برچسب: #خشونت

17 ساعت قبل - 53 بازدید

رسانه‌های محلی گزارش داده‌اند که یکی از دانشجویان دانشگاه ولایت کنر در نتیجه‌ی درگیری با دانشجوی دیگر، به ضرب چاقو به شکل فجیع به قتل رسیده است. در گزارش رسانه‌ها آمده است که این درگیری پس از چاشت روز (جمعه، ۱۲ ثور) در خوابگاه دانشگاه سید جمال‌الدین افغان ولایت کنر رخ داده است. در ادامه آمده است که دو دانشجوی دانشکده‌ی کمپیوتر ساینس دانشگاه ولایت کنر پس از مشاجره لفظی با یکدیگر درگیر شده‌اند که در نتیجه، یکی از آنان با ضرب چاقوی دانشجوی دیگر کشته شده است. در گزارش روزنامه اطلاعات روز آمده است که فرد کشته‌شده «امان‌الله» نام داشت و باشنده ولسوالی زرمت ولایت پکتیا بود. در ادامه آمده است که دانشجوی دیگر که با وی درگیر شده، باشنده‌ی اصلی ولسوالی کامی در ولایت ننگرهار است. فرماندهی پولیس ولایت کنر این رویداد را تایید کرده و از بازداشت سه نفر در پیوند به این قضیه خبر داده است. اما فرماندهی پولیس کنر به علت اصلی درگیری اشاره نکرده است. قابل ذکر است که چند روز پیش نیز یک دانشجوی دیگر در دانشگاه فاریاب در پی درگیری با هم‌دانشگاهی خود به قتل رسیده بود. جنگ و درگیری بین دانشجویان در افغانستان سالانه جان چندین تن را می‌گیرد.

