر است که بیماری سوءتغذیه در افغانستان به‌ویژه در میان کودکان یک بحران جدی است و مشکلاتی چون فقر، عدم دسترسی به خدمات بهداشتی و تغذیه‌ای مناسب مانع ارائه درمان‌های ضروری و پیشگیری از این بیماری می‌شود. اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشری سازمان ملل متحد پیش‌بینی کرده است که آمار کودکان مبتلا به سوءتغذیه در افغانستان در سال ۲۰۲۵ به ۳.۵ میلیون نفر برسد. طبق گزارش‌های ملل متحد این رقم در پنج سال گذشته حدود ۳ میلیون کودک زیر پنج سال بوده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 81 بازدید

مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت بادغیس می‌گویند که بر اثر وقوع یک رویداد ترافیکی در ولسوالی «سنگ آتش» این ولایت، یک زن و یک کودک جان باخته و ۱۳ تن دیگر به‌شمول زنان و کودکان زخمی شدند صدیق‌الله صدیقی، سخنگوی فرماندهی پولیس بادغیس به رسانه گوهرشاد گفته است که این رویداد روز (چهارشنبه، ۲۷ حمل) در منطقه‌ی «کرگسخال» از مربوطات ولسوالی سنگ آتش این ولایت رخ داده است. آقای صدیقی افزوده است که رویداد به‌دلیل لغزش جاده و واژگون شدن موتر باربری رخ‌ داده است. سخنگوی پولیس بادغیس تاکید کرده است که این موتر هنگام انتقال اعضای خانواده و وسایل خانه‌ی چندین خانواده‌ی کوچ‌نشین واژگون شده است. صدیق‌الله صدیقی در مورد وضعیت زخمی‌های این رویداد ترافیکی چیزی نگفته است. وی در مورد هویت و سن زخمیان این رویداد هم جزییات دقیق ارائه نکرده است. حوادث ترافیکی سالانه جان صدها نفر را در سراسر افغانستان می‌گیرد و صدها زخمی برجای می‌گذارد. علت وقوع اکثر این حوادث بی‌احتیاطی رانندگان، خرابی جاده‌ها و نبود علایم ترافیکی گفته می‌شود.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 87 بازدید

خانواده، هسته اصلی رشد و پرورش کودکان، جایی است که باید امنیت، عشق و آرامش را به آن‌ها هدیه کند. اما وقتی این فضا با مشاجرات مداوم، تنش‌های عاطفی یا حتی سکوت‌های سرد بین والدین پر شود، کودکان در معرض آسیب‌های روانی جدی قرار می‌گیرند. تعارضات خانوادگی، از دعواهای روزمره بر سر مسائل مالی گرفته تا جدایی و طلاق، می‌توانند اثرات عمیقی بر سلامت روان کودکان بگذارند. اضطراب، افسردگی، مشکلات رفتاری و کاهش اعتماد به نفس تنها بخشی از پیامدهای این تنش‌ها هستند. در این گزارش رسانه‌ای، با تکیه بر نظرات کارشناسان و یافته‌های علمی، نگاهی به تأثیرات این تعارضات بر کودکان می‌اندازیم و راهکارهایی برای کاهش آسیب‌ها ارائه می‌کنیم. تعارض خانوادگی چیست؟ تعارض خانوادگی به هر نوع تنش یا درگیری بین اعضای خانواده، به‌ویژه والدین یا والدین و فرزندان، گفته می‌شود. این تعارضات می‌توانند به‌صورت آشکار، مانند مشاجرات کلامی یا حتی خشونت فیزیکی، یا به‌صورت پنهان، مانند بی‌توجهی عاطفی و قهرهای طولانی، ظاهر شوند. به گفته دکتر نگار حسینی، روان‌شناس کودک، «تعارضات خانوادگی وقتی مخرب می‌شوند که به یک الگوی تکراری تبدیل شوند و فضای خانه را برای کودکان ناامن کنند.» این تنش‌ها ممکن است ریشه در مشکلات مالی، تفاوت‌های فرهنگی، استرس‌های شغلی یا حتی مسائل روانی یکی از والدین داشته باشند. شدت و مدت تعارض نقش مهمی در میزان تأثیر آن بر کودکان دارد. دعواهای کوتاه‌مدت که با گفت‌وگو حل می‌شوند، معمولاً آسیب کمی دارند. اما تعارضات مزمن، مانند مشاجرات روزانه یا طلاق‌های پرتنش، می‌توانند اثرات طولانی‌مدتی بر روان کودکان بگذارند. پیامدهای روانی: وقتی کودکان