برچسب: #خشونت

4 ماه قبل - 382 بازدید

اسمش مهتاب بود؛ دختر هجده‌ساله‌ای از یک قریه‌ی خاکی در اطراف مزارشریف. خانه‌شان گِلی بود، سقف‌شان از ترکه‌های خشک، و دل‌های‌شان پُر از خاموشی. مهتاب نه زیاد گپ می‌زد، نه خنده می‌کرد، اما چشمانش همیشه چیزهایی می‌گفت که زبانش یارای گفتن‌شان را نداشت. دختری که دلش را سال‌ها پیش به پسر کاکایش، فرهاد، داده بود؛ اما هیچ‌کس دلش را جدی نگرفت. فرهاد، یک پسر ساده‌دل بود؛ بچه‌ی کاکای مهتاب. با هم کلان شده بودند. از کودکی تا نوجوانی، همه‌چیز باهم بود: از بازی‌های خاکی گرفته تا کمک به مادرها برای آوردن آب از سر چشمه. آن روزها، هیچ‌کس باور نمی‌کرد که این دو نفر روزی عاشق شوند؛ اما عشق، مثل بوی باران، بی‌خبر می‌آید و آرام در دل می‌نشیند. فرهاد وقتی به سن کار رسید، هر روز به شهر می‌رفت تا در ساختمان‌ها کار کند. دستانش پر از پینه شد، اما دلش هنوز نرم بود. هر بار که مهتاب را می‌دید، نگاهش پر از اشتیاق می‌شد. مهتاب هم دل‌بسته بود، اما خاموش؛ فقط شب‌ها زیر چادری، به ستاره‌ها نگاه می‌کرد و آه می‌کشید. فرهاد به پدرش گفته بود که می‌خواهد مهتاب را بگیرد، اما کاکایش ـ پدر مهتاب ـ با قاطعیت گفت: «او بچه هیچی نداره. ما دختر خوده به یک نفر نادار نمی‌تیم.» فرهاد گفت که کار می‌کنه، خانه می‌سازه، وقت می‌گذره، اما اجازه نداده بودند. پدر مهتاب دلش با پول بود، نه با عشق. در همین میان، حاجی‌ای از هرات آمد که خانه، موتر و دو زن داشت؛ اما دلش زن سومی هم می‌خواست. دختر جوانی از ولایت بلخ برایش جذاب بود. گفتند که حاجی نیک است، خانه دارد، خرج دارد، و مهربان است. اما هیچ‌کس از مهتاب نپرسید که آیا می‌خواهد یا نه. وقتی پدرش خبر خواستگاری را آورد، مهتاب تا سه شب نخوابید. دلش به لرزه افتاده بود. به مادرش گفت که دلش پیش فرهاد است، اما مادرش فقط سر تکان داد و گفت: «پدرت تصمیم خوده گرفته، ما چاره نداریم.» مهتاب تلاش کرد. گریه کرد، حتی پیش پای پدرش افتاد؛ اما پدرش با یک سیلی چنان زد که گوشش تا سه روز صدا می‌داد. گفت: «تو دختر استی، نه قاضی! خموش باش و عروس شو.» روز عروسی، چادر سفید مهتاب خیس از اشک بود. هیچ دل‌خوشی نداشت. فرهاد آن روز گم شد. هیچ‌کس او را ندید، اما شنیده بودند که تا صبح در قبرستان گریه کرده و به مادر مرده‌اش شکایت برده بود. مهتاب را مثل یک کالا در موتر انداختند و از مزارشریف به هرات بردند، به خانه‌ی مردی که پدرش می‌گفت "آینده‌ی روشن" است. خانه‌ی شوهرش، حاجی کریم، پر از سردی و خاموشی بود. زن اولش، سیاه‌چهره و حسود، با چشمانی پر از نفرت نگاهش می‌کرد. زن دوم، جوان‌تر اما بدطینت، هر روز دنبال بهانه‌ای تازه. حاجی کریم شب‌ها دیر می‌آمد، بوی شراب می‌داد و وقتی عصبانی می‌شد، فریاد می‌زد و حتی لت‌وکوب می‌کرد. مهتاب روزها را در آشپزخانه و اتاق تاریک می‌گذراند؛ تنها، بی‌دوست، بی‌پناه. وقتی برای اولین‌بار او را زدند، فقط به‌خاطر این بود که چای داغ‌تر از معمول بود. گفتند: «زن باید یاد بگیره»، اما مهتاب گریه نکرد. به خودش وعده داد که شاید اگر طفل بیاید، دل‌ها نرم شود؛ شاید شوهرش پدر خوبی شود؛ شاید زن‌های خانه قبولش کنند. وقتی باردار شد، دلش کمی گرم شد. طفلش را در دل حس می‌کرد و شب‌ها با او حرف می‌زد. می‌گفت: «تو می‌آیی و مادرت ره نجات می‌تی.» اما وقتی طفل تولد شد و دختر بود، حاجی کریم با صدای بلند گفت: «لعنت به تو که دختر آوردی!» و با پشت دست، سیلی به رویش زد. بعد از آن، هیچ روز خوش ندید. دخترش که دو ساله شد، خشونت‌ها بیشتر شد. بهانه‌ها زیادتر. زن‌های خانه هر روز زهر می‌ریختند و شوهرش هر شب مست‌تر و بی‌رحم‌تر برمی‌گشت. یک شب که مهتاب برای دفاع از خود گفت: «دیگه تحمل ندارم»، حاجی با چوب آشپزخانه چنان زد که دنده‌اش شکست. سه روز در بستر افتاد. کسی دوا نداد، کسی دلداری نداد. در آن شب تار، وقتی دخترک‌اش در بغلش خواب بود و خود از درد به خود می‌پیچید، تصمیم گرفت فرار کند. نیم‌شب، پای برهنه، طفل را در چادری پیچید و از خانه بیرون شد. از کوچه‌های تنگ و تاریک، خود را به ترمینال رساند. تا صبح لرزید، اما با اولین موتر، به مزار رفت؛ به خانه‌ی پدرش. اما پدرش، به‌جای آغوش، با خشونت گفت: «تو عزت ما ره بردی! مردم چه می‌گن؟» مهتاب با صدای لرزان گفت: «پدر جان، مرده بودم، آمدم که زنده شوم.» اما هیچ‌کس باور نکرد. مادرش گریه کرد، اما خاموش. دو هفته بعد، پدرش بدون مشوره، او را دوباره به هرات فرستاد. «برو و زندگی‌ات ره بکش، ما دیگه دخالت نمی‌کنیم.» مهتاب برگشت؛ بی‌امیدتر از پیش. چند سال دیگر گذشت. دخترش مکتب رفت، اما مهتاب هنوز زندانی بود. دیگر نه جوان بود، نه زیبا. چهره‌اش پر از زخم‌های پنهان، روحش شکسته. فرهاد را شنیده بودند که به ترکیه رفته و در دریا غرق شده یا شاید زنده‌ست؛ کسی نمی‌دانست. مهتاب در دلش سوگوار همه‌چیز بود: عشقش، جوانی‌اش، عزتش، و صدای خودش. آخرین روز، هیچ‌کس ندید چه شد. صبح، وقتی دروازه‌ی اتاق باز نشد، دخترک در زد، صدا نزد. شوهرش آمد، با فریاد دروازه را شکست، و مهتاب را دید که کنار طاقچه افتاده بود؛ با چهره‌ی سفید و لب‌های کبود. کنار دستش شیشه‌ی مرگ موش بود، و در کنارش یک کاغذ مچاله: «من دیگه طاقت نداشتم. نه از خانه‌گی، نه از شوهر، نه از قضاوت پدرم. رفتم، تا شاید در آن دنیا کمی آرام باشم. طفلکم، مرا ببخش. عاشق بودم، اما نفرین شدم.» همه دیر فهمیدند. پدرش با خبر شد، سرش را پایین انداخت، و گفت هیچ‌کس نباید گریه کند. شوهرش گفت جنازه‌اش را بی‌صدا دفن کنند. اما در دل خاک، زنی خوابیده بود که فقط خواسته بود دوست داشته شود؛ فقط خواسته بود انتخاب کند؛ اما تمام عمر، دیگران برایش تصمیم گرفتند. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 294 بازدید

مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت غزنی می‌گویند که افراد مسلح پنج عضو یک خانواده به شمول زنان و کودکان را در ولسوالی قره‌باغ این ولایت تیرباران کرده‌اند. خالد سرحدی، سخنگوی فرماندهی پولیس غزنی به رسانه‌ها گفته است که این رویداد (یکشنبه‌شب، ۲۲ سرطان) در روستای «تولاخیل» از مربوطات ولسوالی قره‌باغ رخ داده است. آقای سرحدی تاکید کرده است که افراد مسلح پس از وارد شدن به یک خانه‌‌ی مسکونی، تمامی اعضای این خانواده را به شکل فجیع و با شلیک گلوله به قتل رسانده‌اند. سخنگوی فرماندهی پولیس غزنی افزوده است که در این رویداد، پنج عضو یک خانواده به‌شمول یک مرد، یک زن و سه کودک جان‌های‌شان‌ را از دست داده‌اند. وی در مورد هویت و سن قربانیان این رویداد چیزی نگفته است. دلیل وقوع این رویداد دشمنی‌های شخصی میان دو خانواده گفته شده است. خالد سرحدی در ادامه گفته است که دو نفر در پیوند به این رویداد بازداشت شده و افراد بازداشت شده به جرم‌شان اعتراف کرده‌اند. همچنین شماری از رسانه‌های محلی گزارش داده‌اند که قربانیان این رویداد شامل یونس، ۴۵ ساله، بی‌بی مهرو، ۳۵ ساله، حضرت‌ غنی ۹ ساله؛ ساجده ۷ ساله و جاوید ۵ ساله هستند. در گزارش آمده است که در این رویداد، یک دختر ۶ ساله به نام حسنا نیز زخمی شده‌است. این رویداد در حالی رخ داده است که در هفته‌های اخیر، موارد سرقت، اختطاف و سایر جرایم جنایی در برخی ولایت‌های کشور افزایش یافته است. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 232 بازدید

منابع محلی از ولایت کنر می‌گویند که یک مرد در ولسوالی نورگل این ‏ولایت، همسر و یک پسر ۹ ساله‌اش را با شلیک گلوله کشته و دختر و یک ‏پسرش را زخمی کرده است‎.‎ دست‌کم دو منبع با تایید این رویداد گفته‌اند که این حادثه در منطقه‌ی ‌‏«لودلام» از مربوطات ولسوالی نورگل رخ داده و فردی به‌نام مبین که معتاد و مبتلا به بیماری روانی بوده است، با شلیک گلوله، همسر و یک‌پسر ۹ساله‌اش را به‌قتل رسانده و یک پسر و یک دختر دیگرش را زخمی کرده است. منبع افزوده است که پسر و دختر زخمی این مرد برای درمان به شفاخانه ‏ولایتی ننگرهار منتقل شده‌اند‎.‎ منبع در شفاخانه حوزوی ننگرهار وضع صحی زخمیان را نسبتأ خوب گزارش داده است. منبع تاکید کرده است که این حادثه به‌دلیل خشونت خانگی و مشکلات ‏اقتصادی رخ داده است‎.‎ همچنین منبع دیگری گفت که مرد ضارب بیماری روانی داشت و اکنون ‏توسط نیروهای حکومت سرپرست بازداشت شده است.‏ قابل ذکر است که منابع جزئیات بیشتری در مورد قاتل ارائه نکرده و اداره‌ی محلی نیز در ولایت کنر تا اکنون در این‌باره اظهار نظری نکرده است. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 326 بازدید