ادامه مطلب


1 روز قبل - 61 بازدید

نامم زلیخاست. زنم. مادر یک دختر ده ساله‌ام و گدای کابل. اگر بخواهم زندگی‌ام را خلاصه کنم، باید بگویم من در لحظه‌ای به دنیا آمدم که مادرم مُرد. پدرم می‌گفت روزی که مرا به دنیا آورد، خونش بند نیامد و خودش بند آمد. هیچ‌وقت نفهمیدم باید از این دنیا خجالت بکشم یا از اینکه زنده ماندم. از همان کودکی یاد گرفتم که صدا نداشته باشم. دخترها باید آرام باشند، سنگین راه بروند، نگاه به زمین بدوزند، حرف نزنند، و شب‌ها چراغ‌ها را خاموش کنند تا نگاه هیچ‌کسی روی آن‌ها نماند. خانه‌مان در منطقه‌ی فقیر کابل بود، جایی که همیشه بوی نان خشک و نفت کهنه در هوا می‌پیچید. مادربزرگم می‌گفت «دختر خوب، دختری‌ست که دیده نشود.» وقتی سیزده ساله شدم، بدنم شروع به تغییر کرد، و نگاه مردان کوچه هم. آن موقع بود که پدرم تصمیم گرفت هرچه زودتر شوهرم بدهد. گفت "ناموس خانه را باید زودتر به خانه‌ی بخت فرستاد." اما بخت نبود. بدبخت بود. شوهرم، قاسم، مردی چهل و چند ساله بود با دستانی مثل چنگال. همیشه بوی دود می‌داد و لب‌هایش ترک‌خورده بود. وقتی به خانه‌اش رفتم، اولین شب به‌جای مهربانی، سیلی خوردم. گفت "زن باید ادب داشته باشه." من فقط گریه کردم. نمی‌دانستم دلیل آن سیلی چه بود. سال‌ها گذشت. سیلی، لگد، تحقیر، سکوت، و چند بارداری. دو بچه‌ام سقط شدند. یکی مرد. فاطمه ماند. تنها چیزی که از زندگی‌ام مانده، اوست. دخترکم، نازنینم، یگانه دلیل نفس کشیدنم. قاسم، پس از سال‌ها بدرفتاری، وقتی بیکار شد، به اعتیاد روی آورد. تریاک می‌کشید، مرا و فاطمه را می‌زد، پول می‌دزدید، و آخر هم با زنی جوان‌تر که گفته بود "کمتر حرف می‌زند"، فرار کرد. از آن روز، خانه‌ای نماند، نانی نماند، امیدی نماند. ما دو زن تنها شدیم در شهر بی‌رحم کابل. اولش خجالت می‌کشیدم گدایی کنم. چادر را پایین می‌کشیدم تا صورتم را نشناسند. در پیاده‌روها می‌نشستم و چشم‌هایم را به پایین می‌دوختم. اما فاطمه گرسنه بود. شکمش صدا می‌داد. شب‌ها با گریه می‌خوابید. دلم شکست. غرورم شکست. آدم وقتی بچه‌اش گرسنه باشد، دست به هر کاری می‌زند. حتی گدایی. از آن روز، هر صبح ساعت پنج بیدار می‌شویم. لباس‌های کهنه‌مان را می‌پوشیم. چادری‌ام را سر می‌کنم، فاطمه چادر صورتی‌رنگش را که خودش از یک زباله‌گردی پیدا کرده. می‌رویم چهارراهی شیرپور، گاهی میدان دهمزنگ، گاهی هم سرک دارالامان. سکوت می‌کنیم، یا گاهی ناله. اگر کسی نگاه کرد، می‌گوییم: "به خدا نانی نیست، به قرآن قسم می‌خورم دخترم سه روز است گوشت ندیده." گاهی مردم پول می‌دهند. گاهی فحش. گاهی تف. یک‌بار جوانی آمد و گفت: "اگر بدنت را بفروشی، بهتر از این است." فاطمه ترسید. من لرزیدم. او را پشت سرم پنهان کردم. ما فقط نان می‌خواستیم، نه خفت. گاهی شب‌ها در یک اتاق کوچک با چند زن دیگر می‌خوابیم. همه گدا. یکی‌شان از میدان هوایی رانده شده، یکی شوهرش طالب است و گفته اگر صدای خنده‌اش را بشنود، گلوله در دهانش خالی می‌کند. یکی دیگر از بدخشان آمده، بچه‌اش بیمار است. صدای سرفه‌های بچه‌ها شب‌ها از صدای گلوله‌ها دردناک‌تر است. زمستان امسال سخت بود. برف سنگین آمد. یکی از شب‌ها، فاطمه تب کرد. از تمام دواخانه‌ها بیرونمان کردند؛ چون پول نداشتیم. فقط یک پیرزن به ما یک گیلاس جوشانده‌ی سبز داد و گفت "با دعا شاید خوب شه." فاطمه تا صبح در آغوشم لرزید. من بیدار ماندم. از ترس اینکه دیگر بیدار نشود. از اداره‌ی امور کار و امور اجتماعی کمک خواستم. گفتند باید ثبت‌نام کنم، ولی سند شوهر می‌خواهند، کارت شناسایی‌ام معتبر نیست، و باید مردی بیاید ضامن شود. اما من هیچ مردی در زندگی‌ام ندارم که ضامنم شود. فقط خودم‌ هستم. یک زن شکسته با دست‌های پینه‌بسته. در دل شب، کنار جاده، وقتی چراغ ماشین‌ها روشن و خاموش می‌شود، سایه‌ام روی آسفالت می‌افتد. آن سایه، انگار جنازه‌ی خودم است. نه کسی می‌بیندش، نه کسی به آن دست می‌زند. فاطمه هنوز خواب مدرسه می‌بیند. می‌گوید "مادر، وقتی بزرگ شدم، داکتر می‌شوم." لبخند می‌زنم. در دلم گریه می‌کنم. چطور می‌توانم به او بگویم که داکتر شدن در این کشور برای دختر گدا فقط خواب است؟ چطور به چشمانش نگاه کنم و امید را بکشم؟ اما هنوز ادامه می‌دهم. برای او. برای اینکه شاید روزی کسی به این صدای خفه‌شده گوش دهد. برای اینکه اگر من بمیرم، فاطمه نجات یابد. من زلیخا هستم. در کابل گدایی می‌کنم. اما دلم، گدای مهر و انسانیتی‌ست که سال‌هاست از این خاک رخت بربسته. نوینسده: سارا کریمی