قربانی می‌شوند تعارضات خانوادگی می‌توانند به روش‌های مختلفی سلامت روان کودکان را تحت تأثیر قرار دهند. این تأثیرات به سن، شخصیت و میزان حمایت اجتماعی کودک بستگی دارند، اما برخی از شایع‌ترین پیامدها عبارتند از: اضطراب و استرس مداوم کودکان در خانه‌های پرتنش اغلب احساس ناامنی می‌کنند. ترس از جدایی والدین یا احساس گناه به خاطر دعواها می‌تواند به اضطراب مزمن منجر شود. مطالعات نشان می‌دهند که کودکان در این محیط‌ها سطح بالاتری از کورتیزول (هورمون استرس) دارند، که می‌تواند به مشکلات جسمی مانند سردرد، اختلالات خواب و کاهش تمرکز منجر شود. افسردگی و انزوا بی‌ثباتی عاطفی در خانه می‌تواند احساس غمگینی و ناامیدی را در کودکان تقویت کند. آن‌ها ممکن است خود را منزوی کنند، از فعالیت‌های مورد علاقه‌شان دست بکشند یا احساس بی‌ارزشی کنند. به‌ویژه در مواردی که والدین درگیر طلاق هستند، این علائم می‌توانند شدت بیشتری پیدا کنند. مشکلات رفتاری برخی کودکان در واکنش به تنش‌های خانوادگی، رفتارهای پرخاشگرانه یا نافرمانی نشان می‌دهند. این رفتارها گاهی تلاشی برای جلب توجه یا ابراز خشم و ناراحتی هستند. در دوران نوجوانی، این مشکلات ممکن است به رفتارهای پرخطر مانند فرار از خانه یا مصرف مواد مخدر منجر شوند. کاهش اعتماد به نفس مشاهده انتقادات مداوم بین والدین می‌تواند باعث شود کودکان این رفتارها را درونی‌سازی کنند و خود را ناکافی یا بی‌ارزش بدانند. این احساس می‌تواند عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی آن‌ها را تضعیف کند. چالش‌های اجتماعی کودکانی که در محیط‌های پرتنش بزرگ می‌شوند، ممکن است در برقراری روابط سالم با همسالان خود دچار مشکل شوند. آن‌ها گاهی مهارت‌های ارتباطی ضعیفی دارند یا از ترس طرد شدن، از روابط نزدیک دوری می‌کنند. دکتر حسینی تأکید می‌کند: «کودکان مثل اسفنج، احساسات محیط اطرافشان را جذب می‌کنند. وقتی خانه پر از تنش باشد، آن‌ها نمی‌توانند به‌راحتی رشد کنند و این اثرات می‌توانند تا بزرگسالی ادامه پیدا کنند.» چرا کودکان آسیب می‌بینند؟ برای درک تأثیر تعارضات خانوادگی، باید به مکانیزم‌های روان‌شناختی پشت این آسیب‌ها نگاه کنیم. یکی از مهم‌ترین عوامل، نظریه دلبستگی است. کودکان به یک پایگاه امن عاطفی – معمولاً والدین – نیاز دارند تا با اطمینان جهان را کشف کنند. تعارضات مداوم این پایگاه را متزلزل می‌کنند و می‌توانند به دلبستگی ناایمن منجر شوند، که با مشکلات عاطفی و اجتماعی در آینده همراه است. عامل دیگر، استرس مزمن است. تعارضات خانوادگی مانند یک منبع دائمی استرس عمل می‌کنند و سیستم عصبی کودکان را تحت فشار قرار می‌دهند. این استرس می‌تواند به تغییرات فیزیولوژیکی، مانند افزایش فعالیت محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA)، منجر شود که با مشکلات روانی و جسمی مرتبط است. همچنین، کودکان ممکن است الگوهای ناسالم ارتباطی را از والدینشان یاد بگیرند. برای مثال، کودکی که شاهد مشاجرات مداوم است، ممکن است باور کند که روابط همیشه پر از درگیری هستند، و این باور می‌تواند در روابط آینده او بازتولید شود. عوامل تشدیدکننده و محافظ همه کودکان به یک اندازه تحت تأثیر تعارضات خانوادگی قرار نمی‌گیرند. عواملی مانند سن، شخصیت و حمایت اجتماعی می‌توانند این تأثیرات را تعدیل کنند. کودکان خردسال، به دلیل درک محدودشان از تعارضات، ممکن است بیشتر آسیب ببینند. در مقابل، کودکان با شخصیت تاب‌آور یا آن‌هایی که از حمایت یک بزرگسال