کمیته روابط خارجی پارلمان کانادا اعلام کرده است که قتلعام هزارههای افغانستان در دوران امیر عبدالرحمن و ادامه آزار و اذیت آنها را بهرسمیت میشناسد. این کمیته با نشر گزراشی به شهادت پژوهشگران و متخصصان درباره «نسلکشی هزارهها» در دوره عبدالرحمان خان اشاره کرده و گفته است که هزارههای افغانستان به علت تحمل ظلم تاریخی دولت و وضعیت کنونی شان پس از بازگشت حکومت سرپرست به قدرت، شایسته شنیده شدن، حمایت و شناسایی رنجهایشان در سطح بینالمللی هستند. در گزارش ادامه آمده است که شناسایی ۲۵ سپتامبر به عنوان روز یادآوری کشتار هزارهها از ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۳ در افغانستان، از آنها در آینده نیز محافظت میکند. کمیته روابط خارجی و کمیته فرعی حقوق بشر به تاریخ ۲۸ اپریل سال ۲۰۲۳ از شماری از پژوهشگران و متخصصان حوزه تاریخ و سیاست افغانستان دعوت کرد تا درباره وضعیت هزارههای افغانستان در این کمیته شهادت بدهند. شماری از آنان که در دانشگاههای کانادا و آسترالیا تدریس میکنند، تاکید کردند که کشتار هزارهها در دوره امیر عبدالرحمان، پادشاه وقت افغانستان در قرن نوزده، به عنوان نسلکشی به رسمیت شناخته شود. در گزارش به نقل از این پژوهشگران آمده که عبدالرحمن خان علیه هزارهها اعلام جهاد کرد و در جنگهای او از سال ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۳، حدود ۶۲ درصد هزارهها از بین رفتند. به گفتهی آنان، عبدالرحمان بخش زیادی از هزارهها را از سرزمینهایشان بیرون راند و بسیاری از آنان را به عنوان برده به فروش رساند. همچنین در بخشی از این گزارش ۳۶ صفحهای آمده است: «کمیته به دقت به اظهارات افرادی که در این تحقیق شرکت کردند و شواهد قانع کنندهای که از آزار و اذیت تاریخی هزارهها در اواخر قرن ۱۹ ارائه کردند، گوش داده است.» در ادامه آمده است: «شهادتهای آنها درباره نسلکشی ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۳ فهم جامعی از تاثیر پایدار آن و این که چگونه سکوت درباره این رویداد، عاملان آزار و اذیت هزارهها را قدرتمند ساخته است، فراهم کرد.» فعالان هزاره و حامیان آنها در چندین کازار از کشورهای جهان خواستهاند که کشتار تاریخی هزارهها و حملات داعش به این قوم را به عنوان نسلکشی به رسمیت بشناسند. کمیته روابط خارجی پارلمان کانادا تاکید کرد که شهادتها و شواهد ارائه شده به این کمیته، «به وضوح آسیبپذیری کنونی هزارهها در افغانستان را به تصویر کشید. زیرا، آنها با تهدیدهای دایمی روبرو هستند.» تداوم آزار و اذیت هزارهها همچنین در گزارش آمده که تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، با نقض گسترده حقوق بشر بهخصوص حقوق زنان، دختران و اقلیتها همراه بوده و هزارهها و شیعیان بیشتر متاثر شدهاند. کمیته روابط خارجی پارلمان کانادا گفت که هزارهها مورد خشونت شدید حکومت فعلی و گروههای تندرو قرار دارند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
سازمان جهانی صحت در تازهترین مورد اعلام کرده است که ۵۰ مورد مثبت بیماری پولیو (فلج کودکان) در سال جاری میلادی در افغانستان و پاکستان ثبت شده است. این سازمان بامداد امروز (پنجشنبه، ۱۹ میزان) با نشر گزارشی گفته است که از این تعداد، ۲۲ مورد در افغانستان و ۲۸ مورد دیگر در پاکستان شناسایی شده است. سازمان جهانی صحت تاکید کرد که موارد مثبت پولیو نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیری یافته است. در گزارش آمده است که در سال ۲۰۲۳ میلادی تنها شش مورد در افغانستان و شش مورد دیگر در پاکستان ثبت شده بود. این سازمان همچنان افزود که تنها در هفته جاری، چهار مورد مثبت پولیو در پاکستان به ثبت رسیده است. این موارد در ایالتهای سند و خیبر پختونخوا شناسایی شدهاند. مقامهای صحی پاکستان اما گفتهاند که از ماه مارچ سال جاری میلادی تا کنون، ۳۲ مورد مثبت پولیو در این کشور ثبت شده است. ویروس پولیو در افغانستان و پاکستان همچنان از کودکان قربانی میگیرد. قابل ذکر است که افغانستان و پاکستان تاکنون نتوانستهاند بیماری فلج کودکان را ریشهکن کنند. با وجود ادامه این چالش، اخیراً حکومت سرپرست کارزار واکسیناسیون پولیو در افغانستان را به تعلیق درآورد. باید گفت که پولیو یک ویروس واگیر است که عمدتاً کودکان زیر پنج سال را تحت تأثیر قرار میدهد، اما گفته میشود که هر فرد واکسننشده نیز احتمال دارد که به آن مبتلا شود.
کمیته زنان سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان اعلام کرده است که در مدت شش ماه گذشته وضعیت حقوق بشر در کشور بدتر شده است. این سازمان امروز (چهارشنبه، ۱۸ میزان) با نشر گزارش شش ماه نخست سال ۱۴۰۳ خورشیدی خود گفته است که اطلاعات در مورد افزایش نقض حقوق بشر از سوی حکومت سرپرست را از طریق توزیع پرسشنامه آنلاین به زنان افغانستان در داخلی و بیرون از کشور به دست آورده است. در گزارش آمده است که ۹۳.۵ درصد از پاسخ دهندگان معتقدند که وضعیت حقوق بشر در شش ماه نخست سال جاری بدتر شده است. در ادامه آمده است: «در مجموع ۱۰۷ زن افغانستانی در این سروی شرکت کردند که ۹۱ تن از آنان در ۱۹ ولایت افغانستان و ۱۷ تن دیگر در خارج از کشور زندهگی میکنند.» براساس اطلاعات این سازمان، ۶۲.۶ درصد از پاسخ دهندگان شاهد خشونت یا نقض حقوق اساسیشان توسط اعضای حکومت سرپرست بودهاند. همچنین حدود ۷۰ درصد کسانی که مورد خشونت قرار گرفتهاند به دلیل ترس و چالشهای امنیتی از ارائه شواهد در این زمینه خودداری کردهاند. در گزارش آمده است که ۹۲.۵ درصد از پاسخ دهندگان پیشبینی کردهاند که وضعیت حقوق بشر در شش ماه آینده بدتر خواهد شد. با این حال، ۳۷ درصد اشتراک کنندگان گفتهاند که حقوقشان نقض نشده است. کمیته زنان سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان تاکید کرد که حکومت سرپرست پس از تسلط دوبارهشان بر کشور، زنان و دختران افغانستان را از حقوق اساسیشان، از جمله حق آموزش و کار محروم کردهاند. این تاکید کرد که جامعهی جهانی در این مدت تنها نقض حقوق بشر در کشور از سوی حکومت فعلی را محکوم کرده، اما این محکومیتهای نتیجه مثبتی در قبال نداشته است. قابل ذکر است که پیش از این هم برخی از نهادهای بینالمللی از بدتر شدن وضعیت حقوق بشر در کشور ابراز نگرانی کرده بودند.
با گسترش روزافزون دنیای دیجیتال و نفوذ ابزارهای تکنولوژیک به زندگی روزمره، تربیت فرزندان در این فضا به یکی از مهمترین چالشها و وظایف والدین تبدیل شده است. کودکان و نوجوانان امروز به دلیل دسترسی آسان به اینترنت، گوشیهای هوشمند، تبلتها و دیگر ابزارهای دیجیتال، بیش از هر زمان دیگری در معرض محتواهای متنوع و تجربیات آنلاین قرار دارند. والدین در این میان وظیفه دارند که با آموزش سواد دیجیتال به فرزندان خود، آنها را برای زندگی در این دنیای جدید آماده کنند. سواد دیجیتال نهتنها به معنای یادگیری کار با ابزارهای تکنولوژیک است، بلکه شامل توانایی تفکر انتقادی، ارزیابی صحیح اطلاعات و محافظت از خود در برابر خطرات موجود در فضای مجازی نیز میشود. کودکان و نوجوانان به طور طبیعی به تکنولوژی علاقهمند هستند و در بسیاری از مواقع سریعتر از بزرگسالان با آن سازگار میشوند. با این حال، این سرعت یادگیری به معنای توانایی مدیریت درست از این ابزارها نیست. به همین دلیل، والدین باید نقش فعالی در هدایت فرزندانشان در این مسیر داشته باشند. آنها باید نه تنها نحوه استفاده از ابزارهای دیجیتال را به فرزندان خود بیاموزند، بلکه آنها را در درک و تحلیل محتواها و اطلاعات موجود در فضای مجازی یاری دهند. از این رو، نقش والدین در ایجاد آگاهی و هدایت فرزندان در استفاده مسئولانه و هوشمندانه از تکنولوژی بسیار حائز اهمیت است. اهمیت آموزش سواد دیجیتال: گامی به سوی آینده سواد دیجیتال در دنیای امروز به یکی از مهمترین نیازهای هر فرد تبدیل شده است. با گسترش اینترنت و رسانههای اجتماعی، کودکان و نوجوانان بهطور مداوم با حجم عظیمی از اطلاعات مواجه میشوند. برخی از این اطلاعات ممکن است سودمند و آموزشی باشند، اما بخش بزرگی از آنها نیز میتواند مضر، نادرست یا حتی خطرناک باشد. آموزش سواد دیجیتال به کودکان و نوجوانان به آنها کمک میکند تا بتوانند بهطور هوشمندانه از ابزارهای دیجیتال استفاده کنند و اطلاعات مفید را از اطلاعات نادرست و خطرناک تشخیص دهند. یکی از جنبههای مهم سواد دیجیتال، توانایی مقابله با مخاطرات اینترنت است. اینترنت مکانی است که در آن انواع خطرات مانند کلاهبرداریهای آنلاین، محتواهای نامناسب و نقض حریم خصوصی وجود دارد. کودکان و نوجوانان که اغلب بهصورت ناآگاهانه وارد این فضا میشوند، نیاز به آموزشهای مناسبی دارند تا بتوانند از خود در برابر این تهدیدات محافظت کنند. والدین باید فرزندان خود را درباره این خطرات آگاه کنند و به آنها بیاموزند که چگونه در مواجهه با چنین موقعیتهایی رفتار کنند. علاوه بر این، یکی دیگر از جنبههای مهم سواد دیجیتال، توانایی مصرف هوشمندانه محتوا است. کودکان و نوجوانان با دسترسی به اینترنت به راحتی میتوانند به هر نوع محتوایی دسترسی پیدا کنند. برخی از این محتواها مناسب سن آنها نیست و میتواند تأثیرات منفی بر روح و روان آنها داشته باشد. والدین باید به فرزندان خود آموزش دهند که چگونه محتوای مناسب را انتخاب کنند و از محتواهای مخرب و نامناسب دوری کنند. نقش والدین در هدایت فرزندان در فضای مجازی والدین به عنوان نخستین معلمان فرزندان خود، نقشی اساسی در هدایت آنها در فضای مجازی دارند. اولین قدم در این راه، ایجاد یک گفتگوی باز و شفاف با فرزندان است. والدین باید فضای مناسبی فراهم کنند تا فرزندان بتوانند بهراحتی نگرانیها و سوالات خود را مطرح کنند. این گفتوگو باید حول موضوعات مختلفی از جمله ایمنی در فضای مجازی، حفظ حریم خصوصی و رفتار مسئولانه در اینترنت باشد. ارتباط صمیمانه بین والدین و فرزندان به آنها کمک میکند تا در مواجهه با مسائل و مشکلات فضای مجازی به والدین خود مراجعه کنند و از آنها راهنمایی بگیرند. یکی دیگر از اقداماتی که والدین میتوانند انجام دهند، تعیین محدودیتهای زمانی و محتوایی برای استفاده از تکنولوژی است. استفاده مداوم و بیرویه از ابزارهای دیجیتال میتواند به مشکلات جسمی و روانی منجر شود. والدین باید محدودیتهای مشخصی برای زمان استفاده از اینترنت و گوشیهای هوشمند تعیین کنند و نظارت دقیقی بر محتوایی که فرزندان مشاهده میکنند، داشته باشند. این محدودیتها باید با توجه به سن فرزند و نیازهای تحصیلی و تفریحی او تنظیم شوند تا بتوانند به سلامت و رفاه فرزندان کمک کنند. علاوه بر تعیین محدودیتها، والدین باید فرزندان خود را درباره نحوه برخورد با تهدیدات آنلاین نیز آموزش دهند. کودکان باید بدانند که در صورت مواجهه با پیامهای نادرست یا درخواستهای نامطمئن چگونه رفتار کنند و به چه کسی اطلاع دهند. آنها باید بیاموزند که اطلاعات شخصی خود را به اشتراک نگذارند و از تعامل با افرادی که نمیشناسند پرهیز کنند. آموزش این نکات به کودکان میتواند از آنها در برابر بسیاری از خطرات فضای مجازی محافظت کند. ترویج استفاده مفید از ابزارهای دیجیتال یکی از مهمترین جنبههای تربیت فرزندان دیجیتال، ترویج استفاده مفید و سازنده از تکنولوژی است. ابزارهای دیجیتال امکانات فوقالعادهای برای یادگیری و توسعه مهارتهای خلاقانه فراهم میکنند. والدین میتوانند با معرفی برنامههای آموزشی و اپلیکیشنهای مناسب به فرزندان خود، آنها را به سمت استفاده مثبت و مفید از تکنولوژی هدایت کنند. استفاده از بازیهای آموزشی، نرمافزارهای یادگیری زبان و برنامههای تعاملی میتواند به کودکان کمک کند تا مهارتهای تحصیلی و خلاقیت خود را تقویت کنند. همچنین، والدین باید از نرمافزارهای کنترل والدین برای نظارت بر فعالیتهای آنلاین فرزندان خود استفاده کنند. این نرمافزارها به والدین امکان