ادامه مطلب


3 روز قبل - 96 بازدید

منابع محلی از ولایت هلمند می‌گویند که یک زن در ولسوالی «مارجه» این ولایت شوهرش را به‌دلیل ازدواج دوم به قتل رسانده است. شماری از رسانه‌های محلی گزارش داده‌اند که این رویداد دیشب (سه‌شنبه، ۹ ثور) در منطقه‌ی «کلاچه» از مربوطات در نزدیکی بازار ولسوالی مارجه رخ داده است. در گزارش‌ها آمده است که شوهر ۴۰ ساله‌ی این زن دو روز پیش، برای دومین‌بار ازدواج کرده بود. منابع تا اکنون در مورد چگونگی قتل این مرد معلومات ارائه نکرده‌اند. منبع تاکید کرده است که این خانواده اصالتا اهل ولسوالی دهراوود ارزگان هستند. فرماندهی پولیس ولایت هلمند نیز این رویداد را تأیید کرده و گفته است که این زن را به اتهام قتل بازداشت کرده است. قتل‌های ناموسی هرازگاهی در ولایت مختلف افغانستان رخ می‌دهد. پس از تسلط حکومت سرپرست بر کشور، قتل‌های مرموز در بین زنان به‌گونه بی‌پیشینه افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است.

ادامه مطلب


4 روز قبل - 80 بازدید

دادگاه عالی حکومت سرپرست در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که یک زن و یک مرد را به اتهام داشتن رابطه خارج از ازدواج در ولایت ننگرهار شلاق زده است. این دادگاه امروز (سه‌شنبه، ۹ ثور) با خبرنامه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این دو تن در ولسوالی ده‌بالای ننگرهار شلاق زده شده‌اند. در خبرنامه آمده است که هر یک از این افراد به ۳۹ ضربه شلاق محکوم شده‌اند. حکومت سرپرست روز گذشته نیز دو تن، از جمله یک زن، را در ولایت سرپل شلاق زده بود. قابل ذکر است که حکومت فعلی در روزهای اخیر مجازات اعدام و شلاق‌زدن افراد متهم را در ملاءعام افزایش داده‌اند. نهادهای بین‌المللی حقوق‌‌ بشری اعدام و مجازات بدنی افراد متهم را خلاف قوانین بین‌المللی و کرامت انسانی می‌دانند و خواستار توقف آن هستند.  

ادامه مطلب


4 روز قبل - 80 بازدید

منابع محلی از ولایت بدخشان می‌گویند که دزدان مسلح در ولسوالی «ارگو»ی این ولایت، یک مادر و پسر جوانش را به‌ضرب شلیک گلوله به شکل فجیع به قتل رسانده‌اند. دست‌کم دو منبع گفته‌اند که این رویداد حوالی ساعت ۱۱ (‌یک‌شنبه‌شب‌، ۸ ثور) در روستای ارغند از مربوطات ولسوالی ارگو رخ داده است. منبع تاکید کرد که این رویداد زمانی رخ داده است که چند فرد مسلح با هدف دزدی وارد یک خانه‌‌ی مسکونی شده بودند. منبع افزوده است که دزدان مسلح با شلیک گلوله ابتدا مادر، ۵۵ ساله و سپس پسر ۲۷ ساله‌اش را به قتل رسانده‌اند و پول نقد این خانواده را با خود برده‌اند. همچنین یک منبع دیگر مدعی شده است که دو تن از دزدان برادران این زن و دو تن دیگرشان برادرزاده‌های او بوده‌اند. فرماندهی پولیس حکومت شرپرست در ولایت بدخشان با تایید این رویداد گفته است که چهار نفر را در پیوند به این رویداد بازداشت کرده و تحقیقات در این مورد ادامه دارد.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 82 بازدید

مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت ننگرهار می‌گویند یک زن و کودکش پس از پریدن به داخل رودخانه‌ای در شهر جلال‌آباد، مرکز این ولایت جان خود را از دست داده‌اند. سید طیب حماد، سخنگوی فرماندهی ننگرهار گفته است که این رویداد امروز (شنبه، ۶ ثور) در منطقه‌ی «درونته» از مربوطات ناحیه‌ی هفتم شهر جلال‌آباد، مرکز این ولایت رخ داده است. وی تاکید کرده است که این زن به همراه دو فرزندش، خودشان را به رودخانه انداخته بودند، اما یکی از فرزندانش توسط مردم محل نجات یافته است. آقای حماد در ادامه افزوده است که کودک نجات‌یافته برای درمان به شفاخانه‌ی حوزوی ننگرهار منتقل شده است. مسوولان محلی تا اکنون در مورد دلیل اصلی این رویداد جزییات ارائه نکرده است. سخنگوی فرماندهی پولیس ولایت ننگرهار گفته است که تحقیقات در مورد این رویداد آغاز شده است. همچنین منابع محلی در ننگرهار نیز امروز از پیدا شدن جسد یک زن در مرکز این ولایت خبر داده بودند. باید گفت که میزان خودکشی زنان، دختران و نوجوان در سراسر افغانستان پس از تسلط حکومت فعلی به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، عدم دسترسی به درمان، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 81 بازدید

منابع محلی از ولایت بدخشان می‌گویند که دو دختر جوان و نوجوان در ولسوالی شغنان و مرکز این ولایت با خوردن «مرگ موش» و انداختن خودش به دریا، خودکشی کرده‌اند. فرماندهی پولیس بدخشان گفته است که در رویداد اولی روز (چهارشنبه، ۳ ثور) یک دختر نوجوان در ولسوالی شغنان با خوردن «مرگ موش» به زندگی‌اش پایان داده است. فرماندهی پولیس تاکید کرده است که علت خودکشی این دختر جوان روشن نیست و تحقیقات در مورد آن آغاز شده است. همچنین در رویداد دومی، منابع می‌گویند که عصر روز (چهارشنبه، ۳ ثور) یک دختر نوجوان در شهر فیض‌آباد، مرکز ولایت بدخشان خودش را به رودخانه انداخته و جان باخته است. منبع افزوده است که این دختر خودش را از پل جوزون به رودخانه کوکچه انداخته است. منبع گفته است که جسد این دختر از زیر پل ربانی از آب بیرون کشیده شده است. اطلاعات بیشتر درباره‌ی هویت این دختر و عوامل خودکشی او در دست نیست. این سومین مورد خودکشی است که در دو روز اخیر در کشور گزارش می‌شود. دو روز قبل نیز منابع محلی گزارش داده بودند که یک پسر ۱۵ ساله در بامیان خود را حلق‌آویز کرده و به زندگی‌اش پایان داده است. باید گفت که میزان خودکشی زنان، دختران و نوجوان در سراسر افغانستان پس از تسلط حکومت فعلی به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، عدم دسترسی به درمان، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 69 بازدید

منابع محلی از ولایت نیمروز می‌گویند که جسد یک کودک پسر هفت ساله که به شکل فجیع به قتل رسیده است، از مرکز این ولایت پیدا شده است. دست‌کم دو منبع با تایید این قتل گفته‌اند که این کودک هفت ساله پسر، حدود دو هفته پیش ناپدید شده بود و جسد وی شام روز گذشته (سه‌شنبه، ۲ ثور) از مربوطات حوزه دوم شهر زرنج، مرکز ولایت نیمروز پیدا شده است. منبع تاکید کرده است که این کودک پسر ابتدا به شکل فجیع به قتل رسیده و سپس جسدش به داخل ذخیره آب انداخته شده است. همچنین مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت نیمروز نیز این رویداد را تایید کرده و گفته‌اند که هویت این کودک در حال بررسی است. مسوولان محلی حکومت فعلی می‌گویند که تا اکنون دلیل و انگیزه‌ی این قتل روشن نیست. باید گفت که همه روزه مواردی از قتل‌های مرموز و کشف اجساد از ولایت‌ها گزارش می‌شود. همچنان روز گذشته جسد یک زن ۵۰ ساله در ولایت قندهار پیدا شده بود. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 136 بازدید