دیگر (مثل معلم یا پدربزرگ) برخوردارند، ممکن است بهتر با این تنش‌ها کنار بیایند. شدت تعارض نیز مهم است. دعواهای کلامی ملایم تأثیر کمتری نسبت به خشونت فیزیکی یا طلاق‌های پرتنش دارند. به گفته دکتر حسینی، «اگر والدین بتوانند تعارضات را به‌صورت سازنده مدیریت کنند و به کودکان نشان دهند که اختلافات قابل حل هستند، آسیب‌ها به حداقل می‌رسند.» راهکارهایی برای کاهش آسیب‌ها خبر خوب این است که با اقداماتی در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی، می‌توان اثرات منفی تعارضات خانوادگی را کاهش داد. در ادامه چند راهکار عملی پیشنهاد شده است: آموزش به والدین والدین می‌توانند با یادگیری مهارت‌های ارتباطی و حل تعارض، تنش‌ها را مدیریت کنند. کارگاه‌های «مدیریت خشم» یا «ارتباط بدون خشونت» می‌توانند به آن‌ها کمک کنند تا اختلافات را به شیوه‌ای سالم حل کنند. مشاوره خانوادگی مشاوره خانوادگی می‌تواند الگوهای ناسالم را شناسایی و روابط بین اعضای خانواده را بهبود بخشد. این روش به‌ویژه در خانواده‌هایی با تعارضات مزمن مؤثر است. حمایت از کودکان کودکان نیاز به فضایی امن برای ابراز احساساتشان دارند. برنامه‌های مشاوره در مدارس یا گروه‌های حمایتی می‌توانند به آن‌ها کمک کنند تا با استرس کنار بیایند. تقویت تاب‌آوری آموزش مهارت‌هایی مانند حل مسئله، مدیریت استرس و تفکر مثبت می‌تواند کودکان را در برابر اثرات منفی تعارضات مقاوم‌تر کند. حمایت‌های اجتماعی دولت و سازمان‌های اجتماعی می‌توانند با ارائه خدمات مشاوره رایگان، حمایت مالی از خانواده‌های کم‌درآمد و برنامه‌های آموزشی برای والدین، به کاهش تعارضات خانوادگی کمک کنند. ضرورت توجه به سلامت روان کودکان تعارضات خانوادگی یک موضوع خصوصی نیستند؛ آن‌ها پیامدهای اجتماعی گسترده‌ای دارند. کودکانی که در محیط‌های پرتنش بزرگ می‌شوند، ممکن است در آینده با چالش‌های بیشتری در روابط، تحصیل و حتی سلامت جسمی مواجه شوند. سرمایه‌گذاری در سلامت روان کودکان – از طریق آموزش والدین، گسترش خدمات مشاوره و ایجاد محیط‌های حمایتی – نه‌تنها به بهبود زندگی آن‌ها کمک می‌کند، بلکه به ساختن جامعه‌ای سالم‌تر و پایدارتر منجر می‌شود. دکتر حسینی در پایان می‌گوید: «خانه باید جایی باشد که کودکان در آن احساس امنیت کنند، نه جایی که از آن فرار کنند. با کمی توجه و تلاش، می‌توانیم این فضا را برایشان بسازیم.» حالا نوبت ماست که این هشدار را جدی بگیریم و برای آرامش کودکانمان قدم برداریم.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 116 بازدید

منابع محلی از ولایت هرات می‌گویند که جسد یک دختر پنج ‌ساله در ولسوالی رباط‌سنگی این ولایت پیدا شده است. دست‌کم دو منبع گفته‌اند که این دختر پنج‌ ساله هلینا نام داشته و چند روز قبل از روستای «بقرچر» از مربوطات ولسوالی رباط‌سنگی مفقود شده بود. منبع تاکید کرده است که جسد هلینا روز  گذشته (سه‌شنبه، ۲۶ حمل) از روستای «بقرچر» ولسوالی رباط‌سنگی پیدا شده است. منبع افزوده است که کودک دختر به شکل بی‌رحمانه به قتل رسیده است. همچنین شماری‌ از رسانه‌های محلی به نقل از فرماندهی پولیس ولسوالی ربا‌ط‌سنگی گزارش داده‌اند که یک زن و یک مرد را هنگام انتقال جسد بازداشت کرده است. در ادامه آمده است که در کل سه نفر، شامل دو زن و یک مرد که اعضای یک خانواده هستند، بازداشت شدند. منبع در مورد دلیل و انگیزه‌ی قتل کودک دختر پنج ساله معلومات ارائه نکرده است. همچنین مسوولان محلی حکومت فعلی در این زمینه چیزی نگفته‌اند. قابل ذکر است که از دو مورد قتل در قندهار نیز گزارش شده است. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و به‌ویژه در ولایت فاریاب افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. براساس گزارش‌ها، عاملان قتل‌های مرموز غالبا «افراد مسلح ناشناس» دانسته می‌شود و حکومت فعلی کم‌تر از شناسایی و مجازات آنان خبر می‌دهند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 95 بازدید

کوبی ریتولد، رییس «سازمان اقدام علیه گرسنگی» برای افغانستان در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که قطع کمک‌های مالی آمریکا سبب جان باختن کودکان در این کشور خواهد شد. کوبی ریتولد به خبرگزاری اسوشیتدپرس گفته است که اگر کودکان مبتلا به سوءتغذیه در سراسر افغانستان درمان نشوند، جان خود را از دست خواهند داد. در گزارش آمده است که پس از قطع کمک‌های مالی آمریکا توسط دونالد ترمپ، «سازمان اقدام علیه گرسنگی» فعالیت‌های خود را متوقف کرده و تنها در بخشی از کابل و ولایت بدخشان به‌صورت نسبی فعالیت می‌کند. براساس گزارش‌ سازمان‌های بین‌المللی، بیش از ۳.۵ میلیون کودک در سال ۲۰۲۵ میلادی به سوءتغذیه حاد مبتلا خواهند شد که حدود ۲۰ درصد افزایش نسبت به سال گذشته را نشان می‌دهد. در این گزارش آمده است که آمریکا در سال گذشته میلادی، ۴۳ درصد از کل کمک‌های بشردوستانه به افغانستان را تأمین کرده بود. سازمان ملل متحد پیش از این آمار داده بود که افغانستان در سال ۲۰۲۵ هم‌چنان درگیر یکی از بدترین بحران‌های انسان‌دوستانه در جهان است. بیش از ۲۲ میلیون نفر در این کشور نیازمند کمک‌های بشری اند؛ اما در عین حال، دفتر هماهنگ‌کننده‌ی سازمان ملل متحد (اوچا)، از کم‌بود بودجه ابراز نگرانی کرده است. برنامه‌ی جهانی غذای ملل متحد در سال گذشته، به ۹ میلیون نفر در افغانستان کمک اضطراری غذایی رساند که نیمی از آنان زنان و دختران بوده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 94 بازدید

صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPA) برای افغانستان اعلام کرده است که از آغاز مرحله دوم اخراج شهروندان از پاکستان تا اکنون، ۱۷ زن در مرکزهای صحی و کلینیک‌های عاجل زایمان در نقاط مرزی نوزادان خود را به دنیا آورده‌اند. این صندوق با نشر اعلامیه‎ای گفته است که موارد زایمان در نقطه صفر مرزی، ضرورت ارائه مراقبت‌های صحی به مادران را به‌ روشنی برجسته می‌کند. در ادامه آمده است که در دو هفته گذشته ۱۲ زن برگشت‌کننده از پاکستان در مرکز صحی ابتدایی واقع در نقطه صفر و پنج زن دیگر در کلینیک عاجل زایمان در مرکز پذیرش مهاجران، فرزندان خود را به دنیا آورده‌اند. صندوق جمعیت سازمان ملل متحد با تاکید بر اهمیت ارائه خدمات زایمان در مرزها افزوده است که همه این نوزادان در سلامت کامل به دنیا آمده‌اند. همچنین صندوق جمعیت سازمان ملل متحد در بخشی از اعلامیه‌ به داستان سلما، زنی پرداخته که پس از ۱۵ سال زندگی در پاکستان، به افغانستان برگشته و در نخستین روزهای ورودش به افغانستان، کودک خود را در مرکز صحی ابتدایی در مرز تورخم به دنیا آورده است. این زن اهل افغانستان گفته است: «سفر برایم بسیار دشوار بود چون در هفته ۳۸ بارداری قرار داشتم.» این نهاد بین‌المللی افزوده است که او در یکی از خیمه‌های ویژه مهاجران مستقر بود، دچار درد زایمان شده است. این زن افغانستانی گفته است: «سردرگم و ترسیده بودم و نمی‌دانستم چه کنم. خوشبختانه کارمندان صحی آمدند و به من کمک کردند.» قابل ذکر است که روند اخراج مهاجران افغان از پاکستان به‌صورت شدید جریان دارد. در میان مهاجران اخراج‌شده کودکان و زنان باردار زیادی نیز موجود هستند. همچنین چندی پیش نیز نهاد‌های حقوق بشری نسبت به بازگرداندن اجباری زنان افغانستانی به کشور هشدار داده‌اند. آنان تاکید کردند که در شرایط کنونی، بسیاری از زنان با خطر محرومیت از حق آموزش، کار، آزادی گشت‌وگذار و حتا آزار و پی‌گرد مواجه‌اند؛ مسایلی که بازگشت اجباری آنان به افغانستان را به یک بحران انسانی تبدیل می‌کند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 76 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری در شماره‌های گذشته این سلسله مقاله، به روش‌های مستقیم تبلیغ دین برای کودکان پرداختیم. در این شماره، نوبت به روش‌های غیرمستقیم می‌رسد. روش‌های مستقیم، همچون آموزش احکام و خواندن دعا، پیام‌رسانی دینی با قصه‌خوانی، تلقین و...، فواید و ضرورت‌های خود را دارند. اما در کنار این روش‌ها، روش‌های غیرمستقیم نیز نقشی کلیدی در نهادینه کردن باورهای دینی در کودکان ایفا می‌کنند. روش‌های غیرمستقیم، به جای القای مستقیم آموزه‌ها، بذر ایمان را در باغ ذهن کودک می‌کارند و به او اجازه می‌دهند تا با فطرت پاک خود، به تدریج به درک مفاهیم عمیق دینی نائل آید. در این شماره و چند شماره بعد، به برخی از این روش‌های غیرمستقیم خواهیم پرداخت. تشویق و تنبیه: دو روی سکه تربیت تشویق در لغت به معنای "به شوق آوردن" است و در تربیت، روشی برای برانگیختن و شکوفایی استعدادهای انسان در جهت کمال مطلق به کار می‌رود. این روش، پاسخ به نیازهای طبیعی و روانی کودک است و به او روحیه، اعتماد به نفس و انگیزه می‌دهد تا با پشتکار به تلاش خود ادامه دهد. تنبیه در مقابل، نوعی ایمن‌سازی در برابر خطا و اشتباه و جلوگیری از سقوط در ورطه تباهی است. هدف از تنبیه، "بیدار کردن، آگاه کردن، هشیار ساختن و ادب کردن" است و نه صرفاً مجازات و تنبیه بدنی. تنبیه زمانی به کار می‌آید که روش‌های دیگر در تربیت کودکان کارساز نباشد و باید به عنوان بازدارنده‌ای از کارهای بد و وادار کننده‌ای به کارهای خوب عمل کند. انسان دارای دو جنبه پیشرو و ایستا است. جنبه پیشرو، نیروی محرکه او برای تکامل و ترقی است، در حالی که جنبه ایستا تمایل دارد در هر جایی که هست بماند و به انجام کارهای تکراری بپردازد. در مواجهه با جنبه ایستا، اندرز و نصیحت به تنهایی کافی نیست و باید از روش‌های دیگری نیز استفاده کرد. یکی از راه‌های مقابله با جنبه ایستا، چشاندن عواقب ایستادن به فرد است. همانطور که یک بیمار با مصرف مداوم یک دارو به آن اعتیاد پیدا می‌کند و به جای درمان، به آن وابسته می‌شود، تنبیه و تشویق نیز اگر به طور مداوم و بدون وقفه استفاده شوند، اثر خود را از دست می‌دهند. مثالی از این موضوع، کودکی است که قصد پریدن از یک ساختمان چند طبقه را دارد. هر قدر به او نصیحت شود، او خطرات این کار را درک نمی‌کند. اما اگر از جایی با ارتفاع کم بپرد و به زمین بخورد، درد ناشی از آن به او می‌فهماند که پریدن از ارتفاع خطرناک است و از تکرار آن خودداری می‌کند. سخنان مبلغ نیز باید مانند قرآن، انسان‌ها را به انجام اعمال نیکو ترغیب و از ارتکاب اعمال زشت برحذر دارد. او باید با بشارت پاداش به انسان‌های پاک و صالح و ترساندن از عذاب الهی برای انسان‌های بدکار، آنها را به مسیر درست هدایت کند. همانطور که در قرآن کریم آمده است: «کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و نماز به پا داشتند و زکات دادند، پاداش ایشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنان است و نه غمگین می‌شوند.» نکات مهم پیرامون تشویق و تنبیه کودکان تشویق: از روش تشویق باید به موقع و بلافاصله کار گرفت. زمانی که کودک رفتار مطلوبی را از خود نشان می‌دهد، بلافاصله او را تشویق کنید. این کار به او کمک می‌کند تا متوجه شود که چه رفتاری مورد تأیید شماست. از تشویق‌های متنوع استفاده کنید. تشویق می‌تواند شامل تمجید کلامی، دادن هدیه، گذراندن وقت با کودک و یا هر چیز دیگری باشد که برای کودک ارزشمند باشد. تشویق را به طور خاص بیان کنید. به جای اینکه به طور کلی به کودک بگویید که "آفرین"، به طور خاص به رفتار او اشاره کنید و توضیح دهید که چرا آن رفتار را دوست دارید. از تشویق‌های مادی به عنوان تنها ابزار تشویق استفاده نکنید. در حالی که هدیه دادن گاهی اوقات می‌تواند یک تشویق مؤثر باشد، اما نباید تنها راه تشویق کودک باشد. تمرکز خود را بر تشویق‌های غیرمادی مانند تمجید و محبت قرار دهید. از تشویق بیش از حد خودداری کنید. اگر کودک را به طور مداوم و بدون دلیل تشویق کنید، ممکن است ارزش تشویق را از دست بدهد و دیگر اثر مثبتی بر او نداشته باشد. تنبیه: تأکید بر تنبیه‌های غیربدنی: اولویت مبلّغ دین باید بر ترویج تنبیه‌های غیربدنی مانند تذکر، محرومیت از امتیازات، و روش‌های تشویقی باشد. تنبیه بدنی نه تنها از نظر شرعی در بسیاری از موارد نادرست است، بلکه آثار مخرب روحی و روانی برای کودک به همراه دارد. لحاظ سن و شرایط کودک: مبلّغ دین باید در تشویق تنبیه، سن و شرایط کودک را در نظر بگیرد. تنبیهی که برای یک کودک خردسال مناسب است، ممکن است برای کودکی بزرگتر یا کودکی با شرایط خاص، نامناسب باشد. هدف تنبیه: هدف از تنبیه باید اصلاح رفتار کودک و آموزش او باشد، نه انتقام‌جویی یا تخلیه خشم. مبلّغ دین باید این نکته را نخست خود در تبلیغ دین در نظر بگیرد و سپس به طور واضح برای دیگران(پدر و مادرها) بیان کند و بر لزوم صبر و حوصله در تربیت کودک تأکید کند. رعایت تناسب: تنبیه باید با شدت جرم متناسب باشد. مبلّغ دین باید از تنبیه‌های شدید و خشن خودداری کند. ارائه راه‌حل‌های جایگزین: مبلّغ دین به جای اینکه صرفاً تنبیه را به عنوان تنها راه تربیت به کار گیرد، باید راه‌حل‌های جایگزین و روش‌های تربیتی مؤثر را نیز برای تربیت و تهذیب کودک در نظر داشته باشد. تأکید بر عشق و محبت: مبلّغ دین باید در کنار تشویق و تنبیه کودکان به آموزه‌های دین، از عشق و محبت به کودک نباید دریغ بورزد. تنبیه بدون عشق و محبت، نه تنها فایده‌ای ندارد، بلکه می‌تواند مضر نیز باشد. بهره‌گیری از سیره تربیتی پیامبر: مبلّغ دین با تعمق به سیره تربیتی پیامبر اکرم (ص) و اهل‌بیت (ع) و بزرگان دین، می‌تواند نحوه صحیح تنبیه و تربیت کودک را فرا بگیرد. پرهیز از افراط و تفریط: مبلّغ دین باید در تشویق و تنبیه، از افراط و تفریط پرهیز کند. نه باید آن را به عنوان تنها راه حل تربیتی بداند و نه باید آن را به طور کامل رد کند. توجه به فرهنگ و عرف جامعه: مبلّغ دین باید در تشویق و تنبیه کودکان، به فرهنگ و عرف جامعه نیز توجه کند. تنبیهی که در یک فرهنگ قابل قبول است، ممکن است در فرهنگ دیگر قابل قبول نباشد. ارائه مشاوره تخصصی: مبلّغ دین در صورت نیاز، باید از متخصصان امر مانند روانشناسان کودک و مشاوران تربیتی در به کار گیری دو روش تشویق و تنبیه در رسالت تبلیغ دین برای کودکان مشورت بگیرد.

ادامه مطلب