منابع محلی از ولایت بدخشان می‌گویند که سه عضو یک خانواده به شمول یک زن و یک پسر در ولسوالی بهارک این ولایت از سوی افراد مسلح ناشناس تیرباران شدند. دست‌کم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفته‌اند که این رویداد (شنبه‌شب، ۲۱ سرطان) در روستای خیرآباد از مربوطات ولسوالی بهارک رخ داده و قربانیان این رویداد یک مرد، پسر او و همسرش هستند. همچنین تلویزیون آمو گزارش داده است که افراد مسلح نیمه‌های شب وارد خانه این خانواده شده و پس از درگیری، پدر و پسر را با شلیک گلوله به قتل رسانده‌اند و یک زن نیز در میان قربانیان این حمله شامل است. منبع تاکید کرده است که این خانواده پیش از این رویداد، ۲۰۰ هزار افغانی از فروش کچالو به‌دست آورده بود. منبع افزوده است که در آن شب افراد مسلح وارد خانه شده، پول را رداشته‌اند اما در جریان مقاومت قربانیان، به‌سوی آنان شلیک کرده‌اند. مسوولان حکومت سرپرست در ولایت بدخشان تا اکنون در مورد این رویداد اظهار نظر نکرده‌اند. در سال جاری میلادی سرقت‌های مسلحانه در بخش‌های مختلف کشور افزایش چشم‌گیر یافته است. دبیرکل سازمان ملل متحد نیز در تازه‌ترین گزارش خود از افزایش سرقت در افغانستان خبر داده است. این سرقت‌ها‌ی مسلحانه در حالی انجام می‌شود که حکومت فعلی ادعا می‌کنند که امنیت سراسری را در کشور تأمین کرده‌اند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 464 بازدید

مقام‌های محلی حکومت سرپرست در ‏ولایت ارزگان می‌گویند که ‏یک مرد در ولسوالی ‏چهارچینو، دخترش را همراه با یک ‏مرد به اتهام «روابط ‏نامشروع» به قتل رسانده ‏است.‏ بلال ارزگانی، سخنگوی ‏فرماندهی پولیس ارزگان گفته است که این ‏رویداد صبح امروز (جمعه، ‌‏۲۰ سرطان) در منطقه ‌‏«ساخر» از مربوطات ولسوالی چهارچینو ‏رخ داده است.‏ وی تاکید کرده است که نیروهای ‏حکومتی به محل رسیده و افراد ‏دخیل در این حادثه را ‏بازداشت کرده‌اند.‏ او جزئیات بیشتر درباره‌ی این ‏رویداد ارایه نکرده است.‏ قابل ذکر است که رابطه خارج از ازدوج زن و ‏مرد که «رابطه نامشروع» ‏توصیف می‌شود، پیش از این ‏هم منجر به قتل شده است. این ‏چنین قتل‌ها، «قتل‌های ‏ناموسی» عنوان می‌شود.‏ پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است.

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 184 بازدید

مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت غزنی می‌گویند که یک مرد در ولسوالی اندر این ولایت همسرش را به شکل فجیع به قتل رسانده است. خالد سرحدی، سخنگوی فرماندهی پولیس غزنی گفته است که این رویداد روز (یک‌شنبه، ۱ سرطان) در روستای چهل تن از مربوطات ولسوالی اندر رخ داده است. وی تاکید کرده است که این زن به دلیل خشونت خانوادگی از سوی شوهرش به قتل رسیده است. او افزوده است که این زن صاحب پنج فرزند نیز بوده است. سخنگوی فرماندهی پولیس غزنی در مورد سن و چگونگی قتل این زن جزییات ارائه نکرده است. براساس معلومات پولیس غزنی، شوهر این زن از سوی نیروهای امنیتی در این ولایت بازداشت شده است. در ادامه آمده است که او در تحقیقات اولیه به جرمش اعتراف کرده است. این در حالی است که سه‌شنبه‌ هفته‌ی گذشته نیز یک مرد در ناحیه‌ی پانزدهم شهر قندهار همسرش را توسط چاقو سر برید. این زن ۲۵ سال سن داشت و دارای سه فرزند بود که یکی از آنها دختر شیرخوار است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند. براساس گزارش‌ها، عاملان قتل‌های مرموز غالبا «افراد مسلح ناشناس» دانسته می‌شود و حکومت فعلی کم‌تر از شناسایی و مجازات آنان خبر می‌دهند.