فرماندهی پولیس ولایت بغلان اعلام کرده است که یک مرد در ولسوالی خنجان این ولایت، همسر، برادر و برادرزاده‌اش را به شکل بسیار فجیع به قتل رسانده است. فرماندهی پولیس با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این رویداد در روستای «تل چهارباغ» از مربوطات ولسوالی خنجان این ولایت رخ داده است. پولیس بغلان در اعلامیه آمده از فرد متهم، به اسم عبدالله نام برده است. در ادامه آمده است که او پس از قتل اعضای خانواده‌اش، از ساحه فرار کرده است و  تلاش‌ها برای دست‌گیری این فرد جریان دارد. در اعلامیه‌ی فرماندهی پولیس بغلان آمده است که این رویداد به دلیل خشونت‌های خانوادگی رخ داده است. همچنین منابع رسانه‌ها گفته‌اند که این مرد در ابتدا همسر جوانش را به‌ضرب «تبرچه» به قتل رسانده و سپس، جمعه‌خان ۵۵ ساله‌، برادر و رحیم ۱۹ ساله، برادرزاده‌اش را با شلیک گلوله به‌قتل رسانده است. همچنین گزارش‌ها نشان می‌دهد که عبدالله صفایی در سال ۱۳۹۶ همسر اول خود را که باردار بود، با ضربه چاقو به قتل رسانده و پس از آن به صف نیروهای حکومت فعلی پیوسته است. منابع گفته‌اند که این رویداد به‌دلیل مشکلات خانوادگی و دعوا بر سر زمین رخ داده است. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 73 بازدید