میدهند تا بر محتواهای مشاهدهشده، زمان استفاده و فعالیتهای فرزندشان در اینترنت نظارت داشته باشند و از دسترسی آنها به محتواهای نامناسب جلوگیری کنند. اما در عین حال، این نظارت باید با احترام به حریم خصوصی فرزندان انجام شود تا اعتماد متقابل حفظ شود و فرزندان احساس نکنند که آزادی آنها محدود شده است. در دنیای مدرن و دیجیتالی امروز، نقش والدین در تربیت فرزندان برای زندگی در فضای مجازی بسیار حیاتی است. آموزش سواد دیجیتال نه تنها به فرزندان کمک میکند تا از ابزارهای تکنولوژیک به شکل مؤثر و ایمن استفاده کنند، بلکه باعث میشود آنها بتوانند با آگاهی و مسئولیتپذیری بیشتری در دنیای آنلاین حرکت کنند. ایجاد تعادل بین استفاده از تکنولوژی و زندگی واقعی، تربیت اخلاقی و مسئولانه در فضای مجازی و نظارت هوشمندانه، از جمله وظایف والدین در این عصر دیجیتال است. با ایجاد محیطی که در آن فرزندان بتوانند نگرانیها و سوالات خود را در مورد فضای مجازی مطرح کنند و با توجه به نیازهای فیزیکی، روانی و اجتماعی آنها، والدین میتوانند فرزندان خود را به مصرفکنندگان هوشمند و آگاه در دنیای دیجیتال تبدیل کنند. هدف نهایی این است که فرزندان بتوانند از تکنولوژی بهعنوان ابزاری مفید برای رشد و پیشرفت خود بهره ببرند و در عین حال از مخاطرات آن آگاه بوده و به شکل مسئولانه از آن استفاده کنند.
دادگاه عالی اعلام کرده است که دو زن و یک مرد را در ولسوالی فرخار تخار به اتهام «زنا» در ملاءعام شلاق زده شدند. این دادگاه امروز (چهارشنبه، ۱۸ میزان) با نشر اعلامیهای گفته است که این افراد براساس حکم محکمهی ابتدائیهی ولسوالی فرخار شلاق زده شدهاند. در اعلامیه آمده است که هرکدام از این افراد ۳۹ ضربه شلاق زده شدهاند. دادگاه عالی تاکید کرده است که حکم شلاق بر این افراد پس از تایید قاضیالقضات حکومت سرپرست اجرا شده است. باید گفت که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان بارها افراد متهم را در ملاءعام شلاق زدهاند و پنج نفر را نیز در حضور صدها تماشاگر اعدام کردهاند. نهادهای حقوق بشری بینالمللی اعدام و مجازات بدنی افراد متهم را خلاف قوانین بینالمللی و کرامت انسانی میدانند و خواستار توقف آن هستند.
شماری از زنان معترض و اعضای جنبش «فانوس آزادی زنان» از بازداشت خودسرانهی زنان و دختران ابراز نگرانی کرده و از جامعهی جهانی میخواهند که حکومت سرپرست را مورد پاسخگویی قرار دهد. اعضای جنبش فانوس آزادی زنان، در واکنش محدودیتهای حکومت فعلی بر زنان و دختران در مکان سربسته و نامعلوم تجمع اعتراضی برگزار کرده و با نشر اعلامیهای وضعیت حقوق بشری بهویژه زنان را «هولناک و غیر انسانی» عنوان میکنند. زنان معترض میگویند که کارکنان وزارت امر به معروف و نهی از منکر به بازداشتهای «خودسرانهی» زنان و دختران ادامه دادهاند. در بخش از اعلامیه آمده است که زنان بدون محاکمه در وضعیت نامعلوم در زندانها به سر میبرند. به گفتهی جنبش «فانوس آزادی زنان» بازداشتهای حکومت فعلی «نقض آشکار حقوق بشری و نشانهی از ظلم بیحد و مرز» است. در بخش از اعلامیه آمده که ازدواجهای اجباری نیز در حاکمیت حکومت سرپرست افزایش یافته است. زنان معترض از سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری خواستهاند که در برابر سیاستهای دولت واکنش نشان دهند. آنان میگویند که جامعهی جهانی باید حکومت سرپرست را مورد پاسخگویی قرار دهند. اعضای این جنبش، تاکید دارند که تا رسیدن به حقوقشان به مبارزههای شان ادامه میدهند. شماری از رسانههای داخلی گزارش دادهاند که در روزهای گذشته، نیز کارمندان وزارت امر به معروف و نهی از منکر، تعدادی از زنان و دختران را از کابل بازداشت کردند.
متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا میگوید که عادیسازی روابط با حکومت سرپرست افغانستان منوط به تغییر عمیق در رفتار این دولت در زمینهی حقوق بشر است و در این زمینه وحدت قابل توجهی در میان جامعهی بینالمللی وجود دارد. آقای میلر این اظهارات را در یک نشست خبری مطرح کرده و گفته است که حقوق زنان و دختران افغانستان در اولویت سیاست آمریکا در زمینهی حقوق بشر قرار دارد و برای آن بر حکومت فعلی فشار وارد میکند. او تاکید کرد: «ما به همکاری با متحدان و شرکای خود ادامه میدهیم تا حکومت فعلی را تحت فشار قرار دهیم تا احکام تبعیضآمیز خود را لغو کنند و اطمینان حاصل کنیم… هر گام مهمی در جهت عادیسازی روابط مشروط به بهبودهای عمیق در رفتار آنان با زنان و دختران است، اما نه محدود به بازگشت زنان و دختران به مکتب و رفع محدودیتهای اشتغال زنان.» همچنین وی در پاسخ به پرسشی دربارهی حذف پست نمایندهی ویژه آمریکا در امور افغانستان گفت که تمام کارهایی که توماس وست، نمایندهی ویژه انجام میداد، توسط کاردار سفارت آمریکا برای افغانستان و نمایندهی ویژه در امور زنان و حقوق بشر به پیش برده خواهد شد و تمام اولویتهای سیاستی بدون هیچ تغییری ادامه خواهد داشت. وی در بخشی از صحبتهایش گفت: «پس اول از همه، ما نام خود را برای طالبان بهعنوان یک سازمان ویژهی تروریستی جهانی تغییر ندادهایم، و ما همچنان روشن میکنیم که هر گام مهمی در جهت عادیسازی روابط منوط به تغییر عمیق در رفتار حقوق بشری طالبان است، و وحدت قابل توجهی در بین جامعهی بینالمللی در مورد این مسأله وجود داشته است.» قابل ذکر است که اخیراً برخی کشورهای آسیای مرکزی، حکومت فعلی را از فهرست گروههای تروریستی خود حذف کردهاند. روسیه نیز گفته است که در این زمینه بهزودی تصمیم میگیرد. او دربارهی تهدیدات القاعده در افغانستان گفته است که مهمترین منافع امریکا در مورد افغانستان این بوده و خواهد بود که این کشور دیگر هرگز نتواند سکوی پرتابی برای حملات تروریستی علیه ایالات متحده باشد. آقای میلر افزود که در برابر هرگونه تهدید تروریستی علیه ایالات متحده و متحدانش به طرز باورنکردنی هوشیار است.
مرکز خبرنگاران افغانستان اعلام کرده است که از سرنوشت مهدی انصاری، خبرنگار آژانس خبری افغان، اطلاعی در دست نیست. این مرکز با نشر اعلامیهای گفته است که مهدی انصاری پنج روز پیش، پس از خروج از دفتر «خبرگزاری افغان» در منطقه «پل خشک» دشت برچی کابل ناپدید شده است. مرکز خبرنگاران افغانستان از حکومت سرپرست خواسته که از وضعیت این خبرنگار هر چه زودتر اطلاع دهد. مرکز خبرنگاران به نقل از منابع خود نوشته که مهدی انصاری توسط استخبارات حکومت فعلی بازداشت شده است. از سوی هم، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست گفته که انصاری از سوی نیروهای آنان بازداشت نشده است. مرکز خبرنگاران افغانستان با ابراز نگرانی از ناپدید شدن مهدی انصاری، از حکومت فعلی خواسته است که این خبرنگار را بیقید و شرط آزاد کنند. مهدی انصاری علاوه بر کار خبرنگاری، یک کانال در یوتیوب با نام «انصاری مدیا» دارد که از حدود یک سال پیش در آن ویدیو نشر کرده است. آخرین ویدیویی که در این کانال نشر شده، سخنرانی امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجهی حکومت فعلی در ششمین نشست «فرمت مسکو» است که به نظر میرسد ساعاتی قبل از بازداشتش منتشر شده است. در این کانال همچنین ویدیوهای سخنرانی انتقادی آیتالله واعظزاده بهسودی از حکومت فعلی، رقص منسوب به مأموران امر به معروف و تخریب چوک عبدالعلی مزاری نیز منتشر شده است. براساس اطلاعات مرکز خبرنگاران افغانستان، مهدی انصاری حدود دو سال میشد که با «آژانس خبری افغان» در کابل همکاری میکرد. قابل ذکر است که حکومت فعلی پس از تسلط دوباره بر افغانستان، به شدت رسانهها و روزنامهنگاران را سرکوب کردهاند. در تازهترین مورد، حدود یک هفته پیش استخبارات حکومت فعلی حکمت آرین، مدیر مسوول رادیو خوشحال را در غزنی بازداشت کردند. همچنین حکومت سرپرست برای فعالیت در یوتیوب طرزالعملی تهیه کردهاند و به یوتیوبران اجازهی فعالیت بدون مجوز و خلاف دستورات این گروه را نمیدهند.
با گذشت یک سال از وقوع زمینلرزههای پیاپی و مرگبار در ولایت هرات در غرب افغانستان، شماری از خانوادهها و افرادیکه در این زمینلرزههای بزرگ اعضای خانوادهی و اموال خود را از دست دادهاند و خانههایشان تخریب شده است، از عدم حمایت نهادهای بینالمللی و حکومت سرپرست افغانستان انتقاد میکنند. آسیبدیدگان این زمینلرزه میگویند که آنان هنوز به امکانات اولیهی زندگی دسترسی ندارند و از این شرایط به شدت رنج میبرند. آنان نداشتن سرپناه معیاری، نبود مراکز صحی معیاری، نبود مراکز آموزشی و عدم دسترسی به آب آشامیدنی را از عمدهترین مشکلات شان عنوان کرده و خواستار کمک از نهادهای بینالمللی، تاجران ملی و حکومت شدند. زلمی فاروقی، یکتن از باشندگان روستای نایب رفیع در ولسوالی زندهجان هرات است. او ۳۵ سال سن دارد و چهار فرزند دختر و پسر داشت که دو دخترش را در زلزله از دست داده است. دخترهایش ۱۰ تا ۱۵ ساله بودند. روستای زلمی در آن زندگی میکرد، براثر زمینلرزههای پیاپی تقریبا با خاک یکسان شد. زلمی فاروقی با صدای سنگین و گلوی بغضآلود به رسانه گوهرشاد گفت که هنوز در شوک است و نتوانسته است سنگینی رنجی که زمینلرزه بر آنان تحمیل کرده را فراموش کند. او میگوید: «تقریبا هر شب خواب دخترهایش را دیده و این موضوع برایش به یک کابوس دردناک تبدیل شده است.» وی گفت که در این زمینلرزه خانه و تمام اموالش را از دست داده است. زلمی با انتقاد از نهادها و حکومت گفت که پس از وقوع زمینلرزه، وعدههای زیادی به آنان داده شد، اما کمتر به این وعدهها عمل شد و به همین دلیل آنان با گذشت یک سال هنوز با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکنند. همچنین او از ساختهای که خانههایکه برایش آماده شده است به شدت انتقاد کرده و تاکید کرد: «خانههایی که به ما ساختند فقط سرپناه است. نه اطراف خانه احاطه شده، نه آب دارد و نه هم برق. حتی یک سرویش بهداشتی ندارند. زمستان در راه است. ما هم توان مالی نداریم که اطراف خانههای خود را دیوار بلند کنیم. همچنان قیمت مواد ساختمانی نیز به شدت افزایش یافته است.» دید تبلیغاتی دولت و نهادها به آسیبدیدگان شاه محمود یکی دیگر از آسیبدیدگان زلزله بزرگ هرات نیز مشکلاتش به رسانه گوهرشاد گفت: «نیمساعت را با پای پیاده طی میکنیم تا با فرغون آب را با شدت بادی که در این منطقه وجود دارد به خانهها انتقال دهیم. بسیار با مشکلات روبرو هستیم. اما دولت و نهادهای بینالمللی اصلا به مشکلات ما توجه ندارند. نهادها و دولت تنها دنبال تبلیغات و کارهای بیاساس هستند و به نیازهای اصلی مردم توجه نکردهاند.» شاه محمود گفت که آنان هنوز با مشکلات متعددی مواجه هستند. او گفت که خانههایی که برای آنان از طرف دولت و چند تاجر ساخته شده، اطرافش با دیوار احاطه نشده و این موضوع مشکلات زیادی را برای خانوادههای آنان در روز و مخصوصا شب ایجاد کرده است. وی گفت که چندین ماه است که مردم روستایشان از سوی حکومت سرپرست و نهادهای امدادرسان هیچ کمکی دریافت نکردهاند و مردم این روستا با مشکلات شدید غذایی و صحی روبرو هستند. شاه محمود گفت که نهادهای امدادرسان به آسیبدیدگان زمینلرزه در هرات «پشت کردهاند» و هیچ توجه به نیازهای اساسی آنان ندارند. این در حالی است که در ۱۵ میزان سال گذشتهی خورشیدی ولسوالی زندهجان هرات شاهد زمینلرزهای به شدت ۶.۳ درجهی ریشتر بود. در روزهای بعد، زمینلرزههای مشابه بار دیگر زندهجان و سایر ولسوالیهای هرات را لرزاند و خسارات و تلفات گستردهای برجای گذاشت. براساس معلومات نهادهای بینالمللی، در این زمینلرزهها حدود هزار و ۵۰۰ نفر جان باختند، بیش از دو هزار و ۶۰۰ نفر زخمی شدند و چند هزار خانه نیز ویران شد. وقوع این زمینلرزهها باعث شده که هزاران نفر خانه و سرپناه خود را از دست بدهند و آواره شوند. پس از این زمینلرزه سازمان ملل، نهادهای امدادرسان و حکومت فعلی بارها از کمک به آسیبدیدگان و ساخت سرپناه برای آنان خبر دادهاند، اما ظاهرا این کمکها نتوانسته است نیازهای گستردهی آنان را برطرف کند. ۹۶ هزار کودک آسیبپذیز از زلزله یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در تازهترین مورد با نشر گزارشی گفته است که با گذشت یک سال از زمینلرزه در هرات، بازهم ۹۶ هزار کودک زلزلهزده این ولایت با خطر مواجه بوده و خواهان پشتیبانی بیشتر هستند. در این گزارش آمده که بیشتر قربانیان این رویداد کودکان و زنان بودند و خواستار پشتیبانی بیشتر از کودکان شده است. یونیسف تاکید کرد که وضعیت آسیبدیدگان زمینلرزه در غرب کشور ناگوار است. در ادامه آمده است که در یک سال پس از آن، یونیسف بازسازی سیستمهای تامین آب آسیبدیده، بازسازی کلاسهای درس و تضمین خدمات بهداشتی و تغذیه بدون وقفه برای کودکان و زنان را در اولویت قرار داده است. در گزارش آمده است که بیش از یک میلیون نفر از طریق تیمهای پزشکی، امکانات و تجهیزات مورد حمایت یونیسف، از جمله ۴۰۰ هزار کودک زیر پنج سال، به مراقبتهای بهداشتی دسترسی پیدا کردهاند. یونیسف دسترسی ۲۱ هزار و ۶۰۰ نفر را به آب آشامیدنی سالم بازگرداند و برای ۲۵ هزار نفر سرویس بهداشتی نصب کرد. در گزارش آمده است: «کودکان نمیتوانند بدون خدمات ضروری قابل اعتماد، به ویژه سیستمهای آب مقاوم در برابر آب و هوا،رشد کنند. در مناطقی مانند هرات که به شدت تحت تاثیر خشکسالی قرار گرفته و هنوز پس از زلزلهها در حال بازسازی هستند، باید اطمینان حاصل کنیم که جوامع به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارند.»
انوشه عارف، بانوی سخنور بدخشانی که نامش هنوز در پشت هفت پردهی انزوا نفس میکشد، دست کم نیمهی زندگی خود را با شعر و شاعری زیسته است! بیشتر غزل میسراید که در سالهای پسین به حس و زبان تازهیی در غزل دست یافته است. در سال ۱۳۷۰ خورشیدی بود که در شهر فیض آباد، مرکز بدخشان چشم به جهان گشود، انوشه عارف، کودکیهایش را در کنارهی رود کوکچه در خانهی پدریاش که پر از سپیدارها و بیدهای مجنون بود، گذشتانده است. پدرش او و دیگر خواهران و برادرانش را به گونهی جدی به خواندن و نوشتن تشویق میکرد. به گفتهی خانم عارف، این کتابخواندنها و نوشتنها، حتا «اجباری» بوده است. به گفتهی عارف، او از همان کودکی، انگیزه و انرژی نوشتن داشت. «بیشتر اوقات وسط درختان سپیدار، شعر و رمان میخواندم و همان جا کلمات را ردیف میکردم که به نحوی، میشود آن را شعر نامید. هرچند، هنوز مفهوم شعر را نمیدانستم.» خانم عارف، طبیعت «شعرآفرین و زیبای» بدخشان را مهمترین عامل کشیدهشدنش به سمت شعر عنوان میکند و ناهنجاریهای اجتماعی، تبعیض جنسیتی و محرومیتهای جدی دختران را دلیلی برای ادامهی آن میداند. حسکردن این دردها، خانم عارف را با شعر درگیرتر میکند. «این حس را نمیشود فریاد زد، نمیشود گفت، نمیشود گریه کرد… فقط میشود شاعر شد و آن را سرود.» او، اکنون در ترکیه به سر میبرد و پس از چاپ مجموعهی «در نهمین سپیده»، میخواهد که رمانی پیرامون زندگی زنان افغانستانی در دورههای اخیر بنویسد تا تصویر واضحتر از زندگی زنان زیر شکنجه و تبعیض جنسیتی را به جهان عرضه کند. انوشه خود جایی گفته است که او به تشویق خانواده در راه شعر و شاعری گام گذاشته است. در آغاز با دشواریهای وزنی دست و گریبان بود، این امر هنوز گاهگاهی شعرهای او را دنبال میکند. غزلهای انوشه حس و عاطفهی امروزین دارد، او جهان ذهنی خود را بیان میکند، شعرهای او هرگونه پیوندش را با شعر سنتی و زبان شعر گذشته ی بدخشان بریده است، گویی شعرهای او جدا از آن فضای سنتی ادبی حاکم در بدخشان بالیده است. او در یکی دو سال اخیر تلاش کرده تا از سیم خاردار افاعیل عروضی آنسو تر گام بردارد و برسد به شعر آزاد عروضی ، او در این زمینه سرودههایی نیز دارد، البته مدت زمانی کار است تا با فن فوت شعر آزاد عروضی بیشتر و بیشتر آشنا شود. انوشه در زندگی کوتاه خویش سالهای دردناکی را پشتسر گذاشته است. سالهای تهدید، سالهای دود و انفجار، سالهای فقر و گرسنگی، سالهای آوارگی خانوادهها و دوستان؛ سالهای گسترش واژه اندوهناک مهاجرت، سالهای که گویی این واژه روی بام هر خانهیی خیمه برافراشته است. سالهای بدرود و سالهای جدایی سالهای که گویی که حس و عاطفهی انسانها نیز کوچ کرده و مهاجر شده است: نگاهی گرم و خاموشت زچشمانم مهاجر شد دو دستان سپیدی تو ز دستانم مهاجر شد تمام شامگاهانی که عطر یاسمن دارند تو گوی نیست در من دل، که یارانم مهاجرشد دو دستم را فشردی و خداحافظ هم گفتی از آن روزی که رفتی دیده از جانم مهاجر شد. هنوز آن نیروی بزرگ شاعری که در انوشه وجود دارد، آن گونه که باید که آزاد شود، آزاد نشده است. او از تخیل و عاطفهی گستردهیی برخوردار است، امید بتواند این تخیل بلند و این عاطفهی فورانی را با تجربههای بزرگ زندگی و آگاهیهای ادبی وفرهنگی درهم آمیزد. گزینهی شعری «در نهمین سپیده»، نخستین اثر منظوم انوشه عارف، شاعر جوان بدخشی است که به تازگی در کابل به چاپ رسیده است. خانم عارف محتوای کتابش را «درد و درد و درد میخواند» که برآیند استبداد، تعصب و تبعیضهای حاکم در برابر زنان افغانستانی است. «در نهمین سپیده»، توسط انتشارات «کامه» در کابل به چاپ رسیده است. کتاب یادشده حاوی شعرهای عاشقانه و اعتراضی-اجتماعی است که بیشتر در قالب غزل سروده شده است. چاپ «در نهمین سپیده»، با استقبال و پذیرایی فرهنگیان و موم مردم روبرو شد که خانم عارف، علت آن را «وضعیت شکننده و روانکوبنده»ی حاکم در افغانستان عنوان میکند. درد استخوانسوز بیکاری و بیبرنامهگی، زنان را از پا درآورده و این مجموعه، برای همه زنان جرقهای برای رویش دوبارهی آنها است. از این مجموعه، در برنامهای که از سوی فرهنگیان تدارک دیده شده بود، در ترکیه رونمایی شد. قرار است در ایران نیز توسط فرهنگیان مسافر افغانستانی و در افغانستان نیز توسط نهادهای فرهنگی، از آن رونمایی شود. تا اکنون، شماری از نویسندگان و شاعران نیز، به نقد و بررسی شعرهای این گزینه پرداخته که از سوی رسانههای چاپی و دنیای مجازی، نشر شده است. انوشه، فعال مدنی وحقوق زن است از صنف نُه به بعد با ریاست اطلاعات وفرهنگ بدخشان به شکل رضا کار، هم کاری مینمود، مدت یک سال هم مدیر ارتباط جوانان بود. وی درسن کم خود دست آوردهای متعدد در عرصه فعالیتهای خود داشته است، جوایز و تقدیر نامههای متعدد را در عرصه نویسندگی و شاعری از آن خود کرده است، در سال ۱۳۸۹جایزه قهرمان سال، معنیت جوانان را از آن خود کرده است. همچنان در این سالها در ردیف بیست شاعر برتر بدخشان قرار گرفت، وی توانست شهرت خود را به بیرون از مرزهای بدخشان برساند و در بین شاعران معاصر و شعر امروز جایگاه خود را دریابد. این بانو بنا بر دلایلی هنوز اثری شعری از خود منتشر نکرده که در آیندهی نه چندان دور شاهد اثری با ارزش از ایشان خواهیم بود. به امید موفقیت همه بانوان سرزمین مان ! لیلی! غزل به نام تو تعبیر میشود آزادهگی ز چشم تو تفسیر میشود «ازمیر» تا «مزار» چرا ما نمیرسیم اینگونه رنجهاست که دل پیر میشود فریاد میزنی غم و درد دل مرا وقتی صدا بهحنجرهها گیر میشود هرجا که بحث عشق و صفا میشود شروع عکسات به چشم آینه تصویر میشود آزادهایم با همه عصیان، به پای ما این زندهگی اگر چه که زنجیر میشود لیلی! غزل نهایت رنج من و شماست لیلی! غزل به نام تو تکثیر میشود غمگین مباش جان و دلم، نازبوی شعر! غمهای ما چو دورِ زمان تیر میشود یک «شادیان» بهار بخندیم، باغ باغ ـ از خندههای ما دل «پامیر» میشود انوشه عارف نویسنده: قدسیه امینی