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 156 بازدید

شماری از زنان معترض و اعضای جنبش زنان افغانستان در تبعید به مناسبت «۲۰ جون، روز جهانی پناه‌جویان» اعلام کرده است که هزاران زن افغانستانی در کشورهای همسایه مانند ایران، پاکستان و ترکیه با «تهدید بازداشت، اخراج اجباری، بی‌هویتی، کار اجباری، خشونت جنسیتی، تبعیض در دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی» مواجه هستند. این جنبش با نشر اعلامیه‌ای گفته است که میلیون‌ها شهروند افغانستان، به‌ویژه زنان، همچنان در تبعید، سرگردانی، تبعیض و بی‌حقوقی کامل روزگار می‌گذرانند. در اعلامیه آمده است: «بیش از چهار دهه جنگ، خشونت ساختاری، اشغال و حکومت‌های ناکارآمد باعث شده است، افغانستان یکی از بزرگ‌ترین پناهندگان را در جهان داشته باشد.» زنان معترض در این جنبش با استناد به ماده ۱۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنیو مربوط به وضعیت پناهندگان و پروتکل ۱۹۶۷ آن، گفته‌اند هر فردی که از ترس «شکنجه، پیگرد سیاسی، جنسیتی یا تهدید به جان»، کشور خود را ترک می‌کند، حق دارد در کشور دیگر پناه بجوید و مورد حمایت قرار گیرد؛ اما شهروندان در تبعید افغانستان در بلاتکلیفی به سر می‌برند. در ادامه آمده است که زنان فعال مدنی، خبرنگاران، قاضیان، وکیلای مدافع، استادان دانشگاه و آموزگارانی که به دلیل فعالیت‌های مدنی یا جنسیت‌شان افغانستان را ترک کرده‌اند، در کشورهای پناهنده‌پذیر رها شده و هیچ چشم‌اندازی برای اسکان مجدد‌شان وجود ندارد. همچنین در اعلامیه تاکید شده است: «سکوت جامعه‌ی جهانی، به‌ویژه نهادهای مسوول مانند کمیشنری عالی ملل متحد در امور پناه‌جویان و کشورهایی که در روند سقوط افغانستان دخیل بوده‌اند، «ظلمی آشکار» در برابر زنانی است که تنها «جرم‌شان» خواستن حق آموزش، کار و زندگی انسانی‌ است.» جنبش زنان افغانستان در تبعید هشدار می‌دهد که ادامه وضعیت موجود نه‌ تنها نقض فاحش حقوق بشر و تعهدات بین‌المللی‌ است، بلکه تهدید مستقیمی برای جان و روان هزاران زن پناه‌جوی افغانستان به شمار می‌رود. این جنبش از سازمان ملل متحد، نهادهای حقوق بشری و کشورهای میزبان خواسته است که از اخراج زنان و خانواده‌های افغانستان جلوگیری کرده و به آنان اقامت و حمایت قانونی بدهند.

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 225 بازدید

منابع محلی از ولایت قندهار می‌گویند که یک مرد در ولسوالی «اسپین بولدک» این ولایت همسر باردارش را با طناب «دار زده» و کشته است. دست‌کم دو منبع با تایید این رویداد گفته‌اند که این زن روز (دوشنبه، ۲۶ جوزا) در مرکز ولسوالی اسپین بولدک به شکل فجیع به قتل رسیده است. منبع تاکید کرده است که مقتول «سیده» نام داشت و شش ماهه نیز باردار بود. منبع در ادامه افزوده است که این زن باردار پس از یک مشاجره لفظی، از سوی همسرش به قتل رسیده است. منبع در مورد سن و این‌که از این زن، چند اولاد به جا مانده است، چیزی نگفته است. مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت قندهار تا اکنون در این مورد اظهارنظر نکرده‌اند. این در حالی است که هفت روز پیش نیز یک مرد در قندهار همسرش را به قتل رسانده بود. در آن رویداد، یک مرد در ناحیه‌ی پنجم شهر قندهار، همسرش با ضربات چاقو به قتل رسانده و او را «سربریده» بود. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 289 بازدید

منابع محلی از ولایت قندهار می‌‌گویند که یک مرد در این ولایت همسرش را با چاقو به شکل بسیار فجیع «سربریده» است. دست‌کم دو منبع تایید کردند که این رویداد روز (سه‌شنبه، ۲۰ جوزا) در ساحه‌ی «یخ کاریز- کالونی حاجی قادر» از مربوطات حوزه ۱۵ شهر قندهار رخ داده است. منبع تاکید کرد که این زن حدود ۲۵ سال سن داشته و از وی سه فرزند، شامل یک نوزاد دختر، به‌جامانده است. منبع افزوده است که شوهر این زن فضل محمد نام داشته و معتاد به مواد مخدر بوده است. منبع در مورد هویت این زن و دلیل اصلی قتل او چیزی نگفته است، اما می‌گوید که فضل محمد، همسرش را همیشه لت‌وکوب می‌کرد. همچنین فرماندهی پولیس حکومت سرپرست در قندهار نیز این رویداد را تایید کرده و گفته است که فضل محمد را به اتهام قتل همسرش بازداشت کرده است. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 315 بازدید

سازمان حقوق‌بشری «هه‌نگاو» اعلام کرده است که ۵۰ روز پس از ناپدیدشدن دختر جوان اهل افغانستان، بخش‌هایی از پیکر مثله ‌شده‌ی‌ او در تهران پیدا شد. این سازمان، هویت این دختر را کبرا رضایی ۲۶ ساله گزارش داده است. براساس معلومات موجود، بخشی از اندام‌های او به‌تاریخ ۱۳ جوزا از میان زباله‌ها توسط ساکنان محل کشف شده و آزمایش‌های ژنتیکی (دی‌ان‌ای) هویت او را تأیید کرده است. مقام‌های ایرانی تا اکنون هیچ توضیح روشنی درباره این قتل نداده‌اند. سازمان حقوق‌بشری هه‌نگاو تاکید کرده است که کبرا رضایی هنگام بیرون شدن از خانه و در مسیر رفتن به محل کارش ربوده شد و سپس به قتل رسیده است. با گذشت چند روز از کشف اجزای بدن قربانی، پولیس ایران هنوز اطلاعات روشنی به خانواده مقتول ارائه نکرده و تنها اعلام کرده که دو مظنون بازداشت شده‌اند. بر اساس این گزارش، تا اکنون سایر بخش‌های بدن، تلفن همراه و مدارک شناسایی این زن پیدا نشده است. همچنین هه‌نگاو نوشته است که روز شنبه ۱۷ جوزا، در حالی که خانواده قربانی آماده برگزاری مراسم خاکسپاری بود، نیروهای حکومتی با دخالت مستقیم مانع تدفین شدند و تا این لحظه نیز از صدور مجوز رسمی برای دفن پیکر کبری رضایی خودداری کرده‌اند. گفته شده است که این اقدام، رنج و فشار مضاعفی را بر خانواده کبرا رضایی وارد کرده است. سازمان هه‌نگاو یک نهاد حقوق بشری غیردولتی است که بر نقض حقوق بشر در ایران تمرکز دارد و گزارش‌هایی درباره سرکوب، بازداشت، اعدام و خشونت علیه اقلیت‌ها منتشر می‌کند. همچنین خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا) به نقل از سید اکبر عربی، فرمانده انتظامی شهرستان پیشوا از بازداشت قاتل یک دختر جوان در این شهرستان خبر داده است. آقای عربی اضافه کرده است که پس از کشف جسد دختر جوان در یکی از مناطق پیشوا، پولیس آگاهی با استفاده از روش‌های علمی و اطلاعاتی، توانست در مدت زمان کوتاهی هویت متهم را شناسایی و او را در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت کند. وی افزوده است که متهم پس از بازجویی‌های اولیه به ارتکاب قتل اعتراف کرده است. اما در این خبر به هویت مقتول اشاره نشده است.

ادامه مطلب