تشخیص و مدیریت پرخاشگری در نوجوانان یکی از چالش‌های بسیار مهم در مسئله‌ی تربیت و آموزش آنها به شمار می‌رود. در دوره‌ی نوجوانی تغییرات جسمانی و روانی متعددی رخ می‌دهد که ممکن است به بروز رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود. این رفتارها می‌توانند به دلیل فشارهای اجتماعی، تغییرات هورمونی یا مشکلات در روابط بین‌فردی و خانوادگی رخ دهد. شناسایی نشانه‌های اولیه پرخاشگری مانند عصبانیت‌های مکرر، تحریک‌پذیری زیاد و رفتارهای تهاجمی به والدین و مربیان کمک می‌کند تا به‌موقع و به‌درستی به این مشکلات واکنش نشان دهند. مدیریت مؤثر این رفتارها نیازمند ایجاد محیطی حمایتی و درک عمیق از نیازهای نوجوانان است. استفاده از تکنیک‌های مشاوره‌ی، گفتگوهای سازنده و ارائه‌ی الگوهای مثبت رفتاری می‌تواند در کاهش و کنترل پرخاشگری مؤثر باشد و به نوجوانان کمک کند تا با چالش‌های خود به شکل سالم‌تری مقابله و برخورد کنند. طبق تعریف پرخاشگری در نوجوانان این موضوع یکی از رفتارهای پیچیده و شایع است که می‌تواند بنا به دلایل مختلفی بروز کند. در دوره‌ی نوجوانی هورمون‌ها و تغییرات فیزیکی می‌توانند بر روی خلق‌وخوی فرد تأثیر بگذارند و او را به سمت رفتارهای پرخاشگرانه سوق دهند. همچنین فشار اجتماعی از جمله فشارهای همسالان و انتظارات خانواده می‌تواند موجب بروز حس ناامنی و استرس در نوجوانان شده که در نهایت به پرخاشگری منجر می‌شود. برخورد مناسب با پرخاشگری در نوجوانان نیازمند ایجاد محیطی حمایتگر و درک‌کننده است که در آن نوجوان بتواند احساسات و مشکلات خود را بدون اینکه ترس از قضاوت‌شدن یا طرد شدن داشته باشد به‌راحتی بیان کند. کمک به این افراد جهت یادگیری مهارت‌های مدیریت هیجان و حل مسئله می‌تواند به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه‌شان کمک کند. علائم پرخاشگری در نوجوانان: تغییر در رفتار نوجوان ممکن است بدون دلیل واضح و به طور ناگهانی دچار عصبانیت، پرخاشگری و رفتارهای غیرمعمول شوند. این تغییرات می‌تواند شامل پرخاشگری کلامی و فیزیکی، به‌ویژه در موقعیت‌هایی که تهدید زا یا احساس نارضایتی کنند باشد. استفاده از زبان تهاجمی این نوجوانان ممکن است از زبان توهین‌آمیز، تهدیدآمیز و بی‌احترامی استفاده کنند. صحبت‌های توهین‌آمیز، نامناسب و تهدیدآمیز از نشانه‌های پرخاشگری است. رفتارهای خشونت‌آمیز از پرخاشگری نوجوانان  می‌توان به اقدام به ضرب و شتم دیگران، تخریب اموال و آسیب‌زدن به احیاء و حتی خودشان اشاره کرد. این رفتارها می‌تواند شامل خشونت فیزیکی و کلامی باشد. کاهش عملکرد تحصیلی افت چشمگیر و مکرر در نمرات تحصیلی، کاهش علاقه به درس‌ها و ناتوانی در تمرکز می‌تواند از نشانه‌های پرخاشگری در نوجوانان باشد که این مشکلات معمولاً با افزایش رفتارهای پرخاشگرانه همراه است. اختلالات عاطفی نوجوان پرخاشگر ممکن است  دچار اختلالات عاطفی مانند اضطراب، افسردگی و کمبود اعتمادبه‌نفس شود که این موارد از علائم پرخاشگری در نوجوانان محسوب می‌شود و این اختلالات می‌توانند تأثیر مستقیمی بر رفتار آنها داشته باشد. افزایش رفتارهای مخاطره‌آمیز نوجوانی که از خود پرخاشگری نشان می‌دهد ممکن است به فعالیت‌های خطرناک مانند مصرف مواد مخدر یا الکل روی بیاورد. این رفتارها می‌توانند نشانه‌های تلاش برای مقابله و رویارویی با احساسات منفی و یا درهم بودن حجم عظیمی از احساسات مختلف و جدید و یا تلاش برای فراموشی مشکلاتشان باشد. علاقه به انزوا تمایل به دوری از خانواده، دوستان و گروه‌های اجتماعی می‌تواند نشان‌دهنده‌ی تلاش برای پنهان‌کردن مشکلات عاطفی و روانی‌شان باشد. انزوا و عدم تعامل اجتماعی می‌تواند به پرخاشگری منجر شود. رفتارهای پرخاشگرانه در محیط‌های عمومی بروز رفتارهای تهاجمی در مکان‌های عمومی، مکاتب یا سایر محیط‌های اجتماعی می‌تواند از علائم بارز پرخاشگری باشد و نیاز به توجه و مداخله دارد. علت پرخاشگری در نوجوانان علت پرخاشگری نوجوانان متفاوت بوده و به‌طورکلی به عوامل روانی، اجتماعی و بیولوژیکی مرتبط است. برخی از نوجوانان برای ابراز ناامیدی یا رهایی از احساس خشم ناشی از مشکلاتشان دست به خشونت می‌زنند. در این حالت شخص قادر به کنترل احساساتش نیست یا آنکه فرد خشونت را راهی برای اعمال کنترل دیگران و دستیابی به خواسته‌هایش می‌داند. در بعضی موارد دیگر نوجوان از خشونت برای انتقام‌گیری از کسانی که به او صدمه زده‌اند استفاده می‌کند. خشونت رفتاری است که در طول زندگی آموخته می‌شود و مانند تمام رفتارهای دیگر می‌توان آن را تغییر داد، اگرچه اینکه کار آسانی نخواهد بود. برای اینکه برخی از این علت‌ها را بشناسید در ادامه به‌صورت نکته‌وار به معرفی این دلایل می‌پردازیم: اختلالات یادگیری اختلال کمبود توجه و بیش‌فعالی یا ADHD اختلالات خلقی اختلالات سلوک اختلال اوتیسم اعتیاد حساسیت‌های غذایی آسیب‌های مغزی و یا ضربه‌های وارده به سر موارد فوق از جمله عواملی هستند که می‌توانند فرد را مستعد و یا مبتلا به پرخاشگری و رفتارهای خشونت‌آمیز کنند که در نسخه‌ی بعدی به توضیح و تفصیل آنها و برخی راهکارها در زمینه‌ی درمان و رفتار با این نوجوانان خواهیم پرداخت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب